iranians 018n11y2jun09

21
ﻣﺎ ﻨﺎਜอ ﺎن اد ﻮ ﻮن ﯿا ﻤﺎ ﯽ ا ا ﺳﺎل دم و ﻤﺎره١١ دد ا١٣٨٨ وﻦ ژ ٢٠٠٩ اﺟﺮاﻳﻲﺪﻳﺮ: ﺳﺮدﺑﻴﺮ: ﻧﻴﻤﺎ ﺳﻴﺮ ﻧﻴﻚ ﻣﺤﺴﻦﻣﻘﺪم ﻮﺳﻔﻲ ﺷﻤﺎره اﻳﻦﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن: ﻛﺮﻳﻤﺎﺋﻲ، ﻣﺴﻌﻮد دادرس، ﺳﭙﻴﺪه ﺧﺎﻛﻲ، ﻣﻴﻼد ﺗﺒﺮﻳﺰي،ﻟﻨﺎز ا ﻧﺒﻲ، ﺻﺎﻟﺢ ﻣﻘـﺪس، ﺣﻤـﻴﺪ ﻣﺎﻧـﻲ، ﻓـﺮﻧﺎز ﻻﺟـﻮردي،ـﺎﻳﻨﺎ ﻧﻴﻤﺎ ﺳﻴﺮ، ﻧﻴﻚ ﻣﺤﺴﻦ آﺑﺎدي، ﻧﻈـﺎم ﺳـﻌﻴﺪ ﻧﻮاﺑـﻲ،ـﺘﺎﻳﻮنﻣﻘﺪمﻮﺳﻔﻲ. ﻃﺮاﺣﻲ و ﻋﻜﺲ: اردﻻ، آزاد ﻋﻠﻲ ن ﺻﺪﻳﻘﻴﺎن. ﺟﻠﺪ ﻋﻜﺲ: زادروز ﭘﺎﺳﺪاﺷﺖ ﺑﻪ ﺣﻜ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮري ﺧﻴﺎم ﻋﻤﺮ ﻴﻢ ﭘﻴﺮاﺳﺘﻪ اﻟﻴﺎس) رو( آﻟﺒﺮﺗﺎ داﻧﺸﮕﺎه اﻳﺮاﻧﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن اﻧﺠﻤﻦ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت) اﻧﺘﻬﺎ( ﻓﺮد ﻧﮕﺎه از ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﮕﺎه ازﺮد................ 2 ﮔﻮﻳﺎﺘﺎب................................ .................... 3 ﻛﺘﺎب- ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻳﻚ................................ .... 4 آﻟﺒﺮﺗﺎ ﻛﻮدﻛﺎنﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن ﻛﺎﻟﮕﺮي................... 6 ﺟﻨﺴﺎﺋﻞ ﻴﺘ ﻣﻬﺎﺟﺮﻛِ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻣﻴﺎن ﺎﻧﺎدا......... 7 ﻣﻠﺖ ﻳﻚﻤﺎﻳﻪ: ﻛﺎﻧﺎدا اﻳﺮاﻧﻴﺎن........................... 8 ﺑﻮدن اﻳﺮاﻧﻲ و اﻳﺮاﻧﻲﻮﻳﺖ.............................. 9 داﻧﺸﺠﻮﻳﻲ اﻧﺠﻤﻦ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎتﺰارش................... 10 ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﻲ ﻓﻦ ﻣﺴﻠﻢ اﺳﺘﺎد ﺧﺎﻧﻲ ﻗﺎﺳﻢﻴﻤﺎن.... 13 ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﻫﻲ در ﺧﻴﺎم وﺮدوﺳﻲ................ 15 ران ﺳﻴﻜﻞﺎي................................ ............. 17 ﺧﻮﺷﻨﻮﻳﺴﺎن اﻧﺠﻤﻦ اي دوره ﭘﺎﻳﺎن آزﻣﻮن.......... 18 ﺗﺼﻮﻳﺮيﺰارش................................ ........... 19 ﺷﻤﺎل رادﻳﻮﻫﺎيﺮﻧﺎﻣﻪ53 - ﻣﻲ ﻣﺎه.................. 20 اﻳﺮاﻧﻴﺎن وﻤﺎ................................ .............. 20 ﭘﺎﺳﺪاﺷﺖ ﺑﻪ ﺣﻜ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮري ﺧﻴﺎم اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﺑﻦ اﺑﻮاﻟﻔﺘﺢاﻟﺪﻳﻦ ﻏﻴﺎث ﻴﻢ) زاده 28 ارد ﻳﺒﻬﺸﺖ427 ﻮر ﻴﺪي( ﻠﻘﺐ ﺑﻪ ﺣﺠﺔاﻟﺤﻖ. و ﺑﻮد اﺳﺘﺎد ﺗﺎرﻳﺨﻲ و دﻳﻨﻲ ادﺑﻲ، ﻋﻠﻮم رﻳﺎﺿﻴﺎت، در ي. ﺗﺮﻳﻦ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ از ويﺎرﻫﺎيﺗﻮان از اﺻﻼح ﮔﺎﻫﺸﻤﺎر ي و، ﻧﻘﺶ وي در ﻣﻌﺎدﻻت ﺣﻞ در ﺳﻮم ﻧﺎم ﺑﺮد.

Upload: iranians-monthly

Post on 15-Mar-2016

229 views

Category:

Documents


0 download

DESCRIPTION

‫اﻳﺮاﻧﻴﺎن‬ ‫و‬ ‫ﺷﻤﺎ‬ .............................................. 20 ‫ﻛﺘﺎب‬ ‫ﻳﻚ‬ - ‫ﻧﻮﺷﺘﻪ‬ ‫ﻳﻚ‬ .................................... 4 ‫داﻧﺸﺠﻮﻳﻲ‬ ‫اﻧﺠﻤﻦ‬ ‫اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت‬ ‫ﮔﺰارش‬ ................... 10 ‫ﺑﻮدن‬ ‫اﻳﺮاﻧﻲ‬ ‫و‬ ‫اﻳﺮاﻧﻲ‬ ‫ﻫﻮﻳﺖ‬ .............................. 9 ‫ﺷﻤﺎره‬ ،‫دوم‬ ‫ﺳﺎل‬ 11- ‫ژوﺋﻦ‬ 2009 ‫اﻳﺮاﻧﻴﺎن‬ http://www.1directory1.com/people-and-society.html ‫ﻻﺟﻮردي‬ ‫ﺳﺎﻳﻨﺎ‬ ‫ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ‬ ‫ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ‬ - ‫ادﻣﻮﻧﺘﻮن‬ ‫اﻳﺮاﻧﻴﺎن‬ ‫اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ‬ ‫ﺧﺎﻛﻲﻴﻼدﻣ‬ http://sockrebel.wordpress.com/

TRANSCRIPT

Page 1: Iranians 018n11y2jun09

ی نا ون –ما و یان اد ا ی ا ما ا

ماره–وم د سال د ١١ ن –١٣٨٨ اد ٢٠٠٩ژو

:سردبير: مدير اجرايي وسفي مقدم محسن نيك سير نيما ي

:نويسندگان اين شمارهالناز تبريزي، ميالد خاكي، سپيده دادرس، مسعود كريمائي،سـاينا الجـوردي، فـرناز مانـي، حمـيد مقـدس، صالح نبي،كـتايون نوابـي، سـعيد نظـام آبادي، محسن نيك سير، نيما

.يوسفي مقدم

:عكس و طراحي . صديقيان نعلي آزاد ، اردال

:عكس جلد )رو( الياس پيراسته –يم عمر خيام نيشابوريحكبه پاسداشت زادروز

)انتها(انتخابات انجمن دانشجويان ايراني دانشگاه آلبرتا

2................فرد از نگاه جامعه و جامعه از نگاه فرد

3....................................................كتاب گويا

4.................................... يك نوشته-يك كتاب

6................... كالگري–بيمارستان كودكان آلبرتا

7.........اناداي ميان ايرانيانِ مهاجركيتمسائل جنس

8...........................ايرانيان كانادا: نمايه يك ملت

9..............................هويت ايراني و ايراني بودن

10...................گزارش انتخابات انجمن دانشجويي

13....پيمان قاسم خاني استاد مسلم فن نويسندگي

15................فردوسي و خيام در ماهي كه گذشت

17.............................................باي سيكل ران

18..........آزمون پايان دوره اي انجمن خوشنويسان

19...........................................گزارش تصويري

20.................. ماه مي-53برنامه هاي راديو شمال

20..............................................شما و ايرانيان

427يبهشت ارد 28 ٔزاده (يم غياث الدين ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوريحكبه پاسداشت از برجسته ترين . ي در رياضيات، علوم ادبي، ديني و تاريخي استاد بودو. حجةالحقبه لقبم) يديخورش

.بردنامسومه در حل معادالت درجوي نقش ، ويگاهشمار اصالح ازي توانمكارهاي وي

Page 2: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

2

فردنگاه جامعه از و از نگاه جامعه فرد ساينا الجوردي

هيچوقت باور نداشتم كه آگاهي از تاريخ و دانستن

آدمهاي . گذشته تغييري در سرنوشت آيندگان دارد مكان هميشه با ازشرايط زمان و متفاوت هميشه متفاوت بودند و فارغ

تنها ابزارهاي انسان را از نظر من گذر زمان .آزادي انديشه زيسته اند حتي زندگي در . در جهت پيشبرد اهداف و غرايزش تغيير داده است

با تمامي امكانات رفاهي و ادعاي روشنفكري و بلوغ ذهني 21قرن در . انسان چيزي از تالش بي وقفه اش در كسب قدرت كم نكرده است

نگ مردم با نيزه و اسب به ميدان هاي ج مسيح، قرون پيش از ميالد امروز حتي منطق نيز ابزار و . مي رفتند و امروز با تانك و مسلسل

است، چه گاهي كشتار "خونريزي"بستري براي جنگ بظاهر بدون .محصول و خروجي برخي از منطقهاست

اگر در گذشته اقوام بر سر ممالك و زمين ها يكديگر را مي كشتند . جي محكوم مي كنند امروز به بهانه ي عقايد يكديگر را به مرگ تدري

هاي كاهي تاريخ هرگز مرا قانع گذرهاي گاه و بيگاه من بر صفحه نكرده است كه انسان بزرگ مي انديشد اما به حق انديشمند

رهبران بزرگ تاريخ هميشه خوب مي دانستند چگونه با . بزرگيستمن . عقايد اكثريت همراه شده به آن قوت بخشيده و آن را جهت دهند

عادالنه از آنها به شياد ياد مي كنم اما گاهي باور مي كنم كه هميشه نا در بسياري مواقع ما نيز خيلي چيزها . آنها نان شجاعتشان را خورده اند

مي دانيم اما آيا دانستن به تنهايي و بدون خرج كردن شجاعت، حتي قادر به پي ريزي بنايي است؟ با آن . ضع مي كند قوانين را خود و . انسان موجود عجيبي است

در بستر . قوانين حكومت مي كند و بر درستي آنها اصرار مي ورزد خود و ديگران را بر پايه همان قوانين . همان قوانين اشتباه مي كند

و در آخر . با آن قوانين محكوم و مجازات مي كند . قضاوت مي كند به .هيچ كس هرگز نمي داند چرا و چگونه آن قوانين درستترين بودند

خود حلقه اي براي خود و ديگران مي . حق كه انديشمند بزرگيست . سازد و سالها به گردش در آن سرگرم مي ماند

مبارزات انفرادي مردم را در گوشه و كنار مي بينيم و صد ها منطق مي آوريم كه براي آسوده زيستن بايد از ما بهتران را به حال خود رها

اما . و آنان را به احمق بودن متهم مي كنيم كرد و سكوت اختيار نمود من همچنان در اعماق قلبم به خوبي مي دانم كه اگر همين احمق ها

نباشند كه مداخله كنند هرگز نمي توان به بزرگ شدن قطر حلقه .اميدوار بود

من در اعماق قلبم بسيار بر اين باورم كه من آنان را احمق مي خوانم

ه مانند آنان شجاع باشم، به مانند آنان خود را توانم ب چون نمي ارزشمند بدانم و به مانند آنان براي احقاق حقوق خود فرسنگها به

ما حتي در دموكراسي نيز تصميم مي گيريم كه كسي براي . باديه روم نمي خواهم بگويم كه همگي با هم مي توانند رهبر . ما تصميم بگيرد

تر مقصودم اين است كه به هر حال پيش. باشند؛ اين هرج و مرجيست انسان ذاتا گاه بردگي مي كند و گاه به بردگي مي كشد و اين حتي در كوچكترين مجموعه هاي اجتماع مثل خانواده قابل لمس است ولو به

. درجات و اشكال مختلفام كه اما من هرگز باور نكرده ،مفهوم دموكراسي دلپذير است

ب درستترين است شايد حتي انتخاب دموكراسي به معناي انتخا ولي اينكه گروه بزرگي از مردم هم مي توانند اشتباه . درست نيز نباشد

موضوع دردناكيست؛ انسان . كنند در طول تاريخ بارها اثبات شده است هميشه به قدرت درك و فكرش غره بوده اما اين سوال هميشه براي

جمعي چگونه پي ريزي من پيش مي آيد كه اين اشتباهات فاجعه بار مي شود؟ اين كدام خصلت انسانيست كه مي تواند نظر جمعي را معطوف كرده، آن را جهت بخشد و از آن حركتي بزرگ بيافريند؟ همان خصلت غريزي وابستگي و پيروي از جمع؟ گاهي نگاه هاي گذراي من به جمع هاي كوچك به من مي گويد كه جهت گيري گروه

يي نه تنها از سر بررسي و دموكراسي نيست بلكه ها در موارد اجرا بسياري تصميم .پيشتر از سر سپردن تصميم گيري به ديگران است

مي گيرند كه خود را به دست جمع بسپارند غافل از آنكه خودشان بخش عمده اي از آن جمع هستند كه قرار است فكر نكنند و تصميم

قدرت افراد در گروه نيز اين عملكرد فكري همچنين به تفاوت . نگيرندگرايش انسان به "بازمي گردد كه البته همچنان براي من يادآور

ايرانيان

http://ww

w.1directory1.com

/people-and-society.html

Page 3: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

3

در عمل درصد بسيار كوچكي تصميم . است "ديكتاتوري و بردگي با اين وجود تمامي اين جمع . گرفته اند و بقيه تنها پذيرفته اند

فاقي كه در اين فرايند شايد اولين ات . معتقدند كه دموكراسي داشته اند مي افتد ذايل شدن مجموعه انتخابيست كه اگر همه شركت مي كردند

.بي شك وسيع تر مي شد

با كمي دقت مي توان به سادگي ديد كه اثرگذاري جمع معموال در در جوامع بزرگتر نيز فرد به . مرحله ي اجرايي آن است نه انتزاعي آن

نده ها به او براي خودي خود زماني وارد بازي مي شود كه تصميم گير اين فرايند طوري صورت مي گيرد . نيازمندند "راي"گرفتن تاييديه،

كه حتي خود فرد ملتفط نمي شود كه در حقيقت او هيچ تاثيري در آفريدن و تكامل بخشيدن آن تصميم نداشته و تنها در آماردهي آن

ي ما در بازار تنها م . نقش دارد و به تصور من اين همان بازار است عده ي ديگري . توانيم ما بين اجناس ارايه شده كند و كاو كنيم

بدون شك . ساخته اند و ما با خريدمان به آن ها راي مي دهيم سازندگان نياز خريدار را در نظر داشته اند، اما ما به خوبي مي دانيم

.كه خود سازندگان نيز در فرايند توليد نياز نقش بسزايي داشته اند

گوياكتاب خاكي يالدم

گويا آشنا هستيد يا خير؟ آشنايي من با دانم با كتاب نميكتاب گويا حدود شش يا هفت سال پيش بود و كتابي كه من به آن گوش

كتاب گويا در واقع . هري پاتر بود و به زبان انگليسي روايت شده بود دادم . شودمتن اصلي كتاب است كه توسط يك يا چند راوي روايت مي

مزايايي كه كتاب گويا براي من به همراه داشت زيادند، از جمله اينكه من

شد و كردم چشمانم خسته مي وقتي شروع به خواندن كتاب مي "عموماهمچنين . آور نبود گويا به هيچ وجه خواب در مقابل كتاب . گرفتخوابم مي

رف شستن، ظ(آزاد بودم تا كارهاي ديگري كه نياز به فكر كردن هم نداشت گويا انجام را به همراه كتاب ...) ورزش، پازل بازي كردن، تميز كردن اتاق

من كه مدتها از حال و هواي كتاب خواندنم . شدديگر بهتر از اين نمي . دهممنبع من . عالقه مند شده بودم "شنيدن"كاسته شده بود اينبار به كتاب

.هم بيشتر اينترنت بوداني را به صورت گويا پيدا كردم و از شنيدن آنها لذت كتابهاي انگليسي فراو

كيمياگر اثر پائولو كوئيلو، راز داوينچي اثر دن براون، پدر خوانده اثر (بردم ها اثر تاكينگ، ماريو پوزو، كشتن مرغ مگسخوار اثر هارپر لي، ارباب حلقه

ورن و گي، دور دنيا در هشتاد روز اثر ژول يل كارنِ يابي اثر دِ آئين دوست چندين كتاب ديگر كه حتي بردن نام آنها نيز از حوصلة بنده و شما خارج

).استشود كه از مزاياي خواندن كتاب، كه در هر محفلي راجع به آن صحبت مي

-بگذريم، نكتة جالبي كه پس از گذشت چند سال از گوش دادن به كتاب كار باشد ه ذهنم بي گويا در من اتفاق افتاده اين است كه تقريبا هر زماني ك

اين مساله باعث رها شدن ذهنم از . امرا به گوش كردن اختصاص داده . چنگال فكر هرز شده است

ايد يا نه، براي مثال در كوچه دانم شما هم اين نوع فكر را تجربه كرده نميافتد، از ديدن تصوير پر زردرنگ ياد چند روز چشمم به يك پر زرد رنگ مي

يي در خانة يكي از اقوام نيز يك پر زرد رنگ ديده ه در تابلو افتم ك پيش مي و خالصه ... گفتي گراني ! اينروزها خانه چقدر گران شده !! بود، خانة اقوام

جريان پر زردرنگ، يكي دو ساعتي مرا در بند خود گرفته و هرجايي كه .بردمايل باشد مي

كنم نمي كتاب گوش خوشبختانه با وجود كتاب گويا حتي در مواقعي كه به شايد صرفا از هواي خوش و يا صداي !! هم، عادت بد فكر هرز وجود ندارد

. برمموسيقي لذت مي

http

://so

ckre

bel.w

ordp

ress

.com

/

Page 4: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

4

با تمامي تفاصيلي كه خدمت شما عرض نمودم و چشمتان را خسته به فكر افتادم كه براي گسترش !) كاش مطلبم كتاب گويا بود (كردم

به همراه همسرم به دنبال كتاب . مگويا آستين باال بزن فرهنگ كتاب گشتيم و با دوستان بخش راديو هم هماهنگ كرديم كه از امكانات در

از جمله استوديو ظبط و تجربة كار صوتي و سايت پر (اختيار ايشان ).بيننده و شنوندة راديو

. ايم خوشبختانه داوطلب براي روايت كتاب هم در ادمونتون پيدا كرده

زويا " اثر خانم "عادت مي كنيم"ه در نظر گرفتيم كتاب اولين كتابي ك -كنم زيرا مي در رابطه با اين كتاب چندان صحبت نمي . است "پيرزاد

تنها اميدوارم . دانم كه معرفي مفصلي براي اين كتاب نوشته شده است هاي ادمونتون كه دوستان گرامي از شنيدن اولين كتاب گوياي بچه

.مند شوندز مزاياي آن بهرهلذت ببرند و همچون من ا

يك نوشته-يك كتاب سپيده دادرس

زويا پيرزاد نويسنده و داستان نويس معاصر در سال در آبادان به دنيا آمد ، در همان جا به مدرسه 1330

رفت و در تهران ازدواج كرد و دو پسرش ساشا و سه 1377 ، 1376 ، 1370در سالهاي .شروين را به دنيا آورد

.وعه از داستانهاي خود را به چاپ رساندمجم

" همه عصرها ، طعم گس خرمالو و يك روز مانده به عيد پاك مثل"

مجموعه از داستانهاي كوتاهي بودند كه با نثر متفاوت خود مورد .استقبال مردم قرار گرفتند

"چراغ ها را من خاموش مي كنم": اولين رمان بلند زويا پيرزاد ، با نام

اين كتاب با نثر روان و ساده اي كه . به چاپ رسيد 1380ال در س برنده جايزه : داشت جايزه هاي بسياري را دريافت كرد ، از جمله

، برنده جايزه بهترين )مهرگان اديب ( پكا 1380بهترين رمان سال بنياد هوشنگ گلشيري، لوح تقدير از نخستين دوره 1380رمان سال

و بهترين رمان سال در بيستمين 1380ال ي جايزه ادبي يلدا در س هم برنده " طعم گس خرمالو "داستان كوتاه . 1380دوره كتاب سال

. شد1376جايزه بيست سال ادبيات داستاني در سال

»چيزي هست تو بلد نباشي؟«آرزو سر جلو برد و يواش گفت،

».بيگودي بستن. آره«گفت، سهراب سر جلو آورد و يواش

».گمشو«. د زير خندهآرزو ز

عادت مي كنيم

زويا پيرزاد

نشرمركز صفحه266

1383 مردادماه : چاپ اول 1385 :چاپ چهاردهم

آليس در سرزمين ": زويا پيرزاد دو كتاب هم ترجمه كرده است

كه " آواي جهيدن غوك " اثر لوييس كارول و كتاب "عجايب آخرين رمان اين نويسنده كتاب .استمجموعه اي از شعرهاي ژاپني

است كه مورد استفبال عموم قرار گرفت و در مدت "عادت مي كنيم " .زمان كوتاهي چندين بار چاپ گرديد

ht ايرانيانtp

://w

ww

.med

iabi

stro

.com

Page 5: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

5

در وهله ي اول گزارشي تصويري از ايران "عادت مي كنيم "رمان كنوني و زندگي سطحي افراد و شكل زندگي در شهر بزرگي چون

بازرگان در اين كتاب دو .به ما مي دهد را مشكالتش تهران با همه ي هاي هره و چ دهد قديمي و تازه به دوران رسيده را روبروي هم قرار مي

هاي داستان دهد و نسبت به تمام شخصيت مختلف زن را نشان مي .شفقت دارد

هاي كي از خصوصيات اين اثر اين است كه زنان داستان داراي نقش ي

زويا پيرزاد .دنزنان آن وجودي مستقل از مردها دار تند و مضحك نيس . آفريند ريزد و زنان منحصر به فردي را مي گفتمان مردانه را بهم مي

كند و برخورد مي "خود آگاه "نويسنده در اين رمان با زبان به صورت يكي از به نظر . مضمون اثر نيز فائق آمدن بر احساسات زنانه است

.رمان مانند يك آپارتمان نورگير و جالب است اين تقدان نم

است، زباني كه از سالمت قصن زبان پيرزاد از نظر زبان شناسي بي دستوري برخوردار است و از ظرافت متني و گفتمان برخوردار است او

گرايي از خود نشان گذارد و گرايشي هم به كهنه بازي زباني را كنار مي كند و شايد دليل اقبال زبان مردم نزديك مي دهد، دو زبان را به نمي

.اين اثر نيز همين باشد

گيرند، يا پيرزاد در هر مقالي كه قرار مي زوهاي رمان شخصيتن منطبق بر همان فرهنگ است كه اين از نظر پيرزاد بسيار ازبانش

.موفق عمل كرده است كه غير م دارد اين اثر ايرادهايي ه تقدانمنيكي ديگر از از ديدگاه

را كه چد، پسند قابل انكار هستند، مثال شخصيت سهراب را نمي اما هدف پيرزاد شايد به تصوير .نقص است سهراب بيش از حد بي

ها درانتظار اين مرد كشيدن مرد اثيري باشد كه زن در همه دوران .باشد

مي زنان يا مرداني هستند كه "زويا پيرزاد "يشتر خوانندگان آثار ب

خواهند شناخت بيشتري نسبت به شخصيت زن داشته باشند، پيرزاد است، كه تا به وارد نوعي گفتمان انتقادي شده "كنيم عادت مي "در

امروز اين صدا در ادبيات ما نارسا بوده است، حتي در بين نويسندگان

صدايي كه از اعماق اثر او ،اي را مي بينيم كه زن نيز كمتر نويسنده .شود كامال زنانه باشد لند ميب

از نكات مثبت اين رمان انتخاب زاويه ديد محدود به شخصيت اصلي گويي راوي و اظهار نظرهاي او اگر در مقام داناي است و اين از زياده

كي ديگر از مواردي كه به اين متن قوت ي .كاهد مي د،كر كل ظهور مي د وبالگ نويسي است كه و غناي بيشتري داده، استفاده از تمهي

شخصيت –دختر آرزو (آيه خواننده دراين قسمت بدون نفوذ به ذهن .دتواند با خواندن و بالگ او به مكنوتات شخصي او پي ببر مي) -اول

عادت "شخصيت زن در كانون و محور روايت قرار دارد، اما زنِ

اره زن در اي كه درب كليشه. وپالگو نيست زني مضحك و پرت "كنيم ميشود و شكسته شدن روايت ها وجود دارد در اين رمان شكسته مي ذهن

درباره زن در اين رمان حكم دعوت خواننده به تامل ثانوي براي .شناختن زن امروز دارد

انگيزد و كنيم حس همدلي خواننده را بر مي رمان عادت مي در پايان

دگي شخصي نداشته است را هايي را كه مخاطب در زن بسياري از تجربه .گذارد در اختيار او مي

خواندن اين كتاب رو به همه دوستاتي كه عادت كرده اند عادت نكنند

.توصيه مي كنم

ايرانيان زويا پيرزاد

Page 6: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

6

كالگري– بيمارستان كودكان آلبرتا الناز تبريزي

توسط شركت معماري و طراحي كـه ايـن بيمارسـتان

بتدا به صورت از همان ا ، داخلـي كاسـيان طراحي شده .فــضايي رنگارنــگ و پــويا بــراي كــودكان در نظــر گــرفته شــده اســت

چه": بيمارستان اين بود همتـرين سـوال قبل از آغاز پروسه طراحي م "چيزي باعث مي شود كودك در بيمارستان احساس آسايش كند؟

براي دستيابي به پاسخ اين سوال كارگاه هاي طراحي به كمك بيماران ه آنها و كاركنان، بحثهاي آزاد تشكيل داد و از شركا خواسته و خانـواد

ايده هاي حاصل از اين . شد تا بيمارستان ايده آل خود را توصيف كنند بكارگيـري نور روز، جذابيت، : كارگـاه هـا شـكل طـرح را بوجـود آورد

.عملكرد و تاثير گذاري، محيط گرم و پويا و هماهنگي با طبيعتان خواســته شــد كــه احــساس خــود را در مــورد زمانــي كــه از كــودك

بيمارسـتان بـيان كنـند، بـر خـالف پيش بيني تيم طراحي كه انتظار پاسـخ درد و تـرس را داشـتند، كودكان از بيمارستان به عنوان فضايي كـسل كنـنده و تاريـك ياد كردند و بدين ترتيب ديدگاه گروه طراحي

مداد و كاغذ از كودكان در تمرينـي ديگر با دادن تعدادي . تغييـر كـرد نظرات . خواسـته شـد تـا ديـدگاه خـود را از بيمارسـتان ترسـيم كنند

پنجره ها و ساختمانهاي : كـودكان نسبت به سنشان بسيار منطقي بود .رنگارنگ و تخيلي، مصالح گياهي و وجود حيوانات خانگي

رنگهاي روشن و . پنجـره هـا جهـت كـاهش مقياس بنا بكار گرفته شد براي بيماراني كه . بـه عـنوان محور اصلي طراحي قرار گرفت جـسورانه

قادر به بيرون رفتن نيستند يك اتاق نورگير با پنجره هاي بزرگ تعبيه فضاي دو طبقه . شـد تا فضاي بيرون را به داخل ساختمان هدايت كند

مركزي بيمارستان نه تنها استفاده كنندگان را هدايت كرده و در يافتن

كمك مي كند، بلكه به صورت تاتري است در اطراف كه با راه بـه آنهـا

ــود ــي ش ــيل م ــدا تكم ــور و ص ــراه ن ــه هم ــي، ب ــل جابجاي ــن قاب .سخـوش آمد گويي به كودكان بيمار و خانواده هاي آنها قبل از ورودشان به بيمارستان، از پاركينگ گرم و سر پوشيده آغاز مي شود كه در حكم

براي خانواده . ماي سرد زمستان پناهگاهـي اسـت جهـت مقابلـه بـا سر هايـي كـه شب هنگام مي رسند مكاني براي اقامت و خدماتي از قبيل

.صبحانه قبل از يافتن هتل وجود داردطراحـي يك راهرو با يك ورودي از خارج بيمارستان و ورودي ديگر از داخـل بـه كودكان اين اجازه را مي دهد تا اوقاتي را با حيوانات خانگي

يك آكواريوم، يك آتليه هنر و موسيقي، و فضاهاي بازي . ندسـپري كن و تجمع مركزي، بيمارستان را مبدل به مكاني جالب و نشاط آور نموده

.استيـك بخش شامل كتابخانه، مشاوران و امكانات كامپيوتر، واقع در طبقه دوم، خانـواده ها را قادر مي سازد تا در مورد بيماري فرزندشان آموزش

عالوه بر آن شش باغ، از جمله يك باغ سيب، خوشي و آسايش . ببينند .را براي خانواده ها فراهم مي سازد

:منبع http://www.architectureweek.com

ايرانيان

ايرانيان

Page 7: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

7

مهاجركانادا انِيرانيا انيي ميتمسائل جنس )بخش نخست (

فرناز ماني: ليصترجمه و تخ

ي ده ايچكو ترجمه اين جستار، در شده يآورگرد مطالب :يادآوري Gender and Sexuality اي علمي تحت عنوان مقاله از است

Among Immigrant Iranians in Canada بيانگر زومال و . نمي باشدايرانياننويسنده و ديدگاه هاي

ر اين ستون بدان جستاري كه از اين پس و در چند شماره آينده د

انيديشه حامد به قلم دكتر است يمقاله ا از گرفته برمي پردازيم، مهاجر انيرانيا انيم در مسائل جنسي و تيجنس" عنوان تحتو ."كانادا در

در دوران كاري خود، استاديار ) 1338 -1384 (انيديشه دكتررييس و ) سپرينگفيلد در واقع( ايلينويز دانشگاهدر جامعه شناسي

ي رشته دري و. بود دانشگاهاين شناسي جامعه/ شناسي برنامه انسان خود يمقدمات التيتحص. نمود ليتحص يشناس جامعه و يشناس انسان

ي ليتكم التيتحص سپس و Hamline دانشگاه در سانسيل مقطع در را به randies Beدانشگاه در دكترا و سانسيل فوق مقطع در را خود

.دينرسا انيپا

در ي جنس روابط و تيجنس مضمون رييتغ ازي ليتحل مقاله نيا كه ييراه هاي بررس به و دهديم ارائه كانادا در مهاجر انيرانيا انيم قرار ريتاث تحت مسائل جنسي را و تيجنس ي مقوله ،يمكان رييتغ مقوله كهي قيعم راتييتغ و راتيتاثهمچنين . پردازديم دهديم

. مورد بحث قرار مي گيرد گذاشته مردان و زنان نيب در مهاجرت مسائل جنسي و تيجنس ي مقوله دري اديبن راتييتغ نيا از يكي

ي خانواده ها نيب دري حت كه است افراد تيفرد و تيشخص بر ديتأك ال دهيا و يواقع رفتار نيب ز،ين باال به رو متوسطهي طبقات سطح با

ازي نه ايگنج اساس بري مهاجر ماعاتاجت. است كرده جاديا تفاوت نيمهاجر بوم مرزو از شده منتقل يفرهنگ وي اجتماعي الگو ها كشور اجتماع نه وي نژاد وي قوم اجتماع نه اما. است شده ساخته

. باشدينم كننده محدود و سازنده سراسر زبان،يم

شيوخ گذشته منتقدانهي بازساز لهيبوس مردان و زنان بر اين اساس از راه دارند دسترس در آنچه ي خالقانه و مجددي ساز معنا و

ي انتخابها با يسنتي ارزشها و هنجارهاي نشيگز تطابق و بيترك به آن سر بر و ساخته مسائل جنسي را و تيجنس ي مقوله مدرن، . پردازنديم مجادله و بحث

از خارج به انيرانيا مهاجرت عوامل و خچهيتار به ابتدا مقاله نيا در) Methodology(شناسي روش به ادامه در و شده اشاره كشور

و تيجنسي مقوله سپس. است شده پرداخته قيتحق مورد موضوع داده قراري بررس مورد رانيا خارج و داخل در مسائل جنسي را

و شده پرداخته تهايجنس نقش رييتغ حيتوض به آن دنبال به و است روابط انيب به و تهايجنس نيبي ها توافق و ادعاها به زيني بخش در با بحث تينها در و است شده اشاره نيمهاجر مختلفي نسل ها نيب و يملي مرزها جاديا و مهاجرتي امدهايپ از يكلي بند جمع كي

.است شده دهيرسان انيپا به نيمهاجر اجتماع دري قوم

ي مباحث به راجع يكل يهادگيد ،شده ذكر مطالب با است كه ديام ،شد خواهد اشاره آنها به تر مفصل شكل به بعدي شماره ها در كه .ديباش كرده دايپ

:منبع

Hammed Shahidian , Gender and Sexuality Among Immigrant Iranians in Canada, Sexualities, Vol. 2, No. 2, 189-222 (1999). DOI: 10.1177/136346079900200203

Page 8: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

8

ايرانيان كانادا: تله يك مماين سعيد نظام آبادي: ترجمه و گردآوري

وشتار حاضر تالش دارد تا اطالعاتي را در خصوص ن مقيم كانادا در اختيار خوانندگان انجامعه ايراني

طالعاتي در باب ا آتي در اين خصوص و در چند شماره .قرار دهد يراني تاريخچه، جغرافيا و پراكندگي، صنعت و جوانب ديگر جمعيت ا

استفاده از ارائه شده با آمارهاي .ساكن در كانادا پدراخته خواهد شد وري آردگ آمار هاي رسمي دولت كانادا منابع معتبر و مراجعه به

. گرديده اند

سالهاي در محدوده زماني سازمان آمار كانادا ارايه شده توسط مار آ هاين سال زمان ورود اولين ايراني به كانادا را بي ،1915 تا 1896با وجود اينكه سال بعد نرخ . ثبت نموده است 1902 و 1901

چهل نفر را تجربه كرد، ولي همچنان با تند آمار شيبي با مهاجران وجود ميانگين يكصد نفر در سال، در بازه شصت سال بعد همواره در

.نوسان بوده است

نفر در سال افزون گرديد، 660 اين ميانگين به 1970 تا سال جريان عظيم "طابق انتشلرات دولت كانادا به جهت مفزايشي كه ا

دانشحويان ايراني به دانشگاه هاي آمريكاي شمالي بوده كه در سال آغاز گرديده بود و اين حقيقت كه بخش عمده اين 1965

اقامت در كانادا را پس از اتمام تحصيالت خود بر مي ،دانشجويان .گزيدند

ان به سرعت به مدارج شغلي پزشكي، هاجران از اير مخستين ن" ".مهندسي، وكالت، پرستاري، و دندانپزشكي رسيدند

1979 انقالب سال بايك تغيير عمده در الگوي مهاجرت ايرانيان سازمان آمار كانادا تعداد ايرانيان در كانادا را در .تفاق افتاده است ا

تند يبيبا ش - نفر و در اواسط دهه نود 5000، اواسط دهه هشتاد تا 1991ارقام سرشماري بين سال . اعالم نمود نفر 60000 -

شان مي دهد كه ن در پارسي زبانان مقيم كانادا 28% افزايش 1996 .نفر بالغ گرديد 62385 به1996تا سال

فضاي سياسي ايران طور عمده ناشي از تغييرات اين تغيير شگرف به به شكلي كه . بوده است ان پس از استقرار نظام جمهوري اسالمي اير

عضاي حكومت پيشين، مقامات رسمي سابق، افسران اتعقيب .نظامي، و حاميان نظام سلطنتي را وادار به هجرت به كانادا نمود

هاي سياسي و مذهبي، تعقيب سختگيري، اعمال نظرهاي فراقانوني، ، تحديد اقتصادي متعاقب آن ركود شديد جنگ ايران و عراق و

ل قانون پوشش اسالمي زنان به عنوان مي تح اي اجتماعي و آزادي ه داليل عمده مهاجرت طبقه متوسط تحصيلكرده و حرفه اي به كانادا

.مي باشد

شكل زير نقشه كانادا و توزيع جمعيت ايراني همراه با درصد در ).2001آمار مربوط به سال ( استانها و نواحي آن را نشان مي دهد

به ا مراجعه به آمار و گزارش هاي رسمي بر شماره هاي آتي دو بررسي موشكافانه تري از روند و وضعيت مهاجرت ايرانيان به كانادا

.پردازيم مياوضاع فعلي اين گروه جمعيتي

:نابعم

• http://www.thecanadianencyclopedia.com • http://www.iranica.com/ • Vahid Garousi1, Iranians in Canada: A Statistical

Analysis

Page 9: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

9

هويت ايراني و ايراني بودن )گزارش يك سخنراني( كتايون نوابي

مهدوي يك ايرانيست كه نه پزشك است مجتبي دكتر نــه مهــندس، او علــوم سياســي خــوانده و تخصــصش

ايشان اكنون استاد دانشكده علوم . مطالعه دمكراسي در خاورميانه است هويت ايراني يكي از عاليق ايشان، . گاه آلبرتا مي باشد سياسي در دانش

آوريل انجمن فرهنگي ايرانيان 24، موضـوع سخنراني و ايرانـي بودن International(ادمونـتون بـود كـه در مركـز دانـشجويان بين الملل

Center ( گزارشي از اين سخنراني در زير . دانشگاه آلبرتا برگزار گرديد .آمده است

ي سخنراني خود را با سه مولفه اصلي هويت ايراني از منظر دكتر مهدو مليت، مذهب و تمدن غرب؛ ايران ... «فلـسفه سياسـي چنين آغاز كرد

سوال مهم آن است كه . قرن بيستم هيچ گريزي از اين سه عنصر ندارد بدانـيم بـا هـركدام از ايـن سه عنصر چگونه برخورد كنيم؟ ما چه قدر

در رابطه با توسعه و تحول داريم؟ آيا مي توان از راه حـل بومـي و ايراني مـدل ايرانـي توسـعه سـخن گفت،آيـا مفـيد اسـت، آيا ايراني است يا اسالمي؟ آيا پذيرفتن اصل جهاني تمدن مستلزم فراموش كردن هويت ايرانـي اسـت؟ و ديگر اينكه چگونه مي توان در قرن بيستم هم ايراني و

وف پست مدرن آلمان سه نوع برخورد فيلس ه نيچ .»...هـم جهانـي بود؟ : با ميراث تاريخي معرفي مي كند

رمانتيك و نستالژيك يا همان برخورد موزه اي؛-1 برخورد احيا گرانه؛-2در اين حالت يا دروغگوييم و . نفي گذشته؛ كه امكان پذير نيست -3

گذشته را ما نساخته ايم، ما آن را حمل مي كنيم، هميشه با . يـا جاهـل .ماست و ما بايد با آن روبه رو شويم

ديـدگاه مطلـوب نـيچه يـك برخورد نوگشت آگاهانه است، نه تقليد و در اين برخورد . تـرجمه و نـه بـرخورد رمانتـيك و نستالژيك و نه انكار

گذشـته را بـه تـيغ تيـز نقـد مي سپاريم و به عنوان ميراثي به آن نگاه سپس دكتر مهدوي . اده كنيم مـي كنـيم كه امروز مي توانيم از آن استف

: به هر كدام از سه مولفه هويت ملي با اين سه ديدگاه نگاه كرد : سه روايت در منشا ملت وجود دارد: مليت«

. روايت ملت پرستانه يا همان ناسيوناليسم رمانتيك و نوستالژيك -الـف در ايـن روايـت ملـت يـك پديده طبيعي و تاريخي بشر است كه هيچ

اين گونه وطن پرستي در ايران از دوران . اريخ مدرن ندارد منشايي در ت مـشروطيت آغـاز شد و به احياي افراطي و ميهن پرستانه ايران باستان

.پرداخت

در ايـن روايت ملت پديده اي است . روايـت مـدرن و پـست مـدرن -بملت حاصل مدرنيته . نـوين و مـدرن سـاخته و پـرداخته دولـت مدرن

. ختگي و نوظهور كه هيچ پايه و اساس تاريخي نداردمفهومي سا. است

در اين روايت هويت ملي ما زاده دنياي جديد . روايـت تـاريخ نگـر -پهويت ايراني در معناي امروزي آن سابقه بنيادين چند هزار ساله . است

بـا آنكه دولت ها قباله هاي تاريخي براي هويت ايران مي سازند و . نـدارد د اما هويت تاريخي و فرهنگي ما از ابداعات قرن سـنت ابـداع مـي كنـن

ابداع سنت در زمان ساسانيان اتفاق افتاد و اساطير . حاضـر هـم نيست هويت تاريخي ايران پس از . اقـوام ايرانـي در شـاهنامه بـه ثـبت رسيد

. دوران صفويه با اسالم متحول شد و به عنوان هويت ملي ظاهر شد

بلكه طي تاريخ دچار دگرگوني شده هـويت قومـي مـا امر ثابتي نيست معرفي 20 و 19اسـت و مفاهـيم امـروزي آن براي اولين بار در قرون

. شد

مولفه دوم مذهب است كه همان سه رويكرد را مي توان به آن :مذهب .داشتاسالم در اين رويكرد مجموعه اي : برخورد رمانتيك و غيرتاريخي -الـف

قرن پيش تاكنون تغييري نكرده و از قوانـين ثابـت است كه از چهارده در مخالفت با . در اين رويكرد اسالم تنها راه حل است . بايـد اجـرا شـود

ايـن رويكـرد اورينتاليـست هـاي غربـي معـتقدند كـه با اسالم، جامعه .از ديد آنها اسالم تنها مشكل است. محكوم به عقب ماندگي است

چ بنياد تاريخي بـرخورد مـدرن و پـست مدرن كه در آن اسالم هي -ب .ندارد

اسـالم در ايـن برخورد يك پديده تاريخي و : بـرخورد تـاريخ نگـر -پتعابير . اجتماعـي اسـت كـه در حال تحول است و يك امر ثابت نيست

.انسان هاي متفاوت از اسالم گوناگون است

ايرانيان

Page 10: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

10

چه مسلمان باشيم و چه . اسالم يك مولفه هويتي تاريخ ماست اسالميست ها را هم . مي توان حذف كرد نباشـيم ايـن مولفه را ن

. هيچكدام ثابت و غيرقابل تغيير نيست . نمـي تـوان حذف كرد بايد به اين . »تنها مشكل «است و نه » تنها راه حل «اسـالم نـه

.موضوع سيال نگاه كنيم

مولفه سوم است كه بازهم دچار همان رويكردهاي عمومي : غرب يك پديده واحد و جدا از رويكرد رمانتيك كه در آن غرب . مي شود

جالل آل احمد اين . شرق و تنها راه حل و الگوي موفق پيشرفت است غرب هراسان در اين رويكرد تمام . رويكرد را غربزدگي مي خواند

.مشكالت را بر سر غرب مي كوبند

بـرخورد درسـت به غرب برخورد تاريخ نگر است كه در آن يك مفهوم غرب هم از نظر جغرافيايي و هم از . د ندارد انتزاعي و واحد از غرب وجو

ــوعه اي از ــشر مجم ــوق ب ــسم و حق ــون امپريالي ــي چ ــاب مفاهيم بنه تقليد و ترجمه از غرب . تـناقض هاست؛ بايد به غرب نقادانه نگريست

جامعه نهايتا در . و نه چشم پوشي از تاريخ خود و تسليم شدن به غرب ». و ملي جهاني مي شوداين رويكرد با آگاهي از تفاوت هاي بومي

سه عنصر «در پايـان دكتـر مهـدوي به اين نتيجه گيري كلي رسيد كه هـويت ملي ما پايه هاي اصلي راه حل هاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي

هر جريان سياسي كه يكي از اين سه مولفه را . بـراي ايران را مي سازند ين سه مولفه جايگاه در يك سنتز پويا ا . ، نابود شده است ناديـده گرفته

.خاص خود و رابطه ديالكتيك دارند

اين رمز پيروزي ايران . مدرنيـته ايران تجلي عيني هويت ايراني ماست بازگشت به روح ملي، افتخار به تاريخ اسالم و استفاده از . اسـت

تلفيق اين سه . دسـتاورد هاي علمي و تكنولوژيك مدرنيته غرب انتقادي است، آن هم نقد بيرحمانه ي عنـصر نوع درست برخورد پويا و

».چنين مدرنيته اي هم ايراني است و هم جهاني. سنت و مدرنيته

در گفـتگوهاي پايانـي ايـن سـخنراني دكتـر مهدوي، با نگاه هميشگي مثـبت و امـيدوارانه خـود بـه امـروز و فرداي ايران، تنها راه حل بحران

گفتگو و نگاه . اسي دانست هـويت جوانان ايران را گفتگو و تمرين دمكر نقادانـه اي كـه از نخـبگان جامعـه آغاز مي شود و به تحوالت ساختاري

او باز با ديد خوشبينانه اش جايگاه عمل روشنفكران جامعه . مـي انجامد ايـران را تاكـنون در كـار نقـد و گفتگو و انتقال اطالعات به توده مردم

.موثر و ارزشمند خواند

جمن دانشجوييگزارش انتخابات ان محسن نيك سير

دقيقا يادم نمياد كدوم دوره بود كه در كتاب فيزيك يا در . شايدم علوم با قانون بقاي ماده و انرژي آشنا شدم

اين قانون ماده و انرژي توليد نمي شوند و از بين نمي روند تنها از حاال خدا مي دونه كه اين قانون ! نوعي به نوع ديگر تبديل مي شوند

م دقيقا مصداق داره يا مثل تمام قوانين حاكم بر زندگي بشر پر از ه ... چاله و چوله و حفره و نقطه ضعفه

تيم قبل . چند وقت پيش انتخابات انجمن دانشجويي دانشگاه آلبرتا بودكه دو سال در اين عرصه فعاليت كرده بودن، در ايميل هاي يادآوري

اي ميل باكس آدم رو مورد تاخت خودشون كه معموال قبل از هر برنامه و تاز قرار مي ده و در اكثر اوقات با بي مهري قبل از خوندن پاك مي شه، حكايت از اين داشت كه تيم گذشته به هيچ وجه من الوجوه قصد

.كانديدا شدن مجدد ندارندشد انتظار داشت، چون مثل تمام كارهاي البته اين رو هم كامال مي

در موردمون Volunteer appreciation از اينكه داوطلبانمون بيشتر به هر . برامون درنظر گرفته مي شه Volunteer Executionاجرا بشه

نفر كانديدا شدن كه سكان كشتي انجمن 5حال در اين ميدان دانشجويي كه با سرعت قابل قبولي در حال حركت بود رو به دست

شتن و هم من به طور در طي صحبت هايي كه هم در راديو دا . بگيرنشخصي با چند نفر از اون ها داشتم، عمده سرمايه گذاري انرژيشون بر روي ورودي هاي جديد بود و هم تالش براي جمع كردن تمام اقشار ايراني زير يك سقف، حاال طول و عرض اين سقف چقدر بايد باشه كه

ايي و اما تقابل ايده آل گر ! ستون ها زيرش دووم بيارن، اهللا اعلم واقعيت گرايي چيزيه كه هميشه و در همه جا زماني كه قراره مسووليتي جا به جا شه به عنوان كاتاليزور براي ناپايداري سيستم در نظر گرفته مي شه و هميشه بايد روي اينجور انتخابات برچسب

حاال با اين مقدمه نسبتا طوالني . زد» !با دقت حمل شود ! شكننده« :ببينيم چه گذشت

. شروع برنامه با ارائه يك گزارش مختصر از فعاليت هاي گروه قبل بود گروهي كه شايد به عقيده من بيشتر از اينكه اومده باشه تا گزارش بده

به ابهامات وارده .... ؟!اتهامات چيه ! نه.... اومده بود تا به اتهامات وارده ه نوعي كه بعضا در ذهن گروهي از بچه ها شكل گرفته بود و شايد ب

. هم در رزومه كانديداها بولد و ايتاليك و آندر الين شده بود پاسخ بدن برنامه اي بود كه 70در وهله اول چيزي كه جلب نظر مي كرد بيش از

40 دالر و يه 30انجمن برگزار كرده بود و در اين بين دانشجوها يه از اگرچه جسته گريخته . دالر براي دو تا مراسم پرداخت كرده بودن

Page 11: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

11

ملت شنيده بودم كه اين قيمتها باالست اما خود تيم جديد هم اذعان دالر مي 5 خورده بشه هزينش Quadاگر يه همبرگر در «: داشت كه

تشكر كرد كه بدون هزينه ثبت نام اين ISAUAشه و واقعا بايد از گزارش گروه گذشته بيشتر با مانور . »همه برنامه رايگان برگزار كرده

. ارائه شده و توضيح در مورد عملكردشون بودروي ليست بخش پرسش و پاسخ بيشتر حقيقتي رو آشكار مي كرد كه من از اون

علي با .... «گفتن جمالتي مثل . به عنوان كاالي شكننده ياد كرده بودم اهداف مشخصتري وارد شد و خوب بود كه مي پرسيديم االن در مورد

ISAUA ا شعار نداديم و فعاليت تفرقه آميز م.... «، » چي فكر مي كنه» ...اشتباه ما ايده آل گرايي بود .... «و يا » ...نكرديم مطابق با اساسنامه

. نشان از دفاعياتي داشت كه در قالب نصايح خودش رو نشون مي داد البته صحنه هايي رو هم مي شد ديد كه بر اساس اون ترك هايي رو

با اين حال گروه . ي شد حس كرد در رابطه ميان دو گروه به وضوح م يا مي . سيستم، سيستم آزمون و خطاست ...«جديد، به اين پاسخ كه

اين كه ما ... تونه منابع انساني و سرمايه اي رو جذب كنه يا نميتونه چكار كرديم عمال به درد بچه هاي جديد نمي خوره بايد بيان و

راه ها رو شماها خيلي«با ارائه اين پاسخ كه » .خودشون امتحان كنن ، موضع خودش رو در جهت ».رفتين و درست نيست ماهم دوباره بريم

به هرحال اين نكته رو بايد هميشه . هرگونه تنش زدايي اعالم مي كرد . در هر كار در نظر داشت كه تجربه ها رو هرگز نبايد دوباره تجربه كرد

شده اشاره در ادامه به نكات جالبتري در مورد صحبت هاي رد و بدل اما كم كم با شروع صحبت هاي گروه جديد جمعيت حاضر . مي كنم

در سالن بيشتر مي شد كه حاال نمي دونم اين رو بر چه مبنايي بايد گذاشت

آيا قانونا ايراني ها هميشه با نيم ساعت تاخير سر قرار حاضر )1( مي شن؛

كه ببينيم گروه جديد چه ... مشتاق تريم ! نه... آيا مشتاقيم  )2( برنامه هايي دارن؛

زياد برامون مهم نيست بدونيم گروه قبل چه كار كرده كه اين  )3( :خودش دو قسمت مي شه

برنامه هاي گروه قبل رو كامال مي پذيريم) الف(برنامه هاي گروه قبل رو بدون شنيدن هرگونه توضيحي ) ب(

!!!!نمي پذيريم(!) ها برنامهخنده متداول و اما شروع صحبت هاي گروه جديد با شوخي

گروه جديد گروه پرانرژي به نظر مي رسيد، گروهي كه در . شروع شد

كه در - ISAUAوجودشون اون جنم الزم براي وارد شدن به برزخ . زياد هم داشت ... رو داشت -! كتاب علومِ ما بهش مي گفتن ماده

برگزاري چندين و چند جلسه پيش از انتخابات و ارائه برنامه و راه . داد نشون از همين پتانسيل ميFacebookازي گروه در اند

شروع بحث با جمله اي آغاز شد كه يه جورايي فتيله ماجراها رو روشن اين » ما انتخابات راحتي در پيش داريم چون رقيبي نداريم «: كرد

جمله اگرچه به نظر من اعالم پيروزي پيش از موعد نبود ولي جو الزم . معروف رو در وجود خيلي ها ايجاد مي كردبراي راه افتادن شور

محوريشون تيم بيشتر روي تيم كانديداتوري هاي صحبت تمركز

نمايش . گشت كه حكايت از وجود نقاط كليديي در اين گروه داشت مييك روحيه كار تيمي كه برگ برنده در اين جور كارهاي بدون منفعت

تاييد . ش مي رفت تا اينجا همه چيز بصورت عادي پي . مالي هست كارهاي گروه قبل از لحاظ كيفيت و زمان بندي و تنها اضافه كردن ابعادي چه از نظر كيفي و چه از نظر كمي به برنامه ها حكايت از اين

هاشون كه در مصاحبه داشت كه موضع اين گروه نسبت به موضعگيري . شد به طور واقع گرايانه اي تعديل شده بود راديويي شنيده مي

ISAUA هستم يا ISAUAآيا من جزو ! پيش از ادامه داستان يه سوال

در حالت اول از اونجا كه من جزو . جزو منه؟ يه كم واضحتر مي گم ISAUA هستم، از خيلي عقايد شخصيم كه شايد با ديگران فرق

داشته باشه مي زنم و از انجمنم حمايت مي كنم تا به بقايش ادامه بده جزو منه، موظفه كه ISAUAدر حالت دوم از اونجا كه . و به پيش بره

برنامه هاش جوري بشه كه من راضي بشم و اين حكايت يكي براي اما زماني كه نظرات گروه به سمت . همه و همه براي يكي هست

عقيده هاي بيشتري رو جمع بكنيم، ولي نمي خوايم اون اقليت ...« ها صحبت كرديم و مي وهبا گر... حرفاشونو تحميل كنن به اكثريت

Page 12: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

12

زمينه » ISAUA ارتباطي هاي راه روي كار... خوايم روش انرژي بذاريم

ل طراحي عرض و طول اين سقف كه در حرو براي باز شدن معزل الين .باال بهش اشاره شد، فراهم كرد

نبوده ISAUAچه برنامه هايي مي خواين ايجاد كنيد كه قبال تو .... «سوال به سمت جزيي تر شدن و مناظره » ع كنيد؟ كه اقليتها رو جم

نه سيخ بسوزه «پيش مي رفت و گروه كانديداها مي خواستن سياست كم كم كانديداها با ريزتر شدن سواالت تك . رو انجام بدن » نه كباب

تك وارد صحنه دفاع مي شدن و از يه طرف با تالش بر بيان نظراتي ارتباط با گروه قبلي و . نرم گويي فراتر كنم از كلي سعي مي «چون

، ارتباط با گروه ...ارتباط با ارگان هاي ملل مختلف در داخل دانشگاه قبل و برنامه هاي جذب اسپانسر و تبليغات و يا افزايش رابطه با

GSA... و .... ، وارد كردن ايده هاي جديد كمك به وروديهاي جديدهاي ي ورودي ايجاد راه هاي ارتباطي مثل فيس بوك و تمركز رو

از ديگر چيزهايي بود كه اگرچه بخش كليدي برنامه ها بود » جديد . ولي كم كم در حاشيه قرار گرفت و بعد هم بطور كامل محو شد

خيلي سعي كردم كه . بخش پرسش و پاسخ جنجالي و پرحاشيه بود خالصه اي از اين جلسه رو بنويسم اما تمام سواالتي كه مطرح شد

اما حواشي . حواشي همون معضل گذشته مي چرخيد همه و همه در :اين برنامه هم جالب بود

گروه پيشين از عدم استقبال دانشجويان به بعضي برنامه هاي ☺فرهنگي كه علي رغم درخواست دانشجويان در راستاي حفاظت از

شايد بقولي ماها دنبال . صيانت فرهنگ فارسي داشت گاليه داشتن .دور هم جمع بشيم و تنها گپي بزنيمفقط فرصتي هستيم كه

تالش برخي از دوستان براي حفظ حقوقشون گاهي چنان شخصي ☺ !مي شد كه جو جلسه رو بيشتر مفرح مي كرد

نظرات بي مقدمه و ناگهاني كه گاهي هم با دست زدن همراه مي ☺اين وسط معلوم نبود كي . شد اعتراض مسوول جلسه رو در پي داشت

!! مي كنهاز كي حمايت

. در اين ميان هم بازار تشكر و قدرداني از همديگر بسيار داغ بود ☺ !! همه دنبال فرصتي بودن كه از اون يكي تشكر كنن

زمان صحبت گروه كانديداها نسبت به نظراتي كه از جمع شنيده ☺اين شايد نشون مي داد كه واقعا نگران . بود 3 در برابر 1مي شد تقريبا

كه دوستاني كه قراره انجمن رو در دست بگيرن كشتي رو اين هستيم هر چند بايد اميدوار بود كه مصداق كشتي رو نداشته . به گل ننشونن

باشه كه ماها تنها سرنشينان كشتي هستيم و به تيم ناوبري فقط غر

... دقيقه بيايم روي عرشه و هوايي بخوريم 5مي زنيم جاي اينكه حتي !!اين كه مجانيه

چه برنامه هايي مي «: يك سوال مشترك اين وسط پرسيده شد ☺جواب گروه پيشين به » خواين ايجاد كنيد كه اقليتها رو جمع كنيد؟

.اين سوال آبي بود بر روي آتيش و جواب گروه دوم شروع يك آتيش

:پي نوشت

در آماري كه نشريه ايرانيان با همت اردالن صديقيان از حضار  -1% 45 نفر از شركت كننده ها 29جلسه گرفت، از شركت كننده در

حاضر به % 38كردن و دالر عوض مي 20نظرشون رو به قيمت زير  .عوض كردن نظرشون به هيچ قيمتي نبودن

كيوان خالقي ، نفيسه دادگستر ، مهشاد پازوكي در آخر راي گيري  -2راي موافق به عنوان هيات % 50 با كسب بيش از احسان اباذري و

هرچند احسان اباذري و كيوان خالقي از . نجمن انتخاب شدن اجرايي ا ... سمت خود استعفا دادن كه به نظر من همون اصلي بود كه گفتم تا . شهامت اين دوستان تماما با تبديل شدن به انرژي، مستهلك شد

 .زمان تهيه اين گزارش از نتيجه اي دريافت نشده

28گام، كه روز پنجشنبه در پايان انتخابات ميان دوره اي زودهن – 3 و علي ترابي ، )پرزيدنت (شيما خطيبي سپهر مي برگزار شد، اسامي

اين سه . به عنوان معاونين از صندوق راي خارج شد بنيامين ظهيري امسال هم با ISAUAتن به دو عضو منتخب قبلي پيوستند تا تيم

.تركيب كامل فعاليت خودش رو شروع كنه :نتيجه اخالقي

.فرماست داوطلبانه به شدت حكم كارهاي مورد در انرژي و قاي مادهب]قانون

ايرانيان

Page 13: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

13

استاد مسلم فن نويسندگيپيمان قاسم خاني

حميد مقدس

حدود دو ماه پيش، شبكه دوم صدا و سيماي جمهوري يك فيلم كمدي قديمي 23اسالمي ايران، ساعت

عليرضا ;"من زمين را دوست دارم ": پخش كرد به نام در نقش يك آدم فضايي كه از سياره خود رانده شده و به زمين خمسه

اين فيلم از جمله . خاطرات زيادي در ذهنم زنده شد . پناه مي آورد با گذشت اين . موفق ترين كمدي هاي دهه هفتاد به شمار مي آيد

همه وقت و پيشرفت طنز و كمدي و سبك هاي آن و علي الخصوص سريال هاي نود شبي كه مهران مديري، توليد انبوه فيلم هاي كمدي و

رضا عطاران، مهران غفوريان و داريوش كاردان را از ميان سازندگان آنها مي توان ذكر كرد، هنوز تكه هاي ناب در آن يافت مي شد كه بدون رجوع به مسائل غيراخالقي يا سياسي، به طرز كامال بي طرف،

جكاو شدم و در تيتراژ اين بار كن . اثر خود را بر مخاطب مي گذارد آنچه ديدم هرچند . پاياني به دنبال نويسنده يا خالق بنيادين اثر گشتم . پيمان قاسم خاني: دور از ذهن نبود، اما مرا باز هم به تحسين واداشت

به زعم من، مهمترين عنصر در ساخت يك فيلم سينمايي، سريال ز آنجا كه براي اولين ا: تلويزيوني يا يك برنامه راديويي، نويسنده آنست

هرچند براي ارائه به مخاطب، نياز به . بار، اثر در ذهن او حلول مي كند وجود ... كمك كارگردان، بازيگر، تهيه كننده، بازيگردان، آهنگ ساز، و

: دارد، هم اوست كه فكر اصلي يا درون مايه اثر را تعيين مي كند د و خط سير اتفاقات را شخصيت ها را مي آفريند، با آنها زندگي مي كن

.مشخص مي كند :بيوگرافي

در 1345 قاسم خاني سال پيمانكه در دانشكده او تهران متولد شد

خوانده است اهواز آمار انفورماتيك مركز آموزش به 1370 سال

فيلمسازي باغ فردوس رفت و دوره فيلمنامه نويسي را در اين مركز

.گذراند :كارها و جوايز

، مكس ،سن پترزبورگ :فيلم نامه ها هترين فيلمنامه ب(مارمولك ، نقاب

فيلمنامه بهترين ( 1000 نان و عشق و موتور ، )جشنواره فيلم فجر

بهترين فيلمنامه جشن خانه (دختري با كفشهاي كتاني ، )سال .من زمين را دوست دارم، بوي خوش زندگي، )سينما

نقطه چين، جايزه بزرگ، خانه ما، پاورچين، : سريال هاي تلويزيوني .شبهاي برره، باغ مظفر، مرد هزار چهره

يك مديوم براي انتقال افكار: هنر

او اين حرفها را در چاشني طنز . پيمان حرفهاي زيادي براي زدن دارد متاسفانه . مي پروراند و مخاطب عام را به سالن تاريك مي كشاند

خود نمي يابند، و حاصل بسياري از هنرمندان، قالب مناسبي براي پيام آن مي شود يك فيلم خاص با مخاطب خاص و محروميت بيننده عام

.او بي پروا جامعه امروز ايران را به نقد مي كشد. از آن :ويژگي هاي خاص

اكنون با ذكر چند مثال، به بررسي ويژگي هاي بارز و منحصر به فرد .در كارهاي پيمان مي پردازيم

: كارانعطاف در ) الفبراي ساخت بك سريال نود شبي، ابتدا قالب و محيط اثر توسط

سپس چند اپيزود از آن را مي . نويسنده و كارگردان بررسي مي شود پس از ساخت و پخش . يعني انتهاي كار ابدا مشخص نيست . نويسند

چند قسمت، فيدبك تماشاگر بررسي مي شود و با توجه به آن، او دستي در نوشتن به اين سبك . ندقسمتهاي بعدي نوشته مي شو

.دارد :خود سانسوري و نقد پذيري) ب

عادت مردم برره به شركت در دعواهايي كه به آنان هيچ دخلي ندارد، آنان يكي پس از ديگري به سوي جمعيت . نكته بسيار ظريفي است

حمله ور مي شوند و يك هرم طبق . تشكيل مي دهند (!!!)

ليد از اين آمار غير رسمي، تق حركت، جان چند دانش آموز

باز هم . را در مدارس گرفت جنجال به پا شد و نوك پيكان انتقادات و اتهامات، به سوي

پس از چند اپيزود، اين . مهران مديري و پيمان قاسم خاني نشانه رفت در حالي كه جاي خالي آن در ميان : حركت ديگر نمايش داده نشد

در عوض، زماني كه يك دعوا . ه حس مي شد عادات جاهالنه مردم برر شروع مي شد، يكي از بازيگران مسئله بدآموزي را متذكر مي شد و با

.دست جلوي لنز دوربين را مي گرفت

ايرانيان

ايرانيان

Page 14: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

14

در مثالي ديگر، وقتي پسري در برره براي خواستگاري به منزل دختري مي رفت، در همان اولين جلسه رسمي، طبق رسم معمول، به دليل

! ) چه جسارتا ! واه: با گفتن لفظ شيرين ( كه مرتكب شده بود جسارتي اين صحنه نيز . بايد از تمام افراد خانواده دختر با چوب كتك مي خورد

. به بدآموزي ها افزوده شد و مشمول پديده خود سانسوري گرديد .اينگونه است كه پيمان، حتي اثر خود را نيز به شوخي مي گيرد

:تجسارت و شهام) پ با آقاي خاتمي و مسئله تقابل اصالح "نان، عشق، موتور هزار "او در

با روحانيون نيز شوخي مي كند "مارمولك"طلبي و اصول گرايي و در .كه هر دو در ايران بي سابقه بود

:تكنيك روايت غيرخطي و غافل گيري مخاطب) ت ابتدا تا به به جرات از تمامي آثار سينماي ايران از "نقاب"ساختار

شما در اين فيلم با پيچ هاي داستاني بسياري . اكنون متفاوت است . روبروييد و شرط مي بندم پايان آن را نمي توانيد پيش بيني كنيد

: رجوع به داستان هاي مشهور جهان) ث اگر . او حد و مرز رجوع به داستان هاي مشهور را خوب مي شناسد

شپزي قياس كنيم، اين كار به سان افزودن نگارش فيلمنامه را با آ حتي در ادبيات نيز، اين عمل از جمله صنايع ظريف . چاشني است

، سپهر جندقي در اواخر "مرد هزار چهره "در . ادبي محسوب مي شود پدر "سفر اديسه وار خود، با يك باند مافيا روبرو مي شود كه بالفصل

در اين خانه مخوف . الب طنز را به خاطر مي آورد، البته در ق "خواندهدر يك . مافيايي، هيچ كس حاضر نيست به حرف سپهر وقعي نهد

به . صحنه، از دهان سپهر مي پرد كه قرار بوده رئيس مافيا را ترور كند محض آنكه واژه ترور از دهانش خارج مي شود، حدودا پنجاه فقره

لحه در يك ايده چينش اين تعداد اس . اسلحه به سوي او نشانه مي رود .نماي بسته از چهره سپهر، قابل تحسين است

):اثري جاودان به نام مارمولك(فروش بليط و رونق سينما ) ج زماني كه يك استاد مسلم فيلم نامه نويسي، كاري را براي يك استاد

يعني كمال تبريزي بنويسد، حاصل آن معجوني مي مسلم كارگرداني اجازه ي ادامه داده مي شد، پرفروش ترين شود كه اگر به اكران آن

هرچند قطعا اين فيلم پربيننده . فيلم تاريخ سينماي ايران مي شد ترين فيلم بوده است، زيرا كه ديسك هاي كپي غيرمجاز آن به طرز

. وافري بين هموطنان عزيز دست به دست مي شد :شوخي با سطح درك بيننده) چ

صيتي داشت به نام منصور كه بيماري قلبي نود شبي باغ مظفر شخ يك خانم دكتر باشخصيت . داشت و از شدت بيماري در بستر بود

بر سر بالين او حاضر مي شود تا به ) البته طبق واژه نامه اين سريال (منصور يك دل نه صد دل عاشق او مي شود و به . مداواي او بپردازد

اي حال برايتان صحنه . "دعالم پير دگرباره جوان مي گرد "قول شاعر : را شرح مي دهم كه قرارست، بيننده با نتيجه اين اتفاق روبرو شود

مهران مديري كه راوي داستان است، پشت به باغ و به سمت ما مشغول صحبت با بيننده است، كه ناگهان در پس زمينه تصوير ،

خره بستر و آن كاله مس خيلي عقب تر از مهران مديري، منصور با لباس : شود و بي درنگ مشغول حركات آكروباتيك مي گردد وارد نما مي

كه شرط مي بندم نظير آن را ... آفتاب باالنس، خرك، پشتك وارو، خوب براي هر . حتي در مسابقات ژيمناستيك المپيك هم نديده ايد

بيننده واضح است كه اين كار يك بدلكار است و فاصله زياد او از ما اين صحنه در . هره بدلكار از منصور تميز داده نشود براي آنست كه چ

!حقيقت شوخي با سطح درك شماست :درام دوش به دوش طنز) ح

قرارست بعد ) مهران مديري (در قسمت انتهايي مرد هزار چهره، سپهر از طرح تمامي شكايات، آخرين دفاع خود را بكند تا هيئت منصفه راي

. ر داريم كه او به اشد مجازات برسد همه انتظا . نهايي را صادر كند گويد كه سپهر بغض مي كند و مردانه مي ) نماي بسته از سپهر (هيچ چيز را براي " و در تمامي اين موقعيت ها "اشتباهي بوده است "

. شود سكوت برقرار مي شود و نهايتا او تبرئه مي ".خود نخواسته است بعد از اين . نبرده است شرط مي بندم اين دو جمله را هيچ كس از ياد

اين صحنه . همه خنده، انتظار نداشتيم با چنين صحنه اي روبرو شويم .فراموش نشدني در دل يك ساختار طنز بر حيرت ما مي افزايد

:نمونه كار دو صفحه اي خواهيد يافت، كه فيلم نامه pdfدر لينك زير يك فايل

به قلم پيمان است و در " تدوينگرها "اي براي يك فيلم كوتاه يه نام البته اين لينك از يك . مجله فيلم به چاپ رسيده است 314شماره

.لذت ببريد. "مظنونين هميشگي"بالگ گرفته شده با عنوان

pdf.Tadvingarha/ersianp/screenplay/com.persiangig.tasnem://http

ايرانيان

Page 15: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

15

و خيام در ماهي كه گذشتي فردوس

حدود سال (ي فردوس به معروف حسن بن علي توسي ابوالقاسميم حكيا دن به خراسان توسدر ناحيه ) يديخورشي هجر 397 حدود تا 319

ي حماسه سرا شاعراو . آمد و همانجا درگذشت و به خاك سپرده شد كه مشهورترين اثر حماسي استي فردوس ٔشاهنامه ٔ گوينده ويراني ا

زبان پارسي تا زمان خود بوده به منظومه و طوالني ترين استي فارس .دانسته انداو را از بزرگ ترين شاعران فارسي گو . است

نام روز بزرگداشت فردوسي نامگذاري بهيبهشت ارد 25 روزيران ا در فردوسي، روز هفته بزرگداشت و در مناسبتبه همين . شده است

محمود با حضور بزرگداشت فردوسي مراسم ارديبهشت 28دوشنبه دولت آبادي، محمد علي اسالمي ندوشن، علي رواقي و ميرجالل الدين كزازي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و به همت جامعه فرهنگي

بر و دانشجويان دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران تدارك در اين مراسم اين چهره ها به ايراد سخنراني پرداختند و . گرديد پا

)ساقي عقيلي (اولين زن نقّال ايران، ايران گُرد نقالي خاني توسط .و اجراي موسيقي سنتي توسط سهراب پور ناظري از ديگر برنامه ها بود

شاهنامه كتاب اول ايرانيان

) سرشناس ايراني مترجمو شاعر ، نويسنده (محمدعلي اسالمي ندوشن مرحوم وي با ذكر يادي از . سخنرانان اصلي ابن برنامه بود از

،محمدامين رياحي كه در زمينه فردوسي تحقيقات زيادي انجام داد كه چرا شاهنامه كتاب اول ايرانيان است؟ وي طرر نمود اين سوال را

در شاهنامه ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي، تاريخي و رواني : ادامه داد وجود دارد؛ به طوري كه ايران را به دو قسمت قبل و بعد از شاهنامه

به "ايران و جهان از نگاه شاهنامه "خالق كتاب .مي توان تقسيم كرد اگر شاهنامه ‹: و بيان داشت پرداخت شاعران تأثير شاهنامه بر بسياري از

.›هنامه بودنبود آن ها هم نبودند و آثار اين شاعران تحت تاثير شا

فردوسيشاهنامه و ان متاثر از شاعر ياد كرد كه تحت تأثير انيسخنراني از شاعر در اين اسالمي ندوشن

است؛ خيام خياماولين آن ها ‹: شاهنامه و فردوسي بودند و افزود همين مقدار كمي كه رباعي گفته كامالً تحت تاثير فردوسي بوده، چرا

تكرار شده و آن مسأله گذشت عمر و كه مضامينش بارها در شاهنامه علتش هم اين . غنيمت شمردن آن را خيام از فردوسي گرفته است

است كه فردوسي سرگذشت كساني را مي سرايد كه سرگذشت شان .›مايه عبرت است

را ديگر شاعر تحت تأثير فردوسي دانست كه پس از فخر نظاميوي ه ريشه در تاريخ قبل از گرگاني به سرودن منظومه هاي عاشقانه ك

اسالم داشت، پرداخت كه البته شهرت بيشتري نسبت به او به دست اگر نظامي و فخر گرگاني جرأت ‹: اسالمي ندوشن اظهار داشت . آورد

كردند داستان هاي قبل از اسالم را مورد توجه قرار دهند براي اين بود "رامين و سوي"شباهت هاي بسياري بين .كه سرمشقشان شاهنامه بود

و شاهنامه از لحاظ مقدمه و ستايش پروردگار وجود دارد و علتش هم . ›اين است كه منبع هر دو قبل از اسالم است

را سومين شاعري دانست كه تحت ناصر خسرو "نامه نامور "خالق شباهت بين شاهنامه و آثار ناصرخسرو ‹: تأثير فردوسي است و گفت

خردنامه نام گذاشت و بارها فردوسي در در خرد است؛ شاهنامه را بايد . آن تأكيد مي كند كه براساس خرد بايد زندگي كنيم

اسالمي ندوشن همچنين درباره تفاوت ناصرخسرو و فردوسي عنوان تفاوت اين دو در خرد ناب است؛ مدنظر فردوسي از خرد، خرد : كرد

ناب و خالص است اما ناصرخسرو يك فرد مذهبي است؛ يعني آمده مذهب دوره سلجوقي را كه سني است كنار گذاشته و به شيعه اسالمي پرداخته، اما شيعه اسماعيلي، ناصرخسرو را پايبند كرده، بطوري كه او

Page 16: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

16

دولت . يعني براي اين مذهب تبليغ مي كند . حجت اين مذهب است وقت هم با او مخالفت كرد، ولي او بر سر اين مذهب اصرار داشت و از

.›او يك خرد پايبند استاين رو خرد قبل : اسالمي ندوشن به مسأله عرفان در شعر فردوسي پرداخت و گفت

از رشد عرفان اصلي ايران كه با سنايي و عطار و موالنا به اوج مي رسد، . عرفاني وجود داشت كه مشتركاتي با اين عرفان دارد

اين عرفان در ‹ : عرفان فردوسي را زميني توصيف كرد و گفت ويكل روزانه زندگي به كار مي آيد در حالي كه عرفان اصلي نوعي ش

معنويت است كه در زمين پيدا نمي شود و در جست وجوي عالم باالتر فردوسي براي رابطه با پروردگار واسطه نمي شناسد و هر خوبي و . است

وي مسأله ترس بعضي از قهرمانان . بدي را از پروردگار يكتا مي بيند مله ايرج و كيخسرو را مطرح كرد تا ابعاد ديگري از شاهنامه از ج

عرفان را در سروده هاي شاهنامه نشان دهد و نتيجه گرفت به همين .›سبب عرفان شاهنامه با عرفان نضج پيدا مي كنند

ركن مهم ادبيات فارسي را نيز به شدت تحت سعدياسالمي ندوشن، قليد از شاهنامه و به بوستان به ت ‹: تأثير فردوسي دانست و بيان داشت

همان لحن بحر گفته شد؛ در واقع بوستان خردنامه بعد از اسالم است عالوه بر . و سعدي مي خواهد يك شاهنامه و خردنامه ديگري خلق كند

اين او در جاي جاي بوستان از فردوسي ياد مي كند و قهرمانان .›شاهنامه را به ياد مي آورد

سال بعد است و 300بوستان، شاهنامه ‹ :اين شاهنامه پژوه تاكيد كرد اگر شاهنامه دوران سرفرازي ايران را بيان مي كند بوستان ناگزير است كه دوران پژمردگي و خستگي مردم ايران را بسرايد و به همين دليل

.›تكيه اش روي نصيحت است را ديگر شاعري دانست كه تحت تأثير فردوسي حافظاسالمي ندوشن

قدرت ‹: او را يك شاهنامه كوچك و غزلي خواند و گفت است و ديوان در شعر حافظ در عشق خالصه مي شود و حافظ مي خواهد با نيروي

خورشيد و پرتويي : وي ادامه داد .عشق زندگي را شايسته زيستن كند كه در شاهنامه آن قدر وجود دارد و فرمانرواست در ديوان حافظ به

.›ي شودپرتوي جان و نور معنوي تبديل موي با بيان نكاتي درباره پيرمغان و طرح اين پرسش كه پير مغان

اين نشان مي دهد كه عمر زيادي از او گذشته ‹: كيست؟ اظهار داشت بود و اين عمري بوده كه در تراكم تاريخ، تجربه هاي زيادي آموخته

البته پيرمغان يك موجود خيالي است كه از جانب شاعران ايراني . استشاهنامه يك ‹: او در پايان سخنانش خاطرنشان كرد .›شده است خلق

واقعه بي نظير در جهان است و هيچ كتابي نيست كه بتواند اين چنين .›بر سرنوشت يك ملت مؤثر واقع شود

عمر خيام يمحكبيست و هشتم ارديبهشت ماه، مصادف است با روز بزرگداشت حكيم

رياضي دان، ستاره ، ي، فيلسوف عمر خيام، پدر رباعي در ادبيات فارس .قرن دوازدهم ميالدي/ شناس و شاعر قرن پنجم هجري قمري

شهرت او گرچه بيشتر به شاعري است اما در واقع خيام فيلسوف و رياضي داني بود كه به آثار ابوعلي سينا پرداخت و يكي از خطبه هاي

لين اشاره او. معروف او را در باب يكتايي خداوند به فارسي ترجمه كرد .اي كه به شعر خيام شده، صدسال پس از مرگ اوست

. نوشته اند، كه خيام را به تدريس و نوشتن كتاب رغبت چنداني نبود

كه مقارن حكومت سلجوقيان و - اوضاع روزگار خود را زيرا كه مخالفت شديد با فلسفه و زمان رونق بازار بحث ها و جدل هاي فقيهان

با . شايسته ابراز انديشه هاي آزاد و بلند نمي ديد - و ظاهربينان بود اين همه، از او نوشته هاي بسيار برجاي مانده كه در قرون وسطي به

التين ترجمه شد و مورد توجه رساله وي . اروپائيان قرار گرفت

در جبر و مقابله و رساله اي ديگر، كه در آن به طرح و پاسخگويي به مشكالت هندسه

ته، از جمله اقليدس پرداخ .مشهورترين آثار رياضي اوست

گرفتار روزگاري هستيم كه اهل علم «

كمي، مبتلي به هزاران رنج ٔفقط عده مانده، كه پيوسته در و محنت، باقي

استواركردن آنند كه غفلتهاي زمان را فرصت جسته به تحقيق در علم و ٔانديشه ».بپردازند

اه، ساده و بدون هنرنمايي هاي كوت شعري ،رباعي شعر خيام، در قالب

حاصل فضل فروشانه و در عين حال حاوي معاني عميق فلسفي و .انديشه آگاهانه متفكري بزرگ در مقابل اسرار عظيم آفرينش است

خيام در اين رباعيها افكار فلسفي خود را به زيباترين شكل بيان مي ود سروده و به را غالباً در دنبال تفكرات فلسفي خ كند و اين رباعيها

شهرتي در شاعري نداشته و همين علت است كه خيام در زمان خود در حدود دوازده . است بيشتر به عنوان حكيم و فيلسوف معروف بوده

اثر از خيام در علم و فلسفه به جاي مانده است، اما همين آثار اندك، اب كت "از مهمترين آنها . وي را در سراسر جهان به شهرت رسانده است

.است رياضيات بهترين اثر در نوع خود در اوست كه"جبر

Page 17: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

17

باي سيكل ران صالح نبي

وسط مهموني نميدونم كدوم فاميل بود كه با پسر عمم

شوهر عمم ديابت داشت و هر روز يه ماجراي تازه . زديم بيرون من هر چي جوك . يه روز زخم پا و روز ديگه كم سويي چشم . داشتيم

ه و ماجراي بي نمك و با نمكي كه ميتونستم تعريف بي مزه و بامز هر دوتامون . ميكردم و بعد واميستادم تا واكنش پسر عممو ببينم

منم . ميدونستيم كه كجاي كار ميلنگه و فقط آب در هاون ميكوبيديم احمقانس وقتي دو نفر ميدونين دليلي . تصميم گرفتم كه چيزي نگم

ال اقل اون موقع اينطور فكر . نينبراي خنديدن ندارين زور مبتذل بز توي كوچه پس كوچه هاي باريك و هزار پيچ جنوب شهر، هر . ميكردم

دوتامون دست تو جيب، شبيه دو تا حلزون بوديم كه خودشونو روي .زمين ميكشن

. پشت سرم حس كردم كه صداي مداوم زنگ دوچرخه اي رو ميشنوم فقط زير لب بد و . ينمحالشو نداشتم كه برگردم و صاحب صدا رو بب

بيراه مي گفتم، به كسي كه اون كوچه رو اونقدر باريك ساخته، به به . كسي كه وسط كوچه به اون الغري يه جوي آب هم تعبيه كرده به . خونه هايي كه از دو طرف به ما اجازه نميدادن كه راحت بريم كنار

اي من آجر ساختموناي اطرافم كه اونقدر سفت و محكم جلوي شونه ه واي ميستادن، به اولين كسي كه دوچرخه رو اختراع كرده و باالتر از . همه به صاحب اون دوچرخه فحش ميدادم و زنگشو زمين و زمان

انگار كه متوجه باشه كه روي اعصابه و از اين . طرفم مرتب زنگ ميزد . كار لذت ببره

بهش خسته تر از اين بودم، بوديم، كه بخوايم كوچكترين واكنشي واسه همين، گوش به امر مطاع دوچرخه با هر زنگ اون . داشته باشيم

اما دست بردار نبود و ما باز هم بيشتر . بيشتر كز ميكرديم گوشه ديوار ميكشيديم گوشه و اون باز هم زنگ ميزد و ما باز هم بيشتر جمع

ديگه فضايي براي انباشتگي نبود و من فقط فكر ميكردم كه . ميشديم. تصادف من با يك دوچرخه شايد آخرين اتفاق اون روز باشه االن

دوچرخه از ... چشمامو بستم و زير لب ميگفتم االن، االن، االن، حاال عصبانيتم از اين . اومدم داد بزنم . كنارمون رد شد و كماكان زنگ ميزد

اما صاحب دوچرخه . بود كه چرا من منتظر برخورد رو سركار گذاشتي خس پونزده شونزده ساله بود و نه يك الت بي سر و نه يك نوجوون ت

خيلي پيرتر از اون كه . يه پير مرد بود به معناي واقعي فكسني . پاتقريبا تاس و اون چند شويد باقيمونده همگي . بهش بگم سالخورده

از . لباسايي هم سن و سال خودش و البته چند وصله و پينه . سفيد

. غرشو باز كرد و زل زد به چشمامون كنارمون كه رد ميشد دو تا پاي ال قهقهه ميزد و به موازات . فكر ميكنم زل زد به چشماي هر دوتامون

و هر دو رو از ته دل ميزد، . خيلي مداوم . هر دو خيلي سريع . اون زنگ همون جور كه مثه يه پسر بچه پنج ساله . هم زنگو و هم قهقهه رو

واسه من پيرمرد ساختن، تو رو "روي دوچرخه شيطوني ميكرد، داد زد مطمئنم كه منو و پسر عمم . و باز هم زنگ . و بازهم لبخند "دوچرخه

شروع كرديم به ديد . هر دو وايساديم و نگاه ميكرديم . ديگه راه نرفتيم دوچرخه اي . زدن پيرمرد و دوچرخه اي كه براي اون ساخته شده بود

چند سال آخرش، پيرمردي كه شايد تو . كه براي اون آفريده شده بود شايدم چند ماه، و شايدم چند روز آخر، شايدم آخرين ساعت ها،

ميخنديد به كشف دوچرخه اي كه براي خود خودش، . ميخنديدچيزيو پيدا كرده بود كه فقط براي اون بود و اصال . ساخته شده بود

براي اون ساخته شده بود و اين موضوع اونقدر براش لذت داشت كه هر چقدر كه . ودش بده كه هر چقدر خواست زنگ بزنه اين حقو به خ

اصال . هيچ كس هم حق نداشت كوچكترين اعتراضي بكنه . خواستفكر كنم . من و پسر عمم بازم تو اون كوچه راه رفتيم . جراتشو نداشت

.باز هم حرفي نداشتيم كه بزنيمبراي . چقدر دلم براش تنگ شده . هنوزم اون پيرمرد رو فراموش نكردم

. يكي از اونا بدون اون يكي صفايي نداره . وچرخشو و خودش با هم دهنوزم . پيرمرد فكسني و دوچرخه اي كه براي اون ساخته شده

هنوزم اميد دارم كه يه جايي، يه كوچه تنگ و . فراموشتون نكردم تاريك، در حال بر هم زدن آرامش دو پسري باشين كه باباي يكيشون

.ديابت داشته

ايرانيان

Page 18: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

18

خوشنويسانانجمنپايان دوره اي آزمون كريمائيمسعود

خوشنويسان ايران شعبه امريكاي شماليانجمنمسوول

ي برايران ا خوشنويسان انجمن پايان دوره اي ارديبهشت ماه آزمون با همزمانيكاي شمالي امردومين بار در خارج از كشور توسط شعبه

قيت در تاريخ هاي ايران و مطابق برنامه ريزي انجام شده ، با موف نفر از هنرجويان 20 با مشاركت 2009ي م ماه هفدهم و شانزدهم

. شدبرگزاركالس هاي حضوري

نفر ازهنرجويان كالس هاي آنالين از شهرهاي 5همچنين يكا نيز موفق به امر برنتوود و كانادا تورنتو ادمونتون، ،ي،كالگريالمونتر

شعبه بارتوسطراي اولين شركت در آزمون فوق شدند كه اين امر ب در اين خصوص هنر جويان در . امريكاي شمالي طراحي واجراگرديد

خانم نفر از هنرجويان 6 حضور باي عال تاي مقدمات ازدوره آزمون چهل سال و با ميانگين 74 سال تا 11 تركيب سني از بايان آقا نفر از 19 و

. سال شركت نمودند45سني

برگزار 2010مون سراسري بعدي انجمن درژانويه به ذكر است، آز الزمخواهد شد و كليه عالقه مندان ميتوانند با شركت در كالسهاي

در به فراگيري هنرخوشنويسي اقدام و نسبتيا آنالين حضوري و .يران را اخذ نمايندانهايت گواهينامه معتبر انجمن خوشنويسان

يتوانند با تلفن مندان جهت هماهنگي شركت در كالس ها م عالقه www.icana.net به سايت اينترنتي يا تماس و 778 889 4820 . نمايندمراجعه

در ترويج واشاعه كوچك اميداست اين شعبه سهمي هر چند درخاتمه هنرخوشنويسي بعنوان يكي ازممتازترين نشانه هاي فرهنگ و تمدن

.يل ايران در خارج از كشور داشته باشداص

انايراني

ايرانيان

ايرانيان ايرانيان

Page 19: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

19

گزارش تصويري

انجمن دانشجويان ايراني دانشگاه آلبرتا انتخابات-1تصوير

انجمن دانشجويان ايراني دانشگاه آلبرتا انتخابات-٣تصوير

رياست جمهوري در ايران انتخابات تب و تاب -5تصوير

ن دانشجويان ايراني دانشگاه آلبرتاانجم انتخابات -2تصوير

انجمن دانشجويان ايراني دانشگاه آلبرتا انتخابات -4تصوير

!مبارك ها TA و معلمان همه بر روز معلم -6تصوير

ايرانيان

ايرانيان

ايرانيان ايرانيان

ايرانيان

ايرانيان

Page 20: Iranians 018n11y2jun09

2009 ژوئن -11 سال دوم، شماره

20

مي ماه -53برنامه هاي راديو شمال

دههفبرنامه ي شماره 2009 مي 14 يا 1388ارديبهشت ٢۴

نيلوفركارگردان :عناوين برنامه ها

» سهراب سپهرى«از » دوست كجاستخانه ي «شعر • » دكتر على شريعتى«از » دوست داشتن«خالصه اى از متن • روايت احمد شاملو -» آنتوان دو سنت اگزوپرى« اثر »شازده كوچولو« • فلسفه روز مادر در آمريكا و كانادا • » مرتضى مطهرى«و » ابوالحسن خانعلى« معرفى -روز معلم • »شك و يقين«راجع به » مرتضى مطهرى«سخنرانى • »صداى محمدرضا شجريان«با » گلچهره«تصنيف • »ماهنامه ي ايرانيان«معرفي مطالب شماره ي هفده • گپ دوستانه ي با گروهى از بچه هاى دانشگاه آلبرتا • »مريم حيدرزاده«اثر » شب رفتنت«دكلمه ي شعر • »زويا پيرزاد«اثر » عادت مى كنيم«معرفى كتاب گويا • )بخش اول( گويا كتاب •

هيجدهبرنامه ي شماره

)ويژه انتخابات رياست جمهورى( 2009 مي 28 يا 1388 خرداد 7 خسروكارگردان

:عناوين برنامه ها

ساالر عقيلى-ترانه وطنم • ره انتخابات رياست جمهورى ايران گفتگو با دكتر مجتبى مهدوى دربا • محمد نورى-نه ايران اتر • كتايون- "يك قرن تالش براى دمكراسى در ايران" • Hasta Siempre Comandante Che Guevaraترانه • نصرت-ترانه موج • فريدون فروغى-ه يار دبستانى من تران •

و ايرانيانماش

با تغييراتي در صفحه اول نشريه همچون استفاده ايرانياناين شماره و ايرانيانو انحصاري ماهنامه ) طرحي از علي آزاد (از لوگوي جديد

. تغيير ستون عكس و فهرست مطالب همراه بوده است

در دسترس مي )با طرح موقتي (همچنين پايگاه اينترنتي جديد نشريه . باشد

نشاني الكترونيكي در صورت تمايل به همكاري لطفا با ما از طريق .ماهنامه و يا نويسندگان نشريه، تماس حاصل فرماييد

، به عنوان رسانه اي مستقل با رويكرد داوطلبانه، پذيراي ايرانيان

. شما مي باشدتبليغات و مطالب، ديدگاه ها

.باشيدايرانيان ره منتظر اخبار جديد دربا

:ايرانيان پايگاه اينترنتي دايمي ماهنامه

http://iraniansmonthly.com/

: ايرانيان پايگاه اينترنتي قديمي ماهنامه

html.Iranians/isaua~/ca.rtaualbe.www://http

[email protected] :نشاني الكترونيكي ماهنامه

Page 21: Iranians 018n11y2jun09

1388 خرداد – 18 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون-ماهنامه فرهنگي

21

Director Editor Nima Yousefi Moghaddam Mohsen Nicksiar

Contributions from: Sepideh Dadras, Masoud Karimaei, Milad Khaki, Saina Lajevardi, Farnaz Mani, Hamid Moghadas, Saleh Nabi, Katayoon Navabi, Saeed Nezamabadi, Mohsen Niksiar, Elnaz Tabrizi, Nima Yousefi Moghaddam. Photo and graphics: Ardalan Sadighian, Ali Azad Cover Photos: In Memory of Hakim Omar Khayyam (F) ISAUA Election (R)

Man and the Society Audio Book One Book- One Script Alberta Children's Hospital Article review: Gender & Sexuality among Iranian immigrants Profile of a Nation Iranian Identity; being an Iranian Commentary on ISAUA election Peyman Ghasemkhani: A Professional screenwriter Ferdowsi & Khayyam Short story: Bicycle rider A Report on ICANA Periodical Final Exam Pictorial Report N53 Radio Program Contact Iranians

ايرانيان

اه آلبرتاانتخابات انجمن دانشجويي دانشگ

Social and Cultural Monthly of Iranians in Edmonton

June 1, 2009 – Khordad 11, 1388 Year 2, No. 11