iranians 010n3y2oct08

14
ﻣﺎﻫﻨﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕ- ن ادﻣﻮﻧﺘﻮ اﻳﺮاﻧﻴﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋ10 ﺳﺎل دوم- ﺷﻤﺎره3 ﻣﻬﺮ1387 اﻛﺘﺒﺮ2008 ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺷﺎﻣﮕﺎه ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن و ﻣﻨﺘﻘﺪان اﻧﺠﻤﻦ ﺟﺸﻦ ﻫﻔﺘﻤﻴﻦ31 ﺣﻀﻮر ﺑﺎ ﻣﺮدادﻣﺎه ﻋﺰت از ﺗﻘﺪﻳﺮ و ﺷﺠﺮﻳﺎن ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ اﻳﺮان آواز اﺳﺘﺎد و ﻣﻬﺮزاد ﺗﻮران اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ، ا ﺷﺪ ﺑﺮﮔﺰار ﺗﻬﺮان ﻫﻨﺮي ﺣﻮزه اﻧﺪﻳﺸﻪ ﺗﺎﻻر در ﻧﺼﻴﺮﻳﺎن ﻋﻠﻲ. اﻳﺮاﻧﻴﺎن اﺟﺮاﻳﻲ ﻣﺪﻳﺮ: ﻳﻮﺳﻔﻲ ﻧﻴﻤﺎ ﻣﻘﺪم ﺳﺮدﺑﻴﺮ: ﺳﻴﺮ ﻧﻴﻚ ﻣﺤﺴﻦ ﺷﻤﺎره اﻳﻦ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن: ﭼﻮﺑﻚ، ﭘﻴﺮوز ﺗﺒﺮﻳﺰي، اﻟﻨﺎز رﺿﺎزاده، ﺳﻴﺎوش ﺧﺎﻟﻘﻲ، ﻛﻴﻮان ﻋﻤﺮاﻧﻲ، ﻣﻬﺪﻳﻪ ﻓﺎﺧﺮي، ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ آﺑﺎدي ﻧﻈﺎم ﺳﻌﻴﺪ ﻧﺎدري، ﺧﺴﺮو. ﺟﻠﺪ ﻋﻜﺲ: روزﻫﺎي آﺧﺮﻳﻦ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن- آﻟﺒﺮﺗﺎ داﻧﺸﮕﺎه) رو( اﻳﺮاﻧﻴﺎن اﻓﻄﺎري ﻣﺮاﺳﻢ- آﻟﺒﺮﺗﺎ داﻧﺸﮕﺎه) اﻧﺘﻬﺎ( * ﭘﻴﺮ وﺣﺸﻲ ﻗﻮچ اﻳﻦ) 2 * ( ﻛﺎﻧﺎدا ﻏﺮب ﻫﻨﺮي روﻳﺪادﻫﺎي) 4 ( * آﻟﺒﺮﺗﺎ داﻧﺸﮕﺎه ﻣﺎﻟﻲ ﺗﺴﻬﻴﻼت) 6 ( * درﻳﺎﻳﻲ) 8 ( * ا ﮔﻨﺎه ﻧﺒﺮدن ﻛﺎر ﺑﻪ را ﻫﻮش ﺳﺖ) 8 ( * ادﻣﻮﻧﺘﻮن ﭘﺎﺗﻮﻗﻬﺎي: ﻻﺷﻴﺶ) 10 ( * اﻳﺮاﻧﻲ ﻫﺎي وﺑﻼگ در ﮔﺬري) 10 ( * اﻓﻄﺎري ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ) 11 ( * ﻣﺮﻏﺎﻧﻪ) 12 ( * ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﻴﺶ ﻫﺎي رو) 13 ( * ﻋﻜﺎﺳﻲ ﻫﻨﺮ) 13 ( * ﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻤﺎس) 13 ( * اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ ﻧﻤﺎﻳﻪ) 14 ( آﻟﺒﺮﺗﺎ داﻧﺸﮕﺎه درن ﺗﺎﺑﺴﺘﺎ- ن ادﻣﻮﻧﺘﻮ- ﻛﺎﻧﺎدا- ﻣﺤﻤﺪ ﻓﺎﺧﺮي ﻋﻠ اﻳﺮا ﻧﻴﺎن

Upload: iranians-monthly

Post on 09-Mar-2016

224 views

Category:

Documents


3 download

DESCRIPTION

* ‫ﻣﺎ‬ ‫ﺑﺎ‬ ‫ﺗﻤﺎس‬ )13(* ‫اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ‬ ‫ﻧﻤﺎﻳﻪ‬ )14( * ‫آﻟﺒﺮﺗﺎ‬ ‫داﻧﺸﮕﺎه‬ ‫ﻣﺎﻟﻲ‬ ‫ﺗﺴﻬﻴﻼت‬ )6(* ‫درﻳﺎﻳﻲ‬ )8( ‫اﻳﺮاﻧﻴﺎن‬ * ‫ﭘﻴﺮ‬ ‫وﺣﺸﻲ‬ ‫ﻗﻮچ‬ ‫اﻳﻦ‬ )2* ( ‫ﻛﺎﻧﺎدا‬ ‫ﻏﺮب‬ ‫ﻫﻨﺮي‬ ‫روﻳﺪادﻫﺎي‬ )4( ‫ﻧﻴﺎناﻳﺮا‬ - - ‫ﭘﺎﻳﺪيﺳﻴﺎرﮔﺎنراﻣﻲرﻣﻪ‬ ‫آﺑﺶ‬ ‫ﮔﺬردﺧﻮارﺷﺎنﻛﻪﻣﻲﺑﺮ‬ ‫ﻣﻲ‬ ‫ﻛﻨﺪﺑﻪﻫﻴﺎتدرﻣﺎﻧﺪﮔﻴﺸﺎنﻧﻈﺮ‬ ‫ﻧﻤﻲ‬ ‫ﺧﻨﺪﭘﻠﻨﮓراﺑﻴﻨﻨﺪﻧﻴﺶو‬ ‫ﺑﻴﻨﻨﺪﺧﻮدراﻣﻲ‬ ‫ﺣﺎﺷﻴﻪ‬ ‫در‬ ‫ﻛﺸﺎنيﻛﻪﻛﻪ‬ ‫ﮔﻞ‬ ‫ﺷﻮﻻي‬ ‫آﻟﻮدﭼﻮﭘﺎنزﻳﺮ‬

TRANSCRIPT

Page 1: Iranians 010n3y2oct08

اجتماعي ايرانيان ادمونتون-مه فرهنگي ماهنا

10 2008 اكتبر – 1387 مهر 3 شماره -دوم سال

اهللا انتظامي، توران مهرزاد و استاد آواز ايران محمدرضا شجريان و تقدير از عزت مردادماه با حضور31هفتمين جشن انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر شامگاه پنجشنبه .علي نصيريان در تاالر انديشه حوزه هنري تهران برگزار شد

ايرانيان

:مدير اجرايي مقدم نيما يوسفي

:سردبير محسن نيك سير

:نويسندگان اين شماره الناز تبريزي، پيروز چوبك،

كيوان خالقي، سياوش رضازاده، محمدعلي فاخري، مهديه عمراني،

. خسرو نادري، سعيد نظام آبادي

:عكس جلد )رو(دانشگاه آلبرتا - تابستانآخرين روزهاي

)انتها(دانشگاه آلبرتا -مراسم افطاري ايرانيان

) 4(رويدادهاي هنري غرب كانادا ) *2(اين قوچ وحشي پير *

) 8 (دريايي * ) 6(تسهيالت مالي دانشگاه آلبرتا *

)10(الشيش : پاتوقهاي ادمونتون * ) 8(ست هوش را به كار نبردن گناه ا*

) 11 (مهماني افطاري* ) 10(گذري در وبالگ هاي ايراني *

)13 (هنر عكاسي * ) 13( رو هاي پيش برنامه* ) 12(مرغانه *

) 14(نمايه انگليسي * )13(تماس با ما *

علي فاخري محمد- كانادا- ادمونتون-تابستان در دانشگاه آلبرتا

نيانايرا

Page 2: Iranians 010n3y2oct08

2008 اكتبر -3 شماره دوم،سال

2

اين قوچ وحشي پير سياوش رضازاده

اي پاره سنگ

كشان است اين سرم از كدام كه گردد به گردِ خويش كه مي .گردد به گردِ خورشيدِ همگان و نمي

از آن آغازهاي . منوچهر آتشي است» ي فضايي ترانه«اين، آغاز شعر

سطر « مشهورِ اگر قول. درخشاني كه مهر آتشي را بر خود داردرا حجت بگيريم، به گمانم » ي خدايان است نخستين شعر، هديه

با تصويرهايي كه حاصل . آتشي محبوبترين شاعر خدايان بوده است، در –چون نيما هم–تخيل وحشي شاعرانه و نزديكي به طبيعت است

كنار تربيت ادبي و آشنايي با آثار كهن و ادبيات روز جهان و گرماي چنان كه در . ي شمالي خليج فارس مردمان حاشيهي خاص همه

اين همه، آن كرد كه فروغ فرخزاد » آهنگ ديگر«نخستين كتابش، وقتي كه كتاب اول او را با مال خودم «: اش بگويد كسي درباره ...»شوم كنم شرمنده مي مقايسه مي

، آتشي به زيبايي از يك مفهوم »ي فضايي ترانه«ي آغازين در پارهسري كه به . حركت وضعي و انتقالي سيارگان: بهره برده استعلميشود كه تنها حركت وضعي دارد؛ بر مدار خود، يا اي تشبيه مي سياره

سري كه سنگ باشد، . خودمدار: گويند آن گونه كه به كنايه مي .سرسخت: سخت است، يا باز به قيد كنايه

با رمه است و

بيگانه با رمه اين قوچ وحشي پير

گريزد، بيگانه با رمه است و نمي .رها و گرفتار است

از شگردهاي آتشي است اين كه دو تصوير موازي را براي بيان يك

تصاويري كه اغلب در پايان شعر به هم . كند موضوع استفاده ميقوچ . گذارند رسند و بدين سان اثري ژرفتر بر خواننده بر جا مي مي

ي نخستين به كمك است و مفهومي كه در پارهنماد سرسختي

جا به زباني ها به شعر درآمده بود، اين تشبيه و با مدد ظرايف واژه

سره بر جدا ي نخست يك از طرفي اگر پاره. شود نمادين بيان ميجا داللت داشت، اين) يا قوچ از رمه(بودن سياره از ديگر سيارگان

يكي بودن در عينِ جدا بودن، رها : شود نما اضافه مي مفهومي متناقض شاعر تنها خودمدار و سرسخت »منِ«. بودن در عينِ بندي بودن

هاي متضاد وجود است، و البته بيرونيتر اين فقط يكي از وجه. نيست .ديدتر از بقيه، و الجرم به

گذرد خوارشان كه مي بر آبش

نوشد؛ تشنه است و نمي كند به هيات درماندگيشان نظر مي

كه در آب زالل پيش رو بينند خود را مي

خند پلنگ را بينند نيش و نمي آلود چوپان زير شوالي گل .باالي سرشان

تفاوت قوچ با باقي گله، كه چنان كه . ي تصوير رمه است و اين ادامه

گوسفند بدان مشهور است، سر به زير دارند؛ پيروند و مطيع محض، ي چوپاني پنهان آن كه در زير جامهبي كه گماني ببرند به ددخوييِ

.شده است

پاره به كدام ستاره جگر بسته دارد اين سنگ كشان ي كه كه در حاشيه

گردد غريب مي شود و بركنده نمي

به جانبِ خاليهايِ ژرف دور

دم و هر صبح پايد ي سيارگان را مي رمه

اند كه در نوبت مرگ ايستاده .برابر دندانهاي طاليي خورشيد

Page 3: Iranians 010n3y2oct08

1387 مهر- 10 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون- ماهنامه فرهنگي

3

ام كه كمترديده–در تصوير اول . اين پاره، دو تصوير بسيار زيبا دارد

، آتشي از اين –كه مفهومي فيزيكي چنين به زيبايي در شعر بنشيندواقعيت بهره برده كه اگر كششِ ستاره نباشد سياره مداري نخواهد

كران كشيده و گم بيداشت و معلوم نخواهد بود كه به كجاي فضايقوچ هنوز در همين /اي هست كه سياره البد كه ستاره. خواهد شد

سيارگانِ /تواند در سكوتي غمناك، درماندگي رمه ست كه مي حواليپس چوپاني كه . خورشيد تماشا كند/قرباني را در برابر درندگي پلنگ

است؛ » خورشيدِ همگان«بيند، همان خوييش را رمه نمي درنده هر –ناآگاهانه–گردند تا ربا مي رگان به دور خورشيد نوراني دلسيا

، و )ست از صبح نظيري و اين چه تصوير بي(سپيده قربانيِ آن شوند ست كه رمه به دنبال چوپان دروغين روانه است، و انگار اين داستاني

همه جا، هر روز و هر روز به شكلي ديگر، دوباره و دوباره تكرار ...شود مي ي جهان است اين سرم كاره هچ

كشان ي سرگردان در حوالي كه پاره اين سنگ جوشد از درون اما كه مي

شود از خنده برهنه نمي گردد، زند و گرداگرد رمه مي كه ني مي شورنده

دارد از نظر و دور نمي آفتاب گرگي را

ست كاره است و كجايي چه

پاره؟ اين سنگ

ي پيشتر گفته آمد كه ذهن شاعرانه. ي پاياني شعر است اين پارهآتشي در ساختن تصاوير بديع و در آغازيدن پرقدرت شعر،

چيزي (رسد اما وقتي كه به ساخت و چارچوب شعر مي. تاست هم بي، خاصه در شعرهاي )كه شاملو، براي نمونه، استاد مسلم آن است

هم از اين دست است سطرهايي . دشو متاخرش، كاستيها نمايان ميي پاياني آمده است و جز بر هم زدن هارموني كه پيش از اين پاره

شعر، و محدود و محصور كردن تصاوير آن براي ارضاي ذهنهاي 1.توانندشان بود حلقوم نقشي نمي طالب راحت

مانند هر جان . ست ي نهايي آتشي پايان شعر، محل وارد آمدن ضربهروي چوپان و خورشيد كژمايه آرامش يگر كه در دنبالهپرسشگر د

رسد كه به جاودانه مي2»پرسش سوزان«يابد، آتشي هم به اين نمييا بس كهنتر، آن سان كه » ام كجاي جهان ايستاده«قول گلسرخي

...ام، آمدنم بهر چه بود از كجا آمده: موالنا گفت

پاره را اما د، اين سنگي مقصود ناپيدا است و مقصد ناپدي اگر ستارهاين كه روزگاري پيشتر، . مداري دست كم به گرد خويش هست

سياره شاهد عظمت فروپاشش كدام جرم فضايي بوده تا به دور هر چه بر او رفته و . ، چندان مهم نيست3خويش چرخيدن آغاز كند

رود، و اگر دردِ بودن آن همه باشد كه درونش از جوشش، همه ميي سختِ سيارگان دوريِ خورشيد تنها زهرخند پوستهمذاب گردد،

با دل خونين، لب «: سرد آن را خواهند ديد، آن سان كه خواجه گفتچنان كه رمه نيز، شور قوچ پيري را هم... »چو جام خندان بياور هم

بينند جز به ديوانگيش بيند و آنان نمي كه درندگي چوپان را مي !و چه باك... حوالت نخواهد كرد

ي درخشان ديگري را از يكي از شعرهاي و در آخر، دوست دارم پاره

ديگر آتشي بياورم و لذت از نبوغ شاعر و ادامه دادن تفكر و تخيل، و به خواننده » ي فضايي ترانه«هاي آن را با اين دريافت و تعميم رابطه

:واگذار كنم او را...

ايرانيان

Page 4: Iranians 010n3y2oct08

2008 اكتبر -3 شماره دوم،سال

4

آزرد دشنام دشمنان مي

اما مرا تنفر ياران

لعنت مدام روح خويشو

او

فرزند روحي قدسي بود و من

فرزند بازيار غريبي

دشتستاني هاي تشنه از بيخه

تنها او ،ردبار م يك

،يعني پرواز كرد

و من .ممير روزي هزار مرتبه مي

.درد من از مسيح سنگينتر است

.جا نيامده است سطرها در اينبه داليل روشن، اين 1 تعبيري از شاملو 2ي حركت ها آن است كه اندازه ي علت حركت وضعي سياره معتبرترين نظريه 3

.اي آنها از فروپاشيدن ابرنواَخترهاي نزديك گرفته شده است زاويه

رويدادهاي هنري غرب كانادا تبريزيالناز

2008 اكتبر 18 اكتبر تا شنبه 16پنجشنبه

انجمن هنر موسيقي مانيتوبا، آلبرتا و ساسكاچوان فستيوال ها و

مستقل معروف به هاي مستقل موسيقي كنفرانس)All Indie Weekend ( در چمنزارها به 1999 تا 1995را از سال

.صحنه نمايش گذاشت

، اين )All Indie Weekends( پس از برگزاري چهار فستيوالتن به يكديگر جهت خلق يك نهاد واحد انجمن ها تصميم به پيوس

اين نهاد جديد اتحاديه . براي ترويج موسيقي مرغزار در دنيا گرفتند .ناميده شد) Prairie Music Alliance(موسيقي مرغزار

همزمان بـا توسـعه 2002انجمن موسيقي غرب كانادا در اواخر سال و BC اتحاديه موسيقي مرغزار شكل گرفت كه از انجمـن موسـيقي

Yukon دعوت به همكاري به منظور ايجاد يك نهاد جديـد نمـود. ديدگاه توسعه زيربناي يك صنعت موسيقي بومي، جديد بـوده و هـم

.اكنون در حال رواج يافتن در سراسر غرب كانادا مي باشد

براي گردهمايي محلي) WCMA( غرب كاناداانجمن موسيقي ، توسعه و حمايت از صنعت موسيقي جهت برگزاري، تجليلهدف اين فستيوال، به .بهترين هاي موسيقي غرب كانادا مي باشد

نمايش گذاشتن اين رويداد در غرب كانادا مي باشد كه هنرمندان و همچنين .مديران مستقل را متفق كرده و ترقي و آموزش مي دهد

اين انجمن عالقه عموم را برانگيخته و آگاهي از موسيقي زنده، .اصيل و مستقل بر آمده از اياالت مرغزاري كانادا را مي افزايد

نفر از فاخرترين هنرمندان 138امسال اين فستيوال موسيقي انواع مختلفي از موسيقي كاناداي غربي را به تصوير مي كشد كه

)urban, blues, country, rock (را به نمايش مي گذارند .حل برگذاري مختلف در نظر م17بازديدكنندگان مي توانند در

گرفته شده براي اين فستيوال تماشاگر انواع مختلف موسيقي توسط .اين هنرمندان برجسته باشند

ايرانيان

Page 5: Iranians 010n3y2oct08

1387 مهر- 10 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون- ماهنامه فرهنگي

5

فستيوال بين المللي ادبي

)LitFest(نتونوادم 19 اكتبر تا يكشنبه 16پنجشنبه

2008اكتبر

Edmonton International Literary Festival October 16-19, 2008

اين . اين فستيوال ادبي تنها فستيوال غير داستاني كانادا مي باشدفستيوال تعدادي از برجسته ترين مولفان، نويستدگان فيلمسازان و هنرمندان را از طريق جلساتي چون بحث و سخنراني ادبي و نمايش

.هاي هنري با شنوندگان گرد هم مي آوردين مولفان و هنرمندان نتون بستر مناسبي براي پرورش چنوادم

برجسته بوده و فستيوال ادبي اين استعداد محلي را از طريق پنل ها .و بحث هاي متعدد جشن گرفته و ارتقا مي بخشد

فستيوال ادبي توانايي اين هنرمندان را در القا كردن و برانگيختن بحث بر سر موضوعاتي كه حال را تعريف نموده و ممكن است شكل

. باشند، در معرض نمايش قرار مي دهددهنده آيندهLitFest: بعنوان 2002نتون در سال وفستيوال ادبي بين المللي ادم

.جانشيني براي نمايشگاه كتاب آلبرتا ايجاد گشتامسال نيز اين فستيوال عهده دار برخي از مهمترين موضوعات مواجه

.با نسل ما مي باشدنري و سرگرمي شگفت آور همچنين ادبيات غير داستاني در قالب ه

همراه با روايات متحرك كه نيرومندانه نقل مي گردند، تجليل مي مولف كه شامل تعدادي از 30در اين فستيوال بيش از . شود

.برگزيدگان فستيوال هاي گذشته نيز مي باشند، شركت دارندبراي اطالعات بيشتر مي توانيد به سايت تخصصي اين فستيوال

.مراجعه نماييد نتونوادم لميفي الملل نيب واليفست نيدوم و ستيب را نمايس و لميف جشن نتونوادمي اهال روز 9 بمدت سال هر زييپا

لميفي الملل نيب واليفست همان ا يجشن نيا. كنندي م برگزار ايدن نقاط همه از العاده خارقي ها لميف ازي ا مجموعه ك ينتونوادم

واليفست نيا هدف باشند، كهي هنر دسته هر از ها لميف و است

ي عال تيفيك با ايدن امروزي ها لميف نيتر كننده سرگرم شينما .باشدي مي داستان

شامل شوندي م گذاشته شينما به واليفست نيا در كهيي ها لميفي م كوتاه لميف 100 از شيب و ،يطوالن مستند لميف و شنامهينما 40

ي لمسازيف نوع نيتري عال وننتوادم لميفي الملل نيب واليفست. باشد .گذاردي م شينما معرض به را سراسر از معاصريي نمايسي ها نيبهتر شامل كه معاصري ها لميف نيتر زيانگ جانيه تا گرفته هاي كمد نيتر دار خنده از است،يدن شركت واليفست نيا در جذابي ها شنامهينما و ترسناكي ها لميف

.ييكايآمري هندي نمايسي ها نيهترب گفت تواني م واقع در. دارند واليفست نيا بخش نيتري اصلي الملل نيب كوتاهي ها لميفي ها لميف ،ي داور موردي ها لميف ازي بيترك بخش نيا. باشندي م

تمام اين فيلم هاي كوتاه . مي باشند سازان لميف با داريد وي غيتبل . دقيقه باشند20نمي بايست بيشتر از

دايي كه توسط فيلمسازان كانادايي توليد شده اند براي فيلم هاي كانامورد مسابقه گذاشته مي شوند Citytvدريافت جايزه ويژه كانادايي

.و بهترين ها توسط حضار در طول فستيوال انتخاب مي گردندتجليل از عالي ترين فيلمسازان و فيلم ها كه توسط اهالي آلبرتا و

ند پايه گذاري شده است، از برنامه مردمي كه در آن بزرگ شده ااين برنامه شامل فيلم هاي كوتاه، . هاي اين فستيوال مي باشد

.معمولي و طوالني مي باشدتمامي فستيوال هاي سينمايي در حال رقابت شديد با يكديگر براي دعوت از برترين فيلمسازان دنيا به برنامه هاي خود مي باشند و

رقبا بوده و هر سال پذيراي يكي از اينادمنتون نيز يكي از اين در طول سال هاي برگزاري فستيوال ادمنتون . فيلمسازان مي باشد

John Waters, Norman: پذيراي شخصيت هاي معروفي چونJewison, Arthur Hiller, Werner Herzog, Don McKellar,

Jorgen Leth and Deepa Mehta بوده است. لمساز فيلم كوتاه از فستيوال بازديد مي نمايند في25ساليانه بيش از

نتون وو اكثريت آن ها بر اين عقيده بوده اند كه فستيوال فيلم ادميكي از گرم ترين، دوستانه ترين و سازمان يافته ترين فستيول هاي فيلم در ميان تمامي فستيوال هايي كه آن ها شركت داشته اند، بوده

.است :منابع

1. http://www.litfestalberta.org

2. http://www.westerncanadianmusicawards.ca

Page 6: Iranians 010n3y2oct08

2008 اكتبر -3 شماره دوم،سال

6

تسهيالت مالي دانشگاه آلبرتا سعيد نظام آبادي

موسسات همانگونه كه اطالع داريد، دانشگاه آلبرتا و

ديگر، امكانات مالي متنوعي را براي دانشجويان منتخب مهيا ميشايد بتوان . نمايد تا در غلبه بر مشكالت، ايشان را ياري نموده باشد

:هزينه هاي زندگي دانشجويي را به دو بخش عمده تقسيم كرد

شهريه هاي آموزشي و غير (هزينه هاي ثابت ماهانه • سكونت، صورت حسابهاي آموزشي دانشگاه، اجاره محل

ماهانه شامل آب و برق و گاز و تلفن و تلويزيون و كارتهاي ...)اعتباري،

خريد مواد خوراكي و پوشاك و (هزينه هاي متغير ماهانه • ...)كتاب، رفت و آمد، تفريحات، هديه،

تقسيم بندي فوق، ديد مناسبي از اينكه هر يك از كمكهاي مالي مذكور را، تا چه سطحي و با چه معيارهايي كداميك از هزينه هاي

. گزينشي هدف قرار داده است، به دست مي دهد : دسته تقسيم نمودچهاربه صورت كلي كمكهاي مالي را مي توان به

مشخصه : )Scholarships and Awards (پاداشهاي تحصيلي

ويژگي ديگر .بارز اين دسته بي نيازي آنها به بازپرداخت مي باشد. ، اولويت بر گزينش منتخبين بر مبناي لياقتهاي دانشگاهي استآنها

پاره اي از اين پاداش ها نيز بر اساس معيارهايي از قبيل ميزان مشاركت هاي مدني، توانايي رهبري و نيازهاي مالي دانشجويان

با وجودي كه شرط شهروندي و اقامت دائم از . ارزيابي مي گردندها مي باشد، ولي اين شرط در ن پاداشهاي بسياري از اي پيش شرط

در صورتي كه از وام دانشجويي آلبرتا . مورد بعضي از آنها وجود ندارد دالر در هر سال تحصيلي از 3500توانيد تا استفاده كرده باشيد، مي

اين پاداشها استفاده نماييد بدون اينكه به شانس شما در دريافت وام )1،2،3. (آسيبي برساند

گردد كه اعطاي آنها صرفا بر به پاداشهايي اتالق مي هابورسيه

. اساس نياز مالي دانشجو بوده و نيازي به بازپرداخت آنها نمي باشد :دانشگاه آلبرتا بورسيه هاي زير را پرداخت مي نمايد

كمكي بالعوضي ): Access Fund Bursary (بورسيه منيع دسترسي براي دانشجويان )U of A Student Union(از اتحاديه دانشجويي

مقطع ليسانس كه يا با وجودي كه حداكثر ميزان ممكن وام دانشجويي را گرفته و يا اصوال واجد شرايط براي چنين وامهايي نمي

باشند، ولي همچنان نياز به يك دانشجوي . كمك مالي دارند

مقطع ليسانس ميتواند ساالنه تا دالر و تا سقف جمعا 3000در طول دوره دالر 6000

تحصيل از اين بورسيه استفاده ) 4. (نمايد

بورسيه دانشگاه

)University Supplementary Bursary :(،هاي كمك بورسيه هاي تكميلي

مالي را براي دانشجويان تمام وقت مقطع ليسانس و تحصيالت اين كمكها صرفا به . تكميلي از سپتامبر تا آوريل ارائه مي نمايند

لي عمل كرده و تنها بخشي از هزينه هاي دانشجويي را صورت تكمي حد اكثر بورسيه دريافتي يك دانشجو مي تواند تا .پوشش مي دهد

)5. ( دالر بالغ گردد2000سقف

منابع مالي هستند كه در قالب وام و به صورت وامهاي دانشجوييتركيبي توسط دولت فدرال و استاني جهت پوشش هزينه هاي

دانشجويان شهروند كانادا و يا مقيم دائم اين كشور تحصيلي به اين وام ها تا زمانيكه دانشجوي تمام وقت باشيد، . پرداخت ميشود

به (بدون بهره بوده و بالفاصله پس از آخرين روز تحصيل، سود وام بازپرداخت آنها نيز . به آن تعلق مي گيرد) Prime+2.5ميزان

دانشجويان . ن دوره تحصيل آغاز گرددتواند از شش ماه بعد از پايا مياز طريق استان محل اقامت خود درخواست مي نمايند و مي بايست

درخواست ها تا شش هفته به پايان . نياز مالي خود را ثابت نمايند ترم پذيرفته و بين چهار تا شش هفته بررسي پرونده ها طول

به صورت در صورت دريافت وام، پاره اي از بورسيه ها . مي كشدبراي . خودكار به عنوان بخشي از درخواست وام منظور مي گردد

در . باشد دريافت وام استاني و فدرال تنها يك درخواست نياز ميصورتي كه از مدت اقامت شما در استان آلبرتا كمتر از دوازده ماه گذشته باشد، در اين صورت شما واجد شرط اقامت در استان آلبرتا

در چنين وضعيتي، وام تعلقي به شما تنها از منابع مالي . نخواهيد بودكاهش در ميزان وام % 40 تقريبا با ودولت فدرال تامين گرديده هاي كتبي در مركز اطالعات درخواست. پرداختي مواجه خواهيد بود در دسترس و قابل انجام )SFAIC(كمكهاي مالي دانشجويي

Page 7: Iranians 010n3y2oct08

1387 مهر- 10 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون- ماهنامه فرهنگي

7

بوده و ارائهن الين نيز قابل هر چند درخواستها به صورت آ. مي باشد )7، 6. (سريعتر رسيدگي مي گردند

از مجموعه خدماتي است كه توسط بانك ها به خط اعتباري

دارايكهشهروندان كانادا و يا مقيمان دائم اين كشور، ارائه مي گردد در اين سرويس دانشجو تا سقف اعتبار . نوع دانشجويي نيز مي باشد

ند هزينه نموده و ماداميكه به عنوان دانشجوي تخصيص يافته مي تواتمام وقت محسوب گردد تنها از او انتظار ميرود كه سود ماهانه اعتبار

بازپرداخت . بازپرداخت نمايد) Prime+1حدودا(مصرف كرده را . اصل اعتبار خرج شده بالفاصله پس از اتمام تحصيل آغاز مي گردد

ها ارائه گرديده و دانشجودر هر حال اين سرويس از جانب بانك، 9، 8. ( مي بايست شخصا به بانك مورد نظر مراجعه و تقاضا نمايد

10 ،11 ،12 ،13 (

، گروه تحصيالت تكميلي )International Centre(مركز بين المللي )FGSR( تامين مالي اضطراري و بورسيه دانشگاه ،)UBEF( و مركز

از جمله مراكزي ) SFAIC(اطالعات كمكهاي مالي دانشجويي خدمات مالي و مشاوره اي مناسبي به به دانشجويانهستند كه

. دهند دانشجويان مي

، تنها )SFAIC(در اين بين، مركز اطالعات كمكهاي مالي دانشجويي مركز كمك مالي آمريكاي شمالي كه توسط اتحاديه دانشجويان اداره

خود Help Deskمي شود، با بانك اطالعاتي جامع و از طريق مشاوره هاي عمومي و خصوصي ارائه و راسا خدمت الزم را انجام و يا

خدمات . دانشجويان را به سرويس دهنده مربوط هدايت مي نمايدارائه فرم هاي وام هاي دانشجويي، اطالعات درباره : اين مركز شامل

Accessدرخواستها، شرايط بدون بهره بودن وام، فرم درخواست Fundرم درخواست وام اضطراري، كارگاه هاي آموزشي مديريت ، ف

مي ... وام و مديريت پول، توزيع تعدادي از بورسيه هاي وام ها و . باشد

نيز )UBEF (عالوه بر اين، تامين مالي اضطراري و بورسيه دانشگاهخدمات خود را به دانشجويان مقطع ليسانس و باالتر در مركز منابع

وام دانشجويي : اين خدمات شامل. ائه مينمايدمالي دانشجويي ار، )SB(، بورسيه تكميلي )EB(، بورسيه اضطراري )ESL(اضطراري

)15، 14. ( ميباشد)IOB(بورسيه موقعيتهاي موسسه اي مركز منابع مالي دانشجويي واقع در هر دو مركز مذكور در دفتر

، 16. (مي باشد 80-1واحد SUBطبقه همكف ساختمان 17،18،19 (

مراجع1. http://www.ualberta.ca/awards 2. http://www.alis.gov.ab.ca/scholarships 3. http://alis.alberta.ca/et/fo/scholarships/scholarships.html 4. http://www.su.ualberta.ca/accessfund 5. http://www.su.ualberta.ca/services_and_businesses/service

s/sfaic 6. http://www.gradstudies.ualberta.ca/awardsfunding/loans%

20bursaries.htm 7. http://alis.alberta.ca/ps/fo/studentsfinance/students‐

finance.html 8. http://www.atb.com 9. http://www.bmo.com/BrainMoney/calc.html 10. http://www.cibc.com/ca/student‐life 11. http://www.rbc.com/student 12. http://www.scotiabank.com/students 13. http://www.tdcanadatrust.com/student 14. http://www.uofaweb.ualberta.ca/ubef 15. http://www.su.ualberta.ca/sfaic 16. http://www.canlearn.ca 17. http://www.edulinx.ca 18. http://www.alis.gov.ab.ca 19. http://www.registrar.ualberta.ca

Page 8: Iranians 010n3y2oct08

2008 اكتبر -3 شماره دوم،سال

8

دريائي ييشعري از يداله رويا

ز ديار هرگز ه او آب، ك

،راهي دراز آمده بود

در فكر بود؛

مي خواست تا براي نسيم و مرغ

از نقره زندگي بشود

. و از گياه، باد

مرغ ونسيم، زندگي ِ نقره و گياه

بگرفت و باز،

با آب تا ديار هرگز

. ره يافت

باد است يا كه زندگي ِ باد است؟

در زير آب، ماهي ِ هشيار

.از ماهي جوان دگر پرسيد

به فرخ تميمي 1344، تهران شعر هاي دريائي، مرواريد

در 1311 در سال يداهللا روياييآموزش دبستاني . آمد دامغان به دنيا

و دبيرستاني خود را در همان جا به پايان رساند و سپس در دانشكده حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد و

او از .در همين رشته تحصيل كردكت انتشاراتي روزن موسسان شر

را منتشر » اسپاسمانتاليسم«رويايي با چند شاعر ديگر، مانيفست . بود» شعر حجم«ي شعري با عنوان كردند كه بعدها به خلق نگرش تازه

.رؤيايي هم اكنون در پاريس زندگي ميكند. منجر شد

هوش را به كار نبردن گناه است ) سومخشب(نامه ابراهيم گلستان به نادر ابراهيمي

"ملـت بـازي "ايـن . "ملـت "بگذار برگردم به اين درازگـوئي دربـاره هـا منحـصر بـه خـون و نـژاد ها نيست چون ضـعف آدم منحصر به ما

يك امربيشتر فرهنگي اسـت و اكتـسابي ازآب و . وازاين چيزها نيست گوينـد ايـن ها ترا قبول ندارند مي افغان. هواي انساني، از اقليم انساني

. داد "دري"ازآنهاست، و غزنه بود كـه قـدرت بـه ايـن زبـان زبان تو . هاي آن وري، عربها، هم، اما عرب هم خودش حرفي ست، ها همسايه

درسراسر دنيا زباني كمتر به اين قرابت و هـم ريـشه بـودن عربـي بـا وقتي عمر به فلسطين رفـت يـك عـده را . تواني كرد عبري سراغ نمي

ازآن طـرف . ، مـابقي يهـودي مانـد ها شـدند عـرب اين. مسلمان كرد اي باشند، قبطـي، بربرهاي شمال آفريقا، كارتاژيها كه همان قرطاجنه

سوداني، فينيقي، تمام به زبان عرب درآمدنـد چـون اقتـضاي ديـن و گوينـد ها تمـام مـي حاال اين . شد حكومت، كه واحد بود، اينچنين مي

مـسيحي [...] .اما يهودي يهـود مانـد، نـه فلـسطيني . ماعرب هستيم گويد چون در زبان او لغت براي خـدا همـين مي "اهللا"لبناني خدا را

امـا مـا . پس اين اختالف ربطي ندارد به مذهب و آئين . [...] اهللا است دانيم با فلسطين عرب موافقيم و با يهودي نه، كه خود را مسلمان مي

يكيم و از ايم ما با يهـود نـزد درحاليكه از لحاظ مذهبي كه به آن غره عيسوي واقعا به كلي دور، چون عيساي عيسوي با عيساي قرآني اصال

خداست كـه ايـن " گوشتمندي"عيساي عيسوي فرزند و . خواند نميبگوئيـد كـه "بار درهرروز درنماز بايد خواند هفده. بيگمان شرك است

اما هرچه را كه قانون موسوي "... زائيده نشد و نزائيد ... خدا يكتاست رسم بـه ومن به حد كوچك حساس خود وقتي مي (ايم، ت پذيرفته اس

اك طـوي پـس كفـشت را درآر كـه در دشـت پـ "گويد جائي كه مي تـر، ازاين زيبائي صريح تر، و ازاين جالل در مقابله جنباننـده "هستيحاال اينها را كنار بگذار و نگاهي بكـن .) بينم، درهيچ چيز تر نمي ساده

گويـد به يهودي، كه همين بامبول را به جور ديگري درآورده ست مي . اين ارض موعود است و هديه خداست به قومي كه برگزيده او هست

ايـن در استداللـشان –حاال چرا خـدا يـك قـوم را انتخـاب بفرمايـد . آيد، از حد استدالل بيرون است نمي

-كارتـاژي "، " بربـر - مغربـي -مراكـشي "بينـي از سوي ديگـر مـي ، " آسـوري - كلـداني -ايالمـي "، " مصري - يوناني -قبطي "، "تونسي

رنگ و قامت اند با تمامشان از بيخ عرب گشته " فينيقي - كرد -دروز"و بازباني كه نحوش را سـيبويه سـاخت، مـردي . هرچه قاطي و درهم

ام بـه اي كه درآن مـن تـشريف آورده كه گورش همسايه است باخانه

Page 9: Iranians 010n3y2oct08

1387 مهر- 10 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون- ماهنامه فرهنگي

9

ايــن دنيــا، و اولــين يادهــايم ازآن جاهــست، در محلــه ســنگ ســياه اين اقوامي كه من شمردم اگر بايد به ضرب زبان عرب، . [...] درشيراز

هـا، و كليـه هـا و نيوزيلنـدي ها، استراليائي امروزه هندي عرب باشند، خوانـد؟ يـا از "انگليـسي "كسان از هرطرف رسيده به آمريكا را بايـد

و شـارل "ورسـن ژتـوريكس "سكوتوره تا مردم جزائر آنتيل را اعقاب كـه فرانـسه اسـت؟ ايـن "هكساگون"مارتل و ديگر بزرگمردان اهل

نافهمي حدود . جغرافيائي واحد نيست گوئيها منحصر به منطقه مهملاي كـه درهرجاي ايـن دنيـا اگـر قـدم بگـذاري بـه كافـه . و مرزندارد

نخـواهي اگـر "قهـوه تـرك "صاحبش از حدود يونان اسـت بپـا كـه ها، اگرنه ضـربه چـاقو، قراربگيـري ترين فحش خواهي گيرنده آني نمي

طه عثمـاني بـر چون با انتساب قهوه به تركيه بايد انتقام پنج قرن سل حاال بگـو بابـا قهـوه ازاصـل تركـي . يونان را پس بدهي، آنا، جا درجا

خوراك ملي "كفتاديس"يوناني عقيده دارد كه . فايده ست بي. نيستخورانـده اسـت بـه است و از زمان همربوده است و سقراط آن را مـي

آنكه ازهمر يا ازسقراط و افالطون چيزي علي ذلك، بي افالطون، و قس اسـت كـه "كوفتـه " همـان "كفتـاديس "بداند، اما مباد بگـوئي كـه

وازآنجا دراين پانصدسال راه پيدا كرده است "كفته"اند درتركيه گفته كنند ازيك طرف به اينكـه سـلطان تركها هم كه افتخار مي . به يونان

گوينـد چـون مـا امـروزدراين محمد بيزانس را ماالند درعين حال مي هـا درهـزاره دوم قبـل از ي هستيم پس حتي هيتـي جزيره آناتول شبه

– ارمنـي – مـسيحي –مسيح، وهمچنـين تمـام آن تمـدن يونـاني . اند ونشانه قديم بودن تـاريخ تـرك درآسياي كوچك، تمام ترك بوده

و البتـه داسـتان بلـزن . اند، البته "تركهاي كوهي "كردهاشان هم كه امـروز هـم . كـه ميـداني ومايدانك و داخاو و آشويتز و بوخنوالد راهم

. تيترهاي خبرهاي روز جنگ در يوگوسالوي است

هـاي هـول، هاي حامل جرثومـه اينها هستند حاصل وبرآمد اين حرف ها هستند حاصل و برآمد ازياد بردن خـود انـسان وبعـد درجعبـه ايناي قـراردادن ايـن دسـته اي ازآن قبيل كه فرموده هاي هزارپيشه آينه

اگـر كـه آدميـت –م انساني، يا درواقع غيرانساني دسته كردن وتقسي بنـدي انـسان بـه بهتراست بگوئيم تقـسيم . باشد آن كه سعدي گفت

مـا ازايـن قمـاش . ما نيستيم . نه، دوست من نادر . نه. وجه غيرانساني گرماي انساني، خـوش بـودن ازمحبـت و از . خواهيم نخواستيم و نمي

نه از تقلب و حـسد و جعـل و آيد پاكي و صراحت و انديشه مي مهر و هـا دردسـته بنـدي ناپـاك . نافهمي، نه ازدسته بنـدي و از مافيابـازي

بازي و مليت. گريزي نيست ها نجوشيدن مردم نرفتن و با خيلي احمق هـا خـواه موذيانـه باشـد خـواه معـصوم يـا بنـدي توجه به اين دسـته

كنـد بـه شود به تصادم، راه پيـدا مـي نفهميده، در هرحال، تبديل مي

زنـد بـه كـار و نيـروي انـساني را بـه خـدمت حـرص تجاوز، نقب مي . شروردرآوردن، به خركردن براي تجاوز، و خر شدن در آرزوي تجـاوز

اين انديشه روي پايه تملك است كه پيـدا شـده اسـت، و جانبـداري وقتي بـراي پـس زدن . ازآن به روي همين پايه است كه مرسوم است

گوينـد آقـا، آخـر گوئي مـي ول فكري دليل مي اين چنين شرارت مغف اي كـه درآن زنـدگي دارنـد حتي حيوانات هم از بيشه و مكان و النـه

گوينـد آنكه خود ملتفت باشند در واقع چه مـي اين بي . دارند پاس مي يعني بيا به پائين تا حد حيوانات، تا حد غازكه كنراد لورنزميل تجاوز

غـاز نـه، كنـراد لـورنز . ها مرد تازگي بيچاره. آن را مطالعه كرده است تهـاجم . اي با تهاجم است بينند اين دفاع تنها مقابله ها نمي اين. البته

هـا انـسان اين جور انديشه بي. الزم نخواهد ماند "دفاع"را كه برداري بـراي مـردم و انسان اگر باشي عضوي مفيدتر . بهتري هستي، انساني

گويـد، و يـك نگـاه بـه هـر روز و تاريخ مي . هاي خود هستي همسايهها يك امـر روزانـه، يـك دهد وسيعترين تهاجم دوروبرهايت نشان مي

و "خــارجي" نــه از ســوي –واقعيــت مــداوم الينقطــع بــوده اســت هاي برونمرزي، نه گاهگاه و ادواري، نه، بلكـه پيوسـته از سـوي بيگانه

. گفتـه سـت، كـه زور مـي ا كه آدميـت معيـوب داشـته "خودي"آن اند درقياس با تهـاجم هـرروزي مـداوم هيچ "قومي"هاي ايلي و هجوم

همگاني، ازخـوني كـه هردقيقـه قطـره قطـره ازتـن هـركس مكيـده دهنـد بـه خـون وبـه فكـر قطره مي شود، زهري كه هردقيقه قطره مي

ــه ــديگر، از خان ــر يك ــا ات بگي ــر روز ت ــودت، ه ــا ژازآ. خ ــر ت دان بگيتا مامور ماليـات، تـا تـاجر، تـا درس افسرراهنمائي، از مامور تامينات

هـاي سيداسـماعيل يـا بگـوي كوچـه "كش آي نفس "معلم و دشنام هركس به حد . هاي حصارك گودهاي پشت خيابان شوش يا روي تپه

بـسته گرفتـه لجـن خود از روي حرص خـود دنبـال ديـد تنـگ دوده و . گفته است و پاشيده است مي –پاشد گويد، زهر مي پيوسته زور مي

ــار دور از چيــزي كــه از هــر "عاطفــه"هزاربــار نهــصد ونــود و نــه بهـا خوانيش، اما به ضرب يا به اسم آنچه در رديف يا ازانواع عاطفه مي

.هستند ...ادامه دارد

ايرانيان

Page 10: Iranians 010n3y2oct08

2008 اكتبر -3 شماره دوم،سال

10

الشيش: اتوقهاي ادمونتونپ پيروز چوبك

جاهـايي . كنـيم تو اين ستون ميخوايم پاتوقهاي ادمونتون رو معرفـي . ان رفت و براي تفريح يا غذا خوردن وقـت گذرونـد كه ميشه با دوست

.ميكنيم بيشتر روي رستورانها و اغذيه فروشيها تمركز كنيم سعي

هـست بـه جايي كه اين ماه ميخوام معرفي كنم يك رستوران لبناني شـعبه تـو ادمونتـون 3الشيش حـداقل La Shish. اسم الشيش يا

Downtown كترينشون تـو نزدي. اونها رو رفتم داره كه من دو تا از Fast Food واقع هست و در Ave118 10106هست و آدرسش

. كيفيت غـذاش خوبـه و حجـم غـذاش هـم مناسـبه . به حساب مياد دالر ميتونـه متغيـر باشـه بـر حـسب 15 دالر تا 7بين قيمت غذاها

. نوشـيدني باهـاش ميگيـرين يـا نـه اينكه چي سفارش ميديد و آيـا ذائقه ايراني كنن حالل هست و طعم غذا هم باگوشتي كه استفاده مي

معمول ترين غذايي كه ميتونيد سفارش بديـد دونـر هـست . ها جوره خيلي از دونرهايي كه جاهاي ديگه ميبينيـد از گوشـت كه بر خالف

يعني گوشـت مـرغ يـا گـاوي كـه .غير پردازش شده استفاده ميكنناضـافه دتا بهشاستفاده ميكنن چرخ نشده هست و چيز ديگه اي قاع

يكي از نكات خيلي مثبت ديگش هم اينه كه تا خيلي ديروقت . نشدهغذاهاي ديگـه اي كـه ميتونيـد اونجـا . باز هست) شب 2حداقل تا (

، مـرغ )كوبيـده خودمـون چيزي شبيه كباب(پيدا كنيد شيش كباب در ضمن ميتونيد به عنوان دسر. كبابي، جوجه كباب و فالفل هست

.اني هم سفارش بديدباقلواي لبناكثـرا بـا .كاركنانش معموال خوش برخورد و سـريع و دقيـق هـستن

ايرانيها ارتباط خوبي برقرار ميكنن و بعضي وقتها تخفيـف ميـدن يـا .مهمونتون ميكنن باقلوا

Mayfield شعبه ديگه الشيش كه ظاهرا جديدتر هـست طرفهـاي ه حالت رستوران داره و بـه اين شعب. دانشگاه خيلي دوره هست كه از

قليون و چاي و بعـضي شـبها . هست مراتب بزرگتر از شعبه داونتاونكـه خيلـي مشكلش غير از دوري اينـه . موسيقي زنده هم داره ظاهرا شب وسـط 10مثال احتماال اگر ساعت . زودتر سرويسش تموم ميشه

لتر غـذاهاش مفـص . تموم كرده يا آشپزخونه رو بسته هفته بريد يا غذا رو هـم هاعكـس ايـن . شـيكتره از شعبه اصليشه و محيطشم بزرگتر و

. گرفتيم، رفته بوديم الشيشكهچند وقت پيش

گذري در وبالگ هاي ايراني كيوان خالقي

از من خواسته شده كه ستون وبـالگ ايـن شـماره را بنويسم و مثل همه ي ايرانيان كـه فقـط بنـا بـه احـساس وظيفـه و

! وارد گود مـي شـوند ايـن كـار را انجـام مـي دهـم خواست دوستان من مي ترسم بـه آن هـم ! كلمه به باال نشود 500 گفته اند همچنين

به هر حـال؛ در ايـن سـتون قـرار اسـت وبالگهـاي ادمونتـون . نرسمو از آنجا كه با خيلي از اين ! نشينان بررسي و تحليل كارشناسي شود

رم، احتمـاالً گيـر دادنهـا خيل زحمتكش ارتباط نزديك و دوستانه دا !كمتر و نوشابه باز كردنها بيشتر خواهد بود

كـه مـي علي ترابي شروع مي كنم به نويـسندگي 1رهي از وبالگ طبـع شـاعرانه و آرامـشي كـه در . توان گفت جديد التأسـيس اسـت

برخورد شخصي خودم با علي به چشم مي خورد در تك تك پستهاي پـست پـاييز دل انگيـز را . زي مي كند اين وبالگ چشمنوازي و دلنوا

: پسنديدم و سليقه علي من را ياد ديگر علي دپارتمـان كـه وبالگـش ) updateهمـان ( را بار ديگر مي توان جوان شـده 2روزهاي جواني

ايرانيان

ايرانيان

Page 11: Iranians 010n3y2oct08

1387 مهر- 10 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون- ماهنامه فرهنگي

11

بعـضي عذرخواهي بابت اين دست جمـالت بلنـد كـه ! (ديد، انداخت از بعـد علـي فروغـي ). خودم هم در تمام كردنـشان عـاجزم اوقات

"سالم مجدد "غيبتي طوالني كه از اثرات جانبي ازدواج بوده با پست مروري بر اتفاقات چند ماه گذشته اش داشته با اين تفاوت كه عكسها

مي رسيم كه فعاليت هـاي 3شپاتيناژ و علي آزاد به ! دو نفره شده شبه سياسيش را در پست سياست زدگي مطرح كرده و من هرگونـه

بـازي وبالگـي ايـشان در پـست ! را تكذيب مي كـنم ارتباط با ايشان هم باعث شـد كـه محـل تـر و تميـزي "عكس ميز رايانه تان ": بازي

علياز ! براي لپ تاپ خودم پيدا كنم تا از آن عكس آبرومندي بگيرم بگويم كه در آخرين پست خود يك 4سهندآقا استاد بنده در وبالگ

ني اش گذر روزگـار و عمـر عدد رباعي به زبان تركي گفته اند كه مع انسانهاست كه به حركت آب مي ماند و مثال نگاهي گذرا از پنجره به

چقـدر از تركيبـات گـذر در ايـن جملـه (بيرون است و بعد گذشـتن :من را ياد يكي از رباعيات خيام انداخت كه مي گويد!). استفاده شد

اي بس كه نباشيم و جهان خواهد بود ني نام ز ما و ني نشان خواهد بود

زين پيش نبوديم و نبد هيچ خلل زين پس چو نباشيم همان خواهد بود

دخترك كنار نهر را خواندم كه مـرا يـاد دوبلينـي 5ضدخاطرات در هـم بـه يكـي از "ستي هاي دو"hubدر . هاي جيمز جويس انداخت

رموز موفقيت در زندگي اجتماعي را اشاره كرده كه بـه خالصـه مـي شود دوسـتي بـا دوسـتي كـه دوسـتان زيـادي دارد احتمـال يـافتن

دوسـتي ممكـن اسـت كلمـه ي (دوستان جديد را افزايش مي دهـد دقيقي براي تشريح منظور سولوژن نباشد ولي از آنجـا كـه قـضيه ي

).نيم بپذيريدرياضي اثبات نمي ك: با دو پديـده ي جديـد روبـرو شـدم 6خاطرات ادمونتون در وبالگ

اولي يك پست بسيار طوالني توسـط نويـسنده ي ميهمـان و دومـي احساس ناراحتي از چيزي يا كسي يا اتفـاقي مـي محسنپستي كه

نكتـه ي جالـب وبـالگ ! جديـد بـود !! كند و آن را ابراز هم مي كنـد يات است به عالوه ي اينكه از طعم دار كردن محسن پرداختن به جزي

.خاطرات با ادويه ي احساسات خود نمي هراسدهم كه بزنيم كه با پستي بدون 7ليلي در ادمونتون سري به وبالگ

عنوان نارضايتي خود را از شلوغي دانشكده مهندسي شـيمي و مـواد پيـشرو البتـه ايرانيهـا كـه در آبـاداني ايـن دپارتمـان (اعالم مي كند

نظر يكي از خوانندگان گرامي اين وبالگ در ،نكته ي جالب . )هستند

اگـر بررسـي كنيـد شـايد ! مورد اين پست بود كه كمي خنده دار بود !لبخندي بر لبان شما هم بنشاند

بـه . هم با جمالت كوتاهش كار من خواننـده را راحـت كـرده 8لنيومبعضي اوقات كند فقط . نظر من كه هنوز دنيا در حال چرخيدن است

.مي شود و بعضي مواقع تنداما عزيزان جديدي هم به بالد وبالگ نويسان تـشريف فرمـا شـدن و خب بعضي هم كه از پيشكسوتان هنر وبالگ نوسي هستن تازه كشف

يادداشـت هـاي و 11شمالي ترين ، 10پارسانوشت، 9بوران. شدن . به جمعمون خوش آمديد12من

تا بعد

1 http://atorabit.blogfa.com 2 http://aliforoughi.persianblog.ir 3 http://patinage.wordpress.com

4 http://kuku.blogfa.com 5 http://weblog.sologen.net

6 http://nicksiar.blogfa.com

7 http://leilymohammadi.blogfa.com

8 http://weblog.lenium.net

9 http://b00ran.persianbloga.ir

10 http://parsanevesht.blogspot.com

11 http://shomalitarin.wordpress.com

12 http://ghazalslife.blogspot.com

مهماني افطاري مهديه عمراني

كوتاه يا بلند، آسان يا سخت، تـا چـشم بـر هـم زديـم فرصتي بود براي پااليش روح . تا سال ديگه گذشت و تمام شد و رفت

، بـراي "هميشه بـه يـاد او بـودن "و آرايش روان، براي درك حقيقت .تمرين همدلي و همرنگي و همزبان بودن

در اين ماه خانه هاي ايراني حال و هواي خاصي پيدا مـي كنـه، آواي به ياد ماندني دعاي سحر ، عطر گالب و زعفران و آرد تفـت داده، راز

و نياز سر سفره افطار، طعم رنگينك و زولبيا باميه، جالي خاصي بـه شايد يكي از مهمترين ارمغان هاي اين ماه سـنت . خانه ها مي بخشه

زيبا و پرخاطره مهمانيهاي افطاري و اطعـام و پـذيرايي از روزه داران . باشه

Page 12: Iranians 010n3y2oct08

2008 اكتبر -3 شماره دوم،سال

12

مادري خود و در جريان متفـاوت -گرچه براي ما كه دور از خانه پدر امعه اينجا زندگي ميكنيم، فراهم كردن اين تداركات بعضا وقت گير ج

و سخت خواهد بود، خاصا مشغله هاي كاري و درسي، امكان دور هم. جمع شدن و بـا هـم بـر سـر سـفره افطارنشـستن را از مـا ميگيـره

.ارزش پيدا ميكنه MSAاينجاست كه افطاريهاي دسته جمعي ــت ــي از دوس ــت جمع ــه هم ــم ب ــسال ه ــر شــب در ام ــي، ه ان ايران

Meditation room واقع در طبقه همكفSUB افطاري برگذار شد .هر شب بخشي از افطار مقارن با مغرب اهل سنت تعارف مـي شـد و بعد نماز دسته جمعي به مغرب شيعي اقامه مـي شـد و در آخـر هـم . سفره هاي بلند و باريكي پهن ميشد و با غذاي اصلي پذيرايي ميـشد

و همدلي بچه ها در حال آماده كردن افطار و كـشيدن غـذا همكاري يكي برنج مي كشيد، يكي خورشت مي ريخت و : قشنگ بود و ديدني

در همين حال گوشت هاي خورشت را مي شمرد كه كم نباشه، يكي سيب زميني ميگذاشت و ديگري هم ساالد مي ريخت و در آخر صف

و پيش از اينكه ظـرف هم قاشق و چنگال به ظرف غذا اضافه مي شد غذا به دست مهمانها برسه دو سه دوري از واحـد كنتـرل كيفيـت رد

دو . ميشد و همه ميزبانان مراقب بودند كه همه چيز بـه انـدازه باشـه سه نفري هم مدام در حال آمارگيري بودند و تعـداد مهمانهـايي كـه

. غذا داشتند را اعالم ميكردندا، تازه نوبت جارو و جمع وجور كردن بعد از صرف غذا و رفتن مهمانه

.ميشد تا سالن براي افطاري فردا شب تميز و مرتب باشهخالصه كه كار آساني نبود ولي به حق، بچـه هـا خـوب از پـسش بـر

دوستان خسته . آمدند و هماهنگي زيبايي از خودشان به ياد گذاشتند ... نباشيد و خدا خير، قوت و توفيقتون بده تا ماه رمضان بعدي

مرغانه خسرو نادري

بريد، خروس يه گوشه ميوقتى جعفر آقا مرغ رو سر اشكش رو هم ة بود و بغض كرده بود، من حتى قطرآروم وايساده

. كنه، ولى من ديده بودم ميگفت خروس كه گريه ن ميمجتبى . ديدم ".گشنگى نكشيدى كه عاشقى يادت بره": خانم جون در اومد كه

گفت بس كه خروس با همه چى خودش رو سير ميراست هم كردم حتى اگه يه روز هيچى گير نياره گربه هه ميمن فكر . كرد مي

ت نداشت بياد طرف أ بيچاره جرةگرب. خوره ميكشه و ميرو ها كرد و دور مرغ مياش رو سپر ها سينه نرالخروس عين ژ. ها جوجه

رفت پايين يه چيزى از يمهر چند ثانيه هم . چرخيد ميها و جوجه ةها هم انگار كه وظيف صبح .گشت باال ميداشت و بر ميرو زمين ور

و صداش رو بندازه رو سرش، كرد كه بره رو ايوون مياش حكم مينظاهمه رو بيدار كنه، انگار يه پادگان بايد براى مراسم صبحگاه حاضر

.بشهوس از همه زودتر در ها خر ولى جعفر آقا كه ناغافل دويد دنبال مرغ

دويد چنان سر و ميهمينجور كه . رفت، خب سرعتش هم بيشتر بودكردى دارن زنده زنده پوستش رو ميكرد كه خيال ميصدايى هم

ل يه مرغه رو دنبال اون نبود، از اوولى جعفر آقا كه اصالً. كنن مي به زنن ميا وقتى ه مثل اين يوزپلنگ. نشون كرده بود دنبال اون بود

اى بچهكنن، معموالً ميل يكى رو نشون ها، از همون او غزالةگلدون ميبينى فقط مي واسه همين ؛تر هم بگيرنش چيزى كه راحت

بياد جلوشون كارى بهش حتى اگه يكى ديگه اتفاقاً.دنبال يكى !ندارن

نگاه آخر .خالصه جعفر آقا گرفت مرغه رو، خب عمرش به دنيا نبودكنم من كه قد قد مى": به من، حس كردم داره ميگه انداخترو

اينكه خيلى تخم با "كنم برات، بذارم برم؟ برات، تخم درشت مى آخه اينجورى كه "نه تو هم بمون" :ولى من نگفتم كرده بود براى ما

ها اعتصاب مرغةشد، اگه قرار بود دلمون بسوزه كه فردا هم نمىتازه خود خدا گفته . خم كردنخواستن واسه ت حقوق مى وكردن مى

.كنيم ايم، قربانى مى قربانى كنين، ما هم كه بنده. ها كه متوارى شده بودن ولى خروس آروم آروم برگشت مرغةبقي

سنگ يجعفر آقا كارد رو كه رو. همون دورها واستاد به تماشاآب بعد هم. پاش رو گذاشته بود رو بال مرغ كه در نره،كشيد مي

ما هم . بسم اهللا و و همون حكايت خنجر و حنجر. حلقومشريخت تو گفت نترسيده ولى ميمجتبى . ترسيديم هم ذوق كرده بوديم مي

زد بيرون از گلوى پاره آخه خون بدجورى فواره مى . ترسيده بودحتماً

ايرانيان

Page 13: Iranians 010n3y2oct08

1387 مهر- 10 شماره پياپي اجتماعي ايرانيان ادمونتون- ماهنامه فرهنگي

13

بعد از چند دقيقه كه جعفر آقا پاش رو ورداشت از. فنا شده مرغِةپار .هاى آخر رو بزنه كمى رمق داشت كه بال هنوز يه، بال مرغرو

از خون مرغ رو ورداشت زد به مي كيهسم اهللا گفت و خانم جون ب. خواست دعا كنه دستش رو بلند كرد به آسمون، مي. پيشونى ما دو تا

يه چيزايى زير لب گفت كه البد . ما هم دستامون رو بلند كرديمدرود خدا بر مرغ و تخم مرغ، ": بعد بلند بلند گفت. به ما بودراجع

ما، و لعنت ةهاى گرسن شكم هميشگىِ يكديگر، ياورانِ ازلىِسازندگانِ چوبين پا براى خالصى از فيلسوفانِةخدا بر آنفلوآنزاى مرغى، دسيس

رى پ جعفر آقا با دلِ". مرغ و تخم مرغ بر يكديگرمِ تقد ابدىِپرسشِ ".آمين": گفت

در دانشگاهور هاي پيش برنامه

مكان زمان برنامه

BBQ GSA اكتبر 9 شنبه پنج

14 تا 11 Quad

كتبرا 10 جمعه 2شب موسيقي 18:30- 21

I-House

اكتبر17جمعه 3 پرده نقره اي

21:30تا 18:30 International Center

هنر عكاسي محمد علي فاخري

ستري مناسب براي آموزش در اين بخش به منظور فراهم آوردن ب

عالقه مندان به هنر عكاسي، تنظيمات دوربين در زمان تهيه تصوير :روي جلد ارائه مي گردد

بعد از ظهر5:30 زمان برداشت عكس

Canon Eos Digital Rebel مدل دوربينXti

Shutter( 1/2000(سرعت شاتر Aperture f/5.0 mm 200 فاصله كانونيISO Speed 400

تماس با ماهنامه

با رويكرد داوطلبانه، پذيراي مستقلاي ، به عنوان رسانهايرانيان .باشد شما ميتبليغات و مطالب، ها ديدگاه

: ايرانيان پايگاه اينترنتي ماهنامه

html.Iranians/isaua~/ca.ualberta.www://http

[email protected] :نشاني الكترونيكي ماهنامه

ايرانيان

Page 14: Iranians 010n3y2oct08

The Old Wild Ram Western Canadian Art Events

Financial Facilities at U of A Daryaei

Ebrahim Golsetan to Nader Ebrahimi: A letter - Part 3

Randevouz: La Shish Iranian Blogs Ifatr Feast

Morghaneh Events Ahead Art of Photography Contact Us

Iranian Monthly

Director Nima Yousefi Moghaddam

Editor: Mohsen Nicksiar

Contributors: Pirouz Chubak, Mohammad ali Fakheri, Keivan Khaleghi, Khosro Naderi, Saeed Nezamabadi, Mahdie Omrani, Siavash Rezazadeh, Elnaz Tabrizi

Cover Photos: Last days of summer - U of A Campus (F) Iftar Feast - U of A SUB (R)

Iranians Social and Cultural Monthly of Iranians in Edmonton October 1, 2008 - Mehr 10, 1387 Year 2, No. 3

10 ايرانيان ايرانيان

دانشگاه آلبرتا-مراسم افطاري ايرانيان

ايرانيان