برگذاری‌مؤفقیت‌آمیز‌چهارمین‌پولینوم‌دومین‌دورۀ�‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست

)مائوئیست(‌افغانستان‌چندی‌قبل‌چهارمین‌پولینوم‌دومین‌دورۀ�‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌دایر‌گردیده‌و‌با‌مؤفقیت‌پایان‌یافت.‌در‌پولین11وم‌تم11امی‌اعض11ای‌اص11لی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌و‌هم‌چنان‌تمامی‌اعضای‌علی‌البدل‌کمیتۀ�‌مرکزی‌ح11زب‌ش11رکت

نموده‌بودند.‌

‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌در‌تجلیل‌از‌پنجاه‌و‌دومین‌سال‌یاد‌جان‌باختگان‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جنبش

‌دموکراتیک‌نوین‌افغانستان‌در‌ ‌‌قوس‌‌‌‌7 ‌1396‌ ‌‌خورشیدی‌ ‌‌‌ق11وس،‌روز‌جان‌باختگ11ان‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جنبش7"به‌مناس11بت‌بزرگ‌داش11ت‌از‌

‌‌1396ق11وس‌7دموکراتیک‌نوین‌افغانستان"،‌عنوان‌پوستر‌تبلیغاتی‌ای‌است‌ک11ه‌در‌‌‌کاپی‌از‌آن‌در‌مناطق‌مختلف‌کش11ور‌نص11ب‌گردی11ده1500خورشیدی،‌به‌تعداد‌تقریبا‌

است.‌

‌مبارزه‌با‌تسلیم‌طلبی‌بخشی‌از‌مبارزه‌با‌اشغالگرانامپریالیست

‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌است

‌بررسی‌نقادانه‌تاریخ‌مبارزاتی‌جنبش‌انقالبی‌کشور‌این‌امکان‌را‌بم11ا‌می‌ده11د‌ت11ا‌ق11وانین‌عینی‌مبارزات‌اجتماعی‌و‌سیاسی‌کشور‌را‌درک‌نموده‌و‌با‌گام‌های‌متین‌ب11ه‌جل11و‌ح11رکت‌کنیم.‌چنین‌بررسی‌ای‌ما‌را‌به‌توانایی‌نیروهای‌محرک‌انقالب‌مس11لح‌می‌نمای11د‌و‌مطمئن

به‌پیروزی‌و‌بیرون‌راندن‌اشغالگران‌و‌سر‌نگونی‌رژیم‌دست‌نشانده‌می‌سازد.

به‌مناسبت‌تجلیل‌از‌پنجاه‌و‌دومین‌سال‌گرد‌بنیادگذاری‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌افغانستان‌

‌در‌ ‌13‌ ‌‌میزان‌‌ ‌1396‌ ‌‌خورشیدی‌ ‌‌پنجاه‌و‌دو‌سال‌قبل‌از‌امروز،‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین‌افغانس11تان‌ب11ه

‌‌خورشیدی‌توسط‌پیش‌گامان‌ما‌و‌در‌پیشاپیش‌آن‌ها‌رفی11ق‌جان‌باخت11ه‌1344میزان‌13تاریخ‌‌زنده‌یاد‌اکرم‌یاری‌بنیادگذاری‌گردید‌و‌مبارزات‌جنبش‌مائوئستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین

افغانستان‌را‌با‌الهام‌گیری‌از‌"اندیشۀ�‌مائو‌تسه‌دون"‌طی‌چند‌سال‌رهبری‌نمود.‌

مائویست( ګوند بیانیه: ) د افغانستان کمونیست

»په افغانستان کی د امریکی دنوي استراتیژی«

په باره کیبلاخره وروسته له میاشتو غاړه غړولو څخه د ټرامپ تر مشری لاندی د امریکا دولت »په افغانستان کی د امریکی نوی استراتژی« اعلان کړه.

در‌پشت‌پرده‌چه‌میگذرد؟‌مختصری‌از‌قرارداد‌یک‌پروژۀ�‌امپریالیستی

پیش111گفتار‌سندی‌که‌به‌تازه‌گی‌به‌دستمان‌رس1یده،‌مرب1وط‌ب1ه‌ق1رار‌داد‌آس1فالت‌س1رک

‌‌میالدی‌است،‌ک11ه‌در‌2005اکتبر‌15هرات‌‌1قندهار‌می‌باشد‌و‌تاریخ‌این‌سند‌‌بخش‌های‌معینی‌از‌آن‌مسائلی‌ذکر‌گردی11ده‌ک11ه‌ح11ائز‌اهمیت‌اس11ت‌و‌نی11از‌ب11ه

بررسی‌دارد..

نقدي‌بر‌نوشتۀ�‌"ش.‌آهنگر"‌2001بعد‌از‌لشکر‌کش11ی‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌ب11ه‌ره11بری‌امپری11الیزم‌امریک11ا‌در‌س11ال‌

‌میالدی‌به‌افغانستان‌و‌اشغال‌کشور‌توسط‌آنه11ا‌و‌ش11کلدهی‌ی11ک‌رژیم‌دس11ت‌نش11انده،‌م11ا‌شاهد‌انواع‌انحرافات‌و‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌ه1ای‌بس1یاری‌از‌ب1ه‌اص1طالح‌ش1عله‌یی‌ه11ا

بوده‌و‌هستیم

‌اشغال‌گران‌امپریالیست،‌رژیم‌پوشالی‌و‌اشغال‌گران"داعشی"‌

‌جنگ‌های‌فرقه‌یی‌مذهبی‌در‌افغانستان‌و‌منطقه‌رادامن‌می‌زنند

‌حاجی‌محمد‌محق11ق‌ره11بر‌"ح11زب‌وح11دت‌اس11المی‌م11ردم‌افغانس11تان"‌و‌مع11اون‌دوم‌رئیس‌اجرائیۀ�‌رژیم‌دست‌نشاندۀ�‌به‌اصطالح‌حکومت‌وحدت‌ملی‌چند‌روز‌قبل‌در‌ی11ک‌س11خن‌رانی‌در‌مرکز‌ایران‌)ته11ران(‌جنگ‌جوی11ان‌ش11یعۀ�‌افغانس11تانی‌ض11د‌"داعش"‌و‌متش11کل‌در‌"لش11کر‌فاطمیون"‌در‌سوریه‌را‌مورد‌حمایت‌و‌پشتیبانی‌قرار‌داد.‌وی‌از‌ج11نرال‌قاس11م‌س11لیمانی،‌یکی‌از‌جنراالن‌بلندپایۀ�‌سپاه‌پاس11داران‌انقالب‌اس11المی‌ای11ران،‌س11ازمان‌ده‌اص11لی‌"لش11کر

فاطمیون"‌و‌رهبری‌کنندۀ�‌فعالیت‌های‌جنگی‌این‌"لشکر"،‌نیز‌قدردانی‌نمود.‌

صدمین‌سال‌گرد‌‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌را‌هرچه‌با‌شکوه‌تر‌تجلیل

نماییم!‌صدمین‌سال‌گرد‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌فرارسید.‌صد‌سال‌پیش‌از‌ام11روز‌پرولتاری11ای‌انقالبی‌روسیه‌و‌متحدینش‌تحت‌رهبری‌حزب‌پیش‌آهنگ‌پرولتاریا‌در‌روسیه‌قیام‌عمومی‌مس11لحانه‌علیه‌حاکمیت‌ارتجاعی‌تحت‌رهبری‌کرنس11کی‌را‌برپ11ا‌نم11وده‌و‌پس‌از‌س11رنگونی‌قه11ری‌آن

‌حاکمیت‌ضد‌انقالبی،‌یعنی‌سرنگونی‌قه11ری‌ح11اکمیت‌س11رمایه‌داران‌و‌فی11وداالن،‌ح11اکمیت‌انقالبی‌کارگران‌و‌متحدینش‌را‌در‌سراس1ر‌قلم1رو‌وس1یع‌آن‌کش11ور،‌ک1ه‌تقریب1ا‌ی11ک‌هفتم‌تمام‌خشکۀ�‌روی‌زمین‌را‌در‌بر‌می‌گرفت،‌ایجاد‌نمودند‌و‌کل‌قدرت‌سیاس11ی‌ب11ه‌ش11وراهای

کارگران،‌دهقانان‌و‌سربازان‌تعلق‌گرفت.‌

به‌حزب‌کمونیست‌مائوئیست‌فرانسه:رفقای‌عزیز!

‌81با‌اندوه‌فراوان‌اطالع‌یافتیم‌که‌رفیق‌پی‌یر،‌یکی‌از‌اعضای‌رهبری‌حزب‌شما،‌به‌عم11ر‌‌سالگی‌در‌گذشته‌است.‌بدین‌وسیله‌م11راتب‌تس11لیت‌عمی11ق‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌و‌توده‌ه11ای‌تحت‌ره11بری‌ح11زب‌در‌س11ازمان‌های‌ملی-‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌را‌ب11ه‌رفقای‌حزب‌کمونیست‌مائوئیست‌فرانسه،‌دوستان‌رفیق‌پی‌یر‌و‌شریک‌زندگی‌اش‌تقدیم

می‌کنیم.

‌از‌روحیۀ�‌انقالب‌کبیر‌سوسیالیستی‌اکتبر‌سیراب‌گردیم‌و‌جنگ‌خلق‌را‌تا

رسیدن‌به‌پیروزی‌ادامه‌دهیمکمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌فیلیپین

‌2017اکتبر‌24درگذشت‌کهن‌سال‌ترین‌

هوادار‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌از‌نسل‌اول‌انقالبیون‌شعله‌یی

‌باشی‌بوستان‌کهن‌سال‌ترین‌هوادار‌حزب‌کمونیس1ت‌)مائوئیس1ت(‌افغانس1تاناز‌نسل‌اول‌انقالبیون‌شعله‌یی‌درگذشت.‌

د انقلابی شعله یانو د لمړي نسل څخه او

ګوند ډیر زوړ هوادارمائوئیست()‌د افغانستان د کمونیست

مړینه

( ګوند ډیر زوړهوادار او د انقلابی شعله یانو دلمړي نسل ئوئیست)ما‌باشی بوستان د افغانستان دکمونیست

اط11الع11ی11ه

به‌مناسبت‌درگذشت‌رفیق‌"ق.س.م"‌

‌مسئول‌واحد‌پایه‌ای…‌کمیته‌منطقوی‌شماره‌دوم‌حزبکمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان

**************************************1

برگذاری‌مؤفقیت‌آمیز‌چهارمین‌پولینوم‌دومین‌دورۀ�‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست

)مائوئیست(‌افغانستان‌چندی‌قبل‌چهارمین‌پولینوم‌دومین‌دورۀ�‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌دایر‌گردیده‌و‌با‌مؤفقیت‌پایان‌یافت.‌در‌پولین11وم‌تم11امی‌اعض11ای‌اص11لی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌و‌هم‌چنان‌تمامی‌اعضای‌علی‌البدل‌کمیتۀ�‌مرکزی‌ح11زب‌ش11رکت

نموده‌بودند.‌‌موضوع‌استحکام‌و‌گسترش‌حزب‌ب11ه‌عن11وان‌موض11وع‌اص11لی‌م11ورد‌بحث‌در‌پولین11وم‌تعیین‌شده‌بود.‌پس‌از‌طرح‌موضوع‌مورد‌بحث‌و‌ارائۀ�‌گزارشات‌و‌پیش1نهادات‌ت1ازه‌در‌م1ورد‌اس1تحکام‌و‌گس1ترش‌ح1زب‌توس1ط‌دف1تر‌سیاس1ی‌کمیت1ۀ�‌مرک1زی،‌تم1امی‌رفقای‌شرکت‌کننده‌در‌پولینوم،‌به‌شمول‌رفقای‌دفتر‌سیاسی،‌با‌صراحت‌رفیقانه‌روی‌مباحث‌مربوطه‌صحبت‌نموده‌و‌نظ11رات،‌انتق11ادات‌و‌پیش11نهادات‌ش11ان‌را‌بی11ان

نمودند.‌خالصۀ�‌نتیجه‌گیری‌های‌پولینوم‌ذیال‌بیان‌می‌گردد.‌

‌استحکام‌و‌گسترش‌حزب‌باید‌در‌پیوند‌با‌هم‌دیگر‌مدنظر‌قرار‌بگیرد.‌بدین‌معنا‌--1‌1‌که‌هر‌پیش‌رفتی‌در‌امر‌استحکام‌حزب‌باید‌در‌خدمت‌گس11ترش‌ح11زب‌ق11رار‌بگ11یرد‌و‌باالمقابل‌هر‌پیش‌رفتی‌در‌امر‌گسترش‌حزب‌بای11د‌در‌خ11دمت‌اس11تحکام‌ح11زب‌ق11رار‌داشته‌باشد.‌نادرست‌است‌که‌تحت‌نام‌اس11تحکام‌ح11زب‌ام11ر‌گس11ترش‌ح11زب‌نادی11ده‌گرفته‌شود،‌یا‌تحت‌نام‌گسترش‌حزب‌امر‌استحکام‌حزب‌به‌فراموشی‌سپرده‌شود؛

بلکه‌الزم‌است‌که‌هر‌دو‌موضوع‌بصورت‌توأم‌مدنظر‌قرار‌بگیرد.‌‌2-- ‌‌در‌عین‌ح11ال‌در‌مراح11ل‌مختل11ف‌موج11ودیت‌و‌فع11الیت‌ح11زب‌و‌ب11ا‌توج11ه‌ب11ه‌

‌ضرورت‌های‌مب11ارزاتی‌ح1زب،‌ی1ا‌وظیف1ۀ�‌اس1تحکام‌ح1زب‌می‌توان1د‌وظیف1ۀ�‌عم11ده‌و‌وظیفۀ�‌گسترش‌حزب‌وظیفۀ�‌غیر‌عمده‌باشد‌و‌ی11ا‌ب11رعکس‌وظیف11ۀ�‌گس11ترش‌ح11زب

وظیفۀ�‌عمده‌و‌وظیفۀ�‌استحکام‌حزب‌وظیفۀ�‌غیر‌عمده‌باشد.3‌11-- ‌منظور‌از‌استحکام‌حزب،‌استحکام‌ایدیولوژیک-‌سیاس11ی‌و‌تش11کیالتی‌ح11زب‌و‌

‌منظور‌از‌گسترش‌حزب‌نیز‌گسترش‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌و‌تشکیالتی‌ح11زب‌اس11ت.‌اس11تحکام‌فعالیت‌ه11ای‌پ11راتیکی‌و‌تی11وریکی‌ح11زب‌منتچ‌ب11ه‌اس11تحکام‌ای11دیولوژیک-‌سیاسی‌و‌تش11کیالتی‌ح1زب‌می‌گ1ردد‌و‌گس11ترش‌ای1دیولوژیک-‌سیاس1ی‌و‌تش1کیالتی‌حزب‌نیز‌در‌اثر‌گسترش‌فعالیت‌های‌پراتیکی‌و‌تی11وریکی‌ح11زب‌حاص11ل‌می‌ش11ود.‌ب11ه‌عبارت‌دیگر‌اس11تحکام‌و‌گس11ترش‌ح11زب‌را‌می‌ت11وان‌بص11ورت‌خالص11ه‌در‌اس11تحکام‌و

گسترش‌فعالیت‌های‌پراتیکی‌و‌تیوریکی‌حزب‌مالحظه‌نمود.‌در‌حال‌حاضر‌گسترش‌بیش‌تر‌فعالیت‌های‌پ1راتیکی‌و‌تی1وریکی‌ح1زب‌از‌لح1اظ-- ‌4

‌کم‌بود‌کادرهای‌قادر‌به‌رهبری‌و‌پیش‌برد‌فعالیت‌های‌گسترشی‌پراتیکی‌و‌تی11وریکی‌با‌چالش‌های‌سختی‌مواجه‌است.‌در‌حال‌حاضر‌مقابلۀ�‌مؤثر‌با‌این‌چالش‌ها‌و‌ف11ایق

‌آمدن‌بر‌آن‌ها‌یعنی‌آماده‌ساختن‌کادرهای‌مورد‌نیاز‌ی11ک‌ض11رورت‌انص11راف‌ناپ11ذیر‌وعاجل‌است.‌این‌کادرها‌را‌می‌توان‌از‌سه‌طریق‌فراهم‌نمود:‌

‌‌از‌طریق‌مستحکم‌ساختن‌بیش‌تر‌نهادهای‌سطوح‌مختلف‌رهبری‌کنن11دۀ�‌ح11زب–اول‌‌و‌مس11ئولین‌و‌اعض11ای‌آن‌ه11ا‌یع11نی‌دف11تر‌سیاس11ی‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی،‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌و‌علی‌الب11دل‌های‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌در‌مجم11وع،‌کمیته‌ه11ای‌منطقه‌یی‌ح11زبی،‌کمیته‌ه11ای‌پایه‌یی‌حزبی‌و‌هسته‌های‌حزبی‌و‌یا‌در‌واقع‌مستحکم‌ساختن‌مجموع‌حزب‌که‌وج11ه

مهمی‌از‌آن‌پیش‌برد‌کار‌کادرسازی‌در‌حزب‌است.‌‌تأمین‌وحدت‌محافل‌و‌شخصیت‌های‌مائوئیست‌‌بیرون‌از‌حزب‌با‌حزب.‌ت11أمیندوم‌-

‌وحدت‌آن‌ها‌با‌حزب‌در‌واقع‌عمدتا‌ت11أمین‌وح11دت‌محاف11ل‌و‌شخص11یت‌هایی‌ب11ا‌ح11زب‌اس11ت‌ک11ه‌ی11ا‌بع11د‌از‌پروس11ۀ�‌وح11دت‌جنبش‌کمونیس11تی‌مارکسیس11تی-‌لنینیس11تی-‌مائوئیستی‌کشور‌از‌حزب‌دور‌شدند‌و‌یا‌در‌جریان‌پیش‌رفت‌پروسۀ�‌م11ذکور،‌بن11ا‌ب11ه‌هر‌دلیلی،‌از‌آن‌پروسه‌برکن11ار‌ماندن11د‌و‌ی11ا‌هم‌بع11د‌از‌کنگ11رۀ�‌وح11دت‌و‌ایج11اد‌ح11زب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌در‌خط‌و‌موض11ع‌گیری‌مائوئیس11تی‌ق11رار‌گرفتن11د.‌ازین‌لحاظ‌امر‌تأمین‌وحدت‌آن‌ها‌با‌حزب‌با‌وجودی‌ک11ه‌از‌یک‌ج11انب‌و‌عم11دتا‌ت11أمین‌وحدت‌مائوئیست‌های‌بیرون‌از‌حزب‌با‌حزب‌است،‌از‌جانب‌دیگر‌ت11ا‌ح11د‌معی11نی‌ی11ک‌امر‌داخلی‌ج1ن1بش‌مائوئیس11تی‌کش11ور‌تلقی‌می‌گ11ردد‌و‌ازین‌لح11اظ،‌در‌مقایس11ه‌ب11ا‌جلب‌شخصیت‌ها‌و‌محافل‌دیگر‌قبال‌منسوب‌ب1ه‌چپ‌ش1عله‌یی‌بط1رف‌ح1زب‌و‌ج1ذب‌آن‌ها‌به‌حزب،‌تا‌حدی‌یک‌امر‌داخلی‌حزب‌محسوب‌می‌گردد.‌در‌هر‌حال‌این‌طریقه

برای‌حزب‌عمدتا‌یک‌کار‌گسترشی‌محسوب‌می‌گردد.‌‌از‌طری11ق‌و‌جلب‌و‌ج11ذب‌محاف11ل‌و‌عناص11ر‌س11ابقه‌دار‌شایس11ته‌و‌بری11ده‌ی11اس11وم‌–

‌های‌آلوده‌به‌انحراف11ات‌رویزیونیس11تی،‌سنتریس11تی‌و‌تس11لیم‌طلبانه‌ناراضی‌از‌گروه‌که‌قبال‌تا‌این‌حد‌یا‌آن‌حد‌منسوب‌به‌چپ‌ش11عله‌یی‌ب11وده‌ان11د.‌پیش‌ب11رد‌این‌وظیف11ۀ�

مبارزاتی‌نیز‌عمدتا‌یک‌کار‌گسترشی‌برای‌حزب‌محسوب‌می‌گردد.‌تجربۀ�‌فعالیت‌های‌گذشتۀ�‌حزب‌نشان‌می‌دهد‌که‌از‌هر‌سه‌طریق‌فوق‌الذکر‌می‌توان‌کادرهای‌مورد‌نیاز‌را‌فراهم‌نمود.‌اما‌همین‌تجرب11ه‌نش11ان‌می‌ده11د‌ک11ه‌طریق11ۀ�‌اول‌عمده‌و‌طریقۀ�‌دوم‌و‌سوم‌غیرعمده‌هستند.‌برعالوه،‌طریقۀ�‌سوم‌زودثمر‌نیست‌و‌م11دتی‌زم11ان‌می‌ب11رد‌ت11ا‌ازین‌طری11ق‌کادره11ای‌شایس11تۀ�‌ح11زبی‌از‌لح11اظ‌پ11راتیکی‌و‌تیوریکی‌در‌عرصه‌های‌مختلف‌ای11دیولوژیک-‌سیاس11ی‌و‌تش11کیالتی‌و‌ق11ادر‌ب11ه‌ایف11ای

نقش‌رهبری‌کننده‌در‌سطوح‌مختلف‌حزبی‌فراهم‌گردند.‌بنابرین‌در‌شرایط‌کن11ونی‌مب11ارزه‌ب11رای‌اس11تحکام‌ح11زب‌وظیف11ۀ�‌مب11ارزاتی‌عم11ده‌و‌مبارزه‌برای‌گسترش‌حزب‌وظیفۀ�‌مبارزاتی‌غیر‌عمده‌است؛‌کما‌این‌ک11ه‌غ11یر‌عم11ده‌بودن‌وظیفۀ�‌مبارزاتی‌دوم‌به‌هیچ‌وج1ه‌ب1ه‌مفه1وم‌کم‌اهمیت‌گ1رفتن‌آن‌و‌بطری1ق

اولی‌به‌مفهوم‌نادیده‌گرفتنش‌نیست.5-- ‌اس1تحکام‌و‌گسترش1ی‌ک1ه‌در‌ح1ال‌حاض1ر‌و‌درین‌پولین1وم‌م1دنظر‌ق1رار‌دارد، ‌

‌استحکام‌و‌گسترش‌الزمه‌برای‌تدارک‌و‌تدویر‌مؤفقان11ۀ�‌س11ومین‌کنگ11رۀ�‌سرتاس11ری‌حزب‌است.‌واضح‌است‌که‌در‌حال‌حاضر‌ما‌وقت‌کمی‌برای‌دست‌یابی‌ب11ه‌این‌چ11نین‌استحکام‌و‌گسترشی‌در‌اختیار‌داریم‌و‌اگر‌با‌تمام‌قوت‌و‌توان‌نجن11بیم‌ی11ا‌نخ11واهیم‌توانست‌در‌وقت‌معینه‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌س11وم‌ح11زب‌را‌دای11ر‌نم11اییم‌و‌ی11ا‌هم‌ب11دون‌دست‌یابی‌به‌استحکام‌و‌گسترش‌الزمه‌و‌کافی‌حزبی‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌س11وم‌ح11زب

را‌دایر‌خواهیم‌کرد.6-- ‌اولین‌بخش‌از‌وظیفۀ�‌مب11ارزاتی‌ح11زب‌در‌راس11تای‌پیش‌ب11رد‌وظیف11ۀ�‌مس11تحکم ‌

‌سازی‌بیشتر‌حزب‌به‌عنوان‌وظیفۀ�‌مب11ارزاتی‌عم11ده‌در‌مرحل11ۀ�‌کن11ونی‌فعالیت‌ه11ای‌مبارزاتی‌حزب،‌مستحکم‌ساختن‌بیشتر‌دفتر‌سیاسی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌است،‌زیرا‌دفتر‌سیاسی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌در‌غیاب‌پولینوم‌کمیتۀ�‌مرکزی‌ح11زب‌نه11اد‌ره11بری‌کنندۀ�‌دایمی‌ح11زب‌و‌اعم11ال‌کنن11دۀ�‌ص11الحیت‌های‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌ح11زب‌و‌اجراکنن11دۀ�

مسئولیت‌های‌آن‌است.‌

‌مستحکم‌س11اختن‌بیش11تر‌دف11تر‌سیاس11ی‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌ح11زب‌ب11ه‌مفه11وم‌مس11تحکم‌ساختن‌و‌متمرکز‌ساختن‌بیشتر‌هستۀ�‌عالی‌رهبری‌کنندۀ�‌دایمی‌ح11زب‌در‌بیش11تر‌از

‌‌درصد‌از‌زمان‌موجودیت‌و‌مب11ارزات‌ح1زب،‌ب1ه‌عن11وان‌ی11ک‌هس11تۀ�‌ره11بری‌کنن11دۀ�95‌ح11رفه‌یی،‌اس11ت.‌در‌واق11ع‌اس11تحکام‌و‌تمرک11ز‌غ11یر‌ک11افی‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌و‌س11طوح‌پایین‌تر‌رهبری‌و‌صفوف‌حزب‌تا‌حد‌زی11ادی‌ناش11ی‌از‌همین‌اس11تحکام‌و‌تمرک11ز‌غ11یر‌کافی‌دفتر‌سیاس1ی‌کمیت1ۀ�‌مرک1زی‌ح1زب‌اس1ت‌و‌ت1ا‌زم11انی‌ک11ه‌این‌وض1عیت‌دف11تر‌سیاسی‌دوام‌نماید،‌در‌سطوح‌پایین‌تر‌رهبری‌حزب‌و‌همچنان‌ص11فوف‌ح11زب‌ش11اهد‌استحکام‌و‌تمرکز‌غیرکافی‌خواهیم‌بود.‌بنابرین‌تدویر‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌سوم‌ح11زب‌قبل‌از‌همه‌نیازمند‌استحکام‌و‌تمرکز‌کافی‌دفتر‌سیاس11ی‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌ح11زب‌ب11ه‌عنوان‌یک‌هستۀ�‌حرفه‌یی‌رهبری‌کنندۀ�‌دایمی‌حزب،‌بین‌دو‌پولین11وم‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌حزب،‌است.‌استحکام‌و‌گسترش‌فعالیت‌های‌پراتیکی‌و‌تی1وریکی‌م11ورد‌نی1از‌کن1ونی‌دفتر‌سیاسی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌ح11زب‌نش11ان‌دهندۀ�‌ح11رکت‌ب11ه‌ط11رف‌ت11أمین‌اس11تحکام‌و‌تمرکز‌کافی‌مورد‌نیاز‌کنونی‌دف11تر‌سیاس11ی‌ب11رای‌آغ11از‌فعالیت‌ه11ای‌ت11دارکی‌ب11رای

تدویر‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌سوم‌حزب‌خواهد‌بود.‌دومین‌بخش‌از‌وظیف111ۀ�‌مب111ارزاتی‌ح111زب‌در‌راس111تای‌پیش‌ب111رد‌وظیف111ۀ� --‌7

‌مستحک1م‌س1ازی‌ب1ی1ش1ت1ر‌ح1زب‌ب1ه‌ع1ن1وان‌وظیفۀ�‌مبارزاتی‌عمده‌در‌مرحلۀ�‌کنونی‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌حزب،‌مستحکم‌س11اختن‌بیش11تر‌مجم11وع‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌ح11زب،‌شامل‌اعضای‌اصلی‌و‌علی‌البدل‌کمیتۀ�‌مرک11زی،‌اس11ت.‌اس11تحکام‌و‌گس11ترش‌م11ورد‌نیاز‌کنونی‌فعالیت‌های‌تیوریکی‌و‌پراتیکی‌کمیتۀ�‌مرک11زی‌ح11زب‌نش11ان‌دهندۀ�‌ح11رکت‌بطرف‌تأمین‌استحکام‌و‌تمرکز‌بیشتر‌پراتیکی‌و‌تیوریکی‌م11ورد‌نی11از‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌حزب‌برای‌آغاز‌فعالیت‌های‌تدارکی‌برای‌تدویر‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌سوم‌ح11زب‌خواه11د

بود.8-- ‌سومین‌بخش‌از‌وظیف1ۀ�‌مب1ارزاتی‌ح1زب‌در‌راس1تای‌پیش‌ب1رد‌مستحکم‌س1ازی ‌

‌بیشتر‌حزب‌به‌عنوان‌وظیفۀ�‌مبارزاتی‌عمده‌در‌مرحلۀ�‌کنونی‌فعالیت‌های‌مب11ارزاتی‌حزب،‌مستحکم‌ساختن‌بیشتر‌کمیته‌های‌حزبی‌من11اطق،‌س11پس‌واح11دهای‌منطقه‌یی‌ح11زبی،‌کمیته‌ه11ای‌ح11زبی‌پ11ایه‌یی،‌واح11دهای‌پ11ایه‌یی‌ح11زبی‌و‌مس11ئولین‌و‌اعض11ای‌هسته‌های‌حزبی‌است.‌‌استحکام‌و‌گسترش‌مورد‌نیاز‌کنونی‌فعالیت‌های‌تیوریکی‌و‌پراتیکی‌این‌سطوح‌از‌سلسله‌مراتب‌پایین‌رهبری‌حزب‌و‌صفوف‌حزب‌نشان‌دهندۀ�‌حرکت‌آن‌ها‌بطرف‌تأمین‌استحکام‌و‌تمرک11ز‌بیش11تر‌پ11راتیکی‌و‌تی11وریکی‌م11ورد‌نی11از‌برای‌آغاز‌فعالیت‌های‌تدارکی‌برای‌تدویر‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌سوم‌ح11زب‌خواه11د‌ب11ود.‌آن‌چه‌درین‌مورد‌بصورت‌مشخص‌مورد‌نیاز‌است‌این‌است‌که‌واحدهای‌منطقه‌یی‌و‌واحدهای‌محلی‌حزبی‌دارای‌نمایندگان‌با‌صالحیت‌برای‌شرکت‌در‌کنگرۀ�‌سرتاس11ری‌سوم‌حزب‌و‌قادر‌به‌اعزام‌آن‌ها‌برای‌شرکت‌در‌کنگ11ره‌باش11ند.‌ب11رعالوه‌الزم‌اس11ت‌که‌این‌واح11دهای‌ح11زبی‌هم‌زم11ان‌ب11ا‌آغ11از‌فعالیت‌ه11ای‌ت11دارکی‌ب11رای‌ت11دویر‌کنگ11رۀ�

سرتاسری‌سوم‌حزب،‌درین‌راستا‌کار‌و‌پیکار‌شان‌را‌آغاز‌نمایند.9-- ‌‌گسترش‌تشکیالت‌حزب‌از‌لحاظ‌تعداد‌اعضاء‌در‌هر‌سه‌سطح‌فوق‌ال11ذکر‌بای11د‌

قرار‌ذیل‌در‌نظر‌گرفته‌شود:‌‌گسترش‌دفتر‌سیاسی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌از‌لحاظ‌تع11داد‌اعض11اء‌را‌می‌ت11وانیمالف-

‌در‌صورت‌لزوم‌در‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌سوم‌حزب‌متحقق‌سازیم.‌البته‌در‌ص11ورتی‌ک11ه‌امر‌تأمین‌وحدت‌مائوئیست‌های‌بیرون‌از‌حزب‌ب11ا‌ح111زب‌قب11ل‌از‌کنگ11رۀ�‌سرتاس11ری‌سوم‌حزب‌اقتضا‌نماید،‌می‌توان‌گسترش‌دفتر‌سیاسی‌کمیتۀ�‌مرکزی‌ح11زب‌را‌قب11ل

از‌کنگرۀ�‌نیز‌مدنظر‌قرار‌داد.‌‌‌گسترش‌کمیتۀ�‌مرک11زی‌ح11زب‌از‌لح11اظ‌تع11داد‌اعض11ای‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌و‌اعض11ایب‌-

‌علی‌البدل‌کمیتۀ�‌مرکزی‌را‌نیز‌می‌توانیم‌در‌صورت‌لزوم‌در‌کنگرۀ�‌سرتاس11ری‌س11وم‌حزب‌متحقق‌سازیم.‌البته‌درین‌سطح‌نیز‌در‌صورتی‌که‌تأمین‌وحدت‌مائوئیست‌های‌بیرون‌از‌حزب‌با‌ح1زب‌قبل‌از‌کنگرۀ�‌سرتاسری‌سوم‌حزب‌اق1ت1ض1ا‌نماید،‌می‌ت11وان

‌گس11ترش‌مجم11وع‌کمیت11ۀ�‌مرک11زی‌ح11زب،‌ش11امل‌اعض11ای‌اص1لی‌و‌علی‌الب11دل‌کمیت11ۀ�مرکزی،‌را‌قبل‌از‌کنگرۀ�‌نیز‌مدنظر‌قرار‌داد.‌

‌‌گسترش‌سطوح‌پایین‌تر‌رهبری‌حزب‌از‌لحاظ‌تعداد‌اعض11اء‌را‌در‌ص11ورت‌ل11زومپ‌–‌می‌توان‌هر‌موقعی‌در‌نظر‌گرفت،‌ولی‌باید‌با‌سنگینی‌و‌توأم‌با‌احتی11اط‌پیش‌ب11رد.‌گسترش‌صفوف‌حزب‌از‌لحاظ‌تعداد‌اعضاء‌نیز‌باید‌ت1وأم‌ب1ا‌احتی11اط‌ولی‌ب11ه‌عن1وان‌یک‌وظیف11ۀ�‌مب11ارزاتی‌دایمی‌در‌نظ11ر‌گرفت11ه‌ش11ود‌و‌هیچ‌گ11اه‌ب11ه‌فراموش11ی‌س11پرده

نشود.

‌مهم‌ت11رین‌طریق11ۀ�‌گس11ترش‌ص11فوف‌ح11زب‌از‌لح11اظ‌تع11داد‌اعض11اء،‌گس11ترش‌دامن11ۀ�‌مبارزات‌توده‌یی‌حزب‌در‌میان‌اقشار‌و‌بخش‌های‌مختلف‌م11ردم‌از‌طری11ق‌گس11ترش‌دامنۀ�‌مبارزات‌سازمان‌های‌ملی-‌دموکراتیک‌نوین‌تحت‌رهبری‌حزب‌و‌نیز‌در‌جریان‌شرکت‌در‌مبارزات‌اعتراضی‌عمدتا‌خودبخ11ودی‌و‌ح11تی‌در‌م11واردی‌غ11یر‌خودبخ11ودی‌توده‌ها‌و‌تالش‌برای‌هدایت‌آن‌مبارزات‌در‌مسیر‌تدارک‌برای‌برپایی‌و‌پیشبرد‌جن11گ‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌علیه‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت،‌رژیم‌دست‌نش11انده‌و

اشغالگران‌مرتجع‌داعشی‌است.‌‌گسترش‌دامنۀ�‌مب11ارزات‌ت11وده‌یی‌ح11زب‌را‌نبای11د‌قس11می‌پیش‌ب11رد‌ک11ه‌ب11اعث‌نادی11ده‌گرفتن‌اصول‌مخفی‌کاری‌در‌حزب‌گردد.‌در‌واقع‌مهم‌‌ترین‌راه‌محفوظ‌نگ11ه‌داش11تن‌حزب‌و‌روابط‌حزب‌از‌ضربات‌دشمن‌این‌است‌که‌رفقای‌س11طوح‌مختل11ف‌ح11زبی‌و‌تشکیالت‌حزب‌در‌مجموع‌مثل‌ماهیان‌در‌امواج‌خروشان‌و‌بیکران‌توده‌ها‌شنا‌کنن11د.‌بدین‌خاطر‌رع1ایت‌مخفی‌ک1اری‌ب1دون‌فعالیت‌ه1ای‌ت1وده‌یی‌س1رانجامی‌ج1ز‌م11نزوی‌شدن‌در‌جامعه‌و‌قرار‌گرفتن‌در‌بدترین‌حالت‌ضربه‌پذیری‌از‌جانب‌دشمن‌نمی‌تواند

داشته‌باشد.‌‌‌‌"ریزش"‌هایی‌که‌طی‌سالیان‌گذشته‌در‌حزب‌اتفاق‌افت11اده‌اس11ت،‌محص11ول --‌10

‌ضعف‌ها‌و‌کمبودات‌عدیدۀ�‌پراتیکی‌و‌تی11وریکی‌در‌ح11زب‌اس11ت.‌همان‌گون11ه‌ک11ه‌رف11ع‌مکمل‌این‌ضعف‌ها‌و‌کمبودات‌ممکن‌نیست،‌جلوگیری‌کامل‌از‌ب11روز‌"ری11زش"ه11ا‌در‌حزب،‌حتی‌پس‌از‌پیروزی‌انقالب‌و‌کسب‌قدرت‌سیاسی‌توسط‌حزب‌و‌متح11دینش،‌نیز‌ممکن‌نیست.‌بنابرین‌همان‌طوری‌که‌در‌هر‌امری‌باید‌دنبال‌تضاد‌عمده‌ب11ود،‌در‌مورد‌"ربزش"ها‌در‌حزب‌نیز‌باید‌ضعف‌و‌کمبود‌عمدۀ�‌مرحلۀ�‌فعلی‌مب11ارزاتی‌ح11زب‌را‌جستجو‌نمود‌و‌پس‌از‌مش11خص‌س11اختن‌آن‌ب11رای‌جلوگ11یری‌از‌"ری11زش"ه11ا‌ی11ا‌ب11ه

حداقل‌رساندن‌آن‌در‌آینده‌کاروپیکار‌نمود.‌‌ضعف‌و‌کم‌بود‌عمده‌ای‌که‌تا‌حال‌باعث‌ایجاد‌چند‌"ری1زش‌"‌و‌بعض1ا‌گس11ترش‌آن‌ت11ا‌سطح‌"ریزش"های‌گروپیک‌چن1د‌نف1ری‌در‌ح1زب‌گردی1ده‌اس1ت،‌ب1افت‌نس1بتا‌غلی1ظ‌روشن‌فکرانۀ�‌خرده‌بورژوایی‌شهری‌تشکیالت‌حزب‌است.‌روشن‌فکر‌خرده‌بورژوای‌شهری‌در‌ش1رایط‌ام1روزی‌افغانس1تان‌م11داوما‌در‌مع1رض‌وسوس1ه‌های‌اس1تفاده‌از‌امکانات‌رفاهی‌وطن‌فروشانۀ�‌فراهم‌ش11ده‌توس11ط‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌قرار‌می‌گیرد.‌اگر‌تعهد‌انقالبی‌اش‌استوار‌و‌آگاهی‌اش‌به‌قدر‌ک11افی‌مس11تحکم‌نباش11د‌نمی‌توان11د‌در‌مقاب11ل‌این‌وسوس11ه‌ها‌ت11اب‌بی11اورد‌و‌در‌سراش11یب‌استفاده‌از‌امکانات‌مذکور‌قرار‌می‌گیرد‌و‌به‌امید‌ارتقای‌شخصی‌از‌لحاظ‌سیاس11ی‌و‌اجتماعی‌سقوط‌می‌کند.‌کسانی‌ازین‌افراد‌ب11ه‌ج11اه‌و‌مق11ام‌و‌ث11روت‌دس11ت‌پی11دا‌می‌کنند‌و‌در‌خوان‌یغمای‌رژیم‌دست‌نشانده‌شریک‌می‌شوند،‌ولی‌اکثریت‌قریب‌ب11ه‌اتفاق‌شان‌ضمن‌باختن‌"ایمان"‌مبارزاتی‌به‌"نان‌و‌نوایی"‌نیز‌نمی‌رسند‌و‌"حسرت

به‌دل"‌می‌مانند.‌‌یکی‌از‌عوام11ل‌دیگ11ر‌ولی‌غیرعم11ده‌و‌مهم‌این‌"ری11زش"ه11ا‌ع11دم‌رع11ایت‌اص11ول‌مخفی‌ک11اری‌در‌حی11ات‌درونی‌ح11زب‌و‌مشخص11ا‌انتق11ال‌غ11یر‌اص11ولی‌مس11ایل‌بح11ثی‌سطوح‌باالیی‌به‌سطوح‌پ11ایینی‌ح11زب‌توس11ط‌کادره11ا‌و‌فع11الین‌ح11زب‌در‌این‌ی11ا‌آن‌منطقۀ�‌حزبی‌است.‌خواس11ته‌ی11ا‌ناخواس11ته،‌این‌انتق11ال‌غ11یر‌اص11ولی‌مس11ایل‌بح11ثی‌سطوح‌باالیی‌به‌سطوح‌پ11ایینی‌ح11زب‌توس11ط‌کادره11ا‌و‌فع11الین‌ح11زب‌در‌این‌ی11ا‌آن

‌منطقۀ�‌حزبی،‌به‌منظور‌بسیج‌غیر‌اصولی‌روابط‌حزبی‌مربوط11ه‌در‌دف11اع‌از‌این‌ی11ا‌آن‌کادر‌و‌فعال‌حزبی‌صورت‌می‌گیرد‌و‌در‌نتیجه‌فقط‌می‌تواند‌نشان‌دهندۀ�‌گ11رایش‌فراکسیونیستی‌باشد‌و‌سرانجام‌به‌نفع‌کل‌حزب‌و‌این‌یا‌آن‌کادر‌و‌فعال‌حزبی‌نیز

نخواهد‌بود‌و‌فقط‌باعث‌پیدایش‌و‌افزایش‌"ریزش"ها‌در‌حزب‌می‌گردد.‌‌یک‌عامل‌دیگر،‌برقراری‌یا‌دوام‌ارتباطات‌افقی‌میان‌کادرها‌و‌فعالین‌ح11زبی‌اس11ت‌که‌در‌حد‌خود‌باعث‌تبادلۀ�‌غیر‌الزم‌بعضی‌مسایل‌میان‌آن‌ها‌می‌گردد‌و‌در‌ح11د‌خ11ود

باعث‌خدشه‌دار‌شدن‌انضباط‌حزبی‌و‌عدم‌رعایت‌مخفی‌کاری‌می‌گردد.‌این‌"ریزش"ها‌ضمن‌انعکاس‌ع11دم‌اس11تحکام‌ک11افی‌ح11زب،‌در‌چن11د‌مقط11ع‌از‌حی11ات‌مب1ارزاتی‌ح1زب،‌ب1ه‌ام1ر‌گسترش‌حزب‌زی11ان‌رس11انده‌و‌کم‌وبیش‌ب11اعث‌نقص11ان‌در

گسترش‌تشکیالت‌حزب‌گردیده‌است.‌‌م11ا‌بای11د‌بخ11اطر‌تحکیم‌هرچ11ه‌بیش11تر‌و‌هم11ه‌جانب11ۀ�‌ح11زب،‌عم11دتا‌تحکیم‌و‌گس11ترش‌فعالیت‌های‌ت11وده‌یی‌ح11زب‌و‌تخفی11ف‌روز‌اف11زون‌ب11افت‌غلی11ظ‌روش11ن‌فکرانۀ�‌خ11رده‌بورژوایی‌شهری‌حزب‌به‌نفع‌تقویت‌و‌گسترش‌روز‌افزون‌بافت‌کارگری-‌دهق11انی‌تشکیالت‌حزب،‌در‌مسیر‌تدارک‌برای‌برپایی‌و‌پیشبرد‌جنگ‌مقاومت‌ملی‌م11ردمی‌و‌انقالبی‌به‌مثابۀ�‌ش11کل‌مش11خص‌کن11ونی‌جن11گ‌خل11ق‌در‌افغانس11تان،‌تالش‌و‌کوش11ش

پی‌گیر‌به‌عمل‌آوریم.‌‌در‌یک‌کالم‌ما‌باید‌هرچه‌اصولی‌تر‌و‌زودتر‌راه‌مان‌را‌به‌طرف‌میدان‌جنگ‌مق11اومت‌ملی‌‌مردمی‌و‌انقالبی‌باز‌نماییم‌و‌خود‌را‌از‌حالت‌کنونی‌خارج‌سازیم.‌اینست‌راه‌عمده‌ای‌که‌با‌طی‌طری11ق‌در‌آن‌هم‌می‌ت11وان‌اس11تحکام‌ح11زب‌را‌ت11أمین‌نم11ود‌و‌هم

گسترش‌حزب‌را.‌‌طی‌طری11ق‌در‌این‌راه‌عم11ده،‌مس11تلزم‌نفی‌کام11ل‌س11ایر‌راه‌ه11ای‌گس11ترش‌ح11زب‌نیست،‌بلکه‌باید‌از‌آن‌راه‌ها‌نیز‌استفاده‌نمود،‌ام1ا‌در‌ح1د‌خودش1ان‌و‌در‌خ1دمت‌ب1ه

راه‌عمده‌و‌در‌تابعیت‌از‌آن‌و‌نه‌به‌طور‌عمده.‌در‌عین‌حال‌رعایت‌جدی‌و‌پی‌گیر‌اصول‌مخفی‌کاری‌به‌صورت‌همه‌جانب11ه‌ن11یز‌در‌ح11د‌خود‌می‌تواند‌باعث‌کاهش‌در‌پیدایش‌و‌گسترش‌"ریزش"ها‌در‌حزب‌گردد‌و‌به‌نوب11ۀ�‌خود‌باعث‌استحکام‌حزب‌و‌مشخص1ا‌باع1ث‌ج1ل1وگ1ی1ری‌از‌نقصان‌در‌دامنۀ�‌گسترش

حزب‌گردد.‌‌البته‌رعایت‌جدی‌اصول‌مخفی‌کاری‌در‌اصل‌بخاطر‌جلوگیری‌از‌وارد‌آم11دن‌ض11ربات‌امنیتی‌توسط‌دشمن‌بر‌حزب‌یا‌حداقل‌ک11اهش‌دامن11ۀ�‌آن‌ض11ربات‌روی‌دس11ت‌گرفت11ه‌می‌شود‌و‌بی‌مباالتی‌در‌مورد‌آن‌در‌ضدیت‌با‌اص11ول‌مب11ارزه‌علی11ه‌پ11ولیس‌سیاس11ی

دشمن‌قرار‌دارد.‌آنچه‌که‌حزب‌می‌تواند-‌و‌باید-‌بصورت‌فوری‌درین‌راستا‌دست‌به‌اقدام‌بزند‌تقویت‌هرچه‌جدی‌تر‌آموزش‌های‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌و‌تشکیالتی‌تم11امی‌اعض11ای‌ح11زب‌از‌لحاظ‌تیوریکی‌و‌پراتیکی‌اس11ت.‌این‌یگان11ه‌راهی‌اس11ت‌ک11ه‌بای11د‌ب11رای‌تحکیم‌هرچ11ه‌بیشتر‌خواستگاه‌های‌پرولتری‌آن‌اعضایی‌از‌حزب‌که‌دارای‌برخاستگاه‌های‌طبق11اتی‌خرده‌بورژوایی‌و‌در‌مجموع‌غیرکارگری‌و‌غیردهقانی‌هستند،‌و‌حتی‌آن‌اعضایی‌از‌حزب‌که‌دارای‌برخاستگاه‌های‌طبقاتی‌کارگری‌و‌دهقانی‌هستند،‌روی‌دس1ت‌داش1ت‌و‌بطور‌مستمر‌و‌منظم‌پیش‌برد‌و‌بدین‌ترتیب‌استحکام‌حزب‌را‌بط11ور‌روز‌اف11زون

تامین‌نمود.‌‌‌‌‌حزب‌کمونیست،‌حزب‌سیاس11ی‌پرولتاری11ا‌و‌پیش‌آهن11گ‌پرولتاری11ا‌اس11ت.‌ح11زب--11

‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان،‌ح11زب‌پرول11تری‌را‌"ماش11ین‌جنگی‌پرولتاری11ا"‌نمی‌داند‌بلکه‌رهبری‌کنن1دۀ�‌"ماش1ین‌جنگی‌پرولتاری1ا"‌یع11نی‌"ارتش‌خل1ق"‌می‌دان1د.‌بنابرین‌"نظامی‌سازی‌حزب‌کمونیست"‌یک‌ط11رح‌مائوئیس11تی‌نیس11ت،‌بلک11ه‌ط11رحی‌است‌متأثر‌از‌"نظامی‌گری"‌و‌"چه‌گواریزم".‌در‌واقع‌همین‌ط11رح‌غ11یر‌مائوئیس11تی

‌است‌که‌سرانجام‌شعار‌غیر‌مائوئیستی‌"جنگ‌خلق‌تا‌کمونیزم"‌را‌ب11ه‌می11ان‌می‌آورد‌و‌انقالبات‌همه‌جانب11ۀ�‌ف11رهنگی‌پرولتاری11ایی‌متع11دد‌در‌دوران‌سوس11یالیزم‌ی11ا‌ادام11ۀ�

انقالب‌تحت‌دیکتاتوری‌پرولتاریا‌را‌تا‌حد‌ادامۀ�‌جنگ‌خلق‌پایین‌می‌آورد.‌در‌عین‌حال‌قویا‌باید‌روی‌این‌امر‌نیز‌تأکید‌نمود‌که‌در‌تمامی‌دوره‌ه11ای‌مب11ارزاتی،‌نباید‌حزب‌را‌به‌دو‌بخش‌سیاسی‌و‌نظامی‌تجزیه‌نم11ود.‌مثال‌ح11تی‌زم11انی‌ک11ه‌جن11گ‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌به‌راه‌افت1اده‌باش1د،‌بعض1ی‌از‌اعض1ای‌ح1زب‌بن1ا‌ب1ه‌دالیل‌مختلف‌قادر‌نخواهند‌بود‌ک11ه‌در‌عملیات‌ه11ای‌جنگی‌مس11تقیما‌ش11رکت‌نماین11د،‌ولی‌ش11رکت‌در‌جن11گ‌را‌نبای11د‌ص11رفا‌ب11ه‌مفه11وم‌ش11رکت‌مس11تقیم‌شخص11ی‌در‌عملیات‌های‌جنگی‌خالصه‌نمود.‌در‌حال‌حاضر‌مبارزات‌تدارکی‌مستقیم‌برای‌برپایی‌و‌پیش‌ب11رد‌جن11گ‌مق11اومت‌ملی‌م11ردمی‌و‌انقالبی‌ن11یز‌ج11وانب‌مختل11ف‌تی11وریکی‌و‌پراتیکی‌دارد‌و‌ش11رکت‌در‌آن‌ه11ا‌ب11ه‌س11طوح‌و‌درج11ات‌مختل11ف‌وظیف11ه‌و‌مس11ئولیت

مبارزاتی‌هر‌عضو‌حزب‌و‌به‌بیان‌دیگر‌تمام‌حزب‌است.‌‌‌‌12-- ‌‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌افتخ11ار‌دارد‌ک11ه‌در‌ش11رایط‌کن11ونی‌

‌افغانستان‌که‌ب1ه‌اص11طالح‌حزب‌س11ازی‌های‌سیاس11ی‌در‌کلیت‌ق11ریب‌ب11ه‌اتف1اق‌خ1ود‌مبدل‌به‌راهی‌گشته‌است‌برای‌جلب‌نظر‌"تمویل‌کنندگان"‌خ11ارجی‌امپریالیس11تی‌و‌ارتجاعی‌و‌اساس11ا‌اج11رای‌"پروژه‌ه11ای‌سیاس1ی"‌این‌"تموی1ل‌کنن11دگان"‌خ1ارجی،‌از‌لحاظ‌مالی‌منحص11را‌ب11ه‌حق‌العض11ویت‌ها‌و‌کمک‌ه11ای‌م11الی‌اعض11اء‌و‌ه11واداران‌خ11ود

متکی‌است.‌‌در‌اساس‌نامۀ�‌حزب‌در‌حالی‌که‌مق11دار‌حق‌العض11ویت‌اعض11اء‌بط11ور‌واض11ح‌و‌روش11ن‌معین‌گردیده‌است،‌مقدار‌کمک‌های‌مالی‌اعضاء‌و‌ه11واداران‌مش11خص‌نگردی11ده‌و‌در‌واقع‌به‌توان‌و‌آمادگی‌آن‌ها‌مربوط‌دانسته‌شده‌است.‌با‌وجود‌این‌در‌پهلوی‌س11ایر‌ضعف‌ها‌و‌کمبودات‌حزب‌و‌در‌حالی‌ک11ه‌ح11زب‌ب11ا‌مش11کالت‌م11الی‌عدی11ده‌ای‌مواج11ه‌است،‌حق‌العض11ویت‌های‌اعض11اء‌و‌کمک‌ه11ای‌م11الی‌اعض11اء‌و‌ه11واداران‌ح11زب،‌ک11امال‌منظم‌و‌م11رتب‌و‌ب11ه‌ان11دازۀ�‌ک11افی‌پ11رداخت‌نمی‌گ11ردد.‌بعض11ی‌از‌اعض11ای‌ح11زب‌حق‌العضویت‌های‌شان‌را‌منظم‌و‌م11رتب‌ی11ا‌طب11ق‌ان11دازۀ�‌تع11یین‌ش11ده‌در‌اس11اس‌نامه‌پرداخت‌نمی‌کنند.‌هم‌چنان‌اکثریت‌اعضاء‌و‌هواداران‌مستعد‌برای‌پرداخت‌کمک‌ه11ای‌مالی‌به‌حزب‌اصال‌کمک‌مالی‌به‌عمل‌نمی‌آورند.‌عالوه‌از‌این،‌رفقای‌معین‌دیگ11ری‌که‌مکلفیت‌های‌مالی‌دیگری‌ب11ر‌عه11ده‌دارن11د،‌ی11ا‌اص11ال‌مکلفیت‌ه11ای‌ش11ان‌را‌کال‌ب11ه‌فراموشی‌می‌سپارند‌و‌یا‌طبق‌اندازه‌و‌زمان‌دل‌خواه‌خود‌عم11ل‌می‌کنن11د،‌ن11ه‌طب11ق

اندازۀ�‌تعیین‌شده‌و‌طبق‌زمان‌تعیین‌شده‌از‌طرف‌حزب.‌

‌این‌ع11دم‌آم11ادگی‌در‌اج11رای‌دقی11ق‌یکی‌از‌ش11روط‌اولی11ۀ�‌عض11ویت‌در‌ح11زب‌ریش11ۀ�‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌دارد‌که‌در‌اصل‌یا‌مربوط‌به‌برخاستگاه‌طبقاتی‌غیر‌پرول11تری‌افراد‌یا‌مربوط‌به‌موقعیت‌طبقاتی‌برحال‌کنونی‌آن‌ها‌و‌یا‌هر‌دو‌بوده‌و‌خواس11تگاه‌طبقاتی‌پرولتری‌کمونیستی‌آن‌ها‌را‌خدشه‌دار‌می‌سازد.‌راه‌مب11ارزه‌علی11ه‌این‌ع11دم‌آمادگی،‌پیش‌برد‌مبارزۀ�‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌بخاطر‌رف11ع‌این‌کمب11ود‌اس11ت.‌در‌عین‌حال‌باید‌جدا‌توجه‌داشت‌که‌اکتفای‌صرف‌به‌پیش‌برد‌مبارزۀ�‌تیوری11ک‌درونی،‌ب11دون‌جدی‌بودن‌در‌تطبیق‌عملی‌دسپلین‌و‌انضباط‌حزبی،‌مثل‌هر‌مورد‌دیگری‌درین‌مورد‌نیز‌نمی‌تواند‌کارساز‌باشد،‌چرا‌که‌چنین‌مبارزه‌ای‌نمیتواند‌یک‌مبارزۀ�‌ای11دیولوژیک-‌سیاسی‌همه‌جانبه‌باشد.‌البت1ه‌تط1بیق‌انض11باط‌ح1زبی‌درین‌م11ورد‌را‌ن1یز‌بای1د‌طب1ق‌فرمول‌بندی‌مائوئیستی‌"حق‌داشتن،‌سود‌جستن‌و‌اندازه‌نگه‌داشتن"‌یعنی‌توأم‌ب11ا‌انعطافات‌الزمه‌مورد‌اجرا‌قرار‌داد،‌ولی‌در‌هر‌حال‌مورد‌اجرا‌ق11رار‌داد‌و‌تعطیلش‌نکرد.‌به‌عبارت‌دیگر‌پیش‌ب11رد‌ج11دی‌مب11ارزۀ�‌تیوری11ک‌درونی‌و‌تط11بیق‌ج11دی‌انض11باط‌حزبی‌به‌صورت‌توأم‌می‌تواند‌درین‌مورد‌و‌ه11ر‌م11ورد‌دیگ11ر‌ی11ک‌مب11ارزۀ�‌ای11دیولوژیک-

سیاسی‌همه‌جانبه‌باشد.

‌متأسفانه‌تالش‌های‌ما‌برای‌ایجاد‌منابع‌مالی‌سالم‌دیگر‌ب11رای‌ح11زب‌ت11ا‌ح11ال‌نتیج11ۀ�‌چندان‌مطلوبی‌نداشته‌است،‌ولی‌ما‌کماکان‌سلسلۀ�‌این‌تالش‌ها‌را‌قط11ع‌نخ11واهیم

کرد.

‌اصل‌مهم‌در‌مورد‌منابع‌مالی‌حزب،‌سالم‌بودن‌این‌منابع‌است.‌مب11ارزۀ�‌سیاس11ی‌و‌آن‌هم‌مبارزۀ�‌سیاسی‌در‌راستای‌تدارک‌برای‌برپایی‌و‌پیش11برد‌جن11گ‌مق11اومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌نیازمند‌منابع‌مالی‌مورد‌نیاز‌است.‌اما‌امکانات‌مالی‌وسیله‌است‌و‌نه‌هدف.‌منابع‌سالم‌منابعی‌است‌که‌ما‌را‌در‌راستای‌پیشروی‌در‌مسیر‌برپایی‌و‌پیشبرد‌جنگ‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌قرار‌دهد.‌برعکس‌منابع‌ناس11الم‌م11الی

منابعی‌است‌که‌ما‌را‌از‌پیشروی‌در‌این‌مسیر‌دور‌می‌سازد.‌‌بدین‌ترتیب‌حزب‌از‌لحاظ‌مالی‌شدیدا‌در‌مضیقه‌قرار‌دارد.‌یکایک‌رفقا‌و‌ه11واداران‌حزب‌وظیفه‌و‌مسئولیت‌دارند‌که‌برای‌رفع‌این‌مضیقۀ�‌مالی‌حزب‌تالش‌و‌کوش11ش‌پیگیر‌به‌خرچ‌دهند،‌در‌غیر‌آن‌و‌در‌صورت‌دوام‌وضعیت‌مالی‌بد‌حزب،‌هم‌چنان‌که‌تا‌حال‌بوده‌اس11ت،‌ح11زب‌ق11ادر‌نیس11ت‌بعض11ی‌از‌مهم‌ت11رین‌وظ11ایف‌مب11ارزاتی‌خ11ود‌را‌به‌طور‌منظم‌و‌فعاالنه‌اجرا‌نماید‌و‌مسئولیت‌آن‌ب11ه‌دوش‌رفق11ایی‌خواه11د‌ب11ود‌ک11ه‌مکلفیت‌های‌مالی‌خود‌در‌ق1بال‌ح1زب‌را‌ی1ا‌اجرا‌نمی‌کنند‌یا‌به‌ط11ور‌منظم‌و‌ک11افی

اجرا‌نمی‌کنند.‌‌حزب‌مداوما‌در‌جریان‌مبارزات‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌درون‌ح1زبی‌اعالم‌ک1رده‌اس1ت‌که:‌ع1دم‌پرداخت‌حق‌الع1ضویت‌توسط‌اعض11اء‌و‌داوطلب11ان‌عض11ویت‌در‌حقیقت‌ام11ر‌فساد‌مالی‌محسوب‌می‌گردد.‌حزب‌مصمم‌است‌که‌علیه‌این‌ف111ساد‌م11الی‌در‌ح11زب

قاطعانه‌مبارزه‌نماید.‌‌‌پیش‌ب11رد‌ج11دی‌ته11اجم‌ای11دیولوژیک-‌سیاس11ی‌علی11ه‌دس11ته‌های‌رویزیونیس11ت‌و --13

‌تسلیم‌طلب‌برخاسته‌از‌میان‌منسوبین‌سابق‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کش11ور،‌ک11ه‌در‌کنگرۀ�‌سراسری‌دوم‌حزب‌مورد‌تأکید‌قرار‌گرفته‌بود،‌یکی‌از‌راه‌های‌مهم‌‌گسترش‌صفوف‌حزب‌در‌میان‌منسوبین‌سابق‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور‌اس11ت‌و‌این‌ب11ه‌نوبۀ�‌خود‌یکی‌از‌راه‌های‌نسبتا‌مهم‌گسترش‌تشکیالت‌حزب‌از‌لحاظ‌تع1داد‌اعض1اء‌و

همچنان‌از‌لحاظ‌گسترش‌حضور‌حزب‌در‌مناطق‌مختلف‌کشور‌محسوب‌می‌گردد.‌‌خصوصیت‌برجستۀ�‌این‌تهاجم‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌حزب‌مستند‌بودن‌آن‌و‌سیاس11ی‌بودن‌آن‌است.‌بدین‌معنا‌که‌اوال‌ما‌در‌این‌تهاجم‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌غیر‌مستند‌و‌بدون‌ارائ11ۀ�‌س11ند‌و‌م11درک‌ص11حبت‌نمی‌ک11نیم‌و‌ثانی11ا‌موض11وعات‌بح11ثی‌را‌ب11ه‌عن11وان‌مسایل‌سیاسی‌و‌با‌زبان‌سیاسی‌مطرح‌می‌کنیم‌نه‌بصورت‌لومپنانه‌و‌در‌واق11ع‌ب11ا‌زبان‌غیر‌سیاسی.‌در‌حقیقت‌این‌طریقۀ�‌پیشبرد‌جروبحث‌با‌دسته‌های‌رویزیونیست‌و‌تسلیم‌طلب‌مذکور‌به‌ذات‌خود‌بهترین‌طریقۀ�‌مب11ارزه‌ب11ا‌زب11ان‌لومپنان11ه،‌رکی11ک‌و‌مملو‌از‌اتهامات‌ناروا‌و‌غیرمستند‌آن‌ها‌اس11ت.‌ح11زب‌قاطعان11ه‌تص11میم‌دارد‌ک11ه‌این

شیوۀ�‌جروبحث‌با‌دسته‌های‌مذکور‌را‌همچنان‌حفظ‌نماید.‌‌تجربه‌نشان‌داده‌است‌که‌زبان‌لومپنانه‌و‌در‌واقع‌غیر‌سیاسی‌دسته‌های‌مذکور‌ب11ه‌شدت‌به‌زیان‌شان‌تمام‌شده‌است.‌مثال‌زبان‌و‌لحن‌لومپنانۀ�‌اعالمی11ۀ�‌اول‌س11رطان‌سال‌گذشتۀ�‌سازمان‌رهایی‌به‌شدت‌باعث‌بی‌حیثیت‌ش11دن‌بیش11تر‌ره11بری‌س11ازمان‌رهایی‌شد‌و‌به‌سازمان‌رهایی‌در‌کل‌زی11ان‌رس11اند‌و‌در‌عین‌ح11ال‌حق11انیت‌مواض11ع‌حزب‌را‌بیشتر‌از‌پیش‌واضح‌تر‌ساخت.‌نمونه‌های‌دیگری‌ن11یز‌وج11ود‌دارد‌ک11ه‌همانن11د‌اعالمیۀ�‌سازمان‌رهایی‌فقط‌باعث‌افشای‌بیشتر‌ماهیت‌تسلیم‌طلبان11ۀ�‌نویس11ندگان

خود‌شده‌است.‌‌‌‌‌یکی‌از‌راه‌های‌پیشبرد‌اصولی‌و‌مؤثر‌تهاجم‌ای11دیولوژیک-‌سیاس11ی‌علی11ه‌دس11ته‌های‌رویزیونیست‌و‌تسلیم‌طلب‌قبال‌منسوب‌به‌جریان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌کش11ور،‌مس11تند‌سازی‌مباحثات‌حزب‌از‌لحاظ‌تاریخی‌است.‌با‌تأسف‌باید‌گفت‌که‌ح11تی‌س11طح‌درک‌منسوبین‌حزب‌از‌تاریخ‌جریان‌دموکراتیک‌ن1وین‌و‌جنبش‌مائوئیس1تی‌‌کش1ور‌بس11یار‌پ1ایین‌اس1ت،‌چ1ه‌رس1د‌ب1ه‌س1طح‌درک‌س1ایر‌منس11وبین‌جری1ان‌و‌جنبش.‌ازین‌جهت‌ض11رورت‌ج11دی‌وج11ود‌دارد‌ک11ه‌اس11ناد‌ت11اریخی‌بخش‌ه11ای‌مختل11ف‌جری11ان‌و‌جنبش‌بازنویسی‌و‌وسیعا‌منتشر‌گ11ردد‌ت11ا‌هم‌منس11وبین‌جدی11د‌و‌هم‌منس11وبین‌س11ابقه‌دار

جریان‌و‌جنبش‌با‌تاریخ‌واقعی‌مبارزات‌جریان‌و‌جنبش‌بیشتر‌آشنا‌شوند.

‌ما‌این‌کار‌مهم‌را‌از‌قبل‌آغاز‌کرده‌ایم‌و‌تا‌حدی‌پیش‌برده‌ایم‌و‌مصمم‌هستیم‌که‌بیشتر‌از‌پیش‌برای‌پیشبرد‌این‌کار‌مهم‌وقت‌و‌امکانات‌بگذاریم‌و‌ب11ه‌این‌طری11ق‌و‌با‌انجام‌دادن‌یک‌خدمت‌تاریخی‌به‌جریان‌و‌جنبش‌کشور‌هم‌باعث‌اس11تحکام‌بیش11تر

از‌پیش‌حزب‌و‌هم‌گسترش‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌و‌تشکیالت‌حزب‌گردیم.‌‌ازین‌طریق‌آمادگی‌ها‌ب11رای‌ت11دویر‌کنگ11رۀ�‌سرتاس11ری‌س11وم‌ح11زب‌را‌ن11یز‌می‌ت11وانیم

بیشتر‌سازیم.‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌دارای‌روابط‌بین‌المللی‌نسبتا‌وسیع --‌14

‌با‌احزاب‌و‌سازمان‌های‌مائوئیست‌سایر‌کشورهای‌جهان‌است.‌قاطعان11ه‌بای11د‌گفت‌که‌حزب‌کار‌و‌پیکار‌بین‌المللی‌مائوئیستی‌را‌در‌اساس‌راهی‌برای‌"تموی11ل"‌و‌جلب‌امکانات‌مالی‌به‌حساب‌نمی‌آورد،‌بلک11ه‌روی‌اس11اس‌و‌پای11ۀ�‌طبق11اتی‌و‌ای11دیولوژیک-‌سیاسی‌بین‌المللی‌آن‌پافشاری‌دارد.‌حزب‌در‌روابط‌بین‌المللی‌خود‌اساس11ا‌مبت11نی‌بر‌انترناسیونالیزم‌پرولتری‌و‌اصل‌اتکاء‌به‌خ11ود‌ح11رکت‌می‌کن11د‌و‌در‌ش11رایط‌فعلی‌هدف‌عمده‌اش‌از‌پیشبرد‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌بین‌المللی‌و‌تأمین‌روابط‌با‌اح11زاب‌و‌س11ازمان‌های‌مائوئیس11ت‌س11ایر‌کش11ورهای‌جه11ان‌مب11ارزه‌ب11رای‌ایج11اد‌تش11کیالت

بین‌المللی‌جدید‌نیروهای‌مائوئیست‌است.‌مسلم‌است‌که‌در‌وضعیت‌فعلی‌نیروهای‌مائوئیست‌کشورهای‌مختلف‌جه11ان‌فاق11د‌تشکیالت‌بین‌المللی‌رهبری‌کننده‌و‌هم‌آهنگ‌کننده‌هستند.‌ازین‌لح11اظ‌آن‌ه11ا‌نس11بت‌به‌زمان‌موجودیت‌جنبش‌انقالبی‌انترناسیونالیس11تی‌و‌کمیت11ۀ�‌آن‌در‌وض11عیت‌نس11بتا‌بدی‌قرار‌دارند.‌حزب‌ما‌و‌س11ایر‌اح11زاب‌مائوئیس11ت‌هم‌س11نگر،‌چ11ه‌از‌می11ان‌اح11زاب‌مائوئیس11تی‌ک1ه‌س1ابقا‌عض1و‌جنبش‌انقالبی‌انترناسیونالیس11تی‌بودن1د‌و‌چ11ه‌اح1زاب‌مائوئیست‌بیرون‌از‌"جاا"،‌هر‌یک‌به‌نوبۀ�‌خود‌و‌مخصوصا‌در‌کنفرانس‌ویژۀ�‌اح11زاب‌و‌سازمان‌های‌عضو‌"جاا"،‌روی‌عوامل‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌و‌تش11کیالتی‌فروپاش11ی‌جنبش‌مکث‌کرده‌و‌این‌عوامل‌را‌معین‌کرده‌اند.‌اما‌با‌تأسف‌باید‌گفت‌ک1ه‌سلس11لۀ�

این‌مباحثات‌از‌مدتی‌به‌این‌طرف‌قطع‌گردیده‌است.‌‌‌‌‌‌‌‌این11ک‌از‌زم11ان‌فروپاش11ی‌جنبش‌انقالبی‌انترناسیونالیس11تی‌ب11ه‌عن11وان‌تش11کیالت‌بین‌المللی‌نیروهای‌مائوئیست‌کشورهای‌مختلف‌جهان‌تقریبا‌یک‌دهه‌می‌گذرد‌و‌ما‌هنوز‌قادر‌نشده‌ایم‌تشکیالت‌جدیدی‌بجای‌آن‌بنا‌نهیم.‌ناگفته‌روش11ن‌اس11ت‌ک11ه‌ب11ه‌تعوی11ق‌افت11ادن‌نس11بتا‌ط11والنی‌بس11رانجام‌رس11اندن‌این‌وظیف11ۀ�‌مب11ارزاتی‌عظیم‌بین‌المللی،‌عوامل‌مختل11ف‌ای11دیولوژیک-‌سیاس11ی‌و‌تش11کیالتی‌دارد‌و‌ب11دون‌مب11ارزۀ�‌جدی‌و‌مس11ئوالنه‌علی11ه‌عوام11ل‌م11ذکور‌نمی‌ت11وان‌مرک11ز‌بین‌المللی‌م11ذکور‌را‌جدی11دا‌تش11کیل‌داد.‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌در‌مب11ارزه‌علی11ه‌عوام11ل

ایدیولوژیک-‌سیاسی‌منفی‌مذکور‌تالش‌های‌تیوریک‌معینی‌انجام‌داده‌است.‌‌جدا‌ضروری‌اس11ت‌ک11ه‌این‌تالش‌ه11ا‌بیش11تر‌از‌پیش‌تش11دید‌گردن11د.‌در‌عین‌ح11ال‌ج11دا‌ضروری‌است‌که‌کار‌ترجمۀ�‌اسناد‌مربوطۀ�‌حزب‌ب11ه‌زبان‌ه11ای‌دیگ11ر،‌مشخص11ا‌زب11ان‌انگلیسی،‌و‌ترجمۀ�‌اسناد‌مربوطۀ�‌سایر‌احزاب‌به‌فارسی‌دری‌یا‌پش11تو‌را‌بیش11تر‌از‌پیش‌شدت‌بخشیم.‌رفقایی‌که‌در‌پیش11برد‌این‌وظیف11ۀ�‌مهم‌بین‌المللی‌س11هل‌انگاری‌می‌کنند‌باید‌توجه‌داش11ته‌باش11ند‌ک11ه‌این‌س11هل‌انگاری‌هم‌روحی11ۀ�‌انترناسیونالیس11تی‌خودشان‌و‌هم‌روحیۀ�‌انترناسیونالیستی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌را‌خدش11ه‌دار‌میس11ازد‌و‌ب11ه‌ام11ر‌پیش‌ب11رد‌مب11ارزۀ�‌مائویس11تی‌بین‌المللی‌بخ11اطر‌ایج11اد

تشکیالت‌مائوئیستی‌بین‌المللی‌زیان‌می‌رساند.‌‌روشن‌است‌بدون‌اجرای‌دقیق‌و‌کافی‌این‌مسئولیت‌مبارزاتی‌ن11ه‌می‌ت11وانیم‌ب11رای‌تبلیغ‌و‌ترویج‌مواضع‌و‌مباحثات‌حزب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌در‌س11طح‌بین‌المللی‌ک11ار‌وس11یعی‌انج11ام‌دهیم‌و‌ن11ه‌می‌‌ت11وانیم‌مواض11ع‌و‌مباحث11ات‌اح11زاب‌و‌س11ازمان‌های‌مائوئیس11ت‌کش11ورهای‌دیگ11ر‌را‌در‌افغانس11تان‌و‌مشخص11ا‌در‌می11ان

منسوبین‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌کشور‌وسیعا‌تبلیغ‌و‌ترویج‌نماییم.‌‌

**********************2

‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌در‌تجلیل‌از‌پنجاه‌و‌دومین‌سال‌یاد‌جان‌باختگان‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جنبش‌دموکراتیک‌نوین

‌خورشیدی‌1396قوس‌7افغانستان‌در‌‌‌ق11وس،‌روز‌جان‌باختگ11ان‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جنبش7"به‌مناس11بت‌بزرگ‌داش11ت‌از‌

‌‌1396ق11وس‌7دموکراتیک‌نوین‌افغانستان"،‌عنوان‌پوستر‌تبلیغاتی‌ای‌است‌ک11ه‌در‌‌‌کاپی‌از‌آن‌در‌مناطق‌مختلف‌کش11ور‌نص11ب‌گردی11ده1500خورشیدی،‌به‌تعداد‌تقریبا‌

است.‌

‌در‌متن‌پوستر‌عکس‌های‌زنده‌یاد‌داکتر‌عب11دالرحمان‌محم11ودی،‌زن11ده‌یاد‌اس11تاد‌اک11رم‌‌تن‌دیگر‌از‌جان‌باختگان‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جنبش‌دموکراتیک‌نوین‌کشور9یاری‌و‌

‌)زنده‌یاد‌صادق‌یاری،‌زنده‌یاد‌مجید‌کلکانی،‌زن11ده‌یاد‌بش11یر‌بهمن،‌زن11ده‌یاد‌رس11تاخیز،‌زنده‌یاد‌سلطان‌احمد،‌زن1ده‌یاد‌داود‌س1رمد،‌زن1ده‌یاد‌رس1ول‌ج1رئت،‌زن1ده‌یاد‌س1یدال‌س11خندان‌و‌زن11ده‌ی11اد‌پ11ردل(‌ج11ای‌داده‌ش11ده‌اس11ت‌و‌در‌قس11مت‌پ11ایین‌آن،‌آدرس‌ویب‌س11ایت‌ش11علۀ�‌جاوی11د‌هم‌راه‌ب11ا‌آدرس‌الک11ترونیکی‌ویب‌س11ایت‌ش11علۀ�‌جاوی11د‌و

‌این‌پوس11تر‌در‌دو‌ان11دازۀ�هم‌چنان‌آدرس‌فیس‌بوک‌ش11علۀ�‌جاوی11د‌جلب‌نظ11ر‌می‌کن11د.‌‌‌س11انتی‌م11تر(‌و‌21سانتی‌م11تر‌و‌ع11رض‌7/29)دارای‌طول‌A4متفاوت:‌یکی‌در‌کاغذ‌

‌‌سانتی‌متر(‌تهی11ه‌ش11ده‌7/29سانتی‌متر‌و‌عرض‌‌42)داری‌طول‌A3دیگری‌در‌کاغذ‌است.‌

‌‌ق111وس‌روز7"ب111رعالوه‌روی‌دی111وار‌"قبرس111تان‌ش111هدای‌ص111الحین"‌عب111ارت‌‌‌با‌خط‌بزرگ‌و‌روشنی‌که‌از‌فاص11لۀ�‌دور‌قاب11ل"جان‌باختگان‌انقالبیون‌شعله‌یی

‌خواندن‌است،‌نوشته‌شده‌است.‌مقبره‌های‌زنده‌یاد‌داک11تر‌عب11دالرحمان‌محم11ودی‌و‌زنده‌یاد‌داکتر‌عبدالرحیم‌محم1ودی‌)م11دیر‌مس11ئول‌دورۀ�‌نش1راتی‌اول‌جری11دۀ�‌ش1علۀ�

جاوید(‌در‌همین‌قبرستان‌قرار‌دارند.

‌رفق11ای‌ش11رکت‌کننده‌در‌این‌فعالیت‌ه11ای‌مب11ارزاتی‌ب11ا‌ش11ور‌و‌ش11وق‌انقالبی‌س11هم‌‌ق11وس‌روز‌جان‌باختگ11ان7"گرفتند.‌بخص11وص‌فع11الیت‌ابتک11اری‌رفق11ایی‌ک11ه‌عب11ارت‌

‌‌را‌با‌خط‌بزرگ‌و‌روشن‌بر‌دی1وار‌"قبرس11تان‌ش1هدای‌ص1الحین"انقالبیون‌شعله‌یی"‌نوشتند‌و‌تا‌انجام‌این‌کار‌مدت‌زیادی‌وقت‌صرف‌کردند،‌قابل‌تقدیر‌است.‌هم‌چنان

‌‌سانتی‌42)دارای‌طول‌‌A3قوس‌را‌در‌کاغذ‌7فعالیت‌ابتکاری‌آن‌رفقایی‌که‌پوستر‌‌‌سانتی‌متر(‌چاپ‌کرده‌و‌باالتر‌از‌دست‌رس‌تخریب‌ک11اران‌و‌محکم7/29متر‌و‌عرض‌

‌نصب‌کرده‌بودند‌و‌در‌نتیجه‌هیچ‌یک‌از‌پوسترهای‌مذکور‌توسط‌آن‌ها‌کنده‌و‌یا‌پ11اره‌نشده‌بودند،‌نیز‌قابل‌تقدیر‌است.‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌سایر‌رفقای‌ش11رکت‌کنن11ده

‌‌قوس‌امسال‌نیز‌قابل‌ستایش‌است.‌تنها‌یکی‌از‌کادرهای‌حزبی‌ش11امل7در‌حرکت‌‌‌قوس‌امسال،‌بر‌خالف‌انتظ11ار،‌ن11ه‌تنه11ا‌ش11ور‌و‌ش11وقی‌از‌خ11ود‌نش11ان7در‌حرکت‌

‌نداده‌است‌بلکه‌با‌بهانه‌های‌عجیب‌و‌غ11ریب‌و‌منفی‌بافی‌ه11ای‌خس11ته‌کنن11ده‌ب11اعث‌تعجب‌همراهان‌خود‌و‌همچنان‌حزب‌گردی11ده‌اس11ت.‌مس11ئولین‌مربوط11ۀ�‌ح11زبی‌بای11د‌متوجۀ�‌وضعیت‌فکری‌و‌حالت‌روانی‌این‌رفیق‌باشند‌و‌وی‌را‌مدد‌رس11انند‌ت11ا‌از‌این

‌وضعیت‌فکری‌و‌حالت‌روانی‌منفی‌نجات‌یافت11ه‌و‌ش11ادابی‌مب11ارزاتی‌اش‌را‌مج11دداکسب‌نماید.‌‌‌‌‌

‌س111ال‌یادنکت111ۀ�‌قاب111ل‌توج111ۀ�‌فعالیت‌ه111ای‌مب111ارزاتی‌در‌تجلی111ل‌از‌پنج111اه‌و‌دومین‌‌‌ق11وس7جان‌باختگ11ان‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جنبش‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌افغانس11تان‌در‌

‌‌خورش11یدی‌1396این‌است‌که‌طبق‌گزارش11ات‌رس11یده‌ب11ه‌ت11اریخ‌دهم‌ق11وس‌امسال‌یعنی‌سه‌روز‌پس‌از‌نصب‌پوسترها،‌اکثریت‌قریب‌ب11ه‌اتف11اق‌پوس11ترها‌هم‌چن11ان‌در‌مناطق‌مختلف‌کشور‌نصب‌شده‌باقی‌مانده‌اند‌و‌فقط‌تع11داد‌مع11دودی‌از‌پوس11ترها‌کنده‌و‌پاره‌شده‌اند.‌تنها‌در‌یک‌مورد‌در‌منطقه‌ای‌ک1ه‌در‌واق1ع‌منطق1ۀ�‌نزدی1ک‌ب1ه‌پوهنتون‌کابل‌محسوب‌می‌گردد،‌روی‌عکس‌زنده‌یاد‌رفیق‌جان‌باخته‌اک11رم‌ی11اری‌ب11ا

خط‌روشن‌یک‌عبارت‌رکیک‌لومپنانه‌نوشته‌شده‌است.‌

این‌وضعیت‌از‌چند‌جهت‌قابل‌دقت‌است:

‌‌ق11وس‌امس11ال7کن11ده‌نش11دن‌و‌پ11اره‌نش11دن‌اک11ثریت‌ق11ریب‌ب11ه‌اتف11اق‌پوس11ترهای‌‌نش11ان‌دهندۀ�‌این‌اس11ت‌ک11ه‌تسلیم‌ش11دگان‌و‌تس11لیم‌طلبان‌قبال‌منس11وب‌ب11ه‌جری11ان‌دموکراتیک‌نوین‌افغانستان‌ب11ه‌اخطاری11ۀ�‌قبلی‌م11ا‌مب11نی‌ب11ر‌اینک11ه‌در‌ص11ورت‌ادام11ۀ�‌حرکت‌های‌ضد‌دموکراتیک‌آنان‌علیه‌پوسترها‌و‌سایر‌اوراق‌تبلیغاتی‌حزب،‌ما‌اجبارا‌عکس‌العمل‌نشان‌می‌دهیم‌و‌در‌قدم‌اول‌چهره‌های‌آنان‌را‌افشا‌می‌سازیم،‌حداقل

تا‌حد‌زیادی‌توجه‌کرده‌اند.‌

‌‌ق11وس7یک‌دلیل‌دیگر‌کنده‌نشدن‌و‌پاره‌نشدن‌اکثریت‌قریب‌به‌اتف11اق‌پوس11ترهای‌‌امسال‌این‌است‌ک1ه‌در‌بعض1ی‌از‌من1اطق‌کش1ور‌این‌پوس1ترها‌نس1بتا‌بلن1د‌و‌نس11بتا‌محکم‌نصب‌شده‌اند‌و‌کندن‌و‌پاره‌کردن‌آن‌ها‌کار‌آسان‌و‌س11اده‌ای‌نیس11ت‌و‌ب11رای‌انجام‌دادن‌آن‌به‌وسایل‌و‌افراد‌اضافی‌ضرورت‌اس11ت.‌طبع11ا‌دس11ت‌زدن‌ب11ه‌چ11نین

کاری‌بنا‌به‌دالیل‌مختلف‌از‌عهدۀ�‌اکثریت‌تسلیم‌طلبان‌بر‌نمی‌آید.

‌اما‌اصل‌مسئله‌این‌است‌که‌اکثریت‌تسلیم‌شده‌ها‌و‌تس11لیم‌طلبان‌قبال‌منس11وب‌ب11ه‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور‌از‌حرکت‌های‌مبارزاتی‌حزب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانستان‌بر‌خ11ود‌می‌لرزن11د‌و‌در‌م11ورد‌خ11ود‌بیمن11اک‌می‌ش11وند‌ک11ه‌گوی11ا‌مب11ادا‌این‌حرکت‌های‌مبارزاتی‌به‌آن‌ها‌نسبت‌داده‌شود‌و‌گویا‌بال‌گردن‌آن‌ها‌گردد.‌پس‌بگ11ذار‌ما‌هم‌آن‌ها‌را‌بترسانیم‌تا‌حداقل‌از‌حرکتهای‌ضد‌دموکراتیک‌در‌مورد‌ما‌پرهیز‌کنند‌و‌بدانند‌که‌ما‌هم‌می‌توانی1م‌در‌ح1د‌خ1ودم1ان‌به‌کسانی‌که‌ما‌را‌متض11رر‌می‌س11ازند

ضرر‌برسانیم.

‌چنان‌چ11ه‌وق11تی‌ب11رای‌اولین‌ب11ار‌در‌یکی‌از‌من11اطق‌کش11ور‌اولین‌ش11ماره‌های‌دورۀ�‌نشراتی‌سوم‌شعلۀ�‌جاوی11د‌)ارگ11ان‌نش11راتی‌مرک11زی‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(

‌به‌دس11ت‌می‌گش11ت،‌یک‌تن‌از‌تسلیم‌ش11ده‌های‌م11ذکورافغانستان(‌منتشر‌ش11ده‌و‌دست‌این‌جا‌و‌آن‌جا‌هم11ه‌آش11نایان‌س11ابقه‌اش‌را‌می‌ترس11اند‌و‌ب11ا‌فحش‌و‌دش11نام‌منتش11ر‌کنن11دگان‌ش11علۀ�‌جاوی11د‌را‌افش11ا‌می‌ک11رد‌و‌می‌گفت‌ک11ه‌این‌ه11ا‌می‌خواهن11د‌هم11ه‌باقیماندگان‌جریان‌را‌به‌کشتن‌بدهن11د‌و‌اگ11ر‌از‌من‌پرس11یده‌ش11ود‌من‌آنه11ا‌را‌افش11ا‌می‌کنم.‌در‌آن‌وقت‌نیز‌ناچار‌شدیم‌در‌قبال‌آن‌عنصر‌تخریب‌ک1ار‌ب1ه‌تهدی11د‌متوس1ل‌شویم‌و‌به‌او‌بگوییم‌که‌اگر‌دشنام‌ها‌و‌افشاگری‌های‌او‌و‌امث11ال‌او‌علی11ه‌م11ا‌ادام11ه‌یابد‌و‌در‌هر‌حال‌اگر‌از‌ب11ابت‌افش11اگری‌های‌ت11ا‌کن11ونی‌او‌و‌امث11الش،‌م11ا‌ب11ه‌نح11وی‌متضرر‌شویم،‌به‌همه‌منسوبین‌حزب‌گفت‌ایم‌که‌چه‌کسانی‌را‌مس11ئول‌و‌ج11واب‌ده‌بدانند.‌پس‌از‌آن‌بود‌که‌حرکت‌های‌ضد‌دموکراتیک‌آن‌فرد‌و‌امثالش‌در‌منطقه‌علیه

‌منتشر‌کنندگان‌شعلۀ�‌جاوید‌متوقف‌شد‌یا‌حداقل‌حالت‌کامال‌علنی‌خود‌را‌از‌دس11تداد.‌

‌اما‌برعکس‌در‌خارج‌از‌کشور‌این‌حرکت‌ه11ای‌ض11د‌دموکراتی11ک‌لومپنان11ه‌در‌قب11ال‌م11ا‌کماکان‌ادامه‌دارد.‌عاملین‌این‌کار‌که‌در‌کشورهای‌امپریالیس11تی‌غ11رب،‌منجمل11ه‌در‌خود‌ایاالت‌متحدۀ�‌امریکا،‌لم‌داده‌اند‌می‌دانند‌که‌دست‌م11ا‌ب11ه‌آن‌ه11ا‌نمی‌رس11د‌و‌ل11ذا‌"بدمعاشی"‌و‌قلدری‌نشان‌می‌دهند‌و‌هرچ11ه‌خواس11تند‌و‌هرچ11ه‌ب11ه‌دهن‌ش11ان‌آم11د،

فحش‌ها‌و‌ناسزاهای‌لومپنانه‌و‌بدون‌سند‌و‌مدرک،‌علیه‌ما‌ردیف‌می‌کنند.‌

‌این‌ها‌و‌امثال‌شان‌که‌روزی‌از‌"برق11راری"‌ب11ه‌اص11طالح‌دموکراس11ی‌در‌افغانس11تان‌اشغال‌شده‌به‌وجد‌آم11ده‌بودن11د‌و‌ب11رای‌تق11دیر‌و‌تمجی11د‌از‌"دموکراس11ی‌امریک11ایی"‌کتاب‌می‌نوشتند‌و‌ن11ام‌افغانس11تان‌را‌تحت‌عن11وان‌"افغانس11تان‌الگ11وی‌دموکراس11ی‌امریک11ایی..."‌ب11ه‌اص11طالح‌بلن11د‌نگ11ه‌می‌داش11تند.‌ب11رعالوه‌ب11رای‌اس11تفاده‌از‌این‌"دموکراسی"،‌ح1زب‌سیاس1ی‌عل1نی‌تش11کیل‌می‌دادن1د‌وآن‌را‌راجس1تر‌می‌نمودن1د‌و

‌ز‌که‌ظاهرا‌علیه‌اشغالگران‌موضع‌گرفت11ه‌ان11د‌ولییتمویل‌می‌کردند.‌این‌ها‌امروز‌ن‌صرف‌تسلیمی‌مطل11ق‌دی11روزی‌ش11ان‌را‌ب11ه‌تس11لیم‌طلبی‌تب11دیل‌ک11رده‌ان11د،‌در‌ص11دد‌هستند‌که‌همه‌بخش‌های‌تسلیم‌شده،‌تس11لیم‌طلب‌و‌س11الم‌س11ازمان‌ش11ان‌را‌ب11ا‌هم‌متح11د‌س11ازند‌و‌ب11ه‌این‌ص11ورت‌روحی11ۀ�‌تس11لیم‌طلبی‌ش11ان‌را‌ب11از‌هم‌ب11ه‌نم11ایش‌می‌گذارند.‌ولی‌مادامی‌که‌می‌بینند‌از‌موقعیت‌خارج‌نشینی‌نمی‌توانن11د‌ک11اری‌درین

‌ام‌دهن11د،‌فک11ر‌می‌کنن11د‌ک11ه‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(ج888راستای‌تسلیم‌طلبانه‌ان‌افغانستان‌مسبب‌این‌وضعیت‌است.‌در‌حالی‌که‌برعکس‌درین‌می11ان‌اساس11ا‌کس11ی‌مقصر‌است‌که‌مسئولیت‌رهبری‌"سازمان"‌را‌قبل‌از‌مورد‌ترور‌ق11رار‌گفتن‌"ره11بر‌سازمان"‌از‌وی‌تسلیم‌ش11د،‌ولی‌پس‌از‌ترورش11دن‌"ره11بر"‌هم‌"ره11بر"‌و‌هم‌ره11بر‌بنیادگذار‌"سازمان"‌را‌در‌مصاحبه‌با‌یک‌رسانۀ�‌بین‌المللی‌امپریالیستی‌معلوم‌الح11ال‌پیران‌طریقت‌و‌مرشدان‌مذهبی‌دارای‌پیروان‌بسیار‌در‌منطقۀ�‌شان‌خوان11د.‌س11پس‌فرار‌را‌بر‌قرار‌ترجیح‌داد‌و‌عمال‌کل‌مسئولیت‌"س11ازمان"‌را‌ب11ه‌کس11انی‌س11پرد‌ک11ه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌شان‌هنوز‌که‌هن11وز‌اس11ت،‌هم‌چن11ان‌پابرج11ا‌و‌برق11رار‌ب11اقی

‌ن‌ه11ا‌س11پاه‌وآامانده‌است‌و‌وی‌هنوز‌دنبال‌شان‌لنگ‌لنگان‌روان‌اس11ت‌ت11ا‌از‌طری11ق‌‌کرج‌و‌کالهی‌بیابد.‌او‌که‌زمانی‌یکی‌از‌علم‌برداران‌اصلی‌"مش11ی‌اس11المی"‌و‌ج11زء‌جرگۀ�‌ت1ازه‌اندیش1ان‌)رویزیونیس1ت‌ها(‌ب1ود‌و‌در‌خ1ط‌"اعالم‌مواض1ع"‌ق1رار‌داش1ت،‌اکنون‌بدون‌این‌که‌علی11ه‌اس11الم‌بازی‌های‌دی11روزی‌خ11ود‌و‌س11ازمانش‌چ11یزی‌بگوی11د‌و‌بنویس11د‌و‌علی11ه‌آن‌خ11ط‌بص11ورت‌س11ازمانی‌ی11ا‌ح11داقل‌شخص11ی‌موض11ع‌گیری‌نمای11د،‌دیگرانی‌را‌که‌سال‌ها‌قبل‌علیه‌خط‌"اعالم‌مواضع"‌ایستادند‌و‌موضع‌گیری‌نمودن11د،‌بیرون‌آمده‌از‌مسجد‌و‌تکیه‌خانه‌می‌داند‌و‌خود‌را‌انقالبی‌چند‌آتش11ه‌می‌خوان11د‌و‌در‌ضمن‌اسالم‌بازی‌رویزیونیستی‌دیروزی‌اش‌را‌یک‌جا‌با‌تس11لیم‌طلبی‌های‌دی11روزی‌و

‌حثبامروزی‌اش‌موضوعات‌"تاریخ‌تیر‌شده"‌اعالم‌می‌نماید‌و‌همۀ�‌آن‌ه11ا‌را‌‌قاب11ل‌و‌در‌خور‌تعمق‌و‌مشخصا‌قابل‌انتقاد‌و‌بررسی‌نمی‌داند.‌

‌اما‌ما‌می‌دانیم‌که‌رکیک‌نویسی‌کنونی‌باالی‌عکس‌زنده‌یاد‌اکرم‌یاری‌کار‌این‌گون11ه‌افراد‌نیست.‌این‌عبارت‌را‌کسی‌نوشته‌است‌که‌در‌همان‌موقع‌در‌شهر‌کابل‌ب11وده‌است‌و‌نه‌در‌فالن‌کشور‌امپریالیستی‌غربی.‌نویس1ندۀ�‌این‌عب11ارت‌رکی1ک‌ی1ک‌تن‌از‌بازماندگان‌یا‌بقایای‌قاتلین‌رفی11ق‌زن11ده‌ی11اد‌اس11ت.‌مب11ارزات‌م11ا‌علی11ه‌آن‌ق11اتلین‌و‌بازماندگان‌و‌بقایای‌شان‌نبردی‌است‌طوالنی‌و‌از‌قبل‌هم‌ما‌ن11ه‌آن‌ه11ا‌را‌بخش11یده

‌ایم‌و‌نه‌مورد‌عفو‌قرار‌داده‌ایم.‌حال‌که‌همۀ�‌آن‌ها‌به‌دشمن‌اشغالگر‌امپریالیس11ت‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌تسلیم‌ش11ده‌ان11د‌و‌عمال‌یک‌ب11ار‌دیگ11ر‌نش11ان‌داده‌ان11د‌ک11ه‌غ11یر‌از‌وطن‌فروشی‌و‌خیانت‌ملی‌هیچ‌"هنر"‌دیگری‌ندارند،‌حساب‌ما‌در‌قبال‌آن‌ها‌روش11ن

است.‌آن‌ها‌جزء‌خاینین‌ملی‌و‌بخشی‌از‌دشمن‌عمده‌به‌حساب‌می‌آیند‌‌

‌یک‌نکتۀ�‌قابل‌توجه‌در‌مورد‌عبارت‌رکیک‌نوشته‌شده‌ب11االی‌عکس‌رفی11ق‌زن111ده‌ی111اد‌اک1رم‌ی1اری‌ای1ن‌اس1ت‌ک1ه‌ای1ن‌ح1رکت‌لومپنان11ه‌در‌واق1ع‌در‌محی1ط‌پوهنت11ون‌کاب1ل‌صورت‌گرفته‌است‌و‌این‌نشان‌می‌دهد‌که‌سطح‌فرهنگی‌و‌سیاسی‌پوهنتون‌کاب11ل‌در‌افغانس111تان‌اش111غال‌ش111ده‌و‌مس111تعمره‌و‌تحت‌ح111اکمیت‌پوش111الی‌ی111ک‌رژیم

دست‌نشاندۀ�‌اشغالگران‌امپریالیست‌تا‌چه‌حدی‌سقوط‌کرده‌است.‌

‌پوهنتون‌کابل‌در‌دهۀ�‌چهل‌خورشیدی‌محل‌منازعه‌میان‌نیروهای‌دموکراتی11ک‌ن11وین،‌رویزیونیست‌های‌وطنی‌و‌اخوانی‌ها‌بود.‌ولی‌همین‌پوهنتون‌چن11د‌س11ال‌قب11ل‌مح11ل‌زدوخورد‌میان‌محصالن‌جوان‌س11نی‌و‌ش11یعه‌در‌لیلی11ۀ�‌همین‌پوهنت11ون‌گردی11د‌ک11ه‌در‌نتیجۀ�‌آن‌چند‌محصل‌جوان‌کشته‌شدند‌و‌تعداد‌زیادی‌هم‌زخم‌برداش11تند.‌و‌ح11اال‌هم‌همین‌پوهنتون‌و‌محیط‌اطراف‌آن‌محیط‌لومپنانه‌‌گردیده‌و‌این‌نش11اندهندۀ�‌س11قوط

فرهنگی‌عالی‌ترین‌مرکز‌اکادمیک‌کشور‌است.‌

‌برعالوه‌یک‌موضوع‌دیگر‌هم‌این‌است‌که‌پس‌از‌چندین‌حرکت‌تبلیغاتی‌وسیع‌حزب،‌پخش‌شب‌نامه‌ها‌و‌نصب‌پوسترهای‌تبلیغاتی‌حزب‌در‌نقاط‌مختلف‌کشور‌به‌عن11وان‌یکی‌از‌روش‌های‌تبلیغاتی‌وسیع‌و‌توده‌یی‌حزب‌تثبیت‌گردیده‌است،‌اما‌در‌عین‌حال‌"راحتی"‌و‌"آرامش"‌تسلیم‌شدگان‌و‌تسلیم‌طلبان‌قبال‌منسوب‌به‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین‌کش11ور‌بهم‌نخ11ورده‌اس11ت.‌ازین‌جهت‌این‌عناص11ر‌خ11وف‌زده،‌ک11ه‌ب11ه‌مص11داق‌ضرب‌المثل‌معروف‌وطنی‌خایف‌هستند،‌تا‌حد‌زیادی‌دیگ11ر‌از‌فعالیت‌ه11ای‌تبلیغ11اتی

حزب‌مضطرب‌و‌پریشان‌نمی‌شوند.

‌‌ق11وس‌امس11ال‌از‌تم11امی7یادداشت:‌جمع‌بندی‌تأثیرات‌مثبت‌فعالیت‌های‌مب11ارزاتی‌‌مناطق‌کشور‌هنوز‌تکمیل‌نش11ده‌اس11ت.‌در‌ص11ورت‌ل11زوم‌جمع‌بن11دی‌مکم11ل‌ت11أثیرات

مذکور‌در‌ویب‌سایت‌و‌صفحات‌شعلۀ�‌جاوید‌انعکاس‌خواهد‌یافت.‌

‌هم‌چن11ان‌قاب11ل‌ت11ذکر‌اس11ت‌ک11ه‌از‌ص11دمین‌س11ال‌یاد‌پ11یروزی‌انقالب‌کب11یر‌اکت11وبر‌و‌‌قوس‌روز‌جان‌باختگان‌انقالبی‌شعله‌یی"‌طی‌دو‌محفل‌جداگانه‌توس11ط7هم‌چنان‌"

‌داشت‌به‌عم11ل‌آم11ده‌اس11ت.‌گ11زارش‌این‌محاف11ل‌درهواداران‌حزب‌در‌اطریش‌بزرگبخش‌مربوط‌‌به‌هواداران‌حزب‌در‌ویب‌سایت‌شعلۀ�‌جاوید‌درج‌گردیده‌است.

**********************3

‌مبارزه‌با‌تسلیم‌طلبی‌بخشی‌از‌مبارزه‌با‌اشغالگرانامپریالیست

‌و‌

رژیم‌دست‌نشانده‌است‌بررسی‌نقادانه‌تاریخ‌مبارزاتی‌جنبش‌انقالبی‌کشور‌این‌امکان‌را‌بم11ا‌می‌ده11د‌ت11ا‌ق11وانین‌عینی‌مبارزات‌اجتماعی‌و‌سیاسی‌کشور‌را‌درک‌نموده‌و‌با‌گام‌های‌متین‌ب11ه‌جل11و‌ح11رکت‌کنیم.‌چنین‌بررسی‌ای‌ما‌را‌به‌توانایی‌نیروهای‌محرک‌انقالب‌مس11لح‌می‌نمای11د‌و‌مطمئن

به‌پیروزی‌و‌بیرون‌راندن‌اشغالگران‌و‌سر‌نگونی‌رژیم‌دست‌نشانده‌می‌سازد.

‌جمعبندی‌از‌گذشتۀ�‌تاریخ‌مبارزاتی‌کشور‌و‌پن11د‌گ11رفتن‌از‌جنب11ه‌ه11ای‌مثبت‌و‌منفی‌آن،‌ب11ا‌انتقاد‌اصولی‌و‌علمی‌و‌طرد‌جنبه‌های‌منفی‌و‌ارتقاء‌جنبه‌های‌مثبت‌ما‌را‌قادر‌می‌سازد‌تا‌تضادها‌را‌بدرستی‌درک‌نموده‌و‌بدانیم‌که‌تضاد‌اساسی‌از‌تضاد‌عم11ده‌چ11ه‌ف11رقی‌دارد.‌بدانیم‌که‌مبارزه‌علیه‌اشغالگران‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌از‌عمدگی‌بر‌خ11وردار‌اس11ت.‌ب11دانیم‌که‌تضاد‌اساسی‌تبارزات‌بزرگ‌دارد‌و‌تضاد‌عمده‌یکی‌از‌این‌تبارزات‌بزرگ‌تض11اد‌اساس11ی‌است.‌تبارز‌بزرگ‌دیگر‌تضاد‌اساسی،‌تضاد‌با‌ارتجاع‌داخلی‌می‌باشد‌ک11ه‌هیچگ11اه‌نبای11د‌ب11ه‌فراموشی‌سپرده‌شود‌و‌یا‌موکول‌به‌بعد‌گردد.‌اما‌نباید‌این‌تضاد‌آنقدر‌برجس11ته‌گ11ردد‌ک11ه‌تضاد‌با‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌را‌تحت‌الشعاع‌قرار‌دهد،‌بلکه‌بای11د‌در

تابعیت‌از‌مبارزه‌علیه‌اشغالگران‌به‌پیش‌برده‌شود.

‌درک‌تضاد‌عمده‌ما‌را‌قادر‌می‌سازد‌که‌مائوئیزم‌را‌دقیق11ا‌درک‌نم11ائیم،‌ب11دانیم‌ک11ه‌در‌ه11ر‌چیز‌اصول‌عمده‌و‌غیرعمده‌وجود‌دارد،‌در‌هر‌شرایط‌اص11ول‌غیرعم11ده‌ت11ابع‌اص11ول‌عم11ده‌است‌و‌درک‌این‌اصول‌به‌ما‌یاری‌می‌کند‌که‌هم‌با‌تسلیم‌طل11بی‌مب11ارزه‌ک11نیم‌و‌هم‌جل11و

حرکت‌های‌ماجراجویانه‌را‌بگیریم.

‌عدم‌درک‌این‌اصول‌باعث‌می‌شود‌که‌تفاوتی‌میان‌تضاد‌عمده‌و‌اساس11ی‌قای11ل‌نش11ویم‌و‌هر‌دو‌را‌یکسان‌بدانیم.‌این‌وضعیت‌از‌دو‌حال‌خارج‌نیست:‌حالت‌اول‌ما‌را‌ب11ه‌نظ11اره‌گ11ر

اوضاع‌تبدیل‌می‌کند‌و‌به‌این‌نتیجه‌می‌رساند‌که:‌

»چون‌نیروی‌قابل‌محاسبه‌نیستیم«‌)عقاب‌شماره‌سوم(‌

‌ضرور‌نیست‌که‌شعار‌جنگ‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌را‌بلند‌کنیم.‌باید‌منتظر‌بمانیم‌ت11ا‌یکی‌از‌این‌دو‌ن11یرو‌پ11یروز‌ش11ود،‌بع11د‌ب11ه‌مب11ارزه‌ب11ر‌می‌خ11یزیم.‌از‌این‌ح11الت‌فق11ط‌اشغالگران‌نفع‌می‌برند،‌زیرا‌این‌ش11عار‌در‌حقیقت‌دف11اع‌از‌"میهن"‌امپریالیس11تی‌اس11ت‌و‌منجر‌به‌تسلیم‌طلبی‌ملی‌می‌گردد.‌حالت‌دوم،‌هر‌گاه‌حرک11تی‌ص11ورت‌گ11یرد‌ماجرجویان11ه‌خواهد‌بود‌که‌منج11ر‌ب11ه‌شکس11ت‌می‌گ11ردد.‌»دیالکتی11ک‌ب11ه‌مع11نی‌بررس11ی‌گ11رایش‌عم11ده‌و‌موضوعات‌فرعی،‌بررسی‌باطن‌و‌تبارزات‌بیرونی‌اس11ت.‌در‌می11ان‌تض11ادها،‌تض11اد‌عم11ده‌و‌تضادهای‌درجه‌دوم‌وج11ود‌دارن11د.‌در‌گذش11ته‌خطاه11ایی‌نظ11یر‌پیش11روی‌ماجراجویان11ه‌ب11روز‌یافت،‌زیرا‌ما‌تضادهای‌عمده‌و‌جوهر‌را‌درک‌نکرده‌بودیم‌و‌می‌کوشیدیم‌تضاد‌های‌درج11ه‌دوم‌را‌بعنوان‌تضاد‌عمده‌حل‌ک11نیم‌و‌ن1یز‌ب1دان‌دلی1ل‌ک1ه‌م11ا‌موض11وعات‌کن1اری‌را‌بعن11وان‌گرایش‌عمده‌در‌نظر‌می‌گرفتیم‌و‌جوهر‌را‌درک‌نمی‌کردیم.«)مائوتسه‌دون‌‌1نمونه‌هایی

(‌‌1‌2صفحه‌1959از‌دیالکتیک)‌تفسیر‌های‌مجرد(‌

‌بررس11ی‌نقادان11ۀ�‌جنبش‌مب11ارزاتی‌انقالبی‌کش11ور‌ن11ه‌تنه11ا‌م11ا‌را‌ق11ادر‌ب11ه‌درک‌ماتری11الیزم‌یالکتیک‌می‌سازد،‌بلکه‌ما‌را‌یاری‌می‌کند‌تا‌مرز‌مشخص‌میان‌مائوئیزم‌و‌تسلیم‌طل11بی‌و

حرکت‌های‌ماجراجویانه‌بکشیم.

‌زمانی‌که‌ما‌این‌خط‌و‌مرز‌را‌مشخص‌نمودیم‌تسلیم‌طلبان‌ما‌را‌سر‌زنش‌نموده‌و‌عام11لافتراق‌یاد‌می‌کنند‌و‌به‌باد‌فحش‌و‌دشنام‌می‌گیرند.

‌در‌فسبوک‌آقای‌"ش.‌آهنگر"‌دو‌نوشته‌نشر‌گردیده‌است.‌‌یک‌نوشته‌زیر‌نام‌"‌جامعۀ�‌ما‌"‌که‌مجموعا‌پنج‌خط‌می‌باشد‌و‌دیگری‌مقال11ه‌ای‌تحت‌عن11وان‌"ب11ا‌درهم‌شکس11تن‌توطئه‌ه11ا

‌‌می‌2017می‌10متحد‌شوید"‌‌ک11ه‌ح11دودا‌ی11ک‌و‌نیم‌ص11فحه‌می‌ش11ود.‌ت11اریخ‌نش11ر‌مقال11ه‌‌باشد.‌آقای‌"ش.‌آهنگر"‌طوری‌وانمود‌ساخته‌که‌مقاله‌را‌از‌سایت‌رزمن11دگان‌گرفت11ه‌و‌در‌فیسبوکش‌جا‌بجا‌نموده‌است.‌ما‌همزمان‌با‌گرفتن‌مقاله‌از‌فسبوک،‌س11ایت‌رزمن11دگان‌را

‌زیر‌و‌رو‌نمودیم‌ولی‌در‌س11ایت‌رزمن11دگان‌چ11یزی‌ب11ه‌این‌ن11ام‌نی11افتیم.‌آق11ای‌"ش.‌آهنگ11ر"خواسته‌طوری‌وانمود‌کند‌که‌این‌مقاله‌مال‌او‌نیست‌و‌رد‌گم‌نماید.‌

‌زمانی‌که‌شخصی‌مقاله‌ای‌می‌نویسد‌باید‌جرئت‌گرفتن‌مسئولیت‌مقاله‌را‌داشته‌باشد‌نه‌اینکه‌رد‌گم‌نماید.‌ثانیا‌باید‌طوری‌بحث‌نماید‌که‌هر‌خواننده‌ب11ه‌آس11انی‌بدان11د‌ک11ه‌مخ11اطب‌نویسنده‌چه‌کسی‌است.‌ثالثا‌باید‌مقاله‌با‌اص11ول‌نویس11ندگی‌مط11ابقت‌کن11د،‌یع11نی‌بای11د‌از‌صحبت‌های‌مخاطبش‌مطالبی‌را‌نقل‌نموده‌و‌روی‌آن‌صحبت‌نماید،‌نه‌آنکه‌ه11وایی‌قلمب11ه‌سلمبه‌بگوید.‌مقالۀ�‌فوق‌الذکر‌هیچک11دام‌از‌این‌س11ه‌خصوص11یت‌را‌دارا‌نمی‌باش11د.‌م11ا‌این

مقاله‌را‌فقط‌یک‌"دشنام‌نامه"‌به‌تیپ‌"دشنامنامه‌های"‌سازمان‌رهایی‌می‌دانیم.‌

‌یکی‌از‌خصوص11یات‌رویزیون11یزم،‌اپورتون11یزم‌و‌تس11لیم‌طل11بی‌اینس11ت‌ک11ه‌ب11ه‌مب11ارزات‌ای11دیولوژیک‌‌111سیاس11ی‌اعتق11اد‌ن11دارد،‌زی11را‌ایش11ان‌ب11ه‌اص11ول‌مارکسیس11تی‌‌111لنینیس11تی‌1‌مائوئیستی‌پابند‌نیستند.‌لذا‌به‌کلی‌گ11ویی‌و‌فحش‌و‌ناس11زا‌گ11ویی‌می‌پ11ر‌دازن11د‌ت11ا‌از‌این

طریق،‌اگر‌بتوانند،‌جلو‌مبارزات‌انقالبی‌علیه‌تسلیم‌طلبی‌را‌بگیرند.

اینک‌می‌پردازیم‌به‌متن‌مقاالت.‌اول‌نوشتۀ�‌پنج‌خطی‌نویسنده‌را‌مرور‌می‌کنیم.‌

‌جامعۀ�‌ما‌در‌کل‌به‌یک‌مرض‌مزمن‌تشکل‌ناپذیری‌مواج11ه‌اس11ت‌و‌م11دعیان‌ره11بری‌از‌ه11ر»‌قماش‌که‌باشند،‌توفیق‌نیافته‌اند‌حتی‌در‌ح11دود‌ع11دۀ�‌مح11دودی‌همراه11ان‌س11ابقه‌دار‌خ11ود‌نظم‌و‌انتظ11ام‌شایس11ته‌ای‌را‌ایج11اد‌کنن11د،‌چ11ه‌رس11د‌ب11ه‌ایج11اد‌نظم‌و‌تش11کیل‌پس11ندیدۀ�‌"سرتاسری".‌دسته‌ها‌و‌گروپ‌های‌راست‌و"چپ"‌بنیادگرا‌و‌معت11دل‌و...‌در‌پیل11ۀ�‌مح11دود‌و‌قشری‌خود‌تنیده‌و‌حتی‌از‌پیشآهنگی‌طبقۀ�‌مربوطه‌نیز‌سخنی‌به‌میان‌آورده‌نمی‌توانن11د.‌تشکالت‌میکانیکی‌شان‌نیز‌به‌جای‌اس11تحکام‌و‌گس11ترش،‌روزت11ا‌روز‌ب11ه‌اح11اد‌اولی11ه‌تجزی11ه

گردیده‌است.«

‌کلی‌نویسندۀ�‌مقال11ه‌اس11ت.‌در‌اینج11ا‌از‌تس11لیم‌طل11بیوضعیت‌متن‌نوشته‌در‌حقیقت‌بیان‌‌اش‌با‌اشغالگران‌سوسیال‌امپریالیس11ت‌می‌گ11ذریم‌)این‌موض11وع‌بط11ور‌مس11تند‌هم11راه‌ب11ا‌اسناد‌تسلیم‌طل11بی‌ب11ه‌زودی‌در‌س1ایت‌ش1علۀ�‌جاوی1د‌منتش1ر‌می‌ش11ود.(‌و‌وض1عیتش‌را‌از‌زمان‌اشغال‌افغانستان‌توسط‌اشغالگران‌امپریالیست‌به‌رهبری‌امپریالیزم‌امریکا‌بررسی

می‌نما‌ییم.‌

‌زمانی‌که‌افغانستان‌به‌اشغال‌امپریالیست‌ها‌به‌رهبری‌امپریالیزم‌امریکا‌در‌آمد‌نویس11ندۀ�‌مقاله‌در‌صف‌تسلیم‌طلب1ان‌ک1ه‌ب1ه‌ق1ول‌خ1ودش‌آن1را‌"مرک1ز"‌می‌خوان1د‌ایس1تاد‌و‌کت1اب‌"الگوی‌دموکراسی‌امریکایی"‌را‌به‌رشتۀ�‌تحریر‌در‌آورد.‌او‌ده‌س11ال‌مکم11ل‌علن11ا‌و‌عمال‌در‌کنار‌شان‌ایستاد‌و‌هزینۀ�‌مالی‌شان‌را‌تأمین‌نمود.‌بعد‌از‌ده‌سال‌تس11لیمی‌ب11ه‌اش11غالگران‌صف‌خود‌را‌از‌آن‌ها‌جدا‌نمود‌و‌بدون‌کوچکترین‌انتقاد‌از‌گذشتۀ�‌ده‌ساله‌اش‌همه‌کاسه‌و‌کوزه‌را‌بر‌سر‌"مرکز"‌شکستاند،‌تا‌گویا‌خود‌را‌برائت‌دهد‌ولی‌با‌این‌حرکت‌)ع11دم‌انتق11اد

‌‌انتق11اد‌از‌خ11ود،‌ب11زرگی‌شخص11یت‌رااز‌خود(‌شخصیتش‌را‌خورد‌و‌خمیر‌نمود،‌در‌ح11الی‌کهنشان‌می‌دهد.‌

‌مائوتسه‌دون‌می‌گوید:‌»...‌آن‌ها‌باید‌فروتن‌و‌مأل‌اندیش‌باشند‌و‌از‌خ11ود‌پس11ندی‌و‌تن11د‌سرشار‌از‌روحیۀ�‌انتقاد‌از‌خود‌باش11ند‌و‌جس11ارت‌داش11ته‌باش11ند‌ن11واقص‌وخویی‌بپرهیزند،‌

‌اشتباهات‌کار‌خود‌را‌تصحیح‌کنند.‌آن‌ها‌به‌هیچوجه‌نبای11د‌مث11ل‌خروش11ف‌خطاه11ای‌خ11ود‌را‌روپوشی‌کنند‌و‌تمام‌خدمات‌را‌بخ11ود‌نس11بت‌دهن11د‌و‌هم11ه‌اش11تباهات‌را‌ب11ه‌گ11ردن‌دیگ11ران

‌.‌ادامه‌دهندگان‌ام11ر‌انقالب‌پرولتاری11ایی‌در‌جری11ان‌مب11ارزۀ�‌ت11وده‌یی‌پ11ا‌ب11ه‌عرص11ۀ�بیندازند‌‌کادرها‌را‌باید‌درهستی‌می‌گذارند‌و‌در‌توفانهای‌انقالب‌رشد‌و‌نموده‌و‌آبدیده‌می‌شوند.

‌جریان‌طوالنی‌مبارزۀ�‌توده‌یی‌آزمود‌و‌شناخت‌و‌ادامه‌دهندگان‌امر‌انقالب‌را‌از‌میان‌آنان‌و‌آم11وزش‌و‌پ11رورش‌داد.«‌)مائوتس11ه‌دون‌‌111در‌ب11اره‌کمون11یزم‌ک11اذب‌خروش11ف‌وبرگزی11د‌

آموزشهای‌تاریخی‌آن‌برای‌جهان‌(‌تاکیدات‌از‌ما‌است.

‌او‌سپس‌تاریخچۀ�‌جعلی‌برای‌"سازمان‌مارکسیست‌‌1لنینیست‌افغانستان"‌ساخت،‌با‌انک11ار‌از‌تضاد‌عمده‌به‌مائوئیزم‌پشت‌نمود‌و‌با‌منطبق‌دانس11تن‌تض11اد‌اساس11ی‌و‌تض11اد‌عم11ده‌در

شرایط‌اشغال‌کشور‌به‌تسلیم‌طلبی‌ملی‌تن‌داد‌و‌تا‌کنون‌در‌این‌مسیر‌روان‌است.‌

‌نویسندۀ�‌مقاله‌به‌سابقۀ�‌مبارزاتی‌اش‌می‌نازد‌و‌فک11ر‌می‌کن11د‌ک11ه‌ه11ر‌چ11ه‌بنویس11د‌م11ورد‌قبول‌عامه‌قرار‌می‌گیرد.‌این‌را‌درک‌نکرده‌که‌انقالبیون‌بر‌روی‌نوش11ته‌ه11ا‌و‌اس11تدالالت‌تعمق‌می‌کنند.‌اگر‌چیز‌غلط‌و‌نادرست‌بنویسی‌فورا‌آنرا‌رد‌می‌نماین11د.‌مائوتس11ه‌دون‌در

این‌زمینه‌می‌نویسد:

‌»هرقدر‌هم‌از‌سابقۀ�‌كار‌انقالبي‌تو‌بگذرد،‌به‌مجرد‌اين‌كه‌چيز‌نادرستي‌بگوئي،‌از‌ط11رف‌‌رد‌خواهد‌شد،‌تو‌هر‌قدر‌بيشتر‌فخر‌بفروشي،‌مردم‌كمتر‌روي‌تو‌حس11اب‌خواهن11د ديگران

‌‌و‌به‌مطالعۀ�‌مقاالت‌كمتر‌توجه‌خواهند‌نم11ود.‌م11ا‌باي11د‌ك11ار‌خ11ود‌را‌ب11ا‌ص11داقت‌انج11ام كرد‌دهيم.‌اشياء‌و‌پديده‌ها‌را‌به‌درستي‌تجزيه‌و‌تحليل‌كنيم.‌مق11االت‌ق11انع‌كنن11ده‌بنويس11يم‌و

‌‌درب11ارۀ�–‌نسازيم.«‌)مائوتسه‌دون‌‌111پنج‌اث11ر‌ هرگز‌ديگران‌را‌با‌پوز‌و‌ژست‌گرفتن‌مرعوب(‌21كار‌تبليغاتي‌صفحه‌

‌وقتی‌نویسنده‌ادعا‌می‌کند‌که‌»‌جامعۀ�‌ما‌در‌کل‌به‌یک‌مرض‌مزمن‌تشکل‌ناپذیری‌مواج11ه‌است‌و‌مدعیان‌رهبری‌از‌هر‌قماش‌که‌باشند،‌توفیق‌نیافته‌اند‌حتی‌در‌حدود‌عدۀ�‌محدودی‌همراهان‌سابقه‌دار‌خود‌نظم‌و‌انتظام‌شایسته‌ای‌را‌ایجاد‌کنند،‌چه‌رسد‌ب11ه‌ایج11اد‌نظم‌و

تشکیل‌پسندیدۀ�‌"سرتاسری".‌«‌در‌واقع‌وضعیت‌خودش‌را‌تشریح‌می‌نماید.

‌قیوم‌"رهبر"‌قبل‌از‌آن‌که‌مورد‌ترور‌قرار‌بگیرد‌مس11ئولیت‌ره11بری‌"س11اما"‌را‌ب11ه‌وی‌ک11ه‌معاون‌اول‌"رهبر"‌بود‌تسلیم‌نمود‌تا‌خودش‌بتواند‌دوباره‌به‌اروپا‌برگ11ردد‌و‌گوی11ا‌کاره11ای‌تیوریکش‌را‌پیش‌ببرد.‌اما‌پس‌از‌آن‌ک11ه‌"قی11وم‌ره11بر"‌ت11رور‌گردی11د،‌وی‌ب11ه‌ج11ای‌پیش11برد‌مسئولیتش‌خود‌و‌خانواده‌اش‌را‌به‌اروپا‌کشید‌و‌عمال‌از‌پیش11برد‌مس11ئولیتش‌ش11انه‌خ11الی‌نمود.‌این‌بی‌مسئولیتی‌او‌یکی‌از‌عوام11ل‌مهم‌فروپاش11ی‌"س11اما"‌محس11وب‌می‌گ11ردد.‌او‌مدت‌ها‌در‌خارجه‌به‌عنوان‌فرد‌زندگی‌شخص11ی‌خ11ود‌را‌پیش‌ب11رد‌و‌بع11د‌از‌اش11غال‌کش11ور

توسط‌امپریالیست‌های‌امریکایی‌و‌متحدینش‌آشکارا‌تن‌به‌تسلیمی‌داد.‌

‌پس‌از‌آن‌که‌از‌تسلیمی‌بریده‌و‌تسلیم‌طلبی‌را‌انتخاب‌نم11وده‌اس11ت،‌گ11اهی‌ب11ا‌"س11ازمان‌مارکسیست‌‌1لنینیست‌افغانستان"‌است،‌گاهی‌با‌"ساما-‌ادامه‌دهندگان"،‌گاهی‌با‌"ساما"‌و‌گاهی‌یک‌شخص‌منفرد.‌ب1ه‌این‌ت1رتیب‌س1ازمان‌تحت‌مس1ئولیت‌وی‌»روز‌ب1روز‌ب11ه‌اح11اد‌اولیه‌تجزیه‌گردید«.‌این‌وضعیت‌او‌را‌به‌این‌نتیجه‌رساند‌تا‌وضعیت‌فردی‌را‌بر‌ک11ل‌تعمیم‌دهد.‌این‌حکم‌ذهنیگری‌و‌ضد‌ماتریالیزم‌دیالکتیک‌است.‌زمانی‌که‌می‌نویس11د‌ک11ه‌هیچ‌کس‌»توفیق‌نیافته«‌در‌جامعه‌»در‌حدود‌عدۀ�‌مح11دود‌همراه11ان‌س11ابقه‌دار‌خ11ود‌نظم‌و‌انتظ11ام

شایسته‌ایجاد‌کند.«‌در‌واقع‌به‌خودش‌اشاره‌دارد.‌

‌طوریکه‌گفته‌شد،‌این‌حکم‌ذهنیگری‌و‌خالف‌دیالکتی11ک‌اس11ت.‌این‌حکم‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌از‌خارج‌نشینی‌اش‌ناشی‌می‌گردد.‌دقیقا‌از‌خارج11ه‌و‌در‌خارج11ه‌نمی‌ت11وان‌»نظم‌و‌انتظ11ام‌شایسته‌ایجاد‌نمود.«‌زیرا‌در‌جایی‌که‌فشار‌است‌عکس‌العمل‌وجود‌دارد.‌موجودیت‌فشار‌سبب‌مبارزه‌و‌ایجاد‌نظم‌و‌انتظام‌می‌گردد.‌نمی‌ت11وان‌در‌خ11ارج‌نشس11ت‌و‌ادع11ای‌بلن11د‌و

باالی‌رهبری‌را‌داشت.‌طبق‌گفتۀ�‌مائوتسه‌دون:‌

‌»ادامه‌دهندگان‌امر‌انقالب‌پرولتاریایی‌در‌جریان‌مبارزه‌توده‌یی‌پا‌ب11ه‌عرص11ۀ�‌هس11تی‌می‌گذارند‌و‌در‌توفانهای‌انقالب‌رش11د‌نم11وده‌و‌آبدی11ده‌می‌ش11وند.‌ک11ادر‌ه11ا‌را‌بای11د‌در‌جری11ان‌طوالنی‌مب11ارزه‌ت11وده‌یی‌آزم11ود‌و‌ش11ناخت‌و‌ادام11ه‌دهن11دگان‌ام11ر‌انقالب‌را‌از‌می11ان‌آن11ان

برگزید.«‌

‌کسی‌که‌از‌جریان‌مبارزه‌توده‌ای‌دور‌بماند‌و‌در‌گوشه‌ای‌ه11زاران‌کیل11و‌م11تر‌دور‌از‌وطن‌یعنی‌میدان‌اصلی‌مبارزه‌زندگی‌کند،‌هرگز‌نمی‌تواند‌اوضاع‌جاری‌کشور‌را‌درک‌نم11وده‌و

در‌بارۀ�‌اوضاع‌قضاوت‌درست‌نماید،‌چه‌رسد‌به‌ادعای‌بلند‌و‌باالی‌رهبری.‌

‌حزب‌کمونیست)مائوئیست(‌افغانستان‌افتخار‌دارد‌و‌با‌جرئت‌می‌گوید‌که‌از‌چ11نین‌نظم‌و‌انتظامی‌برخوردار‌است.‌همین‌نظم‌و‌انتظام‌حزب‌اس11ت‌ک1ه‌ح11زب‌را‌ق1ادر‌س1اخته‌اس1ت

‌بطور‌پیگیر‌علیه‌انحرافات،‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌مبارزه‌نماید.‌همین‌مبارزات‌ب11ا‌نظم‌و‌انتظام‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانس11تان‌س11بب‌بری11دن‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌از‌تس11لیمی

مطلق‌به‌اشغالگران‌گردید.

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌معترف‌است‌که‌نتوانسته‌نظم‌و‌انتظام‌سرتاسری‌را‌در‌افغانستان‌ایجاد‌نماید.‌حزب‌اعتقاد‌دارد‌ک11ه‌در‌جامع11ۀ�‌مس11تعمره‌‌111نیم11ه‌فی11ودالی‌و‌نیمه‌فیودالی-‌نیمه‌مستعمره‌حزب‌سرتاسری‌ایجاد‌نمی‌شود‌مگر‌از‌طریق‌جنگ‌مق11اومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌)شکل‌مشخص‌کنونی‌جنگ‌خل11ق(.‌بینش‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌این‌اس11ت‌ک11ه‌ب11دون‌جن11گ‌خل11ق‌می‌ت11وان‌ح11زب‌سرتاس11ری‌ایج11اد‌نم11ود.‌این‌بینش‌ی11ک‌بینش‌ض11د‌مائوئیستی‌اس11ت.‌طب11ق‌گفت11ۀ�‌مائوتس11ه‌دون‌در‌جامع11ۀ�‌مس11تعمره‌‌111نیم11ه‌فی11والی‌و‌نیم11ه‌فیودالی-‌نیمه‌‌مستعمره‌جنگ‌خلق‌بهترین‌مبلغ،‌بهترین‌مروج‌و‌به1ترین‌س1ازمانده‌اس1ت.‌حزب‌کمونیست‌در‌دهات‌و‌در‌جریان‌جنگ‌مسلحانه‌رشد‌و‌استحکام‌می‌یابد‌ن11ه‌در‌ش11هرها‌و‌مبارزات‌قانونی،‌زیرا‌مبارزۀ�‌مسلحانه‌شکل‌عم11دۀ�‌مب11ارزه‌اس11ت‌ن11ه‌مب11ارزات‌ق11انونی‌و

شهری.‌

‌این‌بدان‌معنی‌نیست‌که‌وقتی‌از‌مبارزۀ�‌مسلحانه‌صحبت‌می‌کنیم‌اشکال‌دیگ11ر‌مب11ارزاتی‌را‌فراموش‌کنیم‌و‌یا‌این‌که‌از‌کار‌در‌شهرها‌صرف‌نظر‌نمائیم.‌این‌بدان‌معنی‌است‌ک11ه:‌حزب‌زمانی‌در‌کشوری‌مانند‌افغانستان‌سرتاسری‌می‌شود‌که‌جنگ‌را‌آغاز‌نماید.‌هر‌قدر‌که‌جنگ‌رشد‌و‌استحکام‌پیدا‌نماید‌به‌همان‌اندازه‌حزب‌رشد‌و‌استحکام‌پیدا‌می‌کند.‌نبای11د‌این‌را‌فراموش‌نمود‌که‌با‌شروع‌جنگ‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌هم‌حزب‌نمی‌تواند‌سرتاسری‌شود،‌بلکه‌با‌پیشبرد‌جنگ‌و‌توسعۀ�‌آن‌حزب‌روز‌بروز‌توسعه‌یافته‌و‌ب11االخره‌ب11ا

رشد‌روز‌افزون‌جنگ‌مسلحانه‌به‌یک‌حزب‌نیرومند‌و‌سرتاسری‌بدل‌می‌گردد.‌

‌حکم‌نویسندۀ�‌مقاله‌به‌این‌معنی‌اس11ت‌ک11ه‌ح11زب‌کمونیس11ت‌می‌توان11د‌در‌ش11هرها‌رش11د‌و‌استحکام‌پیدا‌نموده‌و‌سرتاسری‌گردد.‌این‌حکم‌هم‌از‌وضعیت‌بد‌خارج‌نش11ینی‌اش‌ناش11ی‌می‌گردد.‌او‌فکر‌می‌کند‌که‌افغانستان‌هم‌مانند‌کشورهای‌سرمایه‌داری‌است‌و‌محاص11رۀ�‌دهات‌از‌طریق‌شهرها‌صورت‌می‌گیرد‌و‌کارگران‌صنعتی‌نیروی‌عم11دۀ�‌انقالب‌بش11مار‌می‌روند.‌در‌حالی‌که‌در‌افغانستان‌قضیه‌عکس‌کشور‌های‌سرمایه‌داری‌است.‌در‌افغانس11تان‌نیروی‌عمدۀ�‌انقالب‌دهقان11ان‌و‌بخص11وص‌دهقان11ان‌فق11یر‌ان11د،‌ن11ه‌ک11ارگران‌ص11نعتی.‌البت11ه

کارگران‌نیروی‌رهبری‌کنندۀ�‌انقالب‌اند.‌‌‌‌

‌حال‌مقالۀ�‌یک‌ونیم‌صفحه‌یی‌نویسنده‌را‌مرور‌می‌نم11ایم‌ت11ا‌واقعیت‌ب11ه‌خوانن11دگان‌به11ترروشن‌شود.‌

‌»حال‌دیگر‌چه‌کسی‌نمی‌داند‌که‌فقط‌با‌برداشتن‌یک‌گ11ام‌ب11ه‌پیش‌از‌ط11رف‌نهاده11ا‌و‌ی11ا‌شخصیت‌های‌انقالبی‌است‌که‌افراد‌و‌نهاد‌ه11ای‌معل11وم‌الح11ال‌چپ‌نم11ائی‌ب11ا‌عص11بانیت‌و‌فحاشی‌به‌میدان‌می‌پرند‌تا‌مانع‌برداشتن‌چنین‌گامی‌شوند‌و‌با‌تمام‌قوا‌می‌کوشند‌جلو

آن‌را‌بگیرند.«

‌»یک‌روز‌فالن‌نهاد‌انقالبی،‌روز‌دیگر‌نهادی‌دیگر،‌یک‌روز‌فالن‌شخصیت‌انقالبی،‌روز‌بع11د‌شخصیتی‌دیگر)به‌ویژه‌شخصیت‌های‌خوشنام‌که‌می‌توانند‌مصدر‌و‌محور‌کاری‌شوند(،‌ب11ا‌تمام‌قوا‌)از‌طریق‌ارگان‌های‌نشراتی،‌سایت‌ها،‌دلقکان‌هم‌پ11ارتی‌و‌...(‌موردهج11وم‌این‌شرفباختگان‌خ11ود‌فروخت11ه‌ق11رار‌می‌گیرن11د‌ت11ا‌از‌انج11ام‌هرگون11ه‌ک11ار‌مثم11ری‌ب11رای‌م11ردم

جلوگیری‌شود.«

‌»طرح‌شوم‌امپریالیسم‌و‌ارتج11اع‌در‌این‌همس11ان‌س11ازی‌ش11ان‌ب11ا‌ترمینول11وژی‌و‌نهاده11ای‌انقالبی‌و‌تخریب‌ستون‌های‌اصلی‌انقالب‌و‌آرمان‌انقالبی،‌طی‌سی‌سال‌چنین‌ب11وده‌ک11ه‌از‌تخ1ریب‌نهاده1ا‌و‌شخص1یت‌ه1ای‌م1وثر‌جنبش‌و‌انقالب‌آغازکردن1د‌و‌ب1ا‌نش1خوارهجویات‌الیعنی‌شان‌س11ال‌ه11ای‌س11ال‌جنبش‌را‌ب11ه‌عقب‌زدن11د.‌هرآنگ11اهی‌ک11ه‌نه11اد‌و‌ی11ا‌شخص11یت‌مبارزی‌خواسته‌گامی‌به‌جلو‌جهت‌سازماندهی‌و‌آگاهی‌رسانی‌ب11ه‌جنبش‌ب11ردارد،‌عوام11ل‌چپ‌نمای‌مزدورامپریالیسم‌و‌ارتجاع‌،‌آن‌را‌زیر‌رگبار‌توپخان11ۀ�‌هجوی11ات‌ش11ان‌گرفتن11د‌و‌از

‌دهان‌متعفن‌شان‌بر‌سر‌و‌روی‌آن‌پاک‌طینتان‌لجن‌پاشیده‌اند.‌درین‌طرح‌شوم‌دو‌نتیج11ه‌متصور‌است؛‌یا‌این‌که‌تیر‌لجن‌به‌هدف‌اصابت‌کرده‌و‌آن‌شخصیت،‌یا‌نهاد،‌ب11دنام‌ش11ده‌و‌کنار‌کشیده‌است؛‌که‌درین‌صورت‌عوامل‌تخریب‌جنبش‌به‌نتیج11ۀ�‌مطل11وب‌رس11یده‌و‌انع11ام‌شان‌را)ملیون‌ها‌دالر‌زیرنام‌ان‌جی‌او(‌دریافت‌ک1رده‌ان1د،‌و‌ی1ا‌این‌ک1ه‌آن‌شخص1یت‌و‌ی11ا‌نهاد‌پاک‌طینت‌به‌دفاع‌از‌خ11ود‌در‌روی11ا‌روی‌عوام11ل‌م11زدور‌مخ11رب‌قرارگرفت11ه‌اس11ت.‌در‌چنین‌حالتی‌آن‌قدر‌مطلب‌را‌کش‌داده‌ان11د‌و‌از‌ج11وانب‌مختل11ف‌ب11ر‌این‌شخص11یت‌ی11ا‌نه11اد‌تهمت‌وافترا‌بسته‌اند‌که‌وقت‌گرانبهای‌آن‌را‌برای‌مدت‌مدیدی‌ضایع‌س11اخته‌و‌ب11دینترتیب‌مانع‌کار‌ومبارزات‌بیشتر‌ضد‌امپریالستی‌و‌ضد‌ارتجاعی‌آن‌نه11اد‌و‌ی11ا‌شخص11یت‌انق1الب111ی

گ1ش1ت1ه‌ان1د‌و‌ب1ازه1م‌از‌ارباب‌ش1ان‌

‌طعمه)پول‌و‌زمین(‌به‌دست‌آورده‌اند.«

‌»ش11ما‌نگ11اهی‌ب11ه‌ب11رخی‌س11ایت‌ه11ای‌انترنی11تی‌بیاندازی11د،‌ببینی11د‌ع11ده‌ای‌چ11ه‌ن11ام‌ه11ای‌پرطمطراقی‌را‌به‌عاریه‌گرفته‌و‌یا‌غصب‌کرده‌اند؛‌و‌زیر‌این‌نام‌ها‌چه‌سمی‌ب11ر‌رزمن11ده‌ترین‌گردان‌ها‌وشخصیت‌های‌انقالبی‌پاکباز‌میهن‌ما‌پاش‌می‌دهند؟‌چه‌سیستمی‌را‌رایج‌می‌س11ازند‌و‌آن‌را‌ب11ا‌درد‌و‌ان11دوه،‌ادبی11ات‌و‌مب11ارزۀ�‌م11ردمی‌وانم11ود‌می‌کنن11د.‌این‌س11م،‌خواهی‌نخواهی‌کسانی‌را‌که‌پادزهرآگاهی‌و‌تشکل‌ندارند‌مسموم‌می‌کند،‌اما‌درعین‌حال‌اهل‌عالم‌را‌نسبت‌به‌چنین‌فرهنگ‌و‌ادبیات‌و‌شیوۀ�‌کاری‌منف11ور‌می‌س11ازد.‌و‌این‌دقیق11ا‌پالن‌شوم‌امپریالیسم‌و‌ارتج11اع‌وعم11ال‌خ11ود‌فروخت11ۀ�‌چپ‌نم11ای‌ش11ان‌جهت‌ب11دنام‌س11ازی‌جنبش‌و‌شخصیت‌های‌انقالبی‌کشور‌است‌که‌نیروهای‌مردمی‌مدت‌های‌مدیدی‌بای11د‌وقت‌و‌کار‌مصرف‌کنند‌تا‌به‌م1ردم‌بفهمانن1د‌ک1ه‌آن‌ه1ا‌چ1نین‌نیس1تند‌و‌چ1نین‌ش1یوه‌و‌رس1م‌و

رواجی‌هم‌هیچ‌قرابتی‌به‌مبارزۀ�‌انقالبی‌یا‌رزمندۀ�‌انقالبی‌و‌اخالق‌انقالبی‌ندارد.«

‌نویسندۀ�‌مقاله‌در‌مقاله‌اش‌بهتر‌و‌بیشتر‌از‌همه‌طینت‌خودش‌را‌توضیح‌می‌دهد.‌هر‌گ11اه‌‌شماره‌های‌شعله‌جاوید‌مراجعه‌نماید،‌بخوبی‌درک‌می‌نمای11د‌ک11ه‌ش11علۀ�بهخواننده‌گرامی‌

‌جاوید‌مبارزات‌ایدیولوژیک‌‌1سیاسی‌را‌طبق‌اسناد‌و‌م11دارک‌پیش‌ب11رده‌و‌در‌تم11ام‌ش11ماره‌هایش‌حتی‌یک‌کلمه‌فحش‌و‌اتهام‌دیده‌نمی‌شود.‌اما‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌در‌همین‌ی11ک‌و‌نیم‌صفحه‌بیش‌از‌ده‌‌فحش‌و‌ناسزا‌نثار‌کسانی‌که‌علیه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌به‌مبارزه‌بر‌خاسته‌اند‌نموده‌است.‌توجه‌نمائید‌در‌مقالۀ�‌نویسنده‌این‌کلم11ات‌بک11ار‌رفت11ه‌اس11ت.)س11گ،‌عوعو،‌دلقک،‌دهان‌کثیف،‌زبان‌گندآلود،هجویات‌الیعنی،‌دهان‌متعفن،‌ش11رف‌باخت11ه،‌قالده

بند،‌توله‌سگ،‌خاین،‌جانی(‌‌‌

‌ای‌کاش‌نویسندۀ�‌مقاله‌هماناما‌او‌با‌چنین‌ادبیات‌رکیک‌ما‌را‌متهم‌به‌فحاشی‌می‌نماید.‌‌جمله‌ای‌را‌که‌در‌آن‌عصبانیت‌و‌فحاشی‌بکار‌رفت11ه‌ب11ود‌مش11خص‌می‌نم11ود،‌ت11ا‌مقال11ه‌اش‌مستند‌می‌گردید.‌اگر‌چنین‌چیزی‌وجود‌می‌داش11ت‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌ب11ا‌طمط11راق‌آن11را‌ی11اد

آوری‌می‌کرد.‌

‌‌شعلۀ�‌جاوید‌دور‌چهارم‌مقاله‌ای‌تحت‌عن11وان‌"ح11زب‌مخفی‌غ11یر‌ق11انونی‌ی11ا13در‌شماره‌‌علنی‌و‌ق11انونی؟"‌نش11ر‌گردی11ده‌اس11ت‌و‌عکس‌العم11ل‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌عکس‌العملی‌علی11ه‌مقالۀ�‌مذکور‌می‌باشد.‌در‌آن‌مقاله‌روی‌برنامه‌ها‌و‌مقاالت‌چند‌حزب‌)حزب‌آزادیخواه11ان‌م11ردم‌افغانس11تان،‌ح11زب‌همبس11تگی،‌ح11زب‌متح11د‌ملی،‌نهض11ت‌آین11ده‌افغانس11تان،‌ش11ورای

مردمی‌انسجام‌و‌اتحاد‌ملی‌افغانستان‌و‌مقاله‌"ش‌آهنگر"(‌مکث‌گردیده‌است.‌

‌دو‌حزب‌اولی‌از‌تسلیمی‌ه1ای‌ب1ه‌اص1طالح‌ش1عله‌یی‌اس1ت،‌دو‌ح1زب‌بع1د‌مرب1وط‌خلقی-‌پ11رچمی‌هاس11ت.‌مقال11ۀ�‌"ش.آهنگ11ر"‌ک11ه‌ابت11دا‌در‌ش11مارۀ�‌س11وم‌عق11اب‌ارگ11ان‌"س11ازمان‌مارکسیست‌‌1لنینیست‌افغانستان"‌نشر‌گردیده‌بود‌به‌عنوان‌ی11ک‌مقال11ۀ�‌تس11لیم‌طلبان11ه‌در‌شعلۀ�‌جاوید‌جواب‌داده‌ش11د،‌ام11ا‌ب11ه‌ع11وض‌آنک11ه‌نویس11نده‌ب11ه‌ج11واب‌آن‌ب11پردازد‌و‌مب11ارزۀ�‌ایدیولوژیک‌را‌ادامه‌دهد،‌بعد‌از‌مدت‌های‌مدید‌مقال11ه‌اش‌را‌دوب11اره‌بن11ام‌"ش.‌آهنگ11ر"‌در‌سایت‌افغانستان‌آزاد‌نشر‌نمود.‌با‌استناد‌به‌مدارک‌خودشان‌شعلۀ�‌جاوی1د‌تبص1ره‌نم11وده‌و‌نشان‌داده‌که‌خط‌شان‌در‌قبال‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌ک11امال‌تس11لیم‌طلبان11ه‌اس11ت.‌تش11کل‌آخ11ری‌تش11کیلی‌اس11ت‌آش‌ش11عله‌قلمک1ار‌از‌اح11زاب‌جه11ادی‌و‌تع1داد

معدودی‌تسلیم‌طلبان‌شعله‌یی.‌

‌‌نویسندۀ�‌مقاله‌از‌این‌نهاد‌ها‌و‌شخصیت‌ها‌به‌دفاع‌بر‌خاسته‌و‌آنها‌را‌انقالبی‌می‌نامد!؟‌آیا‌"نهادها‌و‌شخصیت"‌ه11ای‌تس11لیم‌ش11ده‌و‌تس11لیم‌طلب‌و‌رویزیونیس11ت،‌انقالبی‌ان11د؟‌از‌نظر‌نویسندۀ�‌مقاله‌جواب‌مثبت‌است،‌زیرا‌خودش‌در‌این‌مسیر‌روان‌است.‌چ11را‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌از‌»شخص11یت‌ه11ای‌خوش11نام‌ک11ه‌می‌توانن11د‌مص11در‌و‌مح11ور‌ک11اری‌ش11وند«‌و‌م11ورد

»فحاشی«‌قرار‌گرفته‌اند‌نام‌نبرده‌است.

‌به‌همین‌ترتیب‌نویسندۀ�‌مقاله‌از‌سیستم‌مبارزاتی‌شعلۀ�‌جاوید‌علیه‌تسلیمی‌ه11ا‌و‌تس11لیمطلبان‌ناراض‌است.‌او‌این‌ناراضی‌خویش‌را‌اینطور‌بیان‌می‌دارد:‌

‌»چه‌سیستمی‌را‌رایج‌می‌سازند‌و‌آن‌را‌با‌درد‌و‌ان11دوه،‌ادبی11ات‌و‌مب11ارزۀ�‌م11ردمی‌وانم11ود‌می‌کنند.‌این‌سم،‌خواهی‌نخواهی‌کسانی‌را‌که‌پادزهرآگاهی‌و‌تشکل‌ندارند‌مس11موم‌می‌کند،‌اما‌درعین‌حال‌اهل‌عالم‌را‌نسبت‌به‌چنین‌فرهنگ‌و‌ادبیات‌و‌شیوۀ�‌ک11اری‌منف11ور‌می

سازد.«

‌آیا‌مبارزۀ�‌ایدیولوژیک‌‌11سیاس1ی‌علی1ه‌اش1غالگران‌امپریالیس1ت،‌تس1لیمی‌و‌تس1لیم‌طل1بی‌مبارزه‌مردمی‌و‌توده‌یی‌نیست؟‌آیا‌چنین‌مبارزه‌ای‌سم‌است‌یا‌فحاشی‌نویسندۀ�‌مقاله‌و‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طل11بی؟‌ب11دترین‌ش11یوۀ�‌مب11ارزاتی‌ش11یوه‌ای‌اس11ت‌ک11ه‌س11ازمان‌ره11ایی‌و‌نویس11ندۀ�‌این‌مقال11ه‌برگزی11ده‌ان11د.‌بزرگ11ترین‌س11م‌اوال‌تس11لیمی‌و‌تس11لیم‌طل11بی‌در‌قب11ال‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌دست‌نش11انده‌اس11ت،‌و‌ثانی11ا‌ش11یوۀ�‌مب11ارزاتی‌ای‌اس11ت‌ک11ه‌نویسنده‌مقاله‌در‌پیش‌گرفته‌است.‌سم‌چنین‌ش11یوۀ�‌مبارزاتیس11ت‌ک11ه:‌»خ11واهی‌نخ11واهی‌کسانی‌را‌که‌پادزهرآگاهی‌و‌تشکل‌ندارند‌مسموم‌می‌کن11د،‌ام11ا‌درعین‌ح11ال‌اه11ل‌ع11الم‌را

نسبت‌به‌چنین‌فرهنگ‌و‌ادبیات‌و‌شیوۀ�‌کاری‌منفور‌می‌سازد.«

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌به‌صراحت‌اعالم‌می‌دارد‌که:‌»‌نهادها‌و‌شخص11یت‌های‌«‌تسلیم‌شده‌و‌تسلیم‌طلب‌هیچگاه‌انقالبی‌نیستند.‌با‌آنهم‌با‌هیچکدام‌شان‌ب11ا‌زب11ان

لمپنانه‌و‌با‌فحش‌و‌نا‌سزا‌بر‌خورد‌نگردیده،‌بلکه‌با‌زبان‌سیاسی‌برخورد‌شده‌است.‌

‌زمانی‌که‌انگلس‌به‌دورینگ‌حمله‌نمود‌تع11داد‌زی11ادی‌ک11ه‌طرف11دار‌نظری11ات‌دورین11گ‌بودن11د،‌انگلس‌را‌محکوم‌نموده‌و‌علنا‌اظهار‌داشتند‌که‌انگلس‌بس1یار‌خش1ن‌و‌ناش1کیبا‌اس1ت‌و‌درمشاجره‌مراعات‌رفاقت‌را‌نمی‌کند.‌حتی‌پیشنهاد‌نمودن11د‌ک11ه‌مق11االت‌انگلس‌در‌جری11ده‌"

vorwartsبه‌پیش"(‌چاپ‌نشود،‌چون‌برای‌خواننده‌گان‌جالب‌نیست‌و‌زیان‌های‌فراوانی"(‌"‌‌به‌سوسیال‌دموکراسی‌وارد‌می‌آورد.‌)نقل‌به‌مفهوم‌از‌گفته‌های‌لنین‌-‌مجموع‌مق11االت

(‌77در‌یک‌جلد‌‌1چه‌باید‌کرد-‌پاورقی‌صفحۀ�‌

‌حال‌که‌شعلۀ�‌جاوید‌با‌استناد‌به‌اساسنامه‌ها‌و‌مقاالت‌تسلیم‌طلبان،‌آنه11ا‌را‌م11ورد‌حمل11ه‌قرار‌داده‌نویسندۀ�‌مقاله‌بی‌درنگ‌از‌آن‌ها‌به‌دفاع‌برخاسته‌و‌این‌نوع‌مبارزه‌را‌شخص11یت‌کش1ی‌قلم11داد‌می‌نمای1د.‌ط1وری‌ک1ه‌از‌متن‌مقال1ه‌اس1تنتاج‌می‌ش1ود،‌نویس1ندۀ�‌مقال1ه‌از‌رویزیونیست‌های‌رهایی‌و‌در‌رأس‌داکتر‌فیض‌و‌شخص11یت‌ه11ای‌)ح11زب‌همبس11تگی،‌ح11زب‌آزادیخواهان،‌حزب‌متحد‌ملی،‌نهضت‌آینده‌افغانستان‌و‌...‌که‌متشکل‌از‌به‌اصطالح‌ش11عله‌یی‌ها‌و‌خلقی‌پرچمی‌ه11ا‌اس11ت(‌ب11ه‌دف11اع‌برخاس11ته‌اس11ت.‌او‌مب11ارزۀ�‌ش11عله‌جاوی11د‌علی11ه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌را‌شخصیت‌کشی‌می‌نامد.‌هر‌گاه‌مبارزه‌علیه‌تس11لیمی‌و‌تس11لیم‌طلبی‌باعث‌شخصیت‌کشی‌تسلیم‌طلبان‌می‌گ11ردد،‌م11ا‌ب11ه‌این‌مب11ارزه‌و‌شخص11یت‌کش11ی‌افتخار‌می‌کنیم.‌اما‌به‌هیچ‌عنوان‌به‌هیچ‌کس‌توهین‌نخواهیم‌کرد.‌مبارزه‌با‌بی‌حرمتی‌و‌فحاش11ی‌زمین‌ت11ا‌آس11مان‌تف11اوت‌دارد.‌ب11ه‌این‌اس11اس‌هیچگ11اه‌اج11ازه‌نخ11واهیم‌داد‌ک11ه‌رویزیونیست‌ها‌و‌تسلیم‌طلبان‌ایده‌های‌انقالبی‌را‌ملوث‌س11ازند،‌و‌ب11ه‌عن11وان‌شخص11یتی‌متب11ارز‌گردن11د.‌وظیف11ه‌و‌رس11الت‌ه11ر‌انقالبی‌مائوئیس11ت‌اس11ت‌ک11ه‌چه11ره‌ه11ای‌خاینان11ۀ�‌رویزیونیزم‌و‌تسلیم‌طلبان‌را‌هر‌چه‌بیشتر‌افش11اء‌نماین11د‌ت11ا‌ت11وده‌ه11ای‌زحمتکش‌و‌نس11ل

جوان‌بیشتر‌از‌این‌فریب‌شانرا‌نخورده‌و‌به‌دام‌تسلیم‌طلبی‌و‌رویزیونیزم‌نیفتند.‌

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌معتقد‌است‌که‌بی‌حرمتی‌)فحش،‌دشنام،‌ناس11زا،‌توهین‌و‌تحقیر(‌به‌شخصیت‌انسان‌ها‌هر‌چه‌باشد‌و‌به‌ه11ر‌ان11دازه‌توجیه11ات‌علمی‌داش11ته‌باشد‌در‌مائوئیزم‌موجه‌نیست.‌مائوئیست‌ها‌با‌بی‌حرمتی‌به‌شخص11یت‌انس11ان‌ه11ا‌مب11ارزه‌می‌کنند.‌کسانی‌که‌به‌مائوئیزم‌اعتقاد‌ندارند‌به‌هیچ‌اصولی‌پابندی‌ندارند.‌لذا‌ب11ه‌فحش‌و‌دشنام‌و‌بی‌حرمتی‌به‌شخصیت‌انسان‌ها‌می‌خواهند‌جان‌خود‌را‌یکباره‌خالص‌نماین11د.‌م11ا

‌به‌این‌امر‌واقفیم‌که‌هیچ‌چ11یز‌ل11ذت‌بخش‌ت11ر‌از‌مب11ارزه‌ب11رای‌حف11ظ‌و‌پ11اکیزه‌نگهداش11تن‌مارکس11یزم‌‌111لنین11یزم‌‌111م11ائوئیزم‌و‌مب11ارزه‌در‌راه‌دف11اع‌از‌حق11وق‌ت11وده‌ه11ای‌زحمتکش‌افغانستان‌و‌جهان‌نیست.‌این،‌بخشی‌از‌اخالقیات‌مارکسیستی‌‌1لنینیس11تی‌‌111مائوئیس11تی

است.‌

‌‌نویسندۀ�‌مقاله‌باید‌این‌شهامت‌را‌می‌داشت‌تا‌این‌نهادها‌و‌شخصیت‌ها‌را‌نام‌می‌گرفتو‌از‌آن‌ها‌به‌دفاع‌بر‌می‌خاست‌و‌بی‌حرمتی‌علیه‌شان‌را‌مشخص‌می‌نمود.‌

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌معتقد‌است‌که‌نقد‌و‌بررسی‌باید‌بر‌پای11ه‌و‌اص11ول‌علمی‌مارکسیستی‌‌1لنینیستی‌‌1مائوئیستی‌اس11توار‌باش11د،‌یع11نی‌ب11ر‌اس11ناد‌و‌ف11اکت‌ه11ای‌عینی‌استوار‌باشد‌نه‌بر‌مبنای‌فحش،‌دشنام‌و‌یا‌اتهام‌زنی‌های‌بی‌مورد.‌زیرا‌فحاش11ی‌و

اتهام‌زنی‌های‌ناروا‌و‌بی‌مورد‌مبارزه‌نیست.

‌»لوسیون‌اینگونه‌افراد‌را‌به‌باد‌انتقاد‌گرفته‌و‌می‌نویسد:‌فحاشی‌و‌تهدید‌را‌ب11ه‌هیچوج11ه(‌80منتخب‌آثار-‌جلد‌سوم-‌صفحۀ�‌–نمی‌توان‌مبارزه‌نامید.«‌)مائوتسه‌دون‌

‌فحاشی‌زبان‌حزب‌کمونیست)‌مائوئیست(‌افغانس11تان‌نب11وده،‌بلک11ه‌زب11ان‌گوی11ای‌"س11ازمان‌رهایی"‌و‌نویسندۀ�‌مقاله‌است.‌با‌کمال‌تأسف‌باید‌گفت‌که‌در‌ش11رایط‌کن11ونی‌افغانس11تان‌بعضی‌مدعیان‌دروغین‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌مانند‌نویسندۀ�‌مقال11ه‌می‌کوش11د‌ب11ا‌اته11ام‌زنی

های‌بی‌مورد‌و‌فحاشی‌بر‌تسلیم‌طلبی‌اش‌سرپوش‌گذاشته‌و‌جان‌خود‌را‌خالص‌نماید.

‌حزب‌کمونیست)مائوئیست(‌افغانستان‌معتق11د‌اس11ت‌ک1ه‌خ11ط‌در‌ه11ر‌تش11کیل‌تع11یین‌کنن11دۀ�‌استراتیژی‌و‌تاکتیک‌همان‌تشکیل‌است.‌هیچ‌تشکیلی‌بدون‌یک‌خط‌تدوین‌ش1ده‌نمی‌توان1د‌استراتیژی‌و‌تاکتیک‌خود‌را‌طرح‌نماید.‌همان‌طوری‌که‌نویسندۀ�‌مقاله‌ت11ا‌کن11ون‌نتوانس11ته‌استراتیژی‌و‌تاکتیک‌هایش‌را‌طرح‌نموده‌و‌به‌کارهایش‌سمت‌وس11وی‌انقالبی‌بده11د،‌زی11را‌او‌از‌چنین‌خطی‌برخوردار‌نیست.‌براین‌اساس‌است‌که‌هر‌روز‌زی11ر‌ن11ام‌ی11ک‌تش11کیل‌ک11ار

می‌نماید‌و‌بسا‌اوقات‌به‌شکل‌شخص‌منفرد‌کارهایش‌را‌پیش‌می‌برد.

‌‌خط‌ایدیولوژیک‌‌1سیاس11ی‌بی11ان‌فش11ردۀ�‌جه11ان‌بی11نی‌طبق11اتی‌اس11ت‌و‌از‌طری11ق‌پیش11برد‌مبارزۀ�‌طبقاتی‌است‌‌که‌تسخیر‌قدرت‌سیاس1ی‌و‌پیش1روی‌ب1ه‌س1وی‌کمون1یزم‌میس11ر‌می‌گردد.‌بناء‌حزب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس1تان‌از‌هم11ان‌‌زم11ان‌ایج11ادش‌ت11ا‌کن11ون‌ب11ه‌مبارزۀ�‌ایدیولوژیک‌‌1سیاسی‌اهمیت‌ش11ایانی‌قای11ل‌ب11وده‌و‌آن‌را‌ب11ه‌پیش‌ب11رده‌اس11ت.‌ل11ذا‌مبارزاتش‌با‌هر‌تشکیل‌بر‌اساس‌اصول‌مارکسیستی‌‌1لنینیستی‌‌1مائوئیستی‌استوار‌ب11وده‌است.‌نقد‌حزب‌ما‌از‌تمامی‌نهادها‌و‌شخصیت‌های‌متذکره‌ب11ر‌مبن11ای‌مائوئیس11تی‌اس11توار

بوده،‌هست‌و‌خواهد‌بود.

‌اعتقاد‌ما‌اینست‌که‌احزاب‌مارکسیستی‌‌1لنینیستی‌‌1مائوئیس11تی‌در‌مب11ارزۀ�‌اص11ولی‌علی11ه‌احزاب‌و‌س11ازمان‌ه11ای‌خ11رده‌ب11ورژوازی‌تس11لیم‌ش11ده‌و‌تس11لیم‌طلب‌درون‌جنبش‌رش11د‌و‌استحکام‌می‌یابد.‌همان‌طوری‌که‌حزب‌کمونیس11ت‌)بلش11ویک(‌در‌مب11ارزات‌اص11ولی‌اش‌ب11ا‌اس‌اره11ا،‌اکونومیس11ت‌ه11ا،‌ناردنی11ک‌ه11ا،‌منش11ویک‌ه11ا،‌آنارشیس11ت‌ه11ا،‌تروتسکیس11ت‌ه11ا،‌بوخارینی‌ها،‌انحالل‌طلب11ان‌و‌ناسیونالیس11ت‌ه11ای‌منح11رف‌رش11د‌و‌اس11تحکام‌ی1افت.‌ب11دون‌مبارزۀ�‌اصولی‌و‌پیگیر‌علیه‌منحرفین‌فوق‌الذکر‌هیچگاه‌حزب‌کمونیس11ت)بلش11ویک(‌موف11ق

به‌رهبری‌انقالب‌اکتبر‌و‌پیروزی‌آن‌نمی‌گردید.‌استالین‌در‌این‌زمینه‌چنین‌می‌نویسد:

‌‌19051»در‌دورۀ�‌مبارزه‌ب1ا‌تزاری11زم،‌در‌دورۀ�‌ت1دارک‌ب1رای‌انقالب‌ب1ورژوازی‌دموکراتی11ک‌)‌(‌خطرناکترین‌تکیه‌گاه‌اجتماعی‌تزاریزم‌ح11زب‌س11لطنت‌طلب11ان‌لی11برال‌یع11نی‌ح11زب1916

‌کادتها‌بود.‌چرا‌؟‌زیرا‌حزب‌سازشکار‌و‌حزب‌سازش‌ده‌بین‌تزاریزم‌و‌اکثریت‌م11ردم‌یع11نی‌توده‌های‌دهقانی‌بود.‌طبیعی‌است‌که‌ضربات‌عمدۀ�‌خود‌را‌حزب‌متوج11ۀ�‌کادته11ا‌می‌ک11رد،‌زیرا‌بدون‌مجرد‌ساختن‌کادتها‌جدا‌ک11ردن‌ده11اقین‌از‌تزاری11زم‌غ11یر‌مق11دور‌ب11ود،‌و‌اگ1ر‌این‌جدایی‌تأمین‌نمی‌شد‌پیروزی‌انقالب‌نیز‌میس11ر‌نمی‌گردی11د.‌در‌آن‌زم11ان‌خیلی‌ه11ا‌متوج11ۀ�‌این‌خصوصیت‌استراتیژی‌بلشویکی‌نشده‌و‌بلشویکها‌را‌در‌مبارزه‌با‌کاتها‌به‌زی11اده‌روی‌و‌"کادت‌خوری"‌متهم‌کرده‌و‌می‌گفتند‌مبارزه‌با‌کادتها‌"مانع"‌مب11ارزۀ�‌بلش11ویکها‌ب11ا‌دش11من‌عمده‌یعنی‌تزاریزم‌است.‌ولی‌این‌اتهامات‌بی‌اساس‌نشان‌داد‌که‌تا‌چه‌اندازه‌استراتیژی

‌بلشویکها‌که‌خواستار‌مجرد‌کردن‌احزاب‌سازشکار‌ب1رای‌تس11هیل‌و‌نزدی11ک‌ک1ردن‌غلب11ه‌ب11ردشمن‌عمده‌است‌برای‌آن‌ها‌غیر‌مفهوم‌بوده‌است.

‌تصور‌نمی‌رود‌الزم‌به‌اثبات‌باش11د‌ک11ه‌ب11دون‌چ11نین‌اس11تراتیژی‌تف11وق‌پرولتاری11ا‌در‌انقالببورژوازی‌دموکراتیک‌غیر‌ممکن‌بود.

‌در‌دورۀ�‌تدارک‌برای‌اکتبر‌مرکز‌ثقل‌قوایی‌که‌مبارزه‌می‌کردند‌ب11ه‌ص11حنۀ�‌جدی11دی‌منتق11ل‌شد.‌تزار‌از‌بین‌رفت.‌حزب‌کادت‌ها‌از‌ن11یروی‌سازش11کار‌ب11ه‌ن11یروی‌اداره‌کنن11ده‌و‌حاکم11ۀ�‌امپریالیزم‌مبدل‌شد.‌مبارزه‌دیگر‌بین‌تزاریزم‌و‌ملت‌نبود‌بلک11ه‌بین‌ب11ورژوازی‌و‌پرولتاری11ا‌ب11ود.‌در‌این‌دوره‌خطرن11اکترین‌تکی11ه‌گ11اه‌اجتم11اعی‌امپری11الیزم‌اح11زاب‌خ11رده‌ب11ورژوازی‌دموکراتیک‌یعنی‌حزب‌اس‌ارها‌و‌حزب‌منشویکها‌بودند.‌چرا؟‌زیرا‌این‌احزاب‌در‌این‌زم11ان‌حزب‌سازشکار‌و‌سازش‌ده‌بین‌امپریالیزم‌و‌توده‌های‌زحمتکش‌بودن11د.‌ط11بیعی‌اس11ت‌ک11ه‌ضربات‌عمدۀ�‌بلشویک‌ها‌در‌آن‌زمان‌متوجۀ�‌این‌احزاب‌ب11ود‌و‌ب11ر‌ض11د‌آن11ان‌بک11ار‌می‌رفت،‌زیرا‌بدون‌مجرد‌س11اختن‌این‌اح11زاب‌ب11ه‌ج11دا‌ش11دن‌ت11وده‌زحمتکش‌از‌امپری11الیزم‌نمی‌ش11د‌اطمینان‌حاصل‌ک1رد،‌و‌ب1دون‌ت1أمین‌این‌ج11دایی‌ب1ه‌پ1یروزی‌انقالب‌ش1وروی‌هم‌اطمین1ان‌حاص11ل‌نمی‌ش11د.‌در‌آن‌وقت‌خیلی‌ه11ا‌این‌خصوص11یت‌تاکتی11ک‌بلش11ویکها‌را‌نفهمی11ده‌و‌بلشویکها‌را‌متهم‌میکردند‌که‌نسبت‌ب1ه‌اس‌اره1ا‌و‌منش1ویکها‌"بیش‌از‌ان1دازه‌کین1ه‌ورزی‌کرده"‌و‌هدف‌عمدۀ�‌خود‌را‌"فراموش‌میکنند".‌ولی‌تمام‌دورۀ�‌تدارک‌برای‌اکتبر‌با‌فصاحت‌تمام‌می‌گوید‌که‌بلشویکها‌فق11ط‌در‌س11ایۀ�‌این‌تاکتی11ک‌توانس11تند‌پ11یروزی‌انقالب‌اکت11بر‌را

(163‌1‌164تأمین‌نمایند.«‌)استالین‌‌1مسایل‌لنینیزم‌‌1جلد‌اول‌‌1صفحه‌

‌در‌افغانستان‌اشغال‌شده‌هیچ‌مائوئیستی‌نمی‌تواند‌این‌اصول‌مب11ارزاتی‌را‌از‌ی11اد‌ب11رده‌و‌به‌فراموش11ی‌بس11پارد.‌ب11دون‌مب11ارزه‌ب11ا‌منح11رفین‌"چپ"‌و‌راس11ت‌)تس11لیمی‌ه11ا‌و‌تس11لیم‌طلبان(‌نمی‌توان‌با‌امپریالیزم‌و‌سگان‌زنجیری‌اش‌مبارزه‌نمود،‌زیرا‌این‌احزاب،‌از‌جملۀ�‌احزاب‌سازشکار‌و‌سازس‌ده‌بین‌امپریالیست‌های‌اشغالگر‌و‌ت11وده‌ه11ای‌م11ردم‌ان11د.‌ب11دون‌این‌مبارزه‌و‌مجرد‌ساختن‌احزاب‌تسلیم‌طلب‌نمی‌توان‌مطمئن‌به‌ج11دا‌ش11دن‌ت11وده‌ه11ا‌از‌اش11غالگران‌امپری11الیزم‌گردی11د.‌زی11را‌تس11لیم‌طلب11ان‌نیروه11ای‌سازش11کار‌و‌س11ازش‌ده‌بین‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌توده‌ه11ای‌م11ردم‌ان11د.‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌نمی‌توان11د‌این‌خصوص11یت

استراتیژی‌حزب‌کمونیست)مائوئیست(‌افغانستان‌را‌درک‌نماید.

‌مطالب‌فوق‌الذکر‌بخوبی‌بیانگر‌آنست‌که‌چه‌کسانی‌»از‌انس11جام‌و‌ش11کل‌گ1یری‌نیروه1ای‌رزمنده‌خلق،‌سخت‌هراسان«‌شده‌و‌»‌با‌تمام‌قوا‌در‌پی‌به‌هم‌ریزی‌و‌تضعیف«‌این‌ن11یرو

بر‌می‌آیند‌»تا‌از‌تشکل‌و‌سازماندهی‌شان‌جلو‌‌بگیرند.«

‌اوضاع‌و‌شرایط‌بیش‌از‌یک‌و‌نیم‌دهه‌به‌خوبی‌بی11انگر‌آنس11ت‌ک11ه‌تس11لیم‌ش11دن‌"س11ازمان‌رهایی"،‌"ح11زب‌آزادیخواه11ان"‌و‌غ11یره‌و‌مب11ارزات‌تس11لیم‌طلبان11ۀ�‌"س11ازمان‌مارکسیس11ت‌1‌لنینیس11ت‌افغانس11تان"‌و‌نویس11ندۀ�‌پ11ر‌طمط11راق‌کت11اب‌"افغانس11تان‌الگ11وی‌دموکراس11ی‌امریکایی"‌در‌حد‌توانس11ته‌اس11ت‌در‌خ11دمت‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌و‌رژیم‌پوش11الی‌ق11رار‌داشته‌باشد‌و‌باعث‌طوالنی‌شدن‌بیشتر‌حالت‌اشغال‌کشور‌و‌عم11ر‌رژیم‌پوش11الی‌گ11ردد‌و‌ب1اعث‌دوام‌ان1واع‌و‌اقس1ام‌س1تم،‌چپ1اول،‌غ1ارت‌و‌کش1تار‌امپریالیس1تی‌و‌ارتج1اعی‌را‌در

کشور‌گردد.‌‌

نویسندۀ�‌مقاله‌می‌نویسد:

‌»نیروهای‌رزمندۀ�‌سرزمین‌ما‌عمدتا‌در‌آستانۀ�‌تشکل‌پذیری‌ه11ای‌به11تر،‌م11ورد‌ت11اخت‌و‌ت11از‌ارتجاع‌و‌امپریالیسم‌به‌اشکال‌و‌انواع‌مختلف‌قرار‌گرفته‌اند،‌به‌زندان‌ها‌کشیده‌شده‌اند،‌با‌یورش‌های‌وحشیانه‌سرکوب‌شده‌اند،‌ح11تی‌ب11ا‌بمباردم11ان‌ه11ا‌و‌ب1ه‌ت11وپ‌و‌تان1ک‌بس1تن‌مقرشان‌تهدید‌به‌نابودی‌شده‌اند؛‌و‌بدتر‌از‌همۀ�‌این‌ها‌توسط‌عوامل‌خود‌فروخت11ۀ�‌ک11ه‌ب11ا‌لباس‌و‌پیرایش‌خلق‌مکیاژ‌شده‌ان11د‌از‌درون‌م11ورد‌ض11ربت‌ه11ای‌جانک11اه‌ق11رار‌گرفت11ه‌ان11د.‌اپورتونیسم،‌لیبرالیس11م،‌تس11لیم‌طل11بی،‌دگم11ا‌رویزیونیس11م‌توطئ11ه‌گ11ر،‌انحالل‌طل11بی‌و...‌موریانه‌هائی‌اند‌که‌قسمت‌هائی‌از‌بدنۀ�‌جنبش‌را‌ناکاره‌ساخته‌اند.‌هرگاه‌جنبش‌خل11ق‌از

‌درون‌به‌کرات‌ضربت‌نمی‌خورد‌و‌انواع‌انحرافات‌فکری،‌و‌در‌نتیجه‌اف1تراق‌و‌خ11ود‌خ11وری‌برآن‌اعمال‌نمی‌شد،‌علیرغم‌ض11ربات‌نظ11امی‌و‌پولیس11ی‌دش11من،‌هم‌اکن11ون‌سرنوش11ت‌و‌تاریخ‌دیگری‌را‌رقم‌می‌زدیم.‌عامل‌افتراق‌که‌با‌مکی11اژ‌خ11ودی‌و‌ظ11اهرا‌از‌درون،‌ه11ر‌روز‌مسئله‌ای‌را،‌مسایل‌کوچک‌و‌فرعی،‌حتی‌مسائل‌کهنه‌و‌تاریخ‌سپری‌شدۀ�‌حل‌ش11ده‌و‌ی11ا‌الینحل‌را‌به‌میدان‌می‌کشد؛‌و‌گاهی‌با‌افترا،‌دوسیه‌سازی‌و‌صغرا‌کبرا‌کردن‌مسایل‌پوچ‌و‌بی‌محتوا‌افکار‌و‌اعمال‌را‌از‌مسیر‌اص11لی‌مب11ارزۀ�‌ض11د‌امپریالیس11م‌و‌ارتج11اع‌در‌کش11ور‌اشغال‌شدۀ�‌ما،‌به‌آن‌معطوف‌می‌سازد،‌خوره‌ایست‌که‌اثرات‌شوم‌دندان‌ها‌و‌زهر‌دهان

کثیفش‌از‌توپ‌و‌تانک‌دشمن‌کمترنبوده‌و‌جرم‌و‌خیانتش‌نا‌بخشودنیست.«

‌هیچ‌مائوئیستی‌منکر‌آن‌نیست‌که‌احزاب‌مارکسیست‌‌1لنینیست‌‌1مائوئیست‌مرتبا‌»توسط‌عوامل‌خود‌فروخته‌که‌به‌لباس‌و‌پیرایش‌خلق‌مکیاژ‌شده‌ا‌ند‌از‌درون‌مورد‌ضربت‌جانکاه‌قرار‌گرفته‌اند.‌اپورتونیزم،‌لیبرالیزم،‌تس11لیم‌طل11بی،‌دگم11ارویزیونیزم‌توطئ11ه‌گ11ر،‌انحالل

طلبی‌و‌...‌موریانه‌های‌اند‌که‌قسمت‌های‌از‌بدنه‌جنبش‌را‌ناکاره‌ساخته‌اند«‌

‌این‌نیروی‌مخرب‌درون‌جنبش‌انقالبی‌چه‌کسانی‌اند؟‌کسانی‌ک11ه‌در‌پهل11وی‌اش11غالگران‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌ایستاده‌و‌تسلیم‌طلبی‌را‌پیش1ه‌خ11ود‌س1اخته‌و‌ی1ا‌کس1انی‌ک1ه‌در‌ص1ف‌مقابل‌آن‌ها‌قرار‌دارد‌و‌راه‌مبارزه‌علیه‌آن‌ه11ا‌را‌ب11ر‌گزی11ده‌اس11ت؟‌چ11را‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌جرئت‌اظهار‌این‌مطلب‌را‌ندارد.‌ما‌به‌صراحت‌اعالن‌می‌ک11نیم‌ک11ه‌نیروه11ای‌تس11لیم‌ش11ده‌مانند‌"سازمان‌رهایی‌افغانستان"‌و‌"حزب‌آزایخواهان‌مردم‌افغانستان"‌و‌تس11لیم‌طلب11انی‌مانند‌"سازمان‌مارکسیست‌‌1لنینیست‌افغانستان"‌و‌نویسندۀ�‌مقاله‌از‌جملۀ�‌کسانی‌اند‌ک11ه‌خود‌را‌»با‌لباس‌و‌پیرایش‌خلق‌مکیاژ«‌نم11وده‌و‌موریان11ه‌ه11ای‌درون‌جنبش‌انقالبی‌کش11ور

اند.‌بعدا‌نشان‌خواهیم‌داد‌که‌نویسندۀ�‌مقاله‌از‌جملۀ�‌همین‌کسان‌است.‌‌‌‌

‌»هرگاه‌جنبش‌خلق‌از‌درون‌به‌کرات‌ضربت‌نمی‌خورد‌و‌انواع‌انحرافات‌فکری،‌و‌در‌نتیجه‌افتراق‌و‌خود‌خوری‌برآن‌اعمال‌نمی‌شد،‌علیرغم‌ض1ربات‌نظ1امی‌و‌پولیس1ی‌دش1من،‌هم‌اکنون‌سرنوشت‌و‌تاریخ‌دیگری‌را‌رقم‌می‌زدیم.‌عامل‌افتراق‌که‌با‌مکیاژ‌خودی‌و‌ظ11اهرا‌از‌درون،‌هر‌روز‌مسئله‌ای‌را،‌مسایل‌کوچک‌و‌فرعی،‌حتی‌مس11ائل‌کهن11ه‌و‌ت11اریخ‌س11پری‌شدۀ�‌حل‌شده‌و‌یا‌الینحل‌را‌به‌میدان‌می‌کشد؛‌و‌گ11اهی‌ب11ا‌اف1ترا،‌دوس11یه‌س11ازی‌و‌ص11غرا‌کبرا‌کردن‌مسایل‌پوچ‌وبی‌محتوا‌افکار‌و‌اعمال‌را‌از‌مسیر‌اصلی‌مبارزۀ�‌ض11د‌امپریالیس11م‌و‌ارتجاع‌در‌کشور‌اشغال‌شدۀ�‌ما،‌به‌آن‌معطوف‌می‌سازد،‌خوره‌ایس11ت‌ک11ه‌اث11رات‌ش11وم‌دن11دان‌ه11ا‌و‌زه11ر‌ده11ان‌ک11ثیفش‌از‌ت11وپ‌و‌تان11ک‌دش11من‌کم11ترنبوده‌و‌ج11رم‌وخی11انتش‌ن11ا

بخشودنیست.«

‌ما‌بارها‌با‌صراحت‌اعالم‌نمودیم‌که‌اگر‌"سازمان‌ره11ایی‌افغانس11تان"‌و‌"ح11زب‌آزادیخ11وان‌مردم‌افغانستان"‌با‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌دست‌نش11انده‌همن11وا‌نمی‌گردی11د‌و‌هم

‌‌تن‌ب11ه‌تس11لیم‌افغانس11تان"چنین‌نویسندۀ�‌مقاله‌همراه‌با‌"سازمان‌مارکسیست‌‌111لنینیست‌طلبی‌نمی‌داد‌»هم‌اکنون‌سرنوش1ت‌و‌ت11اریخ‌دیگ1ری‌را‌رقم‌می‌زدیم«.‌چ11یزی‌ک1ه‌ام1روز‌مانع‌پیشرفت‌مبارزات‌انقالبی‌کش11ور‌گردی1ده‌همین‌تس1لیم‌طل1بی‌هاس1ت‌ک1ه‌از‌»ت11وپ‌و

تانگ«‌اشغالگران‌و‌رژیم‌پوشالی‌»کمتر‌نبوده‌و‌جرم‌و‌خیانتش‌نا‌بخشودنی‌است.«

‌عامل‌افتراق‌در‌جنبش‌انقالبی‌کشور‌کیست؟‌تسلیم‌شده‌ها‌و‌تسلیم‌طلبان‌یا‌کسانی‌ک11هعلیه‌اشغالگران‌و‌تمامی‌خاینین‌به‌ملت‌ایستاده‌اند؟‌قضاوت‌را‌به‌خوانندگان‌می‌گذاریم.

‌نویسندۀ�‌مقاله‌برای‌پوشاندن‌چهرۀ�‌تس11لیم‌طلبان11ۀ�‌خ11ود‌م11ارا‌متهم‌ب11ه‌عام11ل‌اف11تراق‌می‌»هر‌روز‌مس1ئله‌ای‌را،‌مس1ایل‌کوچ11ک‌و‌ف1رعی،‌ح1تی‌مس1ایلنماید‌و‌می‌گوید‌که‌این‌ها‌

«‌تاکید‌از‌ما‌است.کهنه‌و‌تاریخ‌سپری‌شدۀ�‌حل‌شده‌و‌الینحل‌را‌به‌میدان‌می‌کشند

‌خواننده‌بهتر‌قضاوت‌خواهد‌نمود‌که‌عامل‌افتراق‌کیست.‌آیا‌ب1ه‌»می1دان‌کش1یدن«‌مب1ارزه‌علیه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌کوچک‌و‌فرعی‌است؟‌خیر.‌آیا‌این‌مسئله‌حل‌گردی11ده‌اس11ت؟‌باز‌هم‌خیر.‌این‌مسئله‌زم11انی‌ح11ل‌می‌ش11ود‌ک11ه‌نیروه11ای‌تس11لیم‌طلب‌ص11ادقانه‌ب11ر‌روی‌گذشتۀ�‌تسلیمی‌شان‌انتقاد‌نمایند‌و‌عمال‌ب11ر‌آن‌پش11ت‌پ11ا‌زنن11د.‌آی11ا‌ب11ه‌می11دان‌کش11یدن‌این‌مسایل‌»کهنه‌و‌تاریخ‌سپری‌شده«‌می‌باشد؟‌به‌هیچوجه.‌اگر‌چنین‌باش11د‌م11ا‌بای11د‌در‌ب11ارۀ�‌جنایات‌خلقی‌پرچمی‌ها‌و‌برادران‌تنی‌شان‌جهادی‌ها‌و‌جنای11ات‌ام11ارات‌اس11المی‌طالب11ان‌چیزی‌نگ1وییم.‌نویس1ندۀ�‌مقال11ه‌دقیق11ا‌خواس1تار‌چ11نین‌چ11یزی‌اس1ت.‌م1ا‌ب1ه‌ص1راحت‌اعالم

‌میداریم‌که‌مبارزه‌علیه‌تس1لیمی‌و‌تس1لیم‌طل1بی‌و‌هم‌چ11نین‌خی1انت‌و‌جن1ایت‌ن1ه‌کهن1ه‌و‌تاریخ‌سپری‌شده‌است‌و‌نه‌می‌توانیم‌آنرا‌فرام11وش‌نم11اییم.‌این‌یکی‌از‌اص11ول‌مب11ارزاتی

است‌که‌با‌نقد‌گذشته‌می‌توان‌حال‌را‌برنامه‌ریزی‌نمود‌و‌آینده‌را‌پیش‌بینی‌کرد.

‌مبارزه‌با‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌نه‌»کوچک‌و‌فرعی«‌و‌ن11ه‌»کهن11ه‌و‌ت11اریخ‌س11پری‌ش11ده«‌است‌بلکه‌یک‌کار‌بسیار‌بزرگ‌و‌با‌اهمیت‌است.‌هر‌مائوئیست‌باید‌این‌ش11یوۀ�‌مب11ارزاتی‌را‌در‌پیش‌گیرد.‌ما‌با‌این‌شیوۀ�‌مبارزاتی‌و‌افشای‌چهره‌های‌تسلیم‌طلب‌افتخ11ار‌می‌ک11نیم.‌زیرا‌مب1ارزه‌ب1ا‌تس1لیم‌طل1بی‌بخش1ی‌از‌مب1ارزه‌ب1ا‌اش1غالگران‌امپریالیس1ت‌و‌رژیم‌دس1ت

نشانده‌است.

‌نویسندۀ�‌مقاله‌مبارزه‌علیه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌را‌به‌خوره‌تشبیه‌نم11وده‌و‌این‌مب11ارزه‌را‌»خیانت‌و‌جنایت«‌می‌نامد‌و‌می‌‌گوید:‌»...‌خوره‌ایست‌که‌اثرات‌شوم‌دندان‌ها‌و‌زه1ر

دهان‌کثیفش‌از‌توپ‌و‌تانگ‌دشمن‌کمتر‌نبوده‌و‌جرم‌خیانتش‌نا‌بخشودنیست.«‌

‌به‌نظر‌نویسندۀ�‌مقالۀ�‌»با‌درهم‌شکستن‌توطئه‌ها‌متحد‌شوید«،‌تس1لیمی‌و‌تس11لیم‌طل1بی‌در‌قبال‌اش1غالگران‌امپریالیس1ت‌و‌رژیم‌دس1ت‌نش1انده‌»‌خی1انت‌و‌جن1ایت«‌محس1وب‌نمی‌شود‌و‌»اثرات‌شوم‌دندانها‌و‌زهر‌دهان‌کثیف«‌آن‌ها‌گویا‌بهتر‌از‌»تانگ‌و‌توپ‌اشغالگران

است؟!!‌

‌نویسندۀ�‌مقاله‌به‌جای‌اینکه‌مبارزات‌ایدئولوژیک‌را‌دامن‌زند‌و‌سفت‌و‌سخت‌علیه‌تس11لیم‌طلبی‌بایستد،‌بر‌عکس‌از‌شخصیت‌های‌تس11لیم‌طلب‌و‌رویزیونیس11ت‌ب11ه‌دف11اع‌ب11ر‌خاس11ته

است.

‌انقالبیون‌کشور‌به‌درس11تی‌درک‌می‌نماین11د‌ک11ه‌ح11ق‌ب11ا‌کیس11ت؟‌م11ا‌یقین‌کام11ل‌داریم‌ک11ه‌عاقبت‌تسلیم‌طلبی‌منجر‌به‌شکست‌است‌و‌مبارزه‌علیه‌تسلیم‌طلبی‌بخشی‌از‌مبارزه‌ب11ا

اشغالگران‌می‌باشد.‌این‌مبارزه‌کلید‌فتح‌و‌پیروزی‌است،‌نه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی.

‌نظری‌به‌گذشتۀ�‌تاریخی‌افغانستان‌می‌اندازیم‌تا‌دیده‌شود‌که‌خط‌مرز‌می1ان‌مارکس1یزم‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌و‌رویزیونیزم،‌اپورتونیزم،‌انحالل‌طلبی‌و‌تسلیم‌طلبی‌در‌چیست.‌

‌قبل‌از‌پیدایش‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌در‌افغانستان‌مبارزات‌علیه‌سلطنت‌مطلق11ه‌توسط‌مشروطه‌خواهان‌پیش‌برده‌می‌شد.‌نخستین‌افرادی‌که‌به‌مارکسیزم‌‌1لنین11یزم‌در‌افغانستان‌آشنایی‌پیدا‌نمودند‌فقی11د‌عب11دالرحمان‌بلش11ویک‌و‌س11پس‌عب11دالرحمن‌محم11ودی‌بودند.‌به‌تعقیب‌آن‌دسته‌ها‌و‌محافلی‌ایجاد‌گردید‌که‌بعضی‌از‌این‌دسته‌ه11ا‌و‌محاف11ل‌ب11ه

‌‌خورش11یدی‌"ح11زب1343دنبال‌تزهای‌رویزیونیستی‌خروشچف‌به‌راه‌افتادند‌و‌در‌زمستان‌‌دموکراتیک‌خلق‌افغانس11تان"‌را‌بنی11ان‌گ11ذاری‌نمودن11د.‌این‌ح11زب‌اص11ال‌ب11ه‌انقالب‌قه11ری‌و‌مبارزات‌انقالبی‌مخفی‌اعتقادی‌نداشت.‌آن‌ها‌مدعی‌بودن11د‌ک11ه‌از‌طری11ق‌مب11ارزات‌ک11امال‌علنی،‌قانونی‌و‌پارلمانی‌می‌توان‌توده‌های‌زحمتکش‌را‌از‌زیر‌بار‌ستم‌و‌اس11تثمار‌نج11ات‌داد.‌بر‌مبن11ای‌همین‌تی11وری‌رویزیونیس11تی‌و‌تس11لیم‌طلبان11ه‌ب11ود‌ک11ه‌ق11انون‌اساس11ی‌رژیم‌شاهنشاهی‌را‌به‌رسمیت‌شناخته‌و‌بر‌رکاب‌شاه‌بوسه‌زدند‌و‌ظاهر‌شاه‌را‌م11ترقی‌ت11رین‌شاه‌جهان‌نامیدند.‌کاری‌که‌امروز‌تسلیم‌طلبان‌به‌اصطالح‌شعله‌یی‌در‌قب11ال‌اش11غالگران‌امپریالیست‌انجام‌می‌دهند.‌اشغال‌شان‌را‌»بارقه‌امید‌در‌چشمان‌اش11کبار‌ملت‌س11تمدیدۀ�‌افغانستان«‌می‌خوانند.‌نویسندۀ�‌کتاب‌"الگوی‌دموکراس11ی‌امریک11ایی"‌بیش11تر‌ب11ه‌این‌ب11اور

تسلیم‌طلبانه‌دامن‌زده‌و‌می‌زند.

‌محافل‌دیگری‌که‌رهنمای‌اندیشه‌و‌عمل‌شان‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌)در‌آن‌زم11ان‌‌خورش11یدی‌"س11ازمان‌جوان11ان‌م11ترقی"‌را‌1344م11یزان‌13اندیشۀ�‌مائوتس11ه‌دون(‌ب11ود،‌در‌

‌‌خورشیدی‌جری11ان1347ایجاد‌نمودند.‌به‌تعقیب‌آن‌در‌اتحاد‌با‌محافل‌دیگری‌در‌اوایل‌سال‌‌شعله‌جاوید‌را‌انتشار‌دادند.نشریۀ�دموکراتیک‌نوین‌را‌پایه‌ریزی‌نموده‌و‌

‌‌شمارۀ�‌شعلۀ�‌جاوید‌نظر‌بیندازید،‌بصورت‌مشخص‌دیده‌می‌شود‌ک11ه‌لب11ۀ�‌ت11یز11هر‌گاه‌به‌‌مبارزات‌"سازمان‌جوانان‌مترقی"‌و‌جری11ان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌ن11ه‌تنه11ا‌علی11ه‌امپری11الیزم‌و‌ارتجاع‌داخلی‌بود،‌بلکه‌علیه‌رویزیونیزم‌و‌تسلیم‌طلبی‌"حزب‌دموکراتیک‌خلق‌افغانستان"‌نیز‌بود.‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌تحت‌رهبری‌"سازمان‌جوانان‌مترقی‌"‌به‌خ11وبی‌توانس11تند

‌چه11رۀ�‌خائنان11ه‌و‌تس11لیم‌طلبان11ۀ�‌"ح11زب‌دموکراتی11ک‌خل11ق‌افغانس11تان"‌و‌تی11وری‌ه11ای‌رویزیونیستی‌شان‌را‌افشاء‌س11ازند‌و‌ب11ا‌این‌مب11ارزه‌توانس11تند‌خ11ط‌و‌م11رز‌مش11خص‌می11ان‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌)در‌آن‌زمان‌اندیشه‌مائوتس11ه‌دون(‌و‌رویزیون11یزم‌و‌تس11لیم‌طلبی‌بکشند‌و‌اندیشۀ�‌انقالبی‌را‌از‌ملوث‌شدن‌به‌رویزیونیزم‌و‌تیوری‌های‌تسلیم‌طلبانه

حفظ‌و‌حراست‌نمایند.‌

‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌تحت‌رهبری‌"سازمان‌جوانان‌مترقی"‌در‌ام11ر‌انتش11ار‌مارکس11یزم‌1‌لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌)در‌آن‌زمان‌اندیشه‌مائوتسه‌دون(‌در‌افغانستان‌کار‌بزرگی‌انج11ام‌داد‌و‌بصورت‌دقیق‌و‌اصولی‌به‌ترویج‌این‌اندیشه‌پرداخت.‌ب11رای‌حف11ظ‌و‌پ11اکیزگی‌مارکس11یزم‌1‌لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌بیرحمانه‌علیه‌رویزیونیزم‌و‌تسلیم‌طل11بی‌ه11ای‌عم11ال‌ش11ان‌ب11ه‌مب11ارزه‌برخاست،‌خط‌مرز‌دقیق‌میان‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌و‌رویزیونیزم‌کش11ید‌و‌خ11اطر‌نشان‌س11اخت‌ک11ه‌تنه11ا‌مب11ارزۀ�‌طبق11اتی‌زحمتکش11ان‌تحت‌ره11بری‌پرولتاری11ا‌و‌پ11یروزی‌این‌مبارزۀ�‌طبق11اتی‌علی11ه‌امپری11الیزم،‌رویزیون1یزم،‌فیودال1یزم،‌ب11ورژوازی‌کم11پرادور‌و‌تس1لیم‌طلبی‌های‌"حزب‌دموکراتیک‌خلق‌افغانستان"‌‌می‌توان‌انقالب‌دموکراتیک‌نوین‌را‌مستقر

نموده‌و‌با‌پیش‌رفتن‌سریع‌به‌طرف‌سوسیالیزم‌بشریت‌را‌از‌استثمار‌رهایی‌بخشید.

‌"سازمان‌جوانان‌مترقی"‌با‌پیروی‌از‌قوانین‌عام‌و‌جهانشمول‌بنی11ان‌گ11ذاران‌سوس11یالیزم‌علمی‌این‌موضوع‌را‌کامال‌روشن‌و‌ص11ریح‌بی11ان‌نم11ود‌ک11ه‌از‌طری11ق‌ص11لح‌و‌مس11المت‌نمی‌ش11ود‌س11لطۀ�‌امپری11الیزم،‌فیودال11یزم‌و‌ب11ورژوازی‌را‌بران11داخت‌و‌م11الکیت‌خصوص11ی‌را‌ب11ه‌مالکیت‌اجتماعی‌تبدیل‌نمود.‌به‌همین‌ترتیب‌خاطر‌نشان‌ساخت‌که‌مبارزه‌ب11ا‌رویزیون11یزم‌و‌تسلیم‌طلبی‌"حزب‌دموکراتیک‌خلق‌افغانستان"‌جزء‌الینفک‌مبارزه‌با‌امپری11الیزم‌اس11ت.‌"سازمان‌جوانان‌مترقی"‌این‌آموزش‌را‌ترویج‌و‌تبلیغ‌نمود‌که‌طبقۀ�‌کارگر‌فق11ط‌و‌فق11ط‌از‌طریق‌ب11ه‌ک11ارگیری‌ق11وۀ�‌قهری11ه،‌یع11نی‌انقالب‌می‌توان11د‌ب11ر‌امپری11الیزم،‌رویزیون11یزم‌و

‌دم‌سازد‌و‌حاکمیت‌خویش‌را‌بر‌قرار‌ساخته‌و‌با‌گام‌هایهارتجاع‌مسلط‌شود‌و‌آنان‌را‌من‌متین‌تحت‌دیکتاتوری‌پرولتاریا‌به‌سوی‌جامعه‌کمونیستی‌به‌پیش‌رود.‌اما‌تسلیم‌طلبان‌به‌اص11طالح‌ش11عله‌یی‌چ11ه‌کردن11د؟‌تم11ام‌آم11وزش‌ه11ای‌"س11ازمان‌جوان11ان‌م11ترقی"‌و‌جری11ان‌دموکراتیک‌نوین‌را‌به‌باد‌فنا‌داده‌و‌عکس‌آن‌به‌شیوۀ�‌"حزب‌دموکراتیک‌خل11ق‌افغانس11تان"‌به‌"مبارزات"‌تسلیم‌طلبانه‌روی‌آوردند.‌از‌اشغالگران‌امپریالیست‌عاجزانه‌می‌خواهن11د‌ت11ا

به‌توده‌رحم‌کنند!!‌نویسندۀ�‌مقاله‌از‌این‌چنین‌شخصیت‌ها‌به‌دفاع‌بر‌خاسته‌است.

‌آن‌ها‌به‌این‌طریق‌از‌ما‌می‌خواهند‌که‌از‌یک‌حزب‌مارکسیستی‌‌1لنینیستی‌‌111مائوئیس11تی‌به‌یک‌حزب‌اصالح‌طلب‌بدل‌شویم!!‌این‌همان‌برنشتینیزم‌است‌که‌در‌زمان‌انترناس11یونال‌دوم‌پا‌بمیدان‌نهاد.‌این‌طرح‌تسلیم‌طلبان‌بیانگر‌آنست‌که‌هدف‌نه11ایی‌بی‌پای11ه‌و‌اس11اس‌قلمداد‌شود،‌زیرا‌از‌نقطۀ�‌نظر‌مادی‌تاریخ‌تضاد‌عمده‌و‌جوهر‌انکار‌گردیده‌و‌تباین‌اصولی‌میان‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌و‌لیبرالیزم‌انکار‌شده‌است.‌به‌این‌ترتیب‌رفرم11یزم‌و

تسلیم‌طلبی‌جایگزین‌انقالب‌و‌ایده‌های‌انقالبی‌گردیده‌است.‌‌

‌تسلیمی‌ها‌و‌تسلیم‌طلبان‌در‌حقیقت‌از‌هر‌گونه‌مبارزۀ�‌انقالبی‌بر‌ضد‌اشغالگران‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌دست‌کشیده‌اند.‌آن‌ها‌آشتی‌با‌اشغالگران‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌را‌اندرز‌می‌دهند.‌آن‌ها‌بطور‌ساده‌فکر‌می‌کنند‌که‌اگر‌از‌اشغالگران‌بط11ور‌حس11ابی‌و‌ه11ر‌چ11ه‌ممکن‌است‌عاجزانه‌خواهش‌شود،‌آن‌ها‌می‌توانند‌که‌نظم‌و‌ام11نیت‌را‌ب11ه‌نف11ع‌ت11وده‌ه11ا‌بوج11ود

آورند‌و‌همه‌کارها‌را‌روبراه‌کنند!

‌تسلیمی‌ها‌و‌تسلیم‌طلبان‌تالش‌می‌ورزند‌تا‌طبقۀ�‌کارگر‌به‌نقش‌رهبری‌خ11ود‌در‌انقالب‌پی‌نبرد‌و‌بزرگترین‌م11انع‌در‌راه‌رش11د‌فک11ری‌و‌ذه11نی‌ک11ارگران‌و‌بقی11ه‌زحمتکش11ان‌ایج11اد‌نمایند.‌بدین‌جهت‌مبارزه‌علیه‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌بخش11ی‌از‌مب11ارزه‌علی1ه‌اش1غالگران

امپریالیست‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌محسوب‌می‌شود.

‌تسلیم‌طلبان‌به‌اصطالح‌شعله‌یی‌خود‌را‌شعله‌یی‌می‌نامند،‌اما‌نظری11ات‌ش11ان‌هیچگون11ه‌پیوندی‌با‌نظریات‌شعله‌یی‌ها‌ن11دارد،‌بلک11ه‌جهت‌خالف‌آن‌س11یر‌می‌کن11د.‌نظری11ات‌تس11لیم‌طلبان‌صد‌در‌صد‌ضد‌علمی‌و‌ضد‌ماتریالیزم‌دیالکتیک‌است.‌آن‌ه11ا،‌اوال‌ب11ه‌انقالب‌قه11ری‌ایمان‌ندارند،‌بلکه‌به‌دموکراسی‌اشغالگران‌چشم‌دوخته‌اند.‌در‌این‌باره‌تبلیغ‌و‌ترویج‌می‌نمایند‌و‌در‌این‌باره‌کتاب‌می‌نویسند.‌بناء‌آن‌ها‌به‌‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌و‌تاریخ

‌مبارزات‌طبقاتی‌پشت‌نموده‌و‌می‌خواهند‌با‌گدایی‌از‌اش11غالگران‌ب11رای‌ت11وده‌ه11ا‌رف11اه‌وآسایش‌را‌به‌ارمغان‌بیاورند!!

‌ثانیا‌اعتقاد‌به‌مبارزات‌مخفی،‌غیر‌قانونی‌و‌انقالبی‌را‌از‌دست‌داده‌اند.‌و‌ثالثا‌آن‌ه11ا‌ب11ه‌توده‌ها‌به‌عنوان‌سازندگان‌تاریخ‌ایمان‌ندارند.‌از‌این‌سبب‌است‌ک11ه‌ب11ه‌تس11لیم‌طل11بی‌تن

داده‌و‌به‌ترویج‌ایده‌های‌لیبرالیستی‌پرداخته‌اند.

‌حزب‌ما‌مکررا‌بیان‌نموده‌که‌رو‌گردان‌نمودن‌توده‌های‌زحمتکش‌و‌نسل‌ج11وان‌از‌مب11ارزه‌علیه‌اشغالگران‌‌و‌رژیم‌دست‌نشانده،‌و‌وظایف‌را‌به‌تسلیمی‌یا‌نظ11اره‌گ11ر‌ب11ودن‌مح11دود‌ساختن‌و‌با‌این‌طرز‌دید‌هم‌اشغالگران‌و‌هم‌رژیم‌دست‌نشانده‌را‌کمک‌نمودن‌ب11ه‌معن11ای

محکوم‌ساختن‌توده‌های‌زحمتکش‌به‌بندگی‌ابدی‌است.

‌تسلیمی‌ها‌و‌تسلیم‌طلبان‌به‌این‌باور‌اند‌که‌در‌شرایط‌کنونی‌نباید‌به‌تبلیغ‌و‌ترویج‌ای11ده‌های‌قهری‌علیه‌اشغالگران‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌پرداخت،‌بلک11ه‌بای11د‌ب11ه‌مب11ارزات‌ق11انونی،‌علنی‌و‌پارلمانی‌پرداخت‌و‌از‌طریق‌این‌مبارزات‌می‌ت11وان‌ش11رایط‌به11تری‌ب11رای‌بس11یج‌و‌سازماندهی‌ایجاد‌نمود‌و‌باالخره‌به‌نتایج‌مطلوبی‌که‌همانا‌رفاه‌و‌آس11ایش‌ت11وده‌ه11ا‌اس11ت

دسترسی‌پیدا‌نمود!

‌این‌قسم‌تسلیمی‌و‌تس11لیم‌طل11بی‌در‌افغانس11تان‌پدی11دۀ�‌تص11ادفی‌نب11وده‌و‌نیس11ت.‌این‌ه11ا‌وسیلۀ�‌نفوذ‌اشغالگران‌در‌میان‌ت11وده‌ه11ای‌زحمتکش‌و‌نس11ل‌ج11وان‌کش11ور‌ان11د.‌این‌ه11ا‌در‌کشورهای‌غربی‌و‌کشورهای‌منطقه‌همدستانی‌دارن11د.‌این‌جری11ان‌در‌کش11ورهای‌غ11ربی‌و‌خاور‌میان11ه‌بیش‌از‌پیش‌مس11تحکم‌گردی11ده‌اس11ت.‌این‌ه11ا‌ب11ا‌آن‌ک11ه‌خ11ود‌را‌ش11عله‌یی‌می‌خوانند‌و‌گ11اه‌و‌بیگ11اه‌از‌مارکس11یزم‌‌111لنین11یزم‌‌111اندیش11ه‌مائوتس11ه‌دون‌دم‌میزنن11د،‌ام11ا‌در‌واقعیت‌امر‌می‌خواهند‌از‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌کاریک11اتوری‌بس11ازند،‌و‌تعلیم11ات

شان‌را‌معکوس‌جلوه‌دهند.‌

‌»از‌گذشته‌ه11ای‌دور‌ک11ه‌بگ11ذریم‌از‌بیش‌از‌س11ی‌س11ال‌ب11دین‌س11و‌ک11ه‌نیروه11ای‌انقالبی‌ب11ا‌تشکیالت‌و‌س11ازماندهی،‌ض11ربات‌مرگب11اری‌ب11ر‌پیک11ر‌سوس11یال‌امپریالیس11م،‌امپریالیس11م‌و‌ارتجاع‌وارد‌کردند،‌نیروهای‌ستمگر‌در‌تقابل‌شان‌با‌تبانی‌آشکار‌ارتجاع‌و‌امپریالیس11م،‌ب11ه‌نیرنگ‌خطرناکی‌متوسل‌شدند‌و‌کوشیدند‌ب11ا‌س11الح‌انقالب‌ب11ه‌انقالب‌ض11ربه‌بزنن11د.‌چه11رۀ�‌مورد‌استفادۀ�‌شان‌را‌از‌راست‌افراطی‌ضد‌جنبش‌انقالبی‌)از‌مسجد‌و‌منبر‌و‌تکیه‌خان11ه(‌برگزیده‌و‌آن‌را‌"چپ"‌بزک‌و‌آرایش‌کردند‌و‌ترمینولوژی‌انقالب‌را‌ربوده‌از‌زب11ان‌گن11دآلود‌او‌با‌پیرایش‌چپ‌ت11ر‌از‌چپ‌ب11ه‌لجن‌کش11یدند.‌س11پس‌ب11ا‌تغذی11ۀ�‌ح11رام‌این‌پ11رازیت‌ب11ه‌دامن‌شخصیت‌ها‌و‌نهادهای‌انقالبی‌چسبیدند‌تا‌باالترتیب‌هرکه‌و‌هرچه‌را‌که‌بخواه11د‌گ11امی‌در

جهت‌مبارزه،‌آگاهی‌و‌تشکل‌بردارد،‌آلوده‌و‌به‌خود‌مشغول‌بسازند.«‌‌

‌»امید‌است‌با‌بسیج‌بیشتر‌و‌با‌تمام‌قوا‌علیه‌امپریالیسم‌و‌ارتجاع‌مزدور‌آن،‌به‌شیوه‌های‌مقتضی‌برزمند.‌خلق‌و‌کشور‌ما‌توسط‌امپریالیس11م‌و‌ارتج11اع‌در‌لب11ۀ�‌پرتگ11اه‌ن11ابودی‌ق11رار‌گرفت11ه‌ان11د،‌نج11ات‌میهن‌و‌آزادی‌خل11ق‌وظ11ایف‌عم11ده‌و‌اساس11ی‌مااس11ت.‌پس‌درین‌ن11برد‌سهمگین‌بسیج‌شوید‌و‌با‌بی‌اعتنائی‌به‌توله‌س1گان‌امپریالیس1م‌و‌ارتج11اع،‌کارش1ان‌را‌ک1ه‌دست‌و‌پاگیری‌است‌بی‌نتیجه‌بگذارید‌و‌آن‌ها‌را‌از‌طعم11ۀ�‌ک11ه‌ازاین‌وظیف11ۀ�‌نامق11دس‌ب11ه

دست‌می‌آورند‌محروم‌سازید.«‌

‌هیچ‌مائوئیستی‌نمی‌تواند‌انک1ار‌نمای1د‌ک1ه‌رویزیون1یزم‌و‌تس1لیم‌طل1بی‌ب1ا‌نق11اب‌انقالب‌و‌کمونیزم‌جریانات‌اصیل‌و‌انقالبی‌را‌مورد‌ض11ربت‌ق11رار‌ندادن11د.‌مگ11ر‌در‌درون‌"س11اما"‌این‌حادثه‌اتفاق‌نیفتاد؟‌مگر‌اعالم‌مواضع‌"ساما"‌بعد‌از‌جانباختن‌زنده‌یاد‌مجی11د‌هم11ان‌برنام11ۀ�‌"تازه‌اندیشان"‌نبود؟‌مگر‌این‌اعالم‌مواضع‌سبب‌تسلیم‌طلبی‌کوه‌دامن‌و‌جبهۀ�‌انجی11نران‌در‌هرات‌نشد؟‌آیا‌مسئول‌تسلیم‌طلبی‌جبهۀ�‌انجینران‌در‌هرات‌نویسندۀ�‌مقاله‌نیست؟‌آی11ا‌نویسندۀ�‌مقاله‌دسته‌های‌سینه‌زنی‌در‌مشهد‌بر‌پا‌نکرد؟‌مگر‌ریاست‌دفاتر‌جمعیت‌العلم11ا‌در‌ایران‌توسط‌سامایی‌ها‌تحت‌رهبری‌نویسندۀ�‌مقاله‌اداره‌نمی‌شد؟‌این‌ها‌هم11ه‌نمون11ه‌هایی‌از‌تسلیم‌طل11بی‌ملی‌و‌طبق11اتی‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌اس11ت‌ک11ه‌در‌این‌زم11ان‌هم‌ب11رگ‌و‌ریشه‌دوانیده‌است.‌این‌وضعیت‌اسفناک‌باعث‌ضربت‌خ11وردن‌"س11اما"‌از‌درون‌ب11ود.‌خ11ون‌ده‌ها‌تنی‌که‌زیر‌بیرق‌تسلیم‌طلبی‌اشغالگران‌سوسیال‌امپریالیست‌و‌بخصوص‌در‌ه11رات

جان‌باختند‌به‌دوش‌کیست؟

‌نویسندۀ�‌مقاله‌با‌طمطراق‌از‌مبارزات‌انقالبی‌توده‌های‌زحمتکش‌دفاع‌می‌نمای11د،‌ام11ا‌ب11ا‌تسلیم‌طلبی‌هایش‌بر‌آن‌ضربت‌می‌زند.‌لنین‌وضعیت‌مبارزاتی‌چنین‌اش11خاص‌را‌اینط11ور

بیان‌می‌دارد:

‌‌از‌منافع‌قشرهای‌وسیع‌پرولتاریا‌مدافعه‌می‌کند،‌اما‌در‌ک11ردارگفتار»فورمول‌مارتف‌در‌‌‌که‌از‌انضباط‌و‌سازمان‌پرولتاری‌پرهیز‌دارندروشنفکران‌بورژوازیاین‌فورمول‌به‌منافع‌

‌‌در‌جامع11هروشنفکران‌به‌عنوان‌قشر‌خاصیخدمت‌می‌کند.‌هیچ‌کس‌جرئت‌انکار‌ندارد‌که‌‌‌وهمان11ا‌روح‌انف11رادیهای‌سرمایه‌داری‌عصر‌ما‌می‌باشند‌ک11ه‌بط11ور‌کلی‌مشخص11ه‌آن11ان‌

‌‌چاپ‌روسی‌‌1ب1ر‌گرفت1ه‌ش1ده‌1‌212صفحه‌6انضباط‌و‌سازمان‌ناپذیری‌است.«‌)لنین‌جلد‌‌(‌تاکی11دات‌روی64از‌تاریخ‌حزب‌کمونیست‌)بلشویک(‌‌‌1دوره‌مختص11ر‌‌111جل11د‌اول‌‌111ص11فحه

‌است.‌لنینکلمات‌از

‌نقل‌قول‌فوق‌بخوبی‌نویسندۀ�‌مقاله‌را‌نشانه‌گرفته‌است.‌او‌لفظا‌از‌مبارزات‌توده‌ه11ای‌‌و‌حامی‌تس11لیماما‌عمال‌به‌منافع‌شان‌پشت‌نمودهزحمتکش‌و‌منافع‌شان‌دفاع‌می‌نماید،‌

‌طلبی‌است.‌او‌علن11ا‌از‌"شخص11یت"‌ه11ای‌تس11لیم‌طلب‌دف11اع‌می‌نمای11د،‌و‌ب11ا‌»روح‌انف11راد‌منشی‌‌و‌انضباط‌و‌سازمان‌ناپ1ذیری«‌ب1ه‌تخ1ریب‌نیروه1ای‌انقالبی‌داخ1ل‌کش1ور‌ب1ر‌آم1ده‌است.‌طریقه‌ای‌که‌نویسندۀ�‌مقاله‌برای‌مب11ارزه‌برگزی11ده‌بن11ا‌ب11ه‌ق11ول‌ل11نین‌عبارتس11ت‌از‌»مختل‌ساختن‌همه‌کارهای‌حزبی،‌آسیب‌وارد‌آوردن‌به‌کار،‌اشکال‌تراشی‌برای‌هر‌چیزی‌و‌هر‌ک11اری«‌)ب11رای‌معلوم11ات‌به11تر‌ب11ه‌جل11د‌اول‌ت11اریخ‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)بلش11ویک(-‌دورۀ�

‌مراجعه‌شود(63مختصر-‌صفحۀ�‌

‌نویسندۀ�‌مقاله‌در‌خارجه‌و‌دور‌از‌جریانات‌افغانستان‌کمین‌نموده‌و‌انقالبی11ون‌مائوئیس11ت‌را‌در‌داخل‌کشور‌مورد‌شلیک‌فحاشی‌و‌ناسزا‌گویی‌ق11رار‌می‌ده11د.‌او‌ب11ه‌این‌طری11ق‌می‌خواهد‌سکتگی‌در‌کارها‌ایجاد‌نموده‌و‌جلو‌مبارزات‌علیه‌تسلیم‌طلبی‌را‌بگیرد.‌متن‌مقال11ۀ�‌نویسنده‌بیانگر‌آنست‌که‌نویسنده‌از‌انتقاد‌و‌بی1ان‌جنب11ه‌ه11ای‌منفی‌خوش11ش‌نمی‌آی1د،‌ب11ه‌همین‌مناسبت‌عکس‌العمل‌شدید‌نشان‌می‌دهد‌و‌کسانی‌را‌که‌به‌نقد‌وانتقاد‌می‌پردازند‌به‌باد‌فحش‌و‌ناسزا‌می‌گیرد.‌این‌نوعی‌از‌یکجانب11ه‌نگ11ری‌و‌رویزیون11یزم‌اس11ت.‌مائوتس11ه

دون‌در‌این‌مورد‌چنین‌گفته‌است:

‌»دو‌نوع‌یک‌جانبه‌نگری‌داریم:‌دگماتیزم‌و‌اپورتونیزم‌)رویزیون11یزم(‌...‌دگماتیس11ت‌ه11ا‌هم‌در‌چین‌موجود‌ان11د‌و‌هم‌در‌کش11ورهای‌خ11ارجی.‌آن‌ه11ا‌مارکس11یزم‌‌111لنین11یزم‌را‌ب11ا‌دی11دگاه‌میتافیزیکی‌توضیح‌می‌دهند.‌و‌بنابر‌این‌آن‌را‌یک‌جانبه‌می‌کنند.‌وقتی‌در‌باره‌فعالیت‌ها‌صحبت‌می‌کنند‌به‌شما‌اجازه‌می‌دهند‌که‌فق11ط‌از‌جنب11ه‌ه11ای‌مثبت‌ص11حبت‌کنی11د‌و‌ن11ه‌از‌جنبه‌های‌منفی.‌شما‌فقط‌حق‌تحسین‌دارید‌نه‌انتقاد.«‌)مائوتس11ه‌دون‌‌111نمون11ه‌ه11ایی‌از

دیالکتیک‌)تفسیرهای‌

(‌‌125صفحۀ�‌1959مجرد(-‌

‌چنین‌افرادی‌عمال‌به‌سود‌نیازمندی‌های‌اشغالگران‌امپریالیست‌تیوری‌ب11افی‌می‌کنن11د.‌ب11ا‌این‌تیوری‌بافی‌ها‌فقط‌و‌فقط‌سلطۀ�‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌اجرای‌سیاست‌های‌شان

را‌در‌افغانستان‌و‌منطقه‌پایدار‌می‌سازند.

‌بدون‌تجزیه‌و‌تحلیل‌گروه‌بندی‌های‌سیاسی‌در‌افغانستان،‌و‌بدون‌مجسم‌ساختن‌منظ11رهعمومی‌عرصۀ�‌مبارزاتی‌و‌ایدیولوژیک‌‌1سیاسی‌آن‌ها‌نمی‌توان‌به‌کنه‌اختالفات‌پی‌برد.

‌علت‌وج11ود‌نظ11رات‌مختل11ف‌در‌مب11ارزات‌کش11ور‌مرب11وط‌ب11ه‌تض11اد‌عمیقی‌اس11ت‌ک11ه‌بین‌مارکس11یزم‌‌111لنین11یزم‌‌111م11ائوئیزم‌و‌کس11انی‌ک11ه‌فق11ط‌این‌س11نگ‌را‌تحت‌ن11ام‌مارکس11یزم-‌لنینیزم-‌اندیشۀ�‌مائوتسه‌دون‌به‌س11ینه‌می‌زنن11د‌و‌ب11ه‌ش11کلی‌از‌اش11کال‌تن‌ب11ه‌تس11لیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌داده‌اند،‌وجود‌دارد.‌این‌اختالفات‌جزئی‌نیست،‌بلکه‌عمده‌و‌عمی11ق‌اس11ت.‌از‌یکطرف‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌بیش‌از‌آنچه‌ما‌تصور‌می‌کردیم‌از‌خود‌سخت‌جانی‌نشان‌می‌دهد‌و‌از‌طرف‌دیگر‌تسلیم‌طلبانی‌که‌ظاهرا‌ادعای‌مبارزه‌علی11ه‌اش11غالگران‌دارن11د‌ب11ر‌سر‌توضیح‌واقعیات‌کشور‌ناتوان‌اند.‌این‌ناتوانی‌باعث‌گردیده‌که‌با‌هم11ه‌تض11ادها‌برخ11ورد‌یک‌سان‌داشته‌و‌تفاوت‌میان‌تضاد‌عم11ده‌و‌اساس11ی‌را‌درک‌نکنن11د‌و‌ب11ه‌ش11کلی‌ب11ه‌ت11رویج‌تسلیم‌طلبانه‌بپردازند.‌جریان‌مبارزات‌یک‌ونیم‌دهۀ�‌گذشته‌به‌خ11وبی‌نش11ان‌داد‌ک11ه‌م11ا‌ب11ه

‌زبان‌های‌مختلف‌حرف‌می‌زنیم.‌علت‌آنست‌که‌ما‌ش11رایط‌عی11نی‌و‌واقعی‌را‌هم11انطوری‌که‌هست‌بر‌اساس‌ایدیولوژی‌مارکسیستی‌‌111لنینیس11تی‌‌111مائوئیس11تی‌تجزی11ه‌و‌تحلی11ل‌می‌کنیم‌و‌مخالفین‌بر‌عکس‌آن‌عمل‌می‌کنند‌و‌بر‌ذهن‌خود‌فش11ار‌می‌آورن11د‌ت11ا‌از‌آن‌ط11رف‌ابحار‌برای‌افغانستان‌نسخه‌پیچی‌نمایند.‌مبارزات‌ایدیولوژیک‌نش11ان‌می‌ده11د‌ک11ه‌م11ا‌نمی‌توانیم‌ب11اهم‌کن11ار‌آئیم،‌مگ11ر‌اینک11ه‌این‌مب11ارزات‌از‌ط11رف‌"مخ11الفین"‌م11ا‌مبن11ای‌مب11ارزات‌مارکسیستی‌‌1لنینیستی‌‌1مائوئیستی‌را‌به‌خ11ود‌بگ11یرد.‌م11ا‌ه11ر‌زم11ان‌چ11یزی‌نوش11تیم‌و‌ی11ا‌حرفی‌زدیم‌بدون‌اسناد‌و‌فاکت‌نبوده‌و‌در‌آینده‌هم‌نخواهد‌بود.‌اما‌تسلیم‌طلبان‌با‌صغرا‌و‌کبرا‌نمودن‌و‌بدون‌کدام‌اسناد‌و‌مدارک‌زمین‌و‌آسمان‌را‌به‌هم‌میریزند‌و‌فحش،‌ناسزا‌و‌اتهامات‌ناروا‌نثار‌مائوئیست‌ها‌می‌کنند.‌ما‌هیچ‌چاره‌ای‌جز‌این‌ن11داریم‌ت11ا‌تم11ام‌اس11ناد‌تسلیم‌طلبی‌دوران‌اش1غالگران‌سوس11یال‌امپریالیس11ت‌را‌بدس1ترس‌همگ1ان‌ق1رار‌دهیم‌ت1ا‌اینکه‌مشخص‌شود‌که‌تسلیم‌طلبی‌خیانت‌و‌جنایت‌نا‌بخشودنی‌است‌و‌مبارزه‌علیه‌آن‌هم

در‌شرایط‌دیروز‌مهم‌و‌عمده‌بوده‌است‌و‌هم‌در‌شرایط‌امروزی.‌

‌در‌ضمن‌پیرامون‌تسلیم‌طلبی‌در‌هرات‌نیز‌با‌مدارک‌مش11خص‌بحث‌خ11واهیم‌نم11ود‌ک11ه‌چ11ه‌کسی‌مسئول‌این‌تسلیم‌طلبی‌است‌و‌مسئولیت‌خون‌ده‌ها‌مبارز‌جبهۀ�‌انجینران‌در‌هرات‌بدوش‌چه‌کسی‌اس11ت.‌چ11ه‌کس11ی‌تس11لیم‌طلب‌معل11وم‌الح11ال‌را‌ب11ه‌کنف11رانس‌سرتاس11ری

"ساما"‌با‌خود‌آورده‌بود‌و‌چگونه‌تسلیم‌طلبی‌را‌وارونه‌جلوه‌داده‌بود.

‌چرا‌ما‌نمی‌توانیم‌کنار‌آئیم؟‌ما‌در‌چند‌شمارۀ�‌شعلۀ�‌جاوید‌نکات‌م11ورد‌اختالف‌را‌ب11ا‌بی11انی‌حتی‌المقدور‌‌ساده‌تر‌و‌با‌آوردن‌مثال‌ه11ای‌متع11دد‌بط11ور‌منظم‌توض11یح‌دادیم.‌ب11ا‌توض11یح‌اسناد‌و‌فاکت‌های‌متعدد‌نشان‌دادیم‌که‌تض11اد‌عم11ده‌در‌ش11رایط‌کن11ونی‌می11ان‌اش11غالگران‌امپریالیست،‌رژیم‌دست‌نشانده‌و‌کشور‌و‌مردمان‌کشور‌می‌باش11د.‌م11ا‌در‌مق11االت‌متع11دد‌خاطر‌نشان‌ساختیم‌که‌طالبان‌یک‌ن11یروی‌ارتج11اعی‌و‌متحج11ر‌ان11د.‌ب11ا‌دالی11ل‌گون11اگون‌این‌مسئله‌را‌واضح‌ساختیم‌و‌خ11اطر‌نش11ان‌س11اختیم‌ک11ه‌تض11اد‌عم11ده‌علی11ه‌اش11غالگران‌یکی‌از‌تبارزات‌بزرگ‌تضاد‌اساسی‌است.‌تبارز‌بزرگ‌دیگر‌تضاد‌اساسی،‌عبارت‌از‌تض11اد‌مردم11ان‌کشور‌با‌طالبان‌است.‌اما‌این‌تضاد‌غیر‌عمده‌است‌و‌نباید‌آنرا‌آنقدر‌بر‌جس11ته‌س11اخت‌ک11ه‌تضاد‌عمده‌را‌تحت‌الشعاع‌قرار‌دهد‌و‌یا‌هر‌دو‌را‌ب11ا‌هم‌منطب11ق‌دانس11ت‌)ب11رای‌معلوم11ات‌بیشتر‌به‌شمارۀ�‌هفتم‌شعلۀ�‌جاوید‌دور‌چهارم‌مراجعه‌نمایید(.‌اما‌نویسندۀ�‌مقال11ه‌هیچ‌ی11ک‌از‌این‌دالیل‌را‌قبول‌ندارد.‌او‌تفاوت‌میان‌تض11اد‌عم11ده‌و‌تض11اد‌اساس11ی‌قای11ل‌نیس11ت.‌ب11ه‌همین‌ترتیب‌تفاوت‌میان‌ی1ک‌جامع1ۀ�‌نیم11ه‌فی1ودالی‌-‌نیم11ه‌مس1تعمره‌و‌مس11تعمره‌‌111نیم11ه‌فیودالی‌را‌درک‌نمی‌کند.‌بناء‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌طالبان‌را‌در‌ی11ک‌ردی11ف‌ق11رار‌می‌دهد‌و‌هر‌دو‌را‌در‌شرایط‌اشغال‌کشور‌به‌عنوان‌دشمنان‌عمدۀ�‌مردمان‌کشور‌معرفی‌می‌نماید.‌به‌این‌طریق‌به‌تسلیم‌طلبی‌ملی‌تن‌می‌دهد‌و‌به‌طوالنی‌ساختن‌عمر‌اش11غالگران

امپریالیست‌و‌رژیم‌پوشالی‌در‌افغانستان‌کمک‌می‌رساند.

‌نویسندۀ�‌مقاله‌در‌همین‌مقال11ۀ�‌ی11ک‌ونیم‌ص11فحه‌ای‌بیش‌از‌چه11ار‌مرتب11ه‌از‌مب11ارزه‌»علی11ه‌امپریالیزم‌و‌ارتجاع«‌نام‌برده‌است‌و‌عمدا‌در‌مقاله‌اش‌از‌تضاد‌عمده‌چشم‌پوشی‌نم11وده‌است.‌به‌نظر‌نویسندۀ�‌مقاله‌»امپریالیزم‌و‌ارتجاع‌هر‌دو‌دشمن‌عم11ده‌«‌کش11ور‌و‌مردم11ان

‌‌ش1علۀ�‌جاوی11د‌دور‌س11وم‌و‌هم‌28ما‌این‌موضوع‌را‌بطور‌هم11ه‌جانب1ه‌در‌ش1مارۀ�‌کشور‌اند.‌‌ش11علۀ�‌جاوی11د‌دور‌چه11ارم‌ب11ه‌بحث‌گرف11تیم.‌م11ا‌در‌این‌م11ورد‌نق11ل‌ه11ای13چ11نین‌ش11مارۀ�‌

‌بیشماری‌از‌مائو‌تسه‌دون‌آوردیم،‌لذا‌نی11از‌ب11ه‌بحث‌بیش11تری‌ن11دارد.‌خوانن11دگان‌می‌توانن11د‌شماره‌های‌فوق‌الذکر‌شعلۀ�‌جاوید‌را‌مرور‌نمایند.‌فقط‌برای‌ج11واب‌این‌موض11وع‌ب11ه‌چن11د

نقل‌قول‌از‌لنین‌بسنده‌می‌کنیم.

‌‌ایرلن1دج1دا‌ش1دن»هر‌آئینه‌پرولتاریای‌ایرلند‌و‌انگلیس‌سیاست‌مارکس‌را‌نمی‌پذیرفتند‌و‌‌‌و‌ن11یز‌فراموش11یب11دترین‌اپورتون11یزمرا‌ش11عار‌خ11ود‌نمی‌س11اختند‌این‌عم11ل‌از‌ج11انب‌آنه11ا‌

‌‌)تاکی11دات‌از‌م1ا‌اس11ت(‌در‌مقاب1ل‌ارتج11اعگذشتوظایف‌ف1رد‌دم11وکرات‌و‌سوسیالیس1ت‌و‌‌‌)تاکید‌از‌لنین‌است(‌محسوب‌می‌شد.«‌)لنین‌مجموع‌مقاالت‌در‌یک‌جلدانگلیسبورژوازی‌

‌‌‌(‌‌1368حق‌ملل‌در‌تعیین‌سرنوشت‌خویش‌‌1صفحۀ�‌

‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌ح11ق‌ج11دا‌ش11دن‌افغانس11تان‌از‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌را‌برس11میت‌نمی‌شناسد.‌لنین‌به‌صراحت‌بی1ان‌نم11وده‌ک1ه‌انقالبی1ون‌کش1ورهای‌امپریالیس1تی‌بای1د‌شکس1ت‌کشور‌خود‌را‌بخواهند‌و‌لو‌در‌مقابل‌نیروی‌ارتجاعی.‌نویسندۀ�‌مقاله‌فراموش‌نموده‌که‌او‌فعال‌فردی‌است‌که‌تذکرۀ�‌تابعیت‌کشور‌اشغالگر‌را‌دارا‌است،‌در‌صورتی‌که‌حق‌جدا‌شدن

‌افغانستان‌را‌به‌رسمیت‌نشناسد‌و‌آن‌را‌شعار‌خویش‌ق11رار‌نده11د‌»ب11دترین‌اپورتون11یزم«‌و»گذشت«‌او‌در‌مقابل‌اشغالگران‌امپریالیست‌محسوب‌می‌شود.

‌»نفی‌تعیین‌سرنوشت‌یا‌حق‌جدا‌شدن‌هم‌ناگزیر‌در‌عمل‌معن11ایش‌پش11تیبانی‌از‌امتی11ازات(361ملت‌حکمفرما‌است.«‌)همان‌جا‌‌1صفحۀ�‌

‌آقای‌نویسنده‌به‌نقل‌قول‌باال‌جدا‌توجه‌نمایید‌که‌جناب‌عالی‌با‌بیان‌این‌که‌»امپریالیزم‌و‌ارتجاع‌هر‌دو‌دشمن‌عمده«‌اند‌از‌امتیازات‌ملت‌س11تمگر‌حم11ایت‌خ11ود‌را‌اعالن‌می‌نمائی11د.‌کاری‌که‌کائوتسکی‌و‌ره11بران‌منح1رف‌انترناس1یونال‌دوم‌نمودن1د‌و‌در‌حقیقت‌دادن‌چ11نین

شعاری‌دفاع‌از‌"میهن"‌امپریالیستی‌است.

‌نویسندۀ�‌مقاله‌باید‌جدا‌توجه‌داشته‌باشد‌که‌همین‌شعار‌امروزی‌اش‌سبب‌غلطی11دن‌ش11ان‌ب11ه‌تس11لیم‌طل11بی‌ملی‌در‌قب11ال‌اش11غالگران‌سوس11یال‌امپریالیس11ت‌گردی11د.‌این‌درس‌تلخ

تاریخی‌افغانستان‌است‌که‌نویسندۀ�‌مقاله‌از‌آن‌پند‌نگرفته‌است.

‌‌مارکس‌می‌نویسد‌که‌گزارش‌وی‌در‌بارۀ�‌مسئلۀ�‌ایرلند‌در‌شورای‌1969دسامبر‌سال‌10»‌انترناسیونال‌ب11ه‌ش11رح‌زی11ر‌تنظیم‌خواه11د‌ش11د:‌»...‌خ11ود‌داری‌کام11ل‌از‌ه11ر‌گون11ه‌عب11ارات‌"انترناسیونالیستی"‌و‌"نوع‌پرورانه"‌در‌بارۀ�‌"عدالت"‌نسبت‌به‌ایرلند‌‌1زیرا‌این‌موضوع‌در

‌من11افع‌مس11تقیم‌و‌مطل11ق‌طبق11ۀ�‌ک11ارگرشورای‌انترناسیونال‌به‌خودی‌خ11ود‌واض11ح‌اس11ت‌‌1‌‌اینس11ت‌اعتق11ادانگلستان‌گسیختن‌از‌رشتۀ�‌ارتباط‌کنونی‌وی‌را‌ب11ا‌ایرلن11د‌ایج11اب‌می‌کن11د.

‌کامل‌و‌عمیق‌من‌که‌مبتنی‌بر‌دالئلی‌است‌که‌قسمتهایی‌از‌ان‌ها‌را‌من‌نمی‌ت11وانم‌ب11رای‌خود‌کارگران‌انگلستان‌آشکار‌کنم.‌من‌مدت‌ها‌تصور‌می‌کردم‌که‌ممکن‌است‌رژیم‌ایرلن11د‌را‌از‌طریق‌به‌جنبش‌در‌آوردن‌طبقۀ�‌کارگر‌انگلستان‌سرنگون‌س11اخت.‌من‌همیش11ه‌از‌این‌نظر‌در‌"نیویورک‌تریبیون"‌)روزنامۀ�‌امریکایی‌که‌مدت‌ها‌مارکس‌در‌آن‌چیزی‌می‌نوشت(‌دفاع‌می‌کردم،‌ولی‌بررسی‌عمیق‌تر‌مسئله‌مرا‌به‌عکس‌این‌نظری11ه‌معتق11د‌نم11ود.‌طبق11ۀ�

‌هیچ‌کاری‌انجامکارگر‌انگلیس‌مادامی‌که‌گریبان‌خود‌را‌از‌مسئلۀ�‌ایرلند‌خالص‌نکرده‌است‌‌...‌ریشه‌های‌ارتجاع‌انگلس11تان‌در‌اس11ارت‌ایرلن11د‌اس11ت.«‌)تکی11ه‌روی‌کلم11ات‌ازنخواهد‌داد

‌مارکس‌است‌‌1لنین‌مجموع‌مقاالت‌در‌ی11ک‌جل11د‌‌111ح11ق‌مل11ل‌در‌تع11یین‌سرنوش11ت‌خ11ویش‌1(367صفحۀ�‌

‌ح11ال‌در‌افغانس11تان‌ن11یز‌چ11نین‌اس11ت.‌ه11ر‌گ11اه‌ک11ارگران‌و‌مائوئیس11ت‌ه11ای‌کش11ورهای‌امپریالیس11تی‌نتوانن11د‌گریب11ان‌خ11ود‌را‌از‌مس11ئلۀ�‌افغانس11تان‌خالص‌نماین11د،‌و‌ش11عار‌ج11دایی‌افغانستان‌را‌س1ر‌لوح1ه‌خ1ود‌ق1رار‌ندهن1د‌و‌خواه1ان‌شکس1ت‌اش1غالگران‌امپریالیس1ت‌ب1ه‌رهبری‌امپریالیزم‌امریکا‌در‌افغانستان‌نباشند،‌نه‌تنها‌»هیچ‌کاری‌انجام‌نخواهند‌داد«‌بلک11ه

به‌قول‌لنین‌به‌بدترین‌اپورتونیزم‌غلطیده‌اند.‌

‌‌زمانی‌که‌مارکس‌جدایی‌ایرلند‌از‌انگلستان‌را‌شعار‌داد‌و‌حتی‌با‌این‌شعار‌که‌»ولو‌اینک11ه‌پس‌از‌جدایی‌کار‌به‌فدراسیون‌بکشد«،‌بودند‌کسانی‌که‌مارکس‌را‌دشنام‌می‌دادند‌ک11ه‌او

مبارزۀ�‌طبقاتی‌را‌فراموش‌نموده‌است.‌لنین‌موضوع‌فوق‌را‌چنین‌بیان‌می‌دارد:

‌»مادامی‌که‌ایرلند‌از‌قید‌ظلم‌و‌ستم‌انگلستان‌خالص‌نشده‌است‌طبق11ۀ�‌ک11ارگر‌انگلس11تان‌آزاد‌نخواهد‌شد.‌اس1ارت‌ایرلن1د‌ارتج1اع‌را‌در‌انگلس1تان‌تق1ویت‌می‌کن1د‌و‌ب1ه‌آن‌ن1یرو‌می

بخشد‌)همان‌طوری‌که‌اسارت‌یک‌سلسله‌از‌ملتها‌به‌توسط‌

روسیه،‌ارتجاع‌را‌در‌آن‌جا‌نیرو‌می‌بخشد!(

‌مارکس‌ضمن‌این‌که‌قطعنام11ۀ�‌مرب11وط‌ب11ه‌پش11تیبانی‌از‌"ملت‌ایرلن11د"‌و‌"م11ردم‌ایرلن11د"‌را‌)البد‌ل.‌ول‌اعق1ل‌عقال،‌م1ارکس‌بیچ1اره‌را‌بج11رم‌فرام11وش‌نم11ودن‌مب1ارزۀ�‌طبق1اتی‌بب1اد

‌‌ایرلن11د‌را‌از‌انگلس11تان‌تبلی11غ‌میجدا‌شدندشنام‌می‌گرفت!(‌از‌انترناسیونال‌می‌گذراند،‌‌‌‌‌111تأکی11د367کند.‌و‌»لو‌اینکه‌پس‌از‌جدایی‌کار‌به‌فدراسیون‌بکشد‌«‌)همان‌ج11ا‌‌111ص11فحۀ�‌

ی‌کلمه‌از‌لنین‌است(‌ور

‌ما‌چنین‌حالتی‌را‌در‌افغانستان‌شاهدیم.‌زمانی‌که‌شعلۀ�‌جاوید‌دش11منان‌کش11ور‌و‌مردم11ان‌کشور‌را‌در‌شرایط‌اشغال‌کشور‌به‌عمده‌و‌غیر‌عمده‌تقسیم‌می‌نماید‌و‌خاطر‌نش11ان‌می

‌سازد‌که‌وظیفۀ�‌عمدۀ�‌مبارزاتی‌ما‌مبارزه‌علیه‌دش11من‌عم11ده‌اس11ت،‌واین‌را‌خ11اطر‌نش11ان‌میسازد‌که‌مبارزه‌علیه‌دشمن‌غیر‌عم11ده‌ب11ه‌هیچوج11ه‌نبای11د‌فرام11وش‌ش11ود‌و‌نبای11د‌آنق11در‌برجسته‌گردد‌که‌تضاد‌با‌اشغالگران‌را‌تحت‌الشعاع‌خود‌قرار‌دهد‌و‌یا‌ب11ه‌هم‌براب11ر‌گرفت11ه‌شود،‌نویسندۀ�‌مقاله‌)»اعقل‌عقال«(‌ما‌را‌به‌خاطر‌اینکه‌هر‌دو‌دش11من‌را‌عم11ده‌ندانس11تیم

سرزنش‌نموده‌و‌به‌باد‌فحش‌و‌نا‌سزا‌می‌گیرد.

‌‌»م11ارکس‌از‌سوسیالیس11تی‌ک11ه‌متعل11ق‌ب11ه‌ملت‌س11تمگر‌اس11ت‌روش‌او‌را‌نس11بت‌ب11ه‌ملت‌ستمکش‌سوال‌می‌کند‌و‌فورا‌نقص‌مشترک‌سوسیالیس11ت‌ه11ای‌ملت‌حکمفرم11ا‌)نگلیس‌و‌روس(‌را‌آشکار‌می‌سازد‌که‌عبارت‌است‌از:‌عدم‌وظایف‌سوسیالیستی‌آن‌ه11ا‌نس11بت‌ب11ه‌مل11ل‌تحت‌فش11ار‌و‌ن11یز‌نش11خوار‌خراف11اتی‌ک11ه‌از‌ب11ورژوازی"عظمت‌طلب"‌کس11ب‌گردی11ده

(‌366و‌365است.«‌)لنین‌‌1همان‌کتاب‌‌1صفحۀ�‌

‌‌اس11ت‌س11ؤال‌می‌امپریالیس11تیحال‌از‌آقای‌نویسندۀ�‌مقاله‌که‌مربوط‌ب11ه‌کش11ور‌اش11غالگر‌کنیم‌که‌افغانستان‌حق‌جدا‌شدن‌از‌اشغالگران‌امپریالیست‌را‌دارد‌یا‌نه؟‌اگ11ر‌ج11واب‌مثبت‌است‌پس‌نویسندۀ�‌مقاله‌اعتراف‌می‌کند‌که‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌دس11ت‌نش11انده‌دشمنان‌عمدۀ�‌کشور‌و‌مردمان‌کشور‌ان11د‌و‌تقس11یم‌بن11دی‌دش11منان‌ب11ه‌عم11ده‌وغ11یر‌عم11ده‌درست‌است‌و‌مبارزه‌علیه‌دشمن‌غیر‌عمده‌باید‌در‌ت11ابعیت‌از‌مب11ارزه‌علی11ه‌دش11من‌عم11ده‌پیش‌برده‌شود.‌اگر‌ج11واب‌منفی‌اس11ت‌ب11ه‌این‌مع11نی‌اس11ت‌ک11ه‌دیگ11ر‌نویس11ندۀ�‌مقال11ه‌ب11ه‌مارکسیزم‌‌1لنینیزم‌‌1مائوئیزم‌پشت‌نم11وده‌و‌هم11ان‌خراف11ات‌ب11ورژوازی‌"عظمت‌طلب"‌را

نشخوار‌می‌کند.‌

‌»دولت‌ملی‌مستقل‌و‌وارسته‌عجالتا‌‌در‌روسیه‌فقط‌و‌فقط‌از‌امتیازات‌ملت‌ولیک11اروس‌است.‌ما‌پرولتاریای‌ولیکاروس‌را‌از‌هیچ‌امتی11ازی‌و‌منجمل11ه‌از‌این‌امتی11از،‌پش11تیبانی‌نمی‌کنیم.‌ما‌در‌شرایط‌این‌کشور‌معین‌مب11ارزه‌می‌ک11نیم‌و‌ک11ارگران‌کلی11ه‌مل11ل‌این‌کش11ور‌را‌متحد‌می‌نمائیم.‌ما‌از‌تمام‌راه‌های‌ممکنه‌بسوی‌هدف‌‌طبق11اتی‌خ11ود‌ب11ه‌پیش‌می‌رویم.‌ولی‌بدون‌مبارزه‌با‌ناسیونالیزم‌و‌بدون‌دفاع‌از‌برابری‌ملل‌مختلف‌نمی‌توان‌بسوی‌هدف‌پیش‌رفت.‌این‌موضوع‌که‌مثال‌آیا‌برای‌اوکرائین‌تشکیل‌یک‌دولت‌مستقل‌مقدر‌است‌یا‌نه‌به‌هزار‌عامل‌مربوط‌است‌که‌از‌پیش‌نمی‌توان‌آنها‌را‌تعیین‌ک1رد‌و‌م11ا‌ب1دون‌اینک1ه‌قص1د

‌"‌پوچ‌بزنیم‌جدا‌طرفدار‌آن‌چیزی‌هستیم‌که‌جنبۀ�‌مسلم‌دارد‌و‌آن‌حقحدسداشته‌باشیم‌"‌اوکرائین‌در‌تشکیل‌چنین‌دول11تی‌اس11ت.‌م11ا‌این‌ح11ق‌را‌مح11ترم‌می‌ش11ماریم،‌م11ا‌از‌امتی11از‌ولیکاروس‌ها‌بر‌اوکرائین‌پشتیبانی‌نمی‌کنیم،‌ما‌توده‌ها‌را‌با‌روح‌شناسایی‌این‌حق‌و‌ب11ا

‌‌)تاکی11دات‌روی‌کلم11ات‌از‌ل11نینپ11رورش‌می‌دهیم.«هر‌ی11ک‌از‌مل11ل‌دولتی‌روح‌نفی‌امتیاز‌(357است‌‌1همان‌کتاب‌‌1صفحۀ�‌

‌اما‌نویسندۀ�‌مقاله‌با‌»حدس‌پوچ«‌طرفدار‌امتیاز‌ملل‌ستمگر‌یعنی‌اشغالگران‌امپریالیس1ت‌در‌افغانستان‌می‌باشد.‌ما‌این‌حق‌)حق‌جدا‌شدن‌از‌زی11ر‌ی11وغ‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت(‌را‌برای‌مردم‌افغانستان‌برسمیت‌می‌شناسیم.‌این‌بدان‌معنی‌نیست‌که‌با‌رسمیت‌ش11ناختن‌جدایی‌افغانستان‌به‌عنوان‌یک‌کشور‌مستقل‌از‌زیر‌یوغ‌اشغالگران‌با‌ناسیونالیزم‌مب11ارزه‌نمی‌کنیم.‌ما‌به‌خوبی‌واقفیم‌که‌بدون‌مبارزه‌با‌انواع‌و‌اشکال‌ناسیو‌نالیزم‌نمی‌توان‌به‌سوی‌هدف‌پیش‌رفت.‌اما‌ما‌این‌مبارزه‌را‌در‌تابعیت‌از‌مبارزه‌علیه‌دشمن‌عمدۀ�‌کش11ور‌و

مردمان‌کشور‌یعنی‌اشغالگران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌پوشالی‌به‌پیش‌می‌بریم.

‌»هر‌چه‌آزادی‌در‌کشور‌کمتر‌باشد،‌هر‌چه‌تجلی‌مبارزۀ�‌آشکار‌طبقات‌کمتر‌باشد،‌ه11ر‌چ11ه‌‌پائین‌تر‌باشد‌‌1به‌همان‌نسبت‌هم‌معموال‌اتوپی‌های‌سیاسی‌آس11انتوده‌هاسطح‌فرهنگ‌

‌تر‌بروز‌می‌کند‌و‌به‌همان‌نسبت‌م11دت‌ط1والنی‌ت1ری‌پ1ا‌ب1ر‌ج11ا‌می‌مان11د«‌)ل1نین-‌مجم11وع‌‌1تأکید‌از‌لنین‌است(‌346مقاالت‌در‌یک‌جلد‌‌1دو‌اتوپی‌‌1صفحۀ�‌

‌سیاست‌اتوپست‌ها‌سیاستی‌است‌که‌بر‌آورده‌شدنش‌نه‌حال‌ممکن‌اس11ت‌و‌ن11ه‌در‌آین11ده.بنا‌به‌قول‌لنین‌آرزویی‌است‌

‌که‌ب11ر‌ن11یروی‌اجتم11اعی‌متکی‌نب11وده‌و‌رش11د‌و‌تکام11ل‌نیروه11ای‌سیاس11ی‌و‌طبق11اتی‌آن‌راتقویت‌نمی‌کند.

‌در‌افغانستان‌تسلیم‌طلبان‌از‌جملۀ�‌چنین‌کسانی‌اند‌.‌تسلیم‌طلبان‌اتوپست‌بخاطر‌پ11ایین‌بودن‌سطح‌فرهنگی‌مردم‌افغانستان‌توانستند‌به‌آسانی‌توده‌ه11ا‌و‌نس11ل‌ج11وان‌را‌اغف11ال‌نمایند‌و‌جایگاهی‌برای‌خویش‌دست‌و‌پا‌کنند،‌توده‌ه11ا‌را‌بفریبن11د‌و‌ب11ه‌آن‌ه11ا‌این‌ای11ده‌را‌دیکته‌کنند‌که‌می‌توانند‌از‌راه‌صلح‌و‌سازش‌با‌اشغالگران‌امپریالیست‌کم‌و‌بیش‌بهب11ودی

در‌وضعیت‌زندگی‌شان‌به‌وجود‌بیاورند.

‌در‌شرایط‌کنونی‌افغانستان‌موضوع‌بر‌سر‌اینست‌که‌آیا‌کشور‌اش1غال‌گردی1ده‌ی1ا‌ن1ه؟‌آی11اتضاد‌با‌اشغالگران‌و‌رژیم‌پوشالی‌عمده‌است‌یا‌نه؟

‌نویسندۀ�‌مقاله‌بدون‌اینکه‌پاسخی‌به‌سواالت‌فوق‌بدهد،‌به‌خود‌می‌پیچد‌و‌خ11ود‌را‌این‌ور‌و‌آن‌ور‌می‌زن11د،‌نکت11ه‌س11نجی‌می‌نمای11د‌و‌داد‌و‌فری11اد‌راه‌می‌ان11دازد،‌ولی‌ب11ه‌نق11دی‌ک11ه‌متوجه‌اوست‌پاسخی‌نمی‌دهد.‌او‌اصل‌قضیه‌را‌فراموش‌نموده‌و‌مسکوت‌می‌گذارد‌و‌در

بارۀ�‌آن‌هیچ‌نمی‌گوید،‌برای‌اینکه‌هیچ‌نگوید‌در‌بارۀ�‌هر‌چه‌بخواهد‌صحبت‌می‌کند.

**********************4

به‌مناسبت‌تجلیل‌از‌پنجاه‌و‌دومین‌سال‌گرد‌بنیادگذاری‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌افغانستان‌

‌خورشیدی‌1396میزان‌13در‌‌پنجاه‌و‌دو‌سال‌قبل‌از‌امروز،‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین‌افغانس11تان‌ب11ه

‌‌خورشیدی‌توسط‌پیش‌گامان‌ما‌و‌در‌پیشاپیش‌آن‌ها‌رفی11ق‌جان‌باخت11ه‌1344میزان‌13تاریخ‌‌زنده‌یاد‌اکرم‌یاری‌بنیادگذاری‌گردید‌و‌مبارزات‌جنبش‌مائوئستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین

افغانستان‌را‌با‌الهام‌گیری‌از‌"اندیشۀ�‌مائو‌تسه‌دون"‌طی‌چند‌سال‌رهبری‌نمود.‌

‌یاد‌و‌خاطرات‌پیش‌گامان‌ما‌را‌گرامی‌می‌داریم‌و‌به‌احترام‌تمامی‌جان‌باختگان‌مائوئیس11ت‌‌و‌شعله‌یی،‌این‌فرزندان‌دلیر‌مردمان‌کشور،‌که‌خون‌های‌پاک‌شان‌توسط‌دست‌نش11اندگان

و‌جالدان‌‌فرومایۀ�‌سوسیال‌امپریالیزم‌شوروی‌ریخته‌شد،‌سرتعظیم‌فرو‌می‌آوریم.‌

‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین‌افغانس11تان‌طی‌بیش‌ت11ر‌از‌پنج‌ده11ه‌مب11ارزات‌خ11ویش‌مس11یر‌پرفرازونش11یب‌و‌ممل11و‌از‌پیچ‌وخم‌ه11ای‌ف11راوان‌را‌ب11ا‌تحم11ل‌قربانی‌ه11ا‌و

جان‌نثاری‌های‌فرزندان‌دلیر‌مردمان‌این‌خطه‌پشت‌سر‌گذاشته‌است.‌

‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جری11ان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌افغانس11تان‌در‌م11دت‌چن11د‌س11ال‌اول‌حی11ات‌،‌عم11دتا‌ب11ر‌مبن11ای‌خ11ط‌اص11ولی‌مارکسیس11تی-‌1350ت11ا‌س11ال‌1344مبارزاتی‌اش،‌از‌سال‌

‌لنینیس111تی-‌مائوئیس111تی‌)آن‌زم111ان‌مارکسیس111تی-‌لنینیس111تی-‌مائوتس111ه‌دون‌اندیش111ه(‌و‌دموکراتیک‌نوین‌حرکت‌کرد‌و‌به‌بزرگ‌ت11رین‌و‌گس11ترده‌ترین‌جری11ان‌سیاس11ی‌کش11ور‌مب11دل‌گردید.‌ولی‌با‌تأسف‌در‌اثر‌بیماری‌رفیق‌زنده‌یاد‌اک11رم‌ی11اری‌و‌کن11اره‌گیری‌اجب11اری‌اش‌از‌فعالیت‌های‌سازمانی‌و‌عوامل‌دیگری،‌در‌طول‌تقریبا‌یک‌و‌نیم‌دهه‌)کل‌دهۀ�‌پنجاه‌و‌نیم11ۀ�‌اول‌دهۀ�‌شصت(‌خط‌های‌انح1رافی‌و‌رویزیونیس1تی‌ب1ر‌بخش‌ه1ای‌مختل1ف‌جنبش‌و‌جری1ان

مسلط‌گردید‌و‌ضربات‌بی‌شماری‌را‌بر‌پیکر‌آن‌وارد‌نمود.‌

‌در‌نیمه‌های‌دهۀ�‌شصت‌یک‌بار‌دگر‌رهروان‌راستین‌جنبش‌مائوئیستی‌افغانس11تان‌پیش‌گ11ام‌گردیدند‌و‌ب11ا‌موض11ع‌گیری‌اص11ولی‌و‌ق11اطع‌علی11ه‌انحراف11ات‌رویزیونیس11تی‌و‌اپورتونیس11تی‌مسلط‌بر‌بخش‌های‌مختلف‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور،‌خط‌اص11ولی

‌بنیان‌گذار‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌ن11وین‌کش11ور‌را‌در‌س11طح‌ع11الی‌تری‌احی11اء‌نمودند.‌بخش‌های‌مختلف‌این‌حرکت‌ن11وین‌در‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جری11ان‌دموکراتیک‌ن11وین‌کش11ور‌ک11ه‌ب11ا‌اله11ام‌گیری‌و‌درس‌آم11وزی‌از‌جنبش‌کمونیس11تی‌بین‌المللی،‌مشخص11ا‌جنبش‌انقالبی‌انترناسیونالیستی،‌به‌راه‌افتاد‌و‌به‌تکامل‌خود‌ادامه‌داد،‌در‌تخالف‌با‌گروه‌گرایی‌و‌سکتاریزم‌مسلط‌بر‌بخش‌های‌مختلف‌جنبش‌و‌جریان‌در‌آن‌زمان،‌راه‌وح11دت‌ح11زبی‌را‌در

پیش‌گرفتند‌و‌از‌آن‌زمان‌تا‌حال‌پیوسته‌در‌این‌مسیر‌پیش‌رفته‌اند.‌‌

‌حرکت‌نوین‌در‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کش11ور‌از‌هم11ان‌آغ11از‌پی11دایش‌و‌پیش‌رفت‌خ11ود‌در‌چ11نین‌مس11یری،‌ب11رای‌اولین‌ب11ار‌در‌ت11اریخ‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جری11ان

‌‌یع11نی‌روز‌تأس11یس‌س11ازمان1344دموکراتیک‌ن11وین‌کش11ور‌‌از‌روز‌س11یزدهم‌م11یزان‌س11ال‌‌‌خورش11یدی‌ی11ا‌بیس11ت‌و‌یکمین1365جوانان‌مترقی‌افغانس11تان،‌در‌س11یزدهم‌م11یزان‌س11ال‌

‌س11ال‌گرد‌آن،‌ب11ه‌عن11وان‌روز‌بنیادگ11ذاری‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جری11ان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌افغانستان،‌توسط‌پیش‌گامان‌ما‌و‌در‌پیشاپیش‌آن‌ه11ا‌رفی11ق‌زن11ده‌ی11اد‌اک11رم‌ی11اری،‌تجلی11ل‌به‌عمل‌آورد.‌شمارۀ�‌ششم‌ندای‌انقالب،‌نشریۀ�‌هس11تۀ�‌انقالبی‌کمونیس11ت‌های‌افغانس11تان،‌که‌شمارۀ�‌فوق‌العاده‌به‌مناسبت‌تجلیل‌از‌این‌روز‌بود،‌در‌قسمتی‌از‌متن‌خ11ود‌درین‌م11ورد

نوشت:‌‌

‌‌هجري‌شمسي(1344»بيست‌و‌يك‌سال‌قبل‌در‌چنين‌روزي‌)سيزدهم‌ميزان‌سال‌‌‌اولين‌كنگرۀ�‌سازمان‌جوانان‌مترقي‌به‌نمايندگي‌از‌پرولتارياي‌جوان‌‌كشور،‌با‌الهام‌از‌موضع‌گيري‌هاي‌ايدیولوژيك-‌سياسي‌حزب‌كمونيست‌چين‌به‌رهبري‌مائوتسه‌دون

‌كبير‌عليه‌رويزيونيزم‌خروشچفي‌برگذار‌گرديده‌و‌اولين‌سازمان‌كمونيستي‌افغانستان‌بر‌اساس‌ماركسيزم-‌لنينيزم-‌انديشۀ�‌مائوتسه‌دون،‌‌تحت‌رهبري

‌ايدیولوژيك-‌سياسي‌رفيق‌بزرگ‌و‌شهيد‌سترگ‌اكرم‌ياري‌پا‌به‌عرصۀ�‌وجود‌گذاشت.‌مبارزات‌سازمان‌جوانان‌مترقي‌و‌به‌خصوص‌انتشار‌جريدۀ�‌شعلۀ�‌جاويد‌توسط‌اين

‌سازمان‌كه‌تأثير‌]سیاسی‌و[‌فرهنگي‌عميقي‌بر‌جامعۀ�‌ما‌وارد‌نمود‌جريان‌نيرومند‌و‌انقالبي‌جامعۀ�‌ما‌يعني‌جريان‌دموكراتيك‌نوين‌افغانستان‌را‌به‌صورت‌بزرگ‌ترين‌و‌با‌نفوذترين‌جريان‌سياسي‌كشور‌به‌وجود‌آورد‌و‌در‌متن‌آن‌جنبش‌كمونيستي‌نو‌بنياد

ما‌شگوفا‌گرديد.‌

‌به‌اين‌صورت‌است‌كه‌روز‌سيزدهم‌ميزان‌به‌مثابۀ�‌يك‌روزتاريخي‌و‌برجسته‌يعني‌روز‌ايجاد‌و‌پايه‌گذاري‌جنبش‌كمونيستي‌افغانستان‌نمايان‌مي‌گردد‌.‌تجليل‌و‌بزرگ‌داشت‌اين‌روز‌براي‌كمونيست‌هاي‌افغانستان‌از‌اهميت‌عظيمي‌برخوردار‌است‌و‌به‌خصوص

‌در‌شرايط‌حاضر‌كه‌به‌دنبال‌سال‌ها‌تسلط‌خط‌هاي‌رويزيونيستي‌و‌اپورتونيستي‌بر‌جنبش،‌به‌تازگي‌امواح‌نويني‌در‌عرصۀ�‌مبارزات‌ملي-‌طبقاتي‌كشور‌به‌حركت‌افتاده‌است‌به‌صورت‌ويژه‌اي‌اهيمت‌مي‌يابد‌.‌تجليل‌اين‌روز‌از‌لحاظ‌تاريخي‌موضع‌گيري

‌در‌آن‌سنگري‌است‌كه‌از‌آن‌عليه‌امپرياليزم،‌سوسيال‌امپرياليزم‌و‌ارتجاع‌آتش‌گشوده‌شد‌و‌به‌ويژه‌رويزيونيست‌هاي‌خروشچفي‌وطني‌را‌به‌نحو‌شايسته‌اي‌و‌در

‌خورشان‌شان‌كوبيد.‌اكنون‌بايد‌با‌موضع‌گيري‌در‌اين‌سنگر‌)سنگر‌ماركسيزم-‌لنينيزم-‌انديشۀ�‌مائوتسه‌دون(‌‌مبارزه‌عليه‌سوسيال‌امپرياليزم،‌امپرياليزم‌و‌ارتجاع‌را

‌به‌پيش‌برد‌و‌از‌همين‌سنگر‌بر‌رويزيونيزم‌سه‌جهاني،‌رويزيونيزم‌خواجه‌یي‌واپورتونيزم‌و‌سنتريزم‌آتش‌گشود.‌

‌بلي!‌بايد‌ياد‌آن‌روزي‌را‌كه‌پيش‌گامان‌ما‌و‌در‌پيش11اپيش‌آن‌ه11ا‌رفي11ق‌ب11زرگ‌و‌ش11هيد‌س11ترگ‌اك11رم‌ي11اري،‌‌ب11ا‌اله11ام‌از‌موض11ع‌گیري‌هاي‌ح11زب‌كمونيس11ت‌چين‌به‌ره11بري

‌‌لنين1يزم-‌انديش11ۀ�‌مائوتس1ه‌دون–مائوتسه‌دون‌كب1ير،‌ب11ر‌مبن11اي‌اي1دیولوژيك‌ماركس11يزم‌شجاعانه‌بپا‌خاستند‌و‌با‌ايجاد‌سازمان‌جوانان‌مترقي‌جنبش‌كمونيستي‌ماركسيستي-‌لنينيستي-‌مائوتسه‌دون‌انديشه‌را‌در‌كش11ور‌م11ا‌پاي11ه‌گ11ذاري‌نمودن11د،‌ب11ا‌اح11ترام‌تم11ام

گرامي‌داشت‌و‌تجليل‌شايسته‌اي‌از‌آن‌به‌عمل‌آورد.‌

جاويدان‌باد‌نام‌مائوتسه‌دون‌كبير‌علم‌بردار‌مبارزات‌ضد‌رويزيونيزم‌معاصر‌در‌جهان!‌

زنده‌باد‌انقالب‌عظيم‌فرهنگي‌چين‌به‌رهبري‌خردمندانه‌و‌علمي‌مائوتسه‌دون!

‌‌گرامي‌باد‌روز‌پر‌افتخار‌بنيانگذاري‌جنبش‌كمونيستي‌افغانستان‌)سيزدهم‌ميزان(‌به‌رهبري‌انقالبي‌شهيد‌رفيق‌اكرم‌ياري!«‌1344

‌سپس‌بیست‌و‌دومین‌سال‌گرد‌بنیادگذاری‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌‌خورشیدی‌مورد‌تجلیل‌قرار‌گرفت.‌‌بعد‌از‌آن‌1366میزان‌سال‌13افغانستان‌در‌

‌‌تجلیل‌گردید‌و‌‌برای‌1367میزان‌سال‌13بیست‌و‌سومین‌سال‌گرد‌این‌روز‌تاریخی‌در‌‌‌اولین‌بار‌دو‌اثر‌منتشر‌نشدۀ�‌رفیق‌زنده‌یاد‌اکرم‌یاری‌به‌نام‌های‌"غرض"‌و‌"انقالب‌و

‌مسئلۀ�‌ملی"‌به‌زیور‌چاپ‌آراسته‌شد.‌با‌تأسف‌باید‌گفت‌که‌پس‌از‌آن‌سال‌گرد‌این‌روز‌‌1368میزان‌سال‌13تاریخی‌همه‌ساله‌و‌به‌صورت‌منظم‌تجلیل‌نگردید.‌چنان‌چه‌در‌

‌‌میزان13خورشیدی‌بیست‌و‌چهارمین‌سال‌گرد‌این‌روز‌تاریخی‌تجلیل‌نشد،‌ولی‌در‌‌خورشیدی‌از‌بیست‌و‌پنجمین‌سال‌گرد‌آن‌تجلیل‌به‌عمل‌آمد.‌1369سال‌

‌این‌قصور‌و‌کوتاهی‌مبارزاتی‌در‌سال‌های‌بعد‌نیز‌ادامه‌یافت‌تا‌این‌که‌پنجاهمین‌‌میزان13سال‌گرد‌روز‌بنیادگذاری‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور‌در‌

‌خورشیدی‌فرا‌رسید.1394سال‌

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان،‌که‌درفش‌آن‌درفش‌وحدت‌دهندۀ�‌تمامیمائوئیست‌های‌کشور‌است،‌افتخار‌

‌دارد‌که‌پنجاهمین‌سال‌گرد‌روز‌بنیادگذاری‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌‌میزان‌13خورشیدی‌و‌پنجاه‌ویکمین‌سال‌گرد‌آن‌را‌در‌‌1394میزان‌سال‌13کشور‌را‌در‌

‌‌خورشیدی‌مورد‌تجلیل‌قرار‌داد‌و‌اینک‌پنجاه‌ودومین‌سال‌گرۀ�‌این‌روز‌تاریخی1395سال‌‌‌خورشیدی‌نیز‌تجلیل‌نموده‌است.‌‌امیدواریم‌که‌بتوانیم‌در‌1396میزان‌سال‌13را‌در‌

سال‌های‌بعد‌نیز‌سال‌گرد‌این‌روز‌تاریخی‌را‌تجلیل‌نماییم.‌‌

‌اینک‌با‌سربلندی‌و‌افتخار‌اعالم‌می‌کنیم‌که‌شعلۀ�‌برافروخت1ه‌ش1ده‌توس1ط‌پیش‌روان‌م1ا‌و‌در‌پیشاپیش‌آن‌ها‌رفیق‌شهید‌اکرم‌یاری‌نه‌تنها‌خاموش‌نگردیده‌بلکه‌با‌گذار‌از‌پیچ‌وخم‌ه11ا‌و‌فرازونش111یب‌های‌س111همگین،‌تحم111ل‌قربانی‌ه111ا‌و‌جان‌نثاری‌ه111ای‌بی‌همت111ا‌و‌رنج‌عظیم‌عهدشکنی‌های‌رفقای‌نیمه‌راه‌،‌فروزان‌تر‌و‌مشتعل‌تر‌از‌سابق‌می‌درخشد‌‌و‌روشنی‌بخش‌راه‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌همه‌جانب11ه‌علی11ه‌اش11غال‌گران‌امپریالیس11ت‌و‌مرتج11ع‌و

رژیم‌دست‌نشانده‌و‌راه‌انقالب‌در‌کشور‌است.

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌افتخار‌دارد‌که‌از‌همان‌اولین‌روز‌تأسیس‌خ11ود‌در‌کنگرۀ�‌وحدت‌ج1ن1ب1ش‌ک1م1ون1یستی‌)مارکسیس11تی-‌لنینیس11تی-‌مائوئیس11تی(‌کش11ور‌در‌اول

‌(،‌و‌مش11مولین‌پروس11ۀ�‌وح11دت‌جنبش‌کمونیس11تی‌1383)یازدهم‌ث11ور‌س11ال‌2004می‌سال‌‌)مارکسیستی-‌لنینیستی-‌مائوئیستی(‌کشور‌از‌هم11ان‌اولین‌روز‌به‌جری11ان‌افت11ادن‌پروس11ۀ�

‌(،‌علیه‌تجاوز‌و‌اشغال‌امپریالیستی‌و‌رژیم‌دست‌نشاندۀ�‌2001)1380مذکور‌در‌خزان‌سال‌‌اشغال‌گران‌امپریالیست‌قاطعانه‌موضع‌گیری‌نموده‌و‌شعار‌مبارزه‌و‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌علیه‌آن‌ها‌را‌بلند‌نمودند.‌حزب‌عهد‌بسته‌است‌که‌این‌مب11ارزه‌و‌مق11اومت‌را‌ب11ر

محور‌تدارک،‌برپایی‌و‌پیش‌برد‌جنگ‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی‌تا‌آخر‌ادامه‌دهد.‌

‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌هم‌زمان‌با‌پیش‌برد‌مبارزه‌و‌مقاومت‌ای11دیولوژیک-‌سیاسی‌علیه‌اشغال‌گران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌پوشالی‌دست‌نشاندۀ�‌شان‌و‌درین‌اواخر‌علیه‌اشغال‌گران‌مرتج11ع‌داعش11ی،‌مب11ارزه‌علی11ه‌تسلیم‌ش11دگان‌و‌تس11لیم‌طلبان‌قبال‌منس11وب‌ب11ه‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور‌را،‌به‌عنوان‌ی11ک‌بخش‌ض11رور‌و‌انص11راف‌ناپ11ذیر‌از‌مب11ارزه‌و‌مقاومت‌ملی‌مردمی‌و‌انقالبی،‌قاطعانه‌دنب11ال‌نم11وده‌اس11ت.‌ح11زب‌مص11مم‌اس11ت‌ک11ه‌این‌مبارزه‌را‌تا‌زم11ان‌ط11رد‌کام11ل‌تسلیم‌ش11دگان‌و‌تس11لیم‌طلبان‌م11ذکور‌از‌بدن11ۀ�‌"جری11ان"،‌ب11ه

‌منظور‌بسیج‌عمومی‌منسوبین‌برحال‌"جریان"،‌احیای‌روحیۀ�‌مبارزاتی‌منسوبین‌سابق‌غیر‌فعال‌"جریان"‌و‌تعمیق‌و‌گسترش‌"جری11ان"‌در‌می11ان‌نس11ل‌جوان‌کش11ور،‌به‌وی11ژه‌ک11ارگران‌ج11وان‌و‌عم11دتا‌دهقان11ان‌ج11وان،‌در‌مب11ارزه‌و‌مق11اومت‌علی11ه‌اش11غال‌گران‌امپریالیس11ت،

اشغال‌گران‌مرتجع‌داعشی‌و‌رژیم‌پوشالی،‌ادامه‌دهد.‌

‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌به‌منظ11ور‌درک‌عمیق‌ت11ر‌مارکس11یزم-‌لنین11یزم-‌مائوئیزم‌و‌تط11بیق‌عمیق‌ت11ر‌آن‌در‌مب11ارزات‌انقالبی‌افغانس11تان‌ج11دا‌کاروپیک11ار‌می‌نمای11د‌و‌س11عی‌به‌عم11ل‌می‌آورد‌ک11ه‌علی11ه‌انحراف11ات‌و‌اش11تباهات‌خطی‌و‌مح11دودیت‌های‌بخش‌ه11ای‌مختلف‌جنبش‌مائوئیستی‌افغانستان،‌به‌شمول‌اشتباهات‌و‌محدودیت‌ها‌و‌احیانا‌انحراف11ات‌خطی‌موجود‌در‌درون‌خود،‌به‌منظور‌وحدت‌مائوئیست‌های‌بیرون‌از‌حزب‌با‌حزب‌و‌تکام11ل

خطی‌بیش‌تر‌کل‌جنبش‌مائوئیستی‌کشور،‌مبارزه‌نماید.

‌در‌عین‌ح11ال‌ح1زب‌در‌مس1یر‌مب1ارزه‌علی1ه‌کم‌ب1ودات،‌اش1تباهات،‌و‌احیان1ا‌انحراف1ات‌خطی‌جنبش‌مائوئیستی‌بین‌المللی،‌به‌منظور‌دست‌یابی‌هرچه‌اصولی‌تر‌و‌هرچه‌س11ریع‌تر‌اح11زاب‌و‌سازمان‌های‌مختلف‌شامل‌درین‌جنبش‌به‌یک‌بیانیۀ�‌مشترک‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌و‌ایجاد

یک‌مرکز‌بین‌المللی‌مائوئیستی‌توسط‌آن‌ها‌قاطعانه‌و‌شجاعانه‌گام‌بر‌می‌دارد.

‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌در‌پنج11اه‌و‌دومین‌س11ال‌گرد‌تأس11یس‌جنبش‌م1ائ1وئ1ی1ست1ی‌و‌جریان‌دم1وکراتیک‌ن1وی1ن‌افغانستان،‌یک‌ب11ار‌دیگ11ر‌تجدی11د‌عه11د‌و‌پیم11ان‌و‌تعهد‌خارائین‌خود‌را‌برای‌پیش‌روی‌در‌این‌مسیر‌مبارزاتی،‌که‌با‌خ11ون‌جان‌باختگ11ان‌جنبشمائوئیستی‌افغانستان‌‌و‌جنبش‌مائوئیستی‌بین‌المللی‌سرخ‌گردیده‌است،‌اعالم‌می‌دارد.‌

‌‌خورش11یدی(‌ن11یز1396رفق11ا‌در‌خالل‌راه‌پیم11ایی‌در‌این‌مس11یر‌مب11ارزاتی،‌امس11ال‌)س11ال‌‌توانس11تند‌به‌مناس11بت‌تجلی11ل‌از‌پنج11اه‌و‌دومین‌س11ال‌گرد‌بنیادگ11ذاری‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و

‌‌م11یزان،‌ب11ه‌نش11ر‌و‌پخش‌گس11تردۀ�‌ی11ک‌پوس11تر13جری11ان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌افغانس11تان‌در‌‌"به‌مناس11بت‌‌تبلیغاتی‌اقدام‌نمایند‌و‌در‌حدود‌دو‌ه11زار‌ک11اپی‌از‌این‌پوس11تر‌را‌تحت‌عن11وان

‌تجلیل‌از‌پنجاه‌‌و‌دومین‌سال‌گرد‌بنیادگذاری‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جری11ان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌‌که‌حاوی‌عکس‌رفیق‌زنده‌یاد‌اک11رم‌ی11اری،‌مع11رفی‌مختص11ر‌ایش11ان،‌آدرس"،در‌افغانستان

‌ویب‌سایت‌شعلۀ�‌جاوید،‌آدرس‌فیس‌بوک‌شعلۀ�‌جاوید‌و‌آدرس‌الکترونیکی‌شعلۀ�‌جاوید‌ب11ود،در‌مکان‌های‌مناسب‌مناطق‌مختلف‌کشور،‌به‌شمول‌شهر‌کابل،‌نصب‌نمایند.‌

‌پخش‌وسیع‌پوسترهای‌تبلیغاتی‌امسال‌ن11یز‌ب11ا‌عکس‌العمل‌ه11ای‌مثبت‌و‌منفی‌هم‌راه‌ب11ود.‌تأثیرات‌کیفی‌مثبت‌و‌وس11یع‌تر‌آن‌بیش11تر‌متب11ارز‌ب11ود.‌ولی‌عکس‌العمل‌ه11ای‌منفی،‌نس11بتا‌محدود،‌نیز‌موجود‌بود‌که‌نمی‌تواند‌قابل‌دقت‌نباشد.‌روی‌هم‌رفته‌این‌فعالیت‌‌مبارزاتی‌از

چند‌جهت‌عمدتا‌موفقیت‌آمیز‌بوده‌است:

‌‌م111یزان‌به‌عن111وان‌روز‌بنیان‌گ111ذاری‌جنبش‌مائوئیس111تی‌و‌جری111ان13روز‌ت111اریخی‌‌اول(‌دموکراتیک‌نوین‌کشور‌و‌هم‌چنان‌رفیق‌جان‌باخته‌زنده‌یاد‌اک11رم‌ی11اری‌بنیان‌گ11ذار‌س11ازمان‌جوانان‌مترقی‌افغانس11تان‌و‌جری11ان‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌کش11ور‌درین‌اق1دام‌وس11یع‌تبلیغ11اتی‌مستقیما‌به‌توده‌ها‌و‌اقشار‌وس11یع‌اجتم11اعی،‌به‌خص11وص‌نس11ل‌ج11وان‌کش11ور‌ک11ه‌ب11ا‌ت11اریخ‌مبارزاتی‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌افغانستان‌آشنایی‌نسبتا‌کم‌تر‌دارند،

معرفی‌گردید.‌

‌‌آدرس‌ویب‌سایت،‌آدرس‌الکترونیکی‌و‌آدرس‌فیسبوک‌شعلۀ�‌جاوید‌به‌صورت‌وسیع‌دردوم(‌اختیار‌اقشار‌وسیع‌اجتماعی‌قرار‌داده‌شد‌تا‌ازین‌طریق‌بتوانند‌با‌اهداف‌و‌مواض11ع‌ح11زب

کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌آشنائی‌گسترده‌حاصل‌نمایند.

‌‌میزان‌باعث‌خلق‌بیش‌تر‌انگیزه‌در‌پیش‌برد‌فعالیت‌های‌عملی13نصب‌وسیع‌پوستر‌‌سوم(‌مبارزاتی‌و‌گسترش‌چنین‌فعالیت‌ها‌در‌میان‌توده‌ها‌و‌اقشار‌وسیع‌اجتماعی‌م11ردم‌اعم‌از

‌زنان‌و‌مردان،‌در‌میان‌منسوبین‌حزب‌شد‌و‌باعث‌تقویت‌بیش‌تر‌شور‌و‌شعف‌و‌دل‌گ11رمیمبارزاتی‌آن‌ها‌گردید.‌

مهم‌ترین‌کاستی‌های‌این‌فعالیت‌عملی‌مبارزاتی‌را‌می‌توان‌ذیال‌برشمرد:‌

‌تعداد‌پوسترهایی‌که‌در‌اختیار‌رفقای‌شامل‌در‌این‌عمل‌مبارزاتی‌ق11رار‌گرفت11ه‌ب11ود،‌اول(‌نسبتا‌کم‌بود.‌تعداد‌قابل‌توجهی‌از‌رفقا‌به‌این‌کمبود‌معترف‌بوده‌و‌تقاضا‌داشتند‌که‌بعد‌ازین‌باید‌در‌فعالیت‌های‌مبارزاتی‌این‌چنینی‌تعداد‌بیش‌ت11ری‌از‌پوس11ترها‌و‌اوراق‌تبلیغ11اتی

در‌اختیار‌شان‌قرار‌بگیرد.‌‌‌

‌‌میزان‌صرفا‌به‌زبان‌دری‌تهیه‌گردیده‌بود‌و‌این‌یک‌کم‌بود.‌الزم‌اس11ت‌ک11ه‌13پوستر‌دوم(‌بعد‌ازین‌پوسترها‌و‌س11ایر‌اوراق‌تبلیغ11اتی‌ح11زب‌ح11داقل‌ب11ه‌دو‌زب11ان‌دری‌و‌پش11تو‌به‌ط11ور‌جداگانه‌تهیه‌گردد‌و‌حسب‌ضرورت‌در‌مناطق‌مختل11ف‌پخش‌گ11ردد.‌ح11تی‌م11ا‌بای11د‌در‌آین11ده‌قادر‌گردیم‌که‌به‌زبان‌های‌مختلف‌دیگر‌در‌کشور‌نیز‌اوراق‌تبلیغاتی‌حزب‌را‌تکثیر‌و‌توزی11ع

نماییم.

‌‌م11یزان،‌امس11ال‌ن11یز‌ب11ا‌عکس‌العمل‌ه11ای‌منفی‌تسلیم‌ش11ده‌ها‌و13نص11ب‌وس11یع‌پوس11تر‌‌تسلیم‌طلبان‌قبال‌‌منس11وب‌‌ب11ه‌جنبش‌چپ‌کش11ور‌و‌هم‌چن11ان‌گروپ‌ه11ای‌معی11نی‌از‌اح11زاب‌ش11امل‌در‌رژیم‌دست‌نش11انده،‌به‌ش11مول‌ع11ده‌ای‌از‌منس11وبین‌س11ابق‌رژیم‌دست‌نش11اندۀ�‌سوس11یال‌امپریالیس11ت‌های‌اش11غال‌گر‌ش11وروی‌س11ابق‌ک11ه‌اکن11ون‌در‌خ11دمت‌اش11غال‌گران‌امپریالیست‌و‌رژیم‌دست‌نشاندۀ�‌شان‌ق1رار‌دارن11د،‌مواج11ه‌گردی1ده‌اس11ت.‌چنان‌چ11ه‌در‌چن1د‌س11احه‌از‌والی11ات‌مختل11ف‌کش11ور،‌در‌خوش‌خ11دمتی‌ب11ه‌اش11غال‌گران‌امپریالیس11ت‌و‌رژیم‌دست‌نشانده،‌یک‌تعداد‌از‌پوسترهای‌نصب‌شده‌توسط‌آن‌ها‌کنده‌شده‌و‌از‌بین‌ب11رده‌ش11ده

است.‌

‌تسلیم‌شده‌ها‌و‌تسلیم‌طلبان‌قبال‌منسوب‌به‌جنبش‌چپ‌کشور،‌به‌خصوص‌تحت‌این‌بهانه‌ب11ه‌چنین‌خوش‌خدمتی‌تسلیم‌طلبانه‌و‌خفت‌بار‌تن‌در‌می‌دهند‌ک11ه‌گوی11ا‌ممکن‌اس11ت‌نص11ب‌این‌پوسترها‌به‌آن‌ها‌نسبت‌داده‌شود.‌این‌افراد‌آن‌چنان‌به‌تس11لیمی‌و‌تس11لیم‌طلبی‌خوگرفت11ه‌اند‌و‌آن‌چنان‌حقیر،‌درمانده‌و‌جان‌نگه‌دار‌شده‌اند‌که‌حتی‌جرئت‌ندارند‌با‌پوسترهای‌نصب‌شدۀ�‌قاتل‌هزاران‌"مائوئیست"‌و‌"شعلۀ�‌یی"‌و‌ده‌ها‌هزار‌هم‌وطن‌دیگر‌م11ا،‌یع11نی‌ن11ا‌نجیب‌م11زدور،‌ک11ه‌در‌طی‌چن11دین‌س11ال‌مس11ئولیتش‌در‌ریاس11ت‌‌اس11تخبارات‌رژیم‌دست‌نش11اندۀ�‌اشغال‌گران‌سوسیال‌امپریالیست‌سابق‌به‌جالدی‌مشغول‌بود‌و‌ب11ه‌همین‌س11بب‌ع11اقبت‌ب11ه‌ریاس111ت‌ح111زب‌رویزیونیس111ت‌میهن‌ف111روش‌و‌ریاس111ت‌جمه111وری‌رژیم‌دست‌نش111اندۀ�‌سوسیال‌امپریالیست‌ها‌رسید،‌با‌نفرت‌و‌انزجار‌نگاه‌کنند،‌چه‌رسد‌به‌این‌ک11ه‌در‌مقاب11ل‌آن‌عکس‌العمل‌منفی‌نشان‌دهند.‌ولی‌در‌مقابل‌پوستر‌بنیان‌گذار‌جنبش‌مائوئیستی‌و‌جری11ان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور‌عکس‌العمل‌منفی‌نشان‌می‌دهند‌و‌به‌کندن‌و‌پاره‌ک11ردن‌آن‌اق11دام‌می‌نمایند.‌اگر‌در‌آینده‌این‌خوش‌خدمتی‌آن‌ها‌به‌اشغال‌گران‌امپریالیس11ت‌و‌رژیم‌پوش11الی‌دست‌نشانده‌ادامه‌یابد،‌ما‌ناگزیریم‌در‌عکس‌العمل‌علیه‌این‌اق11دام‌خاینان11ۀ�‌آن‌ه11ا‌اق11دامات

مقتضی‌به‌عمل‌آوریم‌و‌در‌قدم‌اول‌نقاب‌از‌چهره‌های‌این‌دورویان‌برداریم.‌

زنده‌باد‌جنبش‌مائوئیستی‌افغانستان!‌زنده‌باد‌یاد‌و‌خاطرۀ�‌رفیق‌زنده‌یاد‌اک11رم‌ی11اری‌و‌س11ایر‌پیش‌گام11ان

جنبش‌مائوئیستی‌و‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌کشور!زنده‌باد‌مارکسیزم-‌لنینیزم-‌مائوئیزم!

حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌1396عقرب‌13

******‌یادداشت:‌به‌دلیل‌بروز‌مشکالت‌در‌جمع‌آوری‌گزارش11ات‌مرب11وط‌ب11ه‌تجلی11ل‌از‌پنج11اه‌ودومین‌س11ال‌گرد‌بنیادگ11ذاری‌جنبش‌مائوئیس11تی‌و‌جنبش‌دموکراتیک‌نوین‌افغانستان،‌تهیه‌و‌انتشار‌این‌سند‌مدتی‌ب11ه‌تعوی111ق‌افت111اد.‌ازین‌ب111ابت‌از‌خوانن111دگان‌"ش111علۀ�‌جاوی111د"‌پ111وزش

می‌طلبیم."هیئت‌تحریر‌شعلۀ�‌جاوید"

**********************5

مائویست( ګوند بیانیه: ) د افغانستان کمونیست

»په افغانستان کی د امریکی دنوي استراتیژی«

په باره کیبلاخره وروسته له میاشتو غاړه غړولو څخه د ټرامپ تر مشری لاندی د امریکا دولت »په افغانستان کی د امریکی نوی استراتژی« اعلان کړه.

ستراتیژی« ډیری اړخونو تفصیلی جزیات تر اوس4ه پټ پ4اتی دي. دهغ4ه ک4وم مهم اړخون4ه چ4ه ت44ر اوس4ه ښ4کاره ش4وی دي او پ44ه رس4نیو کی مط4رح س4وی دي پ4هادذکرشوي »...

لاندی ډول دي:

- له افغانستان نه دځواکونو دوتلو محال ویش لغو کول.1

- د امریکایی ښکیلاکګر ځواکونو ډیروالی په افغانستان کی، داوس لپا ره د درو زرو کسانو په شاوخا کی.2

- دامریکی دهوایی ځواکونو لخوا په افغانستان کی دهوایی عملایاتو زیاتوالی.3

- د لاسپوڅی رژیم د پوځ لاډیرسمبالول او روزنه.4

- په افغانستان کی د »ملت جوړونی« په چاروکی »مداخله نکول« او د»ترخګر« لاډیر وژلوباندي تمرکز.5

- د طالبانو بیا واک ته درسیدو مخنیوی او طالبانو ته د قانونی موقعیت ورکولو هڅه.6

- هند ته لاډیر نېږدی کیدل او پر پاکستان باندی ډول ډول فشارونو زیاتوالی.7

- اروپایی، جاپانی او استرالیایی امپریالیستانو او هند سره ګډ دامپریالیستی- ارتجاعی صفبندی ډیروالی د چین او روسیه په ضد. 8

دا موضوعګانی په لنډ ډول څیړو:

ویش لغو:‌له افغانستان نه دځواکونو دوتلو محال

پرافعانستان باندي دامریکایی امپریالیستانو او دهغوی دمتحدینو دیرغل له پیله، دهغوی ل4ه ل4وری دهی4واد ښ4کیلاک او پ4ه افغانس4تان کی دلاس پ4وڅی رژیم ج4وړول دامریک44ا دج44ورج

بوش دجمهوری ریاست ترپایه پوری، دامپریالیستی ښکیلاکګر ځواکونوشتون په افغانستان کی او پ44ه ځ44انګړی ډول امریک44ایی ښ4کیلاکګر ځ44واک پ4ه هی4واد کی، ورو وروډی4ر س4ول.

دښکیلاکګر ځواکونو ډیروالی سربیره دهغوی په ضد جګړیز مقاومت روځ تربله دډیروالی اوخپوریدو په حالت کی وه.

په امریکا کی د اوباما دجمهوری ریاست له پیله، او دهعه دټاکنیزو وعدو پیښ4ي کولوپراس4اس چ44ه پ4ه افعانس4تان کی دجګ44ړی پ4ه ب4ری س4ره پ44ای ت4ه رس4ول او دامریک44ایی ځواکون44و

ایستل وه، سپینی ماڼی د»افغانستان نه دوتلو استراتژی« یی مطرح کړه.

ستراتیژی« په واقعیت کی یو ستر درواغ وو ترڅو دامپریالیستی ښکیلاکګر ځواکونودډیروالی او پ44ه ځ44انکړی ډول دامریک44ایی ښ44کیلاکګر ځواکون44و زی44اتوالی پ44ه هی44واد کیااما هغه »

کی وو چه ټول ټال دامریکا ښکیلاکګر متحدینو سره یوځای په »ناټو« کی اودناتو نه بهر یوسل و پنځوس زره کسانو پوری رسیده.2009دسل زره کسانوترسرحد پوری په کال

ستراتیژی«په ظاهره کی ددي نظامی فرضیي پربنسټ چی دامپریالیستی ښ4کیلاکګر یوس44ل و پنځ4وس زره کس4یز ځواکون44ه توانی4دلی ش4ی چی ددرو کلون44و پ44ها»دافغانستان نه دوتلو

کال پوری د ښکیلاکګر او لاس پوڅی رژیم پر ضد جګړیزمقاومت کاملا وځپی او تر دی حده هغوی کم44زوری ک4ړی ت4ر څ44و دامریک44ایی ښ4کیلاکګر او2012موده کی یعنی تر

ت44ر پای44ه ل44ه2012دهغه دمتحدینو ځواکونو ته له افغانستان نه دوتلو زمینه برابره شي. ددی استراتژی په اساس داسی پتیلی وه چه د امریکا امپریالیستی ښ44کیلاکګر ځواکون44ه دک44ال

2016 تر ختمه ددی ځواکونو ډیری برخی له افغانستان ووځی. او پاتی ځواکونه هم باید تر دوه ن4ورو کلون44و پ4وری یع4نی د 2014افغانستان څخه ورو ورو وتل پیل کړی او د کال

کسان امریکایی ځواکونه په افغانستان کی دامریکا دسفارت امنیتی ځواک په نامه پاتی کیږی. 1000کال تر پایه له افغانستان نه وتلي وای او ددی کال په پای کی به یوازی

ویش په اس4اس او ددي دروغجن ادع4ا دط44رح س4ره ج44وت چ4ه دامریک4ا جګ4ړه ل4ه هی4واد ن4ه به4ر ت4ر ټول4و اوږده جګ4ړه دپ4ای ت4ه رس4یدو پ4ه ح4ال کی ده د امریک44ایی ددی محال

کال ترپایه له افغانستان نه وتلي دی. ولی مسلمه او روښانه واقعیت داوه چه دامریکایی امپریالیس44تی جګ44ړه پ44ه افغانس44تان2014امپریالیستانو ښکیلاکګر ځواکونو ډیره لویه برخه د

س44تراتیژیک پ44وځی اډی رس44مااکی پای ته نه وه رسیدلی. امریکایی امپریالیستانو دا تلاښ کاوه چه دلاس پوڅی رژیم سره امنیتی قرارداد نهایی کړی او په افغانستان کی اوږدمحاله

په لاس راوړی او دخپل ځواکونو اوږدمحالی شتون په افغانستان کی ګویا قانوی کړی.

چه اړتیا نه لیدل کیږی دلته په تفصیل سره خبری پری وکړو، دا هیله پوره نش4وه او دلاس4پوڅی رژیم جمه4ور رئیس دهغ4ه دلاس4لیک س4ره موافق4ه ونک44ړه.٬ ولی په بیلابیلو دلایلوسره

پدی دلیل او هم دجګړی زیاتیدل په افغانستان کی، د امریکایی پاتی سوی ځواکونو دوتلو محال ویش په دقی44ق ډول اج44را نس44و. س44ربیره پ44ردی د ب44ارک اوبام44ا د جمه44وری ریاس44ت

ورستی ورځی په امریکا کی، د ډیرشمیر جمهوری غوښتونکو سناتورانو او دامریکا د پوځ جنرالانو مخالفت د ځواکونو دوتلو محال ویش ټاکلو سره روښانه او څرګند وو او دهم44دی

دلیل پربنسټ د»پاتی شوی« امریکایی ځواکونووتل له افغانستان نه په هغه وخت کی د تعلیق حالت کی سو.

وروسته له هغه څخه چه د دریم شاه شجاع )حامد کرزی( واکمنی پای ته ورس44ید او لاس پ44وڅی رژیم د »ملی ی4والی« حک44ومت پ44ه بڼ4ه دواک پ44ه ګ4دی کیناس4ته، رژیم دارګ او

دلاس پ44وڅی٬سپیدارماڼی ته دلار موندنی په لمړیو کی»امنیتی تړون« له امریکایی امپریالیستی ښکیلاکګرو سره لاسلیک کړ. ددی »امنیتی تړون« ورته والی له پخوانی تړونونوسره

دومره روښانه او واضح دی لکه چه له یاد شووتړونونوڅخه نقل اخستل شوی وي.٬امیرانو په کابل کی او انګلیسی استعمار تر منځ

س44تراتیژی« ل44ه افغانس44تان ن44ه فق44ط ی44وتشادامریکایی امپریالیستی ښکیلاکګر او لاس پوڅی رژیم تر منځ ددي»امنیتی تړون« لاس لیک په ښکاره ډول دا وښوده چه داوباما »دوتل44و

عب44ارت وو او د هغ44ه څ44ه پ44ه لټ44ه کی چ44ه امریک44ایی امپریالیس44تان وه او دي، هغ44ه پ44وره وت44ل ن44ه بلک44ه اوږدمح44الی ش44تون پ44ه افغانس44تان کی وه او دی. پ44ه حقیقت کی امریک44ایی

امپریالیست ښکیلاکګر سیمه ی4یز او نړی4وال اوږدمح44الی س4تراتیژی پ4ه حس4اب افغانس4تان ت4ه راغلی دي ن4ه د لن4ډ محال4ه او ژرت4یردونکی ت4اکتیکونو پربنس4ټ بان4دي. ل4دی پل4وه م4ونږ

دامپریالیستی یرغل او ښکیلاک له پیله تر اوسه پرله پسی ویلی دی چه امریکایی ښکیلاکګر له افغانستان نه تلونکی ندي او مونږ باید د هراړخیزه مبارزه او مقاومت دپرمخ بیول44و پ44ر

محور ملی ولسی او انقلابی مقاومت جګړی ته دامپریالیستی ښکلیلاکګراوددوی لاس پوڅی ملی خاینینو په ضد تیاری ولرو.

لدی کبله دافغانستان څخه دامریکایی ځواکونو وتلو محال ویش لغو، چ4ه ګوی44ا دا پ44ه افغانس4تان کی دامریک44ا دن44وي س4تراتیژی ډی4ره مهم44ه برخ4ه ج44وړوی، ی4وتش څرګندون44ه ده. پ44ه

واقعیت کی داسی محال ویش تر اوسه شتون ن4ه درل4ود. د ځواکون4و دویس4تلو مح4ال ویش لفظی لغ4وه ی4وازی کی4دای س4ی دا دامریک44ایی امپریالیس4تانواوږد مح4الی س4تراتیژی قص4د او

نقشی ښکاره اعتراف په افغانستان کی د ښکیلاکګر ځواکونو اوږدمحالی شتون لپاره وی. هغه څه چه پدی منځ کی ت44ازه ت4وب ل4ری هغ4ه دادی چ4ه اوس دوی پ4ه ښ4کاره وایی

چه ګیدای سی پوځ یی لکه دجاپان او سویلی کوریا په شان په لسګونه کاله په افغانستان کی هم پاتی سی.

په افغانستان کی د امریکایی ښکیلاکګر ځواکونوډیروالی

ستراتیژی « نه يوازی د افغانستان څخه د امریکایی ښکیلاکګر ځواکونود ویستلو محالویش لغو ده، بلک44ه د ی4اد ځواکون4و زی44اتوالی پ4ه هی4واد کیا» په افغانستان کی د امریکا نوی

هم شامل دی. اوس محال دری زره کسیز ځواک زیاتوالی په نظر کی نیولی شوی دی. ولی په راتلونکي کی د ځواکونودلا ډیروالی لپاره لاره خلاصه ده چه د اړتیاپه ص44ورت کی

به عملی کیږی. نو ځکه » د امریکا نوی ستراتیژی په افغانستان کی« په حقیقت کی د امریکایی ښ4کیلاکګرځواکونودډیروالی س4تراتیژی پ44ه افغانس4تان کی ده . پ44دی س4تراتیژی

کی د ځواکونود ډیریدوحدود او ثغورمعین اوځانګړي شوی ندی اوهیڅ محدودیت ورته په نظر کی ندی نیول سوی.

ولی واقعیت دادی چه د امریکایی امپریالیستانود ځواکونو د زیاتی4دو امک44ان پ44ه افغانس4تان کی ل4ه عی4نی لحاظ44ه ل4ه س4خت اقتص44ادی، نظ44امی او سیاس4ی مح44دودیت س4ره لاس او

ګریوان دی. څه وخت چه د » وتلو ستراتیژی له افغانستان نه « په چوکاټ کی د اوبام4ا د ریاس44ت جمه4وری پ4ه زمان44ه کی، د امریک44ایی ښ4کیلاکګر ځواکونوټ44ول ش4میر س44ل زره

کسانو ته ورسیده، د امریکا د یرغل کلنی افتصادی لګښت سل ملیارده ډالرو ته ورسیده، یعنی دهر امریکایی پ44وځی لپ4اره یومیلی4ون ډال4ر پ44ه ی44و ک4ال کی، ل4دی کبل4ه ک4ه م44ونږ د

همغه پخوانی نرخ به اساس محاسبه وکړو د یوه امریکایی پوځی ډیریدل داوس4نی امریک44ایی ځواکونوپ4ه ش4میرکی پ4دی مع4نی ده چ4ه دامریک4ا پ4وځی لګښ4ت پ4ه افغانس4تان کی ی4و

میلون ډالر زیاتوالی مومی.

د اقتصادی پلوه امریکا ته په یو کال کی دری میلیارده ډالره اضافی نظ4امی لګښ4ت پ4ه مان4ا ده چ4ه دا ش4میره ل4ږ٫ مثلا: وافغانستان ته دری زره تازه دمه امریکایی ځواکونه لیږل

کم تر ټول هغه لګښت چه د امریکا دولت یی د لاس4پوڅی رژیم دڅ4و س4ووزرو نط4امی پوش4الی ځواکون44و دکل4نی لګښ4تونو د ت4امین لپ4اره افغانس4تان ت4ه ورک4وی.پ4ه دی ډول د ی4وه

امریکایی نظامی اقتصادی لګښت په افغانستان کی دپوشالی لاسپوڅی رژیم دسلونظامی ځواکونود اقتصادي لګښت سره برابره ده .ددی محاسبی له مخی د امریکا د دولت ټوله

کلنی نظامی بودجه اوه سوه ملیارده ډالره سر سام اوره څپره ده فقط دامریکا نه بهرد یوه اوه سوه زره کسیز یرغلګریز اوښکیلاکګریز لښکرکښی دلګښت د تامین لپ44اره دافغانس44تان

د شرایطو سره مشابه شرایطو کی بسیا کوی نه دی نه ډیر.

دام4ریکی ټ44ول نظ44امی لګښ44ت پ44ه ع44راق ا وافغانس44تان کی دو زره٬ کال په ورستیو کی په خپله دامریکایی سرچینوله خوا س44رته رس44ید لی دي۲۰۱۴دهغو محاسباتوسره سم چه د

آا مهمو عواملو لامل وګرځید چه ځوکاله مخکی اقتصادي ک4ړکیچ د امریک44ا لمن4ه نی4ولی اوورس44ته ل44ه میلیارده ډالره زیاته)دوه تریلیون ډالره(اټکل شوی ده . په واقعیت کی یو له نسبت

هغی ټول لوی او واړه غربی امپریالستی هیوادونه او په یوه معنی ټول44ه ن44ړی ت44ه س4رایت وک4ړی . دام4ریکی همدغ44ه غټ نظ4امی لګښ4ت پ4ه یرغلګری44ز او ښ44کیلاکګریز لښکرکښ4ی پ4ر

افغانستان او عراق باندی وو .

دا ښیی چه حتی، امپریالستی زبرځواک لکه دامریکی متحده ایالات دا توان نلری چه په افغانستان کی دښکیلاکګرو ځواکنود پراخه ډیروالی لګښت په غاړه واخلی 4 حتی

دامریکا دولت دا توان نلری چه دیو بل یرغلګریز اوښکیلاکګریز لښکرکښی لګښت دعراق دجګړی په ځیر په غاړه٫ویلی شوچه دامریکا په او سنی اقتصادی وضعیت کی

واخلي یا دبیلګی په ډول د ښکیلاکګر ځواکونوشمیر په افغانستان کی سل زره کسانو ته لوړ بوزی . دغه محدودیت یواځی پخپله د امریکی په اقتصادی وضعیت پوری اړه نلری

بلکه په افغانستان کی د امریکی متحد ینو پوری هم اړه لری . د امریکی یوشمیر متحدین په افغانستان کی د جګړی دډګر څخه پښی سپکی کړی دی او ګمان نه کیږی چه

حد اقل د لنډی مودی لپاره بیا ودي ډګر ته را دننه شی 4

لاتاهمدا اوس دامریکا متحده ای٬په افغانستان کی د امریکایی ښکیلاکګرونظا می ځواکونو پراخه ډیروالی دکسانو دشمیر په لحاظ نا ممکنه یا تر یوه بریده ډیر سخت دی

ستراتیژیکی اډوکی دامریکی نه بهریرغلګریز او ښکیلاکګریز شتون لری.په یوه نحوه د امریکی د عسکرو ډیرهادنړی تر پنځوسو زیاد و هیوادونو او یوسل اوپنځوس نه زیات نظامی

برخه دهغه هیواد نه بهرکی او لږه برخه یی په هیواد کی دننه ځای پرځای دي په حقیقت کی د امریکا امپریالستی ځواکونه په نړی کی په پراخه کچه دومره تیت دي چه د

پخوانی امپراتوریواوسنی نظامی تاریخ کی بی ساری یا حد اقل کم ساری دی . دامریکا او نړی وضعیت په داسی ډول دی چه دامریکا ارتش نشی کولای په نړی کی دخپلو

بلکه فقط کولای شی پخپلو یاد شوو اډوکی د خپلو ځواکونو ټاکلی برخی لږ اوډیر په نورو ځایونوکی ځای پرځای کړی چه معمولا نشی٬ستراتیژیک نظامی اډو څخه تیرشیا

کولای بسیا کونکی وی او سربیره پر هغه نشی کولای خالی دخطری ا وسی .

دامریکا د بیلګی په ډول پرعراق باندي د امریکا یرغلګریز اوښکیلاکګریزلښکرکښی، او همدارنګه دامریکی د سل زره کسیز شکیلاکګرځواکونوشکیلاکګر شتون په افغانستان کی،

امپریالیستان دی ته اړشول چه په امریکا کی دننه د نظامی اډوڅخه دځواکونو"کسان ګمارلو" سربیره دامریکا نه بهر دامریکایی لښکرو د احتیاطی ځواکونو یوه برخه هم راولی.

په دواړو مواردو کی هم د امریکا په دننه او هم د دي هیواد په بهر کی د امریکا د ځواکونو په اډو کی قسمی پوځی خلاګانی رامنځ ته شول.

اوس محال، له سیاسی پلوه دامریکا دنظامی ځواکونوپه پراخه کچه زیاتوالی پ4ه افغانس4تان کی دس4خت مح4دودیت س4ره مخ دی پ4ه امریک4ا کی دټ4رمپ ترمش4ری لان4دي د امریک4ا

ددولت پر وړاندی پراخ سیاسی مخالفتونه یو له دی محدودیتونو څخه دي.

ستراتیژی " په هکله پریک44ړه او دهغ4ه پ4ه هکل4ه وروس4تنی پریګ44ړه څومیاش4تی وځنډی4دی اواپه واقعیت کی دامریکا ددولت همدغه سخت سیاسی محدودیت ؤوچی د"امریکا نوی

هغه محال چی دپریکړی په هکله وروستنی پریګړه وشوه او اعلان شو، یواځی د یو دری زره کسیز زیاتوالی ومنل ش44و ن44ه ترهغ4ه ډی44ر.س4ربیره پرهغ4ه هم4دا دلی4ل ؤو چی ددی دری

زره کسیز زیاتوالی ندی عملی شوی.

په ځانګړی توګه په افغانستان کی دامریکا د نظامی ځواکونو پراخ زیاتوالی دامریکایی ځواکونو د تلفاتو پراخ ډیروالی او هم دامریکایانو دنظامی لګښت پ44راخ ډی44روالی لام44ل ګ44رځی

او دواړه موارد کولای شي د ټرمپ تر مشری لاندی دولت پروړاندي د ټینګ سیاسی مخالفت لامل ش4ی. دټ4رمپ ترمش4ری لان44دی پ4ه امریک44ا کی د امریک44ا دولت پ4ه واقعیت کی

دځان پروړاندي د پراخ سیاسی مخالفت شتون له پلوه، دسیاسي اړخونو دډیر محدودیت سره مخ دي او نشی کولای دخپلو برنامو د علمی کیدو لپاره پ4راخ ګامون44ه واخلی، لیکن

په هرمورد کی په احتیاط سره عمل کوی ترڅو دلاډیرژور او پراخ مخالفت لامل نشي. په افغانستان کی د امریک44ایی ښ44کیلاکګرځواکونو پ44ه ډی44روالی کی دامریک44ا ددولت س44خت

سیاسی محدودیت دامریکی په متحدینو پوری هم اړه لری. په امریکا کی دټرمپ ددولت رامنځ ته کیدل په امریکا کی، که له یوه خوا داروپایي اتحادیی څخه د بریت44انیی د وتل44و

سره همزمانه وو، له بلی خوا امریکي څخه د فرانسی دلری والی لامل او همدا راز د جرمنی دپام وړ لری والی د امریکی څخه، په بل عبارت سره د امریکی د امپری44الیزم تض44اد د

، ډی4ر س4وی دی او پ4ه دی اعتب4ار س4رهفرانسی د امپریالیزم او دجرمنی دامپریالیزم سره چی پ4ه اروپ4ایی اتح4ادیی کی دوه اص4لی امپریالیس4تی او هیژومونیس4ت ځ4واکمن هیوادون4ه دي

دامریکایی امپریالیستانو او په اروپایی اتحادیی کی شامل امپریالیستانو ترمنځ تضاد ډیرشوی دي، لد ې سره ،دامریکایی امپریلیستانو سیاست دافغانستان دجګړی په هکل44ه ت44ل دغ44ه

وو او اوهمدا به اوسی چی په ناټو کی خپل متحدامپریالیستی قدرتونه دی جګړه کی راښکیل کړی او"مسولیتونه" وسپاری. نوځکه له یوه اړخه دی ته اړ دي چی په خپل سر اول44ه

خپل4و متح44دینو س44ره ل44ه مش44وری پرت44ه پ44ه افغانس4تان کی دځواکون44و د زی44اتوالی پ44ه هکل4ه پریک44ړه وک44ړي،ځک44ه چی پ44ه افغانس44تان کی دامریک44ا دځواکون44و ډی44روالی،پ44ه افغانس4تان کی

دامریکادمتحدینودځواکونود ډیروالی کچه هم ښيي او لازم ده چی امریکایان دنوم4وړی ق4درتونو سیاس4ی محدودیتون4ه پ4ه پ4ام کی ول4ری. درس4می احس4ایی پ4ر بنس4ټ اوس مح4ال پ4ه

افغانستان کی ټول ټال پینځلس زره امریکایی ځواکونه او د ناټوغړی نورښکیلاکګرځواکونه شتون لری چی یولس زره یی په امریکا او څلور رزه د "ن44اټو" د غ44ړو ن44ور هی44وادو پ44وری اړه

لري. دا احتمال شته چی په افغانستان کی دامریکا د دری زره کسیز دځواکونو ډیروالی،د "ناټو" دغړو هیوادونو د دوزره کس4یز ځواکون44و زی44اتوالی هم پ44ه ب44رکی ونیس44ی پ44ه دی ډول

سره په هیواد کی د امپریالیستی ښکیلاکګرو ځواکونو ټول شمیربه شل زرو کسانو ته ورسیږي.

دامریکی ددولت دسخت سیاسی محدودیت ب44ل اړخ پ44ه افغانس4تان کی دښ4کیلاکګر ځواکون44و پ4راخ ډی4روالی دی، دام44ریکی ددولت هڅ44ه دام4ریکی دامپری44الیزم دامپریالیس4تی خپ4ل

منځی تضادونو دلاډیروالی مخنیوي دروسیی د امپریالیزم او چین سوسیال امپریالیزم سره ده، چی په تیروڅو کلونو کی یو په بل پسی پ44راخ او ژورش44وی دي او ډی44ر خطرن44اک اړخون44ه

یی نیولی دي.

افغانستان یو له هغو یادشوو تضادونو دپراخوالی او ژوروالی ډګردی. څرګنده ده چی دامریکایی شکیلاکګرو ځواکونو دپراخ ډیروالی په سیمه اونړی کی ددوو سترو ځواکونو کل44ک

غبرګون سره به مخامخ شي.

د امریکا د هوایی ځواکونوله خوا دهوایی عملیاتو ډیروالی په افغانستان کی

په افغانستان کی دامپریالیستی ښکیلاکګرو خواکونو هوایی برلاسی ، په ځانګړی ډول دامریکایی شکیلاکګرو ځواکونو هوایی برلاسی ډیر ښکاره او روښانه دۍ. ددوی د سمبال

شوي، عصری، ځواکمن او روزنه لیدلی هوایی ځواکونو په وړاندی یو کمزوری هوایی ځواک او یا لږترلږه هوایی مدافع سیستم شتون نلری.

ویلای شوچی له دی پلوه حتا دلاسپوڅی رژیم هوایی ځواک چی د امریکایانو له خوا تازه په یو شمیر جنګی الوتک44و س44ره چی ددویم نړی44وال جګ44ړی څخ44ه پات44ه ش44وی دی س44مبال

شوی دي، په افغانستان کی بی سیاله دی.

آا پی4ل ش44وی دی. دبیلګهی پ44ه ډول ی44وازیاد" دامریکا کی نوي ستراتیژی په افغانستان " کی د هوایی عملیاتو دوه برابره ډیروالی منل شوی دی او له څ44ه م44ودي را پ44ه دیخ44وا عمل

غورځ4ول ش4وی دی پ4ه ښ4کاره ډول بای4د دا اق4رار دتیرو نهه میاشتو هوایی عملیاتو په ترڅ کی د امریکا ده4وایی ځواکون4و ل4ه خ4وا پ4ه افغانس4تان کی ددوه زره پ4ه ش4اوخوا کی بمون4ه

وکړوچی د هوایی عملیاتونو دوه برابره زیاتوالی سمدستی اغیزی یی درلودل او ددی لامل شو چی نور د څ44و ولایتون4و مرکزون44ه لک4ه هلمن4د، اروزګ4ان، کن4دز، پکتیک4ا، ف4راه، س4رپل،

فاریاب اوداسی نور د سږکال دجګړو په موسم لږترلږه ترسمدستی ګواښ لاندی ندي.

په واقعیت کی دامپریالیستی ښکیلاکګرو ځواکونو ددوه برابره هوایی عملیاتو موخه، په خانګړی توګه په افغانستان کی دامریکا دهوایی ځواکون44و پ44ه لم44ړی ګ44ام کی دپ44راخ نظ4امی

راغونډیدلوڅخه ددوی او پوشالی رژیم پروړاندی چی دولایتونو مرکزونه دسمدستی ګواښ لاندی دراتلو لامل ګرځی او یا لویی لاری په پراخه کچ44ه داوږدي م44ودي لپ44اره وت44ړل ش44ي،

مخنیوی وکړي.

په افغانستان کی د امریکایی ښکیلاکګرو هوايي ځواکونوله خوا عملیاتونو دوبراره ډیروالی دیادشوی ځواکونو د تلفاتوسبب نګرځی حال داچی د" وسلوالو مخالفینو" پراصلی څ44یرو

باندی دامپریالیستی ښکیلاکګرو او لاسپوڅی رژیم دوه برابرو بریدونو امکان ډیرشي.

ډیدوڅخه مخنیوی د امپریالیستی شکیلاکګر ه44وایی ځواکون44ود عملی4اتو دو ه براب4ره ډی4روالی ل4ه لاری نش4ی ک4ولای چیراغونپراخ نظامی دپه هرحال نه د" وسلوالو مخالفینو"

ددوی دقطعی ماتی سبب وګرځی او نه هم ددوی داصلی نظامی څیرو تربرید لاندی راوستل. د " وسلوالو مخالفینو" قطعی ماتی دځمکنی ځواکونو څخ44ه پراخ44ه ګټ44ه اخیس44تل او

ددوی ترواک لاندی سیمو لاندی کول دي ځکه چی دښکیلاکګرو امپریالیستانو اولاسپوڅی رژیم دداسی برنامو پلی کول، لږترلږه اوس ، ممکن4ه ن44ده. پ4ه افغنس4تان کی د امریک4ا

س4تراتیژی پ44ه حکم دطالب4انو مجب4وره ک4ول )اوس4نی س44ترمخالف وس44لوال ځ44واک( دامپریالیس4تی ښ4کیلاکګرو او پوش44الی رژیم س4ره د استراتیژی " د ی44و جګ4ړه ییزفش44اراټوله " نوي

ستراتیژی.اجوړجاړی لپاره نه یو غوڅ ،اوپریکنده جګړییز

دلاس پوڅی رژیم اردو او پولیسو لا ډیرسمبالول او روزنه

یو نړی خورامپریالیستی زبرځواک لکه د امریکا امپریالیستی زبرځواک چه په یوه معنی سره پ4ه ټول44ه ن44ړی یی منګ44ولی ښ4خی ک4ړی دي او د ن4ړی ټ44ول غټ او واړه ځواکون44و س44ره ی4اد

دوستی او یا دد دښمنی له لاری سر او کار لری، » خدایی ځواک « نلری چه »په یوازی « ټوله نړی اداره کړی. داامپریالیستی نړی خوار زبرځواک نه يوازی امپریالیستی متح44دینو

ته بلکه لاس پوڅو او مرتجع مزدورانو ته هم اړتیا لری. پدی مانا چه په افغانستان کی امریکا یی امپریالیستی ښکیلاکګر زبرځواک پ4ه هی4وادکی لاس پ4وڅی رژیم ت4ه هم اړتی4ا ل4ری

ترڅوګویا دا وښیی چه د امریکایی پوځونوشتون په افغانستان کی د ښکیلاک په مانا نده او افغانستان يوخپلواک هیواد دۍ چ44ه ځ44ان ت44ه خپ4ل »دولت« او »پ44وځی ځ44واک« ل4ری.

دلیل یی دادۍ چه د زاړه ښکیلاک او ښکیلاکګرو ځواکونو له خوادهیوادون44ود رس44می ښ44کیلاک کولوعص4ر پ44ای ت44ه رس44یدلی ده نورپ44ه ن44ړي کی هیڅ ځ44واک او زبرځ4واک نش4ی

آا غلام ونیس44ی اوی44ا کولای چه رسما یو هیواد پخپل رسمی مستعمری باندی بدل کړی 4 په دقیق ډول سره لکه د غلامۍ چه ن44ور هیڅ ځ44واک او کس نش44ی ک44ولای چ44ه رس44م

برده داری وکړی حال دا چه تراوسه په نړي کی عملی غلامی شتون لري.

اوسنی افغانستان هغه هیواد دی چه عملا د امریک44ا یی ځواکون44و او دهغ4وی د متح4دینوتر ښ4کیلاک لان4دی دۍ، ولی امپریالیس4تی ښکیلاکګرنش4ی ک4ولای چ4ه دا هی4واد د خپ4ل

رسمی مستعمری په توګه اعلان کړي، بلکه ادعا لری چ4ه افغانس4تان يوخپل4واک هی4واد دۍ ح4تی ادع4ا ل4ری چ4ه ددي دش4ته والی د س4اتلولپاره د یوخپل4واک هی4واد پ4ه توګ4ه د لت4ه

»شتون« لری.

نوځکه هغوی د افغانستان د ښکیلاک په پیل کی لاس پوڅی رژیم بڼه جوړ کړ اوددی رژیم د پوشالی اردو اوپولیسو تشکیلاتوجوړولو،سمبالولو او روزنه بان44دی یی لاس پ44وری ک44ړ.

داچه پوشالی پولیس او اردو د يونیم لسیزی په تیریدو سره هم په ښه ډول په وسلو سمبال شوي ندی، دا د امریکا یی او انګلیسی ښکیلاکګرو د پام نه کولو نه ناش44ی ن44ده، بلک44ه

د هغوی دحساب شوی سیاست نه ناشی ده. هغوی پخواپه غیر مستقیم ډول د پاکستان له لاری د طالبانو د تشکیلاتو جوړول44و س44مبالولو او روزن44ه ک4ړې وه ح4تی پ44ه پی4ل کی یی

طالبانو ته اجازه ورکړه چی له القاعده سره اړیکی ټینګی او لا پراخی کړي. څه وخت چه دا مرستی رسونی له ټاکلی حد نه واوښتل، طالبان له کنټرول نه ووتل. دا وض44ع ک44ولای

شی چه د لاسپوڅی رژیم د پوشالی پولیسو او اردوپه مورد کی هم وشی. چنانچه په قسمی ډول له څو کلونو راپدی خوا شتون لری او لدیې اړخه کلک ګذارون44ه یی ښ44کیلاکګر

ځواکون44و ت44ه ورک44ړی دي او دا احتم44ال س44ته چ44ه ژوراوپ44راخ ش44ی او پ44راخ محلی او س44یمییز خص44لت پی44دا ک44ړی اوج44تی سرتاس44ری ش44ی. نوځک44ه دپ44و ش44الی پولیس44و او اردو پ44ه

سازماندهی، سمبالولو، روزنی کی له اجتیاط نه کار اخلی او هسی نه چه له کنټرول نه ووزی. دا پولیس او اردو باید د تجهیزاتی، مالی، روزنیز، استخباراتی او نورله لحاظه پ44ه

امپریالیستی ښکیلاکګروباند ی تکیه ولری او دهغو ولاس ته وګوری تر څو ښکیلاکګر ځواک، او په ځانګړی توګه د امریکایی ښکیلاکګر ځواکونو ته د اړتیا نلرو احس44اس پی44دا

نکړي.

د هیواد » د امنیتی مسولیت تسلیمول « د پوشالی رژیم پ4ولیس او اردو ت4ه، چ4ه څوکال4ه مخکی غول4ونکی ډرامې د امپریالیس4تی ښ4کیلاکګرو لخ4وا د ص4حنی مخی ت4ه راوړل س4و،

پدی مانا وه چه صرفا په هیواد کی د امپریالیستی جګړي د»افغانستانی جوړول« رنګ او لعاب تی4یره وښ44یی، ن44ه داچ44ه امپریالیس4ت ښ4کیلاکګر ټ4ول افغانس4تان ن4ه پښ4ی س44پکی

کړی او هیواد ښکیلاک ته د پای ټکۍ کیږدی. اوس محال چ4ه د امریک4ایی امپریالیس4تی ښ4کیلاکګر او غ4یر امریک44ایی مح4دود ځواکون44و ډی4روالی، د امریک4ا یی ه4وایی ځواکون4ود

عملایاتودوه برابره زیاتوالی په افغانستان کی او د پوشالی پولیسو او اردو لازیات سمبالول په نظر کی دی، داسی نه ښ4کاری چ4ه پ4ه هی4واد کی د امپریالیس4تی جګ4ړي» افغانس4تانی

کول« په رسمی ډول لمنځه لاړسی، اما رنګ او لعاب به یی پیکه کیږی ا وبالمقابل د هیواد د ښکیلاک لاندی رنګ او لعاب ټینګ سی او په څرګند ډول به په سترګو ولی44دل

سی په داسی حال کی ولوکه په ظاهره کی » د جنګ پرمخ وړل د افغان ځواکونو تر مشری لاندی«همداسی وساتل شی 4د جګړي حقیقی رهبری لمخکی ب44ه پ44ه څرګن44د ډول د

ښکیلاکګر امپریالیستی ځواکونوپه لاس کی وي.

په هر حال دامپریالیستی ښکیلاکګو له خوا د پوشالی پولیسو او اردولا ډیر سمبالولو او روزلو کی به یو فوق العاده حالت منځ ته را نشی او دا ځواکونه به ک4املا پ4ه روزل س4وی

او مسلح شوی ځواکونو چه په عصری روزنو او سلاح باندی سمبا ل وی بدل نسی. پدی چوکاټ کی د پوشالی اردو هوایی ځواک ته یو شمیر امریکایی مستعمل الوتکی چ44ه

د دویمی نړیوال جګړي نه پاتی سوی ورکړه شی او دهغی د استفادی لپاره به روزنه ووینی.

له اوسه مشخص سوی چه د ملیشه جوړونی نوي ډولونه، لکه محلی پوځ، هم په نظر کی دی. یود محلی اردود قطعاتو دجوړښت د نښوڅخه ب44ه غالب44ا پخ44وانی نظ44امی پرس44ونل

ډیری یی جهادیان او یا د پخوانی رژیم د اردو غړیي وي، همدا دۍ چه لدې سره تسلیحات او تجهیزات که څه هم مستعمل او د ناټو اړوند نظ44امی روزنی پ44ه افغانس44تان کی لا

پراخ سی اود روسی تسلیحاتو او تجهیزاتو او نظامی روزنی سیسټم به په هیواد کی لا ډیر حا ش4یه ت4ه ک4ړل س4ی.ولی د ملیش4ه ج44وړونی دلا ډی4ر ډولون4و پراخی4دل، چ4ه د امریک4ایی

پوځی روزونکوسره به مستقیم اړیکه ولری، د رژیم د نظامی ځواک د لاډیر تیت او پرک کیدو او ګډوډی باعث وګ44رځی اوددي ځواکون44و فرم4ان دهی د لا ډیرع44دم تمرکزول44وری ت44ه

بوځی.په حقیقت کی داسی وضعیت دپوشالی رژیم د نظامی ټینګوالی لا مل نشی کیدای.

س4تراتیژی« پ4ه چوک4اټ کی د لاساسره لدې چه د رژیم د سلو پوځیانو لګښت د یوه امریکایی ښ4کیلاکګر عسکردلګښ4ت س4ره براب4ر دی، د» پ4ه افغانس4تان کی د امریک4ا ن4وی

پوڅی نظامی ځواکونو زیاتوالی په نظر کی ندی نیول سوی داسی ښکاری چه ددی ځواکونواوسنی کمیت تر ټولولوړ شمیر دپوشالی نظامیانولپاره په نظر کی نیول سوی دی.

دټولوتیرویادشوو مسایلو څخه دلاسپوڅی رژیم د اردو او پولیسو خپل ذاتی کمزورتیا دښکیلاکګرو امپریالیستانو په لاس جوړشوی پوشالی اردو او پولیسو په توګ44ه، دجګړی44یز کم44زوری

مورال او دجګړی کولودکلکی انګیزی نشتوالی دامپریالیستی ښکیلاکګرامپریالیستانو په رکاب کی دنړی موجودو رژیمونو تر ټولو فاسد رژیم دی. یو نه رغیدونکی ستونځه ده په هیڅ

یو امپریالیستی او ارتجاعی چالونو سره درغیدو وړ ندی ددی نظامی ځواک میکانیکی سمبالول او روزل دجنګی مورال دکمزورتیا او دجګړی کولو انګیزی نه شتون سره اخت44ه دی،

په هره کچه چی وی، ددی ځواکونو ذاتی ستونزه به له منځه لاړ نشی.

د »ملت جوړونی« په چارو کی »مداخله نکول« او د» ترهګرو« په لا ډیر وژولو تمرکز

د ښکیلاکګرو امپریالیستانو د » ولس جوړونی« ادعا یوه بی بنسټه ادعا ده چه د نړۍ د خلګو ټول تاریخ ددي ادعا ناسموالی ثابته کړي ده. ولس د ی44و هی4واد ښ44کیلاک د بهرنی44و

یرغلګرو د پوځی ځواکونو لخوا او د هغه هیواد د سیاسی خپلواکی د سلبولو له لاری نه جوړیږی بلکه پ4ه کام4ل ډول س4ره د هغ4ه ب4رعکس، چ4ه هغ4ه د اص4لی مولف4و څخ4ه ی4و یی

دبهرني ارتجاعی امپریالیستی ځواکونو په ضد د مبارزی اومقاومت پیل، دا د هیواد د خپلواکی سلب کونکی او زمونږ د خلکو د ملی هویت د لمنځه وړنک44و پ44ه وړان44دی ودری44دل او

په بری سره مبارزه او مقاومت په مخ وړل د هغو ځواکونو شړل د هیواد څخه او سیاسی خپلواکی د لاسته راوړل او دهیواد د خلکو ملی هویت بیا ژوندی کولو پوری 4

بله اصلی مولفه » ولس جوړونه« بریالی مبارزه ددغو جوړښتونو، مناسباتو او ماقبل سرمایه داری ارتجاعی او ملی ضد ځواکونو په وړاندی او ددي جوړښ4تونو، مناس4باتو او ځواکون44و

راپرځول دی نه دا چی ددی جوړښتنو، مناسباتو او د کمپرادوری بورژوازی او فیوډالی ارتجاعی حاکمیت ساتل او بقا، هغه هم پر اشغا لګرو بان44دی ولاړ جوړښ44تونو او مناس44باتو پ44ه

شکل سره د کمپرادوری بورژوازی او ارتجاعی فیوډالی مزدور رژیم حاکمیت ساتل، د امپریالیستی ښکیلاکرو لاسپوڅی رژیم د ولس جوړونی پروسه په افغانستان کی – ن44ا چ44ار بای44د

د بریالی مب4ارزی او مق4اومت د لاس44پوڅی رژیم او د هغ4ه راپرځول44و پروس4ه ، د بری44الی مب4ارزی او مق4اومت د پروس44ی ت44ر څن4ګ د لاس4پوڅی رژیم پ4ه وړان44دی او ددی رژیم پرځ4ول، د

امپریالیستی ښکیلاکګرو په وړاندی د بریالی مبارزو او مقاومت تر څنک باید وی. د تیر یوه لسیزي په موده کی ، امپریالیستی ښکیلاکګر او لاس پ44وڅی رژیم د ملت ج44وړونی ت44ر

نامه لاندی په افغانستان کی څه مشغوتیا لرله؟ دوی ددی مودی په اوږدو کی د امپریالیستی ښکیلاکګرو ځواکونو او پوشالی ځواکونو له یوی خوا ملی ځپنه مخ ته بی44ولی او ل44ه

بله اړخه پدی لټه کی دې چه د افغانستان د ولسونو تر منځ ملی انقیاد طلبی ته لمن ووهی او په دغه چوکاټ کی لاسپوڅی رژیم د جوړښت د پ44اره ددوی د ادع44ا ل44ه مخی » د

دولت جوړونی« پروسه مخته بوزی.

دا ښکاره ده چه »ملت جوړونی « په چارو کی مداخله نکول هدف په هیڅ وجه په پورتنی چاروکی د نه مداخلی په مانا نده او په واقیعت کی هم نشی کولای همداس44ی وي.

د افغانستان د خلګو ملی ځپنه او ددوی تر منځ ملی انقیاد طلبی خپرول د امپریالیستی اشغالکرو ځواکون44و او لاس44پوڅی رژیم لخ4وا نځنډی44دونکی چ44اری دی او هم نس4ی ک4ولای

چه شتون ونلری و لاسپوڅی رژیم ته بڼه ورک44ول ی44ا د امپریالیس44تی اش44غالکرو د » دولت ج44وړونی« د پروس44ی ادع44ا پ44ه افغانس4تان کی هم ن44ه ځنډی44دونکی دی. د بیلګی پ44ه ډول د

ستراتیژی په افغانستان کی« د یوی مهمی برخی په عنوان د ملی ځپنی نه ځنډیدونکی او د هغه سره یوځ44ایاپوشالی رژیم د پولیسو او اردو سمبالول او ښونه د » د امریکا نوی

په افغانستان کی د ملی اتقیاد خپرول د امپریالیستی ښکیلاکګرو لخوا ښیی.

ت کی کم شی چه د » ملت جوړونی« په چارو کی د ن4ه مداخل4ه ت44ر نام4ه لان4دي د »ام44ریکی ن4وی اس4تراتژی پ4ه افغانس44تان کی« پ4ه چوک4اټ کی مط44رح س4وی ده، دیپه واقع

همدغی ملی ځپنی او ملی انقیاد خپوروالی یوه برخه ده. معلومداره یو ددی » نه مداخله «تبارزات چه د ډیری مودي راهیسی په ښکاره ډول ځان څرکندوی، ملیتی ش44وونیزم هم

زمانه تشدید د اشرف غنی د ډلو ټپلو لخوا د ارک په چورلیڅ کی په شمول د » د جمهوری ریاست چارو سمبالو لوی ریاست« او د پوش44الی رژیم د ملی ام44نیت ش44ورا، او د ن44ورو

بانډونو ارتجاعی ملیتی ناسونالیزم چه په رژیم کی شامل دی. دغه وضع د امریک4ایی امپریالیس44تانو او د نوروښکیلاکګروامپریالیس4تانو اګاهان4ه سیاس4تونونتیجه پ4ه افغانس4تان کی ده.

هغه سیاست چی » د افغانستان په چارو کی نه مداخله کول« تر پوښښ لاندی پرمخ بیول کیږی. دا سیاست کاملا نوی ندی او پ44ر افغانس44تان بان44دی د ی44ر غ44ل د لم44ړی ورځ44و

څخه او دهیواد اشغال د امپریالیستی ځواکونه لخوا پیل سوی دی او تر هغه د مخه هم په یوه مانا سره شتون درلود. د افغانستان د مختلفو ملیتونو تر منځ ملیتی تض44ادونو تش44دید

امپریالیستی اشغالګرو او د لاسپوڅی رژیم لخوا د ذکر سوی سیاست تشدید منطقی نتیجه ده تر څو پدی وسیلی سره د هیواد د ښکیلاک او لاسپوڅی پوشالی رژیم ح44اکمیت

په شرایطوکی د ساسری ملی مقاومت شکلګیری نا ممکن کړي او یا لا اقل هغه و ځنډوی داد»مداخله نه کول« یو بل ښکاره تبارزاتو څخه دۍ چه همدارنکه له ډیری مودي نه

په روښانه ډول سره ځان را څرګندوی. دحاکم رژیم د ارتجاعی ډموکراټیک ضد ګرایشاتو تشدید، ځپونکی، استبدادی او په اصطلاح اسلامی بانډونو څخه دي.

هغه امپریالیستی سیاست چه ددی ګرایشاتو لامل ګرځیدلی دی، د »فرهنګی نسبیت « د منلو تر عنوان لاندی پر مخ وړل کیږی، دا سیاس4ت هم بیخي ن4وی ن4دی. پرافغانس4تان

باندی د یرغل د لمړی ورځ څخه او ددي هیواد ښکیلاک د امپریالیستی ځواکونو له خوا پیل سو، او په یوه مانا سره تردی د مخه هم شتون درلود. د اوس4نی ارتج44اعی ډموکراټی4ک

ضد ګرایشات، ځپونکی او استبدادی حاکم رژیم د بانډونو منطقی نتیجه د ارتجاع روزنی، استبداد روزنی او بنیاد ګرایی روزنی سیاس44ت د امپریالیتس4ی ښ4کیلاکګرو او لاس44پوڅی

رژیم لخوا دی تر څو لدې لاری اړمرتجعین لکه ګلبدین او د سپکاوی وړ ارتجاعی ځواکونه لکه د ګلبدین اسلامی ګوند وخپل لورته راوکاږي.

» دا مداخله نه کول« په ښکاره ډول د په اصطلاح چپی تسلیم طلبانو لکه د رهایی سازمان او د ساما) مرکز( برخه چی په اصطلاح دنړیوال ډموکراتیک نورمونو د تطبیق پ44ه تم44ه

د امپریالیستی ښکیلاکګرو لخوا په افغانستان کی دی، په تاوان تمامیږی او تر اوسه هم تمام سوی دی. د »د ترهکرو په وژلو لا ډیر تمرک4ز« هغ4ه وین4ا ده چ44ه بای44د د جګ44ړي د

د امپریالیس44تی ښ44کیلاکګرو او لاس پ44وڅی رژیم دجنګی تلف44اتودډیروالی پ44ه مان44ا وی- او پ44ه عین ح44ال کی د پوش44الی رژیم د مس44لح٫تش44تدید او د » مخ44الفو وس44لوالو ځواکون44و«

ځواکونو جنګی تلفاتو زیاتوالی او پ4ه افغانس4تان کی د ملکی کس4انو د وژل4و د ډی4روالی پ4ه مان4ا ترجم4ه او تفس4یر ش4ی. پ4ه دغ4ه چوک4اټ کی لک44ه څنګ4ه چ4ه مخکی ووی44ل س4و د

امریکایی امپریالیستی اشغالګر هوایی ځوا کونو جنګی عملایات په افغانستان کی دوه چنده منظور س44وی دی. س44ربیره پ44ردی د ش4پی د عملای44اتو د زی44اتوالی احتم44ال او پرکل4و او د

خلګو په کورونو باندی چه د دریم شاه شجاع د پوشالی حکومت په ورستی وختونو کی، حت4ا د پوش4الی رژیم جمه44ور ریس د س4خت مخ44الفت س4ره مخ وه او » ټ4اکلی وژنی «

نور ډولونه به شتون ولری. او همدا رنکه » د وسلوالو مخالیفین« د ځواکونو د پراخ راغونډیدو په صورت کی پراخ هوایی عملایاتونه او یا په ل44ږ وخت کی ه44وایی او ځمک44نی پ44راخ

ګډ عملایاتونه د امپریالیستی ښکیلاکګروځواکونو او پوشالی ځواکونو تر لاس لاندی ونیول سی.

د پوشالی رژیم د مسلح ځواکونو د تلفانو زیاتوالی نه یوازی »د وسلوال مخالفین« ځواکونو لخوا بلکه حتا د امپریالیستی اشغالګرو ځواکونو د الوتکو بمباری وړاندوینه کی44دای س44ی.

دامپریالیستی ښکیلاکګرو هوایی عملایاتو دوه برابره زیاتوالی په لمړنی ورځو کی د رژیم د پولیسو یوه ډله د هلمند ولایت د ګرشک ولسوالی کی قت44ل ع44ام س44و، او داس44ی ټول44وژنی

به په راتلونکی هم تکرار سی.

د هیواد د ملکی وګړو وژل وژنی زیاتوالی وړاند وینه هم کیدای سی. څو مو ده مخکی په» شمالی« کی د واده د مراسمو بمباری عملا دا وښودله چه دا زیاتوالی د» د افغانس44تان

ستراتیژی« تر سره کیدو په جری44ان کی یع4نی پ44ه افغانس4تان کی د امپریالیس4تی س44ختی جګ44ړی پ4ه به4یر کی ډډه کی4د ونکي ن44ه وه او د هغ4و غول44ونکی بښ4نهالپاره د امریکا نوی

غوښتنه نسی کولای د هغو پیښو جنایت چه منځ ته راغلي او یا به په راتلونکی دا پیښی منځ ته راشی پټ کړي.

د طالبانو بیا قدرت ته د رسیدو مخنیوی او هغوی ته قانونی موقعیت ورکول

په افغانستان کی د امپریالیستی ښکیلاکګرو او لاسپوڅی رژیم پوری تړلی رسنی په هی4واد کی د » ش4لو نړیوال4و ترهګ4رو ډل4و « د ش4تون پ4ه هکل4ه خ4بری ک4وی، ولی پ4ه کلیت کی ستراتیژی« د سیاسی لحاظه د طالبانو په وړاندی توجیه شو ي ده. ددی استراتژی سیاسی هدف د طالبانو بیا قدرت ت44ه داداسی ښکاری چه » د افغانستان لپاره د امریکی نوی

رسیدو مخنیوی او هغو ته قانونی موقعیت ورکولو په لټه کی- څرګندونی سوی دي. د امریکایی امپریالیستی ښکیلاکګرو لخ44وا د ددی سیاس44ی ه44دف اعلان44ول منطقی اړخون44ه ل44ریچه لازمه ده د هغو په ډیر مهم اړخونو باندی لږ مکس وکړو :

- امریکایی امپریالیستی ښکیلاکګر او د هغوی امپریالیستی ښکیلاکګر متحدین او د هغ4و لاس پ44وڅی رژیم س4ره يوځ4ای ت4ل دا هڅ4ه ک4ړې ده او کوښ4ښ ک44وی ج4ه ځانون44ه د1 افغانستان د خلګو ژغورونکی د ارتجاع ظلم او استبداد، ښځو په وړاندی ض4دیت، ملی4تی ش4ونیزم، ځپ4ونکی، د طالب4انو او القاع4دی ف44وق الع4اده زی4ږ ق4وانین او د طالب4انو د به4رنۍ اسلامیست ډلی متحدین په مقابل کی وښیی اوپدی ډول سره خپل ښ4کیلاکګری او هی4واد پل4ورل د منول4و وړ و ښ4یی. پ4ه خواش4نی س4ره بای4د ووی4ل س4ی چی دا سیاس4ت پداس4ی شرایطو کی چه ملی، ډموکراټیک او انقلابی ځواکونه ‌‌‌ډیر کمزوری دي، دملی اولسی او انقلابی مقاومت جګ44ړي نش4تون د امپریالیس4تی ښ44کیلاکګر او لاس44پوڅی رژیم پ44ر ض44د د مقاومت د جګړی په ډګر کی، د جګړی د ډګر انحصارول د طالبانی ارتجاعی مقاومت جګړی لخوا، د جګړی په ډګر کی، تر ټاکنی حد پوری، او حتا ویلی س44و چی ت4ر ډی44ره بر یده، اغیزناکه وه ددی عکس هم رښتنی دی. یعنی ذکر سوی سیاست د طالبانو په ګټه تمام سو او دهیواد په بیلو بیلو سیمو کی د طالب4انو د پی4اوړی ت4وب او ددوی د نف4وذ د

خپرولو لامل وګرځیده.

س4تراتیژی« پ4ه چوک4اټ کی داد سیاسی هدف اعلان د طالبانو د بیا قدرت ته د رسیدو مخ4نیوی او هغ4وی ت4ه د ق44انونی م4وفعیت پ4ه لټ4ه کی د» افغانس4تان لپ4اره د امریک44ا ن4وی امریکایی امپریالیستی ښکیلاکګرو لخوا چه په واقعیت کی له یوه پلوه د »افغانستان د ستونزی« خلاصه کول » طالبانو ستونزی« پوری، او چه ګواکی ک44ه چ44یری دا »س44تونزه«

حل سی د دوی په نظر افغانستان به ګل او ګلذار شی. او دا واقعیت نلری:

لمړی داچی : که وغواړو » دافغانستان ستونزه« د هغه په عمده موضوع باندی خلاصه کړو باید ووایو چی » د افغانستان ستونزه« د امپریالیستی ښکیلاکګرو او بهرنی ارتج44اعی

ځواکونو او د پوشالی لاس پوڅی رژیم حضور په هیواد کی دی.

دویم دا چه: د امپریالیستی اشغالګرو او د لاسپوڅی رژیم په وړاندی د مقاومت جګړه ی44وازی د طالب4انو پ44ه جګ44ړه، ی44ا پ4ه ښ4ه بی4ان س4ره د دوی اص44لی ره4بری پ4ه ب4رخی پ4وری ت4ړاودښکیلاکګرو او رژیم په وړانړندی نه خلاصه کیږی.

د امپریالیستی ښکیلاکګرو او پوشالی رژیم په وینا » په افغانستان کی شل ډلي« نړیوال » ترهګر« فعاله دی او دا هی4واد » »غ44البزو ځ4الګی« ت4ه پ4اتی ک4یږی. ښ4کاره ده چ44ه ټول4ه دغه ډلی د طالبانو تر رهبری لاندی او یا د هغوی تر بیرغ لاندی حرکت نکوی او یو شمیر یی یا د طالبانو څخه مس4تقل فعلیت ل4ری پ4ه ناش4ونی ف4رض س4ره ک4ه چ4یری د طالب4انو اصلی رهبری پوری تړلی اړخ یا تر یوه بریده په ډیر مشکل ښکیلاکګرو او پوشالی رژیم ته تسلیم هم سی، پاتی ځواکونه به جګړ ي ته ادامه ورکړی او د تسلیم سوی رهبرانو څخه

د ناراضی کسانو جلب او جذب له لاری به پیاوړی سی.دریم داچه: طالبان خپل ځواکونه پردری برخی ویشی :

لمری برخه »پان اسلامست جهادیان« دویمه برخه » ناسونالیست مجاهدین«

دریمه برخه »اجیر ځواکونه«

لمړی برخه بین الملی او نړیول اجنډا لری او د دوی هدف یوازی په افغانستان کی نه خلاصه کیږی.

دویمه برخه د دوی له نظره ملی اووطنی اجنډا لړی نه بین الملی او نړیول، په مجموع کی د دوی اص44لی غوښ44تنه د امریک4ایی امپریالیس44تانو ت44ر مش4ری لان44دی د ن44اټو ښ4کیلاکګروځواکونو وتل له افغانستان څخه او حد اکثر غوښتنه یی د اسلامی امارت جوړونه په افغانستان کی ده.

دریمه برخه هغه اجیر ځواکونه دي چه د مشخصو نظامی فعلیتونو لپاره اجیران کیږی او د پیسو په بدل کی ټاکلی نظامی فعا لیتونه تر سره کوی.

په واضح ډول ښکاری چه د طالبانو د مشرتابه ځواکونو ډیری صلاحیتونه په اولي ډلی پوری اړه لری یا بهرنی او کورنی جهادیان دي، مګر د دوی ځواکونه په مجموع او په عمده ډول سره د ناسونالیستانو او دهمدی ډلی څخه جوړه ده. حال دا چه دریمه ډله نه د رهبری د صلاحتیونو څخه برخمن دی او نه هم اساسی رول لری بلکه یوه فرعی ډله شمیرل

کیږی.

په هغه صورت کی چه طالبان د تسلمیدو او تسلیم طلبی په بهیر کی د امپریالیستی ښ4کیلاکګرو او لاس4پوڅي رژيم پ4ه وړان44دي یع4نی د لاس4پوڅی رژیم پ4ه چوک4اټ کی د ق4انونی موقعیت د موندلو په فکر کي ولویږ ی 4 هغه ته ورسیږی هغه موقعیت ته لکه اوسنۍ د ګلبد ین اسلامی ګوند د رهبرۍ موقعیت ته ورسیږي هسی چه اوس د ګلبد ین اس44لامی

پ44ه ځ44انګړی٫ګوند د مړني په حال کی پروت دې طالبان به هم دغه مسیر ته ولویږي ، په لمړي ګام کی به دوې خپله جهادی ډ له په غ44وڅ ډول ل44ه لاس44ه ورک44ړي – دوې توګه د دوی بهرنیان، یا به د داعش شته ارتجاعی اشغالګری ډلی سره چه د هیواد په بیلو بیلو سیمو کی دي یو ځای شی، یا ل44ه افغانس4تان څخ44ه ووځی او ی44ا ب44ه د خپ4ل جه44اد پرمخ بیولو لپاره په افغانستان کی ن4وی ډل4ه ی4ا ډلی منځ ت4ه راوړي. پ4ه دویم ګ4ام کی ب4ه خپ4ل ناسونالیس4تان ل4ه لاس4ه ورک4ړی. دوی ب4ه ی4ا پ4ه افغانس4تان کی د خپ4ل » جه4اد« د پرمخبیول لپاره نوی ډله جوړوی، او یا به د هغه ډلو سره چه تازه د طالبانو د اصلی رهبری څخه جلا سوی یو ځای شی. اوی44ا دوی پ44ه خپل44ه پ44ه مس44تقل ډول د اش44غالګرو او رژیم

سره راکړه ورکړه تر سره کړی.

په دریم ګام کی د دوی اجیرځواکونه به دا غوره وګڼی چه د امپریالیستی اشغالګرو او پوشالی رژیم سره په مستقل ډول راګړه ورکړه تر س44ره ک44ړی او خپل44ه برخ44ه پیس44ی ب44ه پخپل44ه ت44ر لاسه کړی پدی ډول سره به امپریالیستی ښکیلاکګرواو پوشالی رژیم ته تسلیم سوی طالبان په لاسپوڅی رژیم کی په قانونی موقعیت لرل44و س44ره د ملای44انو او مولوی44انو پ4ه وړوکی ډ ل4ه بدله شی چه د رژیم په ټ4اکنو کی د ب4ری هیڅ چ44انس ونل44ری پ4دی ص44ورت کی د طالب4انو امیرالموم44نین ب4ه ت4ر ډی44ره وتوان44یږی چ4ه پ4ه افغانس4تان کی د »مول4وی ډی4زل« لقب ځانت4ه

( څل44ورم داچ44ه : د امپریالیس44تی ښ44کیلاکګرو او لاس44پوڅی رژیم پ44ه وړان44دي د مق44اومت جګ44ړی اص44لی او عی44نی مح44رک، د هی44واد ت44ر ښ44کیلاک لان44دی او1ځ44انګړی ک44ړی.) لاسپوڅی پوشالی رژیم تر حاکمیت لاندی حالت دی. ځکه چه د غه وض44عیت د خلګ44و د خپل4واکی غوښ44تلو احساس44ات د امپریالیس44تی اش44غالګرو او لاس44پوڅی رژیم پ44ه وړان44دی راپاروی او دوی د جګړی ډګر ته راکاږی البته د طالبانو رهبری د مخکنی جنګی چمتووالی په درلودلو سره وتوانیدل چه په کلی ډول سره دغ44ه احساس4ات د ځ4ان خوات4ه وک44اږی، چمتو او سمبال یی ګړی او خپل شعارونه پردی احساساتو او جنګی چمتووالی باندی وتپی اما د ملاعمر د مړینی وروسته، یوواحده رهبری او تشکیلات نلری او څو پارچی سوی دی. دغه وضع په دی مانا چه خپل انحصاری حضور د جګړی په ډګر کی او خپل انحصاری موقعیت دجګړی په رهبری کی له لاسه ورکړی ځکه نو حتی په اوس44نی وض44عیت کی ملی انقلابی او ډیموکراټیک په ځانګړی توګه نوی ملی ډیموکراټیک او مائویستانو ځواکونه دخپل چمتووالی په صورت کی په عینی لحاظ سره د څومخکنی کلون44و پ44ه پرتل44ه د

جګړی ډګر ته د دانګلو په ښه موقعیت کی دی.

111

څو کاله وړان44دی هغ4ه وخت چی د پیپ4ل ګون44د پ44ه پاکس4تان کی د اقت4دار پ44ه ګ4دی ناس4ت وه او بینظ4یر بوټ44و د پاکس4تان ص4در اعظم44ه وه، مول4وی فض4ل الرحم44ان د(1)

پاکستان پیپل ګوند او بینظیری سره ډیری ښی اړیکی جوړکړی وی او د حاکم ګوند او حاکم دولت څخه مرسته ترلاسه کوله یو د دغو مرستو څخه چه ګوی44ا د توج44ه

وړ هم وه د څو ټانکرو ډیزلو لاسته راوړل د مولوی فضل الرحمان په واسطه وه او پس له هغه څخه پ4ه مول44وی ډی44زل بان4دی مش4هور س4و او ت4ر اوس44ه پ44وری پ44ه دی نام44ه

یاديږی.

د امپریالیستی اشغالګرو او لاسپوڅی رژیم په وړاندی د طالب4انو د ره4بری راښ4کل د تس4لیمی او د تس4لیم طل4بی دل4ور پ4ه ص4ورت کی ب4ه ډی4ر وی4روونکی وض4عیت منځ ت4ه راس4ی او

ممکنه ده چه د هیواد دخلګو د خپلواکی غوښتلو او جنګی چمتووالی احساساتو باندی ډاروونکی او وژونکی ګذاروارد سی او ټول مق4اومت ب4ه داش4غلګرو اوپوش4الیانو پ4ه وړان44دی

دسخت ګواښ سره مخ شی. خوبیا کولی سو او باید ددی ډارونکی سیاسی نظامی وضعیت د راغبرګیدلو مخه په لږو خطراتواو ض4ایعاتو س4ره ونیس4و او د ډی44ر ښ4ه عی4نی او ذه44نی

وضعیت به د اوس په نسبت د جګړی ډګر ت4ه د داخلی4دو لپ4اره ول4رو. ن4و دا ځک44ه د طالب4انو د ره44بری م44اتی او تس44لمیدل د ټ4ول مق4اومت جګ44ړی د م44اتی پ4ه مان4ا د امپریالیس4تی

ښکیلاکګرو او لاسپوڅی رژیم په وړاند ی نه وي. او حتا کولای سی او باید په ټولنه کی د ښه عینی او ذهنی بنس44ټ د ملی، اولس44ی او انقلابی مق44اومت جګ44ړی پی44ل او پ44رمخ

بیول د امپریالیستی ښکیلاکګرو بهرنی ارتجاع او د ښکیلاکګرو د لاسپوڅی رژیم په وړاندی منځ ته راسی.

اما داسی نه انګیرل کیږی چه د طالبانو رهبران د ټولو هغه مطالبو په بام کی نیولو سره چه په پورتنی کرښو کی مو بیان کړ ځان د سیاسی ځانوژنی تسلیمی او تسلیم طبی لاره د

امپریالیستی اشغالګرو او لاسپوڅی رژیم په وړاندی غوره کړی او د قانونی موقعیت د موندلو لپاره د لاسپوڅی رژیم او تر سرتیرولو اساسی قانون پ44ه چوک44اټ کی هڅ44ه وګ44ړی . ددی

ټولو دلایلو فشرده په خپله متناقضه فورمولبندی کی » د طالبانو د بیا قدرت ته د رسیدو مخنیوی او هغو ته قانونی موقعیت ورکول44و «پ44ه لټ44ه کی وپلټ44ل س4ی چی لم44ړی برخ44ه یی د

دویمی برخی سره په تناقض کی دی.

- څه وخت چی امپریالیستی ښکیلاکګر او پوشالی رژیم خپل ټول هم اوغم پردي مسلی باندي متمرکزه کړی چه د طالب4انو بی4ا ق44درت ت44ه د رس44یدو مخ44نیوی وک4ړی، پ4ه حقیقت2

کی عملا اعلانوی چه د ځان په وړاند ی د مقاومت، حتی د طالبانی مقاومت د لمنځه وړلو ت44وان نل44ری او فق4ط ک4ولای ش4ی د دوی سرتاس4ری ق4درت لرل4و مخ4ه ونیس44ی پ44ه دی

صورت کی ولی باید تمه ولری چه ددوی د ناکامی سربیره چه د یوه کمزوری او بی وزلی ملت هغه هم د نړی یکه تاز امپریالیستی زبرځ44واک چ44ه ی44و س44تر م44وقعیت دی، مق44اومت

آامپریالیستی ښکیلاکګرو او پوشالی رژیم تر سیوری لاندی سی. کونکی د مقاومت د ادامی پر ځای د امن فضا په لټه کی د

په واقعیت کی د امپریالیستی اشغالکرو او پوشالی رژیم په وړاندی د مقاومت ادامه فقط هغه وخت د امپریالیستی اشغالګرو او لاسپوڅی رژیم تر سیوری لاندی د امن فض44ا پ44ه کټ44ه

کی کیږی چه:

یو: مقاومت کونکی د نظامی پلوه یو داسی ډاروونکی وضیعت سره مخامخ وی چه د بی ګټی عام وژنی څخه د »خلاصون« په خاطر فقط د خپلو پلویانو د ژوند د ژغورل44و لپ44اره

»خامخا« ناګزیره د غه سی انتخاب په لټه کی شی.

دوه: مقاومت کونکی د یو داسی سیاسی کړکیچ سره مخ سی چی د سیاسی پلوه د مقاومت د دوام لپاره هیڅ ډول امید ونلري.

دری: مقاومت کونکی د یو داسی ایډءولوژیک کړکیچ سره مخ وی چه د مقاومت ادامه ورته بی ځایه تلقی شی او د ذهنی لحاظه د ځان حقانیت د دوی په نزد له لاسه ورکړي.

مسلما د افغانستان په اوسنی شرایطو کی او ددي شعار په پام کی لرلو سره » د طالبانو د بیا قدرت ته رسید مخنیوی« چه د امپریالیستی ښ44کیلاکګروو لخ44وا مط44رح س4وی ده، د

لمړی نمبر وضیعت نه شتون لری او نه هم په راتلونکی کی د داسی وضیعت د رامنځت4ه کی4دو امک4ان ش4ته. د س4خت سیاس4ی ک4ړکیچ راښ4کاریدنه د امپریالیس4تی ښ4کیلاکګرواو

لاس پوڅی رژیم په ضد مقاومت یوازی هغه وخت متصوره ده چه امپریالیستی ښکیلاکګر او د دوی لاسپوڅی رژیم د هیواد د اکثریت ولس فعال ملاتړ ورسره وی او مخالقین هم

د فعال مقاومت د ملاتړ څخه لاس په سر شی، د رژیم وضیعت ورځ تر بلی ډیر خراب سی او د زبرځواک امپریالیستی ښکیلاکګرو توان ورځ ت4ر بلی ښ4ه س4ی او د پرمخت4ګ پ4ه

حالت کی وی. ولی یو رژیم چه سر ترپایه کړکیچ ځپلی او زبرځواک امپریالیستی اشغالګر په خپل کور کی د خپل هیواد د اک44ثریت خلګ44و د فع44ال مخ44الفت س44ره مخ وی، د ي44وه

آامپریالیس4تی ښکیلاک سوی هیواد د خلګو مقاومت نسی کولای د پوشالی او لاسپوڅی تر حاکمیت لاندی رژیم د بحران س4ره مخ ک4ړی او هغ4ه هم پ4ه داس4ی ح44ال کی چ44ه دا

ښکیلاکګر زبرځواک او د هغه لاسپوڅی رژیم دسیمی او نړی رقیب قدرتونه او ښکیلاک شوی هیواد د ګاونډیانو د مخ په زیاتیدو مخالفت سره مخ وی.

- که څه هم دا درسته ده چه په تیر یونیم لسیزه کی د مقاومت جګړه د امپریالیستی اشغالګرو او لاسپوڅی رژیم ځواکونونه ت44ه مرګ4ونی کذارون44ه ورګ4ړی دي او د هی4واد ن44ه به4ر د3

امریکی دا جګړه تر ټولواوږده جګړه بلل کیږی.

اما په دی دلیل چی د جګړی رهبری ددی مودی په ا وږدو کی د طالبانو لاس کی چی یوه ارتجاعی فیوډالی کمپرادوری ځواک چه ملیتی او جنسیتی غلیظ شوونیزم لری، وه، او

نوموړی تر اوسه ونتوانید چه زمونږ د هیواد د خلګو ټول توان او ظرفیت په ملی مقاومت کی راڅرګند کړی.

الف. سره لدی چه دا کلیوال خوار بزګر، لالحان4ده افغانس4تانی ک4ارګران پ4ه پاکس4تان، ای4ران او د خلیج ع44ربی هیوادن4و کی او او بی وزلی ک4وچی ش4پانه ت4ر ډی4ره د طالب4انو جنګی

ځواکونه جوړوی ولی د طالبانو فیوډالی کمپرادوری ماهیت، نه یوازی د دوی ستر طبقاطی مبارزاتی بلقوه ځواک د امپریالیس44تی اش44غالګرو او پوش44الی رژیم پ44ه وړان44دی د مق44اومت پ44ه

خدمت کی حتا په قسمی ډول سره، نه فعالیږی، بلکه یا په پراخه پیمانه ضایعه کیږی او یا حتا په انحرافی کانالونو کی ولیږی د بیلګه په ډول د افغانستان په ټولنه کی شخص44ی

دښمنی، او یا حتا کورنی طایفوی او قبیلوی شخړی د افرادو، کورنی، اوقبیلو او طایفو ترمنځ ی44وه لوی44ه ټولن4یزه س44تونزه ده. ص4رف نظ4ر لدین4ه چ44ه پ4ه دی دښ4منیوکی کم کس او ی44ا

کسان تیری کونکی او کم کس یا کسان تر تری لاندی دی، طالبان د خپل نظامی ځواکونو لیکو ته د جلب او جزب لپاره ددی دښمنیو څخه ګټه اخلی.

ب : د طالبانو مقاومت د خپلواکی غوښتونی خواست نیمګړی یعنی د مس44تعمراتی ح4الت ب44دلولو خواس4ت پ4ه افغانس4تان کی نیم44ه مس4تعمراتی ح44الت ت44ه ی44وه قس44می او ن44اپیګیره

مقامت دی. ددی مقاومت ناپیګری او قسمی بودن تر هرڅه د مخه د طالبانو په فیوډال-کمپرادوری طبقاتی ماهیت پوری اړه لري.

داماهیت د دی لامل ګرځی چ4ه د طالب4انو د دی44د لمن او سیاس4ی مش4ی پ4ه مجم4وع کی د اوس4نی نړی44وال امپریالیس4تی- ارتج44اعی مناس44باتو د دای44ری د چوک44اټ څخ44ه وړان44دی

ولاړنسی او ددوی غوښتنی د نړیوال حاکم نظام په حدود کی بند پاتی سی. په واقعیت کی د نړی د اوسنی نیمه فیواډالی ارتجاعی مناسبات د امپریالیزم ن4ه مس4تقل نش4ی ک4ولای

شتون ولری. بلکه دا مناسبات یوازی د مستعمراتی یا نیمه مس4تعمراتی پ4ه ش4رایطو کی ش4تون و ل4ری. پ4دی ځ4ای کی ه4دف دادی چ44ه طالب4ان ی4وازی د افغانس4تان د مس4تعمراتی

حالت پرځای په راتلونکی کی د نیمه مستعمراتی د حالت غوښتونکی پ44ه هی44واد کی دی، بلک44ه هم44دا اوس هم پ44ه خپل44و پایګ44اهی س44میو کی د ه44ر اړخ44یزی حقیقی او خپل4واک

مناسباتو په لټه کی ندی، بلکه فقط د اشغالګرو او پوشالی نظامیانو شتون پدی سیمو کی نه غواړی او له هغه نه اقتص44ادی-سیاس44ی اجتم44اعی او ح44تی ارتج44اعی ح44اکم ف44رهنګی

مناسباتو د بدلون لپاره هیڅ هڅه نده کړی ، چه د امپریالیستی ښکیلاکګرو حاکم مناسباتو په اړوند ډیرشمیر اړیکی لری، او د ریښتنی خپلواک اقتصادی، سیاس44ی، اجتم44اعی او

فرهنګی او ریښتنی ملی، مناسباتو د بنسټ جوړولو لپاره لاس نه پوری کوی. پ44ه واقعیت کی ډی44ر ل4ږ داس4ی پیښ4یږی چ4ه طالب4ان دی د امپریالیس4تی او ارتج44اعی ح44اکم نظ4ام دبی4ا

رغونی دبرنامو په بیلو ابعادو لکه اقتصادی، سیاسی، ټولنیزو او فرهنګی برخو کی د پلی کیدو پروړاندی پ44ه واقعی ډول س4ره ودری44ږی. فق4ط دی44اد ش4وی برن44امو د پلی کی4دو، او پ44ه

مشخص ډول سره د امریکایانو تر تاءمین لاندی دبرنامو پلی کیدل، تر کنټرول لاندی نیسی چه هغه هم پ4ه ډی4ری م4واوردو کی دعای4داتو لاره پ4ه عم4ومی ډل4ه ای44ز ګروپی4ک او ی4ا

فردی توګه و طالبانو ته جوړه کړیده، تر لاس لاندی نیسی. نو ځکه یاد شوی برنامی بیله خنډه، البته په ډیرو لوړلګښت سره نسبت وهغوس44یمو ت44ه چ44ه د پوش44الی رژیم ت44ر کن44ټرول

لاندی، پرمخ بیول کیږی او یوازی د ذکر سوو برنامو د کنټرول سیاسی قدرت بدلیږی، یعنی د پوشالی رژیم ځای »اسلامی امارت« او دهغه ډول ډول کمییسونونه نیسی.

دا وضعیت د دی لامل ګرځی چه امپریالیستی اشغالګرو او د دوی لاسپوڅی رژیم په ډیر اسانی او سادګی سره د دوی پایګاهی سیموته لاسرسی ولری او په بیلو بیل44و ذرایع44و س44ره

په خلګو کی د حقیقی مقاومت طلبی د روحیی د شدت او خپریدلو مخه ونیسی او که چیری ونکړای سی چه دا روحیه بیخی له منځه یوسی ت44ر ی44وه بری44ده پ44ه قس44می ډول س44ره

هغه وران کړی، او همدا رنګه د دي توان ولری چه خپل استخباراتی شبکی په اسانی سره پدی سیمو کی فعال کړي.

سربیره پر دی طالبان هم د امپریالیستی قدرتونو تر منځ د تضاد څخه د» ګټی اخیستو« په جری44ان کی د داس44ی مح44دودیتونو س4ره مخ ک44یږی. او ت44ر هغ4ه ډی44ر د دی پرځ44ای چ44ه د

امپریالیستی ښکیلاکګرو او پوشالی رژیم پر ضد د ذکر سوو تضادونو څخه د مقاومت په نفع ګټه واخلی دوی پخپله په هیواد کی د امپریالیس44تی ښ44کیلاکګرو او د دوی د رقیب

امپریالیستی او سوسیا ل امپریالیستی قدرتونو تر استفادی لاندی راځی او همدا رنګه ده – د امپریالیستی ښکیلاکګرو او پوشالی رژیم او د سیمی د ارتجاعی قدرتونو د تضاد څخ44ه

»ګټه اخیستل« د منځنی اسیا، منځنی ختیځ او سویلی اسیا او پخپله افغانستان پوری اړوند مسایل .

پ : طالبان ډیر ژور او په پراخه اندازه په هیواد کی د پښتون ملیت حاکم طبقاتو په زهروککړغلیظ شوونیزم د غیر پښتون ملیتونو په وړان44دی دی. ل44دی کبل44ه دا ت44وان نل44ری چ44ه پ44ه

هیواد کی د ټولو ملیتونو تر منځ د ملی یووالی ممثل شی. د بیلګی په ‌ډول بیوزلی کوچی شپانه د خواری کښو تش لاسی پښتنو څخه دی چه ډیره سخته او ل44ه وس44ه وتلی دژون44د

درند او خراب شیوه لری.او د دوی محرومیت په فوق العاده ډول سره ډیر ژور او پراخ دی. یعنی تر اوسه پوری د مافبل فیواډالی ) مال دارې قبیله ای طایفه ای او ک4ډه پ44ه ش44ا(

وروسته پاتی او محرومیتونو د ژوند شیوه د چنبری څخه ندی ژغورل سوی.

ولی طالبان د پښتون ملیت د حاکمی طبقی په زهرو ککړ غلیظ شوونیزم له وجهی دا توان نلری چه د دوی ژوند او پراخ طبقاتی محدویت د فیوډالی ضد – کمپرادوری ب44ورژوازی

ضد او امپریالیستی ضد د متحد پراخ او سرتاسری مقاومت پیلولو او پرمخ وړلو د ښکیلاکګرو او لاس پوځی رژیم په وړاندی مسیر ورګړی. په نتیجه کی د دوی د بسیج لپاره هغ44ه

انګیزو،وسایل او طریقو ته پناه وړی چه نه یوازی په نهایت کی بلکه به فوری ډول په هیواد کی ملیتی نفاق ته لمن وهی چ4ه د امپریالیس4تی ښ4کیلاکګر او لاس4پوڅی رژیم پ4ه ګټ4ه

تمامیږی. او دوی پدی توانوي چه د »حربکی « ځواکونو سازمان دهی حتی د غیر پښتون څخه چه ځانونه یی په حق اوناحقه د پښتنو کوچیانو تر ګواښونو لاندی بولی، وکړی.

ت: طالبانو نه یوازی د ټولنی د نیمایی نفوس د سرشندڼو ظرفیت یعنی ښځی یی د مقاومت د جګړی په خدمت کی ندي غوړولی او ندي بسیج کړی بلکه قصدا دا ظرفیت یی

هره ورځ ضایع کړی. پدی مورد کی په صراحت سره باید وویل شی چه د طالبانو مردسالاری او د ښځوضد غلیظ شوونیزم د امپریالیستی ښکیلاکګرو او لاسپوڅی رژیم په ګټه او

دعمومی ملی مقاومت د بیلولو او پرمخ بیولو چه نارینه او ښځنیه په بر کی نیسی په ت4اوان عم44ل ک4وی. د بیلګی پ44ه ډول ح44ال دا چ44ه لاس44پوڅی رژیم اوت44ر هرڅ4ه ن44ه ړوم44بی هغ4ه

امپریالیستی ښکیلاکګر تل د ښځو د حقوقو په باره کی او مردسالارشونیزم په وړاندی مبارزه کی ستونی پړسوی، طالبان په خپلو سیمو کی په پراخه کچه د نجنو د ښونځیو په تړلو

یس له خولی ویل شوی دی چه په تیرو پنځلس کلونو کی د قندهار ولایت د ټولو اولیس4والیو څخ44ه ی44وه نجلیئلاس پوری کوی. چنانچه څو موده مخ کی د کندهار د معارف در

هم له دولسم ټولګی نه نده فارغه شوی. او ټولي هغه نجونی چه د دولسم ټولګی څخه فارغی سوی دی او وروسته ل44ه هغ44ه د پوهنتنون44و د ک4انکور ازموین4ه کی ګ4ډون ک4ړی وو د

کندهار د ښار د لیسو د دولسم ټولګی فارغین وه. یا د بیلګی په ډول باربار او په مختلفو سیمو کی لیدل سویدی چه کس یا کسان دخپلی ښځي او لور تر وژلو ورسته د طالب44انو

سیمو ته پناه وړی ده او حتی هلته د طالبانو ټوپک یی په اوږه اچولی او پدی ډول د مجازاتو څخه خلاص سویدی.

)مائویست( ګوند د هوادارانو سره په خپلو خبرو کی ویلی وه چه طالبان د ودي او خپریدلو امکان لری، خو تاس44یتسیڅوکاله وړاندی یو انګلیسی خبریال د افغانستان د کمون

یی نلری، ځکه چه د افغانستان خلګ4و تاس4ی یی رد ک4ړی یاس4ت. د ګون44د هغ4ه ه4وادار پ4ه ځ4واب کی ویلی وه چ44ه د افغانس4تان خلګ44و خلقی او پ4رچمی رویزیونس4تان او د دوی

ښکیلاګر سوسیال امپریالیستی باداران یی رد کړیدی نه مونږ او مونږ پخپله د هغوا ولسی رد کوونکی څخه وو. په هغه زمانه کی زمونږ ځینو ملګرو دا استنباط ل44رل چ44ه ممکن44ه ده

امپریالیستی ښکیلاکګر په ځانګړی ډول انګلیس4ی امپریالیس4تی ښ4کیلاکګر د طالب4انو د ودي او پراخ4والی څخ4ه د ی4وی ح44ربی پ4ه ډول پ4ه افغانس4تان کی د ملی ولس4ی او انقلابی

خوځښت دودي او پراخوالی او د دوی د فعال حضور د مقاومت په جګړه کی دمخنیوی لپاره ګټه اخیستی وی. اوس دا ممکن44ه ده چ44ه ګټ44ه یی اخیس44تی وی او ی44ایی ن44ه وی

اخیستی، ولی د طالبانو د ودي او پراخوالی د عملی نتایجو څخه د هغی زمانی نه تر اوسه پوری ی44و یی هم44دا وی چ44ه پ44ه مس4تقیم اوی44ا غ44یر میس4تقیم ډول س4ره، ی44ود هغ44و عوامل4و

څخه د ملی ولسی او انقلابی جګړی پیل او پرمخ بیول د امپریالیستی ښکیلاکګرو او لاس پوڅی رژیم په وړاندی مخنیوی وکړی.

مسلمه ده چه د افغانستان ملی ولسی او انقلابی خوځښت بی له جدی ایدیولوژیک سیاسی مخامخ کیدو څخه، د طالبانو له خوا تر برید لاندی راتلو په ص44ورت کی، ددوی پ44ه

وړاندی په وسلوال دفاعی برخورد سره مخامخ کیدل ، د مقاومت د جګړي په ډګر کی د فعال شتون په خاطر نشی کولای د دی ننګوني پ4ه وړان4دی ب44رې وم44ومی. ولی دا یفی4نی

ده چه که مونږ وکولای سو پرخپلو کمزورتیاوو او نیمګړتیاو باندی لاس بره سو او خپل ټول ب4القوه پی4اوړیتوب پ4ه بالفع4ل پی4اوړیتوب بان4دی ب4دل ک4ړو، پ4ه قطعی ډول س4ره م4ونږ ب4ه

وتوانیږو چه د دی ننګونو په وړان44دی ب44ری وموم44و، د ملی ولس4ی او انقلابی مق4ومت جګ44ړی د پیلول44و د ت4دارک د پ4ړاو څخ44ه د امپریالیس4تی ښ4کیلاکګرو او پوش4الی رژیم او مرتج44ع

داعشی ښکیلاکګرو په وړاندی په بری سره تیرشو او د جګړی په ډګر کی د فعال شتون پړاو ته ورسیږو.

ملی ولسی او انقلابی مقاومت جګړه کولای سی او باید ټولی هغی طبقاتی محدودیتونه، ملی امپریالیستی ضد، او د طالبانو ملی44تی جنس44یتی قس44می ارتج44اعی مق44اومت ل44ه منځ44ه

یووسی، او ډیر ډیر د ذکر سوی مقاومت نه وړاندی، امپریالیستی ښکیلاکګر او لاس پوڅی رژیم او همدا رنګه مرتجع داعیشی ښکیلاکګر په ځان پوری حیران کړی. ښکیلاکګر

له افغانستان څخه تښتی ته مجبور کړل سی، لاس پوڅی رژیم ړنګ کړی او په اخره کی اشغال س4وی افغانس4تان ح4الت ص4رف نیم4ه مس4تعمراتی ح4الت ت4ه ب4دل نک44ړی بلک44ه د

آازادی خوندې کړی. هیواد او د هیواد د خلګو ریښتنی خپلواکی او

د هند سره ډیر نژدی کیدل او په باکستان باندی د ډول ډول فشارونو زیاتوالی !

هند په افغانستان باندی د انګلیس د استعمارګرانو د تیری کوونکی لښکرو پ4ه وخت کی د بریت4انوی اس4تعمار د لاس لان4دی وو چی پ44ه هم44دی توګ4ه زم4وږ پ4ه هی4واد بان44دی د

انګلیسی استعمار ګرانو لخوا دری تیری کوونکی جګړی د بریتانوی هند د نظ4امی ځواکون44و پوس4یله ترس4ره ش4وی. ددی پرت44ه پ4ه ات44ه لس4یزو کی د انګلیس4ی اس4تعمار د واکم4نی او

سلطی دوام او په افغانستان کی د مختلفو چارو پرمخ وړل د بریتانوی هند د حکومت د مسولیتونو څخه ګڼل کیږی.

د سقوی ښورښ او ګډوډی او د غدار ن4ادر د پلم4و ډک حرکتون44ه پ4ه کاب4ل کی د سیاس4ی ق4درت د لاس ت4ه د امان الله خان په خلاف د انګریزی استعمارګرانو ټولی لاس وهنی

راوړلو په مقصد، د سقوی حکومت په وړاندي د مبارزی د چتر لاندی دا ټول د بریتانوی هند لخوا رامنځ ته ، او د همدی حکومت لخوا رهبری شول.

ری44الیزم د سیاس44ی ملات44ړوپپه افغانستان باندی د شوروی د سوسیال امپریالیزم د ښکیلاک او اشغال په وخت کی هم د یوی لسیزی په موده کی هندوستان د شوروی د سوس44یال ام

وڅی رژیم د نژدی دوستانو څخه شمیرل کیده.پڅخه شمیرل کیده او هم د وخت د لاس

آا دوه ه افغانس44تانپ مانا چی یدپه غاړه درلوده ، په وړاندی پیړې مخکی د افغانستان پارتجاعی مستعمراتی او نیمه مستعمراتی هند اوس هم هغه سنتی رول او نقش چی تقریب

ه وخت کی ،پریالیستانو د تیری په افغانستان باندی د امریکایی او انګلیسی امپه غاړه اخستۍ دۍ. هند پ دا رول ییباندی تیری او یا د تیری کوونکو سره ملګرتیا ، یوځل بیا

ه واک کیپلی پ44وځی اډي او لاری د امریک44ایی یرغ44ل کوونک44و لښ44کرو پاکس44تان خپداس44ی ح44ال کی چی په ه44یرولو س44ره پلو تض44ادونو او دښ44منیو څخ44ه پاکستان سره د خپد

ه افغانس44تانپوځی رژیم دټینګښت څخ44ه وروس44ته، هن44د س په کابل کی د لا پرته پده ګی وښودله. لدی اله امپه اړه یی خپه همدغه څیر د خدماتو وړاندی کولو پورکړی،

وڅی رژیم د وطن پلورنکی برن44امی د اص44لی ملات44ړی او مرس44ته ک4وونکی ځ44واک بان44دی ب4دل ش4وپروګرام او د لاس پریالیستانو د تیری کوونکو او اشغالګرانه بیا رغونی د پکی د ام

چی تر اوسه همدغه دندی ته دوام ورکوی.

لی ټ4ولی بح4ری او ه44وایی اډي د امریک44ا د متح4دهپه نظامی برخ4ه ک د همک4اری ی4و ت44ړون ت4ه ورس4یدل ، ددی ت4ړون ل4ه مخی هن4د خپتیر کال هندوستان د امریکا د دولت سره

هپاره پد چین سره د اختلاف4444اتو له تړون زیاتراه هغه وخت کی داسی فکر کیده چی دپاره يه واک کی ورکوي. پایالاتو د بحری او هوایی قواوو د ترمیم او سونګ اخیستلو لګټي وړ وګرځی.د ه برخه کی هم په تا یید سره وویل چی د نوموړی تړون مواد به د امریکا او هند لخوا دافغانستان پنظر کی نیول شوی دی ولی مونږ ددی نتیجه ګیری

ه ن44وم مط44رح ش44وی ده ، دپه د امریک44ا د ن44وی س44تراتیژی «پاره ښ44کاره ډول »د افغانس44تان او اس44یا د جن44وب لپاره د امریک44ا ن44وی س44تراتیژی «پهمدا اوس چی »د افغانستان ل

ه چوکاټ کی ل44هپه ځانګړي توګه ددی »نوی ستراتیژی« پخوا څخه لا زیات روښانه او ښکاره شوۍ دۍ، پله اره د هند او امریکا د دولتونو د نظامی همکاریو تړاوپافغانستان ل

ه پاکستان باندی د ډول ډول فشارونو د زیاتوالی سره یوځای مطرح کیږی.پلوه پیوی خوا د هند سره د امریکا د نږدیوالی او له بله

دو اجرا کول دی، چی دم ګړی د لاندنیوا پرته د دواړو تر منځ د تیر کال د نظامی تړون د مو٫د هند سره د امریکا ډیر نږدیوالی د سیاسی او نظامی نږدیوالی په مفهوم دهند سره

م وړ بلل کیږی:پابرخو کی د

وځی رژیم سره دهند د اقتصادی همکاریو جدی ملتیا.پریالیستانو د لاس پپه افغانستان کی د ښکیلاکګرو ام- الف

ه ګ44ډهپه برخه کی د امریکا او هند د دولتونو ترمنځ پاکستان باندی د دوه اړخیزه فشارونو د زیاتوالی په پړلو او وټن ځایونو د له منځه په سیمه کی د »ترهګرو«دامن د - پ ب

د همکاریو نږدیوالی.

رمخ تللی جنګی الوتکی .په ځانګړی توګه د فانتوم پرمخ تللی سلاح ګانو پرولر په هند باندی د امریکایی - پپ

وځی رژیم سره د هند جدی اقتصادی همکاری مختلف اړخونه لری. پد لاس

ام کی ده چی دا ل44ړی زیات44ه ش44ی. ب44لپه پیل ش44وی او پتوالی دی چی له مخکی څخه یاچی یو د هغو څخه ، دایران د چابهار بندر له لاری هند ته د افغانستان د صادراتو ز

ام کی ده چی لا زیات شی. بل مورد هند ته دهوا ل44ه لاریپه پیل شوی او پخوا څخه پمورد هند ته د افغانستان د وچو قیمتی میوو لیږدول د هوا لا لاری څخه دی هغه هم له

رغزس44تان اوقه مقاب44ل کی افغانس44تان ک44ولای ش44ی چی د منځ44نی اس44یا هیوادون44و لک44ه ازبکس44تان، تاجکس44تان، پد افغانس44تان څخ44ه د قیم44تی ډب44رو ص44ادرول کی44دای ش44ی. ددی

خان بندر ته یی لاره همواره کړی.رزاقستان ته د سوداګریزی ترانزیتی لاره د ایران د چابهار بندر له لاری هند ته برابره او بیا د حیرتان او شیق

روژو لکه د لارو جوړول ، د اوب44و بندون44ه، د بریښ4نا بندون44ه د ک4انونو رایس4تل ،په افغانستان کی د اقتصادی بیا رغونی د لویو پافغانستان سره د هند د اقتصادی ډیرومرستو بل اړخ

ه برخه کی د هند زیاتی اقتصادی ونډی ښکارندوی ده.پنی تعمیراتو تمامهم ساخ

وځی رژیمپدی کی به د لاس پهغه هیواد نظامی ځواکونو راتلل شامل وی، مګر یقینی ده چی د کی به یه ښکاره ډول څرګندیږي چی افغانستان سره د هند د مرستو زیاتوالپ

د نظامی قواوو د روزنی او نظامی تجهیزاتو و رکولو لړۍ شامله وي.

هپل4وه ، د هن44دی ځواکون44و څخ44ه د ګ4ټی اخس44تلو پ44ه مان44ا وی. یع44نی دا چی د هن44د لخ44وا په مستقیم او غیر مس4تقیم ډول د نظ44امی په یقینی توګه پدهند او امریکا ډیر نږدیوالی ل ځپونکي ش4تون س4اتلو ت44ه دوام ورک4وی او هم ممکن4ه ده چیپه هند کی خپاکستان باندی د فشار زیاتول او لدی مخکی د کشمیریانو د ازادی غوښتونکی مبارزو ځپل، چی پ

اکستان کی د بلوڅو د بیلتون غوښتونکوسره لا زیات مرسته وشی.په پ

اکستان بان4دی د امریک44ا د نظ4امی مرس4توپه پاکستان باندی د اقتصادی فشارونو زیاتوالی وی چی له مخکی څخه په پاکستان باندی د فشارونو زیاتیدل به له وړاندی څخه په پ

ه س44یمه او ن44وره ن44ړی کی د ن44وروپه خ44اطر د امریک44ا، هن44د او پلی خ44اوری څخ44ه د طالب44انو د مش44رانود ویس44تلو پاکس44تان د خپه یقین س44ره پی44ل ش44وی دی.په بندی44دلو س44ره پ

ل ش44کایت دپاکستان څخه خپه ملاتړ د پوڅی رژیم به د امریکا او نورو متحدینو پانډیوالانو) متحدینو( لخوا د ډیر سخت فشار لاندی دی. ددی امکان موجود دی چی لاس

ټنپه پاکس44تان کی ب44ه د طالب44انو په پاقتصادی بندیزونو لګول44و غوښ44تنه وک44ړی. او ددی ق44وی امک44ان هم ش44ته چی به د اکستان باندی په پملګرو ملتونو سازمان ته ورسوی او

یل شی.پیلوټه الوتکو حملی زیاتی او له سره پځایونو باندی د امریکا د بی

د چین او روسیی امپریالیستی 8 ارتجاع په وړاندی د اروپا، جاپان، استرالیا امپریالیستانو او هند

سره په یووالی د صفبندیوتشدید

هپ مهم44ه موخ44ه چی اعلان ش44وی ن44ده د چین او روس44یی هس44تراتیژی« یوا امریک44ا د ن44وی ده جن44وبی اس44یا او افغانس44تان کی پستراتیژی« ي44ا» ا»په افغانستان کی د امریکا نوی ړل دی. ددي ترڅن44ګ ځ44نې کوچ44نی هیوادون44ه لک44ه جن44وبیورمخ په ملګرتی44ا پاو اس44ترالیا س44ره انپایی امپریالیستانو، جاپریالیستی صف بندی ده چه د هند او د اروپخلاف ام

ه څنګ کی ولاړ دی. ولی شمالی کوری44ا اوپریالیستی یووالی سره دامریکایی امپریالیستانو او دهغه غټ متحدینو پارتجاعی ام کوریا، تایوان ، سعودی عربستان او اسرایل هم ددی

کستان او ایران بیا د نوموړی اتحاد د مقابل لوری د صفبندیوسره تړاو لری.پاتر یوی اندازی

ه لومړی درجه کړکیچ شتون لری:په څلورو ځایونو کی پد نړی دم ګړی

ا کی کریمه او ختیځ اوکراین .په ختیځه اروپ

ه منځنی ختیځ کی عراق او سوریه.پ

ه منځنی اسیا کی افغانستان، جنوبی اسیا او منځنی ختیځ .پ

لری ختیځ کی جنوبی او شمالی کوریا .

راخه ت44ګ غوښ44تنی ل44هپه په نا ټو کی دی د روسیی لویدیځی خواته پایی ملاتړو څخه چی پریالیستانو او د هغوی د اروپریالیستان د امریکایی امپا کی ، روسی امپه ختیځه اروپ

ه ن44ا ټ44و کی دپات44ه ش44وی او ټ44ول په ځنګ کی ن44دی پا یو هیواد هم د روسیی په نتیجه کی د ختیځی اروپرمختګ پکبله ستونی ته راغلی او جنګ ته یی مخه کړی ده. ددی

ه رسمیپیل کړه او کریمه یی پاره جګړه پریالیستانو هم د روسیی سره د اوکراین د روسی ژبو اوکراینانو د یوځای کولولپه مقابل کی روسی امپه ملاتړ دریدلی دي. ددی پامریکا

هپه مقاب44ل کی داؤو چی پایی ان44ډیوالانو غ44برګون د روس44یی په ناتو کی د هغوی د اروپریالیستانو او پوری وتړله. د امریکایی امپه روسیه پډول د اوکراین روسی ژبی برخه جلا او ه ن44ا ټ44و کی ش4تونپه نورو ځایونو کی یی د امریکایی، انګلیسی او المانی نظامی قطعاتو چی پا پولند کی یی د امریکایی توغندیو دفاعی سیستم فعال او د ختیځی اروپچک او

ولن44د کی یې د امریک44ایی توغن44دیوپه ځ44ای ک44ړ او چ44ک او په لویدیځ44ه برخ44ه کی ځ44ای پل اتومی توغندیو سیس44تم د روس44یی په مقابل کی روسیی خپر ځای کړی. پلری ځای

ه نظر کی ونیول. دغه نظامی مخامخ کیدل یو بل ت44ه همداش4ان دوام ل44ری او س4یمه یی دپاره پا کی د نورو نظامی اهدافو لپا، مرکزی او لویدیځی اروپه ختیځی اروپسیستم او

یو کړکیچن او ترینګلی سیاسی او نظامی حالت سره مخامخ کړی ده.

ریالیس44ت پلوی44ان او ع44ربی ارتج44اعی ځواکون44ه ل44ه ی44وی خ44وا او د روس44ییپریالیس44تی جګ44ړي، د امریک44ا اروپ44ایی امپه منځ44نی خ44تیځ کی د امریک44ایی اميریالیس44تانو ارتج44اعی او امپ

ه س44وریې او ع44راق کی، د داغش دپه ځ44انګړی توګ44ه پل منځ کی پخپلوی44ان د ب44ل ل44وري، د منځ44نی خ44تیځ د هیوادون44و د ولس44ونو او هم پوری تړلی ایران او ع44ربی پریالیستانو پام

ه ترکی44ه، س44وریی، ع44راق او ای44ران کی د کردانوموض44وع د ت44یروپرمخ وړل کیږی. پخلوط ډول مریالیزم د ارتجاعی تقابل په په خلاف د امپوحشت او دهشت د ارتجاعی جګړی

لوی44انو لخ44وا یرغ44ل او ت44یری دپه یمن باندی د عربستان سعودی او د هغ44وی د په همدی توګه په لرلو سره مخکی تللی ده، پدیخوا توده ده چی د لوړو او ژورو پلسو کالو څخه را

هپه مقابل کی د چتر لاندی چی تاریخی سوابق او ریښی ل444ری پرمختګ په عربی نړی کی د ایران د اسلامی جمهوریت د پسعودی د شهزادګانو او واکمنانو د واک ساتلو چی رغورځ44وي . په خپعراق، سوریه او منځنی ختیځ کی چی اميریالیستی ارتج44اعی جګ44ړی روانی دي ه س44یمه کی دا ټ44ول سیاس44ی او نظ44امیپل وار پ44ه اوض44اع او اح44وال بان44دی اث

ه ګټ44هپری44الیزم په ځ44انګړي توګ44ه د امریک44ا د امپریالیستی ملاتړو پکړکیچ ددی لا مل شوۍ چی د فلسطین د خلکو ستونزه څنډی ته شی او حالات د صیهونیزم او د هغوۍ د ام

تمام شوی ده.

دی وروس44تیو کیپه څیر یی د سیمی ټولی زیرمی او امکانات خیټی ته اچ44وی. چی پدی ټولو جګړو د یو سیاسی او نظامی کړکیچن بڼه غوره کړې او د یو زر سر لرونکی ښامار

ه ښ44کاره ډول امریک44ا د کردس44تان ددی خپل44واکی غوښ44تونکیپڅه هم ه دی باندی وراضافه شوی دی. کپد عراق د»د کردستان اقلیم «د خپلواکی غوښتونکی ښکاره حرکت

نو د عراق، ایران ، سوریی او ترکیی هیوادونه ب44ه ټ44ول د ی44و ک4ړکیچ س4ره مخ44امخ ه راتلونکی کی د امریکا دایمی یا عملی ملاتړ ورسره شی.پحرکت مخالفت کوی، خو که کله

منځ44نی خ4تیځ کی د ی44وپهریالیس4تانو پ ویستل شی چی څو کاله د مخه امریک4ایی امهور شی. له یاده دی ونپشی او د کړکیچ دا لړۍ به د منځنی ختیځ د ټولو هیوادونو ته خ

ازاد کردستان نقشه رسم کړی ده او امکان لری چی »د کردستان اقلیم« د خپلواکی غوښتنی موجوده حرکت د نوموړی نقشی د تطبیق لومړنی ګام وی. که چ44یری همداس44ی وی

اکستان کی د تجزیی او بیلوالی شاهدان واوسو.په ټولو هیوادونو افغانستان او په راتلونکی کی باید نور ګامونه هم د یادی نقشی له مخی د منځنی ختیځ پنو

اکس44تان لریت44وب او د چین س44ره یی د ډی44رپه اړه تازه او مهم بدلون ، د هند او امریکا د اړیکو نږدیوالی، د روسیی څخه د هند لریوالی او د امریکا څخه د پد افغانستان د جګړي

ه افغانس44تان کی د امریک44اپه سیمه کی څرګند دی.دامریکا امپریالیس44تی ښ44کیلاکګرو » په اړه یووالی ، د جنوبی اسیا پنږدیوالی او همدا رنګه د روسیی او ایران سره د افغانستان

هپ زی44رمی لا ډیراس44تثمار ک44ړی او ب44ل ه44دف یی یستراتیژی «د طرح او تطبیق څخه یو مهم اقتصادی هدف دادی چی غواړی د افغانس44تان د اقتص44ادی او د ځمکی لاندانوی ا س444رهپاکستان، د منځنی اسیا هیوادونه ، ایران او ترکیه د اروپوسیله چین د افغانستان، پسیمه کی د چین د اقتصادی چټک حرکت مخه نیول دی کوم چی دو ریښمو د لاری

س44تراتیژی پ44هاریالیستان د چین سره پدی اقتصادی سیالی کی پرمختګ نشی کولی نو ځکه هڅه ک44وی چی د ن44وی پنښلوی، د کنټرول لاندی ونیسی. ښکاری چی امریکایی ام

چوکاټ کی د نظامی اقداماتو پوسیله د چین ددی چټکتیا مخه ونیسی او یا یی د کنټرول لاندی راولی.

س4تراتیژی« پ4ه ن4وم ی4ادیږی. ل4ه هم4دی کبل4ه امریک44ایی امپریالیس4تان د اس4یا پ4ها» د اسیا په جنوب او افغانستان کی د امریکا د نوی ستراتیژی«ا»په افغانستان کی د امریکا نوی

جنوب کی د ټولو وسلوالو مبارزو په اړه موضوعاتو، لکه هند په مختلفو سیمو کی وس44لوالی مب4ارزی چی مهم یی د هن4د د کمونس4ت ) ماویس4ت هن4د( ح44زب پ44ه ره44بری د خلک44و

جنګ دهند په ډیرو ایا لتونوکی او همدا ډول کشمیر کی وسلوالی مبارزی، د همدی »د امریکا نوی ستراتیژی« پ4ه چوک4اټ کی مط4رح دي. ح4تی کی4داۍ ش4ی پ4ه نیي4ال کی د

خلکو د جنګ د ماتی سیاسی او نظامی نتایج هم د همدی ستراتیژی په چوکاټ کی مطرح وی. نو پدی ډول ښکاره ده چی ددی وضعیت او حالت تاثیرات به ژر یا وروس44ته د

افغانستان د ولسی ملی او انقلابی مقاومت ته که څه هم پدی وخت کی په سیاسی لحاظ ډیر کمزوری دی، ورسیږی.

د کوریا بحران یو کړکیچن حالت کی دی چی د شپږو لسیزو څخه یی دیر دوام کړۍ دۍ. ددی کلونو په اوږدو کی په کوریا کی د جنګ حالت پ4ه رس4می ډول ل4ه منځ4ه ن4دی

تللۍاو همدا رنګه دوام لری. د کوریا د کړکیچ د زیاتوالی او اوږدوالی علت اتومی سلاح ته د شمالی کوریا لاس رسی دۍ چی د امریکا او د هغه د جاپانی او جنوبی کوریا ملګرو

د سخت غبرګون سره مخامخ دی. مګر ددی ټولو غبرګونونو او اقتصادی بندیزونو او نظامی تهدیدونو چی د شمالی کوریا پ44ه مقاب4ل کی ت44ر س44ره ش4وی او ک4یږی ت44ر اوس44ه ش4مالی

کوریا د هغوی يه مقابل کی مقاومت کړۍ او د اميریالیستی تهدیداتو يه مقابل کی تسلیم شوی ندی . ل4ه بلی خ44وا پ44ه ل4ری خ44تیځ کی د کوری44ا د ک4ړکیچ څخ44ه پرت44ه ، د جن4وبی

چین د بحیری په سیمه کی د چین د سوسیال اميریالیزم د وړاندی تګ هم يدی زیات شوی دی. چی د چین د سوسیال اميریالیزم د وړاندی ت44ګ ن44ه ی44واځی د س44یمی د هیوادون44و

لکه فلیپین او ویتنام د ګوتنیونی سبب شوی، بلکه د چین د سوسیال امپریالیزم او د امریکایی او جاپانی امپری44الیزم ت4رمنځ یی د تض4اد زی4اتوالی چټ4ک ک4ړی دی. پ4ه حقیقت کی د

چین د نظامی ځواکونو لخوا د جنوبی چین د جزایرو تصرف ؤو چی تیر کال یی د امریکا د امپریالیزم او هندی ارتجاع ترمنځ د نظامی همکاری تړون لاسلیک ته زمینه براب4ره ک4ړه

او د هند حکومت د امریکا ، جاپان او استرالیا په نظ4امی ټ4ولګی کی د اس4یا-پاس4فیک پ4ه س4یمه کی یوځ4ای ش4و. او دغ4ه ص4فبندی یی د ی4و نظ4امی ، امپریالیس4تی – ارتج4اعی

صفبندی په توګه د چین د سوسیال امپریالیزم په مقابل کی د هند تر بحر او جنوبی اسیا پوری وغزاوه.

هغه دندي چی مونږ یی په سمدستی ډول د ځان په وړاندي لرو !

بلکهستراتیژی« په افغانستان ، سیمه او نړی کی د جنګ د پای په مانا ندهاستراتیژی« یاد» اسیا په جنوب او افغانستان کی د امریکا نوی ا»په افغانستان کی د امریکا نوی ګ44ړو د زی44اتولو پ44ه مان44ا ده. پ44ه هی44واد کی د امپریالیس44تی ښ44کلاکګروځواکونو ډیری44دل، د هی44واد د خلک44و بمب44اری ک44ول او عام44ه وژنی دوه چن44ده او د ج4«د زیات وژلو»

کیدل ، د لاس پوځی رژیم د وسلوالو ځواکونوسمبالول، د امپریالیزم د سیاسی ، نظامی – ارتجاعی ځواکونوپیاوړی کول او پراخوالی په جنوبی اسیا، اسیا4 پاسفیک او ټوله نړی کی

او د »بربریت« په ضد د غربی »تمدن« د سرتاسری جګړی اعلان د امپریالیزم د تسلط لان44دی هیوادون44و کی چی د اس44یا، افریق44ا او لاتین امریک44ا د ولس44ونو پ44ه خلاف د غ44رب د

استعمار همیشګی شعار دی. په افغانستان او نړۍ کی د سولی د زیری راوړونکی ندۍ ، بلکه د امپریالیستی جګړی د زیاتوالی پیغام راوړونکی دی.د نړی په موج4وده ش4رایطو کی

دا جګ44ړه ی44واځی پ44ه اس44یا، افریق44ا او لاتین امریک44ا کی د س44تم او ظلم لان44دی ولس44ونو پ44ه ض44د پخپل44و هیوادون44و کی ن44دي ، بلک44ه امپریالیس44تی هیوادون44و ت44ه ددی دری وچ44و د

کډوالوکارګرانوپه ضد په امپریالیستی هیوادونو کی جګړه ده. د متحده ایالاتو سپینی ماڼی ته د ترامپ د نوی فاشیزم لاره پیداکول، په نړۍ او متحده ایالاتو کی د ترامپ د جګړی

د اعلان هغه نتیجه ، ده چی د امریکا د جمهوری ریاست د ټاکنیزو مبارزو څخه تر اوسه شوی ده.

په امریکا کی د ولسونو پراخه اعتراضی خوځښتونه او حرکتونه د نوی فاشیزم او د هغه د »لیونتوب« پ4ه ض4د دا ث4ابتوی . د امپریالیس4زم د زبرځ4واک پ4ه وړان4د ي د ن4ړۍ پ4ه موج4وده

شرایطو کی دیوملی ولسی او انقلابی جګړی سره لکه د ویتنام د خلکود ملی مقاومت د امریکا او د هغه د متحدینو به ضدمخامخ کیږی، کیدای شی چی دننه څخ4ه و پاش4ل

شی، پدی مانا چی د امپریالیزم حاکمه ق4درت پخپل4ه پ4ه امریک4ا کی د انقلابی ځواکون44و لخ4وا م4ات او ل4ه منځ4ه لاړ ش4ی او پ4ه امریک4ا کی انقلاب ب4رې ت4ه ورس4یږی. ام4ا اوس44نی

ارتجاعی په عمده توګه طالبانی مقاومت پدی کچه ندی چی په هیواد کی د مقاومت بالقوه قواوی سره منظم کړی، په هغه ډول چی پورته مو اشاره وکړه ندی، بلکه پ44دی ن44دی

موانیدلی چی په افغانستان کی د امریکایی ښکیلاکګرو په ضد د مقاومت کوونکو او په امریکا کی د ولسونو تر منځ د امپریالیزم پ44ه ض44د د مب44ارزی نږدی44والی او پیوس44تون رامنځ ت44ه

کړی. نو پدی سبب مونږ باید په خپل ټول زوراوتوان سره په چټکی د ملی ولسی او انقلابی مقاومت جګړی د پیل کولو لپاره په غوڅه توګه د اوصولی او بری44الی پ4رمخ وړل4و لپ4اره

په راتلونکی کی پرمخ لاړ شی.

هغه دندی چی ددی لاری د پرمختګ لپاره پغاړه لرو!

مبارزاتی اړتیاو ته په وخت د اوصولی ځواب ورکولو په خاطر د ګوند ټینګښت او پراختیا لپاره مبارزه.

یست( واحد ګوند کی د ټولو مارکسیست ، لیننیست او ماویست ځواکونو او اشخاصو یوځای کول.ئوئست) ماید افغانستان په کمون

د امپریالیستی ښکیلاکګرواولاس پوڅی رژیم په خلاف د ټولو کسانو او نوې ملی ډیموکرتیکو ځواکونو سره د عملی مبارزی په برخه کی د همکاری لړۍ پیل کول.

د ولسی چارو پراختیا – او توده یی مبارزاتی فعالیتونو په برخه کی د توده یی کار په تکیه د ولسونو سازماندهی او بسیج ک4ول ، د ښ4ځینه او نارین4ه کارګرانواوکرون44دګرو ت4رمنځ ت4وده

یی سازماندهی.

مړه دې وي امپریالیستی یرغلګر او لاس پوڅی رژیم

مخ په وړاندی د ملی ولسی او انقلابی مقاومت جګړی د پیل پرمخ بیولو او تدارک په لور

یست( ګوندئوئست ) مابد افغانستان کمون

۱۳۹۶ کال۸د تلي

2017 سپتمبر 30

**********************6

در‌پشت‌پرده‌چه‌میگذرد؟‌مختصری‌از‌قرارداد‌یک‌پروژۀ�‌امپریالیستی

پیش111گفتار‌سندی‌که‌به‌تازه‌گی‌به‌دستمان‌رسیده،‌مرب11وط‌ب11ه‌ق11رار‌داد

‌15آسفالت‌سرک‌هرات‌‌1قندهار‌می‌باشد‌و‌تاریخ‌این‌س11ند‌‌‌میالدی‌اس11ت،‌ک11ه‌در‌بخش‌ه11ای‌معی11نی‌از‌آن2005اکت11بر‌

‌مسائلی‌ذکر‌گردیده‌که‌حائز‌اهمیت‌است‌و‌نی11از‌ب11ه‌بررس11ی‌دارد.‌این‌ق1111رار‌داد‌بط1111ور‌مطل1111ق‌اه1111داف‌اش1111غالگرانه‌امپریالیس11ت‌ها‌را‌در‌منطق11ه‌و‌بخص11وص‌افغانس11تان‌بخ11وبی

بیان‌می‌نماید.

Louisاین‌قرارداد‌که‌از‌طرف‌کمپ11نی‌ل11ویس‌برج11ر‌) Berger Groupدر‌مس11یر‌)‌‌‌میلی11ون‌دال1ر‌ب11ه‌امض11اء‌رس11یده300شاهراه‌هرات-‌قندهار‌به‌قیمت‌تقری11بی‌

‌بود،‌برای‌پنج‌کمپنی‌خصوصی‌دیگر‌به‌اجاره‌داده‌شده‌بود‌که‌در‌راس‌آن‌خودکمپنی‌لویس‌برجر‌بخاطر‌نظارت‌از‌نحوه‌اجرای‌قرارداد‌قرار‌داشت.‌

‌درین‌جزوۀ�‌مختصر،‌میخواهیم‌به‌گوشه‌ای‌از‌متن‌قرارداد‌کمپنی‌لویس‌برج11ر(‌اشاره‌ای‌داشته‌باشم.Prime Contractorsبا‌کمپنی‌های‌قراردادی‌اش‌)

‌اما‌قبل‌از‌آن‌باید‌خ11اطر‌نش11ان‌س11اخت‌ک11ه‌ص11دور‌س11رمایه‌ه11ای‌اش11غالگرانۀ�‌امپریالیستی‌به‌کشور،‌زمینه‌ای‌را‌به‌بار‌آورد‌تا‌کمپنی‌های‌خصوصی‌خ11ارجی‌در‌پیوند‌تنگاتنگ‌استثمار‌نیم11ه‌فئ11ودالی‌و‌کم11پرادوری‌ب11ه‌افغانس11تان‌بتوانن11د‌سودهای‌هنگفتی‌را‌به‌دست‌آورند.‌این‌سیاست‌ناشی‌از‌سیاس11ت‌غارتگران11ه‌و‌چپاول‌گرانۀ�‌امپریالیست‌های‌اشغالگر‌و‌در‌راس‌آن‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت

امریکایی‌میباشد.‌

‌‌میالدی‌ب1ه‌کش11ور‌2001اکت11وبر‌7امپریالیست‌های‌اشغالگر‌یانکی‌که‌به‌ت1اریخ‌‌عزیز‌ما‌حمله‌ور‌گردیدند‌و‌این‌کشور‌را‌به‌مس11تعمرۀ�‌تم11ام‌عی11ار‌خ11ویش‌ب11دل‌ساختند،‌از‌همان‌آوان‌تهاجم‌نظامی‌و‌لشکرکشی‌لج11ام‌گسیخته‌ش11ان‌بخ11اطر‌حفظ‌نظام‌تحت‌سلطۀ�‌شان‌و‌بخ11اطر‌ت11داوم‌اش11غالگری‌امپریالیستی‌ش11ان‌در‌کشور‌و‌حضور‌دوام‌مدت‌شان‌در‌افغانستان‌تمام‌شئون‌سیاسی،‌اقتص11ادی‌و‌فرهنگی‌کشور‌و‌مردمان‌کشور‌را‌تحت‌کنترول‌خ11ویش‌گرفتن11د‌و‌مط11ابق‌ب11ه‌اه11داف‌اش11غالگرانه‌و‌غارتگران11ۀ�‌امپریالیستی‌ش11ان‌در‌افغانس11تان‌دس11ت‌ب11ه

‌‌نیم11ه‌فئ11ودالی‌زدن11د‌و‌تم11ام‌زیرس11اختارهای‌نظ11ام–بازس11ازی‌مس11تعمراتی‌‌سیاس11ی-‌اقتص11ادی‌کش11ور‌را‌مط11ابق‌ب11ه‌اه11داف‌غارتگرانۀ�‌ش11ان‌بازس11ازی

‌نیمه‌فئودالی‌نمودند.‌–مستعمراتی‌

‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌در‌کش11ور‌ن11ه‌تنه11ا‌ب11ه‌ش11کلدهی‌رژیمی‌م11زدور‌و‌سرسپرده‌اکتفاء‌نکردند‌بلکه‌در‌کنار‌آن‌اقتصاد‌مستعمراتی‌را‌ایج11اد‌نم11وده‌و‌کوشش‌دارند‌آنرا‌تقویت‌کنند؛‌فرهنگ‌سلطۀ�‌پذیری‌را‌در‌کشور‌بوج11ود‌آورده

و‌میخواهند‌آنرا‌رشد‌دهند.‌

‌‌نیمه‌فئودالی‌که‌اشغالگران‌امپریالیست‌به‌شکل‌دهی‌آن–نظام‌مستعمراتی‌‌پرداختن11د،‌دربرگیرن11دۀ�‌اس11تثمار‌نیم11ه‌فئ11ودالی‌و‌کم11پرادوری‌ای‌اس11ت‌ک11ه‌در‌نه11ایت‌ب11ه‌غ11ارت‌امپریالیس11تی‌در‌افغانس11تان‌و‌منطق11ه‌ختم‌میگ11ردد.‌این

غارتگری‌اشغالگرانه‌در‌ذات‌و‌سرشت‌این‌نظام‌منحط‌ریشه‌دارد.‌

‌ما‌درین‌جزوۀ�‌مختصر‌که‌به‌گوش11ه‌ای‌از‌ق11رارداد‌امپریالیس11تی‌اش11اره‌میکن11د،‌نشان‌خواهیم‌داد‌‌که‌امپریالیس11ت‌های‌اش11غالگر‌ب11ه‌چ11ه‌ش11کل‌و‌ش11یوه‌ای‌این

غارتگری‌را‌انجام‌میدهند.

‌م11ا‌ب11ا‌مطالع11ۀ�‌این‌ج11زوۀ�‌مختص11ر‌ب11ه‌‌خ11وبی‌خ11واهیم‌دی11د‌ک11ه‌درین‌نظ11ام‌فریبکارانه،‌چگونه‌اشغالگری‌کمک‌بین‌المللی‌خوانده‌میشود‌و‌چگونه‌استبداد

‌نیمه‌فئودالی‌لقب‌دموکراسی‌را‌بخود‌اختیار‌کرده‌است.‌–مستعمراتی‌

‌ما‌با‌مطالعۀ�‌این‌جزوه‌مختصر‌خواهیم‌دید‌که‌چگونه‌غارت،‌بازس11ازی‌خوان11دهمیشود‌و‌چگونه‌ستم‌با‌نام‌آزادی‌اعمال‌میگردد.‌

‌درین‌نظ11ام‌غارتگران11ه،‌اس11تثمارگرانه‌و‌س11تمگرانه،‌آنچ11ه‌را‌ک11ه‌توده‌ه11ایستمدیده‌به‌آن‌میرسند‌فقر‌و‌رنج‌و‌محرومیت‌است‌و‌بس.‌‌

‌در‌ج11زوه‌"‌اص11طالحات‌سیاس11ی‌"‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان،مستعمره‌چنین‌تعریف‌گردیده‌است:

‌"‌مستعمره:‌یعنی‌سرزمین‌فاق11د‌اس11تقالل‌سیاس11ی‌و‌اقتص11ادی‌ک11ه‌ک11امال‌در‌همه‌ش11ئون‌ت11ابع‌دولت‌امپریالیس11تی‌اس11تیالگر‌اس11ت.‌این‌دولت‌و‌انحص11ارات

‌‌ون11یروی‌ک11ار‌ارزان‌و‌منب11ع‌م11واد‌خ11امامپریالیستی‌آن‌از‌مستعمره‌به‌عنوان‌‌مثاب1ۀ�‌و‌همچن1ان‌ب1ه‌عرص1ۀ�‌س1رمایه‌گذاری‌های‌پ1ر‌س1ود‌و‌بازار‌فروش‌کاالها

‌استفاده‌می‌کنند."‌)‌تاکیدات‌از‌ماست(‌پایگاه‌های‌نظامی‌و‌سوق‌الجیشی

‌‌قن11دهار‌ن11یز‌یکی‌از‌همین‌بخش‌عرص111ۀ�–ق11رارداد‌آس11فالت‌س11رک‌ه11رات‌‌سرمایه‌گذاری‌های‌پرسود،‌نیروی‌ارزان‌کار،‌بازار‌فروش‌کااله11ا‌و‌منب11ع‌م11واد‌خام‌و‌استفاده‌از‌پروژه‌زیربن11ائی‌آن‌ب11ه‌مثاب11ۀ�‌اس11تفاده‌های‌سوق‌الجیش11ی‌و‌استراتژیک‌در‌خدمت‌تداوم‌اشغال‌و‌نیروهای‌اشغالگر‌امپریالیس11ت‌در‌کش11ور

محسوب‌میشود.

‌در‌ذیل‌به‌بخش‌های‌مختصر،‌اما‌مهمی‌ازین‌قرارداد‌اشاره‌ای‌خ11واهیم‌داش11ت‌تا‌ذهن‌خواننده‌بتواند‌به‌مف11اهیم‌من11درج‌این‌گون11ه‌قرارداده11ای‌امپریالیس11تی

روشن‌شود.‌

‌قبل‌از‌آن‌معلومات‌مختصری‌راجع‌به‌خود‌کمپنی(:‌‌LBGلویس‌برجر)

‌(‌مسمی‌است.‌این‌کمپنی‌درBerger Group Holdingsلویس‌برجر‌با‌نام‌رسمی‌)‌‌میالدی‌تاس11یس‌گردی11ده‌و‌در‌مورس11تورونا،‌نیوجرس11ی‌امریک11ا1953س11ال‌

‌‌میالدی‌لقب‌س111ومین‌کمپنی2011موقعیت‌دارد.‌این‌کمپنی‌در‌ماه‌سپتامبر‌ ‌United States Agency for) آژانس‌توس111عه‌بین‌المللی‌ایاالت‌متح111ده‌ام111ریکا

International Development6000(‌را‌از‌آن‌خ111ود‌س111اخت‌و‌هم‌‌اکن111ون‌بیش‌از‌‌‌‌کشور‌جهان‌دارد‌و‌بعنوان‌یکی‌از‌کمپنی‌ه11ای‌س11کتور50مستخدم‌در‌بیش‌از‌

‌خصوصی‌ایاالت‌متحده‌مشهور‌است‌و‌در‌خ11دمت‌فعالیت‌ه11ای‌ف11درال‌امریک11ا،‌دولت‌امریکا‌و‌کمپنی‌های‌نظامی‌خصوصی‌ایاالت‌متحده‌امریکا‌ق11رار‌دارد.‌در

‌‌میالدی‌کمپنی‌لویس‌برجر‌لقب‌بهترین‌کمپنی‌را‌در‌ایاالت‌متح11ده2015سال‌‌از‌آن‌خود‌ساخت‌و‌سپس‌رفع‌مش11کالت‌م11الی‌خ11ود‌را‌ب11ا‌پ11رداخت‌هزینه‌ه11ایقرارداد‌از‌چینل‌پروژه‌هایی‌که‌در‌افغانستان‌روی‌دست‌گرفته‌بود،‌انجام‌داد.

دوس11یۀ�‌کاله‌برداری‌"لویس‌برجر"‌‌در‌افغانس11تان:‌‌کمپنی‌لویس‌برجر‌از‌طرف‌دولت‌ایاالت‌متحده‌امریک11ا‌متهم‌ب11ه‌تقلب‌گردی11د.

‌‌م11وافقت‌ک11رد‌ک11ه‌مبل11غ2010کمپنی‌متذکره‌برای‌رف11ع‌این‌اته11ام‌در‌نوام11بر‌‌‌میلیون‌دالر‌را‌به‌دولت‌ایاالت‌متحده‌امریکا‌پ11رداخت‌نمای11د.‌این‌پرون11ده69.3

JAMESکه‌توسط‌خبرنگار‌نیویورک‌تایمز‌بنام‌جم11ز‌رایزن‌) RISENبه‌ت11اریخ‌)‌‌‌‌ارائه‌شده‌بود،‌ادعا‌کرد‌که‌این‌کمپنی‌از‌دولت‌ای11االت‌متح11دۀ�‌2010نوامبر‌5

‌امریکا‌هزینه‌های‌داخلی‌ای‌را‌که‌به‌قراردادهای‌بازس11ازی‌خ11ود‌در‌افغانس11تان

‌مربوط‌نیست،‌پرداخت‌می‌کند.‌خبر‌منتشره‌جمزرای11زن‌را‌میتوانی11د‌از‌س11ایتمربوطه‌اش‌در‌لینک‌ذیل،‌دانلود‌کنید:

http://www.nytimes.com/2010/11/06/world/asia/06contractor.html

‌دوس11یۀ�‌رشوه‌ستانی‌در‌هند،‌ویتنام،‌اندونزیا‌وکویت:

‌‌میالدی‌همچنان‌ب11ه‌رش11وه‌س11تانی‌ب11الغ‌ب11ر2010کمپنی‌لویس‌برجر،‌در‌سال‌‌‌میلیون‌دالر‌از‌مقامات‌دولتی‌هند،‌اندونزیا،‌ویتنام‌و‌کویت‌متهم‌گردی11ده3.9

بود.‌

‌توافقنامه‌حل‌و‌فصل‌این‌رشوه‌ستانی‌با‌وزارت‌عدلیۀ�‌ایاالت‌متح11دۀ�‌امریک11ا‌‌میالدی،‌منج11ر‌ب11ه‌این‌گردی11د‌ت11ا‌کمپ11نی‌ل11ویس‌برج11ر2015در‌م11اه‌ج11والی‌

‌‌میلی11ون‌دال11ر‌را17.1مسئولیت‌کیفری‌را‌پذیرفت‌و‌موافقت‌کرد‌که‌مج11ازات‌به‌دولت‌ایاالت‌متحده‌امریکا‌پرداخت‌کند.‌

سند‌متذکره‌را‌میتوانید‌از‌سایت‌مربوطه‌اش‌در‌لینک‌ذیل،‌دانلود‌کنید:‌

https://blogs.wsj.com/riskandcompliance/2015/07/17/louis-berger-to-pay-17-1-million-to-settle-bribery-charges /

‌دوس111یه‌های‌متع111ددی‌ازین‌دس111ت‌میتوان111د‌عب111ارت‌"سیس111تم‌مس111تعمراتی‌امپریالیزم"‌یعنی‌مجموعۀ�‌همه‌مستعمرات،‌نیمه‌مستعمرات‌و‌ممالک‌وابس11ته‌که‌توسط‌امپریالیست‌ها‌مورد‌بهره‌کشی‌قرار‌گرفته‌و‌تحت‌تسلط‌آنان‌ق11رار

دارند،‌را‌افشاء‌نماید.‌‌

‌ما‌درین‌جزوۀ�‌مختصر‌که‌به‌گوش11ه‌ای‌از‌ق11رارداد‌امپریالیس11تی‌اش11اره‌میکن11د،وضاحت‌مطالب‌فوق‌را‌خواهیم‌یافت.

اس11ناد‌ق111رارداد‌(Bidding Document)

تحت‌نام‌ذیل‌یاد‌میگردد:‌ و صفحه‌میباشد ۲۴۰اسناد‌قراردادی‌شامل‌ – جلد‌دوم

PHASE ONE (I)

Kandahar To Herat Highway Improvement Project

Package Two (II)

Renovation and Reconstruction Km 356+000 to 406+000

‌فصل‌به‌قرار‌ذیل‌است.‌12صفحه‌ای‌شامل‌240این‌قرار‌داد‌

فصل‌اول:‌رهنمود‌برای‌داوطلبان‌مناقصه‌‌(1-Instruction to Biddersفصل‌دوم:‌معلومات‌مناقصه‌(2

-Bidding Dataفصل‌سوم:‌شرایط‌قرارداد-‌بخش‌اول:‌شرایط‌عمومی(3

-Condition of Contract – Part one (I) – General Condition‌فصل‌چهارم:‌بخش‌دوم‌-‌شرایط‌قرارداد‌-‌شرایط‌درخواست‌های(4

خصوصی‌-Part II – Condition of Contract – Condition of Particular Applicationفصل‌پنجم:‌مشخصات‌تخنیکی‌(5

-Technical Specification‌فصل‌ششم:‌فورم‌های‌مناقصه(6

-Form of Bidding‌(BoQفصل‌هفتم:‌احجام‌کاری‌)(7

-Bills of Quantity‌فصل‌هشتم:‌فورم‌های‌توافقی‌و‌ضمانتی‌(8

-Form of Agreement and Guarantee مه‌های‌تقسیم‌اوقات‌معلومات‌کمکی‌برنافصل‌نهم:‌(9

-Schedules of Supplementary Informationفصل‌دهم:‌لست‌طرح‌های‌قراردادی(10

-List of Contract Drawing

فصل‌یازدهم:‌تقسیم‌اوقات‌نسبتی(11-Schedule of Rate…‌‌فصل‌دوازدهم:‌تحقیقات‌و‌سروی‌؛‌که‌در‌برگیرندۀ�‌تحقیقات‌خاک‌و‌تست(12

های‌مربوطه‌است.-Investigation and Survey…‌

‌از‌دوازده‌فصل‌فوق‌مسائل‌ذیل‌اه11داف‌اش11غالگرانه‌امپریالیس11ت‌ها‌را‌بط11وردقیق‌و‌روشن‌بیان‌می‌نماید،‌به‌این‌دلیل‌آنرا‌مورد‌بررسی‌قرار‌می‌دهیم:‌

‌‌بخش‌عمومی11ات،–‌‌1ص11فحه‌–‌بخش‌اول‌–در‌فص11ل‌اول‌(1‌آمده‌است:‌–‌3شمارۀ�‌

‌(‌نبای11د‌از‌کش11ورهایی‌ک11ه‌ذیالLBG»‌تم11ام‌قراردادی‌ه11ای‌ل11ویس‌برج11ر‌)‌تحریر‌میگردد‌مواد،‌مص11الح‌س11اختمانی،‌ش11رایط‌ترانس11پورتی،‌اس11تخدام‌کارمندان‌ساحوی‌و‌غیرساحوی،‌کارگران‌فنی‌و‌غیرف11نی،‌جهت‌پیش11برد

امور‌کاری‌پروژه‌در‌نظر‌بگیرند.‌این‌کشورها‌قرار‌ذیل‌میباشند:‌‌-Burmaبرما‌‌-‌-‌Myanmarمیانمار‌-‌-‌Cobaکوبا-‌-Iranایران‌-‌-‌Iraqعراق‌-‌-‌Libyaلیبیا‌-‌-North Koreaکرۀ�‌شمالی‌-‌-‌Syriaسیریا‌-‌-‌Sudanسودان‌-‌-‌Zimbabweزیمبابوه‌-

کشورهای‌فوق‌از‌هر‌لحاظ‌تحت‌تحریم‌اقتصادی‌خواهند‌بود.‌«

“Section (1)Instruction to Bidders

A. General – No. 3 (Eligible bidders)Page 1 of 13“‌

‌‌بخش‌وسعت‌کاری،–‌‌1صفحۀ�‌–‌بخش‌دوم‌–در‌فصل‌اول‌(2‌آمده‌است:‌–‌Aجزء‌

‌‌متر‌با‌در‌نظرداشت‌تمام‌کارهای‌12متر‌به‌7.3»‌ازدیاد‌عرض‌سرک‌فعلی‌از‌Sideزمینی‌و‌سیستم‌جویچه‌کشی‌دو‌بغ11ل‌س11رک‌ drainagesو‌همچن11ان‌من11ابع‌‌

‌ک11اری،‌نص11ب،‌احی11اء‌و‌بازس11ازی،‌اعم11ار‌و‌س11اختمان،‌تس11ت‌های‌البرات11واری،خدمات‌فنی‌و‌غیرفنی‌تحت‌شرایط‌ذیل‌اجراء‌خواهد‌شد:‌

‌‌کیلوم11تر‌یع11نی‌از100از‌قسمت‌میدان‌هوائی‌شیندند‌الی‌فراه‌رود‌بطول‌-1.Staاستیشن‌ .Sta((‌الی‌استیشن‌456 ‌((‌تمام‌تخته‌های‌ک11انکریتی‌س11رک356

شکسته‌شود‌و‌تحت‌شرایط‌ذیل‌اجراء‌شود:‌a.50mmآس11فالت‌س11طحی‌‌Wearing Courseم11تر‌ع11رض‌م11وثر7 ((‌در‌ع11رض‌‌

سرک‌b.150mmآسفالت‌تحتانی‌‌Asphalt Treated Base (ATB) رض م88وثر‌متر‌عرض‌7 در ع

سرک

c.200mm جغل‌ریگریشن‌شده‌Crushed Aggregate Baseمتر‌‌‌11به‌عرض‌‌

d.250mm الیه‌تحتانی‌ جغل کلان دانهCrushed Aggregate Sub Baseمتر‌‌11به‌عرض‌‌e.200mmعرض‌شانه‌های‌دوطرفۀ�‌س11رک‌و‌آس11ترکاری‌از‌ق11یر‌تحت‌دوالی11ۀ�‌‌

با‌عنوان‌) = Double Bituminous Surface Treatmentدبل‌در‌دو‌طبقۀ�‌منظم‌DBST)

‌تمام‌کارهای‌ف11وق‌ب1ا‌در‌نظ11ر‌داش1ت‌س1اخت‌تم11ام‌پل‌ه11ا،‌پلچک‌ه11ا،‌آبروه11ای‌عرض111ی،‌هم111111وارکاری‌س1111احه،‌کاره111ای‌خ111دماتی‌ب111ه‌مبل111غ‌مجم111وعی

50,826,780.97‌USپنج11اه‌میلی11ون‌و‌هشتص11د‌و‌بیس11ت‌و‌ش11ش‌ه11زار‌و‌))$‌‌‌کیلوم11تر‌در100هفتصد‌و‌هشتاد‌اعشاریه‌ن11ود‌و‌هفت‌دال11ر‌امریک11ایی‌بط11ول‌

نظر‌گرفته‌شده‌است.‌«

‌‌ش11رایط–‌بخش‌دوم‌–‌شرایط‌ق11راردادی‌–در‌فصل‌چهارم‌(3‌درخواس11ت‌های‌خصوص11ی‌بخش‌تعه11دات‌عم11ومی،‌ش11رط

‌آمده‌است:‌‌9صفحۀ�‌803فرعی‌شمارۀ�‌‌»‌به‌اساس‌مکتوب‌رس11می‌تص11ویب‌ش11دۀ�‌ای11االت‌متح11دۀ�‌امریک11ا‌و‌آژانس

ه888ای دف888تر‌ تم888ام قراردادی–(USAID 888توس111عه‌بین‌المللی‌ایاالت‌متح11111ده‌ام11111ریکا‌)

‌مکل11ف‌ب11ه‌انج11ام‌تم11ام‌توافق‌نامه‌ه11ای‌ق11رارداد‌ش11ده (LBGلویس‌برجر‌)‌می‌باش11ند،‌این‌توافق11ات‌فی‌م11ابین‌ج11انبین‌در‌زمین11ۀ�‌تح11ریم‌اقتص11ادی‌کشورهایی‌است‌که‌ذیال‌تحری11ر‌میگ11ردد‌و‌تم11امی‌قراردادی‌ه11ا‌مکل11ف‌ب11ه

رعایت‌نکات‌ذیل‌خواهند‌بود:‌

‌خری11د‌هرگون11ه‌آذوق11ه،‌رس11اندن‌ه11ر‌گون11ه‌منفعت‌ب11ه‌من11ابع‌داخلی‌این‌کشورها‌و‌منابعی‌که‌از‌قبال‌در‌این‌کشورها‌موجود‌بوده‌باشد،‌و‌یا‌تم11ام‌کشورهایی‌که‌خودشان‌تولید‌کننده‌باشند‌و‌بازار‌تولیدی‌داش11ته‌باش11ند‌و

‌‌دیپارتمنت‌ذخایر‌امریکا–یا‌تولیدات‌آنها‌از‌طرف‌ادارۀ�‌دارائی‌های‌خارجه‌‌‌تحت‌کنترول‌و‌مراقبت‌ج11دی‌و‌منظم‌بن11ا‌ب1ه‌ص11ادراتی‌ک11ه‌امریک11ا‌دارد–

‌قرار‌گرفته‌باشند،‌بصورت‌کل‌منع‌و‌تحریم‌می‌باشند.‌کش11ورهای‌م11وردنظر‌قرار‌ذیل‌هستند:‌

‌ا،‌کرۀ�‌شمالی،‌سیریالنکا،‌س11ودانی8888برما‌،‌میانمار،‌کوبا،‌ایران،‌عراق،‌لیبو‌زیمبابوه.

‌قراردادی‌ها‌مکلف‌اند‌تا‌موضوعات‌فوق‌را‌در‌قراردادهائی‌که‌در‌صورت‌وشان در کشور عق88د میکنن88د درج و تاکی88د نم88وده و کن88ترول ‌های قراردادی‌ )انجوها(ی داخلی یا شرکتNGOلزوم‌با‌.‌«دقیق نمایندنظارت‌

“United State Agency for International Development (USAID)Section (IV)‌

Condition of Contract‌Part (II): Condition of Particular Application‌

General Obligations‌Sub Clause 8.3

Page 9 of 73“‌

‌‌16.4،‌شرط‌فرعی‌ش11مارۀ�‌‌19صفحه‌–در‌فصل‌چهارم‌(4‌آمده‌است:‌16.5و‌

‌»‌قراردادی‌مکلف‌است‌تا‌نیروی‌کاری‌را‌که‌از‌افغانها‌استخدام‌میکن11د،‌‌فیصد‌نباشد‌و‌مکلف‌است‌تا‌به‌اساس‌تعداد‌مستخدمین‌خود50کمتر‌از‌

‌اعم‌از‌افغانها‌و‌یا‌غیر‌افغانها‌و‌یا‌فیصدی‌آنها‌را‌با‌در‌نظرداشت‌ملیت‌های‌شان‌به‌ارگان‌های‌باالتر‌خود‌راپور‌دهن11د.‌«‌)ش11رط‌ف11رعی‌ش11مارۀ�

16.4‌)

‌»‌تمام‌قراردادی‌ها‌مکلف‌هستند‌ت11ا‌در‌ص11ورت‌ش11روع‌ک11ار‌تم11ام‌پ11روژه‌‌فیص11د‌از‌اف11راد‌خ11ارجی‌کش11ورهای50ه11ای‌تحت‌پالن‌ی11ا‌تحت‌ک11ار،‌

‌امریک11ایی‌و‌کش11ورهای‌ق11راردادی‌جهت‌پیش11برد‌ک11ار‌پ11روژه‌اس11تخدامنمایند.«‌

‌»‌همچنان‌قراردادی‌ها‌شاید‌ن11یروی‌ک11ار،‌ک11ارگران،‌وس11ایل‌ض11روری‌ک11ه‌برای‌پیشرفت‌کارها‌در‌نظر‌گرفته‌میش11ود‌را‌ب11ه‌داخ11ل‌افغانس11تان‌وارد‌نماین11د.‌البت11ه‌بای11د‌پیش‌از‌آن‌مطمئن‌ش11وند‌ک11ه‌مس11تخدمین‌آنه11ا‌ک11ه‌پرسونل‌اداری‌و‌مسلکی‌و‌ک11ارگران‌می‌باش11ند‌دارای‌وی11زا‌و‌مج11وز‌ک11ار

(‌16.5هستند‌یا‌خیر؟‌«‌‌)شرط‌فرعی‌شمارۀ�‌

“Section (IV)Sub – Clause 16.4‌Sub – Clause 16.5‌‌

Page 19 of 73“‌

****************************

اسناد‌دست‌داشته‌نشان‌میدهد:

‌‌1200دال1ر‌ت1ا‌800معاش‌دریوران‌خارجی‌که‌به‌افغانستان‌آمده‌ان1د،‌م1اهوار‌‌‌افغانی‌در‌آن‌زم11ان(‌در‌حالیک11ه‌مع11اش‌ی11ک43دالر‌امریکایی‌)یک‌دالر‌معادل‌

‌‌دال11ر‌ب11وده‌اس11ت.‌همچن11ان‌ک11ارگر‌500ت11ا‌300دری11ور‌افغ11ان‌در‌آن‌زم11ان‌‌‌افغانی‌در‌حالیکه‌کارگران‌9000افغانی‌تا‌6000افغانستانی‌با‌معاش‌ماهوار‌

‌‌دال1ر‌اخ11111ذ‌مینمودن1د.‌در‌س11111طوح‌ب1اال،‌800دال1ر‌ت1ا‌500خارجی‌معاشات‌‌(‌‌امریکایی‌کهSteven Yahnس111وپروایزر‌عم111111ومی‌این‌بخش‌بنام‌استیویان)

‌‌دال1ر25000از‌طرف‌لویس‌برجر‌مسئول‌نظارت‌بوده‌است،‌معاشی‌ب1الغ‌ب1ر‌‌امریکایی‌داشته‌و‌در‌ط11ول‌مس11یر‌س11رک‌ه11رات‌قن11دهار‌ک11ه‌از‌ط11رف‌کمپ11نی‌لویس‌برجر‌به‌چهار‌سیکشن‌)بخش(‌که‌از‌پ11ل‌پش11تون‌ه11رات‌ت11ا‌پ11ل‌گریش11ک‌هلمند‌تقسیم‌گردیده‌بود،‌برای‌هر‌سیکشن‌مربوطه‌ی11ک‌س11وپروایزر‌ب11ا‌همین

‌دالری‌استخدام‌شده‌بودند.25000معاش‌

‌‌دال11ر‌2500دال11ر‌ت11ا‌1000معاش‌انجینیران‌افغانس11تانی‌ش11امل‌در‌پ11روژه‌بین‌‌نظ11ر‌ب11ه‌موقف‌ه11ای‌قراردادی‌ش11ان‌متف11اوت‌پ11رداخت‌گردی11ده،‌در‌حالیک11ه

‌‌دال11ر‌16000دال11ر‌ت11ا‌8000انجینیران‌خارجی‌مستخدم‌ش11ده‌درین‌پ11روژه‌بین‌معاش‌گرفته‌اند.‌

****************************

‌بخش‌پنجم‌سند‌مرتبط‌است‌به‌پالن‌های‌انکشافی‌دفتر‌ل11ویس‌برج11ر،‌توض11یح‌این‌مسایل‌بخ11وبی‌نش11ان‌می‌ده11د‌ک11ه‌امپریالیس11ت‌ها‌ج11ز‌اه11داف‌غارتگران11ه

چیزی‌را‌در‌افغانستان‌نمی‌خواهند.‌

‌پالن‌انکشافی‌لویس‌برجر،‌به‌توضیح‌پنج‌بخش‌جداگانۀ�‌خویش‌پرداخته‌ک11ه‌ب11ه‌نحوی‌میخواهد‌وانمود‌س11ازد‌ب11رای‌"بازس11ازی"‌افغانس11تان‌کم11ر‌بس11ته‌اس11ت.‌مسایل‌فوق‌بخوبی‌بیانگر‌آنست‌که‌اشغالگران‌امریکایی‌برای‌غارت‌و‌چپاول،‌افغانستان‌را‌با‌شرکایش‌یکجا‌اشغال‌نموده‌است.‌اینجاست‌که‌غ11ارت‌ب11ا‌ن11ام

بازسازی‌جا‌زده‌می‌شود.

(LBGپالن‌های‌انکشافی‌دفتر‌لویس‌برجر‌)(5‌‌کیلوم11تر‌ش11اهراه‌های‌اص11لی‌،‌س11رک‌های‌ف11رعی7000پخت11ه‌ک11اری‌(1

داخل‌کشور‌پروژه‌های‌آبیاری،‌آبرسانی،‌مکاتب‌و‌کلینیک‌در‌قریه‌جات‌(2اعمار‌بندهای‌آب‌گردان‌(3سیستم‌بانکی‌در‌افغانستان‌(4کارهای‌اداری‌لویس‌برجر‌(5

اهداف‌پالن‌های‌انکشافی‌:‌

‌‌کیلوم11تر‌ش11اهراه‌ه11ای‌اص11لی‌پالن‌و7000در‌زمین11ۀ�‌(1اهداف‌ذیل‌در‌نظر‌است:‌

a.کنترول‌منظم‌اوضاع‌سیاسی‌در‌قراء‌و‌قصبات‌افغانستانb.فیص11د‌کارمن11دان‌خ11ارجی‌ک11ه‌در50منب11ع‌درآم11د‌و‌عای11دات‌ب11رای‌‌‌

کشورهایشان‌بیکارند.c.رش111د‌ص111نعت‌و‌تکن111الوژی‌از‌مف111اد‌عای111داتی‌پروژه‌ه111ای‌وس111یع‌

افغانستانd.سهولت‌رفت‌و‌برگشت‌عساکر‌آیساف‌و‌امریکا‌e.سهولت‌انتقاالت‌هرچه‌سریعتر‌تمام‌اسلحه‌جات‌ثقیل‌و‌سبک‌f.بحر‌هند‌–انتقال‌سریع‌پیپ‌الین‌گاز‌ترکمنستان‌‌g.پ11ایین‌آم11دن‌س11طح‌اس11تهالک‌ع11راده‌ج11ات‌نظ11امی‌و‌غ11یر‌نظ11امی‌

نیروهای‌خارجی‌h.انتقال‌عساکر‌نظامی‌در‌پایگاه‌ه11ا‌و‌قرارگاه‌هایش11ان‌و‌همچن11ان‌در‌

شرایط‌بروز‌جنگ‌های‌سیاسی‌در‌شرایط‌الزم.‌i.استخراج‌معادن،‌استحصال‌مواد‌طبیعی‌و‌انتقال‌بالوقفۀ�‌آنها‌j.واردات‌سریع‌مواد‌پختۀ�‌کشورهای‌اروپائی‌و‌انگلستان‌و‌امریکا

‌اش11غالگران‌امریک11ای‌در‌»‌اه11داف‌پالن‌ه11ای‌انکش11افی«‌خ11ویش‌بط11ور‌دقی11ق‌اهداف‌اشغالگرانه‌خویش‌را‌بیان‌نموده‌اند.‌یازده‌ماده‌که‌در‌ف1وق‌زی1ر‌ن1ام‌»‌پالن‌های‌انکشافی«‌مطرح‌شده‌در‌حقیقت‌پالن‌های‌غارتگران11ۀ�‌من11ابع‌ط11بیعی‌افغانستان‌و‌خوار‌و‌به‌انقیاد‌در‌آوردن‌عام‌و‌تام‌مردم‌ستم‌دیده‌کشور‌نهفته‌است.‌هر‌گاه‌خواننده‌به‌هر‌یک‌از‌یازده‌ماده‌فوق‌الذکر‌دقیق‌شود‌می‌توان11د‌اهداف‌پلید‌و‌ش1وم‌‌امپریالیس1ت‌های‌اش1غالگر‌را‌بخ1وبی‌ببین1د.‌اش1غالگران‌و‌بخصوص‌اشغالگران‌امریکای‌خیلی‌رک‌و‌ص11ریح‌اهداف‌ش11ان‌را‌در‌افغانس11تان

بیان‌نموده‌اند.

‌مطالب‌فوق‌الذکر‌چهره‌کاذب‌خائنین‌ملی‌را‌نیز‌افش11اء‌می‌نمای11د.‌بخص11وص‌تسلیم‌طلبانی‌که‌اهداف‌غارتگرانه‌اشغالگران‌را‌"باز‌سازی"،‌"‌دموکراسی"،

"‌مبارزه‌علیه‌تروریزم"‌و‌"‌آزادی‌زنان‌از‌قید‌اسارت"‌می‌خوانند.‌‌

‌پروژه‌های‌آبیاری،‌آبرسانی،‌مکاتب‌و‌کلینیک‌های‌قری11ه(2جات:‌

‌این‌پروژه‌ها‌جهت‌تشویق‌بهتر‌م11ردم‌ب11رای‌پ11ذیرش‌موج11ودیت‌نیروه11ای‌150امریکایی‌و‌آیساف‌در‌داخل‌کشور‌سر‌دست‌گرفت11ه‌ش11ده‌و‌ت11ا‌فعال‌

‌باب‌مکتب‌و‌کلینیک‌اعمار‌گردی11ده‌اس11ت.‌مص11ارف‌در‌نظ11ر‌گرفت11ه‌ش11دهبرای‌این‌پروژه‌ها‌قرار‌ذیل‌است:‌

‌‌)‌چهل‌هزار‌دالر‌(‌40000ساختن‌مکاتب‌=‌$‌‌)‌سی‌و‌دو‌هزار‌دالر‌(32000ک111لینیک‌ها‌=‌$‌

‌)‌ده‌هزار‌دالر‌(10000جوی‌ها‌و‌کانال‌های‌آبیاری‌=‌$‌‌‌)‌پ11انزده‌ه11زار15000شبکه‌های‌آبرسانی‌از‌کاریزه11ا‌ب11ه‌قریه‌ج11ات‌=‌$‌

دالر‌(

‌افغانستانی‌ها‌ضرب‌المثل‌مش11هوری‌دارن11د:‌"هیچ‌گرب11ه‌ای‌ب11رای‌خ11دا‌م11وش‌نمی‌گیرد"‌مطالب‌مطروحه‌مشخص‌میسازد‌که‌طرح‌پروژه‌ها‌و‌ایجاد‌انجوها‌برای‌چیست؟‌انجوه11ا‌وس11یله‌ای‌اس11ت‌ب11رای‌ارتب11اط‌دادن‌م11ردم‌زحمتکش‌ب11ااشغالگران‌و‌تبلیغ‌برای‌جا‌انداختن‌اشغالگران‌در‌قراء‌و‌قصبات‌افغانستان.‌

‌باید‌با‌تم11امی‌نیروه11ائی‌ک11ه‌تالش‌دارن11د‌توده‌ه11ا‌را‌ب11ه‌جهت‌انقی11اد‌و‌تس11لیمطلبی‌سوق‌دهند،‌مبارزه‌کرد‌و‌نقش‌خاینانۀ�‌شان‌را‌خنثی‌ساخت.‌

اعم11ار‌بنده1ای‌آب‌گ1ردان:‌(3‌»‌هدف‌اصلی‌اعم11ار‌بن11دها‌ی11ا‌ت11رمیم‌بن11دهای‌آب‌گ11ردان‌در‌ابت11دا‌متوج11ه‌ایران‌خواهد‌بود‌و‌هدف‌کلی‌از‌این‌پالن‌عبارت‌است‌از‌تحریم‌اقتصادی‌ایران‌و‌منع‌عبور‌آب‌رودخانه‌های‌داخل‌کشور‌افغانستان‌به‌داخل‌کشور‌ایران،‌طوریکه‌تمام‌آب‌های‌جاری‌رودخانه‌های‌هریرود،‌هلمند،‌ف11راه‌رود‌و‌نیمروز‌که‌به‌ش1کلی‌از‌اش11کال‌ب1ه‌داخ11ل‌ای1ران‌س1رازیر‌میش11ود،‌بای1د‌بصورت‌کل‌جلوگیری‌شده‌و‌آب‌جاری‌رودخانه‌باالی‌ایران‌قط11ع‌ش11ود‌و‌جهت‌تط11بیق‌این‌پالن،‌بن11د‌کجکی‌ب11االی‌دری11ای‌هلمن11د‌ک11ار‌آن‌بص11ورت

‌‌میالدی]‌پیش‌رفته‌2015فیصد‌کار‌آن‌تا‌فعال‌[‌15ضربتی‌آغاز‌یافته‌که‌است.‌«‌)‌ترجمه‌به‌نقل‌از‌اصل(‌

‌دیده‌میشود‌که‌در‌پشت‌اعم11ار‌بن11دهای‌آبگ11ردان‌اه11داف‌سیاس11ی‌اش11غالگرانه‌امپریالیست‌ها‌برای‌تحریم‌ایران‌و‌تحت‌فشار‌قرار‌دادن‌رژیم‌آخون11دی‌ای11ران‌نهفته‌است،‌نه‌سهولت‌ب1رای‌کش11اورزی‌افغانس11تان؛‌امپریالیس11تها‌میخواهن11د‌ظاهراهمدردی‌شان‌را‌با‌مردم‌افغانستان‌نشان‌دهند‌در‌حالیکه‌برای‌غ11ارت‌و

چپاول،‌افغانستان‌را‌اشغال‌نموده‌اند.

سیس11تم‌بانکداری‌در‌افغانس1تان‌:(4‌"‌پالن‌بانکداری‌در‌افغانس11تان‌ی11ک‌اس11تراتژی‌پالن‌ب11وده‌ت11ا‌س11رمایه‌های‌دورانی‌ک11ه‌از‌کش11ورهای‌دیگ11ر‌ب1ه‌افغانس11تان‌س11رازیر‌ش1ده‌اس1ت‌تحت‌کنترول‌نیروهای‌آیساف‌و‌امریکا‌درآید‌تا‌از‌ه11ر‌گون11ه‌مص11ادرۀ�‌سیاس11ی

جلوگیری‌شود.‌"‌)‌ترجمه‌به‌نقل‌از‌اصل(‌

‌موضوع‌طرح‌شده‌فوق‌بخوبی‌بیانگر‌آنست‌که‌اشغالگران‌امریک11ایی‌خواه11انتسلط‌و‌کنترول‌مطلق‌اقتصاد‌افغانستان‌هستند.‌

‌(‌:‌LBGIکارهای‌اداری‌دفتر‌لویس‌برجر‌)‌(5‌»‌در‌زمینۀ�‌کارهای‌اداری‌خصوصا‌در‌زمینۀ�‌کارهای‌ک11امپیوتری‌ه11ر‌گون11ه‌تایپ‌و‌پرنت‌اسناد‌زبان‌فارسی‌در‌داخل‌و‌خارج‌از‌دف11تر‌و‌کمپ‌ل11ویس‌برجر،‌در‌ساعات‌رسمی‌و‌غیر‌رسمی‌کامال‌ممن11وع‌اس11ت.‌ب11دین‌اس11اس‌تم11ام‌پروگرام‌ه11ای‌زب1ان‌فارس1ی‌از‌تم11ام‌کامپیوتره11ای‌ش11عبات‌توس1ط

‌‌کن11ترول‌و‌از‌ط11رف‌نیروه1ای‌نظ11امی‌امریک11ا‌قی1د‌گردی1ده‌وITم1دیریت‌اجازۀ�‌استفاده‌داده‌نخواهد‌شد.‌

‌پروگرام‌های‌زبان‌فارسی‌قفل‌میباشد‌و‌همچنان‌در‌زمینۀ�‌پروگرام‌ه11ای‌انترنتی‌باز‌نمودن‌هر‌گونه‌س11ایت‌زب11ان‌فارس11ی‌ج11رم‌سیاس11ی‌ش11مرده

خواهد‌شد.‌‌در‌زمینۀ�‌کارهای‌تایپ‌زبان‌انگلیسی‌فقط‌و‌فقط‌به‌زبان‌های‌ذیل‌تایپ‌انگلیسی‌ک11ه‌خوان11ا‌باش11د‌و‌هیچگون11ه‌مجه11والت‌در‌آن‌درج‌نباش11د‌اج11ازه

فعالیت‌داده‌میشود.‌این‌زبانها‌رسمی‌قرار‌ذیل‌هستند:‌،SARزب11ان‌اس11ترالیائی،‌ب11رازیلی،‌کان11ادائی،‌ک11ارابین‌،‌هون11گ‌کون11گ‌ ‌‌

‌((،‌مالیزی11ا،‌نیوزیلن11د،‌فیلی11پین،Jamicaتیکزاس،‌ان11دونزیا،‌آیرلن11د،‌جامیک11ا‌‌((،‌و‌زبان‌ای11االت‌متح11دهUKسنگاپور،‌آفریقای‌جنوبی،‌توباکو،‌انگلستان‌

((.«‌"‌)‌ترجمه‌به‌نقل‌از‌اصل(‌USAامریکا‌‌

‌بیان‌مطلب‌فوق‌بخوبی‌بیانگر‌آنست‌ک11ه‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌و‌بخص11وص‌اشغالگران‌امریکایی‌تاکید‌بر‌انقیاد‌کامل‌‌مردمان‌کشور‌تا‌سرحدی‌دارن11د‌ک11ه‌افغانستانی‌هائی‌که‌با‌پروژه‌ه11ای‌ش11ان‌ک11ار‌می‌کنن11د‌بای11د‌ب11ه‌این‌انقی11اد‌تن

‌خارج‌از‌دفتر‌و‌کمپدهند‌و‌در‌این‌مسیر‌طوری‌گام‌بر‌داشته‌که‌در‌»داخل‌و‌‌لویس‌برجر‌در‌ساعات‌رسمی‌و‌غیر‌رسمی«‌به‌زبان‌فارس11ی‌هیچ‌اس11نادی‌را‌تایپ‌و‌پرنت‌نکنند.‌موضوع‌فوق‌بخ11وبی‌می‌رس1اند‌ک11ه‌اش11غالگران‌امریک11ایی‌می‌خواهند‌که‌بر‌مسایل‌فرهنگی‌نیز‌تسلط‌و‌کنترول‌داشته‌باشند.‌کس11انیکه‌از‌این‌سلطه‌فرهنگی‌سرباز‌زنند‌مجرم‌سیاسی‌محس11وب‌می‌گردن11د.‌ب11ه‌این‌طریق‌اشغالگران‌کسانیکه‌در‌دفاترشان‌کار‌میکنند‌انقیاد‌طلب‌تربی11ه‌میکنن11د.انجوها‌بخوبی‌این‌مطلب‌را‌می‌دانند‌و‌آگاهانه‌در‌این‌مسیر‌گام‌بر‌می‌دارند.

‌****************************

نتیجه‌گیری‌نهائی:‌در‌اهداف‌فوق‌دیده‌میش11ود‌ک1ه‌ط1رح‌و‌تط1بیق‌پروژه‌ه1ا‌بخ1اطر‌ب1ه‌اص1طالح‌تشویق‌بهتر‌م11ردم‌ب11رای‌پ11ذیرش‌موج11ودیت‌نیروه11ای‌امریک11ایی‌و‌آیس11اف‌در‌داخل‌کشور،‌روی‌دست‌گرفته‌شده‌است‌تا‌نقش‌فریب‌کارانه‌و‌اش11غال‌گرانۀ�

‌‌نیم11ه‌فئ11ودالی–آنه11ا‌کم11ک‌بین‌المللی‌خوان11ده‌ش11ود‌و‌اس11تبداد‌مس11تعمراتی‌حاصله‌از‌تجاوز‌عریان‌امپریالیستی،‌لقب‌دموکراسی‌را‌بخود‌اختیار‌نماید.‌

‌امپریالیستهای‌اشغالگر‌از‌طریق‌دامن‌زدن‌به‌چنین‌ایده‌ای‌است‌که‌میخواهند‌حضور‌اشغالگرانۀ�‌شان‌را‌در‌افغانستان‌توجیه‌نمایند.‌در‌حالیکه‌م11برهن‌اس11ت‌که‌امپری11الیزم‌دارای‌خص11ایلی‌اس11ت‌ک11ه‌نمیتوان11د‌متج11اوز‌و‌اش11غالگر‌نباش11د.‌انحصارگرائی‌اقتصادی‌از‌طریق‌کمپنی‌ه11ای‌خصوص11ی‌از‌قبی11ل‌ل11ویس‌برج11ر،‌خصلت‌ویژۀ�‌امپریالیزم‌را‌در‌مورد‌تسلط‌انحص11ارها‌بعن11وان‌اس11اس‌اقتص11ادی‌برجسته‌میسازد‌و‌چنین‌خصوصیتی‌است‌که‌ماهیت‌ذاتی‌نظ11ام‌امپریالیس11تی

را‌بعنوان‌نظام‌غارتگر‌جهان‌تثبیت‌میکند.‌‌حاال‌بطور‌نمونه‌در‌نظر‌بگیریم‌که‌اگر‌اکثریت‌مردمان‌افغانس11تان‌ب11ا‌ط11رح‌و‌تط11بیق‌پروژه‌ه11ای‌امپریالیس11تی‌م11وافقت‌نش11ان‌دهن11د‌و‌خواه11ان‌حض11ور‌این‌نیروها‌در‌کشورشان‌باشند،‌که‌نیستند،‌آیا‌ماهیت‌اشغالگری‌قوت‌های‌نظامی

‌امپریالیستهای‌امریکایی‌و‌شرکاء‌شان‌در‌افغانستان‌تغییر‌می‌کند؟‌خیر.‌زی11را‌این‌ام11ر‌در‌اس11اس‌مرب11وط‌ب11ه‌م11اهیت‌امپریالیس11تی‌این‌نیروهاس11ت‌و‌همین‌ماهیت‌ذاتی‌امپریالیزم‌است‌که‌متجاوز‌بودن‌و‌اش11غالگر‌ب11ودن‌آنه11ا‌را‌تع11یین‌میکند‌ولو‌اینکه‌اکثریت‌مردمان‌کشور‌بنا‌به‌هر‌دلیلی‌خواهان‌حض11ور‌آنه11ا‌در

افغانستان‌باشند،‌که‌نیستند.‌‌‌‌

‌امپریالیست‌های‌اشغالگر‌امریکایی‌خود‌اذعان‌میکنن11د‌ک11ه‌لشکرکشی‌ش11ان‌ب11ه‌افغانستان‌حلقه‌ای‌از‌حلقات‌"‌کارزار‌جهانی‌ض11د‌تروری11زم"‌اس11ت‌چ11یزی‌ک11ه‌دونالد‌ترامپ‌در‌اعالم‌استراتژی‌خود‌در‌م11ورد‌افغانس11تان‌و‌جن11وب‌آس11یا‌ن11یز‌تاکید‌نموده‌است.‌این‌حلقه‌دارای‌همان‌ماهیتی‌است‌که‌ک11ل‌زنج11یر‌"ک11ارزار

جهانی‌ضد‌تروریزم"‌را‌در‌بر‌میگیرد.‌

‌اگر‌"‌کارزار‌جهانی‌ضد‌تروری11زم"‌را‌ب11ه‌مثاب11ه‌ی11ک‌"‌کلیت‌"‌در‌نظ11ر‌بگ11یریم،‌حلقه‌لشکر‌کشی‌به‌افغانستان‌جزئی‌از‌آن‌"‌کلیت‌"‌به‌حس11اب‌خواه11د‌رفت.‌این‌"‌کلیت"‌یعنی‌"‌کارزار‌جهانی‌ضد‌تروری11زم"‌بخ11اطر‌ابق11اء‌و‌تحکیم‌نظ11ام‌امپریالیستی‌جهانی‌و‌حف11ظ‌و‌تحکیم‌س11رکردگی‌امپری11الیزم‌امریک11ا‌ب11ه‌مثاب11ه‌ابرقدرت‌برتر‌جهان‌و‌حفظ‌هژمونی‌امپری11الیزم‌امریک11ا‌ب11ه‌راه‌انداخت11ه‌ش11ده

است.‌‌

‌لشکر‌کشی‌به‌افغانستان‌حلق11ۀ�‌مهمی‌ازین‌"‌ک11ارزار‌جه11انی‌"‌امپریالیس11تی‌‌نیم11ه‌فئ11ودالی–است‌که‌ماهیت‌آن‌نه‌دموکراسی‌بلکه‌اس11تبداد‌مس11تعمراتی‌

‌حاصله‌از‌تج11اوز‌عری11ان‌امپریالیس11تی‌اس11ت.‌این‌لش11کر‌کش11ی‌دارای‌م11اهیتی‌است‌که‌نمیتواند‌کمک‌بین‌المللی‌به‌حساب‌رود‌بلک11ه‌ب1رعکس‌م1اهیتی‌ک11امال

غارتگرانه،‌چپاولگرانه‌و‌اشغالگرانه‌را‌داراست.‌‌

**********************7

‌نوشتۀ�‌ذیل‌توسط‌یکی‌از‌خوانندگان‌"شعلۀ�‌جاوید"‌در‌اختیار‌ما‌قرار‌گرفته‌است‌تا‌به‌مسئولیت‌خودش‌در‌ویب‌سایت‌"شعلۀ�‌جاوید"‌منتشر‌گردد‌و‌هم‌چنان‌در‌صفحات‌"جریده"‌انعکاس‌داده‌شود.‌چون‌خط‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌متن‌این‌نوشته‌عمدتا‌با‌خط‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌مطابقت‌دارد،‌هیئت‌تحریر‌"شعلۀ�‌جاوید"‌به‌درخواست‌نویسنده‌پاسخ

مثبت‌داده‌و‌آن‌را‌به‌مسئولیت‌خودش‌منتشر‌می‌نماید.‌‌

نقدي‌بر‌نوشتۀ�‌"ش.‌آهنگر"‌2001بعد‌از‌لشکر‌کش11ی‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌ب11ه‌ره11بری‌امپری11الیزم‌امریک11ا‌در‌س11ال‌

‌میالدی‌به‌افغانستان‌و‌اشغال‌کشور‌توسط‌آنه11ا‌و‌ش11کلدهی‌ی11ک‌رژیم‌دس11ت‌نش11انده،‌م11ا‌شاهد‌انواع‌انحرافات‌و‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌ه1ای‌بس1یاری‌از‌ب1ه‌اص1طالح‌ش1عله‌یی‌ه11ا‌بوده‌و‌هستیم.‌یکی‌از‌جملۀ�‌آنها‌آقای‌"ش.‌آهنگر"‌است.‌او‌ده‌س11ال‌کام11ل‌ب11ا‌اش11غال‌هم‌آواز‌بود،‌کتاب‌تسلیم‌طلبانۀ�‌"اولگوی‌دموکراسی..."‌را‌نوشت.‌اما‌بعد‌از‌ده‌سال‌او‌با‌این‌تسلیم‌طلبی‌"برید"؛‌ولی‌بجای‌اینکه‌بر‌گذشتۀ�‌خود‌انتقاد‌کن11د‌و‌راه‌درس11ت‌انقالبی‌را‌ب11ر‌گزیند،‌به‌شکل‌دیگری‌به‌تسلیم‌طلبی‌افتاده‌است.‌او‌تضاد‌عمده‌و‌وظیفۀ�‌عمدۀ�‌مبارزاتی

‌علیه‌اشغالگران‌را‌قبول‌ندارد.‌بر‌اساس‌همین‌دید‌غلط‌نمی‌تواند‌تفاوت‌میان‌یک‌جامع11ۀ�‌مستعمره‌و‌نیمه‌مستعمره‌را‌ببیند.‌بنا‌به‌همین‌طرز‌دید‌غلط‌و‌درهم‌اندیشی‌سیاسی،‌او‌اشغالگران‌امپریالیست‌‌و‌ارتجاع‌را‌در‌یک‌صف‌قرار‌می‌دهد‌و‌تضادها‌را‌ب11ا‌هم‌خل11ط‌می

کند.

‌آقای‌"ش.‌آهنگر"‌چندی‌قبل‌دو‌نوش11ته‌در‌فیس11بوکش‌بن11ام‌ه11ای‌"جامع11ۀ�‌م11ا"‌و‌"ب11ا‌درهم‌شکستن‌توطئه‌ها‌متحد‌شویم"‌را‌انتشار‌داده‌است.‌طوری‌که‌از‌نوشته‌هایش‌مش11خص‌می‌شود‌او‌نه‌تنها‌علیه‌توطئه‌ها‌به‌مبارزه‌نپرداخته،‌بلکه‌خ11ودش‌ب11ه‌توطئ11ه‌و‌ش11ایعه‌پراگ11نی‌پرداخته‌است.‌برای‌تثبیت‌این‌حرفها‌نوشته‌اش‌را‌زیر‌نام‌"جامعۀ�‌ما"‌مکمل‌نقل‌نم11وده‌و

بعدا‌آنرا‌بررسی‌می‌کنیم.

‌جامعۀ�‌ما‌در‌کل‌به‌یک‌مرض‌مزمن‌تشکل‌ناپذیری‌مواج11ه‌اس11ت‌و‌م11دعیان‌ره11بری‌از‌ه11ر»‌قماش‌که‌باشند،‌توفیق‌نیافته‌اند‌حتی‌در‌ح11دود‌ع11دۀ�‌مح11دودی‌همراه11ان‌س11ابقه‌دار‌خ11ود‌نظم‌و‌انتظ11ام‌شایس11ته‌ای‌را‌ایج11اد‌کنن11د،‌چ11ه‌رس11د‌ب11ه‌ایج11اد‌نظم‌و‌تش11کیل‌پس11ندیدۀ�‌"سرتاسری".‌دسته‌ها‌و‌گروپ‌های‌راست‌و"چپ"‌بنیادگرا‌و‌معت11دل‌و...‌در‌پیل11ۀ�‌مح11دود‌و‌قشری‌خود‌تنیده‌و‌حتی‌از‌پیشآهنگی‌طبقۀ�‌مربوطه‌نیز‌سخنی‌به‌می11ان‌آورده‌نمی‌توانن11د.‌تشکالت‌میکانیکی‌شان‌نیز‌به‌جای‌اس11تحکام‌و‌گس11ترش،‌روزت11ا‌روز‌ب11ه‌اح11اد‌اولی11ه‌تجزی11ه

گردیده‌است.«این‌بود‌نقل‌کامل‌نوشتۀ�‌"جامعه‌ما".

‌او‌با‌این‌چند‌سطر‌همه‌تشکالت‌را‌به‌یک‌چوب‌بسته‌است.‌جرئت‌نکرده‌تا‌طرفش‌را‌معل11وم‌نمای11د‌و‌رک‌و‌صریح‌از‌تشکالتی‌که‌واقعا‌به‌چنین‌مرضی‌مبتال‌است‌نام‌ببرد.‌به‌نظرم‌که‌نویسنده‌با‌این

چند‌سطر‌بهتر‌توانسته‌وضعیت‌خود‌و‌تشکیلی‌را‌که‌به‌آن‌مربوط‌بوده‌و‌یا‌هست‌تشریح‌نماید.

‌من‌بعنوان‌کسی‌که‌بعد‌از‌ایجاد‌"ساما"‌به‌آن‌پیوستم،‌تا‌زمان‌فروپاشی‌اش‌در‌آن‌فعال‌بودم،‌از‌جملۀ�‌فعالینی‌بودم‌که‌تا‌زمان‌فروپاشی‌آن‌سازمان‌افغانس11تان‌را‌ت11رک‌نک11ردم،‌علی11ه‌اش11غالگران‌روس‌و‌رژیم‌دس11ت‌نش11انده‌در‌درون‌کش11ور‌مب11ارزاتم‌را‌زی11ر‌ن11ام‌"س11اما"‌پیش‌ب11ردم،‌ص11حبت‌می‌نمایم.‌من‌تسلیمی‌های‌نویسنده‌در‌برابر‌اش1غالگران‌روس‌و‌رژیم‌دس1ت‌نش1انده‌اش‌را‌از‌نزدی1ک‌شاهد‌بودم‌و‌نویسنده‌را‌بخوبی‌از‌نزدیک‌می‌شناسم‌و‌می‌خواهم‌بط11ور‌مختص11ر‌او‌و‌نوش11ته‌اش

را‌بررسی‌کنم.

‌‌

‌نويسندۀ�‌اين‌مقاله‌)جامعۀ�‌ما(‌‌در‌دهۀ�‌پنجاه‌شخصی‌بود‌از‌س11ردمداران‌ب11ه‌اص11طالح‌انتق11اديون‌در‌غرب‌کشور.‌او‌با‌چند‌نفر‌دور‌و‌برش‌در‌فروپاشاندن‌جري11ان‌ش11علۀ�‌جاوي11د‌در‌ه11رات‌نقش‌م11ؤثري‌داشت.‌او‌زمانی‌که‌به‌"ساما"‌پیوست‌از‌جملۀ�‌"تازه‌اندیشان"‌ب11ود‌ک11ه‌ح11تی‌برنام11ۀ�‌دموکراتی11ک‌را‌قبول‌نداشت‌و‌دارای‌برنامۀ�‌اسالمی‌بود.‌بعد‌از‌مرگ‌زنده‌یاد‌مجید‌همین‌برنام11ۀ�‌"ت11ازه‌اندیش11ان"‌بعنوان‌اعالم‌مواضع‌"ساما"‌متبارز‌گردید.‌علت‌تسلیمی‌و‌تسلیم‌طلبی‌به‌اشغالگران‌روس‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌همین‌مشی‌"تازه‌اندیشانه"‌ب11ود‌ک11ه‌از‌ه11رات‌ش11روع‌گردی11د‌و‌ت11ا‌کوه11دامن‌را‌در‌ب11ر‌گرفت.‌این‌مشی‌تسلیم‌طلبانه‌تا‌مدت‌ها‌از‌اعضای‌سازمان‌مخفی‌نگهداشته‌شد.‌زمانی‌که‌افشا‌گردی11د‌مب11ارزات‌و‌انتق11ادات‌در‌درون‌"س11اما"‌ش11روع‌ش11د.‌در‌حقیقت‌علت‌اساس11ی‌فروپاش11ی‌در

"ساما"‌همین‌مشی‌"تازه‌اندیشان"‌بود.‌

‌‌)کسی‌که‌عضو‌رابط‌بین‌جبهۀ�‌انجینران‌و‌خاد‌بود(‌را‌بهارنوالڅآقای‌"ش.‌آهنگر"‌کسیست‌که‌آقای‌کنفرانس‌سرتاسری‌"ساما"‌برد.

‌بعد‌از‌اشغال‌افغانستان‌توسط‌اشغالگران‌امپریالیست‌به‌رهبری‌امپریالیزم‌امریکا‌باز‌جوان11ه‌ه11ای‌"تازه‌اندیشی"‌در‌افغانستان‌سر‌بلند‌نمود.‌"تازه‌اندیشان"‌جدید‌با‌طرح‌شعار‌ایدیولوژی‌افغانی‌و

‌همک11اری‌ب11ا‌اش11غالگران‌ب11ه‌این‌دلی11ل‌ک11ه‌گوی11ا‌اش11غالگران‌بمنظ11ور‌درهم‌کوبی11دن‌فیودال11یزم‌ب11ه‌افغانستان‌آمده‌است‌با‌اشغال‌همنوا‌گردیدند‌که‌نویس1ندۀ�‌مقال11ۀ�‌"جامع1ه‌م1ا"‌در‌ص1در‌این‌تس1لیم‌طلبی‌قرار‌داشت.‌در‌آن‌زم11ان‌او‌علی11ه‌نیروه11ای‌انقالبی‌ک11ه‌ض11د‌اش11غال‌و‌رژیم‌پوش11الی‌موض11ع‌داشتند‌مقاله‌می‌نوشت‌و‌هزاران‌فحش‌و‌ناسزا‌نثار‌شان‌می‌نمود.‌امروز‌به‌شکل‌دیگ11ری‌هم11ان‌کار‌را‌دنبال‌می‌کند.‌مقالۀ�‌"با‌درهم‌شکستن‌توطئه‌ها‌متحد‌شویم"‌بی11انگر‌این‌م11دعا‌اس11ت.‌او‌ب11ا‌نوشتن‌چنین‌موضوعاتی‌به‌زعم‌خودش‌می‌خواهد‌شخصیت‌ه11ای‌انقالبی‌را‌ب11دنام‌س11ازد.‌‌جری11ان‌عمل‌به‌خوبی‌محک‌می‌زند‌که‌چه‌کس1ی‌انقالبی‌اس11ت‌و‌مب11ارزات‌ای11دیولوژیک‌را‌بط11ور‌درس11ت‌و‌اصولی‌پیش‌می‌برد‌و‌چه‌کسی‌غیر‌اصولی‌است.‌‌جریان‌عمل‌این‌وضعیت‌را‌مشخص‌می‌کن11د‌ن1ه‌چند‌نوشتۀ�‌توطئه‌گرانه‌و‌فحاش11ی.‌ه11ر‌انقالبی‌بخ11وبی‌می‌دان11د‌ک11ه‌فحاش11ی‌مب11ارزۀ�‌ای11دیولوژیک‌نیست.‌اما‌نویسندۀ�‌مقاله‌اگاهانه‌با‌سر‌هم‌بندی‌چنین‌الطائالتی‌تالش‌می‌نماید‌میان‌جوانانی‌ک11ه‌دارای‌سطح‌پائین‌آگاهی‌سیاسی‌اند‌سردرگمی‌ایجاد‌نماید،‌آنها‌را‌از‌نیروه11ای‌انقالبی‌دور‌نمای11د.‌او‌با‌طرح‌چنین‌مس11ایل‌درهم‌و‌ب11رهم‌تالش‌می‌نمای11د‌ب11ر‌س11ر‌راه‌نیروه11ای‌انقالبی‌ب11رای‌جلب‌و

جذب‌جوانان‌مانع‌ایجاد‌کند‌و‌به‌اشغالگران‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌فایده‌برساند.‌

‌اما‌وقتی‌او‌می‌نویسد‌که:‌»جامعۀ�‌ما‌در‌کل‌ب11ه‌ی11ک‌م11رض‌م11زمن‌تش11کل‌ناپ11ذیری‌مواج11ه‌اس11ت‌و‌مدعیان‌رهبری‌از‌هر‌قماش‌که‌باش11ند،‌توفی11ق‌نیافت11ه‌ان11د‌ح11تی‌در‌ح11دود‌ع11دۀ�‌مح11دودی‌همراه11ان‌سابقه‌دار‌خود‌نظم‌و‌انتظام‌شایسته‌ای‌را‌ایجاد‌کنند،‌چه‌رسد‌ب11ه‌ایج11اد‌نظم‌و‌تش11کیل‌پس11ندیدۀ�‌"سرتاسری"«،‌نسل‌جوان‌کشور‌باید‌بدان11د‌ک11ه‌او‌وض11عیت‌خ11ودش‌را‌توض11یح‌می‌ده11د‌ن11ه‌وض11عیت

تشکالت‌دیگر‌را.‌طوری‌که‌گفتیم‌او‌خودش‌به‌این‌وضعیت‌دچار‌است‌نه‌تمامی‌تشکالت.‌

‌وض11عیت‌کن11ونی‌بخ11وبی‌نش11ان‌داده‌ک11ه‌افک11ار‌‌و‌عقای11د"ت11ازه‌اندیش11ی"‌عالوه‌ب11ر‌اینک11ه‌همن11وا‌ب11ا‌اشغالگران‌حرکت‌نموده‌و‌می‌نماید،‌بلکه‌"ساما"‌را‌به‌چندین‌گروه‌و‌دس11ته‌تقس11یم‌نم11وده‌اس11ت.‌نویسندۀ�‌مقاله‌نه‌تنها‌نتوانسته‌وحدتی‌در‌حد‌حلقات‌"سامایی"‌بوجود‌آورد،‌بلک11ه‌روز‌ب11روز‌اف11راد‌دور‌و‌برش‌را‌نیز‌از‌دست‌داده‌است.‌جای‌تعجب‌است‌که‌نویسندۀ�‌مقال11ه‌در‌ح11الی‌ک11ه‌هیچکس‌را‌قب11ول‌ن11دارد‌و‌ادع11ای‌ره11بری‌را‌دارد!!‌ت11ا‌هن11وز‌درک‌نک11رده‌ک11ه:‌»ایج11اد‌نظم‌و‌تش11کیل‌پس11ندیده‌سرتاس11ری«‌در‌افغانس11تان‌از‌محاف11ل‌روش11نفکری‌در‌داخ11ل‌‌ش11هرها‌ایج11اد‌نمی‌ش11ود‌بلک11ه‌چ11نین‌تشکیلی‌فقط‌و‌فقط‌در‌روستا‌و‌از‌طریق‌جنگ‌خلق‌و‌رشد‌روز‌افزون‌جنگ‌خلق‌ایجاد‌می‌گ11ردد.‌در‌حالی‌که‌نویسندۀ�‌مقال11ه‌س1الها‌اس11ت‌ک1ه‌در‌کش1ورهای‌غ1ربی‌زن11دگی‌می‌کن1د‌و‌در‌حقیقت‌او‌شهروند‌یک‌کشور‌غربی‌است.‌او‌نه‌تنها‌از‌دهات‌افغانستان‌شناخت‌درستی‌ندارد،‌بلکه‌ش11ناختش‌از‌شهرهای‌افغانستان‌نیز‌ناقص‌می‌باشد.‌کسانی‌می‌توانند‌ادعاهای‌باال‌بلن11دی‌مث11ل‌ادعاه11ای‌او‌داشته‌باشند‌که‌حداقل‌در‌داخل‌کشور‌حضور‌داشته‌باشند.‌یک‌تبعۀ�‌کشور‌امپریالیستی‌باید‌حداقل‌شکست‌کشور‌امپریالیستی‌اش‌را‌بخواهد.‌در‌غیر‌اینصورت‌نه‌تنها‌انقالبی‌نیس11ت،‌بلک11ه‌م11رتجعی

است‌که‌خواهان‌امتیاز‌طلبی‌کشور‌امپریالیستی‌خود‌می‌باشد.

‌‌‌‌

‌حال‌می‌بینیم‌که‌آقای‌"ش.‌آهنگر"‌در‌مقالۀ�‌»‌بادرهم‌شکستن‌توطئه‌ها‌متحد‌ش11ویم«‌چ11ه‌توطئ11ههایی‌برای‌دامن‌زدن‌به‌تفرقه‌راه‌انداخته‌است.‌او‌در‌این‌مقاله‌اش‌چنین‌می‌نویسد:‌

‌‌»از‌گذشته‌های‌دور‌که‌بگذریم‌از‌بیش‌از‌سی‌سال‌بدین‌سو‌ک11ه‌نیروه11ای‌انقالبی‌ب11ا‌تش11کیالت‌و‌سازماندهی،‌ض11ربات‌مرگب11اری‌ب11ر‌پیک11ر‌سوس11یال‌امپریالیس11م،‌امپریالیس11م‌و‌ارتج11اع‌وارد‌کردن11د،‌نیروهای‌ستمگر‌در‌تقابل‌شان‌با‌تبانی‌آشکار‌ارتج11اع‌وامپریالیس11م،‌ب11ه‌نیرن11گ‌خطرن11اکی‌متوس11ل‌شدند‌و‌کوشیدند‌با‌سالح‌انقالب‌ب11ه‌انقالب‌ض11ربه‌بزنن11د.‌چه11رۀ�‌م11ورد‌اس11تفادۀ�‌ش11ان‌را‌از‌راس11ت‌افراطی‌ضد‌جنبش‌انقالبی‌)از‌مس11جد‌و‌من11بر‌و‌تکی11ه‌خان11ه(‌برگزی11ده‌و‌آن‌را‌"چپ"‌ب11زک‌و‌آرایش‌کردند‌و‌ترمینولوژی‌انقالب‌را‌ربوده‌از‌زبان‌گندآلود‌او‌با‌پ11یرایش‌چپ‌ت11ر‌از‌چپ‌ب11ه‌لجن‌کش11یدند.‌سپس‌با‌تغذیۀ�‌حرام‌این‌پرازیت‌به‌دامن‌شخصیت‌ها‌و‌نهادهای‌انقالبی‌چسبیدند‌تا‌باالترتیب‌هرکه‌و‌هرچه‌را‌ک11ه‌بخواه11د‌گ11امی‌در‌جهت‌مب11ارزه،‌آگ11اهی‌و‌تش11کل‌ب11ردارد،‌آل11وده‌و‌ب11ه‌خ11ود‌مش11غول

بسازند.«

‌این‌بحث‌در‌ذات‌خود‌یک‌توهین‌به‌انقالبیون‌و‌طبق‌خواست‌اشغالگران‌امپریالیست‌بوده‌و‌هس11ت.درینمورد‌باید‌توجه‌داشت‌که:‌

‌در‌افغانستان‌اولین‌شخصیت‌از‌منسوبین‌جنبش‌چپ‌کشور‌که‌»از‌مسجد«‌سر‌ب11یرون‌آورد‌"قی11وم‌رهبر"‌بود.‌او‌کسی‌بود‌که‌در‌دانشگاه‌االزهر‌"سیاف"‌و‌"ربانی"‌را‌در‌خط‌اخوانی‌جذب‌نم1ود.‌ام1ا‌زمانی‌که‌"قیوم‌رهبر"‌با‌زنده‌یاد‌"مجید"‌داخل‌جروبحث‌شد،‌زنده‌یاد‌مجی1د‌او‌را‌ق1انع‌س1اخت‌ک1ه‌خط‌اخوانی‌در‌خدمت‌ارتجاع‌و‌امپریالیسم‌قرار‌دارد.‌"قیوم‌رهبر"‌به‌جنبش‌چپ‌کش11ور‌پیوس11ت‌و

بعدها‌در‌رأس‌رهبری‌"ساما"‌قرار‌گرفت‌و‌جانش‌را‌در‌این‌راه‌فدا‌ساخت.‌

‌آقای‌نویسنده‌خودش‌از‌درون‌تکیه‌خانه‌سر‌ب11یرون‌آورده‌اس11ت.‌او‌در‌زم11ان‌اش11غال‌کش11ور‌دس11ته‌ه11ای‌س11ینه‌زنی‌در‌مش11هد‌داش11ت.‌مهم‌ت11ر‌از‌آن‌او‌در‌خ11ط‌برنام11ۀ�‌اس11المی‌و‌"ت11ازه‌اندیش11ی"‌در

"ساما"‌قرار‌داشت.‌

‌از‌این‌ها‌که‌بگذریم،‌از‌نویسندۀ�‌مقاله‌سوال‌می‌کنیم‌که‌استالین‌از‌کجا‌سر‌بیرون‌آورد؟‌استالین‌نیز‌مدرسه‌های‌دینی‌را‌طی‌کرد،‌ولی‌در‌خط‌انقالب‌قرار‌گرفت‌و‌ب11ه‌خ11ط‌انقالب‌وف11ادار‌مان11د‌و

بعد‌از‌مرگ‌لنین‌سی‌سال‌اتحاد‌جماهیر‌شوروی‌سوسیالیستی‌را‌عمدتا‌به‌درستی‌رهبری‌نمود.‌

‌از‌این‌هم‌که‌بگذریم‌مائو‌از‌کجا‌سر‌بیرون‌آورد؟‌مائو‌خودش‌معترف‌است‌که‌ش11ش‌س11ال‌درب11ارۀ�‌کنفسیوس‌مطالعه‌نموده‌و‌عمیقا‌به‌او‌اعتقاد‌داشته‌است.‌بهتر‌اس11ت‌این‌مطلب‌را‌از‌زب11ان‌خ11ود

مائو‌بشنویم:‌

‌»در‌گذشته‌کنفسیوس‌را‌مطالعه‌نمودم‌و‌شش‌سال‌را‌روی‌چه11ار‌کت11اب‌و‌پنج‌کالس11یک‌گذران11دم.‌من‌یاد‌گرفتم‌که‌آنها‌را‌از‌بر‌بخوانم،‌اما‌آنها‌را‌نفهمی11دم.‌در‌آن‌موق11ع‌من‌عمیق11ا‌ب11ه‌کنفس11یوس‌اعتقاد‌داشتم‌و‌حتی‌مقاالتی‌نوشتم‌)برای‌تفسیر‌عقاید‌او(‌بعدا‌به‌یک‌مدرسۀ�‌بورژوایی‌رفتم،‌به

‌‌س11ال.‌من‌تم11ام‌چیزه11ای‌ب11ورژوازی،‌عل11وم13م11دت‌هفت‌س11ال.‌هفت‌ب11ه‌عالوه‌ش11ش‌می‌ش11ود‌‌طبیعی،‌علوم‌اجتماعی‌را‌مطالعه‌کردم.‌یک‌مق11دار‌هم‌تعلیم‌و‌ت11ربیت‌ب11ه‌من‌ی11اد‌دادن11د.‌پنج‌س11ال‌مدرسۀ�‌عادی،‌دو‌سال‌مدرسۀ�‌متوسطه،‌همچنان‌اوقاتی‌را‌که‌در‌کتابخانه‌گذراندم‌نیز‌اضافه‌ش11د.‌در‌آن‌زمان‌من‌ب11ه‌دوآل11یزم‌‌ک11انت‌اعتق11اد‌پی11دا‌ک11ردم‌و‌بخص11وص‌ب11ه‌ای11ده‌آل11یزم‌او.‌من‌اص11ال‌ی11ک

فیودالیست‌و‌در‌عین‌حال‌مدافع‌دموکراسی‌بورژوایی‌بودم.«‌)گفتگو‌درباره‌مسایل‌فلسفی(

‌ای‌کاش‌آقای‌"ش.‌آهنگر"‌به‌اندازۀ�‌یک‌هزارم‌مائو‌ب11ه‌گذش11ته‌اش‌نظ11ر‌می‌ان11داخت‌و‌آن11را‌م11ورد‌انتقاد‌قرار‌می‌داد.‌او‌تا‌حال‌نه‌افکار‌و‌عقاید"تازه‌اندیش11ی"‌اش‌را‌م11ورد‌انتق11اد‌ق11رار‌داده‌و‌ن11ه‌تسلیم‌طلبی‌ملی‌و‌طبقاتی‌اش‌را‌در‌زمان‌جنگ‌مقاومت‌علیه‌سوسیال‌امپریالیزم‌روس.‌بر‌همه‌کس‌معلوم‌است‌که‌تس11لیمی‌جبه11ه‌انجی11نران‌در‌ه11رات‌تحت‌ره11بری‌"داک11تر‌ص11دیق"‌و‌آق11ای‌"ش.

آهنگر"‌قرار‌داشت.‌

‌برعالوۀ�‌آن‌آقای‌"ش.آهنگر"‌در‌ای11ران‌مس11ئول‌ارتب11اط‌ب11ا‌جمعیت‌علم11ای‌مول11وی‌محم11د‌ن11بی‌ب11ود.

‌زمانی‌که‌سپاه‌پاسداران‌ایران‌آقای‌اوبه‌را‌بزک‌نمود‌تا‌از‌مولوی‌محمد‌نبی‌جدا‌شود،‌آق11ای‌"ش.آهنگر"‌با‌آقای‌اوبه‌تحت‌رهبری‌پاسداران‌ایران‌همراه‌بود.‌

‌"ش.‌آهنگر"‌ده‌سال‌تمام‌با‌کسانی‌که‌اکنون‌آنها‌را‌خاین‌و‌تسلیم‌طلب‌می‌خوان11د‌همن11وا‌ح11رکت‌نمود.‌او‌که‌با‌نوشتن‌کتاب‌"الگوی‌دموکراسی..."‌تسلیم‌طلبی‌اش‌را‌توجیه‌نمود‌و‌با‌نث11ار‌نم11ودن

‌حرف‌های‌رکیک‌ب1ه‌انقالبی11ون‌از‌موض1ع‌تس11لیم‌طلبان11ه‌ح1رکت‌ک1رد،‌ام1روز‌ب11ا‌نوش1تن‌الط1ائالتیمیخواهد‌تا‌خدمت‌بهتری‌به‌اشغالگران‌نماید.‌

‌من‌با‌جرأت‌می‌گویم‌که‌همه‌انقالبیون‌افغانستان‌در‌طفولیت‌در‌مدرسه‌های‌دینی‌تعلیم‌دیده‌اند‌و‌بعدا‌شامل‌مکاتبی‌که‌آغشته‌با‌فرهنگ‌فیودالی‌بوده‌گردیده‌و‌از‌درون‌این‌مدرس11ه‌ه11ا‌و‌مک11اتب‌سر‌بیرون‌آورده‌اند.‌اما‌آنها‌با‌تحلیل‌های‌علمی‌توانستند‌که‌راه‌انقالب‌و‌ضد‌انقالب‌را‌تم11یز‌داده‌و‌راه‌اصولی‌را‌برگزیدند.‌نمی‌توان‌در‌درون‌جامعۀ�‌طبقاتی‌بود‌و‌مافوق‌آن‌جامع11ه‌زن11دگی‌نم11ود.‌آقای‌"آهنگر"‌مطلب‌را‌طوری‌ارائه‌می‌کند‌که‌باید‌هر‌انقالبی‌در‌جامع1ۀ�‌طبق1اتی‌از‌م1ادر‌انقالبی

تولد‌شود،‌در‌غیر‌آن‌انقالبی‌نیست!؟‌

‌‌‌‌

‌فقط‌و‌فقط‌پراتیک‌انقالبیست‌که‌کادرها‌و‌رهبران‌انقالبی‌را‌متب11ارز‌می‌س11ازد.‌این‌ب11دان‌مع11نی‌نیست‌که‌ما‌نقش‌تیوری‌انقالبی‌را‌نادیده‌بگیریم.‌زمانی‌که‌تیوری‌انقالبی‌ب11ا‌پراتی11ک‌ت11وأم‌گردی11د‌می‌تواند‌توده‌ها‌را‌سمت‌و‌سوی‌انقالبی‌بدهد.‌انقالبیون‌نه‌تنها‌گذشته‌را‌از‌نظر‌دور‌نمی‌دارند،‌بلکه‌با‌آن‌بر‌خورد‌انتقادی‌نموده‌و‌عمدتا‌روی‌عملکرد‌حال‌حساب‌می‌کنند.‌هیچ‌فرد‌و‌یا‌تش11کیلی‌نیست‌که‌اشتباه‌نکرده‌باشد.‌مهم‌اینست‌که‌آن‌فرد‌و‌یا‌تشکیل‌با‌گذشتۀ�‌خود‌چه‌برخوردی‌دارد‌و

چگونه‌در‌حال‌حاضر‌عمل‌می‌کند.

‌خوبی‌و‌بدی‌و‌یا‌بعبارت‌بهتر‌انقالبی‌و‌ضد‌انقالبی‌بودن‌هركس‌در‌جريان‌عمل‌مشخص‌مي‌گ11رددنه‌با‌چند‌نوشتۀ�‌توهين‌آميز‌و‌تسلیم‌طلبانه.‌

"س1ل1ی1م"‌1396قوس‌20

**********************8

‌اشغال‌گران‌امپریالیست،‌رژیم‌پوشالی‌و‌اشغال‌گران"داعشی"‌

‌جنگ‌های‌فرقه‌یی‌مذهبی‌در‌افغانستان‌و‌منطقه‌رادامن‌می‌زنند

‌حاجی‌محمد‌محق11ق‌ره11بر‌"ح11زب‌وح11دت‌اس11المی‌م11ردم‌افغانس11تان"‌و‌مع11اون‌دوم‌رئیس‌اجرائیۀ�‌رژیم‌دست‌نشاندۀ�‌به‌اصطالح‌حکومت‌وحدت‌ملی‌چند‌روز‌قبل‌در‌ی11ک‌س11خن‌رانی‌در‌مرکز‌ایران‌)ته11ران(‌جنگ‌جوی11ان‌ش11یعۀ�‌افغانس11تانی‌ض11د‌"داعش"‌و‌متش11کل‌در‌"لش11کر‌فاطمیون"‌در‌سوریه‌را‌مورد‌حمایت‌و‌پشتیبانی‌قرار‌داد.‌وی‌از‌ج11نرال‌قاس11م‌س11لیمانی،‌یکی‌از‌جنراالن‌بلندپایۀ�‌سپاه‌پاس11داران‌انقالب‌اس11المی‌ای11ران،‌س11ازمان‌ده‌اص11لی‌"لش11کر

فاطمیون"‌و‌رهبری‌کنندۀ�‌فعالیت‌های‌جنگی‌این‌"لشکر"،‌نیز‌قدردانی‌نمود.‌

‌"لشکر‌فاطمیون"‌که‌گفته‌می‌شود‌تعداد‌افراد‌شامل‌در‌آن‌اکنون‌چن11د‌ه11زار‌نف11ر‌رس11یده‌است‌ک11ه‌متش11کل‌از‌پناهن11دگان‌افغانس11تانی‌مقیم‌ای11ران‌اس11ت.‌این‌اف11راد‌ظ11اهرا‌توس11ط‌مأمورین‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌به‌سوریه‌فرستاده‌می‌شوند‌تا‌به‌طرفداری‌از‌رژیم‌بشار‌اسد‌علیه‌"داعش"‌و‌سایر‌مخالفین‌رژیم‌مذکور‌بجنگند.‌تا‌حال‌تعداد‌زیادی‌از‌این‌افراد‌در‌جنگ‌های‌سوریه‌کشته‌شده‌اند‌و‌اجساد‌ش11ان‌ب1ه‌ای11ران‌انتق11ال‌داده‌ش1ده‌و‌در‌آن‌ج11ا‌دفن‌شده‌اند.‌برعالوه‌تع1داد‌دیگ11ری‌از‌آن‌ه11ا‌توس11ط‌مخ11الفین‌رژیم‌اس11د‌دس11تگیر‌گردی11ده‌و‌در

رسانه‌ها‌نمایش‌داده‌شده‌اند.

‌انگیزۀ�‌ایدیولوژیک‌این‌افراد‌گویا‌جنگیدن‌علیه‌دش11منان‌رژیم‌بش11ار‌اس11د،‌یع11نی‌رژیم‌تحت‌رهبری‌علویان‌سوریه،‌و‌مق11دم‌ب1ر‌آن‌ق1رار‌گ1رفتن‌در‌مس1یر‌اه1داف‌منطقه‌یی‌جمه1وری‌اسالمی‌ایران‌به‌عنوان‌مرکز‌قدرت‌مسلمانان‌شیعه‌در‌جهان‌یا‌به‌بیان‌بهتر‌مرک11ز‌ق11درت‌بنیادگرایان‌اسالمی‌شیعه‌در‌جهان‌است.‌این‌انگیزه‌در‌هر‌دو‌م11ورد‌ی11ک‌انگ11یزۀ�‌ارتج11اعی،

عوام‌فریبانه‌و‌مزدورمنشانه‌است.‌

‌واقعیت‌این‌اس11ت‌ک11ه‌"تیک11ه‌داری"‌اه11ل‌تش11یع‌در‌منطق11ه‌و‌جه11ان‌ب11رای‌دولت‌جمه11وری‌اسالمی‌ایران‌به‌عنوان‌یک‌قدرت‌منطقه‌یی‌ارتجاعی‌عمدتا‌بهترین‌وس11یله‌ب11رای‌پیش‌ب11رد‌اهداف‌منطقه‌یی‌و‌جهانی‌ارتجاعی‌اش‌است‌و‌نه‌وسیله‌ای‌برای‌دفاع‌از‌مردمانی‌که‌ب11ه‌عنوان‌اقلیت‌مذهبی‌شیعه‌در‌کشورهای‌گوناگون‌تحت‌ستم‌قرار‌دارند.‌برعالوه‌پش11تیبانی‌تجاوزکارانه‌و‌اشغال‌گرانۀ�‌نیروهای‌جمه11وری‌اس11المی‌ای11ران‌و‌نیروه11ای‌خ11ارجی‌ای‌مث11ل‌"لشکرفاطمیون"‌در‌س1وریه-‌ک1ه‌ظ1اهرا‌توس1ط‌رژیم‌ح1اکم‌ب1ر‌ای1ران‌اس1تخدام‌گردی1ده‌و‌سازماندهی‌و‌تجهیز‌شده‌اند-‌از‌رژیم‌بشار‌اسد‌نمی‌تواند‌دفاع‌از‌اقلیت‌مذهبی‌علویان‌به‌عنوان‌یک‌اقلیت‌مذهبی‌تحت‌ستم‌در‌سوریه‌باشد.‌حاکمان‌این‌اقلیت‌مذهبی‌که‌به‌زحمت‌در‌حدود‌ده‌فیصد‌از‌نفوس‌سوریه‌را‌تشکیل‌می‌دهد‌چندین‌دهه‌است‌که‌اکثریت‌قریب‌ب11ه‌اتفاق‌مقامات‌عالیۀ�‌نظامی‌و‌ملکی‌قدرت‌حاکمه‌در‌سوریه‌را‌در‌انحصار‌خود‌گرفته‌ان11د‌و‌بر‌اکثریت‌اهالی‌آن‌کشور-‌مسلمانان‌سنی‌هفتاد‌در‌ص11د،‌اقلیت‌خ11وارج‌ده‌در‌ص11د‌و‌غ11یر

مسلمانان‌عیسوی‌ده‌درصد‌نفوس‌کشور-‌ستم‌روا‌می‌دارند.‌

‌برعالوه‌حاکمیت‌این‌اقلیت‌کوچک‌ربط‌چندانی‌با‌اختالفات‌ایدیولوژیک‌بنیادگرایان‌اسالمی‌سنی‌و‌شیعه‌ندارد.‌حاکمیت‌حزب‌بعث‌ب11ر‌س11وریه‌از‌هم11ان‌آغ11از‌ق11درتگیری‌اش‌ت11ا‌کن11ون‌رسما‌یک‌حاکمیت‌به‌اصطالح‌سیکوالر‌و‌غیر‌مذهبی‌ب11وده‌اس11ت.‌ح11تی‌در‌ق11انون‌اساس11ی

‌»تش11کیل‌اح11زاب‌ب11رجدید‌تصویب‌شده‌در‌زمان‌حاکمیت‌بشار‌اسد‌قی11د‌گردی11ده‌اس11ت‌ک11ه:‌‌‌برین‌مبنا‌رژیم‌تحت‌رهبری‌بشار‌اس11دمبنای‌دینی‌و‌مذهبی‌در‌سوریه‌غیر‌قانونی‌است.«

‌مثل‌دولت‌تحت‌رهبری‌حافظ‌اسد‌پدرش‌یک‌رژیم‌به‌اصطالح‌سیکوالر‌و‌غیر‌مذهبی‌اس11ت‌و‌نیروهای‌متعلق‌به‌جمه11وری‌اس11المی‌ای11ران‌و‌همچن11ان‌"لش11کر‌ف11اطمیون"‌و‌جنگجوی11ان‌شیعۀ�‌پاکستانی‌در‌سوریه‌در‌واقع‌از‌رژیم‌به‌اصطالح‌سیکوالر‌و‌غیرمذهبی‌بشار‌اس11د‌ب11ه

عنوان‌یکی‌از‌متحدین‌منطقه‌یی‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌پشتیبانی‌می‌کنند.‌

‌مقدم‌بر‌این‌مس11ایل،‌جنگی‌را‌ک1ه‌نیروه11ای‌رژیم‌بش1ار‌اس11د،‌ح11زب‌الل1ه‌لبن1ان،‌نیروه11ای‌متعلق‌به‌جمهوری‌اس11المی‌ای11ران‌و‌جنگجوی11ان‌ش11یعۀ�‌افغانس11تانی،‌پاکس11تانی‌و‌غ11یره‌ب11ه‌عنوان‌نیروهای‌زمینی‌در‌زیر‌چتر‌پش11تیبانی‌و‌حم11ایت‌نیروه11ای‌ه11وایی‌قدرتمن11د‌و‌م11درن‌امپریالیست‌های‌روسی‌در‌سوریه‌پیش‌می‌برند،‌در‌ح11ال‌حاض11ر‌عم11دتا‌ی11ک‌جن11گ‌ارتج11اعی‌نیابتی‌تأمین‌کنندۀ�‌منافع‌امپریالیستی‌روسیه‌در‌منطقه‌اس11ت‌و‌جن11گ‌بخ11اطر‌حف11ظ‌رژیم‌بشار‌اسد‌یا‌حفظ‌امتیازات‌علویان‌در‌سوریه‌به‌عنوان‌یکی‌از‌متحدین‌منطقه‌یی‌جمهوری

اسالمی‌ایران‌در‌تابعیت‌از‌آن‌پیش‌برده‌می‌شود.‌‌‌‌‌

‌ولی‌آنچه‌پایۀ�‌مادی‌و‌عینی‌جنگجویی‌"لشکر‌فاطمیون"‌در‌سوریه‌را‌تشکیل‌می‌دهد،‌فق11ر‌شدید‌و‌سایر‌اجبارات‌ناشی‌از‌آوارگی‌در‌ایران،‌روحیۀ�‌نیرومن11د‌ف11رار‌از‌افغانس11تان‌و‌بی‌عالقگی‌و‌حتی‌بیزاری‌از‌برگشت‌به‌این‌کش11ور‌تحت‌اش11غال‌و‌جن11گ‌زده‌و‌تالش‌اف11راطی‌برای‌دستیابی‌به‌تابعیت‌ایرانی‌اس11ت.‌این‌جنگجوی11ان‌در‌ب11دل‌مع11اش‌م11اهوار‌پنجص11د‌دال11ر‌امریک11ایی‌در‌جنگ‌ه11ای‌س11وریه‌ش11رکت‌می‌کنن11د‌و‌دولت‌جمه11وری‌اس11المی‌ای11ران‌ب11رای

خانواده‌های‌کشته‌شدگان‌شان‌تابعیت‌ایرانی‌می‌دهد.‌

‌ح11اجی‌محم11د‌محق11ق،‌تقریب11ا‌دو‌س11ال‌قب11ل‌ک11ه‌حمالت‌ه11وایی‌طی11ارات‌نیروه11ای‌ائتالف‌دولت‌های‌عربی‌خلیج‌علیه‌حوثی‌ها‌در‌یمن‌آغاز‌گردید،‌اعالم‌حمایت‌اشرف‌غنی‌سردمدار‌رژیم‌پوشالی‌از‌ائتالف‌دولت‌ه11ای‌ع11ربی‌خلیج‌را‌م11ورد‌نک11وهش‌ق11رار‌داد‌و‌آن‌را‌محک11وم‌نمود.‌در‌واقع‌در‌همان‌زمان‌روشن‌بود‌که‌حمایت‌اشرف‌غنی‌‌از‌ائتالف‌دولت‌های‌ع11ربی‌خلیج‌ناش11ی‌از‌مزدورمنش11ی‌در‌قب11ال‌س11لطنت‌آل‌س11عود‌در‌عربس11تان‌س11عودی‌و‌محک11وم

‌س11اختن‌حم11ایت‌م11ذکور‌از‌ط11رف‌ح11اجی‌محم11د‌محق11ق‌مبت11نی‌ب11ر‌م11زدور‌منش11ی‌در‌قب11ال‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌است.‌حم11ایت‌و‌پش11تیبانی‌کن11ونی‌ح11اجی‌محم11د‌محق11ق‌از‌"لش11کر‌فاطمیون"‌و‌به‌ویژه‌قدردانی‌از‌ج11نرال‌بلن11د‌پای11ۀ�‌س11پاه‌پاس11داران‌انقالب‌اس11المی‌ای11ران‌)قاسم‌سلیمانی(‌در‌سوریه،‌عمق‌مزدور‌منش11ی‌وی‌در‌قب11ال‌جمه11وری‌اس11المی‌ای11ران‌را

نشان‌می‌دهد.

‌از‌جانب‌دیگر‌"لوای‌خراسان"‌که‌متشکل‌از‌"داوطلب11ان"‌س11نی‌افغانس11تانی‌و‌پاکس11تانی‌و‌احتماال‌ایرانی‌است‌نیز‌در‌سوریه‌می‌جنگد.‌"لوای‌خراسان"‌در‌ارتباط‌با‌"جبهۀ�‌فتح‌ش11ام"‌)جبهۀ�‌النصرۀ�‌سابق(،‌ک11ه‌مرتب11ط‌ب11ا‌القاع11ده‌اس11ت،‌در‌ن11برد‌علی11ه‌رژیم‌بش11ار‌اس11د‌س11هم‌می‌گیرد.‌این‌لوا‌حتی‌قبل‌از‌پیدایش‌"داعش"‌در‌عراق‌و‌س11وریه،‌ک11ه‌منج11ر‌ب11ه‌"داعش11ی"‌شدن‌تمامی‌نیروهای‌مربوط‌ب11ه‌القاع11ده‌در‌ع11راق‌و‌انش11عاب‌می11ان‌نیروه11ای‌القاع11ده‌در‌سوریه‌به‌دو‌بخش‌"داعش"‌سوریه‌و‌"جبهۀ�‌النصره"-‌بعدا‌"جبهۀ�‌فتح‌شام"-‌گردید،‌توسط‌دولت‌ه11ای‌ارتج11اعی‌ع11ربی‌مث11ل‌دولت‌ه11ای‌عربس11تان‌س11عودی،‌قط11ر،‌ام11ارات‌و‌همک11اری‌طالبان‌پاکستانی‌و‌افغانستانی‌از‌طریق‌اعزام‌ک11ارگران‌آوارۀ�‌‌افغانس11تانی‌در‌کش11ورهای‌عربی‌خلیج‌به‌سوریه‌برای‌جنگیدن‌علی11ه‌رژیم‌بش11ار‌اس11د‌تش11کیل‌گردی11د.‌بع11د‌‌از‌پی11دایش‌"داعش"،‌نقشۀ�‌طالبان‌افغانستان‌این‌بود‌که‌لوای‌مذکور‌را‌به‌نف11ع‌"جبه11ۀ�‌النص11ره"‌تحت‌کن11ترل‌بگیرن11د‌و‌احتم11اال‌بیش11تر‌تق11ویت‌نماین11د.‌ولی‌متحق11ق‌س11اختن‌این‌نقش11ه‌مس11تلزم‌همکاری‌هم‌آهنگ‌میان‌دولت‌های‌عربستان‌سعودی‌و‌ترکی11ه‌ب11اهم‌و‌ب11ا‌طالب11ان‌افغانس11تان‌ب11ود،‌ام11ا‌چ11نین‌هم‌آهنگی‌ای‌به‌خ11اطر‌ب11روز‌اختالف1ات‌می11ان‌دولت‌ه11ای‌ترکی11ه‌و‌عربس11تان‌سعودی‌حاصل‌نگردید‌و‌در‌نتیجه‌نقشۀ�‌مذکور‌عملی‌نگردید.‌برعالوه‌تضعیف‌ش11دید‌"جبه11ۀ�‌النص11ره"‌در‌س11وریه‌و‌کال‌تض11عیف‌ش11دید‌"القاع11ده"‌در‌کش11ورهای‌مختل11ف‌جه11ان‌پس‌از‌پیدایش‌"داعش"‌باعث‌تضعیف‌"لوای‌خراس11ان"‌ن11یز‌گردی11د،‌زی11را‌"ل11وای‌خراس11ان"‌ن11یز‌دو‌پارچه‌شد‌و‌بخشی‌از‌نیروهای‌آن‌به‌"داعش"‌سوریه‌پیوست.‌این‌بخش‌نیز‌در‌اثر‌شکس11ت‌وسیع‌"داعش"‌در‌سوریه،‌عمدتا‌در‌اثر‌پیش‌برد‌جن11گ‌امپریالیس11تی‌ش11دید‌ویران‌گ11ر‌و‌تب11اه‌کننده‌توسط‌نیروهای‌روسی‌در‌سوریه،‌تارومار‌گردیده‌است.‌بخش‌مربوط‌به‌"جبه11ۀ�‌فتح‌شام"‌موازی‌با‌تضعیف‌خود‌این‌جبهه‌تضعیف‌گردیده‌و‌در‌وضعیت‌نا‌مس11اعد‌ق11رار‌گرفت11ه

است.‌‌‌‌

‌تا‌حال‌فکر‌می‌شد‌که‌اعزام‌جنگ‌جویان‌افغانستانی‌به‌سوریه‌ب11رای‌حم11ایت‌از‌رژیم‌بش11ار‌اس11د‌منحص11را‌ک11ار‌م11أمورین‌و‌نظامی11ان‌وابس11ته‌ب11ه‌جمه11وری‌اس11المی‌ای11ران‌اس11ت.‌ام11ا‌سخنرانی‌اخیر‌حاجی‌محمد‌محقق‌نشان‌داد‌که‌چنین‌نبوده‌است‌و‌ی11ا‌ح11داقل‌بع11د‌ازین‌ت11ا‌حدی‌چنین‌نخواهد‌بود.‌با‌وجودی‌که‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌جنگ‌علیه‌"داعش"‌در‌س11وریه‌را‌خاتمه‌یافته‌اعالم‌کرده‌است،‌اما‌جنگ‌ه11ای‌فرق11ۀ�‌م11ذهبی‌بط11ور‌کلی‌در‌س11وریه‌پای11ان‌نیافته‌است‌و‌جنگ‌علی11ه‌"جبه11ۀ�‌فتح‌ش11ام"‌و‌س11ایر‌مخ11الفین‌رژیم‌بش11ار‌اس11د‌و‌همچن11ان‌بقایای‌"داعش"‌سوریه‌باقی‌مانده‌است.‌با‌وجود‌این‌دیر‌یا‌زود‌تأثیرات‌منفی‌ی11ک‌ن11یروی‌چهل‌هزار‌نفری‌آموزش‌دیده‌در‌جنگ‌های‌فرقه‌یی‌م11ذهبی‌در‌س11وریه‌از‌لح11اظ‌نظ11ری‌و‌عملی‌مس11تقیما‌در‌افغانس11تان‌احس11اس‌خواه11د‌ش11د.‌‌ممکن‌اس11ت‌نیروه11ای‌ش11امل‌در‌آن‌"لشکر"،‌و‌یا‌حداقل‌بخشی‌از‌نیروهای‌آن،‌به‌ایران‌و‌یا‌حتی‌به‌افغانستان‌برگ11ردد.‌ممکن‌اس11ت‌نیروه11ای‌م11ذکور،‌ی11ا‌ح11داقل‌بخش11ی‌از‌آن‌نیروه11ا،‌تحت‌ن11ام‌ن11برد‌علی11ه‌"داعش"‌در‌افغانستان‌بسیج‌گردند‌و‌طبعا‌این‌بار‌به‌عنوان‌یک‌نیروی‌"شبه‌حربکی"‌و‌زیر‌چتر‌حمایت‌مستقیم‌نیروهای‌اش11غالگر‌امریک11ایی‌و‌از‌طری11ق‌تموی11ل،‌تجه11یز‌و‌تس11لیح‌توس11ط‌آن‌ه11ا‌و‌قسما‌سپاه‌پاسداران‌ایران.‌این‌احتمال‌نیز‌وجود‌دارد‌که‌تمویل،‌تجهیز‌و‌تسلیح‌این‌ن11یرو

کال‌و‌یا‌قسما‌به‌عنوان‌یک‌پروژۀ�‌مشترک‌روسی-‌ایرانی‌پیش‌برده‌شود.

‌در‌واقع‌حتی‌همان‌زمانی‌که‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌شعار‌"نه‌شرقی،‌نه‌غربی،‌جمهوری‌اسالمی"‌را‌مطرح‌می‌کرد‌این‌دولت‌ارتج11اعی‌هم‌ش11رقی‌و‌هم‌غ1ربی‌ب11ود‌و‌ب11ا‌ابرق1درت‌امپریالیستی‌امریکا‌و‌ابرقدرت‌سوسیال‌امپریالیستی‌شوروی‌و‌همچن11ان‌امپریالیس11ت‌ها‌و‌سوسیال‌امپریالیست‌های‌متحد‌آن‌ها‌کرشمه‌بازی‌داشت.‌جنگ‌های‌امپریالیستی‌و‌ارتجاعی‌در‌خاورمیانه‌یک‌بار‌دیگر-‌و‌این‌بار‌با‌وضوح‌هرچه‌تمامتر-‌نشان‌داد‌که‌این‌دولت‌ارتجاعی

‌می‌تواند،‌بنا‌به‌اقتضای‌منافع‌ارتجاعی‌منطقه‌یی‌اش،‌بطور‌همزمان‌در‌عراق‌متح11د‌جنگی‌ارتجاعی‌امپریالیست‌های‌امریکایی‌و‌در‌سوریه‌متحد‌جنگی‌امپریالیست‌های‌روس11ی‌باش11د.‌چنانچه‌در‌افغانستان‌نیز‌از‌زمان‌اشغال‌کشور‌توس11ط‌امپریالیس11ت‌های‌امریک11ایی‌ت11ا‌ح11ال‌گفت11ار‌و‌ک11ردار‌دو‌پهل11و‌داش11ته‌اس11ت؛‌ب11ه‌این‌معن11ا‌ک11ه‌از‌یک‌ج11انب‌رژیم‌دست‌نش11اندۀ�‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت‌و‌در‌واق11ع‌حض11ور‌اش11غالگرانۀ�‌خ11ود‌آن‌ه11ا‌در‌افغانس11تان‌را‌تائی11د‌می‌نماید‌و‌از‌جانب‌دیگر‌بخش‌هایی‌از‌طالبان‌را‌حداقل‌گاه‌گاهی‌تمویل‌و‌تجهیز‌می‌نماید.

‌ماهیت‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌و‌تشکیالتی‌"حزب‌وحدت‌اسالمی‌مردم‌افغانس11تان"‌و‌اح11زاب‌ارتج11اعی‌دیگ11ر‌مش11ابه‌ب11ه‌آن‌مبت11نی‌ب11ر‌بنی11ادگرایی‌ش11یعه،‌ناس11یونالیزم‌ق11ومی‌)ملی11تی(‌هزاره‌گی،‌چاکری‌به‌بارگاه‌جماران‌و‌جنگیدن‌در‌رکاب‌اشغالگران‌امریکایی‌و‌متحدین‌شان‌و‌شمولیت‌در‌رژیم‌دست‌نشاندۀ�‌اشغالگران‌امپریالیست‌است.‌این‌حزب‌و‌احزاب‌ارتجاعی‌مشابه‌دیگر‌م11داوما‌از‌لح11اظ‌م11ذهبی‌نقش‌فرق11ه‌گرایان11ه‌و‌از‌لح11اظ‌ملی11تی‌نقش‌تفرق11ه‌افگنانۀ�‌ض11د‌ملی‌نیرومن11د‌ب11ازی‌نم11وده‌ان11د‌و‌در‌آین11ده‌ن11یز‌نمی‌توانن11د‌چ11نین‌نقش11ی‌ب11ازی‌ننمایند.‌این‌احزاب‌حتی‌در‌میان‌شیعیان‌افغانس11تان‌و‌ح11تی‌در‌می11ان‌ملیت‌ه11زاره،‌چ11ه‌در‌زمان‌اشغال‌افغانستان‌توسط‌سوسیال‌امپریالیست‌های‌شوروی‌و‌چه‌بعد‌از‌آن،‌عام11ل‌و‌حامل‌تفرقه‌و‌خانه‌جنگی‌های‌خانمانسوز‌و‌جنایات‌ارتج11اعی‌بیش11مار‌ب11وده‌ان11د‌و‌هس11تند.‌شواهد‌نشان‌می‌دهد‌که‌سخنرانی‌مزدورمنشانۀ�‌حاجی‌محم11د‌محق1ق‌در‌ته11ران‌پس‌از‌ی11ک‌سلسله‌زمینه‌سازی‌های‌مقدماتی‌در‌داخل‌افغانستان‌صورت‌گرفته‌است‌و‌صرفا‌یک‌اب11راز‌نظر‌شخصی،‌آن‌طوری‌که‌خودش‌مدعی‌گردیده‌است،‌نمی‌باشد.‌این‌حزب‌قصد‌دارد‌تا‌به‌ط11رق‌گون11اگون‌و‌ح11تی‌ب11ا‌ظاهرس11ازی‌ه11ای‌ف11رهنگی‌جنگ‌ه11ای‌فرق11ه‌یی‌م11ذهبی‌را‌در‌افغانستان‌هرچه‌بیشتر‌دامن‌بزن11د‌ت11ا‌ب11دین‌طری11ق‌بتوان11د‌در‌خ11دمت‌ب11ه‌ب11اداران‌ای11رانی‌و‌امریکایی‌اش‌کم‌و‌کسری‌باقی‌نگذارد.‌مبارزه‌و‌مقاومت‌علیه‌اشغالگران‌و‌فرقه‌گرای11ان‌مذهبی‌"داعشی"‌نمی‌تواند-‌و‌نباید-‌در‌تابع‌از‌مط11امع‌و‌من11افع‌امپریالیس11تی‌اش11غالگرانۀ�‌امپریالیس11ت‌ه11ای‌امریک11ایی‌و‌متح11دین‌امپریالیس11تی‌و‌ارتج11اعی‌ش11ان‌و‌مط11امع‌و‌من11افع

وطنفروشانه‌و‌ارتجاعی‌رژیم‌پوشالی،‌منجمله‌مطامع‌و‌منافع‌حزب‌مزدوری‌که‌بطور‌

‌همزمان‌حلقۀ�‌غالمی‌امپریالیست‌ه11ای‌اش11غالگر‌امریک11ایی‌و‌ش11وونیزم‌جمه11وری‌اس11المیایران‌را‌به‌گردن‌دارد،‌پیش‌برده‌شود.‌‌

‌جنگ‌مذهبی‌فرقه‌یی‌که‌از‌یک‌جانب‌توسط‌عربستان‌سعودی‌و‌"داعشیان"‌و‌از‌جانب‌دیگر‌توسط‌جمه11وری‌اس11المی‌ای1ران‌و‌نیروه1ای‌م11زدورش‌دامن‌زده‌می‌ش11ود،‌اکن1ون‌سراس1ر‌منطقۀ�‌خاورمیانه،‌از‌سوریه‌و‌عراق‌تا‌یمن‌و‌بحرین،‌و‌افغانستان‌و‌پاکستان‌را‌فرا‌گرفته‌است.‌مردمان‌تحت‌ستم‌سراسر‌منطق11ه‌ح11ق‌و‌مس11ئولیت‌دارن11د‌ک11ه‌در‌عین‌مب11ارزه‌علی11ه‌ستمگران‌بومی‌و‌برتری‌طلبان‌و‌مداخله‌گران‌سعودی‌و‌ایرانی،‌مب11ارزه‌و‌مق11اومت‌علی11ه‌جنگ‌ها‌و‌مداخالت‌گوناگون‌امپریالیستی‌توس11ط‌امپریالیس11ت‌ه1ای‌امریک1ایی‌و‌روس11ی‌در‌کشورهای‌منطقه‌را‌نیز‌پیش‌ببرند.‌امپریالیس11ت‌ه11ای‌امریک11ایی‌و‌روس11ی‌در‌ح11ال‌حاض11ر‌تالش‌دارند‌که‌کشمکش‌ها‌و‌جنگ‌های‌فرقه‌یی‌مذهبی‌در‌منطقه‌را‌که‌توسط‌دولت‌های‌ارتجاعی‌سعودی‌و‌ایران‌دامن‌زده‌می‌شود‌را‌هرچه‌بیشتر‌در‌خ11دمت‌من11افع‌منطق11ه‌یی‌و‌جهانی‌امپریالیستی‌ش11ان‌ق11رار‌دهن11د.‌درین‌چه11ارچوب‌اس11ت‌ک11ه‌س11لطنت‌س11عودی‌یع11نی‌س11لطنتی‌ک11ه‌در‌رأس‌آن‌"خ11ادم‌ح11رمین‌ش11ریفین"‌ق11رار‌دارد‌و‌م11زدوران‌این‌س11لطنت‌از‌افغانستان‌و‌کشورهای‌دیگر،‌بدون‌هیچ‌شرمی‌در‌خدمت‌به‌امپریالیس11ت‌ه11ای‌امریک11ایی‌و‌اتحاد‌با‌صهیونیست‌های‌اسرائیلی‌معامله‌گری‌بر‌سر‌سرنوشت‌خل11ق‌رزمن11دۀ�‌فلس11طین‌و‌"قبلۀ�‌اول‌مس11لمانان"‌یع11نی‌بیت‌المق11دس‌را‌در‌پیش‌گرفت1ه‌ان1د.‌از‌ج11انب‌دیگ1ر‌در‌همین‌چهارچوب‌است‌که‌"جمهوری‌اسالمی‌]والیت‌فقیهی[‌ایران"‌و‌مزدورانش‌از‌افغانستان‌و‌کشور‌های‌دیگر،‌بدون‌هیچ‌شرمی‌و‌بطور‌همزمان‌در‌عراق‌در‌خدمت‌به‌امپریالیست‌ه11ای‌امریکایی‌و‌در‌سوریه‌در‌خدمت‌ب11ه‌امپریالیس11ت‌ه11ای‌روس11ی‌علی11ه‌س11نیان‌و‌وهابی11ان‌می

جنگند.‌‌‌‌‌‌

‌و‌در‌همین‌چهارچوب‌است‌که‌گفته‌میشود‌جنگجویان‌شیعۀ�‌افغانستانی‌متشکل‌در‌"لش11کر‌فاطمیون‌"‌حاال‌یک‌نیروی‌نظامی‌تقریبا‌چه11ل‌ه11زار‌نف11ری‌را‌تش11کل‌می‌دهن11د.‌در‌عکس‌العمل‌علیه‌فعالیت‌این‌"لشکر"‌در‌س11وریه‌اس11ت‌ک11ه‌در‌حمالت‌انتح11اری‌"داعش11یان"‌علی11ه‌اهالی‌ملکی‌شیعه‌و‌مساجد‌و‌تکیه‌خانه‌های‌ش11یعیان‌در‌ش11هرهای‌کاب11ل،‌ه11رات‌و‌م11زار‌و‌همچنان‌گروگان‌گیری‌آنها‌در‌مسیر‌بزرگ‌راه‌ها‌تا‌ح11ال‌بیش11تر‌از‌ی11ک‌ه11زار‌نف1ر‌کش1ته‌و‌زخمی‌شده‌اند.‌با‌یقین‌کامل‌می‌توان‌گفت‌که‌گفتار‌و‌کردار‌کنونی‌حاجی‌محم11د‌محق11ق‌و‌حزب‌تحت‌رهبری‌اش،‌دامنۀ�‌این‌جنگ‌فرقه‌یی‌مذهبی‌و‌تلفات‌ناشی‌از‌آن‌را‌بیش11تر‌از‌پیش‌در‌کشور‌افزایش‌خواهد‌داد‌و‌تلفات‌و‌صدمات‌اهالی‌ملکی‌کشور‌نیز‌بیش11تر‌از‌پیش

افزایش‌خواهد‌یافت.‌

‌اما‌"رهبرانی"‌مثل‌حاجی‌محمد‌محقق‌و‌افراد‌مشابه‌با‌او‌بدون‌هیچ‌تش11ویش‌و‌دله11ره‌ای‌از‌افزایش‌این‌تلفات‌و‌صدمات،‌کماکان‌به‌فرقه‌گرایی‌های‌م11ذهبی،‌بخ11اطر‌ادام11ۀ�‌حی11ات‌سیاسی‌ننگین‌شان،‌ادامه‌خواهند‌داد.‌سزاوار‌دقت‌است‌ک11ه‌محم11د‌ک11ریم‌خلیلی‌و‌"ح11زب‌وحدت‌اسالمی‌افغانستان"‌تحت‌رهبری‌اش،‌علیرغم‌تعل1ق‌داش1تن‌ب1ه‌جن1اح‌ح11اکم‌اش1رف‌غنی‌در‌رژیم‌دست‌نشانده،‌نیز‌تا‌حال‌حاضر‌نشده‌اند‌که‌دلقک‌بازی‌سیاسی‌اخ11یر‌ح11اجی‌محمد‌محقق‌را‌حداقل‌در‌لفظ‌محکوم‌نمایند،‌آنهم‌در‌حالی‌که‌دفتر‌ریاست‌جمهوری‌رژیم‌دست‌نشانده،‌حرکت‌اخیر‌ح11اجی‌محم11د‌محق11ق‌در‌ته11ران‌را‌رس11ما‌محک1وم‌نم11وده‌و‌آن‌را‌خالف‌سیاست‌بین‌المللی‌به‌اصطالح‌حکومت‌وح11دت‌ملی‌افغانس11تان‌خوان11ده‌اس11ت.‌نکت11ۀ�‌جدی‌قابل‌دقت‌این‌اس11ت‌ک11ه‌از‌یکط11رف‌ح11اجی‌محم11د‌محق11ق‌در‌ی11ک‌اجتم11اع‌بین‌المللی‌متشکل‌از‌ثناگویان‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌در‌تهران‌و‌در‌واقع‌م11ورد‌حم11ایت‌امپریالیس11ت‌های‌روسی،‌از‌"لشکر‌فاطمیون"‌در‌سوریه‌و‌جنرال‌قاسم‌سلیمانی‌ایرانی‌تمجید‌و‌تقدیر‌کرد‌و‌تقریبا‌همزمان‌با‌آن‌وزی11ر‌دف11اع‌رژیم‌پوش11الی‌در‌کنف11رانس‌بین‌المللی‌متش11کل‌از‌نمایندگان‌چهل‌و‌چند‌کشور‌اسالمی‌شامل‌در‌"ائتالف‌بین‌المللی‌مب11ارزه‌علی11ه‌تروری11زم"‌که‌تحت‌ره11بری‌س11لطنت‌س11عودی‌و‌در‌واق11ع‌م11ورد‌حم11ایت‌امپری11الیزم‌امریک11ا‌ق11رار‌دارد،

شرکت‌نمود.‌

‌ب11دین‌ت11رتیب‌واض11ح‌اس11ت‌ک11ه‌اش11غالگران‌امپریالیس11ت،‌جناح‌ه11ای‌مختل11ف‌رژیم‌پوش11الی،‌اشغالگران‌مرتجمع‌"داعشی"‌و‌همچنان‌دو‌قدرت‌ارتج11اعی‌برت11ری‌طلب‌در‌منطق11ه‌یع11نی‌سلطنت‌سعودی‌و‌جمهوری‌اسالمی‌ایران‌از‌جوانب‌مختلف‌جنگ‌های‌فرق11ه‌یی‌م11ذهبی‌را‌در‌افغانستان‌و‌منطقه،‌بخاطر‌تأمین‌منافع‌خود‌و‌قدرت‌ه11ای‌امپریالیس11تی‌م11دافع‌ش11ان،

شعله‌ور‌ساخته‌اند‌و‌بیشتر‌از‌پیش‌دامن‌می‌زنند.

‌جنبش‌انقالبی‌و‌کمونیستی‌افغانستان‌وظیفه‌دارد‌که‌ضمن‌توجه‌به‌وظیفۀ�‌عمدۀ�‌مب11ارزه‌و‌مقاومت‌علیه‌اشغالگران‌امپریالیست،‌رژیم‌پوشالی‌و‌اشغالگران‌مرتجع‌داعشی‌و‌تالش‌برای‌تکامل‌این‌مب11ارزه‌و‌مق11اومت‌ب11ه‌ی11ک‌مب11ارزه‌و‌مق11اومت‌هم11ه‌جانب11ۀ�‌ملی‌م11ردمی‌و‌انقالبی‌بر‌محور‌تدارک،‌برپ11ایی‌و‌پیش11برد‌جن11گ‌مق11اومت‌ملی‌م11ردمی‌و‌انقالبی،‌مب11ارزه‌علی11ه‌اش11کال‌گون11اگون‌جن11گ‌ه11ای‌فرق11ه‌یی‌م11ذهبی‌در‌افغانس11تان‌را‌پیش‌ب11برد.‌پیش11برد‌مؤفقانۀ�‌این‌مبارزه‌نه‌تنها‌مستلزم‌تالش‌و‌کوشش‌برای‌همس11ویی‌بخش11یدن‌ب11ه‌مب11ارزات‌نیروها‌و‌شخصیت‌ه11ای‌کمونیس11ت،‌انقالبی،‌ملی‌و‌دموکراتی11ک‌در‌افغانس11تان‌اس11ت‌بلک11ه‌چ11نین‌همس11ویی‌و‌هم11آهنگی‌مب11ارزاتی‌در‌س11طح‌منطق11ه‌را‌ن11یز‌طلب‌می‌نمای11د.‌ح11زب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌مسئولیت‌خود‌می‌دان11د‌ک11ه‌در‌راه‌ت11أمین‌این‌هم11آهنگی

مبارزاتی‌در‌سطح‌کشور‌و‌منطقه‌تالش‌پیگیر‌به‌خرچ‌دهد.

‌ب11ه‌پیش‌در‌راه‌مب11ارزۀ�‌پیگ11یر‌علی11ه‌جن11گ‌ه11ای‌فرق11ه‌یی‌م11ذهبی‌در‌افغانس11تان‌ومنطقه!

ح1زب‌کم1ونیس11ت‌)مائوئیس1ت(‌افغ1انس1تان(‌2017)‌دوم‌دسامبر‌1396یازدهم‌قوس‌

**********************9

صدمین‌سال‌گرد‌‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌را‌هرچه‌با‌شکوه‌تر‌تجلیل

نماییم!‌صدمین‌سال‌گرد‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌فرارسید.‌صد‌سال‌پیش‌از‌ام11روز‌پرولتاری11ای‌انقالبی‌روسیه‌و‌متحدینش‌تحت‌رهبری‌حزب‌پیش‌آهنگ‌پرولتاریا‌در‌روسیه‌قیام‌عمومی‌مس11لحانه‌علیه‌حاکمیت‌ارتجاعی‌تحت‌رهبری‌کرنس11کی‌را‌برپ11ا‌نم11وده‌و‌پس‌از‌س11رنگونی‌قه11ری‌آن‌حاکمیت‌ضد‌انقالبی،‌یعنی‌سرنگونی‌قه11ری‌ح11اکمیت‌س11رمایه‌داران‌و‌فی11وداالن،‌ح11اکمیت‌انقالبی‌کارگران‌و‌متحدینش‌را‌در‌سراس1ر‌قلم1رو‌وس1یع‌آن‌کش11ور،‌ک1ه‌تقریب1ا‌ی11ک‌هفتم‌تمام‌خشکۀ�‌روی‌زمین‌را‌در‌بر‌می‌گرفت،‌ایجاد‌نمودند‌و‌کل‌قدرت‌سیاس11ی‌ب11ه‌ش11وراهای

کارگران،‌دهقانان‌و‌سربازان‌تعلق‌گرفت.‌

‌پیروزی‌انقالب‌اکتوبر‌و‌تأسیس‌دولت‌انقالبی‌پرولتری‌)دیکتاتوری‌پرولتاریا(‌در‌روسیه‌ن11ه‌تنها‌در‌اثر‌سرنگونی‌حاکمیت‌سرمایه‌داران‌و‌فیوداالن‌ممکن‌و‌میسر‌گردید،‌بلکه‌در‌نتیجۀ�‌این‌انقالب‌تمامی‌ملل‌ساکن‌در‌روسیۀ�‌تزاری،‌که‌به‌حق‌زندان‌ملل‌اسیر‌ن11ام‌گرفت11ه‌ب11ود،‌پس‌از‌سرنگونی‌شوونیزم‌ستم‌گرانۀ�‌روس،‌به‌استقالل‌و‌آزادی‌حقیقی‌رسیدند‌و‌همه‌ب11ا‌کسب‌حق‌تع11یین‌سرنوش11ت،‌به‌ش11مول‌ح11ق‌ج11دایی‌و‌اس11تقالل،‌در‌جمهوری‌ه11ای‌مس11تقل‌سازمان‌دهی‌شدند‌و‌با‌اتحاد‌انترناسیونالیستی‌در‌یک‌اتح11اد‌انقالبی‌به‌ن11ام‌"اتح11اد‌جم11اهیر

شوروی‌سوسیالیستی"‌متشکل‌گردیدند.‌

‌به‌این‌ترتیب‌اتحاد‌جماهیر‌شوروی‌سوسیالیس1تی‌ب1ه‌عن1وان‌ی1ک‌اتح11اد‌انترناسیونالیس11تی‌ملل‌مختلف‌اروپایی‌و‌آسیایی،‌نه‌تنها‌از‌لحاظ‌ایدیولوژیک-‌سیاسی‌بلکه‌از‌لحاظ‌‌پراتیکی‌و‌عینی‌نیز‌پلی‌میان‌غرب‌امپریالیستی‌سرمایه‌دارانه‌و‌کش11ورها‌و‌مل11ل‌تحت‌س11تم‌جه11ان‌گردید‌و‌توپ‌های‌انقالب‌اکتوبر‌مارکسیزم‌را‌به‌چین،‌هند،‌ایران،‌ترکیه‌و‌سایر‌کش11ورها‌و

ملل‌تحت‌ستم‌انتقال‌داد‌و‌آن‌را‌به‌معنای‌واقعی‌کلمه‌در‌سطح‌جهان‌گسترش‌داد.‌‌‌‌‌‌

‌دیکتاتوری‌پرولتاریا‌در‌اتحاد‌جماهیر‌شوروی‌سوسیالیستی،‌نه‌تنه11ا‌در‌بخش‌ه11ای‌اروپ11ایی‌شوروی‌شوونیزم‌مردساالر‌سرمایه‌دارانه‌را‌از‌قدرت‌برانداخت،‌ستم‌بر‌زنان‌را‌قاطعان11ه‌مورد‌ضربت‌قرار‌داد‌و‌مبارزات‌زنان‌را‌به‌نحو‌قدرت‌من11دی‌به‌س11وی‌مح11و‌کام11ل‌ش11وونیزم‌مردساالر‌و‌ستم‌جنسیتی‌سوق‌داد،‌بلکه‌شوونیزم‌مردساالر‌و‌ستم‌نیمه‌فیودالی‌بر‌زن11ان‌را‌در‌مناطق‌آسیایی‌شوروی،‌که‌نسبت‌ب11ه‌من11اطق‌اروپ11ایی‌ش11وروی‌کم‌ت11ر‌س11رمایه‌دارانه‌شده‌بود،‌نیز‌از‌قدرت‌بر‌انداخت‌که‌در‌نتیجۀ�‌آن‌زنان‌به‌چنان‌حقوق‌و‌آزادی‌ه11ایی‌رس11یدند

که‌تا‌آن‌زمان‌در‌تاریخ‌مکتوب‌انسان‌بی‌سابقه‌بود.

‌بدین‌ترتیب‌پیروزی‌انقالب‌اکتوبر‌و‌تأسیس‌دولت‌انقالبی‌پرولتاریا‌)دیکت11اتوری‌پرولتاری11ا(‌در‌اتحاد‌جماهیر‌شوروی‌سوسیالیستی،‌"عصر‌امپریالیزم"‌را،‌که‌از‌اواخر‌ق11رن‌ن11زدهم‌ب11ا‌تکامل‌سرمایه‌داری‌رقابت‌آزاد‌به‌سرمایه‌داری‌انحص11اری‌در‌اروپ11ا‌ش11روع‌ش11ده‌ب11ود،‌عمال‌مبدل‌به‌"عصر‌امپریالیزم‌و‌انقالبات‌پرولتری"‌کرد‌و‌ای11دیولوژی‌و‌علم‌انقالب‌پرول11تری‌را

وارد‌دومین‌مرحلۀ�‌تکاملی‌اش،‌یعنی‌مارکسیزم-‌لنینیزم‌نمود.

‌رهبری‌مبارزه‌برای‌رسمیت‌بخشیدن‌بین‌المللی‌به‌مارکس11یزم-‌لنین11یزم‌ب11ه‌عن11وان‌دومین‌مرحله‌در‌تکامل‌ای11دیولوژی‌و‌علم‌انقالب‌پرول11تری،‌خ11دمتی‌ب11ود‌ک11ه‌توس11ط‌اس11تالین،‌این

مارکسیست-‌لنینیست‌کبیر‌و‌ادامه‌دهندۀ�‌راه‌لنین،‌صورت‌گرفت.‌

‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌نه‌تنها‌انترناسیونال‌دوم‌را‌که‌نظرا‌و‌عمال‌تغییر‌م11اهیت‌داده‌و‌ب11ه‌ی11ک‌انترناس11یونال‌زرد‌مب11دل‌ش11ده‌ب11ود‌از‌اعتب11ار‌ان11داخت،‌بلک11ه‌زمین11ۀ�‌تش11کیل‌و‌گس11ترش‌انترناسیونال‌کمونیستی‌یا‌انترناسیونال‌سوم‌را‌که‌اح11زاب‌کمونیس11ت‌کش11ورهای‌مختل11ف‌جهان،‌اعم‌از‌کشورهای‌امپریالیستی‌و‌کش11ورهای‌تحت‌س1تم‌امپری11الیزم،‌را‌در‌خ11ود‌ج11ای‌داده‌بود،‌فراهم‌نمود.‌به‌این‌ترتیب‌جنبش‌کمونیستی‌)مارکسیستی-‌لنینیس11تی(،‌در‌عم11ل‌ب11ه‌ی11ک‌جنبش‌کمونیس11تی‌بین‌المللی‌متش11کل‌در‌ی11ک‌تش11کیالت‌کمونیس11تی‌بین‌المللی‌)انترناسیونال‌سوم‌یا‌انترناسیونال‌کمونیسستی(،‌عل11یرغم‌ن11واقص‌معی11نی،‌س11ازمان‌دهی

گردید.‌‌‌

‌کمون‌پاریس‌قبال‌نشان‌داده‌بود‌که‌پرولتاریا‌فقط‌از‌راه‌زور‌یعنی‌فقط‌با‌توسل‌به‌قی11ام‌مسلحانه‌و‌جنگ‌می‌تواند‌قدرت‌سیاسی‌را‌کسب‌نماید.‌اما‌کمون‌پاریس‌با‌ع11دم‌ق1اطعیت،‌با‌حاکمیت‌محلی‌و‌غیر‌سرتاسری،‌با‌بافت‌عم11دتا‌انارشیس11تی‌و‌ب11ا‌عم11ر‌کم‌ت11ر‌از‌یک‌ونیم‌ماه‌خود‌نتوانست‌عمال‌در‌ساختمان‌سوسیالیزم‌یک‌الگوی‌ج11دی‌قاب11ل‌تعقیب‌ارائ11ه‌نمای11د.‌بنابرین‌تجربۀ�‌ساختمان‌سوسیالیزم‌در‌اتحاد‌جماهیر‌ش11وروی‌سوسیالیس11تی،‌اولین‌تجرب11ۀ�

عملی‌ساختمان‌سوسیالیستی‌پرولتاریا‌در‌جهان‌بود.‌

‌ام1ا‌عل1یرغم‌کم‌ب11ودات‌و‌ن1واقص،‌تجرب1ۀ�‌س1اختمان‌سوس1یالیزم‌در‌اتح1اد‌جم11اهر‌ش1وروی‌%(‌مثبت‌بود.‌این‌تجربه‌از‌لحاظ‌مب11ارزه‌ب1رای‌ن1ابودی‌اس11تثمار‌و70سوسیالیستی‌عمدتا‌)

‌ستم‌و‌تأمین‌حقوق‌کارگران،‌دهقانان،‌مل11ل‌تحت‌س11تم‌و‌زن11ان‌و‌هم‌چن11ان‌از‌لح11اظ‌رش11د‌اقتصادی‌به‌آن‌چنان‌دست‌آوردهای‌تاریخی‌مثبت‌نائل‌گردید‌که‌ت11ا‌آن‌زم11ان‌مث11ل‌و‌مانن11دی

در‌جهان‌و‌در‌تاریخ‌مکتوب‌انسان‌نداشته‌است.‌

‌دولت‌و‌خلق‌های‌اتح11اد‌جم11اهیر‌ش1وروی‌سوسیالیس1تی‌در‌جن1گ‌علی1ه‌ارتش‌ه1ای‌س1فید‌و‌م11داخالت‌ق11درت‌های‌امپریالیس11تی‌و‌س11پس‌در‌زم11ان‌جن11گ‌جه11انی‌دوم‌در‌جن11گ‌مق11اومت‌قهرمانانۀ�‌ضد‌فاشیستی،‌علیرغم‌کم‌بودات‌بسیار‌جدی،‌قهرمانی‌هایی‌از‌خود‌نشان‌دادند‌که‌تا‌آن‌زمان‌در‌تاریخ‌جنگ‌ها‌در‌جهان‌کم‌نظیر‌و‌به‌یک‌معنی‌حتی‌بی‌نظیر‌بود.‌در‌نتیجۀ�‌پیروزی‌عظیم‌اتحاد‌جماهیر‌شوروی‌سوسیالیستی‌در‌جنگ‌کبیر‌ض11د‌فاشیس11تی‌در‌جری11ان

‌‌بود‌که‌اردوگاه‌سوسیالیستی،1949جنگ‌جهانی‌دوم‌و‌سپس‌پیروزی‌انقالب‌چین‌در‌سال‌‌علیرغم‌درخشش‌مستعجل‌و‌کوتاه‌مدت‌خود،‌پا‌به‌عرصۀ�‌وجود‌گذاشت‌و‌تقریبا‌ی11ک‌س11وم

قلمرو‌و‌جمعیت‌جهان‌را‌در‌بر‌گرفت.‌‌

‌ولی‌در‌عین‌حال‌طبیعی‌ب11ود‌ک11ه‌تجرب11ۀ�‌س11اختمان‌سوس11یالیزم‌در‌ش11وروی‌ب11ا‌کمب11ودات‌و‌ن11واقص‌ج11دی‌تیوری11ک‌و‌عملی‌ای‌مواج11ه‌گ11ردد‌ک11ه‌ح11داقل،‌طب11ق‌محاس11بات‌تخمی11نی

مائوتسه‌دون‌و‌حزب‌کمونیست‌چین،‌سی‌فیصد‌مجموع‌آن‌تجربه‌را‌در‌بر‌بگیرد.‌‌‌

‌ام11ا‌اش11تباهات‌تیوری11ک‌و‌عملی‌زم11ان‌اس11تالین‌در‌س11اختمان‌سوس11یالیزم‌و‌در‌رواب11ط‌بین‌المللی‌شوروی،‌و‌عوامل‌عینی‌و‌ذهنی‌دیگری،‌زمینه‌ساز‌آن‌گردید‌که‌پس‌از‌درگذشت‌وی‌رویزیونیس11ت‌های‌م11درن‌ش11وروی‌)رویزیونیس11ت‌های‌خروش11چفی(‌"ت11یر‌خالص"‌ب11ر‌سوسیالیزم‌در‌شوروی‌را‌شلیک‌کنند‌و‌در‌واقع‌از‌طریق‌یک‌کودتای‌رویزیونیس11تی‌ق11درت‌را‌قبضه‌نموده‌انقالب‌را‌سرنگون‌سازند‌و‌سرمایه‌داری‌را‌تقریبا‌سه‌ده11ه‌بع11د‌از‌پ11یروزی

انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌در‌"شوروی"‌احیاء‌نمایند.‌‌از‌آن‌پس‌"ح11زب‌کمونیس11ت‌ش11وروی"‌و‌"اتح11اد‌جم11اهیر‌ش11وروی‌سوسیالیس11تی"‌ص11رفا‌نام‌هایی‌بودند‌که‌باالی‌یک‌حزب‌بورژوایی‌بروکراتی11ک‌و‌ی11ک‌دولت‌سوس11یال‌امپریالیس11تی‌اطالق‌می‌گردید‌تا‌ماهیت‌سرمایه‌داران11ۀ�‌رویزیونیس11تی‌و‌سوس11یال‌امپریالیس11تی‌آن‌ه11ا‌را‌بپوشاند.‌از‌آن‌پس‌هرچه‌در‌داخل‌"شوروی"‌و‌در‌سایر‌کشورهای‌جهان‌توسط‌"ش11وروی"

‌انجام‌یافت،‌دیگر‌ربطی‌به‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌و‌اهداف‌نظری‌و‌عملی‌آن‌انقالب‌نداش11ت،‌بلکه‌در‌ضدیت‌ب11ا‌من11افع‌علی11ای‌پرولتاری11ای‌"ش11وروی"،‌پرولتاری11ای‌بین‌المللی‌و‌خلق‌ه11ای

جهان‌بود‌و‌به‌بخشی‌از‌ضد‌انقالب‌در‌جهان‌تعلق‌داشت.‌

‌شوروی‌سوس11یال‌امپریالیس11تی‌طی‌دورۀ�‌کوت11اه‌س11ردم‌داری‌خروش11چف‌و‌چن11د‌س11ال‌اول‌س11ردم‌داری‌بریژن11ف‌نی11از‌داش11ت‌ک11ه‌در‌ت11دارک‌ب11رای‌دس11ت‌اندازی‌های‌بع11دی‌سوس11یال‌امپریالیستی‌به‌اطراف‌و‌اکناف‌جهان،‌شیوه‌های‌غلیظ‌آشتی‌جویی‌و‌مصالحه‌ب11ا‌ابرق11درت‌امپریالیستی‌رقیب‌یعنی‌امپریالیزم‌امریکا‌و‌متحدینش‌را‌در‌پیش‌بگیرد.‌ام11ا‌پس‌از‌س11پری‌ش11دن‌آن‌دورۀ�‌کوت11اه،‌خ11ود‌و‌متح11دین‌سوس11یال‌امپریالیس11ت‌و‌رویزیونیس11ت‌دیگ11رش‌ب11ه‌شیوه‌های‌کودتاگری‌و‌مداخالت‌نظامی‌و‌حتی‌تجاوز‌و‌اشغال‌گری‌مستقیم‌علیه‌کشورها‌و‌ملل‌تحت‌ستم‌جهان‌متوصل‌گردیدند‌تا‌سهم‌سوسیال‌امپریالیستی‌خود‌از‌جهان‌را‌بیش‌تر‌سازند.‌در‌اوج‌این‌عربده‌کشی‌ها‌و‌چنگ‌ودندان‌نشان‌دادن‌های‌خرس‌قطبی‌بود‌ک11ه‌کش11ور‌و‌مردمان‌کشور‌ما‌در‌ابتدا‌توسط‌کودتاهای‌مداخله‌گران11ه‌سوسیال‌امپریالیس11ت‌ها‌لگ11دمال‌گردیدند‌و‌سپس‌مورد‌تجاوز‌و‌اشغال‌گری‌سوسیال‌امپریالیستی‌ددمنشانه‌ای‌قرار‌گرفتند‌که‌تأثیرات‌خون‌بار‌و‌ویران‌گرش‌آن‌چنان‌عمیق‌و‌گسترده‌بوده‌و‌هست‌که‌نه‌تنها‌طی‌سه‌دهۀ�‌گذشته‌و‌تا‌هم‌اکنون‌با‌پوست‌و‌گوشت‌و‌تا‌مغز‌استخوان‌خود‌احساس‌می‌کنیم،‌بلکه

به‌عنوان‌یک‌صفحۀ�‌تاریک‌در‌تاریخ‌کشور‌و‌مردمان‌کشور‌ماندگار‌خواهد‌بود.‌

‌در‌عین‌حال‌باید‌تأکید‌کرد‌که‌مقاومت‌حماسی‌مردمان‌کشور‌علیه‌این‌تجاوز‌و‌اشغال‌گری‌سوسیال‌امپریالیستی‌و‌قربانی‌های‌بی‌همتایی‌که‌در‌مقابله‌علیه‌این‌تجاوز‌و‌اش11غال‌گری‌سوسیال‌امپریالیستی‌متقبل‌گردیدند،‌علیرغم‌خالءهای‌عظیم‌و‌وحشتناک‌ارتجاعی‌ای‌ک11ه‌از‌یک‌جهت‌راه‌صاف‌کن‌تجاوز‌و‌اشغال‌گری‌امپریالیستی‌جاری‌بر‌کشور‌و‌مردمان‌کش11ور‌گردیده‌است،‌صفحۀ�‌درخشانی‌از‌ظرفیت‌جان‌ب11ازی‌و‌ایث11ار‌مردم11ان‌کش11ور‌علی11ه‌تج11اوز‌و‌اشغال‌گری‌سوسیال‌امپریالیستی‌و‌هر‌نوع‌تج11اوز‌و‌اش11غال‌گری‌امپریالیس11تی‌و‌ارتج11اعی

خارجی‌دیگری‌را‌نشان‌می‌دهد.‌

‌با‌وجودی‌که‌امروز‌در‌جهان‌هیچ‌کشور‌سوسیالیستی‌وجود‌ن11دارد‌و‌در‌تم11امی‌کش11ورهای‌سوسیالیستی‌سابق،‌ب1ه‌ش1مول‌چین،‌انقالب1ات‌پیروزمن1د‌سوسیالیس11تی‌س1رنگون‌ش1ده‌و‌سرمایه‌داری‌احیاء‌گردیده‌است،‌عصر‌کماکان‌همان‌"عصر‌امپریالیزم‌و‌انقالبات‌پرول11تری"

باقی‌مانده‌است.‌

‌ادغ11ام‌کام11ل‌اقتص11ادی‌روس11یۀ�‌امپریالیس11تی‌و‌چین‌سوسیال‌امپریالیس11تی‌ب11ه‌اقتص11اد‌س11رمایه‌داری‌امپریالیس11تی‌اگ11ر‌از‌یک‌ج11انب‌گلوبالزیس11یون‌س11رمایه‌داری‌امپریالیس11تی‌را‌وسیعا‌گسترش‌داده‌است‌از‌جانب‌دیگر‌باعث‌تش11دید‌تض11اد‌می11ان‌ق11درت‌های‌امپریالیس11تی‌به‌خاطر‌تقسیم‌مجدد‌در‌جهان‌در‌ح11ال‌چن11د‌قط11بی‌ش11دن‌گردی11ده‌اس11ت.‌در‌چ11نین‌ح11التی‌ابرقدرت‌امپریالیستی‌قرار‌گرفته‌در‌مسیر‌افول‌استراتژیک،‌یعنی‌ابرق11درت‌امپریالیس11تی‌امریکا،‌در‌تالش‌مذبوحانه‌برای‌حفظ‌نفوذ‌اقتصادی‌و‌سیاس11ی‌خ11ود‌ب11ر‌جه11ان‌و‌گس11ترش‌آن،‌دست‌یازی‌تندروانه‌به‌استقراض‌دولتی‌و‌غیر‌دولتی‌ه11زاران‌میلی11ارد‌دال11ری‌و‌تحمی11ل‌اجحافات‌سرمایۀ�‌مالی‌اقتصاد‌نیو‌لی11برالی‌ب11ر‌توده‌ه11ا‌را‌در‌پیش‌گرفت11ه‌و‌ازین‌ط11رق‌هم‌بحران‌جاری‌نظام‌امپریالیستی‌را‌و‌هم‌عکس‌العمل‌توده‌های‌جه11ان‌علی11ه‌آن‌را‌عمیق‌ت11ر‌و

گسترده‌تر‌می‌سازد.‌‌‌‌

‌تالش‌های‌مذبوحانه‌برای‌حل‌بحران‌مالی‌تقریبا‌یک‌دهه‌پیش‌نتیجه‌ای‌ج11ز‌شکس11ت‌پی‌در‌پی‌نداشته،‌باعث‌تشدید‌تمامی‌تضادهای‌بزرگ‌جهانی‌)تضاد‌ملل‌و‌خلق‌های‌تحت‌س11تم‌ب11ا‌امپریالیزم،‌تضاد‌پرولتاریا‌با‌بورژوازی‌در‌کش11ور‌های‌امپریالیس11تی‌و‌س11رمایه‌داری‌و‌تض11اد‌قدرت‌های‌امپریالیستی‌با‌هم‌دیگر‌شان(‌یعنی‌افزایش‌بحران‌گردیده‌است.‌امپریالیست‌ها،‌در‌رأس‌امپریالیست‌های‌امریکایی،‌حسب‌معمول‌بار‌بحران‌و‌اف11زایش‌بح11ران‌را‌ب11ه‌دوش‌توده‌های‌کشورهای‌امپریالیستی‌و‌ملل‌و‌خلق‌های‌تحت‌ستم‌جهان‌می‌اندازند‌و‌راه‌اندازی‌جنگ‌ه11ای‌تجاوزکاران11ه‌و‌اش11غال‌گرانۀ�‌امپریالیس11تی‌و‌جنگ‌ه11ای‌نی11ابتی‌امپریالیس11تی‌و

‌ارتجاعی‌و‌افزایش‌جنگ‌های‌مذکور‌علیه‌ملل‌و‌خلق‌های‌تحت‌ستم‌جهان‌را‌در‌پیش‌گرفتهاند.

‌طبیعی‌است‌که‌عکس‌العم11ل‌ت11وده‌ه11ا‌علی11ه‌این‌هم11ه‌اجحاف11ات‌امپریالیس11تی‌و‌ارتج11اعی‌چیزی‌جز‌مقاومت‌و‌مب1ارزه‌علی11ه‌امپریالیس11ت‌ها‌و‌م11زدوران‌و‌دست‌نش11اندگان‌ش1ان‌چ11یز

دیگری‌نمی‌تواند‌باشد.‌‌

‌وظیفه‌و‌رسالت‌تاریخی‌ما‌اس11ت‌ک11ه‌در‌تجلی11ل‌از‌ص11دمین‌س11ال‌گرد‌انقالب‌کب11یر‌اکت11وبر،‌یک‌بار‌دیگر‌روی‌آموختن‌از‌درس‌های‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر‌تأکید‌وی11ژه‌نم11اییم‌و‌این‌درس‌ه11ا‌را،‌در‌پرتو‌ایدیولوژی‌و‌علم‌انقالب‌پرولتری‌تکامل‌یافته‌به‌مرحلۀ�‌سوم‌یعنی‌مارکس11یزم-‌لنین11یزم-‌م11ائوئیزم،‌در‌مب11ارزه‌و‌مق11اومت‌ض11د‌امپریالیس11تی‌و‌ض11د‌ارتج11اعی‌ج11اری‌در

افغانستان‌و‌جهان‌به‌کار‌بندیم.

‌ما‌باید‌حزب‌انقالبی‌پرولتاریا‌در‌افغانستان‌را‌اس11تحکام‌و‌گس11ترش‌دهیم؛‌م11ا‌بای11د‌خ11ط‌و‌مشی‌صحیح‌ادیولوژیک-‌سیاسی‌و‌تشکالتی‌حزب‌انقالبی‌پرولتاریا‌در‌کش11ور‌را‌بیش‌ت11ر‌از‌پیش‌حدادی‌نماییم،‌ما‌بای11د‌مب11ارزه‌علی11ه‌ان11واع‌اپورتون11یزم،‌در‌رأس‌مب11ارزه‌علی11ه‌تس11لیم‌طلبی‌در‌قبال‌دشمنان‌عمدۀ�‌کشور‌و‌مردمان‌کشور،‌را‌هرچه‌بیش‌ت11ر‌ش11گوفا‌س11ازیم؛‌م11ا‌باید‌برای‌شگوفایی‌و‌استحکام‌و‌گسترش‌جنبش‌انقالبی‌توده‌یی‌از‌هیچ‌تالش‌و‌کوششی‌دریغ‌نه‌ورزیم.‌ما‌باید‌نیک‌بدانیم‌که‌در‌شرایط‌کشوری‌مثل‌افغانستان،‌شکل‌عمدۀ�‌جنبش‌انقالبی‌توده‌یی‌جنگ‌خلق‌و‌شکل‌عمدۀ�‌سازمان‌دهی‌توده‌یی‌ارتش‌خلق‌است.‌فقط‌ب11دین‌صورت‌اس11ت‌ک11ه‌ق11ادر‌خ11واهیم‌ب11ود‌در‌می11دان‌رزم‌مق11اومت‌ملی‌م11ردمی‌و‌انقالبی‌علی11ه‌اشغال‌گران‌امپریالیست‌و‌مرتجع‌و‌رژیم‌دست‌نشانده،‌که‌شکل‌مشخص‌کنونی‌جن11گ‌خل11ق‌در‌افغانستان‌است،‌حضور‌پیدا‌نماییم‌و‌درین‌میدان‌از‌من11افع‌ک11ارگران،‌دهقان11ان‌و‌س11ایر

اقشار‌و‌طبقات‌خلق‌های‌کشور‌دفاع‌نماییم.

زنده‌باد‌درس‌های‌عظیم‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر!

زنده‌باد‌آموزش‌های‌لنین‌کبیر‌و‌استالین‌بزرگ!

به‌پیش‌در‌راه‌تجلیل‌هرچه‌با‌شکوه‌تر‌صدمین‌سال‌گرۀ�‌انقالب‌کبیر‌اکتوبر!

حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان(‌1396)پنجم‌عقرب‌‌2017اکتوبر‌26

**********************10

به‌حزب‌کمونیست‌مائوئیست‌فرانسه:رفقای‌عزیز!

‌81با‌اندوه‌فراوان‌اطالع‌یافتیم‌که‌رفیق‌پی‌یر،‌یکی‌از‌اعضای‌رهبری‌حزب‌شما،‌به‌عم11ر‌‌سالگی‌در‌گذشته‌است.‌بدین‌وسیله‌م11راتب‌تس11لیت‌عمی11ق‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(

‌افغانس11تان‌و‌توده‌ه11ای‌تحت‌ره11بری‌ح11زب‌در‌س11ازمان‌های‌ملی-‌دموکراتی11ک‌ن11وین‌را‌ب11ه‌رفقای‌حزب‌کمونیست‌مائوئیست‌فرانسه،‌دوستان‌رفیق‌پی‌یر‌و‌شریک‌زندگی‌اش‌تقدیم

می‌کنیم.

‌رفی11ق‌پی‌ی11ر‌شخص11یت‌اص11لی‌جنبش‌مائوئیس11تی‌فرانس11ه‌و‌بنیادگ11ذار‌ح11زب‌کمونیس11ت‌مائوئیست‌فرانسه‌بود.‌درگذشت‌او‌نه‌تنها‌برای‌ح11زب‌ش11ما‌و‌جنبش‌مائوئیس11تی‌فرانس11ه‌یک‌ضایعۀ�‌عظیم‌محسوب‌می‌گردد،‌بلکه‌ضایعه‌ب11زرگی‌ب11رای‌جنبش‌مائوئیس11تی‌بین‌المللی‌نیز‌محسوب‌می‌گردد.‌بنابرین‌یاد‌و‌خاطرۀ�‌این‌رفیق‌نه‌تنها‌در‌مبارزات‌جنبش‌مائوئیس11تی‌فرانس11ه‌و‌ح11زب‌کمونیس11ت‌مائوئیس11ت‌فرانس11ه،‌بلک11ه‌در‌مب11ارزات‌جنبش‌مائوئیس11تی‌بین‌المللی‌و‌یکای11ک‌اح11زاب‌و‌س11ازمان‌های‌مارکسیس11ت-‌لنینیس11ت-‌مائوئیس11ت‌کش11ورهای‌مختلف‌جهان،‌منجمله‌در‌مبارزات‌جنبش‌مائوئیستی‌افغانستان‌و‌مبارزات‌حزب‌کمونیست

‌)مائوئیست(‌افغانستان‌و‌توده‌های‌مبارز‌و‌انقالبی‌افغانستان‌زنده‌و‌پای‌دار‌خواهد‌بود.

‌یک‌بار‌دیگر‌مراتب‌عمیق‌تسلیت‌ما‌را‌بپذیرید‌و‌به‌تمامی‌رفق11ا،‌دوس11تان‌و‌ش11ریک‌زن11دگیرفیق‌پی‌یر‌برسانید.

یاد‌و‌خاطرۀ�‌رفیق‌پی‌یر‌را‌زنده‌و‌گرامی‌داریم‌و‌راه‌او‌را‌ادامه‌دهیم!‌‌‌‌‌‌

حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌2017دسامبر‌8

**********************11

‌اعالمیۀ�‌ذیل‌توسط‌رفقای‌گردانندۀ�‌"ویب‌سایت‌جرقۀ�‌سرخ"‌به‌فارسی‌ترجمه‌شده‌و‌برای‌بار‌اول‌در‌سایت‌مذکور‌انتشار‌یافته‌است‌و‌اینک‌مجددا

در‌"شعلۀ�‌جاوید"‌منتشر‌می‌گردد.‌

‌از‌روحیۀ�‌انقالب‌کبیر‌سوسیالیستی‌اکتبر‌سیراب‌گردیم‌و‌جنگ‌خلق‌را‌تا

رسیدن‌به‌پیروزی‌ادامه‌دهیمکمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌فیلیپین

‌2017اکتبر‌24‌حزب‌کمونیست‌فیلیپین‌در‌جشن‌صدسالگی‌انقالب‌کبیر‌سوسیالیستی‌اکتبر‌به‌پرولتاریا‌و

‌داری‌جه11انی،پیوندد.‌در‌میانۀ�‌بحران‌نظ11ام‌س11رمایههای‌زحمتکش‌در‌سراسر‌جهان‌میتوده‌هر‌چه‌بر‌اهمیت‌این‌جشن‌تاکید‌نم11اییم،‌رواس11ت.‌اس11تثمار‌دائم11ا‌رو‌ب11ه‌ح11دت‌پرولتاری11ا‌و

‌منزلۀ�‌آن‌است‌که‌انقالب‌سوسیالیستی‌همچنان‌معتبر‌بوده‌و‌برپ11اییهای‌تحت‌ستم‌بهخلقعاجل‌آن‌یک‌ضرورت‌است.

‌پیشگامان‌نظام‌سوسیالیستی‌جهان،‌کارگران‌روس‌و‌دهقانان‌متحدشان‌از‌روحیۀ�‌مب11ارزۀ�‌بخش‌مقاومت‌ما‌علیه‌امپریالیسم‌و‌تمامیانقالبی‌سرشار‌بودند.‌همان‌روحیه‌امروز‌الهام

‌ه11ای‌تبل11ور‌یافت11ه‌از‌س11وی‌ح11زب‌بلش11ویک‌تحتاشکال‌استثمار‌و‌ستم‌است.‌اصول‌و‌درس‌‌اینک‌همچون‌خطوط‌راهنمای‌بس‌گرانبها‌در‌خ11دمت‌ب1ه‌ح11زب‌م11ا‌در‌ام11رو.‌ا.‌لنینرهبری‌

‌‌در‌فیلی11پین–‌انقالب‌دموکراتیک‌نوین‌و‌انقالب‌سوسیالیستی‌–ای‌رهبری‌انقالب‌دو‌مرحلهقرار‌دارد.

‌داری‌انحصاریداری‌جهانی‌وارد‌مرحلۀ�‌احتضار‌سرمایهبا‌شروع‌قرن‌بیستم،‌نظام‌سرمایه‌داری،‌بیک11اری‌گس11ترده،‌تب11اهی‌نیروه11ای‌مول11ده‌وی11ا‌امپریالیس11م‌گردی11د.‌بح11ران‌س11رمایه

‌،1914های‌امپریالیستی‌را‌دامن‌زد.‌با‌آغاز‌دوران‌جنگ‌جه11انی‌اول‌در‌تضادهای‌میان‌قدرتصحنه‌برای‌انقالب‌سوسیالیستی‌آماده‌گردید.

‌آمیز‌س11لطنت‌فئ11ودالی،‌س11رنگونی‌دولت‌ب11ورژوایی‌و‌تاس11یس‌ی11کبا‌درهم‌کوبیدن‌موفقیت‌دیکتاتوری‌پرولتری،‌طبقۀ�‌ک11ارگر‌روس‌مج11ال‌آن‌را‌ی11افت‌ت11ا‌بازس11ازی‌اساس11ی‌جامع11ه‌و‌ساختمان‌سوسیالیسم‌در‌روسیه‌را‌به‌انجام‌رسانده‌و‌این‌کشور‌را‌ب11ه‌پایگ11اهی‌مس11تحکم

برای‌انقالب‌پرولتری‌جهانی‌بدل‌سازد.‌ه11ای‌سوسیالیس11م‌علمی‌ک11ه‌توس11طب11ا‌رهنموده11ای‌مانیفس11ت‌کمونیس11ت‌و‌دیگ11ر‌گنجین11ه

‌ه1ا‌پرولتاری11ا‌و‌خل1ق‌اتح11اد‌و‌بلش1ویکاس1تالین،‌ل1نینتدوین‌گردیده‌بودند،‌انگلس‌‌و‌مارکس‌شوروی‌را‌در‌مسیر‌ساختمان‌سوسیالیسم‌ره11بری‌کردن1د.‌در‌کم1تر‌از‌چه1ار‌ده1ه،‌روس1یه‌دورۀ�‌جنگ‌داخلی‌و‌کمونیسم‌جنگی‌را‌از‌س11ر‌گذران11د؛‌تحت‌سیاس11ت‌ن11وین‌اقتص11ادی‌)نپ(

‌ه1ای‌جن1گهای‌موقت‌بورژوایی‌را‌برای‌تسریع‌بازسازی‌صنعت‌مت1أثر‌از‌وی1رانیدولت‌رفرم‌ترتیب‌تحکیم‌اتحاد‌کارگران‌و‌دهقانانداخلی،‌کمک‌به‌بهبود‌معیشت‌و‌تولید‌دهقانان‌و‌بدین

‌‌با‌در‌دستور‌کار‌قرار‌دادن‌یک‌برنامۀ�‌پنج‌ساله‌و‌س11پس1928مدیریت‌نمود؛‌و‌بعد‌از‌سال‌‌س11ازیس11ازی‌و‌م11درنس11ازی‌س11ریع‌سوسیالیس11تی،‌اش11تراکیبرنام11ۀ�‌پنج‌س11اله‌دیگ11ر‌ص11نعتی

کشاورزی‌را‌اشاعه‌داد.‌‌اتح11اد‌ش11وروی‌را‌ب11ه‌عن11واناس11تالین‌آغاز‌شد،‌1939پیش‌از‌جنگ‌جهانی‌دوم‌که‌در‌سال‌

‌لح11اظ‌ف11نی‌توص11یف‌نم11ود.‌اتح11اد‌ش11وروی‌از‌کش11ورهایترین‌کشور‌در‌جه11ان‌ب11هپیشرفته‌های‌اقتصادی،‌اجتماعی،‌علمی،‌فرهنگی‌و‌همچنین‌در‌زمین11ۀ�داری‌پیشتاز‌در‌زمینهسرمایه

‌ه11ای‌خلقی‌س11بقت‌جس11ت.‌طی‌جن11گ‌جه11انی‌دوم،‌اتح11اد‌ش11وروی‌ب11ادموکراس11ی‌و‌آزادی‌موفقیت‌تجاوز‌آلم11ان‌ن11ازی‌را‌مه11ار‌نم11ود‌و‌ض11ربات‌اس11تراتژیکی‌ب11ر‌نیروه11ای‌فاشیس11ت

‌‌منج11ر1945ه11ا‌و‌پای11ان‌جن11گ‌در‌س11ال‌جهانی‌وارد‌ساخت‌که‌سرانجام‌به‌شکست‌فاشیستگردید.‌‌ب11ا‌دوربی11نی‌انقالبی‌خ11ود‌اعالم‌ک11رده‌ب11ود‌ک11ه‌امپریالیس11م‌همان11ا‌آس11تانۀ�‌انقالبل11نین

‌سوسیالیستی‌است.‌در‌واقع‌پیروزی‌انقالب‌سوسیالیستی‌در‌روس11یه‌طلیع11ۀ�‌دوران‌پیک11ار‌داری‌از‌ی11ک‌س11و‌وحماسی‌میان‌بورژوازی‌به‌نمایندگی‌از‌نظ11ام‌کهن11ه‌و‌پوس11یدۀ�‌س11رمایه

‌های‌تحت‌ستم‌به‌نمایندگی‌از‌نظام‌نوین‌سوسیالیستی‌از‌سوی‌دیگ11ر‌ب11ود.پرولتاریا‌و‌خلق‌ها‌مقاومت‌ملی‌وای‌که‌طی‌دهه‌همچون‌اخگری‌جهانشمول‌بود؛‌جرقه1917انقالب‌اکتبر‌

-ها‌و‌تج11اوزات‌امپریالیس11تی،‌انقی1اد‌مس1تعمراتی‌و‌ح11اکمیت‌نیم1ه‌سوسیالیستی‌علیه‌جنگهای‌سوسیالیسم‌را‌در‌سراسر‌جهان‌برافروزاند.مستعمراتی،‌شعله

‌پیروزی‌انقالب‌اکتبر،‌اتحاد‌شوروی‌را‌به‌کانون‌انقالب‌سوسیالیستی‌جهانی‌ب11دل‌س11اخت.‌ه11ای‌خودانگیخت11ۀ�داری‌اروپا‌را‌ب11ه‌تس11خیر‌ره11بری‌قی11ام‌پرولتاریای‌کشورهای‌سرمایهلنین

‌ناشی‌از‌هرج‌و‌مرج‌و‌بحران‌جنگ‌جهانی‌اول‌فراخوان11د.‌در‌هم11ان‌حین،‌او‌اهمی11تی‌وی11ژه‌‌او1919های‌انقالبی‌ملی‌در‌کشورهای‌عقب‌مانده‌قائل‌بود.‌در‌س11ال‌برای‌امر‌ترویج‌جنگ

‌ایجاد‌انترناسیونال‌سوم‌یا‌انترناسیونال‌کمونیستی‌)کمینترن(‌ک11ه‌مرک11زی‌ب11رای‌همک11اری،‌هماهنگی‌و‌رهبری‌بود‌را‌هدایت‌نمود.‌کمینترن‌تاس11یس‌اح11زاب‌کمونیس11ت‌در‌کش11ورهایی

که‌فاقد‌چنین‌احزابی‌بودند،‌را‌تسهیل‌نمود.‌در‌کمتر‌از‌نیم‌قرن‌بعد‌از‌انقالب‌اکتبر،‌اردوگاه‌سوسیالیستی‌گسترش‌یافته‌و‌مشتمل‌بر‌یک‌سوم‌کره‌ارض‌گردید.‌از‌اروپا‌تا‌امریکا‌صدها‌میلیون‌کارگر‌و‌دهقان‌از‌ستم‌و‌استثمار

‌ت11رین‌کش11ور‌این‌پ11رجمعیت–ملی‌و‌طبقاتی‌رها‌ش11دند.‌اتح11اد‌ش11وروی‌و‌ب11ه‌دنب11ال‌آن‌چین‌‌به‌دژهای‌انقالب‌جهانی‌سوسیالیستی‌تبدیل‌گردیدند.–جهان‌

‌ظهور‌و‌خ11یزش‌رویزیونیس11م‌م11درن‌)ای11دئولوژی‌ب11ورژوازی‌ن11وین‌مخفی‌ش11ده‌در‌پوش11ش‌داری‌در‌اتح11اد‌ش11وروی‌درهای‌ب11زرگ‌و‌اع11ادۀ�‌س11رمایهنشینیلفاظی‌سوسیالیستی(‌به‌عقب

-(‌و‌ب11ه‌سوس11یال1991پ11ردۀ�‌ب11ورژوائی‌در‌س11ال‌‌)و‌س11پس‌ح11اکمیت‌بی1950میان11ۀ�‌ده11ۀ�‌‌‌منتج‌گردی11ده1970داری‌انحص11اری‌در‌چین‌در‌اواخ11ر‌ده11ۀ�‌جانبه‌و‌س11رمایهشووینیسم‌همه

‌دس11ت‌آم11ده‌توس11ط‌سوسیالیس11مه11ای‌ب11همعن11ای‌نفی‌پ11یروزیها‌ام11ا‌ب11هاست.‌این‌سرنگونی‌داری‌برپ11اواس11طۀ�‌احی11اء‌س11رمایهنیست.‌بلکه‌در‌واقع،‌اس11تثمار‌و‌س11تمی‌ک11ه‌مج11ددا‌و‌ب11ه

‌گردیده‌و‌کارگران‌و‌دهقانان‌را‌هدف‌گرفته‌است،‌بر‌ادامۀ�‌اعتبار‌و‌ضرورت‌برپایی‌انقالبسوسیالیستی‌تاکید‌دارد.

‌در‌صدسالگی‌انقالب‌کبیر‌سوسیالیستی‌اکتبر،‌ض1روری‌اس1ت‌ک1ه‌پرولتاری1ا‌نظری1ۀ�‌انقالب‌مداوم‌تحت‌دیکتاتوری‌پرولتاریا‌برای‌مبارزه‌با‌انحط11اط‌ای11دئولوژیک‌رویزیونیس11م‌م11درن‌و

‌م11ارکس‌به‌درکی‌بنیادین‌از‌تاکید‌مائو‌زدونداری‌را‌درک‌نماید.‌جلوگیری‌از‌احیای‌سرمایه‌بر‌اینکه‌سوسیالیسم‌مشتمل‌بر‌یک‌دورۀ�‌تاریخی‌از‌مبارزۀ�‌طبق11اتی‌مس11تمر‌اس11ت،‌دس11ت

‌‌را‌در‌راستای‌تاکید‌بر‌ضرورت‌برپایی‌کارزاره11ایلنینیافت‌و‌تئوری‌دیکتاتوری‌پرولتاریای‌‌های‌ف11رهنگی‌ب11رای‌جلوگ11یری‌از‌پ11اگیری‌ب11ورژوازی‌در‌نظ11اماصالح‌سوسیالیستی‌و‌انقالب

سوسیالیستی‌و‌گرفتن‌قدرت‌سیاسی‌از‌پرولتاریا،‌تکامل‌داد.‌ت11وانیم‌ب11ه‌درکی‌ج11امع‌از‌اهمیت‌ق11رن‌گذش11تۀ�‌انقالباگر‌به‌این‌تئ11وری‌مس11لح‌گ11ردیم،‌می

‌پرولتری‌و‌ضدانقالب‌بورژوایی‌و‌چند‌و‌چ11ون‌راه‌ت11اریخی‌ط11والنی‌ک11ه‌پرولتاری11ا‌از‌کم11ون‌،‌ع11زم‌انقالبیم11ائوپاریس‌تا‌کنون‌طی‌کرده‌اس11ت،‌دس11ت‌ی11ابیم.‌ب11ا‌تئ11وری‌ادام11ۀ�‌انقالب‌

‌پرولتاریا‌در‌مقاومت‌علیه‌امپریالیسم‌و‌دیگر‌اشکال‌اس11تثمار،‌س11تم،‌فاشیس11م‌و‌ح11اکمیت‌ت11ر‌در‌آین11ده،‌ویابی‌به‌پیروزی‌های‌بزرگارتجاعی‌هرگز‌رو‌به‌نزول‌نخواهد‌گذاشت‌و‌تا‌دست

شور‌و‌خوشبینی‌سوسیالیستی‌آن‌همواره‌در‌باالترین‌سطح‌باقی‌خواهد‌ماند.‌داری‌جهانی‌گرفتار‌آن‌است،‌اساسا‌از‌همان‌ش11رایطمدتی‌که‌امروزه‌سرمایهرکود‌طوالنی

‌داریداری‌نشئت‌گرفته‌که‌مانعی‌بر‌تولید‌و‌بازتولید‌گس11تردۀ�‌س11رمایهاضافه‌تولید‌سرمایه‌داران‌انحص11اری‌را‌واداش11ته‌ت11ا‌چپ11اول‌امپریالیس11تی‌را‌ش11دتاس11ت.‌این‌وض11عیت‌س11رمایه

‌ها‌ی11ک‌رژیم‌سیاس11ی‌نیولی11برال‌را‌در‌سراس11ر‌سال‌است‌که‌امپریالیست50بخشند.‌بیش‌از‌اند‌تا‌بر‌میزان‌استثمار‌طبقۀ�‌کارگر‌و‌انباشت‌سود‌بیفزایند.جهان‌اعمال‌کرده

‌،‌خلق‌فییلیپین‌مورد‌تجاوز‌بیرحمانۀ�‌سیاستهای‌نئولی11برال‌واق11ع‌ب11وده‌اس11ت.1970از‌دهۀ�‌‌مان11دگی‌بیش‌از‌پیش،‌اش11کال‌تش11دیدیافتۀ�‌اس11تثمار‌واین‌روند‌ب11ه‌بح11ران‌اقتص11ادی‌و‌عقب

‌ستم،‌محرومیت‌از‌زمین‌در‌مقیاس‌گسترده،‌بیکاری،‌اعمال‌نظام‌قراردادی‌و‌دیگر‌اش11کال‌ه11ای‌ف11احش‌اجتم11اعی‌منتج‌ش11ده‌اس11ت.»انعطاف‌پذیر«‌استخدام،‌افزایش‌فقر‌و‌نابرابری

‌دهن11د.امپریالیست‌های‌امریکایی‌به‌اعمال‌هژمونی‌و‌مداخالت‌سیاس11ی‌و‌نظ11امی‌ادام11ه‌می‌ری11زیهای‌فیلیپین‌و‌هر‌کجای‌دیگر‌که‌ی11ک‌مناقش11ۀ�‌موج11ود‌و‌ی11ا‌برنام11هاین‌ابرقدرت‌در‌آب

سازد.شده‌رخ‌دهد،‌حضور‌نظامی‌خود‌را‌برجسته‌می‌پرولتاری11ای‌فیلی11پین‌و‌جه11ان‌ص11دمین‌س11الگرد‌انقالب‌کب11یر‌سوسیالیس11تی‌اکت11بر‌را‌در‌این

‌گذاری‌به‌این‌فتح‌ب11زرگ‌و‌ت11اریخیگیرد.‌چه‌ارجداری‌جشن‌میبحبوحۀ�‌بحران‌بزرگ‌سرمایه‌تر‌از‌سیراب‌شدن‌از‌روحیه‌و‌خوشبینی‌انقالبی‌آن‌برای‌ه11ر‌چ11ه‌اس11توارتر‌س11اختنمطلوب

‌بخش‌ملی‌در‌میان11ۀ�‌اف11ولعزم‌پرولتاریا‌در‌راه‌پیش11برد‌انقالب‌پرول11تری‌و‌مب11ارزات‌ره11ایی‌استراتژیک‌امپریالیستی.‌پرولتاریای‌جهانی‌به‌پیشواز‌عصر‌نوینی‌از‌احیاء‌و‌خ11یزش‌مج11دد

رود.سوسیالیستی‌می‌مثاب11ۀ�‌مائوئیس11م‌ب1ه–‌لنینیسم–آورن1د‌ک1ه‌چگون11ه‌از‌مارکسیسمپرولتاریای‌فیلیپین‌به‌یاد‌می

‌‌بر‌یک‌مبنای‌1968دسامبر‌16راهنمای‌خود‌در‌رد‌رویزیونیسم‌مدرن‌و‌بازتاسیس‌حزب‌در‌‌مستحکم‌تئوریک‌بهره‌برد‌و‌انقالب‌را‌بر‌مبنای‌شرایط‌مشخص‌جامعۀ�‌فیلیپین‌رهبری‌کرد.

‌تردید‌در‌اینک11هاین‌گزارۀ�‌لنینیستی‌که‌»بدون‌تیوری‌انقالبی،‌انقالبی‌در‌کار‌نخواهد‌بود«‌بی‌‌مائوئیس11م،‌خل1ق‌فیلی1پین‌را‌در‌طی‌جن11گ–‌لنینیسم–چگون11ه‌ح11زب‌ب11ا‌اله11ام‌از‌مارکسیسم

‌یاب1د.‌ح1زبمدت‌خلق‌از‌یک‌پیروزی‌به‌پیروزی‌دیگ1ری‌ره1بری‌ک1رده‌اس1ت،‌تجلی‌میطوالنی‌ت11ر‌ب11ه‌تی11وری‌انقالبی‌وهای‌اصالح‌را‌برای‌رد‌رویزیونیسم‌نوین،‌توسل‌هر‌چه‌راس11خجنبش

انجام‌رسانده‌است.استوار‌ساختن‌عزم‌خود‌برای‌رهبری‌انقالب‌به‌س11رداری‌محتضر‌بهما‌هنوز‌در‌عصر‌امپریالیسم‌و‌چنانکه‌لنین‌مطرح‌نمود‌در‌عصر‌سرمایه

‌زن11د.م11دت‌دس11ت‌و‌پ11ا‌میداری‌دیری‌اس11ت‌در‌چنگ11ال‌رک11ود‌جه11انی‌ط11والنیبریم.‌سرمایهمی‌علیرغم‌وفور‌کاالها،‌پرولتاریا‌و‌خلق‌از‌دستمزدهای‌پ11ایین،‌گرس11نگی‌و‌فق11دان‌ض11روریات

‌طور‌مستمر‌متحم11ل‌ک11اهش‌فع11الیتداری‌بهبرند.‌مراکز‌اصلی‌جهان‌سرمایهزندگی‌رنج‌می‌اقتصادی،‌کسادی‌و‌رکود‌و‌در‌همین‌حین‌بحران‌رو‌به‌وخامت‌اضافه‌تولید‌هس11تند.‌مخ11ارج

‌ه11ایوار‌نیروهای‌مس11لح‌در‌اط11راف‌جه11ان‌و‌جن11گآرایی‌استراتژیک‌دیوانهکالن‌نظامی،‌صف‌امپریالیس11تی‌بیننیابتی،‌عالئم‌جه11ان‌امپریالیس11تی‌چن11دقطبی‌م11ا‌هس11تند.‌تض11ادهای‌درون

دهند.گیری‌خود‌ادامه‌میهای‌امپریالیست‌کهن‌و‌در‌حال‌ظهور‌به‌اوجقدرت‌ه11ای‌ناسیونالیس11تطور‌فزاینده‌تحت‌کن11ترل‌رژیمامریکا‌و‌سایر‌کشورهای‌امپریالیستی‌به

‌کنن11د.‌م11رده11ای‌گس11ترده‌را‌تق11ویت‌میگیرند‌که‌خطر‌برپایی‌جنگ‌با‌وی11رانیافراطی‌قرار‌می‌پروران11د،‌در‌حالیک11ه‌ن11وکر‌او،هایی‌برای‌نابودی‌جهان‌را‌در‌سر‌میدیوانه‌در‌واشنگتن‌نقشه

‌انداز‌دیوانۀ�‌ماالکانیانگ‌)ماالکانیانگ‌کاخ‌ریاس11ت‌جمه11وری‌فیلی11پین‌و‌منظ11ور‌از‌دیوان11ۀ�بمب-جمهور‌فیلیپین‌است(‌برای‌چسبیدن‌به‌قدرت‌به‌هر‌قیمتی‌نقش11ه‌می‌رئیسدوترتهانداز‌بمب

‌گردد.‌اینان‌نغمۀ�‌بمبارانکشد،‌اما‌هر‌روز‌بیش‌از‌روز‌قبل‌از‌سوی‌خلق‌فیلیپین‌منزوی‌می‌گران11ه‌ب11رای‌نئولیبرالیس11م،‌فاشیس11م،س11رایند‌و‌آواه11ای‌س11تایشپراک11نی‌میهوایی‌و‌موش11کدهند.ستیزی‌سر‌میکشی،‌کشتار‌قومی‌و‌زننژادپرستی،‌نسل

‌گران11ۀ�‌رژیمعیار‌س11رکوبدر‌طول‌سال‌گذشته،‌جنبش‌انقالبی‌به‌مقاومت‌در‌برابر‌جنگ‌تمام‌‌دوترته‌برخاست.‌حزب‌به‌لحاظ‌ای11دیولوژیک،‌سیاس11ی‌و‌س11ازمانی‌ص11فوف‌خ11ود‌را–امریکا

‌بردمثابۀ�‌سالح‌های‌کلیدی‌خود‌در‌پیشاستحکام‌بخشید‌و‌ارتش‌نوین‌خلق‌و‌جبهه‌متحد‌را‌به

‌یی‌دموکراتی11ک‌ملی‌و‌مب11ارزۀ�‌مس11لحانۀ�ک11ار‌گ11رفت.‌جنبش‌ت11ودهای‌ب11هانقالب‌دو‌مرحل11هدارند.پیش‌گام‌برمیانقالبی‌استوارانه‌به

‌کارگیری‌نیروهای‌عملیاتی‌در‌ابعاد‌گردانهای‌عظیم‌و‌بیرحمانۀ�‌نظامی‌با‌بهعلیرغم‌عملیات-های‌انقالبی‌پابرجا‌ایستاده،‌روشیی‌و‌هوایی،‌ارتش‌خلق‌و‌تودهو‌لشکر‌و‌حمالت‌توپخانه

-ها‌آموخته‌و‌نیروهای‌خود‌را‌در‌این‌پروسه‌استحکام‌بخشیدههایی‌نوین‌تنظیم‌کرده،‌درس‌اند.‌فرماندهان‌ارتش‌نوین‌خلق‌در‌سطوح‌مختلف‌ب11ا‌فراخوان11دن‌نیروه11ای‌خ11ود‌ب11ه‌انج11ام

‌های‌چریکی‌را‌گسترش‌داده‌و‌بازسازیحمالت‌تاکتیکی‌واکنش‌نشان‌داده،‌به‌سرعت‌جبههاند.نموده،‌و‌اعضا،‌تشکیالت‌و‌ظرفیت‌رزمی‌ارتش‌خلق‌را‌افزایش‌داده

‌ه11ای‌انقالبی11ون‌اکت11برهای‌خلق‌فیلیپین‌و‌همچنین‌مبارزات‌و‌پیروزیمبارزات‌جاری‌و‌پیروزی‌بخش‌ح11زب‌وهای‌انقالبی‌بعدی‌پرولتاریا‌در‌س11طح‌جه11ان‌اله11امدر‌صدسال‌پیش‌و‌مقاومت

‌ان11د‌ک11هتمامی‌نیروهای‌مسلح‌در‌برپایی‌انقالب‌هستند.‌تمام‌کادرها‌و‌اعضای‌حزب‌مص11مم‌‌مائوئیسم‌را‌تعمیق‌نم11وده‌و‌تکام11ل‌دهن11د‌و–‌لنینیسم–مطالعۀ�‌تیوری‌و‌پراتیک‌مارکسیسم

های‌انقالب‌فیلیپین‌غنا‌بخشند.ها‌را‌با‌درساین‌آموزهدرود‌بر‌انقالب‌کبیر‌سوسیالیستی‌اکتبر!

‌مائوئیسم!–‌لنینیسم–برافراشته‌باد‌پرچم‌مارکسیسمزنده‌باد‌حزب‌کمونیست‌فیلیپین!

پیش‌برانیم!های‌دموکراتیک‌نوین‌و‌سوسیالیستی‌خلق‌فیلیپین‌را‌بهانقالبمرگ‌بر‌امپریالیسم!‌

پیش‌برانیم!انقالب‌سوسیالیستی‌در‌اطراف‌جهان‌را‌به‌زنده‌باد‌انترناسیونالیسم‌پرولتری!

**********************12

یر‌فنا‌ناپذیر‌است!‌رفیق‌پی‌‌2017دسامبر‌5

رفقا‌‌درگذشت.‌رفیق‌در‌روز‌شنبه‌دوم‌دسامبر‌در‌هنگام‌بازگشت‌از‌یک‌تظ11اهرات‌دریرپیرفیق‌

‌طرز‌دلخراشی‌سقوط‌کرد‌و‌این‌رخ11داد‌وض11عیت‌س11المتی‌وی‌را‌در‌ش11رایطپلکان‌مترو‌به‌بحرانی‌قرار‌داد.‌در‌روز‌یکشنبه،‌گروه‌پزشکی‌تائید‌کرد‌ک11ه‌مغ11ز‌او‌دیگ11ر‌فع11الیتی‌ن11دارد.

‌‌در‌ص11بحگاه‌روز‌دوش11نبه‌دریرپیهای‌کمکی‌پزشکی‌را‌از‌او‌جدا‌کردند.‌رفی11ق‌تمام‌دستگاه سن‌هشتاد‌و‌یک‌سالگی‌درگذشت.

‌عن11وان‌یکی‌از‌اعض11ای‌ره11بری‌ح11زب‌م11ا‌بس‌ب11هیرپیاندوه‌ما‌بسیار‌عمیق‌و‌فق11دان‌رفی11ق‌‌المللی‌جری1ان‌دارد،‌از‌دس1ت‌دادن‌رفی11قجانکاه‌است.‌از‌آنجا‌که‌مبارزۀ�‌ما‌در‌مقیاس1ی‌بین

الملل‌است.منزلۀ�‌فقدانی‌برای‌پرولتاریای‌بین‌بهیرپی‌‌بود‌که‌او‌را68ای‌ماالمال‌از‌تعهد‌انقالبی‌و‌خدمت‌به‌خلق‌بود.‌مه‌‌زندگییرپیزندگی‌رفیق‌

‌به‌درگیری‌در‌مبارزۀ�‌انقالبی‌رهنمون‌شد.‌به‌عنوان‌یکی‌از‌آحاد‌طبقۀ�‌کارگر‌او‌به‌س11رعت‌به‌گوش‌پرولتارین‌)چپ‌پرولتری(‌روی‌آورد.‌تعهد‌انقالبی‌وی‌استوار،‌جامع‌و‌فراگیر‌بود.‌در‌پیوستن‌به‌اعتصاب‌در‌یک‌کارخانه،‌همراهی‌زنان‌خواهان‌ح11ق‌س11قط‌ج11نین،‌حم11ایت‌از

‌‌که‌جنگ‌ش11یر‌را‌ه11دایتبرتونمبارزۀ�‌کارگران‌مهاجر‌برای‌مسکن،‌دوشادوشی‌با‌دهقانان‌‌زدن‌ش11بانه‌در‌محالت‌اط11راف‌ب11رای‌شناس11ایی‌مس11ائل‌روزکردن11د،‌و‌ی11ا‌ص11رفا‌پرس11همی

‌شناخت.‌بدینگونه‌بود‌که‌او‌خود.‌او‌حضور‌داشت،‌همواره‌بود‌و‌خستگی‌نمی…همسایگان‌و‌‌مثابۀ�‌یک‌فعال‌انقالبی،‌یک‌فعال‌کمونیس11ت‌و‌ی11ک‌فع11ال‌مائوئیس11ت‌آبدی11ده‌نم11ود؛‌اورا‌به

‌ای‌ش11ناور‌در‌آبها‌همچون‌م11اهیهمواره‌در‌بطن‌مبارزات‌خلق‌قرار‌داشت‌و‌در‌میان‌تودهبود.

‌اش‌با‌انتقال‌تج11ارب،‌تعلیم‌رفق11ای‌ج11وان‌و‌جل11وه‌بخش11یدن‌ب11ه‌الگ11ویاو‌در‌سراسر‌زندگی‌چگونگی‌برپایی‌یک‌انقالب‌به‌صیقل‌دادن‌خود‌در‌آتش‌مبارزۀ�‌طبق11اتی‌در‌ارتب11اط‌تنگاتن11گ

هایی‌که‌او‌را‌احاطه‌کرده‌بودند،‌ادامه‌داد.با‌توده-‌در‌خاطرۀ�‌همۀ�‌ما‌رفیقی‌برای‌تمام‌مبارزات،‌رفیقی‌جاودان‌و‌رفیقی‌خس11تگییرپیرفیق‌

ناپذیر‌که‌هرگز‌اردوگاه‌استثمارشدگان‌و‌ستمدیدگان‌را‌ترک‌نکرد،‌باقی‌خواهد‌ماند.‌،نام11هه11ا‌س11تایشه11ا‌و‌دهبه‌محض‌آنکه‌رفقای‌ما‌دربارۀ�‌درگذشت‌او‌سخن‌آغ11از‌کردن11د،‌ده

های‌ماالمال‌از‌احساس‌اندوه‌را‌دریافت‌داشتیم.های‌همدردی‌و‌بیانیهپیام

‌ای‌را‌از‌دس11ت‌داد.‌ام11ا‌ب11ه‌لط11ف‌م11یراثی‌ک11ه‌اوبله‌رفقا،‌اردوگاه‌انقالبی‌رفیقی‌افس11انه‌تر‌باقی‌گذاشت،‌ما‌امید،‌قدرت،‌عزم‌و‌الگوی‌یک‌رهبر‌کمونیست‌قاب11لهای‌جوانبرای‌نسل

‌تان‌دست‌برن11داریم،اعتماد،‌یک‌رهبر‌مائوئیست‌باید‌را‌بدست‌آوردیم.‌اینکه‌هرگز‌از‌مواضع‌ه11اهمواره‌در‌صف‌خلق‌و‌طبقۀ�‌کارگر‌جای‌بگ11یریم‌و‌همچ11ون‌م11اهی‌در‌آب‌در‌می11ان‌ت11وده

‌باشیم،‌با‌آگاهی‌از‌چگونگی‌به‌چالش‌کشاندن‌وضع‌موجود‌در‌هنگامۀ�‌ضرورت‌در‌پی‌بهبود‌راستی‌در‌خدمت‌به‌انقالب‌بهیرپیاوضاع‌باشیم‌و‌بر‌سر‌اصول‌محکم‌بمانیم.‌زندگی‌رفیق‌

پرولتری‌جهانی‌بود.المللی‌زندگی‌خواهد‌کرد،‌او‌جاودانه‌است!‌ما‌در‌مبارزات‌پرولتاریای‌بینیرپیرفیق‌‌ما‌یک‌رهبر‌مائوئیست‌است‌که‌در‌تاریخ‌طبقۀ�‌ما‌باقی‌خواهد‌ماند!یرپیرفیق‌‌در‌میان‌ماست!یرپیرفیق‌باد‌انقالب‌پرولتری‌جهانی!زنده

**********************13

درگذشت‌کهن‌سال‌ترین‌هوادار‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌

از‌نسل‌اول‌انقالبیون‌شعله‌یی‌باشی‌بوستان‌کهن‌سال‌ترین‌هوادار‌حزب‌کمونیس1ت‌)مائوئیس1ت(‌افغانس1تان

از‌نسل‌اول‌انقالبیون‌شعله‌یی‌درگذشت.‌

‌او‌زندگی‌مبارزاتی‌اش‌را‌با‌شمولیت‌در‌حلقۀ�‌کارگری‌تحت‌مس11ئولیت‌رفی11ق‌زن11ده‌ی11اد‌اک11رم‌ی11اری‌آغ11از‌نم11ود.‌در‌س11ال‌های‌بع11د‌ب11ه‌س11ازمان‌ره11ایی‌بخش‌خلق‌ه111ای‌افغانس111تان‌)س111رخا(‌و‌بع111د‌از‌فروپاش111ی‌"س111رخا"‌ب111ه‌س111ازمان

آزادی‌بخش‌مردم‌افغانستان‌)ساما(‌پیوست.

‌وی‌س11ال‌های‌زی11ادی‌از‌اواخ11ر‌عم11رش‌را‌در‌ه11واداری‌از‌ح11زب‌کمونیس11ت‌افغانستان‌)حک11ا(‌و‌ح1زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌)حکم1ا(‌س1پری

نمود.‌

‌باشی‌بوستان‌که‌از‌مدتی‌به‌این‌طرف‌در‌بستر‌بیماری‌افت11اده‌ب11ود،‌س11رانجام‌(‌پس‌از‌مب111ارزه‌و‌2017)بیس111ت‌و‌دوم‌دس111امبر‌1396در‌ش111ب‌اول‌ج111دی‌

‌مقاومت‌طوالنی‌در‌مقابل‌مریضی‌و‌که11ولت‌‌س11ن‌شکس11ت‌خ11ورد‌و‌چش11م‌ازجهان‌فروبست.

‌درگذش11ت‌او‌را‌ب11ه‌تم11امی‌رفق11ایش،‌تم11امی‌اعض11ای‌خ11انواده‌اش‌و‌تم11امیدوستانش‌تسلیت‌می‌گوییم.‌

یاد‌او‌را‌زنده‌و‌خاطراتش‌را‌گرامی‌می‌داریم.‌‌

کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان

(‌2017دسامبر‌‌26)‌1396جدی‌5

**********************د انقلابی شعله یانو د لمړي نسل څخه او

ګوند ډیر زوړ هوادارمائوئیست()‌د افغانستان د کمونیست

مړینه

( ګوند ډیر زوړهوادار او د انقلابی شعله یانو دلم8ړي نس8ل څخ8ه وم8ړ.هغ8ه خپ8لئوئیست)ما‌باشی بوستان د افغانستان دکمونیست

لیت لاندي کارګری ټولنی )حلقی( کی پیل کړ.ئومبارزاتي ژوند د ژوندي یاد اکرم یاری تر مس

څوکاله وروسته دافغانستان د خلګو د ژغورلو سازمان )سرخا( سره او د )سرخا( ت88ر پاشلووروس88ته د افغانس88تان د خلګ88و خپل88واکۍ س88ازمان

)ساما( سره یوځای شو.

‌ئوئیست(‌گوند)ما‌هغه دخپل عمرپه ورستیو کی دډیروکلولپاره دافعانستان دکمونیست ګوند)حک888ا( او دافغانس888تان دکمونیستۍ کی تیرکړۍ ؤو.هوادارپه )حکما(‌

دجدی دمیاش88تي پ88ه لم88ړۍ ش88په۱۳۹۶باشی بوستان د څومودي را پدی خوا د ناروغۍ په بستر کي پروت ؤو چی بالاخره دشمسی کال

سره برابره ده، د رنځورتوب اوسپین ږیری توب په وړاندي له اوږدي مبارزی او مق88اومت وروس88ته م88اتی۲۲دسپټمبر۲۰۱۷چی دعیسوی کال

ي لدي نړۍ څخه پټی کړې.ئوخوړاوسترګی

ي درنښت کوو.ئدهغه مړینه دده وټولوملګرو، دده دکورنۍ ټولو غړواو دده و ټولودوستانو ته تسلیت وایو.دهغه یاد به ژوندۍاودخاطرو

یست( ګوند مرکزی کمیټهئوئدافغانستان کمونیست)ما

(۲۰۱۷کال ۲۶)د ډسمبر۱۳۹۶ کال ۵دجدې

**********************15

اط11الع11ی11ه

به‌مناسبت‌درگذشت‌رفیق‌"ق.س.م"‌

‌مسئول‌واحد‌پایه‌ای…‌کمیته‌منطقوی‌شماره‌دوم‌حزبکمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان

‌کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌با‌اندوه‌فراوان،‌خبر‌درگذشت‌رفیق‌"ق.س.م"‌عضو‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌و‌مس11ئول‌واح11د‌پ11ایه‌ای‌یکی‌از‌ولسوالی‌های‌کمیته‌منطقوی‌ش11ماره‌دوم‌را‌ب11ه‌اطالع‌تم11امی‌کادره11ا،‌اعض11ا‌و‌ه11واداران‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان،‌س11ایر‌مائوئیس11ت‌ه11ای‌افغانس11تان‌و‌اح11زاب‌و

سازمان‌های‌مائوئیست‌سایر‌کشورهای‌جهان‌می‌رساند.

‌‌س11الگی،‌چش11م‌از‌جه11ان‌61میالدی‌ب11ه‌عم11ر‌‌2018جن11وری‌12رفی11ق‌"ق.س.م"‌ب11ه‌ت11اریخ‌‌فروبست.‌اینک‌این‌رفیق‌مبارز‌و‌انقالبی‌در‌میان‌م1ا‌نیس1ت،‌ام1ا‌ی1اد‌و‌خ1اطرش‌در‌می1ان

اعضای‌حزب‌و‌سایر‌انقالبیون‌کشور‌که‌با‌وی‌آشنائی‌داشتند‌ماندگار‌خواهد‌ماند.

‌رفیق‌"ق.س.م"‌به‌مریضی‌س1رطان‌دس1ت‌و‌پنج1ه‌ن1رم‌نم11ود،‌ام1ا‌مس1ئولیت‌ها‌و‌وظ1ایف‌مبارزاتی‌اش‌را‌هیچگاهی‌فراموش‌ننمود‌و‌تا‌آخرین‌روز‌حیاتش‌در‌سنگر‌مبارزات‌انقالبی

باقی‌ماند.

‌رفیق‌"ق.س.م"‌در‌دو‌ماه‌اخیر‌مریضی‌اش‌ناتوان‌ش11ده‌ب11ود،‌ب11ا‌آن‌هم‌ب11ه‌مس11ئولیت‌های‌مبارزاتی‌اش‌متعهد‌بود،‌چنانچه‌از‌دیدن‌پوسترهای‌هفت‌قوس‌خوشحال‌گردید‌و‌پوستر‌را

در‌بغل‌گرفت‌و‌چند‌قطعه‌را‌گرفت‌تا‌به‌رفقایش‌برساند.

‌‌خورشیدی‌در‌یک‌خانواده‌زحمتکش‌کارگری‌دی11ده‌ب11ه‌جه11ان1335رفیق‌"ق.س.م"‌در‌سال‌گشود.‌او‌تحصیالت‌ابتدائیه،‌متوسطه،‌لیسه‌و‌دانشگاه‌را‌با‌موفقیت‌به‌پایان‌رساند.‌‌‌

‌رفیق‌"ق.س.م"‌در‌سال‌های‌دانشجویی‌یکی‌از‌فعالین‌جریان‌دموکراتیک‌نوین‌ب11ود.‌او‌در‌جریان‌تحصیالتش‌دو‌مرتبه‌از‌طرف‌کودتاچیان‌هفت‌ثور‌بازداش11ت‌گردی11د،‌چ11ون‌س11ندی‌از

‌‌ب11ه‌س11ازمان‌آزادیبخش1358وی‌به‌دست‌نیاوردن11د‌ره11ا‌گردی11د.‌رفی11ق‌"ق.س.م"‌در‌س11ال‌مردم‌افغانستان‌)ساما(‌پیوست.‌بعد‌از‌ختم‌تحصیالت‌دانشگاهی‌عازم‌زادگاهش‌گردید.‌

‌‌خورش11یدی‌"جبه11ه‌معلمین"‌را1359رفی11ق‌"ق.س.م"‌هم11راه‌چن11د‌تن‌از‌معلمین‌در‌س11ال‌‌بنیان‌نهاد‌و‌جنگ‌مقاومت‌علیه‌سوسیال‌امپریالیزم‌روسیه‌و‌رژیم‌دست‌نشانده‌را‌ش11روع‌نمود‌و‌تا‌زمان‌فروپاشی‌ساما‌این‌جبه1ه‌را‌گ1رم‌نگ1اه‌داش11ت‌و‌دلیران11ه‌ب11ه‌دف1اع‌از‌میهن‌پرداخت.‌او‌که‌در‌جبهه‌دفاع‌از‌وطن‌آبدیده‌ش11ده‌ب11ود‌از‌فروپاش11ی‌س11اما‌س11رخورده‌نش11د‌بخاطر‌دفاع‌از‌میهن‌به‌جبهه‌نظامی‌"سرخاش"‌والیت‌فراه‌ک11ه‌مرب11وط‌"س11ازمان‌ره11ایی

افغانستان"‌بود‌پیوست‌و‌تا‌زمان‌سقوط‌رژیم‌نجیب‌سرگرم‌دفاع‌از‌میهن‌بود.‌

‌‌خورش11یدی‌ب11ه‌ج11رم‌ش11عله‌یی‌و‌پخش‌اس11ناد1379او‌هیچگاه‌کشور‌را‌ترک‌نکرد.‌در‌سال‌‌ضد‌رژیم‌طالبان‌از‌طرف‌طالبان‌دستگیر‌و‌ب11ه‌زن11دان‌قن11دهار‌منتق11ل‌گردی11د‌و‌ت11ا‌س11قوط‌امارت‌اسالمی‌طالب11ان‌در‌زن11دان‌ب11اقی‌مان11د‌و‌پس‌از‌س11قوط‌ام11ارت‌اس11المی‌طالب11ان‌از

زندان‌قندهار‌رها‌گردید‌و‌به‌زادگاهش‌برگشت.‌

‌رفی11ق‌"ق.س.م"‌بع11د‌از‌تش11کیل‌رژیم‌پوش11الی‌حام11د‌ک11رزی‌ب11ا‌انجوب11ازی‌و‌تس11لیم‌طل11بی‌سازمان‌رهایی‌با‌دیگر‌همراهانش‌به‌مخالفت‌برخاست.‌بعد‌از‌کنگره‌دوم‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیست(‌افغانستان،‌به‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌دع11وت‌گردی11د‌و‌بع11د‌از‌چند‌جلسه‌با‌رفقای‌حزبی‌و‌مطالعه‌اسناد‌و‌مدارک‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌هم11راه‌رفقایش‌به‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌پیوست.‌او‌مسئولیت‌واحد‌پایه‌ای‌یکی‌از‌ولسوالی‌های‌کمیته‌منطقوی‌شماره‌دوم‌را‌به‌عهده‌گرفت‌و‌تا‌آخرین‌روزه11ای‌حی11اتش

بر‌سراین‌مسئولیت‌استوار‌باقی‌ماند.‌

‌رفیق‌"ق.س.م"‌در‌مدتی‌که‌عضو‌ح11زب‌کمونیس11ت‌)مائوئیس11ت(‌افغانس11تان‌ب11ود‌ب11ا‌تالش‌‌سیاس11ی‌و‌تش11کیالتی‌ح11زب‌کوش11ید.‌اک11ثریت–خستگی‌ناپذیر‌ب11رای‌اس11تحکام‌ای11دئولوژیک‌

‌اسناد‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانستان‌را‌دقیقا‌مطالعه‌نمود‌و‌همچنان‌در‌استحکامحزب‌نیز‌کوشش‌و‌تالش‌فراوان‌به‌خرج‌داد‌و‌تعدادی‌از‌جوانان‌را‌به‌محورش‌جمع‌نمود.

رفقا:‌

‌غم‌و‌اندوه‌ناشی‌از‌درگذشت‌رفیق‌"ق.س.م"‌را‌به‌نیروی‌مبارزاتی‌تبدیل‌نم11ائیم‌و‌ی11اد‌وخاطره‌او‌را‌بعنوان‌یک‌انقالبی‌مائوئیست‌زنده‌و‌ماندگار‌نگه‌داریم.‌‌

یادش‌گرامی‌و‌راهش‌پر‌رهرو‌باد.

کمیتۀ�‌مرکزی‌حزب‌کمونیست‌)مائوئیست(‌افغانس1تان‌میالدی(‌2018جنوری‌‌18خورشیدی‌‌)‌‌1396ج111دی‌28

**********************