ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 a ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ...

59
www.siahkal.com A 1 ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﻣﺒﺎرزه اﺳﺘﺮاﺗﮋ ﻫﻢ ي، ﺗﺎﻛﺘﻴﻚ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻓﺪاﻳ ﭼﺮﻳﮏ اﺣﻤﺪزادﻩ ﻣﺴﻌﻮد ﺷﻬﻴﺪ رﻓﻴﻖ ﺧﻠﻖ" ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن١٣۴٩ ﺧﻮرﺷﻴﺪ"

Upload: others

Post on 06-Sep-2019

6 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 1

مبارزه مسلحانه

هم تاكتيك، يهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته

"ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

Page 2: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 2

:فهرست

فدايي خلق ايرانی چريکهامقدمه

پيشگفتار

مقدمه

ونيستي پيدايش و رشد جنبش نوين کمشرايط

اجتماعي و مسئله مرحله انقالب– ی شرايط کنوني اقتصادبررسي

مرحله انقالبمسئله

مشي ماخط

دبرهیرژ" انقالب در انقالب "بررسي

و چريک، امر سياسي و امر نظاميحزب

ی گيرنتيجه

يادداشت در آن به عمل آمده و یو در پاييز همان سال اصالحات نوشته شده ١٣۴٩ اين مقاله در تابستان -

. بر آن افزوده گرديده استیيادداشتهاي

Page 3: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 3

خلق بری فدائی چريکهامقدمه

" هم تاکتيک،ی هم استراتژ-مبارزه مسلحانه "

!داريم ی م یم، سرآغاز جنبش مسلحانه خلق را گرا) ١٣۴٩( يازدهمين سالگرد رستاخيز سياهکل به خاطره خلقی چريک فدائ رفيق شيرين معاضد .شود ی تقديم م راهمانیبا ايمان به پيروز ١٣۵٩ بهمن ماه ١٩ خلق ايران ی فدائیچريکها

هم ،ی هم استراتژ-نه مبارزه مسلحا" چاپ جديد ی است که برایا که در پيش رو داريد، مقدمهیا مقاله از اين اثر را تقديم هواداران و ی خلق در نظر داشتند چاپ جديدی فدائیچريکها. نوشته شده بود" تاکتيکبه همين . وسيع منتشر شدیراژ نمايند، اما خوشبختانه در اين فاصله، اثر مزبور در تيی انقالبینيروها

را بدين صورت در ینصرف شديم و بهتر ديديم مقاله کنون میخاطر، ما نيز از چاپ مجدد آن در شرايط کنون . قرار دهيمیدسترس جنبش انقالب

راهمانیبا ايمان به پيروز ١٣۵٩ بهمن ماه ١٩ خلق ايران ی فدائیچريکها

Page 4: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 4

بسيار متفاوت با شرايط تحرير کتاب یدر شرايط" هم تاکتيک،ی هم استراتژ-مبارزه مسلحانه " جديد چاپ را بنا نهاد که در مسير آن ی آن جريانتوان یچگونه م"اگر آن زمان بحث بر سر آن بود که . گيرد یصورت م

ناپذير خود واقف شود و به جريان مبارزه خود، بر قدرت سهمگين و شکستیتوده بر خود، بر منافع واقع و سرکوب مداوم، کننده که اختناق در آن سد عظيم قدرت سرکوبتوان یکشانده شود؟ چگونه م

به ی رژيم متکی نقش خود، باالخره تبليغات جهنمی پيشرو در ايفای و عدم توانائی رهبریماندگ عقب ،یا و خود مبارزه تودهیا ضرورت مبارزه تودهنسرنيزه ميان روشنفکر خلق و خلق، ميان توده و خود توده، ميا

هم -مبارزه مسلحانه " (" کرد؟ی را جاریا بر پا داشته شکاف انداخت و سيل خروشان مبارزه تودهتر و شده است و هر روز عظيمیجار" سيل خروشان"امروز ديگر آن ) صفحه " هم تاکتيک،یاستراتژبود، امروز سرزمين ما " جزيره ثبات" سر در هم شکستن افسانه بر اگر آن زمان مسئله شود، یتر م باشکوه

را در سراسر یها است که با هر حرکت خود نظام امپرياليست ه تودیصحنه مبارزه پرشور ضدامپرياليستها را به بايد تودهیاگر آن زمان بحث بر سر اين بود که چگونه و با چه روشهاي. اندازد یجهان به وحشت م

بيش " ی کاغذیببر" بفهمند که اين رژيم مزدور ی قهرآميز و روياروی رؤيم کشيد تا در برخوردامقابله ب اين سگ - خلق، شاه ی که در مقابل قهر انقالبگذرد ی میروز ديگر بيش از يک سال از آن زماننيست، ام

او ی جانشينی که برای قهرمان ما به کسانیها گريان از سرزمين ما گريخت و توده- امپرياليسم یزنجير یهستند، برا" یاغذببر ک"ديگر اين سخن که تمام مرتجعين . نگرند ی با استهزاء و خشم مکنند، یتمرين م ی مثل روز روشن است و همين امر هم هست که کار امپرياليسم را که هر روز و هر ساعت برایهر ايران

.کند ی دشوار مچيند، ی تازه میا سرکوب اين نهضت دسيسه اشته هست که بيشتر از اين کتاب بر گردن اين قيام و اين انقالب و انقالبيون خلق ما حق دی آيا کتابیول

پرمعناتر از انتشار اين کتاب هست؟ و آيا در نهضت یباشد؟ آيا در اين شرايط جديد، انتشار هيچ کتاب به اهميت اين کتاب منتشر شده است؟ی ما تاکنون هيچ کتابیکمونيست

جدا و ی وابسته، تصوير پراکندگیترين رژيمها از سياهی يکی استيالیترين روزها در اين کتاب تصوير سياه

بست مبارزه و در مزمن اپورتونيسم و بنی خلق، تصوير استيالیها خلق از تودهیماندن پيشگامان انقالب و شود ی کامل بيان میبين قع و با وای صف خلق و تشکل صف ضدخلق، به روشنیيک کالم تصوير پراکندگ یراسر اين صحنه گذرا و موقت که چگونه سکند ی خويش توصيف می با روش ديالکتيکیآنگاه نويسنده انقالب

ی در راهگشايیناپذير به خلق و شناخت صحيح و عميق از وظيفه روشنفکران انقالب خللیاست و با ايمان و بايد توان ی که با توسل به آن مآيد ی برمی و شکل سازمانیمبارزات خلق، در صدد کشف آن شيوه مبارزات

آن مسلم ی نهائی گذاشت که پيروزی و دشواری بسيار طوالنبالفاصله انقالب را آغاز کرد و گام در راه .باشد یم

به اهميت اين کتاب نوشته نشده است، اين ی ما تاکنون هيچ کتابی در نهضت کمونيستگوييم ی میوقت

کار که انتشار اين کهنهیچه آن اپورتونيستها. سخن به يک عبارت مورد قبول همه اپورتونيستها هم هست مفلوک به طعن و لعن ندگاناب آرامشان را بر هم زد و از همان آغاز با ناله و نفرين همچون درماکتاب، خو

خود را در راه اين سخنان به باد ندهند، چه آن یمطالبش پرداختند و عاجزانه از جوانان خواستند که جوان ی را اين کتاب در نهضت انقالب که گويا ميکرب آنی تازه از يک بيمارکنند ی که گمان می جديدیاپورتونيستها

اين عافيت بازيافته از دست ی را از شکرگزاریاند و هيچ فرصت ما منتشر ساخته است، شفا يافته ی که در اين کتاب آمده معرفی که نظرات خود را شکل صحيح غلطهائی چه آن اپورتونيستهائدهند، ینم ايمان به یا داختن بر ميراث افتخار گذشتگان بدون ذره چنگ انی که برای و باالخره آن اپورتونيستهائکنند یم

بله، همه اينها هم به يک . دانند ینظرات اين کتاب م" يافته شکل تکامل" نظرات خود را النهراه گذشته محي .کنند ی ميهن ما اعتراف می اين کتاب در نهضت کمونيستنظير یعبارت به اهميت ب

ترين اين کتاب، درخشانی سال است در پرتو رهنمودها٩بيش از خلق که ی فدائی چرايکهای برایول

خلق از اين ی فدائیچريکها. ديگر داردیاند، اين کتاب اهميت صفحه مبارزات را در تاريخ معاصر خلق ما آفريده یيعن" عمل استی راهنمایورتئ "یلنينيست-یاند که مفهوم تز عميق مارکسيست کتاب به تجربه دريافته

آنها عمق مفاهيم . اند اين کتاب را در مبارزه با امپرياليسم عمًال آزمودهیها استحکام تزهاآن. چهاند که چگونه اين اند و ديده ايدئولوژيک با اپورتونيستها آزمودهیا آن را در مبارزهی لنينيست-یمارکسيست

بار دست خفتی مبارزه با آن به نحو آن را ندارند ناگزيرند دریاپورتونيستها که هرگز بضاعت مقابله با محتوا .به تحريف بزنند

که درگير آن است، ی در مبارزه ايدئولوژيک نسبتًا وسيعیلنينيسم انقالب-در ميهن ما، امروز مارکسيسم

شود، ی اين کتاب انجام می انقالبی در پيش رو دارد که چون اين مبارزه در حول رهنمودهایمسائل فراوان و دهد ی به اين مقدمه می اين کار حجم غيرمعقولی در مقدمه اين کتاب آورد، ولشد یهمه آنها را م

Page 5: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 5

ی خود کتاب، در چهارچوب شرايط تاريخیمخصوصًا اين خطر را دارد که خواننده را از درک مطالب اساس :کنيم یلذا ما در اين مقدمه فقط دو نکته را گوشزد م. نوشته شدن اثر حاضر باز دارد

و مبارزه ايدئولوژيک، مطالعه و توصيه به مطالعه متن یلنينيسم انقالب-ه در آموزش مارکسيسماول آنک

از گذرد ی که از تحرير آن می سال٩ بسيار زياد دارد، زيرا اين کتاب در مدت بيش از ی اين کتاب اهميتیاصلفته است و اپورتونيسم که يانتشارها نوشته در رد آن ا همه سو مورد هجوم اپورتونيسم قرار داشته و ده جز تطبيق ی ناگزير در برخورد با اين کتاب، که چيززند یظاهرًا خود را مدافع سرسخت مارکسيسم جا م

لنينيسم با شرايط مبارزه در ايران نيست، ناچار است يا در مارکسيسم دست ببرد و يا -خالق مارکسيسم که اينها دهد یکنون بر اين کتاب نوشته شده، نشان م که تایتمطالب کتاب را تحريف کند و مطالعه انتقادا

.ها دست زدند اين حيلهی به هر دویبا چه وفور و آرامش خاطر که مربوط به تحريف مطالب اين کتاب است، مطالعه و توصيه به مطالعه اصل کتاب بار یمخصوصًا در جائ

که یاز جمله مسائل: تر بيان کنيم ن را روشنبا يک مثال ساده منظور خودما. دارد ی را از دوش برمیسنگين با ی بين محافل روشنفکرد اين است که چگونه بايآيد، یرفيق مسعود در اين کتاب در صدد حل آن برم

توصيه شود ی آغاز می گروهیها ارتباط برقرار کرد و سرانجام عمل مسلحانه را که با سازمانده توده اينکه ی نيست و برایها کار آسان که جلب اعتماد تودهدهد یذکر ماو مخصوصًا اين موضوع را ت. کند یم

تجربه ی جمعبندی برا۵٠ که در خرداد سال یا مقالهر را در اين زمينه از بين ببرد دیامکان هر سوءتوهمما : "کند یصريحًا چنين اعالم م) هم تاکتيک،ی هم استراتژ-مبارزه مسلحانه "مقدمه (نويسد یسياهکل م

ما به هيچوجه انتظار نداريم که خلق . يچوجه، به اين زوديها منتظر حمايت بالواسطه خلق نيستيمبه ه اين صراحت هم مانع از آن نشده ی حتیتر ممکن است؟ ول از اين صريحیآيا سخن." اکنون به پا خيزد هم

تحريف بردارند و است که اپورتونيستها، الاقل در اين مورد که موضوع تا اين حد روشن است، دست از که بر نظرات رفيق مسعود نوشته شده، نويسنده با کمال ی از آخرين انتقاداتیآور نيست که در يک تعجب

منظور نظرات رفيق مسعود (طبق اين نظر : "گويد ی و بدون آنکه خم به ابرو بياورد، در اين مورد میپروائ یب است که پيشاهنگ یکاف. نگ مسلح خود پاسخ دهند پيشاهیاند که به ندا ها آماده توده) احمدزاده است

بنابراين با شروع اولين عمليات بايد . ند به رژيم حمله کند تا مردم پشت سر او قرار بگيری و فداکاریبا جانبازراه " ( در شهر و روستا زدی دست به سربازگيرتوان ی میدر مدت کوتاه. به سرعت آن را گسترش داد

کار انتقاد اپورتونيستها از اين کتاب بر چنين ی فهميد وقتتوان ی میبه آسان). ١۵۴، صفحه ٣ شماره ،یفدائ و توصيه به مطالعه اصل کتاب تا چه حد بار مبارزه ايدئولوژيک را العه استوار است، مطی رسوايیدروغگوي .کند یسبک م

و کند یلنينيسم حمله م-کسيسم ماریدوم آنکه اپورتونيسم در حمله به اين کتاب در واقع به جوهر انقالب

شده را که از تجربيات مبارزات پيشين در ساير کشورها به دست آمده و در آثار شناختهی از اصولیبسيار در اينجا به عنوان کند ی خود مشت اپورتونيستها را باز می منعکس است و حمله به آنها در جایمارکسيست

لذا هنگام مطالعه دهد، یيق مسعود مطرح شده مورد هجوم قرار م اولين بار از طرف رفی که گويا برایامور نويسنده اين کتاب بر آنچه از تجربيات یا اين کتاب مخصوصًا الزم است توجه داشته باشيم که چه چيز تازه

اين کتاب در چيست؟ی ويژگالحپيشين آموخته، افزوده است و به اصط مبارزه مسلحانه تا گويد ی مکه ی که گويا رفيق مسعود هنگامدکنن یمثًال اپورتونيستها چنين وانمود م

تازه به بيان آورده که با تمام تجربيات گذشته در ی مبارزه است، سخنی خلق شکل اصلی ديکتاتوریبرقرار جوامع تحت سلطه قرن قالباتدر حاليکه در اين مورد رفيق مسعود اساس کار را بر تجربه ان. تضاد است است که پرولتاريا در ی طوالنیا بر اساس تجربه اين انقالبات تنها از طريق يک جنگ توده. دهد یاخير قرار م . را تسخير کندی قدرت دولتتواند ی می خلقیراس نيروها

یاين تجربه را چنين جمعبند" یمسائل جنگ و استراتژ" تحت عنوان یا در مقاله١٩٣٨رفيق مائو در سال ی انقالب، عبارت است از تسخير قدرت توسط مبارزه مسلحانه، يعنیو شکل عال یوظيفه مرکز: "کند یم

در چين . است لنينيسم در همه جا صادق - مارکسيسمیاين اصل انقالب. حل اين مسئله توسط جنگ ."همچنان که در ساير کشورها

ارند، آنرا به طرق متفاوت که در شرايط متفاوت قرار د،ی احزاب پرولترماند، یهر چند که اين اصل ثابت م"

...."گيرند یمطابق با اين شرايط به کار م برکنارند و در ی که خود از ستم ملیدار سرمايهیدر همينجا رفيق مائو در مورد شيوه مبارزه در کشورها

به جهت اين خصوصيات، تربيت کارگران و: "... گويد ی مدارند ی روا میعين حال بر ساير کشورها ستم مل

Page 6: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 6

ی نهائی واژگونی آماده شدن براتيبالمدت و به اين تر طويلیفراهم آوردن نيروها از طريق يک مبارزه قانوندر آنجا مسئله عبارت است از توسل به يک . استیدار سرمايهی وظيفه پرولتاريا در کشورها،یدار سرمايه

،ی و سياسی اعتصابات اقتصاد توسل به،ی به خدمت گرفتن تريبون پارلمان،ی قانون،یمبارزه طوالناشکال مبارزه بدون . استی قانونی اشکال سازماندهنجادر آ. سنديکاها و تربيت کارگرانیسازمانده یدر مسئله جنگ حزب کمونيست عليه هر گونه جنگ امپرياليست. ميباشد) بدون توسل به جنگ (یخونريز

...."کند ی مبارزه مافتد یکه توسط کشورش به راه م تا یول. خواهد ی نمشود، ی آن آماده می که برای را جز جنگ داخلیهيچ جنگ" اين حزب افزايد یسپس م

ی قيام مسلحانه و جنگ داخلی که اکثريت پرولتاريا برای نشده، تا وقتی واقعًا دچار ناتوانی که بورژوازیوقتاند، اين قيام و اين جنگ نبايد نيامدهيا پرولتاری داوطلبانه به ياری دهقانیها که تودهیمصمم نيست، تا وقت

به دهات آغاز کرد، نه برعکس ی اينها فراهم شد بايد کار را با اشغال شهرها و حمله بعدیو وقت. به پا شود ".اين است آنچه که انقالب اکتبر روسيه آنرا تاييد کرد....

پس از تشريح اينکه کشور چين يک کشور و ...." در چين وضع کامًال متفاوت است: "افزايد یمائو سپس م

فئودال وابسته است، در مورد شيوه مبارزه در چين چنين دمکراتيک مستقل نيست بلکه يک کشور نيمه کارگران حق ی که برای قانونه وجود داردکه بتوان از آن استفاده کرد و نیدر چين نه پارلمان: "..... گويد یم

ی طوالنی پرولتاريا نه گذراندن يک مبارزه قانونی اينجا وظيفه اساسدر. اعتصاب را بشناسدیسازمانده در جهت عکس ی شهرها و سپس روستاها، بلکه حرکتی رسيدن به قيام و جنگ و نه اشغال بدویبرا

. و شکل عمده سازمان عبارت است از ارتشنگدر چين شکل عمده مبارزه عبارت است از ج.". ".... است خلق بسيار حائز اهميت و مطلقًا الزمند و در هيچ یها ز قبيل سازمان و مبارزه تودهتمام اشکال ديگر، ا

....". همه آنها تابع منافع جنگ هستندی نبايد ناديده گرفته شوند، ولیحالت ممکن است اين فکر پيش آيد که اين مطلب در مورد وضع چين پس از درگرفتن جنگ گفته شده و فقط در آن

جنگ هدف یپيش از درگير: " چنين نيستی ولشود ی میمبارزه مسلحانه شکل عمده تلقزمان است که بين نهضت له است که در فاصی و همه مبارزات تدارک جنگ است و اين همان وضعی کار سازماندهیتمام و همه ی تمام کار سازماندهشود، ی که جنگ شروع میهنگام. وجود داشت١٩٢۵ مه ٣٠ و ١٩١٩ مه ۴

...." داردی مستقيمًا يا غيرمستقيم با تعقيب جنگ هماهنگمبارزات از ی اين يکجنگد، یدر چين انقالب مسلح عليه ضدانقالب مسلح م"مائو در تاييد اين گفته استالين که

وظيفه . اين نظر کامًال با وضع چين مطابقت دارد: "گويد یم" انقالب چين استی از مزايایخصوصيات و يک پيدايشش با آن مواجه گردد، از تقريبًا از همان آغبايست ی که او میا چين، وظيفهیعمده حزب پرولتاريا

مبارزه مسلحانه بر حسب یعبارت بوده است از فراهم آوردن بيشترين متحدين ممکن و سازمانده ی ملی به منظور کسب آزادی عليه ضدانقالب مسلح خارجی و زمانیداخل عليه ضدانقالب یزمان. موقعيت و کردند ی کمونيست مقام خاص خود را احراز نمبدر چين بدون مبارزه مسلحانه، پرولتاريا و حز. یو اجتماع

."دادند ی را انجام نمیهيچگونه وظيفه انقالب تاريخ ی بررسیشکل عمده مبارزه در چين حت درک اين منظور و اهميت مبارزه مسلحانه به عنوان یبرا

حزب : " کهکند ی به حزب خود انتقاد م١٩٣٨ نيست زيرا مائو در سال یمبارزه حزب کمونيست چين نيز کاف سال ی راهپيمايدر و شرکت ١٩٢١ما اين واقعيت را در فاصله پنج، شش سال بين پيدايش خود در سال

مبارزه مسلحانه در چين را درک ی دوران، همچنين اهميت استثنائدر آن. درک نکردی به اندازه کاف١٩٢۶ به مسائل ی جدیما توجه. پرداختيم ی به تدارک جنگ و سازمان ارتش نمی جدی و به نحوکرديم ینم

....".کرديم ی نمی و تاکتيک نظامیاستراتژ بدون مبارزه مسلحانه حل نتوا ی که مسئله چين را نمدهد یتجربه به ما نشان م: "گويد یو سرانجام م

..."کرد تا کند ی تشريح م١٣۴٨ را در ايران سال یخصوصيت کار رفيق مسعود اين است که کيفيت اين شرايط عين

ی رفيق مائو هيچگونه رهنمود عملی شبيه نباشد که با قبول دربست آموزشهایکار او به کار آن کسان به ی و وابستگپردازد ی انقالب میه تشريح شرايط عينرفيق مسعود ب. مبارزه در دست ندارندیبرا

انقالب پرداخته و از حاصل ی و سپس به شرايط ذهندهد ی تحول آن را نشان میامپرياليسم و چگونگ که در آن زمان راه مبارزه مسلحانه را کند ی را ارائه می از مبارزه و تشکل سازمانیا تحليل خود، آن شيوه

توان ی که چگونه بدون وجود حزب مدهد ی رفيق مسعود در اين است که نشان مخصوصيت کار. گشايد یم . خود جنگ استیاين مبارزه را آغاز کرد و چگونه در آن شرايط خاص تدارک جنگ به معنا

Page 7: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 7

شمرده ی قيام مسلحانه شهری پيروزی که لنين برایو شرايط" یموقعيت انقالب" که با توسل به یکسان با خواهند ی در واقع مخيزند، ی انقالب آماده است برمیرفيق مسعود که شرايط عينبه جنگ اين نظر

انقالب به شکل ی که وقتکنند یاينها درک نم. به جنگ انقالب چين بروندیاستناد به انقالب اکتبر شوروتشها ادامه شروع و تا تشکيل بزرگترين اری پارتيزانیها درآيد که از کوچکترين هستهی طوالنیا جنگ توده

کار اينها به کار آن . استی ناگهانیقوانين حاکم بر آن نيز متفاوت از قوانين حاکم بر قيام شهر. يابد یم از نظر لنين در مورد ی در مورد شرايط انقالب جهانکس شبيه است که با استناد به نظرات ماریکسان

.کردند یانقالب در يک کشور انتقاد م همان تضاد ی تحت سلطه، تضاد اصلیاينکه در کشورها: در جامعه مای تضاد اصلهمچنين است در مورد

جنگ ويتنام بهتر از هر گونه . نداشتی احتياج به هيچگونه کار جديد۴٨خلق با امپرياليسم است در سال ن جامعه ايرایاجتماع-یاستدالل تئوريک آن را به همه نشان داد و رفيق مسعود با تحليل شرايط اقتصاد

بوروکراتيک یدار سرمايهی و فرهنگی سياس،یسلطه اقتصاد" انقالب سفيد"نشان داد که چگونه با انجام پيرامون ماهيت ی ايران بسط يافت و در پرتو اين تحليل، قاطعانه با نظر اپورتونيستیو وابسته در روستاها

انقالب "کرد و نشان داد که سيستم مقابله یداخل ی و نقش آن در تخفيف دادن تضادهایاصالحات ارض خلق و امپرياليسم را شدت بخشيده و تشديد ی يعنی جديد، تضاد اصلی تضادهایا با حل پاره" سفيد

او بلکه به یطلبيها شاه و جاهینه به خصوصيات اخالق" انقالب سفيد"سرکوب و اختناق رژيم پس از که چه در یکسان. شود ی مربوط میتضاد اصل تشديد بيش از پيش ن حاکميت امپرياليسم پس از ايیاقتضا

اند، استداللشان اند و از تخفيف تضادها سخن گفته آن زمان و چه پس از آن به انتقاد از اين نظر برخاسته که کردند ی که در عصر امپرياليسم با مشاهده انحصارها حکم به اين میشباهت بسيار داشت به آن کسان

خود فائق آيد و لنين نشان یکه در پيش گرفته توانسته است بر تضادها ی با سياست جديدیارد سرمايه جامعه ی که پيدايش انحصارها نه دليل تخفيف تضادها بلکه دليل تشديد بيش از پيش تضادهاداد یم

. استی انقالب سوسياليستی است که مرحله نوين و آخرين مرحله آن و شب فردایدار سرمايه حل ی که الزمه هر تحولدهد ی اين تضاد نشان می و نشان دادن ويژگيهایتضاد اصلرفيق مسعود با تشريح

نوين و به اين ترتيب هر ی دمکراسی خلق، برقراری ديکتاتوری برقراریاين تضاد است و حل اين تضاد يعنک با هدف به پا کردن يه مبارزی رسيدن به اين هدف خط مشی و براشود ی طرد میگونه راه حل رفرميست

در اينجا مبارزه مسلحانه نه به عنوان صرفًا يک وسيله ترويج و تبليغ، . شود ی مطرح می طوالنیا جنگ توده تشکيل حزب بلکه به عنوان ی برایا نه يک وسيله دفاع از خود، نه يک وسيله فشار بر دشمن و نه وسيله

نوين یحاکميت خلق و دمکراس ی و برقرارامپرياليسم مبارزه در راه بر انداختن سلطه ی اصلیخط مش .دهد یگر چه در جريان اين کار همه آن وظايف را نيز به موقع خود انجام م. شود یمطرح م

به نظر پردازد ی از اين کتاب که به مسئله رابطه روشنفکران و توده در زمان تحرير کتاب میامروز قسمتهاي

. جلوه کندی آن به نحو بارزتری کتاب و روح انقالبیل که جوهر اصشود ی همين امر باعث می ولآيد یکهنه مبست کشانيده و هواداران اين به بن از مبارزه مسلحانه را کامًالیتحول اوضاع درک محدود و اپورتونيست

همين ی با ساير اپورتونيستها ندارد ولی با مبارزه مسلحانه در گذشته فرقینظريات امروز جز يک رابطه لفظ آن ثابت کرده یيش از پيش صحت نظر رفيق مسعود را درباره مبارزه مسلحانه و تحوالت بعدتحول اوضاع ب

اش حل تضاد خلق و امپرياليسم و الزمهیتحول اوضاع نشان داده است که واقعًا هر تحول بنياد. است . صرفًا در جهت اين مبارزه قابل درک استیا خلق است و هر گونه مبارزهی ديکتاتوریبرقرار

خلق و ی فدايیاکنون ممکن است اين سئوال مطرح شود که با وجود چنين سالح تئوريک در دست چريکها

ی فدايی در خود سازمان چريکهای را که حتی اپورتونيسم،یبا وجود حضور فعال آنها در جريان مبارزه عمل نمود؟ در پاسخ اين جيهتو توان ی چگونه مخورد یخلق نفوذ کرده و اکنون حضور آن در همه جا به چشم م

خلق اين انتقاد وارد است که به مبارزه ايدئولوژيک مخصوصًا ی فدايی بر چريکهاپذيريم یسئوال ضمن آنکه م که اپورتونيستها تاکنون به بسط یو ضمن اذعان به لطمات بزرگ(اند ندادهی کافیدر درون خود سازمان بها

اگر چنان ی، بايد بگوييم که حت) نهضت خواهند داشتی براينده آ که دریاند مخصوصًا خطر نهضت وارد کردهاين بسيار . و خيانتکار مواجه بوديمی صورت گرفته بود، باز هم با چنين جريانات انحرافی نيز با پيگيریا مبارزه

که نياز ی البته تا حد،یتصور است که با تسهيل شرايط مبارزه، فراهم شدن امکانات علن ساده و قابل بساط خود را از خارج به داخل وارد کنند و یا را برآورده کند، اپورتونيستها عدهعمل ی حراف و بورتونيسماپ

اگر . نيز که اساسًا در دوره قبل بساطشان را جمع کرده بودند، باز به فکر گستردن بساط خود بيفتندیا عده که اين جريانات یغم همه طلمات و صدمات بگوئيم عليرتوانيم ی درازمدت به مسئله نگاه کنيم میبا ديداگر . اندوختیقيمت یاند، در عوض خلق ما نيز تجربيات ذ و خيانتکار به جنبش خلق ما وارد آوردهیانحراف

پيدا کنند، بگذاريد ی و بينش سياسی آنها آگاهبايست یها به ميدان مبارزه بيايند، اگر م تودهبايست یمشان را ارائه کنند تا خلق آنها را بيايند، حرفشان را بزنند و شيوه مبارزهرونبياپورتونيستها از النه خود

Page 8: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 8

همه آنچه را بايست یاکنون که خلق به ميدان آمده بود م. خود را گسترش دهدی مبارزاتیبشناسد و آگاه دوره قبل دره آنچ. نمايش داده شودیکه در دوران قبل به اصطالح در زير زمين صورت گرفته بود، در مقابل و

به ی انقالبیو در زير زمين انجام شده بود، چه بود؟ در دوره قبل اپورتونيسم راست در مقابل خط مش یو در آن زمان جز سخن گفتن از او کار( گفته بود ی دچار شده بود و هر سخنیبار خفتیورشکستگ ی انقالبی در مقابله با خط مشدهتواز دوره قبل حزب . بيشتر از پيش خود را رسوا کرده بود) ساخته نبود

ی او را در مقابل خط مشی حرفهادادند ی را دشنام می و ديگر اپورتونيستها در حاليکه وزد ی میحرف جز نمايش همين جريان امور در جلو ی امروز اپورتونيستها چيز ديگریدار آيا ميدان. کردند ی تکرار میانقالب

ظهور مجدد اپورتونيستها جز آن بود که حزب توده در عمق ئلوا ماست؟ آيا از همان ایها چشم توده در صحنه و مقابل چشم همه ظاهر شد و جز آن بود که همه اپورتونيستها در یمنجالب خيانت و سازشکار

در فواصل مختلف راه همين منجالب را در پيش گرفتند و دادند یحاليکه مدام به حزب توده دشنام م را به عمق منجالب و یا و ورود عدهکردند ی خود مرتبًا آنها را تشويق میها اعالميهدر" یا توده"کاران کهنه

گفتند؟ ینزديک شدن ديگران را به اين منجالب به خود و به همه دشمنان خلق تبريک م هری اپورتونيسم و بيهودگی نهائی ورشکستگیبله اينها جز آنچه که در مرحله قبل صورت گرفته بود يعن

حاکميت اپورتونيسم بر نهضت یشيوع اين اپورتونيسم را نبايد به معنا. گونه رفرميسم را نمايش ندادندترين شيوه در حول راديکالهآنچه تاکنون در جريان اين انقالب به دست آمده هم. خلق ما دانستیانقالب

سازمانها قائلند، ی که مردم برای و مبارزه مسلحانه به دست آمده و همه احترامیا قهر تودهیمبارزه يعن از حاکميت اپورتونيسم بر نهضت سخن توانيم ی میوقت. شود یدر رابطه با همين شکل مبارزه تبيين م

خوشبختانه در حال حاضر ی خلق را تعيين کند ولرزات جهت مباتوانست یبگوئيم که اين اپورتونيسم م گاه ديده شده ی در حرکتند و حتیا ه دنبال نهضت تودهچنين نيست و اپورتونيستها حداکثر لنگان لنگان ب

که به هيچوجه دلخواه خودشان کشانند ی مبارزه می جدیها است که مردم اپورتونيستها را به شيوه .نيست

خلق ما بسيار آموزنده بوده است و بيش از پيش یها برا حاصل شرکت اپورتونيسم در صحنه مبارزات توده

اين . دهد ی بيهوده است را نشان می مسعود را که هر گونه روش رفرميستصحت اين نظر رفيق ی به هيچ موفقيتیا اند و در هيچ مرحله کردهی رفرميستیترين شعارها نيز برخورد اپورتونيستها با راديکال

و تشکيل ارتش خلق را خواستند، از دولت بازرگان یاز دولت بازرگان انحالل ارتش شاهنشاه. نرسيدند تشکيل مجلس ی دمکراتيک را خواستند، از دولت بازرگان فراهم کردن زمينه برایعطا و تضمين آزاديهاا

همه را رها کرده و به مجلس خبرگان اشند،موسسان را خواستند، بدون اينکه به هيچيک از اينها رسيده ب دنبال ديگران به راه افتادند و آنگاه دشنام بسيار به بازرگان دادند و به. بازگشتندی آوردند و دست خالیرو

به خلق شد ی سازشکارانه را بهتر از اين می اپورتونيسم و روشهایآيا ورشکستگ. یهنوز هم دست خالخود " مبارزات" نشان دادند؟ البته اپورتونيستها همه اينها را به حساب تهانشان داد که خود اپورتونيس

ما نيز معتقديم که همينگونه بوده . ها آموزنده بوده است تودهیبرا" مبارزات" و معتقدند که همه گذارند یم که اند فهميده یآنها به خوب. اند گرفتهیها در طول تاريخ از اپورتونيستها درس منف همواره تودهیول. است

به اين وضع هم افتخار یاند که حت اين اپورتونيستها آنقدر ورشکستهی است ولفايده یاين روشها ب .دکنن یم

است و اين ی نيز خالی انقالبی يک رهبری خلق ما حاکم نيست جای اگر اپورتونيسم در نهضت انقالبیول

ها اشکال بسيار در دو سال اخير مبارزه توده. است که در مقابل انقالبيون خلق ما قرار داردیوظيفه بزرگ ی چگونگتوان ی که نمدهد یشان مرفيق مسعود در اين کتاب ن. از مبارزات را مطرح کرده استیمتنوع

ی کرد و مبارزات دو سال اخير به خوبیبين سلطه امپرياليسم پيشی مبارزه را در شرايط برقراریبسط بعد مبارزات همين دو سال را نيز مبارزه قهرآميز و مبارزه یبدون شک محور اصل. صحت اين سخن را نشان داد

که مبارزه مسلحانه خلق کرد و اشغال سفارت آمريکا را یائنيسته و اپورتودهد یها تشکيل م مسلحانه توده خود را به نمايش ی و ورشکستگی جز رسوائدانند، ی می در پی و نشاندهنده دو مرحله پگيرند یبرابر م

داشته و وضعيت بسيار ی اين مبارزه قهرآميز و مسلحانه اشکال بسيار متنوعیول). ١ (گذارند ینم نيست و هر روز بيش از پيش معلوم یحل مشکالت انقالب کار آسان. ها در مقابل ماست از نيرویا پيچيده

یا برخوردار است که ناديده گرفتن آنها هر مبارزهیا ويژهی در کشور ما از پيچيدگی که روابط طبقاتشود یم ، دارد خاص خود رایکار امروز دشوار. کشاند ی می مبارزه مسلحانه را، به شکست دردناکیرا، حت

یاند هر خط مش ها در ميدان مبارزه تودهیوقت. خاص خود را داشتی دشوار۴٨همانگونه که کار در سال که ۴٧ را در نظر بگيرد و همانگونه که در سال یا تودهی بايد جهت حرکت و وضعيت اين نيروهایمبارزات

در حال حاضر بايد ین داد که هر حرکت رفيق مسعود نشابردند یها به سر م جدا از تودهیروشنفکران انقالب آنها یها و بدون محاسبه نيرو بدون توده. باز کندی روشنفکری نيروها و سازمانهایها را برا راه پيوند با توده

Page 9: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com A 9

که در دست مطالعه داريد و همين جوهر ی کتابیاين است جوهر انقالب. مفهوم نداردیهيچ مبارزه انقالب . از هر چيز در صدد تحريف آن بر آمدندبيشستها است که اپورتونيیانقالب

توضيحات ها تودهی جامعه و در نتيجه حساسيت ذهنی سيایو بعد از آن به ترتيب مسائل زير حاد شده و فضا "-) ١(

گران اعتراضات کار،ی اسالمیوقايع گنبد، رفراندم جمهور: اين وقايع و مسائل بدين قرارند. گيرد یرا فرا م انتخابات مجلس خبرگان، فشار بر زستان، دمکراتيک، وقايع خویبيکار، وقايع نقده، فشار بر مطبوعات و آزاد

ی مخصوص را بازیها اين وقايع نقش آن حلقه. جنگ کردستان و اشغال سفارت آمريکا،ی انقالبیسازمانهاوسط آنها تمام زنجير وقايع را در اختيار تا تشد ی که بايد در هر لحظه به ترتيب در دست گرفته مکردند یم

ها را که حساسيتشان نسبت به اين مسائل برانگيخته شده بود، بسيج و آگاه داشته و از اين طريق تودهاينها ظاهرًا خود را هواداران راستين مبارزه مسلحانه ). ۵٢ ص ١٣۵٨ آذر - ۵ شماره ،یراه فدائ" (نمود

!دانند یم") یمعتقدان به راه راستين فدائ("

Page 10: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com B 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

پيشگفتار

همواره فرزندان آگاه خلق، . گردد یناپذير م تزلزلی توام شود، منشاء ايمانی هر آينه با صداقت انقالبیآگاهرفيق احمدزاده از اينگونه فرزندان خلف خلق بوده . اند آنها معتقد بودهیخلقشان و به تحقق آرمانهابه

او عليرغم ی انقالبیکارنامه زندگ. ناپذير خدشهی بود گداخته در کوره ايمانیاو فوالد. است، آگاه و مومن .جوانيش مشحون از درخششها و فداکاريهاست

خود را به خدمت انقالب ی قابليت و توانايینظير يک نابغه برخوردار بود، تمام مرفيق مسعود که از هوش ک

اين . ها زنده و خالق بود وسيع و عميق از مارکسيسم داشت و برداشتش از آموختهیاو شناخت. گرفت. ستب ی در عمل به کار میالب بطور انقآموخت، ی میرفيق بر اساس موضع پرولتاريائيش آنچه را که در تئور

آگاه کرد، یمسعود بر هر آنچه م. آموخت ی مبست، ی تا به کار ببندد، و از آنچه که به کار مآموخت یاو مهم از اينرو، مسعود در تمام خصلتهايش، اعم از ساده تا . کرد ی عمل ميافت، ی میبود، و به آنچه که آگاه

. استیجوشان الهام هميشگ و عطش چشمه بخشيد، ی مديادش به رفقا اعتما. مهم يک رفيق بود عميق به دشمنان یا عظيم به خلقش و کينهیعشق. شکوهمند از عشق و کينه بودیا مسعود آميزه

که پيگير و آوريم یمسعود را به ياد م. بخشيد ی می باورنکردنی شکوهمند که به او توانايیا آميزه. خلق شب، و پگاهان ی ديروقتهاازاو را . داد ینقالب انجام م در راه ایناپذير تالش خالقانه وقفهناپذير، یخستگ

.انديشيد ی مسائل مطروحه گروه میبند که با قدرت شگفتش در جمعآوريم یصبح به ياد م نهاده شده، ی که به عهده پيشاهنگ انقالبی خطيریمسعود که به مبارزه مسلحانه به مثابه وظيفه تاريخ

آنگاه که آزاد بود، . نداشتی موضع منفعل و تدافعیا لحظهیهيچ شرايط، حتعميقًا آگاه بود، هيچگاه و در سازنده، خالق و ینقش دست زد، ی که به عمليات پيگير شهریدر سازمان دادن اولين گروه چريک

ی را فرماندهیاو همچنين در نقش فرمانده يک تيم منظبط و فعال چريک شهر. کننده ايفا نمود تعيين . به چند عمل متهورانه بزرگ زد که دستکرد یم

Page 11: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com B 2

نظيرش در شاه مزدور افتاد، با مقاومت قهرمانانه و کمی قرون وسطايیهنگاميکه رفيق احمدزاده به زندانها به نمايش گذارد ی پرشکوه از ايمان و استحکام انقالبیا ساواک آنچنان نمونهیها ترين شکنجه زير وحشيانه عظيم سراغ کرده یساواک که در مسعود قدرت. بردندیحقارت خويش پگران ساواک خود به که شکنجه

کامًال جدا از ی را نه تنها در سلول، بلکه تا آخرين لحظه زندگيش در سلولی اولين بار يک زندانیبود، برا .ديگران نگه داشت

در یان مسائلاو با طرح شجاعانه و درخش. شاه نيز مسعود مطلقًا محاکمه نشدی ضدخلقیدر دادگاهها

دادگاه ی آن، با نشان دادن ماهيت ضدخلقیناپذير و تاريخ اجتنابی عمل مسلحانه و پيروزیزمينه درست قرار دارند، به ن را که در خدمت آی شاه مزدور و کسانی آن، تمام سيستم قضايی اعضایشاه و تمام

که رفقايمان را از جلسه یا ه گونه شاه را لرزاند، بیمسعود دادگاه ضدخلق. محاکمه کشيد و محکوم کرد .دوم به چند دسته کوچک تقسيم و محاکمه نمودند

اگر ما در لحظه اعدامش حضور نداشتيم، با شناختمان از مسعود، يقين داريم او با آنچنان ايمان، شجاعت و

گش نيز او يقينًا از لحظه مر. ست ی که حاکم،ی نه محکومی که گويرفت ی دار می به سویاستحکام .ساز ساخته است تاريخیا لحظه

اين اثر به زبان فرانسه ترجمه شده و توسط چند . شماستی درخشان از اين رفيق پيش رویو اکنون اثر

ی نهضت انقالبیکننده در راهگشاي تعيينی داخل و خارج، ضمن تاييد عميق آن بعنوان اثریسازمان انقالب .خلقمان انتشار يافته است

،یاين اثر خود به خوب. بينيم ی منياز ی پيرامون مسائل مطروحه در اين اثر بیخود را از دادن توضيحاتما

ی تاکيد کوتاه و مجمل اثر رفيق بر پايه نتايج علمشود، یآنچه اينجا طرح م. دهنده خويش است توضيح .گرانبهائيست که تاکنون کسب شده است

را ی خلق ايران داشت يک عطف انقالبی که نهضت انقالبیدر شرايط نوشته شد؟ یاين اثر در چه شرايط موجود بود، و به ی که نتيجه سرکوب تمام نهضتها،یاين عطف به دنبال يک دوران سکون ظاهر. گذراند یم

در زير آن سکون . آمديد پيشين و کالسيک مبارزه ِبدان انجاميدند، پدیها که تمام شيوهیبست دنبال بن ینشانده، نيروها ر پشت سرکوب ظاهرًا پيروزمندانه مبارزات آزاديبخش توسط حکومت دست و دیظاهر ی تجارب شکستهایجمعبند. آموختند ی می و از تجارب پيشين، مسائل نوينيافتند ی رشد میانقالب

یا آمريکی و عمدتًا در کشورهاکشورها در ساير ی انقالبی که مبارزه مسلحانه رفقایانداز گذشته و چشماکنون ديگر همه جا در ميان گروهها و . ساختند ی می را بيش از پيش قطعیالتين گشود، آن عطف انقالب

درست یها، به مثابه تنها مش پيشرو، آغاز مبارزه مسلحانه توسط گروهی و به راستیمحافل انقالب را ممکن سازد، یا و مبارزه تودهها را به جريان آورد در تودههان نی عظيم انقالبی که قادر است نيرویانقالب

.بدون کمترين ترديد مورد تاييد بود مسلحانه یگروه، قبل از اتخاذ مش. برد ی به سر می کرد و در چنين عطفیگروه ما نيز اين پروسه را ط

ابتدا حزب و سپس دست زدن به عمل ،ی مدل چينیگروه از رو. را تجربه کرده بودی ديگریها شيوه رفته و به ايجاد رگرانرفقا به روستاها و ميان کا. ميان دهقانان و کارگران پرداختی کار سياس به،ینظام

مطلق اين شيوه یثمر ی ما با تجارب اين شيوه از عمل، نشاندهنده بیبرخورد عين. ارتباط با آنان کوشيدند و اگر دانستند، یتر از ما م بود که خود بهی چيزشد، ی وضعشان صحبت میاگر با کارگر و دهقان از بد. بود

بود که آنها ی اين چيزشد، ی به آنها نشان داده میپيروزانداز و چشمشدند یآنها دعوت به مبارزه م ،یکارگران و دهقانان بر اساس واقعيات عين. انداز و نه به ما داشتند نه به آن چشمیهيچگونه اعتماد

سيستم سرکوب وحشيانه هر حرکت -ها تودهشکست تمام مبارزات پيشين و خيانت رهبران به( به ی و از طريق آن مسخ فرهنگ خلق ما و تحميل فرهنگ اميرياليستسيع وی سيتسم تبليغات-اپوزيسيون

به یاعتماد ی نسبت به مبارزه و بی بزرگ جلوه دادن قدرت دشمن و پراکندن تخم ياس و نااميد-آنها تازه به تمام . دادند ی بروز می آشکاریعالقگ ی بیبه مسائل سياس.........) ها رهبران خلق ميان توده

شد، ی با کارگران و دهقانان نيز اضافه میا ها، عدم امکان ايجاد ارتباط به مقياس توده اين ارتباطیثمر یباين . شود ايجاد توانست یپذير تنها بطور مفرد م کامًال آسيبیارتباط با کارگران و دهقانان در نهايت و به نحو

کالسيک مبارزه آنرا به یها دشمن با شيوهی دشمن و آشنايی که سيستم پليسی است عينیواقعيت ميان کارگران و دهقانان در یما در عمل دريافتيم که فکر ايجاد حزب از طريق کار سياس. اند وجود آورده با آنها یا تباط به مقياس توده چنين است که ايجاد اریواقعيت عين. ما تنها يک ذهنيت استیشرايط کنون

يا گوييم یآنچه که ما با آنها م. گفتن به آنها نداريمیمنضم بر اين ما هيچ چيز برا. است محالیامردر عين حال تحليل ما . ندارندی است که به آن هيچگونه اعتمادی يا چيزدانند، ی که خود بهتر مست یچيز

Page 12: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com B 3

ميان طبقات استثمارگر و ناپذير ی شديد آشتیضادها ميهنمان تی اجتماع- یاز شرايط اقتصاد حکومت یهم از اينرو ما به لزوم مبارزه آزاديبخش به منظور سرنگون. دادند یاستثمارشونده را نشان م

تجارب گذشته و تجارب . قويًا معتقد بوديمینشانده و استقرار حاکميت خلق، به مثابه يک واقعيت عين دست ارزه، پيشين مبیها اتخاذ شيوه. کردند ی کالسيک را تاييد میها توسل به شيوه گروه، عدم امکانیعمل

بدينگونه . مبارزات آزاديبخش خلق ما مرگبارندی است که براینشاندهنده سوبژکتيويسم و دگماتيسمحل درست مسئله انقالب و . ضرورت يافتی نوين مبارزه، منطبق با شرايط عينیها شيوهیجستجو

ی از مدلهایي و رها،ی در برخورد با واقعيات عينیست موجود، به صداقت و شهامت انقالبب شکستن بن بود که ها یجوئ در اين جستجوها و راه. از هر گونه دگماتيسم و سوبژکتيويسم، نيازمند بودیپيشين، دور

. به مبارزه مسلحانه روآور شدندی صادق انقالبی پديدار شد، و گروههایآن عطف انقالب ی به تدارک مبارزه مسلحانه مبادرت ورزيدند، ليکن به علت نبوِد تجربه، و يک سلسله خطاهایگروههاي

شوند، از ی قبل از اينکه موفق به انجام کار پيگير و جد،یتجربگ ی از همين بی ناشِی و تشکيالتیتاکتيک . شدندی بعدی گروههای برایاين شکستها خود زمينه تجربه غن. بين رفتند

گذر تند . دارد ی دنبال عمل گام برمی و تئوردهند، یدر اين دوران، حوادث سريع رخ م. آغاز شدیدوران انقالب

آنکه ی بگيرند، ی در دستور قرار میا تازهی عملی طرحهاکنند، ی را ايجاد می نوينیرويدادها، مسائل عمل . شده باشدی کامل اعمال گذشته مجالی جمعبندیبرا

عمل مسلحانه پيشاهنگان خلق ی در درستی در سراسر جهان هيچگونه ترديدیون تجارب انقالباکن هم

مبارزه ی برای پايه تئوريک استواریريز ی اين تجارب و پی نگذارده است، اما هنوز يک جمعبندیباق . نيستند متعددن که در اين زمينه انجام گرفته، چندایتالشهاي. مسلحانه بطور کامل انجام نيافته است

آغاز گشت، گفتگو ی بی و بر اساس ضروريات عمل،یمبارزه مسلحانه در ايران نيز توسط پيشاهنگان انقالب

که قادر باشد ی مبارزه مسلحانه خلق ما، به نحویبدينگونه تدوين تئور. تدوين نگشته بودیهنوز در تئوردر . يافت ی روزافزون می اهميتزد، همراه سایا يافته تدوينینتايج مثبت بيکران عمل مسلحانه را با تئور

" هم تاکتيک،یمبارزه مسلحانه، هم استراتژ" بود که رفيق احمدزاده با اثر درخشانش یچنين شرايط . به انجام رساندیتوانست اين امر مهم را به شايستگ

ی در مورد تدوين تئور به نقش خطير اين رفيقتوان یبا درک اين شرايط و در پرتو اين مسائل است که م

. بردی خلقمان پی نهضت انقالبیمبارزه مسلحانه و اهميت آن در راهگشاي مبارزه ی برای روشن و درخشان از مبارزه مسلحانه ارائه نموده، و پايه تئوريک استواریرفيق در اين اثر درک

. وجود نداشته استی واحدقبل از اين اثر، از عمل مسلحانه، درک. کند ی میريز یمسلحانه خلقمان پ ی از دفاع از خود مسلحانه پشتيباناددر اينجا مر( از عمل مسلحانه، دفاع از خود مسلحانه یا ميان رفقا عده

انتظار داشتن، و با سالح در ی نه تعرض- ی از سالح تنها نقش تدافعیيعن. استی َاعمال سياسینظام .فهمند یرا م) و بدينگونه خود را حفظ نمودن کردنی دشمن ايستادگی احتمالیها برابر تعرض

یمراد از تبليغ مسلحانه، از عمل مسلحانه تنها اثر تبليغ( از عمل مسلحانه تا تبليغ مسلحانه یا درک عده

ما با عمل . سازد ی دامنه عمل مسلحانه را محدود میچنين درک.) خلق انتظار داشتن استیبر روالبته تحليل ما از مبارزه مسلحانه . سازيم ی وارد می و سياسی اقتصاد،یمسلحانه به دشمن ضربات نظام

نيست که ی اين مطلقًا بدان معنی ولدهد، ی آن را نشان می در مجموع ماهيت تبليغاش یدر مرحله کنون بر یاکنون عمل مسلحانه هدف ضربات روان هم. ما عمل مسلحانه را با تبليغ مسلحانه يکسان بگيريم

از عمل مسلحانه، ی داد که اينگونه درکهايشان رفيق نرفت، یفراتر نم. کند ی دنبال میبا پيروزدشمن را ی پيوندیاکنون ميان سالح و کار گروه: "گفت یرفيق خود م. از آن داشتن استی درک مکانيکینوع

یمکانيک ی از درکی خود را دادن، حاکی جای خود و به کار گروهیبه سالح جا." ارگانيک موجود استو اما . است و هم تاکتيکیمبارزه مسلحانه اکنون هم هدف و هم وسيله است، هم استراتژ. است

یا عده. زدند ی انقالب دم می برای و از آماده نبودن شرايط عينرفتند ی بيش از اينها به خطا میمغرضان خيل منطبق با آن را یما و اتخاذ مش ی برخورد ارگانيک با شرايط عينی پيشين چسبيده و ياراینيز به مدلها .نداشتند

کالسيک، و ی شرايط انقالبها،ی اقتصاد- ی که از شرايط اجتماعیا جانبه و زنده رفيق با تحليل عميق، همه

بردند، ی به اشتباهاتشان پکردند یآنها که خطا م. به عمل آورد، به تمام اين ابهامات پايان بخشيدها یمش خلقمان ی تاريخی انقالبی بستر مشر پرخروش است که دیاين اثر رود. و آنها که مغرض بودند فاش شدند

Page 13: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com B 4

اکنون ديگر در صف . گنديده اپورتونيسم را از اين بستر روبيده و پاک کرده استیها جريان يافته و زبالهانگيز اين نفرتیها یپرگوئ. انده است نمی اپورتونيست باقی اين بزدلهای برای جائ،یپيشاهنگان انقالب

. نخواهند يافتی خودنمايی برای ندارد و اينان مجالی ديگر خريدارعمل، یگويان ب ياوه ی که تا بيش از يک قدم جلوینظران عليرغم تنگ" هم تاکتيک،یمبارزه مسلحانه، هم استراتژ"رفيق در

کنند، عليرغم ی آنرا استراتژيک تلقکوشند، ی ما میيک ببينند و با هر شکست تاکتتوانند یپايشان را نم مبارزه یها از دماغ يک نفر خون نيايد، دوردستی که در آن حتخواهند ی را می که انقالبیطلبان تسليم

ی به ذهنيت يا تخيل درغلطد، دقيقًا تا جايآنکه ی يک مارکسيست، بیرفيق با دورنگر. بيند یمسلحانه را م شدن آن و یا را که مبارزه مسلحانه تا تودهی روندی خطوط کلدهند، ی به ما میبين يشکه تجارب مجال پ .کند ی ترسيم مد، و سوسياليسم در پيش داریآنگاه تحقق آزاد

و پيگير آغاز و دنبال ی جدی به نحوی تجديد سازمان شد و کار چريک شهری نظام- یسازمان سياس

مبارزه مسلحانه تير "ی از عناصر، تصفيه شدند و به گفته رفيقیبا آغاز عمل مسلحانه بسيار. گرديد ." همه عناصر متزلزل و مردد گروهی بود برایخالص

. شدندآور یاند به مبارزه مسلحانه رو که تاکنون اين اثر را خواندهیهمچنين تمام افراد و محافل صادق انقالب

. خلقمان استی نهضت انقالبیدهنده ميزان اهميت آن در راهگشاي اين خود نشان که مبارزه مسلحانه در دوران کوتاه زندگيش به بار آورده است، ی از نتايج مثبت عملیاکنون انبوه هم

وار اين نتايج را بازگو ما اينجا به اجمال و فهرست. در تاييد اين اثر رفيق استی محکمیپشتوانه عمل :کنيم یم

آنها مشخص ی قطعیبند موجود با صفیحافل، گروهها و سازمانها میاثر عمل مسلحانه بر رو. ١ ها ی بخشيده و به سردرگمی را بيش از پيش روشنی مبارزه انقالبیمبارزه مسلحانه، استراتژ. شود یم

پيشاهنگ جا قالبيون خود را در صفوف ان،ی با پر حرفتوانند یاکنون ديگر اپورتونيستها نم. پايان داده استمواضع با عمل روشن . هايش نه با گفتهشود، ی است که هر کس با اعمالش مشخص مینون زماناک. بزننداينان ديگر قادر نيستند . ساخته استاعتبار یعمل مسلحانه اپورتونيستها را فاش و ب. نه با ادعاشوند، یم

د، محافل و همه افرای و عملیگرايش نظر. سازندی را دچار سردرگمیافراد و محافل صادق انقالب ی رسيده است که با دستهایبه ما خبر از محافل. مبارزه مسلحانه استی به سوی صادق انقالبیگروهها

اين یاند و اين نشاندهنده ميزان اراده انقالب تدارک امر انقالب آغاز کردهی از مصادره سالح برا،یخال .رفقاست، درود بر آنها

. آنان بوده استیو اقشار اپوزيسيون، تقويت و تحريک پتانسيل انقالب طبقات یاثر عمل مسلحانه بر رو. ٢

طرح حادترين شعارها، زدوخورد با (یدر اعتصابات دانشجوي) نه مسلحانه (ینظير قهر انقالب تصاعد کمدژخيمان رژيم و بيرون راندن گارد مسلح از دانشگاه، سنگباران شدن ماشين نيکسون توسط دانشجويان

چند نمونه از سوزاندن ماشين توسط چند (کشان توسط رنجی از اقدامات قهرآميز فردیارد متعدد، مو)مبارز که توسط افراد بر له چريکها و بر یکش مبارز، شعارهاي راننده قهرمان، حمله به افسر پليس توسط يک رنج

بار، یتاکس شده، اعتصاب شجاعانه رانندگان شته مختلف نوینشانده در مکانها عليه حکومت دست ی، اينها همه رويدادهاي)یکش بلورساز اعتصاب متهورانه کارگران رنج،یاعتصاب قهرمانانه کارگران چيت ر

عناصر یگير اين رويدادها نشاندهنده شکل. اند اند و در گذشته کمتر سابقه داشته هستند که اخيرًا رخ داده شهيد ما که یرفقا( که کرده است یاريهايمبارزه مسلحانه با فداک. هستندخلقيک اخالق نوين در

اسير ما که در زير یرفقا. کردند و به شهادت رسيدندی دشمن ايستادگیقهرمانانه در برابر نيروها یبه خلق درس فداکار) ماندندی باقبازگشت ی همچنان مصمم و بی قرون وسطايیها ترين شکنجه سخت

سرسختانه یمبارزه مسلحانه با بقا. کند یان خويش جلب مداده است و دارد اعتماد آنان را به پيشاهنگ که بر دشمن وارد ساخته، به خلق یعمل مسلحانه با ضربات. خويش به خلق اميد دوباره بخشيده است

را یاند و شجاعت انقالب خلق افزودهیاين همه به آگاه. پذير است نشان داده است که دشمن ضربه و دارد يابد، ی اعتمادش را به پيشاهنگان خويش بازمشود، یرد اميدوار مکم دا خلق کم. اند تقويت کرده

خلق دارد . در اين راه بايد فداکار بود و تن به خطر داد. به دشمن ضربه وارد ساختتوان ی که مفهمد یمر و رضا در پيش گيرد، بلکه در برابمنشانده، راه تسلي که نبايد در برابر مظالم حکومت دستيابد یدرم

.دهد ی و تن به خطر مکند ی می فداکارزند، ی میپذير، دست به قهر انقالب دشمن ضربه

Page 14: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com B 5

ها تودهی در تداومش بطور وسيع به حمايت معنوخورد، یاکنون به چشم م همين عناصر اخالق نوين که هم نگان پيشاهی و با سازماندهی است که در لحظه يک تغيير کيفیو اين حمايت معنو. شود یمنجر م .گردد یناپذير محقق م شکستیا و مبارزه تودهيابد ی ماديت م،یانقالب

ی اجتناب از خطاهایاند که در ادامه پيروزمندانه مبارزه، و برا بودهی مبارزه مسلحانه، تجاربیاثر درون. ٣

اند، دارد دست زده که بدان یاکنون ديگر مبارزه مسلحانه از نظر گروههاي. کننده دارند نقش تعيينیتاکتيک .گذراند ی خود را از سر میخردسال

:جانبه و وسيع بوده است دشمن همهیاثر مبارزه مسلحانه بر رو. ۴ ساواک و ی درونی ننگين، باالخص تضادهای نظامی ماشين سرکوب ديکتاتوری داخلی تشديد تضادها-الف

تعويض شده، تضاد ميان ی ساواک و شهربان ازیبه دنبال هر ضربه موثر چريکها، کادرهاي. یشهربان مسلحانه، لهمچنين با شروع عم. بخشد ی مختلف موجود در اين سازمانها سرکوب را تشديد میها دسته

باالخص پاسبانها، افزايش يافته و اکنون اينها با پوست و گوشت خويش ،ی پايين شهربانیفشار بر کادرها باال ی را با کادرهای پايين شهربانیاين فشار، تضاد کادرها. نندک ینشانده را لمس م مظالم حکومت دست

.سازد ی به آنها محول نموده دلسرد میروکراس که بویافزايش داده و آنها را هر چه بيشتر در انجام وظايف ضربات چريکها که متوجه سازمانها، : نشانده ميان امپرياليسم و حکومت دستی تشديد تضاد تاکتيک-ب

ی تا امپرياليسم در اين مورد از حکومت استعمارشود ی است، سبب می و موسسات امپرياليستافراد و حکومت ليسم ميان امپريای تاکتيکیاين عمليات به تشديد تضادها. توضيح بخواهد و آنرا توبيخ کند

.شوند ینشانده منجر م دست ی امپرياليستی و تجاریسسات توليد که متوجه مویضربات: ی در ماشين دولتی گسترش بحران عموم-ج

چريکها از یداران امپرياليست از ترس اعمال انقالب تا سرمايهشوند ی هستند، سبب میصهيونيستاين . شوندتر عنشانده پرتوق کم در برابر حکومت دست نموده و يا دستی در ميهنمان خودداریگذار سرمايه

را تصاعد یع با ساير عمليات، بحران موجود در ماشين دولت زده و در مجمویعمليات به دشمن ضربه اقتصاد .بخشد یم

برگ برنده شاِه . اند بر دشمن وارد ساختهی سنگينیعمليات چريکها، ضربات سياس: ی ضربات سياس-د

جزيره "ايران به مثابه . موجود در ميهنمان بوده استیخودفروش در برابر امپرياليسم ثبات و آرامش ظاهر را به خطر افکنده و اکنون تعمليات چريکها اين ثبا. منطقه تبديل گشته بودیبه پايگاه ضدانقالب" آرامش

عمل مسلحانه با به خطر افکندن . شود ی میزدگ چريکها دارد دچار طوفانیديگر جزيره آرامش با قهِر انقالب .رساند ی می منطقه ياریاين پايگاه، به نهضت انقالب

یاند، ضربات روان که بر دشمن گذاردهیا جانبه سلسله عمليات مسلحانه با تاثيرات همه: ی ضربات روان-ه

ی و ماشينهای ماشين دولتی بر تمامی ترس از اعمال انقالبیاکنون هيوال. اند را سبب شدهیسنگين .سايه افکنده است) ی ارتش، ژاندارمر،یساواک، شهردار(سرکوب حکومت

. که مبارزه مسلحانه به بار آورده است، در عمل تاييد شده استیانگيز ا نتايج شگفتبدينگونه اثر رفيق ب

ی نشده و وقوع ضرباتی ذهنیبين که عليرغم همه اين نتايج، ما دچار خوشست یاينجا ذکر اين نکته ضروررکود آن ی مسلحانه يا حتارزهليکن اين معنايش هرگز شکست مب. دانيم یرا در آينده بر گروه محتمل م

يک گروه معين نبوده، بلکه تداوم مبارزه وقفه یاکنون پروسه تکامل عمل مسلحانه، لزومًا رشد ب. نيست مبارزه ی گروه معنايش نابودیما يقين داريم که نابود. باشد یمسلحانه توسط هر گروه پيشاهنگ م

تثبيت مبارزه مسلحانه به مثابه و ی انقالبی نيروهان از رشدیا مسلحانه نيست، زيرا اکنون ما در مرحله و ی انقالبی گروه، گروههای که در صورت نابودبريم ی به سر می منطبق با واقعيات عينی انقالبیتنها مش

. خواهند بود که به مبارزه مسلحانه ادامه دهندیپيشاهنگ ديگر سنت مبارزه مسلحانه را ايجاد ايران تازه داردیجنبش انقالب: "گويد یرفيق احمدزاده در اين زمينه چنين م و اين همه با تشکل برد، ی اوليه به سر میوخيزها و در مرحله افتیگشاي و راهیياب در مرحله راهکند، یم

،ی با پيروزدهد، ی راه را نشان ممسلحانه ايران اکنون دارد با عمل یجنبش انقالب. گيرد ی صورت میگروه مبارزه را دارد به خلق ی خود امکان مبارزه، خصلت طوالنیهم پيروز باز شکست، باز ،یشکست، باز پيروز

و رشد ی مبارزه سخت است و طوالنيابد یتدريج درم است که خلق بهی و در چنين شرايطدهد ینشان مما به . خيزند یتدريج به پا م است که خلق و فرزندان پيشاهنگش بهيناين چن. آن به حمايت او احتياج دارد

اکنون هيچوجه انتظار نداريم که خلق هم به. منتظر حمايت بالواسطه خلق نيستيمها یبه اين زودهيچوجه

Page 15: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com B 6

ی نمايندگی و واقعًا انقالبی انقالبیخلق اينک توسط فرزندان پيشاهنگش، توسط گروهها. به پا خيزد ی به درستیاه خلق و با آگیو اين گروههايند که تحت تاثير مبارزه مسلحانه و حمايت معنو. شود یم

خلق را از ی و امکان حمايت مادبخشند یمبارزه را گسترش م. برند ی مسلحانه، دست به اسلحه میمش .برند یتدريج باال م مبارزه به

اگر قبول . کننده بر سرنوشت مبارزه ندارد تعيينیچنين است که شکست يک گروه مبارزه مسلح، تاثير

دارد ی چه اهميتشود، ی آغاز می قبول داريم که مبارزه با تشکل گروه است، اگریداريم که مبارزه طوالن افتد، ی ماش زمنده که از دست ریا مهم اين است که اسلحه. در اين ميان از بين بروندیکه گروه ديگر باشد که راه او را دنبال ی گروهخورد، ی شکست می ديگر باشد که آنرا بردارد، اگر گروهیا رزمنده خود ادامه دهند تا بتوانند نتايج عمل خود یتر به زندگ پيشاهنگیمهم نيست که گروه يا گروههائاين . کند

خود مبدل به یاند با سازمانده را که ايجاد کردهی معنوايت کنند، و حمیبردار را ببينند، از اثرات آن بهره ی به وظايف انقالبخواهند ی که می ديگر انجام دهند، گروههايی گروههاتوانند یاين را م. کنندیحمايت ماد

."خويش عمل کنند رفيقانه یخاطره او را که با خصلتها. داريم ی میاينجا ما بار ديگر خاطره رفيق احمدزاده را گرام

نهاده، در ميان خلقش جاودانه ی که از خود به جای که کرده است و افکاری با کارهاياش، یازيادنرفتنخروشد و به پيش یتر م ود پرخروش مبارزه مسلحانه است که هر دم پرخروشاو همان ر. خواهد زيست

ی به پيروزیا و با تبديلش به انقالب توده. ها خواهد پيوست تودهیو اين رود سرانجام به دريا. رود یم دارد لحظه انتقام ی پرشکوهی و چه زيباي،یمحتومش خواهد انجاميد، و چه شکوهمند است لحظه پيروز

.خلق از دشمنان خويشعظيم

باد ياد رفيق احمدزادهجاودانه

" خلقی فدايیچريکها" اول تيرماه

١٣۵١

: بهتقديم خلق و انقالبيون ديگر که يا در جنگ با دشمن و يا در زير شکنجه، در راه تحقق ی فدايیآن دسته از چريکها

.بخش ايران شهيد شدند انقالب نجات

Page 16: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com C 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

مقدمه

در اين مدت وقايع . گذرد یاند، م خلق آغاز کردهی فدايی که چريکهایا بيش از چهار ماه از مبارزه مسلحانه توان یبا اين همه به اجمال م. اثرات و نتايج آنها هنوز زود باشدیاند که شايد ارزياب فتاده اتفاق ایمتعدد

.درباره آنها سخن گفت چرا شروع شد؟ چرا شکست خورد؟" سياهکل" در یمبارزه چريک مبارزه آغاز ،یما با تجزيه و تحليل شرايط ايران به اين نتيجه رسيده بوديم که وظيفه هر گروه انقالب

خلق دست اندر کار تدارک ی فدايیبا اين اعتقاد بود که چريکها. مسلحانه، چه در شهر و چه در روستاستو اين هسته به . د سازمان داده شیيک هسته مسلح چريک. در شهر و روستا شدندیمبارزه چريکسته به طول پنج اين ه. شمال شدی رهسپار جنگلها،ی فراهانی صفائاکبر ی رفيق شهيد علیفرمانده

شمال را، از شرق مازندران گرفته تا غرب گيالن، درنورديده، وضعيت یماه بطور مداوم سراسر جنگلها کرد و خود را با شرايط سخت ی شناسايی منطقه را بطور علمی و وضعيت جغرافيايی اجتماع- یاقتصاد یچنين شناساي. ن و زمستان، تطبيق داد و غيره، در تابستای طوالنی در کوه و جنگل، با راهپيمائيهایزندگ

ی دنيا و در هيچ تجربه چريکی در هيچ کجادانيم، یاز لحاظ مدت و از لحاظ وسعت منطقه، تا آنجا که ما م .مشابه، سابقه ندارد

همانطور که در ديديم؟ ی آن می بقای برای چه انتظار داشتيم؟ و چه امکانیما از ايجاد اين هسته چريک

بر دشمن، بلکه وارد یله تشريح شده، هدف از مبارزه مسلحانه در آغاز، نه وارد کردن ضربات نظاممتن مقا مبارزه نشان داده شود، اههدف اين است که به انقالبيون و خلق ر. بر دشمن استیکردن ضربات سياس

امکان مبارزه نشان دهد که. پذير است آنها را از قدرت خويش آگاه گرداند، نشان دهد که دشمن آسيب در کوه هم، همين هدف را دنبال یايجاد هسته چريک. هست، دشمن را افشا کند و خلق را آگاه گرداند

چريک کوه ی برایعمل اين هسته، نه تنها در سراسر منطقه، بلکه با توجه به نقش چريک شهر. کرد یم در رشد جنبش یا کننده عيين تی و سياسیترتيب نقش تبليغ و بدينيافت یدر سراسر کشور انعکاس م

و بطور مشخص راه مبارزه را داد ی به تمام مبارزين و تمام خلق میا اميد دوباره. کرد ی می ايران بازیانقالب ی آمادگکرد، ی را به خود جلب می و روستائگرفت ی در روستا پا منگاميکه و به تدريج، هداد، ینشان م

یا منفرد کردن چنين مبارزهیاز نظر سياس. نيز ايفا کندینظام يک نقش ،ی که در جنبش انقالبيافت یم با توجه به رابطه بسيار نزديک شهر و روستا در ،ی اين هسته چريکی مبارزه. دشمن غيرممکن بودیبرا

. يافت ی و از آنجا به سراسر کشور گسترش مکرد ی انعکاس پيدا می شمالی وسيعًا در شهرهال،شماکوچکترين کنترل . به نظر برسدی در آن طبيعیا آذربايجان نيست که وجود ناامنشمال چون کردستان ي

Page 17: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com C 2

در خصوصکنترل ورود و خروج در منطقه شمال، ب. کند ی انعکاس پيدا مشودو یدشمن بالفاصله محسوس مبخصوص اگر در نظر بگيريم که شمال بعنوان يک . شود ی دشمن بسيار گران تمام میبهار و تابستان برا

.کشاند ی را از مرکز و ساير نقاط کشور به خود می بخصوص در تابستان، چه جمعيت،یز تفريحمرک به واسطه . کمتر از هر جا استقرار يافته استی است که دشمن از نظر نظامیشمال در زمره مناطق

. دندگر یهايش غيرقابل استفاده م دشمن و سالحی نظامیشرايط جغرافيائيش، يک رشته از قابليتها از روستائيان نقاط ديگر کشور ی از بسياریتر تحمل قابلیدرست است که روستائيان شمال شرايط زندگ

و اينان روز به روز يابد ی و بوروکرات، روز به روز افزايش می مالیدار دارند، با اين همه تضاد اينان و سرمايه ی و سهامی تعاونی و شرکتهایصالحات ارض و وزارت ای مالیدار بيشتر زير بار قرض و تحت فشار سرمايه

در مقايسه با ساير ،ی شمالی در شهرهاويژه در شمال، به ی سياسیرشد آگاه. شوند ی خورد میزراع چريک کوه با توجه به امکان تحرک چريک در ی دشمن محاصره و نابودیبرا. نقاط کشور نسبتًا باال است

دشمن (ريک از منطقه، که دشمن از آن برخوردار نيست چی با توجه به شناسائ،یسراسر مناطق شمال مشخص با یو با توجه به اينکه چريک از درگير) را عوض کندد خوی محلیمنطقه به منطقه بايد راهنماها

پس چرا . بسيار دشوار استکند، ی و به وارد کرده يک رشته ضربات کوچک قناعت مکند یدشمن اجتناب م شکست خورد؟یهسته چريک

عدم توجه به تحرک الزم و ی دو عامل، يکرسد ی به نظر میما دقيقًا از آنچه گذشته مطلع نيستيم ول

کوه ما نه یاين نکته قابل ذکر است که رفقا. مطلق موجب شکست شدیاطمينان ی عدم رعايت بیديگرپس چرا . الزم استق مطلیاطمينان ی بلکه عمًال نيز دريافته بودند که رعايت تحرک و ب،یتنها بطور نظر که کردند ی کوه تصور نمیايم اين است که رفقا آن يافتهی که ما برای داد؟ تنها علتی رویچنين اشتباه

دانيم یما م. نيرو بسيج کندی امحاء هسته چريکیدشمن تا اين حد حساسيت نشان دهد و تا اين حد برااش را بطور عمده عمدهی داد و دشمن نيروی رول سياهکی قهرمان ما در نزديکيهایکه واقعه محاصره رفقا

ها رزمنده ما بسيار آسان بود که در عرض چند روز دهی رفقای بسيج کرده بود، در حاليکه برایدر آن حوال آنکه امکان محاصره ی دشمن مجبور بود برايافت یکيلومتر از منطقه دور شوند، و اگر اين تحرک ادامه م

شمال را ميليتاريزه کند، اگر در سياهکل و اطراف آن چندين هزار نيرو بسيج راسرچريکها را پيدا کند، س را شديدًا ی در سراسر شمال دهها هزار نيرو بسيج کند و تمام خطوط ارتباطبايست یکرده بود، اين بار م

ی جاپاانستتو یدر اين مدت چريک م. طلبيد ی می طوالنی بود بسيار دشوار و زمانیکنترل نمايد، و اين کار . خود را باال بردی نظامی آتش خود را افزايش دهد و قابليتهایخود را محکم کند، نيرو

پذير، اما کامًال اجتنابیتصادف. يک تصادف بودی نتيجه گرفت که شکست هسته چريکتوان یبدين ترتيب م

هم یآمدن چنين تصادفهايهمراه است، و پيش ) در هر لحظه خود( ريسک ی هميشه با نوعیمبارزه انقالببه هر حال از همين تجربيات است که انقالبيون بايد درس بگيرند و همين . پذير و هم اجتناباند یطبيع

. خواهند شدی صعود به پيروزیها شکستهايند که پله یما ديديم که جنبش سياهکل با آن عمر کوتاهش و با وجود شکستش، به انقالبيون و به خلق چه شور . بتواند مبارزه مسلحانه خود را آغاز کندی داد، و اين قبل از آن بود که چريک شهریخشيد و چه اميدب تحت تاثير مبارزه مسلحانه و به . به بار آوردیانگيز شهر هم، نتايج شگفتی فدائیمبارزه مسلحانه چريکها

شگاهها، قهرمانانه به پا خواسته و دانی اين مبارزه بود که دانشجويان انقالبی به ندایمنظور پاسخگوي ممکن را ی شعارهاترين ی انقالبوشکوهمندترين تظاهرات چند سال اخير خود را بر پا کردند و حادترين

تحقق یدليرانه برا" جهان چيت"تحت تاثير همين مبارزه مسلحانه بود که کارگران رزمنده . مطرح ساختندپاسخ گفتند و ) گر چه نه با اسلحه (ی را با قهر انقالبینقالب کردند و قهر ضدای خود پافشاریخواستها

از خود . اند پيدا کردهیا تازهی فکریاينک مردم مشغوليتها. افزودند انقالب ايران یدهها شهيد ديگر بر شهداپذير چگونه امکانیگذشتگ و از جانی اين فداکارجنگند؟ ی چه و به خاطر که می چريکها براپرسند، یم

اين چنين تا ی کوچک در برابر دشمنی با نيرويتوان یپذير است، و م امکانی اين جانبازبينند ی؟ و ماست . مسلح، به پا خاستداندن

و در یگشاي و راهیياب در مرحله راهکند، ی ايران تازه دارد سنت مبارزه مسلحانه را ايجاد میجنبش انقالب

ايران یجنبش انقالب. گيرد ی صورت می و اين همه با تشکل گروه،برد ی اوليه به سر میوخيزها مرحله افت باز شکست، باز هم ،ی باز پيروزت، شکس،ی با پيروزدهد، یاکنون دارد با عمل مسلحانه راه را نشان م

است ی و در چنين شرايطدهد ی مبارزه را دارد به خلق نشان می خود امکان مبارزه، خصلت طوالنیپيروزاين چنين . و رشد آن به حمايت او احتياج داردی مبارزه سخت است و طوالنيابد یيج درمتدر که خلق به

منتظر حمايت ها یما به هيچوجه به اين زود. خيزند ی پا مبهتدريج است که خلق و فرزندان پيشاهنگش به

Page 18: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com C 3

توسط فرزندان خلق اينک. اکنون به پا خيزد هيچوجه انتظار نداريم که خلق هم به. بالواسطه خلق نيستيمو اين گروههايند که تحت تاثير . شود ی می نمايندگی و واقعًا انقالبی انقالبیپيشاهنگش، توسط گروهها

. برند ی مسلحانه، دست به اسلحه می مشی به درستی خلق و با آگاهی و حمايت معنوانهمبارزه مسلح .برند یتدريج باال م به خلق را از مبارزهی و امکان حمايت مادبخشند یمبارزه را گسترش م

اگر قبول . کننده بر سرنوشت مبارزه ندارد تعيينیچنين است که شکست يک گروه مبارزه مسلح، تاثير

دارد ی چه اهميتشود، ی آغاز می است، اگر قبول داريم که مبارزه با تشکل گروهیداريم که مبارزه طوالن افتد، ی ماش زمنده که از دست ریا ست که اسلحهمهم اين ا. در اين ميان از بين بروندیکه گروه ديگر باشد که راه او را دنبال ی گروهخورد، ی شکست می ديگر باشد که آنرا بردارد، اگر گروهیا رزمنده خود ادامه دهند تا بتوانند نتايج عمل خود یتر به زندگ پيشاهنگیاين مهم نيست که گروه يا گروههائ. کند

خود مبدل به یاند با سازمانده را که ايجاد کردهی معنوايت کنند، و حمیبردار آن بهرهرا ببينند، از اثرات ی به وظايف انقالبخواهند ی که می ديگر انجام دهند، گروههايی گروههاتوانند یاين را م. کنندیحمايت ماد

.خويش عمل کنند و ضامن . خود و فرزندان پيشاهنگش ايمان داريمما به خلق . ايم و ما با اين اعتقاد مبارزه خود را شروع کرده

دانيم ی و مکنيم یما با پوست و گوشت خود نياز به حمايت خلق را احساس م. اين ايمان ما خون ما استدر . ايم ما جان خود را بر سر اين ايمان گذاشته. استی راه حتمی ما و نابودی نابود،یبدون چنين حمايت

یقربانيهاي. ناپذير است چنين گزاف اجتنابی مبارزه مسلحانه دادن قربانيهائیذارگ و سنتیگذار مرحله پايه ما که قهرمانانه یاند، اسرا مرگ در برابر دشمن مقاومت کردهی ما که دليرانه تا پایايم، شهدا که ما داده

که نهال قطعًا باعث خواهند شدورزند، ی دژخيمان شاه مقاومت می وسطائون قریها در برابر شکنجه . دير يا زود آغاز گرددیا انقالب ايران شکوفان گردد، که فرزندان خلق به پا خيزند، و آنگاه جنگ توده

طلبان بگذار تسليم. باشدی پيشاهنگ باشد مگر آنکه يک چريک فدائتواند ی نمیپيشاهنگ در شرايط کنون

که دارد و به هر ی است که با هر امکانیالبوظيفه هر محفل و گروه انق. کنندی رجزخوانخواهند یهر چه متجربه نشان داده . مبارزه مسلحانه را آغاز کند و ضرنات خود را بر دشمن فرود آوردتواند ی که میشکل

نيست جز راه مبارزه مسلحانه و تجربه نشان داده است که خلق از اين مبارزه حمايت یاست که راه .خواهد کرد

! استیسلحانه که تنها راه رسيدن به آزاد باد مبارزه مزنده

! مرگ با دشمن جنگيدندی که قهرمانانه تا پایجاودان باد خاطره تمام شهدائ دژخيمان شاه جالد ی قرون وسطائیها که دليرانه در مقابل شکنجهیدرود بر اسرا و زندانيان سياس

!ورزند یمقاومت م ! سراسر ايرانیو تمام خلقها ی انقالبیبرقرار باد اتحاد تمام نيروها

١٣۵٠ خرداد

Page 19: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com D 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

ی پيدايش و رشد جنبش نوين کمونيستشرايط رژيم مزدور اگر چه به هر . وده است خلق ما بی در مبارزه انقالبیدر دهه اخير ميهن ما شاهد مرحله نوين

از تهديد و تطميع گرفته تا زندان و شکنجه و قتل، توسل جسته تا اين مبارزه را سرکوب کند، هر ،یا وسيله که بر زمين افتاده، دهها ی هر مبارزیابه ج. از مبارزه يافته استیتر لحظه خود را مواجه با موج سرسخت

آنچه که بيش از هر چيز . اند در امر مبارزه اخذ کردهیين مبارزين تجربه بيشتراند و در اين ب تن سر برآورده گفت توان یم. ايران استی جنبش کمونيستنظير یگير است، رشد ب خلق چشمی در مبارزه کنونیديگر

. را، چه از لحاظ اصالت و چه از لحاظ عمق و وسعت به خود نديده استیجامعه ما تا به حال چنين جنبش و مبارزين کمونيست کرده است، زيرا یلبته رژيم هم بيشترين ضربات خود را متوجه جنبش کمونيستا

لنينيسم از ساير - مارکسيسم یالملل ها پيگيرترين انقالبيون هستند و مجهز به سالح بين کمونيستشد جنبش بارزترين دليل ر. ترند داده و در اين امر موفقی تشکل اهميت بيشترلهمبارزين به مسئ

و ی کمونيستی روزافزون آن، حمالت سبعانه پليس و سازمان امنيت بر عليه گروههای و نيرویکمونيست. است که دستگاه بر عليه کمونيسم به راه انداخته استیدار دامنهیتبليغات وسيع و مبارزه ايدئولوژيک

ه اخيرًا با شرکت خائنين کیا چون جهان نو و غيره و ديگر کتب منتشره و نمايش مسخرهینشريات ی ترس رژيم را از جنبش کمونيستی چون نيکخواه و پارسانژاد به راه افتاده است، به خوبیا خودفروخته

رشد خود ها، عبارت است از تجمع ساده نيروی کنونی اين جنبش در مرحلهیخصلت اساس. رساند یم یکودتا. امر را بفهميم بايد به عقب برگرديم اينکه علت اين یبرا. و جداماندنش از توده) ١( آن یبخود

تنها . گرديدی و ضدامپرياليستی ملی سياسی مرداد موجب از هم پاشيدن تمام سازمانها٢٨ یامپرياليست نوين متناسب با یمش از اين شکست درس بگيرد و بر اساس تحليل آن، يک خطتوانست ی که مینيروئ

را که واقعًا آماده مبارزه بودند، در دست بگيرد، ی ضدامپرياليستیا نيروهیشرايط نوين اتخاذ کند، و رهبر

Page 20: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com D 2

حزب توده، که فقط ی بود، و رهبریاما متاسفانه خلق ما فاقد چنين سازمان. بودیيک حزب پرولتر تنها توانست عناصر فداکار و مبارز حزب را به زير تيغ نيست، لني- بود از يک حزب مارکسيست یکاريکاتورو هرچه . بدين ترتيب مبارزه متشکل اساسًا متوقف شد. ياندازد و خود راه فرار را در پيش گرفتجالدان ب گذشته یها از هم پاشيده گذشته و در چهارچوب همان شيوهی سازمانهای بوسيله بقاياگرفت یصورت مرشد تضادها و با اينهمه . قبل از هر چيز به سرکوب بيشتر مبارزين منجر شدبالنتيجه و گرفت یصورت م ی ملی نيروهای در اواخر دهه چهارم و اوائل دهه پنجم موجب تشکل سريع و خودبخودیدرپ ی پیبحرانها

یاما اين مبارزات هم که بطور کل. وابسته به آن گرد آمدندی و سازمانهایشد، که عمدتًا به دور جبهه ملکننده فلجیها و انتخابات آزاد، و شيوهیانون چون استقرار حکومت قیا از کار افتادهیدر چهارچوب شعارها

از ی بر سرنيزه بود نتوانستند کاری و متکفهميد یمبارزه محدود بودند، در برابر دشمن که فقط زبان زور را م دچار شکست یدرپ یتظاهرات و اعتصابات پ. بودرژيم روزافزون یالبته يک نتيجه آن هوشيار. پيش ببرند

شدن شعارها شد، که بخصوص در قيام تدريج موجب عوض ها و اقدامات رژيم به تجربه و گرچه اينشدند یم . نيز همانی سازمانیبنديها مبارزه همان بودند و استخوانیها پانزده خرداد انعکاس پيدا کرد، اما شيوه

ا زير سلطه خود جا ر سنگين سرنيزه دوباره همهیهيوال. بند از ميان رفتند بدين ترتيب اين تشکيالت نيم

به توانست ی نمیديگر کس: با شرايط بعد از کودتا داشتیاما شرايط جديد يک فرق اساس. گرفت توده که در حيات زبح. اعتماد کندی کهن مبارزه، و اشکال مهجور سازمانیها گذشته، به شيوهیشعارها، حاال سازمانهايش از هم از يک حزب کمونيست باشدیا هم نتوانسته بود نمونهیا لحظهیخود حت

ی نتوانست برایاين حزب حت. بودندیپاشيده، عناصر فداکارش سرکوب شده و رهبران خيانتکارش فرار در شرايط خفقان و ترور، در شرايط يببدين ترت. فراهم کندی مبارزه يک سابقه تئوريک و تجربیمراحل بعد

ی عمدتًا فاقد هر گونه سابقه تئوريک و تجربیقالب که روشنفکران انیشکست مبارزه خلق ما، و در شرايط. پا گرفت، تجمع ساده نيروها آغاز شدی پس جنبش نوين کمونيستشد، یبودند، کار از نو بايد شروع مدر . دوباره، بلکه تعمق در شرايط و پيدا کردن راه نوين مبارزه بودعرض نيرو و تیآور هدف از اين تجمع نه جمع

که خيانتها و ی در شرايط،ی وابسته به جبهه ملیبورژوائ و خردهی بورژوائین، سازمانها قبل از آیسالها با آن ی حاضر به همکاریاشتباهات حزب توده بالکل از آن سلب اعتماد کرده بود و هيچ روشنفکر انقالب

ند، و همين بودی موجود، قادر به جلب اين روشنفکران انقالبی سياسی به مثابه تنها سازمانهاشد، ینماما پس . چپ در اين سازمانها منجر شده بودیبورژوائ خردهیامر در اواخر کار به رسوخ ايدئولوژيها و تاکتيکها

بين یاگر در همين ايام مرزبند. شدنداعتبار ی وابسته به آنها نيز بیها یاز شکست اين سازمانها، ايدئولوژ شکل یالملل اپورتونيسم از طرف ديگر، در يک مقياس بينلنينيسم از يکطرف، و رويزيونيسم و -مارکسيسم

موجب سلب اعتماد از کمونيسم هم شده ینگرفته بود، شايد سلب اعتماد از حزب توده در آغاز تا حدودپس . است و بايد پر شودی خالیلنينيسم واقع- مارکسيسمقام که مرسد یاما اينک به نظر م. بود

بدين ترتيب . انقالب، تنها ملجاء پيگيرترين انقالبيون شدی مثابه تئور به،یلنينيسم انقالب-مارکسيسملنينيسم، که حاال با نام و - به مارکسيسمی وسيع و چشمگير از جانب روشنفکران انقالبیاقبال

بدين ترتيب در جريان مبادله و نشر آثار . شود ی شده است، مشاهده مجين رفيق مائو عیها انديشهتحت تاثير تجربيات . آمدند ی به وجود می کمونيستی و بخصوص آثار مائو، محافل و گروههایکمونيست

در اين . شود ی روز به روز بيشتر میا به مبارزه مسلحانه توده) ینظر( گرايش ،یا تودهی و جنگهایانقالب ما کامًال ی که برای با اشکالخواستند ی پيدا شدند که میکسان. کوبا هم مورد توجه قرار گرفتتجربهضمن

اما هنوز شروع نکرده در بند افتادند و بنابراين نتوانستند . مشخص نيست، دست به عمل مسلحانه بزنند که ی شکست گروههاي،ی برخیبنابراين عليرغم ادعاها. جنبش فراهم کنندی برایتجربه مثبت يا منف

دال بر نادرست بودن مبارزه مسلحانه تواند ی دست به عمل مسلحانه بزنند، به هيچوجه نمخواستند یم . بودندیکار ی و عدم مالحظه قواعد مخفی از يک رشته اشتباهات تشکيالتیها ناش باشد، زيرا شکست

یدرحاليکه در آغاز پيدايش تجمع ساده نيروها عمًال هر گونه تماس ميان روشنفکران خلق و خلق به کل

ميان روشنفکران خلق، منجمله روشنفکران پرولتاريا، وجود یقطع شده بود و نيز هيچگونه ارتباط جد با ی جدیرتباط کمونيست، رشد بيشتر گروهها وابسته به ای گروههاینداشت، اينک پس از رشد درون

. کمونيست بودی که مقدمه اتحاد باشد، ميان گروههایها و نيز پيوند تودهی در زندگیها، شرکت واقع تودهانداز اتحاد گروهها، و تماس در حال تکوين هستند، چشمی يک پيشرفت واقعین که عناصر ذهیدر حال از جانب گروهها که ناظر بر ايجاد ی کوششههر گون. رسد یها، بسيار تيره و تار به نظر م با تودهیواقع

مردم، که البته به ی و مبارزه سياسی کمونيست و شرکت در زندگیها و ديگر گروهها ارتباط با توده .دهد ی ضربات پليس قرار میمالحظه ندارد، باشد، گروهها را در معرض خطر جد هيچوجه گسترش قابل

لنينيسم بو -گروه ما نيز با هدف عاجل آموزش مارکسيسم. گذراند یگروه ما نيز همين جريان را از سر م

: رسيدی اين دوراه رشد خود بهیگروه در ط. ميهن ما تشکيل شده بودیاجتماع-یتحليل شرايط اقتصاد ما معتقد ؟ی جنگ چريکآغاز ايجاد حزب پرولتاريا بود، يا در تشکيل هسته مسلحانه در روستا و یبايد در پ

Page 21: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com D 3

معتقد یزيرا بدون اينکه به راست. با اين مسئله استی جدی برخورد،یبوديم که شرط صداقت انقالب عدم قبول اين راه در حکم فقدان ود،ش ی است که به شکست منجر می راهیشويم که آغاز جنگ چريک

اما به نظر من رد اين راه اساسًا . رد کرداگروه به هر حال اين راه ر. و ترس از عمل بودیشهامت انقالب و کمتر از برخورد دانستيم، ی تئوريک که ما آنها را عام و تغييرناپذير می بود بر يک رشته فرمولهایمبتن ما ی ارزياب،ی ما با شرايط کنونیبا اينهمه برخورد نظر). ٢( نتيجه شده بود با واقعياتی جدی و نظریعمل

. کرد ی هيچ، تاييد هم مکرد ی و غيره، اين انتخاب را رد نمی نقش اصالحات ارضستگاه، دیاز تحوالت ادعايه نقش بی معتقد بوديم که تحوالت ادعايی منتهدانستيم، ی ناگزير میما گر چه مبارزه مسلحانه را امراين اعتقاد فکر ما . پايگاه انقالب باشدتواند ی بخشيده، روستا چون قبل نمیشهر و پرولتاريا اهميت بيشتر

مورد یاما از دو جهت ديگر هم مسئله تحوالت ادعائ. کرد یرا در جهت تشکيل حزب پرولتاريا تقويت م داده، و به هر حال شيوه یرو" یمثبت"غييرات حزب توده با اقرار به اينکه به هر حال ت. گرفت ی قرار میارزياب

ی آغاز شده، تضادها و تقسيمات طبقاتیدار سرمايهه از بين رفته و گذار بی تا حدود زيادیتوليد فئودال خود و یعمل ی بخواست ی در جامعه به وجود آمده، پرولتاريا رشد خود را آغاز کرده و غيره، میجديداين استدالل مضحک حزب توده که کمک به اصطالح اردوگاه . ه کند خود را توجيی رفرميستیمش خط

به ملت ايران، موجب رشد صنايع، تسريع رشد پرولتاريا و تقليل آنهاسوسياليسم به رژيم مزدور، به قول اگر . آنها استی نه اشتباه تئوريک، بلکه توجيه تمايالت عملشود، ی رژيم به امپرياليسم میوابستگفرا " یمبارزه قطع" مانده تا لحظه ی به وجود آمده، پس هنوز خيلی جديدیداده، اگر تضادها ی رویتحوالتطلبانه، به تجمع و اصالحی انجام داد اين است که با اتخاذ يک رشته اقدامات رفرميستتوان ی منچهآ. برسد

ا به يک رشته را بخواهيم و بکوشيم که رژيم ر" مثبت"نيروها بپردازيم، از رژيم تسريع اقدامات و " شاهیيکتاتورد "ی سرنگونی مبارزه، در شرايط کنونیحلقه اصل. وادار کنيمی تاکتيکیها ینشين عقب

.را طلب کنيم" شاهیدمکراس"به " شاهیديکتاتور"نيست، بلکه بايد تغيير " خلقیديکتاتور"استقرار سازشکارانه حزب توده و به یمش م و خطکه درست به دليل اپورتونيسم و رويزيونيس" یسازمان انقالب"

درست ،ی انقالبی از کمونيستهایانداز مبارزه مسلحانه از حزب جدا شده بود و بسيار منظور حفظ چشمدار کردن ضرورت خدشهمنزلهبه نظر آنها هر گونه اذعان به تغيير يا تحول، به . برخورد عکس اين را داشتند

به همين دليل معتقد بودند که فئوداليسم . بودی و آغاز سازشکاریه قطعمبارزه مسلحانه و فرار از مبارز از اصالت یاما اين اعتقاد گر چه عنصر. مبارزه مسلحانه موجودی برایهنوز پابرجاست و شرايط عين

برخورد با واقعيات . در خود داشت، با واقعيت مغاير بودرالنينيسم - مارکسيسمی و حفظ اصول انقالبیانقالب به خاطر محدود بودن در چهارچوب يک رشته ی و سازمان انقالبطلبد ی را می نظرگاه متفاوت،ینونک

درست داشته باشد یبرخورد" اذعان به تغيير، يا انقالب مسلحانه "ی تئوريک، نتوانست با دوگانگیفرمولها نسبتًا یب شد که ارزياب تئوريک موجیهمانطور که اتکاء ما به فرمولها( را منکر شد رو بدين ترتيب تغيي

به ،ی از حزب، و ايجاد چنين حزبی در جهت درک خاص،ی غيرمنطقی به نحو،یدرست ما از تحوالت ادعائ ).کار رود

داده، فئوداليسم اساسًا از ميان رفته اما ی روی گفت که تغييراتتوان یاما برخورد درست چيست؟ نم

به عقب نيفتاده است؟ آيا از بين رفتن یه و لحظه مبارزه قطعانقالب مسلحانه ضرورت خود را از دست نداد جامعه ما داده يا همين تضاد را شدت و حدت بخشيده ی در تضاد اصلی جديد، تغييریيک تضاد و آمدن تضاد

است؟

Page 22: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com E 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

و مسئله مرحله انقالبیاجتماع-ی اقتصادی شرايط کنونیبررس

ما بر همين پديده تکيه دهد، ی تشکيل میرا اصالحات ارض" انقالب سفيد" آنجا که اساس به اصطالح از ،ی بسط سلطه اقتصادی مختصر نشان خواهيم داد که هدف از اصالحات ارضیما در اين بررس. کنيم یم

نه ی ارضصالحاتهدف از ا. بوروکراتيک و وابسته در روستاها بوده استیدار سرمايهی و فرهنگیسياسکه بدين طريق بتوانند با جلب حمايت دهقانان از رژيم زمينه ( دهقانانشمار ی بی از دردهایدوا کردن درد

یسياس-یبلکه رژيم به علت ماهيت خود، تنها با سرکوب و ستم اقتصاد) انقالب را در روستاها از بين ببرند فاسد، ی روستاها و بسط بوروکراسدر خود یها هر چه بيشتر و گسترش نفوذ شاخهیو فرهنگ

.ينه انقالب در روستاها دست بزند به سرکوب زمتوانست یم :ببينيم اين امر چگونه انجام گرفت. دادن زمين به دهقانان بود،ی اصالحات ارضیهدف ادعائ زمين ارباب کار ی رویکار يا نصفهیکار که به شيوه نسقگرفت ی تعلق میزمين تنها به دهقانان. ١ و يا تحت کشت مکانيزه قرار کرد ی آنها کار میمزدور رو که صرفًا یبدين ترتيب تمام زمينهائ. کردند یم

شاهپورها، يع وسی منجمله زمينها،ی وسيعیدر نتيجه زمينها. داشتند، از تقسيم معاف شدند از یا مالحظه تقسيم نشدند و بخش قابلیگنده و وابستگان به بوروکراس کلهیها و بوروکراتها شاهدخت از ی و قبل از آن، بسياری اصالحات ارضیه داشته باشيم که در حين بروبروتوج. ماندندزمين یروستائيان ب

کشت مکانيزه پرداختند، و بدين طريق و بدين بهکاران را از زمين بيرون کردند و به اصطالح مالکين، نسقان و خود به فرزندی ديگر با واگذار کردن زمينهایا عده. اينها هم از تقسيم مصون ماندیبهانه، زمينها

. خودرا از تقسيم معاف کردندی از زمينهایبستگان، بخش وسيع يا یکار از مناطق که زمين تقسيم شد، به دليل اينکه، تمام روستائيان قرارداد نسقیدر بسيار. ٢

به همه کردند، ی زمين کار می نداشتند، و يا به عبارت ديگر زارع زمين نبودند، و به شکل مزدور رویکار نصفه

Page 23: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com E 2

۴٠ آنرا درست دانست، بيش از توان ی نمشک ی که ب،یگويا طبق آمار دولت. وستائيان زمين تعلق نگرفتر . هميشه از داشتن زمين محروم شدندیدرصد از روستائيان ايران برا

ديگر آن را به زارعين یا از مالکين زمين خود را فروختند و عدهیا عده. تقسيم شدیبه هر حال زمينهاي. ٣ مانده و بدترين زمينها به ی بهترين زمينها در دست مالک باقاالمکان ی است که حتیطبيع. جاره دادندا

.شد یزارعين واگذار م .شود ی حفظ می هم نظام ارباب و رعيتیو باالخره در مناطق. ۴ به یدار يه سرمایدر مقياس وسيع: هستيمیبدين ترتيب ما اينک شاهد اين اشکال عمده در روابط ارض

رشد بسيار یارض وجود داشت، با اصالحاتیارض اين شکل توليد گر چه قبل از اصالحات. وجود آمده است که در حقيقت ی کشاورزگر و کارگيرد، یترين َاشکال صورت م استثمار با وحشيانه. پيدا کرده استیسريعتر

و هر گيرد ی، هر وقت خواست او را به کار مارباب، که واقعًا هنوز ارباب است. نداردیهيچگونه تضمين مالمالکين، به ويژه وابستگان به دربار و رژيم، منجمله از بزرگیبرخ. اندازد یوقت هم نخواست او را بيرون م

یما شاهد برخوردها. ندارندیمالکين هيچگونه اباي خردهی و تصرف زمينهایانداز شاهپورها از دستدر جاييکه اين دو مالکيت در کنار هم قرار دارند، تضاد . ايم مالکين بوده ردهمالکين و خ بين بزرگیبسيار چه با سرمايه خود و چه از طريق توانند یاين مالکين بزرگ هستند که م. خورد ی به چشم میشديد

چاه عميق بزنند، خرده مالک مجبور استیآب و استفاده از وام، در شرايط کمی مالیدار روابطش با سرمايه تراکتور به او فروشد، یتراکتور او را اجاره کند، و آب او را بخرد، و مالک هم با شرايط دلخواه خود به او آب م

.دهد یاجاره م قبل از ی به وجود آمده، گر چه در مناطقی اين شکل از توليد، به طور عمده در اثر اصالحات ارضیمالک خرده

هر جا که دست . استی دولتی اينان بوروکراسین اصلدشم. هم وجود داشته استیاصالحات ارض به شکل وزارت وابسته، یدار و سرمايهیبوروکراس. او را گرفته استیارباب کوتاه شده بالفاصله دولت جا

به اشکال مختلف ،ی زراعی سهامی مختلف، و اخيرًا شرکتهای بانکها،ی تعاونی شرکتها،یاصالحات ارض پيدا یهر سال سر خرمن، سر و کله ماموران اصالحات ارض. دهد یستثمار قرار مدهقانان را مورد ستم و ا

دهقانان . يا اجاره داده شده دريافت کننده را که به دهقانان فروختی که قسط يا اجاره زمينشود یمض و از قریتر شده نيستند، روز به روز زير بار سنگين ديده که معموًال قادر به پرداخت مبلغ خواسته ستم ی داده و از تعديه پول خودداریهر جا که دهقانان به خود جرات. گيرند ی گزاف قرار میها با بهرهیوامهاکننده ديگر و اقدامات سرکوبیاند، بالفاصله با سرنيزه ژاندارم و ضبط زمين از طرف وزارت اصالحات ارض کرده

که دهقانان به حق در برابر آن مقاومت را، ی زراعی سهامیدر حقيقت تشکيل شرکتها. اند روبرو شده ناميد، کينمال مالکيت از خرده بايد توطئه سلبکنند، ی و ماهيت آنرا با گوشت و پوست خود لمس مکنند یم

نيز با پرداخت وام از طريق فروش بذر و کود، و با ی تعاونیشرکتها. استیکه نتيجه ناگزير اصالحات ارض صحبت یو باالخره بايد از مناطق. گذرند ی دهقان نيز نمی از آخرين شاهیخريد محصوالت دهقان، حت پيش

).٣( هنوز برقرار است یرعيت کرد که رژيم ارباب در " انقالب سفيد. "عبارت بود از بسط نفوذ امپرياليسم در شهر و روستا" انقالب سفيد"هدف به اصطالح

که ی خلق مواجه بود، درست در شرايطیليست صورت گرفت که رژيم مزدور با جنبش ضدامپريایا لحظهچطور شد که رژيم آگاهانه بر آن شد که پايگاه عمده . بر عليه رژيم به پاخاسته بودندی شهریها توده فئوداليسم صرفًا يک دروغ است؟ ی فئوداليسم را براندازد؟ آيا بايد نتيجه گرفت که نابودی خود، يعنیطبقات

گاه عمده رژيم نبود، پس قدرت گاه عمده رژيم نبود؟ اگر فئوداليسم تکيه تکيهيا بايد گفت که فئوداليسم و در جهت پيشبرد منافع کدام قدرت به طور عمده کار ،ی دولت انعکاس کدام قدرت اقتصادیسياس

فئوداليسم با ی تسلط سياسیها پايه. استی حقيقت را بخواهيم، اين قدرت امپرياليسم جهانکرد؟ یم خود را اساسًا به ی رضاخان، فئوداليسم قدرت سياسیروطه سست شد، و با کودتاانقالب مش

شده از جانب شده و هدايت حمايتی را تنها قدرت مرکزها فئودالیمنافع اقتصاد. امپرياليسم تفويض کرد ی در عين حال که جنبش ضد امپرياليستبايست ی میاين قدرت مرکز. حفظ کندتوانست یامپرياليسم م

فئوداليسم در حقيقت به . بسط نفوذ هر چه بيشتر امپرياليسم آماده کندی را سرکوب کند، زمينه را براخلق ی سر باز زد، بالفاصله مورد تعرض قدرت مرکزیو هر جا که از اين وابستگ. شدديلفئوداليسم وابسته تب

ز پيش از مواضع قدرت بيرون و نفوذ امپرياليسم، فئوداليسم بيش ایبا بسط تسلط قدرت مرکز. قرار گرفت مواجه با ژيم رآنکه ی در تضاد قرار گرفت، بی با منافع امپرياليستیانداخته شد، و هنگاميکه اقتصاد فئودال

فئوداليسم را که تبديل (!) خلق پيدا کند ی سرکوب فئوداليسم احتياج به نيروی شود، يا برای جدیمشکلناکامل بود " انقالب سفيد" رضاخان بدون یدر حقيقت کودتا). ١*( شده بود، اساسًا دفن کرد یا به مرده

Page 24: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com E 3

ی اساسی تفاوتهای کالسيک، به خوبیواز بورژی رژيم، با يک اصالحات ارضیمقايسه اصالحات ارض). ٢(* . نشان دهدتواند یاين دو و نتايج متفاوت آنها را م

:کند ی می و نقش آنرا چنين ارزيابیاز بورژوی، اصالحات ارض" بناپارتیهجدهم برومر لوئ"مارکس در را که یداران آزاد مبدل کرد، ناپلئون شرايط سرف را به زمين پس از آنکه انقالب اول فرانسه دهقانان نيمه"

آسوده بهره بردارند و شور ی که تازه نصيبشان شده بود با دلی از زمينتوانستند یدهقانان در پرتو آن م اتفاقًا همان ی دهقانان فرانسوی کنونار عامل ادبیول. کنند، تحکيم و تنظيم کردجوان مالک شدن را احيا

. است که در فرانسه برقرار ساخته استیقطعه شدن زمينها و شکل مالکيت قطعه زمين او، همان قطعه یود برا بیدو نسل کاف. مالک و ناپلئون را امپراطور کرد است که دهقانان را خردهیا یاين همان شرايط ماد

شکل . زارعی تصاعدی وضع زراعت و بدهکاری تصاعدیخراب: گرددنجرآنکه کار به اين نتيجه ناگزير م اين قرن ی و ثروتمند شدن روستائيان فرانسه بود، طیمالکيت که در آغاز قرن نوزدهم الزمه آزاد" یناپلئون"

." و فقر آنان مبدل گرديدیبه عامل بردگدر . از بيخ و بن دگرگون ساختیمالکيت رابطه دهقانان را با ساير طبقات اجتماع رده خیتکامل اقتصاد"...

. زمان ناپلئون تقسيم زمينها به قطعات کوچک در ده مکمل رقابت آزاد صنايع بزرگ نوظهور در شهرها بودکه یهاي ريشه. اند شدهن است که تازه سرنگویجا مظهر پرخاش عليه اشراف مالک طبقه دهقان همه

یمرزها. محروم ساختیمالکيت در زمين فرانسه دوانده بود، فئوداليسم را از هر گونه ماده غذاي خرده در جريان قرن یول. بودی عليه هر گونه هجوم فرمانروايان سابق وی بورژوازیزمينها سنگر طبيع قطعه

بر زمين ی مالکيت اشرافیا زمين را رهن و جیودال عوارض فئی جا،ی فئودال را رباخوار شهرینوزدهم جا تا از دهند یدار اجازه م است که به سرمايهیا قطعه زمين دهقان فقط بهانه. گرفتیرا سرمايه بورژواز

زمين سود، ربح، و بهره مالکانه بيرون بکشد و زارع را به امان خود رها کند تا هر طور که خواسته باشد مزد نوظهور گماشته بود و یزمينها آغاز اين قرن دولت را به حراست قطعه که دریرژيم بورژواز... خود را درآورد

مبدل شده است که خون، قلب مغز سر آن را ی حاال به وامپيرداد، یبان کود م درختان غانیبا برگها امالک و خراج ط جز قوانين جزا و ضبی حاال چيزیکه ناپلئون. ريزد ی سرمايه می و به ديگ کيميايمکد یم

با منافع سرمايه ،یبدين سان منافع دهقانان برخالف زمان ناپلئون ديگر به منافع بورژواز.. .نيست خود را در ی و پيشوایبه اين جهت دهقانان متحد طبيع. ندارد، بلکه با آن در تضاد استیهماهنگه از نويسنده اين تکي. " ( را به عهده داردی که رسالت برانداختن نظام بورژوازيابند ی شهرها میپرولتاريا

).مقاله است " زارعی تصاعدی وضع زراعت و بدهکاری تصاعدیخراب" تا گذشت ی مبايست یاگر در فرانسه دو نسل م

پرداخت . از قرض بيابدی چند سال هم زياد بود تا زارع خود را در زير بار سنگينیمحسوس گردد، در اينجا حتوضع بد زراعت، . سالها مقروض نگهداردی بود تا او را برای که به او داده شده بود، کافیاقساط زمين کوچک

بود او را هر چه بيشتر در دام یمالک از همان آغاز با آن روبرو بود، کاف که خرده،یآب و کمیخشکساله سلطه بلکیمالک نه خرده. وابسته بيندازدی بوروکراسی سلطه مالیها رباخواران بزرگ و شاخه

. ادبار اوستمل بزرگ وابسته است که عایدار و سرمايهیبوروکراس ی و دهقان اين را به شکل نيروکرد ی حمايت می وابسته قبًال از استثمار فئودالیاگر بوروکراس

یها اينک دهقان خود را مستقيمًا گرفتار پنجهديد، ی ظالم و فاسد میکننده ژاندارم بوروکراس سرکوب و یالزمه ثروتمند" آغاز ر دیمالک اگر در فرانسه خرده. بيند ی وابسته میدار و سرمايهیود بوروکراسآل خون در شهر و ی فئوداليسم و استقرار کامل بورژوازی دو نسل بگذرد تا پس از نابودبايست یبود و م" زارعیآزادنبودند و به " ی بورژوازی، سنگر طبيعزمينها قطعهیمرزها" از حمايت دهقانان و پس از آنکه ديگر ینياز یب

ی، اهميت خود را از دست داده بودند، بورژواز" فرمانروايان سابقهجوم" در مبارزه با ی بورژوازیمثابه حام فئودال را رباخوار یجا" دو نسل بگذرد تا بايست ی به روستاها را پيدا کند، میانداز نياز و فرصت دست

، و بدين " بگيردی بر زمين را سرمايه بورژوائی مالکيت اشرافیرهن، و جا را ی عوارض فئودالی جا،یشهر گرفتار ببيند، در اينجا از ی جديد و فقر تصاعدی زارع آزاد و ثروتمند گذشته دوباره خود را در قيد و بندهاتيبتر

ا بودند، هجوم به روستی نوين استثمار که در شهر مشغول بچاپ بچاپ و حاضر برایهمان آغاز، ارگانها. بها، همچنان ادامه دارد و اجارهاقساط اين بار به شکل یعوارض فئودال. فئودال را گرفتندیبالفاصله جا

در . کرد ی خود را محکم می پای زود جای که از هم قبل در روستا وجود داشته بود، خيل،یسرمايه بورژوائ یم فرمانروايان سابق نبود، چه در حقيقت خيل رژيم در برابر هجویزمينها، سنگر طبيع قطعهیاينجا مرزها

دهقان در سابق به . ی داشت و نه قدرت نظامی افتاده بود، نه قدرت سياسیپيش فئوداليسم از فرمانرواي گر چه ديد، ی از طرف ديگر می و ژاندارم از يک طرف، و ستم فئودالی ميان بوروکراسیهر حال يک نوع جداي

آنها را تجربه کرده بود، اين بار هر دو را در يک لباس و آن هم در لباس ی و همبستگیبه کرات پيوستگ و ژاندارم و اخيرًا گارد جنگل و منابع ی وزارت اصالحات ارض،یدولت و نيمه،ی دولتی بانکها،ی دولتمامورين

Page 25: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com E 4

سلطه از ی بلکه ناشیمالک از خردهیبدين ترتيب دهقان به حق، ادبار خود را نه ناش. بيند ی میطبيع دهقان در برابر تشکيل همقاومت سرسختان. داند ی و ابزار سرکوب آن می دولتیجابرانه بوروکراس

ی که آنچه عامل اصلکند یدهقان اينک دارد درک م. نشاندهنده اين نکته استی زراعی سهامیشرکتها. مشاهده کرده بود ی بود، همان دولت است که بارها حمايت او را از ظلم و ستم فئودالیادبار سابق ورا " سياست" زود اين ی و خيلدانستند یم" تسياس"را از همان آغاز " یاصالحات ارض"تر دهقانان آگاه که به خود جرات دادند نيت رژيم را بياموزند و خود مستقًال و بدون حمايت پدرانه یو دهقانان. تجربه کردند

، البته با ارباب که فرار را بر قرار ترجيح داده بود، روبرو آريامهر مصمم شدند که مالک را از زمين بيرون کنندنه تنها " انقالب سفيد"بدين ترتيب به اصطالح . ژاندارم جلو آنها را گرفت و سرکوبشان کردزهنشدند، سرني

وسيع تضاد رعيت و ارباب را در تضاد ی اکثريت قاطع روستائيان را دوا نکرد، بلکه در مقياسی از دردهایدرد به اين تضاد و بخشيدن دتکننده دولت جمع کرد، و بدين ترتيب با ش و ماشين سرکوبیهقان با بوروکراسد

تضاد شديد بخش . و ماهيت آن کمک کردیآشکارتر کردن آن، دهقان را در امر شناخت دشمن واقعجنگلها (به وجود آورده حفظ جنگلها و مراتع ی برای از دهقانان با گارد جنگلها و مراتع که بوروکراسیا عمده ورود سرمايه وابسته فراهم شود، که جيب يک ی برانهاند زمي شده" یمل" آن به اصطالح ی که برایو مراتع

مسلحانه هم کشيده شده، مبين تضاد عميق ی که به کرات به برخوردهای، تضاد)مشت پفيوز را پرتر کند . وابسته به امپرياليسم استیدهقان با ماشين دولت

از ی فئودالی مقارن بود با گسستن قيد و بندهایاما جريان امور در شهر چگونه است؟ اگر انقالب بورژوائ

مقارن بود با رقابت آزاد صنايع، در ،ی مقارن بود با لغو عوارض سنگين فئودال،ی شهریها تودهیدست و پات برابر بود با تحکيم آن قدرت درس،ی شهریا درست مقارن بود با سرکوب توده" انقالب سفيد"اينجا را در بند نگه داشته بود، درست در جهت تحکيم سلطه ی شهریها که سالها و سالها تودهیمرکز

ی بورژواز،ی درست در جهت سرکوب هر چه بيشتر صنايع مل،ی و منافع انحصارات امپرياليستیامپرياليست .گرفت ی استثمار پرولتاريا صورت مبيشتر صنعتگر و کاسبکار، و تشديد هر چهیبورژواز خرده،یمل

و حافظ اين سلطه کرد، ی از سلطه امپرياليسم را تجربه میشهر سالها بود که ظلم و ستم و فقر ناش

یها تودهی برا،یاگر در يک انقالب بورژوائ. کرد یرا بر پا م" انقالب سفيد" بود که اينک یهمان قدرت تازه و سلطه جابرانه نوين را یندها سال شرايط نوين را تجربه کنند، تا قيد و بازبندرسته، الزم بود دهها تازه

١۵، به ويژه ۴٢ و حوادث اوايل سال دانستند ی همه را از قبل می شهریها در اينجا توده, بر خود حس کنند، ی کردن دروغهاو اگر پس از آن اوج مبارزه فرونشست، نه به خاطر باور. رژيم بودیخرداد، پاسخ به ادعاها

مداوم، ی در شرايط فقر روزافزون، ورشکستگشد یچطور م. مبارزه بودرآميزرژيم، بلکه به خاطر سرکوب قه یدار وابسته و بوروکراتها فربه شدن يک مشت سرمايه،یتشديد استثمار سلطه جابرانه سرمايه خارج

قيمت استثمار وحشيانه کارگران، به کاسبکار و صنعتگر، و به ی بورژوازیگنده به قيمت ورشکستگ کله تا گذشت ی می از انقالب بورژوائبايست یترتيب اگر دو نسل م سفيد را باور کرد؟ بديننقالباصطالح ا

ندارد، ی با منافع سرمايه هماهنگ،یبدينسان منافع دهقانان بر خالف زمان ناپلئون که ديگر با منافع بورژواز" ی شهری در پرولتارياا خود ری و پيشوایجهت دهقانان متحد طبيع دينب"و " بلکه با آن در تضاد است

دهقانان مثل قبل، ،ی، در اينجا از نظر تاريخ" را به عهده داردی که رسالت برانداختن نظام بورژوائيابند یم یيا خود را در پرولتاری و پيشوایفئودال، متحد طبيع نيمه-مستعمره سرف، در يک کشور نيمه بعنوان نيمه

ميان ی بيشتری سرمايه وابسته به روستاها، نزديکبسطدر حقيقت به علت . کنند ی جستجو م،یشهردر شهر هم سلطه جابرانه سرمايه وابسته بيش از پيش تضاد پرولتاريا . پرولتاريا و دهقانان ايجاد شده است

و منحصر کردن هرگونه ی ملیژواز بوری را با از بين بردن تدريجیبورژواز و به ويژه خرده،ی ملیو بورژوازالشعاع خود، تحتی وابسته، و ورشکسته کردن آنها از طريق انحصارات امپرياليستیدار سرمايهشيوه توليد

.دهد ی قرار می وابسته و بوروکراتيک و سلطه امپرياليستیدار تضاد آنها با سرمايه در جامعه بدون آنکه به یين هر گونه تغيير و تحول وجود دارد؟ در حقيقت تبيیا ی اساسیچرا چنين تفاوتها

توجه شود، تبديل به يک چيز پوچ و ی تضاد بين خلق و سلطه امپرياليستی نظام موجود، يعنیتضاد اصل زمينه هر گونه تحليل و تبيين در بهو مسئله سلطه امپرياليسم را بايد بطور ارگانيک و به مثا. گردد یمهمل م

. داردی که به هر حال نقشیيک عامل خارجنظر گرفت، نه چون امپرياليسم با تکيه به . بوده استی تسلط امپرياليستیهميشه تکيه به زور و قهر ضدانقالب جزو اليتجزا

هجوم به شرق را آغاز کرد، باشد، ی می وی جهانی از قدرت اقتصادی خود، که ناشی و نظامیزور سياس در مقايسه با رشد حقيقت جوامع شرق را مختل کرد و در ی رشد طبيع،یو با تکيه به همين قهر ضدانقالب

تدريج مواضع پس از آنکه به،ی بورژوازدانيم یهمانطور که م. به وجود آوردی يک رشد مصنوع،یجوامع غرب ی تا قدرت اقتصادشود ی می دست اندر کار اشغال مواضع قدرت سياسکند ی را اشغال میو قدرت اقتصاد

امپرياليسم بر شرق، تنها با هجوم ی اقتصادطهبيش از پيش استحکام بخشد، اما در اينجا سلخود را

Page 26: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com E 5

عجين ی ناگزير با قهر ضدانقالب،ی و نيز هر گونه ادامه سلطه اقتصادشد، یپذير م امکانی و نظامیسياسون آنکه اين قدرت بدبينيم، ی را می رضاخان استقرار يک قدرت مرکزیبدين ترتيب ما در کودتا. بوده است

اين ی به بورژوازی باشد، بدون آنکه رشد صنايع و تجارت داخلی بورژوائیتصاد انعکاس يک قدرت اقیمرکز موفق ی مرکزی خود، در استقرار يک قدرت سياسیامکان را داده باشد که با استفاده از قدرت اقتصاد

دچار اين اشتباه کرد که حکومت رضاخان رایا و اقدامات وابسته به آن عدهیهمين قدرت مرکز. (باشد با قطع نفوذ و قدرت ی بورژوازی سياسیبدين ترتيب ما از يکطرف با يک روبنا). استی ملی بورژوازيندهنما

و اينک هنوز رشد باشيم ی می محل مواجهيم، و از طرف ديگر شاهد ادامه استثمار فئودالیفئودالها عوض ی فئودالوليدشيوه ت. باشيم ی میدار رت انحصارات سرمايه آغاز نشده، ما شاهد قدیدار سرمايه

بدون رود، یفئوداليسم از ميان م. ايجاد شودی هيچگونه تغييری بدون آنکه در حاکميت سياسشود، یم درحاليکه رود، یفئوداليسم از ميان م. کنندی احساس آزادیا اينکه به دهقانان فرصت داده شود لحظه

تمام ،ی سلطه امپرياليستتقراردر حقيقت، با اس. شود یبيش از بيش سرکوب م هم ی ملیبورژواز: گسترش داردی که در مقياس جهانیتضاد. الشعاع يک تضاد قرار گرفت جامعه ما تحتی درونیتضادها

در نيم قرن اخير، ميهن ما شاهد گسترش اين تضاد، سلطه روزافزون امپرياليسم . تضاد خلق و امپرياليسم استقرار حاکميت خلق و یو حل اين تضاد يعن. اين تضاد را حل کندبايست ی میهر گونه تحول. استبوده

.ی سلطه امپرياليستیسرنگون

. بودند اشتباه کردیکننده قدرت دولت نبايد فئوداليسم را با فئودالها يا عناصر بزرگ فئودال که اداره١* بلکه به دوام سلطه ،یتدريج، نه به حفظ اقتصاد فئودال و به،یبطور کلموجوديت و منافع اين افراد

. وابسته شده استیامپرياليست .ناکامل بود" انقالب سفيد" که انقالب مشروطيت بدون زند ی رژيم الف م٢*

Page 27: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com F 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

: مرحله انقالبمسئله

،یياليستبا استقرار و بسط سلطه امپر. مسئله مرحله انقالب را نيز بايد با توجه به اين خصوصيات حل کرد

ميان فئوداليسم و امپرياليسم و سپس تبديل فئوداليسم به فئوداليسم ینخست تقسيم قدرت سياس ضعيف ،ی خارجسرمايه هنوز رشد نکرده، تحت فشار ی ملیبورژواز. فئوداليسمیوابسته و باالخره نابود

یبدين ترتيب بورژواز. رود یتدريج از ميان م و باالخره بهدهد ی را از دست میشده، امکان تشکل طبقات ی يعن،ی مبارزه با سلطه امپرياليستیاز طرف. را تشکيل دهدی مستقل سياسی يک نيروتواند ی نمیمل

و از طرف ديگر اين مبارزه محتاج بسيج . داردر از مبارزه با خود سرمايه را در بی عناصر،یسرمايه جهان نيز در بطن اين مبارزه یقالب سوسياليست از يک انیبه اين دليل عناصر. ها است وسيع توده

به اين دليل که ماهيتًا ی ملیبورژواز. کند ی متولد شده و در جريان مبارزه شروع به رشد میضدامپرياليست ،ی وجودش و پيوندهايش با سرمايه خارجی باشد، و به دليل شرايط تاريخير پيگیا در چنين مبارزهتواند ینم

يک توانند ی توليد خود هيچگاه نمیدهقانان نيز به داليل شرايط ماد. ناتوان استها مردد و در بسيج توده را به ود پرولتاريا قرار گيرند و يا خیو بدين ترتيب يا بايد تحت رهبر. را تشکيل دهندی مستقل سياسینيرو

ضعيف است، ی لحاظ کمپرولتاريا اگر چه از. پرولتاريا استماند ی می که باقیتنها نيروئ. بسپارندیبورژوازپرولتاريا بعنوان پيگيرترين دشمن سلطه . و امکان تشکل بسيار قدرتمند استیاما از لحاظ کيف

جنبش ی و بايد رهبرتواند ی لنينيسم م- مارکسيسم یالملل بينی و با اتکا به تئور،ی و فئودالیامپرياليستدمکراتيک طراز نوين با - بورژواینقالب, ای اساسیهادر اينجاست که تفاوت. را بر عهده بگيردیضدامپرياليست

و ی قطع سلطه امپرياليستیگر چه هدف عاجل چنين انقالب. شود ی کالسيک آشکار می بورژوائیانقالبها نيست، اما خصلت ی بورژوائی مالکيت خصوصی آن نابودعاجل فئوداليسم است، و هدف ینابود

یدار مبارزه و اين امر که هر گونه بقاء روابط سرمايهی پرولتریهبرها، ر مبارزه، بسيج تودهیضدامپرياليست نزديک با امپرياليسم و سپس تحت سلطه او قرار گرفتن است، دست به ی پيوندهایتدريج موجب برقرار به

دمکراتيک نوين و در جريان رشد آن - را در بطن انقالب بورژوای نطفه انقالب سوسياليست،دست هم داده ی از انقالب چين نگذشته، رهبری به اين ترتيب است که چند سالپروراند، ی زود میده و خيلايجاد کر

المثل ی فنچهاين بود آ. شود ی عمًال آغاز می و انقالب سوسياليستگردد ی میپرولتاريا مبدل به ديکتاتور

Page 28: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com F 2

اما آيا اينک که در کشور ما ). ٣ (* دهد ی کرده، نشان می که رفيق مائو جمعبندیتجربه چين، به نحودمکراتيک خود را پشت سر گذاشته و وارد مرحله -فئوداليسم از ميان رفته، پس انقالب ايران مرحله بورژوا

دبره در اين مورد نکته یرژ. است شده است؟ به نظر من طرح مسئله به اين شکل غلط یسوسياليست او به حل ی انقالب، بلکه در توانايینه در برنامه ابتدايُکنه مسئله : "... کند ی را بيان میا مالحظه قابل

- التين مرحله بورژوایدر آمريکا. دمکراتيک، و نه بعد از آن قرار دارد- قبل از مرحله بورژوایمسئله قدرت دولت )ی طوالنی التين، راهپيمايیآمريکا." ( استی بورژوائیدمکراتيک مستلزم نابود کردن دستگاه دولت

که در جريان سلطه ی نيم قرن اخير، مواجه بوده با يک قدرت دولتی خلق ما در طی مبارزه انقالبدر واقع

فئوداليسم به حاکميت ی سياسیدر اثر وابستگ. شده استیروزافزون امپرياليسم بيش از پيش بورژوائبدين . بوده است خلق ما ی هميشه مبارزه با فئوداليسم، وابسته به مبارزه ضدامپرياليست،یامپرياليست

تر نشسته است و بنابراين هر چه دولت ماهيتًا و صورًا ترتيب هر چه فئوداليسم بعنوان يک شيوه توليد عقب پيدا کرده، مبارزه با سلطه سرمايه ی انقالب اهميت بيشتری شده است، عناصر سوسياليستتر یبورژوائاز آنجا . بيشتر آشکار شده استی پرولتریرهبر بيشتر به مبارزه با خود سرمايه مبدل شده و لزوم یجهان

آن کار ی که رویزمين به کسان" در جهت منافع دهقانان کار نکرده، هنوز هم مثًال شعار یکه اصالحات ارض دهقانان ی انقالب برای، شعار اساس"یلغو هر گونه باج دولت"و " بايد بطور رايگان تعلق بگيردکنند یم

به پايگاه محدود و بيش از پيش محدودشونده حاکميت امپرياليسم، و بنابراين توجه بادر حقيقت . است از يک طرف، و یترين وسيله ابقا سلطه امپرياليست به منزله عمدهیتکيه هر چه بيشتر آن بر قهر ضدانقالب

ینه طوالن مسلحازه مباری انقالب، پيروزی انقالب و اينکه شرط پيروزیا با در نظر گرفتن پايگاه وسيع تودهها آغاز شده، و در جريان اين مبارزه مسلحانه ترين شعارها و برنامه و عامترين یا است، انقالب با توده

اقدامات پيروز شده و ادامه ترين ی با راديکالترين و انقالبکند، یها را پرولتاريزه م که مادًا و معنوًا تودهیطوالن- يک انقالب بورژوای است که عناصر سوسياليستیمحيط) یطوالن(مبارزه مسلحانه . کند یپيدا م

که انقالب چين داده است و اين را انقالب یاين است درس. کنند ی سريع در آن رشد میدمکراتيک خيل )۴. ( نبودنش، آنرا ثابت کرده استی و باالخره تجربه کوبا عليرغم طوالندهد، یويتنام هم نشان م

. اين امر ممکن نشدی اما به علت عدم دسترسشد، ی رفيق مائو در اينجا آورده م بهتر بود بيان خود٣*

Page 29: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

: مای مشخط

فت، همانطور که گفتيم گروه در جريان رشد خود و برخورد با تجربه خلق کوبا، اين مسئله در برابرش قرار گر

دست به توان ی و آغاز مبارزه مسلحانه نيست؟ آيا بدون حزب می چريکیکه آيا راه انقالب ايجاد کانونها آنکه درک یما ب. دبره آشنا شديمیرژ" ب؟انقالب در انقال"انقالب زد؟ ما با تجربه کوبا بيشتر از طريق کتاب

ی در مورد شرايط عينی نظر روشنآنکه یز ب دبره و انقالب کوبا داشته باشيم، و بای رژی از تزهایعميق تجزيه و آنکه یچرا ما به خود حق داديم ب. دبره و راه کوبا را رد کرديمیمبارزه خلق خود داشته باشيم، تزها

راه کوبا را ی واقعًا عناصر درونآنکه ی از شرايط ميهن خود در دست داشته باشيم و بیتحليل جامع که از پذيرفتن ی تئوريک بود، خطائیه نظر من آنچه باعث اين امر شد يک خطاب. بشناسيم، آنرا رد کرديم

اين نکته بعدًا . شد ی می پيشين، ناشی انقالبیها بر تجربهی تئوريک مبتنی يک رشته فرمولهایسطح . داده خواهد شدشانن لنينيست -يست کمونيست بايد ايجاد حزب مارکسیبدين ترتيب پذيرفتيم که هدف ما و ساير گروهها

چه بايد کرد؟ آنوقت اين دو وظيفه ی ايجاد چنين حزبیباشد، بالفاصله اين مسئله مطرح شد که برا را تربيت کنيم، ده حزب آينی کادرهابايست یما و ساير گروهها از يکطرف م: در برابر ما قرار گرفتیاساسها، ما بايد با کار در ميان تودهیيعن. کرديم یهم مها فرا را در ميان تودهی ديگر بايد زمينه چنين حزبیاز طرف

در همينجا . بکنيمیها و به ويژه پرولتاريا، آنها را آماده پذيرفتن چنين حزب تودهیشرکت در مبارزه مبارزاتما تا به . شود یآشکار م) چين و روسيه( پيشين یاست که اولين تفاوت شرايط ما با شرايط تجربيات انقالب

مبارزه، آنرا نطلبيده یه بوديم که مسئله ضرورت ايجاد حزب مطرح شود، بدون آنکه خود جريان عملحال نديدکه هر يک فراخور خود در هميشه عناصر و اجزا متشکله حزب و کادرها، گروهها و سازمانهائي. باشدها، و تودهی و سياسیها شرکت دارند، فراهم است، هميشه مبارزه اقتصاد تودهی و مبارزه عملیزندگ

اين مبارزه، ديد محدود اين مبارزه، ی پراکندگیها وجود دارد، منته ارتباط عناصر پيشرو و آگاه با توده

Page 30: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 2

ايم، بردهی حزب پداما ما درحاليکه به ضرورت ايجا. ,طلبد ی را می يک سازمان وسيع حزب،یکار خرده و ی در زندگی روشنفکری اين نيرو بواسطه عدم شرکت،ی خودبخودیا تودهیبواسطه نبودن جنبشها

لنينيست تا خود ايجاد - مارکسيست ی ميان گروههایها، و نيز عدم وجود ارتباط جد تودهیمبارزه عمل مختلف که ی يک سازمان از گروههااد که ايجشويم ی معتقد مبينيم، ی خود می را در جلویحزب راه دشوار

بواسطه ،یکه بواسطه محدود بودن در محيط روشنفکرها، تودهی واقعیبواسطه عدم شرکت در زندگ گروهها که پشتوانه ی اتحاد واقعباشد، ی عمده مینبودن راهها و برنامه مشترک پر از چندگانگيها و ضعفها

گروهها خواهد بود که دير یبند باشد نيست، بلکه سرهمها ه و ارتباط فعال با تودی فعال سياسیآن زندگ را طلب یدر حقيقت ما حزب. از هم خواهند پاشيدی يا استراتژيکیشته اختالفات تاکتيکيا زود در اثر يک ر

و از آنجا که به . ها بدل گردد تودهی زود بتواند به پيشرو واقعی که از همان آغاز، يا خيلکرديم یمه مسلحانه فراهم مبارزی شرايط را برابايست ی مبارزه مسلحانه نيز معتقد بوديم، اين حزب میذيرناپ اجتناب

معتقد . ها را متقاعد کند که مبارزه مسلحانه تنها راه است، و آنگاه عمل مسلحانه را آغاز کند کند، تودهبه (ما اگر در اين تفاوت شرايط . و تاکتيک مبارزه را تعيين کندی حق دارد استراتژیبوديم که تنها چنين حزب

که درحاليکه معتقد شديم ی نمیانگار ديم شايد دچار اين سهلتامل کرده بو) ويژه تفاوت شرايط ما و روسيهآيا . در پيش داريم، از مشخص کردن اين راه دشوار غافل بمانيمیبوديم تا ايجاد حزب راه دشوار

ی شرط ايجاد نيروئ،ی شرط شرکت در مبارزه واقع،ی حزبنين معتقد باشيم که شرط ايجاد چتوانستيم ینم ی که قيام شهرشديم یرو باشد، خود عمل مسلحانه است؟ و اگر دچار اين اشتباه نمکه بتواند واقعًا پيشمطالعه بدانيم، و به هم انقالب کوبا را يک تجربه قابلتوانستيم ی بگيريم، نمی يکی طوالنیرا با مبارزه چريک

گوئيم که و هم ب. نه بالعکسگيرد، ی باشيم که گسترش مارکسيسم بر اساس واقعيت صورت مقدحق معت .هاست قيام کار توده

قيام را آغاز کند و تواند یهاست؟ مگر تجربه کوبا نشان نداد که يک موتور کوچک و مسلح م چرا قيام کار توده

که (یالبته در اينجا غرض از قيام، نه يک قيام مسلحانه شهر). ۵(ها را نيز به قيام بکشاند؟ تدريج توده به، بلکه يک مبارزه ) استی با رهبرهها همرا تودهیانه وسيع و ناگهانوجه مشخصه آن جنبش مسلح

.شوند یتدريج به آن کشيده م ها به است که تودهیمسلحانه طوالن ها و بايد به خارج از خود، به واقعيت، به تودهبرد ی می پی که گروهشود ی مطرح میاين مسائل در زمان

پليس به یدرپ ی پی با ضربات، يورشهاشويم یاز يکطرف مواجه ماما . کمونيست توجه کندیديگر گروهها که واقعًا حل آن رسد ی نظر مهها چنان دشوار ب و از طرف ديگر مسئله ارتباط با توده،ی کمونيستیگروهها

ارتباط برقرار کرد؟ مگر نه اين توان ی کارگر چگونه میها با توده. نمايد ی چون ما بعيد میاز عهده نيروهائاز محافل کوچک ( که یاند، در ارگانهاي پيدا کردهی پيدا کرد که تشکل طبقاتیست که کارگران را بايد در جايا

در ). ۶(اند؟ کارگران به وجود آمدهیخود در جريان مبارزه خودبه) گرفته تا اتحاديه و سنديکا و غيرهیکارگر از کارگران که ديد یاست که از يکطرف محفل ی و در حين اين تشکل طبقات،یخود جريان اين مبارزه خودبه

از پيشروترين ه کی محافلشود، ی برپامکنند یتر فکر م جانبه پيگيرتر و همهیا دارند و به مبارزهیتر وسيع که با ی کارگر عميقًا تماس دارند، و خالصه محافلیها که با تودهی محافلشود، یکارگران تشکيل م ارتباط دارند و از طرف ديگر اين مبارزه ،ی سياسی آگاهیها چشمه سری يعن،یروشنفکران انقالب

به موازات اين جريان، . شود ی نزديک می در جريان رشد خود بيش از پيش به يک مبارزه سياسیخود خودبه و تشکل ی و آماده پذيرفتن تبليغات سياسکنند ی پيدا میمحافل کارگران پيشرو رشد و گسترش بيشتر

.گردند ی میسياس کارگران، به ميان یها با محافل کارگران و تودهی هم از طريق ارتباط محافل روشنفکری سوسياليستیآگاه

اول قرن بيستم با ی روسيه در سالهایدر اين مورد مقايسه رشد محافل روشنفکر. شود یکارگران برده م يک محفل تيپيک آن زمان لنين. ند تفاوت شرايط را برسای بخوبتواند ی جامعه ما می کنونیمحافل روشنفکر. کند یبا کارگران رابطه برقرار نموده و به کار اقدام م ... یيک محفل دانشجوي: "کند یرا چنين تصوير م

رفته دامنه ترويج و تبليغ را وسيع کرده و به مناسبت همين واقعيت پديد آمدن خود حسن توجه محفل رفته از جامعه تحصيلکرده یو حسن توجه قسمت) مقاله استنويسنده از تاکيد( نسبتًا وسيع کارگران یقشرها

. نمايد ی جلب مگذارند، ی از جوانان را در اختيار آن می جديدیها پول رسانده و دائمًا دسته" کميته"را که به ايت ر کميته اين فعالشود، ی خالصه فعاليتشان وسيع مرود، یباال م) يا اتحاد مبارزه(نفوذ و اعتبار کميته ی که يک سال يا چند ماه پيش از اين در محفلهای همان اشخاص- دهد ی توسعه میخود کامًال بطور خودبه

که با کارگران ارتباط برقرار ی آنهائکردند، یرا حل م" چه بايد کرد؟" و مسئله گفتند یدانشجويان سخن م ی مطبوعاتکنند، ی ارتباط برقرار مبيوننقال ديگر ایها حاال با دستهنمودند، ی تهيه و نشر مینموده و اوراق از تشکيل نمايشها سخن به ميان شوند، ی می دست به کار نشر روزنامه محلآورند، یبه دست م

..."پردازند ی آشکار می و سرانجام به عمليات جنگآورند، یم )لنين، چه بايد کرد؟ (

Page 31: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 3

: ايران را در نظر بگيريمی محفل روشنفکر روبرو هستيم؟ بهتر است رشد يکیاما، ما با چه شرايط کار اين محافل نخست . شوند ی دور هم جمع میا عدهیبر اساس مطالعه و مبادله نشريات کمونيست

. جامعه استی مطالعه عينی و سپس تا حدودیمطالعه و بر اساس مطالعه و مبادله نشريات کمونيست کنند، ی نيز نما از کارگران ری جلب توجه قشر کوچکی، و حت با کارگران ندارندی هيچ ارتباط وسيعیبطور کل

وسعت مردم که خود نيز اساسًا پراکنده و کمیخود خودبهیعمًال هيچگونه دخالت و رابطه فعال با جنبشها آشکار ی دست زدن به عمليات جنگی و تشکيل نمايش و بطريق اولیاز انتشار روزنامه محل. است، ندارند از اينها در تحت شرايط سخت ی بسيارهخن گفت، و در جريان همين رشد محدود است کاصًال نبايد س

.شوند ی و از هم پاشيده مگيرند ی مورد ضربات پليس قرار میپليس ی برای که از آماده بودن شرايط عينیخود خودبهیا علت اين اختالف شرايط چيست؟ در آنجا جنبش توده

انقالبيون پيشرو و آگاه که با آن یها و نيز برا تودهی از تجربه برای گرانبهائ گنجينهکند، یانقالب حکايت م که یخود خودبهیا اين جنبش توده. آورد ی فراهم مآيند، ی و در صدد هدايت آن برمکنند یرابطه برقرار م

کارگر تشکل یاه اين مبارزه به تودهی در جريان رشد خود و از طريق ارگانهاست یاساسًا و در آغاز اقتصاد در ی کارگرتر ی شدن جنبش، يک رشته محفل پيگيرتر و انقالبی و به تدريج در حين سياسدهد ی میطبقات

ارتباط ی با محافل روشنفکری ديگر و همراه با کوشش روشنفکران انقالبفاز طر. آورد یبطن خود به وجود م ،یآشکار کارگر مجامع آشکار و نيمهیآن، يعن از ی ناشیترتيب اين جنبش و ارگانها بدين. کند یبرقرار م

یر روشنفکی و از طرف ديگر نيروشود، ی طبقه پرولتاريا می روشنفکریکننده نيرو و منبع تغذيهیزمينه ماد و یخود خودبهیبر زمينه همين جنبشها. گيرد ی را به عهده میخود خودبهی جنبشهایو آگاه پرولتاريا رهبر و بعد حزب ی انقالبی که از طريق محافل روشنفکریا آگاهانهی و رهبریوسياليست سیدر ارتباط با آگاه

بر همين زمينه و در . کند ی مشدتدريج پاگرفته و ر انقالب بهی شرايط ذهنشود، یطبقه کارگر تامين مقالبيون و سازمان انکند ی کارگر ارتباط برقرار میها با تودهی که پيشرو انقالباست یهمين اشکال سازمان

که در برابر انقالبيون قرار یا بنابراين مسئله. شود یکه با توده رابطه مستقيم و فعال دارد، تشکيل م ست ی که اساسًا اقتصادیبايد در پيشاپيش جنبش توده قرار گرفت يا نه؟ آيا بايد جنبش: اين استگيرد یم

ه تبديل کرد؟ بايد اين محافل جانب همهی محدود دارد به يک جنبش سياسی ديدیو از نظر سياس تمام اشکال مبارزه ی متحد، با رهبریا از انقالبيون حرفهی در يک کل واحد، در سازمانی کارگر- یروشنفکر تشکيل بشود که یا از انقالبيون حرفهی جنبش را به پيش ببرند؟ بايد سازمان،ی سياسجانبه مهدر زمينه ه

و سرسخت ی طوالنیا را از ميان بردارد، نقشهیکار و پراکندهیکار خردهرا تضمين کند، " یکار ادامه"بتواند . کندهدايتها را در اين مبارزه جانبه طرح ريزد، و توده وسيع و همهیا مبارزهیبرا

ی پيدا کرده، ارگانهای هم تا حدودیدر حقيقت توده کارگر به مبارزه کشيده شده است، تشکل طبقات

کارگر وسيعًا در ارتباط یها که با تودهی به وجود آورده، در کنار اين ارگانها محافل کارگرمبارزه خود را نيز به وجود آمده است و حال مسئله اين ، دارندیا وسيع و تودهی و امکان ترويج و تبليغ را به نحوباشند یم

تبديل کرد؟ و درست نحوه یجانبه سياس را به يک مبارزه همهیخود بايد يا نبايد اين مبارزه خودبه: استروان جنبش و دنبالهیکار برخورد با اين سئوال است که انقالبيون را از اکونوميستها، طرفداران خرده

.کند ی متمايز میخود خودبه خود توده کارگر هنوز اينگونه وظايف : "کنند یبه قول لنين، از يک طرف اکونوميستها چنين استدالل م

به ميان نکشيده است، و بايد هنوز در کنند، ی تحميل می را که انقالبيون به ویدار و جنگ دامنهیسياس یا و عده." کندی اقتصادمبارزه مبارزه نمايد و با کارفرمايان و حکومت ی سياسیراه نزديکترين درخواستها

انجام انقالب ": ، شروع به گفتن اين نکته نمودند که" به دورندیکار شيوه تدريج"ديگر که از هر گونه به يک سازمان پروپاقرص ی اين کار هيچ احتياجی برای ممکن است و بايد آنرا انجام داد، ولیسياس

است ی اين کار کافیبرا. و سرسخت پرورش دهد، نيستستوار ایا مبارزهیانقالبيون، که پرولتاريا را برااگر بخواهيم بدون تلويح و . به کف گيريماست، " دسترس" را که با آن آشنا هستيم و در یکه همه ما چماق

بر پا کنيم و يا اينکه جريان پژمرده و یما بايد اعتصاب عموم: اشاره صحبت کرده باشيم بايد اينطور گفت هم ی يعنها، یمش اين خطیهر دو. کننده بيدار کنيم را به وسيله تروِر تهييجیارگرخمود جنبش ک

از ی و بر امکان خالصاندازند ی که اکنون رايج است، سپر میکار برابر خردهدر" انقالبيها"اپورتونيستها و هم از انقالبيون که یازمانايجاد س: عمل ما را که عبارت است ازترين یآن اطمينان ندارند، و نخستين و ضرور

."کنند ی باشد، درک نمی در مبارزه سياسیکار و ادامهی پايدار،یقادر به تامين انرژ ) چه بايد کرد؟:لنين ( نيست، و اگر هم هست چه از نظر ی آنچنان که بايد، اثریخود خودبهیا تودهیاما در اينجا از جنبشها

و ی از تشکل طبقاتیدر اينجا اثر. و چه از نظر وسعت، پراکنده و محدودندی و چه از نظر مکانیزمان

Page 32: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 4

و اگر در ميان کارگران . نداردر قرایريان مبارزات توده کارگر در هيچگونه جیبطور کل. نيستیتشکيالت کارگر از خود تشکيل دهند، خود اينها نيز عمًال امکان تبليغ و ترويج، ی پيدا شوند که محافل کوچکیعناصر آگاه

که ی وسيع و شرايط سخت پليسیخود خودبهیدر حقيقت عدم وجود جنبشها. را ندارندیا امکان کار توده دور کرده، ی کارگران را عمًال از هر گونه مبارزه و فکر سياسد، دارنیباط ناگسستن با يکديگر ارتشک یب

در نتيجه محافل . کرده استی ترديونيونی آگاهی و حتی تشکل طبقات،یکارگران را فاقد تجربه مبارزاتان ميی و عمًال هيچگونه ارتباط جدشوند ی بيانديشند، به ندرت يافت می که به مبارزه سياسیکارگر

و بدين ترتيب توده کارگر آماده . کارگر برقرار نيستیها و تودهی و اين محافل کارگریمحافل روشنفکر یصنف-ی اقتصاد،یخود کارگر تنها پس از سالها مبارزه خودبه. نيستی سياسیپذيرش مبارزه و آگاه

در اينجا . گردد یم ی و حزبی تشکل سياس،ی سوسياليستی آگاه،ی پذيرش مبارزه سياسیتدريج آماد به است که توده کارگر بيش از پيش از مبارزه ی طبيعشود، ی بالفاصله سرکوب میکه هر گونه جنبش صنف

و ی احتياج به آگاه،ی دائمیپذير تشکل و انضباط،ی احتياج به پيگيریزيرا مبارزه سياس. دور گرددیسياس نه امکان پذيرش مبارزه گر آب خويش است، کار که کارگر ناگزير در بند نان ویدر شرايط. داردیفداکار کارگر در شرايط فقدان جنبش یها ميان تودهتوان یترتيب نم بدين. پذيرد ی را دارد و نه آن را میسياس )٨(و ) ٧. ( بودیمالحظه، شاهد پيدايش وسيع محافل کارگر قابلیخود خودبهیا توده

انقالب است، ی وسيع انعکاس فراوان بودن شرايط عينیخود خودبهیا اما، آيا اين حکم که جنبش توده

که دوران انقالب فرارسيده است، جنبه مطلق دارد و هميشه و در دهد ی نشان میخود اينکه جنبش خودبه یا تودهیبشها ما بايد از عدم وجود جنی درست است؟ آيا عکس آن نيز صادق است؟ يعنیهر شرايط

انقالب وجود ندارد؟ که هنوز دوران انقالب فرا یرا بگيريم که شرايط عين وسيع اين نتيجه یخود خودبه وسيع را یخود خودبهی عدم وجود جنبشهاتوان ی ايران نمیدر شرايط کنون. نرسيده است؟ به نظر من، نه

ميهن خود نشان داديم که هر ی عينرايط شیما در بررس. انقالب دانستی عدم وجود شرايط عينیبه معن و رفرميسم، نشانه فقدان ی انقالب مبين اپورتونيسم و سازشکاری توسل به آماده نبودن شرايط عينگونه

را ی که علت عدم وجود چنين جنبشهايکنم یمن فکر م. استیعمل ی و توجيه بیشهامت سياس مثابه عامل بهی امپرياليستی از ديکتاتوری و ناشمداوماساسًا بايد از يکطرف در سرکوب قهرآميز و اختناق

دانسته و از ی و ايدئولوژيک ارتجاعی همراه با تبليغات وسيع سياسی ابقاء سلطه امپرياليستیاساس مبارزه دچار آن بودند، بايد در نظر ی سازمانها و رهبريها،ی را که عامل انقالبیا عمدهیطرف ديگر ضعفها

ده بودند آنها را در مقياس وسيع به مبارزه ها آما هيچگاه نتوانستند در حاليکه تودهااين رهبريه. داشتمجموعه اين شرايط يک نوع سکون، . ها را دچار شکست کردند غلط تودهیبکشانند، و در اثر رهبريها

اما. نامد یم" انبوه کهنسال ترس و خفت" دبره ی يأس و تسليم ايجاد کرده است، آنچه رژ،یسرخوردگ اين امر را نشان یب وجود دارد چيست؟ آيا ما با تحليل شرايط عين انقالی اينکه شرايط عينیدالئل ما برا

زندگيشان، بالقوه حاضرند که بار انقالب یها به علت شرايط ماد نداديم؟ و نشان نداديم که توده ی نيروهاناپذير ی خستگیا را حمل کنند؟ آيا اين شور و شوق انقالبيون، اين جستجوهیضدامپرياليست

پليس، اين زندانها، اين یدرپ ی پی در پيدا کردن راه انقالب، اين يورشهای و مترقینقالب طبقات ایروشنفکر نيستند؟ آيا طرح مسئله انقالب در اين ی آماده بودن شرايط انقالبیها، اين قتلها، انعکاس ذهن شکنجه

وجود نستندتوا ی مبارز متعلق به همه طبقات ستمديده میمقياس وسيع، آيا اين همه محافل و گروهها حل مسئله انقالب را در دستور قرار داده باشد؟ و باالخره آيا یداشته باشند بدون آنکه دست به شرايط عين

انقالب نيست؟یها دال بر وجود شرايط عين دار و پراکنده توده جرقهیاين جنبشها و آنوقت آنرا هدايت کردن وسيع نشستنیخود خودبهیا و راه ما کدام است؟ امروز به انتظار جنبش توده

ی را در جريان خود عمل انقالبی زده شود، بدون آنکه بکوشيم شرايط ذهنیبدون آنکه دست به عمل انقالب چون شرايط روسيه یشرايط در یخود از جنبش خودبهیرو به کمال فراهم کنيم، درست به منزله دنباله

ی که وجود گروههاکرديم ی استدالل میعموق. وضع موجود استی پذيرش عملیاست، درست به معن پراکنده، ناآشکار و ی و مالزم با جنبشهایخود خودبهیا تودهیوجود جنبشها پراکنده منطبق با عدم

و رشد و یا وسيع تودهی جنبشهاود وسيع منطبق با وجیها است، و وجود سازمان انقالب وسعت توده کم از رشد ی نه ناشیخود خودبهیت که عدم وجود جنبشهااما اينک بايد گف. شدت گرفتن تضادها است

یوجود سازمان انقالب. پيشرو استیعمل ی مداوم پليس و بی از سرکوبی تضادها، بلکه ناشیناکاف تعليق به محال است، البته بدون ی تعليق کردن، در چنين شرايطیا وسيع تودهیوسيع را به وجود جنبشها

اين ی جدیو اگر به نحو. در نظر گرفته شودیوجود آوردن چنين جنبشهايآنکه نقش خود پيشاهنگ در به شرايط کار، عليرغم ی عليرغم دشوارتوان ی از مبارزه میهائ مسئله را در نظر نگيريم که با اتخاذ چه شيوه

انقالب را، ی که ميان پيشرو و توده وجود دارد، پيشرو واقعی عظيمیدايسرکوب و خفقان، عليرغم جها نشان دهد و جريان از انقالبيون را به وجود آورد که بتواند واقعًا و عمًال راه مبارزه را به تودهیانسازم

آنگاه ما با يم، تضادها بدانی را رشد ناکافیبست خارج کند، و اگر شرايط ايجاد چنين سازمان مبارزه را از بندر آن موقع . نداريمی وقايع بودند، فرقیدرو سير عا که در روسيه آن زمان دنبالهیآن اپورتونيستهاي

Page 33: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 5

نقش عامل آگاه مبالغه ی که در ارزيابکردند ی لنين را متهم م،یخود روان جنبش خودبه اپورتونيستها، دنباله اين مبارزه ی برای مادی بدون آنکه بسنجد که نيروت،خواستار مبارزه مستقيم با حکومت اس: " کهکند، یم

تواند ی نمیکار پنهانیوجود هدفها" ... در کجاست، و بدون اينکه نشان دهد طرق اين مبارزه کدام است. استیا اين کيفيت باشد، زيرا در برنامه سخن از توطئه نيست، بلکه از جنبش تودهی برایعلت و توجيه

ی ممکن است؟ مگر تظاهرات و درخواستهایانمگر اعتصاب پنه. برودی پنهانی راههااز تواند ی توده نمیولو از افراط " ی ايدئولوژیمبالغه در ارزياب" که از یهمه کسان: گويد یلنين در جواب م... ممکن است؟ یپنهان

خود یخود به،ی که جنبش صد در صد کارگرکنند ی خيال مرانند، یدر ارزش نقش عنصر آگاه و غيره سخن م" سرنوشت خود را از دست رهبران خارج کنند" خويش و تنها بايد کارگران ی برای مستقلی ايدئولوژتواند یم

مبارزه نزديک شده، " طرق"و " بر پا کردن اعتصابات و تظاهرات" (ی مادینيرو"نويسنده کامًال به اين ... " ی، يعن"آورد یسر فرود م "،یا در برابر جنبش تودهیوزيرا . استیآور حيرتی با اين وجود دچار پريشانیول

ی نه به مثابه چيزنگرد، ی مبخشد، ی می خود رهائی که ما را از فعاليت انقالبیبه اين جنبش به مثابه چيزکنندگان آن و شرکتی برا،یاعتصاب پنهان. ما را تشويق نمايد و آنرا به پيش راندیکه بايد فعاليت انقالب

، زيرا حکومت تالش )ماند یو اغلب هم م( بماند ین توده کارگران روس اين اعتصاب ممکن است پنهایبرا را در مورد اعتصاب ی هر گونه انتشار خبرکوشد ی را با اعتصابيون قطع نمايد، میا که هر گونه رابطهکند یم

که هرگز همان یا الزم است، مبارزه" یپليس سياس"مخصوص با " مبارزه"اينجاست که . غيرممکن سازد که یسازمان اين مبارزه را بايد اشخاص. فعاالنه انجام دهدنمايد، یاب شرکت م که در اعتصیتوده وسيعلزوم فراهم نمودن . فراهم آورند" طبق تمام قواعد فن" مشغول هستند، ی به فعاليت انقالبیا بطور حرفه

در نتيجه کمتر نشده است، برعکس، شود، ی جلب مزهخود به مبار ها خودبه سازمان اين مبارزه از اينکه توده ."شود یاين امر سازمان الزمتر م

)چه بايد کرد؟: لنين ( و در اين کوشش موفق هم شده است که رابطه ميان کند ی که رژيم پليس و اختناق کوشش میدر شرايط

ميان اعتصابيون وجود ندارد، در یا که هيچگونه رابطهیروشنفکران خلق و خلق را قطع کند، در شرايط که همين اختناق و یطگير انداخته، در شراي ها را از هر گونه حرکت چشم ترور و اختناق توده که یشرايط

نظر که بهیها را نسبت به مبارزه بدبين کرده و آنها را از پذيرفتن هر گونه فکر سياس سرکوب مداوم تودهها هر گونه جنبش تودهکوشد ی که رژيم می گريزان کرده، در شرايطدهد ی را نشان نمیآنها هيچ راه نجات

انجام تواند ی الزم است؟ آيا اين کار را توده می سياسليسبا پ" مبارزه مخصوص"را در نطفه خفه کند، آيا رژيم را بشناسد و يا خود در جريان تجربه خود ی انتظار داشت که ماهيت پوشالتوان یدهد؟ آيا از توده م

را واداشته که یانقالب" روشنفکران" از یا ژيم عدهکننده ر که قدرت سرکوبیدرک کند؟ در شرايط تضادها نسبت دهند، و ی و رشد ناکافی شرايط عينی را به عدم آمادگیببرکاغذ وجه اين جِیخوي درنده یکننده ارتش ضدخلق بودن آن را از نظر دور بدارند و درک نکنند که درست همين قدرت سرکوبیپوشال خود واقف شود؟ ی بر قدرت تاريختواند ی است، توده چگونه میپرياليستترين عامل بقاء سلطه ام عمده

توان ی چگونه مپرسد ی مبارزه کرد؟ متوان ی مپرسد، ی چرا بايد مبارزه کنيم، بلکه مپرسد ی که نمیا توده( را که در تاريخ جريان دارد،یا آن مبارزهتوان ی چگونه م٠)در برابر قدرت سهمگين رژيم مقاومت کرد؟

یاش در بطن شرايط ماد که ريشهیا زهاند، مبار آنرا تضمين کردهی پيروزی تاريخی را که ضرورتهایا مبارزه را که یا انعکاس يافته، مبارزهی را که در عمل آگاهانه پيشقراوالن انقالبیا ها است، مبارزه خود تودهیزندگ

را که در شرايط استبداد سنگين و اختناق یا بارزهها انعکاس يافته، م وار توده پراکنده و جرقهیدر جنبشها و يکباره چون کشد یها را به خيابان م از تودهی عظيمی پيدا کرده و دفعتًا نيرویجارمداوم گاه خصلت انف

را بنا نهاد که در ی آن جريانتوان یها نشان داد؟ چگونه م عمًال به تودهشود، ی زودگذر خاموش میا شعلهناپذير خود واقف شود و به جريان خود، بر قدرت سهمگين و شکستیبر خود، بر منافع واقعمسير آن توده

کننده که اختناق و سرکوب مداوم، در آن سد عظيم قدرت سرکوبتوان یمبارزه کشانده شود؟ چگونه مبه سرنيزه ی رژيم متکی نقش خود، باالخره تبليغات جهنمی پيشرو در ايفایتواناي و عدمیعقب ماندن رهبر

بر پا ،یا و خود مبارزه تودهیا مبارزه تودهتميان روشنفکر خلق و خلق، ميان توده و خود توده، ميان ضرور کرد؟ی را جاریا داشته، شکاف انداخت، و سيل خروشان مبارزه توده

.تنها راه عمل مسلحانه است ل نقش روزافزون عامل آگاه ضدانقالب نه درست به دليیضرورت نقش آگاهانه و عمل فعال پيشرو انقالب

عمل ی يعب،یاينک پيشرو تنها با توسل به حادترين شکل عمل انقالب. کمتر، بلکه بيشتر شده استها را که در تاريخ جريان دارد، به تودهیا آن مبارزهتواند یدار کردن آن سد عظيم م مسلحانه و خدشه

ها نياز قعًا آغاز شده و پيشرفت آن به حمايت و شرکت فعاالنه تودهمبارزه وا"بايد نشان داد که . بنماياند شکست داد، بايد توان ی را میبايد در عمل نشان داد که قهر ضدانقالب). دبرهی از رژینقل به معن" (دارد

توده که در ی تاريخی جريان اين عمل است که آن انرژدر. بيش نيستینشان داد که ثبات و امنيت فريبتدريج جريان يافته و کننده انباشته شده، اما ساکت و ساکن است، به اين سد عظيم قدرت سرکوبپشت

Page 34: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 6

و بر ی بر خود، بر نقش تاريخیتدريج و در بطن مبارزه مسلحانه طوالن در همين جريان است که توده بهاين : شود یم فريادشان بلند یا جاست که عده در همين. کند ی پيدا میگاهناپذير خود آ قدرت شکست

مبارزه مسلحانه آماده شوند، که یها برا آنرا ندارند که تودهیرو که شکيبائ ماجراجو، چپحوصله، یجوانان ب کنند، اده مبارزه مسلحانه آمیها را برا توده) یالبته در يک جريان صرفًا سياس(سازمان پيشرو پرولتاريا

برند و ی به طرز سابق پیمارشونده به عدم امکان زندگ ستمکش و استثیها توده" آنرا ندارند که یشکيبائ: لنين". ( کنند و حکومت نمايندیاستثمارکنندگان نتوانند ديگر به طرز سابق زندگ"و ." تغيير آنرا مطالبه کنند

يا قوه قهريه را، با ،ی اينان مبارزه با پليس سياسد،وقت دست به مبارزه مسلحانه بزنن و آن ...). یرو چپ .اند اشتباه گرفتهی و فعاليت پيگير سياسی با مبارزه سياس،یسياسکار

آنها . استی روسيه به لنين يکیگر چه شکل اين اتهامات فرق دارد، ماهيت آن با اتهامات اپورتونيستها ام ايسکرا که وظيفه مربوط به اقد: "گفتند ی نيست، آنها میا از انقالبيون حرفهی به سازمانی نيازگفتند یم که با ی به وسيله رشد و وظايف حزبنه(" تئوريک ی به مبارزه با حکومت مطلقه را به وسيله فرمولها،یفور

کارگران در شرايط ی اين وظيفه را برای، حل کرده است، از قرار معلوم تمام دشوار.")حزب در حال رشدند کارگران ی قواید که منتظر تجمع بعد اين را نداری در عين حال شکيبائیول." ... "نمايد ی احساس میکنون یرا برا" یشکيبائ" واقعًا هم که ما هر گونه ی آر،یآر: "دهد ی جواب منينو ل" .... اين مبارزه گرددیبرا و در آن دهند یرسيدن آن را به ما نويد م" دهندگان یآشت" که مدتهاست یآن ساعت بعد" رسيدن"

خود را به یا به گردن کارگران نخواهند انداخت و عدم کفايت انرژ خود ریماندگ اکونوميستها بار ديگر عقبچه بايد : لنين." (ايم است تبرئه نخواهند نمود، از دست دادهی کارگران غيرکافی قوایاين وسيله که گوئ

)کرد؟ اثر است، اگر در آنجا در ینظام-یحقيقت اين است که اگر آن وقت مبارزه با حکومت مطلقه، اساسًا سياس

اينک تنها يک مبارزه آمد، ی به وجود می ايدئولوژيک پيشرو واقع،ی سياس،یرشته مبارزات اقتصاد يکاصوًال وظيفه پيشرو : يم بيشتر توضيح دهیکم. را به وجود بياوردی پيشرو واقعتواند ی مینظام-یسياس

الب نهاده است، اين است که که تاريخ بر عهده رزمندگان پيشرو انقیا چيست؟ مگر نه اين است که وظيفه توده بزند و آنچه را ی به قدرت تاريخی و ايجاد ارتباط با توده، در حقيقت نقبیاز طريق عمل آگاهانه انقالب

کننده بکشانند؟ هر چه شرايط و تعيينیکننده سرنوشت نبرد است، وسيعًا به ميدان مبارزه واقع که تعيينکننده دشمن بيشتر باشد، هر چه انقالب بيشتر در دستور روز قرار تر باشد، هر چه قدرت سرکوب پيچيده

اين حکم اساسًا درست است که هرگاه . دشوارتر خواهد بودیزن است که عمل نقبیداشته باشد، طبيع عظيم تبديل خواهد ی مادیها، به يک نيرو تودهی را فراگيرد، بر زمينه شرايط مادها ده توی انقالبیآگاه

چگونه یاما مسئله هميشه اين بوده که اين آگاه. که قادر است جامعه را دگرگون کندیيروئشد، تنها نها ببرند، و از طريق را به ميان تودهی بايد اين آگاهیبايد به ميان توده برده شود، چه سازمانها و وسائل

ها را، در مسير درست، توده ی انقالبی انرژتوان ی از مبارزه میهائ و اتخاذ چه شيوه،یکدام اشکال سازمان انداخت و شود، ی منجر می ارتجاع، به تصرف قدرت سياسی انقالب، به سرنگونی که به پيروزیدر مسير

هدايت کرد؟ ی نشان داده است که همراه با رشد پروسه انقالب همراه با هشياریتاريخ انقالب در مقياس جهان

سلطه یترين حافظ بقا کننده به عنوان عمده سرکوبیتجاع به نيروروزافزون ارتجاع، همراه با تکيه بيشتر ار رزمنده از انقالبيون یارتجاع، همراه با گذار انقالب از غرب به شرق هر روز نقش پيشقراوالن آگاه و سازمان

در عصر مارکس و انگلس، سازمان پيشرو، متشکل از انقالبيون . بيشتر کسب کرده استیپيشرو، اهميت . را نداشت که در عصر لنين کسب کردیهيچوجه آن اهميت بهیا حرفه

اساسًا با توسل به اشکال مختلف مبارزه ،یا از انقالبيون حرفهیو اما اگر در روسيه الزم بود که سازمان

در چين و ويتنام الزم شد که اين . اين عمل را انجام دهدیجانبه سياس همهیها ی و افشاگریسياس یاگر در روسيه موقع. پذيردجام مبارزه مسلحانه انی شکل مبارزه، يعنترين ی با توسل به عالاعمال اساسًا

کرده و عمًال ی در شرايط موجود را نفیها وسيعًا امکان زندگ دست به قيام مسلحانه زد که تودهتوان یمين طلب تغيير، و اين سابق حکومت کند، و ایها طالب تغيير آن گردند، و نيز حکومت هم نتواند به شيوه

حاصل شده و یسياس-ی يک جريان مبارزه اقتصادی در طست سابق، دریها عدم امکان حکومت به شيوه وسيع، در یها از قبل تودهآنکه ی که توسل به قيام مسلحانه، بکند یترتيب اين حکم مصداق پيدا م بدين

است پيش از وقت، اين حکم یباشند، عمل خود به صحت اين عمل اعتقاد پيدا کرده ی سياس جريان تجربه یهرگاه کم" حکومت به دست شوراها" که دعوت به قيام و طرح يک شعار خاص، مثًال کند یمصداق پيدا م

ها، در يک تودهی تاريخیاگر در شرايط روسيه، انرژ. دير يا زود مطرح شود، موجب شکست قيام خواهد بود یتدريج شکل گرفته و در قيامها تدريج از قوه به فعل درآمده، به بهی و سياسیرشته مبارزات اساسًا اقتصاد

به ميان ی انقالبیها درست در جريان بردن آگاه تودهی انقالبیدر چين انرژ. شوند یمسلحانه منفجر م

Page 35: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 7

سابق ی و در نتيجه آن خصلت انفجارشود، ی به کار گرفته میها، درست در حين عمل مسلحانه طوالن توده .اردرا ند

ی انقالبی و انرژشود، ی می طوالنیا تبديل به مبارزه مسلحانه توده،یترتيب قيام مسلحانه شهر بدين

" مسلحیتبليغات "ی نيرو،یا ترتيب ارتش توده بدين. شود یکننده م تدريج وارد ميدان کارزار تعيين ها به توده یها که تودهی دارد، در شرايطقراروستاها که پايگاه عمده انقالب در ریدر حقيقت در شرايط. هم هست

خود، که آنها را ی زندگی در تحت شرايط مادیفئودال نيمهی در زير سلطه نظام امپرياليستیروستائ و دهد، ی را تشکيل نمیا طبقهی از اين لحاظ به قول مارکس، حتکند، یخود از يکديگر جدا م خودبه-ی مبارزه کالسيک اقتصادی امکان تشکل، و ارگانهارگونهتا از ه روسیها که تودهیترتيب در شرايط بدين

روستائيان تواند ی از عمل که می که تنها شکلرسد ی چون اتحاديه و سنديکا، محرومند، به نظر م،یسياس به آن تشکل و اتحاد بخشد، سازمان تواند ی که میرا متشکل سازد مبارزه مسلحانه است و تنها سازمان

. استی و نظامیسياس

شکست ارتجاع بايد یبرا. را به ميدان مبارزه کشيدی وسيع روستائیها شکست ارتجاع بايد تودهیبرا

تنها راه شکست . داشتیا بايد ارتش تودهی شکست ارتش ارتجاعیبرا. را شکست دادیارتش ارتجاعنظر از نقطها نه تنهیيک است و جنگ چری طوالنی مبارزه چريک،یا و تشکيل ارتش تودهیارتش ارتجاع

به منظور ی سياسی و به منظور شکست ارتش منظم و نيرومند، بلکه از نظر استراتژ،ی نظامیاستراتژناپذير و ارگانيک در هم ادغام به نحو اجتنابی و امر نظامیامر سياس. ها نيز الزم است بسيج توده

و چه از نظر ی چه از نظر سياس-ها است ده مبارزه مسلحانه بسيج تویاز يکطرف شرط پيروز. شوند یم است که نه یاين درس. پذير نيست ها جز از راه مبارزه مسلحانه امکان ، و از طرف ديگر بسيج توده- ینظام

هست که بگويد یآيا کس. دهند ی چين و ويتنام نيز می انقالبی کوبا، بلکه جنگهایتنها جنگ انقالب بودند، به ضرورت مبارزه مسلحانه و صحت اين تاکتيک یقالب انی آگاهی وسيع چين از پيش دارایها توده . روبرو هستيمی برده بودند، يا اينکه طرح اين سئوال غلط است و ما در اينجا با شرايط نوينیپ چين را حزب کمونيست آغاز کرد و اين حزب نيز پس از یممکن است اعتراض شود که اما جنگ انقالب

را ی طوالنی و کسب تجربه، راهپيمائی مسلحانه شهری و توسل به قيامهایساسًا سياسسالها مبارزه ااگر در . بزنيملحانه حق داريم دست به مبارزه مسی چنين دورانیترتيب ما هم تنها پس از ط آغاز کرد، بدين

یاس اندک تجربه سيی سالهای تشکيل شده و طی اندکی با اعضایچين اين امکان وجود داشت که حزب بزرگ و پيشرو تبديل کند، درست به داليل شرايط خاص است که در آنجا وجود یبتواند خود را به يک نيرو

:درست توجه کنيد. داشته است حزب کمونيست با تشکيالت . کرد ی میتانگ را رهبر سون ياتسن حزب کومين) ١٩٢٠ - ١٩٢٧(در اين دوره "

تانگ چند ورود به تشکيالت کومينیما کمونيستها برا... نمود یتانگ فعاليت م مستقل خود در حزب کومين که ی به اين معنونيست،تانگ با حزب کم دوم اتحاد کومين،یاول اتحاد با شورو: شرط گذاشته بوديم

ی و تشکيالتیتانگ استقالل خود را محفوظ نگه دارد و از لحاظ سياس تشکيالت حزب ما در داخل کومينشرط سوم عبارت بود از کمک به کارگران و دهقانان، و الزمه اين شرط اين بود که . باشد عمل داشته یآزاد

. داشته باشدی انقالبی خارج گردند و ارتش رهبرن از آیدر ارتش تجديد تشکيالت شود، عناصر ضدانقالب در . وجود آمد بهیسون ياتسن در آن زمان شرايط حزب کمونيست را پذيرفت و در اين زمينه بين ما همکار

در آن موقع حزب کمونيست یول. تانگ وارد کند خود را به کومينی حزب ما تصميم گرفت که اعضا١٩٢۴ از چند صد نفر عضو يش پيدا کرده بود، هنوز بیچين با آنکه بين کارگران و دهقانان نفوذ جالب توجه

حزب کمونيست بهتر بتواند بين ادد یتانگ امکان م شرکت افراد و مبارزان کمونيست در کومين. نداشتحزب کمونيست از اين راه مستقيمًا در ميان کارگران و دهقانان و دانشجويان . کارگران و دهقانان فعاليت کند

تانگ موفق شد به فعاليت با کومينیحزب از راه همکار. ساخت ی و اتحاد کارگران را استوار مکرد یکار م یو دانشجويان را نه تنها در نواح. کشور و منجمله در شمال دست بزند در بين روشنفکران سراسر یوسيع

. در شمال متحد کندیجنوب، بلکه حت را به وجود " وامپوا "یما مدرسه نظام. کمک کرديمی انقالبی نظامیما به سون ياتسن در ايجاد نيروها

تونگ عضو کميته رفيق مائو تسه. را تربيت کندی افسران انقالبی ارتش يعنی رهبریآورديم تا کادرها ."تانگ شد کومينیمرکز

) از تاريخ حزب کمونيست چينیدرسهائ (

Page 36: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com G 8

که نه تنها شرايط دمکراتيک آن زمان، بلکه شرکت مستقيم حزب کمونيست در شود یدر اينجا مالحظه م يان، بلکه در ميان دهقانان کار آزاد، نه تنها در ميان کارگران و دانشجوی برای چه امکانات وسيعیقدرت دولت

کمونيست تربيت کند، ی نظامی توانست در ارتش نفوذ کند و کادرهایاين حزب حت. به وجود آورده است را نه در يک مبارزه مسلحانه، بلکه با فعاليت یدهقان-ی پروسه اتحاد کارگرشدند ی که موجب میشرايط

اين نکته که حزب کمونيست . با يک ارتش آغاز کند را ی بنا نهد، و جنگ انقالبی و تشکيالتیآزاد سياس که رساند ی دهقانان دارد، می دانشجويان و حتران، در ميان کارگیفقط با چند صد نفر عضو نفوذ وسيع

و در تجربيات اساسًا یچگونه حزب کمونيست چين در يک شرايط بسيار مساعد توانست بزود . تبديل کندیپيشرو واقع ی به يک نيرویغيرمسلحانه، خود را تا حدود

باشيم تا در آن وقت بتوانيم به ی دست بگذاريم، به انتظار رسيدن چنين شرايط مناسبیحال بايد دست رو

،ی مبارزه مسلحانه فراهم کنيم، يا نه، خود پيشرو واقعی تبديل شويم، و شرايط را برایيک پيشرو واقع به وجود آيد؟ آيا بايد صبر کرد که حزب کمونيست ی نظام- یبايد در جريان مبارزه مسلحانه، با عمل سياس

با يک ارتش آغاز کرد، يا نه، خود المثل ی و فی را از همان آغاز به مقياس وسيعیبه وجود آيد و جنگ انقالب با آغاز جنگ مسلحانه و در جريان تکامل خود، حزب، سازمان تواند ی مسلح، می نظام- یهسته سياس

قعًا پيشرو خلق و ارتش خلق را به وجود بياورد؟ واینظام-یسياس وسيعًا ی صرف را با شرايط ديکتاتوریدمکراتيک شرايط کار سياس آنکه تفاوت شرايط دمکراتيک يا نيمهیبرا

یها به تودهی و در راس آن پرولتاريا، و به طريق اولی شهریها که به تودهیو شديدًا قهرآميز، شرايطاگر در : گرديم به شرايط روسيه ی را نداده، نشان دهيم، برمی امکان هيچ گونه تشکل هيچکدام،یروستاي

) تاکيد از نويسنده اين مقاله است (ی از وسائل توانایخود يک خودبهی سياسیافشاگريها"روسيه از ی از دشمن و يکی و يا موقتی از وسائل جدانمودن متفقين تصادفی ساختن رژيم متخاصم و يکیمتالش

در اينجا، در ". حکومت مطلقه استی دائمانکنندگ اعتماد بين شرکت سائل کاشتن تخم نفاق و عدمو است که وسيله ی تنها عمل مسلحانه ماهيتًا سياس،ینظام-ی سياسی تنها افشاگر،یشرايط کنون

ی به تضادهاتواند ی است که مینظام-یتنها عمل مسلحانه سياس. است" ساختن رژيمیمتالش "یتوانا تا شروع دهد ی که اعالن جنگ می طبقه اجتماعآن"اگر در روسيه . حاکم شدت بخشدی بوروکراسیدرون

یتر باشد به همان نسبت نيز اين اعالن جنگ اهميت معنو تر و مصمم به جنگ نمايد، هر چه پرجمعيتاهميت . ذيرندناپ ی، امروز در اينجا اعالن جنگ خود جنگ است، اين دو جدائ"نمايد ی کسب میبيشتر. آنی آن وابسته است به اهميت معنوی آن، و پيشرفت مادی جنگ وابسته است به پيشرفت مادیمعنو

اهميت کند، ی بيشتر رشد می سياسی شود، نيرویهر چه دشمن بيشتر ضربه بخورد، بيشتر متالش ینظام-یسياس ی نيرویو اين امر موجب تقويت ماد. شود ی آن بيشتر میا آن، جاذبه تودهیمعنو )٩. (شود یم

عميق انقالب کوبا را ی کنيم، و درسهای دبره را بررسیرژ" انقالب در انقالب؟"حال ما آماده هستيم که

یها کردن ايده تاييد و روشنی برایتر ی توضيحات بيشتر و شواهد عين،یما در اين بررس. جذب نمائيم .کنيم ی پيدا میمذکور در سطور قبل

Page 37: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com H 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

دبرهیرژ" انقالب در انقالب "یبررس

انقالب " که دبره در یم اساسداوريها، ما از درک عميق مفاهي که گفتيم تحت تاثير يک رشته پيشهمانطور اين آنکه یدر حقيقت ما ب. تجربه کوبا عرضه کرده بود، غافل مانديمیبه عنوان عناصر درون" در انقالب

.مفاهيم نوين را درک کرده باشيم، عمًال آنها را رد کرديم و نيز با شرايط خاص ايران سازگار استدهد ی که دبره نشان میدرحقيقت، ما نگفتيم که راه

یِاعمال نيست، زيرا از شرايط آنجا اطالع دقيق التين هم قابلی بگوئيم که در شرايط آمريکاتوانستيم ینم خاص، بلکه بر تکيه ی بر يک رشته مالحظات عينیو اين رد ما نه مبتن. نداشتيم، با اين همه آنرا رد کرديم

)١٠. (گرفت یلنينيسم صورت م- مارکسيسمیبر اصول کل که قادر است انقالب یلنينيست را به عنوان تنها نيروئ- که تز دبره نقش حزب مارکسيسترسد ی نظر مبه

ی که تز دبره، اهميت تئوررسيد ینظر م به. دهد ی کند، مورد انکار قرار میجانبه رهبر همهیرا به نحو که رسيد یبه نظر م. گيرد یکم م عمل دستی را به عنوان راهنمای انقالبیلنينيسم، تئور-مارکسيسم

ی را بر امر سياسی امر نظامی ناديده گرفته و حتی را بر امر نظامی امر سياسکننده یدبره نقش رهبر التين انقالب خواهد کرد؟ چه ی در آمريکایچه کس: " کهکند ی دبره از کاسترو نقل میرژ. شمارد یمقدم م ساده یفيدل کاسترو خيل: "گويد یخود م پسو س" مردم، انقالبيون، با حزب يا بدون حزب؟؟یکس- بدون يک پيشاهنگ وجود ندارد، و اينکه اين پيشاهنگ لزومًا حزب مارکسيستی که هيچ انقالبگويد یم

انقالب کنند، اين حق را دارند که خود مستقل از اين احزاب، خواهند یلنينيست نيست و اينکه آنهائيکه م= لنينيست - که در آن حزب مارکسيستی معادله متافيزيکنوعپس هيچ ... تشکيل دهندیپيشاهنگ

Page 38: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com H 2

ی بين يک وظيفه معين يعنیا ی ديالکتيکیها یبستگ هم صرفًا ارتباط و به. پيشاهنگ باشد، وجود نداردلنينيست وجود دارد، - سازمان حزب مارکسيست- و شکل خاص از سازمان -وظيفه يک پيشاهنگ در تاريخ

زمين وجود یاحزاب در اينجا در رو. اند شده و بدان وابستهیتاريخ پيشين ناش از ها یهم پيوستگ اين به ی نميرند و به اشکال ديگرتوانند یاند، م اگر آنها زاده شده. اند ی زمينی ديالکتيکیدارند و تابع سختگيريها

".دوباره زاده شوند چه گرفت، یشکن قرار م صطالح قالبمنش و به ا اين جمالت از يک طرف مورد استقبال روشنفکران ليبرال

لنينيست را -آنها در اين جمالت، به خيال خودشان انکار مرجعيت و نقش پيشرو هر حزب مارکسيست یمنش طرف ديگر ليبرالازمند باشند، و و پيشرو بهرهی از عنوان انقالبخواهند ی میاينها از سوئ. ديدند یم

دست یمارکسيست شبهیگر ی ايدئولوژيک، از التقاطیاز ولنگار که دهد یآنها اين اجازه را به آنها نم راهبر يک انقالب پيگير، و ی تنها ايدئولوژ،ی علمیبين لنينيسم را به عنوان تنها جهان-بردارند، مارکسيسم

دبره یترتيب از جمالت فيدل و رژ آنها بدين. را بپذيرندیستلنيني-ديسيپلين کار در يک سازمان مارکسيست- مارکسيسمی درحاليکه از سراسر کتاب پيدا است که انکار نقش رهبر و راهنماکنند، یستفاده مسوءا

در اينجا حزب . او نيستی پرولتاريا و ايدئولوژکننده یمسئله بر سر انکار نقش رهبر. لنينيسم مطرح نيست سازمان زمان یببه قول دبره اگر حز. به عنوان شکل خاص از سازمان مطرح استینيستلني-یمارکسيست

پيشاهنگ به وجود یصلح خود را عميقًا و از اساس دگرگون نکرده و سازمان نوين و مناسب با وظايف واقع کللنينيست به عنوان ش-لنينيست حق دارند جدا از اين حزب مارکسيست-نياورد، انقالبيون مارکسيست

را به وجود آورند که بتواند ین نوين از سازمان، دست به انقالب بزنند، کوشش کنند تا آن سازمایخاصلنينيست را انجام دهد و در عمل شايسته اين - پيشاهنگ حقيقتًا مارکسيست،یوظايف يک پيشاهنگ واقع

اينجا شاهد يک تمايز دردر حقيقت ما . اند لنينيست غصب کرده-مقام گردد که احزاب به ظاهر مارکسيستلنينيست - وظيفه پيشاهنگ مارکسيستی حزب، يعنیوامحت: آن هستيمیميان شکل يک حزب و محتوا

ی اجرای که برای در تاريخ، و شکل آن عبارت است از آن اشکال سازمانی پرولتریدر تاريخ، وظيفه سازمان یگيريها تابع سختی اين اشکال سازمان، هميشه پابرجاستیدرحاليکه محتو. الزمندیچنين وظيفه تاريخ

به همين دليل . متولد شودی بميرد و دوباره به اشکال نوينتواند یترتيب حزب م بدين. اند یديالکتيک زمينخود دبره دست رد . و غيره روبروئيم" تولد دوباره حزب به شکل نوين"، "ساختن دوباره حزب"است که ما با

یمنش ال از اين جمالت استفاده کرده، ليبرخواهند ی که مزند ی میبورژوائ بر سينه آن روشنفکران خردهديگر آنزمان گذشته که اعتقاد داشته باشيم : روشن صحبت کنيم: "گويد یاو قاطعانه م. خود را توجيه کنند

که فکر یهم رسيده است که بر گرايش کسان اما زمان آن. است ی بودن کافی انقالبیبودن برا" حزب"در يک سکه یاين دو گرايش دو رو. شودبود، خاتمه داده " یضدحزب" است ی بودن کافی انقالبی براکنند یم

بازتاب خود را در مانيکائيسم ) نبايد خارج از حزب باشدیهيچ انقالب (یمانيکائيسم حزب. و اساسًا يکسانند التين یدر آمريکا. طلبند ی می فکریئآسا هر دو نوع تن. يابد یم) با حزب نبايد باشدیهيچ انقالب (یضدحزب

چه با آن باشد چه عليه آن، ارزش شود، ی خويش به حزب تعريف نمی صوری با وابستگیامروز يک انقالبميزنشين و همين روشنفکران پشت." همچون ارزش يک حزب وابسته به فعاليتش استیيک انقالب

توجيه ی و براکشند ی پا پس مشود، ی و آنهم عمل مسلحانه مطرح می که مسئله عملیموقع دارد، احتياج به يک ی که انقالب احتياج به تئورگويند یوجود خود، م و در حقيقت توجيه یميزنشين پشت

حال آنکه غافلند که درست اين احزاب به . داردیسياس-یاقتصاد-یجانبه از شرايط اجتماع تحليل همهاند، که سازمان کهنه حزب افتادهیشان با همين عمل مسلحانه، ديگر از مقام پيشاهنگ رابطه" عدم"خاطر

از دست داده است و حال سازمان نوين ی تناسب خود را با وظيفه نوين تاريخیلنينيست-تمارکسيستر از سازمان پيشين مورد نياز است و رابطه هر کس با انقالب از لنينيست، ديسيپلين سخت-مارکسيست

.شود ی سازمان نوين مشخص منطريق رابطه همان فرد با اي ی و امر نظامی مسئله رابطه حزب و چريک و امر سياسیبره، يعن دیاما قبل از آنکه به ايده اساس

.نظر دبره روش کنيم و عمل را از نقطهیبپردازيم، خوب است مسئله رابطه تئور -دبره با اين گفته خود که بهترين معلم مارکسيسم: "گويد یم" کانونیاشتباهات تئور"در " سيلوایکل"

کننده هستند اما تعيينی ضروری مطالعه و نوآموزیرو در رولنينيسم دشمن است، در يک برخورد را در هم د، وجود نداری هيچ جنبش انقالبی انقالبی بدون تئوری اصل اساسخواهد یم." باشند ینم

."بريزد چيست؟ خود سيلوا جواب یدرست نيست، اما ببينيم منظور از تئور" سيلوایکل"به نظر من اين استنتاج بايد یا و در چه لحظه،ی وجود دارد که بدانيم چگونه، بر عليه چه کسی مبارزه انقالبینجائآ: "دهد یم

که کنم ی من فکر م؟ی و غيرضروراهميت ی و بداند ی می دبره اينها را مسائل ثانویآيا رژ." مبارزه کنيم یها آورده شته دست و يک ری که بر اساس تجربه انقالب کوبا يک تئورکوشد یآيا دبره نم. اينطور نيست

Page 39: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com H 3

ی نيست که اساسًا وقف اين شده که چگونه و با چه وسائلیاستراتژيک ارائه دهد؟ آيا کتاب او کوشش یاجتماع-یجانبه از شرايط اقتصاد يک تحليل همهودبايد با دشمن مبارزه کرد؟ اينکه دبره در کتاب خ

پس داند؟ ی می و غيرضروراهميت ی دال بر اين است که اين را يک مسئله بدهد ی التين ارائه نمیآمريکا اما داند؟ ی التين نقص می را از جانب احزاب کمونيست آمريکایاجتماع-یچرا مثًال فقدان يک تحليل اقتصاد

خاص انقالب کوبا، يا در حقيقت ی دبره به اشکال خاص و ويژگيهای و بيش از حد رژمنطق یتوجه ب التين، موجب يک رشته اشتباهات ی سراسر آمريکایائات تجربه کوبا، و کوشش در تعميم آنها برااستثن

. که بايد آنها را ذکر کردشود یم بر ی آيا ما هم بايد بدون آگاهاند، بسته ی ناآگاهانه به کار میاگر انقالبيون کوبا اصول استراتژيک را حت

که در پيش داريم دست به کار شويم؟ اگر ی عملیخطوط کل از ی بدون درک نسبتًا روشن،یاستراتژ و شرايط ويژه یا تودهینگها جی از استراتژی بزنيم، آيا نبايد درک روشنیا دست به جنگ تودهخواهيم یم

جريان داشته است، داشته باشيم؟ اگر الزم نيست، پس چرا که یا تودهیهر کشور که در آن اين جنگها در مورد ی اين امر را که آثار نظرتوان یوقف اين امر شد؟ و اگر الزم است، پس نم" البانقالب در انق"خود ی، و در حقيقت نشاندهنده رابطه ديالکتيک" زيان آورندسانند،به همان اندازه که سود ر "یا تودهیجنگهاخوب "يا . خواند حل کرد که پس نبايد آنها را ی و امپريستی با اين برخورد سطحباشند، ی و عمل میتئور

اگر قرار است که راه کوبا قدم به قدم تکرار شود، که چيز ". مائو را نخواندیها شد که فيدل نوشته را تعميم دهيم، بايد گفت که خود انقالبيون کوبا هم از ی است و بخواهيم هر مورد استثنائیتصور غيرقابل

مسلم ی بودن جنگ امری ما طوالنیه برا بزنند، حال آنکیآغاز قصد نداشتند دست به يک جنگ طوالن ی شهری و همراه با قيامها،ی در حقيقت ضربتیرشته عمليات جنگ يکی با اجراخواستند یآنها م. (است

). نوين اتخاذ گرديدیدر جريان عمل اين امر به شکست منجر شد، و راه. حکومت باتيستا را سرنگون کنند رشته قوانين عام صورت ه دليل اينکه انقالب در تمام جوامع، تحت يک پيشين بیدر حقيقت تجربيات انقالب دارند و ی آموختنی چيزهاباشند، یرشته قوانين عام م يکی دارایا تودهی جنگهای و از آنجا که حتگيرد یم

عمل اين یاما هرگاه در نظر گرفته شود که در تحليل نهاي". سود رسانند"بايد آموخته شوند، و از اين لحاظ انقالب است، ی هر کشور و تصحيح و تکميل تئوری شرايط عينی که قادر به کشف ويژگست یانقالب

تنها با روشن . شوند یم" آور زيان" تعميم داده بشوند، ی پيشين اگر قرار باشد بطور مکانيکی تئوريهاشک یب توان یارگانيک برقرار کرد، م يک پيوند یتوان ميان اصول تاکتيک ی عمل می کلی و استراتژیبودن خطوط کل

خود یترتيب حت و بدين،ی کلی را در ارتباط با استراتژی اشتباهات تاکتيکتوان یاز آن درس گرفت و م . را تصحيح و تکميل کرد و اشکال خاص عمل وابسته بدان را دقيقًا مشخص کردی کلیاستراتژ

با شرايط خاص روبروست، اما اين ی در هر کشور،یا مسلحانه در هر قارهیمبارزه انقالب: "گويد یدبره م

ی دادن برای سالها قربانیحقيقت اين امر چنان است که در هر مورد. و نه آشکاراند یشرايط نه طبيع بدون ارتباط با شرايط عام شناخت؟ و آيا توان یآيا شرايط خاص را م". استی بر آنها ضروریکشف و آگاه التين یدر آمريکا"استفاده نيستند؟ اين امر که همين تجربيات عام قابل در شناختیتجربيات انقالب

ی به کشف ويژگی سياسی اندک در انواع مبارزه مسلحانه، بيش از دهها سال استقراض تئوریسالهائ بلکه صرفًا اين کند، ی انقالب را کم نمی تئوريت، به هيچوجه اهم) دبرهیرژ" ( کمک کرده استیشرايط عين

اما اين . قرار گيردی درسِت عمل انقالبی راهنماتواند ی نمی استقراضی سياسی که تئوررساند یرا م ی سرچشمه يک تئورتواند ی و در ارتباط با شرايط عام و تحليل شرايط خاص میتجربه تنها در رابطه با تئور

ما را تعيين یورخالصه، اين عمل است که باالخره صحت يا سقم تئ. باشدل نوين عمینوين و راهنماقبل از آنکه . تئوريها و تجربيات پيشين آغاز کنيمیاما به هر حال ما ناچاريم عمل خود را با جمعبند. کند یم

و ب انقالی به دست آوردن تئوری که برایاين مسئله را خاتمه دهيم، خوب است در مورد استدالل کسان که خصلت یا مرحلهگيرند، ی را درنظر مین يک مرحله نسبتًا طوالیجانبه شرايط عين شناخت همه

چون لنين یهائ که ما احتياج به تئوريسينگويند ی آن آموزش تئوريک و مبارزه ايدئولوژيک است و میاساس و فعال پرورده شده، بلکه ی نيست که در جريان يک مبارزه طوالنیداريم، و البته منظور آنها از لنين کس

: باشد، يک نکته را گوشزد کنيمی وسيعیالمعارف ريک دائره دانش تئوی است که دارایکس قرن اخير اساسًا با سه نوع مبارزه روبرو یالملل بينی و نهضت کمونيستیما در تاريخ تجربيات انقالب

که بينيم ی تاريخ اين تجربيات را در نظر بگيريم، نيک میاگر توال. ی و سياسیايدئولوژيک، اقتصاد: هستيم بيش از پيش بر ی و مبارزه سياس، کاسته شدهی از نقش مبارزه تئوريک و اقتصادیه نحو روزافزونچگونه ب

بيافکنيم تا کم شدن ی به اسناد جنبش کمونيستی است نگاهیکاف. سيطره يافتهیکل مبارزه انقالبايد کرد، چه بدورينگ، یکاپيتال، آنت: دريابيمی عملی را در مقايسه با مبارزه سياسیاهميت تئور زير ی امروز که اساسًا در کشورهایالملل بين یخالصه ما در جنبش کمونيست. نوين و غيرهیدمکراس

يا ماترياليسم و امپريوکريتيسم روبرو دورينگ ی نظير کاپيتال، آنتیسلطه جريان دارد، کمتر با آثار تئوريک

Page 40: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com H 4

که به طور یالملل بينی، جنبش کمونيست نابیآيا اين امر مبين آن نيست که از نقطه نظر تئور. شويم یم روبروست نه فرصت و نه نياز آن را دارد که به کار پردازد؟ آيا اين امر ینقالب با عمل مستقيم ایکل )١١( که ما بيش از هر وقت ديگر به پراتيسين احتياج داريم تا به تئوريسين؟ رساند ینم

که ی را در هر يک از کشورهائی هر گاه پروسه مبارزه انقالب. نيز چنين استیو اما در مورد مبارزه اقتصاد

بيش از پيش اهميت خود را از ی که مبارزه اقتصادشويم یاهميت کسب کرده در نظر بگيريم، متوجه م با ی دشمن طبقاتسلطاين امر نيز نتيجه تفوق روزافزون سياست بر اقتصاد، نتيجه ت. دهد یدست م و خالصه نتيجه ی امپرياليستیر تحت شرايط اختناق و ترور، نتيجه تسلط جهانترين وسائل د کننده سرکوب

در حقيقت رشد پروسه انقالب . گذراند ی دوران احتضار خود را می امپرياليستیاين امر است که تسلط جهان مسئله حاد چگونه بايد انقالب کرد و سلطه ا، ریطرف مسئله تصرف قدرت سياس از يکیدر مقياس جهان

را بيش از پيش در ی در هم شکست را، و خالصه عمل مستقيم انقالبتوان ی را چگونه میمپرياليستا به منزله يک نوع تدارک تئوريک یدستور روز قرار داده و از طرف ديگر همين پروسه انقالب در مقياس جهان

آنچه بايد روشن شود انقالب بيش از پيش روشن است، حال آنکه، یتوااينک مح. استی انقالب کنونیبرا در ی است که اين محتوی اشکال خاصشود، ی است که روشن میو فقط از طريق عمل مستقيم انقالب

ی کار نه در تهيه برنامه انقالب، تعيين اهداف انقالب، شناخت نيروهایدشوار. گيرد یشرايط خاص به خود مکه بايد به کار گرفته شوند تا انقالب را به قرار دارد ی بلکه در تعيين طرق و وسائلقالب،انقالب و ضدان

. برسانندیپيروز

Page 41: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

ی و امر نظامی و چريک، امر سياسحزب

طرف ما با تاکيد از يک. ديمکر ی رد م،ی و نظامی نظريات دبره را در مورد رابطه حزب و چريک، امر سياسما

مواجه بوديم و از طرف ديگر یا حزب کمونيست در جنگ مسلحانه تودهکننده یمائو و جياپ در نقش رهبر نطفه حزب ی چريکیلنينيست نيست؛ نيرو- که پيشاهبگ لزومًا حزب مارکسيستگفت ی دبره به ما میرژ

یا گرفتيم که پس تز دبره انحراف از اصول اساسما از اين تضاد اين نتيجه ر. است؛ چريک خود حزب است نشان داديم که چنين نيست و ديديم که مسئله بر سر یاما در سطور قبل. لنينيسم است-مارکسيسم

است ی از سازمان و عمل انقالبیللنينيست نيست بلکه بر سر اشکا-انکار نقش پيشاهنگ مارکسيست خلق مبدل یظايف پيشاهنگ را انجام داده و به پيشاهنگ واقع وتواند یکه تنها پيشاهنگ با توسل به آن م

اند؟ شدهیاما اين سازمان نوين و عمل نوين چيست؟ و چرا اين اشکال نوين سازمان و عمل ضرور. گردد است که عامل بقاء سلطه ی اساسًا بر اين واقعيت متکهقبل از هر چيز بايد توجه داشت که تز دبر

است که ی و قهرآميز است و همچنين بر اين واقعيت متکیشين سرکوب نظام عمدتًا مایامپرياليست. اند اند بلکه ناممکن ساخته کردهاهميت ی را نه تنها بی ابقاء اين سلطه هر گونه مبارزه رفرميستیها شيوه

ی کنونی مبارزه انقالبی به آن مرحله رسيده است که حلقه اصلی جنبش انقالبددبره معتقد است که رش یشکستن ستون فقرات سلطه امپرياليست مسئله درهم،ی التين مسئله تصرف قدرت سياسیرا در آمريکا

را که به ی سياسی التين هر خط مشیامروز در آمريکا: "گويد یبنابراين م. ارتش تشکيل ميدهدیيعن یمش هر خط " . دانستی انقالبتوان ی پيگير و دقيق نباشد، نمی نظامیمش مبين يک خطاش ايجموجب نت دولت توان یچگونه م: " و مشخص به اين سئوال بدهدی بودن است بايد يک پاسخ عينی انقالبیکه مدع پيوسته که ارتش را ی ستون فقرات آن يعنتوان ی را سرنگون کرد؟ به عبارت ديگر، چگونه میدار سرمايه

اين یترتيب اگر کس بدين" در هم شکست؟شود، ی تقويت می شمالی آمريکای نظامیتوسط ميسيونها در برابر خود قرار ندهد و از حل آن طفره رود، هر چند در حرف لزوم مبارزه ی جدیمسئله را به نحو

. نيستیمسلحانه را بپذيرد، انقالب

Page 42: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 2

راه : که بايد بيش از هر وقت مورد توجه ما قرار گيردی تزشود، ی دبره مطرح میدر اينجااست که تز اساس

ام است؟ آيا اين حزب است که بايد مبارزه مسلحانه را آغاز کند يا خود مبارزه مسلحانه است که انقالب کد ی که قادر به رهبرآفريند ی مین شدنش ارگایا در جريان گسترش و تکاملش، در جريان بيش از پيش توده

مبارزه مسلحانه یبرا را یها است؟ آيا اين حزب است که بايد شرايط ذهن تودهیجانبه مبارزه انقالب همه در خود مبارزه مسلحانه به وجود خواهد آمد؟ کوشش بايد مصروف ايجاد يا تقويت یآماده کند يا شرايط ذهن یدر تاريخ مارکسيسم، بدين سئواالت پاسخ: "گويد ی دبره مانه؟ مبارزه مسلحیحزب گردد يا تدارک عمل

یپذير که صرفًا سئوال آن بدين شکل در نظر بسيار چنان ثابت و تغييرنایپاسخ. اند استانداردشده دادهزيرا حزب خالق و . آن پاسخ اين است که نخست حزب بايد تقويت شود. جلوه خواهد کردیگذار بدعت

باشد، ی واقعی خالق يک ارتش توده اتواند یتنها حزب طبقه کارگر م. ايست تودهارتش کننده یهسته رهبر قرار دارد و قدرت را به نفع کارگران به دست ی که بر بنياد علمی سياسیبه منزله ضامن يک خط مش

."آورد البته نه . پذيرند ی لزوم مبارزه مسلحانه را میا و به عنوان وسيلهیا است که در مرحلهیاين جواب کسان

خ به آنها دارد و نه پاسی ديگر رنگدهند ی رفرميستها که لزوم مبارزه مسلحانه را مورد ترديد قرار میحنا بر مبارزه مسحانه، تقدم کار ب که معتقد به تقدم حزیاما استدالل کسان. مبرم استی ضرورتیدارا

استوار است؟ دبره استدالل آنها را در دو قسمت ارائه یا هستند بر چه پايهی بر کار نظامیسياس :دهد یم

امر مهم نابودکردن ارتش نيست بلکه ی دگرگون کردن شالوده اجتماعیبرا". ی نظریناپذير انعطاف"_ ١

ی تأسيسات،ی حقوق،ی قضائ،یسياس( خاص خود را دارد یقدرت دولت روبناها. تسخير قدرت دولت است استثمارشده و اتبر نمايندگان طبق... اش اشتباه گرفته شود کننده که نبايد با ابزار سرکوب) و غيره

ی انقالبی و از جمله شکل مسلحانه آن، جنگ داخلیسپيشاهنگ آنها طبقه کارگر است که اين جنگ سيا نه به وسيله يک شود، ی می نمايندگیاما يک طبقه به وسيله يک حزب سياس. را به انجام برسانند

یاش يعن طبقهیايدئولوژ که مبين شود ی میپرولتاريا به وسيله آن حزب نمايندگ. یدستگاه نظام . پرولتاريا دفاع کندی از منافع طبقاتتواند یين حزب م ایتنها رهبر. لنينيسم باشد-مارکسيسم

بر جامعه با ی علمی مطرح است، ضروريست که معرفتیتا آنجا که دخالت در تعويض کل شالوده اجتماع

و توسعه و تکامل آن ) و غيرهی اقتصاد،ی ايدئولوژيک،یسياس( پيچيدگيهايش، در تمام سطوح آن یتمام که ی مبارزه نظامو. (شرط به انجام رساندن يک مبارزه وسيع در تمام سطوح استاين . وجود داشته باشد

بر عليه یا تودهیتنها در زمينه يک دخالت جامع در تمام سطوح از جانب نيروها) از سطوح استیتنها يک ،یع از شالوده اجتمایتنها حزب کارگران بر اساس يک فهم و درک علم. استی معنی دارایجامعه بورژواز

الزم است، ی را که در مواقعی را و اتحادهايداف شعارها را، اهتواند یشرايط و اوضاع و احوال موجود م یا است که بايد تعقيب شود و ارتش تودهی و هدفی سياسیکننده محتو خالصه حزب تعيين. تعيين کند

."صرفًا يک وسيله است که مطرح ی و مسئله حادی بلکه عملیقضيه نه نظر ی که دشواریهمچنانکه نشان داديم درست در زمان

که کنه مطلب در پيدا کردن آن اشکال از ی و خالصه موقعباشد یاست نه شناخت جامعه بلکه تغيير آن مآيا اين . شويم ی روبرو مها عمل و سازمان قرار دارد که بايد بدان وسيله دست به انقالب زد، ما با اين گفته

بعنوان شکل ،ی درک اينکه حزب سياس،ی در درک تفاوت فرم و محتوی اساسنشاندهنده يک اشتباهکننده که ارتش سرکوبی درست در زمانباشد؟ ی از سازمان، خود نيز يک وسيله است، نمیخاص نيست که بگوئيم ی سياسینشين است آيا اين يک نوع عقبیترين عامل بقاء سلطه امپرياليست عمده

)١٢(ارتش نيست بلکه تسخير قدرت دولت است؟ مسئله عمده نابود کردن مبارزه برگزيد، آيا گريز ی که دقيقًا بايد مشخص کرد که کدام شکل از عمل و سازمان را بايد برایدر شرايط

امر مهم تسخير قدرت دولت "از تعريف شکل عمده عمل، يک نوع رفرميسم نيست؟ البته درست است که و قدرت ارتش تسخير قدرت دولت مقابله با ی و ضروریرط اساس شی در شرايط امروزیول" است

از یمسئله اين نيست که مبارزه مسلحانه شکل. و نابود کردن آن استیکننده دولت امپرياليست سرکوب بلکه مسئله اين شود ی می ضروری خاصی و با آمادگيهایاشکال پر تنوع مبارزه است که در شرايط خاص

و تنها دهد ی را تشکيل مجانبه مهه آن شکل از مبارزه است که زمينه آن مبارزه هاست که مبارزه مسلحانمسئله اين است که آن ارگان . افتد ی و سودمند میدر اين زمينه است که اشکال ديگر و پرتنوع مبارزه ضرور

که ید، ارگان که واقعًا پيشاهنگ خلق باشی پرولتاريا يا اگر اسمش را بگذاريم حزب، ارگانیمبارزه طبقات . به وجود آيدتواند یها باشد، تنها در خود مبارزه مسلحانه م تودهجانبه ه مبارزه همیواقعًا قادر به رهبر

Page 43: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 3

پيشرو باشد وجود = لنينيست - که در آن حزب مارکسيستیهيچ نوع معادله متافيزيک: "گويد یدبره م

لنينيست نيست بلکه بر سر -رو مارکسيست يک حزب پيشیدر اينجا مسئله بر سر انکار محتو". نداردپيشرو که در = لنينيست -و بدين ترتيب معادله حزب مارکسيست. از عمل و سازمان است یشکل خاص

است نه يک ی مطرح است و در طرف ديگر شکل و صورت، لزومًا يک معادله کنکرت و تاريخیيکطرف محتو ی ضروری اشکال خاصی يک محتوی است که برایريختنها در شرايط خاص تا. یمعادله اليتغير و دائم

وظيفه يک پيشرو - معين بين يک وظيفه یا ی ديالکتيکیصرفًا ارتباطات و همبستگيها"بدين ترتيب . هستندبستگيها از هم اين به. لنينيست، وجود دارد- از سازمان، سازمان حزب مارکسيست ی شکل خاص-در تاريخ

ی زمين وجود دارند و تابع سختگيريهایاحزاب در اينجا، در رو. اند ان وابسته شده و بدیتاريخ پيشين ناش که با یا ی تاريخیناپذير انعطاف: رسد ی می تاريخیناپذير نعطافدر اينجا دبره به رد ا..." اند یديالکتيک زمين

کل . کند یه م را توجيی نظریناپذير انعطافی يک حزب سياسی و نقش رهبریا تکيه بر تجربيات جنگ توده و کار ی ميان کار سياسی به يک جداي،یا تودهیاش بر تجربيات جنگها عليرغم تکيهیناپذير اين انعطاف

معتقد بر اين است که تنها يک یيعن. استی زمانی در آغاز يک جدايیاين جداي. شود ی مر منجینظامو اين حزب پيشرو نه در خود مبارزه . د کنی را رهبریا مبارزه مسلحانه و جنگ تودهتواند یحزب پيشرو م

به وجود ستند و يا ايدئولوژيک هی و يا اقتصادیمسلحانه بلکه در اشکال ديگر مبارزه که عمدتًا سياس نه تنها یا تودهی در تجربيات جنگهای صرفًا صوریها در حقيقت تکيه اينان بر يک رشته پديده. خواهد آمد

بلکه موجب آورد ی به وجود می واهی يک جدايی و کار نظامیکار سياس ميان ،یميان آنها و عمل انقالبآميز نه نه مبارزه مسالمتیا شرايط ويژههچ. شود ی نيز میا استنتاجات غلط از خود تجربيات جنگ توده

مبدل ی که به پيشرو واقعدهد ی به احزاب کمونيست چين و ويتنام اجازه می و اقتصادیمبارزه صرفًا سياس چسبيدن به يک رشته دهد ی نشان می دبره به خوبیرژ. شوندیا جنگ تودهی و قادر به رهبرشوند

بين کار ی تاکتيکی آنها را مردود شناخته، چگونه يک جدائرتاشکال عمل خاص ، که تاريخ شرايط کنک .کند ی استراتژيک مبدل می بين فراهم کردن مقدمات جنگ و خود جنگ را به يک جدائ،ی و نظامیسياس

هر چه هست : "دهد یو جواب م" آيد؟ ی به وجود می به چه شکلیپيشرو تاريخ: "کند ی دبره سئوال میرژ

مسئله احزاب آنچنانکه . وابسته است به هر چه بود و هر چه خواهد بود وابسته است به هر چه هستدر اينجا دبره با ." يستايد نگر پاسخ دادن به آن به گذشته بیبرا. ی است تاريخیا امروز وجود دارند،مسئله

که دهد ی و نشان مکند ی و کنکرت به شرايط تولد و رشد احزاب چين و ويتنام اشاره می ديالکتيکیديد خود را به یمطرح شود، اين احزاب بزود" انقالب با حزب يا بدون حزب" چون یا چگونه بدون آنکه اصًال مسئله

که آنها دهد یين نکته است که تاريخ اين احزاب هم نشان مو جالب ا. سازند یاحزاب پيشرو مبدل م توانستند خود را به احزاب پيشرو مبدل ،ی و در گير با کسب قدرت سياسیدرست در بطن يک مبارزه واقع

.سازند از طبقات که نماينده آن است و محيط یيک حزب توسط شرايط تولد، گسترش و تکاملش ، طبقه يا اتحاد"

کاربرد ی ایبه منظور کشف اينکه چه شرايط تاريخ. شود یه در آن تکامل يافته مشخص م کیاجتماع .چين و ويتنام: يم همان مثالها را به ياد بياوردهند ی را بر مناسبات حزب و چريک اجازه میفرمول سنت

ین، نه يک حلقه نظراي. درگير بودندیاحزاب چين و ويتنام از همان آغاز، با مسئله استقرار قدرت انقالب_١

حزب . گر ساخت انگيز جلوه بار و غم زود خود را به شکل يک تجربه زيانی بود و خيلیبلکه يک حلقه عمل و تفوق پيدا کرده بود یبرتر ... سن سون ياتیهنگاميکه انقالب بورژوائ. متولد شد١٩٢١کمونيست چين در

به رياست ژوزف و بعد برودين، ی مشاوران نظام منجمله،یاز همان آغاز کمک مستقيم از ميسيون شورو" وامپوا " ی نظامیبرودين به محض ورودش آموزش افسران کمونيست چين را در آکادم. دريافت کرد

اهميت مسائل و امور " گفت ١٩٣٨ به حزب کمونيست اجازه داد، چنانکه مائو در یسازمان داد که بزود ی انقالبیبار اولين جنگ داخل که سازمان يافت، تجربه مصيبتسه سال بعد از آن". را بازشناسدینظام

به عهده گرفت، متحمل یا کننده ی و اعتصاب کانتون را که در آن نقش رهبری، قيام شهر)١٩٢۴ - ١٩٢٧( مائوتسه تونگ آن را به يک فهم انتقاد از خود مبدل ساخت که ی و به رهبردحزب اين تجربه را جذب کر. شد

خروج به ی متعارض با صوابديد انترناسيونال سوم يعنی متضاد شد؛ حتیذ يک خط مشمنجر به اتخا ".تانگ روستاها و گسيختن از کومين

سازمان داد که به سرعت سرنگون شدند؛ و در ی دهقانی به وجود آمد و فورًا قيامها١٩٣٠حزب ويتنام در " یتنها راه آزاد: " خود را تغيير دادیط مش خاش، ی مين، در اولين برنامه عملی هوشیسال بعد به رهبر

ويتنام در اوج ی انقالبجنبش پديدار شد که یحزب ما زمان: "جياپ نوشت". مسلحانه استیا مبارزه تودهپس . دعوت کردی دهقانان را به عهده گرفت و آنها را به قيام و استقرار قدرت شورائیخود بود؛ از آغاز رهبر

". يافتی و مبارزه مسلحانه آگاهیسائل مربوط به قدرت انقالب کوتاه در میا در مرحله

Page 44: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 4

پيشرو مبدل کردند و هر کدام با خط یخالصه اين احزاب خود را در چند سال پس از تاسيسشان به احزاب ساخته و پرداخته شده بود عميقًا یالملل بينی اجتماعی خاص خود که مستقل از نيروهای سياسیمش

.د داشتندبا مردم خود پيون - همچون حزب بلشويک در چندين سال قبل - اين احزاب را یالملل بينی تضادها،یدر جريان تکامل بعد_ ٢

را به ی شکل يک جنگ ميهنیمبارزه طبقات... قرار دادی بر ضد امپرياليسم خارجیا در راس مقاومت تودهاين . اين دو به هم پيوند خوردند. ر شد متناظیخود گرفت و استقرار سوسياليسم با اعاده استقالل مل

خود را به مثابه پرچمداران و پيشوايان سرزمين کردند ی میاحزاب که جنگ مردم بر عليه خارجيان را رهبر ... . استحکام بخشيدندیپدر

يب را که بدوًا از دانشجويان و بهترين برگزيدگان کارگران ترکیشرايط همين جنگ آزاديبخش احزاب معين_ ٣ پس . بزنندی اشغالی بر عليه نيروهای واداشت تا به روستاها خروج کنند و دست به جنگ چريکشد یم

به ) ويت مينه( آزاديبخش یهاارتش سرخ و نيرو. شدندیپا يک و کشاورزان خردهیآنگاه با کارگران کشاورزا در عمل به اتحاد طبقه آنه. حزب طبقه کارگر قرار داشت، مبدل شدندی که تحت رهبری دهقانیارتشها

یحزب کمونيست در اين مورد حاصل و نيرو. ی دهقان- یاتحاد کارگر: اکثريت و طبقه پيشرو دست يافتند توسط يک کنگره گماشته شدند و نه به ینه بطور مصنوع. محرکه اين اتحاد بود و چنين بودند رهبرانشان

آزموده و کردند، ی هدايتش می پيروزی به سو انتخاب شدند بلکه در جنگ سهمگين که آنهایطريق سنت ...آبديده شدند

التين ی به احزاب کمونيست آمريکایبدون آنکه وارد جزئيات شويم بايد بگوئيم که مقتضيات و شرايط تاريخ

آنها شرايط تاسيس آنها و رشد آنها، پيوند . اند که بدين طريق ريشه بگيرند و يا تکامل يابند غالبًا اجازه ندادهاما آنها . تاريخ خاص خود را داشته باشندستهر کدام ممکن ا. با طبقات استثمارشده آشکارا متفاوت است

اند، که احزاب چين و ويتنام داشتهیدر اينکه از بدو تاسيسشان در تجربه به دست گرفتن قدرت، به طريق داشتند امکان ی سياسیل رسم که استقالیبا قرار داشتن در کشورهائ. اند، مشترکند نکردهیزندگ دست یدهقان-ی و از اينرو قادر نبودند که به اتحاد کارگرداشتند را نی يک جنگ آزاديبخش ميهنیرهبر

. مشترک استی از شرايط تاريخی که ناشیبسته محدوديتهائ هم يابند، مجموعه به که در آن یبا مقتضيات و شرايط و احزاب است مطابق ی از رهبری اين شرايط شالوده معينینتيجه طبيع"

التين به جريان انداخت ی که در سراسر آمريکایانقالب کوبا و روند. اند تولد يافته و رشد کرده داشته باشد يا در حال ود هر جا که وجیيک مبارزه مسلحانه انقالب. اند کهن را واژگون کردهیاندازها چشم

."کند ین صلح را ايجاب م عمليات زمای سراسریآماده شدن باشد دگرگون که اصوًال یلنينيست چيست؟ اگر احزاب رويزيونيست و رفرميست، احزاب-وظيفه انقالبيون مارکسيست

ضرورت یاگر حزب. شود ی به کنار بگذاريم چندين راه مطرح مکنند، یضرورت مبارزه مسلحانه را انکار م عميق و ی را به نحوود پس بايد سازمان زمان صلح خکننده پذيرفته مبارزه مسلحانه را بعنوان راه تعيين

گرفته ی حزبی از فعاليتهایا آن نيست که عمل مسلحانه، شاخهیديگر هيچ جا. دگرگون کندیاساس ی و جنگی قرار داده شود که جدا از مسائل نظامی سياسی تحت تابعيت يک نيروی چريکیشود و نيرو

.باشد سابق ی سياسی جنگجو را همان کادرهای است و اگر کادرهایامنظ _ ی اساسًا سياسیاگر عمل

به هر حال امر مهم آن . و سازمان تاثير کندی اين امر در اساس بايد بر ساختمان رهبردهند، یتشکيل م به عنوان لکه بی از فعاليت حزبیا و نه بعنوان شاخهی نه در جهت اهداف رفرميستی چريکیاست که نيرو یاما در برابر نيروها. گرفته شوددهد ی که اساس و محور مبارزه را تشکيل مینظام-یعمل سياس

مطرح است؟ آيا بايد کوشش خود ی دارد چه راهی رفرميستی قرار دارند که رهبری که در برابر حزبیانقالبه جريان يک مبارزه غيرمسلحانرکه د) به عنوان شکل خاص از سازمان و عمل( کنند یرا صرف ايجاد حزب

مبارزه مسلحانه یخود را به پيشرو تبديل کند و احزاب رويزيونيست و رفرميست را منفرد کند و شرايط را برا که دهد ی دبره نشان می مبارزه مسلحانه انجام داد؟ رژیفراهم نمايد يا اينکه خود اين امور را بايد در ط

و صرفًا یآميز يا صرفًا سياس زه مسالمت که هر گونه مباری از شرايط،چگونه درک نادرست از شرايط جديدها ندارند با تودهی هيچگونه پيوند عميقی که احزاب سياسیايدئولوژيک را از اهميت انداخته، از شرايط

و امر کند ی خدشه وارد می انقالبی چگونه به استراتژی در حقيقت رفرميستیاتخاذ يک رشته تاکتيکها .اندازد ی می مسلحانه را به ورطه فراموشهمبارز

Page 45: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 5

در . شود ی بر صحنه پديدار میيک سازمان نوين انقالب: تکرار شدهی که بسیاينک چرخش کالسيک" آنکه استحکام ی است، برای مدت زمان معينی برای عادی و سپس شرکت در زندگی وجود قانونیجستجو یاما شاهد باش که در جريان عاد. به هم بزند و آنگاه شرايط مبارزه مسلحانه را فراهم آوردیيابد و نام

و به وسيله آن بلعيده گردد ی مستحيل مشود، ی آن می عادی که صحنه فعاليتهای عمومی سياسیزندگ ." ...شود یم

سالها به تاخير ی چند ماه و سپس براینخست برا. شود ی مبارزه مسلحانه ناپديد میاندازها چشم" را ی و يک گرايش روزافزون وجود دارد که کشايش عمليات جنگگذرد یمزمان با تحوالت و تبدالتش . افتد یم

مبارزين بايد ... نگرند يا هميشه پيش از وقت ب،ی ماجراجويیکننده به مقدسات، نوع وسوسه نفس، توهين ی در کار قانونکند، ی خاص اتحاد مقدس سازمان را نابود میا درک کنند که دست به مبارزه زدن در لحظه

خود هدف شده یخالصه سازمان سياس. شود ی رهبرانش می و محرک سرکوبکند یحريک مبودنش ت تا خودش را بعنوان پيشرو استوار دبه مبارزه مسلحانه دست نخواهد زد چرا که نخست بايد صبر کر. است

ار تصديق موضع پيشرو خود را جز از طريق مبارزه مسلحانه انتظتواند ی اگر چه در واقعيت نمیسازد حت است فايده یدر نتيجه ب. را سالها به ستوه آورده استیاز اينرو اين دور باطل، مبارزه انقالب. داشته باشد

از ميان نرفته، هيچ، یطلب عفونت فرصت. ايجاد شودی سياسیا در قلب سازمانهیکه جريان مخالف ".شود یشديدتر هم م

ديگر " وجود نداردیا شده پيشرو کامًال تعريف لحانه هيچبدون مبارزه مس" که ی در شرايطگويد ی دبره میرژ

بايد از . لنينيسم، انقالبيون را بشناسيم- به انقالب و مارکسيسمی لفظ یوقت آن گذشته که ما با وابستگ محض بر حذر بود، تا ی يا سياسحض می ايدئولوژيکیها ها و منابع بر سر جبهه تقسيم نيروها و کوشش

ها بايد مصروف تمرکز و کوشش. طلب فعال شود تنها با يک ديد قيامتواند ی میقالبآنجا که جنبش ان اگر بناست که رها نشود بايد از سياست محض جدا یسياست انقالب. شودینظام-ی سياسیسازمانده

است و از حد مجادالت ی و هم نظامی شود که هم سياسی بايد صرف سازمانیمنابع سياس. شود )۴". (*دموجود فراتر رو

که در وسع یها، با عرضه کردن راه ديگر در سطح توده: جريان مخالف بايد در پايه ايجاد شود"پس،

التين روند ی آمريکایدر غالب کشورها. موجود تغيير خواهند يافتی سياسیها یتنها آنگاه رهبر. آنهاست آغاز گردد تواند ی مینگام آکادميک، تنها هیدرآوردن انقالب از وضع فالکتبارش، از سطح مجالس گفتگوها

پس از انقالب ی پرابلماتيک معين،یبه زبان فلسف. که مبارزه مسلحانه شروع شده و يا بخواهد شروع شود ممکن ی تمام پاسخهای در طرح مسائل که حاکم بر معنای طريق خاصیيعن. کوبا از ميان رفته است

بنديها، يا احزاب اين دسته. عوض شونددلها هستند که باياست، و اين نه پاسخها، بلکه خود سئوا ی تحميل کرده است و آنها به جای که بورژوازکنند ی عمل میدر درون پرابلماتيک" لنينيست-مارکسيست"

اند و در باتالق مسائل مردود فرو رفته. اند کردهیدگرگون کردن آن در استقرار استوارتر آن تشريک مساع چپ، یجدال بر سر تقدم يا حفظ اداره سازمانها. اند شدهطلبانه رصتدست پرابلماتيک فشريک جرم و هم

اين است آنچه به . خود درگير استی بر عليه اعضایچين توطئه،ی سنديکايی مانورها،ی انتخاباتیها جبهه ".وض کرد کلمه عی فرار از آن بايد زمينه را به تمام معنیبرا. ناميده شده استیباز سياستیسادگ

به عمل آيد و نه تقويت احزاب ی بايد بر گسترش جنگ چريکی اصلیپافشار "یبنابراين در شرايط کنون

تجربه کوبا . درجه اول استیآميز امروز فعاليت سياس فعاليت شورش. " نوين یموجود و يا ايجاد احزاب بلکه يک کل ارگانيک را در جدا نيستن از يکديگی و امر نظامی امر سياسیتحت شرايط معين: "نشان داد که تواند یحزب پيشرو م. استی مرکب است، که هسته آن ارتش چريکیا که از ارتش تودهدهند یتشکيل م

." نطفه حزب استی چريکینيرو. وجود داشته باشدیخود به شکل کانون چريک کنيم خوب است یگير آن که نتيجه قبل ازدهد؟ ی به ما می آموخت؟ چه درسهايتوان یاز اين تجربه چه م

.اند، مورد مالحظه قرار دهيم از انتقادات را که بر اين تز وارد کردهیا پاره است که تمام ی مسلح نطفه حزب است، بر اين فرض مبتنی که نيرویاين تئور: "گويد ی سيلوا میکل

بر خالف اين لنين گفت " بپردازيم به سازمان دادنی حزبیاند، وقت آن نيست که بر يک مبنا شرايط فراهم ". سازمان دادن دير نيستیکه هيچگاه برا" آغاز عمل مسلحانه وجود دارد و ی شرايط الزم براگويد یاند بلکه م که تمام شرايط فراهمگويد یدبره نم

مسئله ثانيًا در اينجا. عمل رشد خواهد کردی شدن عمل مسلحانه در طیا بسط و تودهی برایشرايط کاف پيشرو ی وظيفه تاريخمناسب است که یسازمان دادن يا ندادن مطرح نيست بلکه مسئله ايجاد آن سازمان

اگر دقيقًا به : "گويد ی مالمثل ی که نظريات دبره را درست نفهميده، فدهد ی سيلوا نشان میگفته کل. است

Page 46: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 6

ی کوچکند با اختالفات ثانوی انقالبیازمانها که اکثر آنها پر از سبينيم ی التين نگاه کنيم می آمريکایکشورهاتنها ". را تشکيل خواهند دادی اما اگر متحد شوند چنين حزبآورد ی نمبر يک حزب را ی نيازهایکه به تنهائنکته در . را به بار آوردیا چنين نتيجهتواند یم" اتحاد قبل از عمل" از سازمان تنها اعتقاد به یدرک محدود

اين و ثمربخش ی اتحاد واقعی عمل مسلحانه است که شرايط را برا،یت اين عمل انقالباينجاست که درسبه : "کند ی را نگاه می انقالبی ببينيم دبره چگونه مسئله اتحاد نيروهاکند ی کوچک فراهم میسازمانهانبال را ديابنده ی تعالیهر جا که جنگجو خط مش. جبهه مسلحانه يک ضرورت استی و فوریدالئل اصول

ی ميدان مغناطيسی به سوهااند، آن به اضطرار پاسخ مساعد دادهیا تودهیکرده است، هر جا که نيروها که وقايع نياز به تمرکز نمايد یاند، چنين م ديگر پراکنده و ضعيف گشتهیدر جاها. اند اتحاد رهسپار شده

-ی اتحاد بر اساس اصول مارکسيست مبارزه مسلحانه و ناظر بر تحصيلیکوششها را بر سازمان دادن عمل ".دهند ی را نشان میلنينيست

اين . خورد ینيز به چشم م... سيمون توره و ،ی کوبائیهمين درک نادرست از مسئله سازمان در مورد رفقا

ی ژوئيه را تشکيل داد و نيز اتحادها٢۶ جنبش ی صورت گرفت و سازمان سياسیامر که در کوبا اتحادهائ در نتيجه اين يک سازمان و ديگر قبل از آغاز عمل مسلحانه به وجود آورد یجنبش و سازمانهاميان اين به نظر من تز ...) سيمون توره و " دبره و تجربه کوبایرژ(" را به وجود آورد، ی بود که کانون چريکیسياس

لحانه است که نطفه حزب است و سازمان دادن عمل مسلحانه و خود عمل مسیدبره را که کانون چريک ی کوبائی که مورد نظر رفقایا سازمان يا جبهه. کند یم را به وجود آورد، نقض نی واقعی اتحادهاتواند یم

تدارک عمل مسلحانه و آغاز قيام تشکيل ی بود که براینظام-یاست عمًال يک سازمان يا جبهه سياس ممکن ی انقالبی يک خط مشی مبناو آنگاه مبارزه مسلحانه که شروع شد بقاء جبهه را بر. شده بود

مرد صرفًا با به ی نظر دبره اين نباشد که مشتیشايد حت. به وجود آوردیساخته و از جبهه يک پيشرو واقعخود دبره در آغاز کتابش . برسانندی يک انقالب به راه بيندازند و آنرا به پيروزتوانند یکوه رفتن و جنگيدن م

ساحل ر که بی افسانه دوازده مرد،یتا سطح يک افسانه طالئ"ب کوبا را که نبايد انقالدهد یهشدار م یبه قول دبره اگر درخشندگ". پايين آوردشود، ی چند برابر میزدن هم به و تعداد آنها در چشمآيند یفرود مبل تکرار نگاه کنيم، بله انقالب کوبا قای انقالب کوبا را در نظر بگيريم و آنرا چون يک افسانه طالئیسطح و خطوط ی اين است که اين عناصر درونشتر کوشش دبره بي؟ی آن چی و چگونگیاما عناصر درون. نيست

به نظر . شود ی می که از آغاز تا به پايان طی راه کوبا را نشان دهد نه مشخص کردن جزء به جزء مراحلیکلکننده و در الزم قبل از آغاز عمل تعيينیرهاکننده و عدم ذکر يا عدم توجه او به کا من تکيه دبره بر امر تعيين

کار دارد تا موتور بزرگ ی راه بيفتد و کلخواهد ی او بر عمل موتور کوچک که تازه متکيهجريان آن، و نيز نظريات او غافل شويم و يا آنها ی اساسیها ها را به حرکت درآورد، نبايد موجب اين شود که ما از جنبه توده

و شامل برخورد مستقيم با ی التين يک جنگ بزرگ طوالنیوان مثال اين امر که انقالب آمريکابعن. را رد کنيم التين شاهد ی خواهد داشت و بدين ترتيب آمريکایا تودهیامپرياليسم خواهد بود، اين امر که جنگ خصلت

خواهد ) ان ارتشها پردامنه در ميی گرفته تا جنگهایاز عمليات خيابان(تجديد حيات اشکال پيشين مبارزه يا " تبليغ مسلحانه" از مبارزه نظير ی از پيش ادعا کنيم که اشکالتوانيم یبود، و يا آنکه بدين ترتيب ما نم

مبارزه را یاند، يا اينکه اشتباه است که شکل اساس اهميت خود را از دست داده" دفاع از خود مسلحانه"دبره . در برابر تز دبره قرار بگيرندتوانند ی، به هيچوجه نم) کانونیاشتباهات تئور: سيلوایکل(تعريف کنيم

در گويد یاو م. بودن آنرا و نه تنوع اشکال مبارزه رایا و نه تودهکند ی جنگ را انکار می خصلت طوالننهها را به حرکت درآورد مجبور است با اشکال آنکه قادر شود موتور بزرگ تودهی موتور کوچک برایشرايط کنون

پيش خواهد یا را که در جريان جنگ تودهیا زه از مبارزه کار را آغاز کند او قصد ندارد تمام اشکال مباریخاص )١٣ (٠آمد صرفًا در يک قالب بگنجاند

توجه کنيم تا دريابيم که از آغاز " تبليغ مسلحانه"و " دفاع از خود مسلحانه" او درباره ی است به بررسیکاف

آغاز يک جنگ تواند ی خود تنها میدر حقيقت انقالب کوبا از نظر عناصر درون. ر نظر دارد را دیجنگ انقالب انقالب در آن صورت گرفت به انقالب اجازه که یا ی را نشان دهد؛ چه شرايط ويژه و استثنائیا تودهیانقالب

گردند، قبل از آنکه یين کامًال شکل گرفته و نقطه آغاز مرحله نوی امن انقالبیداد قبل از آنکه پايگاههاحال آنکه . برسدی نهايی به وجود آيد به پيروزیا ها به نحو وسيع در جنگ درگير شوند و ارتش توده توده

کننده، دخالت مستقيم امپرياليسم و عوامل ديگر به مبارزه مسلحانه سرکوبیها روزافزون نيرویهشيار بداند که ی که دبره تجربه کوبا را کل راهرسد یه نظر نمب. پيروز شودی که به سادگدهد یاين امکان را نم

به دست اپيدايش کانون ت" از مرحله ی گفت که وتوان یبنابراين نم. کندی بايد طیا هر مبارزه مسلحانه پا گرفت و ی چريکیهمين که نيرو". داند ی می را تنها شکل کار سياسی عمل نظام،ی نهائیآوردن پيروز

آموزش ی را آزاد کند همه گونه امکان برای به وجود آورد يا مناطقی حمايت انقالبیها توانست پايگاه صدها توان یبه قول دبره آن وقت م. تصور است و غيره قابلیها، تربيت کادرها، تبليغ سياس تودهیسياس یاساس از نکات ی يکی و امر نظامیرابطه بين امر سياس. ايراد کرد و شنيده نيز خواهد شدیسخنران

دبره درک نادرست اين رابطه ی عمده رژی از خطاهای يکی و به نظر بسياردهد یکتاب دبره را تشکيل م

Page 47: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 7

درک دبره از اين رابطه در اين . دارد ی مقدم می را بر امر سياسی دبره امر نظامیبه قول اينان رژ. است و مشخص به اين سئوال ی بودن است بايد يک پاسخ عينی انقالبی که مدعیا یهر خط مش"گفته که

ستون فقرات آن، توان ی را سرنگون کرد؟ به عبارت ديگر چگونه میدار دولت سرمايهتوان یچگونه م: "بدهد به آن یبه نظر دبره از آنجا که جنبش انقالب. شود ی روشن میبه خوب" شکست؟مدر ه... ارتش را یيعن

در ی از مفاهيم سياسیا ، پارهدهد ی تشکيل م آنرا جنگ مسلحانهیمرحله رسيده است که حلقه اصل که چگونه برخورد لنين با طرفداران دهد یمثًال دبره نشان م. کند ی انعکاس پيدا میمسايل نظام) چه بايد کرد؟ و يک گام به پيش ، دو گام به پس (ی تروتسکيستی و حتیخود و جنبش خودبهماکومونيس

ديگر به شکل برخورد ميان طرفداران یشکل و با انضباط در سطح متیا حرفهیبر سر يک سازمان انقالب که مانطوره: "گويد یاو م. انعکاس پيدا کندتواند یپيشرو مسلح و طرفداران دفاع از خود مسلحانه م

که ی کند، واحدی دفاع از خود نقش واحد مسلح را انکار مکند یاکونوميسم نقش پيشرو حزب را انکار م بدون انتخاب یا يک حزب تودهخواهد یهمانطور که رفرميسم م. جدا استی نفوذ غيرنظامبطور ارگانيک از

آن در سر دارد که هر ی از خود هوااعديده تشکيل دهد، دف مبارزان پيشرو و يا يک سازمان منظم و تعليم ".فراهم آورد... چريک یا تودهیکس را در مبارزه مسلحانه شرکت دهد و يک نيرو

دبره در مورد تبليغات مسلحانه ی خوب است به بررسی و امر سياسیروشن شدن رابطه امر نظام یبرا

به دنبال و يا در حين عمل بايست ینظر دبره در مورد تبليغ مسلحانه و اينکه تبليغ مسلحانه م. بپردازيمص است که مشخات بر يک رشته مالحظی عليه دشمن صورت گيرد و نه بيش از آن مبتنیمستقيم نظام

یاينکه دبره تبليغ مسلحانه را يک مفهوم سياس. دانستیکم گرفتن امر سياس توان آنرا دستینم را با يک ی جنبش، يا کار ماهيتًا سياسی ناظر بر اين امر است که نبايد ماهيت سياسداند ی میواردات

بر اين یيغ مسلحانه مبتن تبلگويد یدبره م. اشتباه گرفتینظام-ی و يا سياسی سياسیرشته تاکتيکهاها باشد و يا نابود بر حمايت تودهی دارد يا بايد متکی سياسیها و هدفها انگيزهیمبارزه چريک: "است که

ی برایها را مستقيمًا وارد مبارزه مسلحانه کند بايد متقاعدشان کند که داليل معتبر قبل از آنکه توده. شود... ها را متقاعد کنيم، الزم است آنها را مورد خطاب قرار دهيم نکه توده آیبراو ... هستیوجود مبارزه چريک

کوچک ی تبليغاتیها جنگجويان به دستهیها بنابراين هسته. کردیا کار توده،یخالصه بايد کار سياس و ابرنامه انقالب باره. شوند یها سازمان داده م و آشکار در دهکدهی مخفیسلولها... تقسيم خواهد شد

جبهه مستحکم، يک ها يک پشت تنها در پايان اين مرحله که با حمايت فعال توده. شود یرها توضيح داده مبا به توانند ی چريکها مشود ی تامين می حمل و نقل، يک مرکز سربازگيری وسيع، سرويسهایشبکه اطالعات

".عمل مستقيم عليه دشمن دست بزنند دارد، اين درست است که جلب حمايت یا و اهداف سياسه انگيزهیاين درست است که جنگ چريک

اين منظور بايد کار ماهيتًا ی و اين درست است که برادهد ی جنگ را تشکيل میها مسئله حيات توده باشد و یسياس حتمًا بايد موخر بر تبليغ ی شود اما اينکه چگونه بايد اين کار را کرد و عمل نظامیسياس

ی و سلولهای ارتباطیها کرد و حتمًا بايد قبل از عمل مسلحانه يک رشته شبکهیرانحتمًا بايد از آغاز سخنو اگر ميان اين تاکتيکها و کار . است که دقيقًا وابسته به شرايط استی و آشکار سازمان داد، چيزیمخف

ايم و کرده را با شکل اشتباهی با وسيله، محتورا برقرار کنيم، هدف ی يک ارتباط ناگسستنیماهيتًا سياس عمل زمينه وجود ی که عدم امکان اتخاذ يک تاکتيک خاص چنين تعبير شود که براآيد یاين خطر پيش م

ی به دليل شرايط خاصگيرد ی اگر در ويتنام يا چين تبليغ مسلحانه در دستور روز قرار مگويد یدبره م. ندارد :است که در آنجا وجود دارد

به توانند ی می و چون دشمن يک اشغالگر است مبلغين انقالبیروستايبه دليل تراکم شديد نفوس _ ١ ". در آبیماه" با مردم درآميزند چون یسادگ

که قادر است آنها را در یا اند و يا به ارتش توده وابستهی حمايت انقالبیمبلغين، به پايگاهها"_ ٢ را ی نظامی و ملموس پيروزيهایقعيت مرئمهمتر از همه ، آنها وا. فعاليتهايشان حمايت و يا محافظت کند

یها خطابه. باشند ی می جدو پراگماتيک ی يک محتوی دارایا ميتينگها و مجامع دهکده. گيرند یگواه م ی در کار نيست بلکه درخواستترسند ی که دهقانان به حق از آن میاز نوع" کلمات قشنگ "،ی تهیا برنامه

". جنگنده موجودیت از واحدها بر پيوستن آنها و يا حمايیاست مبن التين از چه قرارند؟یاما شرايط آمريکا قرار دارند بس یا ی در نواحکنند ی اولين بار فعاليت خود را آغاز می هنگاميکه برای چريکیکانونها"_ ١

به ) قانانده(آنها ... مورد توجه قرار نگيرد تواند ینم ... یوارد کس، هيچ تازه هيچ. جمعيت پراکنده و کمدهقانان فقير . بمباران محافظت نخواهد کردبر که کلمات زيبا غذا نخواهند شد و آنها را در برادانند ی میخوب

را دارد که از آن سخن ی انجام کاری که نيروی که نيرومند است و نخست به کسیقبل از هر چيز به کس. پيش استوار و پا بر جا وجود داشته استاز مدتها. کننده زيرک است نظام سرکوب. معتقدندگويد، یم

دهنده اين حيثيت تشکيل. برخوردارندی نيمه هشياريشان از حيثيتطربه خا ... ،یارتش پاسدار روستاي

Page 48: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 8

سرانجام مجبورشان کندو ی ساکتشان مدارد، ی را از حرکت باز مها یناراض: استی سرکوبیشکل اصل هنوز اين است که نيرويش را یآرمان نواستعمار. ن را بپذيرند با ديدن يک يونيفرم توهيی که حتکند یم

به عبارت ."... اما نمايش آن عمًال کاربرد آن است. نمايش دهد به خاطر اينکه مجبور نشود آنرا به کار برد با کلمات به مبارزه توان ی را نمیناپذير و خدشهشود یناپذير تصور م و ارتش خدشهی فيزيکیديگر نيرو طرف ديگر، چريک بايد از. بايد نشان داد که يک سرباز و يا يک پليس بيش از ديگران ضدگلوله نيست. طلبيد

ندارد که نشان دهد جز عزم خود و قدرتش را یقدرت خود را به کار برد تا آنرا نشان داده باشد، زيرا او چيز یدر عين حال ثابت کند که نيرواو بايد قدرت خويش را نمايش دهد و . در استفاده از منابع محدود خود

انبوه - یناپذير نابود کردن ايده خدشهیبرا. او استیزن دشمن قبل از هر چيز و بيشتر از هر چيز الفآن وقت چنانکه فيدل . هيچ چيز بهتر از نبرد نيست-پليس و پاسدار روستا ... کهنسال ترس و خفت در برابر

از عادت به تمسخر ی که احترام ناشی خواهد رفت به همان سرعت از ميانیناپذير خدشهگويد یبه ما م ".شود یمبدل م

و ی ارتجاع يا مستقيمًا توسط امپرياليسم که بيداری توسط نيرویاشغال و کنترل مناطق روستائ"_ ٢ ه قرار افزايش يافته بايد يک گروه مبلغ را از هر گونه اميد بستن به اينکه مورد توجی آنها امروز بسیهشيار سر و کار ندارند بلکه با يک یارج خی اعزامیواحد مسلح و پيشروان مردم با يک نيرو. بازدارد... نگيرد

کسانيکه در آغاز ،ی هستند و فاقد موضع اجتماعیآنها خود خارج. اند کامًال مستقر مواجهیتسلط محل ." و درد بر مردم عرضه کنندی تنها خونريزتوانند یم

تبليغات مسلحانه، حداقل اگر از . منظم و يا منظم سازمان يافته نيمهی انقالبیعدم وجود نيروهاباالخره . ٣ منظم ی واحدهایسياس" یسربازگير" آن است که به وسيله یلوازم نبرد به شمار آيد دقيقًا در جستجو

مردم را جمع آورند تا برند یها يورش م پس به دهکده. موجود را گسترش بخشدیسازمان دهد و يا واحدهااند تا خود را از شر شدهیها چگونه يار اما عمًال ساکنان اين دهکده. بر پا کنندی تبليغاتیو متينگها

اگر یحت. به دست آمده استی خالص کنند؟ در جريان اين عمليات، تسليحات کمشان یدشمنان طبقات ". بايد آنها را مسلح کرد؟ شوند با چهقدهقانان جوان به سائقه اشتياق به چريکها ملح

و يا شد ی گسترده می تقويتی نيروی برایاند که اگر دام از رفقا از اين تجربيات چنين نتيجه گرفتهیبسيار"

انگيخت، ی معين برمیا در دهکدهی شور بيشترگرفت ی بر ضد دشمن مستقر در اطراف صورت میا حملهو مهمتر . داد ی منشينان به دهکدهیتر عميقی و اخالقی درس سياسکرد، ی را جلب می جديدیسربازها

".نمود ی الزم است فراهم می يک واحد چريکیاز همه تسليحات را که اين همه برا یاگر مبنا: " آشوبگرانه را بايد رد کرد؟ نهی است که تبليغات مسلحانه يا فعاليتهایآيا همه اينها بدين معن

که يک واحد چريک به منظور سازمان دادن آنچه بعدًا بينيم ی بگيريم می معينآميز قضاوت را تجربيات موفقيت را در پشت سر - ی و يا حداقل کس- ی در جريان پيشرويش چيزگيرد یاساس يک حمايت استوار قرار م

ی اهميت فيزيکیاما در چنين مورد. گذارد ی میخود و يا در پشت خطوط خود اگر وجود داشته باشد بر جاپس . شود ی منظم که قادرند حمله دشمن را دفع کنند، تضمين می به وسيله نيروهای غيرنظامنفوس

- بر پا کردن شورش، انجام تبليغات ،یا نطفه دولت تودهان به سازمان دادن خود به عنوکند یپايگاه شروع م ی يک امر بنيادیا تودهی به سازمانهایا منطقهیها تبديل اداره. ها کوشش در توضيح سازمان نوين به توده

ا و اين پيام رگيرد یآنگاه تبليغات طبيعت آزاديبخش نبرد را گواه م. اند آينده بدان وابستهی نبردهاگرددکه یم ..."کنند یها تزريق م در اذهان توده

دستور روزی که چنين فعاليتهايیا التين به مرحلهی آمريکای بگوئيم که هيچ جنبش چريکتوانيم یم" و نه قبل از آن آيد ی میبه عبارت ديگر تبليغات مسلحانه به دنبال عمل نظام. دست نيافته استگردند یم

..."آميز است موفقيتی اين است که در شرايط موجود مهمترين شکل تبليغ، عمل نظامینکته اصل... ر اين نيست که بايد کار صحبت بر س. جنبش نيستی سياسیها، هدفها که صحبت بر سر انگيزهبينيم یم

ها را مورد تودهتوان یمسئله بر سر اين است که از طريق کدام اشکال عمل و سازمان م. کرد يا نهیا تودهبايد دقيقًا توجه داشت که بسته به شرايط مختلف کار ماهيتًا . خطاب قرار داد و آنها را به مبارزه جلب کرد

ی باشد و يا حتینظام-ی کار سياستواند یه باشد، م داشتی شکل صرفًا سياستواند ی میسياس . باشدی صرفًا يک کار نظامتواند یم

Page 49: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com I 9

نداريم و بنابراين قضاوت کامل در مورد ی التين ما اطالعیدر آمريکا" یپروچين "یدر مورد گروهها. ۴ * یآن لزوم در وابستگ درست باشد و تواند ی می دبره به خوبیيک حرف رژ. دبره ممکن نيستی رژیحرفهااما به . استی ناکافی به انقالب است؛ و اينکه مبارزه صرفًا ايدئولوژيک و يا صرفا سياسی نه لفظیعمل بلکه یکه عليرغم تصور دبره نه تنها لفظ( دبره از موضع کوبا در جدال پکن و مسکو ی که رژرسد ینظر م سرچشمه ی کوبا به شوروی شديد اقتصادیبستگ که در آغاز از وای موضعپذيرد، یتاثير م) استیعمل را به ی شکل يک موضع ايدئولوژيک و سياسیکتيک تای اين وابستگرسد ی که متاسفانه به نظر مگرفت یم

است که یاين يک چيز. انعکاس يافته " تعلق نداريمیا ما به هيچ فرقه: "خود گرفته که در اين جمله فيدل ی و صرف منابع در اين راه ناکافی که شکاف لفظیده، و اين چيز ديگر پيش آمیشکاف بر سر مسائل غلط

ی برایاند نام خود با موضع پکن، خواستهی لفظیطلب که با وابستگ فرصتناصراما در اينجا ما با ع. استاند اما در عمل از هر که با صداقت اين موضع را گرفتهی کسب کنند و يا کسانیا خود به هم بزنند و وجهه

. داريمی به دورند، آشنايی انقالبیگير گونه موضع

Page 50: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com J 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته "ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

یگير نتيجه

چگونهی قرار دارد؟ جنبش کمونيستی ايران چه راهی چکار بايد بکنيم؟ در برابر جنبش کمونيستما خود را از تواند ی خلق ما مبدل سازد؟ چگونه می مبارزه ضدامپرياليستی خود را به پيشرو واقعتواند یم

عميق برقرار کند؟تباطها ار که اساسًا در آن گرفتار است بيرون بکشد و با تودهیگنداب محيط روشنفکر چگونه : عمل، به اين سئوال بدهد چه در نظر و چه در ،ی يک پاسخ عينتواند ی بايد و میجنبش کمونيست کننده مسلح است در هم سرکوبی به نيروهای را که عمدتًا متکی سلطه جابرانه امپرياليستتوان یم

راه انقالب، راه به توان یرا رسوا کرد؟ چگونه م" جزيره ثبات و امنيت" افسانه توان یشکست؟ چگونه مها نشان داد و آنها را به را به تودهین و راه پيروز استثمارشدگان و ستمديدگایدست گرفتن قدرت برا

به پيشرو خواهد ی اين راه را پيدا کند و اگر متواند ی میميدان مبارزه کشانيد؟ به نظر ما جنبش کمونيستاگر مبارزه . ها نشان دهد در عمل اين راه را به تودهايدها گردد ب رو توده مبدل شود و نه دنبالهیواقع

پذيرفته پس تعلل ینها راه نجات خلق است و به گمان ما اين راه را جنبش نوين کمونيستمسلحانه ت عام انقالب را به ما نشان ی استراتژی معاصر و تجربيات خود ما راه کلیتجربيات انقالب. نداردیمعناي ،ی و نه با کار مخفیآميز و نه با کار صرفًا سياس اند که نه با کار مسالمت نشان دادهتاين تجربيا. دهد یمدر . فراهم کردیا مبارزه مسلحانه تودهی به پيشرو مردم تبديل شد و شرايط را به اصطالح براتوان ینم

به ناچار بايد بر اساس مبارزه مسلحانه سازمان يابد و تنها موتور کوچک ی هر مبارزه سياسیشرايط کنون

Page 51: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com J 2

عمل ی انقالب در طیشرايط ذهن. حرکت درآوردها را به موتور بزرگ تودهتواند یمسلح است که مها دارد و قادر به که پيوند عميق با تودهی پيشروئ،یمسلحانه به کمال شکل خواهد گرفت، پيشرو واقع

تواند ی مینظام-ی عمل مسلحانه، در جريان کار سياسیبرانگيختن و هدايت وسيع توده باشد تنها در ط که ی ترورکند، یها عرضه م تودهی که عمليات پيشرو مسلح برای و دردیزبله در آغاز، خونري. به وجود آيد از نزديک ی که با عمليات چريکیهائ منفعل در ميان تودهیگير ممکن است يک موضعاندازد یرژيم به راه م

،ی چه نظام،ی چه سياسیهاي پيشرو مسلح پا گرفت و توانست ضربهکهاما همين. تماس دارند، ايجاد کند يابند یآنها درم. شود یها روشن م تودهی به دشمن وارد کند، راه مبارزه به تدريج برای و چه معنوی مادچه

ها به قول دبره، کسب حمايت توده. داردی آن به حمايت آنها بستگیکه انقالب آغاز شده و رشد و پيروز . شده استیجب شگفت آسان نيست اما همين که به دست آمده و هر جا که به دست آمده مودانچن

اوليه یبعد از تجمع دوباره ما و برخوردها: "دارد یتجربه برخورد دهقانان را با چريکها چنين بيان م" چه گوارا"

در ميان دهقانان به راه افتاده بود و یکننده ارتش باتيستا ترس و وحشت که همراه بود با عمليات سرکوب بايد ما را لو ديدند یاگر آنها ما را م: اين بودیمسئله اصل. دادند یم نشان ی ما سردیآنها نسبت به نيروها

ی چرا که عدالت انقالبافتاد، ی جان آنها به خطر مفهميد ی میاگر ارتش حضور ما را از طريق ديگر. دادند یمز اين اجتناب ای دهقان، که برایاطمينان ی و بیطرف ی يا حداقل بیزدگ عليرغم وحشت. کرد یسريع کار م

کرد، ی خود را محکم می پایرا ترک کند، ارتش ما بيش از پيش جا" سيرا" که داد ی ميح ترجی جدیدوراه یتر ی بودن مبارزه را دريافتند، به نحو منطقی چريکها و طوالنیناپذير کم همينکه دهقانان شکست کم...

ی بر زندگاکمب و اختناق درازمدت حدر اثر سرکو." پيوستند ی و به ارتش ما مدادند یالعمل نشان م عکس در ی ما نه تنها در روستا، بلکه حتیها خلق ما، تودهی جنبشهای در پی پی ما، در اثر شکستهایها توده

انبوه کهنسال "آن . اند که وضع موجود خود را تغييرناپذير بدانند شهر بيش از پيش به اين گرايش پيدا کردهها مبدل را به اعتقاد توده" کردتوان ی نمیکار رتدر برابر اين قد "،ید جیدر اينجا به نحو" ترس و خفت برتر که در ی تسليم در برابر وضع موجود و توکل به يک نيرو،ی عميق اعتقادات مذهبیها ريشه. کرده است

ی طبيعت به وجود آمده است، در اثر ضعف مردم در برابر قدرتهایآغاز به علت ضعف بشر در برابر نيروها عوض کرد و قدرت توان یدار را با حرف نم اين اعتقادات ريشه. شده استويتحاکم بيش از پيش تق

صرف به ی با تبليغ سياستوان یها را نم توده. به مبارزه طلبيدتوان یکننده موجود را با کلمات نم سرکوب. کردعد محتوم متقایبه پيروزناپذير بودن خودشان، آنها را به شکستتوان ی نمیاين طور. مبارزه کشانيد

یامکان نابود. شکاف وارد آوردتواند یها در برابر آن قرار دارند، تنها عمل مسلحانه م که تودهیبست در بنها را به پيشرو مسلح بايد از خود قدرت نشان دهد تا توده. کننده را در عمل بايد نشان داد قدرت سرکوب

یگير خود ديگر هيچ حرکت چشمی توده به خودکه است ینها به اين معنآيا همه اي. قدرت خود متقاعد کندها نيز به حرکت تودهشود ی که کاسه صبر لبريز میدر لحظات. نه، چنين نيستدهد؟ یاز خود نشان نم

و نيز در اثر شرايط اختناق و ترور اين برخوردها بيش از پيش با آيد؛ ی پيش می برخوردهائآيند، یدرم امکان وسعت پيدا یاما در اثر همين شرايط چنين جنبشهائ. شوند ی مسلحانه همراه میبرخوردها

آميز صرف يا مسالمتی سياسیکار که امکان هر گونه ادامهیدر شرايط. شوند ی و سرکوب مکنند ینم یائ ميان پيشرو و توده وجود ندارد تاثير عمده چنين جنبشهی که هيچگونه پيوندیوجود ندارد، در شرايط

مبارزه خلق ی برای از چنين جنبشهائتواند ی که میکار ادامهیها آن رشته. سرکوب بيشتر مردم خواهد بود یکار در يک زمينه وسيعتر اين جنبشها را به همديگر پيوند دهد، تنها يک ادامهتواند ینيرو بگيرد، که م

. استینظام-یسياس قابل اعمالند؟ يک چيز ی از کار مسلحانه در شرايط کنونیائه که چه شيوهشود یاينک اين مسئله مطرح م

است و اين امر نياز ی مسلح ضدانقالبیشکستن نيروها انقالب درهمیمسلم است و آن اينکه شرط پيروز آيد؟ ی چگونه به وجود میا دارد، اما ارتش تودهیا به يک ارتش توده

و اين امر مستلزم آيد ی در روستا به وجود میارزه چريک جامعه، ارتش خلق اساسًا در مبیدر شرايط کنون

وسيع، به ويژه در روستا، تسليح یا تودهیدر شرايط عدم وجود جنبشها( است ی چريکیايجاد کانونها که عمل مسلحانه در است فقط اين یدر اينجا منظور از کانون چريک. ها هدف شماره يک نيست تودهیفور

اما چه تدارکات ). شود ی آغاز می مسلح غالبًا متشکل از پيشاهنگان انقالبیها هروستا در آغاز توسط دست مسلح با شروع عمليات ی آيا گروهکند؟ ی را تضمين می چريکی بقاء رشديابنده کانون يا کانونهایو شرايطنگ گردد؟ تجربيات جیا رشد خود محرک جنبش تودهان در جريی به تنهايتواند ی مناسب میا در منطقه

و محاصره ی در شرايط انفراد سياستواند ی نمی که يک کانون چريکدهد ی التين نشان می در آمريکایچريک ی داشته باشد، بدون آنکه از طرف شهر به نحوی شهری عميق با جنبشهایا بدون آنکه رابطهینظامود جلب کرده باشد، دوام وسيع به خیها را به نحو باشد افکار تودهنسته حمايت شود، بدون آنکه توایجد

از انقالبيون یا از اين روست که پاره. ويژه دشمن از ميان خواهد رفتیبياورد و دير يا زود توسط نيروها یيزهائ تجربه کوبا در اين مورد چیحت. کنند ی التين صحبت از دور گرفتن مبارزه مسلحانه در شهر میآمريکا

Page 52: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com J 3

از مبارزه که یه گرفتن و دست کم گرفتن آن روشها و سازمانهائ دبره به علت ناديدیمنته. داردیآموختن کند ی هستند، تکيه الزم را بر اين جنبه تجربه کوبا نمیکننده ضرور بقاء و دوام مبارزه تعيينیبه هر حال برا

کننده مبارزه مسلحانه در مبارزه تعيينبا،اين درست است که در کو. دبره استی از خطاهایو اين يک دبره خود ی در کل مبارزه داشت؟ آيا رژی چه نقشگرفت ی که در شهر صورت میاما آيا مبارزات. تا بودروس بر عليه فيدل به کار برد؟ توانست ی که باتيستا بيش از ده هزار نفر از پنجاه هزار نفر نيرويش را نمپذيرد ینم

ديگر و خود یبود که بوسيله سازمانها از مبارزه در شهر نیچرا؟ آيا اين امر به دليل وجود اشکال ديگر شوند ی فرستنده راديوئی شورشيان دارای قبل از آنکه نيروهای آيا حتگرفت؟ ی ژوئيه صورت م٢۶جنبش

وسيع را به ويژه در شهر برانگيزد؟ بگذريم از یها چه شد که مبارزه مسلحانه در روستا توانست توجه توده ی شورشیاگر نيروها. کندیدهنده را باز يک نقش سازمانتواند یم به هيچوجه نیاينکه فرستنده راديوئ

به مردم بشناسانند، و ی وسيع را برانگيزانند خود را به عنوان تنها پيشرو واقعیها اينکه توجه تودهیبرا مبارزه در روستا داشته باشد، الزم یرا بینظام-ی را در شهر برانگيزانند که اهميت سياسیجنبشهائ

اين امر در ( متشکل انجام دهند ی از طريق سازمانهای و دائمیکه يک فعاليت متشکل و طوالننديدند ٢۶ ی جناح شهری ديگر مبارز و حتی و از طريق عمل سازمانهایحقيقت عمًال به وسيله جريان خود به خود

" ام منابع به سيراها و تم تمام تفنگها، تمام گلوله" و بدين ترتيب شعار گرفت یژوئيه به هر حال انجام م نياز به کار مسلحانه ی جنبش چريکی چنين نتيجه گرفت که پس در هر شرايطتوان ینم) شد یمطرح م

. در روستای عمليات چريکی ، چه در طی ندارد، چه قبل از ايجاد کانون چريکیيافته شهر متشکل و سازمان اين است که یر اينجا منظور از خود به خودد (گرفت ی صورت می در کوبا به طور خود به خودهدر حقيقت آنچ

کننده راه تعيينی و به هر حال در پيروزگرفت ی مختلف صورت می که در شهر توسط سازمانهایآن عمليات منظور از اين یيعن. گرفت یکننده صورت نم داشت، در يک ارتباط آگاهانه با راه تعيينیا تاثير قابل مالحظه

، در ) مشخص به عمل آيدینظام-ی روستا يک حمايت سياسید که از جنبش چريکفعاليتها دقيقًا اين نبواما در جريان عمليات مسلحانه که خواه و ناخواه . صورت گيردینظام-یاينجا بايد با يک کار متشکل سياس

ه و در جريان عمل مسلحان. شوند ی دچار انقالب مز مباری قبل از هر چيز گروههاکند یانعکاس وسيع پيدا م کمونيست در جريان اين ی متشکل تبديل نخواهند شد؟ آيا اتحاد گروههای کوچک به سازمانهایآيا گروهها

مسلحانه، به وجود نخواهند آمد؟ و آيا اين گروهها و اتحاد آنها در ی خط مشیعمل مسلحانه و بر مبناوضع و به دست گرفتن قدرت را ها بشناسانند، راه تغيير خود را به تودهتوانند یجريان عمل مسلحانه نم

یها مبدل کنند؟ و آيا عمليات مسلحانه در روستا برا خود را به پيشاهنگ تودهیعمًال نشان دهند و تا حدود طور به ینظام-ی شهر ندارد؟ و آيا اين حمايت سياسینظام-یبقا رشديابنده خود نياز به حمايت سياس

يافته؟ مان يا با کار سازآيد، ی به دست میخود به خود به " کنند ی را ستايش می محکم با مبارزه پرولتاريايیرابطه درون" از آنها که به قول لنين یا ممکن است عده

لنينيستها - ايجاد کنيد، حال آنکه هدف ما مارکسيستیا يک سازمان تودهخواهيد یما بگويند که شما مها به لنين همين. تشکيل يافته باشدتاريامدتًا از پرول باشد که صفوف آن عیبايد ايجاد يک سازمان پرولتارياي

اعمال حکومت باشيم، در اينصورت ی واقعًا همگانیدار فراهم ساختن افشاگر اگر ما بايد عهده "گفتند یم " متظاهر خواهد شد؟ی جنبش ما به چه صورتیجنبه طبقات

و عدم شهامت ی در مبارزه، ترس و زبونی خود را به پيشاهنگی عدم توانايخواهند یاينان در حقيقت م

به اين صورت که ما سوسيال دمکراتها هستيم : "لنين به آنها چنين جواب داد. خود را توجيه کنندیسياس که در امر تبليغات به مسائل به اين صورت که همه سازيم، ی عامه مردم فراهم میکه اين افشاگريها را برا

و اغماض، نسبت به یپوش يال دمکراتيک تشريح شده و هيچگونه چشم سوسی همراه با روحآيد یميان مجانبه همهی در مارکسيسم نخواهد شد، به اين صورت که اين تبليغات سياسی و غيرعمدیتحريفات عمد ی به عمل خواهد آمد که همه حمله به حکومت به نام عموم مردم، همه يورش انقالبیاز طرف حزب

طبقه کارگر و استفاده از آن ی مبارزه اقتصادی و همه رهبریپرولتاريا را در عين حفظ استقالل سياس از پرولتاريا را بر پا داشته و به ی جديدی با استثمارکنندگان را که پيوسته قشرهای ویتصادمات خود به خود

!"سازد ی را در يک واحد اليتجزا متحد مه همه و همنمايد، ی ما جلب میاردو - مارکسيستی در اين جنبش، پيشاهنگی و انقالبی پرولتریشرط نخست رهبر: و پاسخ ما اين است

اين ما هستيم که عمل مسلحانه را آغاز . شويم یاين مائيم که پيشاهنگ اين مبارزه م. لنينيستها است استوار یينيستلن-یکسيست ماری و اهداف آن که بر پايه يک خط مشیو آيا عمل مسلحانه انقالب. ايم کرده

ی روش مبارزه ضدامپرياليستترين ی و انقالبی عمل کمونيستی عاليترين تجلیشده باشد در شرايط کنونها و منجمله پرولتاريا به مبارزه، خود مبارزه مسلحانه است آيا اين مبارزه نيست؟ اگر شرط کشاندن توده

یها تکيه کند؟ آيا عمل و تبليغات انقالب د يا بايد بر تمام تودهمسلحانه بايد هدف خود را فقط پرولتاريا قرار ده دارد که ی مبارزه به وجود آيد چه اشکالی شکلش آغاز شود؟ اگر حزب پيشاهنگ در طترين یا نبايد از توده جنبش مسلحانه ايجاد گردد؟ آيا در خود مبارزه مسلحانه نيست که طبقه ی با پرولتاريا نيز در طیرابطه صور

Page 53: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com J 4

به عهده خواهد گرفت؟ تجربه کوبا از اين لحاظ نکته یکارگر نقش شايسته خود را در مبارزه ضدامپرياليستدر همان وقت که فيدل به مکزيکو رفت : "کنند یبه آن اشاره م... دارد که سيمون توره و یا بسيار آموزنده

توان به وسيله یقشه را ماين ن. داشت که در سراسر دوران مبارزه از آن دست برنداشتیا نقشه آنقدر وسيع هستند دهند ی که پايه منشور را تشکيل میا ی توضيح داد که در آن اشکال سازمانیمنشور

در حاليکه راس از يک هسته مسلحانه منسجم تشکيل شده که قادر گيرند، یکه طبقات مختلف را در بر م تحت هدايت خود ،ی عليه ديکتاتوربرل مبارزه اشکای زيرين را در خدمت برانگيختن تمامیاست کشمکشها

..."قرار دهد و همچنين در ی و رهبری است که بيفزاييم که هسته مسلح، که بر سر ديگر اشکال سازمانیآيا ضرور"

و عملکرد ینخست هماهنگ: داد ی قرار گرفته بود، يک وظيفه دوگانه را انجام میموضع يک مرکز سازمان طبقات را ترين یقالبات را تامين کرد؛ دوم، در خود جبهه از نظر استراتژيک تقدم انيک جبهه واحد طبق

."تضمين کرد محدود حکومت باتيستا در تحت شرايط بحران عميق یپايگاه وسيع جنبش متناظر بود با پايگاه اجتماع"

آن متناظر ی مرکز اجازه داد؛ و هسته مسلحی که تجمع نيروها را به طريق جديد،ی سنتیاحزاب سياس ده یکودتا. بودی ضروریز بورژوای التيفونديائ- ی سلطه امپرياليستی نابودی از مبارزه که برایبود با شکل

..." بسته بودی رفرميستیمارس باتيستا، تمام راهها را بر يک مش ر آورد پس بر قدرت حاکمه را به بایها را بسيج کند و سرنگون تودهتواند یاگر مبارزه مسلحانه م

و با هر شعار که ی گردند، با هر شيوه سازمانیا لنينيستها است که پيشاهنگ چنين مبارزه-مارکسيست خاورميانه تبديل به تبايد از خود بپرسيم که چرا احزاب کمونيس. بايد از تجربيات درس گرفت. الزم است در اين ی مبارزه ضدامپرياليستیکه چرا رهبرها شدند؟ بايد از خود بپرسيم پوچ و جدا از تودهیسازمانهاي

ی از آنها تا حدودیا است؟ آيا اين کودتاها که پارهیبورژواز به دست خرده) هنوز بطور عمده(منطقه که ی در شرايطدهند ی بسيج کنند، نشان نمیپرياليست را در يک مبارزه ضدامی وسيعیها توانستند توده به یتور روز بوده است، احزاب کمونيست اين منطقه در چنان وضع قدرت حاکمه در دسیمسئله سرنگون

. هنوز سالها راه است تا مسئله تسخير قدرت دولت مطرح شودی که گوئبردند یسر م خلق را به دست ی مبارزه ضدامپرياليستیلنينيستها رهبر- مارکسيستیعمل ی که برود یامروز بيم آن م

خلق را به عهده ی مبارزه ضدامپرياليستی اگر قرار است رهبرینيستجنبش کمو. بسپاردیبورژواز خرده در نظر و عمل يک پاسخ دباي. ها مبدل گردد، بايد خطر کند تودهیبگيرد، اگر قرار است به پيشاهنگ واقع

اگر . قدرت به استثمارشدگان بدهدی و واگذاریمشخص به مسئله تعويض قدرت حاکمه امپرياليست را در اين ی انقالبی پرولتری نتواند رهبریلنينيستها در اين مبارزه مسلحانه طوالن-ست مارکسيیپيشاهنگ

.تواند یمبارزه تضمين کند، هيچ چيز ديگر هم نم در اين منطقه از ی مبارزه ضدامپرياليست- جهان است یترين مناطق طوفان از پراهميتیخاورميانه، امروز يک

قدرت . کند ی پيدا میا انقالب بيش از پيش خصلت منطقه. يافته است دست ی قدرتمندیجهان به اوجگير اينک دارد اند رفته ی به کار ميران ای سرکوب خلقهایاش که تا به حال برا کننده و ابزار سرکوبیحاکمه کنوناين به اصطالح . گردد ی اين منطقه هم تبديل می ضدامپرياليستی ارعاب و سرکوب جنبشهای برایبه چماق

مبارزه خلق کرد . اربابان خود اقيانوس متالطم را خاموش سازدی که به دستور و يارخواهد یم" زيره ثباتج" کرد؟ ی به آن يارتوان یچگونه م. کند ی پيدا می اينک دارد اوج نويناردکه تحت بيشترين ستم و فشار قرار د

ی سراسر ايران بازی خلقهایرياليست نقش درست خود را در مبارزه ضدامپتواند یمبارزه خلق کرد چگونه م ی به پيروزتوان یچگونه م. قدرت حاکمه را دچار شکست کردی دسائس امپرياليستتوان یکند؟ چگونه م

لنينيست و مسئله جبهه - مارکسيستی کرد؟ آيا اتحاد نيروهای در اين منطقه ياری ضدامپرياليستیانيروه ی مبارزه خلق ايران دارد، تنها در طیکننده برا تعيينیهميت از تمام طبقات ستمديده، که ایواحد انقالب

ی بلکه امرکننده عيين تی نيست؟ به اين داليل مبارزه مسلحانه نه تنها امریيافتن عمل مسلحانه دستها چندان هم آسان نيست، احتياج به کسب حمايت توده. یمبارزه سخت است و طوالن. نيز هستیفوت

. پيشاهنگان خود پاسخ خواهند دادیها به دعوت عمل اما بيشک توده. داردینکار مداوم، سخت و طوال انقالب، در جريان عمل ی در طانقالب یو حقيقت اين است که حت. گيرد یانقالب در خود انقالب شکل م

مبارزه ترين اهداف آغاز شده، در جريان اين و عامترين یا که با تودهیانقالب. شود یمسلحانه دچار انقالب مها در جريان اين توده. رسد ی اهداف نيز مترين ی تاکتيکها به انقالبترين ی و با توسل به انقالبناپذير یآشت

بيش از پيش شوند؛ ی بيش از پيش پرولتاريزه می پيشاهنگ پرولتاريائی تحت رهبریمبارزه سخت و طوالن مبارزه با سلب شود؛ ی مبدل میدار بارزه با سرمايه مبارزه با امپرياليسم به مآورند؛ ی خود ايمان میبه رهبر

یجدائمبارزه مسلحانه نه تنها . شود ی مبدل می به سلب مالکيت سوسياليستیمالکيت امپرياليست

Page 54: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com J 5

کند ی بلکه اين زمينه را فراهم مدارد یها را از ميان برم و تودهیلنينيست-یانگيز پيشاهنگ مارکسيست غم ی اهداف هم يکترين ی بلکه در کل،ی و آنی نه در اهداف فوت،یک، بلکه در استراتژکه آنها نه تنها در تاکتي

اينک وقت عمل فرارسيده . بهراسدی موقتینبايد از شکستها. بايد خطر کندیجنبش کمونيست. شوند یم .دهد" خود را به انتقاد سالحیسالح انتقاد بايد جا. "است

: کنيمیگير حال نتيجه اند که يک نشان داده) خلق کردالخصوص یعل( خود ما ی التين و تجربيات خلقهای آمريکایلقهاتجربيات خ

پيروز ی شهری نيروهای نظام- ی شهر و کار سياسینظام-ی در روستا، بدون حمايت سياسیمبارزه چريکيت شهر در روستا که از حمایا که درست است چنين مبارزهآيد یاينک اين سئوال پيش م. نخواهد شد

کرد؟ اگر به توان ی را آغاز هم نمیا برخوردار نباشد سرانجام شکست خواهد خورد اما آيا چنين مبارزه چريک روستا ی بقای داشته باشيم و تا چنين موقعی اطمينان نسبیبين قابل پيشیا حمايت شهر در آيندهکه بايد از عالم کليات خارج شويم و اينجاست ؟ را شروع کردیا چنين مبارزهتوان یتضمين شود باز هم نم

.دقيقًا به شرايط ميهن خود توجه کنيم و توسط ی قبل از هر چيز بايد توجه داشت که مبارزه مسلحانه در ايران با تشکل گروهیبه اين نکته اساس

ا با از گروههیا گر چه پاره. هستندی محدودی امکانات و نيروی که داراشود ی شروع می کوچکیها گروه یا پارچه واحد و يکی نيرویرا اين گروهها را بطور مشخص و بالفعل داتوان ی دارند اما نمیهم ارتباطات

و عمل ی است بسيار اساسی دشمن ، اصلیدر مبارزه مسلحانه اصل پراکنده کردن نيروها. دانستا نکند دير يا زود دچار ديگر دامنه پيدی اگر توسط گروههاگردد ی که توسط يک گروه آغاز میا مسلحانه

.شکست خواهد شد خويش را ی که وظايف انقالبی انقالبیتمام گروهها: کهآيد ی به دست میبدين ترتيب اين اصل اساس

ی خود به دشمن ضربه وارد کنند و نيروهای با کار نظامتوانند ی به هر شکل که مبايست یاند م بازشناخته هر گروه بدين منظور چه هاينک. ها را آگاه سازند افشا کنند و تودهدشمن را. دشمن را پراکنده سازند

المثل یف. شود ی مشخص می و تاکتيکی را برگزيند صرفَا با توجه به يک رشته حقايق تکنيکیا شيوه کردستان ی است که در آنجا بايد عمل کند و اما آيا شهرهای که در کردستان مستقر است طبيعیگروه که در کردستان مستقرند و ی انقالبيونهپايگا. مناسبند؟ مسلمًا خيری نقاطیيک شهر فعاليت چریبراگر چه در شهر نيز . دست به مبارزه مسلحانه بزنند عمدتًا بايد در روستا قرار داشته باشدخواهند یمهمينطور است در مورد . بسيج کردینظام-ی سياسی يک رشته کارهای برای کوچکی نيروتوان یم

که در ايران بطور مشخص یاصًال شهر. کشور، آذربايجان و غيره مستقرندی که در مناطق شمالیبيونانقالچندين شهر بزرگ ديگر چون اصفهان و تبريز و . مناسب باشد تهران استی فعاليت وسيع چريک شهریبرا

ا توجه به اينکه جنبه با توجه به اين نکات و ب. محدود مناسبندیا و تا اندازهیمشهد و غيره، بطور نسب و جنبه دهد ی و تعيين کننده آنرا تشکيل می مسلحانه در آغاز، جنبه اساسزه مباری و سياسیتبليغ بر تمام یو بدين ترتيب مبارزه مسلحانه بايد تاثير سراسر. دهد ی مبارزه را تشکيل می آن جنبه فرعینظام

بين یتر مبارزه مسلحانه و ايجاد همکار ر و وسيعت متشکلیو از آنجا که سازمانده. خلق ما داشته باشد بزرگ و به ويژه در ی در شهرهاینظام-ی وجود کار سياسباشد، ی مبرم میا مبارز نيز مسئلهیگروهها

مهم کشور و به عنوان ی و توليدی کشور و مراکز اقتصادی ارتباطیتهران، به عنوان محل تقاطع کانالها توجه داشت که دشمن با تمام بايداما . کننده است تعيينیبارز در سراسر امر میمراکز فعال ارتباط گروهها

اين است که جنبه . خواهد کرد اين مبارزه را سرکوب کندینيرو و امکان و با هر چه که در قدرت دارد سع اهميت کسب خواهد کرد و هم اينکه چنين بشود، خروج به ی مبارزه مسلحانه به طور روزافزونینظام .گردد یکننده م تعيينی امرهاستاها و کشاندن عرصه عمده مبارزه به روستارو

در : ايران پيشنهاد کنيمی انقالبی گروههای را برای کلی اين مشتوانيم ی کنيم میگير اگر بخواهيم نتيجه

از . داردیدر آغاز عمدتًا جنبه تبليغ. دهد ی مبارزه مسلحانه شيوه عمده مبارزه را تشکيل م،یشرايط کنون در روستا، نقش ی چريکارزه مبی کل جنبش و چه برای در شهر، چه برای مبارزه چريکیلحاظ سياس

در چندين شهر بزرگ ديگر ی بطور مشخص در تهران و بطور نسبیاما چريک شهر. کننده دارد و تعيينیحيات دشمن و با توجه به اينکه یوها پراکنده کردن نيریپس با توجه به اصل حيات. وجود داشته باشدتواند یم

است ی انقالبی وظيفه گروههاکند، ی اهميت کسب مون روزافزی مبارزه به سرعت و به نحویجنبه نظام ی و تاکتيکی دشمن، امکانات تکنيکی از نظر امکانات نظامرسد، یکه در هر جا که مناسب به نظر م

خود را شروع ینظام-ی کار سياس،ی جغرافيائ مردم و شرايطی و اقتصادی شرايط اجتماع،ی خودینيروها .کنند

Page 55: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com K 1

مبارزه مسلحانه

هم تاکتيک، یهم استراتژ

خلق رفيق شهيد مسعود احمدزادهی چريک فداينوشته

"ی خورشيد١٣۴٩تابستان "

يادداشت به آن مرحله از رشد یاينک جنبش کمونيست. استی در اينجا صحبت از مرحله تولد جنبش کمونيست-) ١(

تجمع ساده را به تجمع متشکل و رشد خود به . عمل تعيين کندی برایه رهنمود مشخصرسيده است کها و با تودهنش پيوند يافتیاينک به آن مرحله رسيده است که برا. را به رشد آگاهانه مبدل کندیخود

. کندیگشاي ها، راه مبارزات توده در اينجا به هيچوجه قصد انکار احکام . است ی ضرور در اينجایا ذکر نکتهی رفع سوءتفاهم احتمالی برا-) ٢(

آن و عدم تطبيق اين احکام با یبلکه صحبت بر سر درک مکانيک. نيستیلنينيست-یعام مارکسيستبه هيچوجه " انقالب ممکن نيستی پيروزیبدون يک حزب انقالب" اصل عام المثل یف. شرايط خاص است

قدرت را به توانند ی انقالبيون نمی شروع شود و يا حتتواند ی نيست که انقالب بدون حزب نمیبدين معن یزيرا پيروز. در نظر گرفتی وسيع تاريخیرا بايد در يک معن" انقالبیپيروز"دست گيرند، چه در اينجا

کوبا و یها نمونه. شود ی انقالب هم مشخص مادامهانقالب نه تنها با تصرف قدرت دولت بلکه با حفظ آن و انقالب رسد ی به نظر مگفت یکه م" چه"عليرغم نظر . بر اين مدعا هستندیازاويل شواهد روشنکنگو بر

و همچنين نمونه ( فوق در تضاد است، انقالب کوبا هم تنها صحت اين اصل را ثابت کرد یکوبا با اصل لنين .ناپذير ساخت ب را اجتنای که حفظ و ادامه انقالب ايجاد يک حزب پرولترم، چه ديدي)کنگو برازاويل

و . اش دخيل بودند چون لغزشها و انحرافات دبره و نيز ابهامات نوشتهیدر نحوه برخورد ما با دبره عوامل ديگر

بيشتر صحبت کنيم و عمق ) بدون حزبی حزب يا مبارزه چريکیدوراه (،یاما خوب است در مورد اين دوراهزيرا درک ما از حزب و ضرورت حزب . رسيد ی به نظر میيع طبیسابقًا اين دوراه. مسئله را بيشتر بشکافيم

. ما وجود نداردی اينک برایراه اما اين دو. شناختيم ی و صورت حزب را از يکديگر بازنمی بود و محتویسطح نبايد منتظر حزب شد، بايد دست به گوئيم ی ما مکنيم؟ ی چگونه برخورد میامروز ما با اين ظاهرًا دوراه

ی ما به شکلی مسئله حزب براگوئيم ی مکنيد؟ یخواهند گفت پس حزب را چکار م. انه زدمبارزه مسلح: خواهيم ی چه میحزب مستقل طبقه کارگر را برا. در پروسه مبارزه مطرح خواهد شدیمشخص و نه کل

امين تیما يقين داريم که برا... پرولتاريا، ادامه انقالب تا مرحله سوسياليسم و ی تامين هژمونیبرا

Page 56: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com K 2

خواهد بود، اما اين ی در يک حزب واحد ضروری پرولتریاتحاد گروهها و سازمانها... و ريا پرولتایهژمونبا علم به اينکه مسئله مطرح خواهد شد ما . ما مطرح نيستیمسئله اينک به شکل مشخص و کنکرت برا

اما اينک، . گر را تشکيل خواهيم دادبه موقع و در پروسه اتحاد خلق به دور اين سازمانها حزب واحد طبقه کار ینظام-ی سياسیاتحاد گروهها و سازمانها از نقطه نظر سازمانده. بگذار مبارزه مسلحانه آغاز شود

بدين ترتيب ايجاد . تر مبارزه نيز مطرح است، باز در جريان عمل اين مسئله را هم حل خواهيم کرد وسيعزه مسلحانه در خدمت تحقق آن قرار داشته باشد بلکه حزب طبقه کارگر يک هدف مشخص نيست که مبار

یا پرولتاريا چون مسئلهی که تامين هژمونیا مرحله. جديد در مبارزه استیکننده مرحله ا مشخص و ايجاد حزب پذيرفتيم ی میسابقًا ضرورت مبارزه مسلحانه را بطور کل. مشخص و مبرم مطرح خواهد شد

به صورت يک مسئله مشخص مطرح است مسلحانهاما اينک مبارزه . بعنوان يک مسئله مشخص مطرح بود .پذيريم ی میو ضرورت ايجاد حزب را به طور کل

رشد توليد هم در ی ايران بايد مشخصًا به ناهمگونی مستقر در روستاهای هنگام بحث از روابط توليد-) ٣(

از شکل عمده مالکيت صحبت کرد توان یبا اينهمه م. داشتی ايران توجه کافیشهرها و هم در روستاها کمپرادور و بوروکرات یورژواز در ايران شديدًا زير سلطه و ستم بیمالک خرده. باشدیمالک که همان خرده

منظور یمالک به وجود آمده است جزو خردهی که در نتيجه اصالحات ارضیدار در اينجا شق اجاره. (قرار داردطبق قوانين . مالک روان است با يک قدم فاصله دقيقًا به دنبال خردهیدار کنون چه اجاره. شده است تر و يا به آواره شهرها مفلوکی مفلوک و يا به کارگر کشاورزیمالک دار يا به خرده اين اجارهیاصالحات ارض

ت بوروکرا- کمپرادوریدار در بسط سلطه سرمايهی کيفی که صحبت از تغييریو اما موقع) مبدل خواهد شد دهد، ی به اصطالح انقالب سفيد را هم همين تشکيل می که محتواشود، یم) چه در شهر و چه در روستا(

اساسًا بسط سلطه . يکسان گرفتی را با صنعت و گسترش توليد صنعتیدار سرمايهفاصلهنبايد بالا گسترش قبل از آنکه با گسترش صنعت مشخص شود بی چون کشور ما خيلی در کشورهائیدار سرمايه خواه ناخواه گسترش صنعت را یگر چه چنين گسترش. شود ی مشخص می بوروکراتيک و مالیدار سرمايه بسيار ناهمگون، ناقص و ی که به شکلبينيم یاما چگونه و تا چه حد، م. خواهد داشتنبالهم به د

.گيرد ی صورت میبوروکراتيک چنين گسترش به . رسد ی به نظر میفئودال و مرحله انقالب ضرور نيمه-مستعمره نيمه چند در مورد جامعهی ذکر نکات-) ۴(

از يک ديد ( اساسًای با سلطه فئودالیاعتقاد ما اين مدعا احتياج به اثبات ندارد که سلطه امپرياليستبا درجات (گذارد ی جا که پا مهر به ی جهانیدار به قول مارکس سرمايه. در تضاد است) یوسيع و تاريخ

خويش ی جامعه زيرسلطه خود را در بطن نظام جهانکوشد ی و مپاشاند یروابط موجود را از هم م) لفمخت است و ی و تاکتيکی موقتی فئوداليسم و امپرياليسم يک همزيستیبه اعتقاد ما همزيست. تحليل برد

در یلطه امپرياليستس. رود ی به تدريج تحليل می جهانیارد در بطن نظام سرمايهیناخواه نظام فئودال خواهدر شکل . کند ی جامعه میبار روابط سنت خويش شروع به سرکوب خشونتیشکل مستعمرات

و در . گيرد ی صورت می و سلطه فئودالی بين سلطه امپرياليستی خويش سازش و تلفيقیمستعمرات نيمهسلطه . شود ی می ارگانيک وارد کل سيستم امپرياليستءشکل نواستعماريش جامعه موردنظر چون يک جز

که در آن جامعه نومستعمره تکرار جامعه مستعمره است کند ی می را طی تکاملی مارپيچیامپرياليست .تر متکاملی در سطحیمنته

انقالب دمکراتيک . داريمی گفت ما سه نوع انقالب دمکراتيک ملتوان یدر مورد مرحله انقالب بدين ترتيب م

. فئودال و انقالب دمکراتيک نومستعمره نيمه_مستعمره تيک جامعه نيمهجامعه مستعمره، انقالب دمکراهر کدام . گيرد ی را در بر ملق روبرو است و کل خی است چرا که با سلطه امپرياليستیانقالب دمکراتيک مل

اما مسئله مرحله انقالب گذشته از يک . ترند نزديکیاز اين مراحل انقالب يک پله به انقالب سوسياليست و یاينکه ک. داردی انقالب بستگی نيز هست که با جريان عملی يک مسئله سياس،یسئله اقتصادم

دارد ی وارد شود دقيقًا به اين امر هم بستگیوسياليستچگونه انقالب ادامه پيدا کند و به مرحله انقالب س یبورژواز انان و خرده مبارزه را در دست گرفته و دهقیکه پرولتاريا و پيشاهنگانش توانسته باشند رهبر

.رو را بر گرد خويش متحد کرده باشند چپ

بايد با یمنته. را انکار کنيم" هاست قيام کار توده" عموميت اصل خواهيم ی در اينجا به هيچوجه نم-) ۵( رد را که لنين در موی خاصی اين اصل را تعبير و تفسير کرد؛ و نبايد مثًال اشکال و فرمولهای ديالکتيکیديد

دعوت به قيام کند مگر آنکه اکثريت تواند ی نمگبنا بر نظر لنين پيشاهن. کردی نيز عام تلقکند، یقيام بيان م یبه عبارت ديگر يک پيشاهنگ واقع: طبقه پيشاهنگ و اکثريت مردم را بالفعل پشت سر خود داشته باشد

ت به قيام را دارد در حاليکه در شده است حق دعویکه در يک پروسه مبارزه تبديل به پيشاهنگ واقعدر چنين . به وجود آيد مگر آنکه خود قيام را آغاز کرده باشدتوانست یم نیشرايط کوبا اين پيشاهنگ واقع

Page 57: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com K 3

است که رشد روزافزون قيام مطلقًا وابسته به حمايت روزافزون یبدين معن" هاست قيام کار توده "یشرايط توانست یعصر لنين نم. ها رسيد مگر با حمايت فعال اکثريت تودههاست و قيام به نتيجه نخواهد تودهدر آن زمان قيام يک . نداشتی طوالنی از جنگ چريکیداشته باشد چرا که تصور" آغاز قيام" از یورتص

اينک ما قيام را يک یول. شود ی انبوه آغاز میها که با شرکت تودهداد ی کوتاه را تشکيل میپروسه زمان .کند ی محرکت که با حرکت موتور کوچک پيشاهنگ مسلح شروع به گيريم ی در نظر میا جنگ توده

برخوردار یا کارگر قابل مالحظهی رفقایما خود از همکار. امکان ارتباط با کارگران نيستی منظور نف-) ۶(

. عيش، وجود ندارد واقیمنظور اين است که به آن شکل کالسيک با کارگران امکان ارتباط، به معن. ايم بوده فراوان و راندمان کم، اما ی با دشواريهاه از آنها عضو گرفت البتتوان یم. ميان کارگران کار کردتوان یم . دست به ترويج و تبليغ زدتوان ینم. کردیا در ميان کارگران کار تودهتوان ینم

پس بهتر . پراکنده و محدودیومت مقا؟یاما چگونه مقاومت. هر جا که ظلم هست، مقاومت هم هست-) ٧(

. و عدم رشد آن صحبت کنيمیخود است از رکود مقاومت، رکود جنبش خودبه یفرسا کارگر ناگزير در بند آب و نان خويش است فقط منظور اين است که کار طاقتگوئيم ی می وقت-) ٨(

به مسائل را هم به کارگر فرصت فکر کردن ی حتی خانوادگیفرساتر زندگ طاقتیروزانه، گرفتاريها . مشخص استی از هر گونه جنب و جوش مبارزاتی که محيط کار تهی در شرايطدهد، ینم

که حزب طبقه گويد یم..." تاريخ مختصر "استالين در : بيشتر در مورد مسئله ايجاد حزبی توضيح-) ٩(

به . اما ببينيم شرايط ما چگونه است.ی سوسياليستی با تئوریکارگر عبارت است از تلفيق جنبش کارگرفشار و خفقان . استیمعن ی در ايران بی واقعی صحبت از يک جنبش کارگریاعتقاد ما در شرايط کنون

جامعه ما چون تضاد مشخص کار و سرمايه، تحت الشعاع ی فرعیشديد از يک سو و اين امر که تضادها از ی ديگر، باعث شده است که هر گونه جنبشیز سو خلق و امپرياليسم قرار گرفته است، ایتضاد اصل

پيدا ی به خود بگيرد و بدين ترتيب جنبش مستقل طبقه کارگر کمتر نمودیا و تودهیهمان آغاز رنگ سياسپس طبقه کارگر نه در يک جنبش . در جامعه ما ناگزير بايد مسلحانه باشدیو اما مبارزه سياس. کرده است

ترتيب حزب و بدين. يابد ی می و خود آگاهکند ی تشکل پيدا میا زه مسلحانه توده بلکه در يک مباریکارگر هدف خود را نه بسيج شود ی مسلحانه که امروز توسط گروهها آغاز مهمبارز. گردد یطبقه کارگر ايجاد م

تمام ی عمومیبايد بر تمام خلق تکيه کند و مبين خواستها. طبقه کارگر بلکه بسيج کل خلق بايد قرار دهد ما یبرا. هر جا که بهتر بتوان مبارزه کرد و بهتر خلق را بسيج کرد، به همانجا بايد رفت. خلق باشد

نيست که مثًال نخست در ميان طبقه کارگر پايگاه ايجاد کنيم، آنها را بسيج کنيم و ی هيچ لزومستهاکموني مبارزه خود را به توانيم یز همين امروز ماگر الزم باشد ما ا. بعد مبارزه خود را به روستاها منتقل کنيم

که مسئله خروج به یهنگام. ست دارد که قابل ذکر ایئ مائو در اين مورد اشاره. روستاها نيز بکشانيم و شود ی بودند که بدين ترتيب از نقش طبقه کارگر کاسته می ناراضیا روستاها در چين طرح شده بود عده

مهم اين است که خلق را بسيج کرد، مهم اين است که مبارزه مسلحانه ! چه باک: "گويد یمائو در جواب م تواند یچرا چين سرخ م" ( داشته باشد؟ی نقش کمتری دارد که طبقه کارگر از لحاظ کمیچه اهميت. کرد

)وجود داشته باشد؟ یا به مبارزه دست،ی گروهها قبل از تشکل حزبیدر شرايط کنون. شود ی بس مهم مطرح میا در اينجا نکته هر گروه یا در چنين مبارزه. تمام خلق استیها و مبين خواستهکند ی که بر تمام خلق تکيه مزنند یم

بهتر و یپس از لحاظ سازمانده. شرکت داشته باشدتواند ی چه کمونيست و چه غيرکمونيست، م،یانقالبين گروهها در چهارچوب يک جبهه واحد اتحاد تمام ا،ی انقالبیتر مبارزه، از لحاظ وحدت نيروها وسيع

یبدين ترتيب اتحاد تمام گروهها و سازمانها. گردد یناپذير م اجتنابی در پروسه مبارزه امر،یضدامپرياليست است ی را، چه در شهر و چه در روستا، بپذيرند، امرحانه مبارزه مسلی که مشی و ضدامپرياليستیانقالب

ايجاد جبهه واحد قبل از . در چهارچوب حزب طبقه کارگری پرولتریحاد نيروها از اتتر یتر و فور بسيار مبرم یا اگر طبقه کارگر صرفًا در بطن يک مبارزه توده. گيرد یايجاد حزب طبقه کارگر در دستور روز انقالبيون قرار م

نطفه یست پس حزب طبقه کارگر در بطن جبهه واحد ضدامپرياليکند، ی پيدا می تشکل و خودآگاهسلحانهم پرولتاريا و ادامه انقالب ی و آنگاه شکل مشخص پيدا خواهد کرد که امر تامين هژمونکند ی و رشد مبندد یم

. مشخص و مبرم در دستور روز قرار گيردیبه شکل در خارج از کشور در مورد ايجاد حزب طبقه ی ايرانیلنينيستها- از مارکسيستیا ارگان عده" کمونيست"

و متناظر با ساختمان ارتش ی است طوالنیا که ؛ ساختمان حزب پروسهکند ی بيان میرستکارگر به د را یاما چه راه. ت نيسی به داشتن يک حزب سرتاسری آغاز مبارزه مسلحانه نيازی و اينکه برایا توده

جاد رزمنده در روستاها، واداشتن دهقانان به قيام مسلحانه، ايیها ايجاد هستهکند؟ یپيشنهاد م

Page 58: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com K 4

وار اين و گسترش موجیدر مورد ايجاد پايگاه انقالب. وار اين پايگاهها و گسترش موجی انقالبیپايگاهها بکنيم چه به هيچوجه مشخص نيست ی قطعر اظهار نظی کالمی حتدهيم یپايگاهها ما به خود اجازه نم

آنچه . ه مشخصًا چگونه باشد مبارزی پيش آيد و رشد بعدیکه پس از پا گرفتن مبارزه مسلحانه چه شرايطهمانطور . رزمنده در روستاها و واداشتن دهقانان به قيام استیها در برابر ما قرار دارد مسئله ايجاد هسته غيرمسلحانه در روستاها هسته ايجاد کرد و نه ی به نحوتوان یکه در خود مقاله مفصًال بيان شده نه م

مقابله با ی باز برایام واداشت و تازه در صورت بروز چنين قيام دهقانان را به قيی با کار سياستوان یمدر هر حال . نيمه دوم قرن بيستم، احتياج به پيشاهنگ مسلح استیدشمن سر تا پا مسلح به سالحها

.ناپذير است اجتنابی مسلح امرپيشاهنگلزوم بلکه صحبت بر . لنينيسم نيست- مارکسيسمی صحبت از انکار عموميت اصول کلکنيم ی باز تاکيد م-) ١٠(

. دبره از طرف ديگر استی ما از اين اصول از يک طرف و درک ناقص از تزهایسر درک دگماتيک و سطح تئوريک جنبش ی به نيازهایگوي پاسخی بيان بهتر مطلب بايد گفت که اگر يک قرن پيش برای برا-) ١١(

تئوريک، محتاج ی به نيازهایگوي دانش وسيع و پاسخ چون مارکس الزم بودند، با آن ی کسان،یکمونيست ی است، رهنمود کلشده انقالب روشن ی بود، امروز چنين نيست، چرا که محتویکار تئوريک وسيع و طوالن

اما . دارد تا کار تئوريکی بستگی خاص انقالب بيشتر با عمل انقالبیعمل به دست آمده و تدوين تئور .و خاص انقالب کمتر نشده است عام یمسلمًا نياز به تئور

درباره تبعيت سياست از اقتصاد جهل خود را یاکونوميستها با استناد به حقايق کل: "گويد ی لنين م-) ١٢(

."نمودند ی میپوش پردهی آنیدر مورد وظايف سياس مر مسئله اين است که در ا. استی يک هدف مسلم و لزوم آن يک حقيقت کل،یتسخير قدرت سياس

به اين نياز و تعيين راه یگوي پاسخیحال اگر به جا. کننده است تعيينی چه چيزیتسخير قدرت سياس ش، ارتی است نه نابودیمشخص عمل و شيوه عمده مبارزه بياييم و بگوييم هدف تسخير قدرت سياس

ايم کردهیگوئيهاي ی، کل...بايد دخالت جامع در تمام سطوح کرد، از تمام اشکال مبارزه استفاده کرد و غيره . و جهل سياسيمان پنهان استیشهامت ی ب،یلياقت یکه در پشت آن ب

" ادگار رودريگز. "رسد ی به نظر می دبره ضروری آنکه دبره توجيه نشده باشد، اشاره به خطاهای برا-) ١٣(

: شمارد ی دبره را چنين بر میخطاها" التينی آمريکایتجربه ونزوئال و بحران در نهضت انقالب"در مقاله خود مبارزه ی دادن به جنبه کاتاليزوربها پر ،ی و القاء يک ديد خود به خودیدست کم گرفتن امر سازمانده

از تعميم ی ناشتواند یبه نظر ما تمام اينها م. مبارزهی و تدارکاتیمسلحانه و کم بها دادن به امور مقدمات در مورد رابطه شهر و یچنين خطائ. التين باشدی واقعيت آمريکا انقالب کوبا بر سراسری فرعیها جنبه

شود ی را مرتکب میبدين ترتيب دبره همان خطائ. نيز مشهود استعمل و یروستا، حزب و چريک، تئور یگيريها که سمتدهد ی که خود نشان میمثًال دبره در حال. یساز دگم: دهد یکه خود مورد انتقاد قرار م

ی است، اختالفی از يک اختالف اصولی رابطه حزب و چريک يا شهر و روستا در حقيقت ناشمختلف در بارهکننده ، نه شاخه تعيين" گرفتن استی حزبی ديگر از فعاليتهایا چون شاخه" را ی از جنگ چريکیکه ناش

کنند؛ یپيدا م فعاليت که اشکال ديگر تنها در رابطه با آن و در کادر آن اهميت یفعاليت، نه چهارچوب اساس شهر و روستا و ساخت و بطه در مورد رایساز به قالبکند ی و شروع مرود یبا اين همه اين نکته از يادش م

یاين که رهبر. معادل استیروستا با پرولتاريا و شهر با بورژواز: یپرداخت يک رشته مفاهيم متافيزيک از شهرنشين بودن آن یجز است، نه ناش عای جنگ چريکیشهرنشين از درک اهميت مسائل و دشواريها

.کننده است به منزله راه تعيينی چريکجنگ است و آن دست کم گرفتن ی از يک اعتقاد اصولیبلکه ناش خود ی که بايد بدان توجه داشت، اين است که ما کتاب دبره را در رابطه با شرايط خود و نيازهایا اما نکته

کننده بوده و تعيينی ما اساسیايم که برا از کتاب تکيه کردهینها بر مواردايم و ت قرار دادهیمورد بررس ی التين، اساسًا جنبش انقالبیآمريکا مشخص بين شرايط ميهن ما و یگذشته از يک رشته تفاوتها. است

توجه با آن کتاب دبره را بدون توانيم یتر از ايران است و بدين ترتيب ما کامًال نم التين پيشرفتهیدر آمريکادر . مبارزه را در نظر گرفتی مورد پر بها دادن به جنبه کاتاليزورتوان یمثًال م. قرار دهيمیشرايط مورد بررس

که به دنبال انقالب کوبا تجربيات متنوع مبارزه مسلحانه ) سال نوشته شدن کتاب دبره (١٩۶٧ التين یآمريکا مداوم شايد پر بها دادن و بها دادن به جنبه یها یثبات یرا از سر گذرانده است، در منطقه کودتاها و ب

پيشرفته انقالبيون یببا توجه به تشکل نس (ی مبارزه مسلحانه و کم بهادادن به امر سازماندهیکاتاليزور که به اصطالح یاما در ايران در کشور. فاحش باشدیيک خطا) در سازمانها و احزاب در مقايسه با ايران

ناپذير هجده ساله، در با اختناق ظاهرًا خدشهیدر اقيانوس متالطم نام گرفته، در کشور" جزيره ثبات" ی الزم را به جنبه کاتاليزوری نابود شود، بايد بهاايد بی هر گونه تشکلیناپذير که با خشونت توصيفیکشور

Page 59: ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ · 1 A ﻪﻧﺎﺤﻠﺴﻣ هزرﺎﺒﻣ ﻚﻴﺘﻛﺎﺗ ﻢﻫ ، يﮋﺗاﺮﺘﺳا ﻢﻫ ﻩدازﺪﻤﺣا

www.siahkal.com K 5

و يا در مورد . کننده است نو برانگيزنده و اميد دهنده مبارزه داده شود و اساسًا اين جنبه مبارزه اينک تعيي برخوردارند، مبارزه ی معينی همانطور که در آنجا انقالبيون از تشکل و سازمانده،یتشکل و سازمانده

انقالبيون و ی تشکل و سازماندهی قابل قياس با سطح کلیمسلحانه هم بايد با شکل و سازمانده .مبارزين آنجا برخوردار باشد

پايان