:رازورزيدرباره ي مجموعه ي

آغاز كنيم. ميتر در اوستا به معناي عهد و پيمان به كار رفته و از او همچون نگاه ميثر) ميترا،مهر، شرح رازورزي را بايد با شرح مختصر واژه ي ميتر (توان پاسباني جهاني را بيابد و در اوستا آمده است براي آن كهو دروغ گويان در تكاپو است. باني ياد مي شود كه براي بر انداختن پيمان شكنان

. پوشيدن مزدا اهورا هزار گوش و هزار چشم به او بخشيده است. پاسباني از پيمان و رازپوشي مهم ترين اركان انديشه ي عرفاني باستاني ايراني اندز تا پيش از بستن پيمان با پير بيگانه آن هم سالكي كه خود نيرازي كه سالك از آن آگاه است ليكن رخصت فاش ساختن براي بيگانگان را ندارد.

آن كه در اين حلقه نيست چيزي از اين سنت كهن در تمامي ادوار يكي از اركان جدايي ناپذير عرفان ايراني به حساب مي آيد. قلمداد مي شد. . اگر آن در ادبيات فارسي جستجو كنيد كافي است مهر مهري را –ن از بازگويي آن مهر مي كند ادرون حلقه نمي داند و چون به حلقه در آمد ده

خالصه كرد: اگر رازپوش چنين ، موقعيت سالك با چنين سنتي را مي توان در جمله اي ساده چه شرح داده شد را به عنوان يك سنت در نظر گيريمد به خودي، از در سازو كاري خوسالك آگاهي اي از اين دست را از سوي پير دريافت نخواهد كرد بلكه ر و راست باشي آگاهي خواهي يافت.

رازي كه به دليل ناگفتني بودن اش ناگفتني است و نه به واسطه ي پيچيدگي اش. خود را نمايان خواهد ساخت. ش را اين مجموعه مخاطبان ن كه معناي اثر چه مي تواند باشد.فارغ از آ به كار گرفته شده؛ اين سنت به عنوان دستور زبان» رازورزي«عه ي در مجمو

كار خود را » رازورزي«قلمداد مي كند. -بيرون آنيا درون حلقه و –بر پايه ي ميزان آشنايي آنان با قسمت هاي مختلف مجموعه بيگانه يا محرم متن اندك ليكن اندك معنا مي بخشيدند. متني كهن آثار خود را به واسطه ي پاره اي از هر يك ازمتون كهن آغاز كرد بدين ترتيب كه ارجاع به

از متون چنان برمي آيد كه در زماني نا كه گاه نگارنده ي آن ها براي مخاطبان آشناست و گاه هاي كهن جاي خود را به متن هايي تازه مي دهند  معلوم نوشته شده اند.