زیرفکردلادج -...

ناصرصبحی ند توی نشی کند و می میحکم درش را م زن چا هوبادودستتیربرقکندهشد ایکهبرایگذاشتن چاله اند. مسئول گرد به چاله برمی اف راک و سنگ اطر خا گم می« : زند می که سروان است، داد می نتظاروی ا نی بلندش« : هد د جوانی دستور می گروهبان بعد به». پاشوک را با نوک پا، خا د و شوک زن می نزدی گروهبان». کن گوید: سروان می». بلند شو« : د سمت زن کن شوت می زن». وی چشمت زنم ت می وگرنه به خدا اسپری پا شو« ». شمپانمی کشیهمُ شم.ب .پانمی بزن«: هد د جوابمیانبهگروهب». اسپریبزن«: گویدگروهبانمی سروانبه دارد و بهک سنگ برمی دارد. زن یز برمی سمت زن خی وبارهچندسنگ .دوبارهود کندگروهبانپرتمی سمت خشمگین بهد. سروان کن گروهبان پرت می به سمت آورد.رون میش بی را از جیب ود. اسپری رت زن می سم گرفته. یک زن و یک یش را در دستن هم اسپر گروهبا کنندند به چاله و شروع می رسانن را می پیرزن خودشای را له. سروان اسپر سنگ توی چاتن خاک و به ریخشسته. زن که توی چاله ن صورت زنی پاشد توی می ماشیند ا ننک مییشه عیی روی ش د و اسپر عینک دار پهلوت سرش است، به اندامی که پشوچکاگهان زن ک نن او رسیده.سپری به چشما افشره ان. گویا افتد زمی می زند:کی داد می کنند. یدن میروع به جیغ کشیان ش زن می داد نتظاروی ا رو به نیان از زن چندتا». غش کرد« سروان یک» اورژانسگ بزن ش. زن شتیُ ک« : ند زن می گوید: سر زن و میی آید با زندو می بهتش می لحظهش و زنانی که د از زن بیهو پاسارگا . عکاس» پاشو« متعکاس گیرد.سروانبهستندعکسمی اطرافشهس دوربین را کند که سعی می آورد و درحالی می هجوم . دوربین روم عکس نگیر گگه نمی م« : زندرد، داد می بگی گردد هد. سروان برمی د را نمی عکاس دوربین» بده من بهن دوباره گیرد. سروا دوباره عکس میه برود. عکاس ک دوربین را کند آورد و سعی می میت عکاس هجوم سم سینه کوبد توی شود. با کف دست میوفق نمی بگیرد. م تیرچراغ«: زندلدادمیندهجرثقیروبهران .سروان عکاس درجه90 رزن با کمری کهک پی ی». صب کنق رو ن بر دوست داری گه ماشینتو ا« : گویدنده می ، به ران خم شده». شکنم هاشوباسنگمییشه گرنهخودمش ینجابروو ازا اراستیکهقر .روستایکفریزاستنجاروستای ای ما اث شود اسه احد شن و ما اش یک معدنکی در نزدیتا معترض هستند. دم روس مر لب مرز ن وضعیتت به ای کفریز نسب هالی اعتراض ا ا کرده و تجمع است که اوج پید ما مدتی زه نیست ا تایزمنتشر ری،درفضایمجازین ندارشانجلویفرما اخی هالی ادی از ا رویم و با تعده به روستا می شد چهارشنب طوره یا آن کارخانمه از احداث این کنیم. ه صحبت می تی و . آلودگی صو راضی هستند ، ناد،معدن گوین که میکی و نزدی ز روستا به معدن ا و برقردن آبحتمال ب ا غبار، هالی یل اعتراض ا نه از جمله د یم رودخا معدن به حر است. هالی معترض با ادی از ا یوار موتور آب، تعد کنار د صد شاید جلوتر، کمی کنند. می صحبت نتظامی ا موران ما درو هخاکیچندخوخانه،دوطرفجاد قدمبعدازآخرینرق دهراقحجا اندوبهاصط یستاده ادیمردامراهتعده به نزدیکک روستایحب معدن از ی صا را هاد. آن ان کردهجرایست. ما مشخص بحرانی اضعیت به طور آورده. و تفاقفته قبل ا ه وسایل معدن که سه آتش زدن برخی هالی معتقدند صاحبنش است. ا یل تکی از د فتاده، ی ا بهالی، آتش زده و تخریب اهی نمایظلوم معدن برای م ین کاری معتقدند ان خواجویش ولی محافظا وسایلحل تجمع، تر از م دور متر600 ود ه است. حد هالی بود اد. این ر بگذارن کا یک معدن را دو تیر برق نزد ار است قر هالیمانعکارشوند.صاحبنگذارندا ندتا ا محافظانآمده رویم . به سراغش می یستاده ده است جاعدن، سمت را م هد. د رجاع مین ا دستا را به دا کند و ماصاحبه نمی ما م ا دوربین، عکاس یدن و با دن ا ز محافظاد نفر ا چن در صورت کنندد می و تهدی محاصره یه را نشر خودش را را شکسته و ، دوربینش عکس گرفتنع ما کفریز به جمس شوراییند. ری زنتک می کسزا نایس شورا ز محافظان به ری . دو نفر ا آید می کند جو را آرام شورا سعی مییس گویند. ری می ارد.ی ند ما سود کند ا60 تا50 ود رویم. حد هالی می به جمع اروید، با مسئول نی هستنترشان زن نفر که بیش کنند. او در محل صحبت می نتظامی حاضر ا ا برداشته.یکت اسمش ر . اتن سروان است هما نتظامیرویا نی داراناودرجه هیچکدامازافسرهن با ند. سروایکت اسم ندار ویژه اتروهای و نی گویم .میهستیم شودغریبهدنمامتوجهمی دی حضور مخالف بروید. گوید می تحکم با نگاریم. خبرنش هستیم و اگر گوید ما باعث ت ماست و می نتظامیروی اد فرمانده نیم بای بمانی خواهیم می یدن ما هم از دردم هد. مجازه دن ا دستا دا یا هامعتقدندماطرفصاحبد.آنیهستن عصبانردم ایم اغاورفتهناولبهسرعدنهستیمچو مضی را که ند. پاسخ هر معتر ا کرده فه وان را ک سر تاکیدد. سروان شونضافه می ا معترض دیگر هد، چند د میند، قدمی جلوتر هستی که ز جای ید ا هالی نبا کند ا مین داده، دستگیر دستامی که داروند وگرنه طبق حک ببینند.ن را ب دستا حکم دا خواهند هالی می شوند. ا می شود برخین باعث می است و همیتنویس حکم دسمهدصاحبمعدنه هامعتقدند.آنن حکمراجعلیبدان ا خریده است. ر گوید: میردمالی به مکی از اهن ی در همین حی». قروبگذارنتیرچراغبرجامشغولکردنتارواینشما« ز شانه خاکین، ا ز زنا ادی ا تعد شودن حرف باعث می ای تیر چراغ برق بروند.ت محل نصب به سم کنار جاده به او روند تا غ صاحب معدن می لی به سرا ها برخی از ا ادیافظان صاحب معدن جلوی تعد اعتراض کنند. محن سفید پوشیده، با پیراه یشان کهکی از ارند. ی گی را میانکی از زنرد. ی گی می فیلم هالیی همراهش از ا گوش . زن او را تهدید گیرد می شود. بحث با معترض می آورم. رت را در می گوید که پد کند و میت می به شکای کند به فحاشی. د و شروع می شو محافظ عصبانی مینروبا تومه ه«: زند میدادمی نتظارویانی موران جلویما هند. د نمیشان ن واکنشی موران ما». کشمغ می تی فیلمان در حال سفید همچن فظ پیراهن محا کند. می اعتراض می نتظا مور است. زن به ما گرفتن ام به دردش هیره. بگیره گ نمی نه، فیلم« : گوید مامور می به مردست. مامورن معترض ا ، همچنا زن». خوره نمی پاکد فیلم را گوی هد و او می ددپوش تذکر می سفی به سروان اعتراض باررض است و این هنوز معت کردم. زن گوید:رد و می گی ان گوشی جوان را می کند. سرو می». کنمروپاکمیفیلمخودم« گیردرااوجمیماج ن ادامه دارد.ی محل و محافظا هال بحث بین ادان اهل ما چن و معترض هستند ا خشمگین هالی ان. برخی از ؛ جز دو یا سه نفرشایستندیک نسزای رک نا هایسزا به نا ر رات فحاشی کرده و کا محافظان به شد است،ه شدت عصبانی ب شان کهکی یند. کشان ناموسی میکلدرشتیدارد کند.هیدمیمرگتهدی لیرابه ها رها دوبا ود. دو نفر رش می پیکیزی فیری ز درگی تا مر و چند بارهنزدیکاست بارک ماهر ارنداهمینوضعیتراد دیگرهم .دو کنندظامیدخالتمیانت مورانریآغازشود،ما درگی اگرفتهوهیکلرمردقویکمربندچندبار موران زما نفرا کشند. اوراعقبمی گردانی،تاسربرمیبارهر ینجاستکه لبا نکتهجاش نزدیک بوده با که تا چند لحظه پیی کسانی بین می لی انداخته هاکی از ا گردن ی ، دست در گیر شوند هالی در ا هالی ا را جمع کنید. ا کنند که ماجرت می و او را نصحی هستندمسایه ما ه وت ا ز دو روستای متفان ا و محافظاری دنبال درگی را هالی آشکاسند. ا شنا را می و یکدیگرهدید قناعتشان و ت خط و نم بهد و محافظان هیستن ن. کنند مین در حالذکرات سروان توجه به تان بدو زنیچراغبرقهستند.محلنصبتیرهاشرویبهسمت پی زم باشد بود که اگر بار قسم خورده پیشتر چند سروان گیرد با شرحاس می و با فردی تم کند. ا میراندازی تی کند. می تکلیف کسب وضعیت،ندهجرثقیلقوران ملتیرچراغبرلیحاندهتری راند. سروان ان یستاده نی ا فغا گر ا چهار یا پنج کارمراه ه بهنند. یک سنگ به را نصب کد که تیر ده دستور می گیرد. می شود. بحث لفظی بال پرت می سمت جرثقی چندد. سروانشین ن چاله می توی رود وان میکی از زن یش بدهکار شود. زن گوش هد بلند د بار به زن دستور می ارد.ری ند آورد. تاثیرون می وان کلتش را بیت. سر نیس ااجراکنم.دستوررست.منبایدونا قان«: گوید سروانمی». ندستورداده دستا داجراپایانما روی بانی هالی ادامهدارد.بیناان هاهمچناکش کش ماستکهکارتمامشخصاست مانا نتظامیومحافظا احاملتیرلیصبخواهندشد.هرچندتریرهایبرقن وتی فته. جرثقیل هالی رداختن اگ ان سن چراغ برق از ترس کند.ر جلوتر توقف می ما چند مت برود ا خواهد می هم رسد. سر می دد. اورژانس هم هد برگر د ان دستور می سرو میرآبادشول، معبورازا .هنگاسمتسیرجان گردیم برمی به نده عقب بینیم که دق را می مل تیرچراغ برلی حا تری گردد.بازمی سمتکفریز همعدنازظرفیتآبستفادلاحتما مجوزمعدن،ا دخانه، آلودگی یم روکی معدن به حرق روستا، نزدی و بر دستان توجهی دا بی دعای لیت معدن و ا ز فعاشی ا نا هالیی ا هان، از جمله اعتراض سیرجان به معترضاجرا، به سراغ شدن ما ای روشن کفریز است. بر روستای ایم. رفته مرتبط ن مسئوجارت: ، معدن و تیس اداره صنعت ری مجوزدارد از نظر« : گوید موجز می تاه و معباس شهبا کو غ یش را مجوزهامه . صاحب معدن ه ارد ره ما مشکلی ند ادا آقای مهندس را به مات شهر و استع مجوزهامه دارد. ه». اممداده ندارهگلری؛معاونفرما بی یتشدهاست بطرعاضوا عایت حریم ز روستا، رصله معدن ا رعایت فا های غدغهن، از د گی توسط معد یجاد آلود نه و ا رودخا دارد ضوابط رسولیان تاکیدست. اکبر ین روستا لی ا ها ا و ادامهدن رعایت شده توسط مع زیست محیطحمودآبادی؛ کارشناسدرضا محمی را به م گوی پاسخ یم روستا و عایت حرحمودآبادی ر کند. م اداره واگذار میزی هاچییروستای اگر«: کندضافهمییدوا تای نهرا رودخا». است خواهی زیاده گویند، می گیتوسطمعدن یجادآلود دیدرمورداحمودآبا م صنعت به این کند. ما بحث آلودگی فرق می« : گوید میبینیمبهکارکند.بعدبیمشروع گویومی دهیم مجوزمی آلودگی نه؟ اگر مشکل رد یا آلودگی دا د و غبار و آیا گرایند و دگاه بین دا مسئوخطار بدهیم و ید اشت، با دا» ابگیرند جلویکاررن مجاز ، میزا هالیی ا هاگر از نگرانی دیکی یحمودآبادی نه است. م ز کف رودخاسه اشت ما بردا اشت کند. یک متر برد ز است معدن مجا« : گوید میر برداشتشتر از یک مت له است. اگر بی سا مجوزشان یک». شوددنمیسالبعدتمدی کند،مجوزشبرای معدن از آب شرب دهیم درجازه نمی ا شودستفاده ا که مجاورت معدن و دارد تاکید احمدی علیستفاده زه اجا به معدن ا شود روستا، باعث نمی چاه آب دهیمجازه نمیچ معدنی ا هی به« : از آب شرب داده شود معدن دانم نمید. منستفاده کنب در صنعت ا از آب شر آب نداریم اص ما ما کند ا تامین آب را ز کجا خواهد ا میستوبا دا هازیا .مصرفآباینعدنبدهیم بهم بخواهیم .معدن اردهمخوانیند کنیم برداشتمیندبیکهما میزا». انهبگیرد هجداگ بایدمجوزچا رد مناقشهکی از موا کفریز، ی درث چاه جدید احدایم آب روستا ین کار با هدف تقس لی معتقدند ا ها است. ا احداث ما با« : گوید می . احمدی شود می نجام معدن ا با بدهیم و همه کفریز آب خواستیم هم بد می چاه جدی ز خودشانگذاشتند. ا هالی ن ا ماین دست ا پای به روستای را آتش های ما لوله رها و آمدند موتو ند وی کردرهای تفسی». بگوباشند یدجوانهمبا ند.ا زد آتش زدن موتورها د راسخ دارد که عتقا احمدی اشآیامدرکمستندمقابلپرس دهودر هالیبو بهدستا .وقتیمثیمآتشبزنیم ماکهنرفت«: گویدد،می همدارین هم کنی و ماط من پارک می حی را تویا ماشینت شمبیند،غیر ب گرماشینآسیبکن،اجاپارکنشماین گفتهباشد؟ اظهر کرده با ر را ین کا تواند ا از من چه کسی می». دیگر است الشمس منطقهظرفیتزدنسهمنقداستایندیمعت احمن ظرفیت، ای ین با برا رد. بنا را هم دا چاهار حلقه یا حتا چهود آب مواجها کمب هالی ب آید که چرا اش مین سوال پی این مشکل دارد. به شاچاه« : هد د و پاسخ می هستند؟ اابهما .منتهابجاکنیم هراج هیمچا خوالمامی همیندلی». ا اجرا کنیم مان ر و طرح پروژه ند که ادجازه ند ا دهیم نمی مجوز ه مجوز آبحتیاج ب ه برای معدن ا زدن چا ها به آن« : گویدن ابتدا میسدی هما ای دارد. ا منطقهستفاده راه معدن، ا تنها براین بنا». دهیمجوز چاه نمی م ر باشد معدن اگر قرا« : گوید می است. اسدی ز چاه روستا اداری ا خرید آن میزان آب ر ه کند، بایستفاد ا ز چاه روستا ا وسه اداریه یک پر تغییر نوع مصرف داده شود ک کند و شن و ماسه یک معدن دانم براید می دارد. بعی قانونی و». کاریکندینهباشدتاچن دیداشت قتصا صرفها و درشته باشد ر دا ین کا ار به ا اگر معدن اصر ما ا نوع« : گوید مید، چه؟ اسدیت حفر چاه جدی صورستفاده بلیت ایچ وجه قا ه است و به مصرف چاه، شرب برای صنعت و ارد که مث را ند دیگر های برای بخش». شود نمیزیاصینچیترکزدهشود.چنربمش شق: ربطی ه بر داری ادارره بر بهیس اداره ری ارد ندحتمال لی مربوط به ا های ا هاکی از اعتراض ی معدن است.ق روستا بارک شدن ظرفیت بر مشت روز با نیست و هر روستا هم کافی که برایتی ظرفی گوید:میگریزدین،چی ماحسنتدینمواجهاستا نوسا ارد.کاریبهروستاند گذارند.اصترانسمی برایمعدن« هالیل ام تا به حا نوسانات ه وز برق و ر د قطعی هر در مورایند وا بیایت کنند ی ند. قانونا باید شک مراجعه نکرد به ما رسی ا برا هم فور ژ است. م ولتا افت ینجاند که ا ع ده اط». دهیمنرامی شاجواب کنیمو میی در مورد مشکل هالی ا دعاقد است ادین معت ت ماناصلی های ند.خطشایعهکرد اینرا«: نهاست برق،بها دانیم،کهنمیزی شوددرموردچیشکلندارند.نمی کهم زده نشودد آن معدن خواهن ها میم. اینظر کنیظهار ن ا امروز هیچ ند وگرنه ما تا به ا کردهانهق را به و مشکل بر». نداشتیم جاقدرآنیازمشکلبر گزارش پیدا ها ز عامل آتش زدنی ا های سرنخ شده نیاست. دستاکفریز،دا هالییا هاازدلخوریکی ی ما نشده ا شان یدن دستان حاضر به د دا گویند ها می آنرقانونیبهصورتغیادیتزیجمعی«: گوید دستانمی دا نفر5 ودایند.حد تانبیدگانمایند.گفتیمنجمعداشتن تد آمدندعتم ، دهیار، م از شوراد هم بیشترماینده و شای نوص دیم. در خصا هم صحبت کر و یک ساعت هم ب توجیه شدند که اشتند، حضوریراداتی که د لب و ای مطام که ز مطالب هست. بعضی ا قابل توجه نی شان نگرانی ذلک، نهایتا مثالک دارد و ان گرد و خا گفتند معد می ر شدهی که صاد ا پروانهدیم که چون نتیجه رسی به این زم بوده است، مات از استع نی و پس ز مرجع قانو ادین کار تولی را به عنوا جلوی کار معدن توانیما نمی مرمنطقی به صورت غیشخاص یک عده اریم. حا بگیتازجرایمزاحم کنند.مجادمیزاحمتای ارندم دست با می مکلف ا نتظاروی ا د است و نی مشهو». کندخورد هابر آنویس بودن حکم ن رز در مورد دست و نیک یجاده جعلی بودن را ا شایب هالی که برای ا جلبه کتبی و ورت و الزامی بضر« : گوید کرده بود، میموردی نویسهمت.دستحکمنیس چاپیبودن». ارد ند هالیتوسطیا دها دایرادارانتاکید دادستحتمالدرموردا هشدهوسخدادجعمربوطهپا مرا در« : گوید ر معدن می ده از آب شرب دستفا ای صحبتب روستایا آب و فاض هالی ب حضور ا نه بها یک قطره آب شرب شد و گفتند ما حتا ب». خواهیمدادیم،نه ده معدنمی های شدن لوله رز در مورد آتش زده و نیک گویند هالی می ا« : گویدل معدن می آب و وسایاینبودکهاینموضوع یشانیا دعانیست.ا کارمانکتهوانرابهعنداین خواهنگیاستومی ساخت های لولهد. پرونده هالی حساب کنن برای ا منفی عاتت پلیس اط ، دس ند آتش زده بود آبی که ند کهم به دست آوردی ه های است. یک سرنخ». رسدبهکجامیبینیمب ءا شا ان دن آوردنرقانونی بوا غی ی رز در مورد قانونی و نیک با توجه« : گویدافظان توسط صاحب معدن می مح ز وسایل وظت ای حفا ده و برا فتا ا تفاقاتی که آنجا به ا». اردعقانونیندآوردهاست.منگهبانجهیزاتن تز این افراد ودآمی تهدی رفتارهای د برخی در مور اوتهدید اگرکسی«: گویددرکنارجادهروستامی یستادن ای خواجوین که آقای ایت کند ولیاید شکای شده بی م کند، تاوصی استخداگهبان خص برای حفظ اموالش نشتهباشند،حضوریا ایندامجرمانه هارفتاریکهآن زمان». ارد ند مانعی شان یستادن اعکنیدقان لیرا ها ا ون تاکید حاکمیت قانز روی کفریس شورایی ری اگرفتهمعدنمجوزهایشرینقبولداردکه دارد.همچنا هم بین م« : هم باید قانع شوندردمقد است م ما معت ا گوید حق دستان میر کردیم. دا بنده خدا گیردم و این م ز اعتراض و مشکلردم باحب معدن است ولی م با صاابجاشودیاخرهمعدنیاج شوند.بایدبا رندوقانعنمی دا». رعایتکند یلرا مساشون ت تاکن که آیا صاحب معدن در مورد این او ر مسجد محل یا یک جلسه د گزاری کرده از طریق برع کند، قانن را یشا زی و ا عتمادساردم ا ، در میان م شوراردم حرف زد اعتراضی م فقط یکبار در تجمع« : گوید می». ید،نه گویامیلیکهشم مابهشک اجارت ، معدن و ت اداره صنعت گوید بهبانی می شی تر ازن کمی دور مکان معد که در صورت ا اند زده نامه اده. او دروز پاسخی ند هن این اداره ما اث شود ا احد روستاق در روستاود مشکل برر نبنی برق مبی اداره ب دعا مورد ا ما هم زدیم ا . نامه ژ داریم ولتا مشکل افت ما« : گوید می قطع شد و های برقشته. حتا چند بار سیمری ندا تاثی». نیامدند اص ما گزارشدادیما ها و وسایلام آتش زدن لوله نی در مورد اته شیبا ند و نام کرد لی را بد ها ا« : گوید هالی می معدن توسط ا ما ارند... واردم اگر اعتراضی د م طوری شد که مث یکاینریستارپیگیخواهزدیمونام دستانهمیدا پیشآقا پیش آمده،ستا موردی دم رو برای مر شدیم. حا مورد مشخص اص است. قانونی شان اعتراض ارند و اعتراض د بگویدی خواجویست. آقای ا کرده ا ین کار رست کی ا نی یشانره از معدن اک پیچ و مه آیا حتا ی ر این مدت د فی کرده؟ کار خالی آمده و مث کسی از اه گم شده یا با آقای چه کسیا نیست. حا دم روست مر آتش زدن کار دانم ولیی داشته نمی روستا دشمنردم یا می خواجویا روستا و را پیدا کنند تن، آن فرد مسئو ر داریم نتظا ا». مبدنامنشوند مرد اندتحریکشده هالی ا رویرفتارنیقداستکلیت نژادمعت ایران سرهنگ که به اینشاره ا ما با نونی بوده ا وقایع کفریز قا نتظامی در ارابطه ،باتاکیدبرپیشبیاد تیستگاهیمشکمکنا م شهر، بابت با نشریات سیرجان نتظامیروی ا مثبت نیار پاسارگادا خبرنگ نیرو ب این موران ز ماکی اخورد ی بر هد.شان د ر خود را ن کند تا سعه صد عذرخواهی می کفریز، قایل داده در های رخ د اعتراض نژاد در مور ایران لوح به د ساده یک عده از افرا« : ن استجود مغرضا به و .افرادمغرض تحریک شدندک سریافراد توسط ی نوعیازی امتی یک خواهند می متاسفانه که هستند آنجا خاصیعمرانیوکاریکمافرادجلوی پسندی نمی اص بگیرند.ماد.صاحبمعدن د،بگیرن زمرادارمجوزهای صنعتیکه شان دری شدند. پرونده د هم شناسای کی است و افرا شا». رسی است حال بری در حوزه قضای نتظامی در موران ا کنش ما ه وا در مورد نحو او نتظامیروی ا در کار نی« : گویدنی می چنی حوادث این افتد تفاقمیلآنیاتچونمسایهماس مدیریتصحنهم . مامور نباید بگیرد اییم پخته باید تصمور هم و مأم فرستیمکهمیوریهمتندخوباشد.بهمأماساتیو احس خودتان دراسات توانید بر احس تا می کنیمد می تاکی شما توهین شد اگر بهکه آنجا ایند یا صحنه غلبه کنی شوید. ه قانونی شاکی ندهید، بعدش از راشانش ن واکن کنیموسعیمی دهیممیردمحقرابهملیجاهاهم خینی کنند هند هنجارشک بخوا که مگر آندارا کنیم مردم با م». کنیمخورد می شدیدا بر صورت با آنها این که در شدن اسلحه توسط کشیده نژاد در مورد ایران شلیک به معترضانخطار می و دادن ا نتظاروی ا مامور نیست.شما دوربین ا اسلحه داشتن ینها خصلت ا« : گوید می دوربین را روید صحنه می توی و وقتین است هتا همراناست. رکارتاعنیابزارید؛یهعکسبگی آوریدکرونمی بی مو باسمهرا شودهوراست.نمی رکارمامهمابزا اسلحه». بالکارشان فرستاددن صلوات دن افرادیته که آور نکسخ به این د در پا نژا ایران تا مرحله آغاز ر را گاهی کا ز سوی صاحب معدن که ادید تنشان باعث تش حضورش ند و برد جلو میری درگیند توانمداخلهندارند.فقطمی آنافرادحق«: گوید بود،می درند توانن افراد مید. چون ایده کنن بایستند و مشاهد.منبهکننمکمعترضانبهپلیسکی جهتشناساین حق دخالت در هیچ عنوای گفتم که به خواجوی آقای هد یا نجام د ر را ا ند کا تواس میا پلی . یس را نداری کار پلی ساز جا مشکلا حضور شما در آن تواند املی نمی به دلینوظیفهشوراای عضایتبشود.اردمصحبست.بایدبام ا دو خواهند ارند، میی د آشنای با طرفین ما چون ارند ا را د ا شیر اد ر نه افرشته باشند. شاید حتا متاسفاف را دا طر». کنند می هم هالیتهدیدشدنا نتظامیدرموردرویا فرماندهنیندرحضورهصاحبمعد برخیازافرادمنتسب توسطب جلسه جا صورت باید همان« : گوید نتظامی می موران ا ما شاهد بروندواند باید به عن گر شاکی شدن نوشته شود. ا». تبدهندیوشهادجعقضای مرا نتظامی حاضر موران ا ز ماکی ا که ید اینی با تای ویاسش بود، در موردن روی لبز به دوربی مجه در صحنهع، بیشترت وقای از کلی داری تصویربر به جای که چرا این برای«: شد،گفتبسندهمی زمعترضاننتصویرا بهگرفتعمل خاصی ، دستورال مور استختیار مانی که در ا دوربی تا استین به مامور موارد توه اول ثبت لویت اوجود دارد. و رود .چونگاهیفردمیشتهباشدجوددا مدرکمستندو ید بتواند مدرک مامور با کند وه مامور می علیی دعای و ا». ارایهکند مورانسپریتوسطما دهازاستفا نژاددرموردا ایرانیمرجعقضای ،نیازبهحکمجلب درمواردیمثل«: گفتست که باید مور ا ، تشخیص با ما د اسپری ما در مور است ا». هکندستفاد ومازآنادرصورتلزعملو بقدستورال مطا های رغم درخواست ذکر است علی نتها قابل در ااصاحبمعدن،ویحاضرتلفنیب های ریوتماس حضونشد. گوباپاسارگاد و بهگفت@PasargadNews @PasargadNews 3 300099004806 پيامك: جامعه576 شماره| 1398 مهر15 دوشنبه2019 اکتبر7 | 1441 صفر8 » مهدوی استای جامعه ه ز شاخصه امنیت، ا فراگیر شدن« سیرجان نتظامیرویاحترمنی فرماندهیم نژادایرانحمدرضا جنابسرهنگم هستیم. امنیت اری برقر های شما درش ردان ت قد وست باشید. ان حضرت د گزار ز کا دولت کریمه ا در ا نشا ا تعاونــی بــهر بــرق شــایان شــرکت مولــد گســت شــرکتغییــرات آگهــی تســتناد بــه ا14005468735 و شناســه ملــی3941 شــماره ثبــتنضم م1398/02/25 سـالیانه مـورخ عـادیومـی عمجمـع صورتجلسـه مره تعــاون کار و ادا98/06/25 /ص مــورخ98/5865 شــماره بــه نامــه شهرسـتان سـیرجانجتماعـیه ا رفـانتخـابل ای مـدت سـه سـا ذیـل بـراار بـه قـرئتمدیـره هیعضـای ا- الـفیدند: گرد آقــای- 3071879105 اره ملــیســانی بــه شــم خرا حمیدرضــا آقــای- ــره خانــم زه- 3060033234 اره ملــیســانی بــه شــم خرا علیرضــا آقای اصلـیعضایـوان ا بـه عن3060284180 اره ملـیسـانی بـه شـم خراسـانینـم زهـرا خرا و خا3179048816 اره ملـیسـانی بـه شـم خرا رضـا خانـم-ـدل بیالبعضـای علـوان ا بـه عن3060353557 اره ملـی بـه شـمزرس اصلـین بـا بـه عنـوا3071371039 اره ملـیا بـه شـم نصـرت شـهبعضـایـوان ا بـه عن3070958109 اره ملـیا بـه شـمی احمـد شـهب و آقـا صورتهای-یدنـد. جنتخـاب گرد لـی ا مـدت یـک سـال ماـدل بـراییالب عل گرفـت.ارد تصویـب قـر مـور1397 ـی سـال مالان کرمــان مرجــع ثبــت شــرکتها وک اســتد و امــســنا ادارهکل ثبــت ا)616125( ســیرجان تجــاریســات غیــر موس کفریز به احداث معدندم روستایری اعتراض مر از پیگی گزارشی کفریز ال در جد

Upload: others

Post on 28-Jan-2020

4 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: زیرفکردلادج - pasargadnews.irpasargadnews.ir/media/pubs_pdf/576/5ab26c2494052712b8071365cf44b585-3.pdfدنتسم کردم ایآ شسرپ لباقم رد و هدوب یلاها

ناصرصبحیزن چادرش را محکم می کند و می نشیند توی چاله ای که برای گذاشتن تیر برق کنده شده و با دو دست خاک و سنگ اطراف را به چاله برمی گرداند. مسئول نیروی انتظامی که سروان است، داد می زند: »می گم پاشو.« بعد به گروهبان جوانی دستور می دهد: »بلندش کن.« گروهبان نزدیک زن می شود و با نوک پا، خاک را شوت می کند سمت زن: »بلند شو.« سروان می گوید: »پا شو وگرنه به خدا اسپری می زنم توی چشمت.« زن جواب می دهد: »بزن. پا نمی شم. بُکشی هم پا نمی شم.« سروان به گروهبان می گوید: »اسپری بزن.« گروهبان به سمت زن خیز برمی دارد. زن یک سنگ برمی دارد و به سمت گروهبان پرت می کند. دوباره و دوباره چند سنگ به سمت گروهبان پرت می کند. سروان خشمگین به سمت زن می رود. اسپری را از جیبش بیرون می آورد. گروهبان هم اسپریش را در دست گرفته. یک زن و یک پیرزن خودشان را می رسانند به چاله و شروع می کنند به ریختن خاک و سنگ توی چاله. سروان اسپری را می پاشد توی صورت زنی که توی چاله نشسته. زن عینک دارد و اسپری روی شیشه عینک می نشیند اما ناگهان زن کوچک اندامی که پشت سرش است، به پهلو می افتد زمین. گویا افشره اسپری به چشمان او رسیده. زنان شروع به جیغ کشیدن می کنند. یکی داد می زند: »غش کرد.« چندتا از زنان رو به نیروی انتظامی داد می زنند: »ُکشتی ش. زنگ بزن اورژانس« سروان یک لحظه بهتش می زندو می آید باالی سر زن و می گوید: »پاشو«. عکاس پاسارگاد از زن بیهوش و زنانی که اطرافش هستند عکس می گیرد. سروان به سمت عکاس هجوم می آورد و درحالی که سعی می کند دوربین را بگیرد، داد می زند: »مگه نمی گم عکس نگیر. دوربین رو بده من« عکاس دوربین را نمی دهد. سروان برمی گردد که برود. عکاس دوباره عکس می گیرد. سروان دوباره به سمت عکاس هجوم می آورد و سعی می کند دوربین را بگیرد. موفق نمی شود. با کف دست می کوبد توی سینه عکاس.سروان رو به راننده جرثقیل داد می زند: »تیر چراغ برق رو نصب کن.« یک پیرزن با کمری که 90 درجه خم شده، به راننده می گوید: »اگه ماشینتو دوست داری از اینجا برو وگرنه خودم شیشه هاشو با سنگ می شکنم.«اینجا روستای کفریز است. روستایی که قرار است در نزدیکی اش یک معدن شن و ماسه احداث شود اما

مردم روستا معترض هستند. لب مرز

این وضعیت به نسبت کفریز اهالی اعتراض تازه نیست اما مدتی است که اوج پیدا کرده و تجمع اخیرشان جلوی فرمانداری، در فضای مجازی نیز منتشر شد چهارشنبه به روستا می رویم و با تعدادی از اهالی صحبت می کنیم. همه از احداث این کارخانه یا آن طور که می گویند،معدن، ناراضی هستند. آلودگی صوتی و غبار، احتمال بردن آب و برق از روستا به معدن و نزدیکی معدن به حریم رودخانه از جمله دالیل اعتراض اهالی

است. کنار دیوار موتور آب، تعدادی از اهالی معترض با ماموران انتظامی صحبت می کنند. کمی جلوتر، شاید صد قدم بعد از آخرین خانه، دو طرف جاده خاکی چند خودرو به همراه تعدادی مرد ایستاده اند و به اصطالح جاده را قرق کرده اند. آن ها را صاحب معدن از یک روستای نزدیک آورده. وضعیت به طور مشخص بحرانی است. ماجرای آتش زدن برخی وسایل معدن که سه هفته قبل اتفاق افتاده، یکی از دالیل تنش است. اهالی معتقدند صاحب معدن برای مظلوم نمایی و تخریب اهالی، آتش زده به وسایلش ولی محافظان خواجویی معتقدند این کار اهالی بوده است. حدود 600 متر دورتر از محل تجمع، قرار است دو تیر برق نزدیک معدن را کار بگذارند. این محافظان آمده اند تا نگذارند اهالی مانع کار شوند. صاحب معدن، سمت راست جاده ایستاده. به سراغش می رویم اما مصاحبه نمی کند و ما را به دادستان ارجاع می دهد.

چند نفر از محافظان او با دیدن دوربین، عکاس نشریه را محاصره و تهدید می کنند در صورت عکس گرفتن، دوربینش را شکسته و خودش را کتک می زنند. رییس شورای کفریز به جمع ما می آید. دو نفر از محافظان به رییس شورا ناسزا می گویند. رییس شورا سعی می کند جو را آرام

کند اما سودی ندارد.به جمع اهالی می رویم. حدود 50 تا 60 نفر که بیشترشان زن هستند، با مسئول نیروی انتظامی حاضر در محل صحبت می کنند. او همان سروان است. اتیکت اسمش را برداشته. هیچکدام از افسرها و درجه داران نیروی انتظامی و نیروهای ویژه اتیکت اسم ندارند. سروان با دیدن ما متوجه می شود غریبه هستیم. می گویم خبرنگاریم. با تحکم می گوید بروید. مخالف حضور ماست و می گوید ما باعث تنش هستیم و اگر می خواهیم بمانیم باید فرمانده نیروی انتظامی یا دادستان اجازه دهد. مردم هم از دیدن ما عصبانی هستند. آن ها معتقدند ما طرف صاحب معدن هستیم چون اول به سراغ او رفته ایم. مردم سروان را کالفه کرده اند. پاسخ هر معترضی را که

می دهد، چند معترض دیگر اضافه می شوند. سروان تاکید می کند اهالی نباید از جایی که هستند، قدمی جلوتر بروند وگرنه طبق حکمی که دادستان داده، دستگیر می شوند. اهالی می خواهند حکم دادستان را ببینند. حکم دستنویس است و همین باعث می شود برخی حکم را جعلی بدانند. آن ها معتقدند صاحب معدن همه

را خریده است.در همین حین یکی از اهالی به مردم می گوید: »شما رو اینجا مشغول کردن تا تیر چراغ برق رو بگذارن.« این حرف باعث می شود تعدادی از زنان، از شانه خاکی کنار جاده به سمت محل نصب تیر چراغ برق بروند. برخی از اهالی به سراغ صاحب معدن می روند تا به او اعتراض کنند. محافظان صاحب معدن جلوی تعدادی را می گیرند. یکی از ایشان که پیراهن سفید پوشیده، با گوشی همراهش از اهالی فیلم می گیرد. یکی از زنان معترض می شود. بحث باال می گیرد. زن او را تهدید به شکایت می کند و می گوید که پدرت را در می آورم. محافظ عصبانی می شود و شروع می کند به فحاشی. جلوی ماموران نیروی انتظامی داد می زند: »همه تون رو با

تیغ می کشم.« ماموران واکنشی نشان نمی دهند. محافظ پیراهن سفید همچنان در حال فیلم گرفتن است. زن به مامور انتظامی اعتراض می کند. مامور می گوید: »نه، فیلم نمی گیره. بگیره هم به دردش نمی خوره.« زن، همچنان معترض است. مامور به مرد سفیدپوش تذکر می دهد و او می گوید فیلم را پاک کردم. زن هنوز معترض است و این بار به سروان اعتراض می کند. سروان گوشی جوان را می گیرد و می گوید:

»خودم فیلم رو پاک می کنم.« ماجرا اوج می گیرد

بحث بین اهالی محل و محافظان ادامه دارد. اهالی خشمگین و معترض هستند اما چندان اهل ناسزای رکیک نیستند؛ جز دو یا سه نفرشان. برخی از محافظان به شدت فحاشی کرده و کار را به ناسزاهای ناموسی می کشانند. یکی شان که به شدت عصبانی است، دوباره اهالی را به مرگ تهدید می کند. هیکل درشتی دارد و چند بار تا مرز درگیری فیزیکی پیش می رود. دو نفر دیگر هم همین وضعیت را دارند اما هربار که نزدیک است درگیری آغاز شود، ماموران انتظامی دخالت می کنند. دو نفر از ماموران چند بار کمربند مرد قوی هیکل را گرفته و

او را عقب می کشند. نکته جالب اینجاست که هر بار تا سر برمی گردانی، می بینی کسانی که تا چند لحظه پیش نزدیک بوده با اهالی درگیر شوند، دست در گردن یکی از اهالی انداخته و او را نصحیت می کنند که ماجرا را جمع کنید. اهالی و محافظان از دو روستای متفاوت اما همسایه هستند

و یکدیگر را می شناسند. اهالی آشکارا دنبال درگیری نیستند و محافظان هم به خط و نشان و تهدید قناعت

می کنند. حال در سروان تذکرات به توجه بدون زنان پیشروی به سمت محل نصب تیرهای چراغ برق هستند. سروان پیشتر چند بار قسم خورده بود که اگر الزم باشد تیراندازی می کند. او با فردی تماس می گیرد با شرح

وضعیت، کسب تکلیف می کند.راننده تریلی حامل تیر چراغ برق و راننده جرثقیل به همراه چهار یا پنج کارگر افغانی ایستاده اند. سروان دستور می دهد که تیر را نصب کنند. یک سنگ به سمت جرثقیل پرت می شود. بحث لفظی باال می گیرد. یکی از زنان می رود و توی چاله می نشیند. سروان چند بار به زن دستور می دهد بلند شود. زن گوشش بدهکار نیست. سروان کلتش را بیرون می آورد. تاثیری ندارد. سروان می گوید: »قانون است. من باید دستور را اجرا کنم.

دادستان دستور داده.« پایان ماجرا

کشاکش ها همچنان ادامه دارد. بین اهالی با نیروی انتظامی و محافظان اما مشخص است که کار تمام است و تیرهای برق نصب خواهند شد. هرچند تریلی حامل تیر چراغ برق از ترس سنگ انداختن اهالی رفته. جرثقیل هم می خواهد برود اما چند متر جلوتر توقف می کند. سروان دستور می دهد برگردد. اورژانس هم سر می رسد. برمی گردیم سمت سیرجان. هنگام عبور از امیرآباد شول، تریلی حامل تیرچراغ برق را می بینیم که دنده عقب به

سمت کفریز باز می گردد.مجوز معدن، احتمال استفاده معدن از ظرفیت آب و برق روستا، نزدیکی معدن به حریم رودخانه، آلودگی ناشی از فعالیت معدن و ادعای بی توجهی دادستان اهالی اعتراض های از جمله به معترضان، سیرجان روستای کفریز است. برای روشن شدن ماجرا، به سراغ

مسئوالن مرتبط رفته ایم.رییس اداره صنعت، معدن و تجارت:

مجوز داردغالمعباس شهبا کوتاه و موجز می گوید: »از نظر اداره ما مشکلی ندارد. صاحب معدن همه مجوزهایش را دارد. همه مجوزها و استعالمات شهر را به آقای مهندس

بیگلری؛ معاون فرماندار هم داده ام.« ضوابط رعایت شده است

حریم رعایت روستا، از معدن فاصله رعایت رودخانه و ایجاد آلودگی توسط معدن، از دغدغه های اهالی این روستاست. اکبر رسولیان تاکید دارد ضوابط ادامه و شده رعایت معدن توسط محیط زیست پاسخ گویی را به محمدرضا محمودآبادی؛ کارشناس

اداره واگذار می کند. محمودآبادی رعایت حریم روستا و رودخانه را تایید و اضافه می کند: »اگر روستایی ها چیزی

می گویند، زیاده خواهی است.«محمودآبادی در مورد ایجاد آلودگی توسط معدن می گوید: »بحث آلودگی فرق می کند. ما به این صنعت مجوز می دهیم و می گوییم شروع به کار کند. بعد ببینیم آیا گرد و غبار و آلودگی دارد یا نه؟ اگر مشکل آلودگی داشت، باید اخطار بدهیم و مسئوالن دادگاه بیایند و

جلوی کار را بگیرند«مجاز میزان اهالی، نگرانی های از دیگر یکی محمودآبادی است. رودخانه کف از ماسه برداشت می گوید: »معدن مجاز است یک متر برداشت کند. مجوزشان یک ساله است. اگر بیشتر از یک متر برداشت

کند، مجوزش برای سال بعد تمدید نمی شود.« اجازه نمی دهیم در معدن از آب شرب

استفاده شودعلی احمدی تاکید دارد که مجاورت معدن و چاه آب روستا، باعث نمی شود به معدن اجازه استفاده از آب شرب داده شود: »به هیچ معدنی اجازه نمی دهیم از آب شرب در صنعت استفاده کند. من نمی دانم معدن می خواهد از کجا آب را تامین کند اما ما اصال آب نداریم بخواهیم به معدن بدهیم. مصرف آب این ها زیاد است و با میزان دبی که ما برداشت می کنیم همخوانی ندارد. معدن

باید مجوز چاه جداگانه بگیرد.«احداث چاه جدید در کفریز، یکی از موارد مناقشه است. اهالی معتقدند این کار با هدف تقسیم آب روستا با معدن انجام می شود. احمدی می گوید: »ما با احداث چاه جدید می خواستیم هم به کفریز آب بدهیم و هم به روستای پایین دست اما اهالی نگذاشتند. از خودشان تفسیرهایی کردند و آمدند موتورها و لوله های ما را آتش

زدند. االن هم باید جوابگو باشند.«احمدی اعتقاد راسخ دارد که آتش زدن موتورها به دست اهالی بوده و در مقابل پرسش آیا مدرک مستند هم دارید، می گوید: »ما که نرفتیم آتش بزنیم. وقتی مثال شما ماشینت را توی حیاط من پارک می کنی و من هم گفته باشم اینجا پارک نکن، اگر ماشین آسیب ببیند، غیر از من چه کسی می تواند این کار را کرده باشد؟ اظهر

من الشمس است دیگر.«احمدی معتقد است این منطقه ظرفیت زدن سه یا حتا چهار حلقه چاه را هم دارد. بنابراین با این ظرفیت، این سوال پیش می آید که چرا اهالی با کمبود آب مواجه هستند؟ او پاسخ می دهد: »چاه شان مشکل دارد. به همین دلیل ما می خواهیم چاه را جابجا کنیم. منتها به ما

اجازه ندادند که پروژه و طرح مان را اجرا کنیم.« مجوز نمی دهیم

آب مجوز به احتیاج معدن برای چاه زدن منطقه ای دارد. اسدی همان ابتدا می گوید: »به آن ها مجوز چاه نمی دهیم.« بنابراین تنها راه معدن، استفاده از چاه روستا است. اسدی می گوید: »اگر قرار باشد معدن از چاه روستا استفاده کند، باید آن میزان آب را خریداری کند و تغییر نوع مصرف داده شود که یک پروسه اداری و قانونی دارد. بعید می دانم برای یک معدن شن و ماسه

صرفه اقتصادی داشته باشد تا چنین کاری کند.«اما اگر معدن اصرار به این کار داشته باشد و در صورت حفر چاه جدید، چه؟ اسدی می گوید: »نوع مصرف چاه، شرب است و به هیچ وجه قابلیت استفاده برای بخش های دیگر را ندارد که مثال برای صنعت و شرب مشترک زده شود. چنین چیزی اصال نمی شود.«

رییس اداره بهره برداری اداره برق: ربطی ندارد

از اعتراض های اهالی مربوط به احتمال یکی است. معدن با روستا برق ظرفیت مشترک شدن ظرفیتی که برای روستا هم کافی نیست و هر روز با نوسان مواجه است اما حسن تدین، چیز دیگری می گوید: »برای معدن ترانس می گذارند. اصال کاری به روستا ندارد. در مورد قطعی هر روز برق و نوسانات هم تا به حال اهالی به ما مراجعه نکردند. قانونا باید شکایت کنند یا بیایند و اطالع دهند که اینجا افت ولتاژ است. ما هم فورا بررسی

می کنیم و جواب شان را می دهیم.«تدین معتقد است ادعای اهالی در مورد مشکل برق، بهانه است: »این را شایعه کردند. خط های اصلی مان که مشکل ندارند. نمی شود در مورد چیزی که نمی دانیم، اظهار نظر کنیم. این ها می خواهند آن معدن زده نشود و مشکل برق را بهانه کرده اند وگرنه ما تا به امروز هیچ

گزارشی از مشکل برق در آن جا نداشتیم.« سرنخ هایی از عامل آتش زدن ها پیدا

شدهیکی از دلخوری های اهالی کفریز، دادستانی است. آن ها می گویند دادستان حاضر به دیدن شان نشده اما دادستان می گوید: »جمعیت زیادی به صورت غیرقانونی تجمع داشتند. گفتیم نمایندگان تان بیایند. حدود 5 نفر نماینده و شاید هم بیشتر از شورا، دهیار، معتمد آمدند و یک ساعت هم با هم صحبت کردیم. در خصوص مطالب و ایراداتی که داشتند، حضوری توجیه شدند که نگرانی شان قابل توجه نیست. بعضی از مطالب هم که می گفتند معدن گرد و خاک دارد و امثال ذلک، نهایتا به این نتیجه رسیدیم که چون پروانه ای که صادر شده از مرجع قانونی و پس از استعالمات الزم بوده است، ما نمی توانیم جلوی کار معدن را به عنوان کار تولیدی بگیریم. حاال یک عده اشخاص به صورت غیرمنطقی

دارند مزاحمت ایجاد می کنند. مزاحمت از جرایم مشهود است و نیروی انتظامی مکلف است با

آن ها برخورد کند.«نیک ورز در مورد دست نویس بودن حکم جلب که برای اهالی شایبه جعلی بودن را ایجاد کرده بود، می گوید: »ضرورت و الزامی به کتبی و چاپی بودن حکم نیست. دست نویس هم موردی

ندارد.«دادستان تاکید دارد ایرادهای اهالی توسط مراجع مربوطه پاسخ داده شده و در مورد احتمال استفاده از آب شرب در معدن می گوید: »در حضور اهالی با آب و فاضالب روستایی صحبت شد و گفتند ما حتا با یک قطره آب شرب نه به

معدن می دهیم، نه خواهیم داد.«نیک ورز در مورد آتش زده شدن لوله های آب و وسایل معدن می گوید: »اهالی می گویند کار ما نیست. ادعای ایشان این بود که این موضوع ساختگی است و می خواهند این را به عنوان نکته منفی برای اهالی حساب کنند. پرونده لوله های آبی که آتش زده بودند، دست پلیس اطالعات است. یک سرنخ هایی هم به دست آوردند که

ان شاءاهلل ببینیم به کجا می رسد.«نیک ورز در مورد قانونی یا غیرقانونی بودن آوردن محافظان توسط صاحب معدن می گوید: »با توجه به اتفاقاتی که آنجا افتاده و برای حفاظت از وسایل و

تجهیزات نگهبان آورده است. منع قانونی ندارد.«او در مورد برخی رفتارهای تهدیدآمیز این افراد و ایستادن در کنار جاده روستا می گوید: »اگر کسی تهدید شده بیاید شکایت کند ولی این که آقای خواجویی برای حفظ اموالش نگهبان خصوصی استخدام کند، تا زمانی که آن ها رفتار مجرمانه ای نداشته باشند، حضور یا

ایستادن شان مانعی ندارد.« اهالی را قانع کنید

رییس شورای کفریز روی حاکمیت قانون تاکید دارد. همچنین قبول دارد که معدن مجوزهایش را گرفته اما معتقد است مردم هم باید قانع شوند: »ما هم بین مردم و این بنده خدا گیر کردیم. دادستان می گوید حق با صاحب معدن است ولی مردم باز اعتراض و مشکل دارند و قانع نمی شوند. باید باالخره معدن یا جابجا شود یا

مسایل را رعایت کند.«او در مورد این که آیا صاحب معدن تاکنون تالش کرده از طریق برگزاری یک جلسه در مسجد محل یا شورا، در میان مردم اعتمادسازی و ایشان را قانع کند، می گوید: »فقط یکبار در تجمع اعتراضی مردم حرف زد

اما به شکلی که شما می گویید، نه.«شیبانی می گوید به اداره صنعت، معدن و تجارت نامه زده اند که در صورت امکان معدن کمی دورتر از روستا احداث شود اما این اداره هنوز پاسخی نداده. او در مورد ادعای اداره برق مبنی بر نبود مشکل برق در روستا می گوید: »ما مشکل افت ولتاژ داریم. نامه هم زدیم اما تاثیری نداشته. حتا چند بار سیم های برق قطع شد و

گزارش دادیم اما اصال نیامدند.«شیبانی در مورد اتهام آتش زدن لوله ها و وسایل معدن توسط اهالی می گوید: » اهالی را بدنام کردند و یک طوری شد که مثال مردم اگر اعتراضی دارند... واال ما پیش آقای دادستان هم نامه زدیم و خواستار پیگیری این مورد شدیم. حاال برای مردم روستا موردی پیش آمده، اعتراض دارند و اعتراض شان قانونی است. اصال مشخص نیست کی این کار را کرده است. آقای خواجویی بگوید در این مدت آیا حتا یک پیچ و مهره از معدن ایشان گم شده یا کسی از اهالی آمده و مثال کار خالفی کرده؟ آتش زدن کار مردم روستا نیست. حاال چه کسی با آقای خواجویی یا مردم روستا دشمنی داشته نمی دانم ولی انتظار داریم مسئوالن، آن فرد را پیدا کنند تا روستا و

مردم بدنام نشوند.« اهالی تحریک شده اند

سرهنگ ایران نژاد معتقد است کلیت رفتار نیروی انتظامی در وقایع کفریز قانونی بوده اما با اشاره به این که ممکن است گاهی مشکالتی پیش بیاد، با تاکید بر رابطه مثبت نیروی انتظامی سیرجان با نشریات شهر، بابت برخورد یکی از ماموران این نیرو با خبرنگار پاسارگاد عذرخواهی می کند تا سعه صدر خود را نشان دهد. ایران نژاد در مورد اعتراض های رخ داده در کفریز، قایل به وجود مغرضان است: »یک عده از افراد ساده لوح به نوعی توسط یک سری افراد مغرض تحریک شدند. افراد خاصی آنجا هستند که متاسفانه می خواهند یک امتیازی بگیرند. ما اصال نمی پسندیم افراد جلوی یک کار عمرانی و صنعتی که مجوزهای الزم را دارد، بگیرند. صاحب معدن شاکی است و افراد هم شناسایی شدند. پرونده شان در

حوزه قضایی در حال بررسی است.«او در مورد نحوه واکنش ماموران انتظامی در حوادث این چنینی می گوید: »در کار نیروی انتظامی مدیریت صحنه مهم است چون مسایل آنی اتفاق می افتد و مأمور هم باید تصمیم پخته ای بگیرد. مامور نباید احساساتی و تندخو باشد. به مأموری هم که می فرستیم تاکید می کنیم تا می توانید بر احساسات خودتان در صحنه غلبه کنید یا اینکه آنجا اگر به شما توهین شد واکنش نشان ندهید، بعدش از راه قانونی شاکی شوید. خیلی جاها هم حق را به مردم می دهیم و سعی می کنیم با مردم مدارا کنیم مگر آن که بخواهند هنجارشکنی کنند

که در این صورت با آنها شدیدا برخورد می کنیم.«ایران نژاد در مورد کشیده شدن اسلحه توسط مامور نیروی انتظامی و دادن اخطار شلیک به معترضان می گوید: »اینها خصلت داشتن اسلحه است. شما دوربین همراهتان است و وقتی توی صحنه می روید دوربین را بیرون می آورید که عکس بگیرید؛ یعنی ابزار کارتان است. اسلحه هم ابزار کار مامور است. نمی شود همه را با سالم و

صلوات فرستاد دنبال کارشان.«ایران نژاد در پاسخ به این نکته که آوردن افرادی از سوی صاحب معدن که گاهی کار را تا مرحله آغاز درگیری جلو می بردند و حضورشان باعث تشدید تنش بود، می گوید: »آن افراد حق مداخله ندارند. فقط می توانند بایستند و مشاهده کنند. چون این افراد می توانند در جهت شناسایی معترضان به پلیس کمک کنند. من به آقای خواجویی گفتم که به هیچ عنوان حق دخالت در کار پلیس را نداری. یا پلیس می تواند کار را انجام دهد یا به دلیلی نمی تواند اما حضور شما در آن جا مشکل ساز است. باید با مردم صحبت بشود. اعضای شورا این وظیفه را دارند اما چون با طرفین آشنایی دارند، می خواهند دو طرف را داشته باشند. شاید حتا متاسفانه افراد را شیر

هم می کنند.«فرمانده نیروی انتظامی در مورد تهدید شدن اهالی توسط برخی از افراد منتسب به صاحب معدن در حضور ماموران انتظامی می گوید: »باید همان جا صورت جلسه نوشته شود. اگر شاکی شدند باید به عنوان شاهد بروند

مراجع قضایی و شهادت بدهند.«وی با تایید این که یکی از ماموران انتظامی حاضر در صحنه مجهز به دوربین روی لباسش بود، در مورد این که چرا به جای تصویربرداری از کلیت وقایع، بیشتر به گرفتن تصویر از معترضان بسنده می شد، گفت: »برای دوربینی که در اختیار مامور است، دستورالعمل خاصی وجود دارد. اولویت اول ثبت موارد توهین به مامور است تا مدرک مستند وجود داشته باشد. چون گاهی فرد می رود و ادعایی علیه مامور می کند و مامور باید بتواند مدرک

ارایه کند.«ایران نژاد در مورد استفاده از اسپری توسط ماموران گفت: »در مواردی مثل جلب، نیاز به حکم مرجع قضایی است اما در مورد اسپری، تشخیص با مامور است که باید مطابق دستورالعمل و در صورت لزوم از آن استفاده کند.«

در انتها قابل ذکر است علی رغم درخواست های حضوری و تماس های تلفنی با صاحب معدن، وی حاضر

به گفت وگو با پاسارگاد نشد.

@PasargadNews@PasargadNews3

پيامك: 300099004806

جامعه

دوشنبه 15 مهر 1398 | شماره 5768 صفر 1441 | 7 اکتبر 2019

»فراگیر شدن امنیت، از شاخصه های جامعه مهدوی است«جناب‌سرهنگ‌محمدرضا‌ایران‌نژاد فرماندهی محترم نیروی انتظامی سیرجان

قدردان تالش های شما در برقراری امنیت هستیم. انشا اهلل در دولت کریمه از کاگزاران حضرت دوست باشید.

ــه ــی ب ــرکت تعاون ــایان ش ــرق ش ــتر ب ــد گس ــرکت مول ــرات ش ــی تغیی آگهبــه اســتناد شــماره ثبــت 3941 و شناســه ملــی 14005468735 صورت جلســه مجمــع عمومــی عــادی ســالیانه مــورخ 1398/02/25 منضم ــاون کار و ــورخ 98/06/25 اداره تع ــماره 98/5865/ص م ــه ش ــه نام ب

رفــاه اجتماعــی شهرســتان ســیرجان الــف- اعضــای هیئت مدیــره بــه قــرار ذیــل بــرای مــدت ســه ســال انتخــاب

گردیدند: ــای ــی 3071879105 - آق ــماره مل ــه ش ــانی ب ــا خراس ــای حمیدرض - آقعلیرضــا خراســانی بــه شــماره ملــی 3060033234 - خانــم زهــره

خراســانی بــه شــماره ملــی 3060284180 بــه عنــوان اعضای اصلــی آقای رضــا خراســانی بــه شــماره ملــی 3179048816 و خانــم زهــرا خراســانی بــه شــماره ملــی 3060353557 بــه عنــوان اعضــای علی البــدل ب- خانــم نصــرت شــهبا بــه شــماره ملــی 3071371039 بــه عنــوان بــازرس اصلــی و آقــای احمــد شــهبا بــه شــماره ملــی 3070958109 بــه عنــوان اعضــای علی البــدل بــرای مــدت یــک ســال مالــی انتخــاب گردیدنــد. ج- صورت های

مالــی ســال 1397 مــورد تصویــب قــرار گرفــت.ــت شــرکت ها و ــان مرجــع ثب ــت اســناد و امــالک اســتان کرم اداره کل ثب

ــاری ســیرجان )616125( ــر تج موسســات غی

گزارشی از پیگیری اعتراض مردم روستای کفریز به احداث معدن

جدال‌در‌کفریز