بهبیل برنباخ، استیو جابز و مارشال مک لوهان

!کافه رفتند و درباره ی تبلیغات صحبت کردند

www.fastcocreate.com : برگرفته از

شهرزاد اسفرجانی

را آن نام کردن فاش ی اجازه من که) اینجا از دور بسیار ای کافه در سر بر را یکدیگر جابز استیو و لوهان مک مارشال برنباخ، بیل ،(ندارم اگرچه .کردند مالقات بود شده سرو مخلوط کیک و بابونه چای که میزی توانیم می اما کرد، تایید کامل طور به را گفتگو این درستی توان نمی

کنندگان شرکت ی فلسفه درستی به شده، بیان های ایده باشیم مطمئن .کنند می بیان را

ما کنم می احساس من و هستیم 2012 سال در اکنون ما :برنباخ بیل .است یافته معناداری شکل تبلیغات که رسیدیم جایی به بالخره

اخبار از مختلف های حوزه در ارتباطات کنم می تصور من :جابز استیو

به بیشتری تمایل هنر دنیای و روزنامه های ستون تا گرفته تلویزیون :گفت می که دارید خاطر به را لنون آهنگ این .اند یافته شدن معنادار حقیقت به جمله این اینترنت، وجود با نکنید؟ تصور را کشوری دیگر

بین از حال در محور خود تبلیغات و مرزی های ایدئولوژی .است پیوسته مسائل و دروغ از و هستند حقیقت دنبال به بیشتر مردم و هستند رفتن

.کنند می دوری سطحی

.هستند ناراستی دنبال به که گویند می نیز ای عده اما :برنباخ بیل

و روانی های جنبه از برخی ها رسانه .بله خوب :لوهان مک مارشال ناراستی انسانها، رفتار خروجی ولی گذارند می نمایش به را انسانی فیزیکی

زباله ی تخلیه جهانی، ی دهکده یک در که نیست تعجب جای .است .است شهرداری بودن روشنفکر نمایانگر

یاد به بودم اپل در که سالهایی در را شما بینش این من :جابز استیو اولیه اصول از یکی "ارتباطی ابزار و کاربر بین فیزیکی ی رابطه" .دارم

.بود ما برای طراحی ی

چرا که دهد می نشان امر این حقیقت در :لوهان مک مارشال

در موجود های گزینه از باید من .هستند حسی بسیار اپل محصوالت امروز چای میز هزینه بخواهم شما از حداقل یا کنم انتخاب را یکی انبار

.بپردازید را

برای را العاده خارق ابزار این واقعا ما اگر .شدم گیج کمی من :برنباخ بیل نمی انجام بیشتری توجه جالب کارهای چرا داریم، مردم با ارتباط برقراری 60 ی دهه مالکهای و تعاریف از هنوز من که نیست معنا بدان این دهیم؟ .کنم می استفاده العاده خارق کار یک برای

و سیاه تلویزیون طریق از چه و برسانیم پد آی طریق از را پیغاممان چه یک بر هرچیزی، از فراتر تبلیغات، .باشد شکل یک به باید روند زنیت، سفید که کارهایی ولی دارد تمرکز است ساخته را انسانها که مرکزی ی هسته

شده عوض انسانها که است استوار فرض این بر همگی ،میبینم امروز من .اند

انواع تمامی در که رسد می نظر به "من" این :لوهان مک مارشال دادن رخ حال در چیزی .دارد وجود ما امروز فرهنگ در فروش و خرید آیا :پرسم می شما از من بنابراین .گرفت نادیده را آن توان نمی که است

در شنوید؟ می را "محوری خود" و "بینی بزرگ خود" مشکوک پچ پچ باعث و کند می صحبت شخص با ها نامگذاری این .کنید فکر آن مورد "من خانه" طرف به را "من ماشین" مردم .شود می شخصی لذت ایجاد

.گیرند می قرار "من فرزندان" و "من همسر" استقبال مورد و رانند می

که شنیدم مونیکا سانتا در شخصی ی درباره من (باخنده) :جابز استیو بزرگتر حقیقت ولی !نامید "من سگ" را آن و خرید دالماسی سگ یک

پاد آی به حالیکه در کند می عبور خیابان از نفر یک :است این ماجرا گوش مشغول هم او که کند می عبور شخصی کنار از و کند می گوش چون شناسند می را یکدیگر آنها لحظه یک در .است پاد آی به دادن نکته این در رویارویی این قلب اما .هستند اجتماع یک به متعلق هردو .دهند می گوش متفاوتی های آهنگ به دانند می هردو که است

قابل و جادویی ی لحظه یک لحظه، این اما .است ناگفته شناخت یک این ترغیب برای جدید دیدگاه یک بینیم، می اینجا در ما که چیزی .است احترام ارتباط ی ارائه را آن است ممکن ما .است غنی فرهنگی با ای جامعه افراد

ثابت من به امر این .بنامیم جمعی ی تجربه یک به کننده مصرف شخصی کامال و نیستند جنس یک از هوشمند، محصوالت و تکنولوژی که میکند مغرورانه "من" این .است "من" دقیق معنای این من برای .هستند فردی .رساند می را "درستی" بلکه نیست

مردم توجه من .رسیدی گفتم من که ای نکته به حاال :برنباخ بیل هنر نیست، علم تبلیغات که ام کرده جلب موضوع این به را زیادی چیز هر از بیش تبلیغات آیا که دارم تردید همیشه این، وجود با .است

به گفتی، اینجا در که چیزی .بپردازد انسانی موضوعات به دیگری .است کننده متقاعد کردی، صحبت درستی از که وقتی ویژه

ای رسانه سکوهای کردیم، صحبت آن به راجع که جدید تکنولوژی ای سابقه بی و جدید صمیمیت سازد می قادر را ما که کرده ایجاد جدید

بی برای ای بهانه تواند نمی دیگر ارتباطات .کنیم برقرار مخاطبانمان با و شناسیم می را شخصیمان انداز چشم حاال ما .باشد داشته بودن ربط

فروش پی در فقط ما .رویم فراتر موجود حراجهای از میتوانیم سادگی به کسانی ی همه ی درباره بلکه نیستیم، کننده سفید یا شوینده پودر

است انسانیت این .دارند را کثیف لباسهای مشکل که کنیم می صحبت بنابراین .کنیم فرار کننده مصرف سازی ساده از کند می کمک ما به که

کنندگان مصرف بین معنادارتر روابط و تر خالقانه کار ،تر عمیق بینش .است نیاز مورد برندها و

نوشیدن صدای توانیم می .مدآ وجود به مکالمه در طوالنی مکثی اینجا در) .(بشنویم را کیک خوردن و چای

آن در که تاریخ از برهه این ی درباره احتیاط با باید ما :لوهان مک مارشال

زیادی تغییرات .بپرهیزیم اندازه از بیش تحلیل از و کنیم مطالعه داریم قرار بهتر بنابراین، .دارد کننده خیره سرعتی واگذاری و تحول و است شده پدیدار جایی در ما بگوییم است ممکن .کنیم نگاه انتقال دوران چشم به آن، به است ابزار این توصیف در هم اماهنوز هستیم T مدل فورد و کالسکه و اسب بین

وجود تردیدی قطعا .هستیم اسب بدون ی کالسکه یک مانند شگرف، و جدید میخواستیم که چیزی هم هنوز ولی نیستیم ایم بوده قبال آنچه ما که ندارد

.ایم نشده باشیم

تخیلی و خالقتر ذهنهای با را مسئولیتهایمان میتوانیم ما :جابز استیو آزمایشگاه از خارج امروزی تکنولوژی .بگذاریم اشتراک به همیشه از تر از کند می عوض را دنیا که بعدی ی ایده .است خیابان داخل در و

M.I.T 10 دختر یک از بلکه .آمد نخواهد نوبل ی جایزه ی برنده یا نقطه ارث گوگل در را جایی و میکند بازی پاد آی با که اید می ساله

.ایم گرفته نادیده را آن ما ی همه که کند می گذاری

برای است حیاتی بسیار آزاد و جدید تخیل این و بله، :برنباخ بیل شیوه و کنیم می تولید که محصوالتی کنیم، می اداره که هایی شرکت

ما که ترسم می من .داریم امروزی ارتباطات کار و کسب برای که ای که مردی مانند .باشیم چسبیده قدیمی های مدل به و باشیم عقب هنوز

بیند می که وقتی شود می متعجب و است ایستاده اتوبوس ایستگاه در !کند سوار را او تا ایستد می موشک یک

کاری من کنیم، اداره را آژانس یک امروز اگر که دانم می من متفاوتی ی شیوه به را است شده انجام مدیسون میدان در که

کاریست آخرین خالقیت، دانیم می ما ی همه .داد خواهم انجام تحلیل و تجزیه و تحقیق از بعد حقیقت، در .میدهیم انجام ما که

هنری کارگردان و نویسنده نوبت مشورت، و شور و استراتژیک .کنند تبدیل مجسمه به را رس خاک که که است

آخرین عنوان به خالقیت امروزه .ندارم باور دیگر را امر این من اما نیاز ما خالق ذهن .است تاریخی نابهنجاری یک تولید، خط ایستگاه

استراتژی با کار مشتری، با کاال بازاندیشی کار، ابتدای در حضور به دیگر خالقیت .دارد نهایی محصول از ای جنبه هر و ها رسانه و

دوست مثال .باشد ورودی اولین باید بلکه نیست، خروجی آخرین اصلی هنری کارگردان عنوان به حق به کرون هلموت من خوب

اصرار امروز من اما است، شده شناخته واگن فولکس ما، مشتری .کند کمک ماشین طراحی به خودش او که کنم می

از و بردم لذت گفتگو این از من :لوهان مک مارشال با که دارم ویژه تشکر استیو از .متشکرم شما هردوی .بپردازد را چای میز هزینه که پذیرفت سخاوت

پایان