نامۀ بيت العدل اعظم الهي خطاب به رهبران اديان جهان

۱ ػ ҈ϯ اәʕ ا ﻌﺪلϨ ا اد ﺮان ܗ۾ ر ﻄﺎب ﺎن ﮫﺎنΉ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﻣ ﺍﻟﻬ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﻟﻌﺪﻝ ﺍﺩ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ) ﺟﻬﺎﻧ ﻣﺮﮐﺰ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺋ( ﺁﻭﺭ۲۰۰۲ ﺧﻄﺎﺏ ﺍﺩ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺮﺍﺙ ﭘﺎ ﺪﺍﺭ ﻗﺮﻥ ﺴﺘﻢ ﺗـﺪﺭ ﺑـﻪ ﺗـﺎ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺭﺍ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺍﻋﻀـﺎ ﺭﺍ ﺧـﻮﺩ ﻳـ ﻭﺍﺣـﺪ ﻧـﮋﺍﺩ ﮐﺮ ﺷﻤﺮﻧﺪ ﺯﻣ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻭﻃﻦ ﺭﺍ ﻋﻠ. ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻫﺎ ﺭﻏﻢ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﻫﺎ ﻣﺪﺍﻭﻣ ﻋـﺎﻟﻢ ﺍﻓـﻖ ﮐـﻪ ﺭﺍ ﺮﻩ ﺳﺎﺯﺩ، ﺒﺎﺗّ ﺗﻌﺼ ﺯﻣﺎﻧ ﮐﻪ ﺧﺼﻮﺻ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺯّ ﺎﺕ ﺫﺍﺗ ﺑﺸﺮ ﺤﺴﻮﺏ ﺷﺪ ﻫﻤ ﺩﺭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺯﻭﺍﻝ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺟﺎ ﻣـﻮﺍﻧﻌ ﺁﻥ، ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻪ ﺍﺳﺖ ﻗﺮﻥ ﮐـﻪ ﻫﻮ ﺑـﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺴـﺎﻥ ﻧـﻮﻉ ﻫـﺎ ﻫـﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕـ ﻧﺎﺳـﺎﺯﮔﺎﺭ، ﻗـﻮﻣ ـّ ﻣﻠ ﮐـﺮﺩﻩ ﻣﻨﻘﺴـﻢ ﻣـ ﻓـﺮﻭ ﺑـﻮﺩ، ﻳـ ﺰﺩّ ﺗﺤـﻮ ﻭﻗـﻮﻉ. ﭼﻨـ ﺑﻨ ﻴـ ﺎﺩّ ﻣـﺪ ﺩﺭ ﭼﻨـ ﺗـﺎﺭ ﺑﺴـﺘﺮ ﺩﺭ ﮐـﻪ ﮐﻮﺗـﺎﻩ ﻣـ ﺗـﻮﺍﻥ ﺣﻘ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺁﻥ ﻘـﺖ ﺷﺒﻪ ﺩﺍﻧﺴﺖ، ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻭﺳﻌﺖ ﺍﺯ ﻨﺪﻩ. ﺍﺳﺖ ﺟﺎ ﺑﺴ ﮐـﻪ ﺍﺳﺖّ ﺗﺄﺳ ﻳـِ ﺳـﺎﺯﻣﺎﻥ ﺎﻓﺘـﻪ ﺩﻟ ﮐـﻪ ﻴـ ﺍﺻـﻠ ﺗـﺮﻭ ﻭﺟـﻮﺩﺵ ﺑـﺮﺍﺩﺭ ﺻـﻠﺢ ﺑـﻪ ﺍﻏﻠـﺐ ﺍﺳـﺖ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻣﺴ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﺪ. ﻧﻤﻮﻧ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺳـﺖ ﺁﻥ ﻋﻤـﻞ ﻃﺮﺯ ﮐﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺎﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺮﺯﻣﺎﻥ ﻗﺸﺮّ ﺗﻌﺼ ﺑﺮّ ﻣﺬﻫﺒ ﺗﺄ ﻣﻬﺮ ﻳﻴ. ﺍﺳﺖ ﺯﺩﻩ ﺷﻮﺭﺍ ﻣﻘﺎﻡ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻣﺪّ ﺍﺩ ﺍﺯ ﺎﻥ ﺍﺭﺍﺋ ﺑﻪّ ﻣﻮﻇ ﺭﺍ ﺧﻮﺩ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﻮﺻ ﺩﺍﻧﺪ ﭼﺎﻟﺸ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻫﺮﭼﻪ ﮐﻪ ﮐﻪ ﺣﻤﺎّ ﺗﻌﺼ ﺍﺯ ﻗﺸﺮ ﺑﺮﺍ ﺭﻫﺒﺮ ﻣﺬﻫﺒ ﺠﺎﺩ ﮐﻨﺪ ﺭﺳ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﻪّ ﻣﺠﺪ ﺪﮔ ﻗﺮﺍﺭ ﺮﺩ ﻣﺴﺌﻠ ﻫﻢ. ﺍﺷﺎﻋ ﻣﺬﻫﺒّ ﺗﻌﺼ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺠﺎﺏ ﮐﻨﺪ ﺑﮕـﻮﺋ ﺳـﺨﻦ ﺻـﺮﺍﺣﺖ ﺑـﺎ ﮐﻪ ﺍﻃﻤ. ﻨـﺎﻥ ﺩﺍﺭ ﻳـ ﺍﻧﮕ ﮐـﻪ ﻴـ ﺑـﻪ ﻣﺸـﺘﺮﮎ ﺧـﺪﻣﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺳﺒﺐ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺎ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺮﺧﻮﺍﻫ ﮔﺮﺩ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﻪ ﺪﻩ ﭘﺬ ﺮﻓﺘﻪ. ﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳِ ﺸﺮﻓﺖ ﻫﺎ ﺯﻣ ﺩﺭ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﻨﻪ ﻫﺎ ﮕﺮ،ّ ﺍﻫﻤّ ﻓﻮﺭّ ﺭﺳ ﺪﮔ ﺑﻪ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﺮ ﻣـ ﮔـﺮﺩﺩ. ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺟﺰ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﻳﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻳﻰ ﺍﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﻓﺮﻭﺩﺳﺖ ﺷﺪﻧﺪ، ﻋﻘﺎ ﻋﻤﻮﻣ ﺩﺭ ﺑﺎﺭ ﻃﺒ ﻌﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻫﺎ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﻮﺩ، ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺍﺯ ﻣﺸﺤﻮﻥ ﻧﻬﻔﺘ ﺭﻭﺡ ﺍﻧﺴﺎﻧ ﻧﻘﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺣﻮﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻥ ﺑﻪ ﺷﺎﻥ

Upload: payam-bahais-friend

Post on 22-Mar-2016

219 views

Category:

Documents


6 download

DESCRIPTION

نامۀ بيت ‌العدل اعظم الهي خطاب به رهبران اديان جهان

TRANSCRIPT

۱

م ا ۀ عدل ا ران اد یا ھان انیطاب ر

از ىاترجمه جهان انيخطاب به رهبران اد ىالعدل اعظم اله تيب ۀنام

)ىبهائ ىاز مرکز جهان( ۲۰۰۲ ليآور

جهان انيبه رهبران اد خطاب

نـژاد واحـد کيـ ىخـود را اعضـا جيآن است که مردم جهان را بر آن داشت تـا بـه تـدر ستميقرن ب داريپا راثيمکـه افـق عـالم ىمداوم ىها اختالفات و خشونت رغم ىها دانند. عل را وطن مشترک تمام انسان نيزم ۀشمرند و کر

ه جا رو به زوال اکنون در هم شد ىم حسوببشر م ىذات اتي از جمله خصوص ىکه زمان ىتعصبات سازد، ىم رهيرا تـ ىقـوم ،ىناسـازگار فرهنگـ ىهـا تيهـا نـوع انسـان را بـه هو کـه قرن ىاست و به همراه آن، مـوانع منقسـم کـرده ىو مل

قـتيآن را در حق تـوان ىمـ خيکوتـاه کـه در بسـتر تـار نيچنـ ىدر مـدت نياديـبن نيچنـ ى. وقـوع تحـولزديـر ىبـود، فـرو مـ است. ندهياز وسعت امکانات آ ىا نشانه خوددانست، شبه کي

اسـت اغلـب بـه ىصـلح و بـرادر جيوجـودش تـرو ىاصـل ليـکـه دل افتـهي سـازمان ن يـتأسف است کـه د ىبس ىجا

طرز عمـل آن اسـت نيبخصوص دردناک ا ۀنمون کي. کند ىعمل م ريمس نيموانع در ا نياز بزرگتر ىکيصورت تي ريمد ىجمع در مقام شورا نيازده است. دييمهر تأ ىمذهب تي بر تعصب و قشر رزمانياز د افتهيسازمان نيکه د

از تعصب و تيحما نيکه ا ىکه هرچه زودتر چالش داند ىم هيتوص نيا ۀجهان خود را موظف به ارائ انياز اد ىکيهم و ىتعصب مذهب ۀاشاع ۀ. هم مسئلرديقرار گ ىدگيمجدانه مورد رس کند ىم جاديا ىمذهب ىرهبر ىبرا تيقشر

خـدمت مشـترک بـه ۀزيـکـه انگ ميـدار نـاني. اطمميکه بـا صـراحت سـخن بگـوئ کند ىم جابياوضاع حاصله از آن ا شود. رفتهيپذ دهيکه عرضه گرد ىا ىرخواهيما با همان روح خ ىها خداوند متعال سبب خواهد شد که گفته

. گـردد ىمـ تر موضوع روشن نيبه ا ىدگيرس تي و فور تي اهم گر،يد ىها نهيحاصله در زم ىها شرفتيپ ى بررس با

آنان عتيطب ۀباردر ىعموم ديعقا شدند، ىفرودست انگاشته م يىها انسان يىاستثنا ىزنان در گذشته جز در موارد جيشان به برآوردن حوا محروم بودند و نقش ىانسان روح ۀنهفت ىمشحون از خرافات بود، از امکان ابراز استعدادها

۲

فرماست و وضع اسفبار همچنان حکم نياز جوامع ا ىارياست که هنوز هم در بس ىهي. بدشد ىه ممردان تنزل دادــزن و مـرد عمـال اهم ىمفهـوم تسـاو ى. امـا امــروز در سـطح گفتمـان جهـانشـود ىبـا تعصـب از آن دفـاع مـ ىحتـ و تي

از نفـوذ زيـن ىگروهـ ىها و رسـانه ىهمگان را به دست آورده و در اکثر مجـامع علمـ رشياصل مورد پذ کياعتبار طرز فکـر خـود انيحام ديمرد با ى برتر ن ياست که مدافع نياديآن چنان بن ىتحول فکر نيبرخوردار است. ا ىمشابه

جستجو کنند. ميصاحبان عقل سل ۀريرا در خارج از دا

ـ ۀدرمانـد لشـکر رخ ىکـه در امـور جهـان ىسرنوشـت رو بـه رو اسـت. بـا هـر بحرانـ نيبـا همـ زيـن يـىگرا ىمکتـب ملو سـر سـپردن بـه ديـافزا ىمـ ىانسـان اتيـح ىعشـق وطـن کـه بـر غنـا نيتفـاوت بـ تواننـد ىتر مـ شهروندان آسـان دهد ىم

دهنــد. صياســت تشـخ گـرانيتــرس از د وحــس تنفـر ختنيانگ را کـه هــدفش بـر زيآم کيــو تحر نيآتشـ ىهــا ىلفـاظهمانقدر د،ينما جابيا نيمصلحت چن ىوقت ىحت انه،يگرا ىنسبت به شرکت در مراسم مل ىعکس العمل عموم

احسـاس عــدم راحـت تــوأم اسـت. بــا ىهمـراه بــود حـال بـا نــوع جــانيو شـور و ه مــانيکـه در گذشـته بــا احسـاس ا. هـر شـود ىمـ تر فيتر و ضـع رنـگ روز بـه روز کم يـىگرا ىمل رديگ ىم رتصو ىالملل نيکه در نظم ب ىمستمر ىبازساز

مشـترک در برابـر ىنظـام ۀمداخل ىبرا شيچقدر توانائ سازمان ملل متحد ناقص باشد و هر ى کنون التيچقدر تشکـ تيـکـه دوران تمسـک بـه حاکم سـتيمشـتبه ن کس چيو خشـونت محـدود باشـد، بـر هـ ىتعـد الرو بـه زو ىمطلـق مل

است. ـ ىبطــالن ادعاهــا ىخيتــار ىنـدهايفرا بــه وضــوح نشــان داده اســت. زيــرا ن ىو قــوم ىتعصــبات نـژاد اســاس ىبـشــمرده ىمعنــو ىمــاريب ىآن چنــان منفــور گشــته کــه حــال نــوع ســتميقــرن ب عيبــا فجــا ونــدشيبــه خــاطر پ ىپرسـت نژاد ىدر زنــدگ ىو آفتـ ىاجتمـاع شيگـرا کيـبـه صـورت ىپرسـت از نقـاط جهـان نژاد ىاري. اگرچـه هنـوز در بسـشـود ىمـ

آن چنان مورد نکوهش خاص و عام واقع شـده کـه ىت اما از نظر اصولمانده اس ىاز نوع بشر باق ىا بخش عمده .رديبپذ اليرا با آرامش خ ىپرست انتساب نژاد تواند ىنم ىگروه چيه گريد

ۀاز نـور ناگهـان پـا بـه عرصـ ىديـجد ىايـو دن دهيـمحـو گرد ىکلـه بـ کيتار ىا که گذشته ستين ىبدان معن نيا

ـ ،ىجنسـ ،ىقـوم قيـتعصـبات عم ىآمـدها ىاز مردم جهـان هنـوز بـا پـ ىاريوجود نهاده. بس دسـت بـه ىو طبقـات ىملمؤسسات رايز افتيرزمان ادامه خواهد يتا د ها ىعدالت ىب نياز آنست که ا ىحاک ى. شواهد موجود همگاند بانيگر

ـ نـدابي ىتــوان آن را م ىبـه کنـد ىلــيخ کنـد ىمـ ىزيــر کـه نــوع بشـر آنهـا را طرح ىنيو مـواز در روابــط نينـو ىکـه نظمـرا پشت سر ىا مهم آن است که نوع انسان مرحله ۀنکت ىبخشند. ول اميرا الت دگانيد نهند و درد ستم انيها بن انسان

انيـواضـح ب ىبه صـورت ده،يمشخص گرد ى: اصول اساسستين ريعمال بازگشت به آن امکان پذ هگذاشته است ککـه قادرنــد آنهـا را در رفتــار شــود ىمـمتبلــور ىروزافــزون در مؤسسـات ىنحـو و بــه ده،يـاعــالن گرد عيطــور وسـشـده، بو تحول کامل بيتقل اش جهيو دردناک باشد نت ىتالش هرچقدر طوالن نيکه ا ستين ى. شک ندينما ذيتنف ىعموم

۳

مردمان جهان خواهد بود. نيروابط ب

و تحـول رييـتغ ىروهـايتعصـبات، مغلـوب ن ۀاز هم شيکه ب ىعصبکه ت ديرس ىبه نظر م نيچن ستميآغاز قرن ب در يىانحصارگرا ىاصل ىها از ستون ىبعض ىعلم ىها شرفتياست. در جهان غرب، پ ىخواهد شد، تعصب مذهب

در حال بروز بـود، جنـبش شينفس خو زکه در درک نوع انسان ا ىبود. با توجه به تحول دهيرا درهم کوب ىمذهب ىالديمـ ۱۸۹۳. در سـال ديرسـ ىبـه نظـر مـ ىنـيد ديـجد شرفتيپ نيتر بخش دي) نوInterfaith movement( ىانياد نيب

ـ “انيـپارلمان اد”مشهور انيبن سيبا تأس ايکلمب ىجهان شگاهينما ىگرداننـدگان بلنـد پـرواز خـود را بـه شـگفت ىحترا در تمـام قـارات مسـخر ىبود که افکار عموم ىو اخالق ىاز توافق معنو ىنشيب گاه لوهمجمع ج نيا رايانداخت ز

همگان واقع نيو تحس ليمورد تجل شگاهيرا که در آن نما ىو تجار ىصنعت ،ىعلم بيعجا ىنمود و توانست حت الشعاع قرار دهد. شده بود تحت

متنفــذ شـمندانياند د يـاز د يـىآ گردهم نيـاسـت. ا ختـهيکهـن فـرو ر ىوارهـايکـه د نمـود ىمـ نيخالصـه چنـ بطـور

جهـان را از ”پارلمـان نيدار آن، ا و نام ىاصل گذار انيبن ۀبود. به گفت “سابقه ىعالم ب خيدر تار”و رينظ ىب ،ىنيدفرصـت نيـخـالق از ا ى رهبـر کيـکـه شـد ىمـ ىنـيب شيپ نيچنـ نـانيبـود. بـا اطم “دهيبخش ىيتعصب و تحجر رها

داريـرا ب ىتفرقه افتاده بـود، آن روح اخـوت شان نيب ربازيجهان که از د ىجوامع مذهب نياستفاده خواهد کرد و در ب ،ىدلگرمـ نيـفراهم سازد. بـا ا شرفتيرفاه و پ د يجد ىايدن ىالزم را برا ىاخالق ساز ريز توانست ىخواهد کرد که م

ها، از زبان ىاريه بسب ىشمار ىب اتي . کتب و نشرديگرفت و شکوفا گرد شهير ىانياد نيب ىها و اقسام نهضت انواعکـه پـس از آن ىبزرگ آشنا نمـود، رونـد انياد ميبا تعال نيد ىو ب دار نياز مردم جهان را اعم از د ىانبوه روزافزون

در سانسيو فوق ل سانسيل ىها دوره ىشد. مؤسسات آموزش عال لدنبا نترنتيو سرانجام ا نمايس ون،يزيتوسط تلوکـه تـا چنـد دهـه قبـل از آن ىنـيد نيجلسـات عبـادت بـ سـتم،يقـرن ب انيـآغاز نمودنـد. در پا انياد ى قيمطالعات تطب

معمول و متداول شده بود. ىکم امر تصورش هم امکان نداشت، کم ىحت

ىا متحـد کننـده ىنـدهاي. بـرخالف فرارسـد ىبه نظر م ىو تعهد معنو ىابتکارات فاقد انسجام فکر نيا فانهمتأس بـزرگ جهـان در مبـدأ و انيـاد ۀکـه همـ دهيـعق نيـبشـر اسـت، ا ىروابـط اجتمـاع گريساختن د گون که در حال دگر

قيـتلف ۀنـيدر زم شـرفتيرو بـه رو اسـت. پ گرا رقهاذهان ف ۀبرخوردارند با مخالفت سرسختان ىکسانياز اعتبار تي ماهنکتـه نشـئت نيـاسـت کـه از درک ا ىبلکـه تحـول سـتين ىاسـتراتژ کيـ ايـاحساسـات و ۀغلب گر انيصرفا نما ىنژادو نـه ىازيـخود نه امت ىآنان به خود اريبس ىها و تفاوت دهند ىم ليرا تشک ىنوع واحد نيزم ۀکه مردم کر رديگ ىم

ىادهـاينحـو موجـب شـده اسـت کـه هـم بن نيبه همـ زيزنان ن ى. آزادکند ىم جاديافراد بشر ا تک تک ىبرا ىنقصوجود ىاخالق ايو ىاجتماع ،ىکيولوژيقابل قبول ب ليدل چيکه ه رنديکته را بپذن نيا ىاجتماع و هم افکار عموم

کند. هيدختران و پسران را توج ىراب ىمساو ىليعدم امکانات تحص ايکامل زنان با مردان و ىندارد که انکار تساو

۴

تـوهم نيـا دييـدر حـال تکامـل، تأ ى تمـدن جهـان کيـاز ملل در شکل دادن به ىاز مساعدت برخ ريتقد نيچن هم است. زيناچ ايو ارزش ىب نهيزم نيملل در ا ريسا ىکه مساع ستين

جهـت رييـتغ نيچنـ کيـانجـام تي مسـئول سـتيقـادر ن ىمـذهب ىکـه در اغلـب مـوارد رهبـر رسـد ىبه نظر م نيچن

ــر عهــده بگ ىنياديــبن ــرا بـ ــا گروه ري. ســارديـ ـ ىهـ ـ ــا بــه عنـــوان قـــدم ىگـــانگي اتياجتمــاع، مقتضـ ــر را نــه تنهـ نــوع بشـ ۀلحظـ نيکه نوع بشر در ا ىتر ىجزئ نوع مت ىها تي تحقق هو ۀتمدن بلکه به منزل شرفتيپ ىبرا ىبعد ريناپذ اجتناب

از افتهي سازمان ن يحال بخش اعظم د ني. با ارنديپذ ىبا آغوش باز م آورد ىخود به همراه م ىجمع خ يدر تار ريخطـ بنـد ىعـاجز و نــاتوان اسـت چـه کـه پــا نـدهيآمقابلـه بـا قــتيحق ىانحصـار ت يـمالک ىو ادعاهـا ىهمـان افکـار جزمـ

شده است. نيزم ۀسکن نيانداز در ب منازعات تفرقه نيدتريشد جادياکه سبب باشد ىم که امروزه ىعيفجا ستيکننده بوده است. مسلما الزم ن رانيو ىامر از لحاظ رفاه و آرامش بشر نيا ىآمدها ىپ

انيــب ليبـه تفصـ سـازد ىمـ نيرا ننگـ نيـو نـام د شــود ىبخـت وارد مـ بـر جوامـع نگون ىدر اثـر جوشـش تعصـب مـذهبدر ىالديقـرن شـانزدهم مـ ىمـذهب ىهـا جنـگ ،نمونـه از مـوارد فـراوان آن کيهم ندارد. ىتازگ دهيپد نيگردد. ا

يىکه محصول درازمدت بذرها ديشياند دي. باديگردکل آن قاره تي درصد از جمع ىاروپا بود که سبب هالکت سگشـت زيمردم کاشته شد و سبب آن همه جنـگ و سـت ريگرا در ضم فرقه ى شياند کوردل خشک ىروهايکه به دست ن

چه بوده است.

شيبه عقل است کـه بـ انتيوارد آورده، خ تيبر بشر ىکه تعصبات مذهب ىگريد ۀصدم ع،يفجا نيبر ا عالوهـقابل ىگـرياز هر عامل د از آن ربـوده ىبـه امـور جهـان دنيقـاطع در شـکل بخشـ ىنقشـ ىفـايا ىرا بـرا نيـد ىذاتـ تي

در موارد شود، ىانسان م ىروهاين عييضکه سبب تشتت و ت يىها به دستورالعمل ىبا دلبستگ ىنيد ىدها است. نها ىا ىفکــر ىکـار بــردن آن اسـتعدادهاه از بـ ىريو جلــوگ قـتيممانعـت از جسـتجو و کشــف حق ىعامـل اصــل ىاريبسـبـه ىکمک مؤثر يىبه تنها سميترور اي سميالي. نکوهش ماترسازد ىمخلوقات ممتاز م رياند که نوع بشر را از سا بوده

در ابتدا صادقانه به جبران قصور خود ىمذهب ىها نهاد نکهينخواهد کرد مگر ا ىکنون ىقاخال ىها مقابله با بحران نيــا ىدر برابـر اثـرات منفـ نيکـه سـبب شـده اسـت جمهـور مـؤمن ىبپردازنـد، قصـور شيخـو ىها تي سـئولم ىفـايدر ا

باشند. ريپذ بيو آس دفاع ىعوامل ب

اسـت کـه ىريـنظ ىبـ ىرويـن ى ادآوريـبلکـه سـتين افتهي سازمان نيتأمالت دردناک محکوم کردن د نياز ا منظوربـه نيـ. هـر زمـان کـه دکنـد ىانسـان نفـوذ مـ ىهـا زهيتا اعمـاق انگ م،يآگاه ىچنانکه همگ ن،يدر آن نهفته است. د

انـد وفـادار بــوده را بـه جهـان عطــا کرده ىدتيــبـزرگ عق ىهـا نظام کــه ىملکـوت اکـليه ىو بـه مثـل اعــال ميروح تعـالن و مهـار کـرد ىرفـاه عمـوم ىبـرا ىشهامت، غلبه بـر تعصـبات، فـداکار ت،ي محبت، بخشش، خالق ت ي است، قابل

۵

عــتيطب فيـسـاز در تلط مـؤثر و سرنوشت ىرويـنمـوده اسـت. بـدون شـک ن داريـرا در جمهـور مردمـان ب ىوانيـح زيـغرا اند. در عالم وجود ظاهر شده ىدر پ ىمدون، پ خ يتار دم دهيبوده است که از سپ ىن مظاهر الهيا ۀنافذ ۀقو ىانسان ىآگـاه بشـر ريضـم داريـپا ۀصـيخص کيـنمـوده، هنـوز هـم عمـل ىاثراتـ نيبا چن نيشيکه در ادوار پ روين نيهمهمچنــان رد،يـقـرار گ ىمـورد اسـتقبال قابـل تـوجه نکـهيتمـام مشـکالت و بــدون ا رغـم ىعلـ ىالهـ ىرويـن نيـاسـت. ا

ىنيسـيقهرمانـان و قد اميـها سـبب ق نيو در تمـام سـرزم کنـد ىمـ تيـتقو اتيـح ۀادام ىرا برا ىشمار ىتالش نفوس بـ ــبــر حقان ليــدل نيتر کننـــده قانع شــان ىکــه زنــدگان گــردد ىمـ ـ تي آنــان اســـت. انيــاد ۀاصــول منـــدمج در کتــب مقدسـ

اثر گذارد. در واقع قايعم زين ىقادر است که بر ساختار روابط اجتماع نيد دهد، ىتمدن نشان م ريهمانگونه که س ۀسرچشـم نياز ا اش ىدر تمدن را به نظر آورد که تحرک و جهش اخالق ىنياديبن شرفتيپ چيه توان ىم ىبه سخت ۀهـزاران سـال نـديفرا يى نهـا ۀتصـور نمـود کـه ورود بـه مرحلـ توان ىم ايصورت آ نينشئت نگرفته باشد. در ا ىجاودان

کـه در ىرناهنجـا ىهـا مراماگـر رد؟يـصـورت گ ىخالء روحـان کيبتواند در ىخاک ۀکر نيبه امور ا دنينظام بخشـ افتنـديدر سراســر عـالم رواج سـتميقـرن ب انـد کــه اقــل بطـور قطـع ثابــت نموده اند، ال نداشـته ىگـرياثـر مثبــت د چيهـ .ديرا برآورده نما ازين نيا تواند ىکه مخلوق ذهن بشر است نم يىها نيگز ىجا

متعاقـب در ىها از قلـم حضـرت بهـاءاهلل صـادر و در دهـه شيقـرن پـ کيـاز شيکـه بـ ىانيـامـروز در ب اتيمقتضـ

خالصه شده است: ديسراسر عالم منتشر گرداوامـر و احکـام عصـر اتيمقتضـه امـر حـق عامـل. نظـر بـه متوجهنـد و بـ ى افـق اعلـه احزاب ب عيجم ستين ىشک

به عضد ىعناد ظاهر گشته. باراز امور هم از ىهلل بوده و از نزد او نازل شده و بعضمن عند کل مختلف شده ولکن .دينمائ کاتحاد و اتفاق تمس ه و ب دياصنام اوهام و اختالف را بشکن قان،يا

بـزرگ جهـان کنـار گذاشـته شـود. انيـاز اد کيـ چيهـ ى اساسـ قيبه حقا مانيکه ا ستيدعوت خواستار آن ن نيا

ندارند ايباور دارند گرانياست. آنچه د شياست و خود شاهد و برهان خو ىلزوم ذات کي مانيکامال برعکس. اـانسـان بـا وجـدان مرجع کي ىبرا تواند ىنم کنـد ىمـ هيفـوق بـه صـراحت توصـ انيـب کـهرا ىا داشـته باشـد. نکتـه تي

ـ يىانحصـارگرا ىتـرک تمــام دعــاو ــخاتم ايـ ۀزيــانگ ىعامــل نــابود نياســت کـه بــا اختنــاق روح انســان، بزرگتـر تي رت و خشونت بوده است.و وحدت و مروج نف ىگانگي

در سـتميقرن ب ۀکنند بيتجارب تقل ۀجيکه در نت ىجهان ىدر اجتماع ىنيد ىما، اگر قرار است رهبر ۀديعق به

. نــديپاســخ گو ىخيچــالش تـار نيــبـه ا ديــبا انيــداشــته باشــد، رهبـران اد ىحـال شــکل گـرفتن اســت معنــا و مفهـوم نيـاست. ا ىکي انيتمام اد قت ياساس حق هک ابندي ىنکته را درم نياز مردم ا ىا ندهيکه هر روز شمار فزا داستيپ

اسـت کـه از گسـترش ىدرون ىحس آگاه کي ۀجيبلکه نت شود ىحاصل نم ىحل مجادالت فقه قيشناخت از طر

۶

نيو قـوان ريشـعا د،يـانبـوه عقا انيـ. از مزديـخ ىنوع انسان برمـ ىگانگي رشيو از پذ گرانيبا د يىآشنا ۀروزافزون دامنکـه در ىکـه هماننـد وحـدت ديـآ ىمـ ديـپد جياحسـاس حـال بـه تـدر نيمانده، ا راثيبه م تهکه از ادوار گذش ىمذهبنــا محـدود واحـد و قابــل قـتيحق کيـ زيــن ىروحـان ىمتنـوع مشـهود اســت، زنـدگ ىهــا نژادهـا و فرهنگ هـا، تي مل

ىجهـان ىمـؤثر بـه بنـا ىتوانـد بـه نحـوو ب ابـدياستحکام فياحساس خف نيآنکه ا ىهمگان است. برا ىوصول براـ نيزمـ ۀکـر ۀکــه سـکن ىافـراد ديـمشـحون از صـلح و آرامـش کمـک کنـد، با مرجــع و رگـاه،يد نيـدر ا ىآنـان را، حت

.ندينما ديتأئ مانهيآن را صم دانند، ىخود م ىهاد

عبادت وجود ۀو نحو ىاز لحاظ احکام اجتماع ىميعظ ىها جهان تفاوت ۀعمد ىنيسنن د نيقطع در ب بطورتمدن رو به تکامـل کي رييدائم التغ ىازهاين ىاله ىآن ظهورات متوال ى دارد. با در نظر گرفتن هزاران سال که ط

ىهـا ىژگـياز و ىکـيکـه رسـد ىبه نظـر مـ نيواقع چن رانتظار داشت. د نيجز ا توان ىاند، نم را مورد توجه قرار داده. آنچـه را کـه کنـد ىمـ انيـرا ب نيـد ىتکـامل تيـاصـل ماه ىبـه نحـو کيکه هر بزرگ آنست انياکثر اد ۀآثار مقدس

بشـر بــوده ىسـاختن تجـارب روحـان ىکـه هدفشـان غنـ ىفرهنگـ ىهـا راثيکـه م نسـتيکـرد ا هيـاخالقـا توج تـوان ىنمـانســان يـۀاول ۀفـيگردنـد. وظ ىگـانگيدامــن زدن بـه آتـش تعصـب و ب ىبـرا ىا لهيو وسـ رنـديگ راسـت، آلـت دسـت قـرا

گرانيد ىکند و مساع ىزندگ رديپذ ىکه م ىقيپردازد، بر طبق حقا قتيحق ىخواهد بود که به جستجو نيا شهيهم راستا کامال محترم شمرد. نيرا در ا

دارند، ىاله ىمنشائ ىبطور مساو ىبزرگ همگ انياعتراض کنند که اگر اذعان شود که اد ىاست برخ ممکنو حينکته، چه صح نيخواهد شد. ا گريد نيبه د نيد کياز ىا عده دنيگرو لياقل تسه ال ايو قيتشو اش جهينت

آگاهند به وجود ىخاک ىايدن نياز ا فراتر ىکه از جهان ىکسان ىبرا خيکه سرانجام، تار ىچه غلط، در برابر فرصتبزرگ انياز اد کياست. هر تي اهم و کم زيناچ اريبس ىما امرلمس ،ىآگاه نيمنبعث از ا تي آورده و در برابر مسئول

کس چيه بيترت ني. به همديارائه نما ىخود در پرورش فضائل اخالق يىو معتبر بر کارا ريگ چشم ىشواهد تواند ىم ايـ شـتريب ىبـا شـدت ىدتيـعق سـتميس کيـوابسـته بـه ديـشود که اصـول و عقا ىمدع ىا به نحو قانع کننده تواند ىنم

شدن پارچه کيکه در حال ىتعصب و خرافات بوده است. در جهان ۀعلت اشاع گر،يد ىها ستميس د يکمتر از عقاخواهـد بــود و ليو تبـد رييـتغ اوممـد نـديفرا کيـخوش برخـورد و معاشـرت دســت ىاسـت کـه الگوهـا ىعـياسـت، طب

ريدر مسـ توانـد ىوالت مـتحـ نيـمسـئله اسـت کـه چگونـه ا نيـا ىکه باشـند، مسـلما بررسـ لينقش مؤسسات، از هر قبـ ،ىتحـوالت از نظــر روحــان نيــا ىنهــائ ۀجـيسـوق داده شــود. ضــامن آنکــه نت ىگــانگيوحــدت و جيتـرو و ىاخالقـ

نکته است کـه جهـان نيبه ا نيزم ۀکر ىمردم عاد ىها توده ۀجاودان مانياخواهد بود، داريدرست و پا ىاجتماع مقتدر و مهربان است. ىقدرت خداوند ۀبلکه زمام آن در قبض ستين ىزودگذر بشر اليتابع آمال و ام

است ىواريد ختنيعصر حاضر شاهد فرو ر کند، ىکه مردم را از هم جدا م يىبا درهم شکستن سدها همزمان

۷

. سـازد ىجـدا مـ ىويـدن اتيـابـد از ح ىرا بـرا ىآسـمان اتيـح شـد ىبود و در گذشـته تصـور مـ ريناپذ رسوخ ىکه زمان ىبلکه راه ىاخالق ىا فهيرا نه تنها وظ گرانيکه خدمت به د اند آموخته نيهمواره به مؤمن انياد ۀهم ۀکتب مقدس

ىاجتماع معـان ۀروند شيپ ىبازساز رياصل شناخته شده امروز تحت تأث نيتقرب شخص به خداوند بدانند. ا ىبرا نانــه،يب واقع ىپـر از عـدل و داد بـه هـدف ىاسـتقرار جهــان ۀنـيريد ۀوعـد ىجيتـدر لي. بــا تبـدرديـگ ىبـه خـود مـ ىا تـازه

کيمتعامل ىها جنبه ۀبه منزل شتريو ب شتريب گريد ىاجتماع از سو جيسو و حوا کيروح انسان از ىازهايبرآوردن ن خواهند شد. دهيبالغ د ى روحان ىزندگ با اذعان به دي، کار باآن است ىايگو رياخ نشيب نيکه ا ديبرآ ىچالش ۀبتواند از عهد ىنيد ىرهبر نکهيا ىبرا

. ابدي ىپرورش م ىبشر ۀآنها ادراکات بالقو ۀليکه به وس اند ىو علم دو نظام الزم دانائ نينکته آغاز گردد که د نياوجـه بـا هـم در چينـه تنهـا بـه هـ کنـد، ىرا کشف م قتيآنها حق قيکه ذهن از طر ىاساس ۀدو نحو نيا ن،يعلم و د ت يـکـه واقع -امـا پرشـکوه ابيـکم يىهـا دوره -خياز تـار يىهـا و در آن دوره انـد ىمتکـ گريدکيبلکه به تندسيتضاد ن

انــد. پرثمـر و اثـر بوده گــرياز هـر وقـت د شياند بــا هـم کـار کننــد بـ دو توانسـته نيـشـده و ا رفتــهيمکمـل بـودن آنهـا پذقـرار ىو روحـان ىتعهدات اخالق ت يتابع هدا شهيهم ديرا با ىعلم ىها شرفتيحاصله از پ ىها و مهارت ها نشيب

بتـوان آنهـا را بـا ديـباشـند، با ىهر قدر گرامـ زين ىنياستفاده نمود. اعتقادات د حيداد تا بتوان از آنها به نحو صح کرد. ىبررس طرفانه ىب ىعلم ىها خاطر با روش بيط

. عجـب ميپـرداز ىبـه آن مـ اطيـوجـدان سـر و کـار دارد بـا احت بـا مايکه چون مسـتق ميرس ىم ىا به مسئله سرانجام

همانـا اعمـال قـدرت در دهيرا بـه امتحـان کشـ انيـکـه رهبـران اد ىا وسوسـه ا،يدن شمار ىوساوس ب نيکه از ب ستين انيـاز اد کيـهـر ۀو تمعـن در کتـب مقدسـ هدراز هـم خـود را صـرف مطالعـ انيکـه سـال ىاست. کس ىدتيمسائل عق

قـدرت آنسـت کـه ۀبـالقو ت يو مکرر الوقوع ندارد که خاصـ ىهياصل بد نيا ىادآوريبه ىازياست، ن بزرگ نمودهاز تظـاهر ىناگفتـه و عـار ىهـا ىروزيـآورد. پ ببـار ىشـتريفسـاد ب توانـد ىشود مـ شتريسبب فساد گردد و هر چه قدرت ب

ن يد ۀخالق ىروين ۀاز منابع عمد ىکين و اعصار، بدون شک قرو ى در ط نهيزم نيدر ا ونياز روحان ىشمار ىب ۀعد گـريشـدن د ميبـه شـمار آورد. بـه همـان نسـبت، تسـل نيـد ازاتيـامت نياز بـارزتر ىکـيآن را ديـبـوده و با افتهي سازمان

نيدر بـ أسيـفسـاد و ،ىنيرشد بذر بدب ىز برايخ حاصل ىنيزم ،ىويقدرت و منافع دن ۀدر برابر وسوس ىنيرهبران د تي مســئول ىفــايا ىبــرا ىنـيد ىرهبــر ىبـر توانــائ ميتســل نيــا ىآمــدها ىنــاظران فــراهم کـرده اســت. اثــرات و پـ ۀهمـ

به شرح و بسط ندارد. ىازين خ،يمقطع از تار نيخود در ا ى اجتماع

در مقام خياست، در سراسر تار ىدر روابط بشر ىتعادل و هماهنگ جادياخالق و ا بيچون مقصدش تهذ نيدنموده، خطـا را جيدر تمام اعصار صواب را ترو نيعمل کرده است. د ىبه زندگ دنيمعنا بخش ىبرا ىمرجع نهائ

اند قرار داده است. داشته نايب ۀديکه د ىانناشناخته در برابر انظار کس ۀبالقو ىاز استعدادها ىنشينکوهش کرده و ب

۸

خـود ۀمکنون ىفائق گردد و قوا ىجهان خاک نيا صيت که بر نقاشده اس قيتشو نيد اتيبه مدد هدا ىروح انسانـ نيــا ۀشـير ى) چنانکــه از معنــاreligion( نيـحــال، د نيرا بـه کمــال رسـاند. در عــ ) بــر ligare( نيلغــت در زبـان التـ

بـوده اسـت کـه از ىتر دهيـچيتـر و پ دادن مردمـان مختلـف بـه صـورت جوامـع بزرگ ونديپ ىبرا ىاصل ىروين د،يآ ىم ىانداز عصر حاضر چشم بزرگ تيگر شود. مز جلوه تواند ىم ىفرد ۀشکوفا شد ىها تي آن، استعدادها و قابل قيطر

واحـد ۀديـپد کيـرا بـه صـورت بخـش ىو تعـال گر فيـتلط نديفرا نيتا ا سازد ىنوع انسان را قادر م ىاست که تمام پاک.مکرر جهان خاک با عالم رو به رو شدن ۀديپد د،يمشاهده نما

بوده است. عالوه ىانياد نيب ىها تي از همان ابتدا مجدانه مروج فعال ىبهائ ۀچشم انداز، جامع نيالهام از ا با

کيـنزد ىمختلـف را بـرا انيـاد روانيـتـالش پ انيـبهائ د،يـآ ىبه وجود م ها تي فعال نيکه بر اثر ا ىا بر روابط ارزندهبلـوغ ۀمرحلـ ۀکـه در آسـتان ىبشـر نـد،ينما ىنوع بشر مشاهده م ىبرا ىاله ۀاراد ىدر راستا ىاقدام گريدکيشدن به

نيـهـر نـوع کمـک ممکـن ادامـه خواهنـد داد. بـا ا ۀبه ارائـ ىبهائ ۀجامع ىراه اعضا ني. در اباشد ىخود م ىجمعان ياحت برا با صر شيخو ۀديکه عق ميدان ىاقدام مشترک م نيکارانمان در ا خود نسبت به هم ۀفيرا وظ نيحال ا د،يـرا فرا گرفتـه بنما ديناام ت ي که بشر يىبه درمان دردها ىبخواهد کمک مؤثر ىانياد نيکه اگر گفتمان ب ميينمابوده اسـت ىانياد نيجنبش ب جاديرا که علت ا ىکل قتيآن حق ،ىاکنون با کمال صداقت و بدون طفره رو ديبا

ىکــي زيـن نيـد ،ىانسـان راتيــو تعب ىفرهنگـ ىهـا جلوه ىگونـاگون ىاسـت و در ورا ىکــيخـدا نکـهيا ىعنـي رد،يبپـذ است. در سراســر جهـان برافـروزد کــه ىچنـان آتشـ ىنــيتعصـبات د ۀکـه شـعل ابــدي ىم ىخطـر فزونـ نيــگذشـت هـر روز ا بـا

. ســتندين ىخطـر نيقــادر بـه دفـع چنـ ىبـه تنهـائ ىمـدن ىهـا عواقـب مـوحش آن خـارج از حـد تصـور اســت. حکومترا که به ىمخاصمات تواند ىکه صرفا دعوت به تساهل و تسامح م ميرا در دل بپروران ىواه ديام نيا دينبا نيهمچن

کـه راه ىماننـد کسـان ،ىنـيد ىبحـران مسـتلزم آنسـت کـه رهبـر نيـفـرو نشـاند. حـل ا رديـگ ىصورت مـ نينام خدا و داجتماع گشودند، گذشته را با ىرا به رو ىو مل ىجنس ،ىتعصبات نژاد لياز قب ىمشابه رانگريمقابله با تعصبات و

خـدمت بـه رفـاه نـوع بشـر ىاسـت کـه بـرا هيـقابل توج ىتنها وقت ى. اعمال نفوذ در امور وجداندکنار بگذار تي قاطعخدمت کـامال واضـح اسـت. حضـرت بهـاءاهلل نيا ىازهايتمدن، ن خيعطف در تار ۀنقط نيرتريخط نيباشد. و در ا

اصـالح و راحـت ظـاهر نشـود مگـر بـه اتحـاد و نيـمقصود اصـالح عـالم و راحـت امـم بـوده. ا« :که ديفرما ىم ديتأک .»اتفاق

العدل اعظم تيب