zanan parcham daran donya ayandeh

195
1

Upload: kiyanoosh-khosravi

Post on 23-Mar-2016

276 views

Category:

Documents


13 download

DESCRIPTION

Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

TRANSCRIPT

Page 1: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

1

Page 2: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

2

Page 3: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

1

Page 4: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

2

Sunrise Book Promotions

Copyright © 2009 Jamshid Fanaian

ISBN 978 0 9586345 1 9 All rights reserved. No part of this publication may be reproduced, stored in a retrieved system, or transmitted in any form or by any means, electronic, mechanical, photocopying, recording or otherwise, without the prior permission of the Copyright owner.

Sunrise Book Promotions P. O. Box 238

Kiama, N.S.W 2533 Australia

[email protected]

www.jamshidfanaian.com

Printed and bound in Australia

Page 5: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

3

Page 6: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

4

Women

Holding the Banner

of Our Future World

By

Jamshid Fanaian

Page 7: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

5

صفحھ مطالب فھرست

1 پیشگفتار

3 ر اسارت زنان در زنجی

21 آغاز تالش زنان در غرب برای آزادی و برابری

24 در ایران جنبش زنان

32 سنت ھای دیرینھ در تضاد با پیشرفت جامعھ

41 تأثیر معنوی ظھور بھائی در رھائی بانوان از قیود قرون متمادی

47 طاھره شیر زن تاریخ

65 اورود عبدالبھاء بھ اروپا و آمریک

81 دختران و بانوان" کماالت صوری و معنوی"فعالیت برای ارتقاء

86 ندای جانفزای تساوی حقوق مردان و زنان از ایران برخاست

88 تأثیر ظھور جدید بر عقول و قلوب و افکار

95 رای اجرای حدودات ظاھره نیامدهاین ظھور از ب

102 تأملی در باره کیفیت نظم بدیع جھانی

132 وظایف بیت العدل اعظم

138 را از مردان خواھند ربود زنان گوی سبقت

152 چرا بانوان در بیت العدل اعظم عضو نیستند؟

174 مردان می باید از حقوق زنان دفاع کنند

مآخذ 181

Page 8: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

6

Page 9: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

1

پیشگفتار

ظلمی کھ بر زنان رفتھ باعث . امروزه حقوق زنان موضوع روز در ایران است

ھدف این دفتر آنست کھ جنبش زنان را حمایت کند و تقویت . تأسف فراوان استو مردان را . سرافرازی غائی مطمئن سازدروزی نھائی و نماید و آنان را بھ پی

ترغیب کند کھ نھضت بانوان را پشیبانی نمایند و آنان را در دست یابی بھ حقوق اشاراتی بھ وضع بانوان در گذشتھ دارد کھ زنان طی . حقھ خود یاری دھند

حالت نیمھ بردگی زندگی کردند و استعداد شگرف آنان ھزاران سال در تاریخی در نتیجھد وگرفتار آمختھ ماند و دنیا در چنگال مرد ساالری ناشنا

گوشھ ھائی در این دفتر . و دچار خسران فراوان گردیددببارآماسفبار و خونبار با چھ ی و حق طلبیکھ آزادی خواھشود میاز وضع زنان در ایران تصویر

بھ حق برابری و در عین حا ل عزم بانوان برای رسیدن استمشکل ھا روبرو ده و مرد ساالری دیرینھ را بھ چالش فرسو سنت ھای ،منزلت انسانی خودو

.میخواند

، پیش از آنکھ تساوی حقوق زنان و مردان جزو اصول دراواسط قرن نوزدھمآئین بھائی در این مرحلھ از تاریخ تکامل بشری قرار گیرد وضع زنان در

حقوق مدنی خود محروم و در غرب نیز اسفبار بود، و از بسیاری ازتاریخ شواھد عینی حق "از کتاب . چھارچوب مذھب و سنت خود گرفتار بودند

ترجمھ نقل را بھ مطلبی است انگلیسی زبان کھ بھ "رای بانوان در آمریکااز ": )Women’s Suffrage in America: an eyewitness history( میکنیم

درابتدا خفی در جھت احقاق حقوق بانوان بھ بعد است کھ جنبشی1844سنھ و بانوان قدم بھ قدم جلو یابد میو رفتھ رفتھ قوت بیشتری شود میشروع

بارقھ حق طلبی در عالم نسوان ."گردند میمیروند و از حقوق تازه برخوردار زنان در مغرب زمین برای بدست آوردن حقوق خود جنبیدند و وپدیدار گردید

بسیاری از روشنفکران ایرانی بر این پندارند کھ زنان نتجھ در.کوشیدند .د ولی واقعیت تاریخی غیر از اینستنبوده ادرغرب علمدار برابری مرد و زن

در حالت نیمھ بردگی و سرسپردگی ھنوز در غربزیرا در زمانی کھ زنانندای جانفزای پیش) 160(ل بیش از صد و شصت سا، درزندگی میکردند

ظھوری جدید پدید آمد و . از ایران بلند شد با مردانبری حقوق زنانبرا درعالم پدید آورد کھ یکی از آثار نیکوی آن جنبش و جوشش پر توانحرکتی

و بدان اھمیت گیرد می آنچھ در این دفتر رنگ دیگر .نسوان بوددر عالم بر این استدالل،دھد و از صرف برابری مرد و زن فراترمی رود بیشتر می

کھ خصوصیات بانوان کھ طی قرون متمادی مورد بی اعتنائی و است واقعیتنقشی ارزشمند در ساختار دنیای تواند می بودحتی تحقیر و توھین قرار گرفتھ

Page 10: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

2

در بنیاد گذاران عصر جدید اطمینان می بخشد کھ آنچھزنان را .دکنایفا نو نیروئی پر زیرا .پدید خواھد آمد ، نوید داده اندمورد پیشروی و پیشتازی زنان

ان از یوغ معیارھای گذشتھ و سنت ھای م کھ مرداستان نآتوان پشتیبان .اشتھ گرددند و پرچم دنیای نو برافریابفرسوده رھائی

عالوه بر پشتبانی نھضت بانوان برای کسب حقوق حقھ آنان، در این دفتر

. ت خاصی بر خوردار است دیگر مطرح شده است کھ ھر یک از اھمیلبی مطابدین معنی کھ چھ پیش آمد کھ بیک باره تحرکی بی سابقھ در قلوب و عقول و افکار جھانیان نمودار شد و نھضت ھا در زمینھ ھای مختلف پدیدار گردید؟ و

ی، ع یافت کھ ارکان نظامات کھنھ و فرسوده اجتمارچھ نیروئی درعالم انتشازاند و تمایل بھ نوخواھی و نو آوری را در اقتصادی، سیاسی و مذھبی را لر

قلوب و افکار راد مردان و خجستھ بانوان پدید آورد و دنیا را در آستانھ یک در نتیجھ پاسداران عقاید عتیقھ و نظامات فرسوده واستحالھ بی سابقھ قرار داد

برای حفظ موقعیت و منافع این واپسگرایان ؟ را دچار وحشت و اضطراب نمودند و در نتیجھ پرونده خود را ه ا بھر ظلم و اجحاف و اختناق دست یازیدخود

. با نیاز زمان مقابلھ کندتواند میند، غافل از آنکھ ھیچ نیروئی نه اسیاه کرد بنای دنیای نو را بھ تأخیر اندازد وممکن است این مخالفت ھا تغییرات الزم

وقتی بھار میدمد . ئی باز داردآن را از پیروزی نھائی و تحقق غاتواند میولی ناز تواند میگل ھای نو شکفتھ را فروریزد ولی نتواند میبادھای بال انگیز

.ایدتأثیر حیات بخش و جلوه نشاط بخش بھارجلو گیری نم

Page 11: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

3

زنان در زنجیر اسارت

ھزاران سا ل در جمیع جوامع بشری طیبانوان طی نھ چند صد سال بلکھ

دگی کردند و از حقوق مساوی با مردان بھره مند نیمھ بردگی زنوضعدرند کھ درخششی پیدا شدھرچند گھگاھی در برخی نقاط جھان زنانی .نبودند

بنمودند ولی بطور کلی روند بنیادی در جھت شناخت برابری مرد و زن نبوده ثر را متأزندگی رقت بار زنان طی این دوران قلب ھرانسان انسان دوست . است

ی نیستزنیاھر چند .گردد می از ظلمی کھ بر بانوان رفتھ ناالن ومی سازدد تعلیم ندادنق زن و مرد را تساوی حقوتھ اثبات گردد کھ ھیچیک ازادیان گذش

.میگردد ولی در این دفتر این واقعیت تاریخی مستند و مستدل کید ننمودندو تأھ مسیحیت و کشوند میاگر امروزه برخی از مسیحیان و مسلمانان مدعی آن نظر شخصی و آرزو اسالم تساوی حقوق زن و مرد را تائید کرده است

مدعی تساوی ظھور بھائی تا دیان تاریخی ا زیرا ھیچیک ازبرای برابری استاگر .تعلیمی نیست کتب آسمانی آنان شاھد چنین ودند نبو حقوق زنان و مردان

اصول دیانت خود قرار مسیحیت و اسالم تساوی حقوق زن و مرد را یکی از داده بودند چرا زنان در دنیای مسیحی و اسالم در حالت نیمھ بردگی و سر

سپردگی و افسردگی بسر بردند؟

منصفانھ داوری کنیم ھر یک از پیامبران در پیشبرد حقوق زنان کوششی اگر رضا علیجانی در سمیناری . نمودند ولی ھیچیک مرد و زن را مساوی ندانستند

کور جنسی نو اندیشی "ورد حقوق زنان در اسالم در مقالھ ای تحت عنوان در م) منعکس گردیده1387 شھریور 18خ ی تارروز،نشریھ الکترونیک در " (دینی

یک مسئلھ مشترک بین ھمھ ادیان این است کھ کلیھ رسوالن و : "اظھار می دارد زنان انجام داده در حوزه زنان اصالحات جدی بھ نفع] ادیان گذشتھ[ھمھ ادیان

اند، اما در نھا یت از شرایط تاریخی خودشان خارج نشده اند، یعنی در نھایت لھ آن ا ودر دنب."فرادستی و سلطھ جنسیتی مردان باقی مانده و تحمل شده است

:کھ احکام اسالمی راجع بھ زن را باید در بستر تاریخی آن نگاه کردمیگوید دش بسیار مترقی بوده و حتی گاھی اوقات درشرایط و بستر تاریخی خو"...

ھمواره بھائیان و این مطلبی است کھ ." فراتر از کشش زمانھ اش بوده است کھ احکام اسالمی را باید در بستر تاریخی آن و شرایط کنند میبدان استدالل

واردایرادی بر احکام اسالمی نھ تنھا در آن صورت ازدید بھائیان. زمان سنجید ولیدانست موجھ باید ھ آن تعالیم را با در نظر گرفتن شرایط زمان بلکنیست

باید از منظر تاریخی آن را در نظر گرفت نھ پس .شمرد منتفی رادوره آن . اجرایی

Page 12: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

4

و کند میرضا علیجانی با صداقت و واقع بینی موضع زن را در اسالم مطرح من نو "گوید می و نماید میاز پرده پوشی برخی نو اندیشان دینی شدیدا انتقاد

و دلیل این اتھام آنست کھ نو اندیشان دینی سعی ." کنم میاندیشی دینی را متھم خارج سازند و با " رویکرد و توضیح تاریخی"حقوق زن در اسالم را از میکنند

آن را مدرن و ) ماخذھمان ("تکذیب، تحریف و یا توجیھ ھای بسیار متکلفانھ" میداند" تقلب"کھ آن را رود می تا آن حد پیشیجانیلع. امروزه معرفی نمایند

یکی از اتھاماتی کھ من بھ خودم و نو اندیشی دینی، عالوه بر "گوید میو ھر چند در این سمینار ) ماخذھمان( ."است" تقلب"توجیھ و تذبذب می زنم

تعدادی از صاحبنظران اھل اسالم مطالعات خود را در مورد حقوق زنان در و برخی متوجھ نا رسائی احکام اسالمی در مواجھھ با نمایند میاسالم مطرح

شرایط دنیای کنونی ھستند ولی کل این بحث و فحص در ھمان گفتگو باقی در نتیجھ و.کنند می یعنی راه بیرون رفت را پیدا نندو ره بجائی نمی بر میماند

ود را پیرو اسالم خنمیتوان زیرا ،گردند میدچار یک نوع حرکت دورانی . و از چھار چوب آن فراتر رفتدانست

مکاتب سیاسی و فلسفی دوران پیشین ھم برای برابری زنان و مردان اقدامی

تنھا مذاھب سنتی نیستند کھ برابری زن و مرد را اعالن نکردند و آنان . ننمودند گذشتھ نیز را جنس پست تر شمردند بلکھ شعرا و عرفا و فیلسوفان و اندیشمندان

علیخانی در ھمان رضا دست کمی در تحقیر زنان و بی حرمتی بھ آنان نداشتند،اما ھمان طور کھ آقای فاضل میبدی در این سمینار اشاره : "گوید می سمینار

تنھا در ادبیات حوزه دینی می بینیم، بلکھ در نھکردند، سلطھ جنسیتی را ماھم ..و نیچھ و کانت و روسو. ھ استھم بھ وضوح قابل مالحظ شعر و فلسفھ و

نظراتی در باره زنان دارند کھ اگر رویکرد تاریخی نداشتھ باشیم، گاھی برخی " .تحمل کردتوان نمیجمالتشان را

مرد ساالری بودند بدون آنکھ از آن جوحتی بسیاری از دانشمندان تحت تأثیر

کھ ھردو کند می فروید برای نمونھ، اریش فروم بحثی در مورد. آگاه باشند معتقد است کھ ھرچند فروید اریش فروم. روانشناس و روانکاو برجستھ بودند

فروم بر اریش.بھ کشفی موفق شده است ولی آن را وارونھ و مسخ نموده استدلیلش آنست کھ تحت جایگاه مادر را بھ پدر داده وکھ گیرد میفروید خرده

مینویسد چنانچھ فروید . در ساالری بوده استتأثیر شرایط زمان خود بوده کھ پھیچ نیازی را در دوران کودکی نام ببرم کھ بھ اندازه نیاز بھ حمایت توانم مین"

میالدی 1908وھمچنین فروید در سال ." پدر برایم قوی تر و مھم تر باشدمھم ترین رویداد و دردناک ترین فقدان . "مرگ پدر را این گونھ توصیف کرد

بدین ترتیب فروید جایگاھی کھ "نویسد می فروم اریش ".دگی یک فرددر زنو مادر را بعنوان وسیلھ ای برای ارضاء دھد می بھ پدر رامتعلق بھ مادر است

Page 13: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

5

یک زن تن فروش در مادر، این الھھ، بھ صورت . آورد میشھوت جنسی پائین جامعھ سالم،( ."دھد میپدر را بعنوان شخصیت اصلی در جھان قرار . میآید

The Sane Society( بودبھ گفتھ فروم علت اصلی لغزش فروید کھ نتوانستھ مقام و جایگاه بلند مادر را درک کند بدان سبب بوده کھ در زمان و محیط مرد

ناگقتھ نماند کھ . مرد ساالری قرار گرفتھ استجوساالری زیستھ و تحت تأثیر در مشکل داشتھ و در نتیجھ کشف او در با ما نیزفروید در زندگی خانوادگی

کھ کند مینکتھ ما را متوجھ یک مطلب مھم این .ده استشکاوی مسخ نروا و سیاسی ، مذھبیاندیشمندان و دانشوران محاط بھ شرایط خانوادگی، اجتماعی

نات محیط محدود ودر صورتیکھ پیامبران بھ شرایط زمان و شؤ. زمان ھستندتر و دیدی فراتر و بینشی ژرفتر بھ حقایق و خصائص نیستند و از سطحی باال

از اینرو گفتارشان باالتر از زمان و مکان و . درونی انسان و عالم می نگرندچون فرق است بین . مصون از خطا و بطالن است و بدین علت پردوام است

. آنکھ محیط است با آنکھ محاط است

ناصرالدینشاه باقی مانده لطنھ دختراز توران تاج السدر یک رسالھ خطی کھ : نویسد میچنانچھ . دھد مییران را بدست ا روضع زنان د تصویری از

از سھ نظری بھ گوشھ ایران افکنید و ببینید در خانھ ھائی کھ دیوار ھایش"....تا پنج زرع ارتفاع دارد مخلوقاتی سر و دست شکستھ، بعضی با رنگ ھای

برخی برھنھ، قسمتی در تمام شبانھ روز منتظر و زرد و پریده، برخی گرسنھ، زندگی زنان ایران یا بھ رنگ سیاه .رندآر در زنجیر اسارت بس،گریھ کننده

ھیکل موحش عزا در آیند یا کفن ھای بھاست یا سفید، یا پرده سیاه تن کنند و من یکی از این زنھای بدبخت ھستم و آن. سفید پوشند و از دنیا رخت بر بندند

زیرا در مقابل این زندگی .کفن سفید را ترجیح بھ این ھیکل موحش می دھم )160 صرگ تاک، جلد دوم، " (.تاریک مرگ روز سفید ماست

و ھمین چند سال پیش طالبان در کشور افغانستا ن چھ بالئی بر سر زنان آوردند

کار از زنان را.تکب شدند راستین مر اسالمچھ ظلمی تحت عنوان پیاده کردن، اجتماعی باز داشتند و بھ آشپز خانھ برگرداندند، مدارس دخترانھ را آتش زدند

بر حسب اتفاق .زنان را در کفن حجاب اسالمی پوشاندند و زنده بھ گور کردند .با خانمی از اھل افغانستان در مورد وضع بانوان د ر افغانستان گفتگوئی داشتم

ور کنید کھ طالبان چھ ظلمی بر بانوان تصتوانید میشما نگفت می ایشان وویدئو تھیھ کرده این مورد مدارک و اسناد و عکس و درگفت می. نمودند

کل بود از جملھ، دو مورد را ذکر کرد کھ باور کردنش مش. کندمنتشر میخواھد برخی زنانی کھ بعلت کشتھ او می گفت،. داردعکس و ویدئو گفت میولی او

ندکن رخت شوئی یا کار دیگر خارج از منزل خودبور شدند مجشدن شوھرشان تا نان شب را بدست آورند، پاسداران احکام اسالمی آن را خالف دانستند و

Page 14: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

6

از اینرو زنانی کھ برای قوت الیموت . گفتند زن نباید در خارج از خانھ کار کنددند در یک صف کررخت شویی یا کار دیگر در خارج از خانھ کرده بودند را

و مورد .کرد میند و خون بھ آسمان فوران زد ایگلولھ یکو بر سر ھرنیزه داشتند را دیگر آنکھ دخترانی کھ اصرار بھ مدرسھ رفتن و درس خواندن

از رسانھ ھای گروھی منتشر شد کھ خبری نیزاخیرا .در سینھ شان فرو کردند و اسید بھ صورت دانش یک مدرسھ دخترانھ حملھ آوردنددر راه ال طالبان عم

" تایم" در مجلھ .آموزان معصوم و بیچاره پاشیدند و گویی برخی کور شده اند دانش آموزی 11شمسیا حسینی، یکی از " چنین آمده 2009در شماره ژانویھ

مردمی کھ با ما چنین کاری «کھ در راه مدرسھ مورد حملھ قرار گرفتند، گفت کھ ما نادان و کودن خواھند میآنھا . نندزنان تحصیل کخواھند میکردند ن

البتھ ھر انسانی از این عمل وحشیانھ منزجر است و متعجب است کھ "».باشیم . پذیرد میام اسالم چنین اعمال خشونت آمیز و نفرت انگیز صورت ھ نچرا ب

در " ایمان بھ شکنجھ" مقالھ ای تحت عنوان ، تحلیل گر سیاسی،رضا فانی یزدی

منتشر کرده و 2008 نوامبر 26بھ تاریخ " ایران امروز"لکترونیک نشریھ اقرآن را نقل کرده کھ درروز قیامت خدا چھ بالئی بر سر آیات28در آن

و بی نظیر خواھد بود کھ در نوع شکنجھخالفکاران و بد کاران خواھد آورد و دانند میگیرد کسانی کھ این آیات را می خوانند و آن را آیات قدسی نتیجھ می

.یندآمیآن را سرمشق خود قرار می دھند بھ صورت شکنجھ گران خوفناک در خشونت گری وحشتناک و ترور و آدم رضا فانی یزدی بر این باور است کھ

از جملھ این آیھ را نقل کرده، وکشی ھولناک بھ نام اسالم زمینھ اعتقادی دارد مایع سوزان و جوشان بر سرشان لباس ھائئ از آتش برای آنھا بریده شده، و"

، و ھم پوستھاشان، و برای شود می، آنچنانھ درونشان با آن آب شود میریختھ )21 تا 19سوره حج، آیھ ( ."از آھن است یآنان گرزھای

است، یرضا فانی، کھ از روشنفکران ایرانی و غیر بھائ ،خالصھ مطلب آنکھ

سلمانان افراطی پاک شود تنھا یک ھن مذ اگر قرار باشد شکنجھ گری ازمیگوید غییر ت وشکنجھ ھای وحشت آور مفھوم دنیای بعد و قیامت کھداردوجود راه را در مورد عوالم روحانیی اعتقاد بھائ و بر این باور است کھ بھتر است.یابد

مفھوم حیات ی آثار بھائ کھداند می دلیل این تغییر را از این جھت .ترویج نموددر آن . میکندو معاد جسمانی را رد کند میگونھ ای دیگر بیان باخروی را

صورت جسمی وجود ندارد کھ بھ بدترین نوع ممکن در آتش سوزان و آب . جوشان شکنجھ گردد

الیم برای عالم اخروی عوالم روحانی است و ھمھ تعی بھائ آئیناز دیدگاه

پرواز و شادکامی درستکاری و خدا پرستی و انساندوستی برای آمادگی جھت

Page 15: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

7

در این ی روحان عدم رشد.در عوالم الھی و بھرمندی از مواھب معنوی استکھ فضای از موت است بعد جاودانی موجب عدم آمادگی برای دنیای فانیجھان

طیران محرومیت از این عدم آمادگی موجب ومحبت، نورانیت و پاکی می باشدی ژرف از دنیای ناپیدا ست کھ در این بحث. گردد میدر فراخنای نور و سرور

بھ تفصیل ھ ب"عوالم روحانی ورای عالم جسمانی" تحت عنوان رسالھ دیگرغنی را در بسیارآثار ن بھائی ناگفتھ نماند کھ آئی. آن خواھیم پرداختوضیحت

کھ نویسد می صریحا عوالم الھی در بر دارد تا بحدی کھ شوقی ربانیمورد در سراسر دنیا در دانشگاه ھا در مورد عوالم روحانی یدر آینده آثار بھائتعبیر دیگر توان می این آیات قرآنی وحشت آور راالبتھ .تدریس خواھد شد

نمود، بدین معنی کھ ھمھ این آیات جنبھ سمبولیک دارد و منظور آن بوده کھ ترس و وحشت از شکنجھ و عذاب مردم را بھ راه صواب کشاند چھ بی شک

.مد می دانستند کھ دنیای بعد دنیای روحانی است نھ جسمانیحضرت مح نالھ و فغان افغانی کھ شکایت از ظلم و خشونت طالبان او را بھن خانمبا آ

تنھا انتقاد و نالھ کردن از ظلم کافی از جملھ گفتم .، گفتگوئی داشتمآورده بود است بدین معنی کھ گفتم اسالم بحث انگیز. نیست بلکھ ریشھ ظلم باید کنده شود

ترحم،، دارد کھ مسلمانان را بھ شفقت، مدارا وجود آیاتی در قرآناز یک سو حساب ترس از خدا، بیم از احسان، دستگیری یتیمان و بیچارگان،نیکو کاری،

و از سوی کند میعقاید دیگران دعوت و عدم تعرض بھ رسی در یوم جزاء و ھر کند میگروه مؤمن و کافر تقسیم دیگر آیاتی دارد کھ مردمان را بھ دو

ممکن است این .درماش میز مجا قساوت را در حق کافران ونوع خشنونتباید . دنسؤال مطرح گردد کھ چرا دستورات قرآن این ھمھ با یکدیگر تناقض دار

محمد با حضرت .در نظر گرفت کھ اسالم در یک محیط پر خشونت تولد یافتشتر ایام سال بھ جنگ ی را افتخار می دانستند و در بقومی روبرو شد کھ کشتار

. و خونریزی و غارت و چپاول و اسیر کردن زن ھای یکدیگر مشغول بودند داری و اصطبارد خوچندین سال تحمل زجر و آزار،از محمد بعد حضرتسر انجام برای . گرفتخروج پنھانی از مکھبھ اضطرار تصمیم بھ باالخره

شمشیر را بکار گرفت و دستور مقابلھ با ،مشیر دشمناندفاع، در مقابل ش امان ندھید ،این دستورھا کھ ھر جا کافران را یافتید. مخالفان را صادر کرد

. مولود شرایط خاص در یک برھھ از زمان است و احکام دائمی اسالم نیست

کھ در طول زمان ھر موجب شده دردستورات اسالمیاین تفاوت بل تناقض را پسندیده و آن را سرلوحھ شعار خود قرار یک کدامگروه یا حکومتیفرد، انتخاب یکی از این دو شعار دوگانھ بستگی بھ روحیھ فرد یا دولتمردان . دادند

اگر خود مردمانی مھربان ھستند تعالیم رأفت و شفقت را بر . وقت دارد ب انجام میدھند ولی اگر درنده خو ھستند جنایت را در زیر لوای مذھ.گزینندمی

Page 16: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

8

گزیدن خشنونت راھ نیکخو بودن و چھچ. و آن را از ثواب اخروی می شمارند .بھ آیات قرآن استناد نمودتوان میھر دو را

ابطھ با رفتار برخی از مطلبی را در ردر ارتباط با این موضوع الزم می دانیم

در این اگر.و دارد مطرح کنیم کھ دو گانگی رفتار وجود داشتھ علماء با بھائیان انتقاد ما از عالم گھگاھی بمناسبت ھائی از متولیان اسالم انتقاد شده،دفتر

نمایانی است کھ در لباس روحانیت شرارت می ورزند و زیر لوای دیانت مروج ما علمای دانا و پارسا داشتھ و داریم کھ، در مقابللیو. کنند میجنایت

در نزد بھائیان محترم و ونھ نفوس بزرگواراین گ. تندروحانیت و معنویت ھسمقصود از علما در این مقامات نفوسي ": فرمایند میحضرت بھاءاهللا .عزیزند

بوده كھ ناس را از شاطي بحر احدیھ منع نموده اند و اال عالم عامل و حكیم از براي عالمي كھ تاركش )خوشا (طوبي. عادل بمثابھ رو حند براي جسد عالم

)139اشراقات، ص ( ." مزین و ھیكلش بطراز انصافبتاج عدل

یکی: پردازیم مینمونھ ای بدست دھیم بھ ذکر فقط دو روحانی برای آنکھ ر و پیشوای شیعیان جھان در زمان حضرت مرحوم شیخ مرتضی انصاری، رھب

در چند مورد کھ . بھاءاهللا بود کھ عالمی دانا و پارسا ساکن نجف اشرف بوداوباش و اشرار در صدد اذیت و آزار حضرت بھاءاهللا بودند، ممانعت بعمل

. میبردنددر آن زمان حضرت بھاءاهللا در بغداد بعنوان یک تبعیدی بسر . آوردھ تحریک قنسولخانھ ایران عده ای از آخوند ھا جمع شده در یک مورد کھ ب

بودند تا نقشھ قتل بھاءاهللا را تھیھ کنند، مرحوم شیخ انصاری با خشم و ناراحتی با آنکھ . جلسھ را ترک گفت و بدین ترتیب نقشھ شیطانی آنان را خنثی نمود

و بھ مقام علمائیمرحوم شیخ مرتضی انصاریتعداد کثیری در مجالس درس پیشوائی رسیدند ولی در این مدت سالیان تدریس فقط سھ نفررااز نظردانش

و پارسائی و مکارم اخالقی الیق درجھ اجتھاد دانست کھ عرفانی و بینشمذھبی مجتھد گفتنی است کھ این ھر سھ نفر. بھ اصطالح امروزه درجھ دکتری است

. ی شدند بھائ کھ بھترین شناختھ شده بودند منتخب اوذیصالحیت

بھ دو کھ دیگر شیخ محمد تقی مجتھد اصفھانی معروف بھ نجفی استروحانی نفر از تجار برجستھ اصفھان بھ نام ھای سید حسن و سید حسین بدھکار بود

در خیر خواھی و انساندوستی آنان ،این دو نفر بھائی و مردمی نیک نفس بودندھمین بس کھ تاالری آمده کرده بودند و غذا در آنجا مھیا می ساختند کھ افرادی

بدانجا روند و شکم خود را توانستند میکھ گرسنھ بودند و قوت الیموت نداشتند قرض خواست می ن، شیخ محمد تقی مجتھد اصفھانی،این عالیجناب. سیر کنند

کھ این برادران سادات را بھ بھانھ آنکھ کافر بر آن شدد، ازاینرو خود را بپردازتمام خواست میون چو شخصا مبادرت بھ قتل آنان نمود . ھستند بھ قتل برساند

Page 17: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

9

ازاینرو آستین باال زد و دشنھ . ثواب اخروی این جنایت را از آن خود سازد و بر روی جسد بدست گرفت و در مالء عام برادران سادات را بھ قتل رساند

کشیش جلفای اصفھان کھ شاھد صحنھ قتل دو برادر بی گناه . آنان راه رفتنھ دلخراش آنچنان متأثر گردید کھ در حبھائی بدست یک آخوند بود از این ص

این گرگی کھ لباس شبان . کوچھ و خیابان بصدای بلند زار زار می گریستزیرا پس از این . رگ زاده نامیدپوشیده بود آنچنان شناعتی نمود کھ حق او را گ

خواند " ابن ذئب"واقعھ، حضرت بھاءاهللا لوحی خطاب بدو نازل فرمود و او را حضرت بھاءاهللا از او این لوحدر. و این لقب برای ابد برای او باقی ماند

خواست کھ در این ظھور ربانی تحقیقی منصفانھ نماید تا حقیقت بر او روشن یکی از نواده ھای او بھائی شد و در سخنرانی خود از شنیدنی است کھ . گرددگوئیا باور "آنانی کھ ترس از خدا ندارند و . نقل قول می نمود" ابن ذئب"لوح

غافلند از این وبینند میخود را در ظلم و ستمگری مختار " ندارند روز داوریین حق تضم.حقیقت کھ خداوند دادگر وجود دارد و از ظلم احدی نمی گذرد

: فرماید میحضرت بھاءاهللا . نموده کھ ظالمان را بھ جزای اعمال آنان برساند کھ قسم یاد نموده ام از ظلم از ظلم دست خود را کوتاه کنید! ای ظالمان ارض"

احدی نگذرم و این عھدیست کھ در لوح محفوظ محتوم داشتم و بخاتم عز د ن محترم بخواھگانت خوانندممکن اس )64کلمات مکنونھ فارسی، بند ( ."مختوم

بلی، . یا نھند کھ این گرگ در لباس شبان بھ جزای عمل شنیع خود رسیدنبداغضب الھی او را اخذ کرد و دچار مرض عجیبی گردید بدین معنی کھ زنده

تا بحدی کھ تعفن بدن او دیگر برای اھل بیت او قابل تحمل نبود . زنده گندیددر مرگ او ھیچیک از . گذاشتند تا بگندد و بمیردازاینرو او را در خانھ تنھا

پولی کالن بھ باربران دادند . اعضای خانواده اش درخاک سپاریش شرکت نکرداو تنھا کسی نبود کھ غضب الھی او را . کھ جسد گندیده اش را در قبر بیندازند

با اسم و وصف ذکر کرد کھ آنانی را موردو صد ھاصدھا میتوان .اخذ نمودھ تعمدا ظلم و ستم نمودند و دستشان بھ خون بی گناھان آلوده شد نتوانستند از ک

منظور از ذکر دو .کیفر عدل الھی بگریزند و دچار عاقبتی نکبت بار گردیدندروحانی آن بود کھ معلوم آید چقدر تفاوت داشتند، یکی دانا و پارسا و خیرخواه

و دیگری گرگی درنده در لباس شبان بود

در این مقام خود را ملزم بھ ذکر مطلبی می دانیم کھ ھرچند در طول زمان بھائیان نامردمی ھا دیده، تلخی ظلم ھا چشیده، تحمل زندان و قتل وغارت نموده

منحرف نشده، در مقابل تیر بال دست ولی از جاده صداقت و محبت و شفقتمطلبی را کھ در . دعا برافراشتھ، و سینھ را در برابر سھام جفا سپر نموده اند

زیرا ھرچند بھائیان ظلم و کنیم مینوشتیم در اینجا عینا نقل " ایران آینده"کتاب اجحاف دیده اند ولی از تعالیم بھائی کھ منادی محبت و شفقت و خیرخواھی و

: عدول ننموده اند،ساندوستی استان

Page 18: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

10

درضمن صحبت از . ی با یکی از ایرانیان گفت و شنودی داشتیمببیاد دارم ش"، کنند میشما نسبت بھ آنانی کھ بھائیان را اذیت و آزار : نگارنده پرسید

دھند و بھ جوقھ ، بھ زندان می افکنند، شکنجھ مینمایند میاموالشان را مصادره چھ احساسی دارید؟ اگر روزی ورق برگردد و موقعیتی پیش دسپارن میاعدام

اصوال در تعالیم بھائی انتقام جوئی : آید آیا انتقام نخواھید کشید؟ در جواب گفتمبا خون پاک توان نمیبطور کلی نھی شده است و دلیلش آنست کھ خون را

محو با کینھ توان نمیبا نفرت ازبین برد و کینھ را توان نمیکرد، نفرت را بی دلیل ما را کشتند، بی گناه ما را شکنجھ کسانی کھگفتم ما نسبت بھ. نمود

فرت و عداوتی ندادند و بدون علت ما را غارت کردند در دل کینھ و تا نادانی بھ دانائی، خواھیم میو نیز از خدا کنیم میبلکھ تالش . پرورانیم نمی

انگیز است کھ عده ای تأسف. یل شودخشونت بھ مالیمت و نفرت بھ محبت تبدزیرا این گونھ نفوس قھرا از رشد . نمایند میتعمدا خود را بھ عذاب ابدی دچار

مانند و در نتیجھ از لذات محبت و روحانی و کسب کماالت انسانی محروم میو شوند میروحانیت و نشاط حیات ابدی و سعادت سرمدی بی بھره و نصیب

بعد . ط و محرومیت بزرگترین تنبیھ و مکافات عمل آنانستاین تدنی و انحطااضافھ کردم بالخره بخاطر خیر و نجات ھمین آدم ھاست کھ ما ھمھ سختی ھا

مخاطب من از این گفتگو . را پذیرفتھ ایم و برخی ھمھ چیز خود را فدا کرده انده سر بی نھایت تعجب کرد و لحظھ ای با چشمانی بھت زده بمن خیره شد و آنگا

عجیب کرد میخود را بزیر افکند و بھ فکر عمیقی فرو رفت و زیر لب زمزمھ )148- 147ایران آینده، صص (!" عجیب است! است

بھمین دلیل . آیات ضرب و قتل و تبعیض بین مؤمن و کافر در قرآن وجود دارد

ده و مسلمانان روشنفکر اسالمی تناقض پیدا کردستوراتحقوق بشر با برخی آزادی عقیده را ھرچند در قرآن صراحة.در وضعیتی دشوار قرار داده استرا

و اجبار و تحمیل گذارد میو اختیار دین را بھ عھده مردمان دارد میاعالنبدین . کند میرا نازل " ال اکراه فی الدین"و آیھ شمارد میدین را مردود

برخی ولی متأسفانھ د رس می بسیار مترقی بنظر در آزادی عقیدهاسالم ترتیب، تا چھ رسد بھ داند مین دارای حق زندگی را غیر مسلمانان، قرآن دیگرآیات

نا گفتھ نماند کھ حتی فرق مختلف اسالمی یکدیگررا دارای حق .وق انسانیحقند و بھمین دلیل کشتار یکدیگر را در طول تاریخ واجب ستحیات نمی دان

ریخ اسالم برخوردھای خونین بین اھل تسنن یکی از وقایع اسفبار در تا .شمردندو تشیع بوده است کھ ھر یک دیگرفرقھ اسالمی را کافر می پنداشتند و کشتار

مسلمانان را کشتند و آن را از ثواب ،چقدر مسلمانان. آنان را واجب می شمردندک دین اسالم را بعنوان ی،این نوع ابراز خشونت بھ نام دیانت. اخروی شمردند

انتقاد کنندگان از . سؤال آورده و مدافعان اسالم را در تنگنا قرار داده استزیر آیا اسالم بعنوان یک مکتب الھی باید مروج معنویت باشد یا گویند میاسالم

Page 19: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

11

. میمانندجواببدون مشوق خشونت و جنایت؟ البتھ در برابر این سؤال بسیاری ا تأیید کرده مورد انتقاد ر اکرمچون آثار بھائی حقانیت رسالت حضرت رسول

و بر بھائیان دل آزردگان از حکومت اسالمی قرار گرفتھ است برخی ازشدید کھ چرا بھائیان با مشاھده این ھمھ خشونت و جنایت ھنوز قرآن گیرند میخرده

. گذارند میو بھ پیامبر اسالم احترام دانند میرا کتاب آسمانی

ه حلی وجود ندارد جز آنکھ مسلمانان اصل ھیچ رابرای اعاده حیثیت اسالم درآن . درک کنند و بپذیرند، تأیید کرده اکرمتکامل ادیان را کھ حضرت رسول

و آن بینند ی م خود اسالمی را مولود شرایط زمان و دستوراتصورت احکام زیرا دوره اسالم را طبق بیان صریح حضرت ،را مورد انتقاد قرار نمی دھند

نھ کنند میبنابراین بھ اسالم از نظر تاریخی نگاه . دانند میتھ رسول خاتمھ یافو احترام پیامبر اسالم از بین شود میبدین ترتیب آبروی اسالم حفظ . اجرایی

زیرا اگر بخواھیم احکام اسالمی را با منطق و معیار عصر کنونی . نمی رود شده اند با شرایط ھمان گونھ کھ روشنفکران دینی متوجھبسنجیم و ارزیابی کنیم

در نزد و پیشرفت اجتماعی دنیای امروزی ھمخوانی ندارد و در نتیجھ و مذھبی واپسگرا و میدھد روشنفکران غیر مذھبی اعتبار خود را از دست

. میآیدخشو نت گرا بنظر

اسالم را باید با . نیست ارزیابی احکام اسالمی با معیار عصر کنونی منصفانھ کھ اسالم در حد خود گردد می آن وقت معلوم ، خود سنجیدشرایط زمان ظھور

نیروی معنوی خود را بھ مقدار زیاد از ھرچند اسالم. یک حرکت انقالبی بودھمان ابتدا از دست داد ولی با این وجود توانست براروپای بھ خواب رفتھ تأثیر

حقوق زن برای نمونھ، ھمین . بگذارد و یکی از عوامل بیداری اروپا بشمارآیدحقوق زنان و مردان را ھر چند اسالم برابری ضوع این رسالھ است،کھ مو

با در نظر گرفتن وضعیت زنان در آن ولی اعالم نکرد و مردان را برتر شمرد نوزادان دختر را برخیزمان کھ زن از ھیچ حقی برخوردار نبود تا بحدی کھ

ی برای زنان در نظر ، حضرت رسول حقوق زیادکردند میزنده زنده بھ گور حضرت شخصیرفتارو گفتار. گرفت و حتی بھشت را زیر پای مادران دانست

روانی اعراب جومحمد نسبت بھ زنان با مھربانی و دلسوزی تؤام بود و با ھرچند . بدوی تضادی آشکار داشت و گاه مورد اعتراض قرارمی گرفت

تیجھ خواستھ ھای خصوصیات اعراب بدوی بھ اسالم رنگ محیط زد و در ن شکل نگرفت ولی با این وجود ،حضرت محمد در مورد زنان آن گونھ کھ شاید

زمان باید حضرت محمد آناگر منصفانھ داوری کنیم با در نظر گرفتن شرایط . ریم و بدو احترام بگذاریمرا از مدافعان حقوق زن در نظر گی

Page 20: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

12

بوجود آوردند اسالماین مشکل را طرفداران متعصب. اشکال از اسالم نیستحضرت رسول فرموده . کھ از حضرت محمد نسبت بھ دوام اسالم دلسوزترند

و دوره اسالم را نیز مشخص پذیرد میکھ ھر دینی دوره ای دارد و پایان کھ حضرت رسول چھ فرموده ولی طرفداران بی منطق کاری ندارند . کردند

خشنونتی آن را بر وسل بھ ھر و با تاسالم را جاودانھ کنندخواھند می آنان خواستند ند و ھرچ؛ خواستند اسالم را پابرجاتر نمایندندھرچ .ندمردم تحمیل کن

آن توفیقی بدست نیاوردند بلکھ از اعتبار، تر کنندآن را با جالل و جبروت نان بر خالف اراده خداوند مھربان واین عدم توفیق بدان علت است کھ آ. کاستند

بدون توجھ بھ سیر تکاملی جوامع ص صریح پیامبر اسالم ویده گرفتن ننادبا ابراز . ھی برای ارتقاء عالم انسانی عمل کردندبشری و استمرار ظھورات ال

کھ آرزومند آزادی و پیشرفت را خواستند مردمیخشونت و ارتکاب جنایتدند بزرگترین ضربھ را بھ اعتبار اسالم ز بودند بھ عقب برگردانند و در نتیجھ

.بھ المذھبی سوق دادندو مردم را

اگر طالبان زنان را بھ آشپز خانھ بر گرداندند واز فعالیت ھای اجتماعی آنان اگر جمھوری . جلو گیری نمودند بھ نظر آنان احکام اسالمی را پیاده کردند

و تساوی و آزادی زنان را گیرد میاسالمی در مورد زنان تبعیضاتی در نظر زیرا جمھوری اسالمی . از نظر اعتقاد خود خالفی نکرده استنماید یممحدود

و در اسالم زن با مرد مساوی کند میمدعی است کھ احکام اسالمی را پیاده .شمرده نشده است

االسالم احمد علم الھدی، در نماز جمعھ پیش حجة مدتی درقرن بیست و یکم

ناھنجاری ھا در جامعھ تماممنشاء " :ر شھر مشھد چنین اظھاراتی نمودنددابالی وھایشان بیرون است و تمام زنانی ال تمام زنانی کھ م. حجابی زن است بی

کھ با پای برھنھ تا ساق پا پاچھ شلوارشان را ور مالیده اند بی حجاب محسوب االسالم علم الھدی نا بسامانی جامعھ را حجة."و باید تعقیب قانونی شوندمیشوند

کھ کند میکید د و حتی تأرا الابالی می خوان و آنانداند میابی زن از بی حج می دانیم تعقیب قانونی در نظام جمھوری ."شوندباید تعقیب قانونی "اینان

. اعدام استجھ و شالق و احتماالاسالمی بھ معنای شکن

بھاء اهللا درجمیع نقاط دنیا در بین مسیحیان، یھودیان، حضرت پیش ازظھورمسلمانان، زردشتیان، بودائی ھا، برھمائی ھا، بی دین و با دین، سفید و رنگین

کھ از یک حدی دانست میوضع زنان مشخص بود و زن تکلیف خودرا و خانھ بچھ زائی و بچھ داری و شوھر داری وظیفھ اش .پا فراتر نھدمیتواند ن

ھمھ آسوده داری بود و ھیچ بحث و گفتگوئی در مورد حقوق بانوان نبود و

Page 21: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

13

خاطر بودند کھ زن باید مطیع شوھر باشد و اگر فرمان نبرد بھ جزای عمل خود .رسدب

در دیانت بودائی، برھمائی، زردشتی، مسیحی، کلیمی و محمدی ھیچ جا تساوی حقوق زن و مرد شناختھ نشده بود و اگر یک کلیمی، مسیحی، زردشتی،

ھ دیانت او حامی حقوق زنان و محمدی، بودائی و برھمائی اظھار نظر کند ک دلیلش آن است یا از دین خود شناختی ان استزنارچمدار تساوی مردان و پ

زیرا اگر شناخت واعتقادی داشت برخالف .ندارد یا آنکھ بدان اعتقادی نداردپس در . داد نمی و آن را وارونھ جلوه دین خود حرفی نمی زد صریحاحکام

و علمای اسالمی از گستاخی بانوان می نالند اگر کشیشان مسیحیاین صورتزیرا آنان دانند میبا مردان برابر باشند خود را محق خواھند میکھ چرا

. کنند میطبق احکام دین خود صحبت

در خبر نامھ امیر کبیر " جنبش زنان در بازی مار و پلھ:"مقالھ ای تحت عنوان م پروین اردالن منتشر شده وعکسی بھ قلم خان1387 آبان ماه 25بھ تاریخ

سھ زن با دستھای قالب شده در : "نویسد می بانوان چاپ شده و تظاھراتازآنھا جزو زنانی ھستند کھ در اولین زمستان سرد . کنار ھم فریاد می کشند

بعدھا . انقالب روز جھانی زن را با فریاد شان بھ روز اعتراض تبدیل کردند فریادشان نیز در گلو خشکید اما 1357ن باز شد و دردست ھای قالب شده شا

ما انقالب « زیرا این شعار نیز نقش بست،. تصویر شان ماندگار و ثبت شدآنان بھ دو چیز معترض بودند، یکی پوشش » .نکردیم تا بھ عقب برگردیم

ھم پوشش اجباری شد و ھم قانون . اجباری و دیگری لغو قانون حمایت خانواده ." خانواده لغو شد و مابھ عقب بر گشتیمحمایت

مردم ایران بعلت . مینمائیمدر مورد برخی از نکات مندرج در آن مقالھ تأملی

اسالم دیانتیک کشش درونی در جھت پرستش خداوند مھربان و با احترام بھ براین . آل پنداشتند و آن را ایدهروی کار آمدن نظام اسالمی را حمایت کردند

پندار بودند کھ قدم بھ جلو بر خواھند داشت ومعنویت بر مادیت غلبھ خواھد یکباره گو اینکھ از یک خواب طالئی بیدار شده باشند متوجھ شدند کھ . نمود

بدست خود، خودرا اسیر زنجیری نموده اند و در بندی گرفتار کرده اند کھ باید دید کھ مقصر کیست؟ متولیان نظام اسالمی. انی نیسترھایی ازآن کار آس

کھ کنند می زیرا آنان بھ عقیده خود احکامی را پیاده ندندا نمی را مقصرخوداز اینرو متولیان . احکام اسالمی است کھ زن برابر مرد شناختھ نشده است

و رو خالف آن را کفدانند میاسالم خودرا ملزم بھ اجرای احکام اسالمی ما انقالب "گویند میپس در آن صورت انتظار زنان کھ. می شمارندقھزند

ھرچند چنین انتظاری بحق و درست است زیرا ." نکردیم تا بھ عقب بر گردیمولی انقالب برای پیروزی و .انقالب برای دگرگونی و پیشروی است

Page 22: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

14

ده کردن برای پیشروی باشد چھ پیاتواند می نحکومتگری واپسگرایان اسالمیاحکامی کھ درشرایط یک ھزار و چھار صد سال پیش پدید آمده خود بخود

زیرا بر دانند میحکومت گران اسالمی خود را مقصر ن. ارتجاع داردحالت این باورند کھ تظاھراتی کھ مردم برای روی کار آمدن آنان نمودند راستی

حال کھ . تعیین کندراستی طالب آن بودند کھ احکام اسالمی خط مشی زندگی را انتظار ما چیز دیگر بود آنانی کھ گویند میاکثریت مردم در عیان یا در نھان

اگر گلھ . بدھکار این حرف ھا نیستشانبر کرسی مراد تکیھ زده اند گوشنان رسد دمار از روزگار این دردمندان بر آن بگوش شاکیاگذاری و انتقاد این

نگر آن است کھ طبقھ نسوان بمانند بسیاری از سرخوردگی زنان نمایا. میآورند. ندشتمردمان کھ خود را مسلمان می نامند ازماھیت احکام اسالمی اطالعی ندا

پس آنانی کھ روی کار آمدن یک نظام اسالمی را حمایت کردند، واقعیت آن طرفداران نظام اسالمی بدین نکتھ . بود کھ انقالب کردند تا بھ عقب بر گردند

جوفرمودند کھ احکام اسالمی در شرایط عربستان سعودی در یک توجھ نھر . خشونت اجتماعی و روانی در ھزار و چھار صد سال پیش پدید آمد ه است

چند این احکام با توجھ بھ شرایط آن زمان و آن مکان پیشرفتھ بوده است ولی زیرا . نیستدیگر با شرایط دنیای امروز ھمخوانی ندارد و ایرادی بر آن وارد

خودرا توان نمی. آن احکام مربوط بھ گذشتھ است و دوره اش پایان یافتھ است .شت و بر خالف احکام آن انتظار دادانستمعتقد بھ اسالم

دھھ ھای 50 و 1340اگر دھھ " :یسدمینو ونیز در این مقالھ خانم اردالن

ورود زنان بھ عرصھ عمومی و دستیابی آنھا بھ برخی حقوق اولیھ شان بوده، سال ھای باز پس گیری این حقوق از زنان و راندن آنان 60 و 50اواخر دھھ

سال ھای فشار آنان برای ورود بھ عرصھ 80 و 70ازعرصھ عمومی، و دھھ دواھی و تحمیل خودشان بھ ساختار ھای مرعمومی و گسترش مطالبھ خ

."ساالرانھ بود" عرصھ عمومی" کھ چطور شد کھ زنان تا حدودی بھآید میاین سئوال پیش

ئید کھ زنان ولی دیری نپا. دست یافتند" بھ برخی حقوق اولیھ شان" و وارد شدندزیرا در یک کشور . از عرصھ عمومی رانده شدند و حقوق آنان پس گرفتھ شد

از اینرو میکنداسالمی طبیعی است کھ احکام اسالمی خط مشی زندگی را تعیین ھر وقت بانوان از گلیم خود پا فراتر گذارند دیری نخواھد پائید کھ بنیاد گران

جای قبلی خود سرو زنان را مایندن می نفوذ اعمالاسالمی بطریقی .گردانندبرمی

مینویسد درمورد جنبش بانوان در ایران مزبوردر دنبالھ مطلب، نگارنده مقالھ کھ با مشکالت و سرکوب وارعاب رو برواست ومعتقد است کھ ھر چند این

ریزش ھای کوتاه مدتی را سبب شود اما آن را از تداومتواند می " بیسرکوجنبش زنان و آزادی بانوان و برابری بھائیان بر این باورند کھ ."نمی اندازد

Page 23: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

15

است و ھیچ نیرویی در ھر لباسی کھ بل خواست یزدان زمانخواستآنان از دی خواھی و از پیروزی نھایی این جنبش حق طلبی و آزاتواند میباشد ن

یدان برابری جلو گیری کند و بالمآل نیرو ھای واپسگرا واپس خواھند رفت و م. شدزنان باز خواھد برای آزادی

و کنند می باطنی بسوی خالق عالم ھستی احساس ی از یک طرف کششنانزآن را نفی کنند و درعین حال خود را دریک تنگنا گرفتار احساس خواھند مین

اشکال اصلی در آن است کھ متولیان اسالم برای حفظ ریاست خود میکنندل کردند حقایق قرآن را تحریف نمودند و استنباطات غلط خودرا بر مردم تحمی

درصورتیکھ نھاد . کھ اسالم آخرین پیام واحکام از جانب آفریننده جھان است. جوید میو تطور یابد میو تکامل پذیرد میدین یک حالت پویا دارد و تغییر

ھم اکنون بیش از یک قرن و نیم است کھ فرمان آزادی زنان و برابری آنان از پسگرایان و تعصب ورزان سد راه این وا. جانب خداوند رحمن صادر شده است

خدا گشتھ اند و با تحمیل احکام منسوخھ مردم را از خدا ودیانت و معنویت . مینمایند بیزار و برکنار

اتحاد "بیاد دارم چند سال پیش در شھر سیدنی دراسترالیا کنفرانسی با عنوان

تشکیل شده بود و نمایندگانی از ادیان مختلف در مورد مسئلھ اتحاد از " ادیان و من ھم بعنوان نماینده جامعھ بھائی کردند میدیدگاه دیانت خود صحبت

از جامعھ دراین کنفرانس خانمی از اھل اندونزی بھ نمایندگی . دعوت شده بودمتساوی حقوق زنان ضمن صحبت اظھار داشت کھ در.کرد میاسالمی صحبت

و گفتگو کردم و اظھار بعد از اتمام نطق ھا باا.و مردان از احکام اسالمی استداشتم ما رقابتی نداریم، ھمھ باید در ترویج اصل تساوی حقوق زن و مرد

. میکنید ولی خوشحالم کھ شما تعالیم بھاء اهللا را بھ اسم اسالم ترویج .بکوشیم خواست و اراده یزدان تساوی حقوق زن و مردواین خود دلیل بر آن است کھ

ولی . است و دنیا بطور ناخود آگاه تحت تأثیر ظھور بھاءاهللا استدر این زمانگفتم شما . او اصرار داشت کھ تساوی حقوق زن و مرد از احکام اسالمی است

قرآن را خوانده باید قاعدةکنید میکھ بعنوان نماینده جامعھ اسالمی صحبت حد اقل یک آیھ از آیات قرآن را نقل کنید کھ دلیل بر تساوی توانید می؟ آیا باشید

آیاتی از قرآن نقل کنم کھ دلیل بر توانم میولی من . حقوق رجال و نساء باشد بعد اضافھ کردم اگر شما یک کتاب، .عدم تساوی حقوق مردان و زنان است

نوشتھ شده باشد و در آن یک رسالھ حتی یک مقالھ کھ پیش از ظھور بھاءاهللا حتی بھ اشاره گفتھ شده باشد کھ طبق قانون اسالم زنان با مردان برابرند آن

ولو آنکھ در قرآن ذکری از تساوی حقوق می پذیرموقت من حرف شمارا در این مدت ھزار و دویست و شصت سال از ظھور . مردان و زنان نشده باشد

، فقھا، حکما و عرفا کھ در عالم اسالم پیدا اسالم تا ظھور جدید ھمھ این علما

Page 24: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

16

شدند ھیچ کدام نفھمیدند کھ تساوی حقوق رجال و نسوان از احکام اسالمی است در واقع این . وحال برخی از روشنفکران اسالمی این کشف را بعمل آوردند

جدید برای یک حکمکنند می شرایط زمان سعی روشنفکران اسالمی با درکنظر این تفاصیل، اگر شما بعنوان ھمھ در دنبالھ صحبت گفتم با.اسالم بسازند

حقوق ید کھ زنان و مردان باید دارایشخصی یک فرد مسلمان بر این باور باش در جھت خیر خواھی و و این نیت شمارانھم میمساوی باشند من بدان ارج

ن باید زیرا در حال حاضر ھمھ مردمان جھاکنم مینان ستایش احقاق حقوق زدرک کنند و ازآن پشتیبانی نمایند کھ زنان باید در جمیع حقوق مدنی ھمطراز

اجتماعی و اتمردان باشند و از ھمھ امکانات برای کسب دانش، احراز مقام .فعالیت برای نوسازی دنیا بھره مند گردند

ید گفتگوی ما در ھمین جا خاتمھ یافت گوئیا بھ یک توافقی رسیدیم کھ امروزه با

تیبانی نمائیم از برابری حقوق زنان و مردان دفاع کنیم و پش ماو شاید کھ ھمھاگر او توافق . ولی درست نیست کھ تعالیم بھاءاهللا را بھ اسم اسالم اعالن نمائیم

من خود را ملزم می یافتم کھ مستند سازم کھ در اسالم حقوق زن و مرد میکردنن کشاورزی ھستند کھ از برای مرد زیرا زنان بھ منزلھ زمیمساوی نیست. شھادت دو زن برابر یک مرد است )223سوره بقره، آیھ ( .آفریده شده اند

ارث زن )79نھج البالغھ، خطبھ ( . زن ناقص العقل است)282سوره بقره، آیھ ( خون بھای زن نصف خون بھای )11سوره نساء، آیھ (. نصف ارث مرد است

-2 حق وکالت -1: اسالم از حقوق ذیل محرومندبطور کلی زنان در. مرد استحق -6 - حق اجتھاد-5 حق طالق-4 حق ازدواج -3حق قیمومیت یا والیت

حق وعظ و غیره ولی در آیین -9 حق مشورت -8 حق ادای اقامھ -7 قضاوت . بھائی در کلیھ این موارد زنان حق مساوی با مردان را دارند

برخی از تبعیضات کھ در مورد زنان " تولدی دیگر"شجاع الدین شفا در کتاب

برداشت قرآن از " :پردازیم میوجود دارد، بر شمرده است کھ ما بھ نقل آنھا مردان " :انجیل است" بخش توراتی"زن مشابھ برداشتھای تورات و برداشتھای

زیرا کھ خداوند برخی را بر برخی )228بقره، ( ،را بر زنان بر تری استر تر مقرر فرموده است، و نیز از این بابت کھ مردان از مال خود بھ دیگر ب

زنانی را بھ نکاح خود در آورید کھ مورد پسندتان )34نساء،(. زنان نفقھ میدھند، و چنانچھ دلپسندتان نبودند در امر طالق )34نساء،(دو یا سھ یا چھار : باشند

نانی را کھ از نافرمانیشان ، ز)19نساء، (آنھا دغدغھ ای بھ خود راه ندھیدبیمناکید، نخست نصیحت کنید، سپس از خوابگاھشان دوری گزینید، و سر انجام

، و ھر )223بقره،( ...، اینان کشتزار شمایند،)33نساء، (آنانرا بھ زدن تنبیھ کنید کدام از زنانتان را کھ مرتکب خطائی فاحش شده باشند و چھارتن از گواھانی

یکنید بھ خطای آنان گواھی دھند آنقدر در خانھ زندانی کنید تا کھ خود تعیین م

Page 25: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

17

)15نساء، (عمرشان بھ آخر برسد یا آنکھ خداوند راه نجاتی برایشان فراھم آوردخدا بھ شما فرمان میدھد کھ ارث یک پسر را دوبرابر ارث یک دختر قراردھید

و نفر مرد نیابید ، و برای ادای شھادت دو مرد گواه آورید و اگر د)11نساء، ( صصر، تولدی دیگ ) ( 282 بقره "(یک مرد و دو زن را گواه بیاورید

)343و342پیش از انقالب اسالمی در زمان محمد رضاشاه کنگره بانوان تشکیل شد و شاه

ا مردان برداشت ولی مورد اعتراض علمای مسلمان قدمی در راه برابری زنان بزیرا بعقیده آنان شاه فقید از اسالم قدم . اسالم ازجملھ آیت اهللا خمینی قرارگرفت

برای آنکھ بھ عموم نشان . فراتربرداشتھ و بھ ترویج تعالیم بھائی پرداختھ بوددھند کھ آیت اهللا خمینی جرات اعتراض بھ حکومت وقت را داشتھ نطق اورا

رادیو پخش کردند و من بگوش خودم شنیدم کھ آیت اهللا اوائل انقالب ازدرتساوی حقوق رجال و نسوان مال عبدالبھاء است "خمینی خطاب بھ شاه گفت

و نیز در کتابی کھ . البتھ درست می گفت" چرا آن را بھ خود نسبت میدھی؟ھیھ و انتشاریافتھ کھ از جانب مخالفان در لباس محققان ت" بھائیت" تحت عنوان

این مطلب بھ وضوح ذکر شده است کھ آیت اهللا خمینی بھ شاه اعتراض کرد و در اینجا بھ نقل .تساوی حقوق رجال و نسوان را از احکام بھائیت شمرد

میپردازیم ایراد شده 1342جمالتی چند از سخنرانی آیت اهللا خمینی کھ در سال شما آقایان در تقویم دو سال پیش از این یا سھ : "تا این اعتراض را مستند سازیم

تساوی حقوق زن و «: مینویسدسال پیش از این بھائی ھا مراجعھ کنید، در آنجا آقای شاه ھم نفھمیده. میکننداز او تبعیت آقایان ».مرد، رأی عبدالبھاء است

ق این را بھ تو تزری! آقا. تساوی حقوق زن و مرد: میگویدباالی آنجا میرود نکن . کردند کھ بگویند بھائی ھستی، کھ من بگویم کافر است، بیرونت کنند

ن زن رأی کرد میتعلیم اجباری عمومی، نظا. نکن اینطور! اینطور، بدبخت من خود شاھد بودم کھ آخوندھا در خیابان ھا پیاده روی ."عبدالبھاء است

. نمودند می و بھ تشکیل کنگره بانوان اعتراض میکردند

چند ترویج افکار نو و آرمان ھای پیشرو موجب پیشرفت بشر خواھد بود و ھر و باید ان برداشتھ استھرکس در این راه بکوشد گامی در جھت بھبود وضع جھ

مورد تحسین و تقدیر قرار گیرد ولی تعالیم بھاءاهللا را بھ اسم اسالم ترویج کردن یرا مردم را دچار توھم ز.یک ضرر پنھانی دارد و بر خالف اراده الھی است

و تضاد بین افکار دارد میائی مذھب سنتی نگھ و آنان را در واپسگرمیکنددر رابطھ بدین . ھمچنان دوام می یابدزمانھ با مذھب سنتی روند پیشرفتھ و

کھ از صلح عمومی صحبت کرد اندازد مینکتھ مرا بیاد صحبت جناب خاتمی ولی آن نھم مینیت خیرخواھانھ ایشان ارج ھر چند بھ افکار روشنفکرانھ و

در آن صورت بھ .است گونھ صحبت کرد کھ گوئی اسالم پرچمدار صلح جھان

Page 26: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

18

و اکثر مردم مشرکان نجس ھستند قرآن کھ داللت بر آن دارد کھاتده ھا آی . خط بطالن کشیدو نظایر آن باشند میجھان کافر

ان بھ آئین بھائی گرایش داشتھ باشد اگر افکار و آرمان روشن فکران و خردمند

ایرادی بر آن وارد نیست بلکھ دلیل بر آن است کھ آنان روح عصر و نیاز زمان ھرکھ روح . است و نیاز زمان زیرا تعالیم بھاءاهللا روح عصر،را دریافتھ اند

ولو آنکھ اعتقادی بھ حقانیت رسالت،کند میزمان را دریابد بھائی فکر نداشتھ باشد و آگاه نباشد کھ تحت تاثیر روحی خالقھ است کھ بھاءاهللا حضرت

بی دلیل نبود کھ ھرکھ سخن نو گفت و افکار تازه ارائھ . بر عالم دمیده شده استمصدق، کسروی، حسن رشدیھ ، دھخدا و بسیاری دیگر بھ بھائی دکترکرد نظیر

ای را بیاد گفتھاین بحث کھ تعالیم بھاء اهللا روح عصر است من . بودن متھم شدند در کھاندازد میاز تولستوی نویسنده بزرگ اروپا و فیلسوف عالیقدر روس

و فرھنگستان فرانسھ کنت دو ساسی شرق شناس و عض خطاب بھنامھ ایای نیاز بشر پدید آمده تعلیمات بھائی روح این عصر و بھ مقتض: "....نوشتتنفیذ نمود و وحدت حقیقی را کھ باید تعالیم و احکام بھائی را در جھان ....است

." نشر داد،اساس این دیانت است

در طول ھزاران سال در ھیچ جای دنیا نھضتی برای تساوی زنان و مردان با توجھ بدین سابقھ طوالنی تاریخی ممکن است این سئوال . صورت نپذیرفت

یرینھ رو زنجیر د،پیش آید کھ چھ شد بساط ھزاران سالھ یکباره درھم ریختھ شدتا بھ اوج رود می روند آزادی زنان شروع شد و ھنوز پیش،بھ گسستگی نھاد

پدیده ای کھ پدید آمد طلوع . عزت و احترام شگفتی انگیز بانوان منتھی گردد، از تعصبات فرسوده، آئین نو بود کھ در کشوری عقب افتاده، بھ خرافات آلوده

ده و در منجالب فساد سیاسی گرائی و تدنی اخالقییعبھ انحطاط اجتماھ پرچم آزادی زنان و تساوی بانوان و مردان برافراشت و اتفاق افتادفروافتاده،

ایران طنین انداخت چون رعدی در آسمان)باب( اعلی ربھور حضرتظ. شد. را لرزاند و سیستم فاسد سیاسی انجماد فکریمذھبی،و ارکان واپسگرائی

زن و مرد را اعالن کرد و مقدمات آزادی تساوی رب اعلی حضرتنخست بھاء اهللا نھضت بابی را بھ نتیجھ نھائی حضرتزنان را فراھم آورد و سپس

حضرترساند و بعنوان مظھر الھی اوج شکوفائی بانوان را پیش بینی نمود وعبد البھاء با زبانی گویا بھ پیشروی و پیشتازی بانوان در عرصھ جھانی خبر

ی کھ از این مرحلھ باال تر رفت کھ زنان بتوانند از حقوق مساوی بدین معن.داد اجتماعی بر اتاحراز مقام با مردان بھره مند گردند وازامکانات تحصیلی و

خوردار شوند بلکھ آثار بھائی تغییر بنیادی نظام جھانی را بمقدار زیاد نتیجھ یای نو بر اساس شکوفائی استعداد بانوان و شرکت فعاالنھ آنان در ساختن دن

.صلح عمومی و اتحاد و محبت خانواده انسانی در این کره خاکی دانست

Page 27: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

19

بھاء اهللا شکوفائی استعداد بانوان را کھ طی ھزاران سال مورد انکار و حضرت خصائص بانوان . در نظر داشت آنان مورد تحقیر قرار گرفتھ بودخصوصیات

نی و خاتمھ دادن بھ شش را شرط اصلی و عامل بنیادی در تحقق صلح جھا مردان طی ھزاران سا لھ چ .ھزار سال تاریخ پر خشونت و توحش دانست

می شرافت را در غلبھ، دالوری را در نبرد می دانستندقھرمان میدان بودند، . انگاشتند میتند و نابودی دیگران را نشانھ فتح و پیروزی شداپن

ھستند بعلت آن است کھ تساوی حقوق اگر بھائیان علمدار تساوی مردان و زنان از این بیان سوء تفاھم پیش . زن و مرد جزو تعالیم اصولی آئین نوین است

بھ حقانیت ،دانند می را سیر تاریخ روحانی ادیان گذشتھ پیدایش بھائیان.نیاید منتھی اصل تکامل را در مورد ،گذارند میرسالت آنھا اعتراف دارند و احترام

کھ دیانت ھم بھ مانند ھر نھاد دیگر باید تکامل یابد و دانند میق دین نیز صادای با شرایط زمان نھ تنھا ھمخوانی داشتھ باشد بلکھ مردمان را بھ مرحلھ

ترمیم توان نمیادیان گذشتھ را . باالتر و دنیائی نوتر سوق دھد و اعتالء بخشدو یابد می گذشتھ تضاد و تعمیر نمود زیرا افکار روشنفکران با بنیان ادیان

آگاه باشند تحت تاثیر روحی مردمان جھان بدون آنکھ . کند میمشکالت ایجاد یکی از تاثیرات روح جدید آن . برد میرا بھ جلو پیش ھستند کھ دنیاجدید و در جمیع قلمروھای فعالیت بشر مردان شوند با کھ زنان باید برابراست

. مواردی جلوتر افتندھمدوش مردان گردند بلکھ در

ای چاره عمال مردم مختار ھستند کھ تعلق بھ ادیان عتیقھ داشتھ باشند ولیندارند جز آنکھ احکام ادیان پیشین را پشت سر گذارند و بھ سوی دنیای نو رو

بھ عقیده بھائیان امروزه اگر مردمان در مورد برابری حقوق زنان و . آورند زیرا خداوند زنجیر .نمایند می را اجرا اراده یزدان قع در وامیکنند مردان تالش

دیرینھ را از پای بانوان برداشت و جنس زن را برابر با مردان دانست و در ره ای نیست جز آنکھ از تعالیم برای ساختن دنیای نو چا. مواردی بر تر شمرد

ادی نداشتھ از آئین پیشرو بھره گیرند ولو آنکھ بھ حقانیت آن اعتراف و اعتقنو،چیزی کھ محسوس است آن است کھ متا سفانھ احکام ادیان گذشتھ با روح . باشند

را دچار معتقدین بھ ادیان سنتی وزمانھ تضاد پیدا کرده و کشاکش بوجود آورده بدین معنی کھ از یک طرف بھ خدا اعتقاد دارند و .دوگانگی درونی کرده است

سوی دیگر شرایط زمان را طوری دیگربھ ادیان سنتی پابند ھستند ولی از ،کھ احکام دینی را کھ بدان معتقد ھستندیابند میو خود را مجبور بینند می

. سوی دنیای نو گام بردارندھ نادیده گیرند و ب

التر ای با بھ مرحلھ بشر نیاز بھ تعالیم دیگر وارتقاءبھائیان معتقدند کھ ھر وقت پیش . نمیافتدمبر پیشرو و جلوه آئین نو دقیقھ ای تآخیر داشتھ باشد در پیدائی پیا

Page 28: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

20

از آنکھ آدمی دچار مخمصھ اجتماعی و تضاد درونی گردد خداوند او را بھ بنیادگرایان مذھبی و نیز برخیاین. کند میسوی دنیای نوتر و برتر رھبری

ھستند کھ دور خود پیلھ می تنند ودرتنگنای سنت ھای دیرینھ، عادیمردمانازعدل و رحمت الھی بدور . نالند میو مانند میعقائد عتیقھ و احکام منسوخھ

است کھ بشر را بر سر دوراھی قرار دھد و بین کشش روحی و ادراک عقلی او . تضاد ایجاد کند

حضرت رسول اصل تکامل را تائید کرده اند و پیدائی تأیید این مطلب، برای

صراحت فرموده اند کھ ھارت داده اند و بپیامبران و جلوه آئین ھای نورا بشو برای رفع ھر گونھ ابھام، دوره اسالم یابد میھر دینی دوره ای دارد و پایان

ای منافع خود را درآن ولی باوجود چنین رھنمودی، عده. را مشخص کردند با سوء تعبیر تعمدا آن را وارونھ ودیدند کھ کالم پیامبر اسالم را نادیده گیرند

جلوه دھند و احکام اسالمی را جاودانھ شمرند تا بتوانند بر کرسی ریاست باقی آئین نوین کھ یشغافل از آنکھ، این بی توجھی بھ اصل تکامل دین و پیدا. بمانند

طبق مشیت رب العالمین بود باعث گردید کھ خود آنان در مخمصھ ای نافرجام دین را یک نھاد واپسگرا پندارند گرفتار آیند و در نتیجھ باعث شوند کھ بسیاری

ھر وقت احکام مذھبی از شرایط . و از دین و خدا بیزار و بر کنار گردنداجتماعی عقب افتاده تر باشد و افکار خردمندان پیشرفتھ تر بنظر آید معلوم

کھ آدمی در اجابت ندای الھی کوتاھی کرده ودر تنفیذ تعالیم جدید سماوی میشودپس عقب نشینی مذھب و . ر نتیجھ دچارمخمصھ شده استقصور نموده و د

ی واپسگرائی دین درمقابل افکار نوین زائیده توھمات و سوء تعبیرات عده ا زیرا پروردگار صاحب .بی توجھ بھ اراده حضرت احدیت است ریاست طلب و

ا سرگردان و بشر رنماید میاختیار در تغییر احکام و تعالیم معنوی تأخیر نمورخ بر جستھ عصر معاصر بیست وشش " ین بی آرنولد تو. " ردگذا مین

تجزیھ و تحلیل قرار داده و زایش و رویش و شکوھمندی و فرو را موردنتمدریختگی آنھا را مورد مطالعھ قرار داده و بدین نتیجھ رسیده است کھ پیامبران

گر ممکن است یک پژوھش. علمداران پیشرفت و بنیانگذاران تمدن ھستندصاحب نظر بھ شگفتی آید کھ چطور شده است کھ ادیان عتیقھ از پیشرفت

ھستند؟ علتش آن است کھ پیشوایان مذھبی دربرابر اراده ترزمانھ عقب افتادهالھی ایستادگی نمودند و خواست خدائی را کھ در تغییر و تحول و تکامل دیانت

ارچوب شریعتی کھ دوره بود، نپذیرفتند و در نتیجھ خود و دیگران را در چھواال ھیچوقت خداوند دانا مخلوق خود را . اش منقضی شده است، گرفتار نمودند

بلکھ پیش از آنکھ آدمیان نیاز بھ تغییر گذارد میپریشان و گمکرده راه باقی ن آئین نوین را متوجھ شوند پروردگار اراده خودرا آشکار یشدین و لزوم پیدا

یامبر آسمانی با در دست داشتن فرمان جدید خدائی تأخیر و در پیدائی پکند می . افتد نمی

Page 29: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

21

آغاز تالش زنان در غرب برای آزادی و برابری پیش از آنکھ تساوی حقوق زنان و مردان جزو اصول آئین بھائی در این مرحلھ

بشری قرار گیرد وضع زنان در غرب نیز اسفبار بود، و از تکاملاز تاریخ سنت خود گرفتار مذھب ووق مدنی خود محروم و در چھارچوببسیاری از حق

کھ بھ زبان " تاریخ شواھد عینی حق رای بانوان در آمریکا"از کتاب . بودندستھ ا آید کھ آئین برختا معلوم کنیم میانگلیسی است مطالبی را بھ ترجمھ نقل

دان را اعالن از ایران با یک حرکت قلم و حکم مبرم تساوی حقوق زنان و مر: روی جلد کتاب این مطلب آمده است. کرد و پرچم آزادی بانوان را برافراشت

در آغاز قرن نوزدھم زنان حقوقی محدود داشتند، آنان صاحب در آمد خود "مالک چیزی توانستند نمیاز شوھرشان طالق بگیرند،توانستند نمینبودند،

. نند و البتھ حق رای ھم نداشتندباشند، حق نداشتند در مجامع عمومی صحبت کنھضت بانوان دراواسط قرن نوزدھم شروع شد واوج آن در قرن بیستم و در

کھ یک قانون اصالحی بتصویب رسید کھ زنان میالدی بود1920سالقانون عرف انگلیس در " آمدهدر آغاز کتاب ." حق رای داشتھ باشندتوانستند می

مرد قیم زن محسوب .کرد میا مشخص مستعمرات آن روابط زن و شوھر ر و ھمھ در آمد زن باید بھ مرد تحویل گردد و اگر ھم دارائی بھ زنمیشد

طبق وصیت نامھ اش بھ توانست میوشد میشوھرش مالک آن سید میر در . ملک زن را بفروشد یا اجاره دھدتوانست میمرد. دنمایدیگران منتقل

و اورا مناسبخواندند می عقل و احمقبرخی ایاالت زن شوھر دار را بیرای بدھد، صاحب توانست نمی وصیت نامھ بنویسد، ھیچ زنیدانستند نمی

.نشیندبشغل باشد، و در ھیئت داوری

و دھد میتی زنی شوھر کرد ھویت خودرا از دست وقگفت میقانون انگلیس "کردند کھ دبی این نکتھ را علنی در یک تشبیھ ا. شود می شوھرجزو مایملک

نام خود را ازدست ،پیوندد می بھ رودخانھ ای چون تایمز جویبار بیچارهوقتی بھمین منوال زن باید . باشد نمیو دیگر سلطھ ای ندارد و مالک چیزیمیدھد کھ جریان 1783ل حتی بعد از معاھده پاریس بھ سا. خودرا برتر داندشوھر

. وضع حقوقی زنان ھیچ تغییری نکرددراستقالل آمریکا بھ پیروزی رسید سنامھ آمریکا کھ اداره ملت جدید را بر عھده گرفت اسمی از زنان حتی در اسا

رابینسون . ھم وضع تغییری نکرد1955 تا 1925 از سال .برده نشده است زن موجودی .قانون حقی برای زن کھ بتواند پول خرج کند قائل نبود «:مینویسد

» "بود .بود کھ باید تحت قیموت باشد و بعنوان یک شئی و مایملک "( Women’s Suffrage in America: an eyewitness history )

)1انوان در آمریکا، ص حق رای بشواھد عینی تاریخ (

Page 30: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

22

.در ایاالت متحده آمریکا آزادی زنان وقتی بارقھ زد کھ آزادی بردگان پیش آمد"برخی زنان سعی کردند در مورد آزادی بردگان وارد میدان شوند و این خود

.میکرد باز کردند میراه را برای آزادی بانوان کھ در حالت نیم بردگی زندگی بھ بعد است کھ جنبشی درابتدا خفی در جھت احقاق حقوق بانوان 1844از سنھ و بانوان قدم بھ قدم جلو یابد میو رفتھ رفتھ قوت بیشتری شود میشروع

. ولی ھنوز حق رای ندارندگردند میمیروند و از حقوق تازه برخوردار در . افتند کھ طبابت کنند زنان پزشک در ایاالت متحده اجازه ی1849ل سادر

ی خانم لوس1858درسال . کم کم زنان را بعنوان معلم پذیرفتند1850سال استون اجازه داد کھ اموال شوھرش را بجای مالیات حراج کنند و این اعتراضی

و اولین زنی بود کھ بعنوان سرکشی از رفت میی بشمار أ در مورد عدم حق ر )122، ص خذأ مھمان( ".قوانین بازداشت شد

چون قرن نوزدھم پایان یافت و قرن بیستم آغاز گردید رھبران زنان حقوق "

کسانی کھ اعالمیھ حقوق .بگویند کھ قدمی بھ جلو برداشتھ اندتوانستند میطلب بودند کھ بر این تصمیم1864و عقاید بانوان را امضاء کرده بودند در سال

اھداف آنان این بود کھ زنان . طرقی مخصوص تغییر دھندبھوضع زنان را حق داشتھ باشند در جمع عام صحبت کنند، دردادگاه شھادت دھند، در کلیسا موعظھ کنند، در بھره مندی از آموزش حق مساوی داشتھ باشند، پس از ازدواج

، خود کنترل داشتھ باشندبر دستمزد و ملک از حقوق مدنی برخوردار باشند،از حق قانونی قیموت فرزندان بھره مند باشند، بتوانند مشاغل حرفھ ای بدست

ھیچ یک از ایاالت آمریکا در ولی در آن زمان . آورند و حق رای داشتھ باشند، مأخذھمان( ." حتی یک حق از حقوقی را کھ خواستھ بودند بھ آنان اعطاء نشد

)265- 6 صص

پس از تالش فراوان و طی راه پر دردسر و مقابلھ با 1920ھرچند در سال "ست آورند ولی ھنوزامیدی نداشتند کھ حق ی بدأ زنان توانستند حق ر،مخالفت ھا

ی این فرصت را برای آنان فراھم آورد کھ در مجامع تصمیم گیری انتخاب أری داشتند ولی در أ با آنکھ یک قدرت سیاسی بدست آورده بودند و حق ر.شوند

دراین سخنرانی بمناسبت این پیروزیایراد کردمان نطقی کھ خانم کات ھتصمیم گیری، در مجامع زنان را در ،حق رأیکھ بصراحت اظھار داشت

ھ گفتکچنان. کند میمرکز قانونگذاری سیستم سیاسی ایاالت متحده وارد ناگر بھ اندازه کافی در اطراف بچرخید و چشمان تان را بازکنید یک گروه ...«

کوچکی را کشف خواھید کرد کھ ممکن است آنان را شبح حزب سیاسی بنامیم آنان کسانی ھستند کھ ،آنجا مورد استقبال نخواھید بود) انزن(ولی شما

، میگزینند، کاندیداھا را بر کنند میمرامنامھ و برنامھ حزب را طرح ریزی کھ شما زنان و مردان رای دھندگان انتظار آنھارا دارید و کنند میکارھائی را

Page 31: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

23

ستقبال نیستید ولی شما در آنجا مورد ا. کنید میید أیدر موقع رای دادن آنھارا تمحل رای دادن جائی است کھ شما باید بروید و اگر زیاد بمانید و بحد کافی

کھ آن چیز واقعی در درون قرار دارد و در بینید میکوشش کنید یک چیزدیگرآن محکم بستھ شده است و شما باید مدتی طوالنی و با سختی بجنگید قبل از

ھ در آنجا یک موتوری وجود دارد کھ چرخ برای آنک .آنکھ بدان درگاه برسیدل این تالش ھیجان انگیز است و ولی بھرحاآورد میماشین حزب را بحرکت

ی زنان أکھ رخواھید می د، می ارزد اگر واقعاورزی میھ بھ کوششی ک )54-53 ص، ص مأخذھمان ( ."بحساب آید خودرا بدانجا بکشانید

تاریخ شواھد عینی حق رای "و در کتاب فرمائید میھمان گونھ کھ مالحظھ

بھ بعد است کھ جنبشی درابتدا 1844از سنھ ":ذکر شده" بانوان در آمریکاو رفتھ رفتھ قوت بیشتری شود میخفی در جھت احقاق حقوق بانوان شروع

".میگردندوند و از حقوق تازه برخوردار ر و بانوان قدم بھ قدم جلو مییابد ی م آغاز ظھور حضرت باب، سا ل،1844ل ا کھ درست از س استجالب توجھ

میشود بھ بعد است کھ جنبشی درابتدا خفی در جھت احقاق حقوق بانوان شروع "مظھر خدا با ظھور "آغاز جنبشی در ابتدا خفی در جھت احقاق حقوق زنان."

ولی آثارش در د اافتھور پیامبر جدید در شرق اتفاق ھر چند ظ. ھمزمان است در حضرت باب تساوی حقوق زن و مرد را اعالن کرد ولی .دشغرب ظاھر

ایاالت متحده آمریکا با وجود آنکھ یک ملت جوان و پر حرکت بود، با آنکھ پس زنان حق رای پیدا کردند ولی ھنوز خودرا از 1920از تالش طوالنی در سال

.دیدند میسیار عقب مانده قافلھ ب

Page 32: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

24

جنبش زنان در ایران

طاھره، شیر زن تاریخدامکھ براثر اقزنان فرھیختھ در ایرانمتأ سفانھ ھنوز کنند میو برای آزادی و برابری زنان تالش دارند می گام بر ،ایران بل جھان

، حکم توقیف و زندان گیرند میبھ دادگاه احضار می شوند، مورد محاکمھ قرار ، مورد توھین و تحقیر قرارپذیرد می، مرگ مشکوک صورت شود میصادر

.میگیرند زن، تحت عنوان نگاھی اجمالی بھ وضعیت زنان در بھ مناسبت روز جھانی

گزارش فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در " چشم انداز جوانان" ایران سایت اروپا و آمریکای شمالی را منتشر ساخت کھ در این گزارش بھ استناد ازخبر

27گزاری رسمی ، ایسنا، و دیگر خبر گزاری رسمی با ذکر نام و زمان ، مورد بازجوئی فعاالن 10احضار فعالین جنبش زنان بھ دادگاه ذکر شده،مورد

مورد بازداشت فعاالن 18 مورد محاکمھ فعاالن جنبش زنان، 16جنبش زنان، مورد 13 مورد صدور حکم زندان برای فعاالن جنبش زنان، 14جنبش زنان،

فیلم و لغو فیلتر کردن سایت ھا و جلو گیری از فعالیت ھای نھاد مدنی و توقیف مورد 8 مورد احضار دانشجویان، 13 مورد بازداشت دانشجویان، 7سخنرانی،

مورد 4 مورد احکام صادر شده برای دانشجویا ن، 15بازجوئی دانشجویان، موردتوقیف و جمع آوری نشریات 3صدور قراروثیقھ برای دانشجویان،

ھ مدیران مسئول مورد محاکم2مورد لغو امتیازات نشریات، 2دانشجوئی، مورد احکام صادر شده توسط 3 مورد باز جوئی روزنامھ نگاران، 4نشریات،

مورد مرگ مشکوک در 4 مورد احضار روزنامھ نگاران، 4داد گاه ھا، مورد بازداشت فعاالن سیاسی و 12 مورد قتل توسط نیروی انتظامی، 1زندان،

6ی فعاالن حقوق بشر، مورد صدور حکم زندان برا5فرھنگی و اجتماعی، مورد سر کوبی دستھ جمعی زنان بھ 16مورد احضار و باز جوئی و محاکمھ ،

.. بھانھ بد حجابی

ید اهللا "86/ 23/5مونھ، طبق گزارش خبر گزاری پارس بھ تاریخ برای ن نفر از بانوان 3925مأموران « حسینی رئیس پلیس امنیت عمومی گیالن گفت

نفر بھ 2077استان گیالن را بھ اتھام بد حجابی دستگیر کردند و از این تعداد بد " از بانوان نفر25214ھم چنین : نامبرده افزود. مراجع قضائی معرفی شدند

نفر نیز تعھد کتبی اخذ شده 1849تذکر و ارشاد شفاھی شد و از " حجاب » .است

سرھنگ نادر سرکاری رئیس پلیس "12/8/86طبق گزارش ایسنا بھ تاریخ دانشجوی دختر بھ علت شرکت در 11« :امنیت عمومی استان طھران گفت

دستگیر شدگان ھمگی از . یک جشن توسط پلیس کرج باز داشت شدند

Page 33: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

25

دانشجویان دانشگاه طھران ھستند کھ در جشن مدال آوری یکی از ھم کالسی خبر » .ھای خود کھ در المپیاد جھانی مدال گرفتھ بود شرکت کرده بودند

عطائی فرمانده انتظامی استان سردار حمید: "گزاری ایسنا گزارش داد نفردر استان کردستان 317در جریان مبارزه با بد حجابی «: کردستان گفت

"». زن بد حجاب توسط نیروی انتظامی ارشاد شدند1849دستگیر شدند و محمود ساالر کیا معاون دادستان "23/4/86طبق گزارش ایسنا بھ تاریخ

سالھ بعلت داشتن موی بسیار بلند، 13یک دختر بچھ «: طھران اعالم کردپوشیدن لباس پلنگی و تردد با پسر خالھ اش در خیابان بھ اتھام جریحھ دار

بھ گزارش خبر "».کردن عفت عمومی توسط مأموران انتظامی دستگیر شدسردار امیر احمد گراوند فرمانده نیروی "21/7/86گزاری ایسنا بھ تاریخ

در جریان اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی «فت انتظامی استان کرمانشاه گ زن و مرد بد حجاب تذکر داده شده و از این تعداد 4000 ماه گذشتھ بھ 6طی

نفر بھ مقامات قضائی معرفی 400 نفر بھ مرکز پلیس اعزام شده اند و 3000در این گزارش نیز راجع بھ زنانی کھ بھ اتھام روابط نا مشروع " ».شده اندنیز برند میار شده اند و یا در انتظار سنگسار شدن در زندان بھ سرسنگس

.تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. خبر داده شده است

مارس 4 مطابق با 1386 اسفند 14 در ھمایشی کھ در سھ شنبھ تاریخ ات حقوقی زنان و قانونگذاری برگزار شد، تصویری از برای مطالب2008

کھ بانوان خواھان حقوق حقھ کند میجامعھ زنان بھ زنجیر کشیده را مجسم یعنی آزادی زنان " فمنیسم"کھ ما با گویند میخود ھستند و سنت گرایان علنا

اگر ود شو میو حقوق آنان نادیده گرفتھ رود مینھ تنھا بر زنان ستم. ممخالفیھم برخی بانوان دلیری نمایند و تقاضای عدالت کنند و تمنای برابری با مردان

در این . گردند میوبھ شالق و زندان محکوم شوند مینمایند مجرم شناختھ " شھرکان"راستا جمالتی چند از سرکارخانم ناھید کشاورز کھ در اینترنیت

زیرا . کنیم میرا نقل " مه اکرد میآقای قاضی من چھ جر" تحت عنوان چھارتن از اعضای کمپین یک میلیون امضاء بھ شش ماه حبس تعزیری

آقای قاضی جرم من و ھمراھانم تالش برای گسترش برابری : "محکوم شده اندجرم ما . زنان و مردان است، جرم ما ایستادگی بر سر خواستھ ھایمان است

نا امیدی است، جرم ما شکست نشان دادن روزنھ ھای نور امید در تاریکی، اما حبس پندارد میتخیلی است کھ تالش ما برای ایجاد تغییرات را بیھوده

بھ نوشتھ ھای کنشگران حقوق زنان کھ برای تنبیھ بھ زندان .چاره کار ما نیستکھ قربانیان قوانین نابرابر و فرستید میفرستاده اید نگاه کنید، آنان را بھ جائی

قوانینی . حافظ و نگاھبانش ھستید سالم مرد ساالرانھ ای است کھ شماساختار نا کھ دیر زمانی است مشروعیت خودرا از دست داده اند، برای زندگی امروز

Page 34: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

26

آقای قاضی زمانھ عوض شده است، . نامناسبند و بھ ھمین دلیل فاجعھ آفرینھ نشین زنان را نفقھ بگیرمردان تعریف کرد، دیگر زنان خانتوان نمیدیگر

با چماق شرعی دانستن این قوانین، زنان را بھ توان نمی. باشندتوانند نمیخانم ناھید کشاورز احکام اسالمی در ارتباط با حقوق زنان را ." سکوت بکشانید

، و شناسد می" قوانینی کھ دیر زمانی است مشروعیت خودرا از دست داده اند"لکرده و حقوق طلب درست تشخیص و تحصییالبتھ بھ عنوان یک خانم غیربھائ

قربانیان قوانین "گفتار ایشان دادخواھی زنان در ایران است کھ . داده اند .باشند می" نابرابر و ساختار نا سالم مرد ساالرانھ

دینداران کھ خود را حامی و مروج یک رود میمگر نھ آن است کھ انتظارواز طرفداران و مدافعان یک مکتب الھی ھستند، باید قھرا شمارند میدیانت

مروج انسانیت و معنویت باشند؟ ولی این واپسگرایان نرینھ چھ ظلم و قساوت و چون دختر باکره . ونده خودرا سیاه کردندشقاوتی از خود ظاھر ساختند کھ پر

نباید اعدام گردد آنان کاله شرعی برایش پیدا کردند تا بر خالف شرع عمل ازاینرو دختر ھای باکره از سیزده سالھ گرفتھ تا بیست سالھ یا . نکرده باشند

خود گردانندگان دادگاه . بیشتر را اول تجاوز جنسی کردند و بعد اعدام نمودند گفتھ اند کھ برخی از این اعدام شدگان فقط روزنامھ خوانده بودند یا نقاشی علنا

کرده بودند یعنی نھ دست بھ اسلحھ برده بودند و نھ قصد قتل کسی را نموده ولی آنان خودرا مختار دانستند کھ بر این . بودند و نھ کسی را کشتھ بودند

کنند تا بھ توانند پرده دختران نو جوان و جوان با ضرب و شتم اول تجاوزبکارت آنان را از بین ببرند و در حالی کھ این دختران از عمل حیوانی آنان

کشیدن بودند، کشان کشان بھ پای دار بردند و حلق آویز فریادھنوز در حال از آنھارا نمیشناختم کدامباری، من ھیچ .تفو بر تو ای چرخ گردون تفو. نمودند

ولی . نھ مرافقتی داشتم و نھ با افکار و گرایش آنھا موافقتیو با ھیچیک از آنان ھر بار کھ از ظلم و ستمی کھ بر این دختران نوجوان و جوان گذشتھ بود بھ

چھ استعدادی در حیرتم این موجود دوپا. ذھنم آمد بی اختیار اشک ریختممنده درابراز خشونت، قساوت و جنایت دارد کھ حیوانات درنده از شنیدن آن شر

. گردند

فتگوئی با آقای دکترمحمد ملکی، رئیس سابق دانشگاه طھران، بعد از انقالب گاز جملھ از خاطرات . منعکس بود" روز"شده بود و در روزنامھ اینتر نیتی

سالھ ھم بودند، 15 و 14در ھمان زندان بچھ ھای : "ایشان در زندان آمده بودآقا «آقای شجونی بھ آقای الجوردی گفت . آقای الجوردی ھم حضور داشتند

در » ا تروریست ھستند؟این ھا چی ھستند کھ اینجا جمع کرده ای؟ آیا ھمھ اینھبرای ما فرقی «این نامھ این موضوع را نوشتھ ام کھ آقای الجوردی گفت کھ

Page 35: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

27

کسی کھ آدم کشتھ است و کسی کھ . ، این ھا وابستھ بھ یک جریان ھستندمیکندن تومان کمک مالی کرده جرمشان یکسان است و ھمھ 100روزنامھ خوانده و یا

این عالیجناب با این طرز فکر .ار اعدام ھستندیعنی سزاو» .مجرم و خیانتکارندو فرومایگی و قساوت باید قضاوت کند، باصطالح داور است کھ باید بھ عدالت

این صاحب اختیار بر جان !! حکم کند و بھ داد مردم برسد تا بھ کسی ظلم نشود و ھر دو را داند میو مال ملت جرم روزنامھ خواندن وآدم کشتن را یکی

باید بر حال ملتی گریست کھ این گونھ نفوس. شمارد میعدام مستحق ا . سردمداران و داوران باشند

. سالمی یک دختر در روزنامھ خواندم کھ در شمال ایران بھ حکم قاضی دادگاه ا

جوان را بعلت داشتن رابطھ ای با مردی در مالء عام اعدام کردند در حالی کھ در ھنگام اعدام، آن مرد زانی کھ با او رابطھ داشتھ جزو تماشا گران صحنھ

دختر بھ حکم دادگاه اعدام ! این است عدالت در مورد زنان. اعدام بوده استی و با برخورداری از حمایت قانون ولی مرد تبھکار در کمال آزادمیشود

باعث تأسف است کھ رئیس مجلس اسالمی کھ . آورد نمیاسالمی خم بھ ابروکھ سنگسار کردن زن دارد میدارای عنوان دکتری ھم ھست صریحا اظھار

جائی کھ پیش کسوتان و . جزو قانون اسالم است و نباید کسی بدان اعتراض کندحھ بگذارند دیگر از د و بر سنگسار کردن زن صتحصیل کردگان چنین فکر کنن

البتھ در ظاھر قضیھ، رئیس . داشتتوان میمتعصبان اسالمی چھ انتظاری میمجلس اسالمی نظر شخصی اظھار نداشتند بلکھ پشتیبانی از قانون اسال

مشکل اصلی آن است کھ شریعتی کھ . و آن را قابل تغییر ندانستند کردند ریح بنیانگذارش پایان یافتھ است و طبق مشیت الھی جایاش طبق بیان ص دوره

خود را بھ تعالیم و دستورات جدید داده ولی عده ای پافشاری درتداوم مذھب سنتی نمایند واراده الھی را نا دیده گیرند، قھرا خود در چنبره ای گرفتار

.سازند میو عده ای را در این تنگنا محدود و محصور و مفلوک میگردند سنگسار کردن زن زناکار ازقوانین یھود بود ولی مسیح ملیح بھ نحوی مطلوب

داستانی در کتاب مقدس ثبت شده کھ مسیح در گذرگاھی . آن را منسوخ ساختزنی را کھ بھ خواھند میمشاھده کرد کھ عده ای جمع شده اند و سنگ بدست

میتواند رکھ خطاکار نیست مسیح گفت ھ. نظر آنان خطا کار بود، سنگسار نمایندھمھ مردان سنگ خودرا بر زمین انداختند و آن زن را بھ . بر آن زن سنگ زند

حضرت مسیح با یک لطافتی نشان . حال خود گذاشتند و از آن محل دور شدند خود خطا ،دادند کھ آن مردان متظاھر بھ پرھیزکاری و غضبناک از خطاکاری

. کارھستند

Page 36: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

28

وقتی حضرت بھاء اهللا حکم سنگسار کردن زن خطاکار را برداشتند و در د، از این صورت تخلف بجای آن برای ھردو طرف جریمھ نقدی منظور داشتن

حکم جدید مردان متظاھربھ پرھیز کاری و آلوده بھ ھر نوع تبھکاری بر آشفتند یکی از فقھای اسالمی کھ بھائی شده بود از . کھ زن زناکار باید سنگسار گردد

االتی را مطرح کردند کھ ؤحضرت بھاء اهللا در توضیح برخی احکام بھائی ساز جملھ پرسید کھ اگر ازدواجی . تثبت شده اس" سئوال و جواب " در رسالھ

صورت گیرد و در قرار داد نامھ ازدواج ذکر شود کھ این ازدواج مشروط بھ باکره بودن دختر است و اگر پس از اقتران معلوم گردد کھ دختر باکره نبوده ، تکلیف چیست؟ حضرت بھاء اهللا در جواب فرمودند البتھ چون این قرار داد بر

دختر بوده است اگر بخواھند آن را باطل کنند از نظر حقوقی شرط باکره بودن اگر در این مقام ستر و عفو شامل شود عند اهللا سبب اجر "حق دارند ولی

حضرت بھاء اهللا بھ صراحت توصیھ ) 57صفحھ کتاب اقدس، ( ."عظیم است کھ آن دختررا مورد غضبدھند نمینھ تنھا دستور. ، پرده پوشی نمایندمیکنند

این چشم پوشی و بخشیدن خطای فرمایند میقرار دھند و سنگسار نمایند بلکھ نا گفتھ نماند کھ البتھ عفت و ."سبب اجر عظیم است"طرف در نزد خداوند

.عصمت از نظر تعالیم بھائی جنبھ اخالقی دارد و مورد تاکید شدید است

از سال است کھ بھائیان قربانی سنت گرایان ھستند و ھزاران تن صد و پنجاه ی ساز زنان از قیود دیرینھ و نوینفوس وارستھ و فرھیختھ درراه آزادی و رھائ

بھائیان معتقدند کھ قوانین شرعی باید مطابق با . ایران و جھان فدا شده اندپیش از آنکھ بشر در . شرایط زمان باشد وبھ علت نیاز زمان تغییر یابد

ب شریعت گذشتھ مضطرگردد خود خداوند دانا و داد گر آن را تغییر ارچوچولی احترام بھ دانند میھرچند بھائیان قوانین شرعی اسالم را منسوخ .میدھد

ام اسالمی، کھ در کھ تغییر احکگویند میودارند میپیامبر اسالم را محفوظ شرایط جامعھ بدوی ھزار و چھارصد سال پیش پدید آمده است، طبق پیش بینی

پس این تغییر قوانین شرعی . خود حضرت رسول اکرم صورت یافتھ استواین تالش . و از احترام پیامبر اسالم نمی کاھدآورد میوھنی بر اسالم وارد ن

پیش بینی بنیانگذارش پایان یافتھ بیھوده برای دوام شریعتی کھ دوره اش طبقجزرنج و ناراحتی و سرکوبی آزادی خواھان وظلم و ستم بر بانوان نتیجھ ای

نگھبانان واپسگرا بالمآل با شکست و عقب نشینی پر ماجرا . نخواھد داشت .روبرو خواھند شد

ظھور پیامبران تصادفی نیست بلکھ مطابق نقشھ ملکوتی، نظام عالم ھستی و

وقتی نیاز زمان خواستار تغییر شریعت رب منان باشد در . نیاز زمان استند آن اختیار تام را دارد کھ ھر خداو. افتد نمیپیدائی پیامبر آسمانی آنی تاخیر

وقت اقتضا نماید بھ تغییر شریعت و پیدائی آئین نو پردازد ولو آنکھ بنیادگرایان

Page 37: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

29

ولی اگر . اعتبار ھر دین بعلت ارتباط آن با رب العالمین است. را خوش نیاید و حتی کند میاراده بشر در مقابل خداوند دادگر قرار گیرد سردر گمی ایجاد

.نماید مین بین را نیز در مخمصھ ای نافرجام گرفتار نفوس روش

لکل " اگرروشن فکران دینی بھ بیان حضرت رسول توجھ فرما یند کھ فرمود بینند میپایانی است در آن صورت وقتی ) دینی( برای ھر امتی یعنی" امة اجل

چون دوره . کھ احکام اسالمی برای دنیای امروزنیست ایرادی بر آن وارد نیست مجبور نخواھند بود پس. آن طبق بیان صریح حضرت رسول پایان یافتھ است

ود کھ برای برداشتن تعارض احکام اسالمی با افکار مترقی کنونی اسالم خدرصورتیکھ حضرت محمد یکی از پیشرفتھ ترین . ساختھ ای را عرضھ دارند

نظریھ را در مورد تکامل ادیان ابراز کرده و برای ھر دین دوره ای و مدتی .در نظر گرفتھ است

کھ دختران را ملزم بھ کنند میسعی . تھ اندسطرفداران حجاب نیز بیکار ننش

در زیر شعری را . حجاب نمایند و آن را امر بھ معروف و نھی از منکر بدانندکھ ساکنان خیمھ گاه حسین سروده اند و بیرون داده اند منتھی کنیم مینقل

و نیز . وضیح نفرموده اند کھ این خیمھ گاه کجاست و ساکنان آن کی ھا ھستندتھر دو شعر . خانمی بھ شعر بھ این شعر جواب داده و نام خود را مخفی ننموده

:میکنیمکھ در حمایت و رد حجاب سروده شده، عینا نقل را

نھی از منکر از خیمھ گاه عشاق حسین بھ دختر ایران زمین خواھرم ای دختر ایران زمین

از جوانان سلب آسایش مکن در خیابان چھره آرایش مکن

در مسیر چشم ھا افسون مریز زلف خود از روسری بیرون مریز گیسو مده در دست باد طره یاد کن از آتش و روز معاد

فاش تر گویم عروسک نیستی خواھرم دیگر تو کودک نیستی یک نظر عکس شھیدان را ببین خواھرم ای دختر ایران زمین پوشش چسبان رنگارنگ چیست خواھرم این لباس تنگ چیست با اصول شرع لجبازی مکن خواھرم این قدر تنازی مکن نوعروس چشم نامردان مشو در امور خویش سرگردان مشو

در پاسخ حضرات از: رزی دلنشین

گر چنین گوئی سخن با خواھرت ای فالنک خاک عالم بر سرت

Page 38: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

30

فزونتر از دھانت زر نزن پس خواھر تو نیستم البتھ من از دل ھر مصرعت آمد پدید چشم ھیز و خوی بد، فکر پلید

ھست پیدا در ھمھ ابیات تو زشتی دید و کالم و ذات تو نیست زیبائی من در فھم تو از خرد چون کم رسیده سھم تو

ھست طنازی بھ تای دستھ دار تو ھیچ آموزگار ھم نگفتھ با فرق ساده را میان تا و طین یا نمیدانند عشاق حسین

ھمچنین آرایش من ای عمو در خیابان نیست ، کم یاوه بگوی است ای بیشعورجای آرایش چھ نزدیک و چھ دور سالن زیبائ

من لباس تنگ میپوشم ، بلھ پوشش خوشرنگ میپوشم بلھ میخرامم در چمن چون نو عروس میشوم طناز و زیبا وملوس

میکنم در چشم مردان دلبری زلف خود ریزم برون از روسری گور بابای تو وروز معاد طره ی گیسو دھم در دست باد

مسلم است کھ شعر اول را یک مرد سروده و برای زنان تعیین تکلیف کرده کھ

الت احجاب بر سر دارند تا او از دیدن زنان حالی بھ حالی نشود و دچار خیو شعر دوم را یک زن سروده و بھ اعتراض بر خاستھ کھ بھ . شیطانی نگردد

کھ در مورد پوشش و آرایش زنان تعیین تکلیف یدھد مچھ حقی مرد بخود اجازه .نماید

ھ تحسین حجاب بر خاستھ ونظراتی را در مدح در مقالھ زیرتھیھ کننده آن ب

کھ دانشمندان را بھ حیرت آورده بدین معنی کھ و کشفیاتی نموده حجاب فرمودهفھمید چرا چادرحجاب توان میاز طریق علمی"بر طبق نظر این عالیجناب

مقالھ علمی ذیل را مطالعھ فرمائید و بعد در مورد آن تأملی." برتر است .ائیمینمم

خانواده با ایمان در صراط مستقیم

: یک آزمایش ساده برای خواھران و بانوان گرامی "س و سپ اول از ھمھ یک مانتوی کوتاه و یک روسری کوچک را بھ تن کنید

سپس با یک چادر مشکی .گریدنجلوی آینھ بایستید و با چشم دل بھ خود ب؟ کدام بھتراست؟ مثل یک حیوان زندگی .خوب. ھمین آزمایش را تکرار کنید

کردن و بد حجاب بودن یا منور شدن بھ نور حجاب و چون شاخھ گل یاسی از فھمید چرا میتوان کھ بھ سادگی و از طریق علمیبینید میمرغزار عفت بودن؟

فقط یک بار این . لزومی بھ بحث و دعوا ھم نیست. چادرحجاب بر تراستبدون دلیل و استدالل باید ھمھ چیز نمیگوئیم ما. ھمین. آزمایش را انجام دھید

ھمانطور کھ . ھمھ دستورات اسالم مبنای علمی و ریشھ منطقی دارد. را پذیرفت

Page 39: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

31

بھ تک تک میتوان با آزمایش ھای علمیدر مثال فوق دیدیم بھ راحتی وبا میخواھند بعضی از افراد . دستورات انسان ساز دین مبین ایمان آورد

غافل از این کھ بد . ھدایت کنند تعصب و جر و بحث دیگران را بھ راه راستکافی است انسان کمی منطقی باشد و از . میزنندترین ضربھ را بھ اسالم

استفاده کند تا بتواند دیگران را ھم بھ بھترین وجھی ھدایت آزمایش ھای علمی وجود خداوند را بھ راحتی میتوان برای مثل با یک شاخھ گل شمعدانی. کند

کافی است فکر کنید کھ اگر نعوذ باهللا خدائی وجود ندارد پس چھ . اثبات کردید تمام ھمانطورکھ متوجھ شد کسی این شاخھ گل شمعدانی را آفریده ؟ بلی؟

با روش میتوان دستورات اسالم را از احکام اولیھ تا جزئی ترین دستورات را ."دست ھم دھیم و بھ دنیا ثابت کنیمھای علمی ثابت کرد بیائید دست بھ

یک مانتوی کوتاه و یک "است اگر خانمی این مدافع حجاب اسالمی معتقد

بد حجاب " کرده و" مثل یک حیوان زندگی" "روسری کوچک را بھ تن کند" بدون دلیل و استدالل"کسی خواھد نمیو در ضمن این آدم منطقی ". بوده

کافی است انسان کمی منطقی باشد و از "از اینرو معتقد است . چیزی را بپذیردرا درک " منور شدن بھ نور حجاب"تا اھمیت " اده کندآزمایش ھای علمی استف

بینند نمیرا " نور حجاب"مثل اینکھ غربی ھا چشم باطن آنھا کور است کھ ! کنددر رابطھ با . را مظنون می شمارنددارند میو کسانی کھ حجاب غلیظ اسال

حجاب اسالمی گفتار یک خانم ایرانی را بیاد می آورم کھ برای اخذ درجھ چون حجاب کرد میری بورس گرفتھ بود و مشغول تحصیل بود و گلھ دکت

خرافات و موھوماتی . کنند میاسالمی دارد او را بصورت یک تروریست نگاه میاندازد مرا بیاد یک دانشجوی افغانی کنند میکھ درمغز مردم معصوم وارد و در حین امتحان شفاھی ازروی دلسوزی ازا. کھ حجاب غلیظ اسالمی داشت

پرسیدم با این حجابی کھ دارید راحت ھستید و مشکلی ندارید؟ در جواب گفت دردلم . در مسجد بما گفتھ اند زن مثل جواھر است و باید پوشیده و پنھان باشد

گفتم پس بی دلیل نبوده کھ عرب ھا نوزاد دختر را زنده زنده زیر خاک .ندتا مخفی بمانند چون آنھا را جواھر می پنداشت میکردند

Page 40: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

32

سنت ھای دیرینھ در تضاد با پیشرفت جامعھ

. بین سنت گرایان و تجدد طلبان کشاکشی وجود دارد تا کی غلبھ کند و پیروز آید

واقعیت . البتھ حق با حقوق طلبان است ولی چماق در دست سنت گرایان استآن است کھ جامعھ ایران بھ ویژه زنان در بندی گران گرفتارند، و بھ بھانھ ھای

عقاید عتیقھ و سنت ھای . آنان را ھمچنان در بند نگھ دارندخواھند میمختلف از این خفقان ناراضی و ناالن بانوان . است دیرینھ دست و پای زنان را بستھ

سستن این زنجیرقرون وسطائی خستھ اند ودر آرزوی آزادی و در صدد گدلو از دانند میدولتمردانی کھ خود را وابستھ و حتی مدافع مذھب دیرینھ . ھستند

واز اینکھ موج . و حیرانندخشمگینتضاد بین احکام اسالمی و روح آزادی سخت آید میو بر بنای کھن فرود گیرد میآزادی خواھی ھرآن اوج بیشتری

یر یا زود روح زمان کھ خواستار تحولی عظیم در باالخره د. پریشان و نگرانندوضع بانوان است سرانجام سنت گرایان را مجبور بھ عقب نشینی خواھد کرد و راه را برای شکوفائی استعداد بانوان و جلوه و نمود آنان در جمیع فعالیت

آمدن زنان بھ میدان، . ھای اجتماعی ، سیاسی، فرھنگی و معنوی خواھد گشودتوان میھمھ چیز را:"گوید میعبدالبھاء . ان است و خواست یزدانروح زم

انتظار از ھر سیستمی خواه سیاسی وخواه ."با آن مقابلھ کرد جز نیاز زمان رامذھبی آن است کھ مردمان را مدد آید، راه را برای خیر و ترقی اجتماعی و

سی بھ کھنگی ولی اگر یک سیستم مذھبی یا سیا. پیشرفت معنوی آنان بگشایدگراید و از روح و نیاز زمان فاصلھ گیرد قھرا بھ صورت بندی گران در آید و

مردم است نھ آنکھ برای سیستم سیاسی برای زیرا ھرمذھب و. وبال گردن شود .یک نظام سیاسی و عقاید مذھبی مردم قربانی گردندحفظ

ورای اسالمی در جلسھ روز سھ شنبھ مجلس ش" رادیو فردا "بنا بھ گزارش

خود کلیات سھ الیحھ مھم حیات خانواده، قانون مجازات اسالمی و جرائم رایانھ الیحھ حمایت : "نویسد میدر مورد الیحھ حمایت خانواده . را تصویب کرد

خانواده از سوی قوه قضائیھ ایران برای بررسی و تصویب توسط مجلس 25 و 23ھ شده بود ولی دولت با افزودن دو ماده شورای اسالمی بھ دولت ارائ

بھ آن خواستار اخذ مالیات از مھریھ و حذف شرط موافقت ھمسر اول برای علی : "....نویسد میدردنبالھ بحث مجلس ." ازدواج مجدد مردان شده بود

تعدد زوجات از «مطھری نماینده طھران در تذکری بھ رئیس مجلس گفت و اگر حذف شود بھ معنی اشاعھ فساد خواھد بود افتخارات اسالم است

آقای » .درحالیکھ دولت در الیحھ خود بھ دنبال جلو گیری از اشاعھ فساد بوداذن ھمسر اول برای ازدواج مجدد مرد بر خالف قانون اسالم «: مطھری افزود

ولی آنچھ کھ " ».است و تحت تاثیر قرار گرفتن مسائل، در شان مجلس نیست

Page 41: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

33

تنفیذ احکام بلکھ بعقیده او نظر شخصی نیست کند میری عنوان آقای مطھو محدود کردن » .تعدد زوجات از افتخارات اسالم است«اسالمی است کھ

است و این حق را بھ زن اول دادن » اشاعھ فساد«خانواده بھ یک زنی موجب خالف قانون«ازدواج مجدد نماید زن اول اجازه دھد خواھد میکھ وقتی مرد

از قوانین اسالم دفاع گوید میآنچھ کھ این نماینده از آن سخن . »اسالم استآنچھ کھ . و نگران است کھ مبادا مجلس تحت تأثیر افکار عموم قرارگیردمیکند

تو گوئی زن جزو ،گیرد می حمایت از خانواده نام گذارد میحق زن را زیر پا مشکل اصلی آن دھد میست گویا کلمات مفاھیم خودرا از د. خانواده نیست

. است کھ ھمگی در یک چنبره ای گیر کرده اند

روشنفکران مذھبی با وجود درک و آ گاھی کھ احکام اسالمی با روند زمانھ و مورد تأیید پیشرفت جامعھ ھمآھنگی وھمخوانی ندارد از قبول اصل تکامل کھ

حضرت رسول اکرم است و در مورد نھاد مذھبی نیز صادق است، پژوھشی افکار نو وتعالیم پیشرو کھ ھر پژوھنده ای کنند میدر مقابل سعی . نفرموده اند

آن را جزو تعالیم بھائی می یابد، با تعبیر و ترمیم و تغییر احکام اسالمی بھ اسم کھ دارای احساسات روحانی و محبت الھی در نتیجھ آنانی . اسالم رواج دھند

دچار یک نوع تضاد درونی گذارند میھستند و بھ پیامبر اسالم احترام کھ کنند میزیرا از یک سو پاسداران دیانت سنتی بر این استدالل . شوند می

طبق قوانین اسالم زنان با مردان برابر نیستند و باید در حجاب اسالمی باقی میخواھند در آن صورت آنانی کھ . مانده باشند ا و پیامبراو وفاداربمانند تا با خد

از قوانین و احکام اسالمی پا فراتر گذارند چاره ای ندارند جزآنکھ اسالم را در صورتی کھ با قبول اصل . اعتبار دانند و از خدا و پیامبرش روی گردانند بی

یعنی بھائیان با . شود می این مشکل حلکنند میتکامل کھ بھائیان بدان استدالل اینکھ قدم فراتر گذاشتھ و آئین جدید را پذیرفتھ اند ولی بیشتراز بسیاری

این تغییر احکام را از خواستھ . گذارند میازمسلمانان بھ پیامبراسالم احترام .شمارند میزیرا احکام ھر دیانت را مطابق نیاز و شرایط زماندانند مییزدان

دا اعتقاد دارند و می باید از احکام اسالمی پا فراتر نھند نباید پس زنانی کھ بھ خھیچ دغدغھ خاطر داشتھ باشند بلکھ رفع حجاب رااز فرمان رب االرباب دانند و

.تساوی حقوق مردان و زنان را از احکام خداوند منان شمرند

احکام رفع تضاد بین ھنوز تعلقی بھ قرآن و اسالم دارند درنو اندیشان دینی کھی از احکام قرآن با عضبرخی بر این باورند کھ ب. گرفتارنداسالم و روح زمان

شرایط زمان و آزاد اندیشی و عدالت خواھی این دوران ھم آھنگی ندارد بھ دینی،نو اندیشان " ازاینرو خط بطالن بر آن می کشند و بھ گفتھ اکبر گنجی

." کنند میقرآن با حقوق بشر مدرن، از احکام قرآن عدول اصل تعارض احکام کھ این احکام در زمان خود عادالنھ، " محسن کدیور معتقدند و برخی نیز چون

Page 42: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

34

عاقالنھ و اخالقی بوده اند اما بدلیل تعارض با حقوق بشر مدرن باید تمام احکام فرض کرد و حقوق بشر ) ھ صدر اسالممتعلق ب( غیرعبادی اسالم را موقتی میکنددر دنبالھ این بحث آقای اکبر گنجی اضافھ ." کنونی را جایگزین آن نمود

است ) عقلی ( قرآن بھ ھیچ کس چنین مجوزی نداده است این اصل برون دینی "ھرچھ با عقالنیت و عدالت مدرن تعارض دارد را باید کنار نھاد و گوید میکھ

البتھ ." در ھیچ جای دین چنین حکمی وجود ندارد. فرض کردآن را موقتی تعارض احکام اسالمی با منطق عصر کنونی این بحث را مطرح کرده است کھ آیا قرآن را حضرت محمد گفتھ یا خدا فرموده؟ البتھ در این مبحث ھر یک

.ختھ اندبر نفی نظرات یکدیگر پرداسخنی گفتھ و دلیلی آورده و در نتیجھ

بھ بر رسی نو اندیشان پرداختھ است و " احکام قرآنی" اکبر گنجی در بررسیاما در مدل سروش " نویسد مینظراتشان را منعکس نموده از جملھ

احکام را دانند می شبستر و ملکیان کھ قرآن را کالم نبی ،)دکترسروش (سالم وضع کرده ، پیامبر، احکام اجتماعی اعراب جاھلی را با پیامبر گرامی ا

این احکام در سطح معرفت و معیشت اعراب . اندکی تغییر امضاء کرده استعدول از این احکام بوده است نھ عدول از . درحد و قامت آنان بوده است

الدی بلکھ عدول از قوانین ساختھ و پرداختھ اعراب قرن ھفتم می. احکام اهللاکنار نھاد، اما احکام خدای مطلق توان میقوانین اعراب قرن ھفتم را. استافتھ ھای بشری کھ دانش بسیار اندکی دارند کنار ی بصرف تعارض با نمیتوانرا این نوع طرز استنباط نو اندیشان دینی شود میھمانگونھ کھ مالحظھ ." نھاد

و میدانند را جاودانھ " احکام اهللا"دارای تناقض درونی است زیرا از یک سو است موقتی " احکام نبی اهللا"از سوی دیگر برخی از احکام را کھ بنظر آنان

اوال چھ کسی این اختیار را دارد کھ احکام اسالمی را بعنوان . شمارند می میتوان ازھم تفکیک کند و در ثانی کدامیک را" احکام نبی اهللا"و " احکام ا هللا"در رابطھ با . خواند" نبی اهللا" احکام میتوان نامید و کدامیک را" اهللاحکام"

اگر قرآن کالم خداوند باشد و احکام "نویسد میھمین مطلب اکبر گنجی شریعت را خدای متشخص انسان وار جعل کرده باشد باید بھ این پرسش پاسخ

کوتاھی گفت، چرا خداوند احکامی جعل کرده است کھ پس از گذشت مدت ."غیرعقالنی،غیرعادالنھ وغیر اخالقی تلقی شده اند

ھر چند برخی ازنواندیشان دینی بھ این واقعیت رسیده اند کھ احکام اسالمی قابل اجرا در دنیای کنونی نیست ولی اگر بخواھند بھ تعمیر و ترمیم و تفسیر مشغول

جز رسد کھ بنظر نمید ساختھ ای را ارائھ دھندھر یک اسالم خو و گردند. .ھ باشدآشفتگی مذھبی وبحث وفحص فلسفی چیز سازنده و برازنده در پی داشت

گفت کھ روشنفکران مذھبی یک واقعیت مھمی را دریافتھ اند کھ میتوان ازاینرو واین آگاھی خود. باید احکام مذھبی تغییر یابد و ھمآھنگ با شرایط زمان باشد

Page 43: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

35

از اینرو . بازتابی از اراده الھی است کھ در مسیر تکامل ادیان سماوی است نیکو است و دلیل بر روشن بینی آنان است ولی این اصالح طلبانھر چند نیت

و نیازی بھ زحمت اصالح طلبان دھد میتغییر و تحول را خود خداوند انجام .دینی نیست

امروزه برخی از روشنفکران اسالمی از برابری حقوق زنان و مردان صحبت

ین سزاوار تحسکنند میو دراین راستا فعالیت گویند می، البتھ آنچھ کھکنند میزیرا فعالیت برای احقاق حقوق حقھ انی نمود یبباید از آن پشت. فراوان است

بطور قافلھ پیشروان.سرلوحھ کوشش رادمردان قرار گیرد دتوان میزنان ناخود آگاه تعالیم بھاءاهللا را بعنوان نشانھ ھای پیشرفت و ترقی تمدن پیاده کرده

لھام کھ در کار تغییر جھان است، بی آنکھ شناختی ازمنبع انرژی و اکنند میو و حتی کسانی کھ آگاھانھ از آثار بھائی و تعالیم ربانی بھره بردند . دنداشتھ باش

البتھ کسانی نیز ھستند کھ بدون . ولی بھ منبع الھام خود علنا اعتراف ننمودند کھ مشابھت شگفتی انگیز با کنند میآشنائی بھ آثار بھائی افکار مترقی ارائھ

اگر این اصل را بپذیریم کھ تعالیم بھاءاهللا روح عصر و نیاز . لیم بھائی داردتعاکھ این نو آوران نماید میزمان و سازنده دنیای نو است در آن صورت عجیب ن

ھرچند باید .ثر ازروح عصر و نیاز زمان باشندو خردمندان متأ استھ اند ولیسگزارروشنفکران اسالمی بود کھ بھ دفاع از حقوق زنان برخ سپا

زیرا تساوی حقوق . اهللا را بھ اسم اسالم ترویج ننمایند بھتراست کھ تعالیم بھاءاگر روشنفکران اسالمی برابری حقوق . مردان و زنان مورد تأیید اسالم نیست

زنان و مردان از احکام اسالمی قلمداد کنند کاری ناصواب کرده اند واز آن شراب "ھمان گونھ کھ مسیح گفتھ . دارندمضرترمردم را در یک توھم نگھ می

تعالیم بھائی را بھتر است بھ اسم تعالیم ." تازه را نباید در مشک کھنھ ریختجدید معنوی ترویج کرد زیرا اگر تعالیم بھائی را بھ اسم اسالم ترویج نمایند کھ با احکام اسالمی ھمخوانی ندارد در نتیجھ جامعھ اسالمی را دچار تضاد درونی

از طرفی دیگر تعالیم جدید دارای روح بدیع است کھ آن را در مقابلھ با . مینماید چھ نیروئی دگر گون ساز پشتیبان این کند میموانع سنتی و کھنھ پرستی غالب

روشنفکران مذھبی کھ در برابر خداوند بی انباز سر . تعلیمات نو پرداز است آیا بھتر دانند میالقی دادار و اورا صاحب اختیارو خآورند مینیاز فرود

نیست آنچھ را کھ خدا خواستھ است را بپذیرند و قدم بھ سوی جلو بردارند و بھ نبوات و بشارات حضرت رسول توجھ فرمایند کھ اصل تکامل را تائید کرد و

ظھور پیامبران و پیدایش آئین ھای نورا بشارت داد؟

برای آنکھ بھ آیات قرآنی مستند سازیم کھ پیامبر اسالم بشارت بھ ظھور میکنیم را نقل 35داده اند از جملھ سوره اعراف آیھ پیامبران و پیدائی آئین نو

ی آدم اما یأ تینکم رسل منکم یقصون علیکم یا بن"گوید میکھ بھ زبان خدا

Page 44: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

36

ای فرزندان آدم " یعنی." آیاتی فمن اتقی واصلح فالخوف علیھم والھم یحزنونجز این نتواند بود کھ البتھ پیامبرانی از بین شما خواھند آمد و بر شما آیات مرا

شت پس آنانی کھ پر ھیزکارترو نیکوکارترند نھ ترسی خواھند دا. خواھند خواند ."و نھ حزن و اندوھی

طبق نظریھ علمی، حیات بشر در این سیاره خاکی دوھزار میلیون سال دیگر

اعتقاد دارند آیا می توانند تصور کنند کھ در این آنانی کھ بھ خدا . ادامھ می یابدمدت دوھزار میلیون سال، دیگر پیامی و کالمی ازحق نرسد و اورا بھ سوی

بپذیرد تواند میدنیائی بھتر و متعالی تر رھنمون نگردد؟ کدام آدم عاقلی احکام دیانتی کھ پس از گذشت ھزار وچھار صد سال با شرایط زمانھ و

معھ ھمخوانی ندارد قرار است در مدت دو ھزار میلیون سال آینده، تحوالت جابشر را رھنمون گردد و او را در مسیر تحوالت و تکامل جامعھ یاری دھد و

پس بی دلیل نبود کھ حضرت رسول اکرم بھ صراحت وعده فرمود . تعالی بخشداین . کھ پیامبرانی بر خاستھ خواھند شد و پیام و کالم جدیدی خواھند آورد

سئوال ممکن است پیش آید کھ چرا در دنبالھ آن می فرمایند "آنانی کھ پرھیزکارترو نیکو کار ترند نھ ترسی خواھند داشت و نھ حزن و اندوھی." منظور آنست آنانی کھ قلبشان پاک و روحشان تابناک است از پیامبر خدا

آنانی کھ قلب شان ولی . و بھ وجد و نشاط و اھتزاز می آیندکنند میاستقبال پاک نیست با فرستاده خدا می جنگند و از جلوه آئین نو و تعالیم پیشرو سخت

پس این گونھ نفوس سعی . ترس و وحشت دارند و خوشنود و خوشحال نیستند بھ ھر ستمگری و دروغ گوئی و تھمت سازی و لجن پراکنی از نفوذ و میکنند

. رندپیشرفت آئین جدید الھی جلو گیری بعمل آو

حضرت اتنکاتی را با استناد بھ بیانخواھیم میدر ارتباط با ظھور مھدی رسول اکرم روشن نمائیم تا توھماتی کھ در این مورد حاصل شده است،

مھدی را خود حضرت رسول فرموده حضرتبشارت بھ ظھور. برطرف گرددپس این . و اھل تسنن بھ ظھور مھدی اعتقاد دارند ازاینرو ھمھ اھل اسالم .

نیست دوازده امامی شیع ت و فقط برای اھل اعتقاد منحصر بھ شیعھ اثنی عشریھزیرا مقام او نھ . ھیچ ارتباطی بھ امام دوازدھم ندارد ظھور مھدی ازاینرو.

چھ حضرت رسول خود . تنھا در حد امامت نیست بلکھ از نبوت نیز باالتر است منجی عالم انسانی مقام ربوبیت موعود آسمانی وزیرا آن. ا خاتم نبوت خواندر

آن استبھائیان کھ معتقدند انتظار پایان یافتھ و مھدی موعود ظاھر گشتھ. دارد منتظر ھنوز البتھ عده کثیری از اھل اسالم.می خوانند" رب اعلی"حضرت را

و عده ای از منتظرین وداین واقیت کھ ظھوری واقع ش. ظھور مھدی ھستنددو ھزار سال است . ھنوز در انتظار ظھور موعود باقی بمانند بی سابقھ نیست

Page 45: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

37

ی یھودیان ده وللنھ نمومسیح ملیح ظھور کرده و آئین وی بر اروپ و آمریک غ .ر مسیح موعود و طلعت معھود ھستندھنوز در انتظار ظھو

بیان حضرت رسول اکرم با ظھور مھدی دوره اسالم نکتھ مھم دیگر آنکھ طبق

خوانند یعنی در آخر ازاینروست کھ او را مھدی آخر زمان می.خاتمھ می یابد و با ظھور آن حضرت دوره شریعت محمدی خاتمھ گردد میزمان اسالم ظاھر

م ھمانطوریکھ بیان شداگر آخر زمان را بمعنای آخر دنیا تعبیر نمائی. می یابدطبق نظریھ علمی، حیات بشر در این سیاره خاکی دوھزار میلیون سال دیگر

و نیز . دیگر اتفاق افتددوھزار میلیون سال پس ظھور مھدی باید .ادامھ می یابد.داشتھ باشدمیتواند ظھور مھدی چھ نقش سازنده ای باشداگر دنیا بھ آخر رسیده

برای رعایت اختصار بھ نقل سھ حدیث معتبر نبوی کھ مورد قبول ھمھ فرق

از شیخ حسن العدوی در کتاب مشارق االنوار: کنیم میاسالمی است اکتفا المھدی منا اھل البیت یختم بنا الدین : "کند میحضرت رسول اکرم چنین نقل

میشود ی از ما اھل بیت است و بھ او دین اسالم ختم مھد"یعنی ." کما فتح بناو نیز موالنا علی القاری الھروی کھ از ائمھ ." چنانچھ بواسطھ ما افتتاح شد

علی ابن ابی طالب انھ : "نویسد میحنفیھ است در کتاب اوصاف مھدی چنین بھ یختم یا رسول اهللا قال بل مناقال للنبی علیھ السالم امنا المھدی ام من غیرنا

علی علیھ السالم از رسول خدا پرسید کھ آیا از "یعنی " اهللا الدین کما فتح منایکی (بھ ما ) از ساللھ اھل بیت(ماست مھدی یا از غیر ما فرمود بلی از ماست

خداوند ختم خواھد فرمود دین اسالم را چنانچھ بواسطھ ما ) از ساللھ اھل بیت : کند میز حضرت علی علیھ السالم چنین نقل و نیز ابی بصیر ا." افتتاح نمود

چون "یعنی " جدیدا کما دعا رسول اهللاذا قائم القائم علیھ السالم استأنف دعاة "قائم علیھ السالم قیام فرماید دعوتی تازه از سر گیرد چنانچھ رسول اهللا دعوت

کھ دارند می اھل تشیع دوازده اماپس تصوری کھ برخی بنیاد گرایان." فرمودچون مھدی موعود برخیزد آنان را بر تخت و بارگاه نشاند و یار و یاور آنان

خود ادامھ دھند با بیانات حضرت رسول یگردد تا بھ حکمرانی و کامرانو پیشدرآمد طرحی مطابقت ندارد زیرا با ظھور آن منجی عالم انسانی و مبشر

و طبعا یابد می جھان شمول برای نو سازی دنیا دوره شریعت محمدی خاتمھ .شود میدوران کامرانی این منتظران ظھور مھدی برچیده

برای آنکھ مستند شود کھ دوره اسالم را خود حضرت رسول اکرم مشخص کرده اند عالقمندان بدین مبحث را بھ کتب متعددی کھ در این زمینھ نوشتھ شده

و زردشتیانجالب اینجا است کھ در کتب مقدس مسیحیان. نمائیم می ارجاع و و با بیانات حضرت رسول مطابقت دارد دوره ی نفوذ اسالم پیش بینی شده

تعیین. دوره ی اسالم را ھزار و دویست و شصت سال ذکرکرده اندھر دو

Page 46: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

38

یوحنا در مکاشفات . دوره اسالم کھ در کتاب مسیحیان آمده قابل توجھ استبھ دو شاھد خود خواھم داد کھ پالس در "گوید می بھ زبان خد ا 4آیھ-11فصل

البتھ در اصطالح ." برکرده مدت ھزارودویست و شصت روز نبوت نمایندھر روز را بھ جھت سالی "6 آیھ 4کتاب مقدس طبق حزقیال نبی اصحاح

ت علی مقصود از این دوشاھد حضرت محمد و حضر." برای تو قرار دادم . میکندھستند و دوره اسالم را ھزار و دویست شصت سال تعیین

ولی از آن دقیق تر پیش بینی وارد در کتاب زرتشتیان درباره ی دوره اسالم زار و دویست و اند سال چون ھ"چنین آمده است " دینکرد" است کھ در کتاب

استدال لیھ نثر نعیم، ( ." تازی آئین را گذرد ھوشیدر بھ پیامبری بر انگیختھ شود) اند منظور شصت است( چون ھزار و دویست و اند گوید می )59صفحھ

) بمعنای باب علم( گذرد ھوشیدر) منظور اسالم است ) (دین عربی( تازی آئین چون . اسم او باب علم استگوید می و حتی گردد میبھ پیامبری بر انگیختھ

مبشر ظھور حضرت بھاء اهللا بودند منظورشان از ) باب( حضرت اعلی اصطالح باب آن بود کھ ایشان باب ورود عالم بھ دوره جدید در سیرتکامل .تاریخ روحانی واجتماعی و پیشدرآمد تحولی عظیم در تمدن عالم بشری ھستند

در . در مورد ظھور بھاءاهللا نیزدر آثار زردشتی بصراحت پیش بینی شده استآئین زردشت کھ استخراج از کتاب اوستا نموده اند در " گلدستھ چمن"کتاب

پس از غلبھ تازیان : " در انجام جھان و ظھور آخرین فرماید89 آیھ 71صفحھ د خسروان کیان بر انگیزد و پریشانی بھدینان خداوند در ایران بزرگی را از نژا

در مورد این بیان پر ." تا جھان را از خاور تا باختر بیزدان پرستی گرد آورد کھ روزی خواھد کند مینخست آنکھ پیش بینی . پردازیم میمعنی بھ تأمل

بر ایران غلبھ خواھند کرد و در نتیجھ بھدینان ) عرب ھا(رسید کھ تازیان و بعد بھ ایرانیان . و آواره خواھند گشتپریشان و سرگردان) زردشتیان(

کھ دوره غلبھ تازیان و سرسپردگی و واپسماندگی ایرانیان دھد میبشارت خداوند در ایران بزرگی را از نژاد خسروان کیان "خاتمھ خواھد یافت زیرا

بزرگی از نژاد خسروان "نکتھ جالب آنست کھ رسالت و پیام این " بر انگیزد ایران عقب افتاده و ذلت دیده را ترقی عظیم دھد و پیشرفتھ ترین ھر چند"کیان

کشور در کره زمین نماید ولی تأثیری عمیق در سراسر جھان نیز خواھد داشت نقشی کھ این ." جھان را از خاور تا باختر بیزدان پرستی گرد آورد"چھ

و جھان در دنیا خواھد داشت در تاریخ ایران" بزرگی از نژاد خسروان کیان"در آن وقت واپسین، سیوشانس "زیرا پیش بینی شده است . بی سابقھ خواھد بود

ظھور خواھد نمود و پاکی و تازگی جھان را تکمیل نموده بنیان بدی و آزار این ." آن زمان سیوشانس گیتی را تازه خواھد نمود. اھریمن از بیخ خواھد کند

Page 47: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

39

قلمرو آموزه ھا و تعالیم و اصول کھ دھد میپیش بینی در اوستا بوضوح نشان بزرگی از نژاد خسروان " و مبادی معنوی و اجتماعی و نظم جدید جھانی این

کھ ازایران بر خواھد خاست تمامی کره ارض را در بر خواھد گرفت و " کیان .دنیائی نو خواھد ساخت و مدنیتی معنوی و جھانی شکوفا خواھد شد

مفاھیم آن ھا را کنیم می بھ این نبوات و بشارات نگاه یبھائآئین وقتی از دیدگاه چھ تحقق آن را بوضوح می بینیم و دیگر آن را افسانھ کنیم میعمیق تر درک

شکوه و عظمت و "در مورد شکوه مندی ایران آینده در کتاب . نمی پنداریم. دشفصیل سخن گفتھ ایم و عنقریب منتشر خواھد بھ ت" بزرگواری مستقبل ایران

کھ در حال آماده شدن برای انتشار است بوضوح " نوسازی جھان"و نیزکتاب در حال دنیاکھ ھرچند نظامات سیاسی و مذھبی و اقتصادیدھد مینشان

فروریزی ھستند ولی نظمی جدید و جھانی در حال شکل گیری در بطن دنیای ل از میان آشفتگی ھای پرخسران و وبال سر بر خواھد کنونی است کھ بالمآ

نکتھ . افراخت وپیش بینی انبیاء و آروزی اندیشمندان نوخواه تحقق خواھد یافتدر خور توجھ آنست کھ بشارات و نبوات پیامبران گذشتھ کلمھ بھ کلمھ با ظھور

وید میگدر این پیش بینی حضرت زردشت . کند میجدید و آئین نو پدید مطابقت بزرگی از نژاد خسروان " "در آن وقت واپسین، سیوشانس ظھور خواھد نمود"

و این پیش بینی در مورد حضرت بھاءاهللا مطابقت دارد چھ . خواھد بود" کیانکتابی کھ شجره نامھ بھاءاهللا است و بچاب رسیده با تسلسل نسل ھا بوضوح

در اشاره بدین پیش . تکھ بھاءاهللا از نژاد پادشاھان ساسانی اسدھد مینشان بینی است کھ حکیم فردوسی طوسی، ھمان شاعر ایراندوست و بزرگواری کھ

:سی سال رنج برد تا زبان فارسی را زنده کند، چنین می سراید

زدشت سواران نیزه گذار از پس بیاید یکی شھریار بدو دین یزدان شود چار سو یکی مرد پاکیزه نیکخو

بتابد از او فره ایزدی کزو گردد ایمن جھان از بدی

میکندو نیز شاه نعمت اهللا ولی، در اشاره بھ ظھورآن منجی ایران و جھان تأیید :کھ باید از دودمان ملوک باشد

جا کند بر فراز تخت سلوک نو جوانی ز دودمان ملوک ھمچھ کیوان زند بھ ھند علم سرحد روم را زند بر ھم

شاھیش را بود بھ دھر دوام تا سی و چھار و پنج سا ل تمام آنچھ امر است ھست نیز نکو ی او دگر ازبعد پادشاھ

اندرین نکتھ اش نمود عیان نعمت اهللا ھر آنچھ بود نھان

Page 48: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

40

" در این شعر کوتاه، شاه نعمت اهللا ولی بھ گفتھ خودش چھار مطلب مھم را ھمانطوریکھ اشاره . است" دودمان ملوک" آن مظھر الھی از -1: میکند" عیان

" سرحد روم" آئین او تا -2. بھاءاهللا نسبش بھ یزگرد سوم می رسدشد حضرت بر می افرازد یعنی آئین او کھ برخاستھ از " ھند علم"و در رود میپیش

طلیعھ .کشورعزیز ایران است ولی در سراسر این کره خاکی گسترش می یابد زیرا طبق گزارش کتاب سال نمودار گشتھ این پیش بینی ھم اکنون تحقق

المعارف بریتانیا آئین بھائی بعد از دیانت مسیحی گسترده ترین آئین دایرة1992باید توجھ داشت کھ فقط حدود یک قرن و نیم . در جھان شناختھ شده

ازظھورآئین بھائی می گذرد در صورتیکھ مسیحیت تاریخ دوھزار سالھ دارد انت مسیحی پیشی نتیجھ گرفت کھ دیری نپاید کھ آئین بھائی از دی میتوان پس

سی و چھار و پنج " تا -3. گیرد و گسترده ترین آئین در کره زمین شناختھ شود. بمعنای دوره رسالتش دوام دارد" شاھیش" یعنی سی و نھ سال " سا ل تمام

کھ دوره کند مینکتھ جالب آنست کھ شاه نعمت اهللا ولی دقیقا پیش گویی ش بینی ھم درست بود زیرا دوره این پی. شاھیش سی و نھ سال دوام دارد

دگر ازبعد پادشاھی او " -4. رسالت حضرت بھاءاهللا سی و نھ سا ل بوده استحضرت بھاءاهللا نیکی ) آئین(بدین معنی کھ امر ". آنچھ امر است ھست نیز نکو

تعالیم و اصول و آموزه ھای بھاءاهللا در . آورده استکھمیآورد را بھ جھان پس ھمھ نکات مزبور با . و خلق انسانی جدید استصدد ساختن دنیای نو

.ظھور حضرت بھاءاهللا مطابقت کامل دارد

بودائی، زانگان در عالم اسالم، مسیحی، کلیمی، تعدادی از دانشمندان و فربرھمائی و زرتشتی بھائی شدند و کتاب ھا نوشتند و از روی بشارات و نبوات

بھ .کتب مقدسھ ادیان گذشتھ حقانیت ظھور حضرت بھاءاهللا را مستدل نمودندھمین دلیل پیروان ھمھ ادیان جلیل کھ بھائی شده اند مطابق با نبوات کتب مقدسھ

بھ عقیده بھائیان حضرت.ود حقانیت ظھور حضرت بھاءاهللا را پذیرفتھ اندخ ناگفتھ نماند کھ ھرچند ظھور بھاءاهللا . بھاءاهللا موعود ھمھ ادیان سماوی است

بدین معنی مؤید بھ نبوات و بشارات انبیای گذشتھ است ولی معلق بھ آنھا نیستدر ش را رسالت لزومیت وکھ بدون این بشارات و نبوات می توان حقانیت

. .مورد مطالعھ قرار داد برای نوسازی دنیا و طرح جھان شمول اوخالقیت آثار

Page 49: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

41

وی ظھور بھائی در رھائی بانوان از قیود قرون متمادیتأثیر معن

آثار بھائی نھ تنھا خواستار آن است کھ بانوان در کسب دانش و علوم و فنون و احراز مقامات اجتماعی و سیاسی و مشاغل حرفھ ای برابر با مردان باشند و از

د کھ امکانات مساوی بر خوردار گردند بلکھ از آن مھمتر تأکید بر آن دارصفات و سجایای بانوان کھ طی ھزاران سال ناشناختھ مانده و حتی مورد تحقیر

در . نقشی حیاتی در ساختار نظام جھان آتی داشتھ باشدتواند میقرار گرفتھ زندگی زنان ایران یا بھ رنگ ".. بیش از صد سال پیش کھ بقول تاج السلطنھ

بھ ھیکل موحش عزا در آیند یا کفن یا پرده سیاه تن کنند و . سیاه است یا سفید زمان و موقعیت بانوان، جودر چنان ." ..سفید پوشند و از دنیا رخت بر بندند

حضرت عبدالبھاء فرمود روزی خواھد رسید کھ بانوان پیشرو و سردار گردند . و در پیشاپیش قافلھ تمدن علم دار شوند

ھبی و شرایط اجتماعی فکری و فضای مذجودر آن زمان در شرق، در آن

، سلطھ و حکمرانی مردان درجمیع فعالیت ھای سیاسی، اجتماعی و مذھبیدر دنیای غرب نیززن . بگونھ ای بود کھ زن بھ ھیچ شمرده می شداوضاع

در "ھنوز جنس پست تر شمرده می گشت، چنانچھ عبدالبھاء در پاریس گفت ویی جنس پست تر است و کھ گمیکننددنیای بشری بھ گونھ ای با زن رفتار

سخنرانی ھای عبدالبھاء در پاریس، ( ."مجاز بھ حقوق و مزایای مساوی نیست ولی در دنبالھ آن نظریھ خودرا کھ با در نظر گرفتن شرایط )161ص

روانی مولود مرد ساالری آن زمان حتی در دنیای غرب جواجتماعی زنان و ی جھات بر مرد بر تری دارد زیرا با زن از برخ": انقالبی می نمود، فرمود

."ستفراست تر و قلبش رئوف تر و ھوشیاری او بیشتر ا

لھی واسطھ نکتھ دقیقی و رمز عمیقی کھ وجود دارد آن است کھ ظھور مظھر ا بدین معنی کھ . انتشار نیروئی در عالم انسانی است کھ تأثیردرھویت وجود دارد

. ظھور حضرت باب و حضرت بھاء اهللا پیدائی یک اندیشمند و دانشمند نیستجالب آن است کھ ھیچیک دانشی نیندوختند و دانشگاھی نرفتند ولی کالم و پیام

یده شده است و برعقول و نفوس و آنان تبلورروح قدسی است کھ بر عالم دمافکار تأثیر داشتھ حتی بدون آنکھ صاحبان افکار جدید از این تأثیر شدید آگاه

آورد آن است کھ وقتی حضرت باب تساوی توان میدلیل محسوسی کھ. باشندحقوق زن و مرد را اعالن کرد و طاھره یکی از پیروان پر شور او در راه

بند گران جان خودرا داوطلبانھ فدا نمود حرکتی درعالم آزادی زنان و رھائی ازدر جھت رھائی زن از قیود دیرینھ آغاز گردید و گوئی یک باره نیروئی

توان برخی ازبانوان خجستھ را بر انگیخت کھ افسردگی چندین ھزار سالھ را پر

Page 50: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

42

. پشت سر نھند و در راه تحقق برابری حقوق مردان و زنان دست بکار شونداز بزرگترین تأثیر معنوی ظھور بھائی رھائی بانوان از قیود قرون یکی

.متمادی و شکوفائی استعداد شگرف آنان در جمیع میادین فعالیت بشری است

کھ تساوی زن و مرد را پیاپیبا پیدایش جنبش بابی و طلوع بھائیت، دو ظھور ن کرد، انقالبی درآن شرایط قرون وسطائی ایران زمین در دوره قاجاریھ اعال

ترین اصل در رابطھ با حقوق وکرامت انسانی را اعالن نمود و تحولی پدید آورد کھ زنجیر اسارت دیرینھ ھزاران سالھ زنان را گسست و راه ترقی و

حضرت بھاء اهللا بصراحت فرمود کھ . شکوفائی استعداد جبلی بانوان را گشودعداد نھفتھ زنان فرا رسیده است و دوران جوش و خروش بانوان و شکوفائی است

و گردد میاین گنجینھ ذیقیمت کھ ھزاران سال مستور و نا شناختھ بود مکشوف اینک ما در . میآوردبزرگترین و شکوه مند ترین تحول را در ساختار دنیا پدید

مراحل اولیھ این شکوفائی ھستیم و ھنوز استعداد عظیم زنان در سراسر جھان ست و بتدریج معلوم خواھد گردید کھ زنان می توانند چھ نقش شکوفا نشده ا

عالم ": مینویسدحضرت عبدالبھاء . پرتوانی در ساختار دنیای نو داشتھ باشنددر جوش و خروش است ] بھاءاهللا[نساء در این دوره از فیوضات جمال ابھی

و از صھباء الطاف مست و مدھوش روز بھ روز در ترقی است عنقریب می نمائید کھ در بین نساء نفوسی چنان منجذب مبعوث شوند کھ سبب مالحظھ

: میگویدو نیز ) 231، ص 2مکاتیب، جلد ( ."حیرت گردند، شمع روشن شوندرجال تفوق بر نساء در جمیع ] ظھور جدید[از بدو وجود تا یوم موعود "

ولی ]38نساء [ الرجال قوامون علی النساء میفرماید مراتب داشتند و در قرآن فیض عظیم رب جلیل سبب فوز مبین ] طلوع عصر بھائیت[در این دور بدیع

) 98 صھفتم،مکاتیب، جلد (."نساء شد حضرت پیروزی بانوان را آن . با ظھور بھاء اهللا حرکتی جدید در دنیا پدید آمد

تضمین نمود و پیشروی و پیشتازی زنان را بشارت داد و نقش پرارزش و ا کھ زنان برعھده خواھند گرفت را پیش بینی نمود، چھ آینده دنیا تاریخ سازی ر

این دانست میبھاء اهللا نیک . را چون روزروشن می دید و ساختار نظام فرداگنج کھ درزیرخرواری از تبعیضات دیرینھ پنھان بود وقتی از زنجیر اسارت

ید و رھائی یابد و در عرصھ علم و ھنر و سیاست و دانش پر و بال بگشااستعداد شگرف او تجلی کند چھ اوجی خواھد گرفت و چھ توانی از خود ظاھر

این ید عنایت بود کھ زنان را از یوغ نیم بردگی چند ھزارسالھ . خواھد ساخت از زنجیر اسارت و پیشتازی زنان را وعده یھمانطوریکھ حق رھائ. رھائی داد

پیش، تا بھ امروز الحمد هللا قرن و نیم داده بود، بھ نسبت آن زمان، حدود یک بانوان پیشرفتی چشمگیر نموده اند، احترام بسیار یافتھ اند و ھنوز راه ترقی و

.پیمایند تا بھ اوج جالل برسند میل را کما

Page 51: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

43

باید ھردم ھزار ) بانوان(در این دور بدیع اماء الرحمن ": نویسد میعبدالبھاء

شکرانھ نمایند کھ ید عنایت نساء را از حضیض ذلت نجات داد و بھ اوج عزت رجال رسانده مالحظھ نمائید کھ چھ موھبتی است زیرا حزب نساء بدرجھ

را میخواستند ای در شرق ساقط بودند کھ در لسان عربی چون ذکرشان در لسان . میگفتند) خر(للک اهللا نسوان میگفتند نظیر ان اجعللک اهللا حمارعاج

" بال نسبت" لسان فارسی در ذکر زن ترکی حاشا حضوردن قاری در و دردر ) 92، ص ھفتممکاتیب، جلد (." مینمودند تعبیر بھ ضعیفھ ومیگفتند

کرد و حضرت بھاءاهللا زمانی کھ حضرت باب تساوی زن و مرد را اعالن بود کھ وقتی ایرانیان زمانیپرچم سرافرازی و پیشتازی بانوان را بر افراشت

را ) اآلغ(گفتند و عرب ھا زن و حمار می" بال نسبت " بردند میاسم زن را دانستند در یک ردیف می

. بھائیان معتقدند کھ بھره مندی بانوان از جمیع حقوق مدنی، اجتماعی، سیاسی و

آنانی کھ معتفد بھ خدا و روز جزا . فرھنگی خواست یزدان در این دوران است جلو گیری کند ھستند بھتر است بدانند ھرکھ زن را بھ حجاب برد، از آزادی او

و حقوق مدنی اورا زیر پا گذارد بر خالف اراده یزدان عمل کرده و باید چھ آنانی کھ بھ خدا اعتقاد دارند نباید بر . جوابگوی خداوند در روز آخرت باشد

ل است کھ خداوند فرمان سا150خالف فرمان او عمل کنند زیرا بیش از فرموده است و دنیا تحت تاثیر آزادی زنان و برابری حقوق آنان را اعالم

این واپسگرایان جز آنکھ آبروی اسالم را . خواست الھی در تغییر بنیانی استزیرا قدرت زمینی یارای مقابلھ با نیروی الھی . ببرند کاری از پیش نخواھند برد

. کھ در جھت ساختن دنیای نو و پیاده کردن آرمان ھای پیشرو است را ندارداز روشنفکران و انساندوستان طالب آنند کھ برابری حقوق امروزه بسیاری

اگر این . زنان باید شناختھ شود و بانوان از جمیع مزایا برخوردار گردندزورگویان و چماق بدستان بخواھند با ضرب و شتم و تھدید و تعزیرو جلب و

دید اھل خرد بھ انجماد فکری و تش نزدزندان حقوق حقھ بانوان را زیرپا گذارند . سنت ھای قرون وسطائی محکوم ومردود خواھند بود

اعتراف کرد کھ نیروئی دیگر در کار است کھ یکی از بلند پایگان رژیم اسالمی

این نیروی ! بلی، درست تشخیص داده بود. از مھار کردن آن عاجز و ناتوانندعقاید عتیقھ و . زی استپر توان در سراسر جھان در حال پیشروی و نو سا

پیچد و افق ھای تازه ای را در برابر دیدگان آزادی افکار کھنھ را درھم میگشاید و ھمھ موانع را از خواھان و روشتفکران و پیشروان کاروان بشریت می

.میگرددو جلوه ھائی از دنیای نو در افق دور نمودار دارد میسر راه بر

Page 52: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

44

عتیقھ ومعیارھای گذشتھ و نگھبانان عقاید متعصب سنت ھای طرفداران فرسوده مھلک ترین تیشھ را بھ ریشھ دین و مذھب زدند و مردم را بھ ال مذھبی

اگر پیشوایان مذھبی مانع و رادع بین حق و خلق . و مادیت گرائی سوق دادنددند و با مظھر الھی نمی جنگیدند تحول جامعھ بشری از حالی بھ حالی و نمی ش

از صورتی بھ صورت دیگر بدون خونریزی و درگیری و دردسر تحقق دنیا در چنگال نا آرامی ھا ، مصائب جانفرسا، انقالبات نافرجام، جنگ . مییافت

ھای نامردمی ھای خانمان بر انداز، قتل و کشتنار دستھ جمعی و پیدائی دیکتاتورو نیاز نبود . گرفت و این تغییر و تقلیب بھ آرامی صورت می. گرفتار نمی آمد

کھ مردمان از کوره راه ھای بی امان عبور کنند و رنج ھا و درد ھا و ویرانی ھای جانکاه را تحمل نمایند تا از افکار کھنھ و سنت ھای دیرینھ پاک و طاھر

بھ آمادگی پیدا کنند، و خیر خودرا دریابند وگردند و برای ورود بھ عصر جدید در برابر نیاز زمان و تواند میبھر صورت ھیچ قدرتی ن. دنیای جدید گام نھند

ھر چند پیاده کردن آرمان ھای جدید برای نو سازی . جبر تاریخ پایداری کنداز پیروزی نھائی باز آن راتوان نمیدنیای ورشکستھ بھ تأخیر افتاد ولی

آرزوی دیرین اندیشمندان، خرد مندان و نوع دوستان ذی احترام از . داشتافالطون گرفتھ تا دیگران کھ در آرزوی نظامی بھتر، سالمترو عادالنھ تر بودند از پندار مدینھ فاضلھ بر تر خواھد رفت و بھ صورت ساختار جدید نظامی

.جھانی تبلور خواھد یافت پس بانوان باید بھ شادمانی پردازند و شکر خداوندی را بجا ی آورند کھ یزدان مھربان زنجیر اسارت را از دست و پای آنان برداشت و میدان را برای

بزرگترین تحولی کھ در تاریخ شش . سرافرازی و بلند پروازی آنان گشود ورود بانوان در صحنھ فعالیت ھا در سراسر ھزارسالھ بشر رخ داده است

خصائل نیکوی آنان تاثیرعمیق در دگر گونی ساختار نظام جھانی و . جھان استپس آنان . تغییر بنیادی بنیان سیاسی، اجتماعی، مذھبی و اخالقی خواھد داشت

باید اطمینان داشتھ باشند کھ نیروئی پر توان پشتیبان آنان است و خواست یزدان پس در این صورت از نامردمی ھا نھراسند، ھیچ . رقی و پیشرفت بانوان ت

سدی را مانع نبینند، واپسگرایان را پشت سر نھند و بسوی دنیای آزاد تر و .انسانی تر قدم بر دارند و در ساختن دنیای نو پیشوا و پیشرو شوند

اهللا بھاءو حضرت ) باب(باید از کسانی کھ در تأثیر ظھور حضرت رب اعلی

بر دنیا تردید دارند، بپرسیم چرا چندین ھزار سال بانوان در اسارت و نیمھ . بردگی باقی ماندند و وضع زنان در جمیع نقاط جھان کم یا بیش ھمانند بود

چھ پیش آمد . ی این زنجیر اسارت محکم تر و برخی اوقات خفیف ترمی شدگاھکھ یکباره زنجیر ھای ھزاران سالھ پاره شد، و جنب و جوشی بی سابقھ در

زیرا یک حرکت جوھری درعالم انسانی پدید آمد و . عالم بانوان پدیدار گردید

Page 53: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

45

یات آثار آن بصورت جنبش ھای گوناگون و نھضت ھای روز افزون در ح. اجتماعی، سیاسی، مذھبی نمودار گردید و در ترقی علمی و فنی انعکاس یافت

دگر گونی شگرف و گوید میمورخ برجستھ عصر معاصر " آرنولد توین بی"شگفتی انگیز در دانش و علم و ھنر می باید از اثر اشراق یک ظھور الھی باشد

با ظھور بھائی باشد زیرا در گیرد کھ الزاما باید در ارتباط و بعد نتیجھ می .عصر حاضر تنھا بھاءاهللا بود کھ خودرا مظھر خدا معرفی نمود

تبعیض ھا، ستم ھا و بیشدر طول ھزاران سال زنان در سراسر جھان کم یا

. را تحمل نمودند، و ھر گز زنان با مردان مساوی شناختھ نشدند حق کشی ھااگر ھم گھگاھی در یک گوشھ دنیا زنی پیدا شد کھ نمودی داشت و درخششی و

ھر چند . بنمود ولی دولت مستعجل بود، برابری حقوق زن و مرد مطرح نبودبرخی اوقات بانوانی بزرگوار استعداد شگرفی را در شرایطی نمودار ساختند

آنکھ مریم مجدلیھ مثال با . ولی آن جلوه و نمود تأ ثیری دروضع بانوان ننمودنقشی تاریخ ساز در عالم مسیحیت ایفا کرد ولی عالم مسیحیت در ھمان

درعالم مسیحیت مخصوصا در قرون وسطی . غمرات مرد ساالری باقی ماندزنانی کھ با عنوان جادو گر در آتش سوزان خاکستر شدند گمان بر آن است کھ

" ژاندارک"ھ تاریخی آن یک نمون. بودند اکثر این افراد نفوسی صاحبنظراین زن روستائی توانست فرانسھ را از فرو . قھرمان جاودانھ فرانسھ است

باالخره اتھامی . مایگی نجات دھد و پادشاه فراری را بر تخت پادشاھی نشاند پس جادو گر است و کند میآن بود کھ او با ارواح مخابره کھ براو بستند

او را دشمن مسیح خواندند ولی . ھ ورسزاوار خاکستر شدن در آتش شعلفشرد ژاندارک در حین سوختھ شدن در آتش، صلیب مسیح را بر قلب خود می

سالھا طول کشید کھ برائت او پس از برد میو نام مسیح را مرتب بر زبان شھادت او ثابت گردد تا باالخره بھ مقام قدیسی رسد و مجسمھ اش در کلیسا ھا

سلم است مسیح ھیچوقت زن را کوچک نشمرد و نمونھ اش آنچھ م. گذاشتھ شودبا وجود آنکھ شھرت نیکوئی نداشت و بھ بد کاری . ھمان مریم مجدلیھ است

معروف بود مسیح اورا در جرگھ حواریون خود در آورد و در برابر اعتراض حواریون کھ چرا چنین زن بد کاره را بھ جمع آنان آورده است حضرت مسیح

ر ویرانھ گنجینھ یافتم و با خود آوردم و باالخره مسیح اورا قھرمانی فرمود د .جاودانھ ساخت و ستاره ای درخشنده نمود

در یکی از شوراھای تاریخی مسیحیان موضوع بحث و مشاوره در آن بود کھ

رویھم ریختند و آیا زن روح دارد یا خیر؟ باالخره بعد از آنکھ ھمھ فکر ھارا مشورت ھا نمودند بدین نتیجھ رسیدند کھ زن روح دارد ولی نھ بھ بمانند روح

ھنوز در عالم مسیحیت این مذاکره و مجادلھ !! مرد بلکھ نظیر روح حیوانکشیش شود کھ البتھ چند جائی پذیرفتھ اند کھ تواند میوجود دارد کھ آیا زن

Page 54: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

46

شدید است کھ زن کاردینال گردد و البتھ کشیش شود ولی مخالفتتواند میزن اگر در ممالک بظاھر مسیحی مذھب زنان ازآزادی . پاپ شودتواند میھرگز ن

ری بر خوردار ھستند بھ علت غلبھ قوانین مدنی براعتقادات مذھبی تشیو حقوق ب .است

در اکثر ممالک اسالمی زن حق ندارد از گلیم خود پا فراتر نھد، و اگر چنین ھم اکنون روند حقوق مدنی با اعتقادات اسالمی در تضاد . لیم بیندأکند عذاب

البتھ دیر یا زود تعصبات اسالمی جا خالی خواھد کرد و روند . وکشاکش استاھد رسید و بالمأل آمال زنان تحقق احراز حقوق بانوان بھ نتیجھ مطلوب خو

چھ این نیاز زمان و جبر تاریخ و بھ عقیده بھائیان خواست یزدان . خواھد یافتو زن را د ممکن است برخی بگویند بسیاری از روشنفکران برابری مر. است

البتھ ترویج برابری حقوق مردان و . باور دارند و لزومی ندارد کھ بھائی باشندھر چند بیش . ھ ھمھ مردمان صرفنظر از ھر مذھب و مسلک استزنان وظیف

از صد و پنجاه سال است کھ آئین بھائی ندای تساوی حقوق زن و مرد را بلند آن را ترویج توان میکرده و آن را از اصول اساسی خود قرار داده است،

.نمود بی آنکھ الزامی در شناخت حقانیت رسالت حضرت بھاء اهللا مطرح باشدروشنفکران و خرد مندان فرھیختھ متاثر از روح زمان ھستند و در این جھت

اگر کسی تعالیم بھاء اهللا را با بصیرت و منصفانھ بررسی کند . دارند گام بر میکھ تعلیمات آئین بھائی، کھ زادگاھش ایران است، روح رسد می بدین نتیجھ

ئی روح این عصر و تعلیمات بھا"عصرو نیاز زمان است و بقول تولستوی تعالیم بھائی اعتقادات جزمی نیست کھ بر ." مقتضای نیاز بشرپدید آمده است

ھرکھ . فردی یا جمعی القاء گردد بلکھ آئین بھائی طلیعھ دار عصر نوین استاز محدودیت ھا و حصار ھای عقاید عتیقھ بیرون آید و فکر خودرا ارتقاء دھد

در تلئلؤ است بھ بیند خود بھ خود بھ افق فکری تا افق ھای جدید را کھ از دور. گردد میو در حقیقت بھ حقیقت نزدیک شود میو عقیدتی بھائی نزدیک

برخی اوقات دیده شده است کھ افق فکری بعضی از دانایان و خردمندان ژرف است کھ تفاوت عقیدتی بھائیان و نزدیک بقدریبین بھ اصول و تعالیم آئین نوین

درک ژرفای تعالیم بھاء اهللا مستلزم .شود میائیان از میان برداشتھ غیر بھتوانائی در شناخت فلسفھ ھای عمیق است کھ ھنوز ھم برکات و شکوھمندی آن

بھمین دلیل است کھ تولستوی ، نویسنده و فیلسوف بزرگ . قابل فھم عموم نیستکھ نسل حاضر آئین بھائی دارای فلسفھ بسیار عمیقی است : "نویسد میروس،

...." از درک آن عاجز است

Page 55: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

47

شیر زن تاریخطاھره

مکتب باب بانوی بزرگواری چون طاھره پرشور واشتعال کھ افتخار بانوان

ادوارد براون استاد دانشگاه کمبریج و . ایران بل جھان است را پرورش داداگر آئین باب دلیل دیگر بر حقانیت خود نداشت "گوید میشرق شناس معروف

ظھور زنی چون طاھره .ھمین بس کھ شخصیتی چون طاھره را پرورش داد سرزمینی جزو امور نادره است اما در سر زمینی چون ایران از عجایب رھرد

میتواند کسی . براستی جنبش بابی معجزه کرد." رود بل معجزات بشمار می روانی، سیاسی، جواین اعجاز را درک کند کھ وضع رقت بار زنان را در آن

آن خفقان اجتماعی تواند میلی ھرگز ناجتماعی و مذھبی در نظر مجسم کند، ودکتر بھرام چوبینھ نویسنده و . و مذھبی را آن طور کھ بوده بدرستی لمس کند

مورخ فرزانھ اخیرا در سخنرانی خود در تاالر اینترنتی فرھنگ ایران بھ طاھره نھ تنھا در تاریخ ایران بلکھ در تاریخ جھان نظیر "وضوح بیان کرد کھ

." ندارد

ش از آنکھ در مورد نقش طاھره این شیر زن تاریخ برای آزادی زنان وارد پیبرخی کھ طرفدار . دانیم نکتھ ای را روشن کنیم بحث شویم، نخست الزم می

ستایند و اورا پیشرو حقوق زن ھستند و رشادت و استقامت طاھره را میدانش و بینش ولی در مورد جنبش بابی و ظھور بھائی دانند میآزادی زنان

شخصیت طاھره را از متن نھضت بابی جدا کنند میواقع بینانھ ندارند، سعی بدین معنی کھ نھ تنھا نھضت بابی اورا نساخت بلکھ او خود باعث اعتبار . کنند

دآلرام مشھوری، نویسنده غیر بھائی کھ پژوھش ھائی . آئین بابی و بھائی گردیدبھائیت نموده و حقایقی را مکشوف ساختھ را در مورد رستاخیز بابی و طلوع

طاھره ی بود كھ نھ تنھا برایكیفیت رھایي بخش جنبش باب: "نویسد میاست، مال حسین ھا و باالخره براي تك تك بابیان را ه را . قدوس ھا،ی بلكھ برا

رگ تاك، ." (ي استعداد و شخصیت انساني باز نموده بودگ حداكثر شگفتیبسو مختصری در بارهء نھضت تاریخچھ"س در معصومھ پرای)219جلد اول، ص

از جملھ تغییرات و "نویسد می"2000-1850ھای زنان در ایران ، با . یکی ھم نھضت زنان بوداصالحاتی کھ با پیدایش بابیھ بوقوع پیوست

حضور .وجودی کھ اعمال و رفتار قرة العین کامال مذھبی و احترام انگیز بوداولین جامعھ متحد زنان در در این جنبش آغاز تأسیس و تشکیل شجاعانھ اش

خواھیم در مورد آن تأکید ورزیم آنست کھ اگر نکتھ ای کھ می."ایران گردیدطاھره بابی نبود طبیعة مسلمان بود و اسالمی کھ برابری حقوق زن و مرد را

ن برای قھرمانی بپرورد کھ علمدار نھضت زناتوانست میقبول نداشت چگونھاگر اسالم در مورد آزادی زن قھرمان . برابری با مردان در سراسر جھان گردد

Page 56: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

48

پرور بود باید طی ھزار و دویست سال صدھا زنان قھرمان علمدار آزادی و حال در گذشتھ وناگفتھ نماند کھ در .داد می برابری با مردان تحویل جامعھ

چند در خانواده ھای اسالمی ھستند کھ ھر بوده و ایحاضر بانوان فرھیختھو باشند می بوده ومتولد شده اند ولی شجاعانھ خواستارآزادی و برابری زنان

ولی برای تحقق ندکن یمند و فداکاری نمای می نموده ودر این راه کوششآرمان خود با یک مشکل بزرگ روبرو ھستند و آن احکام اسالمی است کھ

ه و در نتیجھ متولیان اسالم بھ سرکوبی آزادی برابری زن را با مرد تأیید نکرد نھضت ی در بارهتاریخچھ مختصر" رسالھوقتی .ند بوده و ھستخواھان مشغولترین بلیھ ای کھ گکنیم مالحظھ می کنیم بزر را مطالعھ می"زنان در ایران

. آزادی خواھان با آن روبرو بودند مخالفت و معاندت متولیان اسالم راستین بودهر قدمی زنان برای رھائی و آزادی بر داشتند با مخالفت شدید پاسداران ھزنان

اگر روزنامھ ای برای احقاق . اسالم روبرو شدند و مجبور بھ عقب نشینی گشتنداگر مجلھ ای برای نھضت بانوان . حقوق زنان منتشر ساختند تعطیل گردید

رفی شدند و پس ترتیب دادند بھ بابی بودن متھم گشتند و کافر و زندقھ معاگر مدرسھ . متولیان اسالم خود را مختار در مخالفت و ممانعت آنان دانستند

سالیان دراز یک بعد ازاگر . دخترانھ تأسیس نمودند مدرسھ بھ آتش کشیده شد. دبجرم زن بودن اعدامش کردن وزیری رسید بانوی ایرانی بھ مقام

کھ برابری حقوق مردان با زنان از جملھ ھستند متولیان اسالمی بخوبی آگاهتعالیم بھائی است از اینرو سعی دارند با ھر نوع ظلم و جوری شده از آن جلوگیری بعمل آورند ولی غافل از آنکھ تعالیم بھائی روح این عصراست و ھر

ادوارد . خواھد شدروبرو بار کھ با روح زمان بجنگد بالمآل با شکستی خفت." برای دین بابی این افتخار بس کھ زنی مانند قرةالعین آفرید: "برون نوشت

البتھ در یک نکتھ شک نیست کھ ) ھما ناطق، بخش روحانیت در برخاست بابیان(طاھره خود زنی نابغھ بود ولی استعداد درونی یک نیروی پیشبرنده و ھدفی

مثال یک دانھ ممکن است . و متجلی گرددتا شکوفا شود خواھد میشوق آفرین آن قابلیت را داشتھ باشد کھ بصورت درختی تنومند در آید یا یک درختچھ گل

ولی این دانھ . زیبا و خوشبو شود و مشام اطرافیان را معنبر و معطر سازد. رویش یابد کھ شعاع آفتاب و فیض باران آن را پرورش بخشدتواند میوقتی

ھما . ر ظھور باب نبود طاھره قھرمان آزادی زنان نمی شدبطور خالصھ، اگباب ستم ھای رفتھ بر زنان را از ....«: میگویدکاظم بیگ : "نویسد میناطق

باید کھ : خطاب بھ زنان گفت. بھ منع چادر بر آمد کھ تازگی داشت. یاد نبردز و نی» .از میان شما برخیزد، حتی اگر بھ نازکی برگ درخت باشد" حجاب"

: این اندرز را ھم داد کھ. در جامعھ زنان باید از آزادی بھره ور باشند«: افزوددختران را دوست بدارید زیرا خداوند آنان را بیشتر از پسرانش دوست «

Page 57: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

49

) نھما( .خواست" زنان را آزاد«ود کھ باب ھم گواه بدکتر پوالک » .دارد

اشتیم کھ زنی روستائی و بیسواد بود و حتی زنی بھ مریم مجدلیھ قبال اشاره دی مریم مجدلیھ نقش. نبود ولی مسیح اورا یک ستاره درخشنده کردخوش نام

او رااین قوه خالقھ مسیح بود کھ . در در عالم مسیحیت ایفا کبسیار بزرگالبتھ چون برابری حقوق زن . زیرا اگر مسیح نبود مریم مجدلیھ ھم نبود. ساخت

جزو تعالیم مسیح نبود از اینرو ھر چند مریم مجدلیھ در جمع حواریون و مرد مسیح درخشید و باعث گسترش مسیحیت در جھان گردید ولی عالم مسیحیت

.بدون شناخت خصائل بانوان و برابری حقوق آنان باقی ماند تا اواسط قرن نوزدھم زنان در ممالک غربی و مسیحی در حالت نیمھ بردگی باقی ماندند و جنبش و جوشش در عالم نسوان بعد از رستاخیز بابی و طلوع

داشت کھ خواھیم اشاراتی در این موردآیندهدر اوراق . آئین بھائی پدید آمدت از ایران برخاست و ظھور جدید در ندای برابری حقوق زن و مرد نخس

ھویت وجود تأثیر نمود و نھضت ھا و حرکت ھا شروع شد و قلب عالم بھ آتش .محیی رمم مشتعل گردید

در زمان ظھور حضرت باب زنان با استعداد بودند ولی درخششی چندان

زیرا عقاید عتیقھ و سنت ھای دیرینھ دست و پای آنان را بستھ و از ننمودند او ،برخي دیگر: "نویسد میدآلرام مشھوری . حرکت و طیران باز داشتھ بود

زن یافتھ اند و كوشیده اند حسابش را از بابیان یرا طالیھ دار آزاد)طاھره(زاران بلكھ یكي از ھیبدون شركت در چنین جنبش) طاھره(او .... جداكنند

میلیونھا زني مي بود كھ در درازناي تسلط اسالم استعداد شگرفشان فرصت رخ نھ آنكھ مي بایست زني باشد تا با چھره بر انداختن حجاب بعنوان . گشادن نیافت

نماد اسارت زن و مرد ایراني این جنبش را بھ بزرگترین رستاخیز تاریخ )218ول، ص رگ تاك، جلد ا(." معاصر ایران بدل سازد

ظھور جدید . از پشتوانھ جنبش بابی جدا کردتوان نمی شخصیت طاھره را

اگر طاھره علمدار نھضت زنان گردید . پرچم عصر نوین را بھ اھتزاز آوردوقتی در کنفرانس بابیان در . ان عصر جدید گرویدبدان علت بود کھ بھ بانی

دشت بدشت طاھره نقاب از چھره بر گرفت و در برابر مردان مجتمع در آن جمع ایستاد و با صدائی رسا اعالن کرد کھ دور قدیم پیچیده شد و عصر نوین دمیده گشت و حجاب اسالمی را منسوخ دانست و سنت دیرینھ را مردود شمرد

ود کھ بھ طلوع عصر جدید ایمان داشت واال اگر بر این باور نبود بدان علت بکھ خورشیدی نو طلوع کرده و تعالیمی پیشرو پدید آمده و دنیا در آستانھ یک

Page 58: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

50

با اطمینان بگوید کھ دور توانست میتحول عظیم تاریخی قرار گرفتھ چگونھ قدیم پیچیده شد و عصرآزادی زنان دمیده گشت؟

طاھره کھ در اجتماع بابیان دردشت بدشت حجاب از چھره بر گرفت نمادی از

و ورود زنان در . ورود جامعھ انسانی بھ یک دوره جدید در تاریخ بشری بود. اجتماع بخشی از آغاز تحولی گسترده و ژرف در کل ساختار نظامات دنیا بود

تصویری کھ در . ار طلیعھ عصر نوین بوددرآمد و پرچمد و آئین بابی پیش" : نیمک میاز این واقعھ تاریخی آمده را بھ اختصار نقل " قرن بدیع"کتاب

بدیع آئین بود استقالل و اصالت محبوس درقلعھء چھریقایامی کھ حضرت باب از قلم اصول و مبادی ظھور جدید.بر اصحاب کامال معلوم و مفھوم گردید

بکمال ایقان بانتشار پیروان باب. جبال آذربایجان تنظیم گردیدشارع مجید در با برای آنکھ اعالن حلول عصر جدید را اعالن کنند . قیام نمودندآئین نوین

تشکیل اجتماعی بزرگ از دوستان و محبان پر شور و ھیجان امر اهللا در حوالی واضح الشھاداس و مقاصد و مآرب حقیقیھ آن علی رؤو گردیدمازندران ابالغ کھ اوال بوسائل ھدف اصلی و اساسی این اجتماع عظیم آن بود .و آشکار گردید

بیان و انفصال شریعت رحمان از رسوم و آداب و سنن وآئیناستقالل مقتضی مولی و شرایع قبلیھ بنحو مؤثر و نافذ اعالم گردد و در ثانی موجبات استخالص

مسألھ اولی کھ الغاء تقالید . دشمنان فراھم شود انھمقتدای اھل بیان از سجن ظالم لیکن مقصد .قدیمھ و قطع تعلق با ادیان سالفھ بود بنحو مطلوب انجام پذیرفت

ثانی یعنی تمھید وسائل استخالص آن نور مبین از قبضھ سطوت ظالمین از ھمان آغاز با عدم موفقیت مواجھ شد واجرائش بارادهء محتومھ الھیھ غیر

.یسورگردیدم

بزرگ و تاریخی کھ علمدار استقالل و انفصال شریعت بیان از کنفرانساین "این انجمن ھشتاد و در. سایر شرایع و ادیان بود در جلگھ بدشت برپا گردید

راف و اکناف بالد جھت شرکت در یکنفر از اصحاب حضرت باب کھ از اطحضرت یک روز ھنگامی کھ . مذاکرات مجتمع شده بودند حضور داشتند

بعلت نقاھت مالزم بستر بودند جناب طاھره کھ در نظر بابیان مظھر بھاءاهللامیگردید ت و عصمت و در تقوی و طھارت رجعت حضرت فاطمھ محسوبفع

اھر شد و در جانب راست جناب ظ در مقابل اصحاب ب ناگھان بی ستر و حجارخسار ایشان ھویدا بود جالس گردید و با قدوس کھ آثار خشم و غضب از

كلمات آتشین حلول دور جدید را اعالم و نسخ سنن و شعائر قدیمھ را علی این منظره سخت دچار حیرت یحضار از مالحظھ. نمود س االشھاد ابالغورؤ

در جمع نفوسی کھ حتی مشاھده حجاببدونو حضور وی را و دھشت گشتند حضرت و معارض با اراده شمردند خالف عفاف یسایھ اش را نا صواب م

را فرا گرفت و قدرت قلب ھاخوف و غضب . خفي االلطاف محسوب داشتند

Page 59: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

51

تكلم از جمیع سلب شد بحدی کھ عبدالخالق اصفھانی از کثرت ھیجان وبخون چاک داد و در حالی کھ آغشتھ اضطراب با دست خویش گلوی خود را

از اصحاب برخی دیگر.مھیب دور ساخت بود دیوانھ وار خود را از آن صحنھ الھی کشیدند جمع دیگر مات و مبھوت آئیننیز مجلس را ترک گفتھ و دست از

بر جای خشک شدند و گروھی با قلبھای آکنده از شور و ھیجان حدیث اسالمی یوم قیامت حضرت فاطمھ ھنگام عبور از صراط بی پرده فرماید در را کھ مي

و نقاب در انظار جلوه گر خواھد شد در پیش دیده مجسم نمودند و تسکین خاطر جناب طاھره بدون آنکھ کمترین دغدغھ و تردید بخود راه دھد و یا . یافتند

ازغلیان احساسات تشویش خاطر یابد در نھایت وجد و شعف از جای برخاست در نھایت تأمل اصحاب رامخاطب ساخت و برنھج آیات قرآن خطابھ ایدون بو

را باین بیان پرھیجان اختتام داد فصاحت و بالغت ایراد نمود و كلمات خویشتنمن ھمان كلمھ ای ھستم کھ چون قائم بھ آن تكلم نماید نقباء ارض از "و فرمود

سپس بنھایت سکینھ و وقار ".استماع آن مندھش گردند و راه فرار اختیار کنندحاضرین را دعوت و داللت نمود کھ بکمال روح و ریحان در تجلیل این واقعھ

در آن روز تاریخی نقره .عظیم قیام نمایند و جشن و سرور و شادمانی برپا دارندو استقالل آئین الھی بکمال عظمت و ناقور بصدا آمد و نفخھ صور مرتفع گردید

)98 -92، صص قرن بدیع( ".جالل اعالم گردید

از منابع غیر بھائی در مورد شخصیت طاھره کنیم میصفحات بعد سعی در ان نقل قول نمائیم کھ طاھره را بھ بھ عنوان پیشرو آزادی زنان در سراسر جھ

مورد ستایش قرار داد و اورا توان میعنوان یک شخصیت ممتاز تاریخیروحانیت از "ھما ناطق کتاب . سرمشق بانوان آزادی طلب معرفی نمود

کتاب مزبور » در آمد« ودرکند میرا بھ یاد طاھره شروع " پراکندگی تا قدرتنخستین 1850ل تاج طاھره قرةالعین کھ بسابھ نام و بھ یاد زرین "مینویسد

بار در تاریخ ایران اسالمی، در برابر ھزار دوست و دشمن، خود دالورانھ دوگوبینو کنت "».حجاب حرام است«پرده از سربرگرفت و اعالم داشت

" و" سر آمد علمای زمان" فیلسوف و نویسنده شھیر فرانسوی طاھره را دکتر الوردی، استاد جامعھ ) 5طاھره، صحضرت (. شمرد" اعجوبھ عصر

طاھره متعلق بھ زمان خود نبود والاقل "شناسی دانشگاه بغداد معتقد است کھ بزرگترین بانوی میشد شاید اگر در عصر ما ظاھر . صد سال زود تر آمده بود

احمد کسروی با آنکھ بھ بھائی بودن متھم )ھمان مأخذ (."سده بیستم مسیحی بود در عین حال رسالھ ای در مخالفت با آئین بابی و بھائی نوشت ولی بھ بود و

قرةالعین یکی از زنان کم مانند جھان بوده ." شخصیت واالی طاھره اذعان نمود )350 صمأخذ، ھمان ." ( است

Page 60: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

52

رضا قلی خان ھدایت، مورخ عصر قاجار، کھ در محدوده عقاید عتیقھ گرفتار بود، چون طاھره از مذھب اسالم پا فراترگذاشتھ و آئین نوین را پذیرفتھ بود

کمال زیبائی و سحر ولی با این وجود نتوانست . پنداشت ازاینرو اورا ملحده می نویسد میجذابیت سخنوری اورا انکار نماید، چنانچھ در خصوص طاھره

) 158 ھمان مأخذ، ص ( ."زنی در کمال جمال بود و ملحده ای شیرین مقال" .

میالدی در دارالفنون 1865 تا 1844ای پوالک پزشک آلمانی کھ در سال ھ میالدی 1865دارد کھ در سال " ایرانیان"کتابی بھ نام کرد میطھران تدریس

از بین " نویسد می 294-295در جلد اول، صفحات. بھ چاپ رسیده استاین خانم .. پیروان باب زنی بھ نام طاھره وجود داشت کھ شاعره و دانشمند بود

رو عقاید او گردید و مخصوصا در مورد یکی از احکام پس از ظھور باب پیحتی . بودرمصکھ تساوی حقوق زن و مرد بود خیلی ] حضرت باب[ دینی او

خود طاھره در کنفرانس بدشت چادر از سر ،برای اجرای عملی این حکم .برداشت و بدون حجاب در برابر جمع پیروان باب ظاھر گردید

میرزا محمد تقی خان سپھر، مورخ دوره قاجار، تاریخنویس بی اعتبارکھ بھ گفتھ ھما ناطق کتاب ھایش حتی ارزش خواندن ندارد بھ واسطھ وابستگی بھ

پیش از . دربار قاجاریان حقایق تاریخی در مورد بابیان را بھ درستی نگفتھ بودت کھ بعلت شرایط شغلی در دربار قاجار نتوانستھ مرگ وصیت نامھ ای نوش

حقایق تاریخی بابیان را بھ درستی بیان کند، از آیندگان طلب عفو و بخشش مینویسد در مورد طاھره " ناسخ التواریخ" ولی با این وجود در جلد سوم . نمودفر ذبا این کھ روئی چون قمر و زلفی چون مشک ا) طاھره( این دختر " ."شت در علوم عربیھ و حفظ احادیث و تأویل آیات فرقانی با حظی وافر بوددا )155ھمان مأخذ، صفحھ (

ناگفتھ . گفتاری از عبدالوھاب برادر طاھره را نقل کنیم بی مناسبت نیست کھ

اعتضاد السلطنھ در ( نماند کھ خود عبدالوھاب از عالمان بزرگ شھر بوده عبدالوھاب از ) کتاب المعاثر و اآلثار از کماالت عبدالوھاب بسیار تقدیر کرده

حضور ما تمام برادر ھا و پسر عمو، در : "ن چنین یاد کرده استقرة العی را مرعوب ساختھ بود بھ اندازه ای معلومات او ما. العین جرات تکلم نداشتیم قرة

یم، چنان مسئلھ را پاک و کرد میکھ اگر احیانا در مسائلی متنازع فیھ بحث کھ فورأ تمام سرافکنده و کرد میروشن و معلوم و مربوط برای ما مدلل

رابی، قرة العین شاعره آزادی خواه و معین الدین مح." ( خجالت زده بیرون میرفتیم ).55-56ملی ایران، صص

Page 61: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

53

یکی از شعرای مشھور ترکیھ بھ نام سلیمان ناظم بیگ در کتابی بھ نام

ای " :نویسد میدر آخر فصل مربوط بھ طاھره " ناصر الدین شاه و بابی ھا" ."طاھره تو بیش از ھزار ناصرالدین شاه ارزش داری

پس از دعوی باب بھ او پیوست و ) طاھره( وی : "نویسد می طبری مارکسیستجزو ھیجده نفر پیروان اولیھ، حروف حی گردید، در تمام جریان مبارزات بابیھ

حجاب در اجتماع بابیان بی . میکردبا شجاعت حیرت انگیزی عقاید آنھارا تبلیغ بی شک از . در مقابل جماعتی حیرت زده ظاھر شد و مردان را برادران خواند

."اعاظم زنان تاریخ کشور ما است

زنی مبارز و آزادیخواه و ] طاھره[او "گوید می مرتضی راوندی تاریخ نویس ." شاعری خوش قریحھ بود

را ] طاھره[ ، دکتر گلمراد مرادی قرة العین 2003 مارس7 در مقالھ ای در

در ایران طاھره بھ جنبش در ".... : از پیش کسوتان مبارزات زنان معرفی نموداو اولین زنی در تاریخ . آن زمان مترقی و مردمی سید علی محمد باب پیوست

د کھ دربرابر بیش از پنج ھزارمرد در دشت بدشت در ھفت کیلومتری ایران بوھمین سخنرانی . شاھرود امروزی با چھره بازو بدون حجاب سخنرانی نمود

جسورانھ و بیاناتی در نفی مکتب خرافات بود کھ سرش را بھ پای چوبھ در حقیقت طاھره از نخستین زنان مبارزی بود کھ برای کسب حقوق و . داربرد

اورا از بانیان میتوان بنابراین. زادی قشر خود از یوغ حجاب بھ پا خاستآطاھره ضمن اینکھ از نظر علمی سرآمد عالمان زمان خود . لغو حجاب دانست

. ل یکی از زیباترین زنان ایران آن زمان محسوب میشد بود، از نظر حسن جما و قریحھ توانای او بر تا جائی کھ ناصرالدین شاه با آگاھی یافتن از حسن جمال

ولی این زن بزرگ و . آورد آن شد کھ طاھره را در جرگھ زنان درباری خودحاضر نبود خرقھ میکردآزاد اندیش با وصف تمام خطراتی کھ تھدیدش

و در پاسخ بھ این . درویشی را با بودن در حرمسرای پادشاھی عوض کند پیشنھاد شاه خطاب بھ او نوشت

تو و ملک و جاه و سکندری من و رسم و راه قلندری"اگر آن خوش است تو در خوری اگر این بد است مرا سزا

خواند شجاعت و روح شگفت انگیز اورا نا گفتھ نماند بعد از آنکھ شاه آن را

."تاکنون تاریخ چنین زنی را بھ خاطر ندارد" تحسین کرد و این چنین گفت (Tahirih the Pure, p. 7 )طاھره

Page 62: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

54

با " افتخارزرین تاج، تاج" در سایت محمود کویرمقالھ ای مفصل تحت عنوان لحنی پر احساس و شاعرانھ در وصف این بانوی بزرگوار زمانھ نوشتھ شده

طاھره یکی از سرآمدان اصالحات دینی و پیام آور آزادی زنان بود، " : است طاھره نخستین زن .گلی کھ در شوره زار ایران در خون و نمک پرپر شد

دهنخستین شکنن است، اجتماعی میدان زندگی ایرانی بھ مانند یک زن، در پوسیده و رنجبار تاریخی، گرایش قرةالعین بھ باب بھ ھر سبب کھ ھای سنت

بوده باشد از مھم ترین آنھا خروشی دالورانھ بھ ستم و برای آزادی زنان بوده در زمانی . کشتن طاھره نشان دھنده ستم بر زن و روشنفکر زمانھ است. است

ی آزادی آشنائی نداشتند، در جامعھ ای کھ نود و کھ نیمی از مردم جھان با معناھشت در صد مردمش نیز بی سواد بودند، در میان مردمی کھ بھ شمع آجین

بالیدند و روشنفکرانش در کشتار دگراندیشان بر کردن آزادی خواھان میگرفتند زنی برخاست دانشمند و فرھیختھ، شاعری نام آور، یکدیگر پیشی می

ی پروا، کھ از آزادی، صلح، آزادی زن، عدالت، جدائی دین مبارزی جسور و ب .از دولت سخن میراند، و این ھمھ را برنتافتیم و ھنوز نیز بر نمیتابیم

گویم، از خورشیدی کھ بر کی سخن میمن از تابیدن نوری در ژرفای تاری"

باز ھم . در چاه بھ زنجیرش کشید و نابودش کردتوان نمیبام ایران تابید و بخوانیم بخشی از شعر اورا کھ در دنیای آن روزگار توفانی بر پا کرد، نگاه

. طاھره است بھ عدالت و آزادی

نفساصبح ھدا فرمود، آغار تنفس روشن ھمھ عالم شد، ز آفاق و ز! ھان دیگر نشود مسجد، دکان تقدس نشیند شیخ بر مسند تزویر ندیگرن

نھ شیخ بجا ماند، نھ زرق تد لس ببریده شود رشتھ تحت الحنک از دم آزاد شود دھر ز اوھام و خرافات آسوده شود خلق زتخییل و توسوس

معدوم شود جھل ز نیروی تفرس محکوم شود ظلم بھ بازوی مساوات افشانده شود در ھمھ جا تخم تونس گسترده شود در ھمھ جا فرش عدالت

م ابیاتش کھ سرشار تما،کھ بھ خاطر اھمیت» دال رای من« ونیز شعر زیبای "

شاید این یکی از . میآیداز تشبیھات و کنایات عرفانی است، اینجا بھ طور کامل بھترین اشعار لیریک و غنایی ما باشد کھ مھجور مانده است، شعری بسیار دلنشین با ساده ترین کلماتی کھ در آن شور و شعور و رقص و سماع و مھر و

.عشق و نور موج میزند

وز غم ھجران تو غوغای من ای بھ سر زلف تو سودای من بگرفت سرا پای من عشق تو لعل لبت شھد مصفای من

من شده، توآمده بر جای من

Page 63: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

55

جام پیاپی زبال خورده ام گرچھ بسی رنج غمت برده ام زنده دلم گرچھ زغم مرده ام سوختھ جانم اگر افسرده ام

چون لب تو ھست مسیحای من سیم منم حاجب معدن توئی گنج منم، بانی مخزن توئی ھیکل من چیست اگرمن توئی؟ دانھ منم صاحب خرمن توئی

گر تو منی، چیست ھیوالی من؟ وز قدح باده ی عشق تو مست من شدم از مھر تو چون ذره پست

ام خود پرست تا تو منی، من شده تا بھ سر زلف تو دادیم دست سجده گھ من شده اعضای من

ور زتو نبود زچھ مجنون کنی؟ دل اگر از توست، چرا خون کنی؟ تا خودیم را ھمھ بیرون کنی دم بھ دم این سوز دل افزون کنی

جای کنی در دل شیدای منست و بود سوخت مرا مایھ ی ھر ھ آتش عشقت چو بر افروخت دود

تا بھ خم ابروت آرم سجود کفر و مسلمانیم از دل زدود فرق نھ از کعبھ کلیسای من

گشت ھم آغوش چو لوح و قلم کلک ازل تا کھ ورق زد رقم بر تن آدم چو دمید ند دم نامده خلقی بھ وجود از عدم

مھر تو بد در دل شیدای من مھر تو در مزرعھ ی سینھ کشت دست قضا چون گل آدم سرشت

فارغم اکنون ز جحیم و بھشت عشق تو گردید مرا سرنوشت نیست بھ غیر از تو تمنای من

بانیم جرعھ کش باده ی ر باقی ام از یاد خود و فانی ام لک صحرای پریشانی ام سا سوختھ ی وادی حیرانیم

تا چھ رسد بر دل رسوای من جلوه کنان بر سر آن کو شدم بر در دل تا ارنی گو شدم

او ھمگی من شد و من اوشدم ھر طرفی گرم ھیاھو شدم شت دالرای منمن دل و اوگ

مشعلھ افروز جھان روی تو کعبھ ی من خاک سر کوی تو قبلھ ی دل طاق دو ابروی تو سلسلھ ی جان خم گیسوی تو

زلف تو در دیر، چلیپای من عاشق دیدار دل آراستم شیفتھ ی حضرت اعلی ستم

از ھمھ بگذشتھ تو را خواستم سوداستم راھرو وادی پر شده از عشق تو اعضای من

چند نھان بلبلھ نوشی کنم؟ تاکی و کی پند نیوشی کنم؟ پیش کسان زھد فروشی کنم چند ز ھجر تو خموشی کنم

Page 64: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

56

نتا کھ شود راغب کاالی م باده بھ مینای بلور افکنم خرقھ و سجاده بھ دور افکنم

بام و در از عشق بھ شور افکنم شعشعھ در وادی طور افکنم بر در میخانھ بود جای من

داد صال بر در جانانھ ام عشق، علم کوفت بھ ویرانھ ام از خود و عالم ھمھ بیگانھ ام ریخت بھ پیمانھ ام باده ی حق

حق طلبد ھمت واالی من ریخت بھ ھر جام چو صھبا ز دست ساقی میخانھ ی بزم الست

باده زما مست شد وگشت ھست ذره صفت شد ھمھ ذرات پست از اثر نشئھ ی صھبای من

میکند بر ھمھ موجود صدا میکندعشق بھ ھر لحظھ ندا میکند گر حذر از موج بال میکندھرکھ ھوای ره ما

پا ننھد بر لب دریای من طایر سرگشتھ بھ دام توام ھندی نوبت زن بام تو ام

ام توام محو ز خود، زنده بھ ن مرغ شباویز بھ دام تو ام "گشتھ زمن درد من و مای من

نویسنده این مقالھ از منابع دیگر در تائید آنکھ طاھره زنی نامور و باعث افتخار

کھ ما از آن صرفنظر کند میایرانیان مخصوصا زنان است مطالبی را نقل نگارنده مقالھ، نوشتھ خود . نمائیم میو از منابع دیگر جدا گانھ نقل قول میکنیم

زرین تاج یا طاھره، پیشوای زنان آزادیخواه و : "برد می بدین گونھ بھ پایان را و شادم کھ در میکنممن بر او افتخار . شاعر و دانشمند بر جستھ ایران است

باشد کھ . میان انسان ھائی زیستھ ام کھ طاھره از میان آنھا برخاستھ استین، زرین تاج را گل روزگاری بیاید کھ در میدان ھای شھرمان، تندیس زر

."باران کنیم

طاھره را از زمینھ نھضت بابی جدا کرد یک توان نمیدر بحثی کھ داشتیم کھ . میدھیمبند ازشعر مفصلی کھ نقل شد را مورد توجھ وتأمل قرار

:رایدمیس اھرهط

عاشق دیدار دل آ راستم شیفتھ حضرت اعلی ستم از ھمھ بگذشتھ تو را خواستم راھرو وادی سودا ستم

پر شده از عشق تو اعضای من

چون در . یعنی عاشق و شیفتھ باب ھستم" شیفتھ حضرت اعلی ستم: "گوید می و بھائیان رود میبسیار بھ ندرت بھ کار" باب"ادبیات بھائی فارسی عنوان

Page 65: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

57

یا " حضرت اعلی" گویند میبلکھ ھمیشھ" حضرت باب"گویند میکمتر دلداه کھ عاشقگوید میدر اینجا طاھره بھ صراحت ". حضرت رب اعلی". است کھ عشق بھ آن حضرت ھمھ اعضای اورا پر کرده است" حضرت اعلی"

انکار کرد کھ این عشق آتشین قوه محرکھ او برای آماده سازی عصر نمیتوان ایرانیان زیرا جنبش بابی در جھت تغییر بنیادی درعقاید گذشتھ بود تا. نوین بود

م نھند، زنان از اسارت دیرینھ بل جھانیان بھ سوی دنیای نو و تعالیم پیشرو گاان پرچم آزادی زنان را بر افراشتھ بود خواھطاھره در پیشاپیش نو. رھائی یابند

بھ بانوان ایران بل سراسر . و تا پای جان بھ چیزی کھ بدان ایمان داشت، ایستادجھان درس استقامت و شھامت آموخت کھ رسوم دیرینھ را پشت سر نھند و

بی ارزش و اعتبار دانند و بھ سوی دنیای نو گام بر دارند سنت ھای پوسیده را .و با طاھره ھمصدا گردند

باده بھ مینای بلور افکنم م خرقھ و سجاده بھ دور افکن

بام ودر از عشق بھ شور افکنم شعشعھ در وادی طور افکنم بر در میخانھ بود جای من

از نمونھ ھائی از شعر طاھره کھ بیانگر احساسات نو اندیشی است و خروشی

رود، چند بیت از مانده بشمار میدر آن دنیای تاریک و عقب افتاده و واپس کھ چھ شوری بر سر دھد میآوریم کھ نشان یک نمونھ دیگر از شعرش را می

جوبا تغییر . دارد و چھ غوغائی در سکوت مرگبار دنیای زنان بر می انگیزدروانی و دگر گونی ساختار اجتماعی از یک قرن و نیم پیش تا دنیای امروزی

انگیز و جھش خیز این شعر را آن گونھ کھ شاید احساس اھمیت طوفاننمیتوان : طاھره میسراید. نمود

یش کنم آھوان صحرا رااگر بباد دھم زلف عنبر آسا را اسیر خو

بروز تیره نشانم تمام دنیا را وگر بھ نرگس شھالی خویش سرمھ کشم برون بر آورد آئینھ مطال را برای دیدن رویم سپھر ھردم صبح

بدین خویش برم دختران ترسا را گذار من بھ کلیسا اگر افتد روزی

ره خود یکی از انقالبی ترین حرکت را در تغییر وضع زنان این شعر در جوھزن کھ در صد خواھد میبدین معنی کھ . و جلوه خیره کننده آنان در بر دارد

پرده مستور بود و در گوشھ خانھ زنده بھ گور بود، بیرون آید و جمال خودرا شکل ورود علنی بانوان در عرصھ جھان نھ تنھا تغییری نیکو در. بنمایاند

بدین معنی کھ دھد میگیری وضع دنیا دارد بلکھ چھره اجتماعات را تغییر دیگر مردان با چھره ھای عبوس درجلو روان و زنان چون گورھای متحرک

چھره زن با زیبائی خدادادش بر جلوه ھر جمع . در پی آنان دوان نخواھند بود

Page 66: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

58

جبور نخواھند کرد کھ زنان را م،دیگرمردان متظاھر بھ پرھیزکاری. میافزایدچھره بپوشند و موھای پریشان را پنھان دارند تا آنان دچار وسوسھ شیطان

بلکھ این متظاھران باید خودرا اصالح کنند و پاک دلی و پاک نظری را . نشوند .دیگر زنان نباید قربانی نقاط ضعف مردان گردند. در خود پرورش بخشند

مذاھب و فلسفھ در "نویسنده و دیپلمات فرانسوی در کتاب " کنت دوگوبینو"

کھ شد میبدانم چھ انگیزه ای موجب میخواستم : "نوشتھ است" آسیای میانھ نفر کھ ؟ از چندکردند میمردم از طاھره و سخنرانی ھای وی استقبال

سخنانش بقدری نافذ « گفتند می. سخنرانی ھای اورا شنیده بودند سئوال کردمگفت میبا آنکھ علم بسیار داشت، ساده سخن . کرد میبود کھ در شنونده تأثیر

و اشاره بھ زنھا کرد میاول رو بھ مردھا . بطوریکھ برای ھمھ قابل درک بود ھستند در خانھ یکدیگر، چطورگفت، این ھا خواھران شما نمود و می میبر خواھران خود و یکدیگر ظلم و ستم روا دارید، و گاھی اشک از توانید می

».افتادند کھ ھمھ بھ گریھ میشد میچشمانش جاری

اھره یک نمونھ بدست در مورد تآثیر کالم ط" کنت دو گو بینو" در تائید گفتھ تذکرة " دھیم و بھ حضور ایشان در جشن عروسی پسر کالنتر بھ نقل ازکتاب می

در : " ل سحرآمیز بود کھ کالم طاھره پر شور و اشتعاپردازیم می" الوفاطھران در خانھ محمود خان کالنتر مسجون شد ولی مشتعل بود، منجذب بود،

رفتند و استماع کالم و ھ بھانھ ای میابدا سکون و قرار نداشت، زنان شھر باز قضای اتفاق در خانھ کالنتر جشنی واقع شد و بزمی . نمودند میبیان او

آراستھ شد، سور پسر کالنتر برپا گشت، زن ھای محترمھ شھر از شاھزادگان بزم مزین، جشن مکمل بود، . شدند و نساء وزرا و بزرگان بدعوت حاضر می

ھ و ترانھ روز وشبانھ مستمع بود ولی طاھره بھ ساز وآواز چنگ و چغانصحبت پرداخت چنان زنان را جذب نمود کھ تار و طنبور را گذاشتند و عیش و طرب را فراموش نمودند در پیرامون او جمع شده گوش بھ کالم شیرین او

."میدادند

حسن جمال، تنزیھ و تقدیس، شجاعت و شھامت، ":نویسد می "لرد کرزن"شاعر محبوب ایران طاھره قرةالعین را تکریم بسیار قائلم کھ در نھایت شجاعت

شھادت طاھره یکی از حزن انگیز . آزادی زنان گردیدو جانبازی، مشعل دار ...." ترین وقایع تاریخ معاصر است

اسالم شناس فرانسوی ھم درباره مقام تاریخی طاھره قرةالعین سخن " ژول بوا"طاھره یک شاعره جوان و مبارز ایرانی بود، ھمانند ژاندارک، "البی دارد ج

ھلوآز قرون وسطی، ھایبات در دوره افالطون، طاھره در تاریک ترین عصر

Page 67: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

59

علیھ نابرابری ھای اجتماعی و مشکالت زنان قد علم کرد و ھرکس کالمش را ."شنید عرفان مییافت می

میس مارثاروت، یکی از بھائیان آمریکا کھ برای رساندن پیام بھاءاهللا بھ اھل

د از دنیا چھار باردور کره زمین مسافرت کرد و با برخی بزرگان مالقات نمو بھ اتفاق دانشمند بھائی پروفسور بریتم سنگ و اسفندیار 1930 جون 22جملھ

بختیاری با اقبال الھوری شاعر و فیلسوف بزرگ پاکستان در منزل او مالقات کھ شامل شرح مختصر زندگی طاھره و برخی " تحفھ طاھره"کردند و جزوه ،

تألیف دکتر اسلمنت را بھ " بھاء اهللا و عصر جدید"از اشعار او بود با کتاب جاوید "اقبال تحت تأثیر طاھره قرار گرفت و کتابی بنام . اقبال تسلیم نمودند

دارد کھ یک منظومھ تمثیلی است کھ شرح یک مسافرت عرفانی بھ شعر " نامھو در این سیر و سلوک عارفانھ دھد میاست کھ اقبال بھ پیروی از موالنا انجام

گذرد و بھ فلک مشتری قمر و عطارد و زھره و مریخ می وقتی اقبال از ملک در آنجا با ارواح بزرگ منصور حالج، غا لب دھلوی، و طاھره مواجھ میرسد

:میدھدو داستان را بھ این صورت ادامھ میشود

پیش خود دیدم سھ روح پاکباز آتش اندر سینھ شان گیتی گداز در تب و تابی زھنگام الست از شراب نغمھ ھای خوش مست غالب و حالج و خاتون عجم شور ھا افکنده در جان حرم

گرمی او از درون کائنات این نواھا روح را بخشد حیات

البتھ . بھ معنای بانوی ایرانی اشاره بھ طاھره قرةالعین است" خاتون عجم "اقبال الھوری غزلی دیگر و اشعاری دیگر در اشاره بھ طاھره دارد و با توجھ بھ شخصیت ممتاز و با نفوذ اقبال الھوری در شبھ قاره ھند باعث شناسائی

از جملھ موالنا انور شاه کشمیری یکی از . آن منطقھ شده استطاھره درمعروف ترین روحانیون ھند و رئیس حوزه علمیھ از غزل معروف طاھره

.استقبال کردنی تمثیلی بھ نام زرین عزیز احمد شاعر و داستان نویس معروف پاکستان داستا

شاد . از رادیو پاکستان پخش شد1963نوشتھ کھ در سال ) طاھره(تاج جمیلھ . کشمیری شاعر اردو زبان قصیده ای در ستایش طاھره سروده است

" چھره بھ چھره رو بھ رو" ھاشمی داستان نویس معروف پاکستان اثری بھ نام . در الھور بھ طبع رسید 1983 در شرح حیات طاھره دارد کھ در سال

ده ھا . طاھره در شبھ قاره ھند موضوع رسالھ ھای دکترای فراوان بوده استشاعراز اشعار او استقبال کرده و یا بھ زبان ھای مختلف شرقی اشعار اورا

ھر سال روز . خاطره طاھره در شبھ قاره ھند ھمچنان زنده است. ترجمھ کردند . میگیرندھره در پاکستان جشن فروردین را بھ نام روز طا22

Page 68: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

60

فروردین را بھ نام طاھره انتخاب کرده اند و جشن22در حالیکھ در پاکستان ، آیا سزاوار نیست کھ زنان ھموطن طاھره روزی را بھ نام او بخوانند میگیرند

و آن روز را جشن بگیرند و در مورد آزادی زن صحبت ھا کنند و کنفرانس ھا تر تیب دھند و از شجاعت این شیر زن تاریخ و بانوی بزرگوار ایرانی کھ

نا گفتھ ؟پیشرو آزادی زنان در سراسر جھان شناختھ شده است، الھام گیرندنماند کھ برخی ازبانوان فرھیختھ ایرانی در صدند این بانوی بزرگوار ایرانی،

یادواره طاھره قرةالعین را در از اینرو . پرچمدار آزادی را بشناسند و بشناسانند 930لندن برگزار کردند و آن را تکرار نمودند کھ در کیھان لندن شماره

خانم عطیھ کھ از فعاالن فرھنگی و ادبی مقیم لندن و : "...منعکس گردیدشاعری شناختھ شده است، در این برنامھ نیز پیرامون جنبھ ھای گوناگون

ت آزادیخواھانھ زنان و نیز جایگاه ادبی این زندگی طاھره و نقش او در مبارزادر مقابل ایمان و عشقی راستین قرار گرفت ) طاھره(او....«. شاعر سخن گفت

طاھره در مقابل علمای سرسخت و متعصب . کھ جاودانھ و بی ھمتا یش نمودوقت ، مقاومتی دلیرانھ نمود، تا افکار عالیھ خود را در قبال مقام واالی زن بھ

و برای اولین بار، اصل برابری زن و مرد . و مردم زمان خود بیاموزدجامعھ را در مھد تعصب ترسیم نماید کھ حضورش در آن زمان ، بدون حجاب، خود

ولی ظلمت تفکر و اندیشھ خام بعضی مردم پرتاب شده از ! گویای این مدعاستار واقعیت زندگی، شعور آکنده از معرفت عشقش را سخت آزرده و جریحھ د

"».اما او جویای حقیقتی راستین بود. ساخت والنتاین چیرول در کتاب " مسئلھ خاور میانھ" چنین نظر میدھد «ھیچ خاطره ای چون خاطره طاھره نمیتواند در آدمی چنین تأثیر عمیق بگذارد،

ر ایام زندگی داشت ھنوز در احساسات بیشتری بر انگیزد و نفوذی کھ او د" آشتی مذاھب و نژاد ھا"چاین در کتاب .کی.دکتر تی" ».طبقھ بانوان دوام دارد

بذری کھ توسط قرةالعین در سرزمین اسالمی افشانده شد اینک در « مینویسد )84طاھره، ص (».حال رویش است

مسافرت ھائی کھ در سراسر دنیا نمودم، دیدم : "نویسد میمیس مارثاروت مادر رئیس ،خانم ماریآنا، اھل وین اطریش. ھمھ جا از طاھره خبر دارند

بزرگترین «م بھ من گفت مالقات کرد1925 کھ در سال ،جمھور اطریش. من در زندگی در عالم نسوان طاھره قرةالعین اھل ایران بوده استسرمشق

سال داشتم کھ زندگی طاھره و شھادت اورا شنیدم و بخود گفتم، من 17فقط برای زنان اطریش ھمان کاری را خواھم کرد کھ طاھره برای آزادی زنان

ھیچ زنی بھ اندازه خانم ماریانا ھنیش در اطریش » .ایران جانش را فدا کردصمیمی ترین دوست خانم . برای آزادی و آموزش زنان فعالیت ننموده است

Page 69: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

61

" قرةالعین"ھنیش، میس ماری بود کھ یک قطعھ شعر حماسی عالی بھ نام یکی . سروده کھ یکی از دلکش ترین اشعار کالسیک در زبان آلمانی است

عضو جامعھ ملل بود، بھ من چنین 1927 ازشاھزادگان ایرانی، کھ در سالمن جوان بودم کھ داستان شھادت طاھره قرةالعین شاعره نابغھ را در «گفت

» تما م گریستم سھ روز براستی باید بگویم کھ. طھران شنیدم ( Tahirih the Pure 87 -86 صص طاھره،(

" طاھره"میس ماثاروت اولین کسی است کھ کتابی جامع بھ زبان انگلیسی بنام

نیا از جملھ از ایران د در سفر خود دور. در شرح حال طاھره نگاشتھ استجائی کھ طاھره پرورش ] قزوین[ ھنگام ورود بھ شھر "نویسد میدیدن کرد و

اشتیاق نمودم تا خانھ یافتھ بود روح من مشتاق شناسائی بیشتر او بود، اظھار ل ترتیبی دادند کھ من بھ دیدن خانھ بھر حا.. محل تولد طاھره را زیارت کنم

گراند ھتل کھ میس مارثاروت در آن ( طاھره بروم و من ھمراه صاحب ھتلو آن شخص کھ از بستگان طاھره بود بھ دیدن خانھ قدیمی طاھره ) اقامت داشتند

در بخش . تلف خانھ را بھ ما نشان دادرفتیم و شخص مذکور قسمت ھای مخمسکونی نسوان محل تولد طاھره را در طبقھ دوم، کتابخانھ اورا، جائی کھ

ھنگامی کھ من . خواند طاھره بعنوان یک دختر کوچک می نشست و کتاب میزانو زدم تا کف اطاق طاھره را ببوسم ھمھ منسوبان طاھره ساکت ایستاده

."بودند

ھمان طوریکھ . بھ شرح شھادت طاھره کھ چگونھ بھ قتل رسیدپردازیم میحال یک شاھزاده ایرانی، غیر بھائی، وقتی شرح کشتھ شدن طاھره را شنید، سھ

ادی زنان و قتل او روز تمام گریست، البتھ بسیاری نیز در مرگ این پیشرو آزپسر کالنتر کھ طاھره در منزل آنان در . بھ دست دیو صفتان خواھند گریست

:دموون پلھ محبوس بود، چنین نقل نباال خانھ بددر روزیکھ شبش بطور مخفیانھ طاھره بھ قتل رسید مثل کسیکھ از پیش بدو "

رفت، لباسش را عوض کرد، از اطاق خود پائین آمد و الھام شده باشد، حمام گبھ مانند مسافری . از یک یک ما عذر خواھی کرد کھ باعث زحمت ما شده است

پدرم پیشم . کرد میبود کھ در نھایت خوشحالی پیش از مسافرت خدا حافظی من تر تیب ھمھ احتیاط ھای الزم را داده ام کھ در ھمھ چھار راه « آمد و گفت

یک باصطالح امروزی در شھر[» .قراول گذاشتھ ام کھ بلوائی بر پا نشودھا حال ] تحت کنترل گرفتند کردند و رفت و آمد ھارا قرار حکومت نظامی بر نوع

ی ببری خواھم با کمال احتیاط این زن را بھ ھمراه آدم ھا بھ باغ ایلخان از تو میتا کارھا تمام شود و بعد و تحویل سردار کل عزیز خان دھی و در آنجا بمانی

مطلع برگرد و بھ من گزارش بده تا من بھ پیش شاه بروم و اورا از جریان ».نمک

Page 70: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

62

پس از آن پدرم بلند شد و بھ من گفت با او بروم و باھم رفتیم باال خانھ، وقتی "فورا حرکت کنید، « آماده بود، پدرم گفت ) طاھره(در باالخانھ رسیدیم دیدم او

بدون درنگ بیرون آمد، وقتی از » .شمارا بھ جای دیگر منتقل نمائیممیخواھیم او سوار بر اسب شد و پدرم . در خانھ بیرون رفتیم دیدم اسب پدرم حاضر بود

. ھد کھ سواره یک زن استعبایش را بھ دوشش انداخت تا ھیچکس تشخیص ندپس ازآن با عده زیادی از گارد محافظ و آدم ھا از کوچھ و خیابان خلوت رد شدیم تا بھ باغ رسیدیم کھ در آنجا او از اسب پیاده شد و در اطاقی ھم کف باغ

سالم . از پلھ ھا رفتم باال بھ پیش سردار، او تنھا بود و منتظر ما بود. گذاشتھ شدگفتم، » آیا کسی شمارا در راه شناخت؟«از من پرسید . ا بدو گفتمو پیام پدرم ر

سپس یکی از آدم ھارا صدا کرد، پس از سالم و علیک دوستانھ از ."ھیچکس"آیا در این سفر ھدایائی برای اھل بیت «حال و احوال او پرسید و بعد گفت

شرفی آن وقت سردار یک مشت ا. »نھ« جواب داد » خود دریافت کرده ای؟خوب، این را بگیر برای خانواده خود بفرست و «در دست او گذاشت و گفت

این دستمال ابریشم «و بعد اضافھ کرد » .بعدا بیشتر از این تالفی خواھم کردرا بگیر، برو پائین دور گردن آن زن بابی بھ پیچ و خفھ اش کن برای اینکھ این

ا ترک گفت و من ھم بھ آن شخص اطاق ر» .کند میزن مردم را گمراه از پس حجابی کھ بر رو وقتی بھ طاھره نزدیک شد، طاھره. ھمراھش رفتم

دیدم ] تو نمیتوانی قاتل من باشی[ نگاھی بھ او کرد و کلماتی را گفت داشتیکباره بر گشت و در حالیکھ سرش را بھ زیر افکنده بود و بھ زبان آذربایجانی

این شخص آذربایجانی از قتل طاھره . [فتاز در باغ بیرون رگفت میچیزی و فحش میداد گفت میبیراه و امتناع کرد و در حالیکھ بھ سردارعزیز خان بد

.من بھ نزد سردار بر گشتم و جریان را توضیح دادم] از در باغ بیرون رفت

یک «سردار قھوه خواست و مدتی فکر کرد و آبدارچی را خواست و گفت "داد از کار بر کنارش وقتی یک آدمی اینجا کارھای شرارت آمیز انجام می

آن آدم حاال در آشپز خانھ کار «آبدار چی جواب داد » کردم او کجا است ؟دیری نگذشت یک مرد کثیف با » .بھش بگو بیاد اینجا«سردار گفت » .میکند

ببین بھ چھ «او گفت سردار بھ . بارید، وارد شد قیافھ ای کھ شرارت از آن میوضعی خودت را انداختی؟ اگر توبھ کنی و آن کار ھا را نکنی من کار قبلی را

آن آدم » .توانی روز گار را بخوشی بگذارانی گردانم و دیگر می می بھ تو بر» .از این بھ بعد، ھیچوقت از دستور تو نافرمانی نخواھم کرد«جواب داد

برو اطاق . تم کھ چیزی زھر مار نکردیبسیار خوب، مطمئن ھس«سردار گفت مشروب بخور و بعد بر گرد پیش من و ھرچھ لباس و توانی میدیگر ھرچھ

تو مرد «سردار گفت . اورفت و بر گشت» .وسائل بخواھی بھ تو خواھم داد« گفت» زنی کھ در پائین است خفھ اش کنی؟توانی میبسیار دلیری ھستی، آیا

بمحض آنکھ بھ طاھره رسید . ھم بھ دنبالش رفتماو پائین رفت و من» بلی

Page 71: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

63

بیھوش شد و بر )طاھره(بسرعت چیزی گردن او پیچید و سفت کشید تا آنکھ اویک فراش باشی دیگر آمد و طاھره را . لگدی بھ پھلو و سینھ او زد. زمین افتاد

ا با کھ بر تنش بود در چاھی در انتھای پائین باغ انداختند و آن ر با لباسھا ئی." من بھ خانھ برگشتم و گزارش کامل را بھ پدرم داد م. سنگ و خاک پر کردند

این گزارش از نوشتھ جناب ادیب است کھ میس مارثاروت بھ انگلیسی آن را نقل ( ).کرده وبھ فارسی ترجمھ کرده ایم

شرح دیگری از قول زن کالنتر است کھ در تاریخ مطالع االنواریا تاریخ نبیلنقل شده است کھ واقعھ اسفناک آن شب فاجعھ بار را از دیدی دیگر تصویر

نتر دوستی کسانی کھ با ھمسر کال. "پردازیم میکھ بھ ترجمھ آن مینماید وقتی طاھره در منزل ما اقامت «: نزدیک داشتند از او شنیدند کھ چنین نقل کرد

داشت یک شب مرا بھ پیش خود خواند، دیدم کامال زینت کرده و لباسی سرتاسری ابریشم سفید پوشیده و عطر و گالب استعمال نموده کھ ھمھ اطاق

را دیدم اظھار تعجب وقتی این صحنھ غیر عادی . معطر از بوی خوش بودخواھم و میکنم میدارم خودم را برای دیدار محبوبم آماده «گفت . کردم

وقتی این را شنیدم لرزیدم و از » .شمارا از مراقبت و نگرانی حبسم آزاد کنمگریھ نکن، «او سعی کرد مرا آرام کند و گفت . تصور فراق او بھ گریھ افتا دمآخرین خواستھ ھایم را بھ خواھم می. رسیده استھنگام البھ و گریھ تو ھنوز ن

تا شھیدم کنند بھ سرعت برند میشما بگویم زیرا ساعتی کھ مرا از اینجا کھ اجازه دھید پسرتان مرا بھ صحنھ کنم میاز شما خواھش . شود مینزدیک

شوم باالجبار مرگم ھمراھی کند و نگذارد جالدانی کھ بھ دست آنھا سپرده میبدنم را در چاھی بیندازند خواھم میھمچنین . اس را از تنم بیرون آورنداین لب

سھ روز پس از مرگم، یک خانمی بھ اینجا . و آن را با سنگ و خاک پر کنند، لطفا این بستھ ای را کھ بھ شما میدھم، تحویل او کند می و شمارا مالقات میآید بھ بعد بھ کسی اجازه ندھید آخرین تقاضای من آن است کھ از این لحظھ. دھید

آیند مرا از خانھ شما ببرند از حاال تا زمانی کھ می. کھ بھ اطاق من بیایدامروز من . نگذارید کسی لحظات دعا و مناجات و راز و نیاز مرا برھم زند

نیت روزه دارم و این روزه را نخواھم شکست تا وقتی کھ با محبوبم روبرو در اطاقش را قفل کنم و آن را باز نکنم تا وقتیکھ و سپس بمن فرمود کھ» .شوم

و از من خواست کھ خبر قتلش را پنھان دارم تا وقتی . ھنگام مفارقتش فرا رسدمن در اطاقش را قفل کردم و با قلبی اندوه . کھ خود دشمنانش آن را فاش نمایند

میبرد نخوابم . بار بھ اطاقم بر گشتم و محزون و غمگین در بسترم دراز کشیدمدر آن حالت یأس و نا امیدی دعا . فشردی ش قلب مرا متفکر نزدیک بودن شھاد

اگر خواست تو باشد، این جام بال را کھ لبانش مشتاق ! خدایا، خدایا«م میکردمن نتواستم خودم را کنترل کنم آن روز و شب » .نوشیدن آنست، از او بگردان

دادم میام ایستادم و با دقت گوش دزدکی بھ پشت در اطاقش رفتم، آر چند بار

Page 72: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

64

؟ لحن صدای جذابش کھ در وصف شود میکھ بفھمم از زبان او چھ جاری آنقدر آشفتھ و . ساخت مجذوب و مسحور می مراکرد میمحبوبش زمزمھ

چھار ساعت پس از غروب . توانستم روی پای خود بایستم پریشان بودم کھ نمییش پسرم رفتم و اورا از خواستھ ھای آفتاب صدای در را شنیدم، فورا بھ پ

از . او تعھد کرد کھ ھمھ خواستھ ھای اورا انجام خواھد داد. طاھره مطلع کردمقضا آن شب شوھرم در خانھ نبود، پسرم کھ در خانھ را باز کرد بھ من اطالع

خواھند میداد کھ فراش باشی ھای عزیز خان سردار دم در ایستاده اند و از این خبر سخت وحشت زده . اھره بھ آنان تحویل داده شودط ھرچھ زود تر

رفتم ] طاھره[لرزید بھ در اطاق در حالیکھ پای من سست شده بود و می. شدمدیدم حجاب بر رو بستھ و آماده برای رفتن . و با دست لرزان آن را باز کردم

وقتی وارد اطاق شدم در اطاق داشت قدم میزد و کلماتی را زمزمھ. استبمحض آنکھ . نمود کھ ھم بیانگر حزن بود و ھم پیروزی و تکرار میمیکرد

مرا دید بطرفم آمد و مرا بوسید، کلید صندو قچھ ای را بدستم داد و گفت در آن چند چیز ناقابل بعنوان خاطره اقامتش در خانھ ام بیادگار برای من گذاشتھ و

میکنیدیاء درون آن را نگاه و اشکنید میھر وقت این صندوقچھ را باز «گفت با این کلمات آخرین » .امید وارم یادی از من بکنید و در شادی من شادی کنید

در آن لحظھ کھ . خداحافظی را با من کرد و بھ ھمراه پسرم از نظرم نا پدید شدگشت چھ حالی داشتم خدا و از نظرم محو میشد میھیکل زیبایش کم کم دور

فرستاده بود سوار شد و با پسر من و سایر اسبی کھ سردار طاھره بر. میداند .فراش ھا رفتند

سھ ساعت بعد پسرم برگشت و صورتش از اشک ھایش خیس شده بود و بھ "

ی کردم او را آرام سع. فرستاد سردار و افسران پست و فرو مایھ اش لعنت میدر حالیکھ . کنم، او را پھلوی خود نشاندم و شرح قضیھ مرگ طاھره را پرسیدم

وقتی . بیان کنمتوانم میگریست، گفت مادر آنچھ را بچشم دیدم ن زار زار میگریستم، از شدت تأثر من بشدت میکرد میپسرم آن داستان غم انگیز را بیان

تی بھوش آمدم، دیدم او ھم مثل من دردمند و وق. بیھوش بر روی زمین افتادمبا مشاھده حال و . کند میناالن است و بر روی تخت افتاده و زار زار گریھ

گریھ من، بھ پیشم آمد و گفت مادر گریھ نکن، این گریھ ما ممکن است مارا آنگاه جعبھ ای . این کلمات پسرم سبب شد کھ ھیجان قلبم کمی آرام شد....لودھد

ره بمن داده بود باز کردم درآن یک شیشھ از بھترین عطر، و پھلوی آن کھ طاھتسبیحی و گردن بندی از مرجان و سھ عدد انگشتری از فیروزه و عقیق و

نبیلمطالع االنوار، تاریخ (. سال داشت36طاھره وقتی شھید شد ..."یاقوت بودDawn Breakers ) 622 - 629صص انگلیسی،

Page 73: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

65

ورود عبدالبھاء بھ اروپا و آمریکا

میالدی از صفحات اروپا و 1913تا 1911ضرت عبدالبھاء در سال ح

ھر جا وارد شدند با احترام کامل پذیرفتھ شدند و ھمھ جا . آمریکا دیدن کردندخصیت بسیاری از ش. معرفی کردند" پیامبر صلح"، "پیامبر شرق"اورا بعنوان

برای . ھای برجستھ اروپا و آمریکا اورا شخصیتی فوق العاده واال میدانستندنمونھ، گراھام بل، مخترع تلفن، عبدالبھاء را بھ خانھ خود دعوت کرد و نفوسی برجستھ در علوم و فنون را دعوت نمود کھ با آن مجمع بیایند تا سخنان

حضرت کتشاف دیگر ا300ادیسون کاشف برق و . عبدالبھاء را بشنوندعبدالبھاء را در نیویورک مالقات کرد و تأثیری کھ این مالقات بر او داشت تا

. وقتی عبدالبھاء را دیدم منشاء الھام خودرا شناختمبدین حد بود کھ اظھار داشتو خلیل جبران لبنانی االصل نویسنده معروف ومحبوب در آمریکا گفت کھ وقتی

خلیل جبران ." روح القدس را در وجود او دیدم"م عبدالبھاء را مالقات کردرا نوشت کھ اثر معروف اوست کھ چند بار بھ چاپ رسید و در " پیامبر"کتاب

بسیاری بر این باورند کھ خلیل . یک نشر آن پنج میلیون نسخھ بھ چاپ رسیدبرای .را با الھام از شخصیت حضرت عبدالبھاء نوشتھ" پیامبر"جبران کتاب

ختصار بھ ذکر این چند نفر اکتفا می کنیم واال می توان فھرستی رعایت اطوالنی از شخصیت ھای بر جستھ علمی، ادبی، اجتمائی، مذھبی و سیاسی

اجتمائی، ارائھ نمود کھ بینش عبدالبھاء را در مسائل روحانی، فلسفی، مذھبی، تشکیل در کنگره صلح کھ در نیویورک .سیاسی و آینده نگری بینظیر دانستند

شد با آنکھ اصال مرسوم نبود برای کسی در این کنفرانس بلند شوند چون مجمع عمومی بود و نمایندگان از بسیاری از ایاالت مجتمع بودند ولی وقتی حضرت

بطور خالصھ ورود حضرت . عبدالبھاء وارد شد ھمھ بھ احترام او بپا خواستند آمریکا غوغائی بر انگیخت کھ عبدالبھاء بھ مما لک اروپائی و ایاالت متحده

در کنیسھ و کلیسا، در انجمن و دانشگاه، در . شرح آن در این مختصر نگنجد" پیامبر"مجامع مادیون و روحانیون، در روز نامھ و مجلھ حضرتش را بھ نام

تا آنکھ عبدالبھاء در یک کنفرانس . نام بردند با آنکھ ھیچکدام بھائی نبودندمنظور آن بود کھ او را پیامبر . ود من پیامبر نیستمرسانھ ھای گروھی فرم

نخوانند چھ پیامبر رب العالمین دراین عصر نوین حضرت بھاءاهللا است و ایشان شگفت آنکھ فردای آن روز ھمھ روزنامھ ھا . منادی تعالیم آن مظھر کبریاست

رسانھ ھای گروھی ھیچ عنوان دیگری." پیامبر گفت من پیامبر نیستم"نوشتند ازاینرو با وجود آگاھی از خواستھ ،را مناسب جاللت مقام او نمی دانستند

.ایشان ھمان کلمھ پیامبر را بکار بردند

Page 74: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

66

برای آنکھ بدانیم حضرت عبدالبھاء کھ از شرق فرو افتاده بھ غرب پیشرفتھ سفر کرده بودند حامل چھ پیامی برای اھل مغرب زمین بودند بھتراست از بیانات

از گفتھ شده، برخی روزنامھ نگارانحضرت کھ در جواب ھمین سؤالخود آن بعضي از روزنامھ ". در ورود بھ لندن . نقل قول نمائیم"بدایع آالثار"کتاب

نویسھا مشرف شدند و از جملھ مقاالت مباركھ خطاب بآنھا این بود كھ چون ن سفر آورند و مقصد مبارك از ای پرسیدند وجود مبارك از كجا تشریف مي

از آمریكا میآیم نھ ماه در صفحات آمریكا بودم بھر شھري «:چیست، فرمودنداي صحبت داشتم و در كنفرانسھاي عدیده رفتم در كنائس و مجامع ھر مدینھ

حاضر ) دانشگاه ھا(مثل كنفرانس لك مھانگ مدعو بودم و در دارالفنون ھا عالیم حضرت بھاءاهللا من تیھمھ جا بدعوت براي صحبت رفتم و اساس گفتگو

بین ادیان وصلح ی بود كھ بموجب آن تعالیم كل را دعوت نمودم بصلح عموم بین دول و اقالیم و دالئل بر وجوب صلح یعمومي بین اجناس و صلح عموم

اقامھ نمودم و ببراھین عقلیھ ثابت و محقق داشتم كھ امروز اعظم و الزم امور . انساني و اعظم وسیلھ حل مشكالت است و سبب آسایش عالمیصلح عموم

عقول و افكار است قرن تربیت نفوس یزیرا این قرن قرن انوار است قرن ترقو ارواحست قرن ظھور اسرار كائناتست و عصر طلوع شمس حقیقت است

یسزاوار اینست كھ در چنین عصر. عصر صلح و سالم است و محبت و التیامحد گردند اقالیم اقلیم واحد شود چھ عالم جمیع ملل متفق شوند جمیع ادیان مت

پس . انساني حكم شجره واحده دارد و ادیان و ملل بمثابھ اغصان و افنان آنباید در نھایت الفت باشند از حرارت شمس حقیقت تربیت یابند و ازباران

نوراني شود و رحماني گردد و نھایت یموھبت نشو و نما نمایند تا عالم انسانفي الحقیقھ مجامع . بشر حاصل شود و اتحاد بین ملل تحقق یابد اتفاق بین

را استماع صلح بسیار منعقد و نفوس خیلي طالب و با نھایت اذعان این ندااین اساس متین صلح عمومي كھ بنیان آسایش ....اروپا آمدم ھ نمودند حال ب

ق رسد و حقوی است در اینجا تأ سیس شود حرب بالكان بانتھینوع انساناش عالم گیرشود علي طرفین محفوظ ماند و محافظھ گردد واال شراره

الخصوص اروپا كھ مانند جبھ خانھ پرازمواد التھابیھ است و منتظر یك شراره امروز این امر . زیر و زبر نماید پس چاره جز صلح عمومي نماند راكھ اروپا

پا در مدنیت مادیھ اعظم امور است از خدا میخواھم كھ میسر شود آمریكا و اروروز بروز در ترقیست امید است مدنیت الھیھ نیز دراین . نمودهینھایت ترق

دارد یتعلق بعالم اخالق و تربیت روحان... كھ ی مدنیتیممالك تأسیس شود یعن –39 صبدایع آالثار، جلد دوم، ص ("».و سبب ترقیات معنویھ عالم انسانیست

40(

و کند مینکتھ بسیار قابل توجھ آنست کھ حضرت عبدالبھاء انذار از جنگ و اظھار امیدواری دھد میوقوع مصیبت بار جنگ جھانی اول را خبر احتمال

Page 75: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

67

ان بانتھي رسد و حرب بالك" :فرمایند میچھ میکند کھ این فاجعھ اتفاق نیفتد،حقوق طرفین محفوظ ماند و محافظھ گردد واال شراره اش عالم گیرشود علي الخصوص اروپا كھ مانند جبھ خانھ پر از مواد التھابیھ است و منتظر یك

از اینروست کھ این ھمھ تأکید بر لزوم ."شراره كھ اروپا را زیر و زبر نماید در کانادا بھ ."لح عمومي نماندپس چاره جز ص" د نفرمای میصلح دارد و

خبر نگار روزنامھ مونترال فرمودند کھ جنگ بالکان منتھی بھ جنگ جھانی . خواھد شد، کھ شد

حضرت عبدالبھاء آن دانای عالمیان با بینش حیرت انگیزی کھ در بسیاری از

آمریكا و اروپا در مدنیت مادیھ نھایت "دانستند کھ ھر چند زمینھ ھا داشتند میو میدانستند . ولی از نظر معنوی و اخالقی دارای کمبود است"ترقي نموده

یعی را ببار خواھد آورد و ترقیات علمی و تکنولوژی بدون مدنیت معنوی فجایك شراره زیر و "با " جبھ خانھ پرازمواد التھابیھ"اخطار نمودند کھ اروپا این

در ساراریوو در بزنیا یک گلولھ خالی شد و . ھمانطورھم شد، خواھد شد"زبربھ قتل رسید و جنگ جھانی اول ) اطریش و مجارستان امروزه(ولیعھد نمسھ

را کھ درست در آن نقطھ در ساراریوو ولیعھد من جائی. شعلھ ور گردیداین دولتمردان مغرور . امپراطوری اطریش ترور شده بود را از نزدیک دیدم

ھرگز نمی توانستد درک کنند کھ جنگ بالکان منتھی بھ جنگ جھانی گردد و ملت بھ این جنگ خانمانسوز کشیده شوند و میلیون ھا نفوس مقتول و 32

ند و ھزاران خانھ خراب گردد و اثرات نا مطلوب روانی، معیوب و مفلوک گردعبدالبھاء . ی و تلفات جانی اروپا را بیچاره و زبون سازدعاقتصادی، اجتما

ازاینرو اروپائیان . نبض عالم را در دست داشت و از ضربان قلب آن آگاه بودحقوق طرفین محفوظ ماند و "را نصیحت فرمود کھ عدالت را اجرا کنند تا

زیرا ."حرب بالكان بانتھي رسد "د کھکر و ابراز امیدواری ."حافظھ گرددمواال شراره اش عالم "کھ اگر غفلت کنند و عدالت را اجرا نکنند میدانست ."گیرشود

عبدالبھاء حضرتترام و شگفتی بھ سخنانھر چند مردم اروپا و آمریکا با اح

گوش میدادند ولی دولتمردان و سیاستمداران و قدرتمندان آن چنان در غمرات تمدن مادی غرق و درچارچوب نظامات فرسوده گرفتار بودند کھ نتوانستند ندای

عبدالبھاء با صدای رسا در مجامع کبری و کلیسا حضرتجانفزای صلح را کھر نتیجھ دچار چنان مصیبت و ھا بلند کرده بود درک کنند و دھا و دانشگاه

عبدالبھاء وقوع جنگ . دگردیدند کھ در تاریخ بی نظیر بوو شقاوتی فالکتر از آن بیخبر بودند ولی سعی کرد از کوتھ نظجھانی را میدید و سیاستمداران

متوجھ فکران وتھکوقوع جنگ خانمان برانداز جلوگیری کند ولی متأسفانھ آن آن دانای عالمیان نشدند و در نتجھ دچار فالکتی نکبت بار اھمیت سخنان

Page 76: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

68

: فرمایند چنین می بھ اھل عالمحضرت عبدالبھاء در سخنانی خطاب .گردیدندای فالسفھ غرب و ای من در جمیع مجامع فریاد زدم کھ ای عقالی عالم و...."

نی را احاطھ نماید وطوفان ابر تاریکی در پی کھ افق انسا دانایان روی زمین،شدیدی در عقب کھ کشتی ھای حیات بشر را درھم شکند و سیل شدیدی

را احاطھ کند پس بیدار شوید بیدار شوید ھشیار اروپعنقریب مدن و دیار الھیھ گردید ھشیار گردید تا جمیع بھ نھایت ھمت برخیزیم و بھ عون و عنایت

ح عمومی ترویج کنیم تا عالم انسانی علم وحدت عالم انسانی بر افرازیم وصلاعاظم رجال را گمان چنان کھ تجھیز جیوش .را از این خطر عظیم نجات دھیم

سبب حفظ صلح و سالم است و ) جنگ(و تزئید قوای حربیھ ) لشکر ھا(البد روزی بھ ) انبوه(این جیوش جراره . صراحة بیان شد کھ نھ چنین است

البد منفجر گردد و انفجار مربوط بھ شراره ایست میدان آید و این مواد ملتھبھ و کوری ) کوتھ فکری ( بغتة شعلھ بھ آفاق زند ولی از عدم اتساع افکارھک

تا آنکھ ) مورد قبول قرار نگرفت (این بیان اذعان نمیشد) کور چشمی(ابصار در بدایت حرب بالکان . نمود) کوه آتش فشان(ای بالکان را ولکان بغتة شراره

. عمومی است) جنگ(حرب بالکان حرب س مھمھ سؤال نمودند کھ آیا این نفومجموعھ خطابات حضرت (." در جواب ذکر شد کھ منتھی بھ حرب عمومی گردد

کوتھ بینی و کور چشمی بھ اخطار بعلت )44-43 صصعبدالبھاء، قسمت سوم،و قاره جنگ جھانی شعلھ ور شد آتشوانذار حضرت عبدالبھاء توجھ نکردند و

اروپ را زیر و زبر نمود و خانھ ھا را خاکستر نمود واطفال را بی پدر کرد و در مرگ فرزندان گریان و ناالن نمود و گلستان را قبرستان را بیچارهمادران

. عبدالبھاء از این واقعھ پر بال ناالن و گریان گردید حضرت.جوانان کردچھل سال در حبس استبداد بود ولی ھرچند این مسجون : "فرمایند چنانچھ می

ھیچ وقت مثل این ایام متأثر و متحسر نبوده روح در سوز و گداز است و قلب عبدالبھاء )ھمان( ." نھایت اسف و التھاب چشم گریان است و جگر سوزاندر

چاره ای جز آن ندید کھ دست دعا بدرگاه خداوند کبریا بر افرازد و خاموش ای خداوند بفریاد بیچارگان برس ای : "مسئلت نماید را شدن این شعلھ جھانسوز

پاک یزدان بر این اطفال یتیم رحم فرما ای خداوند بی نیاز این سیل شدید را قطع کن ای خالق جھانیان این آتش افروختھ را خاموش کن ای دادرس بفریاد

ر ان برس ای داور حقیقی مادران جگر خون را تسلی ده ای رحمن رحیم بمیتیچشم گریان و دل سوزان پدران رحم نما این طوفان را ساکن کن و این جنگ

این دعای عبدالبھاء مؤثر )ھمان( "مبدل فرماجھانگیر را بصلح و آشتی شوقی ربانی بصراحت می گوید این دعای عبدالبھاء شعلھ جنگ را . گردید

.نمودوش خام آن حکمت آمیزرھنمودھای مردان و سیاستمداران قاره اروپ بھعدم توجھ دولت

یادآور بی توجھی دانای بیھمتا موجب ذلت و بدبختی و ویرانی اروپا گردید

Page 77: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

69

ای عبدالبھاء است کھ موجب عقب افتادگی و ھایرانیان نسبت بھ راھنمائیپر مھر ایران داشت برای عبدالبھاء کھ دلی. ایرانیان گردیدبدبختی ایران و

در دفتری دیگر این مطلب را بھ تفصیل . ترقی ایران رھنمودھائی را نوشتمورد تجزیھ و تحلیل قرار خواھیم داد ولی در این رسالھ بھ اشاره یک نکتھ را

الھ روی و یادآور میگردیم کھ حضرت عبدالبھاء چندین بار ایرانیان را از دنب نفوس موھوم کھ آن و بصراحت فرموددست بوسی نفوس موھوم بر حذر داشت

ولی ایرانیان بھ انذارات . مود ن خواھند و پست عاقبت ایران را ویرانپرستو برخی تفاوتی عبدالبھاء توجھ نفرمودند چون بھ آن حضرت بنظر بیحضرت

و پدید آمد،نظیرش دید بیبالخره آنجھ را کھ بینش. بنظر دشمنی نگاه میکردند .تناق و ظلم و استبداد گرفتار آمدایران در چنگال واپسگرایی و اخ

نا یافتھ چون تمدن مادی ونیز نظامات فرسوده، کھ بر اساس معیارھای گذشتھ بازاینرو عبدالبھاء تأکید بر آن داشت کھ تمدن مادی باید با . بود، بیماری زا بود

از جملھ درموقعیتی دیگر کھ نفوس محترمھ ای بھ . تمدن معنوی قرین گرددچون از سفر مبارك سئوال نمودند با " حضور حضرت عبدالبھاء مشرف شدند آمده ام تا مدنیت الھیھ را تر ویج من «نھایت قدرت و ھیمنھ جواب فرمودند كھ

كھ خدمت ی مدنیت،سیس فرمود كھ حضرت بھاء اهللا در شرق تاینمایم مدنیت كھ مروج وحدت ی است مدنیتی كھ سبب صلح عمومی مدنیت،بعالم اخالق نماید

)44بدا یع آالثار، جلد دوم، ص ("».عالم انساني است

باری، با آنکھ در آن زمان، صد سال پیش ، اھالی غرب، ایرانیان را بھ نظر ھمھ بھ ند عبدالبھاء وارد شد حضرت ولی در ھر جمعیکردند میتحقیر نگاه

بسیاری از . احترام ایشان بپا خاستند، ھمگی با تعظیم و تکریم بدو نزدیک شدندبا وجودی آنکھ حضرت . در برابرش زانو زدندنفوس برجستھ غیر بھائی

تعدادی از ،ممانعتلیرغم عکسی بر پای ایشان بیفتد نمیداد عبدالبھاء اجازه از جملھ در . بھائیان آلمانی بی اختیار با چشمانی اشکبار بر پای مبارک افتادند

خالصھ شرح . عبدالبھاء افتاد حضرتنفرانسیسکو دکتر وایت بر قدوم سا عبدالبھاء بھ اروپا و آمریکا کھ چھ غوغائی برانگیخت و حضرتتمسافر

درچھ مجامع مھمی صحبت کردند و چھ مطالب مھمی را برای غربیان تشریح نمودند و آنان را برای پذیرش تعالیم بھاءاهللا برای نو سازی دنیا تشویق کردند و

ھ حضور چھ شخصیت ھای مھم اجتماعی، مذھبی، علمی، سیاسی با احترام بازاینرو در . ھ میطلبدایشان مشرف شدند در این رسالھ نگنجد و دفتری جداگان

ونکاتی کھ .منتشر خواھد شد" دالبھاء بھ غربسفرعب"حت عنوان ترسالھ دیگر . بیان شد مستند خواھد گشت

Page 78: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

70

از جملھحضرت عبدالبھاء کھ چنین احترام در نزد ھمھ مالقات کنند گان داشتند

در مجامعی کھ زنان حقوق طلب . منادی تساوی حقوق زنان و مردان بودندحضرت دادند و اکثرا از بانوان برجستھ و خجستھ بودند ھر وقت تشکیل می

عبدالبھاء کھ حدود ھفتاد سال داشتند با عبای شرقی برتن ومحاسن سفید نقره شدند، ھمھ زنان در نھایت احترام بپا می گون وارد این مجامع بانوان می

. و پیانو میزدندخواندند میخاستند و کف بر کف میزدند و برخی اوقات سرود یان وخواستار رھائحضرت کھ مورد احترام ھمگان و منادی برابری بانوآن

آنان از قیود سنت دیرینھ بود، بی تردید نقشی مؤثر در پیشبرد و تقویت نھضت عبدالبھاء با شفقت و مالطفت اھالی غرب را . زنان در اروپا وآمریکا داشت

و ھمگامی بانوان را درجھت تحقق صلح و کردند میمتوجھ تربیت بانوان گھگاه در دنیائی کھ ھنوز زنان در . وحدت جھانی ارزشمند و الزم می شمردند

کھ اگر بانوان چون مردان از کردند میردیف مردان نبودند با ظرافتی اشاره فرصت ھای آموزشی بھره مند شوند نھ تنھا با مردان برابر شوند بلکھ از آنان

م میکردوقتی من در دانشکده ترجمھ در طھران تدریس . خواھند گرفتپیشی دیدم کھ دختران و بانوان باھوش تر، با براستی میبدون ھیچ طرفداری

. و خالصھ جلو تر بودند ، تر جدی درسخوان تر، ، تر انضباط حضرت عبدالبھاء کھ درصفحات اروپا و آمریکا در حال سیر و حرکت بودند

جملھ یکی ازتعالیم بھاء اهللا از نمودند میپیام بھاء اهللا را بھ اھالی غرب ابالغ فرمودند و مورد تأکید قرار کھ تساوی حقوق رجال و بانوان بود را تشریح می

البتھ در آن زمان ھنوز دراروپا و آمریکا بانوان از مردان پائین تر . میدادنداز جملھ آنکھ عبدالبھاء . ، از حقوق مساوی بر خوردار نبودندشمرده می شدند

اسکاتلند در مجمعی شرکت کردند کھ درآن جمع مردانی در ادینبورگ درعین مطلبی را کھ در . شرکت داشتند کھ مخالف برابری حقوق زنان بودند

عبدالبھاء بھ اروپا و حضرتھای یا بعبارت دیگر شرح مسافرت" بدایع االثار"عصر مجلس عظیمی از دو فرقھ در : "نمائیم میآمریکا مندرج است، نقل

ر وایت منعقد، فرقھ ای از خانم ھای محترمھ مجللھ شھر کھ ھمھ منزل دکتحقوق طلب و آزادی خواه بودند و فرقھ ای از رجال عظیمھ مخالف مقصد و

گمان دارم کھ خوانندگان محترم ممکن است کنجکاو باشند ." مدعای فرقھ اولی کھ در چنین جمعی کھ عده ای موافق وعده ای مخالف حقوق زنان و برابری

آنان بودند نتیجھ و تأثیرکالم عبدالبھاء چگونھ بود؟

نطق [با وجود این، طرفین از خطابھ مبارکھ "بدنبالھ مطلب توجھ فرمائید، دعا گو و ثنا خوان گردیدند زیرا نطق و بیان مبارک در خصوص ] عبدالبھاء

صلح و صالح و سعادت و وحدت عالم انسانی و تبیین تعالیم الھی و لزوم

Page 79: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

71

بیت و حسن آداب و اخالق نساء بود بدرجھ ای کھ استعداد و استحقاق ترتساوی حقوق با رجال یابند لذا ھمھ را راضی و ممنون نمود و ھر دو طرف

اغلب این نمونھ نطق و بیان و تأثیر نفوذ کالم مبارک ....را منقلب و مفتون کردأثیر نطق مبارک نفوس را خارق العاده میگفتند کھ در یک مجلس طرز بیان و ت

لمآرب اضی دارد و منتھی آرزوی اشخاص مختلف المشارب و ار متباینھ را )72بدایع اآلثار، جلد دوم، ص ."(د و بیان حقیقت کندباشد و ھم تبیین حقیقت نمای

عبدالبھاء درچندین مجمع بانوان کھ طالب حقوق زنان بودند، دعوت حضرت

شھر واشنگتن، آمریکا بھ یک ساختمان از جملھ در. شدند و حضور یافتندبسیار مجلل کھ متعلق بھ زنان آزادیخواه بود، رفتند و این سومین برنامھ نطق

شب بھ مجلس ثالث در عمارت و بناء عظیم زنان و . " ایشان در یک روز بوددختران حقوق طلب آمریکا تشریف بردند، تا آن وقت کمتر تاالر خطابھ ای با

الل دیده شده بود و عنوان خطابھ مبارک این بود کھ از جملھ آن وسعت و جوقتی این بیان را حضرت بھاء . تعالیم بھاءاهللا تساوی حقوق رجال و نساء است

و شرح ) میکردند تعجب (مینمودند اهللا در شرق فرمود مردم بسیار استغراب بل و مفصلی از مساوات حقوق و تربیت نساء مانند رجال فرمودند و جمعی ق

بعد از خطابھ مبارک با نغمھ و پیانو اداء شکرانھ نمودند و رئیس و میر مجلس ھمھ بر ) ورود عبدالبھاء(مسترھور اھل نیویورک بود کھ در حین ورود مبارک

معرفی (اول او درمعرفی وجود مبارک . خاستند و بعد بھ اشاره مبارک نشستنداداء خطابھ قیام فرمودند جمیع کف برای چون ھیکل انور. داد سخن داد)عبدالبھا

زنان بودند و چنان صدا در آن تاالر عظیم پیچید کھ از سطوت قیام مبارک دل )55-54 صبدایع اآلثار، جلد اول، ص ( ."ھا بطپید

حضرت عبدالبھاء در ممالک اروپا و آمریکا منا دی برابری حقوق زن و مرد

کھ اگر شد مییک نکتھ را یاد آور. ودنم بود و برای ارتقاء بانوان کوشش میبعلت عدم امکان برای بانوان در کسب شود میتفاوتی بین مردان و زنان دیده

کھ زنان باید ھمانند مردان تحصیالت کرد می ازاینرو تأکید .علوم و دانش استعالیھ کنند آن وقت معلوم خواھد گردید کھ استعداد آنان با مردان برابر است و با

از جملھ در لند ن در محفل بسیار شکوھمندی از .ن ھمعنان خواھند شدآناعصر : "چنین آمده است" بدایع اآلثار"اجتماع بانوان صحبت کردند کھ در

محفل بسیار باشکوھی مخصوص خطابھ مبارکھ خانم ھای محترم حقوق طلب بھ آن مجلس نزول اجالل ) عبدالبھاء(آراستھ، چون حضرت مولی الوری

ودند بغتة جمعیت ھمھ بھ پا خاستند و ھیاھو و ھلھلھ غریبی در مجلس فرمکھ از ] غیربھائی" [مسیس وسپارد " اول قبل از خطابھ مبارکھ . انداختند

خانمھای ناطقھ خیلی مشھور انگلستان بود نطق بسیار مؤثری نمود کھ ترجمھ آمده و پیام امروز پیغمبر شرقی کھ از راه دور«: بعضی از عباراتش این است

Page 80: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

72

صلح برای ما آورده اند در این مجمع نطق خواھند فرمود و از جملھ تعالیم از جملھ کسانی کھ در این امر با .... ایشان مساوات حقوق رجال و نساء است

مانند شعلھ . کمال شجاعت جان دادند یکی از زنان ایران موسوم بھ طاھره بودنمود و حضرت عبدالبھاء پیغمبر شرق کھ ] آئین جدید[نار بود و اعالن این امر ما ھا نھایت افتخار و سرور را از تشریف فرمائی ...برای ما پیام صلح آوردهچون ھیکل اقدس قیام فرمود باز ولولھ و ھیاھو از » .ایشان بھ این مجمع داریم

جمعیت برخاست و خطابھ مبارک در شرح تعالیم بدیعھ و تساوی حقوق نساء و )58-57 صبدایع اآلثار، جلد دوم، ص." ( ھیجان جمیع گردیدرجال سبب

عبدالبھاء تعمدا لباس شرقی خودرا بر تن داشتند تا بر ھمگان حضرتبا آنکھ

روشن باشد کھ ایشان از شرق برای تربیت اھل غرب بدان دیار سفر کردنده اند محافل و کنیسھ ھا و تا پیام بھاء اهللا را بھ آنان برسانند ولی در جمیع مجالس و

. کلیساھا و دانشگاه ھا و مجامع با احترام فوق العاده مورد استقبال قرار گرفتند: کنیم مینقل " بدایع اآلثار"و از کتاب پردازیم میباز بھ ذکر مجمعی دیگر

درک ) در حضور عبدالبھاء(آن روز ھم نفوس جلیلھ در ساحت انور "ھ عصر از بزرگان وطن سفیر ایران بھ تشرف از آن جمل. فیوضات باقیھ کردند

آن قدر جمعیت بود کھ تاالر بھ آن ....حضور افتخار و سرور موفور جستبزرگی را گنجایش نھ و جای ایستادن برای ھر کسی نبود صدر و رئیس مجلس

بودند و آن وجود محترم از بزرگان ملت انگلیز ابتدا " سر توماس بارکلی"جناب باز در معرفی . س با احترام فوق العاده مورد استقبال قرار گرفتندو انتھای مجل

داد سخن دادند حتی اظھار افتخار و سرفرازی ) عبدالبھاء(و شان طلعت پیمان خود را از بودن در چنان محضر مبارکی نمودند و تعالیم مبارکھ را

ورود مبارک اما حین. االحتیاج امم و مایھ اصالح و ترقی اھل عالم گفتند مابھیکی از خانم .. بھ آن محفل عظیم جمعیت ھمھ بر خاستند) ورود عبدالبھاء(

غیر [ھای ناطقھ کھ از حامیان حقوق نساء بود و موسوم بھ میسیس وسپارد ) ظھوربھائی(او نیز از لزوم و اھمیت تعالیم ظھور اعظم . بر خاست] بھائی

قوق نساء و رجال است، نطقی بلیغ کھ یکی از آن تعالیم تربیت و تساوی ح ." نمود

امروزه اگر بخواھیم مردمی یا حکومتی را کھ ھنوز برابری حقوق مردان و زنان را نپذیرفتھ اند، متقاعد سازیم کھ برخورداری زنان از حقوق و امکانات مساوی چھ فواید و نتائج سودمند در بر خواھد داشت، محکم ترین دالئل و

. در نطق ھای عبدالبھاء یافت و از آن بھره گرفتتوان میراژرفترین بینش حال برای نمونھ چند نطق عبدالبھاء کھ در برخی مجامع بزرگ اروپا و آمریکا

کھ چگونھ از برابری حقوق زنان و کنیم میایراد کردند را بطور کاملتر نقل حکمت و بیان و از آن مھمتر توانستند با دلیل و برھان و میکردندمردان دفاع

Page 81: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

73

خاص آن حضرت شنوندگان اروپائی و آمریکائی را متقاعد سازند کھ اصل . برابری مردان و زنان را بپذیرند و از آن پشتیبانی کنند و در ترویج آن بکوشند

کھ برابری حقوق زنان و مردان نھ کردند میبا بیانی ساده ولی پر معنی ثابت برای آینده جھان است و خیرمردان نیز تنھا حق زنان است بلکھ الزم و سودمند

. در آنست

چند نطق حضرت عبدالبھاء را در زمینھ برابری حقوق مردان و زنان بررسی از جملھ در یکی از نطق ھای خود . دھیم میو مورد تأمل قرار میکنیم در حقوق حاصل )مردان و زنان (تا مساوات تامھ بین ذکور و اناث":فرمودند

زنان یک رکن مھم از دو رکن . نسانی ترقیات خارق العاده ننمایدنشود عالم ازیرا معلم اطفال خردسال مادرانند آنان . عظیمند و اول مربی و معلم انسانی

تأسیس اخالق کنند و اطفال را تربیت نمایند بعد در مدارس کبری تحصیل پس ترقی حاال اگر مربی و معلم ناقص باشد چگونھ مربی کامل گردد؟ . میکنند

لھذا باید نساء را تربیت کامل نمود تا بدرجھ . نساء سبب ترقی مردان استرجال رسند زنان ھم ھمان تعلیمات و امتیا زات را بدست آرند تا ھم چنانکھ در حیات مشترک با رجالند در کماالت عالم انسانی نیز مشترک شوند و البتھ

عالم انسانی را دو بال است . تاشتراک در کمال از نتائج تساوی در حقوق اسیک بال ذکور و یک بال اناث باید ھر دو بال قوی باشد تا عالم انسانی پرواز

اما تا یک بال قوی و یک بال ضعیف مرغ پرواز نکند حرکتش بطئی . کندخداوند ھردو را بشر خلق کرده و در جمیع قوی مشترک فرموده ھیچ . است

نداده چگونھ ما بدھیم؟ ما باید تابع سیاست چیزی کھ خداوند. امتیازی ندادهاما ھیچ . از این گذشتھ در عالم حیوان نیز ذکور و اناث است. الھی باشیم

امتیازی نیست، در عالم نبات ذکور و اناث است و ھیچ امتیازی نھ، با وجود ما کھ بھ فیض عقل موفقیم و قوه . آنکھ از عقول محرومند قوه ممیزه ندارند

"ریم چگونھ چنین چیزی را روا بداریم کھ مخالف عقل است؟ممیزه دا

با دالئلی محکم اھالی مغرب کند می این بیان گویای آنست کھ عبدالبھاء سعی زمین را قانع نماید کھ برخورداری زنان از برابری حقوق با مردان چھ فوایدی

رای احراز حقوق را در بر دارد تا نھ تنھا بانوان بلکھ مردان را برآن دارد کھ ب تا مساوات تامھ بین ذکور و اناث" -1: گوید میاز جملھ . زنان تالش نمایند

در حقوق حاصل نشود عالم انسانی ترقیات خارق العاده )مردان و زنان( مردان ، در طول تاریخ."پس ترقی نساء سبب ترقی مردان است" -2 ."ننماید

پیشرفت اجتماعی و ترقی معنوی درتواند میھرگز فکر نکردند کھ ترقی زنان نابرابری مردان و زنان -3. آنان نقشی حیاتی و ارزشمند داشتھ باشدخود

خداوند ھردو " -4. م خلقت ھماھنگی نداردالاست و با نظام ع" مخالف عقل"را بشر خلق کرده و در جمیع قوی مشترک فرموده ھیچ امتیازی ]مرد و زن[

Page 82: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

74

پس مرد را بر تر دانستن و " چگونھ ما بدھیم؟چیزی کھ خداوند نداده. نداده . بدو امتیاز بیشتر بخشیدن بر خالف رضای الھی و خلقت بشری است

در تاالر موزه ملی بوداپست حضرت 1913در شب پانزدھم اپریل سنھ

نزد خدا ذکور و : ".... عبدالبھاء خطابھ مفصلی ادا کردند و از جملھ فرمودنداما تا حال زنان . تر مقرب تر خواه مرد باشد خواه زناناث نیست ھرکس کامل

چون . مثل مردان تربیت نشده اند، اگر آن قسم تربیت شوند مثل مردان میشوندبھ تاریخ نظر کنیم میبینیم چقدر از مشاھیر زنان بوده اند چھ در عالم ادیان

ائیل در دین موسی زنی سبب نجات و فتوحات بنی اسر. چھ در عالم سیاسیدرعالم مسیحی مریم مجدلیھ سبب ثبوت حواریون گردید، جمیع حواریان . شد

در . بعد از مسیح مضطرب شدند لکن مریم مجدلیھ مانند شیر مستقیم ماندزمان محمد دو زن بودند کھ اعلم از سایر نساء بودند و مروج شریعت اسالم

الم سیاست البتھ کیفیت پس معلوم شد زنان نیز مشاھیری دارند و در ع. گشتندرا در پالمیر شنیده اید کھ امپراطورآلمان را بزلزلھ در آورد ھنگام " زنوبیا"

حرکت تاجی بر سر نھاد، لباس ارغوانی پوشید، موی را پریشان نمود، شمشیر را در دست گرفتھ چنان سرداری نمود کھ لشگر مخالف را تباه

در این امر بھائی . آن را شنیده ایدو ھمچنین حکایت کلو پترا و امثال.ساختنیز قرة العین بود در نھایت فصاحت و بالغت، ابیات و آثار قلم او موجود

چنان سطوتی داشت کھ در . جمیع فصحای شرق اورا توصیف نمودند. استچون مروج . مباحثھ با علماء ھمیشھ غالب بود، جرئت مباحثھ با او نداشتند

حکومت او را حبس و اذیت نمود ولی او ابدا ساکت بود) آئین جدید(این امر عاقبت حکم بھ قتل او میکرد در حبس فریاد میزد و نفوس را ھدایت . نشد

مجموعھ خطابات حضرت (...."دادند او در نھایت شجاعت ابدا فتور نیاورد ) 99- 100 صعبدالبھاء، قسمت سوم، ص

ارستان، ایراد شده است، عبدالبھاء در این خطابھ کھ در بودا پست، پایتخت مج

کھ در گذ شتھ نیز استعداد زن از مرد کمتر نبوده ولی زمینھ کند میاستدالل برای بروز استعدادش مناسب نبوده ولی ھر وقت امکان وجود داشت و شرایطی پدید آمد کھ زن توانست استعداد خود را نشان دھد توان و لیاقتی چشمگیر از

در این . گھگاه چنان نمودی نمود کھ چشم ھا را خیره نمودخود ظاھر ساخت و و از شجاعت، کنند میصحبت، عبدالبھاء بھ چند نفر از مشاھیر بانوان اشاره

. گویند درایت و توانائی آنان سخن می

نظر ": کنیم می را نقل 1911 نوامبر 14 نطق حضرت عبدالبھاء در پاریس عجبا این تفاوت خلقی است یا از . بینیم تفاوتست میکنیم میدر عالم انسان

) زنان(در ایجاد الھی ممتاز ازاناث) مردان(جھت تربیت است؟ آیا جنس ذکور

Page 83: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

75

میشودھستند؟ با وجودیکھ در ایجاد الھی تفاوت نیست چرا این تفاوت گذارده ھیچ شبھھ نیست کھ از تربیت است اگر نساء بمثل رجال تربیت شوند مثل

شوند، بلکھ احساسات زن ھا بیشتر است، رقت قلب زن ھا بیشتر مردان می. لکن تا بحال چون زن ھا تربیت نشده اند لذا عقب مانده اند. از مرد ھا ست

. رسند باید زن ھا ھم مانند مرد ھا تربیت شوند، البتھ بدرجھ مرد ھا میھ در ھیئت اجتماعیھ عضو عاملند، لھذا خدا راضی نیست کالخصوص علی

کھ زنان نماید میاین عضو مھم در نھایت کمال نباشد و عدل نیز چنین اقتضا و مردان مساوی باشند، تربیت واحد بشوند، و وظیفھ شان را بتمامھ اجرا

در نزد خدا زنی و مردی نیست، ھرکس قلبش روشن تر است نزد خدا . دارندس شما باید پ. مقرب تراست، ھرکس ایمانش بیشتر است نزد خدا مقبول تر

شب و روز بکوشید کسب کمال کنید تا در فضائل عالم انسانی مساوی با مردان باشید، تا در جمیع شئون عالم انسانی چنان ترقی کنید کھ مردان شھادت دھند

زن ھا دراروپا خیلی ترقی کرده اند اما ھنوز . کھ شما با آنھا مساوی ھستیدست کھ بدرجھ رجال برسند، آنوقت عالم امید من چنا ن. بدرجھ رجال نرسیده اند

باید خیلی ھمت کنید، در تحصیل علوم بکوشید، . شود انسانی کامل میدرادراک حقایق اشیاء جھد کنید، در فضائل عالم انسانی بی نھایت ھمت مبذول

مجموعھ خطابات حضرت (."دارید و بدانید کھ فضل الھی شامل شماست )164-5 صالبھاء، قسمت اول، ص عبد

عبدالبھاء سعی دارد کھ بھ مردم غرب تفھیم کند کنید میھمانگونھ کھ مالحظھ در ایجاد الھی تفاوت "گوید میکھ ھیچ دلیلی ندارد کھ زن کمتر از مرد باشد و

شود بعلت عدم یکسانی تربیت و تحصیل مرد و و اگر تفاوتی دیده می."نیست ولی ."ربیت شوند مثل مردان شونداگر نساء بمثل رجال ت"ولی . زن بوده است

کھ زن از مرحلھ یکسانی ھم فراتر دارد میدر دنبالھ آن با یک ظرافتی اظھار ."بلکھ احساسات زن ھا بیشتر است، رقت قلب زن ھا بیشتر است"میرود

کھ کردند میباید در نظر داشت کھ عبدالبھاء در پاریس برای مردمی صحبت خیلی بیشتر از ایران ترقی کرده بودند ولی مساوی با ھر چند بانوان در اروپا

زنھا در اروپا خیلی ترقی کرده اند اما ھنوز " گوید میازاینرو . مردان نبودند "در ھیئت اجتماعیھ عضو عامل" زن ھا را ."بھ درجھ رجال نرسیده اند

و . باشد"این عضو مھم در نھایت کمال" کھ باید میکنداز اینرو تأکید میشمارد "کھ زنان و مردان مساوی باشندمینماید عدل نیز چنین اقتضا "در عین حال

از ھمھ مھمتر . از عھده انجام وظیفھ خود برآیدتواند میونیز عالم بشری بھتر در گذشتھ . عدم برابری زنان و مردان از نقائص عالم بشری استمیفرمایند

کار آمد آن یعنی بانوان بخش بزرگ و برایعالم بشری ناقص بوده است چون زمینھ رشد و شکوفائی استعداد شگرف آنان فراھم نبوده ازاینرو با قاطعیت

. وقتی جناح زن قوت یابد و پیشرفت نماید عالم انسانی بھ کمال میرسدمیگویند

Page 84: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

76

امید من چنان است ": کھ این نقص بر طرف گرددکنند میاظھار امید واری پس در آن ."آنوقت عالم انسانی کامل شودبدرجھ رجال برسند ] زنان[کھ

. صورت برابری زنان نھ تنھا سودمند است بلکھ الزم است

عصر بازمحفل عمومی در ھمان منزل منعقد : "مذکور است" بدایع اآلثار" درلھذا نطق مبارک در آن محفل . کھ اکثر جمعیت از خانم ھای اعیان شھر بودند

حال متن نطق عبدالبھاء در منزل جناب ." اء بوددر خصوص تعلیم و تربیت نسالحمد هللا ": میکنیمعلی قلی خان نبیل الدولھ، قنسول ایران در واشنگتن، را نقل

قرون تاریک گذشت قرن نورانی آمد، عقول و نفوس در ترقی است، ادراکات بآنچھ صحیح میخواھد ، ھر انسانی میکنددر تزاید است، ھرکس تحری حقیقت

در عالم نساء ھیجان عظیم است، نھایت آمال . سبب ترقی است پی برداست وشبھھ ای نیست جمعیت نساء در این . و آرزو ترقی است و خدمت بعالم انسانی

و می کوشند تا با رجال ھمعنان گردند، این نیت بزرگی نمایند میعصر ترقی اموری را کھ حال اگر جمعیت نساء ترقی و اقتدار پیدا نمایند بسیاری از. است

امروز اعظم مصائب عالم . از عھده بر نمی آیند جاری و مجری خواھند داشتحرب است، عالم انسانی راحت نیست و حرب دائمی است زیرا جمیع دول

این بیچاره زارع بھ .میشودمستمرا در تھیھ حربند، جمیع اموال صرف حرب دانھ بدست آید و خرمنی کد یمین و عرق جبین شب و روز میکوشد تا چند

وخرج توپ و میشود اندوختھ گردد ولی چھ فایده زیرا حاصالت تجھیز حرب . و این حرب مالی دائمی استمیگرددتفنگ و قورخانھ و کشتیھای جنگ

میشوند دیگر مالحظھ اتالف نفوس نمائید کھ در میدان حرب چگونھ پایمال مخصوص است اما حرب مالی ھر چند حرب جانی یعنی اتالف نفوس محدود و

. دائمی است و عمومی و ضرر آن راجع بعموم بلکھ عالم انسانی از آن متضررحال چون زنان در این قرن بحرکت آمده اند باید این را مد نظر داشتھ باشند تا امر صلح عمومی ترویج شود، وحدت عالم انسانی ظاھر گردد، فضائل بشر

تباط جوید، تعصب دینی و مذھبی بر طرف شود، جلوه نماید، قلوب ملل بھم ارتعصب جنسی زائل گردد، تعصب سیاسی نماند و تعصب وطنی از میان بر

زیرا جمعیت بشر یک عائلھ اند و جمیع اوالد آدم، ھمھ فرزندان خدا . خیزدھستند، جمیع ممالک یک کره و یک وطن است و جمیع امم بندگان یک

اء ھستید بکوشید تا قلوب ارتباط دیگر حاصل شما کھ جمعیت نس. خداوندندنماید، جمیع دست بھم داده در خیر عالم انسانی بکو شید تا شرف عالم

. انسانی جلوه نماید مالحظھ کنید اگر اھل یک خانھ باھم الفت نمایند چھ قدر فایده دارد و اگر اھل "

عاون است و شھری با یکدیگر متحد و متفق باشند چھ قدر سبب تعاضد و تسبب نتایج کلیھ و حصول عزت و ثروت عمومیھ و ھمچنین اھل اقلیمی اگر

Page 85: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

77

ملت . اتحاد نمایند چھ قدر ترقیات بیشتر و عزت و سعادتشان زیاد تر گردد. آمریک چون متفق شدند چھ قدر سبب سعادت و ترقی و مدنیت ایشان گردید

این ترقی و علوم و صنایع و اگر این اتحاد و اتفاق در میان والیات متحده نبوددیگر از این میزان بگیرید کھ اگر جمیع ملل اتحاد و . علویت حاصل نمی شد

یقین است این عالم جنت ابھی شود، کمال . اتفاق نمایند چگونھ خواھد شدآسایش دست دھد، فالح عظیم حاصل گردد، جمیع مذاھب وحدت و یگانگی و

ش شود، جنوب و شمال مصافحھ و اخوت یابند، شرق و غرب دست در آغومعانقھ نماید، علم وحدت عالم انسانی موج زند، خیمھ صلح عمومی بلند گردد،

لھذا شما کھ خانم ھای . آھنگ تحسین و تمجید از مالءاعلی بگوش رسدمحترمھ اید و دانا و خیر خواه باید شب و روز بکوشید تا این علم وحدت و

سرایت بسایر جھات نماید تا جھان جھان دیگر اتحاد در آمریکا بلند شود ومجموعھ خطابات حضرت عبدالبھاء، قسمت (."شود و کمال دیگر جلوه نماید

)43-46 صدوم، ص

پیش میالدی یعنی حدود صد سال 1911نکات مھم نطق ایشان کھ در سال در " عبدالبھاء خرسند است کھ -1: دھیم میایراد شده را مورد توجھ قرار

و از این جھت خشنود است کھ ھدف آنان ."عالم نساء ھیجان عظیم استعبدالبھاء چندین بار اشاره . است" خدمت بعالم انسانی" عالم نسوان و "ترقی"

کردند کھ یکی از خصوصیات بانوان روحیھ خدمت است و آن را مورد تحسین ء در این شبھھ ای نیست جمعیت نسا" گویند می با اطمینان-2. قرار دادند

بھ زنان اطمینان می دھند کھ ترقی خواھند کرد و بدین ."مینمایندعصر ترقی . و بھ پیروزی نھائی نوید میدھندنمایند میترتیب بانوان را بھ پیشروی تشویق

بیشترناگفتھ پیدا است کھ بانوان ترقی عظیم نموده اند و ھنوز در مسیر ترقی اگر جمعیت نساء ترقی و اقتدار ": مایندفر میعبدالبھاء حضرت -3. ھستند

پیدا نمایند بسیاری از اموری را کھ حال از عھده بر نمی آیند جاری و مجری در آن دنیائی کھ . این بیان عبدالبھاء در تاریخ دنیا نظیر ندارد."خواھند داشت

ند و الیق شمرد میزنان از بسیاری حقوق محروم بودند و آنان را پست تر عالم سیاست و اداره امور نمی دانستند، عبدالبھاء با صراحت و ورود در

توانند بھ اموری موفق گردند کھ مردان بھ کھ زنان میدارد میشجاعت اظھاریکی از عواملی کھ موجب گشتھ مردان ازاینرو ."ازعھده برنمی آیند"تنھائی

ر مقام در حل مشکالت جھان خود را عاجز و ناتوان یابند آنست کھ زنان د. بزرگترین نقش زنان تأسیس صلح جھانی است.تصمیم گیری و رھبری نیستند

عبدالبھاء خصوصیات نیکوی زنان را میدانستند و از نیروی حضرتچونمعنوی پر توان آنان آگاه بودند از اینرو از آنان خواستند کھ دنیا را از مخمصھ

گردند " بشر یک عائلھجمعیت "جنگ ھا و تعصب ھا نجات دھند و بکوشند کھ با دلیل و برھان نتائج نیکوی -4. شوند"جمیع ممالک یک کره و یک وطن"و

Page 86: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

78

کھ دراین میدان علمدار خواھند میشمرند و از زنان صلح واتحاد را بر می "علم وحدت عالم انسانی موج زند" "شرف عالم انسانی جلوه نماید"گردند تا

کھ نمایند می اینرو بکرات بانوان را تشویق از"خیمھ صلح عمومی بلند گردد"در اعتالء معنوی خود و کسب علوم و دانش بشری تالش نمایند تا چنین برکاتی

. بر عالم انسانی ارزانی گردد

ا ایراد متن نطقی را کھ حضرت عبدالبھاء در کلیسای موحدین در فیالدلفیا آمریک اند، مثل شده اند کھ فخر رجال بودهچھ بسیار زنان پیدا ".: کنیم میکردند، نقل

حضرت مریم کھ فخر رجال بوده و مریم مجدلیھ غبطھ رجال بود، مریم ام یعقوب قدوه رجال بود، آسیھ دختر فرعون فخر رجال بود، سارا زن ابراھیم

حضرت فاطمھ شمع انجمن . و ھمچنین امثال آنھا بسیار است. فخر رجال بودکوکب نورانی روشن بود و در این عصر الیوم در نساء بود، حضرت قرة العین

ایران زنانی ھستند کھ فخر رجال اند، عالم اند، شاعرند، واقف اند، در نھایت تربیت نساء اعظم و اھم از تربیت رجال است، زیرا این . شجاعت ھستند

اول معلم اطفال . میکنددختران روزی مادران شوند و اطفال را مادر تربیت لھذا باید در نھایت کمال و علم و فضل باشند تا بتوانند پسران را مادرانند

ھمین طور . تربیت کنند، و اگر مادران ناقص باشند اطفال نادان و جاھل گردندحضرت بھاء اهللا وحدت تربیت را اعالن نموده کھ بجھت اتحاد عالم انسانی

و پسر تربیت الزم است کھ جمیع بشر یک تربیت شوند رجاال و نسا، دختر واحد گردند، و چون تربیت در جمیع مدارس یک نوع گردد ارتباط تام بین بشر حاصل شود، و چون نوع بشر یک نوع تعلیم یابد وحدت رجال و نساء اعالن گردد، بنیان جنگ و جدال بر افتد، و بدون تحقق این مسائل ممکن نیست زیرا

) مردان(ات حقوق بین ذکورجنگ و نزاع، مساو) موجب(اختالف تربیت مورث زیرا نسوان راضی بھ جنگ و جدال . مانع حرب و قتال است) زنان(و اناث

کھ آنھا میشوند نشوند، این جوانان در نزد مادران خیلی عزیزند ھر گز راضی نجوانی را کھ بیست سال مادر در . در میدان قتال رفتھ و خون خودرا بریزند

ه آیا راضی خواھد شد کھ در میدان حرب نھایت زحمت و مشقت تربیت نموداوھامی بعنوان محبت ھر ولومیشود ھیچ مادری راضی ن. پاره پاره گردد

وطن، وحدت سیاسی، وحدت جنس، وحدت نژاد و وحدت مملکت اظھار دارند لھذا . و بگویند کھ این جوانان باید بروند و برای این اوھامات کشتھ شوند

زن و مرد شد یقین است کھ حرب از میان بشر وقتی کھ اعالن مساوات بینبرداشتھ خواھد شد و ھیچ اطفال انسانی را فدای اوھام نخواھند

) 136- 135 صمجموعھ خطابات حضرت عبدالبھاء، قسمت دوم، ص(."کرد

باید توجھ داشت کھ اھمیت نطق ھای عبدالبھاء با در نظر گرفتن شرایط و ھر چند . گردد میدرآن زمان بیشتر معلوم موقعیت زنان و طرز فکر مردمان

Page 87: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

79

ولی مطالب مھمی را کنند میبا زبان ساده و بدون جملھ پردازی صحبت در این نطقی کھ حضرت عبدالبھاء در کلیسای موحدین در . نمایند میمطرح

نھ تنھا -1: فیالدلفیا آمریکا ایراد فرمودند چند مطلب مھم را مطرح کردندمردان از خود کفایت و لیاقت و درایت و شجاعت نشان زنان میتوانند چون

" دھند بلکھ در گذشتھ گھگاه برخی زنان چون ستاره ھای پر نور درخشیدند و و تا آن موقع ھیچکدام کنند می نکتھ دیگر کھ بدان اشاره -2. بودند"فخر رجال

ربیت ت"از دانشمندان و خیر خواھان چنین مطلبی را بیان نکرده بودند آنست کھ باید در نھایت کمال و علم " و دختران ."نساء اعظم و اھم از تربیت رجال است

تربیت دختران مھمتر از تربیت گوید می وقتی عبدالبھاء ."و فضل باشندپسران است کھ در ایران آن روز آخوند ھا از فرستادن دختر بھ مدرسھ اباء

دراروپا وآمریکای . نستنددا داشتند و آن را موجب انحراف و فساد دختران میشمردند و تحصیل آن زمان نیز این بیان انقالبی بود زیرا زنان را پست تر می

دانستند تا چھ رسد بدینکھ تحصیل دختران واجب تراز پسران را واجب تر مینسانند اجمیع " -3 ."در نھایت کمال و علم و فضل باشند"پسران باشد تا زنان

ند اگر نساء مانند رجال تربیت شوند ھیچ شبھھ ای فقط احتیاج بتربیت دار عبدالبھاء جنگ و کشتار را زائیده اوھام - 4 ."نیست کھ امتیازی نخواھد ماند

و معتقد است اگر زنان در مجامع تصمیم گیری وارد گردند عالم بشری میداندند، گوی از اینرو می. را از این اوھام نکبت بار و مصیبت بار نجات خواھند داد

لھذا وقتی کھ اعالن مساوات بین زن و مرد شد یقین است کھ حرب از میان " ."بشر برداشتھ خواھد شد و ھیچ اطفال انسانی را فدای اوھام نخواھد کرد

پس اگر زنان بمیدان آیند مردان را از اوھام دیرینھ نجات دھند کھ شش ھزار و ایدئولوژی و سلطھ سال است کھ مردان بھ اوھام قبیلھ و عشیره و وطن

حضرت " مطلب دیگر آنکھ میگویند، -5. جوئی یکدیگر را پاره پاره نمودندبھاء اهللا وحدت تربیت را اعالن نموده کھ بجھت اتحاد عالم انسانی الزم است کھ جمیع بشر یک تربیت شوند رجاال و نسا، دختر و پسر تربیت واحد گردند،

بیت یک نوع گردد، ارتباط تام بین بشر وچون تربیت در جمیع مدارس تر ھمسانی تربیت در جمیع مدارس دنیا و تعلیم و تربیت واحد ."حاصل شود

دختران و پسران در تمامی نقاط عالم موجب خواھد گردید کھ جھان بینی مردم مثال . دنیا بھم نزدیک گردد و معیار ھای اخالقی با یکد یگر یکسانی پیدا کند

تربیت واحد . جنایت دانند و قومی دیگر آن را شرافت خوانندمردمی عملی را بر اساس اعتقاد بھ وحدت عالم انسانی، یگانگی فرزندان آدمی و قبول سیر تکاملی اجتمائی، سیاسی و مذھبی مردم را از تنگنای عقاید عشیره ای، از زنجیر واپسگرایی برخی احکام مذھبی و محدودیت ھای ایدئولوژی سیاسی

ھر چند درک آدمیان بدین رھنمودھای ارزشمند نزدیک . ن خواھد آوردبیرو .شده است ولی پس از گذشت صد سال ھنوز این تعالیم پیاده نشده است

Page 88: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

80

حضرت عبد البھاء صحبت ھا و سخنرا نیھائی کھ در موقعیت ھای دیگر فرمودند از جملھ نابرابری زنان را در گذشتھ از نقص عالم بشری شمردند کھ

ر از نظر روابط انسانی، ترقیات اجتماعی و تعالی روحانی در یک کمبود بشی ملتو بر این نکتھ تاکید کردند کھ اگر عالم بشری یا ھر . ظلمانی باقی ماند

دراین کره خاکی بخواھد ترقی کند و کمال یابد باید در تحقق برابری زنان با دد کھ تا برابری زنان با بار دیگر معلوم گر" گوید میمردان کوشش نماید و

) در غرب(مردان شناختھ نشود و تحقق نیابد ترقی سیاسی و اجتماعی دراینجا مطلبی را حضرت عبدالبھاء )10زنان، ص (."یا ھر جای دیگر غیر ممکن گردد

. در صد سال پیش فرموده اند ھنوز حتی ممالک غربی بدین نتیجھ نرسیده اند کھ عبدالبھاء یک فرد ایرانی. ھ از قافلھ عقب ھستندکشورھای آسیائی و افریقائی ک

مطالبی را مطرح می فرمایند کھ از ذھن ھیچ اندیشمند مدرسھ نرفتھ و مکتب ندیدهاین نابرابری عالم بشری گویند می و در دنبالھ آن. غربی خطور ننموده است

) رد و زنم(تا مادامی کھ این دو عضو " را از چھ مواھبی بی بھره می سازد، بھ یکسان قوت نیابند وحدت عالم انسانی تحقق نیابد و سعادت و بھروزی عالم

) 10زنان، ص ( ."بشری جامھ عمل نپوشد

دھند کھ عالم انسانی شامل دو عضو است و اگر عبدالبھاء نشان میحضرت

دد و اگر عضوی ضعیف شود یگر گردعضوی ناقص ماند باعث نقص عضو عضو دیگر نیز دچار ضعف شود و اگر عضوی قوی باشد عضو دیگر قوت .بیشتر یابد چھ این دو عضو، مرد و زن، مکمل یکدیگر ھستند

Page 89: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

81

دختران و بانوان" کماالت صوری و معنوی" ارتقاء برای فعالیت

دید کھ اصل تساوی زن و مرد را اعالن کرده بود و بھائیان برای تنفیذ تعالیم ج

جان خوداز بند گران داوطلبانھ زن تاریخ در راه آزادی بانوانطاھره آن شیر جامعھ بھائی برای پیشرفت بانوانرا فدا کرده بود فعالیت ھائی را در داخلھ

در نھان و عیان برای وتیب دادندتر" ترقی نسوان" مجامع وآغاز کردند طھران و سایر رانھ را دررس دختا نخستین مد.احقاق حقوق بانوان کوشیدند

با اصولی جدید ترتیب دادند مدرسھ ھای دختران کھ بھائیان .سیس نمودندبالد تأ از . جامعھ بھائی نبود بلکھ مدرسھ ای عمومی بود دانش آموزانمخصوص

فرزندان خود را یئاینرو بسیاری از خانواده ھای روشنفکر و سرشناس غیر بھان رضا شاه در مدرسھ بھائی فرزندا دو تنبھ مدارس بھائیان فرستادند تا جائیکھ

زیرا مدارس بھائی پیشرفتھ ترین و مدرنترین مدارس در ایران .درس خواندندزنان از کنج عزلت بیرون آیند تا کردند را سعی بھائیان نھایت. شد محسوب می

ی و در محافل مدیریت جوامع بھائعی پا نھندو درعرصھ فعالیت ھای اجتما در ی، بھ محافل بھائی بھائ جھانیشوقی ربانی، زعیم جامعھ .عضویت یابند

پیشرفت و وسائل کھ در سرلوحھ فعالیت ھای خودسراسر ایران دستور دادندفراھم دختران و بانوان را "ری و معنویکماالت صو" و اعزازو ارتقاء قیتر

جبات اولیھ محافل روحانی تھیھ و اجرای وسائل فعالھ از برای از وا" :آورندخوبست ھر محفل روحانی لجنھ مخصوصی تشکیل دھد . ترقی امر نسوان است

و تعزیز و تکریم و اعضای آن لجنھ شب و روز در تشویق و تحریص و اکمال و توسعھ محافل )دختران( و تعلیم بنات )بانوان(حضرات اماءالرحمان

حال وقت تھیھ اسبابست و ایام . نساء اوقات و افکار را حصر نمایندو مجالسمطمئن باشید کھ آنچھ از قلم اعلی . ترقی نساء در کماالت صوری و معنوی

حوادث نازل گشتھ ) قلم عبدالبھاء(ثبت شده و از کلک میثاق ) قلم بھاءاهللا( مستقیم زمان و شئون امکان و اجراآت و اقدامات رجال ارض بھ نحوی غیر

محض اجرای نصوص الھیھ چنان فراھم وسائل مکنونھ غیبیھ ای را متدرجا، ص ھفتمئده آسمانی، جلد ما( ."متعجب و متذکرگردیم آرند کھ جمیع مبھوت و

67(

شایان خواھند شوقی ربانی بھائیان ایران را اطمینان می دھند کھ زنان پیشرفتیو دلیل چنین . گردند" مبھوت و متعجب و متذکرجمیع"نمود آنچنانی کھ

قلم (کھ قلم وحی دانند میپیشرفت شگفتی انگیز و حیرت آمیز را در آن سنت دیرینھ را منسوخ نموده و راه پیشروی زنان را گشوده و عزت و ) بھاءاهللا

و درعین حال یک رمز معنوی و . سر افرازی بانوان را تضمین نموده استھ آنان کھ آزادی بانوان و احقاق حقوق حقنمایند میشوف سر الھی را مک

Page 90: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

82

و "حوادث زمان و شؤن امکان"بلکھ منحصر بھ فعالیت بھائیان نخواھد بود فعالیت روشنفکران و اقدامات آزادیخواھان وسائل استخالص زنان و پیشرفت

ثیر آن نیروی ربانی و تانتشار زیرا با ا.خیره کننده آنان را فراھم خواھد آورد جھان را در جھت تحقق اراده الھی منعطف رویداد ھایبرھویت دنیای کنونی

بھ نحوی غیر مستقیم وسائل مکنونھ غیبیھ ای را متدرجا"خواھد نمود و اقدامات . آورد کھ کل حیران گردند"محض اجرای نصوص الھیھ چنان فراھم

حت نظر شوقی روشنفکران، فعالیت آزادیخواھان و جوش و خروش بانوان صن بدانند کھ نفع آنان در یا واپسگرا بھتر استاز اینرو. کند میربانی را تایید

اراده الھی کھ خواستار برابری مردان و زنان و عزت و آنست کھ در مقابلتر سرفرازی بانوان است مقاومت نکنند وبا اعمال خشونت پرونده خود را سیاه

زحمت دیگران بیفزایند ره بجائی بررند وننمایند زیرا جز آنکھ عرض خویش بب . نخواھند برد

کھ ھیئتی منتخب از جانب بھائیان در سراسر جھان است و ،بیت العدل اعظم

ملی محفل80جامعھ جھانی بھائی را بعھده دارد، بھ نقش رھبری و راھنمائی برای ترقیات روحانی، اخالقی و " : کشور جھان دستور داد80 دربھائیان

فعالیت ھای سازمان یافتھ برای زنان ....لمی زنان در جامعھ بین المللی بھائیعموقعیت زن و رسیدن بھ اھداف عالی دیانت بھائی بھ منظور توسعھ و پیشرفت

)1981 آپریل ،بھائی نیوز (."در این زمینھ اقدام نمایند) برابری زنان و مردان( در ھر ملی بھائیانشورای مجالسکھبھائیان ملی نا گفتھ نماند کھ تعداد محافل

80 بیت العدل اعظم فقط از . وجود دارد ممالک جھان183 درکشوری استفعالیت ھای سازمان یافتھ " کشور واقالیم دنیا خواستند کھ 80محفل ملی در

، روحانی"ارتقاء و "برای زنان بھ منظور توسعھ و پیشرفت موقعیت زن برخی ممالک جھان برای این برنامھ.ب دھند را ترتی"اخالقی و علمی زنان

با معیار تعالیم بھائی فاصلھ آنان فرھنگ بومی و مذھب سنتی کھسوم بود .پائین تر نگھ داشتھ شده بودندشمرده می شدند و از اینرو زنان پست تر،داشت

این فاصلھ " فعالیت ھای سازمان یافتھ"کھ با میدھد بیت العدل اعظم دستور لذای و اجتمائی بھره مند بردارند تا زنان از برابری کامل در حیات خانوادگرا

علت آنکھ بیت العدل اعظم از .برسند "بھ اھداف عالی دیانت بھائی" گردند ودر صد کشور را انتخاب کردند بدان سبب بود کھ 80ممالک جھان فقط 183

بھائی و در تشکیالت و جوامعکشور دیگر برابری مردان و زنان ) 100( .بودحیات خانوادگی و اجتمائی تثبیت شده

درممالکی کھ بانوان ازحقوق حقھ خود محروم ھستند و مورد تبعیض قرارمیگیرند، جوامع بھائی در صورت لزوم نھایت سعی و کوشش را بکار

فکران و فعاالن انوان فراھم آید، و با دیگر روشنخواھند برد تا امکانات ترقی ب

Page 91: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

83

ان ھمکاری خواھند کرد و با روشی مالیمت آمیز بھ ھمگان تفھیم حقوق بانوخواھند نمود کھ شکوفائی استعداد بانوان بھ نفع ھمگان خواھد بود و برکتی پر

. بار بھ ھمراه خواھد داشت

و پیشرفت آنان انزنامعی کھ در رابطھ با حقوق در مجدر عرصھ بین المللی برای .ندھ و دار کلیدی را داشت عمده وشبھائیان نقشود می شده وتشکیل

نمونھ بیانیھ مکتوب جامعھ بھائی خطاب بھ سی و ھفتمین اجالس کمیسیون کھ در " زنان و فرایند صلح " تحت عنوانوضعیت زنان سازمان ملل متحد

:کنیم می تشکیل شد را نقل 1993س مار15 وین –اطریش ، علی الخصوص قش ھای مدیریتییکی از اموری کھ مشارکت فعال زنان در ن"

تحقق فرایند تسریع در،آورد میتصمیم گیری ھای اساسی جامعھ بھ ھمراه ھنگامی کھ بھ زنان . باشد میصلح عمومی در سطوح ملی و بین المللی

و ھمگام با د ھای خودرا شکوفا کنندفرصت ھای کافی داده شود تا استعدا فعاالنھاعی، اقتصادی و سیاسی کشورمردان در اداره امور فرھنگی، اجتم

ان ھای سسات وارکؤ در ساختار جامعھ، ممشارکت نمایند، تغییراتی اساسی کھ بھ رفع تعصبات ملی، نژادی، گردد میاداره کننده و خط مشی جامعھ ایجاد

جامعھ را ،استعداد روحانی، عاطفی و احساسی زنان. منجر خواھد شد .دینیرقابت ھای مخرب جای خودرا بھ . ش رھنمون می سازدبھ سوی رفاه و آسای

جنگ و خون ریزی در . دھد میمشارکت ھای سازنده در ساخت جامعھ نوین و در سطح خرد ھم جنایت. دھد میی خودرا بھ صلح و آرامش سطح کالن جا

نوید بخش دنیایی و ھمھ این تحوالتگردد می بدل خشونت بھ عطوفت و محبت ...." ھمھ ساکنان زمین خواھد بودزیبا و آرام برای

ھ بین المللی بھائی بخش ھایی از یکی از بیانیھ ھای جامع این مطلبدر ادامھ

انتخاب گشتھ ا و جوامع بین المللی ارائھ شده، کھ در کنفرانس ھدر این راستا در زمینھ بھائیسسھ و افراد فعالؤتجربھ ھزاران ماین بیانیھ ھا ماحصل . است

و چکیده ، در حال خدمت بھ عالمیان و رفاه نوع انسانند است کھنانترقی زمی مبتنی بر آثار مفاھی است کھ در چھار چوبمشترک این تجربھ جھانی

امر خطیر فراھم جامعھ بھائی بھ جدیت" :استوار استسسین آئین بھائی مؤ. کند میگیری دنبال نمودن موقعیت مساوی برای زنان را در جایگاه تصمیم

عنصری حیاتی در ، زنان در تصمیم گیری ھابرابریبھره مندی از موقعیت قرن ھمانطور کھ حضرت بھاءاهللا در یک . جھت حصول وحدت جھانی است

مگر زمانی کھ شود می صلح و امنیت آن حاصل ن رفاه بشریت،.پیش فرمودند . وحدت بشر کامال استقرار یافتھ باشد

Page 92: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

84

رت انگیز در سالھای اخیر چھره جامعھ را عمیقاتغییرات تکان دھنده و حی" ھر کسی بر روی این .تدگر گون نموده و نوع بشررا بھ اضطراب انداختھ اس

مین أ کھ در گذشتھ ت،و سیاسیات مذھبی سسؤ بھ نوعی از فروپاشی مکره خاکی . متاثر گردیده استکننده ثبات و آرامش بوده اند،

بھ ر مردم آزاردھنده است بھ ھمان اندازه بھائیاناین آشفتگی ھا ھر قدر در نظ"

نگرند کھ آنھا بھ عنوان زمینھ ساز فرایند تاسیس یک نظم نوین اجتماعی میتاسیس صلحی پایدار مستلزم تحول و . صلحی پایدار را پشتیبانی نمایدمیتواند

در بر دارنده ، براساس عدالت کھدگر گونییک . دگرگونی جھانی است . کاھش فقر و ترک تعصبات عمیق و ریشھ دار باشد ،گانیآموزش ھم

ھای حل در زمانی کھ قھر و غلبھ و تھاجم اعتبار خودرا بھ عنوان ابراز"

آمیختن درک خصائصی دیگر مانند توانائی اده اند،مسائل دشوار از دست ددرونی بھ دیگر فرایند ھای عقالنی و مھارت در ایجاد ارتباط و ھمکاری و

ستند ھ زنان از آنھا بھره بیشتری دارند و در آنھا تواناترریک مساعی کھتش ھر چقدر شمار بیشتری از زنان در بنا براین. کنند میاھمیت بیشتری پیدا

دیدگاه ھای تازه مشورت بھ بھره گیری از ند،مراکز تصمیم گیری پذیرفتھ شوکھ سبب ظھور یابد می اخالقی و روانی انتشار جوو یک شود میدرخشان تر

بنا براین داخل نمودن زنان درامر.برای حل مسائل شودنیروھای محرکھ جدید . گذارد می تاسیس صلح تاثیر تسریع در فرایندتصمیم گیری مستقیما بر صلح و

. مشترک مردان و زنان بستگی داردپیشرفت جامعھ انسانی بھ ھمکاری"ت ھای زنانی کھ از فرص. نمایندی ترقنابراین ھردو باید بھ طورمساویب

ثابت نموده اند کھ با مردان از جھت ، شده اندمساوی برای تحصیل بھره مندمل مردان باید پیشرفت و ترقی کا.فکری مساوی ھستندخالقیت و ظرفیت ھای

لذا زنان نیز باید مردان را در جھت رشد بھ زنان را تسھیل و تشویق نمایند، حققن تزنان بھ عنوا ..جامعھ حمایت و پشتیبانی نمایندسوی این وضعیت جدید

نگری را برگزیده اند مبنی بر اینکھ تحقق شیوه کلال امر صلح معمودھنده این .باشد کال ظلم و تعدی و تبعیض میصلح حقیقی مستلزم حذف تمامی اش

این زمان بسیار مناسب وستھشیوه بخصوص برای مواجھھ با مشکالت بھم پی در فرایند صلح در سطوح عالی و رسمی زنان ھنوز عمال...عذلکم .است

. حضور ندارند ت وارد نمودن زنان در با وجود بحث و مذاکرات منطقی و مستدل در جھ"

کنار گذاشتن . در این مورد وجود دارد ھنوز مقاومتی تصمیم گیریعرصھ میق و دیرینھ عزنان از مشورت در امور مھمھ در اکثر فرھنگ ھا آنچنان

Page 93: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

85

مودن آنان در این است کھ تغییرآن جز با تعمق و تالش آگاھانھ در جھت وارد نبھ یک تساوی کامل بین زنان و مردان یک فرایند انتقال .عرصھ ممکن نیستو مستلزم آ موزش و بردباری با خود و دیگران و ھمچنین تحول تدریجی است

. عزمی خلل نا پذیر است ھا قبل برای داخل نمودن زنان تالش ھایی از مدتانی بھائی در جامعھ جھ"

مشارکت زنان بھ عنوان یک . گیری ھای جمعی انجام گرفتھ استدر تصمیم اساسی از حرکتی پویا کھ بھ تدریج جوامع بھائی سراسر جھان را متحول ءجز ، درکند می ایجاد را بنیادی کھ این حرکت نیروی. شناختھ شده است،سازد می

مشورتی کھ ذاتا روشییشتر از موارد دیگر مشھود است، بفرایند تصمیم گیری ."و مشارکتی است

Page 94: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

86

ندای جانفزای تساوی حقوق مردان و زنان از ایران برخاست

کھ ندای تساوی ھستند برخی از مردان و زنان روشنفکر ایرانی بر این گمان

کھ نخستین بار غربی ھا در بدین معنیوق مردان و زنان ازغرب بلند شدهحقواقعیت تاریخی غیر از این . شناخت حقوق حقھ بانوان پیشرو و پیشوا بودند

عبدالبھاء ،میگردد عبدالبھاء استنباط حضرتگونھ کھ از نطق ھای ھمان.استان دارای ند کھ زنبود برای مردم اروپا و آمریکادر صدد اثبات این حقیقت

ی کنند و از حق و باید تربیت شوند تا ترقباشند میاستعداد ھمطراز مردان تا1911باید توجھ داشت کھ عبدالبھاء بین سالھای . ندمساوی بھره مند گرد

در زمان سفر عبدالبھاء بھ غرب .میالدی از صفحات غرب دیدن کردند1913 کھ گذشتھ بود بابی و بھائی وآئین نوین سال از زمان ظھور بدیع67بیش از

در ھنوز زنان در غربلی و.ی مردان و زنان را برافراشتھ بودرپرچم برابباید در نظر داشت کھ ندای . تالش بودند کھ حقوق مساوی با مردان بدست آورند

سال پیش از ایران 160 از و زنان در بیشجانفزای تساوی حقوق مردانراه احقاق حقوق خود د و درن ولی بانوان در غرب زودتر جنبید،برخاست

و مرحلھ بھ مرحلھ پیشرفت نمودند قدم بھ قدم، راھی دراز پیمودندکوشیدند و . و ھنوز ھم بھ تساوی کامل نرسیده اند

کھ چون ستاره صبحگاھی از افق ) باب( حضرت اعلی ؟ این چھ سری است

بھاءاهللا چون آفتاب جھانتاب ازافق شرق حضرت تاریک ایران طلوع کرد و تاثیر .درغرب بیشتر ظاھر گردید متعاقب ظھوراین دواشراق نمود ولی تاثیر

آن فقط درزمینھ آزادی زنان و تساوی حقوق آنان نبود بلکھ در بسیاری از و حکمت و فن آوری و نو عالیت آدمیان درعلم و ھنر و صنعتقلمروھای ف

ن قل إنھ قد أشرق م" :فرمایند می حضرت بھاء اهللا . درغرب جلوه نمودآوریحق از شرق " (...فکروا فیھ یا قومت. ثاره آجھة الشرق و ظھر فی الغرب

باید در آن ای است کھ ظھور فرمود و در غرب آثار او ظاھر شد و این نکتھ )48، ص حضرت بھاءاللھکتاب ( ) .اندیشید

ی حقوق برابردر باره کھ امروزه بسیاری از مردمانممکن است برخی بگویند

رانند و آن را اتحاد عالم انسان سخن می زنان و مردان و تاسیس صلح جھان وصورت چھ دلیلی دارد کھ بھائیان آزادی بانوان و تساوی در آنمیشمارند الزم

؟شمارند ظھور بابیت و بھائیت میحقوق آنان و نیز صلح جھان را از آثار خود انساندوستان درجھت صلح و اتحاد جھان گرایش افکار خردمندان وھمین

زیرا اگر این .دلیل برحقانیت این دو ظھور الھی و تاثیر آن بر عالم انسانی استنمود و روح بدیع و نفخھ صور در ھویت وجود تاثیر نمیشد میواقع نظھور

Page 95: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

87

بنایحرکتی درجھت ساخت را ظاھر نمی بر قلوب و ارواح وعقول اثر خودآمد و کوششی برای رھائی از زنجیر اسارت عقاید عتیقھ و پدید نمیدنیای نو

جھت " این نفخھ صور و یوم نشور. پذیرفت صورت نمیتعصبات دیرینھ گفتتوان میبنحوی کھ نو ایجاد کرده حرکتی پدید آورده ویجدید"جامعھواز طیور قلوب را پر" فرماید میحضرت بھاءاهللا . دنیا دنیای دیگر شودبالمآل

مسیر "را " پرواز جدید " شوقی ربانی در ترجمھ این بیان ."جدید آموختکھ با نزول این بیان از قلم رحمن مسیر دھد میو توضیح کند میترجمھ " جدید

سر حد کمال خواھد رسید و صلح بھ مآالتاریخ در جھتی نو منعطف گردید و جامھ بالمآلرفت وگاھد عمومی و اتحاد عالم انسانی جزو آمال بشری قرار خو

.عمل خواھد پوشید

Page 96: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

88

أثیر ظھور جدید بر عقول و قلوب و افکارت

پیامبر آسمانی یک فیلسوف یا متفکر نیست کھ ایده ھائی ارائھ کند بلکھ با

شود کھ در نتیجھ یظھورش قوه ای بدیع و روحی جدید درعالم دمیده م بھاءاهللا دانش حضرت باب ورت حضچندھر . آورد میتحوالتی عظیم پدید

تعالیمی را سرمشق جھانیان قرار دادند کھ حتی روز را نیاموختھ بودند ولیو زمینھ . جزو آرمان در ھیچ نقطھ دنیا نبود تا چھ رسد جزو احکام قرار گیرد

عالم فراھم ساختند کھ شکوه مندی آن برای ھیچیک از تحوالتی را در تمدن و با . تصور نبود تا چھ رسد کھ بھ طرح آن پردازنداندیشمندان جھان قابل

و دانشورانتحرکی کھ با ثأثیر ظھور جدید بر عقول و قلوب و افکار پدید آمد . تا دنیای نو پدید آید ندھ شد بھ کشف حقایق جدید بر انگیختاندیشمندان

بغمزه مسألھ آموز صد مدرس شد نگارمن کھ بھ مکتب نرفت و خط ننوشت یق صمدانی است کھ وقتی ظھورا دق ازیو نکتھ ارمزی از اسرار الھی ن ای

فردی از و گردد میقوائی از عالم ملکوت بر عالم ملک افاضھ شود میواقع است کھ در و کالمش تبلور آن روح قدسیشود می مردمان برگزیده میان

ظھور بھاءاهللا را کھ ز اینرو بھائیان بر این باورندا .نماید میھویت وجود تاثیر و آثارش درآثار بر عالم افاضھ شده استتبلور آن روح قدسی دانست کھ میتوان

بینش بھائی یک عامل فوق طبیعت و اشراقی الھی را در .زمان مشھود است تحوالت و التھابات و انقالبات جھانی کوفائی بی سابقھ دانش و فن آوری وشای بتھ در این برداشت تنھا نیست زیرا عدهال. کند میبیند و بر آن استدالل یم

"توین بیآرنولد " از جملھ ،اشاره کرده اندان بدان از اندیشمندان و اھل عرفت مورخ بر جستھ عصر معاصر با دانش و بینشی کھ در تاریخ جھان و تحوال

عالم انسان دارد بر این باور است کھ جھش ھای علمی و اجتماعی از تاثیرات و شواھدی را ارائھ آورد می دلیل ای اثبات نظر خود و بر.استظھور الھی

بر این عقیده است کھ جھش ھای بی سابقھ و شگفتی انگیز از اینرو .میکند باید مولود ظھوری عصر جدید فکری و اجتماعیعلوم و فنون و حرکت ھای

این چون در عصر جدید ظھور بھائیت پدید آمده است گوید می باشد و نو پدید ظھور بھاء اهللا تأثیرباید مولود رای اجتماعی و جنبش ھای علمیجھش ھا

.دانست

قلم ( از حرکت قلم اعلی" :فرمایند میدر تائید این نکتھ خود حضرت بھاءاهللا روح جدید معانی بھ امر آمر حقیقی در اجساد الفاظ دمیده شد و ) بھاءاهللا

)276 ص ،مجموعھ الواح مبارکھ(".آثارش در جمیع اشیاء عالم ظاھر و ھویدا لطیف و رمز دقیق بار دیگر بدین سر" لوح دنیا"در یکی از آثار ایشان بھ نام

Page 97: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

89

ستین سنھ گیتی بھ انوار نیر ظھور منور چھ کھ در" :کنند میاشاره بروح جدید ) حضرت باب(حضرت مبشر روح ماسوافداء ) ق ه1260(

عالم بھ نور جدید و روح بدیع فائز ) ه ق 1280(بشارت داد و در سنھ ثمانیننور جدیدی عالم با پیامبر یزدان، پس طبق این بیان)291 ص ،ھمان( ."گشت

باید . نفوس را بحرکت آورده است وی عقولبدیع و روح هافکار را روشن کردم کھ ھرچند حضرت باب وحضرت بھاءاهللا در یاین جملھ معترضھ را عرض کن

و ند اشراقی واحد بود مھبطدر باطن بودند ولی مایز متظاھر دو شخصیتظھور حضرت باب بھ سپیده دم و ظھور حضرت بھاءاهللا . مکمل یکدیگر بودند

ھر چند سپیده دم از طلوع آفتاب متمایز است .بھ طلوع آفتاب تشبیھ شده است بدین معنی کھ حضرت .ستآنولی سپیده دم از اثر آفتاب و پیش در آمد طلوع

یک تحول بنیادی در تمدن بشری بود و حضرت بھاءاهللا اب زمینھ سازبمظھر الھی و ارتباط معنوی این دو شرح.بنیانگذار مدنیت جدید جھانی است

در . از حوصلھ این رسالھ بیرون است دانی صمحکمت این دو ظھور پی در پیین و مؤید بھ کھ مستند بھ آثار این آئین نورسالھ دیگر این سر لطیف و رمزدقیق

.مورد بحث و فحص قرار خواھد گرفتنبوات پیامبران پیشین است

کھکنند می در عالم انشاء اشاره بھ تاثیر ظھور بھاءاهللا نیزعبدالبھاءحضرت امروز روزیست کھ شمس " :اھتزاز جدیدی در عالم وجود پدید آورده است

ات اھتزاز جدیدی اینست کھ در کائن....ت ازافق وجود اشراق نمودهحقیقمالحظھ کنید کھ دایره علوم و فنون در این عصر چقدر . مشاھده مینمائید

اتساع یافتھ و صنایع و بدایع عجیبھ چگونھ جلوه نموده و قوای فکریھ این عصر حکم . چگونھ ترقی کرده و اختراعات عظیمھ چگونھ بظھور آمده

چھ )ظھور بھاءاهللا (آفاق مالحظھ نمائید کھ اشراق نیر ....صد عصر دارد -109ص ، صمنتخباتی از مکاتیب عبدالبھاء( ."تاثیر در حقایق موجودات نموده

108(

از دیاری بھ ،بود و تبعید و زندان ھمھ مدت عمرش در رنج و عذاببھاءاهللا عثمانی در صدد مقتدر دو دولت ایران و امپراطوریوشد می دیار دیگر تبعیدبودند خشنود ن این منادی حق در عالم انساناز پادشاھان جھان.نابودی او بودند

زیرا آن . انگاشتند میحکمرانی و کامرانی خود وجود اورا تھدیدی برای چھ را استبدادبساط ظلم وحضرت منادی و بنیانگذار نظم جدید جھانی بود کھ

داشت و زمامداران را از ستمگری و حق کشی بر حذر می،انداخت می برافراشت و صریحا اظھار داشتھ بود با فرمان آزادی در پرچم عدالت را بر می

پادشاھان و و طبق بیان حضرت بھاءاهللا جمیع .دست ظاھر شده است .العالمین بودند در صدد این ناطق مبین ومنادی پیام ربسرامپراطوران در سر

با وجود . پنداشتندرا ختم ریاست خود می نفوذ آئین جدید نیزپیشوایان مذھبی

Page 98: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

90

ظھور گونھ چد کھ ممکن است این سئوال پیش آیچنین رنج ھا و مخالفت ھا افکار جھانیان تاثیر گذارد و اھتزازی جدید قلوب وتوانست برعقول وبھاءاهللا

آغاز کند؟ساختار کل جامعھ بشری در راپدید آورد و تحولی شگرف

فوق طبیعتو آنکھ قوایشود یماین نکتھ بھ یک اصل مھم و اصولی مربوط جغرافیائی با ارواح آدمی ماورای حدود و ثغورنیزو . تاثیر در طبیعت دارد

بدین معنی کھ مالحظھ شده کھ گاه فکری در ذھن کسی یکدیگر ارتباط می یابندعین ھمان فکر در غرب در ذھن یک نفردیگر پدید شود میدر شرق پیدا

یر پیدا شده است کھ غ اجتماعیی درروانشناسی ھم اکنون یک بحث جدید.میآیداین تئوری . وجود دارد) common mind( ذھن شخصی یک ذھن عمومی از

زیرا او مشاھده کرد کھ . روانپزشک برجستھ، کارل یونگ، مطرح کردرا گوناگون در نقاط یبسیاری از رمزھا و اعتقادھا و سمبل ھا در فرھنگ ھا

مشابھ و حتی ھمآنند ،فرھنگی و تبادل معلوماتن ارتباط دو ب،مختلف دنیاآگاھی یک ضمیر ناخود آگاه و نتیجھ گرفت کھ غیر از خودازاینر. ھستند

میتواند روان آدمی وجود دارد کھ)collective unconscious( عمومی توسعھ و ان و روانشناسان دیگرکاین تئوری توسط روانپزش. بدان ارتباط یابد

دین نتیجھ رسیدند کھ یک منبع عمومی وجود دارد کھ معلومات، ب. تکامل یافتبدین ترتیب یک نوع . گردد میافکار، احساسات و تجربیات افراد در آن ذخیره

کتابخانھ بین المللی یا یک ذھن جھانی وجود دارد افرادی کھ بدان ارتباط یابند، " ذھن عمومی"ین و احتماال تموجات ظھور بر ا.می توانند از آن بھره گیرند

.گذارد می تأثیر )universal mind( یا )common mind(" ذھن جھانی"یا سخن می گوید و از " ذھن عام"ناگفتھ نماند کانت فیلسوف برجستھ نیز از وجود

افراد و جوامع انسان است صحبت میکند کھ جنبھ ھای مشترک" روح متعالی" البتھ این یک بحث جدید است کھ .ایدتا سر حد جھانی بودن آن، توصیف می نم

از حوصلھ این رسا لھ و تشریح این مطلبزیراکنیم میبھمین اشاره اکتفا .تخصص نگارنده بیرون است

عقالنی و استنتاجکند میمظھر ظھور بیان کلمھ ظھور گویای آنست کھ آنچھ

انی مطالعات بشری نیست بلکھ انکشاف رحمانی و نزول کلمات از منبع آسماست و بھمین دلیل پیامبران با آنکھ درس نخوانده و مکتب ندیده عارفان و

.گردند می را راھبر و اندیشمندانحکیمان ودانشمندان

و ظھور جدید تحوالت انکار کرد آنست کھ ھمزمان باتوان نمیولی آنچھ کھ و ھیاران فیض ال بدین معنی کھ ریزش ب.اھتزازی نو در جھان پدید آمده است

با جنبش افکار بشری و جوشش نیروی صمدانی و نزول آیات آسمانیانتشار حضرت ھوربا ظتواند می ن وھمعنان بوده استو دانش علم، ھنر، تکنولوژی

Page 99: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

91

گفت کھ توان میحد اقل. بھاءاهللا بی ارتباط باشدظھور حضرتو ) باب(اعلی با مطابق وعالم ھستیاین تحوالت نیاززمان است و ظھور پیامبران طبق نظام

بھ بشر برای ساختن دنیای بھتر و پیشرونیاززمان است کھ رھنمود ھای نو ن مید د جنبش و جوشش در عالم با البتھ قبول این نکتھ کھ. شود میارزانی

روح الھی در ھویت عالم وجود مرتبط است یک بحث بسیار عمیق روحانی و دقیق و ی تعدادی از نفوس این سر ھر چند ھم ممکن است برا.عرفانی است

این واقعیت را توان نمیرمز عمیق روشن نباشد یا آن را انکار نمایند ولی باز جوششی و جنبشی در شود می نادیده گرفت کھ ھر وقت ظھوری درعالم واقع

مورخ بر جستھ عصر حاضر " بینیتولد وآرن" بھمین دلیل .آید میم پدید عالدر مبران نھ تنھا در عالم افکار و عقول تاثیر دارد بلکھکھ ظھور پیامیگوید

با گفتھ گوید می "ن بییلد توونآر" ای کھ البتھ نکتھ. گذارد میطبیعت نیز تاثیرمیشود وقتی ظھور واقع فرمایند میزیرا حضرت بھاء اهللا بھاءاهللا تطبیق دارد

عنی ملک تحت یشود میبدان معنی است کھ روح قدسی بر عالم بشری ارزانی یج رحمانی و نفسذگیرد و در این میان فردی از سا تاثیر ملکوت قرار می

و آن روح قدسی در وجود وکالم شود میقدسی از بین مردمان بر گزیده در بمدت طوالنی و قرون متوالی کھ کالم انبیاء ازاینرو ست.یابد اوتبلور می

. است معنوی خالق پراز انرژیزیراواھد داشت خ تاثیرعالم

الھی با جوشش افکار انسانی جدید وظھور اخیرآنچھ مسلم است جنبش معنوی و مقصدی باید بدان دست یابد می منتھی ھدفی کھ بشر.وھمآھنگ است ھمزمان

بیان شد و عالم انسانی قدم مظھر الھی از جانب کھ آدمیان می باید بدان برسنداز تساوی حقوق رجال و نسواننھ،برای نمو. گردد میبھ قدم بدان نزدیک

و جانب حضرت باب ابالغ شد و حضرت بھاء اهللا آن را بھ اوج رساند و پیشروی و پیشتازی بالقوه عالم نسوانعبدالبھاء بنحوی حیرت انگیز قوای

نیروی صمدانی و تأثیر آن در عملکردبر اثر . بیان کرد در دنیای آینده رازنان طول کشید سالھا شروع شد و نسوان در عالم یج جنبشیھویت عالم انسانی بتدر

و ھنوز باید راھی طوالنی بپیماید تا بھ کھ بشر بتواند در این راه قدم بر دارد ولی اگر عالم انسانی درھمان ھنگام ظھور الھی ندای .سرمنزل مقصود برسد

ه ه آسا درمدتی کوتا آن تحول و تطور بصورتی معجز،کرد می اجابت ربانی را . صورت می پذیرفت

و کل بحث ما در آن کنند می بھ یک نکتھ بسیار دقیق اشاره حضرت بھاء اهللا

در آن کلمھ روح بدیع میفرماید کلمھ ای کھ حق بآن تکلم ": شود میخالصھ مرور و باطناو نفحات حیات از آن کلمھ بر کل اشیاء ظاھرامیشود دمیده

نفسیھ صر آثار کلمھ الھیھ از مظاھر آفاقیھ و ا دیگر تا چھ زمان و عمینماید اشاره بھ نفوذ معنوی و خالقیت کالم در اینجا )88 ص ،اقتدارات ( ."ظاھر شود

Page 100: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

92

و یابد می روح جدید است کھ در این کلمات تبلور.الھی در عالم وجود است مرور ا و با طنااز آن کلمھ بھ کل اشیاء ظاھر"نفحھ حیات بخش است کھ

و استعداد تحقق آن کند میبخشد و خلق جدید ازاینرو حیات تازه می" .یدمینما .نماید میرا ایجاد

تعالیم بھاء اهللا پس از گذشت یک قرن و نیم ھنوز بنظر عده ای مدینھ فاضلھ

کھ رسد تا چھ رسد در زمان ظھور و تحقق آن غیر ممکن بنظر میمینماید ولی اگر مروری بر تحوالت فکری و .دور بود بینھایت ھ صوربشراز این نفخ

کھ عالم انسانی بھ سوی ھدفی کنیم میاجتماعی و روند جھانی بیندازیم مشاھده آن رادر آثارشان قبل در حرکت است کھ حضرت بھاء اهللا حدود یک قرن و نیم

. معلوم و مشھود ساختندبعنوان سرمنزل مقصود

دارند و اھل حکمت و عرفان و ءاهللا اظھار مینکتھ بسیار مھمی کھ حضرت بھاد و آنان را از تأثیر ظھور بدیع نعلم و ھنر و مذھب و سیاست را بھ تفکر وادار

: دنمیفرمایاین بیان معجز شیم از قلم آن منجی امم است کھ د نآور میبھ شگفتی . دبغیراز تعالیم و احکام جدید، ظھور الھی عالم را استعداد ال تحصی میبخش"

ھمچھ مدانید کھ ظھور حق مخصوص است باظھار معارف ظاھره و تغییر احکام ثابتھ بین بریھ بلکھ در حین ظھور کل اشیاء حامل فیوضات و استعدادات ال تحصی شده و خواھند شد وباقتضای وقت و اسباب ملکیھ ظاھر

داد پس خود کالم الھی با قدرت خالقھ خود استع )90اقتدارات، ص ( ."میشودپیشرفت اجتماعی و ارتقاء معنوی و تحوالت سیاسی و انقالب فکری را پدید

در حین ظھور کل اشیاء حامل " فرماید میچنانچھ حضرت بھاء اهللا . میآوردفیوضات و استعدادات ال تحصی شده و خواھند شد و بھ اقتضای وقت و اسباب

میشود قتی ظھور واقع کھ وگویند می بعبارت ساده تر" .میشودملکیھ ظاھر و آن قوا و قابلیت بھ مناسبت نماید میفیض عالم باال را بر کل عالم منتقل

بنیادگذار آئین وقتی ،برای نمونھ. گیرد زمان و پیدائی وسیلھ تحقق آن شکل می وحدت عالم انسانی را اعالن نمود کھ ھنوز از جانب ھیچیک از بھائی

اندیشمندان جھان بطور جدی مطرح نشده بود، پیشرفت تکنولوژی بتدریج وسیلھ .یک پارچگی دنیا را فراھم آورد

ظھور الھی "آوردند ولی مھمترازآن " تعالیم و احکام جدید" حضرت بھاءاهللا

ظھور حضرت بھاءاهللا تأثیر ." میبخشد) بی اندازه(عالم را استعداد ال تحصی در ھویت عالم داشتھ و بدان استعداد عظیم بخشیده و دنیا را برای تحقق تعالیم و

جدید و دگرگونی بی سابقھ در کل ساختار نظامآموزه ھای آن بنیانگذار تمدن بدین معنی کھ . جھان آماده ساختھ و غیر ممکن را ممکن کرده استھای

بسیاری از مردمان تعالیم بھاءاهللا را کھ در جھت وحدت عالم انسانی، یگانگی

Page 101: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

93

ابناء بشری، صلح عمومی، تغییر بنیانی نظامات دنیوی و استقرار نظم بدیع توجھ بھ مکانیسم ذھنی مردم کنونی و سیاست ھای استعماری جھانی است با

ولی متوجھ این واقیت نیستند کھ تعالیم واصول . شمارند بعید بل غیر ممکن میآراء یک فیلسوف یا و و آموزه ھای حضرت بھاءاهللا برای نوسازی دنیا افکار

ارزانی یک متفکر نیست بلکھ مولود روح قدسی الھی است کھ بھ ابناء انسانی انسانی نو بیافریند وجامعھ ای تواند میشده است کھ دارای قوه خالقھ است کھ

کھ این ظھور فرمایند میازاینروست کھ حضرت بھاءاهللا . جدید خلق کندصمدانی تنھا برای ابرازحکمت ھای ربانی و معارف جدید معنوی برای درک

نیز تعالیم وآموزه ھای حقیقت وجود آدمی و خلقت عالم ھستی و اسرار الھی و بدیع برای ساختار مدنیت جدید معنوی نیست کھ دربیش از صد جلد از آثار

در حین ظھور کل "مھم آنکھ . گھربار آن مظھر پروردگار نازل شده استین قوه ا." اشیاء حامل فیوضات و استعدادات ال تحصی شده و خواھند شد

ی در ایجاد امکانات است کھ تحقق خالقھ الھی درخلق استعداد، و فیوضات ربانآرزوی دیرینھ فیلسوفان و بشارات پیشینھ پیامبران در بنای دنیای ایده آل و

ممکن است این سؤال پیش آید . نماید میبھ سطحی متعال را تضمین ارتقاء بشر. ھ و دنیای نو تبلور نیافتھ استتکھ چرا این تغییرات نیکو ھنوز صورت نگرف

"کھ آثار آن بتدریج گویند می نقل شد توجھ کنیم در دنبالھ آناگربھ بیانی کھ ولی با این وجود، بارقھ ھای ."باقتضای وقت و اسباب ملکیھ ظاھر میشود

رف در مجھودات خردمندان و اندیشمندان پیشرو و ژاولیھ این تحول بزرگ و یان برای نیز در فعالیت ھای خستگی ناپذیر و فداکاری ھا و جانفشانی ھای بھائ

ناگفتھ پیداست کھ بنای . پی ریزی زیر بنای نظم جدید جھان نمودار گشتھ است .شاید بیش از یک سده ،کشد نین قصر عظیم سال ھا طول می چیک

کھ پدیدار گشتھ یک مقدمھ است و ھنوز آثار نیکوی فیض ھمھ این تحوالت

ھنوز تحوالت بسیاری را باید انتظار کشید . الھی بطور کامل ظاھر نگشتھ است چنانچھ ،تا آثار فیوضات روح قدسی در این عالم ظاھر و پدیدار گردد

نشو و نمای کالبد از فیض جان بھ تدریج چون" :نویسد میعبدالبھاء حضرت و تبارک اهللا احسن الخالقین نماید ...است تا تدرج در مراتب خلقت از نطفھ

عنقریب . درجات خلقت استلھذا ھیکل عالم بشر از این روح مفخم در بدایتآثار باھره فیض روح القد س الھی را در این ھیکل نورانی بقسمی مشاھده

،5 جلد ،مائده آسمانی( ". حیران و ابصار خیره و نگران گرددکھ عقولنمائید )178 ص

ما ھنوز درمرحلھ بدایت تاثیر ظھور جدید فرمائید میگونھ کھ مالحظھ ھماننی ھای شگرف در ساختار عالم دگر گو کھدر عالم ھستیم و دیری نخواھد پائید

ممکن است این سئوال پیش آید کھ چرا آثار باھره این فیض .پدید خواھد آمد

Page 102: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

94

و باید بتدریج صورت پذیرد و سالھا بھ طول گردد میقدسی یکباره ظاھر نمبرھن دلیل آن را حضرت بھاء اهللا خود این مطلب را روشن کردند و ؟انجامدولکن قدرنا ظھور الکلمھ و ما قدر فیھا بین : " دفرماین می چنانچھ ،داشتند

لو تتجلی علی العباد و . . . لدن علیم حکیم منالعباد علی مقادیر اللتی قدرت اهللا و قوای مقرر داشتیم کھ تجلی کلمة" یعنی ."انھا احدلحمین بما فیھا ل

م و مکنونھ آن بر ابناء بشر بھ میزانی باشد کھ ازقبل ازجانب خداوند علی اهللا ھمھ قوای مکنونھ خودرا ةھرگاه مقدربود کھ کلم....حکیم مقدر شده است

ھیمنھ و عظمت چنین اشراقی را نمیتوانست فی الحین ظاھر سازد ھیچکسقوای "و علم الھی کھ طبق حکمت گردد میدر این بیان روشن ".تحمل کند

دوم .دیاب میارانتش از پیش طرح شده ای طبق برنامھ" اهللاکلمة" " مکنونھ یکباره ظاھر "ھھمھ قوای مکنون" کھ اگر گردد میین حکمت روشن آنکھ ا

ن افروز و کھنھ سوز را تحمل جھاھیمنھ چنین اشراقتواند مینشود ھیچکس . کند

و استعداد شود می روحی درعالم دمیده گردد میپس وقتی کالم الھی نازل حضرت بھاء اهللاز وقتی کھ با ظھور ازاینرو ا. آورد میتحقق آن را فراھم

بعنوان مظھر الھی روح قدسی در عالم منتشر شد جامعھ را در جھت تحقق اھمیت تعالیم . عزت و احترام بانوان سوق داد و این جریان ھنوز ھم ادامھ دارد

توانیم درک کنیم کھ جو روانی وشرایط اجتماعی و سلطھ را وقتی می اهللابھاءمذھبی بر افکار عمومی و یکھ تازی مردان قدرت طلب را در میدان پیشوایان

درآن صورت متوجھ می شویم . سیاست و حکومت درآن زمان در نظر گیریم .کھ آئین بھائی چھ انقالب معنوی و اجتماعی پدید آورد

Page 103: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

95

این ظھور از برای اجرای حدودات ظاھره نیامده

بلکھ زمینھ شکوفایی یک مدنیت جدید حضرت بھاء اهللا احکام چندانی نیاوردند

آموزه ھا و اصولی را بنیان نھادند تا یک فضای مستعد . معنوی را فراھم آوردندبرای رویش و پرورش استعداد روحانی و عقالنی وعلمی و ھنری ایجاد گردد تا ھمھ استعداد مکنون بنحوی حیرت آور جلوه گر گردد و در نتیجھ فرھنگی

امروز " :فرمایند میحضرت بھاء اهللا . نوی پدیدارشودجھانی و مدنیتی مع و و مبارک آنچھ در انسان مستور بوده امروز ظاھر شده روزیست بزرگ

انسان معدن جواھر استعداد است کھ ھنوز )177 ، ص دریای دانش( ".میشودرشد کافی نیافتھ اند و یکی از ابعاد رسالت حضرت بھاءاهللا آنست کھ استعداد

از حقیقت وجود تواند میھیچ اندیشمندی ن. رویش یابد و متجلی گرددمکنون این موھبت الھی است کھ دستی . آدمی بینشی ھمانند مظھر الھی داشتھ باشد

غیبی بھ سوی ابناء انسانی بلند شده تا استعداد او را پرورش دھد و جواھر .شددر وجود آنان را درخشش بخ مکنون

جاللھ از برای ظھورجواھر معانی از حق جل" :میفرمایدحضرت بھاء اهللا )9لوح ابن ذئب، ص (." معدن انسانی آمده است

ی حدودات ظاھره این ظھور از برای اجرا: "فرمایند میحضرت بھاء اهللا

نیامده چنانچھ در بیان از قلم رحمن جاری بلکھ الجل ظھورات کمالیھ در انفس انسانیھ و ارتفاع ارواحھم الی المقا مات الباقیھ وما یصدقھ عقولھم ظاھر و

جلدمائده آسمانی، (...." مشرق شده تا آنکھ کل فوق ملک و ملکوت مشی نمایندیک توان میک این بیان نازل از قلم رحمندر تشریح و در )343چھارم، ص

حضرت . کنیم میکتاب نوشت ولی ما بھ توضیحی ھر چند کوتاه و نارسا اکتفا پس " این ظھور از برای اجرای حدودات ظاھره نیامده: "د گویمیبھاء اهللا

مقصود این ظھور برای صدور احکام و تعیین حدود برای ابناء زمان نیست مذاھب سنتی و مقصدی باالتر را در نظر دارد ودر نتیجھ از بلکھ ھدفی واالتر

اهللا بھاءدلیل آنکھ چرا ظھور. رود بمعنای تعیین حدود و احکام مذھبی فراتر میآنست کھ ظھورش پردازد میبھ تعیین حدود و احکام بمانند برخی ادیان پیشین ن

کام برای حھمععنان با مرحلھ بلوغ عالم انسانی است و نیازی بھ صدور امثال در دیانت حضرت موسی حدود ھفتصد . جزئیات زندگی مردمان نیست

البتھ ایرادی بر آن وارد نیست زیرا مرحلھ رشد فردی . حکم وجود دارد) 700(دراسالم نیز احکام متعددی در ارتباط با جزئیات . و جمعی مقتضی آن بوده است

وان دارد کھ چگونھ بنشیند، طفل احتیاج بھ راھنمائی فرا. زندگی وجود داردرسد می بھ بلوغ آدمیولی وقتی . غیرهچگونھ غذا بخورد، چگونھ حرف بزند وتعالیم و اصول و آموزه ھای بھائی . نیازی بھ راھنمائیھای ایام کودکی ندارد

Page 104: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

96

ازاینرو منصفانھ و محققانھ نیست کھ . فراتر و فراگیرتر از ادیان گذشتھ است" فراآئین" بلکھ باید آن را ، دیانت ھمانند ادیان گذشتھ بدانیمآئین بھاءاهللا را یک

دلیلش شود میالبتھ واژه دیانت در مورد آئین بھاءاهللا بکار برده شده و. بخوانیم ای وجود ندارد کھ بتواند ھمھ ابعاد و گستره کلمات واژهآنست کھ در قاموس فقط یک بعد آن محسوب بدین معنی کھ دین بمعنای سنتی. این آئین را بیان کند

معنویت ظاھر رشددرارتباط با ادیان گذشنھ کھ در ادوار مختلف برای . شود میرساند و در جھت بسط معنویت و شدند، آئین بھائی آنھا را بھ نتیجھ نھائی می

تفرقھ مذھبی کھ باعث بیگانگی و نفرت . گردد میوصول بھ وحدت رھنمون . دارد است را برای ھمیشھ از میان برمیافکنی در بین ابناء انسانی شده

. کھ من نیامده ام مذھبی بر مذاھب جھان اضافھ کنمفرمایند میحضرت بھاءاهللا .

ھورات الجل ظ" این ظھور:دنفرمای می آن مظھر کبریا ،در دنبالھ این بیان احلی

ھمانگونھ کھ اشاره شد تعالیم و . ظاھر گشتھ است"کمالیھ در انفس انسانیھاصول بھائی و نظم بدیع جھانی زمینھ را برای رویش و پرورش استعداد

" ظھورات کمالیھ) برای(الجل "این ظھور. آورد میمکنون افراد بشری فراھم " ظھورات" کلمھ جمعممکن است این سؤال پیش آید کھ چرا . پدیدار گشتھ استزیرا تأثیراین ظھور فقط پرورش کماالت اخالقی و روحانی . را بکار برده اند

نیست بلکھ رویش استعداد انسان در ھمھ زمینھ ھای اکتشافات علمی و انکشافات ھ و ھم اکنون بارق. عرفانی و خالقیت ھنری و بلوغ عقالنی و کمال معنوی است

این ظھوردر ھویت وجود در کشفیات علمی و اولیھ تأثیر اسرار آمیز ھایی نمودار گشتھ عپیشرفت تکنولوژی و جھش ھای فکری و جنبش ھای اجتما

باش تا صبح . ھمھ این پیشرفت ھا از آثار سحر پیش از طلوع آفتاب است. است نا گفتھ نماند کھ اشعیای نبی و. دولتت بدمد کاین ھنوز از نتائج سحر است

جھان از علوم و معارف و حقایق و " کھ با ظھور بھاءاهللا پیشگوئی کرده بود حضرت عبدالبھاء در تأیید این ."مملو خواھد گشت اسرار کائنات و معرفة اللھ

قرن جمال حال مالحظھ نمائید کھ در این عصر عظیم کھ" :پیش بینی میگوندائنات ست علوم و معارف چقدر ترقی نموده است واسرار کا) بھاءاهللا (مبارک

چقدر کشف شده است و مشروعات عظیمھ چقدرظھور یافتھ است و روز بروز در ازدیاد است و عنقریب علوم ومعارف مادیھ و معرفت الھیھ چنان ترقی

زیرا کھ " ھا حیران ماند و سر این آیھ اشعیا دیده نماید و معجزاتی بنماید کھمفاوضات، ( ."اھر خواھد گشتبتمامھ ظ" جھان از معرفة اللھ پر خواھد بود

) 51-50 صص

انفس "در استعداد برای ظھور کماالت علمی و ھنری و عرفانی و معنوی در حقیقت وجود آدمی بالقوه وجود دارد و ظھور الھی با تأثیر ژرف " انسانیھ

Page 105: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

97

سازد و باعث رویش و پرورش آنھا آن بر قلوب و ارواح آنھا را متجلی می . میگردد

"ارتفاع ارواحھم الی المقا مات الباقیھ: "میفرمایندبیانی کھ نقل شد ءدر دنبالھ

پس ھدف دیگر این ظھور تعالی معنوی و ارتقاء روح آدمی برای وصول بھ مقامات باقی است کھ آدمی در این خاکدان زمینی و کھنھ رباط فانی محدود و

ید و از لذائذ محصور نگردد بلکھ پرواز در فراخنای دیگر و فضائی برتر نماو عالوه بر آن بھ درجات عالیھ روحانی رسد کھ او را . معنوی بھره مند گردد

. در عالم باقی بکار آید و از مواھب معنوی در عوالم سرمدی برخوردار گرددکھ آدمی از خاکدان ترابی پا شود میاین کالم الھی بھ این بیان روح افزا ختم

تا آنکھ کل فوق ملک و ملکوت مشی "ذارد، فراتر نھد و بر فرق افالک قدم گ ."نمایند

در ھمین بیان کوتاه آن منجی عالم انسانی مطلب مھم دیگری وجود دارد کھ در

وما یصدقھ عقولھم ظاھر و مشرق : "میفرمایند خور توجھ و تأمل است چھ بدین معنی آنچھ کھ در این ظھور ظاھر شده و اشراق نموده عقول آنھا را " شده

کھ کند می مطلب بسیار مھمی را مطرح ،این بیان. نماید میصدیق و تأیید تحقایق روحانی و تعالیم ربانی و آموزه ھای اجتماعی و ارکان نظم بدیع جھانی

جدید معنوی کھ در این ظھور صمدانی مدنیت و دستورات اخالقی و پی ریزی .دیشمندان استاشراق نموده مورد تأیید و تصدیق و تحسین خردمندان و ان

جھان میتوان گفتار و نوشتار تعداد زیادی از دانشوران، خردمندان و اندیشمندان پس . پرداختھ اندرا نقل نمود کھ بھ تحسین آموزه ھا، تعالیم، اصول بھاءاهللا

بلکھ تضادی ندارد نھ تنھا ایمان با عقالنیت، بھائی در آئینکھشود میروشن دین باید مطابق " از اصول آئین بھائی آنست کھ مؤید یکدیگر است زیرا یکی

عالوه برآن، حقایق و معارفی کھ ازعقل کلی سرچشمھ ."علم و عقل باشدنھ تنھا با خرد گرایی تناقضی ندارد بلکھ عقل انسان را در درک اسرار گیردمی

. دھد میعالم وجود یاری

در یپس شرح"عشق از كمال عقل حاصل گردد"د یمیفرماحضرت عبدالبھاء مراتب عشق و اشتیاق اولیاء اهللا بیان فرمودند كھ اینگونھ عشق از كمال عقل حاصل گردد لذا ھر قدر بنیان و اساس عقل و معرفت متین تر باشد قصر مشید

:مولوی می گوید. تر شودیعشق عال

رو عشق یاری سوی نھادی فتنھ جو كی عقل رویگرندید " دنیستی چو عقل و عشق دنیای ن عقل و عشق اھل حق خوكردنیست

)328بدایع آالثار، جلد دوم، ص (

Page 106: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

98

: سراید در راز و نیازی بدرگاه خدا می،جنون، شاعر و عارف بھائی ھوش ما را الیق جوشت نما عقل ما را محو و مدھوشت نما

ھوش آدمی و تعالی و بلوغ عقل بشری جوشش عشق الھی باعث افزایش

کھ گردند میو آدمیان بھره مند از عشق یزدان بھ اموری موفق . میگرددصدھا نمونھ را بیان کرد کھ عشق الھی توان می.مانند عاقالن حیران می

یک نمونھ آن پطرس مقدس است کھ ماھیگیری. موجب تعالی فکری شده است او کھ. بھ مسیح او را ستاره ای درخشنده نمودساده و بیسواد بود ولی عشق

. روزھای ھفتھ را بشمارد حکمت ربانی از زبانش جاری گردید نمیتوانست کھ در ھنگام ظھور بعلت فیض موفور برخی نفوس نویسد میحضرت بھاءاهللا

کھ اگرنفوس ھزار سال تدرس و تلمذ شوند میبدرجاتی از حکمت وعرفان فائز حضرت عبدالبھاء بھ خواھش مدیر جریده. بدان درجھ برسندد توانن نمینمایند

در این نوشتھ قیاسی . لندن مطلبی برای درج در روزنامھ مزبور نوشتند واھاناین آفتاب فلک اثیر را اشراق : "بین تأثیر آفتاب ظاھری و شمس حقیقت نمودند

اگر . ستبر آفاق است و جمیع کائنات ارضیھ بھ فیض تربیتش در نشو و نماو معادن کریمھ شد میحرارت و اشراق آفتاب نبود طبقات کره ارض تشکیل ن

تکون نمی یافت و این خاک سیاه قوه انبات نمی جست و عالم نبات پرورش و عالم انسان در کره ارض تحقق کرد مینمی یافت و عالم حیوان نشو و نما ن

ین شمس حقیقت ھمچن. میع این بخشایش از فیض آفتاب استج. نمی یافتکھ کوکب المع عالم عقول و ارواح و نفوس است و نیر اعظم ) مظھر الھی(

جھان افکار و قلوب مربی حقیقت نوع انسان است و سبب نشو و نمای عقول )690مجموعھ خطابات حضرت عبدالبھاء، قسمت سوم، ص ( "و ارواح و نفوس

ر خلقت عالم دخیل عقل بشری پرتوی ازعقل کلی است کھ دگوید میانیشتن

با عقل کلی در تضاد تواند میپس طبیعی است کھ عقل جزوی ن. بوده استو اگر گاھی درک عقل جزوی با عقل کلی تفاوت و حتی تناقض یابد در . باشد

آن صورت آن تناقض را باید از ضعف عقل جزوی دانست کھ یارای درک ست کھ ممکن است مولوی بر این باور ا. برخی حقایق و اسرار را ندارد

شود میدانشمندی دردرک خصوصیات عالم جسمانی صاحبنظر باشد ولی دلیل نالم روحانی و حقایق ملکوتی نظری صائب دارد و راه خطا وکھ در درک ع

.رود نمی آن دگر باشد کھ بحث جان بود بحث عقل گر در و مرجان بود باده جان را قوامی دیگرست بحث جان اندر مقامی دیگرست نسبت بھ جان او جاھلستگر چھ خود سوی حس و عقل او کاملست

Page 107: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

99

یت ھای ناسوتی و جسمانی عدرک حقایق ملکوتی و روحانی مشکلتر از فھم واقاست زیرا واقعیت ھای جسمانی محسوس و ملموس ھستند و با حواس ظاھری

بھمین . توان آنھا را مطالعھ کرد و سنجید و فھمید گاھی میو تجربیات آزمایش. میکننددلیل برخی از دانشوران حقایق ملکوتی و اسرار کیھان ھستی را انکار

اگر مادیون ملکوت را درک نکنند دلیل بر عدم وجود گوید میمثال عبدالبھاء عالم وجود ملکوت نیست بلکھ بعلت عدم توانائی آنان در درک برخی از اسرار

اگر برخی نفوس نتوانند بعضی اسرار عالم وجود را درک کنند معقول .است : میگویدمولوی . نیست کھ آن را انکار نمایند

جملھ ادراکات بر خر ھای لنگ حق سوار باد پران چون خدنگ

ھمھ علوم در خزائن غیب موجود است . گیرد میعلم مظاھر حقیقت ازحق مایھ آدمی با کنکاش و تالش و پژوھش و . آید میعالم غیب بھ عالم شھود و از

ولی برگزیدگان خدا با عالم باال اتصال دارند و . آزمایش بھ آنھا دست می یابدو بدین جھت علم آنان . ازاینرو ازعلوم خالص در خزائن غیب بھره مند ھستند

نخوانده معلم بھمین دلیل مکتب نرفتھ و درس . علم لدنی است نھ اکتسابی. گردند میو راھنمای حکماء و عرفا شوند میاندیشمندان و دانشوران

قوائی کھ مظاھر ظھور دارا ھستند من : "حضرت عبدالبھاء در جواب این سؤالعلم بر دو قسم است علم "فرمودند؟ محدود است جملھ قوه علم تا بچھ حدی

علم خلق عموما .ریوجودی و علم صوری یعنی علم تحققی و علم تصوبجمیع اشیا عبارت از تصور و شھوداست یعنی یا بقوه عقلیھ تصور آن شیء نمایند یا آنکھ از مشاھده شیءصورتی در مرآت قلب حصول یابد دائره این علم

و اما قسم ثانی کھ. بسیار محدوداست چھ کھ مشروط باکتساب و تحصیل استست آن علم مانند دانائی ووقوف انسان بنفس عبارت از علم وجودی و تحققی ا

انسان واقف بر جمیع حاالت و اطوار خود انسان است مثال عقل انسان و روحو مطلع بر جمیع حواس جسمانی و ھمچنین قوی و اعضاء و اجزاء عنصری

روحانی خود ھستند این علم وجودیست کھ انسان متحقق و حاسیات و احوالاست ا میکند و ادراک آنرا مینماید زیرا روح محیط بر جسماحساس آنر بآنست

نیست امریست وجودی و مطلع بحواس و قوای آن این علم باکتساب و تحصیلحقائق مقدسھ مظاھرکلیھ الھیھ چون محیط بر کائنات من . موھبت محض است

اشیا ئق و واجد حقائق موجوده و متحقق بجمیع حیث الذات و الصفاتند وفاعلم الھی است نھ اکتسابی یعنی فیض قدسی است و انکشاف لھذا علم آنان

." مختصر اینکھ مظاھر کلیھ الھیھ مطلع بر حقائق اسرار کائناتند...رحمانیدر مورد چند نکتھ در این بیان معجز شیم آن دانای )118مفاوضات، ص (

کھ نوع علمی کھ کند یمند عبدالبھاء سعی چھر. میپردازیمعالمیان بھ تأمل بھاءاهللا و دیگر مظاھر کبریاء داشتھ اند را توضیح دھد ولی روشن است کھ

ولی متوجھ می شویم . بھ کیفیت آن، آنگونھ کھ ھست پی بردتواند میھیچکس ن

Page 108: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

100

علم الھی است نھ اکتسابی یعنی فیض قدسی است و انکشاف علم آنان"کھ ران بدون اکتساب و تحصیل صاحب علم کھ پیامبشود میو چگونھ ." رحمانی

دلیلش آنست کھ . کھ برتر ازعلوم اکتسابی ابناء بشری استگردند میو دانشی حقائق مقدسھ مظاھرکلیھ الھیھ محیط بر کائنات من حیث الذات و الصفاتند "

چون مظاھر الھی محیط بر عالم وجود و واقف ." ئق و واجد حقائق موجوده وفا آنان ،والم غیب و شھود ھستند بنابراین این احاطھ ذاتی برعالم ھستیبراسرار ع

اصوال درک فرع احاطھ است و احاطھ . کند را صاحب دانش و بینش می مظاھرکلیھ الھیھ چون محیط بر کائنات من "و . گردد میموجب دانش و بینش

بشری پیدا پس یک نوع آگاھی و دانائی مافوق دانش " حیث الذات و الصفاتندھمھ علوم بشری در مورد خواص اشیاء است و از ذات اشیاء آگاھی . میکنندجالب اینجاست کھ مظاھر الھی نھ تنھا از خواص اشیاء آگاھی دارند . ندارند

محیط بر کائنات من حیث الذات و "بلکھ بر ذات اشیاء نیز دانائی دارند زیرا .اشیاء) خواص(رند و ھم بر صفات پس ھم بر ذات اشیاء آگاھی دا." الصفاتند

بسیار " علم آدمی ولی ."مظاھر کلیھ الھیھ مطلع بر حقائق اسرار کائناتند" حضرت بھاء اهللا خطاب ." محدوداست چھ کھ مشروط باکتساب و تحصیل است

مرت علی نسائم السبحان و علمنی ...یا سلطان: "ند نویسمیبھ ناصرالدین شاه ل فاسقرات ما عند الناس من العلوم و ما دخلت المدارس ما ...علم ماکان

نسایم الھی بر .ای پادشاه":آن بفارسی اینست مضمون.." المدینة التی کنت فیھااز علوم متداول در نزد مردم .من مرور نمود و ھمھ علوم را بمن آموخت

از مردم ، این موضوع راچیزی نیاموختھ ام و در مدرسھ ای داخل نشده اممنتخباتی از آثار حضرت بھاء اهللا، ( ."ام تحقیق نما ری کھ در آن زیستھشھ ) 141ص

نکتھ ای کھ درارتباط با علم پیامبران باید مورد توجھ قرارگیرد آنست کھ بین بدین معنی کھ مظاھر الھی ھمھ آن چیزی . دانستن و اظھار کردن تفاوت است

ضای زمان و درک و استعداد آنان بھ مقت. کنند می، بیان ندانند میرا کھ توان گفت کھ دانش پیامبران بیشتر از ازاینرو می. مردمان سخن می گویند

برای مثال، حضرت مسیح فرمود . معارف و حقایقی است کھ بیان کرده اندآنھا را توانید میبسیار چیزھای دیگردارم کھ بھ شما بگویم ولی حاال شما ن

ھر گردد شما را بھ جمیع حقایق رھنمون درک کنید ولی وقتی روح حقیقت ظامنظور آنکھ وقتی بھاء اهللا ظاھر گردد بسیاری از حقایق و معارف و . شود

این پیش بینی حضرت مسیح تحقق پیدا کرد زیرا . اسرار را مکشوف سازدی و حکمت ھای ربانی و اسرار ملکوتی و عحقایق معنوی و آموزه ھای اجتما

آن مظھر صمدانی در این مقطع تاریخ ت بھاءاهللا حضرعلوم الھی کھ از قلم برابر حقایقی است کھ حضرت مسیح چندین تکامل عالم انسانی نازل شده است

پندارد میفرموده و اگر کسی در این نکتھ تردید دارد و آن را اغراق آمیز

Page 109: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

101

حضرت بھاء اهللا را مطالعھ فرماید تا برای او روشن کثیرخوب است کھ آثار یک بھ صد در مورد آیات حدودنسبت. سخن بھ اغراق گفتھ نشده استگردد کھ

بدین معنی کھ . قرآنی در مقایسھ با آثار نازل دراین ظھور سبحانی صادق استکل آیات قرآن از ھفت ھزار آیھ کمتر است در صورتیکھ آیات نازل از قلم

ءاهللا بیش از یک میلیون آیھ است و آثار حضرت بھا)باب (حضرت رب اعلیدر مورد تا حدودی این تفاوتی کھ در کمیت وجود دارد. بیش از صد کتاب است

زیرا کیفیت آیاتی کھ در ھزار و چھار صد سال پیش . نیز صادق است کیفیتباید با کیفیت آیاتی کھ در و فرھنگ زمان نازل شده نمی مردماندر حد درک

. باشدزطرامشتھ است ھبر ابناء بشری ارزانی گمرحلھ بلوغ عالم انسانی در مورد کنند میمطلبی کھ گفتھ شد کھ دانش پیامبران بیشتر از آنست کھ بیان

صادق است و درخور توجھ و تفکر است کھ خود آن نیزحضرت بھاءاهللاچنانچھ . حضرت بدین مطلب اشاره کرده اند و جای تردیدی باقی نگذاشتھ اند

ت خود بر عالمیان مبذول داشتم و شبنمی از ژرف دریای رحم": میفرمایند پس صد جلد کتابی کھ از )61کلمات مکنونھ فارسی، بند (." احدی را مقبل نیافتم

شبنمی از ژرف "کلک آن مظلوم عالم برای ساختار دنیای نو نوشتھ شده .میشودمحسوب دانش آن حضرت " دریای

Page 110: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

102

نظم بدیع جھانی تأملی در باره کیفیت

چند مطلب خواھیم می بھ نظام آتی کھ گستره ای جھانی خواھد داشت در رابطھ

نخست آنکھ نظامی کھ آئین بھائی پرچمدار آنست. قرار دھیمأملرا مورد ت عرض کنیم کھ اخیرا برخی را این جملھ معترضھ.است" نظم بدیع جھانی"

انی است این فقط عنوبرند میسیاستمداران اصطالح نظم جدید جھانی را بکاربی روح و ماھیت بدین معنی کھ آنان پاسداران و گردانندگان نظامات فرسوده

تغییر درونی و بنیانی نظامات گذشتھ عنوان در آن صورت بدون . گذشتھ ھستندنظامات گذشتھ را توان نمی. دندار محتوائی وکردن نظم جدید جھانی مفھوم

کھ آئین بھائی " بدیع جھانینظم" . نظم جدید جھانی خواند،بدون تغییرعظیمپرچمدار آنست داللت بر تغییری کلی و بنیانی در کل ساختار نظامات دنیای

. بیانگر دو کیفیت جدید است" نظم بدیع جھانی " ھمین عنوان.کنونی دارداست یعنی با ھیچیک از نظامات سیاسی ھمانند نیست و " بدیع"نخست آنکھ

در تاریخ نظم جھانی تاکنون ما.است" جھانی " دوم آنکھ وکامال جدید استبدیع بودن این نظام تشریح کیفیت و ماھیت آن را مشکل . نظامات دنیا نداشتھ ایم

میتواند ھیچ اندیشمند فرھیختھ ای در این مرحلھ از تکامل عالم انسانی ن. میکندان یکی از مشکالت در بی. بدست دھد تصویر روشنی از نمای زیبای نظام آتی

چون واژه ھایی . ساختار آن نبودن کلمات مناسب برای تشریح کیفیت آن استکھ ما داریم بیانگر نظامات گذشتھ و موجود است و ھیچیک از این کلمات آن

ولی چون خطوط کلی آن . رسایی را ندارد تا کیفیت نظام آینده را بیان کند ھر چند .ارائھ نمود ،توضیحی ھرچند ھم نا رسا باشدتوان میمشخص است

نظم بدیع جھانی مولود نفحھ رحمانی در دنیای کنونی است و منشا الھی دارد ممکن گفت یک نوع نظام مذھبی بھ گونھ ای کھتوان میولی بھ صراحت

بدین معنی کھ مذھبی بر مذاھب جھان غلبھ کند و . نیست،یمکن ما برداشت است زیرا جلوه این نظم بدیع جھانی .رما گرددآنھا را تحت سلطھ خود آورد و حکمف

کھ زیر بنای مدنیت جدید معنوی است مرحلھ بلوغ عقالنی و روحانی عالم ممکن . و ملی دنیای کنونی است، نژادیبشری مافوق اختالفات مذھبی، سیاسی

است برای برخی با مکانیسم ذھنی کنونی درک و تصور آن مشکل باشد کھ منشا الھی داشتھ باشد ولی یک نوع نظام مذھبی ید آید کھ کھ نظمی پددریابند

گفت این نظم توان می آشنا ھستیمھانآ با مفاھیمی کھ درحال حاضر با .نباشدحلھ بلوغ عالم با مر است کھ فراسوی دمکراسیبدیع جھانی یک نوع نظام مدنی

رقابت باید در نظر داشت کھ در دنیای آینده . است ھمعنان وھمطرازانسانی زیرا وجود نخواھد داشت، کھ در حال حاضروجود دارد و ملیھای مذھبی

و دیوارھائی رسد می بمرحلھ بلوغ و نیزاز نظر روحانی آدمی از نظر عقالنی

Page 111: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

103

اختالف و دوئیت ایجاد جدائی افکنده وت بین ابناء انسانیلکھ بھ نام مذھب و م . فرو خواھد ریخت،کرده

حضرت بھاء اهللا دیوار بین مؤمن وغیر مؤمن و خدا پرست و دنیا پرست را در

گفت کھ حضرت بھاءاهللا ایجاد توان میبطور کلی. ساختار دنیای آینده برداشتندقاق و اختالف در جامعھ بشری بھ نام مذھب، سیاست وملیت را ھر نوع انش

مردود شمردند و یگانگی و ھمکاری و ھمفکری را تشویق کردند و گوناگونی اندیشھ ھا و آرمان ھا و برداشت ھا را مانع اتحاد دنیا ندانستند بلکھ موجب علویت عالم انسانی در یک فضای وحدت در کثرت نظام جھانی آتی قلمداد

حضرت عبدالبھاء بصراحت فرمود کھ بھاء اهللا تقسیم مردمان بھ دو . کردندگروه مؤمنان و کافران، شجره پاک و ناپاک و اھل نفی و اثبات را از میان برداشت و تا آنجا پیش رفت کھ دوست داشتن ھمھ ابناء انسان را مقدم بر نفس

بدانید ": خار دانستخود از فضیلت شمرد و دوست داشتن ھمھ عالم را مایھ افتبیان دو شجره طیبھ و خبیثھ نفي و اثبات دریكھ در ایام ظھور مظاھر قبل حت

و فرمود اي اھل عالم ھمھ مذكور اما حضرت بھاءاهللا اینھا را برداشتباریكدارید و برگ یك شاخسا ر لیس الفضل لحبکم انفسكم بل لحب ابناءجنسكم

برتری برای شما آن (یعنی ."یحب العالم لیس الفخر لمن یحب الوطن بل لمن نیست کھ نفس خود را دوست بدارید بلکھ در آنست کھ ابناء جنس خود را دوست بدارید و این افتخاری نیست کھ شخص وطن خود را دوست بدارد بلکھ افتخار در

)176- 175بدایع آالثار، جلد دوم، صص ( .)آنست کھ عالم را دوست بداردبھاء اهللا در سیر و سلوک عرفانی بین اھل عرفان و غیرعرفان ھمچنین حضرت

ھمھ ابناء انسانی را در سراسر کره ارض بھ کسب کماالت . مرزی نیاوردندپس ھمھ در سبیل درک . معنوی وطی مدارج عرفانی تجھیز و ترغیب فرمودند

و کسب کماالت حقایق درونی این عالم ھستی واسرار خفی عوالم روحانی ھای مختلف و مراحل متعدد قرار دررتبھ سالک خواھند بود، منتھی معنوی

. میگیرند

اگر کسی سیری در آثار حضرت بھاءاهللا بنماید نکتھ ای کھ بر او مکشوف یشان خطاب بھ اھل عالم بدون ھیچ تمایزی بین آثار اترمیگردد آنست کھ بیش

صدھا از این گونھ آثار را ذکرکرد کھ در توان می.بھائیان و غیر بھائیان استکھ کنیم میفقط برای نمونھ، یک بیان ایشان را نقل . حوصلھ این رسالھ نیست

ح حدا بر اصالامید ھست کھ علما و امرای ارض مت" :خطاب بھ عموم استتدبیر، ھیکل عالم را بدریاقکاملر و مشورت و بعد از تفک. قیام نمایندعالم

".ت مزین دارندکھ حال مریض مشاھده میشود شفابخشند و بطراز صح بھائیانمخصوصرت بھاء اهللا تعداد معدودی از آثار حض)21 ، صدریای دانش(

اهللا کسانی در این نوع بیانات، حضرت بھاء . استو برای رھنمود خاص آنان

Page 112: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

104

کند کھ از جمیع را کھ بھ حقانیت رسالت ایشان عرفان و ایمان دارند ھدایت میآلودگی ھا پاک شوند و قلب خود را تطھیر نمایند و ارتقاء معنوی پیدا کنند و بھ صفات روحانی متصف شوند وبھ اخالق ملکوتی مزین گردند و چون چراغی

امل پیام آسمانی گردند و نور الھی را در روشن شوند تا لیاقت آن را بیابند کھ ح .این جھان ظلمانی منتشر نمایند

ی است کھ ھائظھور بھاء اهللا قوه محرکھ و نیروی پیش برنده برای تحقق آرمان

حترام طی پیش بینی انبیاء و آرزوی عرفا و خواست و کوشش اندیشمندان ذی اکیفیت نظم جھانی دنیای آتی توانیم میوقتی . قرون و اعصار فراوان بوده است

رقابت ، تعصبات مذھبی، انحطاط معنوی،افکار کنونی جورا درک کنیم کھ ازدر این برھھ از زمان . مذھبی و سیاسی عصر حاضر فراتررویمو ملی ھای ، تصویری کامل بدست دادبدرستی از ماھیت و کیفیت ساختار آنتوان نمی

ولی طرح کلی و خطوط اصلی آن را تعالیم و آموزه ھای بھائی مشخص کرده منتھی باید توجھ داشت کھ نظم بدیع جھانی کھ آئین بھائی پرچمدار آنست .است

و آیات منزلھ از کلماتدریک حالت ارگانیک دارد، بدین معنی کھ بذرھای آن وآثارعبدالبھاء و شوقی ربانی در حد ادراک اردوجود د بھاء اهللا قلم حضرت

. مینماید تشریح و تبیین تا حدودیابناء زمان کیفیت درونی و ماھیت ذاتی آن رااین بذرھا مقدر است بصورت درختی تنومند در آید و برگ و شکوفھ نماید و

ست ھا نیایدهاین نظم مجموعھ ای از . گل و میوه دھد و بر دنیا سایھ گسترگردداز اینرو . بلکھ مولود یک ظھور الھی و نفخھ رحمانی و صنع صمدانی است

دارای قوای درونی است کھ با استعداد زمان قابلیات مکنون خودرا بھ منصھ این نظم جھانی در مرحلھ جنینی است و اکنون در . رساند میظھور و بروز

بالمآل از میان کھ کمون تشنجات و تالطمات دنیای کنونی در حال رشد است آشفتگی ھا و فروریزی نظامات فرسوده سیاسی و مذھبی جھان سر بر خواھد افراخت وعرض جمال خواھد نمود و قابلیت خود را برای ساختن دنیای نو بر

. خواھد ساخت و عیانھمھ مشھود

. نیست،شناسیم شناختیم و می مشابھ ھیچیک از نظاماتی کھ میاین نظم بدیعش را نظیر نمی تواناست کھ در تاریخ نظامات بشرییک نوع نظم جھان آر

در قالب ھیچیک از تعریف ھایی کھ از یک توان نمی از اینرو آن را .یافتمات یا افکار محدود و این نظام زائیده توھ. نجاند، گارائھ کردشود می نظام

ھا و ضعف ھا و صمحصور بشری نیست بلکھ یک عطیھ الھی است کھ از نق تشریحی ، از اینرو از ھر توصیف ومحدودیت ھای فکر آدمی باال تر است

و تا حدی کھ عقل ما ،آوریم ازآن را بھ تصور شمائیمیتوانیم فقط . بیرون استیک وجھ خاص و بی . آن را دارد کیفیت کلی آن را تا حدودی بفھمیمیاری درک

آن است کھ حالت ارگانیک دارد یعنیھمان گونھ کھ بیان شدنظیر این نظام

Page 113: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

105

و قابلیات مکنون خودرا گستراند می پر و بال ،شود می شکوفا رویش مییابد،حالت ارگانیک این نظم بدیع جھانی کھھمین نکتھ .رساند میبھ منصھ ظھور

حاکی ازگردد می دارد و قابلیات عظیم دارد کھ بتدریج مکشوف و متجلی شتھ چنین کیفیتی را با خود داتواند می آنست کھ یک نظم بدیع الھی است کھ

کھ یکباره داشتھ باشدابعاد و الیھ ھای متعدد تواند می کالم الھی تنھا چون.باشد کالم متفکران و فیلسوفان است کھ آنچھ را ن امتیازی برآ و،معلوم نگردد

ادعا کند کھ تواند میپس در این صورت ھیچ اندیشمندی ن. ھمان است،میگویند یک دانھ درخت را درزیرا اگر کسی بتواند . ھمھ قابلیات مکنون را دیده است

،خواھد می ژرف یببیند و برگ و شکوفھ و ثمره آن را مشاھده نماید بینش و البتھ این از محاالت .ھمان بینشی کھ در آفرینش آن دخیل بوده استھمانند

جھانی نظماین مایھ درون ژرفکامل است و خود بخود مارا بھ عدم درکھر چند این نظم از تراوشات روح مظھر الھی در این مقطع . میگرداندمعترف

ھکید گردد ک، ولی باید تأدر تاریخ تکامل حیات بشری بر این کره خاکی استآن را یک نوع توان میاگر قرار باشد یک تعریف کلی از کیفیت آن بنماییم

خاکیدستھ جمعی در کره در مرحلھ بلوغ حیات نظام مدنی فرا سوی دمکراسی . دانست

: وشت نائیھب جھانیخطاب بھ جامعھ ربانی شوقیدی، میال1934در سال

ای کھ عقول بشری در ادوار فرید الھی با نظامات متنوعھاس این نظم قی"... . خویش ایجاد کرده است کامال خطاستتمختلفھ تاریخیھ برای اداره مؤسسا

ت ایست کھ شریع نظم بدیع عینا ھمان مدنیت الھیھ چون در نظر آریم کھ اینای را ارض مستقر سازد، البتھ چنین مقایسھ غرای حضرت بھآءاللھ باید در

مختلفھ و دائم التغییر بشری چھ در گذشتھ و ھیچیک از انظمھ. جائز نشماریم ای کھ بوسیلھ آن بتوان مشخصھ چھ در حال چھ شرقی و چھ غربی عالئم

....ارائھ نمیدھند داستحکام اساس و قدرت فضائل مکنونھ در آنھا را سنجیھر چند این نظم اداری نو ظھور دارای مزایا و عناصریست کھ در سھ حکومت

از "نیز موجود و لیکن بھیچوجھ مطابق ھیچیک از آن حکومات نبوده عرفیکھ ای را حقایق سلیمھ...." آنان عاری و مبراست اصلیھ و فطریھ عیوب

ر موجود است بھ یکدیگر التیام و ارتباط مذکو بدون شک در ھر یک از انظمھبدون آنکھ حقایق خدادادی را کھ آن نظم جھان آرا مبتنی بر آنست ضایع میدھد

و این امریست کھ ھرگز انظمھ فانیھ بشری بھ اجرای آن موفق و مھمل سازد .نگشتھ است

االتساع ای کھ بھ وجھ اتم از مؤسسات اصلیھ این نظم اعظم دائم قوه حیاتیھ"

الھی ظاھر میشود ، موانعی را کھ شھامت و عزم راسخ بانیان نظم اداری بر اند ، شعلھ فروزان انجذاب کھ بکمال شدت در قلوب مبلغین سیار آن فائق آمده

Page 114: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

106

انقطاعی کھ مؤسسین نظم بدیع میپیمایند، مشتعل است، مدارج جانفشانی و پاکی عمل و و امید واثق و روح نشاط انگیز و آسایش خاطر و وسعت نظر

یگانگی خلل ناپذیری کھ از مدافعین دلیرش بھ ظھور و انضباط کامل و تعاضد روح نباضش در جذب عناصر مختلفھ و تطھیر میرسد ، توانائی و لیاقتی کھ

قالب خود نشان داده است ، کل آیات بات و امتزاجشان درآنھا از انواع تعصعالم ھرگز نمیتواند آنرا انکار قدرتی است کھ جامعھ مأیوس و متزلزل کنونی

. نماید

بھ ھیکل امر حضرت بھآءاللھ حال ظھورات باھره روح قدسی الھی را کھ"با الم و فغان و خود خواھی و جھالت و تعصب و مرارت بخشد نفحھ حیات می

خوف و ھراس .و پر آشوب قیاس نمائید رنجوریایو نفاق و شرارت دنو بی بصر را عقیم قائدین عالم را معذب ساختھ و اقدامات سیاسیون حیرت زده

الم با یکدیگر در نھایت ضغینھ و عدوان و از ھم ملل ع. و بال اثر گذاشتھ استایمان اساس تمدن فی الحقیقھ ھرج و مرج و فساد و عدم. خائف و ھراسان

آیا این فساد مستمر کھ .متزعزع عالم را بھ صوب فنا و نیستی سوق میدھدمیکند با ارتفاع ید خفیا در جمیع شعب و شئون افکار و اعمال بشری رخنھ

اخیر کھ رت بھآءاللھ قرین نیست؟ آیا حوادث خطیره بیست سالقدرت حض سبب انقالبات اقالیم ارض گشتھ در حالیکھ سکرات موت تمدنی را اعالممینماید کھ در شرف تالشی و اضمحالل است داللت بر درد زه نظم بدیعی ندارد

...د؟ ھای عالم مستقر خواھد ش سفینھ نجات بشری است و ناگزیر بر خرابھ کھدر قاره اروپ مطابقا لما ھا و امپراطوریھای پر شوکت و احتشام سقوط سلطنت

عالئم نزول ....)مطابق آنچھ کھ از قلم بھاءاهللا صادر شد (صدر من القلم االبھیبالی ناگھانی کھ از جمیع جھات اساس تمدن کنونی را تھدید مینماید بنحوی

و ھر قدر . را بھ خاطر میآورد حیرت بخش سقوط امپراطوری روم غربیآن مضامین مکنونھ این نظم دائم االتساع الھی مکشوفتر گردد و شاخ و برگ ....کره ارض را بیشتر فرا گیرد ، بر شدت و وسعت این انقالب خواھد افزود

مادام کھ این نظم ھنوز در مرحلھ طفولیت است زنھار کھ نفسی در ادراک. و یا از اھمیتش بکاھد یا مقصدش را دگرگون جلوه دھد کیفیتش بھ خطا رود

ای کھ این نظم اداری بر آن استوار است مشیت ثابتھ الھیھ برای عالم صخره القاء روشی کھ بکار میرود و موازینی را کھ.. ..انسانی در عصر حاضر است و نھ بھ سازد و نھ بھ غرب ، نھ بھ یھود یل مي مینماید آنرا نھ بھ شرق متما

غیرآن ، نھ بھ فقیر و نھ بھ غنی ، نھ بھ سفید و نھ بھ سیاه ، شعارش وحدت )96-86 صص دور بھائی، ()ترجمھ( ". عمومیعلمش صلح عالم انسانی،

Page 115: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

107

. نمائیم مینقل کردیم، تأملی ربانیشوقی از توقیع کھ در مورد چند نکتھ تشریح برخی از در ازاینرو،ائیان استنخست انکھ این توقیع خطاب بھ بھ

فرید الھی با نظامات قیاس این نظم " بدیع جھانی وخصائص این نظم تای کھ عقول بشری در ادوار مختلفھء تاریخیھ برای اداره مؤسسا متنوعھ

زیرا مخاطبان این توقیع گوید میبا لحنی قاطع سخن " خویش ایجاد کرده استنقش خالق بھاءاهللا و جاللت مقام آن مظھر کبریا و بھ حقانیت رسالت حضرت

آن منجی عالم انسانی در تغییر بنیانی نظامات دنیوی و شکوفایی مدنیت جدید این نظم بدیع نمیتوان و دلیل آنکھ چرا . جھانی عرفان و ایمان و اطمینان دارند

آنست جھانی را با ھیچیک از نظاماتی کھ عقول بشری تأسیس نموده مقایسھ کردمختلفھ و دائم التغییر بشری چھ در گذشتھ و چھ در حال ھیچیک از انظمھ" کھ

ای کھ بوسیلھ آن بتوان استحکام اساس مشخصھ چھ شرقی و چھ غربی عالئم نظامات گذشتھ و ."ارائھ نمیدھند ،و قدرت فضائل مکنونھ در آنھا را سنجید

ھستند آن پایھ و مایھ را حال براساسی کھ بنیان یافتند و خصائصی کھ داراندارند کھ با موازین آنھا بتوان خصائص و فضائل نظمی را سنجید کھ از ھر

آن بنیانگذار مدنیت جدید و بر اساس تعالیم و آموزه ھا و اصول نظر جدید استذھن آدمی کھ محاط بھ شرایط زمان و متأثر از . گذاری شده استمعنوی پایھ

میتواند سیاسی وقت است و محدودیت ذاتی کھ دارد نو خانوادگی، اجتمائی وجازاینروست کھ شوقی ربانی . نظمی را بنیان نھد کھ ھیچ نقصی نداشتھ باشد

کھ این نظم بدیع کھ از تراوشات ذھن مظھر الھی است کھ محیط بر مینویسد اصلیھ و از عیوب، بھیچوجھ مطابق ھیچیک از آن حکومات نبوده" عالم است

." آنان عاری و مبراستفطریھ یک تفاوت مھم و چشمگیر کھ این نظم بدیع جھانی با ھمھ نظامات دنیای کنونی

درست بر عکس . دارد آنست کھ ھمھ نظامات موجود در حال فروریزی ھستند و مآال از میان تشنجات و آنھا، این نظم بدیع در حال رشد و شکوفائی است

اگر کسی . سر بر خواھد افراختآشفتگی ھای نظامات در حال فروریزیبخواھد بداند کھ در دنیای امروز چھ آشفتگی، چھ درگیری و چھ فروریزی . وجود دارد کافی است اخبار رسانھ ھای گروھی را بخواند و بشنود و ببیند

بھ و نگرانیبا حیرت و پریشانیرھبران مذھبی درحالیکھ سیاستمداران و و خود را در حل مشکالت دنیا عاجز کنند میآشفتگی ھا و فروریزی ھا نگاه

ولی بھائیان با شوق و شور فراوان و با فداکاری و از خود گذشتگی بھ بینند می چھ آن را آخرین ،شب و روز مشغول ھستند بنای اسکلت بنیانی نظم بدیع جھانی

نکتھ . دانند میای ورشکستھ و سفینھ نجات در دریای پر تالطم أ و پناه دنیملج مورد توجھ و تأمل اھل معرفت قرار گیرد آنست اوار استمھم دیگری کھ سز

و آن را متمایز از نظاماتی گیرد میکھ این نظم بدیع از نفحھ رحمانی نشأ ت ند است ازاینرو از نیروئی بھره م. میسازد کھ مولود افکار محدود بشری است

Page 116: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

108

و با ھمھ سرکوبی ھائی کھ صورت . سازد کھ آن را بر جمیع موانع فائق میآن را از بانیان دلیر تواند میگرفتھ و مخالفت ھائی کھ شده و خواھد شد ن

د شد کھ بر روی نبدین معنی کھ بالمآل موفق خواھ. پیروزی نھائی باز دارد کاخ مجلل نظم جدید ھان جخرابھ ھای نظامات فرسوده و فروریختھخرابی ھا و

شوقی ربانی بر این باور است کھ . دنشکوه مندی مرتفع سازجھانی را با نھایت است داریک قوه حیاتی و نیروی ذاتی برخوراین آئین پرچمدار نظم نوین از

و بھ " عالم ھرگز نمیتواند آنرا انکار نماید کھ جامعھ مأیوس و متزلزل کنونی"پردازد کھ برای تأسیس نظم بدیع قد ھ زنانی میتحسین راد مردان و خجست

ؤسسات اصلیھ این نظم اعظم ای کھ بھ وجھ اتم از م قوه حیاتیھ: "برافراشتھ اندت و عزم راسخ بانیان االتساع الھی ظاھر میشود ، موانعی را کھ شھامئم دا

قلوب اند ، شعلھ فروزان انجذاب کھ بکمال شدت در آن فائق آمدهنظم اداری مشتعل است، مدارج جانفشانی و انقطاعی کھ مؤسسین نظم بدیع مبلغین سیار

و امید واثق و روح نشاط انگیز و آسایش خاطر و پیمایند، وسعت نظر میپاکی عمل و انضباط کامل و تعاضد ویگانگی خلل ناپذیری کھ از مدافعین

ضش در جذب عناصر روح نبا رسد ، توانائی و لیاقتی کھ دلیرش بھ ظھور ميمختلفھ و تطھیر آنھا از انواع تعصبات و امتزاجشان درقالب خود نشان داده

عالم ھرگز است ، کل آیات قدرتی است کھ جامعھ مأیوس و متزلزل کنونی " .نمیتواند آنرا انکار نماید

را عرض کنیم کھ اگردر طول تاریخ در عالم مسیحیت و باید این جملھ معترضھ دنیای اسالم سازمان ھائی برای اداره امور یا حکومت ھائی برای حکمرانی بر

بدین معنی کھ در گفتار . جمھور پدید آمدند ھیچکدام مبنای الھی نداشتندپس . پیش بینی نشده بوداداره امور برای نھاد ھائیبنیاگذاران این دو دین

علت نبود کھ حکومت ھای مختلف اسالمی و دستگاه سلطھ و حکمرانی پاپ بی. از لغزش، خودکامگی، ستمگری، انحراف از اصول معنوی مصون نماندند

. بدان پرداختند،خواستند آنچھ خود می، پسچون خود این سیستم ھا را ساختند

سالم جوامع بشری باید در نظر داشت نظم نوینی کھ رب العالمین برای رشد دستھ جمعی بھ عالم انسانی ارزانی کرده عطیھ الھی و بروز قابلیات فردی و

تازی بشررا از ظلم ھا، یکھ. است کھ در تاریخ نظامات مدنی دنیا سابقھ ندارد قدرت طلبی ھا، رقابت ھا و جنایت ھای طوالنی نظامات حکومتگران ھا،

و تحقق آرمان ھای انساندوستی و حفظ جوھرآن تعالیم معنوی . دھد مینجات آنچھ کھ ما در حال حاضر از نھاد ھای .اتحاد جھانی و ھمآھنگی سیاسی است

فقط خطوط کلی آنھارا کنیم می جھانی صحبت بین المللی این نظم جدیدملی وشکل نھایی و شکوفایی آتی و جلوه خیره کننده توانیم می و ننمائیم میترسیم

آنچھ کھ ما در مورد بیت العدل ، برای نمونھ.کامل تصویر نمائیمآنھارا بطور دانیم در حد و میخوانیم میاعظم و وظائف و کار کرد آن در حال حاضر

Page 117: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

109

ولی وقتی این نظام از حالت تشکیالت بھائی . درک زمانھ و روند جامعھ استو مسئولیت فراتر رود و بصورت نظم نوین جھانی تبلور یابد قھرا نحوه کار

و بسیاری از اموری کھ در حال حاضر یابد میھای بیت العدل اعظم تغییراتی بھ نھاد ھای ملی و بین المللی واگذار کند میبیت العدل اعظم بدان رسیدگی

پس ھنوز زود است کھ بتوانیم در مورد شکوھمندی نظام آتی اظھار . میشودشوقی . یانی در نظامات دنیا نشان دھیم نظر کنیم و اھمیت آن را در تغییر بن

ربانی در مورد نظم نوین جھانی کھ فراتر از تصور اندیشمندان درعصر ادعای احاطھ ": کھ در خور تفکر استدارد میحاضر است نکتھ ای را بیان

بر کلیھ مفاھیم نظم فخیم بھاءاهللا برای وحدت عالم انسانی یا درک اھمیت آن زمان حتی از جانب پیروان ثابت قدم امرش حرکتی متھورانھ در این برھھ از

و کوشش در تصور ھمھ امکانات و تصرفاتش و احصاء میشود محسوب برکات آینده اش یا تصویر شکوه و جالل مقدر آن حتی در این مرحلھ پیشرفتھ

ھدف نظم ()ترجمھ( ."رود در تکامل حیات انسان اقدامی عجوالنھ بشمار می )12نی، ص بدیع جھا

مطرح گردد کھ چگونھ آئین بھائی با وجود ممکن است این سؤال برای بسیاری

سرکوبی ھا، ظلم ھا، محرومیت ھا، قتل و ضرب و زندان توانستھ دوام یابد و این سؤال برای جناب . حیرت انگیز نمایدعالوه بر آن در پھنھ گیتی گسترشی

چگونھ آئین نیز مطرح بود و اظھار شگفتی نمود کھ تاریخنویسآدمیتفریدون چون شناختی از این . بھائی با وجود این ھمھ سرکوبی و قتل و کشتار دوام یافتھ

ولی. ظھور الھی نداشت اظھار نمود کھ احتماال سیاست انگلیس پشتیبان آنست کھ در این انتساب آورده بود از نظر تاریخی درست نبود و باعث خجلت دلیلی

حرف خود را پس گرفت ولی مستمسکی برای مخالفان بی او گردید ازاینرو البتھ اگر جناب آدمیت منصفانھ و محققانھ در مورد این ظھور . وجدان گردید

این آئین ریشھ کھ میرسید آئین یزدانی مطالعھ می فرمود بدین نتیجھصمدانی و ھر چند مخالفان سعی .لوی دارد نھ در سیاست ھای کثیف امروزیدر عالم ع

و افترا گویی اذھان عموم را مخدوش و دارند با تھمت سازی و دروغ پراکنیمسموم نمایند و حقانیت این ظھور را انکار کنند ولی باید بدانند کھ قلم ھمیشھ در

حقیقت معلوم خواھد گردید و این دروغگویان دست دشمن نخواھد بود و باالخره . در پیشگاه تاریخ محکوم خواھند شد

روح قدسی " کھ کند می بدین نکتھ اشاره ی کھ نقل شدشوقی ربانی در توقیع

." بخشد حضرت بھآءاللھ نفحھء حیات می)آئین ( کھ بھ ھیکل امر"است " الھیدر میان تشنجات و ھ چرا آئین بھاءاهللا کگردد میمعلوم مکتومسرپس این ھای دنیای سیاست زده و فروافتاده و با وجود دسیسھ ھا و مخالفت ھا آشفتگی

با شور وظلم ھا و محرومیت ھا توانستھ اصالت و قوت ذاتی خود را حفظ کند و

Page 118: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

110

و شوق و انرژی روزافزون بسوی ھدف متعالی در جھت استقرار نظم بدیع پرنشاط ،ر دنبالھ آن شوقی ربانی عالم پر شور و ھیجاند. جھانی پیش رود

با الم و فغان و خود خواھی و جھالت و " اتحاد بھائی را ، با ھمدلی وانضباطومینماید مقایسھ " و پر آشوبیای رنجور تعصب و مرارت و نفاق و شرارت دن

ئدین عالم را معذب ساختھ و خوف و ھراس قا ":گوید می تا بحدی کھ " .و بی بصر را عقیم و بال اثر گذاشتھ است اقدامات سیاسیون حیرت زده

مردم پر بغض و کینھ دانستند کھ سیاسیون بی بصر و شوقی ربانی بھ نیکی میدچار فاجعھ ای غم افزا خواھد و بدبینی و انتقام جویی پر شرر بالخره اروپا را

ھایت ضغینھ و عدوان و از ھم ملل عالم با یکدیگر در ن" :نویسد میچھ . نمودایمان اساس تمدن فی الحقیقھ ھرج و مرج و فساد و عدم. خائف و ھراسان

ھمانگونھ کھ شوقی ".متزعزع عالم را بھ صوب فنا و نیستی سوق میدھدپیش بینی کرده " ھدف نظم بدیع جھانی"ع توقی میالدی در1931سال ربانی در

جانی و ضایعات مالی و ناراحتی روانی و جنگ جھانی دوم با ھمھ تلفاتبودند .نابودی و خرابی بوقوع پیوست

نھ را زمیتواند می نظم بدیع جھانی بھ گونھ ایست کھ ھمانگونھ کھ گفتھ شد

. اد عقالنی و روحانی ابناء انسانی فراھم آوردبرای رویش و پرورش استعدبدین معنی . سیس نظامی بر اساس وحدت در کثرت استأتعالیم بھائی در صدد ت

مورد وگردد میکھ ھرفکر و ایده اگر سازنده و برازنده باشد از آن استفاده ر ھا نھ تنھا مضر نیست بلکھ نظ و گوناگونی ایده ھا .گیرد میاستقبال قرار

بسیار مفید است و بر غنای فرھنگی و باروری سیاسی و تعالی فکری بارقھ حقیقت شعاع ساطع از تصادم " نویسد می چنانچھ عبدالبھاء .افزاید می

قد علم تواند می ساختار نظام آینده بھ گونھ ایست کھ ھر گروھی ن ."افکاراست بھر وسیلھ ای متوسل شود و گاهکومت کند و برای رسیدن بھ قدرت و ح

اشکال در تالش برای کسب قدرت و .ارتکاب بھ جنایات را از مقتضیات بداندرمان ھای آرسیدن بھ حکومت است کھ فاجعھ آفرین است واال داشتن آراء و

. گوناگون باعث اعتالء فکری، غناء فرھنگی و علویت عالم انسانی استیک اختالف سبب انھدام است و . تالف بدو قسم استاخ": نویسد میعبدالبھاء

و .محو نمایندآن نظیر اختالف ملل متنازعھ و شعوب متبارزه کھ یکدیگر را اما اختالف دیگر کھ عبارت از تنوع است آن عین کمالست و . این مذموم است

)116 ص، جلد سوم،مکاتیب عبدالبھاء( ".سبب ظھور موھبت الھی دیگر ایده ھا و .پس جو کلی دنیای آینده با دنیای امروز تفاوتی چشمگیر دارد

در مقابل ھم قرار ویابند نظر ھا و افکار و آراء با یکدیگر اصطکاک نمی بھ ھر یک بلکھ،پردازند و بھ زور آزمایی و غلبھ بر یکدیگر نمی گیرند نمی

Page 119: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

111

. کند می رشد سیاسی و بھبود وضع اقتصادی و اجتماعی کمک سھم خود در

و یک سونگری الزم می نمود تا از استبداد رابا جلوه دمکراسی وجود احزابولی در دنیای . افکار و آرمان مردم در کانال حزبی شکل گیرد،جلو گیری شود

کھ ، نھ جدلگیرد یم صورت با روش مشورت ملیآینده مذاکرات درمجالسبیانی از . باشد و در مقابل ھم قرار گیرند وجود داشتھحزب موافق و مخالف

کھ داللت بر آن دارد کھ نظام دنیای آتی کھ آئین کنیم میشوقی ربانی را نقل بھائی پرچمدار آن است یک نظام مدنی فراسوی اختالفات مذھبی و

شوقی ربانی درباره . و ملی استخوردھای احزاب سیاسی و تعصبات نژادی بر و ادیان و طبقات بطور کامل ھانژاد در آن تمامی ملل و ":نویسد می نظام آتی

و برای ھمیشھ متحد گردند و خود مختاری ممالک اعضای آن و ھمچنین ."زادی شخصی وابتکارات فردی منجزا محفوظ ماندآ

سیاسیھایی حضرت بھاء اهللا اساسی را بنیان گذاشتند کھ نبرد ایدئولوژ

مغتنم و ھرنوع بارقھ فکربکر. پایان یابد عقیدتی ھایتئولوژی برخوردو برخوردھای مذھبی . و ھر انکشاف روحانی بررشد معنوی بیفزاید،شمرده شود

ت عدم رشد روحانی و بلوغ فکری و نبرد ھای ایدئو لوژی ھا ی سیاسی بعلچون آدمی بھ بلوغ روحانی و عقالنی واصل گردد و بھ مرحلھ ای . بوده است

باال تر ارتقا یابد و بھ دنیای دیگر گام گذارد گوناگونی اندیشھ ھا و راه حل ھا مشکل آفرین نیست و با فاجعھ قرین نخواھند بود، بلکھ نمودار رشد روحانی و

تفاوت در اندیشھ نمودار آن .زیرا تفاوت با تضاد یکی نیست. استبلوغ سیاسی است کھ ھر یک بھ جنبھ ای نگریستھ و نمایی را دیده و چون جمع گردد حقیقت

استقبال کرد ھا باید از گوناگونی اندیشھ پس.کلی بھتر نمودار شود .ورھنمودھای مختلف را راه گشا یافت

کنونی یھر چند آئین بھائی خواستار تغییر بنیانی در کل ساختار نظامات دنیا

آن ھا را ارتقا دھد و خواھد می در صدد ھدم بنیان آن ھا نیست بلکھ است ولی یک حالت عبارتی دیگربھ . شد و بھ مرحلھ ای باالتر سوق دھدختحول ب

آئین بھائی نھ تنھا قصد " :نویسد میشوقی ربانی . ی دارد نھ تعارضیتکاملبنیانش را میخواھد ندارد کھ اساس اجتماع موجود را متالشی سازد بلکھ

سسات آن را متناسب و موافق با احتیاجات دنیایی دائم ؤوسعت بخشد و معارض ندارد و بھ تضعیف ھیچ با ھیچ پیوندی ت. التغیر دوباره شکل دھد

و در عین حال، )24ھد ف نظم بدیع جھانی، ص () ترجمھ( ".پردازد تبعیتی نمیآئین بھائی تنگ نظری ھای عقیدتی چھ سیاسی و چھ مذھبی کھ منجر بھ

و مردمان را بھ کند می را رد گردد میتعصبات واپسگرائی وانجماد فکری : نویسد میشوقی ربانی .نماید میوت بلند نظری و استقبال از نوآوری دع

Page 120: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

112

پیام حضرت بھاء اهللا اساسا ھر نوع محدودیت فکری، تنگ نظری و تعصب "سسات دیر پای پیشین معیارھای ؤاگر آمال دیرین و م. میکندرا محکوم

اجتماعی و قواعد مذھبی دیگر مروج منافع عمومی کافھ عالم انسانی نیستند و بگذار بھ طاق نسیان سپرده میکنندکامل را تکافو ناحتیاجات بشریت دائم الت

چرا در دنیائی کھ تابع قانون لن یتغیر تبدیل . شوند و متروک و فراموش گردندسسھ بشری را بالمآل ؤاست این عقاید و قواعد باید از این زوال کھ ھر م

زیرا معیار ھای قانون و تئوریھای سیاسی و . مستثنی گرددمیشود شامل ی صرفا بمنظور حفظ منافع عالم انسانی تنظیم و تدوین گشتھ است، نھ اقتصاد

."آنکھ عالم بشریت برای حفظ اصالت آئین و اصولی خاص قربانی گردد )25-26-ص صھد ف نظم بدیع جھانی، ()ترجمھ(

کھ آئین ان آدمیفرزندوحدت عالم انسانی و اتحاد جوامع بشری و یگانگی

بعنوان جھان وطنی مورد ناآگاھیبھائی مروج آنست را برخی بعلت نادانی یا .تعارض با میھن دوستی معرفی نموده اند درسوء تعبیر قرار داده اند و آن را

کھ وحدت عالم انسانی نماید میشوقی ربانی با بیانی رسا و زبانی گویا روشن قصد ندارد شعلھ "آئین بھائی :نویسد میھ طن دوستی ندارد، چرضی با واتع

میھن پرستی راستین و خرد مندانھ را در دلھای نفوس خاموش سازد یا نظام افراطی ضرورت دارد از میان استقالل ملی را کھ برای مفاسد و معایب تمرکز

طرز فکر و عادت کھ ، سنت، زبان، تاریخ، آب و ھوا، تفاوت در نژاد. بر داردودرصدد محو و نابودی میگیرد عالم را گونھ گون ساختھ نادیده نملل و نحل

منادی وفاداری وسیع تر و آمالی گستر ده تر از آنچھ تاکنون . میآیدآنھا بر ن تاکید برآن دارد کھ منافع و انگیزه ھای ،نسل بشر را الھام بخشیده میباشد

و تمرکز افراطی را از یک س. ملی باید تابع احتیاجات مبرم جھانی متحد شود و از سوی دیگرھر نوع تالش برای یک میشمارد در نظام جھانی مردود

)24ھدف نظم بدیع جھانی، ص ( )ترجمھ(."میکندنواختی و ھما نندی را رد

آئین بھائی وحدت در ھمچنانکھ حضرت عبدالبھاء خود توضیح فرموده شعار مالحظھ نمائید گلھای حدائق ھر چند مختلف النوع و متفاوت " :کثرت است

اللون و مختلف الصور واالشکالند ولی چون از یک آب نوشند و از یک باد نما نمایند و از حرارت و ضیا یک شمس پرورش نمایند، آن تنوع و نشو و

ای را گلھا و اگر حدیقھ... گردداختالف سبب ازدیاد جلوه و رونق یکدیگر ریاحین و شکوفھ و ثمار واوراق و اغصان و اشجار از یک نوع و یک لون و

وجھ لطافتی و حالوتی ندارد و لکن چون یک ترکیب و یک ترتیب باشد بھیچاز حیثیت الوان واوراق و ازھار و اثمار گوناگون باشد ھر یکی سبب تزئین

شود و در نھایت لطافت و )زیباباغ (د و حدیقھ انیقھو جلوه سایر الوان گرد

Page 121: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

113

اء و ھمچنین تفاوت و تنوع افکار و اشکال و آر.طراوت و حالوت جلوه نمایدو طبایع و اخالق عالم انسانی چون در ظل قوه واحده و نفوذ کلمھ وحدانیت

الیوم جز .ل و علویت و کمال ظاھر و آشکارشود باشد در نھایت عظمت و جما است عقول و افکار و قلوب و بر حقایق اشیا اهللا کھ محیطةوه کلیھ کلمق

مکاتیب، جلد اول، ( ".ارواح عالم انسانی را در ظل شجره واحده جمع نتواند )319- 318 صص

مطرح گردد کھ روشنفکران این سؤالممکن است برای برخی اندیشمندان و

تفاوت در آراء و افکار یک چیزطبیعی است، و از طرف دیگر مردم دنیا دارای اطمینان داشت توان می در آن صورت چگونھ.طبع و اخالق واحد نیستند

، میآیدبشری کھ آئین بھائی منادی آن بشمار وحدت عالم انسانی و یگانگی ابناء در جواب باید .وردھا و تضادھا و اختالف ھا کشیده نشودتحقق یابد و بھ برخ

کھ با نقشی حیاتی دارد بھائی دوعامل یا دو قوه مھم در آئین جھانیگفتھ شود "تفاوت و تنوع افکار و اشکال و آراء و طبایع و اخالق عالم انسانی" وجود

ورد ھا واز برخدھد میو آن را دوام یابد میبھ تحقق یکپارچگی عالم توفیق نخست آن نیروئی است مافوق قوای انسان ھا و بینشی . میکندجلوگیری

کھ " است"قوه کلیھ کلمة اهللا"و آن ،ھا فراگیرو برتر از افکار محدود آدم میآن توان را بھ کلمةاهللا " حقایق اشیا"احاطھ بر ."محیط بر حقایق اشیا است

سانی را در ظل شجره واحده عقول و افکار و قلوب و ارواح عالم ان"کھ دھد و کند میسلطھ کلمةاهللا نھ تنھا از برخوردھا و تضادھا جلوگیری . نماید" جمع

قلوب و " و نماید می" در ظل شجره واحده جمع" عقول و افکار متفاوت را می زمینھ ای فراھم از آن مھمتر آنکھ،بخشد الفت می" ارواح عالم انسانی را

"افکار و اشکال و آراء و طبایع و اخالق عالم انسانیتفاوت و تنوع " تاآورد ھرچند ".در نھایت عظمت و جمال و علویت و کمال ظاھر و آشکارشود"

موجب ناراحتی و درگیری بوده طبق تجارب دیرینھ تفاوت در افکار و آراءتفاوت آراء و افکار و آتی با رھنمود ھای تعالیم بھائی جھانیاست ولی درنظم

ی کھ آئین و در جو رحمت استعین نھ تنھا موجب زحمت نیست بلکھ نظراتد و درنھایت عظمت و شوجمال و کمال موجب تواند میمیآورد نوین پدید

چنین تواند می عبدالبھاء کھ قوه کلمةاهللا بیاناین . علویت ظاھر و آشکار گردد .دارد وا میتقلیبی پدید آورد حتی دانشوران پیشرو و پیشگام را بھ شگفتی

وحدت عالم انسانی شکل گیرد و دوام یابد و شود میعامل دیگر کھ موجب و دستخوش خود خواھی ھا نگردد، وجود نظامی است کھ آن را قوام گیرد

آئین بھائی فقط ابالغ فکری مطلوب " :نویسد یمشوقی ربانی . بخشد تجسم میسسھ ای پیوستگی جدا نا پذیر دارد کھ آن قابلیت و ؤو عالی نیست بلکھ با م

Page 122: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

114

ارزش و اعتبار آنرا ،لیاقت را داراست تا حقیقت آن را مجسم و مصور سازد و داللت بر تغییر و تبدیلی منظم در .مدلل دارد و نفوذ و تاثیرش را مخلد سازد

آن چنان تغییری کھ تا بھ امروز دنیا رکیب ھیئت اجتماع عصر حاضر داردتجھانی در دنیا پدید چون تغییر و تبدیلی کھ نظم بدیع ".تجربھ نکرده است

عقاید ازاینرو ."کھ تا بھ امروز دنیا تجربھ نکرده است"میآورد بھ گونھ ایست لب شوقی ربانی مینویسد در دنبالھ این مط. طلبد کھنھ و فرسوده را بھ چالش می

است ودلیلش آنست کھ عقاید کھنھ و " متھوارنھ و گسترده"کھ این چالش ھمان عقایدی کھ ھر یک دوره و زمانی ". فرسوده گذشتھ باید جا خالی کنند

شکلداشتھ اند و باید طبق سیر عادی رویدادھا کھ در قبضھ قدرت پروردگار تر رینی دھند کھ اساسا متفاوت و بسی ب، جای خودرا باصول عقاید نومیگیرند

ھد ف نظم بدیع جھانی، ص ()ترجمھ(".از آن است کھ دنیا تا کنون شناختھ است27(

نیا تجربھ کھ تا بھ امروز د"برای گسترش و تأسیس نظم جھانی جدیدی کھ بسی بر تر از آن است "" اصول عقاید نوینی"و برای ترویج وتنفیذ " نکرده

افکار کھنھ و عقاید فرسوده قھرا با مقاومت "کھ دنیا تا کنون شناختھ است در نتیجھ منادیان عصر نوین و پرچمداران نظم جھانی برترین .دشو میروبرو

نوگرایی . می شوند و کھنھ پرستان دچار مخالفت ھا و دشمنی ھای واپسگرایانو پیشروی از خود گذشتگی و فداکاری می طلبد تا تحول سودمند صورت پذیرد و نظم جدید جھانی بر اساس وحدت عالم انسانی وصلح عمومی و رفاه و آسایش

بدین آرمان متعالی و خیر ابناء انسانی بھائیان برای وصول . ھمگانی تحقق یابدتحمل کرده اند و نا مردمی ھا دیده اند ولی از ھدف مقدسی کھ ظلم ھا و ستم ھا

نفر در با آنکھ بیش از بیست ھزار. در پیش دارند واپس نرفتھ و نخواھند رفت .این راه جان فدا کرده اند ولی از پای نایستاده اند تا دنیا دنیای دیگر شود

اند اعالن فرمودهحضرت بھاءاهللا اصل وحدت عالم انسانی کھ "بھائیان معتقدند متضمن این ادعا است کھ وصول بدین مرحلھ نھائی در این تحول ةصراح

است و زمان تحققش بھ سرعت نزدیک عظیم نھ تنھا ضروری بل حتمیف ھد( )ترجمھ(".در تاسیس آن توفیق یابدمیتواند و بغیر از قوه الھی نمیشود

حقق این آرمان کھ از آمال این اطمینان و ایمان در ت )28 نظم بدیع جھانی، صدیرین خیر خواھان و آروزی اندیشمندان و بھ عقیده بھائیان خواست یزدان در

نامردمیاین دوران است قوه محرکھ بھائیان در قبول مرارت ھا، سختی ھا، ، محرومیت ھا و ابراز فداکاری ھا و جانفشانی ھاست تا آموزه ھای جدید ھا

و نظامی نھا بھائیان نیستند کھ آروزمند دنیائی بھترت .دنیای بھتری پدید آورد نقشھ الھی برای وحدت عالم انسانی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم .باشند می املترک

نخستین تجلیات نقشھ ای ":ویسدنمیشوقی ربانی . بر فرزندان آدمی داشتھ است حضرتچنین حیرت انگیز در مساعی و انتصارات اولیھ پیروان ثابت قدم امر

بھاءاهللا مشھود است کھ با آگاھی ازعلو مقاصد خویش و بھره مندی از

Page 123: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

115

ھدایت اصول عالیھ نظم اداری برای تا سیس ملکوت اهللا در بسیط غبرا بھ در اشاعھ میتوان تجلیات غیر مستقیم این نقشھ ملکوتی را. پیش میروند

ج و مرج اتحاد و ھمبستگی جھانی یافت کھ از میان ھر تدریجی روحھد ف ()ترجمھ( ." آشفتھ بنحوی طبیعی در حال ظھور و بروز استای ھجامع

)28جھانی، ص نظم بدیع

اتحاد عالم و یگانگی بھائیان عقیده دارندنکتھ ای کھ باید تأکید کنیم آنست کھ . تحقق آن حتمی استاز اینروست بلکھ پیام آسمانی است و نینظریھبنی آدم یک

سرداده وپس بی دلیل نیوده کھ بیش از بیست ھزار نفوس وارستھ در این راه، تلخی ھا دهزنان فرھیختھ و مردان خجستھ صدمات دی باختھ و ھزارانجان

تازندان رفتھ، مال و امالک از دست داده ولی ھمھ را از جان خریده ، هچشیدفرمان خداوندی برای اتحاد عالم انسانی تحقق یابد و بشرازاین سیستم ھای

اصل وحدت عالم انسانی محوری کھ جمیع تعالیم حضرت ". بیماری زا برھدبھاء اهللا در اطرافش دور میزند صرف فوران احساساتی خام و ابراز امیدی

دری و خیر صرف احیاء روح برانمیتوان ندایش را . مبھم و زاھدانھ نیستاندیشی در بین انسان ھا پنداشت و نیزھدفش را منحصرا تحکیم و تقویت

معانی و حقایق مودوعھ در آن عمیق . تعاون و تعاضد بین ملل و نحل انگاشت. ترو دعاویش عظیم تر ازآن است کھ پیامبران پیشین مجاز بھ اظھار آن بودند

ن دستھ از روابط ضروریھ دارد پیامش نھ تنھا برای افراد است بلکھ توجھ بداکھ ملل و دول را بمثابھ اعضای یک خانواده انسانی با یکدیگر ائتالف و اتحاد

)26ھد ف نظم بدیع جھانی، ص ()ترجمھ (".بخشد می تولد حیات با" اتحاد است کھملتکاتوان گفت وحدت جھان نقطھ اوج سیر یم

خانواده آغاز گردید سپس بصورت وحدت قبیلھ رشد و کمال یافت وبنوبھ خود بھ تشکیل دولت مدنی منجر گردید و بعدا بھ شکل حکومتھای ملی مستقل

یکپارچگی عالم یک اندیشھ، یک عقیده، یک پندار، یک آروز و ."اتساع یافتازاینروست . ی سیر تکامل جوامع بشری استیک رؤیا نیست بلکھ مرحلھ بعد

حضرت ".آئین بھائی ذروه سیر تکاملی عالم انسانی را اعالن میدارد"کھ ظھور بھاءاهللا . منادی و درعین حال طراح وحدت عالم انسانی استبھاءاهللا

برای تحقق وحدت جھان زمانم عالم ھستی و نیازدراین مقطع تاریخ طبق نظا. رود بشمار میر بھاءاهللا قوه محرکھ این تحول وتکامل ینرو ظھوااز. است

تحقق وحدت جھان را از صورت یک پندار بیرون ئیاصول و آموزه ھای بھا جھانی برای بدیعنظم برای استقرار و آن را بھ صورت نقشھ ملکوتیمیآورد

منظور از مدنیت معنوی آنست کھ .آورد میمدنیت جدید معنوی در شکوفائی ای معنوی جوھر تمدن آتی خواھد بود کھ در مقابل تمدن عصر حاضر ارزش ھ

پیترسوروکین جامعھ شناس جالب اینجاست .کھ تمدن مادی است گیرد میقرار

Page 124: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

116

در بطن تمدن مادی کنونی گوید میبرجستھ و یکی از بزرگترین تمدن شناس بھ . تیک تمدن جدید جھانی در حال شکل گیری است کھ بالمآل تولد خواھد یاف

دارد یکی آنکھ جھانی است و دوم آنکھ معنوی یصھتمدن جدید دو خصگفتھ او مصاحبھ ای داشت و چکیده او با کھ دکتر صاحب الزمانی،پیترسوروکین .است

یکی از بزرگترین منتشر ساخت،" خداوند دو کعبھ"در کتابی بنام را نظرات او جع بھ تمدنی کھ در بطن زمان را، وقتی قرن بیستم بشمار می روداناندیشمند

در حال شکل گیری است سخن می گوید و وجوه ممتاز آن را بر می شمارد و از دیدگاه دانش جامعھ شناسی و تمدن شناسی نظر میدھد بقدری بھ دیدگاه بھائی

و نشان کھ پژوھنده را بھ شگفتی می آورددر مورد تمدن آتی نزدیک است ی کھ در این ظھور الھی نازل گشتھ است تناقضی میدھد کھ دانش بشری با حقایق

.ندارد بلکھ مؤید آنست

بنیانگذار و الھام بخش مدنیت "شوقی ربانی می گوید آیندگان بھاءاهللا را بعنوان دنیت جدید جھانی، کھ آموزه بارقھ ھای اولیھ م. خواھند شناخت" جدید جھانی

، در ژرفای افکار آورد میھای بھاءاهللا زمینھ رویش و شکوفائی آن را فراھم در گسترش دایره منتھی این سیرتکامل . دنیا درخشیده استاول زدانایان طرا

ولی چون پشتوانھ اش روح زمان واراده یزدان شود میاتحاد با موانع مواجھ پیشنھاد اتحاد برای نمونھ، . آید میب غا ل موانعبراست یکی پس از دیگری

و طرح کلی اتحاد اقتصادی . مواجھ گردید با استھزاءارائھ شد کھ ممالک اروپاولی با این وجود قدم ھائی برای اتحاد اروپا . روبرو گردید با شکستاروپا

این در . ھم اکنون اتحادیھ ممالک اروپا عمال تشکیل شده استبرداشتھ شده و کھ صورت یافت تعداد قلیلی از مردمان دور اندیش از جانبیئراه کوششھا

توجھ بدینگونھ پیشنھاد ھا.کردند میبرای چنین افکار عالیھ مشتاقانھ تالش عمومی در حال رویش و در افکار و اذھان آنست کھ وحدت طلبینشانھخود

مشاھده رشد ": نویسدربانی می شوقی .گسترش استدر سطح جھانی درحا ل و تکامل طرح عالی وحدت جھانی کھ باید انظار پاسداران مسئول

."سرنوشت دول و ملل را متزایدا بخود معطوف دارد، ھیجان انگیز است )28 ف نظم بدیع جھانی، ص ھد( )ترجمھ(

. مییابند با ھم اتحاددر یک فدراسیون جھانیدر این نظام بین المللی حکومت ھا

وابستھ بھ یک اتحادیھ جھانی ولیشود میھر چند حدود و ثغور کشورھا حفظ یک نوع حکومت عالیھ جھانی باید رشد و ":نویسد می شوقی ربانی .میباشند

و ر نوع ادعای مربوط بھ جنگھتکامل یابد کھ ھمھ ملل جھان با طیب خاطربجز حرب کلیھ حقوق مربوط بھ نگھداری قوای نظامی و آالت و ادوات

ھد ف () ترجمھ( ."بمنظور حفظ نظم داخلی ممالک خود را بدان واگذار نمایند

Page 125: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

117

در مورد نظام جھان" حکومت جھانی"اصطالح چون )22نظم بدیع جھانی، ص دی روشن گردد کھ در ذھن برخی ایجاد بکار رفتھ باید ماھیت آن تا حدوآتی

درواقع منظور یک نوع . نددارننپرا یک نوع ابر قدرت کند و آنن تفاھم سوءھم اکنون لزوم یک مرجعیت جھانی کھ دارای . مرجعیت و اقتدار جھانی است

و حتی بعضی از انیشمندداناختیار و اقتدار باشد مورد تائید و پیشنھاد برخی از واین اتحادیھ جھانی کھ آئین بھائی دورنمای آن را تصویر .است سیاستمداران

ورزند وھمھ انسان و بھائیان در سراسر جھان برای تحقق آن کوشش میمیکند فعاالن اجتماعی را برای تحقق چنین دانشوران ودوستان و آینده نگران و

ق طلبند یک نوع ابر قدرت جھانی نیست بلکھ طب آرمان متعالی بھ کمک میدر آن تمامی ملل و نژاد ھا وادیان و طبقات برای ھمیشھ "بیان شوقی ربانی

آن وھمچنین آزادی شخصی و اعضای د گردند و خود مختاری ممالکمتح ) 103 ص،جلوه مدنیت جھانی( )ترجمھ( ".ابتکارات فردی منجزا محفوظ ماند

ساختار آن بھ گونھ وشود میاین اختیارو اقتدارازبطن این نظم بدیع بر خاستھ

بر ممالک دنیا تحمیل خواستھ خود راتواند مینصی خاشورک حکومت ایست کھاختیار و اقتدار ازنفس اتحادیھ جھانی رای آنکھ مبرھن داریم کھ این ب.داینم

کھ یکی از ارکان " انجمن دول عالم"بھ توضیحی در مورد گیرد می ھچشم سر کھ یکی از نھاد ھای مھم .پردازیم میاصلی و بنیانی نظم بدیع جھانی است،

مقرر داشتند، اصول نظم نوین جھانیبعنوان یکی از بھاءاهللا آن را حضرت در مورد تاملیخواھیم می در اینجا .تشکیل محکمھ کبرای بین المللی است

البتھ باید ازھمان ابتدا در . ساختار و وظائف و نحوه تشکیل و عملکرد آن بنمائیم ماھیتتاملی در موردشود مینظر داشتھ باشیم کھ آنچھ در این مورد بیان

تشکیل محکمھ کبری عنوانچون حضرت بھاء اهللا. استاین نھاد مھم جھانی کھ این فقط یک ھیئت داوری در بودن بیشتر تصوربر آندرا بکار برده بود

البتھ یک چنین ختالفات احتمالی بین دولت ھا است،مورد حل مشکالت و ا ولی وقتی بھ آثار بھائی کھ در اشاره بد ین نھاد . بر عھده دارد نیزوظیفھ ای را

، متوجھ یمپرداز و در مورد آن بھ تفکر میکنیم میجھانی است مراجعھ و عملکرد آن از حدود صرف یک ھیئت داوری فراتریف ا وظمیشویم کھ

عبدالبھاء در حضرت.گیرد میومسائل مھم جھانی دیگری را در بر میرود مورد محکمھ کبری کھ نگھبان صلح در جھان خواھد بود و یکی از نھاد ھای

: فرمایند میات خطابیکی از ی پیش بینی شده در درآثار بھائ است کھآینده امر بھ تشکیل محکمھ کبری فرمودند تا جمیع ملل و دول اهللا حضرت بھاء"

امضاء کنند اء انتخاب نمایند و مجلس اعیان تصدیق فرمایند و وزرنمایندگانیسای جمھور تصدیق فرمایند تا آن نماینده مثل جمیع ملت و و پادشاھان ورؤ

ی در و پادشاه و رئیس جمھور باشد و از این نمایندگان محفلاءاعیان و وزرسیس یابد و جمیع مسائل أنھایت روح و ریحان تشکیل گردد و محکمھ کبری ت

Page 126: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

118

مھمھ و مشاکل عظیمھ بین الملل و الدول در آن محکمھ کبری حل شود تا ،امر وخلق( ."بنیان جنگ بر افتد و عالم انسان از این عار و ننگ رھایی یابد

)325 ص جلد چھارم،

تعدادی اعضای محکمھ کبری فقط شود می آن گونھ کھ از این بیان مستفاد جمیع ملل و دول " و داوران نیستند بلکھ قرار برآن است کھانحقوق دان

" ملل" بلکھ کنند مینیستند کھ انتخاب " دول" فقط پس ".یندگان انتخاب نمایندنما "انجمن دول عالم" اعضای چون بدین معنی کھ. سھم دارندھم دراین انتخاب

از جانب مجالس کشورھا اعضای وکنند میرا پارلمان ھای ممالک دنیا انتخاب ھا انتخاب ملت ن ترتیب بدی.، پس مردم صاحب رای ھستندم انتخاب شده اندمردپس انتخاب ملت و تائید دولت ممد .نمایند می و دولت ھا تائید وتصدیق کنند میاعیان و ) مجلس( تا آن نماینده مثل جمعیت ملت " ید یکدیگر خواھد بودؤو م نکتھ مھم آنست کھ این ھیئت از ." و پادشاه و رئیس جمھور باشداءوزر

رای اعتماد از جانب ملت ھا و دولت ھا ھستند نمایندگان ملت ھا و دولت ھا منتھی طبق بیان عبدالبھاء وظائفی را کھ . نیستندانداورفقط تعدادی دارند و

فقط یک ھیئت داوری در مورد حل اختالفات احتمالی تواند میباید ایفا کنند نل جمیع مسائل مھمھ و مشاکل عظیمھ بین الملل و الدو" بین دولت ھا باشد بلکھ

جمیع مسائل " بھ پس در این صورت آنان."در آن محکمھ کبری حل شود گستره بنابراین. نمایند می و حل و فصل کنند میبین المللی رسیدگی " ھمھم

قوانینی برای حفظ نظم جھانی و ارتباط دولت ھا و وضعکار آنان رسیدگی و . ھا ستملت

عبدالبھاء در جواب نامھ جمعیت صلح الھھ در مورد نحوه انتخاب حضرت

محکمھ کبری کھ حضرت بھاء اهللا بیان " :فرمایند میمحکمھ کبری چنین فرموده این وظیفھ مقدسھ را بنھایت قوت و قدرت ایفا خواھد کرد و آن اینست

ت یعنی پارلمنت اشخاصی از نخبھ آن ملت کھ کھ مجالس ملیھ ھر دولت و ملدر جمیع قوانین حقوق بین دولی و مللی مطلع و در فنون متفنن و بر

یا سھ شخصاحتیاجات ضروریھ عالم انسانی در این ایام واقف باشد دو این اشخاصی کھ از طرف .شخص انتخاب نمایند بحسب کثرت و قلت آن ملت

شده اند، مجلس اعیان نیز تصدیق نمایند و مجلس ملی یعنی پارلمان انتخابھمچنین مجلس شیوخ و ھمچنین ھیئت وزرا و ھمچنین رئیس جمھور یا

از این .امپراطور تا این اشخاص منتخب عموم آن ملت و دولت باشندکھ جمیع عالم بشر در آن مشترک است میشود اشخاص محکمھ کبری تشکیل

." از تمام آن ملت استزیرا ھر یک از این نمایندگان عبارت

Page 127: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

119

نخست آنکھ مجالس ملی. توان چند نکتھ را در این بیان مورد توجھ قرار داد مید نانتخاب خواھ" از نخبھ آن ملت" بھ اصطالح پارلمان ھای دنیا نفراتی را یا

کھ در جمیع قوانین حقوق بین "منوط بھ آنست کرد و شرایط انتخاب آنان نکتھ قابل توجھ آن است کھ عالوه بر آن باید . باشند"دولی و مللی مطلع

براحتیاجات ضروریھ عالم " آنکھ باشند و از ھمھ مھمتر"فنون متفنن"دراگر این محکمھ کبری فقط یک ھیئت داوری . باشند"انسانی در این ایام واقف

براحتیاجات ضروریھ عالم انسانی در "را بدانند و" فنون" دارد بود چھ لزومی زیرا این ھیئت منتخبھ باید قوانین بین المللی را تدوین . باشند"این ایام واقف

احتیاجات عالم بشری اننیاز است کھ قانون گذاری نماید و برای این قانونگذارالمللی را رسیدگی نمایند و بین " ھجمیع مسائل مھم" را بھ نیکی بدانند تا بتوانند

. مقررات و قوانین وضع کنند

نشیند باید قوانینی مدون در دست امروزه ھر ھیئت داوری کھ بھ قضاوت میداشتھ باشد تا بتواند بر اساس آن قضاوت کند و کسی را بھ قانون شکنی محکوم

یک ، جھانی استیھظام بھائی کھ خواستار یک نوع فدراسیون یا اتحادن. نمایدن آپس در . دور در دنیا پدید خواھد آ رااز نظام بین المللی شکل تازه ای

صورت برای اجرای عدالت باید قوانین ومقررات بین المللی تدوین گردد تا تعیین روش و تدوین قوانین و. بتواند مبنای قضاوت و اجرای عدالت قرار گیرد

سلوک ھر ملتی و دولتی احتماال بعھده ھمین محکمھ کبری کھ نقش پارلمان زیرا اعضای این محکمھ کبری نمایندگان . ی را بر عھده دارد خواھد بودنھاج

. ھمھ ملت ھا و دولت ھای جھان با رای اعتماد کامل ھستند

ن نظر واژه پارلمان جھانی را بکار بردیم کھ یک ھیئت قانونگذاری بین از ایکھ مسائل جاری بین دولت ھا را مشخص و مدون رسد میالمللی الزم بھ نظر ضمنا طبق . بین المللی رسیدگی کند" جمیع مسائل مھمھ"سازد و در ضمن بھ

ص انتخاب جالس ملیھ ھر دولت و ملت دو شخص یا سھ شخم "بیان عبدالبھاء اگر تعداد این نمایندگان بر مبنای جمعیت ". نماید بحسب کثرت و قلت آن ملت

،ھر مملکتی باشد در حال حاضر ما اقالیم چند صد ھزار نفری داریم ودر مقابل احتماال برخی از کشورھا .کشور ھای یک ھزار و دویست میلیون نفری

آن صورت بھ نسبت تعداد ممالک پس در .بیشتراز سھ نفر نماینده خواھند داشت . خواھد بودتعداد کثیری احتماالگان دنو اقالیم جھان تعداد این نمای

عبدالبھاء باید مرزھای کشور ھا از نو مورد بررسی قرار حضرتطبق بیان

"انجمن دول عالم" ھمین احتماال.گیرد و حدود و ثغور ھر کشوری تعیین گردددگان منتخب جمیع دولت ھا و ملت ھای دنیا ھستند این صالحیت را کھ نماین

خواھند داشت کھ این مشکل ھزاران سالھ مرز بندی و کشور گشائی را برای

Page 128: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

120

بیشتر جنگ افروزی ھا بعلت دھد میتاریخ نشان آنچھ.ھمیشھ حل کنندابی اختالفات بر سر مرزبندی ھا بوده و یا در نھان منافع اقتصادی یعنی دست ی

چون قرار است ھمھ لی و. در نظر بوده استبھ برخی معادن و منابع اقتصادی ظل ھمین پارلمان احتماال،منابع و معادن دنیا تحت نظر یک ھیئت بین المللی

از طرفی دیگر . قرار گیرد این مشکل زیاده طلبی نیز حل خواھد شد،جھانی داشتن حقھیچ کشوری پس طبق نظام بھائی ھمھ کشور ھا باید خلع سالح شوند

عظیم قدرتی با ازاینرو ممالک.ارتش و ساختن ادوات جنگی را نخواھد داشت از قدرت نظامی خود کنند با استفاده ھوس د داشت کھنظامی وجود نخواھن

. بھ مطامع خود برسندتاکشور ھای ضعیف را مغلوب و مفلوک سازند

ی نخواھد چندان زمینھ و انگیزه در دنیای آینده جنگ افروزی پس با این شرایط ی اختالفاگر وجود ندارد کھ بھ جنگ بپردازد و در کشورھا ارتشیزیرا. داشت

بین دولت ھا پدید آید محکمھ کبری با صداقت وعدالت بھ حل این مشکالت ص مرزھا مشخ،ون شده چون قوانین بین المللی مد و از طرفی.خواھد پرداخت

داشتن ،فتھرت یک ھیئت بین المللی قرار گر معادن ارضی تحت نظا،گشتھ ذھنیت افراد تا حدود زیادی از حالت مادی ،ارتش و اسلحھ سازی بر افتاده

و زیاده طلبی بیرون آمده در آن صورت اختالفات شدید یگرایی و طمع ورزنده ای بھ ممکن است ماھی، سالی پرو. بین حکومت ھا بھ ندرت پدید آید

. محکمھ کبرای بین المللی ارجاع شود

فقط کھ یکی از اصول بھاءاهللا برای نظام آینده دنیاست محکمھ کبریتشکیلاگربھ مفھوم یک ھیئت داوری در حل اختالفات حکومت ھا باشد معقول بھ نظر

از نخبھ ممالک دنیا ھستند و اعضای آن کھ"لمدول عاانجمن "کھ یک میرسد نباشند و بھ ثقھ اعتماد پارلمان و دولت و از نمایندگان دولت ھا و ملت ھا می

بیش از پانصد نفر در احتماال با تعداد اعضای اندرئیس جمھور یا پادشاه رسیدهگر از طرفی دی. مدت سال بنشینند کھ بندرت پرونده ای بھ آنان ارجاع گردد

از تعدادینند انجام دھند و اتو معموال رسیدگی بھ یک پرونده را چند نفر می وجود حقوق دانان طراز اول دنیاکھ در بین آنان" انجمن دول عالم"این اعضای

میکنند تشکیل خواھد شد کھ بھ پرونده ھا رسیدگی دارند ھیئت داوری بین المللی ارجاع "انجمن دول عالم" نتایج آن بھ احتماالو پس از بر رسی و رای نھائی

یا بھ بیان " انجمن دول عالم "،خواھد شد و پس از تائید نظریھ یا تعدیل آنآن صالحیت و حاکمیت را دارد کھ حکم خودرا تنفیذ "محکمھ کبری" بھاءاهللا

ھمانطوریکھ عبدالبھاء فرموده کھ چون این محکمھ کبری از نمایندگان .نمایداگر در مسئالھ ای از مسائل بین المللی یا باتفاق یا " دنیا ھستند منتخب تمام

".باکثریت حکم فرماید نھ مدعی را بھانھ ماند و نھ مدعی علیھ را اعتراض

Page 129: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

121

)328 ص جلد چھارم،،امر و خلق(

"مسائل مھمھ" بھ خیلی از "مدول عالانجمن " این اعضایپس در این صورتاحتیاجات ضروریھ عالم انسانی دراین ایام " و چون بر.د کردنرسیدگی خواھ

و مقررات خواھند نمودھستند از اینرو مطابق نیاز زمان وضع قوانین" واقفحافظ صلح " انجمن دول عالم" این .دکربین دول و ملل را مشخص خواھند

ر و فعالیت و مرجعیتش محدود و منحصر بھ قلمرو کاازاینرو. جھانی استمطلبی کھ . داوری در مورد اختالفات احتمالی بین حکومت ھا نخواھد بود

عبدالبھاء زیراد نمای می ن روش آن رابیان کرده" رسالھ مدنیھ"عبدالبھاء در بجھت خیریت و سعادت عموم بشر قدم پیش " کھ کند میپادشاھان را تشویق

صلح عمومی را در میدان مشورت گذارند و بجمیع وسائل و مسالھ "و "نھند ". نمایند"انجمن دول عالم"وسائط تشبث نموده عقد

فقط این وظیفھ را ندارد کھ اگر شعلھ جنگی کھ در حال " انجمن دول عالم"

شروط یک معاھده قویھ و میثاق و " بلکھ باید،افروختن است خاموش کندپس بجای معالجھ امراض باید از بروزامراض " .سیس نمایدأمحکمھ و ثابتھ ت

یکی ازعواملی .جلوگیری کند و اساسی را بنیان نھد کھ اختالفات کمتر بر خیزددر این معاھده تعیین و " کھ از بروز جنگ جلوگیری خواھد کرد آن است کھ

ت ھر حکومتی شود تحدید حدود و ثغور ھر دولتی گردد وتوضیح روش حرکو جمیع معاھدات و مناسبات اولیھ و روابط و ضوابط مابین ھیئت حکومتیھ

اعتدال " " جسم مریض عالم باین داروی اعظم" ".بشریھ مقررو معین گرددپس . خواھد داشت" بھ شفای باقی و دائمی فائز"خواھد نمود و " کلی کسب

ده کنونی است، فرسومھ و جنگ کھ یک نوع بیماری زائیده نظامات خود کا .معالجھ خواھد شد

معاھدات و مناسبات اولیھ و روابط "محکمھ کبری جمیع یا " دول عالمانجمن "

برای .کند می "مقرر و معین" را" و ضوابط مابین ھیئت حکومتیھ بشریھمناسبات و مشخص کردن روابط و ضوابط بین دولت ھا و ملت ھا تعیین چنین

پس در این صورت این . الزاما باید مقررات و قوانینی وضع و مقرر گردد المللی را بعھده خواھد نقش یک پارلمان قانونگذاری بین" انجمن دول عالم "

را " محکمھ کبری" عبدالبھاء در آغاز سخن اصطالح حضرتھر چند. داشتبا توجھ بھ پیش بینی حضرت بھاء اهللا در مورد نظام آینده دنیا بکار برده اند

بحث " محکمھ کبری" از عنوان ونامیده اند" نجمن دول عالم ا"ولی آن را پس آنچھ کھ ما از محکمھ کبری فقط بھ .را مطرح کردند" انجمن دول عالم"

نکتھ ای کھ باید بدان . رود مییم، فراتر کرد میمفھوم یک دادگاه جھانی درک

Page 130: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

122

از . توجھ کرد آن است کھ کلمات الھی دارای الیھ ھا و ابعاد متعدد معانی است عقالنی و بلوغاینرو مفاھیم و معانی مودوعھ در این کلمات بتدریج با رشد

پس آنچھ را کھ ما از کلمات . گردد میفکری و پیشرفت اجتماعی متجلی . ت یک الیھ یا یک بعد از معانی آن باشدفھمیم ممکن اس مظھر خدا می

" ھیئت تقنینیھ جھانی"یا " انجمن دول عالم"چون بر این نکتھ استدالل رفت کھ

یا بھ اصطالح امروزی یک پارلمان جھانی کھ وضع مقررات و قوانین سبات بین دول و ملل را مشخص کند قھرا بھ منا" روابط و ضوابط"میپردازد تا

بین دول نیز خواھد پرداخت کھ خود بخود مسائل سیاسی بین کشور ھا را در بر در آن صورت ممکن است دو سئوال در ارتباط با بیت العدل . خواھد گرفت

نخست آنکھ اگر این پارلمان جھانی بھ وضع مقررات و . اعظم مطرح گرددقانونگذاری چگونھ پس نقش بیت العدل اعظم در پردازد میقوانین بین المللی

و حق کند میخواھد بود؟ باید توجھ داشت قوانینی کھ بیت العدل اعظم وضع ملھم بودن آنان را دراین قانونگذاری تضمین کرده است قوانینی اصولی و

و طبق بیان شوقی ربانی . بنیانی درارتباط با آئین الھی و نظام جدید جھانی استحضرت بھاءاهللا تعمدا آن ھا را نازل نکردند و آن نوع قوانینی خواھد بود کھ

. بھ بیت العدل اعظم واگذار نمودند کھ مطابق با شرایط زمان آن را وضع کنند ازاینرو بیت العدل گردد میچون این قوانین بر اساس شرایط جامعھ وضع

. اعظم ناسخ آن ھم تواند بود، چھ شرایط اجتماعی قھرا تغییراتی خواھد نموددت تغییر و نسخ قوانین احتماال از چند دھھ فراتر خواھد رفت و بھ سده یا م

میکنندوضع " انجمن دول عالم"ولی قوانین و مقرراتی کھ . بیشتر خواھد رسید قوانین ،رسیدگی بدین روابط و ضوابط. استمناسبات روزمره بین دول و ملل

ل بررسی خواھد بود و و مرتبا در حاگیرد میو مقررات متعددی را در بر .احتماال در آنھا تجدید نظر خواھد شد

جمیع معاھدات و مناسبات اولیھ "طبق بیان عبدالبھاء " انجمن دول عالم"چون مینماید "مقرر و معین"را " یھ بشریھو روابط و ضوابط مابین ھیئت حکومت

دنیا قھرا مناسبات "ط و ضوابط بین ھیئت حکومتیھبمناسبات اولیھ و روا" پسدرآن صورت این سئوال ممکن است پیش . سیاسیھ را درنیز بر خواھد گرفت

امور سیاسیھ کل راجع است بھ بیت العدل ":آید کھ حضرت بھاء اهللا فرمود و چھ تفاوتی با مناسبات سیاسی کھ از طرف کند مییدا چھ مفھومی پ" اعظم

بین ممالک و حکومات دنیا مقرر و معین خواھد شد، دارد؟ " انجمن دول عالم"ھیئتی متشکل از نمایندگان جمیع ممالک جھان با " انجمن دول عالم"چون

انتخاب و تائید ھمھ ملت ھا و دولت ھا است از اینرو از یک پشتوانھ قوی و پس آن . لل نا پذیر بھره مند است کھ بدان اختیار و اقتدار می بخشدخ

صالحیت را دارد کھ بھ مناسبات سیاسی کشور ھا رسیدگی کند، قوانین و

Page 131: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

123

چون بھ احتمال قوی صد ھا نفر . مقررات وضع نماید و دستوراتی صادر کند مناسبات بین عضو خواھد داشت پس باندازه کافی نفرات در اختیار دارد کھ بھ

المللی و روابط سیاسی بین دولی و مسائل مھم جھانی روزمره بپردازد و بسیاری ازامور جھانی را در نطاق بین المللی خود مورد بر رسی قرار دھد و

.تصمیمات الزم را اتخاذ کند

باید بگوئیم "سیھ کل راجع است بھ بیت العدل اعظمامور سیا"اما در مورد بین ممالک و اقالیم جھان در روزمرهاگر سیاست را بھ مفھوم مناسبات سیاسی

نظر گیریم، و تعیین روابط و ضوابط روزمره آنھا بپنداریم، در آن صورت اگر ھمھ بیت العدل اعظم بھ ھمھ امور عظیم و کثیر، جزئی و کلی رسیدگی کند و

مسائل را مورد بررسی و دقت و ابداع رای قرار دھد و باید مصون از خطا بسیار دامنھ دار و مشکلی خواھد بود کھ بھ وظائف معھد اعلی کھ باشد کا

زیرا بیت العدل اعظم نھادی . شود میذروه علیای نظام بھائی است، اضافھ امر الھی است، ھم عالوه بر اینکھ ھیئت تقنینیھ"برتر و واال تر است کھ

چنین مرجع کل نفوس و ذروه علیای نظم اداری بھائی و عالیترین ارگان )بیت العدل اعظم1966 ماه می 27دستخط مورخ (."جھانی بھائی نیز می باشد

پس در آن صورت از این بیان حضرت بھاء اهللا سیاست بھ معنی کلی تر آن اداری ھمھ ارگان ھا و نھاد ھا یعنی تعیین مشی کلی و جھتگردد میمفھوم

مطابق با نقشھ ملکوتی و تعالیم ربانی وآموزه ھای بنیانی و اصول و مبادی . ت علیای نظم جھانی اسمعنوی با ھیئت

یا پارلمان " انجمن دول عالم" عبدالبھاء در مورد حضرتباتوجھ بھ بیانات

ھ مسئولیت وضع قوانین بین المللی را دارد و روابط و ضوابط بین جھانی کمینماید و بھ مناسبات بین آنھا رسیدگی کند میدولت ھا و ملت ھا را مشخص

با وظائف و زمینھ کار بیت العدل اعظم کھ حافظ اصول بنیانی مدنیت جدید م قرار جھانی و آموزه ھای آئین الھی است، تفاوت دارد ولی در مقابل ھ

" انجمن دول عالم" آنچھ مسلم است. میکنندھر کدام در قلمروی عمل . گیرند نمیذروه " بیت العدل اعظم" زیرا میکندعمل " بیت العدل اعظم" تحت اشراف

. علیای نظم بدیع جھانی است

از شوقی ربانی مرا بھ وجد و سرور آورد کھ دراین پژوھش و کنش بیانی را تائید کرده " یک ھیئت تقنینیھ جھانی"شوقی ربانی با اشاره ای تاسیس

وحدت نوع : " دنمی نویس" جلوه مدنیت جھانی"شوقی ربانی در توقیع . ندبودبشر چنانچھ منظور نظر مبارک حضرت بھاء اهللا است بھ مفھوم تاسیس یک

میتوانیم این جامعھ متحد جھانی تا حدی کھ ما ....انی می باشدجامعھ متحد جھتصور کنیم باید مرکب از یک ھیئت تقنینیھ جھانی باشد کھ اعضای آن

Page 132: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

124

منابع ثروت ملل عالم را تحت اختیار خود ھبعنوان امنای کافھ نوع انسان کلیوابط ملل قوانینی کھ الزمھ ترتیب حیات و رفع حوائج و تنظیم ر. خواھند گرفت

صص ،جلوه مدنیت جھانی( )ترجمھ(".واقوام است وضع خواھند نمود کھ تشکیل ند شوقی ربانی بنحوی روشن و بدون ابھام مشخص کرد)103و102

و اشاراتی را کھ در .یک پارلمان جھانی جزو نظام فراگیر دنیای آتی استن جھانی اوراق گذشتھ راجع بھ لزوم تشکیل پارلمان جھانی در یک فدراسیو

یک نوع حکومت عالیھ جھانی "د نچنانچھ می نویس. درست بود ،میکرده بود یک چنین حکومت درنطاق خود دارای قوه مجریھ ...باید رشد و تکامل یابد

بین المللی است کھ صالحیت کافی دارد تا ھرعضو طاغی اتحادیھ جمیع . بھ اطاعت واداردممالک عالم را در برابرمرجعیت و قدرت عالیھ و قاطع خود

و نیز پارلمان جھانی کھ اعضای آن از طرف مردم ممالک مختلف انتخاب ومحکمھ کبرای بین و مورد تائید دولت ھای خود قرارمی گیرندمیشوند

المللی کھ رای صادره ازآن حتی در مواردی کھ طرفین مایل بھ احالھ دعوا ھدف ( )ترجمھ( ".ر می رودبدین ھیئت کبری نباشند حکمی الزم االجرا بشما

)22 ص،نظم بدیع جھانی چون در بحث کلی بدین قسمت اشاره شد کھ زنان در جمیع امور پیشرو و

انجمن "پیشوا خواھند شد و نیز در آثار بھائی محدودیتی برای زنان درعضویت دوش بھ دوش نیست، از اینرو بانوان عضویت خواھند داشت و" دول عالم

مردان در بررسی مسائل جھانی و وضع قوانین بین المللی فعالیت خواھند پس بانوان در وضع قوانین و مقررات و تعیین ضوابط و روابط صاحب .داشت

و شفقت ظر خواھند بود و استعداد خودرا کھ با خصائل روحانی محبت،ن . بکار خواھند برد،مالیمت عجین است

در مورد عبدالبھاء حضرت.دھیم مینکتھ بسیار مھمی را مورد تامل قرار

:دن نویس چنین می،گردند " عالمدول انجمن"کھ باید عضو شرایط نفوسیمجالس ملیھ ھر دولت و ملت یعنی پارلمنت اشخاصی از نخبھ آن ملت کھ "

در جمیع قوانین و حقوق بین دولی و مللی مطلع ودر فنون متفنن و بر احتیاجات ضروریھ عالم انسانی در این ایام واقف دو یا سھ شخص انتخاب

مشخص " عالمول دانجمن " در این بیان شرایطی را کھ برای عضویت".نماینددر این انتخاب مذھب، . ذکری ازآن نیست کھ این افراد باید بھائی باشندمیکنند

شایستگی نفوس برای عضویت چنین انجمن شرایط. ملیت و نژاد مطرح نیستنخبھ "و مھمترین شرط آن است کھ این اشخاص باید ازشود میمھم بر شمرده یچ ذکری و شرطی در مورد مذھب و علت آنکھ عبدالبھاء ھ".آن ملت باشند

روانی و مکانیسم ذھنی و بلوغ فکری جو کھملت و نژاد در نظر نگرفتند آنست

Page 133: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

125

تفاوتیبا دنیای کنونیشود میو تعالی روحانی کھ درآینده بشر بدان واصل یعنی بشربھ مرحلھ بلوغ فکری و عاطفی و اجتماعی و روحانی . داردبزرگ عدم بلوغ عقالنی و ازعالئمبی و تعصبات ملی و نژادیاختالفات مذھ .می رسد

. روحانی است حالت در پژوھشی کھ در مورد محکمھ کبری طبق بیان عبدالبھاء داشتیم کھ از

،ر میآمدد" انجمن دول عالم " و بھ صورت رفت میفراتر یک دادگاه جھانیجمیع مسائل مھمھ و مشاکل " ،کھ از کل ملل و دول جھان انتخاب می شدند

آن طور استنباط کردیم ،نمودند می را حل و فصل "عظیمھ بین الملل و الدولد شد ن خواھانتخاب" انجمن دول عالم " ھمین اعضای ازھیئتی کھ احتماال یک

.د نمودنی صادر خواھأ و ر،د کردنو بھ اختالفات بین کشورھا رسیدگی خواھ جامعھ متحد جھانی را متشکل از سھ ، ھمانگونھ کھ نقل شدولی شوقی ربانی

" جھانی کبرایمحکمھ" و"مرکز تنفیذیھ جھانی" ،"ھیئت تقنینیھ جھانی" نھاد محکمھ کبرای "و " ھیئت تقنینیھ جھانی" و در ظاھرعبارت ،برشمرده بودند

و در عین حال شوقی .از ھم ذکر شده بودند متمایز ھاد بصورت دو ن"جھانی ولی .نداده بودندی ربانی در مورد نحوه انتخاب محکمھ جھانی توضیح

کھ محکمھ کبری احتماال از ھمان ، کھ قبال ذکر کردم،استنباطی کھ کرده بودم انجمن دول عالم کھ نمایندگان ملت ھا ودولت ھای جھان است انتخاب خواھد شدم مرا بھ فکر واداشت کھ عمیق تراین مطلب را مورد بررسی و تعمق قرار دھ

و اگر الزم داردتا نصوص مبارکھ مطابقم استنباط این عبد تا چھ حد بنبی بتا .باشد در آن تجدید نظر کنم

د و لوحی از حضرت رسیدیدی بدستم کتاب ج،درحین تحریراین مطلب

در . آن را مطالعھ نکرده بودم زیارت کردم کھ ھرگز قبال در آنء راعبدالبھا ھر چند .کنند میبھ محکمھ کبری اشاره این لوح حضرت عبدالبھاء مجددا

ولی در ، از الواح دیگر نقل کرده بودیم ھمان بود کھ قبالمطالب آن بھ عینھ تشکیل محکمھ کبری بھ معنای یک دادگاه جھانی را روشن نموده این لوح نحوه

از میان این " و فرموده بودند ،بودند کھ اعضای آن چگونھ انتخاب خواھند شداعضای محکمھ کبری انتخاب خواھند شد " ) انجمن دول عالم" منظور( افراد

داشت و بدین صورت کل عالم انسانی در انتخاب اعضای آن مشارکت خواھند منتخباتی از آثار حضرت (."زیرا ھر کدام از این وکال نماینده کل ملت خواھد بود

عبدالبھاء از حضرتھ نماند کھ طبق بیانناگفت ) 307-306 ص ص،عبد البھاءدر جمیع قوانین "جملھ شرایط انتخاب اعضای انجمن دول عالم آن بود کھ باید

انجمن "س در این صورت در این پ." و حقوق بین دولی و مللی مطلع باشندجمیع قوانین و حقوق بین دولی و "لع بر افراد بر جستھ ای کھ مط"دول عالم

وجود خواھند داشت کھ بتوانند یک ھیئت جداگانھ ولی وابستھ بھ انجمن " مللی

Page 134: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

126

د انجمن دول عالم دول عالم را تشکیل دھند و بھ داوری پردازند و احتماال با تائیاندازه مشعوف شدم کھ از زیارت این بیان بی. جرا صادر کنندحکم الزم اال

ادمانی شباطابقت یافت عبدالبھاء محضرت استنباط این عبد ناتوان با بیا ن کھ قلم این ذره ناچیز را در این موردنمودم شکر گزاری باری حضرتبدرگاه

.مؤید فرموده بود

بود کھ بذرھای خواھد میای تعالیم بھاءاهللا است، نظا برمبن کھاین نظم جھان آرا. بھاءاهللا مکنون و ساختار کلی آن بالقوه در آن مستور است حضرتآن در آثار

یا بعبارت دیگر پارلمان جھانی دارای اقتدار و اختیار کلی " انجمن دول عالم"ت یکی از نکات قابل توجھ در مورد شرایط عضوی .است در سطح بین المللی

آنست کھ ھر چند حضرت عبدالبھاء شرایط و خصائص الزم " انجمن دول عالم" .را بر شمردند ولی ذکری از مذھب ننمودند" انجمن دول عالم"برای عضویت

چگونھ است عبدالبھاء گردد کھ ممکن است این سؤال در ذھن بسیاری مطرح کھ این انستند مھمترین شرط را آن د. بھائی بودن را شرط عضویت آن ندانستند

جھانی کھ آئین این خود گواه آنست کھ نظم بدیع . باشند"نخبھ ملت"افراد باید . مذھبی نظام نھ مدنی است بدیعبھائی پرچمدارآنست، یک نوع نظام

ناخواه مسئلھ دیانت مطرح وسخن بر سر تعالیم بھاء اهللا است خواهچون

بھ ولی حقیقت آنست کھ تعالیم و آموزه ھای بھاء اهللا از مرحلھ مذھب .میگردد منصفانھ زیرا.خواند" ینآئفرا"را نآتوان میورود میفراترمفھوم سنتی آن

بدین معنی کھ . دین بنامیمو محققانھ نیست کھ آئین و آموزه ھای بھاءاهللا را یکاگر دین را بھ معنای پرستش و نیایش خداوند در نظر بگیریم و برخی تعلیمات

دین قسمتی درآن صورت اخالقی و روحانی بدانیم واعتقاد بھ آخرت بشماریم، عبدالبھاء در لوح الھھ خطاب بھ انجمن صلح حضرت.از تعالیم بھاءاهللا است

کھ چھ قلمرو پردازد میر بھ تشریح تعالیم بھاءاهللا دائمی در الھھ بھ اختصا کھ تعالیم بھاءاهللا تحقق نھایت آرزو و کند می استدالل ،گیرد میھائی را در بر

آرمان بسیاری از نھضت ھا و مکتب ھای اقتصادی، اخالقی، عرفانی، مذھبی در زمینھ ایمان و حضرت بھاءاهللابخشی از آثار فقط پس . و سیاسی است

از آیات منزلھ از قلم .پرستی است رفان و خدا شناسی و خدا دوستی و خداعنھایت آرزوی اھل دیانت وعاشقان حضرت از جملھمعجز شیم آن منجی عالم،

پیشرفتھ ھچ. استت روحانی باورداران آخرت و معتقدین بھ اصولوالوھیت و دستورات در تعلیماتتوان می راترین تعالیم در زمینھ دیانت و معنویت

بھ فریدون خان وادالبکوف خطابچنانچھ تولستوی در نامھ خود. بھاءاهللا یافتان کھ از سرزمین اسالم بر خاست تعالیم بابی: " میالدی نوشت1908بھ تاریخ

ون بھ صورت عالیترین و و اکن یافت و کمال رشد تدریجا بھاءاهللا بوسیلھ ."میشودا عرضھ ین تعالیم مذھبی بھ متر یرایھپ یب

Page 135: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

127

ھستیم مفھوم دین در اذھان با آن روبرو در حال حاضرمشکل بزرگی کھ ما

زیرا از یک سوعده کثیری از اھل زمین خودرا پیرو مذاھب پیشین .عموم استز آباء و اجداد در این سبیل رھسپارند و در نتیجھ با یکدیگر و بھ تقلید امیدانند

، عقب ماندگی مذاھب گذشتھ،از طرفی دیگر. بیگانھ، مخالف و گاه معاند ھستند آنان موجب آفرینی و تعصب انگیزی و تفرقھواپسگرائی برخی احکام مذھبی

ن مذاھب شده است کھ عده کثیری دیگر از مردمان از دین بر کنار گشتھ اند چو ،پس ھردو گروه موافق و مخالف دین. گذشتھ را واپسگرا و خرافھ افزا دیده اند

آن گونھ کھ شایداز حقیقت بنیانی آئین الھی و ھدف و مقصود پیامبران ربانی نوع توھم را حقیقت پنداشتھ ، یک و ھردو،ندارندروشن بینانھ درست و یدرکولی میشمارند ومردود نندک میوم تعصب مذھبی را بحق محک،بی دینان. اند

و گاه میشوند دینی نان ناخود آگاه دچار تعصب بیبی دیکھ خود شود میمشاھده ژان ژاک روسو . دربی دینی خود بیشتر تعصب می ورزنددینداریازھر

ر بیدینی خود متعصب میگفت از بی دینان فرار کنید زیرا آنان از ھر بادینی د .ترند

تعلیم ، اصل اساسی بر اساس تربیت صحیح و آموزش در مدارسیکدر آینده

و یابد می کھ دین بمانند ھر نھاد دیگرحالت پویا دارد و تکامل گردد می و تفھیمدیان ملھم از انفاس ا است و پس خدا یکی. کند میمطابق با نیاز زمان تغییر

و راه تکامل می پیماید و آدمی را در شود میقدسی نیز یکی است منتھی تجدید احکام ادیان پیشین کھ با پیشرفت دنیای .دھد میحیات این دنیای فانی یاری

و دوره عملکرد آنھا منقضی اعالن شوند مینوین ھمآھنگی ندارند بھ کنارنھاده ئی کھ بھ نام دین بین ابناء انسانی جدائی افکنده فرو خواھد دیوارھا.میگرددولی جوھرادیان کھ تعالی روحی و ارتباط با مبدا عالم ھستی و کسب . ریخت

یترافزونو قوت یابد میفضائل اخالقی است با ظھورجدید جالی بیشتری ھر کس مختار است کھ .و از محدودیت ھای عقیدتی فراتر می رودمیگیرد

نوع کاملتر چھ بھتر کھوند را بھرنوعی بخواھد ستایش و نیایش کند ولیخدا اجرا کند و بھ درک عمیق تر حقایق معنوی و عوالم راپرستش و نیایش کھ از برخی از محدودیت ھای ادیان روحانید واز تعالیم بروحانی دست یا

درست و ازکند میآنچھ کھ ذھن را فلج . بھره گیرد ،رود میسنتی فراتر. جھل و تعصب زائیده و زاینده یکدیگرند،تعصب استدارد می بازیاندیش

در جستجوی حقیقت واز تعصب مذھبی تطھیر شده اند دنیای آینده آدمیاندرو . حقیقت وحدت آفرین است واوھام و تعصب ھادم بنیان اھل زمین.ھستند

پردازیم می یا از دیدگاه آثار بھائیکھ بھ تشریح ماھیت نظام آینده دنحال

در ارتباط بھ مناسب است کھ بھ توضیح یک تغییر بنیانی کھ در ذھنیت آدمی

Page 136: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

128

در حال حاضر بین ادیان رقابت . پدید خواھد آمد، اشاره کنیممذاھب و ادیان دنیاولی در آینده . و گاه خصومت و گاه درگیری و ھنگامی لجن پراکنی وجود دارد

. ایی کھ بنام مذھب بین اھل جھان ایجاد شده است، فرو خواھد ریختدیوارھد بود نبدین معنی کھ دیگر مردمان ھر یک بھ عقیده ای و مذھبی متمسک نخواھ

اطفال ازھمان ابتدا در جمیع . دیگر ادیان را باطل نخواھند شمرد ھر یکوان کھ در طول مدارس دنیا تعلیم خواھند یافت کھ بھ ھمھ پیامبران و راھنمای

. زمان پدیدار شده اند، احترام بگذارند، و ازسخنان حکمت آمیز آنان بھره برندولی اگر احکام اجتماعی آنان با شرایط زمان ھمآھنگی ندارد حرجی نیست و آن

درآن . را مولود شرایط جوامع گذشتھ دانند و دوره آنھا را منقضی شمارندر نتیجھ از احترام ادیان سلف کاستھ صورت ملزم بھ اجرا آنھا نیستند و د

زیرا اصل تکامل در مورد .دیگرمذھب من ومذھب تو مفھومی ندارد .میگرددنو این حقیقت .میدانندو تجارب روحانی را پویا شود میظھورات الھی پذیرفتھ

برای آنان روشن خواھد شد کھ ھمھ از یک منبع فیض واحد سرچشمھ گرفتند و .الھام یافتند

. درآن صورت رقابت مذھبی وجود ندارد کھ کسی با تعالیم بھائی مخالفت ورزد

زیرا تعلیمات و آموزه ھای بھائی جوھرتعالیم روحانی ادیان گذشتھ را تجدید نھ تنھا از اعتبار و احترام ادیان . دھد می و آنرا جال می بخشد و تکامل میکند

گذشتھ نمی کاھد بلکھ می کوشد با بسط معارف و درک حقایق نشان دھد کھ ھر خیر بشر کوشیده اند و فدا کاری براییک از پیامبران راھنمایان بوده اند و

مناسب احکام اجتماعی آنان ھر یکمنتھی باید توجھ داشت کھ. اندکرده این. یابد تغییرباید قھرا و با تغییر شرایط زمان ط اجتماع بوده از شرایای دوره

پس . آورد نمیتغییر بھ اقتضای نیاز زمان است و وھنی بر ادیان گذشتھ واردمردم . رساند میآئین بھائی نوایا و آرزوی پیامبران گذشتھ را بھ نتیجھ نھائی

د و از کلمات حکمت آمیز توانند کتب مقدسھ ھمھ ادیان را در خانھ داشتھ باشنمیلف باشند کھ احکام اجتماعی آنھا را کھ با شرایط آنان بھره برند بدون آنکھ مک

زیرا اصل تکامل را پذیرفتھ اند و . اجرا نمایند،ھمخوانی ندارد حاضرزمانو از تکامل آن خرسند و خوشنود دانند میجوھردین را حقیقتی واحد ولی پویا

کند می بھ فرزندان آدمی کمک خودبا آموزش روحانیهللا بھاء اتعالیم. ھستند بمانند راادیان گذشتھو عمیق تر درک کنند راکھ حقایق ظھورات الھی

از کوھسارھای مختلف جاری شده اند ھرچند کھ در نظر آورندجویبارھایی با ھم ، و پیدائی موعود ھمگی با ظھور کلی صمدانی در بحر وحدت الھیلیو

ومیدانند بھ مذاھب مختلف ن افراد خود را وابستھ درآینده دیگر. ندوش مییکی لکھ دار نموده تفرقھ مذھبی کھ تاریخ روحانی را.کنند مییکدیگر را تکفیر ن

اصل وحدت اصلی نوع .وجود ندارد زیرا دنیا دنیای دیگر شده استاست دیگرھمانندی مقصد نھائی و ادیان آسمانی و ارتباط ذاتیانسانی و اتحاد جوامع بشری

Page 137: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

129

مظھر الھی کھ اوج تاریخ اخیر و در ظل تعالیم استشناختھ شدهپیامبران الھی روحانی و مرحلھ بلوغ عا لم انسانی است با ھم متحد و متفق و یکدل و یکزبان

.گردند می

بدین یکی ریا در مذھب است . شود مییای آینده دو چیز از میان برداشتھ در دندیگرمثل دنیای امروز نیست کھ برخی خودرا مسلمان بخوانند ولی کھ معنی

اعتقادی بھ اسالم نداشتھ باشند، و برخی خودرا کلیمی بخوانند واحکام تورات آنچھ . مسیح عمل کنندرا اجرا نکنند، بعضی خود را مسیحی بدانند و ضد تعالیم

جالیی بیشتر و و درکی عمیق ترکھ جوھرتعالیم روحانی ادیان گذشتھ است بادر دنیای صلح و . ر تجدید و تکامل یافتھ استاخیدرخششی افزونتردر ظھور

بگوید من مسلمان ھستم و اعتقاد بھ تواند مییگانگی جوامع آتی دیگر کسی نچھ این نوع طرز . افرو مرتد ونجس می شمارم مردم دنیا را کاکثرجھاد دارم و

ھر چند انیشتین کلیمی نژاد و کلیمی بود . فکرو اعتقاد مطرود و مردود استانیشتین بعنوان بزرگترین . ولی صریحا گفت کھ بھ احکام یھودیت اعتقادی ندارد

فیزیک دان عصر معاصر و دانشمندی فرھیختھ بھ خداوند اعتقاد داشت و عقل کھ در خلقت کیھان ھستی دخالت دانست میپرتوی از عقل کلی الھی بشر را

ولی آگاه بود کھ احکام دیانت یھود منسوخ بود و بھ درد دنیای .داشتھ استو . امروز نمی خورد ولی بی تردید بھ حضرت موسی احترام میگذاشت

از نیزدردنیای امروز ممکن است برخی بھ پیامبر اسالم احترام بگذارند و اورا جانب خدا بدانند ولی درعین حال آگاه ھستند کھ احکام اسالمی قابل اجرا در

.دنیای کنونی نیست

دیگربھ آدمیان آنست کھ گردد می بشرتحولی دیگر کھ موجب اتحاد روحانی دنیای آینده ، خاخام، کشیش، راھب و آخوند د و درنپیشوای مذھبی نیاز ندار

این خود عامل مھم در ایجاد اتحاد ادیان خواھد بود زیرا. وجود نخواھد داشتبجز تعدادی معدود از پیشوایان روحانی کھ نفوسی معنوی و مروج اصول

و رقابت را الزم زنند می رھبران مذھبی تعصبات را دامن اخالقی ھستند اکثرحضرت مسیح پیش . تا بتوانند ریاست و موقعیت خودرا حفظ کنندمیشمارند

بینی کرد کھ طبقھ روحانی و پیشوایان مذھبی کنار می روند و طی داستان تاکستان آن را روشن نمود و دلیل بر کناری پیشوایان مذھبی را از صحنھ

ھبی اجتماع از آن رو دانست کھ ھر وقت پیامبر الھی برخاست اکثر پیشوایان مذبغیر از تعدادی معدود با مظھر الھی جنگیدند و اذیت و آزار روا داشتند و بھ

ازاینرو خداوند طبقھ روحانیون را برکنار .مخالفت با آئین جدید برخاستند پیش بینی. خواھد کرد و زمام امور مردم را بھ دست دیگران خواھد سپرد

انیون را برداشت و قھ روح بھاء اهللا طب حضرت مسیح تحقق یافت وحضرتتشکیالت را کھ منتخب مردم ھستند برای اداره امور روحانی و بجای آن

Page 138: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

130

و بھ حقیقت دکنن می حقیقت تحری مردم در آینده.داشت اجتماعی مقررو بیگانگی شوند می از این رو متحد ، حقیقت یکی است چونسند ورمی

ھمھ .آورند می روی نھند و بھ یگانگی روح افزا زحمت زا را کنارمیاختالفات مذھبی، نژادی و ملی زائیده عدم رشد معنوی و نارسائی عقالنی

وقتی بھ بلوغ و ما در آستانھ ورود بھ مرحلھ بلوغ عالم انسانی ھستیم.استروحانی و عقالنی برسیم بھ اتحاد معنوی و ھمآھنگی بین المللی واصل می

آنچھ . یکدیگر ترکیب و تلفیق می یابند با الھیھمھ ادیان در بحر وحدت .شویمورای تعصبات با دینی و بیدینی عصر ساختار نظامی نظر ما است کھ مورد

.حاضر است

ناگفتھ نماند کھ در گذشتھ بھ پیشوایان مذھبی نیاز بود چھ حد اکثر قریب بھ در آن شرایط الزم بود کھ عده ای . در جوامع مختلف بیسواد بودندم مرداتفاق

ولی . دراموررھبری روحانی و مذھبی تخصص یابند و مردم را یاری دھندامروزه مردم می توانند کتب مقدسھ خودشان را مطالعھ کنند و خدارا ستایش و

دیگر وازطرف. نیایش نمایند و نیازی بھ کشیش، خاخام، راھب وآخوند نیستکھ ھر وقت پیامبری ظھور کرد متأسفانھ دھد میواقعیت ھای تاریخی گواھی

پس . بزرگترین مخالفان و سرسخت ترین دشمنانش پیشوایان مذھبی زمان بودند وفتوی بر ند نبود کھ وقتی قائم موعود ظاھر شد دشمنانش علماء بودعلتبی

یظھر من : "المی، آمده است زیرا در اربعین، یکی از کتب معتبر اس.ندقتلش داد." علما بنی ھاشم صبی ذو احکام جدید فیدعوالناس فلم یحبھ احد واکثر اعدائھ

کتاب جدید و دارای احکام و کند مییعنی از خانواده بنی ھاشم جوانی ظھور با او مخالفت (احدی او را دوست ندارد . کند میمردم را بھ امر تازه دعوت

حضرت مسیح نیزبراین واقعیت تلخ ."لما ھستندواکثر دشمنانش ع) میشودتاریخی بھ نیکی آگاه بود کھ باالخره علمای یھود بر قتل مسیح موعود فتوی

حضرت مسیح ضمن داستان تاکستان روشن نمود کھ ھر وقت . خواھند دادو پیش بینی کرد کھ وقتی . پیامبری ظاھر شد با مخالفت علمای زمان روبرو شد

اداره امور روحانی را از دست پیشوایان مذھبی گردد میھر پدر آسمانی ظا . و بدست دیگران می سپاردمیآورد بیرون

مطلب دوم ایدئو لوژی ھای سیاسی است کھ ھر گروھی علمی بر افراشتھ و بھ

ید بھره ای از یک بی تردید ھر ایدئولوژی سیاسی با. جنگ یکدیگر پرداختھ اند کسب طرفدار خودبرایتواند می داشتھ باشد درغیر اینصورت ن مردمایدآلمنتھی جنگ ایدئولوژیک برای کسب قدرت و رسیدن بھ حکومت وغلبھ . نماید

جنایات سیاسی را ببار آورده و آدمی را از اصول معنویت، شفقت و ،بر رقیب بلکھ تالش یدئولوژی نیستاشکال اساسی در خود ا .محبت بدور کرده است

برای قدرت یابی و حکومتگری منشاء جنایات سیاسی و تراژدی ھای غیر

Page 139: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

131

الزم می نمود تا از سیاسیبا جلوه دمکراسی وجود احزاب .انسانی استولی . استبداد جلو گیری شود و افکار و آرمان مردم در کانال حزبی شکل گیرد

با روش مشورت است نھ جدل کھ حزب ملیدردنیای آینده مذاکرات درمجالس نظامی بر کھ چھ، باشد و در مقابل ھم قرار گیرند وجود داشتھموافق و مخالف

اگروجود احزابی الزم باشد برای آنست کھ درآینده و.تر از دمکراسی استء نفوس در کانال حزب شکل گیرد نھ آنکھ با ھم رقابت ورزند و آرمان و آرا

نظام دنیای .ھ کدام یک غالب آید و حکومت را بدست گیردزورآزمایی نمایند ک نظام مدنی فراسوی اختالفات نوعآتی کھ آئین بھائی پرچمدارآن است یک

.مذھبی و برخورد ھای احزاب سیاسی و تعصبات نژادی و ملی است

حضرت بھاء اهللا و حضرت عبدالبھاء و حضرت شوقی ربانی در بیان حقایق انی و حکمت ھای ربانی و تعالیم صمدانی با دو مشکل اساسی روبرو روحزیرا در بیان این مطالب می باید از واژه ھای موجود درزبان استفاده . بودند در بسیاری موارد کلمات موجود در زبان ظرفیت بیان آن حقایق معنوی و .کنند

تار جھان آتی را اشراقات معانی و فیوضات ربانی ونیز تشریح و تصویر ساخ چھ واژه ھای یک زبان مولود فرھنگ قوم و در بر دارنده تجربیات .نداشتند

ولی وقتی . حسی، عقالنی، روحانی، عرفانی، عاطفی، ملکی و ملکوتی است و فیوضات نو و اشراقات جدید از معارف و علوم و آید میظھوری جدید پدید

ات گذشتھ و تجربیات دیرینھ آن کلم،گردد میحقایق و معانی بر بشر ارزانی .ددارنقابلیت را ندارند کھ ھمھ ابعاد و ژرفای حقایق و تعالیم جدید را بیان

و قوای شدید روحانی در شود می در کلمات روح جدید معانی دمیده بنابراین حضرت از اینروست کھ.شود می و پر از معانی و انرژی گردد میآن افراغ

کلمات از معانی کھ بر آنان دمیده شده است بھ عجز و " :یندفرما میاهللا بھاء قسم بسلطان یفعل مایشاء کھ الفاظ در . آمده اند و قدرت حمل آن را ندارندنالھ

این ظھور اعظم عاجزند از حمل معانی مکنونھ کھ در قلم اعلی مستور راک متبصرین از ھر کلمھ از کلمات این ظھور معانی ماال نھایھ اد....است

نموده اند و لکن این مخصوص بآن نفوس است و از دون ایشان مستور و )45اقتدارات، ص (".بخاتم حفظ مختوم

عانی متعدد است کھ طی دارای ژرفای غیر پیمایش و الیھ ھای مکلمات الھی

.گردد میقرون و اعصار بتدریج حقایق مندمج در آن مکشوف و آشکار خالق و جامعھ ساز برند میکلماتی را کھ مظھر الھی و مبین آثار ربانی بکار

ھمھ ابعاد و ژرفای کلمات آنان برای ما مکشوف و معلوم نخواھد پس.است وحدت عالم انسانی کھ ھدف بنیانی و عالم یابرای مثال، ھمین اتحادیھ . بود

نھائی آئین بھائی است و در آثار بھائی آمده ھر چند ما می فھمیم کھ منظور

Page 140: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

132

ژرفا و ین کلمات ھمھ ھ در محدوده تجربیات خود داریم اچیست ولی با درکی ک .بھ ذھن ما منتقل نمی سازدمیآورد زیبائی و دگرگونی کھ پدید

مشکل دوم آن است کھ وقتی بھاء اهللا، عبدالبھاء و شوقی ربانی ساختار نظام

می باید بنحوی سخن گویند و نمودند می و تشریح کردند می بیان راآینده دنیا مکانیسم ، فکریجوبھ طرزی آن را تصویر کنند کھ برای خوانندگان محاط در

از اینروست کھ مطالبی کھ . عصر حاضر مفھوم باشدعقالنی درک وذھنی داریم کھ مطابق با تا آن حدی ما می فھمیم و از آن برداشت کنند میآنان بیان

پس آنچھ کھ ما در محدوده فکری .عقالنی و رشد روحانی ما استبلوغ درجھ .حد نھائی درک آن نوشتار و گفتار نیستکنیم میزمان درک

Page 141: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

133

وظایف بیت العدل اعظم

نقل کند میبیانی از حضرت بھاء اهللا کھ وظایف بیت العدل اعظم را مشخص

رجال " :میفرمایند .پردازیم می و بھ تامل در مورد مفاھیم و معانی آن ،میکنیم قلم اعلی در تربیت یالی و ایام بھ آنچھ از افق سماءدل الھی باید در لبیت الع

."ق نموده ناظر باشنداعباد و تعمیر بالد و حفظ ناموس و صیانت نفوس اشردر این بیان کوتاه کھ یک ) 73 ص ، بعد از کتاب اقدسمجموعھ الواح نازلھ(

ار وظیفھ اصولی را برای چھاز جملھ) قلم بھاء اهللا( معنی دارد قلم اعلی دنیا شب و روز بدان" لیالی و ایامدر" کھ باید کنند میبیت العدل اعظم مشخص

آن و تاکید بر شب و روز آن است کھ.و در اجرای آن بکوشند" ناظر باشند"ھمت آن بھ اجرای شرایط و تحت جمیعرا جزو اھداف کار خود قرار دھند

زمینھ قبلی در آثار آن مظھر الھی دارد کنند میاھدافی را کھ مشخص .گمارندنروست کھ می از ای.و در الواح و آثار آن فرستاده پروردگاربھ تفصیل آمده است

جملھو در واقع اینھا از" اشراق نمود... قلم اعلی از افق سماء"نویسند .ستنی ظھور آن منجی عالم انسانی ااھداف بنیا

آئین بھاء اهللا یک مذھب واقعدر . کنند میذکر " تربیت عباد"نخستین ھدف را

رھنمود ھائی کھ در آثار بھائی . اعتقادی نیست بلکھ یک مکتب تربیتی استلق بھ صفات نیز تخبرای تربیت ابناء انسانی از شیرخوارگی تا بلوغ عقالنی و

باکھشود میندین جلد کتاب را شامل رحمانی و تزین بھ خصائل انسانی آمده چ .خواھد شد ده ھا کتاب توسط متخصصین تعلیم و تربیت نوشتھ الھام از این آثار

بدین نکتھ دیدند می بھاء اهللا کھ درون روح و روان آدمی را بوضوح حضرتص روحانی و ملکوتی کھ در خلقت آدمی خصائاشاره کردند بلکھ تاکید نمودند

و با تربیت صحیح.خداوند انسان را بالقوه شریف خلق کرده عجین شده و درخشش گوھرھای اصیل را از ضمیر آدمی بیرون کشید و جال داد و میتوان

بھ خاطر ،سقراط ،در ارتباط بدین نکتھ روش کار حکیم بزرگوار. آن را دید آنچھ بلکھ،کنم می ن را القاءمن بھ کسی عقیده ای و ایده ایمیگفت کھ آید می

این بیان بھاء اهللا در خور توجھ و . بیرون می کشم،را در درون آنان استانسان را بمثابھ معدن کھ دارای احجار کریمھ است ": تفکر است کھ می نویسند

جواھر آ ن بعرصھ شھود آید و عالم انسانی از آن منتفع ،مشاھده نما بتربیتاوج عالم جسمانی و ابتدای کشش چون انسان نقطھ )3لوح مقصود، ص ( ."گردد

دست غیبی اورا الزم است کھدر جھت عالم روحانی و ملکوتی است ازاینرورود نفرو انحطاط اخالقی در سراشیبی تامدد نماید و بھ تربیت او ھمت گمارد

ازاینرو آدمی آن استعداد و قابلیت را دارد کھ . فتدنیو در قعر رذایل پست فرو

Page 142: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

134

درنده تر ،د و آن امکان را دارد کھ از یک حیوان درندهاز فرشتھ برتر رو .گردد

از . نا گفتھ نماند آنچھ کھ ھستیم نھ آنچھ کھ اعتقاد داریم میزان ایمان ماست

، چھ ل افراد قرار داد نھ اعتقاد آنانعبدالبھاء میزان بھائی بودن را اعما اینرو ."بھائی را بھ صفت شناسند نھ بھ اسم و بھ خلق پی برند نھ بھ جسم"فرمود

تا جائی کھ عبدالبھاء معنوی بودن را مشروط بھ مذھبی بودن ندانست چھ فرمود چھ اگر . مادیون کھ غرق در معنویت ھستند چرا خود را مادیون می خوانند

تی، خیر اندیشی، فداکاری، تالش برای رفاه انساندوسھ معنایبمعنوی بودن رادر آن صورت مردمانی ھستند کھ کلیسا رو ،اجتمائی و عدالت اقتصادی بدانیم

اعتقادات مذھبی ھم ندارند ولی افرادو مسجد رو نیستند و حتی برخی پس آنان .باشند میدارا را خصائصی کھ در مورد معنوی بودن برشمردیم

. ان ھائی فرھیختھ ھستند ولو آنکھ بھ فلسفھ ھای مادی گرایش داشتھ باشندانس

عبدالبھاء در مورد روش آموزش و پرورش ذکرکرده اند نکتھ مھمی را کھ. آوردخواھدانقالبی در روش آموزش و پرورش درسراسرجھان بوجود

کھ معلم بھ ھر شکلی ل رس نیست طفل یک گ کھفرمایند میحضرت عبدالبھاء طفل بھ بلکھ .کھ بخواھد آن را در آورد و ھر آب ناصاف را درآن بریزد

ای است و ھدف از آموزش و پرورش باید آن باشد کھ زمینھ رزمانند یک گلکشوف و م استعداد مکنونتافراھم آورد و محیطی ایجاد کند و روشی بکار برد

، آن دانای بی ھمتا،نمائی عبدالبھاء راھ ھمین یک جملھ پس.متجلی گرددجھتی جدید در تغییر دھد و راسیستم آموزش و پرورش در سراسر دنیامیتواند

.معطوف سازد

اط و مرسلین محض ھدایت خلق بھ صراءانبی" :فرمایند میحضرت بھاء اهللا ھمانطوریکھ اشاره ." قیم حق آمده اند و مقصود آنکھ عباد تربیت شوندتمس

برخی رسالھ .کتابھا نوشتتوان میشد در زمینھ تربیت با تعالیم بھائیتبر زمینھ دیدگاه تعالیم بھائی نوشتھ و می دکترای خود را در علم تعلیم و تربیت

نبیای الھی برای تربیت ابناء اپس . کنیم می بھمین اشارت اکتفا ماو .نویسندبھ عقیده بھائیان حضرت بھاء اهللا بزرگترین مربی عالم . انسانی بر خاستھ اند

انسانی دراین مرحلھ پیشرفتھ در حیات فردی و جمعی عالم بشری بشمار . . روندمی

است کھ دستور و حکم آن بنیانگذار دنیای جدید " تعمیر بالد " لب دوم مط

را آبادانیخود کمتر سابقھ دارد کھ یک پیامبر الھی یکی از اھداف آئین .استآئین زرتشت از یک جھت بھ این . قرار دھدستان شھر دھستان وبالد و دیار،

Page 143: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

135

سال ھر فردی زیرا حضرت زرتشت دستور دادند کھ ھر .تعلیم نزدیک استبنده معتقدم کھ نیکو است این .درختی بکارد و جشن درخت کاری بر پا شود

دوباره احیا گردد کھ ،سنت پیشینھ ایرانیان کھ طبق دستور حضرت زرتشت بودھر سال جشن درختکاری بر پا شود و ھر فردی در سال درختی بکارد و بر

دارد بدین معنی ی دیار را نیز در برزیبای " بالدتعمیر"البتھ . آبادانی بیفزایدروزافزون آسمانخراش ھا برای رشد.دن گسترش یاب بی قواره نبایددیگرشھرھا

باعث آلودگی ھوا و تراکم جمعیتکند می آدمیان را از طبیعت منزوی،سکونت .گردد می وکاھش روابط انسانی آدم ھا

وقتی سال نھم دبیرستان بودم فکر شھر سازی ذھن مرا ر ایران دبیاد دارم کھ

البتھ در این زمینھ نھ تجربھ ای داشتم و نھ ،ھ بودسخت بخود مشغول داشت ولی طرح شھر سازی بنده در حد تصور و ذوق یک نوجوان بود .مطالعھ ای

طرحی کھ ریختھ بودم شھر باید دارای . ساختھ شود بایدکھ شھر چگونھ ھوا ، خالصھ،زا باشد ری زیبا و جویبارھای دلگشا و درختان فرحمناظ در نظر .زارن نھ پر دود و کثیف با ساکنینی زرد و ،ار و زمین مشکبارگوخوش

جزئیات شرح از.داشتم آن را برای شھرداری ھای دنیا بفرستم ولی نفرستادم .ممیکنیین طرح صرفنظر ا

ولی جالب آن است کھ آخرین و پیشرفتھ ترین طرحی کھ در مورد شھر سازی توسط پر تجربھ ترین و بر جستھ ترین شھر سازان دنیا ارائھ شده است بھ

یعنی شھرھا باید دلگشا و فرح زا باشد . ھمین فکر نو جوانی بنده نزدیک استساکنانی در ،اشد نھ آنکھ در ساختمان ھای متراکمو طبیعت در آن جلوه داشتھ ب

بیاد دارم . یک چھار دیواری بستھ و از طبیعت گسستھ بتوانند بنشینند و بخوابند ای بھ در آفریقا کھ نویسنده و سردبیر مجلھ من آفریقائی بھائییکی از دوستانرشد شھرھا بی قواره " بود، مقالھ ای نوشتھ بود تحت عنوان زبان انگلیسی

ب بود و نحوه گسترش شھرھا را مورد انتقاد قرار الالبتھ مقالھ ای ج." میکنند .داده بود

نحوه شھر سازی " تعمیر بالد" بیت العدل اعظم در این وظیفھ،صھبطور خال

از و چھره شھر ھا زیبا و محیطش فرح زا خواھد شد،را تغییر خواھد داد شھرسازی با .تراکم ساختمانھا و جمعیت در یک نقطھ کاستھ خواھد گشت

اسلوبی صحیح صورت خواھد گرفت و پیشرفت تکنو لوژی بسیاری از عوامل اکم جمعیت را حل خواھد کرد کھ در محدوده این نوشتھ مجال بررسی آن تر

یکی از مواد بعنوان "تعمیر بالد" اصل کھ در حال حاضرناگفتھ نماند .نیست . قرار گرفتھ است اساسنامھ بیت العدل اعظم

Page 144: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

136

و لعدل اعظم قرارگرفتھ استکھ از وظائف بیت ا" حفظ ناموس" مطلب سوم ی است کھاصولوظیفھ بیت العدل اعظم حفظ تعالیم و . لب مطلب ھمین جااست

بھاء اهللا برای شکوفائی یک نظم جدید جھانی و جلوه مدنیت بدیع حضرتایدئولوژی نژادی، معنوی آورده اند کھ بشراز مرحلھ اختالفات ملی، مذھبی،

و روحانی براساس وحدت اجتماعیو جدید جپا فراتر گذارد و در یکسیاسی این اصول بنیانی .اصلیھ نوع انسانی و اتحاد جھانی و صلح عمومی وارد گردد

کھ زیر بنای مدنیت جھانی است دستخوش ھوس ھا، نا پختگی ھا، خودخواھی دینی آنچھ کھ در مکتب ھای ھا، زیاده طلبی ھا، و سود جویی ھا قرار نگیرد و

اعتالءاتحاد بشر کھ موجب. در تاریخ گذشتھ پیش آمد، پیش نیایدوسیاسی کھ ھم اکنون آثار نازلھ از . بھم نخورد، حیات فردی و جمعی خواھد بودپر ثمر در

لبھاء و اقلم بھاءاهللا و نیز تشریح و تبیین تعالیم و آموزه ھای بھائی از جانب عبداز جانب تب و رسائلی کھ و ک.گردد میشوقی ربانی بھ بیش ازصد جلد بالغ

شده و خواھد نوشتھ بھائی در توضیح این اصول و مبادی مؤلفاندانشمندان و ، چوبینھبھرام طبق گفتار دکتر،دشواضافھ ی مذکورھا بھ جمع کتاب اگرشد

حضرت عبدالبھاء بھائیان را تشویق و . دھد میکتابخانھ بزرگی را تشکیل . دت عالم انسانی نھایت فداکاری را بنمایند کھ برای تحقق وحدننمای میتشجیع

باری ابواب موھبت ": چنانچھ خطاب بھ بھائیان درسراسرجھان می نویسند وقت .پایان الھی مشروح نور حقیقت تابانست و الطاف بی مفتوح است و آیات

نورانی گردد و راغنیمت شمرید بجان بکوشید و بخروشید تا اینجھان ظلمانیفانی آئینھ گلشن باقی شود و تاریک گشایش یابد و این گلخناین عالم تنگ و

از فیوضات رحمانی یابد بنیاد عناد بر افتد و عالم جسمانی بھره و نصیب اینویران گردد و بنیان یگانگی مرتفع شود تا شجره مبارکھ بر اساس بیگانگی

تھ افراش و غرب سایھ افکند و در قطب امکان خیمھ وحدت عالم انسانی شرقو موج دریای حقیقت اوج ندزشود و علم محبت و الفت در جمیع آفاق موج

)35- 34 صمنتخبات مکاتیب، جلد اول، ص(" .گیرد

، است کھ از اھمیت حیاتی بر خوردار است"صیانت نفوس" مطلب چھارم حضرت .ر این کره خاکی بدان وابستھ استیعنی مرگ و زندگی آدمیان د

د کھ با کشف اتم بشر بر سر دو راھی مرگ و زندگی دنهللا از پیش آگاه بوا بھاء علمکھ در طبیعت قوه ای وجود دارد کھ ھنوز نددانست می و گرفتقرار خواھد

نظام ی معنوی با عجین شدن ارزش ھاموفق بھ کشف آن نشده و اگر بیش از بدست بشر غافل از خدا افتد خطر نابودی کلی و فاجعھ این قوه تخریبیدنیا

از اینرو وقتی بشر بر سر . کند میھول انگیز کشتار نسل آدمی دنیارا تھدید خداوند دادگر بھ کمک و یاری انسان ،دوراھی مرگ و زندگی قرار گرفت

این .نسل آدمی از کره زمین بر نیفتد نزند و یشتافت تا بشر دست بھ انتحار کل: نده و در عین حال امید وار کننده از قلم آن منادی حق صادر شدانبیان لرز

Page 145: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

137

". بخشدیھ باقتا حیات باقی بودکھ آمد آنه، رسید و اھل آنھنگام فنای عالم" حضرت بھاء اهللا خیلی روشن و واضح )165مائده آسمانی، جلد چھارم، ص (

. ام آن رسیده کھ عالم فانی شود و کره زمین از آدمیان خالی گردد ھنگمیفرمایندبا آنکھ ھنوز علم موفق بھ کشف قوه اتم نشده بود ولی حضرت بھاء اهللا از آن

وقتی قوه اتم کشف شد و قدرت ھول انگیز آن در تخریب و . کامال آگاه بودی زمان نابودی و کشتار دستھ جمعی نسل آدمی مکشوف گردید بینش ماورا

ھنگام فنای عالم و اھل آن "حضرت بھاءاهللا معلوم گردید کھ چرا فرمود برخی از اندیشمندان ذی ،این کشف جدید و قدرت ھراس انگیز انھدام. "رسیده

. و دھشت نمود و آنان را بھ چاره جویی بر کشاندار وحشت چاحترام را د این برای حل،رھیختھ مورخی برجستھ و اندیشمندی ف،چنانچھ آرنولد توین بی

در این عصر اتم بشر دو راه در پیش دارد یا اتحاد " نظراتی ابراز داشتمشکل) عادت و تغییر ( )ترجمھ (."سیاسی دنیا را بپذیرد یا دست بھ انتحار زند

ولی " و اھل آن رسیدهھنگام فنای عالم"ھرچند حضرت بھاء اهللا فرمود کھ

قسمت دوم بیان آن مظھر . این بیان ایشان بھمین اعالن خطرھولناک تمام نشد فضل خداوند رحمن شامل حال انسان پریشان گواه این مطلب است کھالوھیت

ازاینرو پیامبر الھی رسید تا از بلیھ .گشت کھ باقی ماند ونسل آدمی دوام یابداوکھ از عالم . لو گیری نماید ج،کبری کھ منجر بھ نابودی نسل بشر خواھد شد

آمد " زیرا فرمود، بقای نسل انسانی را تضمین نمود،باال وملکوت بقا آمده بودیشمندان دتا نیم قرن پیش برخی از ان" . بخشدباقیھ حیاتآن کھ باقی بود تا

"برتراند راسل" از جملھ .نابودی نسل آدمی را بھ صدا در آوردند زنگ خطرکھ خطر نابودی نسل میگوید بھ صراحت " شرآینده ای دارد؟آیا ب"در کتاب

میرود آدمی در باالی سرآحاد بشری در حال نوسان است کھ ھر آن گمان آنمتوجھ اھمیت دستور پس .فرود آید و نسل انسانی را محو و نابود کند ھک

از وظایف بیت العدل اعظم یکی را"حفظ نفوس"کھ چرا اهللا می شویم بھاء این اختیار و کھ ذروه علیای نظام عالم استبیت العدل اعظم. مودندمقررفر

اقتداررا دارد کھ عالم بشری را حفظ نماید وآسایش و آرامش ھمگی را تامین حضرت بھاء اهللا مقصد اصلی ظھور و تعالیم خودرا حفظ عالم انسانی از . کند

ر اتفاق آفاق را قسم بآفتاب حقیقت نو": دننابودی قلمداد کرده و می نویسروشن و منور سازد حق آگاه، گواه این گفتار بوده و ھست جھد نمائید تا باین مقام بلند اعلی کھ مقام صیانت و حفظ عالم انسانیست فائز شوید این قصد

گاھی بلسان شریعت و ھنگامی بلسان .... سلطان مقاصد و این امل ملیک آمالصی و غایت قصوی ظھور این مقام حقیقت و طریقت نطق نمودیم و مقصد اق

)11لوح ابن ذئب، ص (."بلند اعلی بوده و کفی باهللا شھیدا

Page 146: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

138

بھ عقیده بھائیان اگر تأثیر مستقیم وغیر مستقیم ظھورو تعالیم بھاء اهللا نبود، هللا ا کھ نقش ظھور بھاء برای آنکھ مدلل داریم البتھ. نابودی نسل آدمی حتمی بود

ده یاتی بو واقعیت ھای تاریخی چقدر ح از برخی توجھ بھ انسانی با نسلدر بقای و مستند خواھیم پرداخت خواھیم آنتجزیھ و تحلیل بھ تفصیلھدر رسالھ دیگر ب

تشکیل جامعھ ملل و سازمان ملل متحد کھ قدم ھائی در جھت جلوگیری در. کرد زیرا. تأثیری بسزا داشتھ است تعالیم بھاءاهللابودهاز جنگ و برقراری صلح

ویدرو ویلسون رئیس جمھور فقید آمریکا کھ چھارده ماده معروف برای تشکیل وقتی . جامعھ ملل را ارائھ داد با پیام و تعالیم بھاءاهللا تا حدودی آشنائی داشت

حال مسافرت حضرت عبدالبھاء برای ترویج تعالیم بھاءاهللا در کشور آمریکا در . و ویلسون کھ ھنوز رئیس جمھور نبود آن حضرت را مالقات کردبودند ویدر

و ویلسون کتابچھ ای کھ حاوی برخی بیانات حضرت درگفتھ شده است کھ وییکی از دخترانش . بھاء اهللا و عبدالبھاء بوده در جیب خود حمل می کرده است

ده بدین بھائی بود و بھ گفتھ دخترش آثار بھائی را در کتابخانھ پدرش قرار میداامید کھ پدرش آنھا را مطالعھ نماید و گفتھ است کھ بارھا مشاھده کرده کھ پدرش

و نیز بنیانگذاران . خواب آثار بھائی را مطالعھ میکرده ازساعت مطالعھ قبلسازمان ملل متحد، رئیس جمھور آمریکا فرانکلین روزولت و نخست وزیر

دکتر . بھاءاهللا آشنائی داشتندانگلیس سر وینستون چرچیل ھر دو با تعالیم جیاگری کھ از بھائیان برجستھ ایتالیا بود و ھمسرش از شاھزادگان سوئد بود با

.خانواده روزولت روابط خانوادگی داشتند

مجمع جامعھ ملل و سازمان ملل متحد قدمی در راه تشکیل ناگفتھ نماند للی سران دنیاست کھ حضرت بھاءاهللا تشکیل آن را الزم و حتمی شمردند الم بین

زیرا .کھ البتھ ھنوز بدان کیفیت کھ مورد نظر بھاءاهللا است نرسیده است، نھ حضرت بھاءاهللا فرمودند کھ رؤسای جمھور و پادشاھان باید گرد ھم آیند

ازند و تصمیمات و برای تحقق و دوام صلح بھ مذاکره و مشاوره پردنمایندگان،. آنکھ مصالح عالم را بر منافع کشور خور ترجیح دھند دوم. الزم اتخاذ نمایند

عالوه . درصورتیکھ در حال حاضر نمایندگان مدافع منافع کشور خود ھستد باید بر طرف گردد و جامعھ بھائی این سازمان دارای نواقصی است کھبرآن،

ولی با . سازمان ملل متحد ارائھ داده استپیشنھاداتی برای بھبود و کارآئی بھتر ھمھ این تفاصیل، تشکیل سازمان ملل متحد بارقھ ای از امید و نوری لرزان در

احتمال آن می رود کھ سازمان ملل متحد منحل گردد و .این دنیای تاریک است. یگزین آن گردداسازمانی کاملترو با اقتدار و اختیاری بیشتر و نواقصی کمتر ج

Page 147: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

139

زنان گوی سبقت را از مردان خواھند ربود

علت آنکھ در عرصھ حساس و مشکل تشریح ساختار برخی نھاد ھای مھم جھانی وارد شدیم، دالئل و مدارکی ارائھ دادیم کھ در نظام جھانی آینده پارلمان

د داشت آن بود بین المللی و قوه مجریھ جھانی و دادگاه بین المللی وجود خواھکھ می خواستیم استدالل کنیم کھ زنان برای عضویت دراین مؤسسات مھم

پس بانوان تنھا در نھادھا و مجالس ملی عضویت . جھانی محدودیتی ندارندندارند بلکھ در تمامی این نھاد ھای مھم جھانی عضویت دارند وھیچ جا حق

از بودیم کھ نشان دھیم غیرو نیز بر این قصد .ده گرفتھ نشده استآنان نا دی" المللی پارلمان بین"یا بھ عبارت دیگر " انجمن ملل عالم"دل اعظم یک الع بیت

منتخب ازسراسر جھان وجود دارد کھ یکی از وظائف آن قانونگذاری برای زنان در این نھاد مھم . تعیین روابط و ضوابط کشورھا و ملت ھا و اقوام است

ستعداد فطری و ھوشمندی آنان نادیده گرفتھ نشده و اقانونگذاری عضویت دارندو بلکھ نظرا ت آنان در این ساختار وضع قوانین جھانی مؤثر خواھد بود

.دھند استعداد خودرا نشان می

میع دوائر و درنظام جدید جھانی کھ آئین بھائی پرچمدار آنست زنان در جسسات و نھاد ھای محلی و ملی و بین المللی نھ تنھا عضویت خواھند داشت ؤم

زنان با بھره مندی از ھوشیاری و . بلکھ بھ گمان بتدریج اکثریت خواھند یافت فراست و برداشت درونی و با برخورداری از خصائل نیکوی شفقت، محبت،

حفظ ،رفت جوامع بشری، غریزه مادری نقشی پرارج در پیش نگھداریحسھم اکنون . محیط زیست، دوام نسل انسانی در این کره خاکی ایفا خواھند نمود

شود میدر بسیاری از مجامع و کنفرانس ھای بین المللی بھائی کھ تشکیل نماینده فعلی جامعھ جھانی بھائی در . در سازمان دھی آن دارند مھمینقشبانوان

نماینده بھائی در نیزست و در سالھای گذشتھسازمان ملل متحد یک خانم ا دولت ویتنام ااخیر. بود آمریکا متحدهی از اھالی ایالتخانممتحد سازمان ملل

.آئین بھائی را برسمیت شناخت و نخستین محفل ملی بھائیان ویتنام تشکیل شد قرار نماینده جامعھ جھانی بھائی کھ بھ ویتنام آمد و مورد استقبال نماینده دولت

.گرفت، یک خانم بود

ع زمینھ ھابا وجود آنکھ از زمان حضرت عبدالبھاء تا کنون بانوان در جمیاند و راه ترقی پیموده اند و ازحقوق فراوانی استعداد شگرف خودرا نشان داده

بھره مند شده اند ولی ھنوز در بسیاری از نقاط دنیا زنان ازحقوق اولیھ خود . محروم ھستند و راھی دراز در پیش دارند تا با مردان برابر و ھمدوش شوند

نمائی از دنیای توانند نمیاز اینرو طبیعی است کھ ھنوز بسیاری از مردمان

Page 148: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

140

ده را بھ بینند کھ زنان چھ جلوه و نمودی خواھند نمود و مردان را پشت سر آینکھ برخی این نظریھ را اغراق آمیز رود میاز اینرو گمان. خواھند گذاشت

طبیعی است کھ این آینده نگری را بھ سادگی نپذیرند، و حتی آن پس .تلقی کنند خرده گرفت کھ از درک این بر آنانتوان نمیولی . را مورد انتقاد قرار دھند

زیرا ھنوز . ساالری پیش می رود، عاجزندمادر روند جھانی کھ در جھت بیروناند از حصار سنت دیرینھ و برداشت بیمار گونھ از حقیقت زن نتوانستھ

. بینندبی آیند، و آینده درخشانی را کھ بانوان در پیش دارند بھ روشن

اند کردها عبدالبھاء در پاریس اد حضرتکھدراین رابطھ قسمت ھائی از بیانی برخالف ادوار گذشتھ :گوید میعبدالبھاء . دھیم می قرار تأمل مورد توجھ و را

یش در زمان ظھور بھاء اهللا است کھ زنان دوشادوش مردان بھ پ" فقط وآنان در جمیع دوایر اداری و . روند و در ھیچ حرکتی عقب نخواھند ماند می

واھند شد و بھ درجاتی نائل خواھند گشت کھ عالیترین مقام در سیاسی وارد خ ". داشتدر جمیع امور شرکت خواھند و ،میشودعالم انسان محسوب

Women equality and Development )ترجمھ (" 13 و 12 بانوان، صص ("

در اروپای پیشرفتھ ھنوز وضع کھ بیان فرمودند1911این مطلب را در سال درحدی نبود کھ از تحولی کھ پیش خواھد آمد بھ شگفتی نیایند و آن را بانوان

ازاینرو در دنبالھ این مطلب عبدالبھاء شنوندگان را .یک ایده آل نشمارند ،این رامطمئن باشید" :فرماید میو دھد میاطمینان بھ تحقق چنین آرمان

الم زنان ازجمیع در آینده نھ چندان دورع،شرایط کنونی را در نظر نگیریدچرا عبدالبھاء با چنان اطمینان ."درخشنده و پر شکوه خواھد بود جھات بسیار

کھ بر بود دلیلش آن دردنک میراجع بھ شکوه و جالل آتی دنیای زنان صحبت بزرگترین تحول را در وضع اهللا ء بھاند کھ ظھور بوداین نکتھ کامال واقف

نیرویی عظیم بر عالم انسان دمیده زیرا. د آورد پدید خواھدنیابانوان درسراسر ھزار سالھ تحقق یافتھ شده و خواست الھی برای رھایی زنان از یوغ چندین

چون حضرت بھاء اهللا "کھ ند سمیدان جھت اینازرا خود اطمینان بخشی و.بودسیاستی و پس ھیچ فردی، گروھی، مذھبی،." چنین اراده فرموده اند

ھر مذھبی و مکتبی و . در برابر اراده الھی سدی ایجاد کندتواند میحکومتی نسیاستی و حکومتی بخواھد در برابر آن مانعی پدید آورد کھ زنان را در بند

اراده الھی در . ی و وبال روبرو خواھد شدگ بالمآل با شکست و سر افکند،آورد منعکس حقوق طلب و زنان آزادیخواه خواستھ باالخص در، انسانیناءاراده اب

خس و خاشاک رااز جلوی راه بر ھر و چون سیلی خروشان ،شده و خواھد شد .خواھد داشت

Page 149: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

141

عبدالبھاء در مورد شکوفائی استعداد بانوان در آینده و جلوه خیره کننده حضرت زمانی کھ زنان بھ نھایت درجھ ترقی دست یابند طبق ضرورت " :فرماید میآن

و اقتضای زمان و مکان و بنا بر استعداد شگرف آنان بھ امتیازات و افتخارات عبدالبھاء بر این )13وان، ص بان) (ترجمھ( ."العاده دست خواھند یافت فوق

، بدرخشند،نکتھ آگاه بودند کھ چون زنان ھنوز نتوانستھ بودند آنگونھ کھ شایدوممکن بود گفتار ایشان در نظر برخی از حاضران ایده آلی غیرممکن

ازاینرو در دنبالھ آن دوباره حاضران را اطمینان می بخشد کھ در ،بنظررسداز این قضاوت و ": ی بدل راه ندھند و می گویندتحقق پیش بینی ایشان تردید

حضرت بھاء اهللا بنحو بارزی جنبش ،ت اطمینان را داشتھ باشید نھاییھنظر در دنبالھ آن اطمینان می دھند کھ در آینده خود مردان".ند زنان را نیرو بخشید

و بدان اعتراف خواھند ،متوجھ شکوفائی و شکوھمندی استعداد زنان خواھند شددیری نخواھد پائید کھ ایامی فرا خواھد رسید کھ مردان ": می گویند چھکرد

شما ة حقیق! خوشا بحال شما! خوشا بحال شما،خطاب بھ زنان خواھند گفتشایستھ آن بودید کھ استعداد عظیم یافتید و سرھای شما الیق تاج جالل ابدی

و در شفقت و ،برید زیرا در علم و ھنر، در فضل و کمال با مردان برا،است روانی جو آنچھ مسلم است در ."دوستی برتریدرقت قلب و دلسوزی و انسان

بھ اشاره راجع بھ شکوفائی و ، عبدالبھاءو شرایط اجتماعی صد سال پیش در مجامع و مجالس متعدد ،شکوھمندی استعداد مکنون بانوان صحبت کردند

و در مواردی چند زنان را از ،مودندندای برابری حقوق زنان و مردان را بلند ن جنبش بانوان درغرب را بدین ترتیب. برخی جھات و خصوصیات برتر دانستند

.نددبخشی آنان را بھ پیروزی نھائی بشارت دادند و اطمینان و تحرکی بخشیدند

ن و کید نمودند کھ پیشروی نھضت بانواأ بارھا بر این نکتھ تعبدالبھاءحضرت بیانی کھ اکنون ادامھ در. از اھداف عبدالبھاء است یکیھ آناناحقاق حقوق حق

حقوق و امتیازات زنان یکی از بزرگترین اصول و ": دن می گوی،نقل کردیمامید وار چنانم کھ لوای " :فرمایند می در جای دیگر ".اھداف عبدالبھاست

کھ این تساوی بھ تساوی زن و مرد در پنج قاره جھان حتی در اماکنی انوار ھدایت، (." سیس نگشتھ است برافراشتھ شودأو ت رسمیت شناختھ نشده

امید وار بود کھ ،عبدالبھاء کھ پرچم آزادی زنان را بر افراشتھ بود) 778ص حقوق بانوان برافراشتھ تساویدر جمیع نقاط و ممالک جھان علم آزادی و

تا این حد بیان کردند کھ حتی برای زنان سوان اشتیاق خودرا در ترقی ن. گردد با اشاره بھ زنان درایران زمین کھ تحت .دبوپیشرفتھ در اروپا مافوق تصور

آنان ازبرخی" : دن می گوی،تربیت آئین نوین پیشرفتی چشمگیر نموده بودند در ایران بواسطھ آئین نوین از یوغ دیرین رھائی یافتھ اند کھ )بانوان(

و بسیاری شعر ، اسالم را مغلوب نموده استیاصاحت آنان علمھوشمندی و فکھ زنان میخواھد عبدالبھاء ."می سرایند واز کسی ترس و واھمھ ای ندارند

Page 150: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

142

امید وارم کھ " : فرمایند از خود نشان دھند و میین شھامتا چن آن نیزدر اروپان چراغی و ھر یک چو،زنان در اروپا نیز بھ این درجھ از پیشرفت برسند

و ندا بھ ملکوت را بلند کنند و بھ مردان در این میدان کمک و ،بدرخشند از عالم ، در علوم متبحر گردند، حتی از مردان جلو تر افتند،مساعدت نمایند

کھ اگر زنان چنین توفیق عظیم کنند می بعد اضافھ ."مادی منقطع شوند :میکنند از آن ابراز شادمانی سازندگان دنیای جدید خواھند شد و،بدست آورند

."این باعث سرور عظیم برای من خواھد بود کھ زنان را چنین ببینم"

کھ کردند می استدالل عبدالبھاء حضرت،در مجامع ومجالس دراروپا وآمریکااگر زن چون مرد تربیت نشود و استعداد او شکوفا نگردد خود مرد ناقص

اگر نصف بدن رشد نیابد و ناقص .یرا زن و مرد مکمل یکدیگرند ز.میماند کھ نصف اء عالم نس. نصف دیگر را نیز مفلوک می سازد، این نقص،ماندب

اگر استعدادش شکوفا نشود عالم انسانی ناقص دھد میرا تشکیل جمعیت دنیاپراز نقض کھ بھ ھمین دلیل در گذشتھ عالم بشرکردند میو استدالل . میماند

و عدم شرکت بانوان درفعالیت ھای اجتماعی و مقامات و شر بوده است .حرمان دررشد جھان گشتھ است تصمیم گیری موجب خسران و

و آنھارا پردازیم می در این زمینھ دیگر از حضرت عبدالبھاءبھ نقل چند گفتار

چنانچھ زنان از :" . گوید میعبدالبھاء . دھیم می قرارملأ مورد توجھ و تبدون شک حقوق مساوی بر خوردار شوند و امکان تحصیل برایشان فراھم آید

."ریخ این را گواھی خواھد دادتا و خواھند ربود از مردان رازنان گوی سبقتفتارو باید توجھ داشتھ باشیم کھ آنچھ از گ) 780 ص ،انوار ھدایت ()ترجمھ(

از .گردد می بھ حدود صد سال پیش بر کنیم می عبدالبھاء نقل حضرتنوشتارو یابد مییتی بیشتر روانی و اجتماعی زمان اھمجواینرو گفتار ایشان درآن

کھ دارد میاظھارعبدالبھاء ی کھ نقل شد،بیاندر این . کند میانقالبی تر جلوه کسب تحصیل و دانش داشتند برخوردار اگر زنان ازامکاناتی کھ مردان برای

زنان گوی سبقت را از "گردند نھ تنھا با مردان ھمراه و ھمپا خواھند شد بلکھ پس با امکاناتی کھ ھر آن بیشتر در نقاط مختلف دنیا ".مردان خواھند ربودعبدالبھاء در . زنان از مردان پیشی خواھند گرفت،آید میبرای زنان فراھم

می "بدون شک" ان بر مردان شکی ندارد زیرا این پیشتازی را مورد سبقت زناین مربوط بھ آینده است و تحقق گوید می نکتھ جالب این جا است کھ .خواند

".تاریخ این را گواھی خواھد داد"کھ دھد می ازاینرو اطمینان .خواھد یافتت خواھند نھ تنھا زنان از مردان سبقبعلت بھره مندی از امکانات تحصیلی،

حضرت . در خلقت از برخی خصوصیات برتر برخوردارندانگرفت بلکھ زنزنان از ، در برخی موارد زنان بر مردان برتری دارند" :فرماید میعبدالبھاء

Page 151: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

143

عواطف و ، رحیم القلب و مھربان ھستند،عاطفھ بیشتری برخوردارند ) 161 ص،سدر پاری خطابات مبارک( )ترجمھ(".است احساسات آنان شدیدتر

نمودند کھ پست تر و کم ءعبدالبھاء کسانی را کھ بھ اذھان زنان القاحضرت

مورد مالمت ،استعداد ترند و در نتیجھ آنان را در عقب ماندگی نگھ داشتند و با صدای رسا بھ دانند می آن را خالف واقع ودھند وانتقاد شدید قرار می

،از این داوری نابجا ھمھ اھل دنیا اطالع یابندخواھند می و ،ی خیزنددفاع برمباید اعالم کنیم کھ زن از توانایی مساوی با مردان بر خوردار " :فرمایند و می

است و در برخی موارد استعدادش از مرد بیشتر است و این دیدگاه است کھ ت و مجاھدت اورا برای اورا ماالمال از امید و اشتیاق می سازد و تالش و ھم

)77و 76ص ص،صلح عمومی (." فزونی می بخشداترقی دائم

، سفرنامھ عبدالبھاء بھ غرب، ونیز در کتب و "بدایع اآلثار"دردو جلد کتاب عبدالبھاء در اروپا و آمریکا با احترام رسائل دیگر منعکس است کھ حضرت

ی مذھب رھبران سیاسی و پیشوایانزرگان علم و ادب وب .فوق العاده روبرو شد علمداران نھضت زنان و گردانندگان مجامع صلح جھان و طرفداران مکتب و

ھای عرفانی و روحانی و مادی کھ آن حضرت را مالقات کردند و سخنان او ھ مجال تصویر آن رسال اورا با تعظیم و تکریم پذیرفتند کھ در این را شنیدند،

واھمیت تاریخی "سفرعبدالبھاء بھ غرب" دیگررسلھ در کھاست در نظر.نیست حتی بھ تصدیق ورود عبدالبھاء بھ اروپ وآمریک. دو تفصیل بیان شآن بھ

ھمین قدر بس کھ مطبوعات غرب ھیچ عنوانی .مخالفانش غوغائی برانگیخترا مناسب و و رھبر یک نھضت جھانی نظیر حکیم ، فیلسوف، پیشوای مذھبی

حضرت از ھا ازاینرو ھمواره درروزنامھ.متناسب جاللت مقام او نمی دانستند تا آنکھ عبدالبھاء .بردند مینام " پیامبر صلح " "پیامبر شرق"عبدالبھاء بعنوان

و ،در یکی از کنفرانس ھای مطبوعاتی اظھار داشت کھ من پیامبر نیستمفردای آن روز ھمھ . دنر نبر بکاایشانکھ این عنوان را برای بود آنشمنظور

بازھم نتوانستند عنوان " . من پیامبر نیستم،پیامبر گفت" روزنامھ ھا نوشتند پس با این احترامی کھ برای آن حضرت قائل . دیگر جز پیامبر برای او بیابنداز اینرو دفاع ایشان از حقوق . شدید داشتأثیربودند بی تردید کالم ایشان ت

تن زنان با مردان بھ جنبش زنان حقوق طلب قوت می بخشید زنان و برابر دانس د دامی و جھت

،عبدالبھاء زنان را برای احقاق حق خود تشویق و راھنمائی می نمودحضرت

،فتھ بودچھ از ظلمی و تبعیضی کھ در حق زنان در طول زمان صورت پذیر آرزو مند بود کھ بانوان ھرچھ زود تر قابلیت و استعداد خود را بھ ،بودأثرمت

کوشید کھ بھ عالم انسانی ببنابرین " :ثبوت رسانند چنانچھ خطاب بھ زنان گفت

Page 152: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

144

اء قلوب نس،ھا و کفایت ھای بیشتر دارند نشان دھید کھ زن ھا قابلیت انمستمندمقابل ر است و نساء درا سترو مستعد تسیسھ با قلوب رجال ح درمقا

284ص ،بیانیھ صلح(." مسئولیت پذیرترو نوع دوست تر ھستنداندردمند و

صلح ، عبدالبھاء آن را از خصائص زنان شمرده اند حضرتنکتھ دیگری کھ و در مقایسھ با خصیصھ مبارزه طلبی و غلبھ خواھی بانوان استفطریطلبی

دنیاتواند می زیرا و خصلتی انسانی داردوسلطھ جویی مردان ارزش معنوی در دنبالھ ھمان مطلبی کھ .برادرکشی نجات دھد جنگ و خونریزی ورا از شر

زن ھا بطور غیر قابل انعطافی از جنگ بیزارند و طالب " :فرمایند می ،نقل شدکوشش کنید تا ایمان بھ صلح جھانی ھرچھ بیشتر در مجاھدات . صلح ھستند

". زنان گرایش بھ جنگ دارند بیشتراز چرا کھ مردان،ر شودزنان جلوه گزن ھا و خدمات و کفایت آنھا در "فطری صلح طلبی ھمین خصلتعبدالبھاء

زنھا بشمار"شاھد حقیقی برتری" بزرگترینرا "تحقق صلح جھانی خدمات و کفایت بانوان سر انجام باعث تحقق صلح زیرا )ھمان.(ندرآو می

این پرارزشترین نقشی است کھ زنان در ساختار دنیای فردا .ی خواھد شدجھانروابط " ارتباط بھ جھانی صلح استمرار باید توجھ داشت کھ. خواھند نمودایفا

واین یکی از وظائف مھم و .خواھد داشت بین کشور "و ضوابط و مناسبات فصل اختالفات و نیز حل و .یا پارلمان جھانی است" ول عالمانجمن د"اصلی

ھردوی این نھادھا برعھده محکمھ کبرای بین المللی است کھ زنان در خصائل نیکوی آنان در صلح طلبی و آرامش جویی .عضویت خواھند داشت

جھانی و استقرارن المللی و آسایش وآرامشنقش سودمند خودرا در مناسبات بی .ود نمی ایفا خواھدعموم دوام صلح و

و کنند مینقش زنان در امور برجستھ جھان اشاره اھمیت عبدالبھاء بھ حضرت اطالع دارد ھیچ مورخی و تا آنجایی کھ نگارنده ودارند مینظری اظھار

از نظر " :میگویدعبدالبھاء . اندیشمندی بدین صورت آن را مطرح نکرده استتاریخی محقق است کھ امور برجستھ ای کھ زنان در آن مشارکت داشتھ اند

در تاریخ بخوبی مشھود است کھ ھرجا زن در امور .دارای اھمیت شده است از .ھرگز کامل و بدون نقص نبوده استانسانی مشارکت نداشتھ است نتایج

ائز اھمیت شده ھ زنان درآن مشارکت داشتھ اند حسوی دیگر ھر کار مھمی ک ."است، این امر چھ از نظر تاریخی و چھ از نظر مذھبی غیر قابل انکار است

نظرخودرا برای آنکھ عبدالبھاء حضرت)135و134 صبیانیھ صلح، ص( و کنند مییم مجدلیھ در تاریخ مسیحیت اشاره مستند سازد بھ نقش حیاتی مر

عیسی مسیح دوازده حواری داشتند و در میان پیروانش زنی بھ نام " :گویندمیریا کار ) یکی از حواریون مسیح(یھودای اسخریوطی . نیز بود" مریم مجدلیھ"

Page 153: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

145

شد و پس از مصلوب شدن عیسی مسیح بقیھ حواریون متزلزل و خیانتکارکسی کھ بھ آنان تسلی . از شواھد موجود در انجیل آشکار استاین امر. شدند

جالب ) ھمان( ".بود مریم مجدلیھ،داد و اعتقادات آنان را مستحکم کرداینجاست کھ عبدالبھاء در زمانی این نظریھ را مطرح کردند کھ مردم شرق و

کھ زن می پنداشتند و معتقد بودند" ناقص العقل" نیز اھل ایران زمین زن را کھ زنان برای میکردندنباید درامور مھم مداخلھ کند و ابراز نظر نماید چھ فکر

رختشویی، آشپزی، خانھ داری، بچھ زائی، بچھ داری و ارضاء شھوت مردان .خلق شده اند و نباید پا از گلیم خود بیرون نھند

کھ قابل درک و فھم کنند می بھاء اهللا را تشریح عبدالبھاء جوھرتعالیمحضرت

پس آنچھ در مورد جلوه و نمود بانوان و سبقت گیری آنان بر مردان سخن. باشد بھاء اهللا بر این نکتھ گواھی حضرت.در آثار بھاء اهللا مکنون استمیگویند

ھ بر مرد سبقت گیرد و در یکی از الواح خطاب بتواند میداده اند کھ زن کھ بر خدمت خداوند منان برخیزند دری کھ زنانکنند مییکی از بانوان قسم یاد

:ایندمیفرم صحیفھ حمرا اسامی آنان با قلم اعلی مکتوب خواھد شد و از جملھ پس بنحوی مشھود ."ند بر مردان بر تری خواھند داشتدر نزد خداو آنان"

. دارند کھ از مردان سبقت گیرندا کھ زنان آن استعداد و قابلیت رکنند میذکر نیروی عظیم برعالم بودند کھ در دگر گونی نتشاررت بھاء اهللا واسطھ احض

یکی از . داشتثیری درونی و دگر گون سازأبنیانی ساختار جوامع بشری تر در جھت جلوه و نمود ثیر آن تحول و تطوأبزرگترین و پرارزش ترین ت

م جھان بود تا خصوصیات زنان ازغریزه بانوان در عرصھ فعالیت ھای مرد مادری، مراقبت طبیعی، محبت خواھی، صلح جویی، فراست و ھوشیاری

بھ صلح ورآزمائی و زغلبھ گری ازممالک جھان مناسبات موجب آن گردد کھ .تحول یابدجوئی و آرامش خواھی

حضرت بھاء اهللا زنجیر اسارت ھزاران سالھ را از دست و پای زنان برداشت

را از ) مردان و زنان( هللا الحمد قلم اعلی فرق ما بین عباد و اماء ". و فرمودبھ عنایت کاملھ و ) در رتبھ واحد(در صقع واحد میان بر داشتھ و کل را

ظھر ظنون را بھ سیف بیان قطع نمود . مقر و مقام عطا فرمودرحمت منبسطھمائده آسمانی، جلد ھشتم، ( .بھ قدرت غالبھ قویھ محو نمودو خطرات اوھام را

تفاوت بین مرد و زن را ) قلم بھاء اهللا ( قلم اعلی فرمایند می )53-52 صصاید شکر خدای را از اینرو ب. ت و آنان را در سطح واحد قرار داداز میان برداش

عنایت و رحمت . بجا آورد کھ چنین فضل و موھبتی بر بانوان ارزانی داشتنکتھ قابل توجھ و . الھی موجب گردید کھ مقام واقعی زنان بھ آنان اعطا گردد

ان آن اقتدار را دارد کھ چون شمشیری بر) قلم بھاءاهللا( تفکر آنست کھ قلم اعلی ه از حقیقت را قطع کند و آن را بالکل درھم پشت گمان ھزاران سالھ بی بھر

Page 154: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

146

نکتھ مھمتر آنکھ بھاءاهللا بھ ." ظھر ظنون را با سیف بیان قطع نمود" شکند، کھ نابرابری مردان و زنان در طول زمان ھیچ ارتباطی بھ گوید میصراحت

از . کمبودی در خصائص و توانائی زنان نداشتھ بلکھ مولود اوھام بوده است ھم شکستن اوھام ھزاران سالھ کاری آسان نیست بلکھ باید نیروئیاینرو در

قلم اعلی با بھره مندی از . بی بدیل و اقتداری بی مثیل آن ھا را درھم ریزدخطرات اوھام را بھ قدرت غالبھ " قوت و غلبھ خدا دادی بر آن غلبھ نمود،

منجی عالمیان در باید در نظر داشت کھ این بیان از قلم آن ."قویھ محو نموددر وقتی کھ زنان در ایران چون برده در گوشھ . چھ زمان صادر شده است

زندان بودند و زنان در مغرب زمین در حالت نیمھ حصاری چونخانھ در ولی حضرت بھاء اهللا با اقتداری .کردند میبردگی و سرسپردگی زندگی

کھ دارد مییت اعالملرزاننده واطمینانی امید وار کننده با صراحت و قاطعزن و مرد مساوی ھستند و اوھام دیرین و گمان ھای پیشین با قدرت رب

کھ اراده الھی بر دانست میزیرا حضرت بھاء اهللا . العالمین محوو نابود گردیداین مطلب مھم را فرموده اند کھ ھر بیانی و . اوھام بشری غلبھ خواھد کرد

روحی از آن گردد می نازل )قلم بھاءاهللا (کالمی و احکامی کھ از قلم اعلی و روند دنیارا در جھت تحقق گذارد میو در عالم وجود تاثیر شود میمنتشر

،بر اقتدار قلم اعلی و نفوذ کلمھ علیا احدی آگاه نھ" : آن معطوف می داردھر بیان کھ از افق سماء اراده مقصود عالمیان ظاھر میشود عرفش عالم را

)39، ص اقتدارات (."سازد ماید و معطر مین اخذ می

حضرت بھاء اهللا بھ نیکی آگاه بود کھ زن کھ مسئول تداوم نسل انسانی، نگھبان کار او شاق تر و مسئولیتش ،ی است خانواده بشری و اول مربی فرزندان آدم

از اینرو خداوند بھ جنس زن استعداد و توانائی بیشتری .بیشتر ازمرد استحضرت بھاء اهللا بخوبی . بخشید منتھی در زیر سنت ھای پوسیده پوشیده ماند

آگاه بود کھ زن بر روی صحنھ خواھد آمد و استعداد خدادادی وی شکوفا خواھد یکی از عوامل اصلی خواھد بود کھ تحولیمجامع جھانی ورود زنان در .شد

.دور آدر تاریخ بشر پدید خواھد یمعظ

قبور د نفخھ صور دمیده شد و آدمیان از ھمان گونھ کھ اشاره شد با ظھور جدیین رستاخیز ا. خرافات دیرینھ و سنت ھای فرسوده و عقاید عتیقھ بپا خاستند

عظیم زن را ازاسیری دیرین رھانید و استعداد شگرف زنان کھ طی ھزاران سال در زیر خاکستر سنت ھای مرد ساالری وعقاید بی ثمر و زور گوئی ھای

ای شرایط اجتماعی گذشتھ پوشیده و پنھان مانده بود جلوه و ستمگر مردانوج درخشش و زیبائی خود نمود و راه شکوفائی را در پیش گرفت و ھنوز بھ ا

تواند می زن ،نرسیده است و ماال معلوم خواھد گردید کھ در ساختن دنیای نو بیشترین سھم را داشتھ باشد

Page 155: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

147

از دیدگاه بھائی خصائل بانوان کھ طی ھزاران سال مورد انکار و حتی تحقیر و توھین قرار گرفت مناسب و متناسب دوره ای است کھ ھم اکنون در حال ورود

گذریم و بھ از دره اشباح جنگ و کشتار، خونریزی و آدمکشی می. بدان ھستیمدورنمای زیبا و پرشکوه دنیای توانیم میکھ از آنجا کنیم ی مقلھ جدید صعود

آینده را ببینیم کھ اتحاد جھانی و صلح عمومی تحقق یافتھ، انسانیت بر خشونت روانی، جودر آن شرایط اجتماعی و ساختار سیاسی و . غلبھ نموده است

مالیمت، شفقت، محبت، روح . خصائل زنان جلوه ای خیره کننده خواھد یافتی نقاط ضعف جنس زن تلقی نخواھد شد بلکھ جوھرمدنیت خدمت و مھر مادر .آمدجدید بشمار خواھد

م تا ظھور در مدت شش ھزار سال تاریخ بشر از حضرت آدم بنیانگذار کور آد

بھاء اهللا بھ عنوان مظھر کلی الھی در تاریخ معنوی بنی آدم، خصوصیات مرد از ھمان ابتدا یک فرزند آدم، قابیل برادر خود ھابیل را کشت وبرادر . غلبھ کرد

خشونت، قتل، کشتار معمول و متداول در . کشی در نسل آدمی ادامھ یافتغلبھ . ملی و بین المللی گردید، و عشیره ایروابط فردی و جمعی، قبیلھ ای

یافتن و نابودی طرف مقابل جزو افتخارات و مایھ مباھات و قابل تحسین و جنگ ساالران در ھدم بنیان و کشتار مردم دیار دیگر مدال . ستایش گردید

شھر ھارا با خاک یکسان کردند و مردم را قتل .افتخار گرفتند و نامدار شدند. نشاندند ھمسر و پدر و برادرو پسر گ زنان را در سوعام نمودند و بسیاری از

ازاینرو اکثر تاریخ ملل، تاریخ لشکرکشی و برادرکشی و فتح و شکست نظامی از دید بھائی ثبت نبرد ھای خونبار و فجایع مرگبار تاریخ واقعی نسل . است

آدمی نیست بلکھ تاریخ واقعی تاریخ شکوفائی معنویت، ظھور مظاھر حقیقت، .ش دانش و معرفت، پیشرفت علوم و فنون، و جلوه ھنر و ادب استروی

زمانی کھ حضرت عبدالبھاء از صفحات اروپا از جملھ بریتانیا دیدن میکردند

رئیس انجمن تیاسفی از رھبران برجستھ نھضت زنان کھ " آنی بسانت"خانم بود، و مجامع بسیاری را برای احراز حق رأی برای بانوان تر تیب داده بود، و مدیریت چند دانشکده زنان و پزشکان زن را بر عھده داشت، با عبدالبھاء در

. است اھمیت خاصیدارای گفتگوی آنان در مورد زنان .لندن مالقات نمود در سال کھ "البھاء درلندنعبد" عینا ترجمھ قسمتی از کتاب

مکالمھ روح انگیز ":پردازیم میانتشار یافت " بلوم فیلد" بھ کمک خانم 1912و شھامت آمیز توسط یک خانم پرشور از حقوق طلب زنان با حضرت عبدالبھاء صورت گرفت در خاطر کسانی کھ آن افتخار را داشتند کھ در چنین

اطاق پراز مردان و زنان بود . مدت طوالنی باقی خواھد ماندجمعی باشند برای

Page 156: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

148

و بسیاری از ایرانیان کھ در این جمع حضور داشتند با کمال ادب بر روی کف پس از آنکھ حضرت عبدالبھاء وضع کلی زنان در ممالک . اطاق نشستھ بودند

ودند شرقی و غربی را بیان کردند و تفاوت و تناقض آن را نشان دادند، فرم عبدالبھاء بھ خانم ."زن شرقی استعداد ترقی ھمانند خواھر غربی را دارد"بمن بگو چھ دلیلی « کھ برای دیدار او آمده بود رو کرد و پرسید " آنی بسانت"

در جواب " آنی بسانت"» .دارید کھ معتقد ھستید زن باید حق رای داشتھ باشدعالم روحانی است و باید مرتب من بر این باورم کھ عالم بشری یک « گفت

عبد البھاء از » .پرواز کندتواند میولی با یک بال ن. باال رود و ارتقاء یابد اگر کنید میشما چھ « این پاسخ اظھار خشنودی کرد و تبسم نمود و فرمود

آن موقع باید جناح ضعیف « جواب داد »یک جناح از دیگری قوی تر باشد؟غیر این صورت این پرواز پیوستھ دچار اختالل خواھد در . تررا قوی نمائیم

شما چھ خواھید گفت اگر « حضرت عبد البھاء تبسمی نمود و پرسید » .گردیدبھ " آنی بسانت" خانم »من برای شما ثابت کنم کھ زن جناح قوی تر است؟

شما مرا برای ھمیشھ ممنون و « ھمان حالت نشاط و با تبسم گفت از این گفتگو ھمھ حاضرین در این جمع شادمان » .د کردسپاسگزارخود خواھیبین « : آنگاه حضرت عبدالبھاء با لحنی جدی تر ادامھ داد. شدند و خندان گشتند

جنس مرد و زن در واقع جنس زن دارای اھمیت بیشتر است، زن بار سنگین بھ دنیای نباتات و . تری بر دوش دارد و زیاد تر از مرد زحمت می کشد

در نزد کسانی کھ خرما تولید دھد مینات نگاه کنید، آن نخلی کھ میوه حیواکھ برای سفر طوالنی اسب دانند می ارزش بیشتر دارد، اعراب میکنند

مادیون بیشترین قدرت تحمل را دارد و شکارچیان از شیر ماده بیشتر از بیشتر زن . میزان بر تری باشدتواند میصرف اندازه مغز ن. شیرنرمی ترسند

مواھب دیگر بھره مند است کھ بھ از مرد شھامت اخالقی دارد و ھم چنین از د ھد کھ در ھنگام خطر و بحران بتواند بھتر از مرد بھ زن آن توان را می )103و102در لندن، صص عبدالبھاء ( )ترجمھ( "». تمشیت امور پردازد

" بین جنس مرد و زن در واقع جنس زن"کھ گوید میعبدالبھاء با صراحت

، بھ گونھ ای شمارد می" جناح قوی تر"است و زن را " دارای اھمیت بیشتر"کھ یکی از بزرگترین فمنیست ھا و حقوق طلب زن ھا در اروپا را بھ شگفتی

با ید توجھ . می سازد" ر خودبرای ھمیشھ ممنون و سپاسگزا" و او را میآورد داشت کھ سخنان حضرت عبدالبھاء اھمیت تاریخی و جاودانی دارد زیرا ھر کالمی کھ از قلم و زبان او جاری گردد اساسی را بنیان می نھد و حقایقی

خطا در کالم حضرت عبدالبھاء راه بھ عقیده بھائیان. رامکشوف می سازد و برای خشنودی کسی اظھار کند میازاینرو عبدالبھاء تعارف ن .نداردذھن ھیچیک از اندیشمندان درکھ دارد می بلکھ گاه حقایقی را بیاننماید نمینظر

از این اظھار نظر نھ تنھا خانم . خطور ننموده است و انقالبی بر می انگیزد

Page 157: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

149

را ممنون خود می سازد بلکھ طبقھ بانوان را سپاسگزار خود " آنی بسانت" .میکند

حضرت عبدالبھاء کھ با یکی از بزرگترین رھبران جنبش زنان در اروپا

اتی بھ خصائص زنان بنماید کھ زمینھ را مساعد یافت کھ اشارکرد میصحبت میالدی 1911این صحبت در سال . بر خصوصیات مردان رجحان داشت

صورت گرفتھ است کھ درآن زمان ھنوز بانوان در اروپا و آمریکا حق رای مسلما حضرت عبدالبھاء آنچھ را کھ مورد سبقت گیری بانوان در . نداشتند

ھمھ را بیان کند و فقط بھ میخواست عرصھ فعالیت ھای جھان می دید، نولی ھمین اشارات کوتاه بسیار پر معنی بود و حکایت . اشاراتی اکتفا می نمود

از دگر گونی عظیم و بی سابقھ در مورد پیشرفت بانوان و سبقت گیری آنان در ھمین جلسھ از زنوبیا ملکھ پالمیرا صحبت کرد کھ در تاریخ ھر وقت . داشت

وانستھ رشادت، فراست و قدرت رھبری خود را بھ موقعیتی مناسب بوده زن تعبدالبھاء تصویر روشنی از شجاعت واستقامت این زن در مقابل . ثبوت رساند

میرسد ، بھ نحوی کھ وقتی سخنش بھ پایان دھد میامپراطوری مھاجم رم بدست اطاق در سکوتی فرو می رود، و مدتی می گذرد کھ سکوت شکستھ شود و

در موقعیتی دیگر حضرت "در ھمین کتاب آمده است . بدصحبت ھا ادامھ یابطور " :عبدالبھاء بھ جمعی از بھائیان کھ دراطراف او بودند چنین فرمود

. در زنان قوی تر از مردان است) عشق خدا( مذھبی اتلی امروزه احساسکدریافت و الھام درونی زنان کامل تر است، فراست او بیشتر است و ھوشیاری

. آن روز فرا خواھد رسید کھ زن بر تری خودرا نشان خواھد داد. سریع تراو بعد از آنکھ مسیح مصلوب . ھمھ جا وفاداری زنان مورد ستایش بوده است

شد حواریونش گریستند و دل بھ غم و اندوه سپردند، تصور کردند کھ امیدشان ریم مجدلیھ بھ کمک از بین رفت و آئینشان کامال بھ فراموشی گرائید، تا آنکھ م

میآیابرای جسم مسیح عزاداری « آنان شتافت و بھ آنان قوت قلب داد و گفت اندر میکنیدو یا برای روح مسیح؟ اگر برای روح مسیح سوگواری کنید

بدین ».اشتباه ھستید زیرا مسیح زنده است، روح او پیوستھ با ما خواھد بودو تشجیع او باعث شد کھ آئین مسیح ترتیب خرد مندی مریم مجدلیھ وتشویق

آن دریافت درونی و الھام قلبی باعث شد کھ . توانست در ایام آتی سر برآورد 104، صص ."مریم مجدلیھ این واقعیت را درک کند کھ مسیح نھ مرده است

Abdu’L-Baha in London ) 105 و عبدالبھاء در لندن(

اء بدان اشاره کرد کھ ھنوز برای بزرگترین نکتھ ای کھ حضرت عبدالبھآن روز فرا خواھد رسید "بسیاری قابل درک و ھضم نیست آن بود کھ فرمود

عبدالبھاء ) 155ھمان، ص (." کھ زن بر تری خودرا بھ مرد نشان خواھد داد سالھ بشر سابقھ انبھ اشاره و ایما حقیقت مھم دگرگون ساز کھ در تاریخ ھزار

Page 158: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

150

ولی برای رعایت حکمت بھ تحلیل و اثبات آن، آن گونھ دکر میندارد را بیان ای کھ ھمین جملھ.کھ می توانست، نمی پرداخت و بھمین اشارات اکتفا می نمود

"آن روز فرا خواھد رسید کھ زن بر تری خودرا بھ مرد"نقل شد کھ فرمود دلیل عمال بھ ثبوت خواھند رسانید، کلید حل مشکل را بدست داد، و قاطع ترین

و آن را یک دانند میرا در مقابل کسانی کھ برتری جنس زن را اغراق آمیز را بیان کرد و نمودی از زنان در دنیای آینده را کھ طبیعة میشمارند نوع مداھنھ

و ھست، هبرای نسل گذشتھ و حتی نسل حاضر تصورش مشکل بل محال بودوتاه خالصھ شده است ولی ھر چند این بیان ایشان در جملھ ای ک. آشکار نمود

.میکندحکایت آساییک کتاب معنی دارد و از تغییری شگرف و شگفت

ھزاران سال خصوصیات بانوان از شفقت، مالیمت، محبت، مھرپروری، خدمت

نسل آدمی مناسب با دنیای خشونت گری، جنگ بھ ابناء انسانی ونگھبانیازاینرو مورد بی اعتنایی و حتی تحقیر و . ر کشی و آدم کشی نبودکآفرینی، لش

ولی در دنیایی کھ در . توھین قرار گرفت، زن ناقص العقل و ضعیفھ خوانده شدآستانھ ورود بدان ھستیم، و ظھور بھاء اهللا قوه محرکھ تحقق دگرگونی بنیادی

کشی نظام جھانی است، دوره جنگ و خونریزی، وحشی گری و برادردر پایان خواھد یافت، عصر صلح و وحدت عالم و اتحاد وھمبستگی بنی آدم جلوه

لذا . ازاینرو خصوصیات زنان مناسب و متناسب این دوره است. خواھد نموداھند بانوان نقشی ارزنده و پر توان در تغییر نظامات فرسوده جھان ایفا خو

. نمود درآن شرایط اجتماعی، سیاسی و مذھبی صد سال پیش عبدالبھاء کھ آینده دنیارا

چون . می دید، اشاره نمود کھ زنان بر تری خودرا بر ھمگان نشان خواھند دادبعلت مردمانبھاء از شرایط زمان بسیار فراتر بود، عبدال حضرتاین کالم

محاط بودن بھ شرایط جامعھ و جو روانی زمان کمتر توانستند ژرفای بیان در آن .ددارن آن را باور و ببینند در آینده راعبدالبھاء در سبقت گیری زنان

ن زمان کھ زنان در ایران درحصارخانھ در زندان بودند و بانوان در مغرب زمیاز بسیاری از حقوق مدنی و اجتماعی محروم بودند و ھنوز برای رسیدن بھ حقوق اولیھ خود راھی دراز در پیش داشتند، عبد البھاء نقش بانوان را در

در آن زمان ھیچیک از . دنیای آینده ھر چند بھ اشاره ولی شجاعانھ بیان کردرات اجتماعی و اندیشمندان و دانشوران یک چنین درک و تصوری از تغیی

. روانی آن گونھ کھ عبدالبھاء می دید، نداشتندجودگرگونی وقتی عبدالبھاء از زندان استبداد حکومت عثمانی آزاد شد، و بھ گفتھ خودش در

بھ . دمنطقی در پاریس گفت، جوان بھ زندان رفتم و پیراز زندان بیرون آم

Page 159: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

151

محض خالصی از بند زندان بھ صفحات اروپا و آمریکا شتافت تا پیام بھاء اهللا خطر ھمانطوریکھ قبال بیان شد، در ضمنرا بھ اھالی مغرب زمین برساند و

جنگ جھانی اول را کھ او می دید بھ آنان اخطار نماید و از آن جلو گیری بعمل ان حقوق طلب ترتیب داده شد در چند جلسھ ای کھ توسط زنو نیز. آورد

خطابھ ھای ایشان در مجامع . وازعبدالبھاء دعوت بھ عمل آمد، صحبت کردندزنان حقوق طلب گویای آن است کھ در اروپا و آمریکا زنان برابر مردان

از اینرو حضرت عبدالبھاء سعی داشت . نبودند، و آنان را پست تر می شمردنددگان مغرب زمین ثابت کند کھ زنان از نظر خلقت با دلیل و برھان برای شنون

کھ کرد میو نیز زنان را تشویق . جبلی و استعداد فطری از مردان کمتر نیستندی خودرا فطردانش بیا موزند و کسب کمال نمایند تا بتوانند توانائی و استعداد

برابر عیان سازند و تا بحدی رسند کھ خود مردان گواھی دھند کھ زنان با آنھا . برتر ھستند بل

با نکتھ ای کھ حضرت عبدالبھاء بھ کرات تاکید کردند آن بود کھ برابری زنان

مردان باعث ترقی خود مردان خواھد شد و موجب پیشرفت جامعھ انسانی کھ اگر یک کردند میو با این تمثیل این مطلب دقیق را تشریح . خواھد گردید

. پرواز کند و اوج گیردتواند میبال پرنده ای شکستھ و ناقص باشد آن پرنده نوان از رشد کافی و بھ ھمان منوال، اگر یک بخش مھم جامعھ بشری یعنی بان

پس . حقوق مدنی بر خوردارنباشند پیشرفت جامعھ بشری بطئی خواھد بود .منفعت کل در آن است کھ این دوبال ھمطراز گردد تا بتواند پرواز نماید

اگر منصفانھ وآگاھانھ داوری کنیم، با در نظر گرفتن شرایط صد سال پیش،

یخ بشر بشناسیم کھ رین مدافع حقوق زن در تاباید عبدالبھاء را بعنوان بزرگتر با دلیل و برھان مردان را بھ برابری حقوق زنان متقاعد سازد، کرد میسعی

و نیز زنان را بھ کسب علوم و کمال و بھ پیشروی و پیشتازی تشویق می نمود ن نباید بھ زناآیا ایرانیان مخصوصا . و آنان را بھ تفوق بر مردان نوید می داد

وجود چنین شخصیت بزرگواری افتخار کنند کھ یک فرد ایرانی علمدار آزادی، منادی رھائی، مدافع برابری و بشارت دھنده سروری زنان درجھان بوده است؟

کھ ھر تھمت و افترائی وجدان بیبعلت تبلیغات دروغین برخی واپسگرایانتا بتوانند برکرسی ریاست خود باقی دارند میراعلیھ آئین بھائی روا داشتھ و

از شناخت حقایق را متأسفانھ ایرانیانبمانند واز شغل و موقعیت خود فرو نیفتندنتوانستند ارزش تعالیم جدید و نقش و در نتیجھ ایرانیان . ندبازداشتراستین و عبدالبھاء را کھ از اهللاجھانساز و جھان شمول باب و بھاء موزه ھایحیاتی آ

دربندی ھولناک و اسفناک گرفتار در نتیجھایران بر خاستھ بودند، درک کنند و خود بر گردن خود افکندند بھ ستوه آمده اند ایرانیانحال از زنجیری کھ. آمدند

Page 160: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

152

. مشکل می بینند را وترقیو راه چاره می جویند و رھایی و آزادی و پیشرویعبدالبھاء در مورد حضرت ناپذیر خطا با توجھ بھ پیش بینی،ولی با این وجود

آینده ایران زمین باید اطمینان داشتھ باشند کھ بالمآل ایرانیان از این زنجیر گران راه ترقی را خواھند ورھایی خواھند یافت کھ وبال گردن آنان شده است،

این خود . خششی خیره کننده در عرصھ گیتی خواھند درخشیدپیمود و با دربحثی گسترده است کھ از حوصلھ این نوشتھ بیرون است و دررسالھ دیگر تحت

خواھد ر انتشابالمآلکھ " ایرانمستقبلگواری رو بزعظمت شکوه و "عنوان .شده است بھ تفصیل امکان تحقق شکوھمندی و اقتدار ایران آینده تصویر یافت

کھ ترقی کنیم میدراینجا فقط بھ نقل یک بیان از قلم حضرت عبدالبھاء اکتفا تعالیم وبھ نقش خالقی کھکنند میشگفتی انگیز ایران را در آینده پیش بینی

میچنانچھ . نمایند می اشاره ،در نوسازی ایران داشتھ باشد دتوان می بھاءاهللا در انظارعمومی عالم محترم نماید بھاءاهللا ایران را روشن نموده و": فرمایند

) مورد غبطھ(و مغبوط ) مورد حسادت(و ایران چنان ترقی نماید کھ محسود اگراین سجن و زنجیر نبود حال حضرت بھاءاهللا بر افکار . شرق و غرب گردد

و ایرانیان عمومی اروپ مستولی شده بود و ایران را جنت رضوان نموده بود و ملل بلکھ کار بجائی رسیده بود کھ مرجع جمیع را محترم درنزد جمیع دول

اگربھاءاهللا دراروپ ظاھر شده بود ملل اروپ غنیمت می . دول و ملل گشتھ بود کھ با نفوسی ."شمردند و تا بحال بسبب آزادی جھان را احاطھ نموده بود

کھ دانند میشخصیت و گفتار و نوشتارعبدالبھاء آشنائی عمیق دارند بھ نیکی راه خطا در کالم آن دانای بی ھمتا بھاء بینشی مافوق زمان داشت وعبدال

را می خواند آه از درون بر می ھر ایرانی ایراندوست وقتی این بیان . نداشت و ایرانبا چھ شکوه و جاللی درپھنھ گیتی بدرخشدتوانست میکشد کھ ایران

مورد (ط و مغبو) مورد حسادت(چنان ترقی نماید کھ محسود "توانست میمحترم درنزد جمیع "توانستند می" ایرانیان"و." شرق و غرب گردد) غبطھ

" مرجع جمیع دول و ملل"توانست میتا جائی کھ ایران. گردند" دول و مللھ تشگ ادباریفالکت و خفت و خواری و چھ دچار چھ ایران حا لگردد ولی

تھ بینی رؤسا و مخالفت علما و کو شکوھمندی ایران بعلت تحققھرچند. استبھ تأخیر افتاد ترویج افترا و لجن پراکنی جھال و دروغگویی اھل تزویر و ریا

و جالل و ترقی حیرت انگیز ایران آینده ولی در وعده الھی تغییری حاصل نشد ) مورد حسادت(ایران چنان ترقی نماید کھ محسود : "زیرا فرمود.تضمین گردید

" .گرددشرق و غرب ) مورد غبطھ(و مغبوط

Page 161: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

153

چرا بانوان در بیت العدل اعظم عضو نیستند

، البتھ برای کنند میالی است کھ بسیاری از دوستان غیربھائی کرده وؤاین س

میگردد ازاینکھ این سئوال مطرح .خود بھائیان نیز این سئوال مطرح استجوابی قانع کننده برای آن خواھند می است و سئوال کنندگان منطقیکامالکھ چگونھ شده است کھ زنان در جمیع مجامع، سازمان ھا و منظورآنست .بیابند

ولی در خواھند داشتنھاد ھای بین المللی با وجود اھمیت حیاتی آنھا، عضویتیخواھیم م مطلب ھمین جا است کھسسھ بیت العدل اعظم عضو نیستند؟ لبؤم

منظورآنست کھ. در این حکم و اراده الھی حکمتی عمیق نھفتھ استکنیمروشن ازان رابانو علت بھاء اهللا زنان را پائین تر از مردان ندانستند تا بدانحضرت

بلکھ حکمتی داشتھ کھ نگارنده سعی ،ندمعاف دار اعظمعضویت در بیت العدل ھرچند ھمھ استدالل بر .وشن سازددارد در حد درک خود تا حدودی آن را ر

این نوشتھبھائی استوار است ولی ناگفتھ پیداست کھآثار پایھ گفتار و نوشتاراستنباط یک نویسنده بھائی از آثار بنیانگذاران عصر جدید و طلیعھ داران دور

.مرکز جھانی بھائی ھنوز نظری ابراز نکرده انددر این مورد مجید است زیرا

ھ استعداد زنان در درون خانھ ھای چون زندان می پژمرد و در زمانی کفراست ذاتی از زنان درھوش و فرمود عبدالبھاء حضرتافسرد و می مرد، می

.مردان برترند و درخصائص روحانی محبت، خدمت و شفقت از رجال جلوترندسر انجام بانوان علمداران صلح و اتحاد جھانی خواھند شد واز مردان پیشی و نوشتار و گفتار بنیانگذاران آئین بھائی و تشریح کنند گان آثار .واھند گرفتخ

کھ آثار بھائی نھ تنھا دھد مینازلھ در این ظھور صمدانی بھ روشنی نشان . بانوان را کمتر از مردان ندانستھ بلکھ از جھاتی زنان را بر تر شمرده است

ھم و فراست فطری و ھشیاری و ف": دنفرمای میچنانچھ حضرت عبدالبھاء وغلبھ یافتھ ی محبت و خدمت کھ در زن قوی تر است تفوقخصائل روحان

) 168 ید، صبھاء اهللا وعصر جد (."است

کھ زنان در زنجیر اسارت بسر یک قرن پیش شرایطقابل توجھ است کھ در ازعبدالبھاء سئوال شد اگر شخصی دو فرزند یکی دختر و یکی پسر میبردنداشد و فقط بتواند از عھده مخارج تحصیل یکی از دو نفر بر آید داشتھ ب

فرمود باید دختر را روانھ مدرسھ کدامیک را باید بھ مدرسھ بفرستد؟ در جوابنسل دیگر فرزند پرور شود و در واقع سازندهد زیرا دختر مادر گردد و رک

.داید با دانش و با ھنر شوگردد، از اینرو ب

Page 162: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

154

دوشیزگان در این قرن مجید باید نھایت اطالع ": حضرت عبدالبھاء می نویسنداز علوم و معارف و صنایع و بدایع این قرن عظیم داشتھ باشند تا بتربیت اطفال پردازند و كودكان خویش را از صغر سن تربیت بكمال نمایند و اگر مادر

و شاید حائز فضائل عالم انساني باشد اطفال مانند فرشتگان در چنانكھ باید مكاتیب عبدالبھاء، جلد چھارم، ( ."نھایت كمال و جالل و آداب پرورش یابند

صدور این راھنمائی در زمانی بود کھ بسیاری ازعلمای اعالم )13ص ازآن ممانعت بعمل شدیدا وفرستادن دختر را بھ مدرسھ جایز نمی شمردند

و بر این باور بودند کھ درس خواندن دختران موجب انحراف چھ.ندمیآورد نگران بودند کھ اگر دختران تحصیل کنند بھ بھائیت روی نیزآنان گردد وفساد

. پا فراتر گذارند اسالم ازآورند و

چھ حکمتی وجود داشتھ کھ حضرت بھاء اهللا بانوان را یمبررسی می کنحال . فقط ازعضویت یک نھاد کھ تعداد افراد آن انگشت شمار است، معاف کردند

زیرا ھمان . این موضوع سئوال بر انگیختھ و برخی را بھ شگفتی واداشتھ استآثار بھائی نقل قول گردید نوشتارو گفتار گونھ کھ در پیش بیان شد و از

بنیانگذار و تشریح کنندگان این آئین نوین ھمگی بر یک نکتھ داللت دارد و حتی کھ نھ تنھا زنان با مردان برابرند بلکھ از نظر ھوشیاری و نماید میتاکید

شاید . فراست حتی ابراز شھامت و شجاعت در ھنگام خطر از مردان جلوترندان برند کھ بھائیت زن را در سیاستمداری و قانون گذاری ھمتای مرد برخی گم

در صورتیکھ عبدالبھاء بھ صراحت گفتھ کھ در آینده زنان حتی در میداندن در بانوانپس عدم عضویت و مملکت داری پیشرو خواھند شد مداریسیاست

ا رھوشیاری و عقل و درایت و فراست نیست یدبیت العدل بھ دلیل کمبودی عبدالبھاء بھ روشنی حضرت . بعلت ضعفی در خصائل روحانی زنان نیست

بیان کردند کھ زنان درعشق یزدان و شور روحانیت و عرفان پر حرارت تر از کھ چھ دلیلی ماندی م در این راستا یک پژوھشگر بیطرف حیران .مردان ھستند

با توجھ بھ . یابندداشتھ باشد کھ بانوان در بیت العدل اعظم عضویت نتواند میآثار بھائی کھ در منقبت زنان گفتھ شده است اگر یک پژوھشگر بی طرف

در این نوشتھ با . کھ باید حکمتی داشتھ باشدکند مییشد احساس منصفانھ بینددلیل و برھان مبرھن خواھیم ساخت کھ عدم عضویت بانوان بعلت کھتری زنان

.نبوده است

حکمت و دلیل عدم عضویت بانوان در عبدالبھاء فرمود کھ حضرتھر چندکھ رسد می بنظر ،در آینده بر ھمگان روشن خواھد شدعمومی بیت العدل

و آن فرا رسد و حکمت آن را بھ وضوح بھ بینندبرخی طاقت ندارند تا زمان مافوق ساختار جوامع و و از بینش بھاءاهللا کھ دارای ژرفای بینش الھی دریابند

را محیط بر جریان آن حضرت بھ شگفتی آیند و،بشری در زمان او بوده است

Page 163: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

155

وچنین احاطھ وبینشی را .تحوالت تاریخی و تطور ساختار اجتماعی ببینندنمایند و متوجھ شوند کھ ھیچ دلیل نبوده کھ بھاءاهللا حقوق حقھ بانوان را تجلیل

نادیده گیرند در حالیکھ آثار بھائی بھ فراست و ھوشمندی و نقش خالق بانوان .دھد میدر ساختار نظام آتی گواھی

عبدالبھاء با بینش ،ھمانگونھ کھ از گفتار و نوشتارعبدالبھاء بارھا نقل قول شد

،کھ زنان در نظام آینده دنیادھد می با صراحت و قاطعیت نظریانگیزشگفتی تعالیم و آموزه ھای بھاءاهللا پدید خواھد آمد پیشرو و پیشوا با بھره مندی ازکھ

یی در جمیع نھادھانھاجزنان طبق نظم بدیع . خواھند بود و علمدار خواھند شدبا پس. اکثریت خواھند یافتملی و بین المللی عضویت خواھند داشت و احتماال

این ھمھ ستایش از صفات نیکوی زنان و پیش بینی در مورد سبقت گیری وجود کھ حضرت بھاءاهللا فقط در یک نھاد جھانی بانوان را داشتھ باشد دلیلیبایدآنان

فکری، اجتماعی و سیاسی کنونی جو کھ نسل حاضر محاط در معاف فرمودندافراد خردمند کھ منصفانھ بھ آثار . آتی عاجز استاز درک حکمت آن در دنیای

بنحو بیسابقھ ای از حقوق زنان دفاع کرده و آنان را برابر بھائی می نگرند کھ تواند می این معافیت ازاین عضویت نکھشوند می متوجھ بل جنس برتر شمرده

برای ھمگی روشن و عیان خواھد درآیندهبالمآل و حکمت باشد بدون دلیل و .ردیدگ

تم ھای اجتماعی و سنکتھ ای کھ باید بدان توجھ کرد آنست کھ درحال حاضر سی بھاءاهللا خود بر این واقعیت حضرت.سیاسی بر اساس عدالت واقعی نیست

چنانچھ . می خواند فراو بھائیان را بھ بھبود وضع جھاندھد میاسفناک گواھی آسایش و راحت بیچارگان باید ازشما ظاھر شود آنچھ کھ سبب": فرماید می

نمائید شاید بندگان از اسیری فارغ شوند و ت را محکمروزگار است کمر ھمبلند و حنین انصاف مرتفع دود تیره ستم عالم و بآزادی رسند امروز نالھ عدل

روح جدید معانی بامر )قلم بھاءاهللا (قلم اعلی امم را احاطھ نموده از حرکتظ دمیده شد و آثارش درجمیع اشیای عالم ظاھر و آمر حقیقی در اجساد الفا

، دریای دانش( ."اینست بشارت اعظم کھ از قلم مظلوم جاری شده. ھویدا . روانی حاکم بر اوضاع کنونی مولود شرایط بیداد گری استجو )85 ص

ازاینرو در دنیای کنونی ھر فردی و گروھی و قومی و عشیره ای و قبیلھ ای از اینرو ممکن است این تصور پیش آید . حق خودرا بدست آوردباید بجنگد تا

در . عضو نباشند حقوق آنان نادیده گردداعظمکھ اگر بانوان در بیت العدل . صورتیکھ چنین نیست، واین نکتھ را با دلیل و برھان روشن خواھیم ساخت

ن روانی و نظام حاکم بر دنیای آتی با شرایط جھاجوباید توجھ داشت کھ زیرا عدالت الھی بر قلمرو سیاسی، اجتماعی، .امروزی تفاوت چشمگیری دارد

ظھور بھاء اهللا طبق یکی از نقش ھای مھمدر واقع . اقتصادی حاکم خواھد شد

Page 164: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

156

بھمین دلیل شوراھای تصمیم .اعتقاد و استدالل بھائیان برای تحقق عدالت استدل محلی و در سطح ملی گیری در نظام بھائی در سطح محلی بعنوان بیت الع

بیت العدل عمومی نامیده بعنوان و در سطح جھانیملی بیت العدل بعنوان و نیز عنوان یکی. چھ خورشید عدالت ازافق الوھیت طلوع کرده است. اند شده

نام یافتھ " ظھور عدل الھی "،از توقیعات شوقی ربانی کھ بھ فارسی ترجمھ شده .است

آنست کھ نھاد ھای بین المللی کھ در د تأکید قرار دھیممورمیخواھیم نکتھ ای کھ

نظام جدید جھانی تاسیس خواھد یافت منحصر بھ بیت العدل عمومی نخواھد بود تعداد نھادھا و مؤسسات و . سسات جھانی خواھد بودؤبلکھ شامل بسیاری از م

ک نوع زیرا نظام آینده دنیا ی. مجامع بین المللی از ده ھا فزونی خواھد یافت جھانیسسات متعددؤفدراسیون جھانی است و در آن صورت نھاد ھا و م

سسات ؤند مند تا بتوان پدید آی گوناگون بایددرارتباط با بسیاری از فعالیت ھایبا نوان درھمھ نھاد ھای پرشماری کھ . دند و رھنمون گردنملی را ھمآھنگ ساز

ر آثار بھائی پیش د .عضویت خواھند داشتشود میدرسطح جھانی تشکیل ییپیشوای ورھبربحد بینی شده است کھ بانوان در جمیع قلمروھای فعالیت بشر

بانوان از ، حتی در امور سیاسیفرمایند میحضرت عبدالبھاء . رسیدخواھند . واقعیت آنست کھ بانوان صدر نشین خواھند بود. مردان جلو تر خواھند افتاد

و نھاد ھای تشکیالتر بین المللی پس در این صورت از عضویت در دوای جزو نظام آینده دنیا کھ محروم نشده اند و مخصوصا در پارلمان جھانیجھانی

است کھ مرکز قانونگذاری بین المللیآن .، عضویت خواھند داشتمنظور گشتھبھ امور ملی و بین المللی در ارتباط با مسائل سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و

در آن صورت بانوان در یک مجمع مھم جھانی کھ . کردخواھد رسیدگی حقوقیپس . دارنددر مقام تصمیم گیری و وضع قوانین بین المللی است عضویت

اعظمعضو بیت العدل نیست کھکمبودی در خردمندی آنان در قانونگذاری .نشده اند

چون زنان می توانند در این نھاد مھم جھانی عضویت یابند احتماال بتدریج

ھر چند ،این پندار بدون پشتوانھ نیست. تعداد آنان بیشتر از مردان خواھد شدھنوز برای بسیاری مشکل است کھ این واقعیت را درک کنند کھ در دنیای آینده

میکنیم برای نمونھ، در استرالیا کھ ما زندگی . بودزنان پیشقدم و پیشرو خواھند تعداد زنان اعضای محفل روحانی ملی بھائیان استرالیا بتدریج اضافھ شده و در

5 نفر اعضای محفل ملی 9ھم اکنون از . نتیجھ از تعداد مردان کاستھ گردیده ھای انجمن در بسیاری از ھم اکنون. نفر از مردان4نفر از بانوان ھستند و

در ) محافل ملی(و مجالس شور ملی بھائیان ) محافل روحانی محلی(شور محلی بطور کلی . استسراسر جھان تعداد اعضای زنان بر مردان فزونی یافتھ

Page 165: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

157

گرایان بنیاد ولو آنکھرود می ساالری پیش مادرگفت کھ دنیا در جھتمیتوان بیند کھ زنان در جمیع نگارنده این نوشتھ بھ روشنی می.د نیای خوش رامذھبی

.قلمروھا جلوتر خواھند افتاد

حضرتبھ یک نکتھ مھم اشاره کنیم کھ ھر چند خواھیم میدر این راستا عبدالبھاء بھ نیکی آگاه بودند کھ زنان در عرصھ فعالیت حضرت بھاءاهللا و نیز

گونھ کھ ذکر شد پیشرفت خواھند کرد و جلو خواھند افتاد و ھمانھای جھان احتمال آن است کھ در بسیاری از سازمان ھا و نھاد ھا تعداد بانوان بر مردان

حضرت بھاءاهللا بعنوان مظھر الھی براسرار خفی آگاه بود و احتمال .فزونی یابد و بین المللی می دیدفزونی تعداد بانوان را در جمیع سازمان ھای محلی و ملی

با این وجود بھاء اهللا و عبدالبھاء درھیچ جا مانعی و رادعی برای ولی بدین معنی . در نظر نگرفتندیمحدودیت بانوان درعضویت سازمان ھای جھان

ی محلی وھاکھ در آثار بھائی راجع بھ درصد اعضای مردان و زنان در شورا بین المللی وجود ندارد و در نتیجھ سازمان ھای متعددنھادھا و ملی ومجالس

اسارت بھاء اهللا کھ زنجیرحضرت. نده امحدودیتی را برای بانوان مطرح نکردرا از پای زنان برداشت وآنان را از قعر چاه بھ اوج ماه رساند ھرگز قصد

عضویت بیت العدل عمومی معاف ازنداشت بدون حکمت و دلیل بانوان را رمز لطیف را باید پذیرفت کھ آن مظھر الوھیت یک مطلب دقیق و. دارند

ومشرق محبت و شفقت و مطلع اسرار و حکمت بدون دلیل و درایت حکمی . نازل نمی نمود

دل کھ چرا بانوان عضو بیت العشود میاز حضرت عبدالبھاء سئوال بارچند

در جواب، آنان را ملزم بھ قبول بدون دلیل نمی نمود بلکھ آن را .عمومی نیستند ،ھر چند طبق نص صریح" :ندنویس چنانچھ می ،بعلت حکمت الھی می دانست

بیت العدل محدود بھ مردان است ولی در آن حکمت ربانی مکنون است کھ ."خواھد گردیدعنقریب بمانند آفتاب وسط روز بر ھمگان معلوم و مکشوف

عبدالبھاء در مورد عدم عضویت بانوان در بیت العدل عمومی حضرتوقتیدر آن حکمتی ربانی مکنون است کھ عنقریب بمانند آفتاب وسط " میفرمایند

داللت برآن دارد کھ حکمت آن "روزبر ھمگان معلوم و مکشوف خواھد گردید بوده "معلوم و مکشوف ""آفتاب وسط روز"حداقل برای شخص ایشان چون

حکمت آن را مانند آفتاب وسط با آنکھ عبدالبھاء آید میاین سئوال پیش . است چرا آن را بیان ؟دند و بھ آینده واگذار نمودندکر، چرا سکوت دیدند میروز

از این عبدالبھاء؟نداشتند تا از سوء تفاھمات و برخی انتقادات جلو گیری کنندو مبنای حکمت کردند میبھ چیزی استدالل بایستجھت سکوت کردند کھ می

عدم زیرا حکمت. کھ در آن موقع وجود خارجی نداشتنمودند می بیان راآناگر عدم عضویت بانوان . مربوط بود دنیا بھ ساختار نظام آیندهعضویت بانوان

Page 166: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

158

دلیل عرفانی، روحانی، عقالنی، منطقی، فیزیکی و متا فیزیکی داشت عبدالبھاءبھتر ازھر کس دیگر در نھایت بالغت و فصاحت آن را مکشوف و وانست میت

دانست می حضرت عبدالبھاء.باقی نگذارد اعتراض مجالی برایدارد و مدللکھ ساختار نظام آینده بگونھ ای خواھد بود و پیشروی بانوان در جمیع فعالیت

مشھود و ملموس برای ھمھھا بحدی خواھد رسید کھ لزوم تعادل در تمدن دنیا این حکمت ربانی کھ ،ھمگی بھ وضوحدر نتیجھ وو محسوس خواھد گردید

. بھ نفع جامعھ بشری است را بمانند آفتاب وسط روز روشن و عیان خواھند دید

ز رفتن دختران بھ مدرسھ ابا داشتند کھ مبادا ا علما، آن روزوقتی کھ درایران میتوانست منحرف شوند و اطاعت شوھران و مردان ننمایند چگونھ عبدالبھاء

تصویرروشنی از دنیای آینده بدست دھد کھ زنان در جمیع فعالیت ھای بشری شد و اعالن دارد کھ حکمت عدم عضویت بعلت آن است کھ زنان خواھند رھبر

یافت و زمام خواھندد ھا و سازمان ھای ملی و بین المللی اکثریتدر جمیع نھادرک و کردند میاگر چنین مطلبی را بیان . گرفت خواھندامور را در دست

بجای حل احتماال بیان این مطلب وتصور آن برای ھمگان غیر ممکن می نمود حضرتینرواز ا. آورد میمشکل خود مشکالتی جدید برای جامعھ بھائیان پدید

بھ آینده موکول گردد تا کشف حکمت آن عبدالبھاء مصلحت را درآن دیدند کھ .مردمان بھ چشم خود آن تحوالت و تغییرات را ببینند

شوقی ربانی، بعنوان زعیم جامعھ جھانی حضرت عبدالبھاء، حضرتبعد از

ا بانوان عضو بیت العدل اعظم نیستند بھائی، در جواب این سئوال کھ چرولی با . ند عبدالبھاء ارجاع می داد حضرتھمواره پرسش کنندگان را بھ بیان

درآینده کامال ) عدم عضویت بانوان( حکمت آن " خود نیز فرمودند ،وجود این باید اطمینان داشت . مکشوف خواھد گردید و مورد تقدیر قرار خواھد گرفت

عدم عضویت حکمتی و ھدایتی پنھان است کھ بتدریج در انظار کھ در این ھمین بیان زعیم ) 15بانوان، صفحھ ()ترجمھ( ."عالمیان معلوم و عیان گردد

جامعھ جھانی بھائی گویای آن است کھ حکمت عدم عضویت بانوان برای شوقی ا ولی ھنوز ایشان ھم زمان ر.ربانی نیز کامال معلوم و مکشوف بوده است

. وشرایط را متناسب نمی شمردند کھ بھ کشف آن بھ پردازنددیدند میمساعد ن قابل توجھ در گفتار عبدالبھاء نیست وسھ نکتھ مھم دراین بیان ایشان است کھ

یکی . و داللت بر آن دارد کھ شوقی افندی آینده را بوضوح می بینددقیق استد گردید و مورد تقدیر قرار حکمت آن در آینده کامال مکشوف خواھ"آنکھ

پس عدم عضویت بانوان از نظر مردمان جھان با اکراه و ".خواھد گرفت نکتھ. انتقاد ھمراه نخواھد بود بلکھ مورد استقبال و تقدیر قرار خواھد گرفت

است کھ بکار برده اند یعنی سیر تمدن بشری در جھت " ھدایت " دیگر واژه خالصھ و جوھراستدالل ما در مورد بیان . صحیح و سالم ھدایت خواھد شد

Page 167: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

159

ھدف آن بوده کھ تمدن بشری از یک کھحکمت آن براین مطب دور می زندپس این . سوروی محفوظ ماند و رشدی سالم و متعادل و متوازن داشتھ باشد

مطلب سوم . بھاء اهللا آن ھادی امم الزم بوده است حضرتھدایت از جانب ." آن بتدریج در انظار عالمیان معلوم و عیان گرددحکمت" فرمایند میآنکھ

پس در آن صورت کشف این حکمت یکباره و یکشبھ صورت نخواھد یافت پرده ابھام بھ کنار خواھد رفت و حکمت پنھان رفتھ رفتھ عیان " بتدریج"بلکھ

کھ جلوه و نمود باشد علتنبدیتواند می دلیل تدریجی بودن آن.خواھد گردیدنوان بتدریج آشکار و عیان خواھد شد و استعداد آنان در طول زمان بیشتر و با

پس در آن . بیشتر خواھد درخشید و قھرا بتدریج بر مردان سبقت خواھند یافتصورت حکمت پنھان رفتھ رفتھ مکشوف وعیان خواھد شد وبتدریج اھل جھان

.دیدھند خوا تعادل تمدن لزومو ھدایت یزدان را برای حکمت پنھان

ھم اکنون کھ حدود یک قرن از زمان بیان عبدالبھاء و بیش از نیم قرن از گفتار برای بسیاری ھنوز زود کنیم میشوقی ربانی گذشتھ ھمین بحث و استداللی کھ

پس احتماال.قل پنجاه سال از شرایط زمان حاضر جلوتر استاست و حد ااین استدالل را راحت باور دارند و حتی ممکن است در آن توانند نمی تعدادی

البتھ بھ تردید آنان ایرادی نیست زیرا ھنوز عالم انسان بدان درجھ . تردید نمایندیھ خود محروم حتی در بسیاری از کشور ھا زنان از حقوق اول. استنرسیده

ند و کم ھوش تر ھستند و در نتیجھ نسبت بھ مردان عقب افتاده تر و کم سواد تر زیرا موقعیت و فرصت آموزش علوم و فنون و پرورش .بنظر می رسند

.استعداد مکنون آن گونھ کھ باید برای آنان فراھم نبوده است

ضویت در آن معاف گشتھ اند بیت العدل تنھا تشکیل جھانی کھ بانوان از ع تعداد اعضای بیت العدل عمومی اشاره شد از پیشھمان گونھ کھ. عمومی است

ساختمان مجلل و باشکوھی کھ بعنوان مقر بیت . باشد نفر می9در حال حاضر العدل ساختھ شده حد اکثر نوزده اطاق کار برای نوزده عضو بیت العد ل اعظم

. ممکن است در آینده تعداد اعضای بیت العدل بھ آن حد برسدپیش بینی شده کھ. آینده را پیش بینی کرد احتماالاز آن فراتر نخواھد رفتتوان میتا آنجائی کھ

این بنا چنان متین ساختھ شده است کھ احتماال بیش ازھزار سال دوام و قوام ل استقرارش بیت العدل عمومی تنھا نھادی است کھ ھرگز مح. خواھد داشت

اراضی مقدسھ برای ھمیشھ استقرارخواھد داشت و تغییر نخواھد کرد و در . اصلی مرکز جھانی استی اھ ھطبق نقشھ ملکوتی جزو حلق

در حال حاضر بھ مسائل ملی واعظمباید یاد آوری گردد کھ ھر چند بیت العدل

ھنمائی و حفظ رھبری، را نقش وکند می افراد بھائی رسیدگی حتی محلی وگاهاتحاد و ھمبستگی جوامع بھائی را در سراسر جھان بر عھده دارد ولی وقتی کھ

Page 168: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

160

در این نظم اداری بصورت یک نظام جدید جھانی تبلور یابد و قابلیات مکنونبیت العدل اعظم تا قھرا زمینھ کار در آن صورت ،شکوفا شودصنع خدائی

مختلف لس ملیامج قوانین ملی بھ وضعچھ نھ تنھا .حدودی تغییر خواھد کرد وضع قوانین جاری بین المللی نیز توسط پارلمان جھانی ،واگذار خواھد گردید

. کھ اعضای آن نمایند گان منتخب از سراسر دنیاست صورت خواھد گرفتو ھادی امم برای حفظ و حارس ومحور وحدت جھانی العدل عمومی بیت

و آموزه ھای بنیادی در نظم جدید جھانی و ناظر بر تبلورباروری اصول کلی . زمینھ صلح عمومی، وحدت جھانی، اتحاد بین المللی واصول معنوی است

در زمینھ قوانین بنیادی مدنیت جدید جھانی است کھ کند میقوانینی کھ وضع . و ناسخ آن نیز تواند بودمیکندبھ اقتضای زمان وضع

بیت العدل عمومی چون قلب عالم از عشق خدا و محبت ابناء عالم انسانی می طپد و ھیچ امتیاز خاصی برای قومی، ملتی، عقیده ای، نژادی و جنسی قائل

و احساسات داند می بندگان یک خدا اھمھ مردمان جھان را بدون استثن. نیستنوز زود است کھ ما بتوانیم شکوھمندی و تبلور ھ .نوع دوستی را می پرورد

قوای باالقوه این نظم جدید جھانی را بخوبی درک کنیم و ساختار زیبای آن را کھ برای نخستین بیت العدل اعظم تمدن آینده عالم را. بدرستی تصویر نمائیم

یک سورویازبار در تاریخ تمدن ھای دنیا مدنیتی جھانی است نھ منطقھ ای، در این وشود میلب بحث و استدالل ما در آن خالصھ کھ نماید میحراست

. زمینھ بھ تفصیل بیشتر سخن خواھیم گفت

برابری حقوق زن و مرد را جدیدبیش از یک قرن و نیم می گذرد کھ آئین با صدائی رسا منادی تساوی عبدالبھاءحضرت اززمانی کھ و استاعالن کرده

دنیا پدید در زیادیتغییرات و بیش از صد سال گذشتھ، بودحقوق رجال و نساء مخالفان اجتماعی و مذھبی خفقانجو در نظر گیرید کھ در آن .آمده است

برای بی اعتبار کردن برابری مردان بی وجدان آن دروغگویان،بی بینش زمان تھمت ھائی ی ساختند و جھات، چھ افترائ است منجی عالمیان ازتعالیم کھو زنان زنان بھائی بدون حجاب با مردان در مجالس با ھم دیدند کھ چون می .پراکندند

مشاوره و مذاکره می نمایند می نشینند و در محافل اداری برای تصمیم گیریدر بین مردم بی منطق و متعصب کھ از دین . وھیچ امتیازی در بین نیست

کھ بھائیان بودند شایع کردندومذھب جز ضدیت و نفرت چیز دیگری نیاموختھ تصور .نمایند میمجالس شب نشینی و چراغ خاموش کنی دارند و ھم آغوشی

بفرمائید در زمان بھاء اهللا وعبدالبھاء کھ زنان باید خانھ نشین باشند و پرده نشین صدای آنان و چھره آنان دیده نشود ومستور شوند گردند، در کفن سیاه حجاب

یانگذاران آئین نوین زنان را برابربا مردان شمردند و با شنیده نگردد، بنکھ در آینده بانوان میگفت عبدالبھاء بھ صراحت .اشاراتی آنان را بر تردانستند

Page 169: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

161

حضرتبا آنکھ. ندشوو در پیشاپیش تمدن علمدار گردند پیشرو و پیشتازیگران کھ برای ددانست می صالح ن،را بوضوح می دید عبدالبھاء آینده دنیا

و بر می انگیختغوغائی کھ دانست میچھ نماید کامل آن را عیانتصویرو جامعھ کرد میحملھ بھ آئین بھائی کھ پرچمدار دنیای آتی بود را شدید تر

بھ عبدالبھاء ازاینرو. نوزاد بھائی را بیش از پیش در مخاطره می افکند با وجود وقوف ی نمود واشاراتی در مورد پیشتازی و سبقت گیری زنان اکتفا م

کھتری اعظم کھ بعلت کامل از حکمت عدم عضویت بانوان در بیت العدل و سئوال کنندگان را اطمینان می داد کھ در کرد می ھمواره سکوت بانوان نبوده

آینده حکمت این موضوع بھ وضوح برای ھمگان مانند آفتاب وسط روز روشن یشروی زنان و اکثریت یافتن در آینده پکھدانست می چھ .و عیان خواھد گردید

بین المللی بحدی خواھد رسید نھادھایی و ملسمجال محلی و ھایاشورآنان در کھ حکمت عدم عضویت بانوان فقط در یک نھاد جھانی را کھ برای حفظ تعادل

.ی بود، بوضوح خواھند دیدتتمدن آ

بھاء اهللا بینشی ورای تاریخ داشت کھ زنان در جمیع فعالیت ھای بشر حضرت پیش تر خواھند افتاد و مردان را پشت سر خواھند گذاشت و در نتیجھ کفھ

وصیات بانوان در ھر چند خص. سوی دیگر خواھد رفتھ ترازوی تمدن بمحبت ومالیمت بر خصائص خشونت و سلطھ طلبی و غلبھ فت، شفقت،أر

جوئی کھ برخی از خصوصیات مردان است رجحان خواھد داشت ولی ناگفتھ و میدھد پیدا است کھ اگر تمدن بشر کامال بھ یکسو رود تعادل خودرا از دست

وی وغلبھ خصوصیات در گذشتھ بعلت یک سور. شود میاز سالمت آن کاستھ ر ک مردان موجب تاریخ شش ھزار سالھ جنگ و کشتار و برادرکشی و لش

ھمان گونھ کھ بیان شد ھر چند .دیدفراوان کشی گردید و جامعھ بشری ضرر غلبھ خصائص محبت و شفقت و نگھداری و پاسداری بانوان بھتر از صالبت و

واطف زنان غلبھ تام خشونت مردان است ولی اگررقت احساسات و لطافت ع ھر نوع یک سو روی ، ھر چند جایگزینی آن بھتر از خشونت است،یابد

ھم چنانکھ مرد و زن مکمل . بطور کلی نقصی بھ ھمراه خواھد داشتیکدیگرند اگر خصوصیات آنان با یکدیگر ھمساز و ھمآھنگ گردد تمدنی پر

. بارتر با رشدی سالم تر پدیدارگردد

حضرت بھاءاهللا بھ نیکی آگاه بودند کھ تحولی کھ در جوامع بشری پدیدار عالم نسوان نمودار خواھد گردید و آنان را پیشتاز جلوه و نمودخواھد شد در

از طرفی دیگر نمی خواستند مانعی در راه شکوفائی استعداد زنان .خواھد کردن در جوامع جھان پدید آید چھ خود این راه را گشوده بودند و و عملکرد آنا

ازاینرو صالح را در آن دیدند کھ اعضای . پیشروی بانوان را نوید داده بودند. دماناز یک سو روی محفوظ تمدن بشری تا بیت العدل عمومی از مردان باشند

Page 170: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

162

نیکوی بانوان اگر با خصوصیات مردان ھمعنان گردد نتائج خصوصیات بدین معنی کھ نھ صالبت مردان غلبھ یابد ونھ رقت .بھتری خواھد داشت

و چون بیت العدل عمومی نقش .احساسات زنان دنیارا بھ سوی دیگر کشدراھنمائی را برای حفظ اصول بنیانی وحدت جھانی، صلح عمومی، ائتالف

ر مند دنقشی سود تواند میفرھنگ ھا و ھمآھنگی ملت ھارا بر عھده دارد .حفظ تعادل کلی ایفا کند

و آثار دارد می نظراتی کھ در مورد زنان ابرازاعظم اکنون بیت العدل ھم

میتواند حقوق زن ن فردی از مدافعان ھیچنماید می در این مورد منتشر بھائی رادر حال حاضر جامعھ بھائی ایران از ھر سو . از آن تصور نمایدو بھتر بیشتر

در تنگنا قرار گرفتھ و از حقوق حقھ مدنی خود محروم است ولی با این وجود با مدافعان حقوق از جامعھ بھائی در ایران خواستھ است کھاعظمبیت العدل

بانوان و فعاالن اجتماعی در این زمینھ نھایت ھمکاری وھمفکری وھمراھی را بھائیان ایران ازعلمداران . بنمایند و آنان را در این راستا یار و مدد کار باشند

و در این باشند میتساوی حقوق مرد و زن و رفع کلیھ تبعیضات علیھ بانوان . د و می خروشندمیدان تا پای جان می کوشن

در آثار بھائی از حد برابری کھ رفت ت بدین نکتھ اشاردراین نوشتھبھ تکرار

و نوایای و نفوذ سجایاو دنیای آینده را دنیای غلبھ رود میزنان با مردان فراتریان فرموده باید عبدالبھاء در این مورد بحضرت مطلبی را کھ . داند میزن

. دھد میمورد توجھ وژرف بینی قرارگیرد کھ نمایی از تمدن آینده را نشان و درعین حال کند می را روشن در گذشتھزنبر علت تفوق مرد عبدالبھاء

درایام گذشتھ ":دنمای میبینی در آینده را پیشمردتفوق خصوصیات زن برطھ لبعلت زورمندی بدنی و س قدرت بوده ومردان محکومعالم اسیر سطوت و

این میزان بھم خورده ودر حال اکنوناما . ی بر زنان تسلط یافتندروحجویی تغییر است وعنف و قوه اجبار رو بھ اضمحالل است و ھشیاری و فراست

زنان قوی تر است رو بھ علو و فطری و صفات روحانی محبت و خدمت کھ درکھ تحت غلبھ و نفوذ سجایا بودازاینرو عصر جدید عصری خواھد.تفوق است

واگر بخواھیم. صالبت و خصوصیات مردانو نوایای زنان است و کمتربگوییم عصری خواھد بود کھ در آن خصوصیات دو عنصر تر دقیقتر و صحیح " .ن تمدن با یکدیگر تعادل و توازن بیشتر خواھد یافتمرد و زن درای

)14 بانوان، ص(آنھارا کنیم می بیان عبدالبھاء نکات بسیار مھمی را در بر دارد و سعی این

غلبھ مردان بر زنان را زورمندی و ل لع نکھآ نخست.مورد تامل قرار دھیم و . کھ از خصوصیات فطری و غریزی مردان استداند میسلطھ جویی مرد

ی موجب گردید کھ در گذشتھ عضمن چھ جو روانی و ساختار نظام اجتمادر

Page 171: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

163

درایام گذشتھ عالم ": زمینھ را برای غلبھ گری بعلت زورمندی فراھم آوردطھ لاسیر سطوت و محکوم قدرت بوده و مردان بعلت زورمندی بدنی و س

اکنون اما " : و در دنبالھ مطلب می گویند."جویی روحی بر زنان تسلط یافتنداین میزان بھم خورده ودر حال تغییر است و عنف و قوه اجبار رو بھ

و مردان از نظر کرد می چون در گذشتھ زور حکومت ".اضمحالل استتر بودند ازاینرو ھمھ چیز را در جوجسمی زورمند تر و از نظر روحی سلطھ

ش ھا خصوصیات مردان ارز.قبضھ قدرت خود گرفتند و حاکم بال مانع شدندمنتھی در ھزاره ای کھ در حال ورود . را مشخص کرد و اجتماع را شکل داد

عبدالبھاء حضرتبدان ھستیم دیگر زورمندی زوری ندارد بلکھ طبق بیانزنان قوی ھشیاری و فراست فطری و صفات روحانی محبت و خدمت کھ در"

کھ ھد بودازاینرو عصر جدید عصری خوا. تراست رو بھ علو و تفوق استتحت غلبھ و نفوذ سجایا و نوایای زنان است و کمتر صالبت و خصوصیات

این گونھ برداشت کرد کھ ھمانطوریکھ در گذشتھ توان می ازاین گفتار".مردان در آینده در دنیای ،مردان سلطھ یافتند و حکمران شدند در دنیای زور و قدرت

چون در گذشتھ . پیشوا خواھند شدفھم و درایت و محبت و خدمت زنان پیشرو و جومی داد ولی روانی و ساختار اجتماعی طوری بود کھ بھ مردان میدان جو

روانی و محیط انسانی دنیای آینده بھ گونھ ای است کھ زنان جوالن خواھند .نمود

استنباط کرد طوراین توان می عبدالبھاء حضرتاز جملھ ھای اولیھ این بیان و دنیا یکسره در جھت احساسات رقیق و یابد تامکھ خصوصیات زنان غلبھ

غلبھ و نفوذ سجایا و تحت " عواطف لطیف زنان پیش رود و نظامات جھان عبدالبھاء مطلبی را آن، ولی در دنبالھ . شکل گیرد و اداره شود"نوایای زنان

کھ تمدن آینده از یکسو روی حفظ کھ در خور توجھ و تفکراست کنند میبیان صالبت و خواھد شد و مانند گذشتھ کھ دنیا تحت نفوذ و غلبھ خصوصیات

گرداب خون و قساوت و خشونت و خشونت مردان در آمد و در نتیجھ درو اگر در آینده درگیری وآدم کشی و فالکت گرفتار گردید، پیش نخواھد آمد

رقت احساسات زنان با خصوصیات مردان عجین گردد تمدنی متعادل و پربار بھاءاهللا نظامی را برای آینده حضرتعبدالبھاء بھ نیکی آگاه است کھ. پدید آید

و تأثیر نیکوی آن " نفوذ سجایا و نوایای زنان"ا وجود دنیا طراحی کرده کھ بدر بھبود وضع جھان، تمدن آینده تعادل خود را حفظ خواھد کرد، از اینروست

واگر بخواھیم دقیق تر و صحیح تربگوییم عصری خواھد " :فرمایند می کھبود کھ در آن خصوصیات دو عنصر مرد و زن دراین تمدن با یکدیگر تعادل و

ھمانطوریکھ در بحث خصوصیات مردان و زنان، ."ن بیشتر خواھد یافتتواز عصر جدید "کھ بینند می حضرت عبدالبھاء بوضوح فرمائید میمالحظھ

کھ تحت غلبھ و نفوذ سجایا و نوایای زنان است و کمتر عصری خواھد بود

Page 172: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

164

خصوصیات دو "و بر این باورند کھ باید بین ." صالبت و خصوصیات مردانحضرت عبدالبھاء بنفسھ لزوم ایجاد . ایجاد گردد"توازن" "ر مرد و زنعنص

کھکنند می منتھی آن را روشن نفرمایند میرا مطرح " این تمدن در" "تعادل"این در" "تعادل"این " تحت غلبھ و نفوذ سجایا و نوایای زنان است"اگر دنیا

ولی تحقق ؟ندما میاز یکسوروی محفوظ وپذیرد میصورت چگونھ "تمدنو شمارند میرا حتمی " خصوصیات دو عنصر مرد و زن"بین " توازن"

این در" "تعادل"لزوم .کنند میرا پیش بینی " این تمدن در" "تعادل"ایجاد در دنیای آینده در مورد غلبھ و نفوذ زنان کھ کنند وقتی مطرح میرا" تمدن

تحت غلبھ و نفوذ سجایا عصر جدید عصری خواھد بودکھ ":صحبت می کنند" این تمدن در" "تعادل" برای ایجاد رسد بنظر می ."و نوایای زنان است

ی بیت العدل اعظم از مردان ھیچ راه دیگری وجود ندارد جزء آنکھ اعضا .باشند

در گذشتھ قدرت میزان حقانیت و حاکمیت بوده است و این ضرب المثل الحق

تاریخ گذشتھ . گواه این واقعیت است،ید حق با او استیالمن غلب، ھرکھ غلبھ و قومی، قبیلھ ای تلخ است کھ ھر شخصی، گروھی،واقعیتبوضوح بیانگراین

ملتی قدرت را در دست گرفت حقانیت او مسجل بود و خودرا محق و مختار خودکھ را بر سرراه ھر برای کشور گشائی و کسب غنائم مادی کھمی شمرد

پس ھمھ . یابد و ضعیف تر باشد بھ نابودی کشد و دمار از روزگار آنان بر آورد آنان حق احق نکارھای حتی درپی کسب قدرت بودند تا مھم شمرده شوند و

و این غلبھ گری مرد موجب گردید کھ زن ھر چند مادر یا خواھر . شمرده شود ویکھ تاز میدان گردید پس مرد.ودیا دختریا زن او بود ولی بھیچ شمرده ش

یعنی تاریخ بھ معنای لشکر کشی، آدم .خصوصیات او تاریخ اسف انگیز آفرید میزان برتری ھر قومی وملتی مدار افتخار گردید و،کشی و غارت و چپاول

ارزش ھا و معیارھا و سنجش ھا بر ھمین خصوصیات مردان . داشتن قدرت شد .بناشد و بر ھمھ تحمیل گردید

عبدالبھاء کھ زورمندی کھ میزان حقانیت و حکومت گذشتھ حضرت بیاناین

ی تغییر،می باشد عنف و قوه اجباررو بھ اضمحالل وییراستبود در حال تغبرابری پس بحث در مورد .دھد میبنیانی در فرھنگ مرد ساالری را نوید

آن نیست کھ زنان بتوانند مانند مردان احراز مقامات زنان با مردان صرفااجتماعی نمایند و ازامکانات مساوی برای تحصیل و کسب دانش برخوردار

مرد و کید برای برابریأوعالوه بر ترود می ازاین فراترآثار بھائی .ندشو خصوصیات زنان کھ بدین معنی.دھد می نوید طلوع فرھنگی جدید رازن،

و فرھنگ نوی پدید خواھد آمد ایجاد خواھد کردتعدیلی در فرھنگ مرد ساالری نماند کھ این تغییر ناگفتھ. کشیدو دنیارا از چنگال حقانیت قدرت بیرون خواھد

Page 173: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

165

و تبدیل یک شبھ صورت نخواھد گرفت چھ مکانیسم ذھنی و ساختار اجتماعی کھ طی ھزاران سال شکل گرفتھ و ریشھ دوانده و ارزش ھا را ساختھ باید

نھ یک .بتدریج تبدیل گردد تا مکانیسم ذھنی و ساختار اجتماعی تغییر بنیانی یابدزم دارد تا فرھنگ مرد ساالری با خصیصھ یک سده وقت الکھ بیش ازدھھ بل

سلطھ خواھی جای خود را بھ فرھنگ جدیدی دھد کھ متأثر از خصائل زنان ، کلماتی چون قدرت .خواھد بود کھ با خصیصھ ھمکاری و ھمیاری می باشد

جھان گشایی رفتھ رفتھ مفاھیم گذشتھ خودرا ، فتح و زورمندیحاکمیت، حقانیت شوقی ربانی بر یک نکتھ .ارزش مندی فروخواھد افتاداز دست خواھد داد و از

خواھد جامعھ بالکل تغییر مفھوم کھ نفسکند میبسیار مھم و اساسی اشاره . درک

و اھمیتآنگونھ کھ شایدتوان نمی کھ در حال حاضر ھنوزینکتھ بسیار مھم

صفات روحانی "فرماید میعبدالبھاء حضرت آن را درک کرد آنست کھ ارزش در دنبالھ ".محبت و خدمت کھ درزنان قوی تر است رو بھ علو و تفوق است

ازاینرو عصر جدید "فرمایند می ،این مطلب کھ در واقع بشارت عظیم استعصری خواھد بودکھ تحت غلبھ و نفوذ سجایا و نوایای زنان است و کمتر

. یعنی خدمت میزان ارزشمندی است نھ قدرت".صالبت و خصوصیات مردان خدمت میزان اعتبار و کھھم اکنون بارقھ ھای اولیھ این تغییر را می بینیم

.اصطالحاتی کھ اینک در زبان وارد شده با گذشتھ تفاوت دارد. احترام است خدمات درمانی، خدمات مانندکارھا و تخصص ھا عنوان خدمت یافتھ است

اء، رئیس سلطان العلمی نظیرعناوین .آموزشی، خدمات فرھنگی و غیرهالخطباء، علم الھدی و غیره دیگر ارزشی ندارد بلکھ داللت بر خود پسندی

در آثار حضرت . گرداند می و شخص را در انظار خفیف و خوار ،دمینمای اهللا پیش بینی شده است کھ روزی آید تاج سلطنت بماند و کسی حاضر نباشد بھاء

:میفرمایند، چنانچھ الم دانستند آن را یکی از سھ نشانھ بلوغ ع وکھ پادشاه گردداز جملھ عالمت بلوغ دنیا آن است کھ نفسی تحمل امر سلطنت ننماید سلطنت "

آن ایام ایام ظھورعقل است .بماند و احدی اقبال نکند کھ وحده تحمل آن نمایدبرای در گذشتھ )125مجموعھ الواح مبارکھ، لوح سلمان، ص (".مابین بریھ

برادر کھ در تاریخ دیدیم . بھ جنایت وامی داشتسیاری رابرسیدن بھ پادشاھی ولی وقتی بشر بھ بلوغ فکری . تخت سلطنت بنشیندربرادر را کشت تا بتواند باین . لذتی نبرد و آن را مھم نشمردمرانی و حکگریو روحانی رسد از ریاست

ی حاصل گفتھ بھاء اهللا گویای آن است کھ چھ تغییرات بنیانی در مکانیسم ذھنو آدمیان بھ چھ درجھ ای از بلوغ می رسند کھ پادشاھی را قبول شود می

روحانی و رشد انسانی جو کھ در آن کنند میحضرت بھاء اهللا اضافھ . میکنندن فقط آنست کھ شاید ش انگیزه ا،اگر کسی مسئولیت سنگین پادشاھی را بپذیرد

پادشاھی برای در آینده پس . بتواند از طریق این پست مھم بھ مردم خدمت کند

Page 174: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

166

نیست بلکھ برای خدمت بھ ابناء و مال اندوزی گریریاست خواھی و حکومتبدین ترتیب آثار بھائی تغییری را در مکانیسم ذھنی و ساختار . انسانی است

. کھ در تاریخ شش ھزارسالھ بشر سابقھ ندارددھد میاجتماعی و سیاسی نوید

کھ زنجیر ھزاران سالھ را از پای زنان برداشتھ بودند تا در بھاءاهللا حضرتجمیع میادین علم و ھنر و فن و دانش و سیاست وحکومت جوالن نمایند و در

توانست نمی پسآنان نمود یابد فراخنای آزادی پر و بال بگشایند و استعدادد عضو بدون حکمت و دلیل باشد کھ فقط در یک نھاد جھانی کھ تعداد معدو

چھ آن حضرت کھ بر عالم غیب و شھود و .دارد زنان را معاف دارد مسلما خیر جھانیان و سالمت تمدن را در این ند وجود احاطھ داشتواسرارعالم

کھ بانوان سھمی عظیم در ساختار انست ی دمبھاء اهللا نیک حضرت . دیدند می مادر و اوالد پرور است زن کھ بطورغریزی .جدید نظام دنیا ایفا خواھند کرد

طلبد و از آشفتگی دردرون می محبت و وجوی پرمھرخواھد میمحیطی آرام بر سر کار آید و در صحنھ زن ازاینرو وقتی.نماید میخانواده پرھیز

جو ساختار گردد وعلمدارسیاستمداری و تصمیم گیری صاحب اختیار شودنگجویی نشانھ دلیری نباشد و آدم دیگر ج. یابدی بنیانی تغییرروانی و اجتماعی

ھیچ حیوان درنده ھم با عج. کشی مدار افتخار و پیروزمندی شمرده نگردد پارهھمجنس خود را پارهنرینھ یدرد ولی این موجودات دوپانمی جنس خودرا

حاصل شگرفی حول تکشورداریبا ورود بانوان در صحنھ سیاست و !!دننمای خصائص .ئیده مرد ساالری از ارزش خواھد افتاد ارزش ھای زا وخواھد شد

بانوان از حس اوالد پروری، حفظ فرزندان آدمی، مراقبت دائمی، شفقت و مخصوصا خدمت کھ از خصوصیات زنان است مدار افتخار،فت مادریأر

خواھد د و نتایجی پر بار برای خیریت وعلویت عالم بشری بباری گردخواھدکید کرده کھ با بر قراری برابری مرد و أالبھاء بارھا ت ھمانگونھ کھ عبد.آوردترقیات " و یکی ازاینگردد می حاصل" ترقیات حقیقی برای نوع بشر"زن

.آن است کھ دیگر جنگ ننگ گردد" حقیقی

تفاھم جلوگیری نماید آنست ء نکتھ ای کھ باید مورد نظر قرار گیرد و از سو کھ ما بارھا بر سبقت گیری زنان اشاره کرده ایم و بھ پیشروی و بھ پیشتازی و

ممکن است برخی بگویند کھ در . بھ سروری آنان استدالل نموده ایمةنھایکھ باھوش رسد می نظر نبسیاری از نقاط جھان زنان عقب افتاده ترھستند و بھ

باید درنظر داشت کھ این جنبش و جوشش درعالم . تر و با فراست ترباشندبر اثر دو ظھور متعاقب ، ئیبھا طلوع عصر و ی بابرستاخیز بعد از واننس

تغییر حاالت و روحیات چندین ھزار .مبشر و مؤسس آئین نوین پدید آمده است استعداد زنان بتدریج شکوفا خواھد رازیسالھ یک شبھ صورت نخواھد پذیرفت

دھھ الزم است تا این استعداد مدفون درزیر وچندنھ چند سال بلکھ چندین. شد

Page 175: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

167

خروارھا از تعصبات دیرینھ و سنت ھای پوسیده بیرون آید و راه کمال را در آن موقع معلوم خواھد گردید کھ زن چھ استعداد و قابلیتی ازخود .بپیماید

ھم اکنون زنان در . د کھ ھرگز تصور چنین شکوفایی نمی رفتنشان خواھد داکشورھای پیشرفتھ با مقایسھ بھ صد و پنجاه سال پیش چھ استعداد و قابلیتی از

. خود بروز داده اند

د ولی ھنوز بھ نقطھ کمال نھایی باید در نظر داشت کھ زنان مراحلی پیموده انقدم بھ قدم ، مرحلھ بھ مرحلھ زنان بھ سوی قلھ کمال پیش خواھند . نرسیده اند

خفقان بوجود آورده اند یک شیر زن جودر ھمین ایرانی کھ برای زنان . رفت در یک سیستم واپس گرایی . جایزه صلح نوبل را برد،ایرانی، شیرین عبادی

بگمان. درصد است35 درصد و پسران 65 دانشجو و زنان درایران دختران و بھمین .شد خواھد تر این نیز فزونازبتدریج نسبت تحصیل کردگان دختران

دلیل متولیان نظام واپسگرا در ایران در فکر چاره جویی افتاده اند ودر نظر بدین .دارند در پذیرش دانشگاه ھا در صد تعداد پسران و دختران را تعیین کنند

. از تعداد دانشجویان دختر کم کنند و بر تعداد درصد پسران بیافزایند کھمنظور غافل از آنکھ این یک .و با این مقررات کذایی ازپیشروی زنان جلو گیری کنند

وانند ی تنم کاری آنان است و، یک سیر تاریخی و خواست الھیروند بنیانی .د وعرض خویش ببرند بیفزایندیگران زحمت برند جز آنکھ نبک

.فت یا خواھند نھاد ھا اکثریتاکثرزنان در رود میبدین روالی کھ دنیا پیش

احتمال بل بھ بھ ،اگر در عضویت بیت العدل عمومی زنان معاف نشده بودند از بانوان اءھ اعضیقین زنان در آن ھم اکثریت می یافتند و چھ بسا کھ ھم

از اینرو بھاء اهللا تنھا این نھاد را مخصوص مردان قرار داد تا تعادل . میشدند گردد و نھ تحت ارتمدن حفظ شود یعنی دنیا نھ در پنجھ صالبت مردان گرفت

تعادل خصوصیات مردان و زنان باعث .ثیر کلی رقت قلب بانوان قرارگیردأت عنوان ا ب در کتابخانھ شخصی کتابی.گردیدسالمت تمدن و تعادل آن خواھد

در لندن و نیویورک میالدی1987بھ زبان انگلیسی دارم کھ در سال " زنان" نفر از 69 مقالھ است کھ 69 صفحھ و حدود 1155 شاملو منتشر شده

برجستھ ترین وموفق ترین زنان دراروپا و آمریکا و استرالیا و برخی کشور نویسنده، ،مقالھ نویسان از بانوان برجستھ و خجستھ. ندھای آسیا آن را نوشتھ ا

حقوق دان، فلسفھ دان، تاریخ دان، اقتصاد ،خواننده، شاعره، فیلم ساز ھنر پیشھ، مدل، صاحب شرکت، روانشناس، استاد دانشگاه،،دان، ناشر، سردبیرمجلھ

صاحب و مدیر شرکت و بسیاری از برندگان جوایز متعدد در زمینھ ھای ھمھ تخصص ھا و موفقیت ھایی را کھ آنان توان نمی بوده اند کھ تلفمخ

ھمھ در یک چیز مشترک بوده اند و آن حقوق زنان و . ذکر کرداند را داشتھ پیشروی بانوان است و برخی از نویسندگان نیز از پرچمداران نھضت زنان

Page 176: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

168

و نظر گاه آنان در منظور آن است کھ کتابی قابل توجھ از دیدگاه بانوان . ھستندنکتھ بسیار جالب آن است کھ در یکی از . زمینھ حقوق و پیشرفت زنان است

برای نویسد می کھ طرفدار حقوق زنان نوشتھ است آن استیمقاالت کھ خانمس کل أ حفظ شود آن ھیئت، انجمن یا سازمانی کھ درر در آیندهآنکھ تعادل تمدن

چھ برخی از زنان نیز . ھ از مردان باشند الزم است ھم،گیرد مینظام دنیا قراردار علماین احساس را دارند کھ بانوان پیش خواھند رفت و درھمھ فعالیت ھا

برای آنکھ از یک سو روی تمدن جلو گیری شود الزم است حد اقل . خواھند شدیک نھاد جھانی کھ نقش راھنمای کلی را بر عھده دارد از مردان باشد کھ

. گرددتعادلی بر قرار

بھ آینده نگری تواند می این نوشتھممکن است برخی بگویند چگونھ نگارندهگویم کھ نویسنده این خود اطمینان داشتھ باشد؟ البتھ با فروتنی و صادقانھ می

ولی . کھ آینده نگر باشدداند می خودرا خیلی کوچکتر و کمتر از آن نوشتھ، پیش از تغییرنظام جماھیر ،برای نمونھ. گھکاھی سیرروندی برایم روشن است

سوسیالیستی شوروی سابق وقتی کھ ھنوز صحبتی از تغییر نبود و تغییر نظام 1984کھ در سال " ایران آینده" شوکھ نمود در کتاب راشوروی بسیاری

1988پس از مھاجرت بھ استرالیا در سال میالدی در اروپا نوشتھ شد و با دلیل و برھان، نھ با حدس واصطرالب و ،میالدی در استرالیا بھ چاپ رسید

گمان، تغییر نظام جماھیر سوسیالیستی شوروی را پیش بینی کرده بود و آن را برای میالدی کھ 1993 از اینرو وقتی در سال . بودقریب الوقوع دانستھ

برخی از رسانھ ھای ،برخی ممالک اروپای شرقی دیدن کردماز نخستین بارو تلویزیون با من مصاحبھ نمودند و برای آنان گروھی از روزنامھ، رادیو

جالب بود کھ چگونھ توانستھ بودم بھ درستی و روشنی تغییر نظام جماھیر سوسیالیتی شوروی را پیش بینی کنم و آن را قریب الوقوع بدانم کھ تحقق یافتھ

.بود

ی کھ در این زمینھ ارائھ کرده استدالل وآن گونھ کھ نگارنده آینده را می بیند غیراز کھحال اگر فرض را براین قرار دھیم. منصفانھ و قانع کننده استاست

ین نوشتھ بیان کرده است در آینده حکمتی دیگر درعدم ادرآنچھ نگارنده باز ھم تناقضی ، گرددمعلوم ومکشوفعضویت بانوان در بیت العدل عمومی

علت آنکھ پیش از موعد مقرر .ارد بلکھ مکمل آن بشمار می رودبا این نظر ندت لھ پرداخت و صبر نکرد تا در آینده حکمأنگارنده بھ تجزیھ و تحلیل این مس

عدم عضویت بانوان چون آفتاب وسط روز برای ھمگان روشن شود آن بود کھ کھ بدین ترتیب گویی زنان کمتر از مردان کردند می برخی طوری وانمود

تطابق ،ھستند و با اصل برابری حقوق زنان و مردان کھ بھائیت مدعی آن استنگارنده . دانستندی مگذاشتند و مورد ایرادمی کامل ندارد وانگشت انتقاد برآن

Page 177: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

169

خواست از روی نوشتار و گفتار بھائی نشان دھد و مستند سازد کھ در آثار بلکھ استعداد و قابلیات آنان .بھائی ھیچ جا زنان کمتراز مردان شمرده نشده اند

بیشتراز مردان قلمداد گشتھ و برخی از خصوصیات مطلوب بانوان بیت عدم عضویت بانوان در در این صورت. شده استعنوانبھترازمردان

.بعلت کھتری زنان باشدتواند می عمومی نالعدل

امید وارم این توضیحات بتواند رفع شبھات نماید و زنان دریابند کھ از دیدگاه آینده ای بسیار پرجالل و با وقار آثار بھائی دارای چھ منزلت متعالی ھستند و

افتخار کنند کھ یک شخص بزرگوار ایرانی با آن منزلت نیز و.در پیش دارند" پیامبر شرق"روحانی و صیت و شھرت جھانی کھ مطبوعات غرب اورا

می نامیدند پرچم برابری زنان با مردان را بر افراشتھ بود و از "صلحپیامبر"را دنیای دیگر زنان رھبر شوند و دنیاگفت می ھ بود کھآن نیز قدم فراتر گذاشت

ر کشی و آدم کشی را از صفحھ روزگار براندازند ک جنگ و ستیز و لش،نمایندعبدالبھاء تنھا . و مھر و محبت و خدمت و شفقت مادری را جایگزین آن سازند

بلکھ ھمھ سعی خود را بکارکرد میبھ گفتار در مورد برابری زنان صحبت ن تا وسائل و امکاناتی فراھم آید کھ زنان ترقی کنند و استعداد مکنون آنان میبرد

کھ با کمک میکنم من دارم تالش :" چنانچھ می گویند،شکوفا و نمایان گردد ".بھاءاهللا دنیای زنان را چنان ترقی دھم کھ ھمگی بھ شگفتی آیند یدأیو ت

ن تا این حد نیاز بھ سعی و تالش چرا ترقی و پیشرفت زنا) 8 ص ،بانوان( افکار پوسیده عقائد عتیقھ ودیرینھ و عبدالبھاء با سنت ھای زیرا؟کالن بود

و در برخی ممالک تا آن حد اعتقاد داشتند" طبق بیان ایشان وروبرو بود 10 ص،بانوان(."از عالم انسان ھستند تر تعلیم میدادند کھ زنان در حدی پائین

بودند کھ زنان پائین تر و کم عقل باورر این ب ھمھ مناطق دنیا دربطور کلی

از آغاز ایجاد تا یوم " :فرمایند می عبدالبھاء حضرت چنانچھ.ندھستترازمردان ی خودرا حفظ کرده اند و در مردان ازھر جھت برتر] ظھور بھائی [میعاد

روانی و شرایط جو در آن "». رجال بر نسوان رجحان دارند«:قرآن نازلاجتماعی و اعتقادات سنتی کھ زن را پست تر می شمردند و حتی از عالم انسان

داشت کھ زنان با مردان کاملعبد البھاء اطمینانروطچ، انگاشتند میپائین تر یش تر خواھند افتاد و سنت دیرینھ ھزاران سالھ تغییر برابر خواھند شد و حتی پ

کاملعرفان و ایمان و ایقانواقعیتی و بھ یک حقیقتییشان زیرا ا؟خواھد کرد پدید آمده بود و دیگرگون ساز و نو پرداز و جدیدی آن اینکھ ظھور وداشت

. موده بودثیر نأ بود و درھویت عالم وجود ت شده دمیده انسانروحی بدیع برعالم ،در دنبالھ ھمان مطلبی کھ گفتند مردان ھمواره برتری خودرا حفظ کرده اند

فیوضات رب جلیل ]عصر ظھور بھائیت [ولی در این دور بدیع" :میفرمایندباعث گردید کھ زنان بھ امور عظیمھ توفیق یابند و برخی از بانوان در فضل

Page 178: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

170

ثیر ظھور أیگر با بیانی رساتر تد و در جای."و دانش بر مردان بر تری یافتندچون این عصر عصر نور است و " : و می گویندکنند میجدید را روشنتر بیان

بشر پرتو اء بر ھمھ ابن، اهللاة کلم،واضح و عیان است کھ شمس حقیقتیکی از قابلیات مکنون در عالم انسانی لیاقت و قابلیت عالم . افکنده است

طلوع خورشید ظھور ( ع جھانتاب نیرالھینسوان بوده است و بر اثر شعا استعداد مکنون بانوان آن چنان در این دوران پیدا و عیان گردیده کھ ) جدید

) 9 ص ،بانوان ( ."برابری زنان و مردان حقیقتی تثبیت یافتھ است

کھ ھر چند نگارنده جمیع استدالل خود را بر گردد میدرپایان این بحث یاد آور بھائی استوار نموده است ولی سخنگوی جامعھ بھائی آثارپایھ گفتار و نوشتار

آنچھ را کھ نگارنده این دفتراز نمای دنیای آینده می بیند و آن را تصویر . نیست چھ ھنوز استازآثار نازلھ در این ظھور الھی یک نویسنده بھائی استنباط میکند

.ی ابراز نکرده استمرکز جھانی بھائی درمورد این موضوع نظر شودھمانطوریکھ از بیانات حضرت عبدالبھاء و حضرت شوقی ربانی مستفاد می

قرار نیست کھ بیت العدل اعظم دلیل وحکمت عدم عضویت بانوان را بیان دارند زیرا نفرمودند کھ در آینده بیت العدل اعظم دلیل عدم عضویت را روشن خواھند

.ت آن بتدریج برای ھمگان روشن خواھد شدکرد بلکھ فرمودند در آینده حکموجود ندارد بلکھ باعث درک ممانعتی ژرف نگری در آثار الھیدر آئین نوین

در جامعھ بھائی افراد حق دارند درک چھ .گردد میبیشتر تعالیم جدید معنوی می 27 بیت العدل اعظم در دستخط مورخ .شخصی و نظر خودرا بیان کنند

در دیانت ما میان تبیین منصوص و ": کنند میشاره بدین مطلب ا1966 ھنگام مطالعھ تعالیم )بھائیان (استنباطات و تفسیری کھ ھر یک از افراد احبا

در حالی کھ مورد . فرق بارزی وجود داردنمایند میمبارکھ برای خود حاصل اول مخصوص و منحصر بھ ولی امراهللا است، از موردی دیگر، برطبق

)شوقی ربانی ( ھدایات ارائھ شده توسط شخص حضرت ولی امراهللاتاکیدات و در حقیقت چنین تعبیرات و تبیینات فردی . بھیچ وجھ نباید ممانعتی بعمل آورد

ثمره قدرت عقالنی انسانی تلقی شده و سبب درک بھتری از تعالیم الھیھ: نویسد یم بیت العدل عمومی و نیز ) 396انوارھدایت، ص ( ." می باشد

باید بھ خاطر داشت کھ گرچھ با صعود حضرت شوقی ربانی تبیین آیات الھی "توسط مبین منصوص خاتمھ پذیرفتھ اما این بدان معنی نیست کھ تبیین آیات

برعکس . توسط افراد با ذکر اینکھ نظر شخصی آنھا است غیرمجازباشدمطلوب و برای چنانکھ بیت العدل اعظم فرموده اند چنین اظھار نظرھائی

."افرادی کھ در پی مطالعھ و فھم آیات الھی باشند تمرینی است سالم در تفکر وباشد تا آن روز فرارسد ) 2007پیام بھائی، ماه ھای اوت و سپتامبر (

کھ در عبدالبھاءحضرت بیان واین. بر مال گرددعدم عضویت بانوانحکمت ت کھ عنقریب چون آفتاب حکمتی بھ تقدیر خداوند منان پنھان اس"آن

Page 179: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

171

عیان "درخشان در وسط آسمان برای ھمگان روشن و عیان خواھد گردیدعدم ( حکمت آن " :و نیز طبق بیان شوقی ربانی ) 9 ص ،بانوان ( .گردد

کامال مکشوف خواھد گردید و مورد تقدیر قرار خواھد ) عضویت بانوان عضویت حکمتی و ھدایتی پنھان باید اطمینان داشت کھ در این عدم ... گرفت

ص ،بانوان ( "است کھ بتدریج در انظار عالمیان معلوم و عیان خواھد گردیدپس نھ تنھا حکمت آن مکشوف خواھد گردید بلکھ ھمگی از کشف این ) 15

حکمت ربانی و ھدایت صمدانی مشعوف خواھند شد و تحسین خواھند نمود و خواھند ،تاریخ و افکار محدود بشری است بھاء اهللا را کھ مافوق حضرتبینش

مردان و " و بدین حقیقت پی خواھند برد کھ. شناخت و بھ شگفتی خواھند آمد ."زنان از نظر قوای ذاتی مکمل یکدیگرند

دھد کھ در برخی کشورھا کھ درحال حاضر تجربھ نشان مید کھ انناگفنھ نم

بعضی از نان ازآزادی بھره مند ھستند و از فرادستی مردان رھائی یافتھ اندزمردان بیابند کھ قبال راای سلطھ ھمان نوعنشانا بر شوھرکنند می سعی زنان

این نوع رفتار سلطھ جوئی چھ از . نمودند میمن غیر حق برزنان تحمیل ن ھای فرھیختھ جانب مرد بر زن و چھ از جانب زن بر مرد شایستھ انسا

و دھد میشوقی ربانی ھر نوع سلطھ جویی را مورد انتقاد قرار . نیستدر بعضی موارد، بال جھت سلطھء غیر میخواھند ھمچنین زنان ": میگوید

عادالنھ نسبت بھ شوھرانشان حتی بیش از آنچھ شوھرانشان بر ھمسرانشان 1931 جون 19نامھ مورخ (." بر قرار سازند،من غیر حق مسلط ھستند

کنند بر شوھرشان تسلط یابند دلیل آنکھ چرا برخی زنان سعی می) میالدیآگاھانھ یا بطور نا خود آگاه . مرد ساالری ھستندجوآنست کھ آنان تحت تأثیر

مرد جوبا تغییر . کنند می مرد ساالری را پیاده جوسلطھ جویی متأثر از در . از ذھن ھا بیرون می رودغیر منطقی نیزساالری این نوع سلطھ جویی

آینده با تربیت صحیح بر اساس ارزش ھای معنوی و تنفیذ عدالت واقعی در دانند می مرد و زن خود را مکمل یکدیگر ، حیات فردی و جمعی دوایرجمیع

یار و غمگسار یکدیگر ھستند و در اکمال ،و دو بال یک کبوتر می شمارند پر سرور و نشاط در خانھ و آشیانھ یمحیطھمدیگر می کوشند و برای ایجاد

ھمھ دالیلی کھ آوردیم وبھ آثار بھائی مستند .دارند خود سعی بلیغ مبذول میساختیم کھ زنان پیشرو و پیشتاز خواھند شد و در ساختار دنیائی انسانی و استقرار نظم بدیع جھانی وشکوفائی تمدنی معنوی سھمی پرارزش و حیاتی

ور آن بود کھ زنان با خصوصیات فطری مادری، مھرورزی خواھند داشت منظ و ھمکاری و ھمیاریفرزند پروری بھ دنیا درس محبت و شفقت و عدالتو

.خواھند آموخت نھ آنکھ زنان رھبر شوند و بر مردان حکومتگرگردند

Page 180: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

172

و ایجاد تعادل در تمدن آینده بشری بنفع مرد و زنی خصوصیاتھمآھنگ خصوصیات مردان غلبھ پیش نخواھد آمد کھ و چون گذشتھ.ھمگان خواھد بود

تعدیلی درآن ایجاد کند بھ بوتھ توانست می زنان کھ نیکویم یافت و خصائلات .ر آمد و در نتیجھ تاریخی اسفبار ببافراموشی و انکار و تحقیر سپرده شد

با وجود ساختار بیت لی خصوصیات بانوان در آینده غلبھ خواھد داشت وھرچند تمدنی .العدل اعظم در روند کلی و سیر تمدن بشری تعدیلی پدید خواھد آمد

پربار و متعادل و سالم شکوفا خواھد شد کھ در تاریخ نظامات بشر بی نظیر ش و آرامش فرو خواھد برد و دنیارا در آسای، ھزاره صلح و اتحاد.خواھد بود

روانی و تعالی معنوی و ھمبستگی سیاسی و نظام محیطاستعداد بشردر آن پدید خواھد ، عصری نوی کھ رخ دادهبا ظھور جدیدشکوفا خواھد شد و جھانی

.آمد و دنیا دنیای دیگر خواھد شد

یا بشر آ" کتاب ی پایان ند راسل، فیلسوف برجستھ معاصر، در صفحاتبرترا کھ بشر آینده ای پر نور و سرور داشتھ کند میابراز امیدواری " داردآینده ای

می بینم، من با چشم دل دنیائی با شکوه و پر نشاط" :نویسد میو باشددر بھ یأس بدل نگشتھ، بیشتر یافتھ، در آن امید ھا بلوغ عقلدنیائی کھ در آن

ھمھ اینھا .نفوس شریر محکوم نگشتھ است شریف بوسیلھ ھای آلایدهن آ نسل معاصر تصمیماین بستگی بھ. تحقق یابد اگر ما بگذاریم تحقق یابدمیتواند

بر گزیند، دنیائی پر نشاط و پر جالل، یا اجازه دھد کھ کھ کدام یک را داردص ( ترجمھ."دھد پایان ای پر وبال انھ ویرورتبص رابرخی آن حماقت

بھاءاهللا آئین. این یک نمونھ از آروزی فیلسوفی برای دنیای بھتر است )126ی اندیشمندان و و دنیای دیگر است کھ نھایت آرزساختندست اندر کارولی فالسفھ آن قدرت و توان را ندارند کھ . آینده نگران استخیرخواھان و

سازند ھرچند چنین ایده آلی را در ذھن می پرورند و آثار نیکوئی دنیای بھتر بھرچند برتراند راسل با مسیحیت توافقی ندارد و . این زمینھ ارائھ می دھنددر

را نوشت ولی بھ نقش خالق " چرا مسیحی نیستم"تحت عنوان لت کتابی عبھمین نایان و دا: "نویسد می و در ھمین کتاب مذکور کند میپیامبران اعتراف

و اگر ما پیامبران تعلیم داده اند کھ جنگ ونزاع نشانھ نابخردی و نادانی استآنھا ھمچنین بما ....یمدند بومبھ آنھا گوش می دادیم از یک سعادت جدیدی بھره

درخشنده و شکوھی اینشان دادند کھ درتوان بشر است کھ دنیائی با زیبائی چند بشر آن قابلیت را دارد کھ دنیائی ھر )14ھمان، ص (."خیره کننده بسازد

بھتر بسازد ولی بھ دو چیز نیاز دارد یکی طرحی جھان شمول برای ساختن ھرچند برتراند راسل از دنیای جدید . دنیای نو و دیگری نیروئی پشتوانھ آن

ولی واقعیت آن است داند میمولود رھنمود پیامبران و آن را کند میصحبت بیای گذشتھ طرحی جھان شمول برای ساختن دنیائی بر اساس کھ ھیچ کدام از ان

Page 181: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

173

تعالیمی پیامبران سابقھرچند. وحدت عالم انسانی و صلح عمومی ارائھ نکردنددر آن صورت . اخالقی و روحانی و نیایش و پرستش خداوند را ترویج نمودند

دنیائی" ساختن این سؤال ممکن است مطرح گردد چرا برتراند راسل نسبت بھ در حالی کھ با امیدوار است" با زیبائی ای درخشنده و شکوھی خیره کننده

.مسیحیت نظر موافق ندارد

کھ از آثار بھائی بھره برده ولی ھر چند برتراند راسل علنا اعتراف ننمود ار شوقی ربانی را مطالعھ کردهکھ آثدھد مینظراتش درھمین کتاب گواھی

نوشتھ شوقی ربانی کھ " ھدف نظم بدیع جھانی" اگرکسی توقیع ،بدین دلیل. استکھ در " جلوه مدنیت جھانی" میالدی انتشار یافت و نیز توقیع 1931در سال

"آیا بشرآینده ای دارد"منتشر گردید را مطالعھ نماید و نیز کتاب 1936سال از شباھت بھ چاپ رسید را بخواند 1962کھ در سال نوشتھ برتراند راسل

و حتی آید میمطالب آن در مورد نوسازی جھان با آثار شوقی ربانی بھ شگفتی )ربانی ( را عین نوشتھ شوقی افندی برتراند راسلبرخی کلمات و جمالت

سال پیش از نوشتھ برتراند راسل بھ زبان 30پس آثار شوقی ربانی کھ .مییابدمنبع الھام او توانست میسی در ممالک انگلیسی زبان انتشار یافتھ بودانگلیھای بھر صورت برتراند راسل تنھا کسی نیست کھ از تعالیم و آموزه. باشد

. اندبھاءاهللا و طرح جھان شمول آن مظھر کبریا بھره برده و اعتراف ننموده کھ کالم گردد می عتراف و انتساب موجبولی آنان متوجھ نیستند کھ این عدم ا

کھ مولد این و نیروی الھی، ھمان روحآنان آن روح تقلیب کننده ونیروی خالقھآنان در نتیجھ گفتار. دھد بوده است را از دست میتعالیم و اصول و آموزه ھا

تعالیم .گیرد میو ریشھ نمی دواند و اوجی نرود می وآید میمانند موجی . دارد و روح زمان است و نیروی الھی پشتیبان آنستبھاءاهللا ریشھ در عالم باال

ھرچند ترویج آموزه ھای بھاءاهللا باعث . ھر کھ در ترویج آن کوشد، تأیید یابد .ولی اگر منبع الھام ذکر نگردد توفیق نھائی حاصل نشودتنویر افکار است

کھ چھارده ،برای نمونھ، ویدرو ویلسون، رئیس جمھور خردمند و فقید آمریکاولی با یأس و نومیدی ماده معروف را برای تأسیس جامعھ ملل ارائھ نمود

رئیس جمھور فقید با تعالیم و اصول بھائی آشنائی داشت و یکی . روبرو گردیدو این چھارده ماده کھ اساس جامعھ ملل را پی ریزی . از دخترانش بھائی بود

ی او ذکر ننمود کھ از آثار نمود از تعالیم و آموزه ھای بھائی الھام یافتھ بود ولچون نگفت با دلسردی تأسف آور گوید میشوقی ربانی . بھائی الھام گرفتھ

.مواجھ گردید

حضرت بھاءاهللا یکھ و تنھا در حالی کھ امواج بالیا از ھر جھت آن مظھر کبریا ندای جانفزای ورود بشر بھ عصر جدید را بلند کرد و بھ بودحاطھ کردهرا ا

پادشاھان و امپراطوریان و پیشوایان مذھبی الواح مھیمن فرستاد و از آنان

Page 182: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

174

کھآنان. خواست کھ پیام الھی را پذیرا گردند و برای ساختن دنیای نو بپا خیزندنھ و سنت ھای دیرینھ بھ حکمرانی و کامرانی مشغول و در تنگنای افکار کھ

گذشتھ را نتوانستند اھمیت حیاتی و لزومیت فوری تغییر نظاماتبودند محصور قرن قرن بیستم با وجود پیشرفت دانش و تکنولوژی، ،در نتیجھ. درک کنند

ھا زی ھا، دیکتاتوری ھا و تراژدییدرگیری ھا، جنگ ھا، انقالب ھا، فرورفع شخصی را بر خیریت عالم انسانی ترجیح پادشاھان و پیشوایان کھ منا. گردید

آنان در نزد حق و خلق مسؤل ھستند زیرا . دادند مسؤل بدبختی ھای بشر ھستندپر ازاینرو این بیان لرزاننده از قلم . نیاز زمان مستلزم تغییری از بنیان بود

عزت از ": آن مظلوم آفاق و منادی حق صادر گردیداقتدار آن مظھر پروردکار بدین معنی کھ پاد شاھان از اریکھ قدرت ."یفھ اخذ شد، ملوک و علماو طاد

فرو خواھند افتاد و رھبران مذھبی عزت و احترام خود را از دست خواھند داد حضرت بھاءاهللاگر بخواھیم مفاد الواح. زیرا بھ ندای زمان توجھ نکردند

سیستم ھای دنیا خطاب بھ رؤسای دنیا را در جملھ ای خالصھ کنیم این بود کھ ی زمانشان بسر آمده و بشر عچھ سیاسی، چھ مذھبی، چھ اقتصادی، چھ اجتما

کھ گفتند این لآنھا را بی اعتبار نکردند ب. در آستانھ ورود بھ عصر جدیدی است ھا بر اساس افکار و شرایط گذشتھ بوجود آمدند و مناسب و متناسب نظام

د نباش نمی، ست ااندعصری کھ بشر در آستانھ ورود ب

است بھ تشریح حقوق " زنان پرچمداران دنیای آینده"در این رسالھ کھ عنوانش زنان و نقش پرتوان آنان در ساختار دنیای آینده پرداختیم واشاراتی بھ نظم بدیع

ولی دنیای آینده کھ زنان سھمی بزرگ و پرارزش درساختار آن . جھانی نمودیمچون تشریح و تصویر دنیای آینده خود بحثی گسترده . ند را تصویر ننمودیمدار

ازاینرو در . است کھ در محدوده این رسالھ نگنجد و دفتری جداگانھ می طلبدخطوط کلی آن را از دیدگاه " نو سازی جھان"رسالھ ای جداگانھ تحت عنوان

یا حاصل خواھد شد و تغییراتی کھ در نظامات دن. آئین بھائی ترسیم خواھیم کردتحوالتی کھ در امور دنیائی و جوامع آتی و مکانیسم ذھنی آدمی پدید خواھد آمد را با بھره مندی از آثار بنیانگذاران و طلیعھ داران عصر جدید تشریح خواھیم نمود کھ اندیشمندان ذی احترام در آرزوی آن بوده اند و شاعران در وصفش

ن مژده طلوع عصر ذھبی در تاریخ پر تالطم بشری شعرھا سروده اند و پیامبرادنیائی با زیبائی ای درخشنده و شکوھی " برتراند راسلگفتھ بھ .را داده اند تحقق خواھد یافت کھ با حضرت رسول و بشارت جلوه خواھد کرد "خیره کننده

ظھوربھاءاهللا تغییراتی ژرف و گسترده در دنیا صورت خواھد پذیرفت یعنی وبھ ".)یوم تبدل االرض غیر االرض(ی کھ دنیا دنیای دیگر خواھد شد روز"

حضرت زردشت پیش . میگردد آئینھ ملکوتپیش بینی حضرت مسیح ملک ظھور بھاءاهللا واقع خواھد شد و در ،یبنی کرد کھ سھ ھزار سال پس از او

دوره انتظار پایان. جنگ نور و ظلمت سرانجام نور بر ظلمت غلبھ خواھد کرد

Page 183: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

175

،نده اسراسر جھان منتظر آن بودیافتھ و موعودی را کھ پیروان جمیع ادیان درایام گفتار و پندار سپری گشتھ و ھنگام ساختن دنیای نو فرارسیده . ظاھر گشتھ

این ظلمتکده پر کین بھشت تادرساختن آن سھمی عظیم خواھند داشتکھ زنان . دگردد برین

Page 184: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

176

مردان می باید از حقوق زنان دفاع کنند

اگر تعصب جنسی را کنار بگذاریم در آن صورت لزوم ندارد کھ دفاع از حقوق

بھ دفاع از حقوق زنان بانوان را فقط زنان انجام دھند بلکھ مردان ھم می توانندق مردمان از طبقھ، عقیده، اندیشھ، نژاد و جنس ھرکس بتواند از حقو. بر خیزند

. غیر از خود دفاع کند ارزش بیشتر دارد و نمودی بھتر بنماید

از حقوق بانوان صحبت کند تواند میبرای آنکھ یک نمونھ بدست دھیم کھ مرد کھ " سپیده دم"بمعنای " Twilight"و دفاع نماید ترجمھ یک صحنھ از نوول

بھ زبان انگلیسی نوشتھ ام و اخیرا در ایران ترجمھ شده و یک اثر ادبی استو بحث در مورد حقوق زنان را بھ پایان کنیم میولی ھنوز چاپ نشده را نقل

سیروس عاشق گلوریا . سیروس یکی از شخصیت ھای نوول است. بریم می و این عشق باعث میشود کھ گلوریا را بھتر بشناسد و بستاید، در واقع میگردد

این نوول دارای سھ شخصیت زن و . کند میاین عشق دری از بینش را مفتوح در . چھار شخصیت مرد است کھ طرز فکر و دید آنان با یکدیگر تفاوت دارد

و از ظلم ھائی کھ بھ زن در تاریخ بشر رود میاول صحنھ سیروس بھ فکر : میگرددشده است متاثر و خشمگین

. بخوابد نمیتوانست و شد می این پھلو وآن پھلو آن شب سیروس در رختخواب"

در رختخواب نشست و بھ مھتاب نقره فام خیره شد کھ قسمتی از اطاق را نیمھ پتو را کناری زد و از رختخواب پائین آمد و بھ طرف پنجره . روشن کرده بود

.میکردرفت و بھ ماه در آسمان خیره شد، ماه در میان ابر ھای پراکنده حرکت شب ھای مھتابی بھ سیروس یک نوع احساس ھمآھنگی اسرار آمیزی را با کل

عالم وجود کرد میخلقت می داد کھ با آفتاب اصال این طور نبود، احساس با نگاه بھ ستارگان چشمک زن دلش ھوای . پوشیده از اسرار بی پایان است

. کرده بود کھ برایش یک وجود آسمانی شده بود راگلوریا زنان . شق گلوریا درھای تازه ای از ادراک را بھ روی سیروس گشوده بودع"

وجودات شریف و لطیفی می دید کھ صفاتشان مدت ھای مدید انکار شده و مرا ،از نظر او گلوریا مبشر طلوع عصر جدید بود. حتی مورد تحقیرقرارگرفتھ بود

عصری بود گلوریا طلیعھ دار . عصری مشحون از برکات صفات مطلوب زنانکھ مملو از صفات عالی مھر، محبت، عطوفت، شفقت و مراقبت خواھد گردید

وقتی استعداد مکنون زنان تجلی کند کرد میفکر . کھ از خصائص زنان استجامعھ ازمصیبت جنگ و نکبت خشونت وقدرت طلبی شرارت بار کھ کل

ی جھت دیگر زنان اسباب. شود می پاک تاریخ بشر را لکھ دار کرده است

Page 185: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

177

ارضای شھوت مردان نخواھند بود و دیگر قسمتی از مایملک خانھ محسوب .نخواھند شد

سیروس آرزومند بود او و گلوریا چون دو ستاره قطبی باشند کھ ازدو افق " دووجود متمایز اما در عین حال ،بدرخشند ولی نورشان باھم آمیختھ گردد

مالک خواست میاو ن. ندمتناسب و مکمل نیمھ دیگر، تا وجودی کامل گردامیدوار بود کھ . گلوریا شود یا اورا بھ شکلی مطابق سلیقھ خود در آورد

ازدواجشان چون قفسی نشود کھ آنھا محکوم باشند کھ در درون آن با ل و پر معتقد بود کھ ازدواج فقط جاذبھ جنسی دو تن . خویش را بھ میلھ ھای آن بکوبند باال ترین اتحادی است کھ بین دو انسان متصور نیست بلکھ اتحاد دو روح است،

از نظر او ازدواج وصلتی نبود کھ یکی را برده دیگری سازد بلکھ اتحاد . استدو نفس بود کھ شرایط الزم و سالم و نیرو بخش را برای صیانت و رشد معنوی

زندگیشان را کاملتر نماید و میتوانست ازدواج. آورد میدو جانبھ فراھم س مطمئن بود کھ گلوریا این استعداد را داشت کھ زندگی مشترک آنان را سیرو

.غنی تر و کاملتر سازد ھر کلمھ ای کھ . سیروس بر خاست و یک نوار از تصنیف عاشقانھ گذاشت"

خواننده می خواند معنی داشت و بیانگر احساسات او بود ، اما ھنوز قادر بھ تمام وجود او در چنگال احساسی . نبودبیان کامل احساسات او نسبت بھ گلوریا

او بر این باور بود کھ عشق حقیقی و خا لص بین مرد و زن انعکاسی . شدید بوددوست داشت در نوری مالیم . ازعشق الھی است و شعاعی از آن شمس ملکوتی

و نقره فام مھتاب بھ چھره معصوم گلوریا بنگرد، چھره یک مادر بالقوه، کھ در گذشتھ با معیار ھای دانست می. داوم نسل انسانی بودمخلوقی کھ مسئول ت

با . مردان، صفات مطلوب زنان ھرگز مورد تحسین و ستایش قرارنگرفتھ بودخود می اندیشید ھیچ صفت مطلوبی از زنان بخوبی درک نشده، استعداد و خصوصیات بانوان تازه شکوفھ کرده ولی ھنوز بھ کمال شکوفائی مطلوب

البتھ ھنوز وقت الزم است تا بھ اوج شکوفائی رسد و معتقد بود . تنرسیده اسکھ پیاده شدن و تاثیر صفات بانوان تغییرات پر برکتی در جھان ایجاد خواھد کرد، خشونت و خونریزی دیگر بعنوان نشانھ شجاعت و شرافت تجلیل نخواھد

. شد بھ توانستند نمیدر گذشتھ زنان. کنجکاو بود ماھیت عشق گلوریا را بداند"

تقریبا . آسانی عشق خودرا ابراز دارند با آنکھ استعداد عشق ورزیدن را داشتندعواطف زنان کھ در مدتی . در اکثر فرھنگ ھا زنان حق عاشق شدن را نداشتند

دیرینھ سرکوب و مھار شده بود در حال شکوفائی و بروز و نمود بود و بر این بعدی لطیف تر -شود می عشق در جامعھ عرضھ باور بود کھ بعد تازه ای از

میدانست. و روحانی تر کھ بیش از پیش موجب غنای ادب و ھنر خواھد گردید

Page 186: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

178

بپذیرد کھ زنی چون توانست نمی.کھ عشق زنان با دوام تر و عمیق تر استواقعا ناراحت کننده بود کھ . خشم اورا فراگرفت. گلوریا تحقیر شدنی باشد

روند جامعھ بر این بوده کھ زنان برای ارضاء میل جنسی مردان ھزاران سال معتقد . استعداد روحانی و عقالنی زنان پوشیده و مخفی مانده بود. آفریده شده اند

کھ در گذشتھ عالم انسانی ناقص و نا کامل بود زیرا استعداد زنان مورد بود ھمان -ه بودغفلت قرارگرفتھ و سرکوب شده و در نتیجھ از رشد بازماند

زنان را ترسو و . استعدادی کھ در نھایت تمدنی متعادل و سالم پدید خواھد آوردتر تلقی نموده و اورا قادر بھ ورود بھ میدان جنگ برای کشتن و جنس ضعیف

درصورتیکھ زنان در موقع خطر و بحران شھامت . کشتھ شدن نمی دانستندان مجاز نبودند مقامات اجتماعی و زن. اخالقی و جرات بیشتری از مردان دارند

سیاسی و مذھبی مھم را اشغال کنند و حتی در مراسم مذھبی شرکت کنند و نقش مھم داشتھ باشند چون بر این باور بودند کھ زنان برای تجارب روحانی و عرفانی توانائی برابری با مردان را ندارند ولی برعکس در حا ل حاضر بیشتر

کھ زنان در عشق خدا و شناسائی او از مردان با ددگر میو بیشتر معلوم . حرارترند

ی برای سیروس بود کھ چھ باعث شد کھ صفات بانوان در طول زمان این سر"

در میان ملل و فرھنگ ھای جھان ناشناختھ و حتی مورد انکار و تحقیر قرار ش حیاتی در صورتیکھ آنان نیمی از جمعیت دنیارا تشکیل می دادند و نق. گرفت

با خود می اندیشید چھ کسی در این مورد مسئول . در دوام نسل انسانی داشتنداست؟ چھ کسی را باید برای این کار سرزنش نمود؟ کل ساختار جامعھ و شیوه

از . تفکر چنان بود کھ ھیچ زمینھ ای برای تجلی و نمود صفات بانوان پدید نیامد. ماندند کھ گویی اصال وجود نداشتنداینرو آنان چون گنجی پنھان درزیر خاک

در عصر حاضر، آمدن زنان روی صحنھ جامعھ و نھادھای تصمیم گیری بزرگترین بخش جدائی ناپذیر تکامل روحانی و اجتماعی جامعھ انسانی در این

. سیاره خاکی است قرن پر شکوھی در حال طلوع است، یک نیروی جدید الھی این جریان را پدید "

جھان تحت تأثیر روح جدیدی است کھ کل . برد میه و آن را بھ جلو آوردساختار عالم تحت تاثیر و عملکرد این نیروی عظیم است و در مسیر تغییری بزرگ و بی سابقھ است و یکی از بزرگترین عامل موثر در این تغییر شگرف

ال بھ علت این واقعیت تاریخی و بی سابقھ است کھ استعداد زنان در ح . شکوفائی و کار آئی است

بنظر سیروس مشارکت زنان در ساختن دنیای آینده ماھیت جامعھ را دستخوش "

از این . تغییر خواھد کرد، دیگر جوامع بشری با زور و عنف اداره نخواھد شد

Page 187: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

179

فکر بھ ھیجان آمد و دستش را بلند کرد و با شور و احساس تکان داد و گفت » .ی پرفروغ درحال طلوع استقرنی شکوھمند با انوار« آن شب آتش سوزان عشق در قلب سیروس بھ شعلھ ای فروزان تبدیل شده بود "

برای آنکھ فکرش آرام یابد بھ طرف سالن . و تمام ذھنش را اشغال کرده بودعشق و تحسینش نسبت بھ گلوریا در ماھیتی روحانی بھ تمامی زنان . ھتل رفت

در دفاع از حقوق زنان چون شیر بغرد و بخروشد ت خواس میتعمیم یافتھ بود، و ثابت کند کھ زنان جنس حقیر تر نیستند بلکھ از لحاظ صفات روحانی و ھشیاری جنس برترند ولی در عین حال آگاه بود کھ در صورت اظھار این

. نظرات بھ او خواھند خندید و اورا فردی احساساتی خواھند دانست توانست میستعداد زنان در حال جوانھ زدن بود چگونھدر دنیائی کھ تازه ا"

زیبائی و شکوفائی آن را توصیف نماید کھ با چشمان آینده نگر خویش آن را شوند و از در دنیائی کھ در بسیاری سرزمین ھا زنان ھمچنان تحقیرمی. میدید

نشان دھد کھ زنان در توانست میحقوق انسانی خود محروم ھستند چگونھآن قوا و . و بسیاری از فعالیت ھای بشری نقش رھبری خواھند یافتقلمر

استعداد بالقوه ھنوز قابل شناسائی و در نتیجھ درک عمومی نبودند، ھیچکس . حتی بسیاری از زنانگوید میکھ سیروس چھ می بیند و چھ میشد باورش ن

ند و ثابت ولی مصمم بود راجع بھ باورش کھ مولود دید ژرفتر او بود حرف بز . کند کھ زنان ھزاران سال قربانیان بی عدالتی بوده اند

سیروس وارد سالن شد، یک نوشابھ سفارش داد، مدتی طوالنی دست بھ لیوان "

وغرق افکار خود راجع بھ بیعدالتی کرد مینوشابھ نزد، بھ بیرون پنجره نگاه رومیت طوری فکرش مشغول موضوع مھم رنج و مح. نسبت بھ زنان بود

. بانوان در طول زمان بود کھ متوجھ ورود پیتر، ویکتور و یاشا بھ سالن نشدسیروس خیلی تو فکری، چیزی «وقتی صدای یاشا را شنید کھ ازاو پرسید

نھ نھ، ھیچی، فقط دارم «سیروس سرش را تکان داد و گفت . یکھ خورد» شده؟ » .کنم راجع بھ موضوع خاصی فکر می

شیطنتی در » یک شخص خاص یا یک موضوع خاص«فت ویکتور با خنده گ . سئوالش بود

».کنم یک نفر نھ، دارم درباره نیمی از مردم جھان فکر می«راجع بھ سھ میلیارد آدم توانی میچطور ! نصف مردم جھان« ویکتور گفت

» فکر کنی؟صفات زنان، نیمی از جمعیت جھان کھ مدت ھای طوالنی « سیروس گفت

» .و حتی مورد تحقیر قرار گرفتھانکار شده

Page 188: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

180

را برداشت ، لیوانشیاشا دستش را دراز کرد و . بعد مکثی کوتاه پیش آمد » .کند میعشق درھای شناخت را باز «کمی از آن نوشید و گفت

بلھ درستھ، عشق «مسیر سخن را عوض کند گفت خواست می سیروس گوئی » .بھ خدا و شناخت او مرتبط است

زن بما بگو، نھ از«م شد و بھ چشمان سیروس خیره گشت و گفت ویکتور خازخدا، چقدر بفکر زن ھا ھستی؟ بگذار زنھا خودشان مشکالت خودشان را حل

.حالتی از شیطنت در کالم ویکتور بود» .کنندویکتور و پیتر می دانستند کھ سیروس طرفدار برابری زنان است و آنھا این را

پیتر صاف نشست و بھ طرف سیروس بر گشت و . تندنقطھ ضعف او می دانسدر گذشتھ زنان ھیچ نقش عمده ای در دین نداشتند در آینده ھم نباید داشتھ «گفت » .باشند

و در شد میحالت چشمان سیروس تغییر کرد و شعلھ ای از خشم در آن دیده بدانی تو بھ عنوان یک مسیحی باید « حالی کھ صدایش از خشم می لرزید گفت

» .کھ مریم مجدلیھ یک نقش مھم و حیاتی در تاریخ مسیحیت ایفا کرد » او چھ کرد کھ آن قدر مھم بود؟« ویکتور پرسید

او حواریون آشقتھ ، وحشت زده و داغدیده را سھ روز پس از شھادت مسیح «دور ھم جمع کرد و در آنان روح شھامت و اعتماد دمید تا انجیل مسیح را در

».ر جھان تبلیغ کنندسراس »آیا او کار مھم دیگری ھم کرد؟« یاشا عالقمند موضوع شد و پرسید

» بلھ، البتھ « » چھ کاری؟«

مریم مجدلیھ امپراطور روم را از جانب جامعھ مسیحیان « سیروس گفت فلسطین مالقات کرد و از او خواست کھ از والی فلسطین بخواھد از تعقیب

».ردارد، ھمان ھائی کھ در شھادت مسیح دست داشتندوآزار یھودیان دست ب » .تابحا ل این موضوع را نشنیده بودم« پیتر بھ سیروس خیره شد و گفت درباره افراد بھ اصطالح متمدن عصر حاضر « یاشا روی میز قھوه زد و گفت

کھ یھودیان را تعقیب و آزار نمودند فقط بھ دلیل اینکھ یھودی بودند، چھ » ئی؟ اینانی کھ در شھادت مسیح دست نداشتند؟میگو

».شرم آور است« سیروس پاسخ داد . پیتر بر سینھ خود عالمت صلیب کشید

» .مردان می توانند کار ھای سخت بکنند و زنان نمی توانند« ویکتور گفت سیروس با خشم بھ ویکتور خیره شد، ویکتور از نگاه خشم آلود سیروس

در این مورد چھ « کرد خودرا کنترل کند و پرسید مضطرب شد ولی سعی » گی؟می

» .در یک دنیای خشن افراد خشن قھرمانند، اما نھ در دنیای بدون خشونت«

Page 189: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

181

وھنوز مردان قھرمان کنیم میماھنوز در دنیای خشن زندگی «ویکتور گفت » .ند ھستمیدان

ت و تجاوز دارد دنیای خشن، دنیای سلطھ مردان و آلوده بھ خونریزی و خشون« ».آید میو یک دنیای تازه پر آرامش دارد بھ جای آن شود میبرچیده

» !براوو، سیروس، خوب گفتی« یاشا خندید وبا ھیجان کف زد

در این لحظھ دوی و ژولیا وارد سالن شدند و حرف یاشارا شنیدند و آنھا ھم . نددست زدند بی آنکھ بدانند چھ گذشتھ، نشستند و خندید

البتھ ویکتور نگران حضور زنان نبود چھ براین باور بود کھ سیروس در ". کنند می کھ خود زنان باور نمیکندمورد استعداد بالقوه بانوان تا آن حد غلو

این دنیای آرام «ویکتور کوشید اعتماد بھ نفسش را حفظ کند از سیروس پرسید نوعی توھم است، ھنوز ھم مورد نظر شما کجا است؟ فقط در تصور شما است،

، کنند میدنیا تا دندان مسلح است، کارخانھ ھای تسلیحاتی ھنوز مھمات تولید » .اعضای پارلمان کھ در مقام تصمیم گیری ھستند، در سراسر دنیا مردانند

» .درسراسر جھان در پالمان ھا ھمھ جا زنان ھستند« ژولیا اعتراض کرد وآن ھم برای اینکھ دل زنان را نشکنند، چند تائی ھستند«ویکتور گفت ».انتخابشان کردند

وی احساس بر لبان یاشا نقش بست، ژولیا و دلبخندی تلخ . پیتر قاه قاه خندید . توھین کردند و خشمگین شدند

. ویکتور با غرور، آن سوی میز نظر انداخت و پوزخندی رضا یتمدانھ زدناگھان چشمان . اسات شدید بودسکوت متعاقب این گفتگو مشحون از احس

دنیائی کھ در خون و فقر «سیروس از خشم برق زد و چون رعد غرید و گفت و جنگ و تروریسم و بد بختی بخود می پیچد و می نالد، چیزی نیست کھ

» .مردان اداره کننده دنیا بتوانند بدان افتخار نمایند و باد در غبغب اندازند ھر گز سیروس را کھ این چنین بغرد و بخروشد ندیده آنان. دو باره سکوت شد

." بودند

را نقل کردیم تا معلوم آید کھ دفاع از حقوق " سپیده دم" این صحنھ از نوول بدان باور دارد و گوید میسیروس آنچھ . زنان فقط بر عھده بانوان نیست

صفات و عشق بھ گلوریا دیده باطنی اورا باز کرد تا . گوید میازصمیم قلب خصائص نیکوی بانوان را بھتر ببیند و با دید آینده نگری کھ دارد شکوفائی خیره کننده استعداد بانوان را در آینده مشاھده کند و پیشتازی و پیشروی آنان را

.شمارد میحت

Page 190: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

182

مآخذ

کتاب اقدس، حضرت بھاءاللھ (حیفا: مرکز جھانی بھائی، 1٩٩٥)

نشر دوم بھاءاللھ، ، حضرتھ بعد از کتاب اقدس نازل شدهای از الواح ک مجموعھ

) یالدی م٢٠٠٠لجنھ ملی نشر آثار امری، :ھوفھایم(

آثار امری، لجنھ نشر: ، آلمان غربیالنگنھاین( منتخباتی از آثار حضرت بھاءاللھ )یالدی م١٩٨٤، دیع ب١٤١

لوح ابن ذئب، حضرت بھاءاللھ، خطاب بھ شیخ محمد تقی مجتھد اصفھانی،

)یالدی م١٩٨٢لجنھ نشر آثار امری، : ، آلمان غربیالنگنھاین(

مائده آسمانی، حضرت بھاءاللھ، جلد ھفتم ( طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

دریای دانش، حضرت بھاءاللھ ( دھلی: مؤسسھ انتشارات بھائی، 1985میالدی)

مائده آسمانی، حضرت بھاءاللھ، جلد چھارم ( طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

مائده آسمانی، حضرت بھاءاللھ، جلد ھشتم ( طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

کلمات مکنونھ فارسی، حضرت بھاءاللھ (استرالیا: سنچری پرس، 2001)

اقتدارات، حضرت بھاءاللھ ( طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

مجموعھ الواح مبارکھ، حضرت بھاءاللھ (قاھره: مطبعھ سعادت، 1920میالدی) رسالھ مدنیھ، حضرت عبدالبھاء (النگنھاین، آلمان غربی: لجنھ نشر آثار امری، ١٩٨٤

)یالدیم

مجموعھ خطابات حضرت عبد البھاء، قسمت اول (النگنھاین، آلمان غربی: لجنھ ملی ) میالدی١٩٨٤ ،نشر آثار امری

مجموعھ خطابات حضرت عبدالبھاء، قسمت دوم (النگنھاین، آلمان غربی: لجنھ ملی

) میالدی١٩٨٤ ،نشر آثار امری

مجموعھ خطابات حضرت عبدالبھاء، قسمت سوم (النگنھاین، آلمان غربی: لجنھ ملی ) میالدی١٩٨٤ ،نشر آثار امری

Page 191: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

183

منتخباتی از مکاتیب، حضرت عبدالبھاء (ویلمت: مؤسسھ مطبوعات بھائی، ١٩٧٩

)یالدیم

مکاتیب، حضرت عبدالبھاء، جلد اول (طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

مکاتیب، حضرت عبدالبھاء، جلد سوم ( قاھره: فرج اللھ زکي الکردی ، ھـ . ق ١٣٤٠)

مكاتیب ، حضرت عبدالبھاء ، جلد چھارم (طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری، ١٢١ ) دیعب

مکاتیب، حضرت عبدالبھاء، جلد ھفتم (طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

تذکرة الوفا، حضرت عبدالبھاء (طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری)

مفاوضات، حضرت عبدالبھاء (لیدن، ھلند: مطبعھ بریل، 1908میالدی)

خطابات مبارک در پاریس، حضرت عبدالبھاء (بریتانیا: 1961میالدی)

امروخلق، تدوین فاضل مازندرانی، جلد چھارم (طھران: مؤسسھ ملی مطبوعات امری، ) میالدی1986

بدایع اآلثار،محمود زرقانی، جلد اول (النگنھاین، آلمان غربی: لجنھ نشر آثار

)میالدی 1987امری،

بدایع آالثار، محمود زرقانی، جلد دوم ( النگنھاین، آلمان غربی: لجنھ نشر آثار )میالدی 1987امری،

:، کانادادانداس( نشر دوم شوقی ربانی، ترجمھ نصراهللا مودت،، کتاب قرن بدیع

)میالدی 1٩٩٢، دیع ب١٤٩مؤسسھ معارف بھائی،

، آلمان النگنھاین( نشر سوم بانی، ترجمھ لجنھ ملی ترجمھ آثار، شوقی ر،دور بھائی )میالدی١٩٨٨امری، لجنھ ملی نشر آثار: غربی

جلوه مدنیت جھانی، شوقی ربانی، ترجمھ جمشید فنائیان (دھلی: مؤسسھ انتشارات

) میالدی1986 بدیع، 143بھائی،

ھدف نظم بدیع جھانی، شوقی ربانی، ترجمھ جمشید فنائیان (طھران: مؤسسھ ملی ) تاریخ بدیع133، امری مطبوعات

Page 192: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

184

میالدی، شوقی ربانی1931 جون 19مکتوب مورخ

کتاب انوار ھدایت، مجموعھ ای از آثار مبارکھ(طھران: سنھ 159تاریخ بدیع )

، لجنھ نشر آثار امری: ، آلمان غربیالنگنھاین( بیت العدل اعظم ،وعده صلح جھانی

)یالدیم 198 5

ملی مؤسسھ: طھران (، تھیھ و تنظیم عبدالعلی عالئیدستخطھای بیت العدل اعظم )دیع بتاریخ ١٣٠مطبوعات امری،

، خطاب بھ یکی از بھائیان بیت العدل اعظم،1966 ماه می 27دستخط مورخ

ن نقل بیا) 2007شماره ماه ھای اوت و سپتامبر :نیس، فرانسھ( ،"پیام بھائی" مجلھ

.بیت العدل اعظم

صلح عمومی، چاپ آمریکا، سنھ 1982

، شجاع الدین شفا، نشر فرزادتولدی دیگر

دار النشر البھائیة،: ، برزیلریودوژانیرو(اسلمنت، . ای. ج ،بھاءاللھ و عصر جدید )یالدی م١٩٨٨ برزیل،

، دکتر محمد حسینیحضرت طاھره

مؤسسھ انتشارات بھائی، : لندن( بین المللی بھائی ، بیانیھ جامعھحضرت بھاءاللھ

1992(

رگ تاك، دالرام مشھوری، جلد اول (پاریس: انتشارات خاوران، بھار 1379)

رگ تاك، دالرام مشھوری، جلد دوم (پاریس: انتشارات خاوران، بھار 1379)

ایران آینده، جمشید فنائیان ( استرالیا: سال 1988 میالدی )

قرة العین شاعره آزادی خواه و ملی ایران، معین الدین محرابی،( نشر رویش، کلن )آلمان

مذاھب و فلسفھ در آسیای میانھ، کنت دوگوبینو

Page 193: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

185

بیانیھ مکتوب جامعھ بھائی خطاب بھ اجالس کمیسیون وضعیت " زنان و فرایند صلح"1993 مارس 15 وین، –اطریش (زنان سازمان ملل متحد

، جمشید فنائیان، ترجمھ نورالدین رحمانیان)سپیده دم" ( Twilight " نوول

18روزنامھ انترنتی روز، تاریخ (، رضا علیجانی "کور جنسی نو اندیشی دینی"

)1387شھریور

روحانیت در برخاست بابیان، بخش نخست، ھما ناطق، 20ماه می 2008

200، شماره ژانویھ "تایم"مجلھ ماه آبان25 خبر نامھ امیر کبیر، ( ، پروین اردالن " مار و پلھجنبش زنان در بازی" 1387(

1981بھائی نیوز، آپریل

930کیھان لندن، شماره

Abdu’L-Baha, Abdu’L-Baha in London (London: Baha’I Publishing Trust, 1987.)

Erich From, The Sane Society (London: Routledge & Kegan Paul, 1976.)

Bertrand Russell, Has Man a Future (New York: Simon and Schuster, 1962.)

Martha L. Root, Tahirih the Pure (Los Angeles: Kalimat Press, 2000.) Arnold J. Toynbee, Change and Habit (London: Oxford University Press, 1966.) Shoghi Effendi, The Dawn Breakers (Wilmette: Baha’i Publishing Trust, 1999.)

Page 194: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

186

Naim Attallah, Women (London New York: Quartet Books, 1987.) Jamshid Fanaian, Twilight ( Australia: Sunrise Book Promotions, 1999.) The Research Department, Women equality and Development (Haifa: Baha’i World Centre, 1986.) The Research Department, Women equality and Development (United States: 1997.) Elizabet Frost Knappman, Women’s Suffrage in America: an eyewitness history (United States: Facts On File, 2005.)

Page 195: Zanan Parcham Daran Donya Ayandeh

187