ای کلمه دو افعال

ای کلمه دو افعال

two-word verbs

ای کلمه دو افعال

می • تقسیم دسته دو به ای کلمه دو افعال:شوند

ای کلمه دو افعال

می • تقسیم دسته دو به ای کلمه دو افعالشوند:

فه- ) 1 • اضا حرف و نشدنی فعل (جدا

ای کلمه دو افعال

می • تقسیم دسته دو به ای کلمه دو افعالشوند:

فه- ) 1• اضا حرف و نشدنی فعل ( جدا

قیدی- ) 2 • جزء و شدنی فعل (جدا

ای کلمه دو افعال

فه • اضا حرف و فعل

ای کلمه دو افعال

فه • اضا حرف و فعل

مفعول + • باشد اضافه حرف فعل جمله فعل اگر ) قرار ) اضافه حرف از بعد وجود صورت در آن

ضمیر یا باشد اسم مفعول چه گیرد میمفعولی

ای کلمه دو افعال

فه • اضا حرف و فعل

مفعول + • باشد اضافه حرف فعل جمله فعل اگر ) قرار ) اضافه حرف از بعد وجود صورت در آن

ضمیر یا باشد اسم مفعول چه گیرد میمفعولی

اضافه • حرف و فعل بین تواند نمی مفعول یعنینمی فعل قسمت دو عبارتی به یا بگیرد قرار

آنها به دلیل همین به و شوند جدا هم از توانندنشدنی افعال .جدا گویند می

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن چیزی ) look for – (نگاه دنبال) search for – look after = ( گشتن از کردن (مراقبت= take care of – look forward to ( چیزی منتظر) wait for – ( بودن ماندن حرف ) talk to – (منتظر

با ) talk with – (زدن با زدن talk about – (حرف( درباره زدن – speak to (with , about) = (حرفthink about ( درباره کردن فکر ) think of – ( فکر

درباره ) listen to – (کردن به دادن thank – (گوشfor ( خاطر به کردن کردن ) insist on – (تشکر اصرار) interest in – (روی به کردن مند keep on – (عالقه( دادن به ) depend on - ( ادامه بودن - (وابسته

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال• look after ( از کردن – take care of = (مراقبت

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال• look after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال• look after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر• wait for ( ماندن – (منتظر• talk to ( با زدن ) talk with – (حرف با زدن (حرف

– talk about ( درباره زدن (حرف

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال• look after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر• wait for ( ماندن – (منتظر• talk to ( با زدن ) talk with – (حرف با زدن – (حرف

talk about ( درباره زدن , speak to (with = (حرفabout) –

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال• look after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر• wait for ( ماندن – (منتظر• talk to ( با زدن ) talk with – (حرف با زدن – (حرف

talk about ( درباره زدن , speak to (with = (حرفabout) –

• think about ( درباره کردن فکر ) think of – ( فکردرباره – (کردن

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی – search for = ( دنبال• look after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر• wait for ( ماندن – (منتظر• talk to ( با زدن ) talk with – (حرف با زدن talk – (حرف

about ( درباره زدن – speak to (with , about) = (حرفthink about ( درباره کردن کردن ) think of – ( فکر فکر – (درباره

• listen to ( به دادن – (گوش

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی search for – l = ( دنبال• ook after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر• wait for ( ماندن – (منتظر• talk to ( با زدن ) talk with – (حرف با زدن talk about – (حرف

( درباره زدن – speak to (with , about) = (حرف• think about ( درباره کردن کردن ) think of – ( فکر فکر

– (درباره• listen to ( به دادن – (گوش• thank for ( خاطر به کردن – (تشکر

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند• look at ( به کردن – (نگاه• look for ( گشتن چیزی search for – l = ( دنبال• ook after ( از کردن – take care of = (مراقبت• look forward to ( بودن چیزی – ( منتظر• wait for ( ماندن – (منتظر• talk to ( با زدن ) talk with – (حرف با زدن talk about – (حرف

( درباره زدن – speak to (with , about) = (حرف• think about ( درباره کردن ) think of – ( فکر درباره کردن (فکر

– • listen to ( به دادن – (گوش• thank for ( خاطر به کردن – (تشکر• insist on ( روی کردن – (اصرار

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند interest in ( به کردن مند – (عالقه

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند interest in ( به کردن مند – (عالقهkeep on ( دادن ( ادامه

فه اضا حرف و فعل

فه :• اضا حرف و فعل از نمونه چند interest in ( به کردن مند – (عالقهkeep on ( دادن – ( ادامه depend on ( به بودن - (وابسته

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• full of ( از (پر

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• full of ( از – (پر• responsible for ( برای (مسوول

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از – (پر• interested in ( به مند – (عالقه

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از (پر• – interested in ( به مند (عالقه• – similar to ( به – (شبیه

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از (پر• – interested in ( به مند (عالقه• – similar to ( به (شبیه• – different from ( از – ( متفاوت

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از (پر• – interested in ( به مند (عالقه• – similar to ( به (شبیه• – different from ( از ( متفاوت• – sorry about ( درباره – (متاسف

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از (پر• – interested in ( به مند (عالقه• – similar to ( به (شبیه• – different from ( از ( متفاوت• – sorry about ( درباره (متاسف• – afraid of ( از – (ترسیده

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از (پر• – interested in ( به مند (عالقه• – similar to ( به (شبیه• – different from ( از ( متفاوت• – sorry about ( درباره (متاسف• – afraid of ( از (ترسیده• – tired of ( از – (خسته

فه اضا حرف و صفت

فه :• اضا حرف و صفت از نمونه چند• responsible for ( برای (مسوول• – full of ( از (پر• – interested in ( به مند (عالقه• – similar to ( به (شبیه• – different from ( از ( متفاوت• – sorry about ( درباره (متاسف• – afraid of ( از (ترسیده• – tired of ( از (خسته• – ashamed of ( از – (شرمنده

فه اضا حرف و فعل

همیشه: • ضمیر یا اسم صورت به مفعول توجه . گیرد می قرار اضافه حرف و صفت از بعد

examples

examples

• The boy were tired of the cartoons.

examples

• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.

examples

• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading

story books.

examples

• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading

story books.• The careless driver is responsible for the

accident.

examples

• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading

story books.• The careless driver is responsible for the

accident.• Many women are afraid of mouse . •

examples

• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading

story books.• The careless driver is responsible for the

accident.• Many women are afraid of mouse . • I am very sorry about my mistakes.

examples

• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading story

books.• The careless driver is responsible for the

accident.• Many women are afraid of mouse . • I am very sorry about my mistakes.• Nurses look after the sick in hospitals .

examples• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading story

books.• The careless driver is responsible for the

accident.• Many women are afraid of mouse . • I am very sorry about my mistakes.• Nurses look after the sick in hospitals . • She is talking to the doctor.

examples• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading story

books.• The careless driver is responsible for the accident.• Many women are afraid of mouse . • I am very sorry about my mistakes.• Nurses look after the sick in hospitals . • She is talking to the doctor.• Turn on the radio. I want to listen to the news.

examples• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading story books.• The careless driver is responsible for the accident.• Many women are afraid of mouse . • I am very sorry about my mistakes.• Nurses look after the sick in hospitals . • She is talking to the doctor.• Turn on the radio. I want to listen to the news.• What are you doing here ? I’m waiting for one of my

friends.

examples• The boy were tired of the cartoons. • Those two men are very similar to each other.• My little sister is very interested in reading story books.• The careless driver is responsible for the accident.• Many women are afraid of mouse . • I am very sorry about my mistakes.• Nurses look after the sick in hospitals . • She is talking to the doctor.• Turn on the radio. I want to listen to the news.• What are you doing here ? I’m waiting for one of my

friends.• Don’t think about it. It will be solved soon.

ای کلمه دو افعال

قیدی • جزء و :فعل

ای کلمه دو افعال

قیدی جزء و فعلقرار + : محل باشد قیدی جزء فعل جمله فعل اگر

) دو ) به لزوم صورت در آن مفعول گرفتنبود خواهد صورت

ای کلمه دو افعال

قیدی جزء و فعلقرار + : محل باشد قیدی جزء فعل جمله فعل اگر

) دو ) به لزوم صورت در آن مفعول گرفتنبود خواهد صورت

مفعول- 1 تواند باشد اسماگر جزء می از بعدآن از قبل یا گیرد قرار قیدی

ای کلمه دو افعال

قیدی جزء و فعلقرار + : محل باشد قیدی جزء فعل جمله فعل اگر

) صورت ) دو به لزوم صورت در آن مفعول گرفتنبود خواهد

مفعول- 1 تواند باشد اسماگر قیدی می جزء از بعد) فعل ) قسمت دو بین آن از قبل یا گیرد قرار

ضمیر اگر- 2 باید مفعول قیدی باشد جزء از قبلیعنی گیرد مفعولی قرار تواند ضمیر می بین فقط

فعل کلمه افعال دو دسته این به همین به گیرد قرارشدنی .جدا گویند می

جداشدنی افعال تعدادی

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

• turn down ( صدا کردن بال ) turn up ≠ (کمصدا - (بردن

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

• turn down ( صدا کردن بال ) turn up ≠ (کمصدا - (بردن

• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن)

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

• turn down ( صدا کردن بال ) turn up ≠ (کمصدا - (بردن

• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

• turn down ( صدا کردن بال ) turn up ≠ (کمصدا - (بردن

• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

• turn down ( صدا کردن بال ) turn up ≠ (کمصدا - (بردن

• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن خاموش ) turn off ≠ (روشن – ( کردن

• turn down ( صدا کردن بال ) turn up ≠ (کمصدا - (بردن

• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن ) turn off ≠ (روشن کردن – ( خاموش• turn down ( صدا کردن صدا ) turn up ≠ (کم بردن (بال

- • put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن• take apart ( کردن (جدا

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن ) turn off ≠ (روشن کردن – ( خاموش• turn down ( صدا کردن بردن ) turn up ≠ (کم بال - (صدا

• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن• take apart ( کردن (جدا• write down ( نوشتن)

جداشدنی افعال تعدادی

• turn on ( کردن ) turn off ≠ (روشن کردن – ( خاموش• turn down ( صدا کردن صدا ) turn up ≠ (کم بردن - (بال• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن• take apart ( کردن (جدا• write down ( نوشتن) • fill up ( کردن (پر

جداشدنی افعال تعدادی• turn on ( کردن ) turn off ≠ (روشن کردن – ( خاموش• turn down ( صدا کردن صدا ) turn up ≠ (کم بردن - (بال• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن• take apart ( کردن (جدا• write down ( نوشتن) • fill up ( کردن (پر• take out ( وکشیدن آوردن ( بیرون

جداشدنی افعال تعدادی• turn on ( کردن ) turn off ≠ (روشن کردن – ( خاموش• turn down ( صدا کردن صدا ) turn up ≠ (کم بردن - (بال• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن• take apart ( کردن (جدا• write down ( نوشتن) • fill up ( کردن (پر• take out ( وکشیدن آوردن ( بیرون• get away = take away ( کردن ( دور

جداشدنی افعال تعدادی• turn on ( کردن ) turn off ≠ (روشن کردن – ( خاموش• turn down ( صدا کردن صدا ) turn up ≠ (کم بردن - (بال• put on (پوشیدن ) ≠ take off ( درآوردن) • give back ( دادن (پس• pick up ( داشتن (بر• wake up ( کردن ( بیدار• call up ( زدن (تلفن• take apart ( کردن (جدا• write down ( نوشتن) • fill up ( کردن (پر• take out ( وکشیدن آوردن ( بیرون• get away = take away ( کردن ( دور• look up ( لغت فرهنگ در لغت معنی کردن ( پیدا

:یادآوری

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا)

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را (تو

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را ) you (تو را (شما

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را ) you (تو را (شما• him ( را (او

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را ) you (تو را (شما• him ( را ) them (او را (آنها

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را ) you (تو را (شما• him ( را ) them (او را (آنها• her ( - خانمها را (او

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را ) you (تو را (شما• him ( را ) them (او را (آنها• her ( - خانمها را (او• it ( را (آن

:یادآوری

•: از عبارتند مفعولی ضمائر• me (مرا) us ( را (ما• you ( را ) you (تو را (شما• him ( را ) them (او را (آنها• her ( - خانمها را (او• it ( را (آن

Examples:

Examples:

• Why did you wake me up when you left the home ?

Examples:

• Why did you wake me up when you left the home ?

• When should they give back the books ? They should give them back next week.

Examples:

• Why did you wake me up when you left the home ?

• When should they give back the books ? They should give them back next week.

• He is putting on his shoes = He is putting his shoes on.

Examples:

• Why did you wake me up when you left the home ?

• When should they give back the books ? They should give them back next week.

• He is putting on his shoes = He is putting his shoes on.

• His brother picked up the coins = His brother picked the coins up .

Examples:• Why did you wake me up when you left the

home ?• When should they give back the books ? They

should give them back next week.• He is putting on his shoes = He is putting his

shoes on. • His brother picked up the coins = His brother

picked the coins up . • Your coat is on the hook. It’s mine. Please take it

off .

Examples:

• Why did you wake me up when you left the home ?• When should they give back the books ? They should

give them back next week.• He is putting on his shoes = He is putting his shoes on. • His brother picked up the coins = His brother picked

the coins up . • Your coat is on the hook. It’s mine. Please take it off . • The program on the TV wasn’t good ,we turned it off.

Examples:

• Why did you wake me up when you left the home ?• When should they give back the books ? They should

give them back next week.• He is putting on his shoes = He is putting his shoes on. • His brother picked up the coins = His brother picked

the coins up . • Your coat is on the hook. It’s mine. Please take it off . • The program on the TV wasn’t good ,we turned it off. • When are you going to call them up ? It’s late at night.

exercises:

• 1-Those impolite boys are not ashamed ……….. being late.

a) at b) of c) off d) for

exercises:

• 2- Your grandfather is old and sick. He needs you to look ………. him.

a) for b) at c) up d) after

exercises:

• 3- You must tell me what you think. I'm interested ………… hearing your opinion.

a) at b) on c) for d) in

exercises:

• 4- "Did she pick up the bars of chocolate?" " Yes, she picked …………… ."

a) up them b) it up c) them up d) up it

exercises:

• 5- We walked very carefully along the icy street. We were afraid …………. falling.

a) in b) for c) of d) at

exercises:

• 6- "Will you lend me the money?" "I will think …………. it."

a) for b) at c) about d) to

exercises:

• 7- She doesn’t have a job. She depends ……….. her parents for money.

a) with b) for c) on d) to

exercises:

• 8- Have a nice holiday. Look ……….. yourself ! a) at b) for c) after d) up

exercises:

• 9- I'm tired ………….. doing the same thing every day. I need a change.

a) of b) from c) by d) with

exercises:

• 10- "Did Mina give back the shoes?" "Yes, she gave ……………….. ."

a) it back b) back it c) them back d) back them